بعد از انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری که اغلب کاندیداها فاقد برنامه جامع برای بخشهای مختلف دولت بودند و سپری نمودن فضای پرهیجان و قطبی این انتخابات، در بین فرهنگیان دغدغهمند وزارت آموزش و پرورش فضای هیجانی به سرعت جای خود را به فضای گمانه زنی و رایزنی برای انتخاب وزیر برای این وزارتخانه داده است.
در چینش کابینه دولت ها گرچه تیم مشاوران اصلی و بسیار نزدیک به رئیس جمهور منتخب و به خصوص شخص خود ایشان تصمیم نهایی را می گیرند، ولی عوامل متعدد دیگری در تعیین گزینه نهایی موثر هستند که به اجمال به برخی از آنها می توان اشاره کرد؛ از جمله:
الف- اهداف و شعارهای انتخاباتی مدنظر رییس جمهور منتخب که وزیر باید مجری آنها باشد.
ب- سهم و نظر چهرهها، احزاب و گروههای سیاسی حامی رئیس جمهور در انتخابات
ج- استمزاج و برآورد از وضعیت مجلس برای معرفی وزیر مربوط به هر وزارتخانه
د- اشخاص و گروههایی که به صورت تخصصی موضوعات آموزش و پرورش را رصد و نظرات کارشناسی خود را در رسانهها مطرح کردهاند.
ه-...
این شرایط، معیارها و ملاحظات در مورد معرفی وزیر برای هر وزارتخانهای مدنظر تصمیم سازان و تصمیم گیران و حلقه اصلی مشاوران و معتمدان رئیس جمهور منتخب قرار میگیرد.
در خصوص وزارت آموزش و پرورش این موضوع بسیار حساس تر است زیرا توجه خیل عظیم معلمان و پرسنل این وزارتخانه، صاحب نظران امر تعلیم و تربیت، فعالان صنفی و سیاسی، مدیران ارشد وزارتخانه، گروههای حرفهای مطالبه گر و حتی عموم مردم این فرآیند انتخاب را رصد کرده و زیر ذرهبین نقد خود میگذارند.
و در صورتی که گزینه معرفی شده فاقد معیارها و انتظارات معلمان باشد از همان ابتدا با واکنش منفی فرهنگیان مواجه خواهد شد و کار برای آن گزینه بسیار سخت خواهد بود.
یکی از مشکلات و یا معضلاتی که برخی از آن به عنوان بحران نام می برند، کمبود شدید مدیر ارشد شایسته و متخصص و کارآمد در حوزه آموزش و پرورش است که بتواند با نگاه عمیق و دقیق و فهم همه جانبه از مسایل و مشکلات این وزارتخانه سکان آن را نه تنها برای عبور از بحران در دست بگیرد بلکه در راستای کیفیت بخشی هم گام بردارد .
متأسفانه در این وزارتخانه انگیزه و اهتمام مناسبی برای ایجاد مکانیسم دقیق و کارآمدی که به دنبال شناسایی افرادی با چنین ویژگی های باشد وجود نداشته و ندارد. انتخاب مدیران ارشد و میانی وزارتخانه در گعدهها و محافل رقم زده شده است.
علاوه بر این موارد مذکور، صدها معضل و مشکل کوچک و بزرگ دیگر هم در این وزارتخانه گسترده وجود دارند که وزیر و تیم اجرایی و مشاورهای ایشان باید به آنها توجه نموده و برای حل و فصل آن مشکلات و معضلات، برنامههای کارآمد معطوف به عملیاتی شدن داشته باشند.
در این وضعیت باید مشخص کنیم که واقعا چه کسی و چه تیمی می تواند در آموزش و پرورش مفید و کارآمد باشد ؟
به نظر میرسد وجود هستههای مطالبه گر در بدنهی آموزش و پرورش که بدون توجه به محافل لابیگر، صادقانه و دلسوزانه دنبال شناسایی، تجزیه و تحلیل و دستهبندی مشکلات و معضلات آموزش و پرورش بودهاند و در حد بضاعت کارشناسی خود برای آن مشکلات راهکارهای پیشنهادی دارند میتوانند هم طرف مشورت برای تعیین وزیر و مدیران ارشد وزارتخانه قرار گیرند و هم راهکارهای آنان برای حل مشکلات مورد توجه قرار گیرد .
به نظر نگارنده می توان معیارها و ضوابطی را مشخص کرد که وزیر این وزارتخانه باید واجد آنها باشد که به اجمال به چند نمونه اشاره می شود:
۱- وزیر میباید از وزارتخانه شناخت کامل و دقیقی داشته باشد، حتی فراتر از شناخت باید نسبت به تمام امور و ارکان آن اشراف داشته باشد. فردی که ساختار و ارکان، شرح وظایف یا به قول عامیانه کوچه پس کوچه های این وزارتخانه گسترده را نشناسد به سرعت به سیطره باند های حرفه ای موجود در آن در میآید و قدرت عمل از وی سلب میشود.
۲- فرد وزیر باید دارای اقتدار مدیریتی و شم سیاسی باشد تا در عین تعامل سازنده، تحت تاثیر جوسازی های افراد، محافل و باند های موجود در درون و بیرون وزارتخانه قرار نگیرد و در مواقع حساس بتواند با اقتدار تصمیم گیری نموده و آن را اجرایی کند . یکی از مشکلات و یا معضلاتی که برخی از آن به عنوان بحران نام می برند، کمبود شدید مدیر ارشد شایسته و متخصص و کارآمد در حوزه آموزش و پرورش است .
۳- وزیر پیشنهادی برای این وزارتخانه عریض و طویل و پر چالش باید دارای تیم مدیریتی قوی باشد به طوری که بتواند به سرعت برای همه بخش های آن از جمله معاونتها، مشاورین، مراکز و دفاتر، سازمانهای اقماری، ادارات کل ستادی و استانی و سایر بخش های وابسته، نیروهای هماهنگ و همراه با برنامههای خود و اهداف دولت مستقر را به گرد آورد.
۴- وزیر باید ارتباطات گسترده و مستمر با بدنه آموزش و پرورش داشته باشد و در فضای فکری و نوع نگرش این بدنه زیست کاری نموده باشد. زیرا در صورت بیگانگی با این فضای فکری و مطالبات فرهنگیان به سرعت با چالش های عدیده ای از طرف بدنه مواجه میشود و با هر سخنرانی، اعلام موضع یا اظهار نظری باید منتظر واکنشهای این بدنه در فضای مجازی و واقعی باشد به طوریکه فرصت کارآموزی در این وزارتخانه را از وی سلب میکنند.
۵- فرد وزیر باید بهرهای از نگاه علمی و تخصصی به حوزه تحت وزارتش داشته باشد و برای تحقق اهداف خود، برنامههای علمی و اصولی را از صاحب نظران و اساتید دانشگاه در قالب کارگروههای تخصصی دریافت نماید. گرچه تجربههای متعدد نشان داده است که افراد خیلی آکادمیک معمولا و لزوما مدیران خوب و کارآمدی نیستند ولی میتوانند مشاوران مفید و مناسبی باشند.
۶- وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش باید نگاه آینده نگرانه ای به این وزارتخانه برای پرورش مدیران آینده داشته باشد و زمینه بروز و ظهور جدی افراد شایسته، متخصص و کارآمد را فراهم آورد.
در پایان امیدوارم شخص رئیس جمهور منتخب و تیم اصلی تصمیم ساز ایشان، همهی شرایط و پیچیدگیهای انتخاب وزیر برای این وزارتخانه را مدنظر داشته باشند و با معرفی برترین گزینه از بین بهترینها، شرایط تحقق اهداف دولت و پاسخ به مطالبات گسترده و انباشته شده تاریخی این قشر فرهیخته و مظلوم را فراهم آورند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
عرف و قانون کم عقل، عاقل را نمی شناسه
بریم کابوس بعدی...
و باز هم که وزیر شد اگر همراه بود باز هم حمایت شود
البته بحران کل حکومت است
دومین نام سیدجواد حسینی است. او نیز در دولت دوازدهم سرپرست وزارت آموزشوپرورش بود.
سومین نام مطرح شده در این میان سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزشوپرورش دولت دوازدهم است.