در دنیای امروز، فراوان از نسلهای z و آلفا گفته و شنیده میشود. از نسل آلفا، بهعنوان یک پدیده روبهرشد و بزرگترین نسل تا بهامروز، یاد و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۴ جمعیت این نسل به حدود 2 میلیارد نفر هم برسد که بیتردید درصدی از این جمعیت را جوانان و نوجوانان آینده ایران تشکیل خواهند داد.
در معرفی نسل آلفا گفته میشود، با وجود اینکه هنوز درصد قابل توجهی از جمعیت این نسل متولد نشدهاند، ولی با این حال، در آینده نهچندان دور، یعنی تا سال ۲۰۳۰ حدود ده درصد از نیروی کار آینده جهان را این جمعیت جوان بهخود اختصاص خواهند داد.
نسل آلفا که به تعبیری نسل نیتو (NITU) هم نامیده می شودند، در حال حاضر با ویژگیهای منحصر به فرد خود، دورههای نوجوانی و جوانی را سپری میکنند ؛ در امور فن آوری و دنیای دیجیتالی، از دانش و تبحر بیشتری نسبت به نسل پیش از خود برخوردارند.
همچنین از این نسل، تحت عنوان بزرگ ترین مصرف کننده یاد میشود؛ بههمین دلیل بسیاری از بِرندهای بزرگ جهان، در زمینه بازاریابیشان، علاوه بر نسل Z، بر روی ویژگیها و خواستههای احتمالی نسل آلفا متمرکز شدهاند. طبیعتاً اینکار، مستلزم شناخت دقیقتر و علمیتری از این نسل و نسلهای گذشته و آینده خواهد بود.
دلایل اصلی این تمرکز را بهطور خلاصه میتوان در ویژگیهای این نسل جست و جو کرد که در زیر بهبرخی از مهمترین آنها اشاره میشود:
- در بین جمعیت جهان، از هر 3 کودک دو تن از آنان به تلفنهای هوشمند دسترسی خواهند داشت که بسیاری از این کودکان، هوش دیجیتالی منحصر به فردی دارند.
- این نسل بهخوبی یاد گرفته است که چگونه از صفحات نمایش، برای انجام امور ضروری، مثل برقراری ارتباط با دیگران، یادگیری و بازی در سنین پایین و انتقال ارزشها استفاده کند و اطلاعات و تجربیات خود را در فرهنگهای مختلف به اشتراک بگذارد. ویژگیهای منحصر به فردی که در بسیاری از آن با نسل پیش از خود، یعنی نسل Z مشترک هستند، زیرا آنها هم با صفحه نمایش بزرگ شده و اشتراکات زیادی با این نسل دارند.
- هر دو نسل عمیقاً به پایداری و گرم شدن آب و هوا، تغییرات اجتماعی و اقلیمی و نیز سیاستگذاری و بازسازی جوامع در فضاهای عادلانهتر برای همه، اهمیت میدهند.
- بیشتر متخصصان امنیت سایبری، مدیران UX، خلبانان هواپیماهای بدون سرنشین، توسعه دهندگان بلاکچینها، طراحان دادهها، مهندسان واقعیت مجازی، مکانیکهای رباتیک، تکنسینهای خواب، افسران پایداری، اپراتورهای قطارهای بدون راننده، مدیران رفاه، متخصصان هوش مصنوعی و بسیاری از مشاغل مشابه، از بین نسل آلفا خواهند بود!
- هر چند هر دو نسل مذکور، اجتماعی تر و بصری تر از نسلهای قبلی خود خواهند بود و در دنیایی از تماسهای تصویری مکرر، در آستانه «متاوِرس» و افزایش محبوبیت فزاینده واقعیت مصنوعی، رشد میکنند؛ ولی بسیاری از کارشناسان بر این باورند که نسل آلفا، در مقایسه با نسل Z تفاوت قابل توجهی در سبک خرید و وفاداری به بِرندها ایجاد خواهند کرد . بنابراین، برای درک بهتر شباهتها و تفاوتهای این نسل با همتایان نسل Z خود، ابتدا باید والدین و جغرافیای فکری و رفتاری آنها را بهخوبی شناخت و درک کرد. بهعبارت دیگر، اگر بهدنبال یافتن یک تفاوت بزرگ و اساسی بین این دو نسل، یعنی نسلهای z وآلفا باشیم، بیتردید آن مربوط به ویژگیها و هویت والدین، محیط زندگی و روشهای تربیتی خواهد بود که این نسل با آنان یا درآن بزرگ شدهاند؛ یعنی پاسخ دقیق بهاین پرسش که والدین این نسلهای عجیب، چهکسانی هستند و چهویژگیهایی دارند، خودشان در چه شرایطی زندگی میکنند و خواستهها و علایق آنان کدامند!
- والدین نسل آلفا، اصطلاحاً «مینی هزاره» نامیده میشوند؛ زیرا معمولاً آنها از نسل هزارهها (millennials) هستند؛ درست همانطور که نسل هزارهها برای اولین بار وارد بازار کار شدند، این نسل نیز نگرشها و عادات جدیدی را برای فرزند پروری و تربیت نیروی کار به ارمغان خواهند آورد.
در اینجا و پیش از ورود بهمبحث اصلی، یادآوری این نکته بسیار مهم، از این جهت اساسی و تعیینکننده خواهد بود که بدانیم وقتی از ویژگی یا ویژگیهای مشترک یک نسل صحبت میشود، اساساً بدین معناست که ناخواسته، اهمیت بیشتر و نقش ویژهتر و حتی موثرتری برای « عوامل تربیت و توانمندی» و الگوهای تربیتی جامعه و همچنین اقتضائات زمانی و محیطی قائل هستیم تا عوامل ژنتیکی . بهعبارت روشنتر، با طرح این موضوع از بین عوامل ژنیتیکی و محیطی، اولویت را به عوامل محیطی دادهایم!
البته این رویکر جدید و نگرشهای اینچنینی، در بطن خود یک پیام نویدبخش و دلگرم کنندهای برای اصحاب تعلیم و تربیت و اهالی فرهنگ دارد و بهنوعی مهر تأییدی است بر نقش بیبدیل و تاثیرگذاری فوقالعاده این قشر عظیم در جامعه است.
اگر بر اساس یافتههای علمی و تجارب زیسته بشری، بپذیریم که محیط و اجتماع، بهویژه خانواده و والدین هم، حداقل بهاندازه وراثت، در تربیت انسانها نقش اساسی و تعیین کنندهای دارد، در شرایط کنونی، اندیشه پیرامون این موضوع حیاتی و توجه فوقالعاده نسبت بهاین مسئله راهبردی که متاسفانه سیر نزولی آن از چند دهه گذشته آغاز شده است، ضرورت تام مییابد:
1- درصد قابل توجهی از بهترین، خالصترین و نخبهترین جوانان کشور، در دوره دفاع مقدس جان عزیز خود را از دست داده و طبیعتاً از چرخه طبیعی فرزندآوری و تربیت فرزندان آینده و نیز بهصورت غیر مستقیم افراد جامعه خارج شدهاند ( حدود 220 هزار شهید که تقریباً همه آنها در سنین جوانی و میانسالی بودهاند).
2- در حال حاضر، بر اساس آمارهای رسمی، بیش از 4 میلیون نفر از تحصیلکردگان و افراد با سواد، فرهیخته و نخبگان جامعه، مهاجرت کرده و اگر زمینه فراهم شود، با این شرایط، بیش از 50 درصد از افراد مشابه نیز جلای وطن خواهند کرد! (البته بر اساس برخی از آمارهای غیر رسمی، آمار ایرانیان خارج از کشور تا 10 میلیون نفر هم میرسد!)
3- بسیاری از جوانان و نوجوانان، که اغلب تحصیلکرده و دارای هوشبهر بالایی هستند، بنا بهدلایلی، تمایل چندانی به ازدواج و تشکیل خانواده ندارند و اگر هم ازدواج کنند، رغبت چندانی به فرزندآوری و بهتبع آن تربیت آنان، از خود نشان نمیدهند و هیچ مشوقی، مثل حواله تحویل خودرو یا زمین و نظایر آن هم قادر نبوده و نخواهد بود این گروه را به دلیل سطح آگاهی و سواد و تحصیلاتشان، برای فرزندآوری و استمرار نسل ترغیب کرده و بر سر ذوق آورد!
4- بخشی از جامعه جوان کشور، که از قضا آنان نیز از میان تحصیلکردگان و روشنفکران جامعه هستند و هر روز بر اساس مطالعات و بررسیهای انجام شده، بر تعداد و درصد آنان افزوده میشود، خود را با روشهایی مثل ازدواج سفید، سرگرم کرده و عملاً از این جرگه خارج و از چرخه فرزندآوری و تربیت نسل کنار کشیدهاند.
5- اگر شایعه طرح «چینیسازی نسل ایرانی» توسط چشم بادامیها را هم نادیده بگیریم، بر اساس آمارهای اعلام شده، حدود ۸ الی۱۰ میلیون نفر از برادران و خواهران غیر ایرانی، بهعنوان مهاجران داخلی، مشغول «تولیدمثل» و تربیت فرزندان آینده کشورمان هستند؛ البته بیشتر تولید «مثل خودشان»، نه مثل ما که در خوشبینانهترین حالت، این نسل تلفیقیِ از تربیتیافتگان و نسل ایرانیخارجی، خواهند بود؛ این یعنی عملاً تغییر تدریجی و بدون سروصدای سبک زندگی، تغییر فرهنگ و نسل آینده کشور!
6- در کنار فهرست بلند بالایی از معضلات اجتماعی از قبیل آمار نگرانکننده بچههای طلاق و کودکان بد سرپرست، بیماریهای خودساخته بشر مثل کرونا، حملات بیولوژیکی در قالب دارو و غذا، آلودگی وحشتناک آب و هوا، اشاعه فرکانسهای مضر و عقیمسازیهای جمعیتی و تأثیر مخرب نوع تغذیه و مواد غذایی غیراستاندارد، بهاحتمال زیاد، در آیندهای نهچندان دور، ناگزیر خواهیم بود در کنار بررسی ویژگیهای نسلهایZ و آلفا، از نسل جدیدی در ایران اسلامی، تحت عنوان «نسل ساینا» نیز پردهبرداری کرده و با افتخار آن را با ویژگیهای منحصر به فرد خود، به جهانیان معرفی کنیم و فراوان پیرامون این نسل جدید و استثنایی بگوییم و بنویسیم! نکته قابل ذکر دیگری که باید، بیش و پیش از از سایر عوامل، پیرامون آن صحبت و هشدار صادر کرد، فراموش کردن نقش تعیینکننده و مسئولیت خطیر نظام آموزشی در مواجه و در صورت لزوم مقابله با این پدیده و پدیدههای مشابه یا خطرات احتمالی در آینده است.
شما موقعیتی را، در حدود ۲۰ الی۳۰ سال آینده، در ذهن خود مجسم کنید و حالت و افراد تربیت شده در چنین خانوادههایی را در نظر بیاورید که در آن، جمعیت قابل توجهی از این نسل و جوانان و نوجوانان کشور عزیزمان در تلاش برای شناخت دقیقتر والدین خود و بازیابی هویت خویش (درکنار گروه پرشماری از فرزندان طلاق، بد سرپرست و نسل ترکیبی)، تازه فهمیدهاند که پدران و مادرانشان، آنها را نه به دلیل استمرار نسل و بقای انسان و تعالی جامعه یا خدمت بههمنوع خود، بلکه صرفاً با هدف گرفتن یک قطعه زمین بیارزش یا حواله یک دستگاه «ماشین ساینا» یا چند صد میلیون تومان وام کم بهره بیخاصیت یا برخورداری از تخفیفات در مالیات یا در کل، به بهای گزاف، یعنی برای امرار معاش و پر کردن شکمهای خالی، تولید و پایشان را بهاین دنیا باز کرده و بدون هیچ تلاش هدف مندی برای تربیتشان، آنها را بهحال خودشان رها کردهاند!
نکته قابل تأمل و تاسفبارتر این است که فکر میکنید کدام یک از اقشار جامعه و با چه سطح سواد و میزان درک و هوشبهری و با چه سطحی از علم و فرهنگ و هنر و سیاست حاضرند در قبال گرفتن یک حواله ماشین یا یک تکه زمین، دست به چنین کار حیاتی، تعیین کننده و سرنوشتسازی بزنند؟
فکر میکنید در حالت طبیعی کفه ترازوی جمعیتی در آینده نهچندان دور، بهنفع چهکسانی و کدامیک از اقشار جامعه سنگینتر خواهد شد؟!
معمولاً کسانی که بهاین بهانه و بهدلایل مشابه بچهدار میشوند، فرزندانی شبیه خود را تربیت خواهند کرد؛ کسانی که معمولاً نسبت به تحصیل و تربیت فرزندان خود بی توجه و به اندک قوت لایموتی نیز قانعاند و با خدمات اندکی رضایت شان جلب میشود!
پدران و مادران نسل امروز، با تمام حساسیتها، ملاحظات و وسواسی که برای فرزندآوری و تعلیم و تربیت آنها داشتهاند، اغلب مورد بازخواست و شماتت فرزندان خود هستند که چرا و با چه منطقی، در این شرایط، آنها را بهدنیا آوردهاند!
حال تصور کنید ؛ آنچه بیش از همه جای نگرانی دارد، مسئله تربیت نسل امروز و فردا برای فرداهای خودشان هست که گویا حاکمیت با روزمرگی و بی تفاوتی، هیچ دغدغهای برای تربیت صحیح و آمادهکردن نسل برای آینده کشور ندارد.
نسل آینده کشور در کنار همه این مصائب، گرفتاریها و معضلات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، اگر بدانند و بفهمند که پدرانشان در پی لقمه نانی، اسباب به دنیا آوردن و بدبختیشان را فراهم کردهاند، با آنان چه برخوردی خواهند داشت و با این احساس حقارت چگونه کنار خواهند آمد؟
اگر بر اساس الحاق نظریه داروین و ژنتیک، تحت عنوان «سنتز فرگشتی مدرن» و بسیاری از نظریهپردازان علم ژنتیک، تغییرات فیزیکی و رفتاری را بپذیریم و این موضوع را بر رفتارهای اجتماعی غلط و کجکارکردهای نظامهای موجود اضافه کنیم که «انتخاب طبیعی» را ممکن میسازد و تحت عنوان «جهش» در سطوح دیانای و ژنها رخ میدهد و از همه مهمتر، به باور «پوبینر» بهعنوان ابزار در دست و لازمی بدانیم که «فرگشت» توسط آنها دست به عمل میزند ؛ در این صورت مسئولیت سیر قهقرایی اصالت یا در خوشبینانهترین حالت تغییر جمعیتی و نسلی در کشورمان، به عهده چهکسی و کدام نهاد بیمسئولیتی خواهد بود؟
با استمرار این سیاستها و رویههای نادرست در ایران و با این بیتدبیریها، درک و فهم آن چندان دشوار نیست که بدانیم ممکن است این بی توجهی بهآداب و سنن اجتماعی، ارزشها، قوانین و در کل فرهنگ و تربیت اجتماعی آحاد جامعه و در یک عبارت روشن، «حکمرانی غلط»، در آینده میتواند چه بلای عظیم و خانمانسوزی بر سر این ملت و نسلهای بعدی کشور آورد!
اگر انسان متهم به تندروی نشود، با اطمینان میتوان گفت : این نوع حکمرانی، آگاهانه یا ناآگاهانه، نوعی نسل کشی یا در حقیقت «طرحی برای خالصزدایی» از جمعیت ایران بزرگ است که بهجای «شارِش ژن »ها و طی کردن روند «انتخاب طبیعی» و سیر تکاملی خود در راستای «بقای تندرستان»، بهزودی با پدیده شوم و غمانگیز «رانش ژن»ها و در نهایت با «هدم اصل اصلح» با نسلی تربیت نایافته، بیهویت و با هوشبهر پایین، مواجه خواهیم شد!
«از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بینهایت»
چند نکته تجویزی و راهبردی
در پایان، یادآوری این نکته نیز حائز اهمیت است که نویسنده به هیچ وجه قائل به برتری نژادی و ژن خالص هیچ قوم و نژادی نبوده و درصدد بیان حسن و قبح آن نیست و هیچ یک از موارد مطرح شده را جزء آینده محتوم نمیداند و بر این باور است که نیروهای اجتماعی و فرهنگ اصیل ایرانی و وجدان جمعی آنان، همواره بسیار قویتر و قدرتمندتر از مداخلات آگاهانه یا ناآگاهانه حکومتها و بسیار هوشمندانهتر از آنان عمل کرده و همواره عمل میکند؛ لذا چندان دور از ذهن نخواهد بود که برای حفظ سرمایههای فکری جامعه و نجات خود از زیستبوم نامناسب، در آیندهای نهچندان دور عرصه را سخت بر مسببان این وضعیت اسفبار و نگرانکننده تنگ کرده و برای نجات خود از شرایط نامناسب بهموقع خود دست بهاقدام عملی موثر خواهند زد که نمونه بارز آن را میتوان در مواجه ایرانیان با اقوام وحشی مغول و اعراب بیابانگرد و نظایر آن جست و جو و مشاهده کرد!
نگارنده، با علم به تاثیر جامعه جهانی و فن آوریهای جدید و پدیدههای نوظهور، بهویژه بارش مداوم و سیلآسای اطلاعات در فضای مجازی در شکلگیری و تغییر ویژگی نسلهای آینده، شکلگیری ایننسلها و نسل آینده را از منظر ژنتیکی چندان نگران کننده نمیداند و نگرانی از تغییرات ژنتیکی و از دست رفتن اصالت اقوام را، بهتعبیر یکی از صاحبنظران، یک حرف تاریخ مصرف گذشته میداند؛ چون کلاً آمیختگی اقوام و ملل جهان امروز به حدی زیاد است که تقریباً هیچ قوم و ملتی را نمیتوان، بهمعنی واقعی، اصیل و دستنخورده یافت؛ زیرا کل جهان متاثر از این ترکیب و آمیختگی ژنتیکی است و نباید خیلی نگران امتزاج اقوام و نسلهای بعدی بود، چرا که از قبل این اصالت به نوعی به یغما رفته است و چه بسا کشورگشائیهایی هم توسط ایرانیان شده و همین اتفاقات برای دیگر اقوام و ملتها نیز افتاده است.
این یادداشت صرفاً درصدد طرح موضوع و بهنوعی بیان مسئله امروز است تا شاید محققان، آیندهپژوهان و متخصصان امر، بهویژه در حوزههای روانشناسی، جامعهشناسی، مردمشناسی، جمعیتشناسی، روانشناسی اجتماعی، تاریخ و فرهنگ، اقتصاد و متخصصان علم ژنتیک و... به صورت نهادهای مردمی گرد هم آیند و با حساسیت بیشتری آن را بررسی و با شناخت دقیق فرصتها و تهدیدهای آتی، پیرامون آن اظهار نظر و راهکار ارائه کنند و با تمرکز بر چگونگی تربیت و مواجه با نسلهای آتی ؛ راهی برای تعلیم و تربیت غیررسمی برای مردم و خانوادهها باز کنند و صد البته نوعی هشدار به مسئولانی است که نسبت بهاین موضوع بیتوجه یا ناآگاهند یا خود را به تغافل زدهاند! معمولاً کسانی که بهاین بهانه و بهدلایل مشابه بچهدار میشوند، فرزندانی شبیه خود را تربیت خواهند کرد؛ کسانی که معمولاً نسبت به تحصیل و تربیت فرزندان خود بی توجه و به اندک قوت لایموتی نیز قانعاند و با خدمات اندکی رضایت شان جلب میشود!
نسل امروز و به خصوص نسل فردا، بیشتر از همه این مسایل، با حالت سرگردانی و بیهویتی، حتی فروش یا «معامله هویت» مواجه خواهند بود و این بی هویتی که هیچ نوع رشد یا زایشی در آن مشاهده نمیشود، اغلب بهدلیل نارضایتی و تقابل آشکار این نسلها با آموزهها و عملکرد ضعیف این حاکمیت بروز خواهد کرد.
نکته قابل ذکر دیگری که باید، بیش و پیش از از سایر عوامل، پیرامون آن صحبت و هشدار صادر کرد، فراموش کردن نقش تعیینکننده و مسئولیت خطیر نظام آموزشی در مواجه و در صورت لزوم مقابله با این پدیده و پدیدههای مشابه یا خطرات احتمالی در آینده است.
آنچه بیش از همه جای نگرانی دارد، مسئله تربیت نسل امروز و فردا برای فرداهای خودشان هست که گویا حاکمیت با روزمرگی و بی تفاوتی، هیچ دغدغهای برای تربیت صحیح و آمادهکردن نسل برای آینده کشور ندارد.
بهعبارت دیگر، طرح این پرسش ضروری مینماید که بدانیم در این عرصه، آموزش و پرورش تضعیف شده و نهاد نحیفتر از آن، یعنی نهاد تربیت در کشور، چه مسئولیت یا ظرفیتی برای بهدوش کشیدن بار عظیم این مسئولیت اجتماعی خواهد داشت و چگونه و با چهابزار و روشهایی خواهد توانست نسل آینده را برای مواجه با این معضلات و مسایل مشابه آماده کند؟
بیتردید آموزش و پرورش باید به جایگاه اصلی خود برگردد و از ابزار دم دستی سیاسیون خارج و بهعنوان پرچمدار اصلی اعتلای فرهنگ کشور در اولویت مردم و حاکمیت قرار گیرد و جایگاه و نقش بیبدیل خانواده، بهعنوان نخستین و با دوامترین عامل در رشد و شخصیت افراد، باید با هوشمندی کامل و سیاستهای عاقلانهتری از هر زمان دیگری مستحکم تر و پررنگ تر شود و حمایتهای هدفمند بیشتری دریافت کند.
«هر آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم
تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال»!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
امروز ۲۰ دی سالروز قتل امیرکبیر است، همچنین، دیدم سال روزِ قتل نصرت الدوله به دست رضاشاه نیز بوده، ماشاالله در تاریخ ما، قتل ها آن قدر زیاد است که آدم نمی داند به کدامیک بپردازد!
بدون شک، ایران با مرگ امیر، یکی از بهترین فرصتهای گذار به دوران مدرن را از دست داد، سرنوشت ملتها به بی نهایت عوامل بستگی دارد اما گاهی در حساس ترین دوره های تاریخی، با قرار گرفتن یک مصلحی در راس قدرت، می تواند کاری شبیه به معجزه کند چون میجی، بیسمارک، پطرکبیر...
کیمیاگری قدیم به دنبال یافتن اکسیری بود که اجسام را مطلا کند. چنین اکسیری وجود ندارد، اما، چیزی شبیه به آن وجود دارد و آن اکسیر همانا وجودِ دست هایِ نخبگان سیاسی هر جامعه است، دستهایی که با نبوغ خود، بحرانها را به فرصتهای طلایی بدل می کنند و البته برعکس، کوتوله های سیاسی که فرصتها را نیز به بحران بدل می کنند!
آن نیشتری که در 1852م در حمام فین کاشان بر آن رگ نهاده شد نه رگِ امیر که در واقع، رگِ نوسازی ایران بود!
شبی که فرمان قتل امیرکبیر گرفته شد، سرسخت ترین دشمنانِ امیر و در واقع دشمنان ایران، شاه جوان را محاصره کرده، حسابی مست ساختند و سپس، فرمان قتلش را گرفته به دست حاج علیخان مراغه ای دادند و او سحرگاه دهم ژانویه1852عازم کاشان شد:
«...به دلاک دستور داد رگهای هر دو بازویش را بزند و دو کف دستش را روی زمین نهاد در حالی که خون از بازوانش فوران داشت در این وقت میرغضب به امر فراشباشی با چکمه لگدی به میان دو کتف امیر نواخت،چون امیر درغلتید دستمالی را لوله کرد به حلق امیر فرو برد و گلویش را فشرد تا جان داد»
(امیرکبیر و ایران،آدمیت...ص717)
امیر می دانست دشمن اصلی مردم جهل و نادانی است روزنامه خواندن را برای دولتیان اجباری کرده بود! هر دو کشور، ژاپنِ میجی و ایرانِ امیرکبیر، تقریبا شبیه هم و باهم آغاز کردند اما میجی چهل سال فرصت پیدا کرد و امیر چهار سال !
در سال 1264ق. برای واكسن زدن كودكان مجبور شد به زور و جریمه متوسل شود چون فالگيرها و دعانويسها شايعه كرده بودند كه واكسن زدن باعث راه يافتن جن به خون انسان مي شود!
در عرض کمتر از چهار سال صدارتش، کاری کرد کارستان . اما پس قتلش، میرزا آقاخان نوری سرسپردترین مزدبگیر انگلستان، بجایش صدراعظم ایران شد میگفت برای رسیدن به هدفم اگر لازم باشد:
«ريش خودم را در كون خر مىكنم، چون كار گذشت بيرون مىآورم، مىشُويم، گلاب ميرنم»!.
خاطرات و خطرات...ص 57).
و همین رذل، در نامه خصوصی به شاه نوشت:
«به حمدالله که میرزاتقی خان غیرمرحوم به درک واصل شد خدا جان این چاکر را و جمیع اولاد آدم و عالم را فدای یک جمله دستخط شاه نماید...»
اما همین شخصِ پلید در انظار عمومی تبلیغ می کرد که میرزاتقی خان از بیماری مرده:
«میرزاتقی خان در فین کاشان به ناخوشی سینه پهلو وفات کرده و مرحوم شد خدا بیامرزد تف بر این دنیا...»
ناصرالدین شاه ۴۵سال پس از امیر زنده ماند . بارها با تحسر گریست و لحظه ای از بزرگترین اشتباه زندگی اش غافل نشد . یک سال قبل از کشته شدنش رفته بود به زادگاه امیرکبیر برای سواری. یک مرتبه چوپانی می بیند که شبیه امیر بوده، احضارش می کند و چوپان می گوید که پدر من با پدر امیرکبیر پسرعمو بودند و ناصرالدین شاه او را به تهران آورده، شغل و منصب می دهد! اما بندی را که ۴۵ سال پیش، به آب داده بود دیگر هیچ وقت قابل جبران نبود.
در حصار چاپلوسان گرفتار آمده و کشور غرق در فساد و تباهی گشته بود یک بار که اوضاعِ آشفته کشور، آشفته ترش کرده بود از سرِ پشيمانى از قتل امیرکبیر، به ولیعهدش مظفرالدين شاه نوشت:
«قدر نوكر خوب را بدان، من چهل سال است بعد از امير، خواستم از چوب آدم بتراشم اما نتوانستم»
پس از قتل امیر، در بین مردم ایران ضرب المثل شد که وقتی مي خواستند از كاری مُحال گویند مي گفتند:
«وقتي امير از گرمابه بيرون آید!»
هر دو کشور، ژاپنِ میجی و ایرانِ امیرکبیر، تقریبا شبیه هم و باهم آغاز کردند اما میجی چهل سال فرصت پیدا کرد و امیر چهار سال !
چه می شد اگر امیر نیز چهل سال فرصت می کرد ؟!
اما تاریخ ایران، تو گویی تاریخ اگرها و حسرت هاست...!
( کانال نویسنده )
گروه تشکل ها/
« طاهره نقی ئی » دبیر کل سازمان معلمان ایران برای اجرای حکم حبس 91 روزه خود به دادسرای اوین فراخوانده شد .
این حکم در دیوان عالی کشور تایید شده و اکنون در مرحله اجرا قرار دارد.
اتهام اصلی این کنش گر آموزشی که نهایی شده ؛ « فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی » می باشد .
نقی ئی به « صدای معلم » گفت : « در حکم بدوی مجازات هایی مانند تحمل ۶ ماه حبس تعزیری و پرداخت جزای نقدی در حق صندوق دولت به ارزش ۱۵ میلیون تومان با احتساب ایام بازداشت قبلی ، منع خروج از کشور به مدت ۵ سال، منع عضویت در دستهجات و یا گروههای سیاسی و اجتماعی به مدت ۵ سال، منع استفاده از گوشی هوشمند به استثنای امور شغلی به مدت ۵ سال برای من در نظر گرفته شده بود .
وقتی به این حکم اعتراض کردم ؛ یک مورد آن حذف شد .
سرانجام ، دیوان عالی کشور همه موارد را حذف و فقط 91 روز حبس را تایید کرد » .
دبیر کل سازمان معلمان ایران تا چند روز آینده باید خود را به اجرای احکام واقع در دادسرای اوین معرفی کند .
در این مورد ؛ « جبهه ی اصلاحات » بیانیه ی صادر کرده و خواهان توقف سریع این حکم گردید .
در این بیانیه آمده است :
« در زمانهای که وجود تشکلهای صنفی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برای پیگیری مطالبات مدنی و مسالمتجویانه شهروندان ایران یکی از ضرورتهای انکارناپذیر است، صدور حکم حبس برای دبیرکل یکی از تشکلهای قانونی فرهنگیان کشور مایه تعجب و نمادی آشکار از فرصتسوزی است.
در حالیکه شکاف بین حاکمیت و ملت با سرعتی شتابان رو به افزایش است، انتظار آن بود که حاکمیت با نگاهی واقعبینانه، خود پیشگام تقویت نیروهای واسط و مصلح باشد و مسیر و امکان پیگیری مدنی مطالبات اقشار و صنوف منتقد و معترض را فراهم آورد.
جبهه اصلاحات ایران ضمن اعتراض به حکم صادره برای دبیرکل سازمان معلمان ایران هشدار میدهد که تداوم این روند، نتیجهای جز محروم کردن توأمان حاکمیت و جامعه از حل مدنی و مسالمتآمیز مشکلات و نارساییهای موجود نخواهد داشت » .
سازمان معلمان ایران یکی از تشکل های فرهنگیان فعال در حوزه آموزش و اصلاحات است و به صورت رسمی از سال 1377 فعالیت می کند .
پایان پیام/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
روزنامه دنياي اقتصاد روز سه شنبه سي آبان 1402 نوشت ( 1 ) :
بر اساس اعلام احمد نادری، عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی امروز قرار است که ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور مرحله اول لایحه بودجه ۱۴۰۳ را تقدیم مجلس کند. این در حالی است که بر اساس ماده ۱۸۲ آییننامه داخلی مجلس، دولت موظف است لایحه بودجه سالانه کل کشور را در دو بخش ماده واحده (مشتمل بر احکام مورد نیاز برای اجرای بودجه کل کشور و سقف منابع بودجه عمومی دولت به تفکیک درآمدها و واگذاری داراییهای سرمایهای و مالی و اجزای اصلی آنها) و جداول تفصیلی شامل ارقام بودجه به مجلس تقدیم کند.
بخش اول حداکثر تا اول آبان هر سال باید به مجلس تقدیم شود. بخش دوم نیز حداکثر ۱۰ روز از زمان ابلاغ بخش اول قانون بودجه به مجلس ارسال میشود.
تاکنون ( سي آبان 1402 ) جزئیاتی از لایحه بودجه ۱۴۰۳ منتشر نشده، اما بر اساس شنیدههای خبرنگار «دنیای اقتصاد»، بودجه عمومی کشور در سال ۱۴۰۳ حدود ۲۰ درصد افزایش خواهد داشت. منابع بودجه عمومی دولت از لحاظ درآمدها و واگذاری داراییهای سرمایهای و مالی و مصارف بودجه عمومی دولت از حیث هزینهها و تملک داراییهای سرمایهای و مالی، در بودجه ۱۴۰۲ بالغ بر ۲۲ میلیون و ۶۳۴ هزار ریال بود. بر این اساس با افزایش ۲۰ درصدی، بودجه عمومی در لایحه بودجه ۱۴۰۳، معادل ۲۷,۱۶۱,۹۰۱,۷۳۶,۰۰۰,۰۰۰ ریال در نظر گرفته شده است.
همچنین بر اساس اخبار رسیده به «دنیای اقتصاد»، افزایش حقوق و دستمزد کارکنان دولت در لایحه بودجه ۱۴۰۳، کمتر از ۲۰ درصد در نظر گرفته شده است. این در حالی است که در سال گذشته طبق قانون بودجه سال ۱۴۰۲ حقوق کارمندان ۲۰درصد افزایش داشت و بسیاری با توجه به عدم همخوانی افزایش حقوق با تورم، نسبت به میزان افزایش حقوق انتقاد داشتند. با وجود این انتقادات ، در بودجه سال ۱۴۰۳ میزان افزایش حقوق کمتر از ۲۰ درصد و حدود ۱۸ درصد در نظر گرفته شده است.
بر اساس تبصره ۱۲ لایحه بودجه ۱۴۰۲، حداقل حقوق و مزایای مستمر شاغلان مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری و حداقل حقوق سایر حقوقبگیران، حداقل حقوق بازنشستگان و وظیفهبگیران مشمول صندوق بازنشستگی کشوری و سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح و سایر صندوقهای وابسته به دستگاههای اجرایی به میزان ۲۰ درصد افزایش مییابد. با افزایش ۲۰درصد حقوق در سال ۱۴۰۲ حداقل حقوق ۷۹,۲۷۰,۸۰۰ در نظر گرفته شد. بر این اساس حقوق کارکنان دولت در لایحه بودجه ۱۴۰۳، با افزایش ۱۸ درصدی ، حدود ۱۴,۲۶۸,۷۴۴ ریال افزایش مییابد و در این شرایط حداقل حقوق در نظر گرفته شده در لایحه بودجه سنواتی سال آینده حدود ۹۳,۵۳۹,۵۴۴ ریال خواهد بود.
گفتنی است اعداد و ارقام لایحه بودجه ۱۴۰۳ در مجلس شورای اسلامی قابل تغییر خواهد بود البته در صورتی که بر اساس اصل ۷۵ قانون اساسی بار مالی برای دولت به همراه نداشته باشد یا دولت با بار مالی آن موافقت کند. بر اساس اصل ۷۵ قانون اساسی «طرحهای قانونی و پیشنهادها و اصلاحاتی که نمایندگان در خصوص لوایح قانونی عنوان میکنند و به تقلیل درآمد عمومی یا افزایش هزینههای عمومی میانجامد، در صورتی قابل طرح در مجلس است که در آن طریق جبران کاهش درآمد یا تامین هزینه جدید نیز معلوم شده باشد.»
روز چهارشنبه اول آذر ؛ رسانه ها از لايحه بودجه به ميزان 2462 هزار ميليارد توماني سال ِ 1403 خبر دادند .
سنگي که معجزه هزاره سوم به چاه انداخت نه تنها تاکنون کسي نتوانسته آن را بيرون بيآورد بلکه به دليل حجم بالاي آن و رشد ِ سالانه به چالشي نفس گير تبديل شده است .
منابع هدفمند سازي يارانه ها بيش از 17% بيشتر از سقف واگذاري دارايي هاي سرمايه اي دولت در سال 1403مي باشد .
در گفت و گوي مجازي ذيل به تحليل ِ لايحه بودجه 1403 مي پردازيم :
خلاصه قسمت هاي قبل :
اولا ، نسل امروز در ادامه حيات خود به یارانه دارو، شیرخشک و ملزومات مصرفی پزشکی ، یارانه نقدی، معیشتی و کالابرگ الکترونیک، کمک به خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی، یارانه نان نياز دارد .
ثانيأ ، دارائي هاي سرمايه اي نسل هاي آينده که بايد صرف زير ساخت هاي اقتصادي براي توسعه و پيشرفت اقتصادي جهت رفاه نسل هاي آينده گردد به صورت هزينه بلعيده مي شود .
عليرغم آن که لايحه بودجه 1403 انقباضي مي باشد ، هنوز لايحه بودجه 1403 يک بودجه سمي مي باشد .
افزایش یک درصدی مالیات بر مصرف
مالیات ارزش افزوده عنوان پایه مالیاتی است که همه ما در فاکتورهای خرید با آن روبهرو شده ایم. از این مالیات به عنوان مالیات بر مصرف یاد می شود که البته کارکردهای دیگر نظیر شفافیت زنجیره عرضه کالا را هم دارد. نرخ این مالیات ها تاکنون 9 درصد بوده است. با این حال به پیشنهاد دولت، این رقم در لایحه بودجه سال آینده 10 درصد تعیین شده است. این موضوع موجب می شود تا احتمالا از این منظر شاهد افزایش اندک کالاهای مشمول این مالیات در سال آینده باشیم.
در سال آینده، به جای آن که درآمد صرف بخش های اقتصادی و مشاغل برای محاسبه مالیات یا معافیت مالیاتی مدنظر قرار گیرد، مجموع درآمد سالانه اشخاص مبنای محاسبه مالیات خواهد بود.
طبق لایحه بودجه 1403، اشخاص باید مالیات سالانه واحدهای مسکونی و باغ ویلاهای خود را حداکثر تا پایان بهمن ماه سال 1403 پرداخت کنند.
در لایحه بودجه 1403، منابع عمومی دولت در بودجه با رشد 18.2 درصدی، 2462 هزار میلیارد تومان و درآمدهای پایدار نیز با رشد 41.9 درصدی به 1495 هزار میلیارد تومان پیش بینی شده است.
با توجه به نمودار ذيل ( نمودار شماره 3 ) ، ستون هاي آبي رنگ ، ميزان ماليات در سال 1400 بيشتر از ماليات سال 1398 است ولي سهم ماليات در سال 1400 کمتر از سال 1398 است .
سهم ماليات از منابع در لايحه بودجه 1403 به بيش از 50 درصد مي رسد .
نمودار شماره 3 ، مقايسه سهم ماليات از منابع بودجه سنوات گذشته
***
بخش سوم :
پرسش کننده :
آيا لايحه بودجه 1403 بر مبناي يورو نوشته شده است ؟ هزینههای جاری دولت نیز در سال آینده 1804 هزار میلیارد تومان خواهد بود که رشد 19.5 درصدی نسبت به هزینههای 1509 هزار میلیارد تومانی سال 1402 خواهد داشت.
پاسخ دهنده :
اجازه مي خواهم خارج از تحليل لايحه بودجه به توافق اخير مجلس و دولت در باره تعيين قيمت بنزين در سال 1403 بپردازم .
در تارنماي جهان اقتصاد مورخ 2 دي ماه 1402 آمده است :
با اینکه هفته پیش رئیس سازمان برنامه و بودجه و همچنین رئیس مجلس شورای اسلامی به صراحت تاکید و اعلام کرده بودند که قیمت بنزین و دیگر حامل های انرژی در بودجه ۱۴۰۳ افزایش نمی یابد، اما پس از رد کلیات این لایحه توسط مجلس و اعمال اصلاحات دولت بر آن، اکنون لحن این لایحه برای قیمت گذاری بنزین تغییر کرده و صراحت قبلی خود را از دست داده است.
به گونه ای که به گفته رحیم زارع سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه ۱۴۰۳، مجلس در بررسی و تصویب کلیات بازنویسی شده این لایحه، اختیار افزایش قیمت بنزین و دیگر حامل های انرژی درسال آتی را به دولت واگذار کرده که این امرنشان می دهد مجلس به نوعی از اعلام ممنوعیت قطعی در پیش نویس قبلی لایحه عقب نشینی کرده است.
متاسفانه سنگي که مجلس هفتم در چاه انداخت را تا کنون کسي نتوانسته از چاه در آورد !
پرسش کننده :
چالش بين دولت وقت و مجلس هفتم درباره افزايش تدريجي قيمت بنزين چه بوده است ؟
پاسخ دهنده :
حشمت الله فلاحتپیشه در فرارو مورخ 28 آبان 1398 گفت :
در زمان مجلس هفتم و ریاست حداد عادل بر مجلس، نمایندگان اقتصادی مجلس که همگی اصولگرا بودند به رهبری احمد توکلی و تلاش زیاد الیاس ناداران طرح تثبیت قیمتها را کلید زدند و معتقد بودند این افزایش سالیانه و پلکانی قیمت حاملهای انرژی به ضرر مردم است، با توجه به این مطالب، این طرح به رای گذاشته شد و با تلاش حداد عادل به عنوان رئیس مجلس این طرح رای آورد.
این عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم اضافهکرد: « ازسوی دیگر برنامه چهارم توسعه که مورد مناقشه بین دولت آقای خاتمی و مجلس هفتم و شورای نگهبان قرار داشت، برای حل اختلافات به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاده شد، اما مجلس هفتم معتقد بود باید برنامه مورد بازنگری قرار بگیرد و در نهایت نیز برنامه چهارم توسعه کشور به مجلس پس فرستاده شد.»
فلاحت پیشه ادامه داد: «بعد از عودت برنامه به مجلس هفتم ، نمایندگان اصولگرا از جمله توکلی برنامه را تغییر دادند و طرح تثبیت قیمتها را نیز در برنامه توسعهای کشور گنجاندند و بعد از آن نیز در بودجه سال ۸۱ نیز این طرح را به تصویب رساندند و دولت را ملزم کردند که حق افزایش قیمت حامل های سوخت را ندارد.»
پرسش کننده :
آيا لايحه بودجه 1403 بر مبناي يورو نوشته شده است ؟
پاسخ دهنده ( 7 ) :
در این لایحه نرخ تسعیر ارز ۳۱ هزار تومان پیشنهاد شده که نسبت به سال قبل افزایش داشته است.
نکته قابل توجه این است که در بودجه سال ۱۴۰۳ منابع و مصارف ارزی بر اساس یورو نوشته شده است. بنابراین به نظر میرسد دولت قصد دارد یورو را جایگزین دلار کند.
گفتنی است؛ نرخ تسعیر ارز در لایحه بودجه ۱۴۰۲ به دلار و برابر ۲۳ هزار تومان بود که در قانون بودجه به ۲۵ هزار تومان افزایش یافت. افزایش سهم مالیاتها در بودجه بدون به راه افتادن چرخهای اقتصاد میتواند به عنوان یک مانع بزرگ عمل کند.
پرسش کننده :
کنايه همتي به تغيير دلار به يورو در لايحه بودجه 1403 چه بوده است ؟
پاسخ دهنده ( 8 ) :
عبدالناصر همتی، رئیس کل پیشین بانک مرکزی، به اعلام قیمت هر بشکه نفت صادراتی به یورو در بودجه ۱۴۰۳ واکنش نشان داد.
همتی نوشت: در بودجه ۱۴۰۳، قیمت هر بشکه نفت صادراتی، که اصولاً به دلار است را به یورو درج کرده اند! انتظار دارید با این کار کمر دلار آمریکا بشکند؟!
او در ادامه نوشت: راه دلار زدایی این نیست. لازمه دلار زدایی، سیاستگذاری صحیح اقتصادی و بینالمللی برای تقویت رقابت پذیری اقتصاد ملی است نه اقدامات نمایشی!
پرسش کننده :
چرا مي گوييد لايحه بودجه 1403 انقباضي است ؟
پاسخ دهنده ( 9 ) :
مرور اعداد و ارقام کلی لایحه بودجه سال 1403 نشان میدهد دولت برای تحقق اهداف کنترل تورم، در کنار کنترل ترازنامه بانکها، در بودجه نیز رویکرد انقباضی در پیش گرفته و قصد دارد برای مهار کسری بودجه، هزینههای خود را نیز مدیریت کند.
ردپای قوی سیاست انقباضی در بودجه
بر اساس آمارهای ارائه شده در متن لایحه بودجه، در سال 1403 حجم منابع و مصارف بودجه عمومی حدود 2462 هزار میلیارد تومان خواهد بود که رشد 18.3 درصدی نسبت به بودجه عمومی 2082 هزار میلیارد تومانی سال 1402 دارد.
همان طور که در نمودار شماره 8 نمايان است :
در نگاه اول به اعداد بودجه عمومي ، ستون هاي آبي رنگ همه ساله رشد داشته اند ولي در نگاه عميق تر درصد اين رشد نسبت به سال قبل خود متفاوت هستند و درصد افزايش سقف بودجه عمومي در سال 1400 در قله تقريبأ 124% قرار دارد.
در سال 1402 رشد سقف بودجه عمومی 49.4 درصد بوده، در سال 1401 این مقدار 9.1 درصد، در سال 1400 این مقدار 124 درصد و بین سالهای 1396 تا 1399 نیز این مقدار بین 12 تا 30 درصد بوده است.
نمودار شماره 8 سقف بودجه عمومي طي سال هاي 1396 تا لايحه 1403
همچنین هزینههای جاری دولت نیز در سال آینده 1804 هزار میلیارد تومان خواهد بود که رشد 19.5 درصدی نسبت به هزینههای 1509 هزار میلیارد تومانی سال 1402 خواهد داشت.
لازم به ذکر است رشد هزینههای جاری دولت که بخش بزرگ آن مربوط به حقوق و دستمزد بوده ، در سال 1401 حدود 8.7 درصد، در سال 1400 حدود 123 درصد و بین سالهای 1396 تا 1399 حدود 16 تا 24 درصد بوده است . رشد 18 و 19 درصدی منابع و هزینههای جاری دولت در شرایط تورم نزدیک به 40 درصدی گویای این موضوع است که دولت در کنار ترازنامه بانکها، یک سیاست انقباض بودجهای را نیز دنبال میکند تا به اهداف کاهش تورم تا حدود میانگین بلندمدت برسد.
این موضوعی است که احسان خاندوزی نیز به آن اشاره کرده است .
وی گفت: «با توجه به اینکه هدف اصلی دولت کنترل تورم است، در تدوین لایحه بودجه ۱۴۰۳ تلاش شد تا ارقام درآمدی بودجه به صورت واقعبینانه و قابل تحقق تنظیم شود.»
خاندوزی تاکید کرد: «در لایحه بودجه ۱۴۰۳ مجموع رشد منابع بودجه عمومی دولت قریب به ۱۸ درصد نسبت به بودجه سال جاری است.» همچنین وزیر اقتصاد در ادامه بیان میدارد در هدف دوم به دنبال افزایش سهم درآمدهای پایدار و کاهش سهم فروش نفت در بودجه بودیم. در بخش حقوق و دستمزد نیز رشد حقوق کارکنان دولت ۱۸ درصد و بازنشستگان ۲۰ درصد نسبت به امسال پیشنهاد شده است.
در نمودار شماره 9 آمده است :
فروش و واگذاري اموال منقول و غير منقول دولت ، از سال 1399 رشد چشم گيري داشته و در سال 1402 به تاراج اين اموال نام گذاري شده است با وجود آن که در لايحه بودجه 1403 اين رقم کاهش يافته است ولي متاسفانه هنوز به ميزان سال هاي قبل حتي سال هاي 1399 و 1400 نرسيده است .
نمودار شماره 9 وضعيت فروش و واگذاري اموال منقول و غير منقول دولت
همان طور که در نمودار شماره 10 مشاهده مي شود :
در مجموع با افزایش درآمدهای پایدار و کاهش هزینهها ، کسری تراز عملیاتی بودجه پیشنهادی سال آینده نسبت به سال جاری از ۴۵4 هزار میلیارد به ۳۰۷ هزار میلیارد تومان کاهش یافته است.
همان طور که ملاحظه مي فرماييد با توجه به ستون هاي آبي رنگ ميزان کسري تراز عملياتي در سال 1400 و 1402 تقريبأ يکسان است ولي نسبت کسري به هزينه ها ( درصد ) در سال 1402 منفي 30 درصد و در لايحه بودجه 1403 نسبت کسري به هزينه ها ( درصد ) بهبود يافته به منفي 17 درصد مي رسد .
نمودار شماره 10 ، کسري تراز عملياتي بودجه از 1396 تا 1403
پرسش کننده :
افزایش درآمدهای مالیاتی در شرايط اقتصادي کنوني چه چالشي دارد ؟
پاسخ دهنده ( 10 ) :
دولت درصدد است سال آینده ۱۱۲۲ میلیارد تومان مالیات دریافت کند. افزایش سهم مالیات ها در بودجه بدون به راه افتادن چرخ های اقتصاد میتواند به عنوان یک مانع بزرگ عمل کند.
در صورت تحقق این موضوع، برای اولین بار ۴۶.۱ درصد از کل منابع بودجه از محل مالیات تامین خواهد شد. اگر درآمدهای گمرکی را نیز به درآمد مالیاتی اضافه کنیم، سهم مالیات از منابع لایحه بودجه سال آینده حدود ۵۲ درصد خواهد بود.
در عین حال باید در نظر داشت همزمان با افزایش درآمدهای مالیاتی، محاسبات دولت بر کاهش میزان صادرات نفت استوار شده است. در لایحه بودجه سال آینده میزان درآمدهای ناشی از صادرات نفت و گاز با کاهشی يازده و شش دهم درصدی به ۶۴۷ هزار میلیارد تومان خواهد رسید.
پرسش کننده :
نرخ تسعیر دلار در بودجه چند است ؟
پاسخ دهنده ( 10 ) :
دولت قیمت هر بشکه نفت را در بودجه سال آینده در محدوده ۶۵ دلار پیشبینی کرده است. بر این اساس، پیشبینی شده است میزان صادرات نفت نیز چیزی در حدود یک میلیون و ۳۵۰ هزار بشکه در روز باشد.
میزان صادرات نفت ایران در شرایط فعلی روشن نیست چرا که ایران با تحریمهای نفتی روبه روست و مقصد صادراتی خود را به دلیل تحریم اعلام نمیکند اما برآوردها نشان از آن دارد که چین، بزرگترین خریدار نفت ایران محسوب میشود .
در این راستا نرخ تسعیر دلار یعنی نرخی که بر مبنای آن دلارهای نفتی به ریال تبدیل میشوند ۳۱ هزار تومان در نظر گرفته شده است. دولت میزان صادرات گاز را نیز یازده میلیون متر مکعب برآورد کرده است.
بر اساس این گزارش حجم واردات کالا در سال آینده چیزی در محدوده ۵۵ میلیارد دلار لحاظ شده است.برای واردات کالاهای اساسی و دارو نیز ۱۳ میلیارد و ۶۵۰ میلیون دلار اعتبار در نظر گرفته شده است. درآمد ناشی از واگذاری شرکتهای دولتی نیز ۶۰ هزار میلیارد تومان خواهد بود.
پرسش کننده :
طبق لايحه بودجه 1403 چگونه يارانه افراد غير مشمول حمايت دولت حذف مي شود ؟
پاسخ دهنده (11 ) :
بر این اساس ، منابع هدفمند سازی یارانه ها در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ با رشدی ۱۵ درصدی به ۷۵۸ هزار میلیارد تومان رسیده است. این در حالی است که منابع هدفمندی یارانهها در بودجه سال گذشته حدود ۶۵۹ هزار میلیارد تومان بوده است.
همچنین بر اساس تبصره ۱۰ لایحه بودجه ۱۴۰۳ سازمان هدفمندسازی یارانه ها موظف است با همکاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نسبت به حذف یارانه خانوارهای غیر مشمول حمایت دولت به موجب آیین نامهای که به پیشنهاد مشترک وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان هدفمندسازی یارانه به تصویب هیئت وزیران میرسد، اقدام کند.
( پايان گفت و گو )
منابع :
1. روزنامه دنياي اقتصاد ، شماره 5879 مورخ 30 آبان 1402 شماره خبر 4022143
2- متن بخش اول لايحه بودجه 1403 و جداول پيوست آن
3- ايران بودجه
4- خبرگزاري فارس :
پیشنهاد افزایش ضریب حقوق همه گروههای حقوقبگیر در لایحه بودجه 1403
5- نور نيوز سوم آذر 1402دخل و خرج خانوار در بودجه 1403
6- خبر فارسي تحلیل بازار اول آذر 1402 لایحه بودجه 1403 منتشر شد
8- فرداي اقتصاد ، 4 آذر 1402 واکنش همتی به ماجرای حذف دلار از بودجه ۱۴۰۳
9- روزنامه فرهيختگان دوم آذر 1402، مهدی عبداللهی، دبیر گروه اقتصاد
10- عصر ايران ، از سیاست انقباضی در افزایش حقوق تا عدم تغییر سقف معافیت مالیاتی ، جزئیات برنامه مالی 1403دولت / دلار در سال آینده چند میشود؟
11- خبرگزاري دانشجويان ايران ايسنا ، اول آذر 1402 ، يارانه خانواده هاي غير مشمول حمايت دولت حذف مي شود
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
مهدی آقابالی از مدیریت پژوهش سرای خوارزمی کرج استعفا کرد .
مهدی آقابالی پژوهشگر شناخته شده البرزی و دارای دکتری ریاضی محض از دانشگاه زنجان و پسا دکتری از دانشگاه ادینبرا اسکاتلند است.
پیش تر از این پژوهشگر مطالب و اخباری در « صدای معلم » منتشر شده است .
« صدای معلم » خواهان توضیح و شفاف سازی مسئولان آموزش و پرورش در مورد دلایل و فشارهای منتج به این تصمیم می باشد .
متن کامل استعفا نامه ی مهدی آقابالی به شرح زیر است .
گروه تشکل ها/
انجمن اسلامی معلمان اردبیل در انتقاد از عملکرد اداره کل آموزش و پرورش این استان و نیز سیاست های جاری وزارت آموزش و پرورش در دولت سیزدهم بیانیه ای صادر کرد .
متن کامل این بیانیه که در اختیار « صدای معلم » قرار گرفته به شرح زیر است .