صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

نگاهی بر منافع ملی ایران و آینده توسعه در ایران در صدای معلم

واژه یا کلمه « ایران » از پرکاربردترین واژه ها در زبان و کلام هر ایرانی است که در ایران می زید یا زاده ایران است یا در اندیشه ایران است و یا دغدغه ایران دارد . نام ایران همه روزه در ذهن و ضمیر و بر زبان هر ایرانی به طور روزمره جاری و ساری ست و این البته در جغرافیای ایران امری اجتناب ناپذیر و طبیعی و بدیهی است . به ویژه سخن گفتن از ایران و تکرار نام ایران برای سیاستمداران یا نیروهای سیاسی جزئی از زندگی اجتماعی و خارج از حوزه خصوصی آنان محسوب می شود ، چرا که خود را متعلق به ایران یا خادم ایران و یا دوستدار ایران می دانند و می نامند .

با تمام این احوال ایران از ناحیه سیاستمداران و نیروهای سیاسی لطمات و صدمات و خسارت های بسیار دیده و می بیند و علی رغم ادعاهای همیشگی بسیار مدعیان خادمی ایران ، فرجام کارشان زخم و درد و اندوه است که نصیب ایران کرده است !

نگرشی به تاریخ معاصر ایران‌ در سطح کلان نشان از سه تهدید یا آسیب بزرگ‌ از سوی سیاستمداران و نیروهای سیاسی برای « ایران » دارد : « توسعه » در ایران محقق نخواهد شد مگر آن که « ایران » محور و مبنای کنشگران مدنی ، ملی و میهنی یا دولت ها و حاکمیت ها قرار داشته باشد .

امت گرایان ( مومنان به حوزه علایق و اعتقادات و منافع دین در جهان ) ، انترناسیونالیست ها ( باورمندان به دغدعه ها و مشکلات و چالش های محرومان یا رنجبران و مستضعفان جهان ) و قوم گرایان ( قوم و اقوامی که اولویت را به قومیت خود در نسبت به حقوق شهروندی و ملی تک تک ایرانیان می دهند ) از جمله تهدیدات منافع ملی ایران در چند دهه اخیر بوده و هست . از میان سه تهدید فوق ، قوم گرایی در زمره تهدید داخلی به شمار می رود و دو دیگر ( امت گرایی و انترناسیونالیسم گرایی ) در زمره تهدیدسازی در سطح بیرونی و خارج از مرزها علیه منافع ملی به شمار می رود که موضوع نگارش نوشتار پیش رو می باشد .

هر گفتمان ، نیرو ، جریان یا دولتی باید نسبت ایران خواهی و حمایت از منافع ملی خود را با این تهدیدها روشن سازد وگرنه نمی تواند در عرصه عملی ادعای ایران‌ دوستی و پای بندی به منافع ملی داشته باشد .

نگاهی بر منافع ملی ایران و آینده توسعه در ایران در صدای معلم

 

از جمله چالش های منطقه ای و بین المللی علیه منافع ملی تعلق سیاسی ، ایدئولوژیک ، صنفی یا هویتی جریان یا جمعیت و تفکری به یک ایدیولوژی ، باور یا جماعتی از آدمیان در جهان است که معمولا با نام ها و عناوینی چون حمایت از مظلومان جهان ، ستمدیدگان جهان ، بی خانمان ها و رنج دیدگان جهان و ... صورت می گیرد و مومنان به چنین گفتمانی به طور معمول منافع ملی را قربانی باورهای « جهان وطنی » خود می کنند و یا به منافع ملی چندان اعتنا و حساسیتی ندارند و اغلب هم این تخفیف یا تحقیر منافع ملی را برای توجیه پذیری و عادی سازی آن با نام دفاع از حقوق بشر انجام می دهند !

پرسشی که ایران خواهان‌ حامی منافع ملی در مقابل این گفتمان های جهان وطنی باید پاسخ دهند این است که در دفاع از منافع ملی ؛ تکلیف تعلقات ایدئولوژیک ، سیاسی ، هویتی ، تاریخی و یا در نهایت حقوق بشری چه می شود ؟

امت گرایان و انترناسیونالیست ها منافع ، منابع و حقوق یک ملت را در حالی هزینه باورها و اعتقادات فرامرزی خود می کنند که نه ایران و نه هیچ کشوری در جهان توان تامین نیازهای مردمانی دیگر در گوشه گوشه ی جهان را ندارد و این خواسته امری غیرممکن و محال است ! منابع یک کشور محدود و به طریق اولی در درجه نخست متعلق به مردم همان سرزمین است که صاحب آن منابع می باشند و قطعا تامین نیازهای آن ملت به طور طبیعی و بدبهی در اولویت است .

از ملتی ناتوان یا محروم یا تحت فشار و رنج اقتصادی و سیاسی و اجتماعی انتظار بذل و بخشش و امدادرسانی به دیگر ملتهای جهان امری غیر متعارف و بدون مبنایی است که جای هیچ تردید و شکی ندارد .

بگذریم از این که حتی کشورهای دارای توسعه و رفاه و زیست نرمالی چون کشورهای توسعه یافته آسیای جنوب شرقی یا اسکاندیناوی هم به سادگی دست به خاصه بخشی و « هبه » کردن منافع ملت خود جهت باورهای سیاسی یا ایدئولوژیک نمی زنند و ملت های خود را در سیاه چاله های تورم و تحریم و تهدید و جنگ و ابر بحران های معیشتی ، بهداشتی ، زیست محیطی ، شغلی ، امنیتی و ... فرو نمی برند !

نگاهی بر منافع ملی ایران و آینده توسعه در ایران در صدای معلم

منابع و منافع یک کشور متعلق به یک نسل نیست که صرف توزیع آن به این و آن شود و حق دیگر نسل های آتی کشور و فرزندان ملت قربانی جهان بینی و ایدئولوژی نیروها یا دولتهای جهان وطنی - آخرالزمانی و ناب گرا شود !

و اما حامیان منافع ملی و ایران خواهان میهن دوست باید نسبت خود را با حقوق بشر روشن سازند . بخشی از نیروها یا مردم جهان دفاع از رنجبران یا ملت های تحت ستم را ذیل دفاع از حقوق بشر محسوب می کنند و قاعدتا آن را کنشی ستوده و درست ارزیابی می‌نمایند و یا امت گرایان و انترناسیونالیست ها وقتی که ادله سیاسی یا ایدئولوژیک خود را ناکارا و یا در چالش می بینند متوسل به حربه ی حقوق بشر می شوند و مدعی هستند که از موضع دفاع از حقوق بشر است که به حمایت از دیگر ملت های تحت ستم یا اشغال یا محروم مبادرت می کنند کاری که به طور مثال در کشورهای توسعه یافته یا به طور اخص کشورهای غربی هم صورت می گیرد و ایرانیان نیز از آن قاعده مستثنی نیستند !

نگاهی بر منافع ملی ایران و آینده توسعه در ایران در صدای معلم

نخستین نکته ای که در این مورد باید گفت این است که دولت های غربی یا توسعه یافته و یا دیگر دولت ها همچون دولت های عربی یا کشورهای مسلمان و یا روسیه و چین دفاع از ملتهای محروم یا تحت فشار و اشغال را به قیمت ضربه زدن و محرومیت کشورهای خود از منافع ملی تعریف نکرده اند و این حمایت ها هیچ گاه برای آنان عامل بی ثباتی ، تحریم ، تورم ، تضعیف وحدت ملی و تمامیت ارضی و به تعلیق در آمدن توسعه و رفاه در آن کشورها نبوده است . از سوی دیگر حمایت جامعه و نهادهای مدنی و افکار عمومی این کشورها از ملت های تحت فشار یا جنگ و محرومیت هم که از منظر حقوق بشری صورت می گیرد اکثریت قریب به اتفاق در شرایطی صورت می گیرد که برخوردار از زیست نرمال ، رفاه نسبی ، دارای امنیت اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی مطمئن و بدون دغدغه می باشند و هر روز و ساعت در معرض سقوط اقتصادی و یا تهاجم سیاسی - اجتماعی و فکری و عاطفی به روح و جان و زندگی خود از سوی حاکمیت هایشان نیستند‌ !

نکته ی ضروری و مهمی هم که در باب حمایت های حقوق بشری از ملت ها شایسته ی تامل و توجه است این است که با فرض حمایت حقوق بشری از ملتی در آن سوی جهان دلیل و برهانی برای دور زدن قوانین و نهادها و ساز و کارهای بین المللی توسط هیچ کشور یا ملتی نمی شود !

نگاهی بر منافع ملی ایران و آینده توسعه در ایران در صدای معلم

در جهان پس از جنگ بین الملل اول و دوم نهادهای بین المللی یا منطقه ای همچون سازمان ملل متحد ، اتحادیه آفریقا ، اتحادیه عرب ، سازمان کنفرانس اسلامی و ... بنیان گذاشته شد تا برای حل و فصل مناقشات و یا کمک و امدادرسانی به کشور یا ملتی از طریق این نهادهای اجماعی ، معتبر و مورد وثوق صورت گیرد . از این رو طبق محاسبه سود و زیان منافع ملی و درک عقلانی و واقع گرایانه از مناسبات بین المللی تحت هیچ شرایطی نمی شود و نباید کشوری یا ملتی یک تنه و با کنشی « قربانی سازی از ملت و فرزندان ملت خود » برای جمعی یا گروهی در آن سوی آبهای جهان چند ده میلیون شهروند کشور خود را طی چندین‌دهه تحت شدیدترین تهاجمات ویرانگر اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی ، رسانه ای ، روحی و روانی قرار دهد تا ادعای دفاع حقوق بشری خود را به رخ جهانیان بکشاند !

بدیهیات بشری ، عقلی ، عرفی ، شرعی و انسانی و ملی حکم می کند هر گونه مظلوم گرایی و مستضعف خواهی که منجر به تباهی ، انحطاط ، سقوط ، درماندگی ، اضمحلال و حتی مرگ و آوارگی و یاس و انزوا و نابودی منابع آب و خاک و طبیعت و زیست و نیروی انسانی کشوری شود عملی ضد اخلاقی ، ضد ملی ، ضد میهنی و ضد توسعه و رشد و پیشرفت و علیه امنیت و آرامش و حتی تمامیت ارضی است .

فرجام کلام اینکه « توسعه » در ایران محقق نخواهد شد مگر آن که « ایران » محور و مبنای کنشگران مدنی ، ملی و میهنی یا دولت ها و حاکمیت ها قرار داشته باشد .

نگاهی بر منافع ملی ایران و آینده توسعه در ایران در صدای معلم

راهکار عملی این ایران خواهی هم پذیرش ساز و کارهای بین المللی برای حل و فصل مناقشات منطقه ای و بین المللی و یا در صورت لزوم کمک های بشردوستانه است بدون دور زدن این نهادها و ورود یک طرفه و یک سویه و ماجراجویانه و بحران آفرین به اختلافات و تنش ها و جنگ های منطقه ای و بین المللی و قربانی شدن منافع ملی به پای آرمان های ایدئولوژیک و ایران ستیز و خانمانسوز .

ملت ایران بدهکار هیچ ملت و قوم و جماعتی در جهان نیست و هیچ منفعت و مصلحتی بالاتر از منافع ملی و حفظ و حراست و صیانت از خانه مشترک و میراث اجدادی ایرانیان و امانت نسل های آینده یعنی « ایران » نیست .

از همین رو باز باید تاکید و اصرار شود که اقتضای توسعه و سعادت ایران و حفظ تمامیت ارضی و امنیت و آرامش ملت ایران با توجه به تجارب بشری و واقعیت های جهانی و مصالح ملی در گرو پای بندی به منافع ملی و ساز و کارهای بین المللی و مجاری و مبانی بین المللی در رفع و دفع تنش ها و درگیری ها و اختلافات است و ایران تحت هیچ شرایطی نباید هزینه نزاع های منطقه ای و بین المللی شود .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نگاهی بر منافع ملی ایران و آینده توسعه در ایران در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

انتقاد از کارگروه تعیین وزیر آموزش و پرورش در دولت مسعود پزشکیان در صدای معلم  یک فرصت تاریخی پیش روی اصلاح طلبان و بهبودگرایان قرار گرفته است .

این فرصت را باید پاس داشت و با تکیه بر تجارب گذشته ، محور قرار دادن منافع ملی و ارتباط با ارکان مختلف نظام در جهت حل بحران های جامعه گام برداشت.

پزشکیان را چه ادامه دولت خاتمی و چه دولت سوم روحانی بدانیم در مورد وزارتخانه ی بزرگ آموزش وپرورش فرقی نمی کند. هیچ کدام از آن دو دولت آن طور که شایسته و بایسته بود به تعلیم و تربیت نپرداخته و آموزش و پرورش هم در بحث کیفیت آموزشی و هم در موضوع مهم برابری آموزشی به بیراهه رفتند.

نادیده گرفتن معلمان و دانش آموزان بازتابی روشن در خانواده هایشان می یابد و عصبانیت معلمان و اولیاء دانش آموزان از دولت ها نتیجه طبیعی آن است ؛ این نارضایتی در زمان انتخابات و رای دادن قابل مشاهده بوده و مردم به سمتی می روند که در شرایط عادی گزینه و اولویت آنان نیست.

بعد از دولت خاتمی ، سربرآوردن احمدی نژاد و آمدن رییسی پس از روحانی خود گویای همه چیز است!

گستره جغرافیایی و فراگیری جمعیتی آموزش و پرورش در سراسر کشور یک فرصت بی نظیر برای هر دولتی است تا تداوم خویش و گفتمانش را تضمین نماید.

انتقاد از کارگروه تعیین وزیر آموزش و پرورش در دولت مسعود پزشکیان در صدای معلم

رقبای دولت چهاردهم  تحت نام [ موج سوم دولت انقلابی] ، صدا وسیما ، شبکه مساجد ، گروه های جهادی و....‌  ...را در پهنه کشوری و در نقد و تخریب پیروز انتخابات ۴۰۳ به کارگرفته و خواهند گرفت .

در چنین شرایط و توازن قوایی ؛ واقعیت ها به ما متذکر می شوند کوچک ترین غفلت از آموزش و پرورش می تواند ریاست جمهوری چهاردهم را یک دوره ای نماید.

انتقاد از کارگروه تعیین وزیر آموزش و پرورش در دولت مسعود پزشکیان در صدای معلم

در گام نخست و اولین خشت،  فرآیند و ترکیب اعضای کارگروه انتخاب و معرفی وزیر آموزش و پرورش نشان از کج گذاشتن خشت دارد و همه می دانیم و می دانند که جامعه برای تحقق مطالبات حداقلی اش خیلی صبور نیست.

بسیاری از اعضای این کارگروه ، خود جزئی از مشکل بوده و هستند تا بخشی از راه حل !

انتقاد از کارگروه تعیین وزیر آموزش و پرورش در دولت مسعود پزشکیان در صدای معلم

در عالم انسانی به خصوص در جامعه سیاسی و حیطه  زندگی اجتماعی استثنا وجود ندارد و گذشتن از دیوار واقعیات و مقتضیّات ، زیان های بی حد و حصری به ارمغان خواهد آورد.

اگر بپذیریم اصلاحات و بهبودگرایی پاسخ گویی عقلانی و منصفانه به مقتضیّات زمانه و یکی کردن تقویم حکومت با تقویم مردم است، آن گاه تصدیق خواهیم کرد :

نادیده گرفتن معلمان ، دانش آموزان و اولیاء آنان راه به جایی نخواهد برد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتقاد از کارگروه تعیین وزیر آموزش و پرورش در دولت مسعود پزشکیان در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت
یکشنبه, 23 تیر 1403 10:41

مادرانگی برای ایران (1)

انتخابات ریاست جمهوری و مادرانگی برای ایران در صدای معلم  چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تمام شد و مسعود پزشکیان به عنوان نهمین رئیس جمهور ایران انتخاب شد .

در ۱۶ تیر ۱۴۰۳ این عبارت ساده ، صریح و نسبتاً کوتاه به مثابه گزاره‌ای خبری در دفتر تاریخ معاصر ایران ثبت شد. ولی جهان اجتماعی ، نظام معنایی ،کنش‌های عاطفی - سیاسی و پدیده‌های تاریخی، اجتماعی و سیاسی منتج به این عبارت به سادگی و صراحت و البته کوتاهی خود عبارت نیست.

به عنوان یک انسان ایرانی که هویت زن بودن و مادر بودن  را برای خودم تعریف کرده‌ام ،در مواجهه ی ابتدایی با پدیده انتخابات خود را سردرگم و سراسیمه می یافتم و در عدم قطعیتی بسیار آزاردهنده سیر می‌کردم. از یک سو به مانند اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان با تروماهای متعدد و متنوع اجتماعی و سیاسی درگیر بودم که هنوز بعد از گذشت سال‌های طولانی نه تنها التیام نیافته بودند که بعضاً در نتیجه دیده نشدن‌ها، شنیده نشدن‌ها ،فهم نشدن‌ها ،تحقیر شدن‌ها و به حساب نیامدن‌ها به دمل‌های چرکینی تبدیل شده بودند که انگیزه و توان ورود با صلابت و بانشاط به میدان انتخابات را از من سلب می‌کرد. اما از دیگر سوی دغدغه ملک و میهن داشتن، باور به حق مسلم ایرانیان برای برخورواری از یک زندگی معمولی و التزام به تغییرات مصلحانه و خشونت پرهیز اجازه نمی‌داد عافیت اختیار کنم و خشم و هیجان‌های منفی را دست آویزی برای قهر از صندوق رای کنم.

عدم قطعیتی که به آن اشاره شد، خاص جهان فردی انسان ایرانی نبود بلکه به شکل‌های مختلف در عرصه‌های عمومی نیز نمود می‌یافت. تولید حجم انبوهی از ادبیات حول موضوع انتخابات در سپهر اندیشه ایرانی را می‌توان یکی از این نمودها  در عرصه عمومی محسوب کرد.

رهیافت محسن رنانی به پدیده انتخابات و قرائت مادرانه او از دنیای سیاست ، نقطه ثقلی بود که نظام فکری مرا حول خودش انسجام بخشید و عزم مرا برای حضور موثر در انتخابات جزم کرد.

انتخابات ریاست جمهوری و مادرانگی برای ایران در صدای معلم  آخر برای مادری که داغ مهاجرت فرزندانش را به دل دارد و از کم فروغ شدن چراغ امید دختران و پسران ایرانی به فرداهای آباد و آزاد وطن، دل خون است چه حجتی قوی‌تر از این می‌توانست باشد؟

در حالی که اکثریت نظریه پردازان با رویکردهای عدالت محور با تاکید بر تفاسیر و تعاریف صلب و انعطاف ناپذیر از انواع حقوق انسانی ، به خشم‌های اجتماعی و ناکامی‌های جمعی ایرانیان نوعی تقدس می‌بخشیدند و بر طبل عدم مشارکت می‌کوبیدند عده‌ای هم بودند که از منظر مادرانگی به جهان اجتماعی می‌ نگریستند و از مجرای رویکردهای مراقبت محور با تاکید بر مسئولیت‌ها و رابطه‌ها ، علم سیاست ورزی مادرانه را شجاعانه در سپهر سیاسی اجتماعی ایران به اهتزاز درآوردند. دکتر محسن رنانی یکی از این نظریه پردازان بود .

در استعاره انسان انگارانه‌ای که رنانی برای نظریه‌اش به کار گرفت است ایران به مثابه انسانی دارای روح و جسم تصویر شده است که جسمش زخمی و روحش خسته است . نابودی پرشتاب منابع طبیعی ، سیل مهاجرت نخبگان و نرخ بالای افسردگی جوانان آن خونی است که از پیکر زخم خورده ایران جاریست .

او معتقد است ایران امروز به طبیب و پرستاری نیاز دارد که به سریع‌ترین شکل ممکن بتواند جلوی خونریزی زخم های جسم ایران، را بگیرد و زخم‌هایش را مرهم نهد و تیمارش کند. دخترانش را محترم دارد و زنانش را تکریم کند؛ جوانانش را امید ببخشد؛ چرا که اگر ایران بماند به زودی زود در آینده‌ای که اکثریت ما آن را خواهیم دید آن را خواهیم ساخت.

این نگاه مراقبت محور و مادرانه به سیاسی‌ترین پدیده جهان اجتماعی ایرانیان در عین این که کلید واژه جدیدی را وارد ادبیات توسعه‌ای ایران می‌کند همزمان  دایره سیاست ورزی مادرانه را نیز بسط می‌دهد . در جایی که ادبیات غالب سیاسی بر قدرت و نقش ریاستی، رئیس جمهور متمرکز است ،او بر اقتدار رئیس جمهور  به واسطه نقش تیمارداری و مراقبتی او صحه می‌گذارد، و هنرمندانه کلید واژه جدید « پرستار جمهور » را وارد ترمینولوژی سیاست در ایران می‌کند.

در قسمت دوم این یادداشت نشان خواهم داد که رفتار انتخاباتی کمپین برای ایران همچنین موضع‌گیری‌ها ، زبان بدن، مشی سیاسی و سبک زندگی وفادارانه دکتر مسعود پزشکیان همگی بر این دلالت دارند که او  آن رئیس جمهوری است که با توکل به خداوند می‌تواند تیماردار وطن در روزهای سختش باشد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتخابات ریاست جمهوری و مادرانگی برای ایران در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

وزیر آموزش و پرورش در قامت ملی و نیاز معلمان

فرآیند انتخاب وزیر آموزش و پرورش مثل همیشه سخت، پرتنش و پیچیده شده است. صندلی وزیری آموزش و پرورش ده ها مدعی پر و پا قرص دارد که این روزها سخت مشغول دید و بازدید هستند تا شاید به مراد دل خود برسند.

ظرف چند روز آینده نهایتا کابینه دکتر پزشکیان معرفی خواهد شد و حدس و گمان ها و تلاش ها برای وزیر شدن پایان خواهد پذیرفت اما کاش در این فرصت باقیمانده به جای آن که گعده های سیاسی و ستادی برای آموزش و پرورش تصمیم گیری کنند نظر معلمان لحاظ شود! نه به صورت مصداقی بلکه شاخص ها و مختصات مد نظر جامعه بزرگ معلمان مبنای انتخاب وزیر آینده قرار گیرد. به بیان دیگر وزیری انتخاب شود که بتواند به مطالبات جدی معلمان جامه عمل بپوشاند.

وزیر آموزش و پرورش در قامت ملی و نیاز معلمان

اساسی ترین مسأله آموزش و پرورش از دید معلمان منزلت و معیشت معلمان است.تا زمانی که این موضوع حل نشود هیچ تحول مثبت و ملموسی رخ نمی دهد. حل این مسأله هم صرفا با پول و اعتبار میسر است و لاغیر!

مادامی که بودجه این دستگاه نتواند یک زندگی نسبتاً ایده آل مثل کارکنان دیگر دستگاه ها را برای معلمان فراهم کند هیچ برنامه ای به سرمنزل مقصود نمی رسد.مادامی که معلمان با شغل های دوم و سوم اندر خم پر کردن چاله چوله های زندگی هستند نباید انتظار شق القمر از نظام آموزشی کشور داشته باشیم.

لذا پر واضح است که بنیادی ترین تحول در آموزش و پرورش تحول در زندگی معلمان است و این مهم نه ادعای نگارنده بلکه حرف دل صدها هزار معلم در سراسر کشور است و به سهولت قابل راستی آزمایی است.

از گعده های سیاسی و ستادی بعید است کسی معرفی شود که بتواند به این مطالبه جدی معلمان جامه عمل بپوشاند. این کار از عهده هر کسی بر نمی آید و این بار سنگین لزوما باید به کسی سپرده شود که قواره و قامت ملی و حاکمیتی داشته باشد.

وزیر آموزش و پرورش در قامت ملی و نیاز معلمان

کسی که مظلوم و محجوب و سر به زیر، پشت در اتاق رئیس جمهور و معاونان رییس جمهور نماند و در راهروهای پاستور سرگردان نباشد!

مناسبات قدرت را به خوبی بشناسد و برایش تازگی نداشته باشد.کسی که دائما در تکاپوی  دیده شدن نباشد و در پی مواهب قدرت نرود. کسی که در ارتباط با مجلس به جای ضعف و عجز کاملا قدرتمندانه تعامل کند.

برای ارکان نظام شخصی شناخته شده و دارای ارتباطات دیرینه و اثر بخش باشد. تمام سوراخ سنبه های مالی و اداری را عین کف دست بشناسد و بتواند با جدیت و پیگیری بودجه بگیرد نه اینکه وقت را با آزمون و خطا تلف کند و کارگاه آموزشی برای خودش راه بیندازد!

مخلص کلام اینکه اگر یک چهره ملی و متنفذ و مسلط به حوزه های مالی انتخاب نشود نباید منتظر اتفاق خاص و تغییر آن چنانی باشیم!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

وزیر آموزش و پرورش در قامت ملی و نیاز معلمان

منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

بیانیه پرسش گران و کنش گران خطاب به مسعود پزشکیان در مورد انتخاب وزیر آموزش و پرورش در صدای معلم

« شما مطالبه گرید. مطالبه گری یعنی آدمی بیاید و شما پشت او بایستید و بتواند مطالبات شما را پیگیری کند »

مسعود پزشکیان

بیانیه پرسش گران و کنش گران خطاب به مسعود پزشکیان در مورد انتخاب وزیر آموزش و پرورش در صدای معلم

انتشار نخستین بیانیه با عنوان « به مسعود پزشکیان رای می‌دهیم اما تا آخر مطالبه‌گر می مانیم » ( این جا ) پیش از پیروزی مسعود پزشکیان در دور دوم چهاردهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری با استقبال خوب و کم نظیر جامعه فرهنگیان به ویژه بخش کنش گران آموزشی رو به رو شد . زمان فعالیت ستاد انتخاباتی تمام شده است و فعالیت کوتاه مدت و مقطعی برای اعضای ستاد حقی برای آنان ایجاد نمی کند که بخواهند متولی تعیین وزیر آموزش و پرورش شوند .

اکنون و ضمن عرض تبریک و شادباش به مناسبت این واقعه ی خوب در کشور لازم است تا به برخی نکات مهم اشاره کنیم .

همان گونه که انتظار می رفت در روزهای گذشته برخی از افراد فرصت طلب که بیشتر منافع شخصی خود را بر مصالح عمومی ترجیح می دهند و حداقل در 3 سال گذشته و در دولت سیزدهم در « سایه » بودند و حتی از بیان کوچک ترین انتقاد نسبت به عملکرد دولت گذشته پرهیز می کردند اکنون و به مصداق « مجاهدان روز شنبه » به میدان آمده و به دنبال « سهم خواهی » هستند .

بیانیه پرسش گران و کنش گران خطاب به مسعود پزشکیان در مورد انتخاب وزیر آموزش و پرورش در صدای معلم

انتشار لیست ها و اسامی مختلف به ویژه در مورد کابینه ی آینده دولت پزشکیان موجب نگرانی و حتی سوء ظن و بدبینی جامعه فرهنگیان در ابتدای کار رئیس جمهور منتخب گردیده است .

ساختار بوروکراتیک ، ناکارآمد و سنگین آموزش و پرورش با حضور افراد مطرح فعلی که امتحان خود را قبلا پس داده اند به عدالت ختم نخواهد شد .

برنامه ی اصلی رییس جمهور منتخب در حوزه « عدالت آموزشی » نیاز به افرادی دارد که وجهه مردمی داشته و بتوانند اعتماد از دست رفته جامعه را برگرداند .

بیانیه پرسش گران و کنش گران خطاب به مسعود پزشکیان در مورد انتخاب وزیر آموزش و پرورش در صدای معلم

آن چه موجب پیروزی مسعود پزشکیان در این دوی نفس گیر و ماراتن انتخابات گردید « صداقت » ایشان در برخورد با جامعه و بیان مسائل و چالش ها بود و این تنها دلیل ما برای رای اعتماد به ایشان بود .

اکنون نیز از هر عاملی که این « صداقت » را مخدوش سازد دوری می کنیم و همگان را به آن هشدار می دهیم .

« پرسش گران و کنش گران » حوزه آموزش و پرورش به هیچ وجه به دنبال گرفتن سهم و یا منصب از دولت آینده نیستند .

بیانیه پرسش گران و کنش گران خطاب به مسعود پزشکیان در مورد انتخاب وزیر آموزش و پرورش در صدای معلم

هدف ما کمک به دولت منتخب در راستای حل چالش های آموزش و پرورش ، تامین منافع ملی و مشارکت در هموار کردن مسیر توسعه پایدار ایران است .

باید گفت و بر این نکته تاکید کرد که زمان فعالیت ستاد انتخاباتی تمام شده است و فعالیت کوتاه مدت و مقطعی برای اعضای ستاد حقی برای آنان ایجاد نمی کند که بخواهند متولی تعیین وزیر آموزش و پرورش شوند .

بیانیه پرسش گران و کنش گران خطاب به مسعود پزشکیان در مورد انتخاب وزیر آموزش و پرورش در صدای معلم

ما از تصمیم گیرندگان و حلقه اطرافیان آقای پزشکیان به جد می خواهیم که در نخستین گام در مورد انتخاب وزیر آموزش و پرورش آینده با شفافیت کامل برخورد نمایند و از بیان هر گونه سخن و یا اقدامی که « صداقت » را آسیب پذیر می کند اجتناب نمایند .

پیشنهاد این جمع آن است که نامزدهای نهایی شده توسط آقای پزشکیان و یا حلقه ی معتمد ایشان در یک « مناظره » و در برابر کارشناسان مستقل و دعوت از همه رسانه ها و خبرنگاران حضور پیدا کنند و افکار عمومی در نهایت گزینه ی نهایی برای وزارت آموزش و پرورش را تعیین کند .

بیانیه پرسش گران و کنش گران خطاب به مسعود پزشکیان در مورد انتخاب وزیر آموزش و پرورش در صدای معلم

جمعی از پرسش گران وکنش گران آموزش و پرورش :

- علی پورسلیمان

- رضا جباری نامور

- اسماعیل جعفری

- شهرام جمالی

- سیدمرتضی حسینی

- محمد حیدری

- کامران رحیمی

- سیما زنجانی

- مهدی سورگی

- سیدهادی عظیمی

- رضا قاسم پور

- زهرا قاسم پور

- نرگس کارگری

- نرگس ملک زاده

- سعاد موسوی شرقی

- شیرین یوسفی


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

click

منتشرشده در گفت و شنود

مجاهدان جمعه و شنبه و آسیب شناسی فقدان احزاب و تشکل ها در ایران  من به عنوان یک شهروند عادی که مثل خیلی ها دغدغه اوضاع و سرنوشت کشورم را دارم همیشه نوشته های وزین و احساسی استاد فرهیخته دکتر رنانی را با ولع می خوانم و آنها رادر فضای مجازی برای معدود دوستان هم دوره و هم سن سال خود به اشتراک می گذارم .

عنوان آخرین نوشته ایشان « مجاهدان جمعه » است که در پاسخ و یا بهتر بگویم در تکمیل نوشته ارزشمند فرهیخته گرامی دیگر یعنی آقای محمد فاضلی با عنوان « آقای پزشکیان؛ مواظب مجاهدان شنبه باشید!! » به رشته تحریر در آمده است.

پرسشی که فکر من و شاید خیلی از خوانندگان نوشته های اخیر این دو بزرگوار را به خود مشغول می کند این است که اصولا مجاهدان جمعه و شنبه در چه شرایطی امکان ظهور و تاثیرگذاری احتمالا منفی بر تصمیمات رئیس جمهور منتخب را پیدا می کنند که این دو بزرگوار به خاطر آن دلسوزانه هشدار داده اند؟

این نوشته در پی پیدا کردن پاسخی به این چالش است.

خوانندگان محترم حتما مستحضر هستند که اصطلاح مجاهدان شنبه از فردای پیروزی مشروطه خواهان بر استبداد صغیر وارد فرهنگ سیاسی معاصر ایران شد و عموما به افراد فرصت طلب اطلاق می شد. اگر چه در هیچ یک از مبارزات مشروطه حضور نداشتند ولی در فردای پیروزی لباس مجاهدین مشروطه بر تن کرده و با به دست گرفتن تفنگ با جار و جنجال خود را در صفوف مجاهدین ( 1 ) واقعی و از جان گذشته جا می زدند تا بلکه از نمد مشروطه برای خود کلاهی تدارک ببینند. این حرکات در آن دوره که هنوز احزاب و نهادهای مدنی شکل نگرفته بود و همه می خواستند فقط از شر استبداد رها شوند شاید خیلی غیر طبیعی نبود و اصولا در ساعت صفر انقلاب ها و تحولات اجتماعی همیشه سر و کله این افراد و جریانات پیدا می شود و فقط در صورتی که امور سریعا به مجرای صحیح هدایت شوند؛ این مجاهدان صوری محو خواهند شد.

مجاهدان جمعه و شنبه و آسیب شناسی فقدان احزاب و تشکل ها در ایران  اما چگونه؟

واقعیت این است که ریاست محترم رئیس جمهور منتخب و همفکران واقعی و دلسوزشان اگر می خواهند از این معضل زودتر عبور کنند باید خیلی سریع اقدام به تشکیل نهاد مدنی وحزب با اسم و رسم و شناسنامه با همه مشخصه های یک حزب سیاسی بنمایند. حزبی که دارای رسانه ، کادر حزبی مجرب ، بودجه و امکانات مالی شفاف و ....باشد.

حزبی که در استان ها و شهرستان ها دارای دفتر و دستک و تشکیلات باشد.حزبی که در مرامنامه و اساسنامه اش وحدت سرزمینی و منافع ملی با خطوط قرمز پررنگ به قول امروزی ها هایلایت باشد.حزبی که اگر کسی را برای ریاست جمهور و یا نماینده مجلس پیشنهاد می کند آن فرد قلبا خود را رئیس جمهور و یا نماینده همه مردم ایران بداند. تنها در صورت چنین تشکیلات مدنی و سیاسی پایداری ست که مجاهدین صوری جمعه و شنبه و یا سایر سهم خواهان با هر عنوانی امکان مانور نخواهند داشت .

با آرزوی موفقیت هرچه بیشتر برای رئیس جمهور منتخب در جهت بهبود اوضاع مردم! اوضاعی که اگر چه نامزدها در مناظره های اخیر هر کدام از زاویه ای به آن پرداختند ولی همگی متفق القول بودند که خیلی خوب نیست و یا لااقل می تواند بهتر از این باشد.

و سخن آخر را برای تلمیح مطلب به عنوان یک شهروند عادی خطاب به ریاست محترم جمهور عرض می کنم.

مجاهدان جمعه و شنبه و آسیب شناسی فقدان احزاب و تشکل ها در ایران

در اپیزودی از سریال سربه داران موقعی که طغای تیمور خان در محاصره قوای ارغون شاه بود برای چاره جویی از قاضی شارح راه چاره خواست. قاضی شارح ( با بازی هنرمندانه استادعلی نصیریان) چشم در چشم طغای چنین گفت : « مرد جنگ مرد فرار هم هست ».

شما هم به رای دهنگان قول بدهید اگر در مسیر حل مشکلات به موانعی برخوردید که هر علت توان مقابله نداشتید و یا این موانع در حدی باشد که نتوانید کارها را به پیش بیرید مرد استعفا باشید!


( 1 ) دو نکته: اول اینکه در دوران مشروطه از مبارزان مشروطه خواه حتی ارامنه و سایر اقلیت ها به عنوان مجاهد یاد می شد و دیگر اینکه از این دست مجاهدان جمعه و شنبه در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی هم در خیابان ها به وفور دیده می شدند به خصوص اعضا و هواداران دو گروه چریکی مسلح که بعد از اینکه انقلاب به پیروزی رسیده بود و کارها کم کم داشت به سامان می رسید . اینها تازه به سنگر بندی در خیابانها مشغول بودند و دختر و پسرهای نوجوانی که ناشیانه پشت کیسه های شنی موضع گرفته بودند و بعضا باعث خنده رهگذران می شدند .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مجاهدان جمعه و شنبه و آسیب شناسی فقدان احزاب و تشکل ها در ایران

منتشرشده در یادداشت

تاثیر نقش هسته های واقعی و حرفه ای مطالبه گر بر انتخاب وزیر آموزش و پرورش در صدای معلم

بعد از انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری که اغلب کاندیداها فاقد برنامه جامع برای بخش‌های مختلف دولت بودند و سپری نمودن فضای پرهیجان و قطبی این انتخابات، در بین فرهنگیان دغدغه‌مند وزارت آموزش و پرورش فضای هیجانی به سرعت جای خود را به فضای گمانه زنی و رایزنی برای انتخاب وزیر برای این وزارتخانه داده است.

در چینش کابینه دولت ها گرچه تیم مشاوران اصلی و بسیار نزدیک به رئیس جمهور منتخب و به خصوص شخص خود ایشان تصمیم نهایی را می گیرند، ولی عوامل متعدد دیگری در تعیین گزینه نهایی موثر هستند که به اجمال به برخی از آنها می توان اشاره کرد؛ از جمله:

الف- اهداف و شعارهای انتخاباتی مدنظر رییس جمهور منتخب که وزیر باید مجری آن‌ها باشد.

ب- سهم و نظر چهره‌ها، احزاب و گروه‌های سیاسی حامی رئیس جمهور در انتخابات

ج- استمزاج و برآورد از وضعیت مجلس برای معرفی وزیر مربوط به هر وزارتخانه

د- اشخاص و گروه‌هایی که به صورت تخصصی موضوعات آموزش و پرورش را رصد و نظرات کارشناسی خود را در رسانه‌ها مطرح کرده‌اند.

ه-...

تاثیر نقش هسته های واقعی و حرفه ای مطالبه گر بر انتخاب وزیر آموزش و پرورش در صدای معلم

این شرایط، معیارها و ملاحظات در مورد معرفی وزیر برای هر وزارتخانه‌ای مدنظر تصمیم سازان و تصمیم گیران و حلقه اصلی مشاوران و معتمدان رئیس جمهور منتخب قرار می‌گیرد.

در خصوص وزارت آموزش و پرورش این موضوع بسیار حساس تر است زیرا توجه خیل عظیم معلمان و پرسنل این وزارتخانه، صاحب نظران امر تعلیم و تربیت، فعالان صنفی و سیاسی، مدیران ارشد وزارتخانه، گروه‌های حرفه‌ای مطالبه گر و حتی عموم مردم این فرآیند انتخاب را رصد کرده و زیر ذره‌بین نقد خود می‌گذارند.

و در صورتی که گزینه معرفی شده فاقد معیارها و انتظارات معلمان باشد از همان ابتدا با واکنش منفی فرهنگیان مواجه خواهد شد و کار برای آن گزینه بسیار سخت خواهد بود.

یکی از مشکلات و یا معضلاتی که برخی از آن به عنوان بحران نام می برند، کمبود شدید مدیر ارشد شایسته و متخصص و کارآمد در حوزه آموزش و پرورش است که بتواند با نگاه عمیق و دقیق و فهم همه جانبه از مسایل و مشکلات این وزارتخانه سکان آن را نه تنها برای عبور از بحران در دست بگیرد بلکه در راستای کیفیت بخشی هم گام بردارد .

تاثیر نقش هسته های واقعی و حرفه ای مطالبه گر بر انتخاب وزیر آموزش و پرورش در صدای معلم

متأسفانه در این وزارتخانه انگیزه و اهتمام مناسبی برای ایجاد مکانیسم دقیق و کارآمدی که به دنبال شناسایی افرادی با چنین ویژگی های باشد وجود نداشته و ندارد. انتخاب مدیران ارشد و میانی وزارتخانه در گعده‌ها و محافل رقم زده شده است.

علاوه بر این موارد مذکور، صدها معضل و مشکل کوچک و بزرگ دیگر هم در این وزارتخانه گسترده وجود دارند که وزیر و تیم اجرایی و مشاوره‌ای ایشان باید به آنها توجه نموده و برای حل و فصل آن مشکلات و معضلات، برنامه‌های کارآمد معطوف به عملیاتی شدن داشته باشند.

در این وضعیت باید مشخص کنیم که واقعا چه کسی و چه تیمی می تواند در آموزش و پرورش مفید و کارآمد باشد ؟

به نظر می‌رسد وجود هسته‌های مطالبه گر در بدنه‌ی آموزش و پرورش که بدون توجه به محافل لابی‌گر، صادقانه و دلسوزانه دنبال شناسایی، تجزیه و تحلیل و دسته‌بندی مشکلات و معضلات آموزش و پرورش بوده‌اند و در حد بضاعت کارشناسی خود برای آن مشکلات راهکارهای پیشنهادی دارند می‌توانند هم طرف مشورت برای تعیین وزیر و مدیران ارشد وزارتخانه قرار گیرند و هم راهکارهای آنان برای حل مشکلات مورد توجه قرار گیرد .

تاثیر نقش هسته های واقعی و حرفه ای مطالبه گر بر انتخاب وزیر آموزش و پرورش در صدای معلم

به نظر نگارنده می توان معیارها و ضوابطی را مشخص کرد که وزیر این وزارتخانه باید واجد آنها باشد که به اجمال به چند نمونه اشاره می شود:

۱- وزیر می‌باید از وزارتخانه شناخت کامل و دقیقی داشته باشد، حتی فراتر از شناخت باید نسبت به تمام امور و ارکان آن اشراف داشته باشد. فردی که ساختار و ارکان، شرح وظایف یا به قول عامیانه کوچه پس کوچه های این وزارتخانه گسترده را نشناسد به سرعت به سیطره باند های حرفه ای موجود در آن در می‌آید و قدرت عمل از وی سلب می‌شود.

تاثیر نقش هسته های واقعی و حرفه ای مطالبه گر بر انتخاب وزیر آموزش و پرورش در صدای معلم

۲- فرد وزیر باید دارای اقتدار مدیریتی و شم سیاسی باشد تا در عین تعامل سازنده، تحت تاثیر جوسازی های افراد، محافل و باند های موجود در درون و بیرون وزارتخانه قرار نگیرد و در مواقع حساس بتواند با اقتدار تصمیم گیری نموده و آن را اجرایی کند . یکی از مشکلات و یا معضلاتی که برخی از آن به عنوان بحران نام می برند، کمبود شدید مدیر ارشد شایسته و متخصص و کارآمد در حوزه آموزش و پرورش است .

۳-  وزیر پیشنهادی برای این وزارتخانه عریض و طویل و پر چالش باید دارای تیم مدیریتی قوی باشد به طوری که بتواند به سرعت برای همه بخش های آن از جمله معاونت‌ها، مشاورین، مراکز و دفاتر، سازمان‌های اقماری، ادارات کل ستادی و استانی و سایر بخش های وابسته، نیروهای هماهنگ و همراه با برنامه‌های خود و اهداف دولت مستقر را به گرد آورد.

۴-  وزیر باید ارتباطات گسترده و مستمر با بدنه آموزش و پرورش داشته باشد و در فضای فکری و نوع نگرش این بدنه زیست کاری نموده باشد. زیرا در صورت بیگانگی با این فضای فکری و مطالبات فرهنگیان به سرعت با چالش های عدیده ای از طرف بدنه مواجه می‌شود و با هر سخنرانی، اعلام موضع یا اظهار نظری باید منتظر واکنش‌های این بدنه در فضای مجازی و واقعی باشد به طوریکه فرصت کارآموزی در این وزارتخانه را از وی سلب می‌کنند.

تاثیر نقش هسته های واقعی و حرفه ای مطالبه گر بر انتخاب وزیر آموزش و پرورش در صدای معلم

 ۵- فرد وزیر باید بهره‌ای از نگاه علمی و تخصصی به حوزه تحت وزارتش داشته باشد و برای تحقق اهداف خود، برنامه‌های علمی و اصولی را از صاحب نظران و اساتید دانشگاه در قالب کارگروه‌های تخصصی دریافت نماید. گرچه تجربه‌های متعدد نشان داده است که افراد خیلی آکادمیک معمولا و لزوما مدیران خوب و کارآمدی نیستند ولی می‌توانند مشاوران مفید و مناسبی باشند.

۶-  وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش باید نگاه آینده نگرانه ای به این وزارتخانه برای پرورش مدیران آینده داشته باشد و زمینه بروز و ظهور جدی افراد شایسته، متخصص و کارآمد را فراهم آورد.

در پایان امیدوارم شخص رئیس جمهور منتخب و تیم اصلی تصمیم ساز ایشان، همه‌ی شرایط و پیچیدگی‌های انتخاب وزیر برای این وزارتخانه را مدنظر داشته باشند و با معرفی برترین گزینه از بین بهترین‌ها، شرایط تحقق اهداف دولت و پاسخ به مطالبات گسترده و انباشته شده تاریخی این قشر فرهیخته و مظلوم را فراهم آورند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تاثیر نقش هسته های واقعی و حرفه ای مطالبه گر بر انتخاب وزیر آموزش و پرورش در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

نگاهی به پدیده انتخابات در ایران و وضعیت دیالوگ و حوزه عمومی و مطالبه گری در صدای معلم

به زودي و حتي در آينده دور شاهد تحليل هاي فراوان با نگاه هاي گوناگون به انتخابات چهاردهمين دوره رياست جمهوري خواهيم بود . نگارنده در حد بضاعت بسيار اندک خود به اين مهم پرداخته است .

اين نگاه ، قابل نقد است و به اميد نقد و تحليل ديگران نوشته شده است که :

« ديالوگ مهمترين معجزه بشري است » .

نگاهی به پدیده انتخابات در ایران و وضعیت دیالوگ و حوزه عمومی و مطالبه گری در صدای معلم

بخش نخست :

نگاهی به پدیده انتخابات در ایران و وضعیت دیالوگ و حوزه عمومی و مطالبه گری در صدای معلم تحليل کنشگري نقش آفرينان ( مشارکت کنندگان و عدم مشارکت کنندگان ) در انتخابات چهاردهمين دوره رياست جمهوري ، قبل از 8 صبح 8 تير ماه 1403

در يادداشت « ديالوگ بزرگترين معجزه بشري »  به قلم نگارنده در باره نقش آفريني ايرانيان در دور اول انتخابات چهاردهمين دوره رياست جمهوري که قبل از 8 صبح 8 تير ماه 1403 نوشته شده بود و فاقد آمار انتخابات بود ، آمده است :

1- انقلاب مشروطه از ائتلاف گروه‌های مختلف سیاسی، مذهبی و صنفی شکل گرفته بود اما ناهمگونی این ائتلاف باعث شد که به تدریج تعارض‌هایی در بین این گروه‌ها به وجود آید و ماهیت مشروطه دچار کاستی‌هایی شود » .

 

2- « انقلاب مشروطیت به شکست منجر شد و گمان می‌کنم نمی‌توانست هم پیروز بشود. امکان پیروزی‌اش وجود نداشت، برای اینکه دموکراسی احتیاج به تمرین دارد و احتیاج به تمرین طولانی دارد » .

3- دیالوگ با ظرفیت خود می تواند در حوزه عمومی (سپهر عمومی) شکل بگیرد و آن را بازتولید کند. سپهر عمومی امکانی در زندگی جمعی انسان هاست که با تحقق آن افراد جامعه می توانند از طریق یکدیگر به سخن آیند و با مفاهمه به امر عمومی توجه کنند و آن را مورد بحث و گفت و گو قرار دهند. در سپهر عمومی افراد در وضعیتی آزاد، دور از تحمیل ها و اجبارها، امر عمومی را مورد بحث و نظریات یکدیگر را مورد ارزیابی قرار می دهند و بدین وسیله امکان رسیدن به یک توافق جمعی واقعی را به حداکثر می رسانند » .

« هابرماس ؛ دموکراسی گفت و گویی را از طریق مفاهمه در حوزه عمومی امکان پذیر می داند. وی دموکراسی گفت و گویی را حاکمیت مردم بر اساس ارتباطات آزاد و مبتنی بر بحث و تبادل نظر و معاشرت و انجمن می داند و منظور از دموکراسی گفت و گویی همان حاکمیت مردم بر اساس تبادل نظر مبتنی بر اصول اخلاقی و اجماع عقلانی است. مدل دموکراسی هابرماس مبتنی بر این اصول می باشد. وضعیت کلامی ایده آل و اخلاق گفت و گو - تبادل نظر دموکراتیک - حاکمیت قانون اساسی » .

نگاهی به پدیده انتخابات در ایران و وضعیت دیالوگ و حوزه عمومی و مطالبه گری در صدای معلم

4- ضمن توجه ويژه به نگاه ( تحريم کنندگان مشارکت در انتخابات رياست جمهوري دوره چهاردهم ) ؛ ( تشويق کنندگان مشارکت در انتخابات رياست جمهوري دوره چهاردهم ) ؛ ( سکوت کنندگان در کنشگري نسبت به انتخابات رياست جمهوري دوره چهاردهم ) ، با ارج نهادن بر رهروان ، ادامه دهندگان ، تحليل گران و آسيب شناسان ِ جنبش زن ، زندگي ، آزادي و ...اميد مي رود تمام نقش آفرينان اين عرصه از رهبران، برنامه ريزان ، اتاق فکر ، رهروان و ... تمرين دموکراسي و تمرین طولانی دموکراسي را آغاز نمايند و با پيشه کردن ديالوگ ، راه مفاهمه را پيش بگيرند !

بخش دوم :

تحليل کنشگري نقش آفرينان ( مشارکت کنندگان و عدم مشارکت کنندگان ) در انتخابات چهاردهمين دوره رياست جمهوري قبل از 8 صبح 16 تير ماه 1403

نتايج مرحله اول و مرحله دوم انتخاب چهاردهمين دوره رياست جمهوري در ايران را با توجه به مطالب بالا ( بخش نخست ) تحليل مي کنيم .

1- مرحله اول

a - نتایج نهایی در انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌ جمهوری از شمارش آرای ۵۸۶۴۰ شعبه معادل ۲۴میلیون و ۵۳۵هزار و ۱۸۵ برگه رأی مأخوذه اعلام شد و در پی مشارکت ۴۰ درصدی مردم، مسعود پزشکیان و سعید جلیلی باید بار دیگر در انتخابات دور دوم (۱۵ تیرماه) با هم به رقابت بپردازند تا کلیددار پاستور مشخص شود.

نگاهی به پدیده انتخابات در ایران و وضعیت دیالوگ و حوزه عمومی و مطالبه گری در صدای معلم

جدول آمار نامزدها ، تأئيد صلاحيت ها ، درصد مشارکت در انتخاب رياست جمهور در ايران

 

b - در اولين دوره سال ِ 1358 که تمامي 124 ثبت نام کننده تائيد صلاحيت شدند و قريب 70 % واجدين شرايط راي دهندگان در انتخاب رياست جمهوري ، مشارکت کردند .

c-  در چهاردهمين دوره 8 تير 1403 ، از بين 287 ثبت نام کننده و 80 نفر واجد شرايط ، فقط شش نفر معرفي شدند و در بين راه دو نفر نامزد پوششي ، استعفاء دادند و رقابت بين 4 نفر برگزار شد و کمتر از 40% در اين انتخاب مشارکت کردند که انتخاب رئيس جمهور به دور دوم کشيده شد .

d-  در مدت تبليغات انتخاباتي دور اول ، دو گروه تشويق کنندگان و تحريم کنندگان انتخابات ديالوگ را پيشه کردند و با تمام توان ِ سازماندهي خود وارد کارزار شدند و در يک کنشگري مدني ضمن حفظ احترام نظر ديگري به تبليغ نظريه خود پرداختند و توليد محتوي نمودند و با استفاده از فضاي مجازي مخاطب خود را آگاه نمودند .

تشويق کنندگان و تحريم کنندگان انتخابات در کنار ملت ايران در تمام مدت تبليغات انتخابات به گفته هابر ماس عمل کردند و دموکراسي را تمرين نمودند و در عمل نشان دادند :

« سپهر عمومی امکانی در زندگی جمعی انسان هاست که با تحقق آن، افراد جامعه می توانند از طریق یکدیگر به سخن آیند و با مفاهمه به امر عمومی توجه کنند، و آن را مورد بحث و گفت و گو قرار دهند. در سپهر عمومی افراد در وضعیتی آزاد، دور از تحمیل ها و اجبارها، امر عمومی را مورد بحث و نظریات یکدیگر را مورد ارزیابی قرار می دهند، و بدین وسیله، امکان رسیدن به یک توافق جمعی واقعی را به حداکثر می رسانند» .

در 8 تير 1403 فقط 40% هم وطنان عزيز در سراسر دنيا به پاي صندوق هاي راي آمدند و 60 % ( حدود 37 ميليون نفر ) در سايه ديالوگ در شبکه هاي اجتماعي و سازماندهي نيروهاي نقش آفرين در جامعه يا عوامل ديگر به پاي صندوق هاي راي نيامدند .

2- مرحله دوم

a- در مرحله دوم علاوه بر دو گروه تشويق کنندگان و تحريم کنندگان انتخابات ، بخشي از سکوت کنندگان در مرحل اول ، نه تمامي بخش سکوت کننده ، سکوت خود را شکستند و وارد کارزار شدند و ديالوگ را پيشه کردند و با تمام توان ِ سازماندهي خود ، وارد کارزار شدند و در يک کنشگري مدني ضمن حفظ احترام نظر ديگري به تبليغ نظريه خود پرداختند.

b- اين نقش آفرينان کمتر از يک هفته با تبليغ نظريه خود ، توليد محتوي فراوان ، ارائه استدلال هاي فروان ، صدور بيانيه ها ، توليد فايل هاي صوتي و تصويري و .... با استفاده از فضاي مجازي مخاطب خود را آگاه نمودند و مجددأ تمرين دموکراسي نمودند تا در مناظره هاي مرحله دوم به صداي خاموش ولي رساي 37 ميليون ايراني ( بيش از 60 % ) واجد شرايط اشاره شد .

c -  در دور دوم انتخابات حدود 50 درصد از واجدين شرايط در انتخابات مشارکت کردند و مسعود پزشکيان را با 16ميليون 384 هزار و 403 راي به پاستور فرستادند تا در 4 سال آينده حاکميت به صداي خاموش ولي رساي ( بيش از 50 % ) ايراني واجد شرايط ، توجه نمايد .

البته و صد البته ميزان توجه حاکميت به فرياد بلند مشارکت کننده ها و صداي خاموش ولی رسای عدم مشارکت کنندگان بستگی به تداوم مطالبه گری « کنشگران نقش آفرين » در آينده دارد که تمرين طولانی دموکراسي را پيشه کنند و در حوزه هاي عمومي فعال باشند و يا سکوت اختيار کنند و حوزه های عمومی را رها سازند ؟!

نگاهی به پدیده انتخابات در ایران و وضعیت دیالوگ و حوزه عمومی و مطالبه گری در صدای معلم

d- تشويق کنندگان ، تحريم کنندگان انتخابات و بخشي از سکوت کنندگان که سکوت خود را در مرحله دوم انتخابات شکستند ، در کنار ملت ايران ، در مدت تبليغات انتخابات مرحله ي دوم به گفته هابرماس ، مجددأ عمل کردند و دموکراسي را دوباره تمرين نمودند و در عمل نشان دادند :

« سپهر عمومی امکانی در زندگی جمعی انسان هاست که با تحقق آن، افراد جامعه می توانند از طریق یکدیگر به سخن آیند و با مفاهمه به امر عمومی توجه کنند و آن را مورد بحث و گفت و گو قرار دهند. در سپهر عمومی افراد در وضعیتی آزاد، دور از تحمیل ها و اجبارها، امر عمومی را مورد بحث و نظریات یکدیگر را مورد ارزیابی قرار می دهند، و بدین وسیله، امکان رسیدن به یک توافق جمعی واقعی را به حداکثر می رسانند » .

نگاهی به پدیده انتخابات در ایران و وضعیت دیالوگ و حوزه عمومی و مطالبه گری در صدای معلم

جمع بندي و نتيجه گيري :

1- فارغ از نتايج مرحله ي اول مشارکت ِکمتر از 40 % در انتخابات رياست جمهوري که نوک کوه يخ را نمايان مي سازد ؛ توجه به بدنه عظيم اين کوه يخ  « کنشگران نقش آفرين » مهم مي باشد که در دوران تبليغات مرحله ي اول به گفته هابرماس عمل کردند و دموکراسي را تمرين نمودند و در عمل نشان دادند :

« سپهر عمومی امکانی در زندگی جمعی انسان هاست که با تحقق آن، افراد جامعه می توانند از طریق یکدیگر به سخن آیند و با مفاهمه به امر عمومی توجه کنند، و آن را مورد بحث و گفت و گو قرار دهند. در سپهر عمومی افراد در وضعیتی آزاد، دور از تحمیل ها و اجبارها، امر عمومی را مورد بحث و نظریات یکدیگر را مورد ارزیابی قرار می دهند، و بدین وسیله، امکان رسیدن به یک توافق جمعی واقعی را به حداکثر می رسانند » .

نگاهی به پدیده انتخابات در ایران و وضعیت دیالوگ و حوزه عمومی و مطالبه گری در صدای معلم

2- فارغ از نتايج مرحله ي دوم ِ مشارکت ِکمتر از 50% در انتخابات ِکه نوک کوه يخ را نمايان مي سازد ؛  توجه به بدنه عظيم اين کوه يخ  « کنش گران نقش آفرين » مهم مي باشد که در دوران تبليغات مرحله ي دوم مجددأ به گفته هابر ماس عمل کردند و دمو کراسي را دوباره تمرين نمودند و در عمل نشان دادند

« سپهر عمومی امکانی در زندگی جمعی انسان هاست که با تحقق آن، افراد جامعه می توانند از طریق یکدیگر به سخن آیند و با مفاهمه به امر عمومی توجه کنند، و آن را مورد بحث و گفت و گو قرار دهند. در سپهر عمومی افراد در وضعیتی آزاد، دور از تحمیل ها و اجبارها، امر عمومی را مورد بحث و نظریات یکدیگر را مورد ارزیابی قرار می دهند، و بدین وسیله، امکان رسیدن به یک توافق جمعی واقعی را به حداکثر می رسانند »

3- اميد است از اين پس ، تشويق کنندگان انتخابات ، تحريم کنندگان انتخابات و گروه سکوت کنندگان سکوت شکسته يا سکوت کننده ، در کنار ملت ايران با استفاده از ظرفيت فضاي مجازي و قدرت سازماندهي گسترده ، تمامي حوزه هاي عمومي جامعه را فعال تر نموده در عمل تمرين طولاني دموکراسي را دنبال نمايند

« سپهر عمومی امکانی در زندگی جمعی انسان هاست که با تحقق آن، افراد جامعه می توانند از طریق یکدیگر به سخن آیند و با مفاهمه به امر عمومی توجه کنند، و آن را مورد بحث و گفت و گو قرار دهند. در سپهر عمومی افراد در وضعیتی آزاد، دور از تحمیل ها و اجبارها، امر عمومی را مورد بحث و نظریات یکدیگر را مورد ارزیابی قرار می دهند، و بدین وسیله، امکان رسیدن به یک توافق جمعی واقعی را به حداکثر می رسانند » و راه باريک آزادي را طي نمايند .

زيرا دموکراسی احتیاج به تمرین دارد و بيش از آن احتیاج به تمرین طولانی دارد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نگاهی به پدیده انتخابات در ایران و وضعیت دیالوگ و حوزه عمومی و مطالبه گری در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

بررسی ارتباط رسانه ها و دموکراسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران از دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم

چه چیزی موجب تحقق « دموکراسی » و ارزش های منبعث از آن در یک جامعه می شود ؟

چه باید کرد تا با کم ترین هزینه و بیشترین برداشت و فایده به یک جامعه دموکراتیک وآزاد برسیم ؟ جامعه ای که در آن « قانون » و قراردادهای اجتماعی به رسمیت شناخته شده و فراتر از کاغذ و مکتوبات هستند و تاثیر آن را می توان روی اندیشه ، گفتار و کردار تک تک شهروندان یک جامعه مشاهده و آن را مورد ارزیابی و سنجش قرار داد .

 شمس افرازی زاده ، روزنامه نگار می نویسد : ( این جا )

بررسی ارتباط رسانه ها و دموکراسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران از دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم

«نگاهی گذرا به قوانین اساسی کشورهای دموکراتیک و مترقی دنیا نشان می‌دهد که مردم را نباید از حق بیان نوشتن، انتشار افکار و عقایدشان محروم کرد. در این قوانین تاکید شده از آزادی رسانه به مثابه یکی از مهمترین آزادی‌های سلب‌ناشدنی جوامع باید حراست کرد.

 کارکرد مطبوعات در جوامع دموکراتیک امروزی شامل نقد، بررسی و نظارت بر عملکرد حاکمیت، اطلاع رسانی شفاف، افزایش آگاهی عمومی در وجوه گوناگون توسعه، فرهنگ مشارکت مدنی، تشویق و تقویت روحیه مطالبه‌گری شهروندان و ...است.

شهروندان یک جامعه در بیان آراء و افکار و عقاید باید آزاد باشند و این آزادی عقیده، بخش غیرقابل انکار حیات سیاسی و اجتماعی شهروندان را تشکیل می‌دهد. شایسته است که نقش نقادانه رسانه‌ها در ارکان حاکمیتی محقق شود ... »

بررسی ارتباط رسانه ها و دموکراسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران از دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم

در انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران ، رفتار رسانه ها چه در داخل کشور و چه بیرون از آن قابل  تامل و بازخوانی است .

صدا و سیما که به عنوان « رسانه ی ملی » با ابعاد « فراگیر » شناخته می شود تا چه حد با معیارهای « حرفه ای » با این موضوع  برخورد کرد ؟

با وجود آن که این رسانه فراگیر از بودجه عمومی ارتزاق می کند اما به نظر می رسد که « مرجعیت رسانه ای » خود را تا حد قابل توجهی از دست داده است .

بررسی ارتباط رسانه ها و دموکراسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران از دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم

برخی از تحلیل گران حوزه رسانه میزان نفوذ صدا و سیما را در حدود 30 درصد بیان می کنند . ماموریت یک رسانه جمع کردن مخاطب و لایک و هوادار به هر قیمتی نیست .

هنوز گردانندگان رسانه این پرسش ها را برای خود جدی تلقی نکرده و همچنان در « توهم دانایی » به سر می برند .

وقتی چنین خلایی در جامعه  مشهود باشد ، جامعه مجبور می شود تا نیاز خویش را در سایر رسانه ها مانند تلویزیون های برون مرزی و شبکه های اجتماعی جست و جو کند .

البته شبکه های اجتماعی در عصر رسانه و ارتباطات ، مرجعیت رسانه های رسانه های سنتی را مورد چالش جدی قرار داده اما متاسفانه و به دلایل مختلف که مهم ترین آن « فقدان و یا ضعف سواد رسانه ای » غالب و فراگیر در ایران است ؛ به نظر می رسد که این شبکه ها نتوانسته اند در تعریف و تعمیق دموکراسی در جامعه ایران توفیق چندانی داشته باشند .

بررسی ارتباط رسانه ها و دموکراسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران از دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم

مهم ترین آن این است که معمولا به جای دیالوگ ، مونولوگ داریم و گفت و گو جای گفت و شنود را گرفته است .

این فرهنگ در حوزه ارتباط و رسانه هنوز تا نقطه مطلوب فاصله معنا داری دارد .

در جهان رسانه ؛ ما « رسانه ی بی طرف » نداریم اما رسانه ها بر اساس اصول و قواعد حرفه ای می توانند ضمن حفظ اعتماد دو سویه با مخاطب اما به وظیفه و ماموریت اصلی خود که همانا « رکن چهارم دموکراسی » است عمل کنند .

در جریان انتخابات اخیر ، رسانه های برون مرزی غالبا خط « تحریم و بایکوت» را دنبال می کردند .

برخی به وضوح مانند « ایران اینترنشنال » از فرط شتاب و بی برنامگی به یک حزب سیاسی تمام عیار و مخالف تبدیل شدند که صدای منتقد و مخالف در آن بازتابی نداشت .

بررسی ارتباط رسانه ها و دموکراسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران از دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم

مهم رسیدن به نتیجه از پیش طراحی شده بود .

برخی هم مانند بی بی سی فارسی با ترفندهای رسانه ای در جهت پوپولیسم رایج حرکت می کردند .( پیش از پیروزی پزشکیان مهمان های برنامه و یا زمینه پشت صحنه  تلویزیون همگی در خط بایکوت و تحریم بودند ) .

این در حالی است که رسانه ی حرفه ای می باید که همه دیدگاه ها را منتشر کند و آن را در معرض نقد مخاطبان قرار دهد .

البته می تواند نظر خودش را هم به صورت شفاف و مدلل بدون استفاده از ترفندهای رسانه ای بیان کند .

بدون تردید اعمال شفافیت در گردش کار یک رسانه موجب اعتمادسازی و تکمیل فرآیند مرجعیت برای آن رسانه می شود .

بررسی ارتباط رسانه ها و دموکراسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران از دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم

و اما نکته ی مهم دیگر که تئودور آدورنو جامعه شناس آلمانی به آن اشاره می کند ؛ ماهیت مستقل و انسانی رسانه است .

وی می گوید :

امروز دیگر مردم سرکوب نمی شوند، سرگرم می شوند...

رسانه ها از مخاطب خود می پرسند که چه برنامه هایی را بیشتر دوست داری تا پروژه ی «احمق سازی» خود را تکمیل کنند.

بررسی ارتباط رسانه ها و دموکراسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران از دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم

باید به این واقعیت اذعان کرد که ماموریت یک رسانه جمع کردن مخاطب و لایک و هوادار به هر قیمتی نیست .

در انتخابات اخیر ، بزرگ ترین بازنده از نظر نگارنده ؛ « رسانه ها » بودند که به علت نداشتن شناخت از واقعیت های جامعه و فاصله گرفتن از معیارهای حرفه ای و اخلاقی و افتادن در دام پوپولیسم ، اعتماد بخش مهمی از بخش مطالبه گر و تحلیل گر جامعه را از دست دادند .

برنده این انتخابات هم ؛ « صداقت و خرد » بودند که توانستند در رقابتی نابرابر و در هیاهوی « توهم تحریم بزرگ » بذر واقع بینی را در جامعه ی ایران بنشانند .

منتشرشده در یادداشت

poursoleymanali96

خشم نابه جا به معنای آن است که فرد خشمگین هیچ ‌گاه زحمت طرح پرسش درست را به خود نمی‌دهد ...

خشم باید در مسیری دیگر هدایت شود ، به سمت آنچه فروید هدف صحیح می‌نامد ، تا بدین ترتیب فرد خشمگین به پاسخی بهتر برای این پرسش برسد که چگونه باید زندگی کنم ؟‌

مارک ورنون

از کتاب "زندگی خوب "

***

تا چند روز دیگر سکان اجرایی اداره ی کشور را یکی از این دو نفر بر عهده می گیرد :

مسعود پزشکیان یا سعید جلیلی .

اولی و در حداقل در دو نشست ، دیدگاه ها و نظرات خود را در مورد آموزش و پرورش و مهم تر از آن مطالبات معلمان بیان کرده است .

اما دومی مواضعش در مورد آموزش و پرورش خیلی شفاف نیست هر چند حضور مهدی کاظمی  به عنوان نماینده سعید جلیلی در برنامه به ظاهر« مناظره » که متولی آن « سازمان بسیج فرهنگیان » بود ( این جا ) و بطحایی به عنوان نماینده ی مسعود پزشکیان غایب بزرگ این نشست بود نشان داد که با ریاست جمهوری سعید جلیلی در بر همان پاشنه ی قبلی و شاید به مراتب بدتر خواهد چرخید .

جلیلی در 29 خرداد 1403 در دیدار با جمعی از فرهنگیان و دانشجو معلمان به موضوعاتی اشاره می کند .

جلیلی می گوید : ( این جا )

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد مطالبه گری در جامعه ایران و آموزش و پرورش

« اگر بخواهیم به آموزش و پرورش به لحاظ فکری یا تجربی توجه کنیم، متوجه اهمیت آن می‌شویم. در شروع هشت سال دفاع مقدس وقتی که امام می‌خواستند نخست وزیر انتخاب کنند، به آموزش و پرورش یعنی آقای رجایی پناه آوردند. در مشکلاتی که ابتدای انقلاب بر ما تحمیل شد همین انتخاب باعث شد که کشور را از مشکلات برهاند. و مردم احساس کردند نخست وزیر را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردند و معلمی دیگر یعنی شهید باهنر را به عنوان نخست وزیر انتخاب کردند.

شعار ما صرفاً شعر نیست خلاصه برنامه ماست . ما امروز یک جهان فرصت داریم لذا باید یک ایران جهش داشته باشیم. برای یک ایران جهش هر ایرانی باید بتواند نقش خود را ایفا کند. هدف انقلاب چه بود؟ اینکه یک نمونه‌ای از پیشرفت و عدالت نشان دهد، از این‌که حیات طیبه را می‌تواند در دنیا محقق کند. این فلسفه انقلاب اسلامی است. هر ایرانی یک نقش باشکوه، شعار نیست. در تاریخ هم اتفاق افتاده است. دانش‌آموزی که از مدرسه و خانواده‌اش به خاطر شرکت در جبهه گذشت، نشان دهنده این است که هر ایرانی می‌تواند .

جلیلی در پایان چنین تمام می کند :

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد مطالبه گری در جامعه ایران و آموزش و پرورش

امیدوارم کارهایی که شهید رئیسی شروع کرد مثل رتبه‌بندی معلمان و کیفیت بخشی به آموزش باید ادامه پیدا کند. وقتی می گوییم جهش یک ضرورت است، حتماً ارتقای آموزش هم یک ضرورت برای جهش است. اگر ما در مقاطعی مثل دفاع مقدس موفق شدیم برای این بود که نظام توانست یک گفتمان را شکل دهد و سپس آحاد مردم نسبت خود با این گفتمان را تعریف کردند و برای نقش آفرینی وارد میدان شدند. اگر می گوییم یک جهان فرصت یک ایران جهش لازمه‌اش این است که یک جبهه‌ای ایجاد شود و هر فرد در آن یک نقشی داشته باشد و یکی از مهمترین جبهه‌ها آموزش پرورش است‌. هر قدر که آموزش پرورش رشد کند سایر قسمت‌ها هم همان‌قدر رشد و پیشرفت خواهد داشت » . آیا در صورت پیروزی پزشکیان ، جامعه و یا معلمان بر اساس همان مطالباتی که مطرح کرده پشت رئیس جمهور منتخب خواهد ایستاد وآن را پی گیری خواهد کرد ؟

صحبت های ایشان حاوی تناقض های بسیار هست .

اگر انقلاب اسلامی در سایه توجه به آموزش و پرورش و انتخاب فردی از بدنه ی آموزش و پرورش به عنوان نخست وزیر نجات پیدا کرده پس چگونه است که به اذعان وزرای آموزش و پرورش و نیز افکار عمومی ، آموزش و پرورش از ابتدای انقلاب اولویت هیچ دولتی حتی دولت رئیسی نبوده است ؟

جلیلی برای این پرسش چه پاسخی دارد ؟

آیا در نظام های آموزشی موفق و پیشرفته ی دنیا هم هدف آموزش و پرورش رسیدن به حیات طیبه است ؟ و یا محور ، تربیت شهروند مسئول و مطالبه گر است ؟

بیان یک سری حرف های کلی و مبهم که نه تئوری پشت آن است و نه برنامه ای به روز شده آن را پشتیبانی کند نشان می دهد که این گونه نشست ها بیش تر برای رفع تکلیف و خالی نبودن عریضه طراحی شده است .

بدون تردید ؛ با آمدن جلیلی وضعیت موجود استمرار پیدا خواهد کرد .

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد مطالبه گری در جامعه ایران و آموزش و پرورش

همان فضای بگیر و ببند و فرهنگ امنیتی احتمالا با شدت و حدت بیشتر . تشکیل پرونده برای فعالان صنفی . شکایت از منتقدان به بهانه های مختلف . فعال بودن حراست و هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش برای به محاق بردن الزامات کنش گری و مطالبه گری مدنی ....

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد مطالبه گری در جامعه ایران و آموزش و پرورش

زمانی که در آن نشست برخاسته و به عنوان تنها منتقد جلسه فریاد زدم :

« به لطف و مرحمت دولت سیزدهم سه سال است که از حضور در نشست های وزارت آموزش و پرورش محروم شدم.

این دوستان دائما از دولت سیزدهم و عملکرد آن تعریف و تمجید می کنند اما کسی نقد و پرسش نمی کند که در طی این سه سال بر آموزش و پرورش چه گذشته است؟ »

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد مطالبه گری در جامعه ایران و آموزش و پرورش

کاظمی به عنوان سخنگوی سعید جلیلی و مهم تر از همه معاون متوسطه آموزش و پرورش نمی دانست که صدای معلم در بلک لیست وزارت آموزش و پرورش قرار گرفته است .

آیا این مضحک و تاسف آور نیست ؟

این در حالی است که در ابتدا ستاری فرد به عنوان سخنگوی وزارت آموزش و پرورش در نشست رسانه ای که آخرین حضور صدای معلم در آن بود چنین گفت : ( این جا )

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد مطالبه گری در جامعه ایران و آموزش و پرورش

«صدای معلم را دنبال می کنیم ؛ از این که صدای معلم را فریاد می زنید و به گوش ما می رسانید تشکر می کنم »

در آن نشست و با حضور ایشان و سایر نمایندگان نامزدها اجازه ندادند که مدیر صدای معلم پرسش های خود را به صورت کامل مطرح کند و یا سخن خود را  در وقت قانونی اش به پایان برساند .

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد مطالبه گری در جامعه ایران و آموزش و پرورش

این تنها گوشه ای از اتمسفر فکری طیف حامی تفکر سعید جلیلی است که مدعی اداره کشور در حالت برتر و بهتر است .

و اما در سویی دیگر ، مسعود پزشکیان با شنیدن همه نظرات و دیدگاه ها ؛ جمله و یا مانیفستی مهم بیان می کند : ( این جا )

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد مطالبه گری در جامعه ایران و آموزش و پرورش

« شما مطالبه گرید. مطالبه گری یعنی آدمی بیاید و شما پشت او بایستید و بتواند مطالبات شما را پیگیری کند » .

و اما پرسش مهم و راهبردی در ارتباط با جامعه و به ویژه جامعه ی گسترده فرهنگیان کشور آن است که :

 آیا به این معنا به واقع مطالبه گرند؟

آیا در صورت پیروزی پزشکیان ، جامعه و یا معلمان بر اساس همان مطالباتی که مطرح کرده پشت رئیس جمهور منتخب خواهد ایستاد وآن را پی گیری خواهد کرد ؟

تاریخ ایران به ویژه در صد سال اخیر نشان داده که مردم ما عموما چنین روحیه و تربیتی ندارند .

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد مطالبه گری در جامعه ایران و آموزش و پرورش

شاید در ابتدا حمایتی کنند اما آن مستمر نیست و پس از مدتی با تغییر رویکرد با چاشنی شتاب زدگی در فضایی مبهم و ممزوج با « متخلفان طلبکار » ، خودشان انتخاب خود را « لوث »  و بی معنا خواهند کرد .

جامعه ی ما نشان داده قابل پیش بینی نیست و به صورت پیچیده و متناقض با مسائل ساده برخورد می کند .

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد مطالبه گری در جامعه ایران و آموزش و پرورش

توهم تحریم بزرگ !

بخش عمده ای از جامعه ی ایران در انتخابات 8 تیر به قول خودشان کنار کشیدند و پیامی بزرگ صادر کردند اما خودشان هم نمی دانند که پس از آن چه باید کنند ؟

با افتخار از « تحریم بزرگ » سخن می گویند اما پاسخی اقناع گرانه برای تنبلی مزمن اجتماعی  و تاریخی خود و نتیجه گرا بودن و تقدیرگرایی خود ندارند .

از نظر نگارنده این کنار کشیدن بیش از آن که محصول یک فرآیند هدف مند و آینده نگر باشد بیشتر معلول گسست اجتماعی ، به صفر رسیدن سرمایه اجتماعی که مهم ترین نمود آن بی تفاوتی و نیز تنفر ایرانی ها از یکدیگر است و این پدیده هیچ افتخاری و دست آوردی برای هیچ جریان سیاسی و یا افراد و گروه های مختلف سیاسی و اجتماعی محسوب نمی شود .

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد مطالبه گری در جامعه ایران و آموزش و پرورش

پیش تر و به دفعات نسبت به عوارض جامعه ی رو به انحطاط هشدار داده ام .

فعالان صنفی و با عناوین مختلف از دیگران به جد می خواهند که در انتخابات مشارکت نکنند اما هنوز نقشه راهی برای کاهش هزینه های فعالیت های صنفی و کنش گری ندارند .

این جماعت حتی در صورتی که یک دولت قائل به آزادی بیان و حقوق شهروندی بر سر کار بوده و هزینه های کنش گری پایین ؛ توانایی بسیج و سازمان دهی 5 درصدی معلمان کشور را هم نداشته اند .

دیدگاه علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد مطالبه گری در جامعه ایران و آموزش و پرورش

واقعیت آن است و تجربه نشان داده که فقط در سایه ی حاکمیت دو گانه امکان زیست مدنی و به ویژه « نهاد سازی » در جامعه ی ایران وجود دارد و با یکدست شدن حاکمیت ، فشارها به صورت تصاعدی بر کنش گران و مطالبه گران افزایش پیدا می کند هر چند تکلیف طایفه ی نق زن حرفه ای و همیشه نالان و طلبکار مشخص است :

کنار کشیدن و عتاب و خطاب دیگر مطالبه گران که ما گفتیم نکنید ، ما گفتیم نشوید؛ این هم عاقبت آن و...

بزرگ ترین سرمایه ای که می توان روی انتخاب پزشکیان حساب کرد و به آن دل بست همانا صداقت وی در برخورد با مسائل و چالش هاست آن هم در جامعه ای که با وجود داشتن آرزوهای بزرگ و توهم مدرن شدن هنوز شفافیت در آن محلی از اعراب نداشته و مالک و صاحب صداقت در نهایت « گوشه نشین » می شود .

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

به نظر شما ؛ عزم دولت چهاردهم ( مسعود پزشکیان ) برای اصلاح سیستم آموزشی کشور تا چه میزان جدی است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور