نیروی انسانی زبده ، مستعد ، خلاق و نوآور یکی از سرمایه های ممتاز هر سازمان میباشد که سازمانها با اتکا به وجود چنین نیروهای باورمند، متخصص، با نشاط و انرژیک می توانند چشم انداز امیدوار کننده ای برای خود ترسیم کنند.
یکی از قوانین و ضوابطی که در حوزه جذب نیروی انسانی توانمند و نخبگانی در سالهای اخیر مصوب و اجرا گردید جذب نیروهای موثر آموزشی از طریق سهمیه استعدادهای درخشان دانشگاهها میباشد که شامل تقریبا ۲۰درصد دانشجویان برتر دانشگاهها در رشته های مورد نیاز آموزش و پرورش در مقطع کارشناسی ارشد بود که از این طریق بهترین نیروها به بدنه آموزش و پرورش پمپاژ می شد .
متاسفانه اواخر هفته گذشته در « اطلاعیه شماره ۵ » استعدادهای درخشان دانشگاه فرهنگیان اعلام شده: «بر اساس اعلام معاونت آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاهها, با توجه به طولانی شدن روند کسب مجوز ردیف استخدامی مربوط به پذیرش استعداد درخشان و محدودیت زمانی در اعلام اسامی به سازمان سنجش ، به منظور جلوگیری از تضییع حقوق داوطلبان شرکت کننده در سایر دانشگاهها به اطلاع متقاضیان استعداد درخشان مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه فرهنگیان میرساند این دانشگاه برای سال تحصیلی ۱۴۰۲_ ۱۴۰۳ پذیرش استعداد های درخشان نخواهد داشت » .
با عنایت به آمادگی بسیاری از دانشجویان استعداد درخشان دانشگاهها برای ورود به دانشگاه فرهنگیان در دوره تحصیلات تکمیلی کارشناسی ارشد و انتخاب شغل ارزشمند معلمی از طریق سهمیه استعداد درخشان از وزرای محترم آموزش و پرورش و وزارت علوم و تحقیقات و فن آوری در خواست می شود در زمینه پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد با سهمیه استعداد درخشان تجدید نظر نمایند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
یزد
گیاهان فاقد عقلاند اما اگر آنها را با سرپوشی بپوشانی که دارای یک سوراخ باشد آنها به دنبال نور از همانجا بیرون میزنند، پس چرا ما با داشتنِ عقل، نور را دنبال نمیکنیم؟
مارتین هایدگر
*
مردگان متحرک یا سریال زامبی ها ( The walking dead ) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی در ژانر هیجان انگیز و ترسناک پسارستاخیزی است که بر پایه کتاب کمیک به همین نام نوشتهٔ رابرت کرکمن، تونی مور و چارلی ادلرد ساخته شده است که با هم هسته فرنچایز مردگان متحرک را تشکیل میدهند .
این سریال در سال 2010 در آمریکا ساخته شده است و با آن که قسمت های زیادی دارد اما من تاکنون دو بار آن را دیده ام .
سکانس ها و دیالوگ های این سریال در نوع خود جالب و قابل تامل است .
ریک ( قهرمان این سریال ) در جایی خطاب به دوستان خود چنین می گوید :
از مردگان نترسید که آنان را می شناسید . باید از « زنده ها » بترسید . تهدید اصلی آنان هستند » .
وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به سوال خبرنگار خبرگزاری دانشجو چنین می گوید :
در پس همه این مخالفت ها با این سخن وزیر آموزش و پرورش ، خوشایند بودن و دلپذیر بودن تعطیلی مدارس نهفته است . « ببینید !
اولا سیاست دولت به طور عمومی و سیاست وزارت آموزش و پرورش به طور خاص اصلا تعطیلی مدرسه ها نیست .
ما باید راهنمای فعالیت در زمان آلودگی هوا داشته باشیم نه این که مدرسه را تعطیل کنیم .
تقریبا هیچ جای دنیا این کار را نمی کنند که ما می کنیم .
این دیدگاه اصلی آموزش و پرورش و دولت است » .
بیان این جملات و مواضع از سوی رضامراد صحرایی موجی از مخالفت ها و انتقادها را به سوی ایشان روانه نمود .
برخی گشتند و گشتند تا نشان دهند که برخی کشورها مانند ایران به محض آن که هوا آلوده می شود ، اولویت نخست از آن « تعطیلی مدارس » است .
سایت خبر آنلاین به نقل از روزنامه « دنیای اقتصاد » نوشت : ( این جا )
« بهمنظور راستیآزمایی این ادعای وزیر، سه کشور چین، هند و مکزیک را که در گروه آلودهترین مناطق جهان قرار داشته و دارند، مورد بررسی قرار گرفت.
مطالعات صورت گرفته نشان میدهد که سه شهر دهلی، پکن و مکزیکوسیتی که با شروع فصل سرد با چالش بحران آلودگی هوا مواجه میشوند، نه تنها اقدام به تعطیلی مدارس میکنند بلکه زمانبندی مشخصی برای این تعطیلات تا رسیدن به حد مطلوب درنظر میگیرند » .
رسانه ای این چنین وزین تسلیم پوپولیسم و گفتمان غالب در جامعه ی ایرانی شد بدون آن که لحظه ای درنگ کند که وزیر آموزش و پرورش در سخنان خود از قید « تقریبا » استفاده کرده است . فرهنگ ایرانی میانه ای با فرهنگ تلاش و مسئولیت پذیری ندارد و البته همواره زمانی که « هویت جعلی و حباب گونه » خود را در خطر می بیند باز هم با عناوینی مانند « خود تحقیری » ، « سرزنش قربانی » و... باز هم از « صندلی داغ نقاد » فرار می کند تا در جایی دیگر دوباره « خود » را به گونه ای دیگر « باز تولید » نماید .
البته گاف های پیشین وزیر آموزش و پرورش در مناسبت های مختلف جو عمومی را بر علیه وزیر آموزش و پرورش کرد و این هم از نتایج و عوارض « مطلق انگاری » ایرانی هاست که اگر از یک چیز خوششان نیاید همه چیز آن را سیاه و سفید می بینند و اگر هم عاشق و دل باخته چیزی شوند دیگر نه می بینند و نه می شنود و متعاقب آن پس از یک دوره طولانی فترت و سکون و بی تفاوتی ؛ اقدام به خودکشی دست جمعی می کنند .
پرسش من این است که چرا به جای آن که سه شهر دهلی، پکن و مکزیکوسیتی را قطب نما و مرجع داوری خود قرار دهند به سراغ کشورهای شرق آسیا نرفتند که حداقل گزارش زیر را مطالعه می کردند : ( این جا )
« در گزارش جدید سازمان توسعه و همکاری اقتصادی از شاخصهای موفقیت تحصیلی که با سرنام «پیسا» شناخته میشود، کشورهای آسیای شرقی در بالاترین رتبهها قرار گرفتهاند.
این گزارش که سهشنبه ۱۴ آذر منتشر شد، همچنین نشان میدهد که موفقیت دانشآموزان در کشورهای اروپایی تا حد قابلتوجهی تنزل پیدا کرده و دلیل آن نیز فقط پیامدهای دوران قرنطینه کرونا نبوده است ...
در این گزارش که هر سه سال یک بار توسط سازمان توسعه و همکاری اقتصادی منتشر میشود، براساس نظرسنجی از صدها هزار دانشآموز ۱۵ ساله یا بزرگتر میزان موفقیت تحصیلی آنها در رشتههای ریاضیات، خواندن و نوشتن و علوم و به عبارتی دیگر آمادگی آنها برای چالشهای شغلی و تحصیلی در سالهای بعد بررسی میشود.
در نظرسنجیهای سال ۲۰۲۲ که مبنای گزارش امسال «پیسا» است، حدود ۶۹۰ هزار دانش آموز در ۸۱ کشور جهان شرکت کردهاند.
دانشآموزان سنگاپور در رتبه اول و پس از آنها پنج کشور دیگر آسیای شرقی، یعنی ماکائو (خود مختار و در قلمرو برون مرزی چین)، تايوان، هنگکنگ، ژاپن و کره جنوبی، در رتبههای بعدی قرار دارند.
بهگفتۀ تنظیمکنندگان گزارش امسال «پیسا»، شواهد نشان میدهد که بر خلاف دهههای قبل جهان دیگر به دو بخش مرفه و در نتیجه استانداردهای خوب آموزشی و در طرف دیگر کشورهای فقیر و نظام آموزشی ضعیف قابل تقسیم نیست.
موفقترین کشور اروپایی استونی است و همزمان رتبۀ دو قطب اقتصادی اتحادیه اروپا یعنی آلمان و فرانسه پایینتر از جمهوری ایرلند، سوئیس و بلژیک است » .
آیا در این گزارش نامی از آن سه کشور مشاهده می شود ؟
به نظر می رسد سیاست و بهتر بگوییم : « الگوی انتخاب میان بد و بدتر » در ذهن و فکر و روح ایرانی ها ریشه دوانده است و نه تنها شواهدی برای بهبود این الگوهای غلط و ناکارآمد مشاهده نمی شود بلکه به راه ها و عناوین مختلف توجیه و تئوریزه هم می شود .
جالب است که در این چرخه غلط تاریخی یک اندیشه ی نادرست توسط جمعی که بر حسب قاعده باید جزء اقشار روشنفکر و و پیشران جامعه باشند پرورده شده و به توده تزریق می شود و البته در دیالوگ – بهتر است بگوییم دورهمی های پدر سالار و اندیشه ستیز – بدون آن که نگاهی به نقش های خود در تحمیق توده ها داشته باشند یک راست به سراغ فرمول های « تغییر ساختار » برای بهبود وضعیت و حال جامعه می گردند .
اما در سوی دیگر این ماجرا ، واکنش برخی کنش گران آموزشی و فعالان صنفی قابل تامل است .
فریبا نظری در کانال وزین « سخنرانی ها » با عنوان چنین می نویسد :
« در کجای دنیا جناب وزیر؟! »
« چند پرسش مهم از وزیری که معمولا از کشورهای دیگر مثال میزند و گویا تجربهی تدریس در مدارس کشورهای دیگر را نیز دارد:
۱- در کجای دنیا طلبههای نهادهای دینی؛ معلم مدارس غیردینی و عادی میشوند؟
۲- در کجای دنیا رسانهها و سیاستهای رسمی حاکمیت تبلیغ و ترویج میکنند تا دختران دانشآموز زیر هیجده سال به کودک همسری دچار شوند؟
۳- در کجای دنیا دختران دانشآموز مجبور و تهدید به حجاب اجباری شده و حتی در مدارس کاملا تک جنسیتی دخترانه، در تمام مدت آموزش با حجاب اجباری و رنگهای تیره بسان عزاداران حضور دارند؟
۴- در کجای دنیا دانشآموزان مدارس دچار مسمومیتهای زنجیرهای میشوند، اما مسئولان آن را به هیستری جمعی کودکان و بزرگنمائی دشمنان نسبت میدهند؟ و هیچ گزارشی در این خصوص به جامعه ارائه نمیکنند؟
۵- در کجای دنیا در اعتراضات اجتماعی مسالمتآمیز و مدنی، تعدادی دانش آموز کشته، مجروح و بازداشت میشوند و کسی هم پاسخگو نیست و مسئولیت این فجایع را به عهده نمیگیرد؟
۶- در کجای دنیا مادران و پدران دادخواه کودکان جانباخته را بازداشت و به دادخواهیشان نیز رسیدگی نمیشود؟
۷- در کجای دنیا تعداد چشمگیری کودک در سنین آموزش و مدرسه، مجبور به کار هستند و گروه کودکان کار را تشکیل میدهند؟
۸- در کجای دنیا کودکان بسیاری در سن آموزش و مدرسه به علت فقر شدید، دچار ترک تحصیل هستند اما حاکمیت خود را در اوج پیشرفت اقتصادی و اجتماعی میداند؟
۹- در کجای دنیا کودکان با گرایشات مذهبی متنوع مانند بهائیان، از آموزش و حضور در مدرسه محروم میشوند؟
۱۰- در کجای دنیا معلمان بهائی یا معلمانی که از فرآیند ایدئولوژیک و سیاسی گزینش، گذر نکرده و مردود میشوند؛ نمیتوانند معلمی کنند؟
۱۱- در کجای دنیا جرم دانشآموزان متقلب در بزرگترین و پراسترس ترین آزمون ورودی دانشآموزان، نادیده گرفته شده و کاملاً عادی بهعنوان دانشجو در نهاد دانشگاه حضور مییابند؟
۱۲- در کجای دنیا این میزان نابرابری و تبعیض جنسیتی و دینی و مذهبی در کتابهای درسی مدارس وجود داشته و به دانشآموزان، بجای محتوای آموزش علمی و مهارتی استاندارد؛ آموزش داده میشود؟
۱۳- در کجای دنیا این تعداد معلم تنها به اتهام اعتراض و انتقاد، در زندان بسر میبرند؟
۱۴- در کجای دنیا حقوق و درآمد معلمان، این میزان اندک است و معلمان در شرایط نامناسب اقتصادی بسر میبرند؟
۱۵- در کجای دنیا فضای مدارس این میزان، تاریک و افسرده و دور از نشاط و شادابی و شادمانی است؟
۱۶- در کجای دنیا، آموزش و پرورش این میزان ناعادلانه و طبقهبندی شده است؟ درحالی که قانون اساسی کشور بر رایگان بودن و در دسترس بودن آموزش برای همه وعده داده و ملزم شده است؟
و ….
و شوربختانه این پرسشها، بسیار است…»
پرسشی که می توان با این خانم مطرح کرد آن است که این حرف های شما اساسا چه ارتباطی به تعطیلی مدارس ناشی از آلودگی هوا دارد ؟
مگر وزیر آموزش و پرورش از حقوق معلمان و سایر پارامترها صحبت کرده است که این گونه موضوعات و مسائل را در هم می پیچانید ؟
« مزبان حبیبی » هم مانند مثال بالا در یادداشتی با عنوان « در کجای دنیا ؟! » فهرستی بلند بالا از انواع مطالبات و خواسته ها را بر عادت مالوف ردیف می کند و وزیر را به چالش می کشاند . ( 1 )
ممکن است بسیاری حق را به این اشخاص بدهند اما مساله این جاست که این سخنان و مواضع اساسا غلط نیستند اما در موضعی غیر از جای اصلی خود بیان می شوند و البته افکار عمومی هم از آن جا که مسئولیتی برای خود در برابر وضعیت حال و آینده متصور نیست باز هم بر حسب عادت ، فرافکنی می کند و این گونه روز به روز پوسته پوپولیسم ایرانی در فقدان « عقل نقاد » فربه تر و فریه تر می شود و بیش تر رو به سوی « انحطاط » می گذارد .
جست و جوی بسیار کردم تا ببینم این کنش گران به جای بیان این همه پرسش و مطالبه از وزیر آموزش و پرورش و سایرین این پرسش را مطرح می کنند که :
« در کجای دنیا ، پیام رسان اجتماعی » را به جای « شبکه آموزش » جا می زنند و نام آن را هم می گذارند :
« آموزش غیرحضوری » ؟
آیا آموزش غیرحضوری در ایران اصولا چه تجانس و شباهتی حتی با آن سه کشور یاد شده دارد ؟
مگر مدارس عامل آلودگی هستند که مانند « کوران کرونا » ماشه ی تعطیلی را به سوی آنان می چکانید ؟
(البته در این جا وارد سایر مباحث و حوزه ها نمی شوم چرا که در این صورت من هم دچار « پُرگویی » و احیانا « روده درازی » خواهم شد و پیش تر در گزارش ها به گونه ی تفصیلی به آنان پرداخته شده است ).
البته پاسخ این پرسش از قبل مشخص است .
در پس همه این مخالفت ها با این سخن وزیر آموزش و پرورش ، خوشایند بودن و دلپذیر بودن تعطیلی مدارس نهفته است .
- هم برای دانش آموزان
- هم برای اولیا
- هم برای معلمان
و مهم تر از همه مدیران و معاونین مدارس که با تعطیلی عملا کاری برای انجام دادن ندارند .
فرهنگ ایرانی میانه ای با فرهنگ تلاش و مسئولیت پذیری ندارد و البته همواره زمانی که « هویت جعلی و حباب گونه » خود را در خطر می بیند باز هم با عناوینی مانند « خود تحقیری » ، « سرزنش قربانی » و... باز هم از « صندلی داغ نقاد » فرار می کند تا در جایی دیگر دوباره « خود » را به گونه ای دیگر « باز تولید » نماید .
( زنده یاد احمد کسروی )
***
« در کجای دنیا!؟
مزبان حبیبی
سوال وزیر آموزش و پرورش ایران: در کجای دنیا مدارس را به خاطر آلودگی هوا تعطیل میکنند؟
سوالات معلم ریاضی بازنشسته از ایران:
۱. در کجای دنیا، حقوق بیش از ۹۹ درصد از معلمانش، کمتر از خط فقر است!؟
۲. در کجای دنیا، معلمان در فرآیند انتخاب وزیر، هیچ دخالتی ندارند!؟
۳. در کجای دنیا، گزینه وزارت آموزش و پرورش در روز اخذ رای اعتماد از مجلس، به نمایندگان مجلس دروغ گفتهاست؟
۴. در کجای دنیا، دو اصل از قانون اساسی مستقیما به تحصیل رایگان اشاره کردهاست و وزیر آموزش و پرورش آنها گماشته مدارس طبقاتی بوده و مدافع مدارس خصوصی و آموزش طبقاتی است!؟
۵. در کجای دنیا، معلم سه سال پس از بازنشستگی، هنوز حقوقها و مطالبات خود از زمان شاغلی را دریافت نکرده است؟
۶. در کجای دنیا، حجم نیروهای پشتیبانیِ وزارت آموزش و پرورش آنها ۹۰ برابر میانگین جهانی است!؟
۷. در کجای دنیا، سرانه دانشآموزی آنها کمتر از نصف سرانه زندانیان است!؟
۸. در کجای دنیا، سهم آموزش از بودجه عمومی دولت، کمتر از ایران است و ادعای مدیریت جهان را دارند!؟
۹. در کجای دنیا، میانگین تعداد دانشآموزان در کلاس درس، دو برابر استاندارد ملی خودشان است!؟
۱۰. در کجای دنیا، وزیر آموزش و پرورش طی هشت ماه، بیش از ۳۰۰ مصاحبه بدون محتوا انجام دادهاست!؟
۱۱. در کجای دنیا، با تورم ۴۹ درصدی، افزایش حقوقها ۲۰ درصد است!؟
۱۲. در کجای دنیا، کسی که در ده سال گذشته در هیچ کلاس درسی به صورت رسمی تدریس نکردهاست، برای وزارت آموزش و پرورش معرفی میشود!؟
۱۳. در کجای دنیا، ۹۸ درصد از معلمانش به وزیر آموزش و پرورش اعتماد ندارند!؟
۱۴. در کجای دنیا، بیش از ۵۰ نوع مدرسه در سیستم آموزشی خود دارند!؟
۱۵. در کجای دنیا، در یک استان ۱۲,۰۰۰ مدرسه کپری، کانکسی و ... دارند!؟
۱۶. در کجای دنیا، پول قبض آب و برق و گاز مدارس را دانشآموزان و اولیا آنان پرداخت میکنند!؟
۱۷. در کجای دنیا، وزیر آموزش و پرورش برای صندوقی که همه سرمایه آن متعلق به معلمان هست، مدیرعامل تعیین میکند!؟
۱۸. در کجای دنیا، همه اعضای شورای عالی آموزش و پرورش از ذینفعان مدارس خصوصی هستند!؟
۱۹. در کجای دنیا، دانشآموزان مناطق محروم کشور هیچ شانسی برای پذیرفته شدن در رشتههای خاص در دانشگاههای خاص ندارند!؟
۲۰. در کجای دنیا، بیش از ۶۰ درصد از دانشآموزان در مناطق محروم مشغول به تحصیل هستند و هیچ سهمی از خدمات دولت ندارند!؟
۲۱. در کجای دنیا یک کانال تلویزیونی دولتی ویژه آموزش دارند اما سهم معلمان و دانشآموزان کشور از آن کانال صفر است!؟
۲۲. در کجای دنیا دو میلیون معلم شاغل و بازنشسته در آن کشور، طی ۴۰ سال به اندازه یک هفتهٔ وزیر دستنشانده، امکان استفاده از تریبونهای دولتی را ندارند!؟
۲۳. در کجای دنیا، تمام امکانات رفاهی وزارت آموزش و پرورش را فقط در اختیارات ادارات کل و وزارت قرار میدهند و یک میلیون معلم شاغل، به اندازه یک نفر از وزارتخانه هم امکان استفاده از این امکانات رفاهی و خدمات را ندارند!؟
۲۴. در کجای دنیا، ۴۳ درصد از پرسنل حقوق بگیر دولت را معلمان تشکیل میدهند اما فقط ۹ درصد بودجه حقوقیِ دولت به معلمان اختصاص داده میشود!؟
۲۵. در کجای دنیا، وزیر آموزش و پرورش طی هشت ماه وزارت خود، حتی یک جلسه هم جرأت مواجهه با معلمان فعال صنفی را نداشتهاست!؟
۲۶. در کجای دنیا، معلمان برای حقوق اولیه خود باید به نمایندگان مجلس و شورای عالی آموزش و پرورش مراجعه کنند چون وزارت را مدافع حقوق خود نمیبینند!؟
۲۷. در کجای دنیا، کسی که هیچ تجربهای در تدریس در مدرسه را ندارد، در بالاترین سطح تصمیمگیریِ تألیف کتب درسی است!؟
۲۸. در کجای دنیا معلم بازنشستهای پس از ۳۵ سال تدریس، ماهانه ۲۰۰ دلار حقوق میگیرد!؟
۲۹. در کجای دنیا، وزارت آموزش و پرورش بودجهای برای پرداخت هزینههای جاری مدارس ندارد اما همزمان برای جلسات پرسنل وزارت در مناطق خوش آبوهوا بودجه دارد!؟
۳۰. در کجای دنیا، درصد دانشآموزان مشغول به تحصیل در مدارس طبقاتی و خصوصی بیش از اینجاست!؟
۳۱. در کجای دنیا، سرانه دانشآموزی آنان کمتر از یکبیستم میانگین جهانی است!؟
۳۲. در کجای دنیا، حقوق معلمانش کمتر از یکدهم میانگین جهانی حقوق معلمان است؟؟»
گروه استان ها و شهرستان ها/
با تصویب قانون الحاق دو تبصره به ماده (۱۷) قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمین حق التدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش، و ابلاغ آن جهت اجراء ،متاسفانه برخی از افراد فاقد شرایط ، از این فرصت ، سوء استفاده کرده و اقدام به جعل اسناد و تشکیل پرونده های دروغین و صوری کرده اند .
گزارش هایی به « صدای معلم » رسیده است که پرسش ها و ابهامات جدی را در مورد وضعیت استخدام ها در اداره ی آموزش و پرورش مراغه در استان آذربایجان شرقی بیش از پیش مطرح ساخته است .
« صدای معلم » این گزارش ها را نه و نه تایید می کند بلکه درصدد شفاف سازی و اقدام برای پاسخ گویی مسئولان وقت به افکار عمومی است.
پرسش این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه عمومی آموزش ایران آن است که افراد استخدامی در گزارشات و آنچه در پرسنل شهرستان مراغه طبق این گزارشات موجود است، چگونه و با چه معیاری در آموزش و پرورش استخدام شدهاند؟ آیا ریاست وقت آموزش و پرورش شهرستان مراغه معیاری قانونی برای این خیل عظیم استخدامیها دارد؟
گفته می شود اقوام و فامیلهای کارشناسان و کارشناس مسئولان شاغل در اداره آموزش و پرورش شهرستان مراغه در یک بازهی زمانی مشخص آن هم به صورت کاملاً بی سر و صدا به استخدام آموزش و پرورش درآمده و جالب اینکه ویژگی مشترک همهی آنها که استخدام شدهاند این است که ارتباط فامیلی با کادر اداری اداره آموزش و پرورش شهرستان مراغه یعنی کارشناسان و کارشناس مسئولان دارند.
این رسانه می خواهد بداند آیا افرادی که در این مدت و طی گزارشات استخدام گردیده و برای آنها سابقه درج شده است ؛ این سابقه را واقعاً دارا میباشند؟ آیا سابقهی ایشان از سازمان تأمین اجتماعی و یا بیمههای دیگر استعلام شده است؟
آیا افراد استخدام شده مطابق شایستهسالاری و با رعایت ضوابط و قوانین و در فرصتی برابر با سایر افراد متقاضی و دارای سابقه استخدام شدهاند؟
این رسانه بر اساس « قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات » خواهان انتشار و اعلان عمومی فرایند این گونه استخدام ها جهت آگاهی مردم می باشد . ( این جا )
« صدای معلم » موکدا از مدیر وقت آموزش و پرورش شهرستان مراغه انتظار دارد با توجه به مسئولیت اجتماعی که بر عهده دارند نسبت به تنویر افکار عمومی و پاسخ گو بودن در برابر مردم و معلمان ، وظیفه.ی خود را به انجام رسانند و پاسخ گوی این سوالات و دغدغههای مردم باشند.
گزارش کامل این استخدام ها در « صدای معلم » محفوظ است .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد.
سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی میداد.
از او پرسید : آیا سردت نیست؟
سرباز گفت: چرا ای پادشاه ! اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.
پادشاه گفت: من الان داخل قصر میروم و لباس گرم برایت می آورم.
سرباز ذوق زده شد اما پادشاه غرق در احوالات اندرونی قصر ، وعدهاش را فراموش کرد.
صبح روز بعد جسد سرمازده سرباز را در حوالی قصر ، در حالی که در کنارش نوشته ای بود پیدا شد: ای پادشاه ؛ من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل میکنم اما وعده لباس گرم تو مرا از پای درآورد.
کاش وعده ی بهبود معیشت فرهنگیان سر نمی دادید !
وعده های عملی نشده پیرامون رتبه بندی و معوقات و آن فاصله قشر فرهنگی از نظام را بیشتر کرد.
جناب رضامراد صحرایی
ما، در دنیایی زندگی می کنیم که رسانه گاها ابزاری می شود و رسوایی بیانات کذب مقامات را فریاد می زند حرف کذب و وعده ی عملی نشده و ناتوانی در اجرای گفته ها را رسانه ، « سند » میکند .
مخاطب را چه فرض کردید؟
بارها در مورد رتبه بندی و معوقات آن، پاداش پایان خدمت ،کمبود معلم و... هزاران مدل سخن گفتید.
یادمان نمی رود واریز حقوق در شب عید، عیدانه ی تلخ دولت کریمانه به قشر فرهنگی بود .به کارمندان ستادی وزارت آموزش و پرورش در شب یلدا مبلغ دو میلیون تومان را به عنوان رفاهیات دریافت کردند. در حالی که به فرهنگیان در هیچ مناسبتی غیر از « روز معلم » رفاهیاتی اندک و جزء پرداخت نمیشود ؛ این تبعیض ، باعث ایجاد نارضایتی و انتقاداتی در میان فرهنگیان شده است.
چقدر زیبا و هنرمندانه تلخ کامی ها را شبیه سازی می کنید ؟!
با شما بیش از این حرف و سخنم نیست . ما، در دنیایی زندگی می کنیم که رسانه گاها ابزاری می شود و رسوایی بیانات کذب مقامات را فریاد می زند حرف کذب و وعده ی عملی نشده و ناتوانی در اجرای گفته ها را رسانه ، « سند » میکند .
« آن کس است اهل بشارت که اشارت داند ».
ختم کلامم با رئیس دولت سیزدهم است.
جناب حجت الاسلام رئیسی!
طبق فرمایش مفسر بزرگ قرآن علامه جوادی آملی نباید مسئولیت اجرایی را به آدمهای خوب بی عرضه داد . حضرت امیر علیه السلام، کمیل را مسئول منطقهای نمود، سربازان اموی به این منطقه حمله بردند و آنجا را غارت کردند . حضرت نامهای به کمیل نوشته که در نهج البلاغه آمده است .
مضمون آن این است که برخی تنها به درد دعای کمیل میخورند ولی توان اداره یک منطقه را ندارند!
حواستان به فاصله ی جامعه فرهنگی کشور و نظام نیز باشد...
حداقل احترام دولت به مهمترین کانون تربیت و پرورش ،معرفی وزیری از بین جامعه ارزشمند فرهنگیان است.
برای چهار سال بعدتان از میان قشر فرهنگی و از بدنه ی سازمان کسی را برای وزارت انتخاب کنید که سابقه اجرایی لازم و درک جامعی از مسائل این وزارتخانه داشته باشد. امثال صحرایی و نوری ،اشراف لازم به مسائل دستگاه تعلیم و تربیت ندارد .
افرادی در جایگاه شهیدان رجایی و باهنر و وزیران کاردان و توانایی چون غلامحسین شکوهی که با عنوان پدر علم تعلیم و تربیت ایران شناخته میشود .... نشستهاند که با اظهار نظرهای متفاوت و سخنان تناقضآمیزشان وزارت آموزش و پرورش را دچار یک سردرگمی و بحران مدیریتی و ناهماهنگی نمودهاند.
جناب رئیس جمهور
ای کاش به آموزش و پرورش کشور بیشتر اهتمام ورزید و برای اعمال شیوههای درست چارهای بیندیشد.
برای نجات یک ملت باید به سراغ کودکان رفت .
« علیکم بالاحداث » .
اگر دستگاه تعلیم و تربیت و نظام آموزش و پرورش به عنوان اصلی ترین رکن نظام در دولت کریمه دیده نشود و افراد کاردان و شایسته و عالم و مجرب در رأس آن به کار گمارده نشوند هرگز دل و دین معلمان را نخواهید توانست به سمت نظام و تصمیمات آن متمایل کنید .
قطعا فرزندانی مخالف، نظام خروجی آموزش و پرورش ما خواهد بود.
اگر بهترین بودجه و بالاترین رقم درآمد کشور برایش تدارک نشود یقین بدانید و بدانند که به تمام ارکان کشور و نظام لطمه و آسیب جبران ناپذیر وارد خواهد آمد و علاج خسارتهای وارده ممکن نخواهد بود.
پس لرزهای این بی توجهی مسئولین قبل تر از شما در اغتشاشات و اعتراضات نوجوانان دبیرستانی و جوانان دانشگاهی و... در شهریور سال گذشته بر همگان عیان بود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
آن چه در زیر می آید ؛ نقدی است که توسط سیدرضا جارچی بر استعفا نامه ی « مهدی آقابالی » از مدیریت پژوهش سرای خوارزمی کرج نگاشته شده است . ( این جا )
گروه گزارش/
سه شنبه پنجم دی ماه ، مردم اردکان یزد در اعتراض به وضعیت آلودگی ها و بی توجهی مسئولان نسبت به سلامتی آنان تجمع و راه پیمایی اعتراضی برگزار کردند . چه کسی و کدام مقام باید در برابر نابودی محیط زیست و به خطر افتادن موجودیت کشور پاسخ گو باشد ؟
تجمع و راه پیمایی بر اساس اصل 27 قانون اساسی تاکنون و بیش تر حول مسائل معیشتی مانند حقوق ، استخدام ، همسان سازی و... بوده و برگزاری تجمع مردمی به علت یک مساله محیط زیستی بی سابقه بوده و یا حداقل کم سابقه است .
اصل پنجاهم قانون اساسی تاکید می کند :
« اصل پنجاهم
در جمهوری اسلامی، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسل های بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی می گردد. از این رو فعالیت های اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است » .
پرسش « صدای معلم » آن است که چه کسی و کدام مقام در نظام جمهوری اسلامی مسئول رسیدگی و اجرای این اصل از قانون اساسی و حقوق ملت ایران برای داشتن حداقل های یک زندگی ساده و معمولی است ؟ پرسش این است که چرا الگوهای حکمرانی در ایران در جهت « توسعه پایدار » تغییر نمی کنند ؟
پیش تر ؛ « صدای معلم » در گزارشی با عنوان « بودجه محیط زیست در لایحه بودجه سال 1403 در دولت سیزدهم باز هم کاهش پیدا کرد ! » نوشت : ( این جا )
« نخستین پرسش آن است که واقعا وظیفه ی این دولت و جمهوری اسلامی در برابر « بحران محیط زیست » چیست ؟
پرسش « صدای معلم » آن است که چرا پس از گذشت شش سال از تصویب « قانون هوای پاک » فقط باید 10 درصد آن اجرایی شود ؟
چه اولویتی مهم تر از محیط زیست و آموزش و بهداشت برای شهروندان ایرانی مهم تر است ؟
گفته شده علاوه بر تامین نشدن اعتبارات و امکانات ؛ محدودیتهای ناشی از تحریم برای دسترسی به فن آوریهای روز بهویژه در حوزه فن آوریهای مرتبط با کاهش آلایندگی و ارتقای استاندارد خودروها ؛ از مهم ترین دلایل برای اجرا نشده قانون هوای پاک است .
واقعا این تحریم ها چه دست آوری برای کشور و مردم ما داشته است ؟
پرسش این است که چرا الگوهای حکمرانی در ایران در جهت « توسعه پایدار » تغییر نمی کنند ؟
چه کسی و کدام مقام باید در برابر نابودی محیط زیست و به خطر افتادن موجودیت کشور پاسخ گو باشد ؟
مگر با تعطیل کردن گاه و بیگاه مدارس و آموزش کشور ، مشکل آلودگی هوا حل خواهد شد ؟
آیا قرار است با همین سیاست گذاری ها و تصمیم گیری ها شاهد ترسیم ایرانی توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی ، علمی و فن آوری در سطح منطقه باشیم ؟ »
داشتن هوای پاک و اجرای درست و بی و کاست اصول قانون اساسی جزء وظایف ذاتی و مسلم حاکمیت جمهوری اسلامی است و مطابق همین قانون اساسی در هیچ شرایطی تعطیل بردار نبوده و باید که در برابر پیشگاه ملت پاسخ گو باشد .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید