فوران نوجوانی در جامعه / گروه سنی 13 تا 18 سال نوجوان یا تین ایجر هستند/ در گذشته نوجوانی زیستی وجود داشت، ولی نوجوانی فرهنگی وجود نداشت/ آیتی سن بلوغ فرهنگی را کاهش میدهد و هویت جنسیتی زودتر شکل میگیرد/ نظام آموزشی کنونی از علوم انسانی ارزشزدایی میکند و به علم و فناوری ارزش میدهد/ اقتدار خانه و مدرسه شکسته شده است/ اقتدار نهاد مدرسه موجب رشد کودکان میشود و درعینحال میتواند سرکوبگر هم باشد/ برای بچههای دبیرستانی آرمان دانشگاه و دکتر و مهندس شدن هم ناکارآمد شده است/ زمینه تفکر نسل نوجوان، آیتی و شبکههای اجتماعی است/ تینایجرها هدفشان این است که زندگی خودشان را داشته باشند و کمتر دغدغه جامعه و مسئولیت اجتماعی دارند/ این نسل از اولین فرصت برای مهاجرت به دیگر سرزمینها استفاده خواهد کرد و چندان خود را درگیر دغدغههای ماندن و ساختن نمیکند/ رفتار اجتماعی و فرهنگی و سبک زندگی جوانان و نوجوانان دلالتهای سیاسی دارد /امروز یک بچه ١٣ساله میتواند طراح صنعتی باشد یا اثر هنری بیافریند یا یک سایت جهانی را هک کند
عدهاي ميخواهند بگويد مردم بدانيد دولت تدبير و اميد، دولتي كه به آن راي دادهايد در شرايطي كه بخش قابل توجهي از مردم و حقوقبگيران و بازنشستهها حقوق كمي دريافت ميكنند و عده زيادي بيكاران هستند و مردم مشكلات زيادي دارند، به مديران ارشد دولت تدبير و اميد حقوقهاي 150 ميليوني پرداخت ميشود/ ذهن جستوجوگر سراغ ريشههاي ماجرا را ميگيرد/ اساسا پرداخت چنين حقوقهايي از چه زماني شروع شده است/ اقتصاد كشور اقتصاد فاسد و ناكارآمد دولتي است كه چنين پديدههايي ظهور ميكند/ هيچيك بهطور شفاف اعلام نميكنند كه چرا اين اتفاق در كشور افتاده است/ نتيجه افشاگريها چيست؟ جامعه را جلو ميبرد؟/شايد عده كثيري از مردم ما نيازي به يارانه ندارند ولي ميگيرند تا اعتراض خود به عدم اعتماد به دولت را به رخ بكشند / دست از شعار دادن برداريم
گروه اخبار/ هر دو قانون مدیریت خدمات کشوری و برنامه پنجم توسعه که در دولت محمود احمدینژاد تدوین شده و توسط مجالس هفتم و هشتم به تصویب رسیدهاند، عملاً دست مدیران را برای در نظر گرفتن فوقالعادههای خاص در حقوق و پرداختیهای خود اعم از مستمری ثابت و فوقالعاده حقوق و همچنین پاداشها و کمک هزینههای مختلف باز گذاشتهاند/ بند «ح» ماده پنجاه قانون برنامه پنجم توسعه عملاً آغاز راه مجوز دولت سابق به مدیران دستگاههای اجرایی و بانکی و بنگاهی برای پرداختهای بیضابطه محسوب میشود/ انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور به عنوان نهاد برنامهریز و هچنین ناظر عملکرد دستگاههای اجرایی و مدیران کشور به ایجاد یک بیانضباطی شدید اداری و اقتصادی در کشور منجر شد/ مشکل از زمانی شروع شد که سازمان مدیریت را منحل کردند و اینها عوارض آن انحلال است/ سیستم اداری کشور مریض است
از لیست امید 9 نفر در کمیسیون آموزش مجلس حضور دارند/ دو نماینده اقلیت های مذهبی و سه روحانی اصول گرا عضو کمیسیون آموزش هستند/ دو وزیر دولت احمدی نژاد در کمیسیون اموزش مجلس حضور دارند / بر اساس برخی گمانه زنی ها، عارف با 12 رای به ریاست کمیسیون آموزش انتخاب می شود/ کوچکی نژاد: اعضای کمیسیون را جابه جا کردند تا عارف رییس شود/ با انتخاب عارف به ریاست کمیسیون ، فشار بر وزیر آموزش و پرورش و وزیر علوم کاهش می یابد/ نمایندگان اصول گرای کمیسیون تمرکز خود را روی شعار و نطق در باره مسایل معیشتی و افزایش حقوق معلمان خواهند گذاشت/ طرح نظام معلمی مورد علاقه اصول گرایان نیست/ آقای حاجی بابایی قبل از سال 84 مانند یک فعال صنفی در جمع فعالان صنفی سخنرانی می کرد/ در آذر و دی سال 80 از در و دیوار مدارس شبنامه های بدون امضا می بارید / سخنرانی حاجی بابایی در جلسه استیضاح مرتضی حاجی یک بیانیه صنفی پر از شعارهای پوپولیستی بود/ مارکس گفت که حوادث تاریخی دوبار اتفاق می افتند بار اول به صورت تراژدی و بار دوم به صورت کمدی/ حمیدرضا حاجی بابایی بعد از آن وعده ها 4 سال نماینده مجلس هفتم با اکثریت اصول گرا و 4 سال وزیر آموزش و پرورش بود/ در دو سال آخر دوره حاجی بابایی ارزش واقعی حقوق معلمان به یک سوم رسید/ حاجی بابایی بر اساس ضرب المثل : "شتر دیدی ندیدی" ،می خواهد به مواضع خود در مجلس ششم برگردد / اصول گرایان در تامین وعده های معیشتی به مردم، رفوزه شدند و نه تنها رفاه نیاوردند بلکه اقتصاد کشور را ورشکسته کردند/ نمایندگان لیست امید نباید درزمینه نطق و شعار با اصول گرایان وارد مسابقه شوند. زمین بازی را باید خودشان تعیین کنند/ عنوان دفاع از حقوق معلمان، بسیار کلی و فراگیر و تقریبا بی معنا است/ آیا نمایندگان لیست امید برای افزایش حقوق معلمان، وزیر آموزش و پرورش را استیضاح خواهند کرد/ قوانین بالادستی مانند سند و... اجازه مانور جدی به مجلس نمی دهد/ نهاد اصلی قانونگذار و نظارتی بر آموزش و پرورش شورای انقلاب فرهنگی است که ترکیبی اصول گرایانه دارد
مرحوم دکتر علی شریعتی بر خلاف دکترین تجدید نظر طلبان افراطی و مفتونان و مرعوبان گلوبالیزم هرگز به گذشته تعلق نداشته و از آن جا که فردی متفکر، دوراندیش و جامع نگر بود و مهندسی اندیشه اش بر ساختار منطق و ایمان و نواندیشی استوار بود لذا هم اینک نیز از او تحت عنوان اندیشمندی برای عصر حاضر یاد می شود.
او بود که دانشگاه، روشن فکران، مذهبیون و مسجد و مردم را به یکدیگر وصل نمود و اسلام و دیانت را به میزان قابل توجه و شایانی از داخل حجره ها به صحنه ی اجتماع آورد و در عصر ترکتازی ماتریالیسم و مارکسیسم و لیبرالیسم و اگزیستانسیالیسم، سیمایی جدید و مولد و محبوب و زایا و پویا از اسلام و تشیع به جوانان و جهانیان عرضه نمود.
استبداد و استعمار را به چالش کشید و جامعه شناسی را از دپارتمان و داخل صفحات کتب و ویترین و مباحث جزمی و ذهنی و تجریدی بیرون کشید و آن را در خدمت مردم و تاریخ و مذهب قرار داد. چه روشن فکران و مستفرنگ ها و چه مذهبیون همگی به نحوی از انحاء به لحاظ نظری و عملی، علمی، دینی، مبارزاتی و انقلابی مدیون و مرهون آن شهید مظلوم و مهاجر فی سبیل الله می باشند.
او نیز همچون امام، مطهری، علامه و متقدمین و متاخرین مسئول و متعهد، در راستای پیراستن خرافات و جزمیات و گرد و غبار و اوهام از چهره ی اسلام عزیز و نهضت بیدارگری و بازگشتن به خویشتن و یا خویشتن خویش رنج و مرارت های فراوانی را متقبل گشت و از هیچ کوشش و ایثار و فداکاری دریغ نورزید.
ساعت ها می گذشت و علی شریعتی همچنان مشغول مطالعه و تحقیق بود و متوجه آب و غذای خود نمی شد. وقتی از دکتر شریعتی سوال می شد چرا وقتی به سخنرانی می پردازی سعی می کنی تا ساعت ها سخن بگویی و هر آن چه در ذهن و قلب خود انباشته ای برای مخاطبان عنوان می کنی و مرتب و بدون وقفه می نویسی؟ آن عزیز با یک دنیا عشق و ایمان و صداقت چنین پاسخ می داد.... شاید فرصتی دیگر در اختیارم نباشد!! وقتی چکامه ها و تکلمه هایش در مورد حقانیت و مظلومیت حضرت امام حسین (ع) و فاطمه ی زهرا (س) را برای مجتهدی پیر و معروف که از مخالفان دکتر بود برده بودند و آن عالم به سخنان شورانگیز و شعوربرانگیزی گوش می داد و سخت مجذوب و مفتون آن شهید بزرگوار شده و مرتب اشک می ریخت و ناگهان پرسیده بود این سخنان تکان دهنده و تحقیقی و اثربخش از کیست و چقدر به خاندان اهل بیت (ع) ارادت و عشق دارد؟! در پاسخ شنیده بود این فرد همان کسی است که تاکنون به او ناسزا می گفتی و لعنت می فرستادی!!
مرحوم دکتر علی شریعتی سهمی به سزا و غیر قابل انکار در نهضت و انقلاب اسلامی و مآلا بیداری اسلامی در منطقه و کل گیتی داشته است و کتب و سخن رانی های شریعتی منبعی غنی و سرشار از علم و عقیده و ایمان و ایقان برای مردم و به خصوص اندیشمندان و آزادی خواهان و مبارزان جهانی است.
علی شریعتی در سال های خفقان قبل از انقلاب با احساس تعهدی که می کند و از آن جا که خطر بزرگ و جدی متوجه جوانان و اسلام را مشاهده می کند در مبحثی تحت عنوان چگونه ماندن؟ می گوید:... وقتی که اسلام می خواهد از پوسته ی جامد و سنتی قرون وسطایی اش بیرون بیاید از رابطه ی فردی اش و از محدوده ی اخلاقی و روانی و شخصی و درونی اش خارج شود و به صورت یک موج، یک دعوت یک رسالت مسئولیت و به صورت یک عامل ساختن انسان و جذب نسل جدید در آید و در وسط زمینه و زمان طرح شود، خطرناک می گردد..... وقتی که مسئله به این صورت، به صورت یک حرکت مطرح می شود، قیام می کند و می ایستد و خود به خود به همان اندازه که امکانات به دست می آورد و به همان اندازه که اوج می گیرد، به همان اندازه که در زمان حاضر حضور می یابد، به همان اندازه که غنی می شود، قوی می شود، تکامل پیدا می کند، زنده می شود، به همان اندازه هم آسیب پذیر می شود و به همان اندازه هم دچار خطر می گردد و به همان اندازه هم تمامی مخاطرات از اطرافش به وی هجوم می آورند و او نیز به همان اندازه باید برای حفظ خودش و شناخت موقعیتش و جهت گیری درست در برابر این خطرات حساسیت و هوشیاری داشته باشد.
اسلام الآن دچار چنین شرایطی است. نمونه هایی داریم که شاید امثالش را جز در صدر اسلام و آن موج های اساسی و اولی اسلامی نداشته ایم و این شروع طرح یک اسلام امی اعتقادی مردمی متحرک و سازنده و خلاق است، اسلامی که به صورت یک ایدئولوژی اجتماعی، انقلابی انسان ساز و جامعه ساز و تغییر دهنده ی روابط و نظام و جو و محیط در آمده است و در می آید. این خود موفقیت بی نظیری است و شاید در طول قرن ها، این چنین موفقیتی نداشته ایم، حتی در قرون سوم و چهارم و پنجم اسلامی هم که تمدن اسلامی و فرهنگ اسلامی به اوجش رسیده است. زیرا آن چه در آن دوره مطرح است تمدن علمی و اجتماعی و فرهنگ اجتماعی و مدنی است که به اوج خود رسیده است.
ولی در همان ایام شاید روح و ایدئولوژی اسلامی به حضیض خویش رسیده باشد! اما آن چه اکنون مطرح است یک تمدن نیست، یک قدرت سیاسی نیست ، یک فرهنگ علمی و امثال این ها نیست، بلکه یک انگیزش انسانی از درون مردم و از درون وجدان ها و یک انقلاب روحی- فکری است که به صورت یک بعثت تازه مطرح شده است و این است که همه چیز را عوض می کند، همه چیز را ویران می کند و همه چیز را از نو خواهد ساخت. و هم این است آن چه دشمن دارد و هم این است که در همه جا حتی در نزد قدرت های بزرگ موجد احساس خطر می شود.
دکتر علی شریعتی در مقام پاسخ به نیاز و چراهای نسل جوان و ارائه ی طریق و برنامه جهت مصونیت این نسل و صیانت اسلام در مقابل اهداف و برنامه ها و توطئه های متلون و خطرناک دشمنان و یا لااقل رقیبان می گوید:
« اکنون برای این نسل جوان این مسئله مطرح است. در شرایطی است که از یک طرف فقر فکری، فقر کتاب، فقر محیط، فقر جو و اصلا فقر هر منبع و سرچشمه ای است که بتواند الهام بخش ایمان و اندیشه به وی باشد و از طرف دیگر غنا و وفور همه جانبه و حاکم فکری است که از یک سو می آید و فسادی است که از سوی دیگر. آن جوانی که از یک تیپ لش است، به دامن دام های استعماری می افتد و جوان دیگر که از یک تیپ مسئول خودآگاه جدی، عزیز و انسان است سر به دامن ایدئولوژی ای که بیگانه با ماست می نهد و این جوان ما این مسئله برایش مطرح است که بین این دو دریا و این دو عدم، چطور خودش را حفظ کند و چه کار کند؟.... اکنون مسئله به قدری حساس شده است که مسئله چه کردن و چه نکردن، تابع مسئله ی فوری تری است که چگونه ماندن است؟ الآن باز به این جا برگشته ایم که چگونه بمانیم؟....
برای این که خود ماندن، مسلمان و شیعه ماندن حتی برای آدم های آگاه و مترقی و روشن، یک مسئولیت و یک ضرورت است که هر روز به یک جهاد نیاز دارد و هرگز نمی شود از نسل جدید، از جوان ها انتظار داشت که هر روز یک جهاد بکنند. باید یک بستر فکری یک زمینه ی اعتقادی و یک برنامه ی خودسازی وجود داشته باشد تا این کسی که دلش می خواهد خودش را نگه دارد و از مبتذل شدن و پوچ شدن هراس دارد بداند چه باید بکند. وی هراس از ابتذال دارد و به این مرحله از خودآگاهی رسیده و واقعا هم علاقه و دلبستگی اش به ارزش های اسلامی هنوز در مرحله ی عشق است.
اما حالا احساس خطر کرده که مبادا خودش عوض شود و خانواده اش تغییر پیدا کند. خودش را هر جور باشد با رودربایستی هم که شده نگه می دارد، اما نسل بعدش از دست می رود. سر یک سفره می نشینند، در یک خانه زندگی می کنند اما با هم چهار کلمه حرف ندارند که رد و بدل کنند، زبان شان کم کم از هم دور می شود و احساسشان، درهاشان و بعد می بیند که این بچه هنوز در خانه ی اوست و تازه به سن بلوغ رسیده است اما از درون کوچک ترین رابطه خویشاوندی خویشی انسانی با او ندارد.»
شریعتی برای درمان درد و بیماری و فتور زمانه و عصر حاضر به دو موضوع مهم "تجدید ساختمان طرز فکر مذهبی" و " تغییر جهت " اشاره کرده و معتقد است :" برای تجدید بنا ما داریم این مرحله را می گذرانیم و در این مرحله مسلما یکی از خطرناک ترین دشمنان، تغذیه ی بد است که ما باید از تغذیه ی هندی، مجوسی، آتنی و اسکندرانی بیرون بیاییم.....".... برای این که ما بتوانیم دوباره با چهره ی حقیقی اسلام نخستین و اسلام سالم و بدون میکروب و جرثومه ی خارجی، سروکار بیاییم احتیاج به کاری است نه از نوع بزک کاری و کاغذ دیواری چسباندن و رنگ آمیزی کردن بلکه کاری از بنیاد: درست مثل یک کار تازه.
منتهی تجدید بنای یک بنایی که حتی شاید دو تا آجرش هم درست روی هم گذاشته نشده است. در چنین دورانی که دوره ی جنینی است، تغذیه ی فاسد، فسادی ایجاد می کند که بعد از تولدش هم همراهش است."
پرهیز از پذیرش انفعال و بردگی سرمایه داری غرب و مصرف پرستی پوچ و پوک مبتذل و دیگر، قربانی نشدن مبانی ایدئولوژیک علمی، انسانی بیگانه با ما که" به خاطر مبانی اعتقادی اش اسلام را از بنیاد نفی می کند و می بینیم که در هر دو طرف ما ایدئولوژی مان را پایگاه مان را از دست داده ایم." تعیین مبانی مانیفیستی اسلام و جهت گیری مشخص اصول اعتقادی از جمله مواردی هستند که شریعتی بر آنها تصریح کرد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نقدهایی که امروز به شریعتی وجود دارد، به مراتب بیشتر از تحسین و احترامی است که نسبت به او ادا میشود/ او فاقد یکی از «عادتهای رایج روشنفکران» بود/ پیشرو به معنای این که روشنفکر، از فاصلهی زیادی که با سطح فهم و دغدغههای مردم دارد، لذت ببرد و احساس غرور کند. زندگی خودش را بکند و حرفهای خودش را بزند و دیگران را «موظف» بداند که «بیشتر بخوانند و بفهمند و بزرگتر شوند» تا «لایق درک اندیشهها و دغدغههای او» شوند/ شریعتی، ساده حرف زد و ساده نوشت. او در جلوی کاروان مردم راه نرفت/ رشد یک جامعه، در گروه رشد میانگین اندیشه و نگرش در آن جامعه است و کمتر فضایی را میتوان یافت که روشنفکران پیشرو و دور از مردم، توانسته باشند تغییری جدی را در فضای جامعه خود ایجاد کنند/ پیام رفتار امروز ما، اگر تغییری بزرگ و جدی نداشته باشد، برای فرزندان مان مشخص است: «به زندگی خود فکر کنید و برای خود زندگی کنید که ما حتی نسبت به جنازه خدمتگزارانی که در مسیر توسعه و رشد، زیر دست و پایمان له میشوند نیز، ترحم نخواهیم داشت
گروه اخبار/
حمیدرضا حاجیبابایی نماینده مردم همدان در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، با اشاره به موضوع حقوقهای نجومی برخی مسئولان دولتی گفت: متاسفانه موضوع حقوقهای نجومی چند ده میلیونی و نامتعارف امروز در تمام زوایای فکری و زندگی مردم رسوخ کرده است.
وی ادامه داد: این پرداختها در مقابل چشم میلیونها نفر از کارکنان و بازنشستگان نظام که حقوق آنها بین 900 تا 2 میلیون تومان است رخ داده و به همین دلیل تاثیرات بسیار عمیق و تاسفباری را در جامعه به جا گذاشته و احساسات مردم را جریحهدار کرده است.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با تاکید بر اینکه موضوع پرداختهای نجومی به مدیران نیازمند درمان است، گفت: البته موضوع این پرداختهای نجومی مسالهای نبود که مردم از آن بیاطلاع باشند و جسته و گریخته برخی کارمندان از آن مطلع بودند؛ ولی اطلاع عمومی جامعه از این تبعیض آشکار آن را به معضلی تبدیل کرد که جز با درمان واقعی و خشکاندن ریشههای آن امکان مداوای جراحت عمومی به وجود آمده امکانپذیر نخواهد بود.
حاجیبابایی با تاکید بر اینکه ربط دادن این موضوع به امنیت ملی و مسائل این چنینی مشکلی را حل نمیکند، تصریح کرد: دولت و مجلس باید در این موضوع ورود کنند چون این مساله از جنس عدالت است و چنین ظلمی از سوی جامعه قطعا قابل پذیرش نیست.
وی ادامه داد: باید اطلاعرسانی دقیق و قابل قبولی از برخورد با عوامل این پرداختها به مردم ارائه شود و راهکارهای قانونی بستن راه چنین پرداختهایی که عواطف عمومی را جریحهدار میکند به صورت لایحه از سوی دولت ارائه و مجلس آن را مصوب کند تا دیگر کسی نتواند سوء استفادهای در این زمینه داشته باشد.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس تاکید کرد: نمیشود با گفتاردرمانی و تلاش برای مغفول کردن ماجرا از کنار این پرداختهای نجومی به مدیران دولتی عبور کرد.
نماینده مردم همدان در مجلس با اشاره به مشکلات اقتصادی اقشار مختلف جامعه نظیر معلمان، پرستاران و کارمندان گفت: این اقشار همیشه از کم بودن حقوق خود گلایه دارند اما همواره به خاطر مصالح کشور و نظام سکوت میکنند و حتی بیشترین توجه را به ارزشهای نظام نیز همین اقشار کم درآمد دارند.
حاجیبابایی افزود: مردم ما در شرایطی که کشور دچار مشکلات فراوان اقتصادی است توقع ندارند که برخی مدیران حقوقهای چند ده میلیونی دریافت کنند.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه با بیان اینکه اطلاعرسانی لازم در زمینه پرداختهای نجومی از سوی رسانهها انجام شده است خاطرنشان کرد: حالا همه منتظر اقدام عملی از سوی دولت هستند و رسالت همه این است که این معضل بزرگ را تا رسیدن به مرحله مداوا پیگیری کند.
انتهای پیام/
گروه اخبار/
این گزارش در پی پرداختن به چرایی بینظمیها و تاخیرهایی که در ابتدای اکثر جلسات علنی پارلمان وجود دارد، نیست اما سؤال اینجاست که آیا میتوان محاسبه کرد "هر دقیقه جلسه علنی مجلس چقدر برای کشور هزینه دارد؟"
براساس قانون اساسی کشورمان "قانونگذاری" و "نظارت بر حسن اجرای قوانین" دو وظیفه مهم نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی است. در واقع مردم به صورت مستقیم نمایندگانی را به بهارستان میفرستند تا در راستای حل مشکلات و توسعه و آبادانی کشور قوانینی وضع کرده و بر اجرای آنها توسط قوه مجریه، نظارت داشته باشند.
بهارستاننشینان در جلسات کمیسیونهای تخصصی مجلس طرحها و لوایح طرح شده را مورد چکشکاری قرار میدهند و پس از بررسی و تصویب آنها، گزارش خود را برای تصویب نهایی به صحن علنی مجلس ارائه میدهند. همچنین وظیفه نظارتی وکلای ملت نیز تقریبا همین پروسه را طی میکند. لذا میتوان این گونه نتیجه گرفت که تمام فعالیتهای مجلس شورای اسلامی در صحن علنی پارلمان نمود دارد.
برای رسیدن به اینکه هر دقیقه صحن علنی مجلس چقدر هزینهبر است، میتوان بودجه یک سال مجلس را بر میزان ساعات جلسات علنی پارلمان در همان سال تقسیم کرد.
در این گزارش برای نمونه سال 93 در نظر گرفته شده تا بتوان با یک محاسبه، میزان برگزاری هر دقیقه از جلسه علنی مجلس را مشخص کرد.
با نگاه به مشروح مذاکرات مجلس در سال 93 میتوان دریافت که خانه ملت در سال 93 از روز 17 فروردین ماه تا 25 اسفندماه جلسه علنی داشته و در مجموع 112 نشست علنی برگزار کرده است. البته در برخی از روزهایی که مجلس جلسه علنی داشت، این نشستها به دلیل بررسی طرحها و لوایح مهم و زمانبر مثل لایحه بودجه، در دو شیفت کاری برگزار شده است.
با جمع ساعات و دقایق برگزاری جلسات علنی در سال 93 پی میبریم که مجلس حدود 28501 دقیقه جلسه علنی داشته است.
همچنین بودجه مجلس شورای اسلامی در سال 93 در دوبخش اعتبارات هزینهای و اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای تعریف شده است که در بخش اعتبارات هزینهای، ردیفهای بودجهای برای برنامههای قانونگذاری، برنامههای نظارت و... وجود دارد.
براین اساس سرجمع بودجههای مصوب مجلس در سال 93 رقمی در حدود 496 میلیارد تومان است که براساس گزارشات دیوان محاسبات کشور و کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، عملکرد مالی اعتبارات هزینهای و اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای رقمی در حدود 506 میلیارد و 841 میلیون تومان است.
با محاسبه این ارقام و تقسیم میزان بودجه مجلس بر ساعاتی که جلسه علنی برگزار شده است، میتوان به ارقام زیر رسید:
البته واضح است که این ارقام، هزینههای برگزاری جلسات علنی در سال 93 است لذا هزینه هر دقیقه از صحن علنی مجلس در سال جاری با توجه به ثابت بودن میزان زمان برگزاری جلسات علنی و افزایش هزینههای مجلس از جمله افزایش حقوق، افزایش هزینه آب، برق و تلفن... و هزینه کارمندان، مسلما بیش از این ارقام خواهد بود.
براساس قانون بودجه سال 1395 کل کشور، بودجه مصوب مجلس در بخش اعتبارات هزینهای و تملک داراییهای سرمایهای در سال جاری 634 میلیارد تومان پیشبینی شده است که اگر میزان برگزاری جلسات علنی در سال جاری را برابر با سال 93 در نظر بگیریم، میتوان به ارقام زیر رسید:
لازم به ذکر است میزان بودجهای که در این گزارش مبنا قرار داده شده، تنها بودجه مجلس شورای اسلامی است و نهادهای زیرمجموعه مجلس مانند مرکز پژوهشها و دیوان محاسبات در قوانین بودجه سنواتی، ردیف بودجهای مشخص و جداگانه دارند و از آنجا که اقدامات این نهادها در راستای امور مجلس است و ثمره آن باید در تصمیمات و اقدامات مجلس نمود داشته باشد، لذا اگر ارقام بودجه این نهادها به بودجه مجلس اضافه شود، ارقام ذکر شده در این گزارش (هزینه برگزاری یک دقیقه جلسه علنی) افزایش قابل توجهی خواهد داشت.
جامعه ایران نه در حال خواب و نه بی مشکل بلکه جامعه ناهموار و به تبع آن دارای تنوع و پراکندگی امکانات و ظرفیتها و البته ناکامیها است/ جامعه ایران جامعهای نه خوشاخلاق و نه بیاخلاق بلکه جامعه بداخلاقی است که این بداخلاقی را میتوان در تنوع محصولات فرهنگی و حتی علمی مشاهده کرد/ کنش گری به سادگی اتفاق نمی افتد/ تمام کنشگران عرصه فرهنگ راه را گم کرده و به کنشگران اجتماعی تبدیل می شوند و اگر عملی انجام شود، واکنش به امور سیاسی است/ باید توجه داشت از رادیکال شدن پرهیز شود تا جامعه و فعالیتهای سیاسی گمراه نشده و ارزشها جابهجا نشود .اگر منتظر اتفاق باشیم بازندهایم. ژلهای بودن عرصه فرهنگ از خود کنش گری تولید نمیکند/ هنرمندان و دانشگاهیان همیشه، آخرین افراد مهم در آخرین روزهای انتخاباتی بودهاند در صورتی که باید اولینهای مهم باشند و از اول حضوری فعال و تاثیرگذار داشته باشند.