صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
سه شنبه, 14 خرداد 1403 15:48

جامعه‌ی مونولوگی را بشناسیم

تعریف و ویژگی های جامعه‌ مونولوگی در صدای معلم نامش را گذاشته‌اند :

« گفت و گو » ؛ غافل از اینکه  « گفت‌ و شنود » می‌بایست باشد.

در  » گفت‌ و گو »  فقط یک نفر می‌گوید و می‌گوید و آن دیگری باید فقط بشنود و بشنود.

کلمات خارجی را هم گاه بر اساس فرهنگ مسلط ترجمه می‌کنند تا به تغییر نکردن و یاد نگرفتن ادامه بدهند.

در جامعه‌ی مونولوگی، «دیالوگ» را هم «تک‌ گویی» ترجمه می‌کنند، چراکه اعضای آن تنها حرف‌زدن یک‌طرفه را می‌آموزند؛ مستقیم و غیرمستقیم.

آنها با هنر شنیدن بیگانه‌اند. هنگامی که خاموش‌اند، نه مشغول گوش‌دادن، بلکه مشغول گوش‌ندادن و کلمه‌ جمع‌ کردن برای پاسخ‌ دادن می‌باشند.

در خانواده، در مدرسه، در رسانه، در سازمان‌های رسمی، در ارگان‌های دولتی و سیاسی و دینی و.... یک نفر سخن می‌گوید و دیگران باید گوش بدهند و اطاعت نمایند و اجرا کنند.

تک‌گویی بر همه‌جا مسلط است. در جامعه‌ی مونولوگی یک نفر دیگران را به گوش تبدیل می‌کند. موعظه می‌کند و اندرز می‌دهد و فضا را یک‌طرفه پر از کلمه می‌کند و جایی برای تعامل و سخنان دیگران باقی نمی‌گذارد.

حتی در مهمانی‌ها خبری از گفت‌وگوهای متقابل نیست.  به ندرت کسی وارد بحثی می‌شود تا چیزی از دیگری بیاموزد. کمتر کسی با شنیدن دیگری، به حقوق فردی او احترام می‌گذارد. مجالی برای دیگری قرار نمی‌دهد تا او نیز در پاسخ سخنی بگوید. فرصتی برای دیگری قائل نمی‌شود تا او نیز دیدگاه خود را بگوید تا گپ دوطرفه شکل بگیرد.

تعریف و ویژگی های جامعه‌ مونولوگی در صدای معلم

حقی برای اظهار نظر تو قائل نمی‌شود. تو وجود نداری. تنها اوست که وجود دارد و حق حرف‌زدن دارد و تو فقط گوشی، یک گوش رام و حرف‌شنو و پذیرنده و تأییدکننده و مطیع و اطاعت‌کننده.

در جامعه‌ی مونولوگی؛ در مقابلِ سخن متفاوت یا منتقد یا مخالف برانگیخته می‌شوند و احساسات‌شان جریحه‌دار می‌شود و یا با حُب طرفداری و تعصب کور می‌کنند و یا با بغض پرخاش و نفی.

خودشیفتگی و خود مطلق‌ انگاری عرصه را بر دیگرانِ متفاوت تنگ می‌کند.

سئوالی در میانه نیست. ارتش چرا ندارد! جامعه‌ی مونولوگی، جامعه‌ای پادگانی است. یک نفر دستور می‌دهد و دیگران فقط باید بپذیرند و بله قربان بگویند و کلامی برنیاورند.

تعریف و ویژگی های جامعه‌ مونولوگی در صدای معلم

یک نفر سخنانش را به سوی مخ دیگران پرتاب می‌کند و دیگران را در موضع شنیدن و اطاعت‌کردن و پذیرفتن قرار می‌دهد، چراکه خودش را مطلق و اعتقاداتش را مطلق و نظراتش را مطلق می‌انگارد و تو اگر سخنی داشته باشی، مجبوری وسط سخنان قطع نشویِ او بدوی و کلامی بپرانی.

عجیب نیست که در چنین روابطی همه خود را حاکمی فرمان‌دهنده ببینند و خبری از دیالوگ نباشد و میان انسان با انسان و مردم با مردم و دولت با جامعه‌ی مدنی گفت‌وشنودی سر نگیرد و تفاهمی صورت نپذیرد و دموکراسی در جامعه ریشه ندواند و حرمت و کرامت انسان و حق و حقوق مردم و خیر عمومی فدای خواست و اراده‌ی تک‌نفرها بشود.

( کانال نویسنده )


تعریف و ویژگی های جامعه‌ مونولوگی در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ گردهمایی اهالی تعلیم و تربیت در خانه ی اندیشمندان علوم انسانی به مناسبت بزرگداشت مقام معلم برگزار گردید .

این نشست بیش از سه ساعت به طول انجامید .

در پایان این نشست سه نفر از وزاری پیشین علی اصغر فانی ، محمدبطحایی و محسن حاجی میرزایی در میزگردی شرکت کردند .

همچنین دانش آموزان دختر و پسر از مدارس سمپاد به هنرنمایی پرداختند .

این نشست میهمان دیگری داشت که از فاصله ی بسیار دوری به این جا آمده بود تا به بیان خاطره و یا بهتر است بگوئیم به « ذکر مصائب حرفه ی معلمی » بپردازد .

او کسی نبود جز « ثریا مطهرنیا » آموزگار سخت کوش بیجاری که عملکرد خدمت بی ادعا و صادقانه در روستاهای محروم کردستان را در کارنامه ی خود دارد . مطهر نیا یکی از 10 معلم برگزیده جهان بوده است.

در این قسمت بخش پایانی از سخنان خانم مطهرنیا را می خوانید .

منتشرشده در گفت و شنود

بررسی ریشه های نفهمیدن در جامعه ایرانی در صدای معلم  گاهی فکر می‌کنم چرا ما بعضی چیزها را نمی‌فهمیم؟ نفهمیدن چیست؟ ما چگونه نمی‌فهمیم؟

به گمان، همان طور که فهمیدن، به عنوان فعل ایجابی، علل و زمینه‌ها و فرایند دارد، نفهمیدن هم به واقع فعلی (در سیاق ترک فعل) است که همه این‌ها را دارد.

لطفاً فکر کنید که چرا چیزی را نمی‌فهمیم ؟

برخی علل و زمینه‌ها را می‌شمارم :

۱. نمی‌فهمیم چون اطلاعات پایه نداریم. کسی که نمی‌داند عالم از عناصر ساخته شده، هنوز عناصر اربعه را مهم و اتم سازنده جهان می‌داند.

۲. نمی‌فهمیم چون لبریز از اطلاعات مرده و پوسیده هستیم. اطلاعات جدید به ما نمی‌رسد. نمی‌دانیم پرس سرد نمی‌تواند سموم کنجد و زیتون را بگیرد. بعد خوشحالیم که مغازه‌دار می‌گوید: روغن‌گیری در حضور شما.

۳. نمی‌فهمیم چون تعصب داریم، فلان عنوان، مدرک از فلان دانشگاه گرفته‌ایم.

۴. نمی‌فهمیم چون شهوت خودنمایی و حرف زدن داریم، نه بردباری شنیدن و پرسیدن و سنجیدن.

۵. نمی‌فهمیم چون منطق بلد نیستیم و فریب مغالطات را می خوریم. ذهنمان را به روی حرف‌های تازه بسته‌ایم، در همان دماغ عفونی بی‌گشایش، در بن‌بست معرفت‌های نازل قرار گرفته‌ایم.

۶. نمی‌فهمیم چون برای نفهمیدن از جایی پول یا اعتبار یا اهمیت یا هویت می‌گیریم.

بررسی ریشه های نفهمیدن در جامعه ایرانی در صدای معلم

۷. نمی‌فهمیم چون در معرض آرای جدید و اندیشه‌های نو قرار نمی‌گیریم. به «دیگری» بی‌توجهیم و تره هم برایش خرد نمی‌کنیم.

۸. نمی‌فهمیم چون رذائل اخلاق مهمی مثل تعصب، خودمحوری ، کینه، جهل مرکب، حسد، ناگشودگی، تکبر، استکبار و استبداد فکری و ذهنی و دلی داریم.

۹. نمی‌فهمیم چون هویت ما در گرو نفهمیدن ماست. اگر بفهمیم هویت خود را گم می‌کنیم و حس گم‌شدگی داریم.

۱۰. نمی‌فهمیم چون پرسش و طلب فهم در ما نیست. به نفهمیدن عادت کرده‌ایم و به آنچه داریم دلخوشیم.

۱۱. نمی‌فهمیم چون عقایدمان را مطلق می‌دانیم و فکر می‌کنیم حقیقت فقط نزد ماست.

۱۲. نمی‌فهمیم چون اهل خطر کردن در دریای پرآشوب فهمیدن نیستیم.

بررسی ریشه های نفهمیدن در جامعه ایرانی در صدای معلم

۱۳. نمی‌فهمیم چون امواج دریاها را ندیده‌ایم و آب گندیده چاله کنار خیمه خود را بهترین و گواراترین آب می‌دانیم.

۱۴. نمی‌فهمیم چون مسخر گفتمان‌های مسلط دینی، سیاسی، اجتماعی، تاریخی و حتی خانوادگی هستیم.

۱۵. نمی‌فهمیم چون به قول کانت جرئت دانستن نداریم و در عهد صغارت به سر می‌بریم. آدم صغیر همیشه گوشش به دهان مرجع اقتدار بیرونی است، تا ارباب بگوید و او اطاعت کند.

۱۶. نمی‌فهمیم چون از سنت گذر نکرده‌ایم. درجا زدن با سنت ذهن ما را اخته می‌کند.

۱۷. نمی‌فهمیم چون با دیگری گفت‌وگو نمی‌کنیم. راه نقد و گفت‌وگو را بسته‌ایم و نیازی به آن نمی‌بینیم. خودمان را عقل کل می‌دانیم.

بررسی ریشه های نفهمیدن در جامعه ایرانی در صدای معلم

۱۸. نمی‌فهمیم چون پروازمان زودهنگام است. هنوز سر از تخم بیرون نیاورده‌ایم، اما می‌خواهیم به قله‌ها بپریم.

۱۹. نمی‌فهمیم چون کتاب‌هایی می‌خوانیم که فقط اطلاعات ما را افزایش می‌دهد. کتابی نمی‌خوانیم که به قول کافکا جمجمه ما را بترکاند. به باسواد بودن فکر می‌کنیم نه به تغییر کردن و عوض شدن.

۲۰. نمی‌فهمیم چون درد فهمیدن نداریم.

۲۱. نمی‌فهمیم چون می‌خواهیم با فهمیدن فقط مهم‌تر جلوه کنیم.

۲۲. نمی‌فهمیم چون تاریخ نمی‌خوانیم. اگر تاریخ بخوانیم هم فهم به ما می‌بخشد و هم سرنوشت نفهم‌ها را نشانمان می‌دهد.

بررسی ریشه های نفهمیدن در جامعه ایرانی در صدای معلم

۲۳. نمی‌فهمیم چون کسانی یا کتاب‌هایی نمی‌گذارند بفهمیم.

۲۴. نمی‌فهمیم چون ایدئولوژیک می‌فهمیم، یعنی در قفس بسته‌ای از ایده‌هایی گیر افتاده ایم که به ما تحمیل شده‌اند و راهی برای فرار از این قفس مقدس نداریم.

۲۵. نمی‌فهمیم چون نفهمیدن را مقدس می‌دانیم.

 ( کانال الفبا )

***

( سرزمین متخلفین طلبکار !

مشتی از خروارها صحنه هایی که هر روز می بینیم و به آن عادت کرده ایم )


بررسی ریشه های نفهمیدن در جامعه ایرانی در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

نگاهی بر حکمرانی خوب و اثربخش در نظام آموزشی ایران و تحلیل آن در صدای معلم  حکمرانی خوب و اثر بخش در آموزش و پرورش به معنای مدیریت و اداره نظام آموزشی به گونه‌ای است که منجر به دست یابی به بهترین نتایج ممکن برای همه دانش‌آموزان شود. این امر مستلزم وجود سیاست‌ها، برنامه‌ها و اقداماتی است که بر اساس شواهد باشد و به طور عادلانه، کارآمد و پاسخ گو اجرا شوند.

برخی از ویژگی‌های کلیدی حکمرانی خوب در آموزش و پرورش عبارتند از:

1- تمرکز بر برابری و عدالت: حکمرانی خوب در آموزش و پرورش باید اطمینان حاصل کند که همه دانش‌آموزان، صرف نظر از پیشینه یا شرایط اجتماعی و اقتصادی خود، فرصت‌های برابر برای یادگیری و پیشرفت دارند.

2- کیفیت بالا: حکمرانی خوب در آموزش و پرورش باید بر ارائه آموزش باکیفیت برای همه دانش‌آموزان تمرکز کند. این امر مستلزم وجود معلمان مجرب، منابع کافی و محیط‌های یادگیری مناسب است.

3- کارایی: حکمرانی خوب در آموزش و پرورش باید از منابع به طور کارآمد استفاده کند و اطمینان حاصل کند که پول صرف شده برای آموزش، به بهترین نحو ممکن برای بهبود نتایج یادگیری دانش‌آموزان به کار می‌رود.

4- پاسخ گویی: حکمرانی خوب در آموزش و پرورش باید به ذینفعان مختلف، از جمله دانش‌آموزان، اولیا، معلمان، جامعه و دولت پاسخ گو باشد. این امر مستلزم شفافیت، مشارکت و ارزیابی منظم است.

حکمرانی خوب و اثر بخش در آموزش و پرورش برای دست یابی به توسعه پایدار و فراگیر ضروری است. آموزش باکیفیت می‌تواند به کاهش فقر، افزایش برابری و ایجاد جوامعی صلح‌آمیز و عادلانه کمک کند. حکمرانی خوب در آموزش و پرورش یک فرآیند مستمر است که نیاز به تعهد و تلاش مستمر از سوی همه ذینفعان دارد.

برای دست یابی به حکمرانی خوب در آموزش و پرورش اقدامات متعددی در سطوح مختلف باید انجام شود. در اینجا به برخی از مهم‌ترین این اقدامات اشاره می‌کنم:

نگاهی بر حکمرانی خوب و اثربخش در نظام آموزشی ایران و تحلیل آن در صدای معلم

در سطح ملی:

- اصلاحات ساختاری:

 1-  تمرکز زدایی در نظام آموزشی و واگذاری اختیارات بیشتر به مدارس و مناطق محلی.

2-  افزایش شفافیت در نظام آموزشی و انتشار اطلاعات و داده‌های مربوط به عملکرد آن.

3-  ایجاد انسجام بین سطوح مختلف نظام آموزشی و تدوین برنامه‌های درسی ملی منسجم.

4- ساده‌سازی مقررات و قوانین مربوط به آموزش و پرورش.

-  افزایش بودجه آموزش و پرورش:

 1-  تخصیص بودجه کافی به آموزش و پرورش و توزیع عادلانه آن بین مدارس و مناطق مختلف.

2-  سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های آموزشی، مانند مدارس، تجهیزات و فن آوری آموزشی.

3- تامین منابع مالی برای اجرای برنامه‌های آموزشی باکیفیت و ارائه خدمات حمایتی به دانش‌آموزان نیازمند.

-  تغییر رویکردهای آموزشی:

 1- تغییر رویکرد از آموزش سنتی به رویکردهای فعال و دانش‌آموزمحور.

2- تمرکز بر پرورش مهارت‌های تفکر انتقادی، خلاقیت و حل مسئله در دانش‌آموزان.

3-  استفاده از فن آوری‌های نوین آموزشی برای ارتقای کیفیت یادگیری.

-  ترویج مشارکت:

 1-  تشویق به مشارکت فعال دانش‌آموزان، اولیا و معلمان در فرآیند تصمیم‌گیری در مورد آموزش و پرورش.

2-  ایجاد شوراهای مدرسه و انجمن‌های اولیا و مربیان و تقویت نقش آنها در اداره مدارس.

3- برگزاری جلسات منظم با ذینفعان مختلف برای دریافت نظرات و پیشنهادات آنها.

-  کاهش نابرابری آموزشی:

 1-  اجرای برنامه‌های حمایتی مانند بورسیه تحصیلی، تغذیه رایگان و کلاس‌های تقویتی برای دانش‌آموزان از پیشینه‌های socio-economic محروم.

2-  توجه ویژه به مناطق روستایی و عشایری و تامین امکانات آموزشی مناسب برای دانش‌آموزان این مناطق.

3- مقابله با تبعیض جنسیتی و قومی در نظام آموزشی و تضمین دسترسی برابر همه دانش‌آموزان به آموزش باکیفیت.

نگاهی بر حکمرانی خوب و اثربخش در نظام آموزشی ایران و تحلیل آن در صدای معلم

در سطح استانی:

- تشکیل کارگروه حکمرانی خوب در آموزش و پرورش:

این کارگروه باید متشکل از نمایندگان ذینفعان مختلف، از جمله مقامات دولتی، معلمان، اولیا، دانش‌آموزان و دانشگاهیان باشد.

*  وظایف این کارگروه عبارتند از:

1- تدوین و اجرای برنامه عملیاتی برای ارتقای حکمرانی خوب در آموزش و پرورش استان.

2-  رصد و پایش عملکرد نظام آموزشی استان و ارائه گزارش به مراجع ذیصلاح.

3-  انجام مطالعات و پژوهش‌های لازم در زمینه حکمرانی خوب در آموزش و پرورش.

4-  برگزاری نشست‌ها و کارگاه‌های آموزشی برای آگاهی‌بخشی و ظرفیت‌سازی در این زمینه.

* تقویت ظرفیت‌های مدیریتی در آموزش و پرورش:

1- برگزاری دوره‌های آموزشی برای مدیران مدارس و کارکنان آموزش و پرورش در زمینه حکمرانی خوب.

2-  اعطای تسهیلات و حمایت‌های لازم به مدیران مدارس برای اجرای برنامه‌های نوآورانه و ارتقای کیفیت آموزش.

3-  تشویق به تبادل تجربیات و ایده‌ها بین مدیران مدارس و کارکنان آموزش و پرورش.

  استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات:

1-  توسعه و به‌روزرسانی سامانه‌های الکترونیکی در آموزش و پرورش برای تسهیل امور و افزایش شفافیت.

2-  استفاده از فن آوری‌های نوین آموزشی برای ارتقای کیفیت یادگیری و ارائه خدمات آموزشی به دانش‌آموزان در مناطق محروم.

3-  ایجاد بسترهای لازم برای مشارکت الکترونیکی ذینفعان مختلف در فرآیند تصمیم‌گیری در مورد آموزش و پرورش.

* ارزیابی و نظارت مستمر:

1-  انجام ارزیابی های منظم عملکرد نظام آموزشی استان بر اساس شاخص‌های حکمرانی خوب.

2- شناسایی نقاط قوت و ضعف نظام آموزشی و تدوین برنامه‌های کاربردی.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نگاهی بر حکمرانی خوب و اثربخش در نظام آموزشی ایران و تحلیل آن در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

گزارش و پرسش صدای معلم از حسین خنیفر در مورد رتبه و رنکینگ دانشگاه فرهنگیان و ادعاهای جدید رجبعلی بروزیی

« ... و تحمل و تامل . با تحمل و تامل و برنامه ان شاء الله می شود کار را ...

می گویند انسان بدون برنامه انسان بدون کارنامه است و انسان بدون کارنامه فاقد برج مراقبت زندگی است . ان شاء که بتوانیم در پایان مدتی که حالا چند ماه بود و یا چند سال بود بالاخره این پست ها می آیند و می روند و عمل انسان باقی می ماند و از او دفاع می کند که بتوانیم این جا هم سر بلند کنیم و صحبت بکنیم و برنامه داشته باشیم .

من البته برنامه هایی هم دارم که ان شاء الله حالا در مسیری که در کنار شما و با شما و به همراه شما خواهیم بود ان شاء الله آن ها را عملیاتی خواهیم کرد البته کار جالبی هم در مجلات و دانشگاه های مختلف جهان انجام دادیم و به این رنکینگ بین المللی مراجعه کردم در کل دنیای آزاد در  سال 1999 . به دانشگاه رنک شدم و دو کارکرد دارد . یکی نسبت جایگاه هر دانشگاه به دانشگاه های دنیا و نسبت جایگاه آن دانشگاه به دانشگاه های کشور خودش .

برای من جالب بود که دانشگاه فرهنگیان در کشور ما از 584 دانشگاه رتبه اش 183 می باشد و در دنیا از 11999 به 7853 .

که البته باید ارتقا پیدا کند .

یکی از عللی که این رقم درشت است تولیدات علمی هست که آن را باید اهمیت داد .

این هم یک خبر به روز از دنیای مجازی . »

این ها حرف هایی بودند که حسین خنیفر در آیین معارفه و تکریم خویش با محمود مهرمحمدی و در زمان وزارت محمد بطحایی در دانشگاه فرهنگیان بر زبان راند .

گزارش و پرسش صدای معلم از حسین خنیفر در مورد رتبه و رنکینگ دانشگاه فرهنگیان و ادعاهای جدید رجبعلی بروزیی

با وجود آن که محمود مهرمحمدی در سمت سرپرست نزدیک به 51 ماه در دانشگاه فرهنگیان مدیریت کرد اما حسین خنیفر با عنوان نخستین رئیس دانشگاه فرهنگیان نصف این مدت را هم دوام نیاورد و سخنان خوش بینانه محمد بطحایی در مورد تغییر جایگاه از « سرپرستی » به « ریاست » و توهم بهتر شدن وضعیت این دانشگاه جامه ی عمل به خود نپوشید .

بطحایی در جایگاه وزیر آموزش و پرورش در آن مراسم به گوشه ای از وضعیت دانشگاه فرهنگیان اشاره کرد .

« صدای معلم » به عنوان « تنها رسانه » این سخنان را گزارش کرد : ( این جا )

گزارش و پرسش صدای معلم از حسین خنیفر در مورد رتبه و رنکینگ دانشگاه فرهنگیان و ادعاهای جدید رجبعلی بروزیی

« امروز در دانشگاه فرهنگیان شما خوابگاه ندارید که در اختیار دانشجویت بگذاری !

دانشجو معلمی که باید در فضای پر از نشاط را برایش ایجاد کنیم. از همین روزهای اول  خدمت در تربیت معلم که باید شهد شیرین معلمی را زیر زبانش بچشد با سختی زندگی می کند. کلاس ها در دانشگاه فرهنگیان شرم آور است که بگویم در زیر پله کلاس تشکیل می دهیم !

در چنین شرایطی سرمایه عظیمی از آموزش و پرورش خارج شده است. شاید من مورد انتقاد قرار بگیرم که تو عضوی از دولت هستی چرا داری این انتقاد را می کنی؟

اما من به عنوان یک معلمی که سی و پنج سال در آموزش و پرورش در سطوح مختلفش کار کرده ام باید این مشکل را عرض کنم و از جناب آقای میرزاده این را بخواهم به عنوان عضو فعال کمیسون آموزش و تحقیقات کمک کند که این اشکالات تا جایی که می شود برطرف گردد.

ما امروز به شدت در آموزش و پرورش و در تربیت معلم با مشکلات زیر ساختی عجیب و غریب در حوزه فضا و تجهیزات مواجه هستیم.

گزارش و پرسش صدای معلم از حسین خنیفر در مورد رتبه و رنکینگ دانشگاه فرهنگیان و ادعاهای جدید رجبعلی بروزیی

من این حرف را می زنم ؛ ممکن است بعضی ها با شنیدن این حرف من خواسته یا ناخواسته در دلشان بخندند که آیا تا به حال کسی چیزی را داده و برگردانده است که تو می خواهی آن را برگردانی و وقت ما را با این حرف ها می گیری؟

من احساس تکلیف می کنم و چیزی را که می فهمم باید بگویم. این دانشجو معلمانی که همه ما جمع شدیم و صبح تا شب داریم کار می کنیم و تلاش می کنیم برای خدمت به آنها چشم امیدشان این است که بتوانیم فضای با نشاط و فضای آزاد و اخلاقی را برای تربیت آنها فراهم بکنیم و با این مسیری که سال ها داریم می بینیم حالا حالاها حاصل نخواهد شد. مگر این که یک خیز جدی در این زمینه برداشته شود » .

اما خنیفر  بعدها هیچ گاه توضیح نداد و شفاف سازی نکرد که رتبه ی دانشگاه فرهنگیان به کجا رسید و تا چه میزان کمبودها و مشکلات مورد اشاره بطحایی مرتفع شدند یا نه ؟

گزارش و پرسش صدای معلم از حسین خنیفر در مورد رتبه و رنکینگ دانشگاه فرهنگیان و ادعاهای جدید رجبعلی بروزیی

به تازگی ؛ رجب علی برزویی رئیس جدید دانشگاه فرهنگیان در گفت‌وگو با رستا دوباره حرف هایی در این مورد زده است . « امروز در دانشگاه فرهنگیان شما خوابگاه ندارید که در اختیار دانشجویت بگذاری ! »

برزویی گفته است :

« یقین دارم به لطف خداوند و تلاشی که در همه ی همکارانم بالاخص وزیر محترم آموزش و پرورش داریم در دو سال آینده این دانشگاه در بالاترین و بهترین جایگاهی که در واقع همه انتظار دارند  قرار خواهد گرفت و یکی از مهم ترین و اثرگذارترین دانشگاه های این کشور خواهد بود و بهتون قول می دم به زودی هر هیات علمی ، هر کارمندی ، هر دانشجویی آرزو کند که در این دانشگاه درس بخوند به خاطر اهمیت و جایگاهی که این دانشگاه و اثری که می تونه در آینده ی این کشور داشته باشه  » .

گزارش و پرسش صدای معلم از حسین خنیفر در مورد رتبه و رنکینگ دانشگاه فرهنگیان و ادعاهای جدید رجبعلی بروزیی

واقعیت آن است که جنس این گونه سخنان تکراری است و شواهدی که بتواند اعتماد جامعه هدف و ذی نفعان آموزش را جلب کند در آن مشاهده نمی شود .

کارنامه رئیس جدید چیست و مهم تر از آن برنامه ای که بتواند این ادعای بزرگ را به واقعیت نزدیک کند چه می تواند باشد .

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش و پرسش صدای معلم از حسین خنیفر در مورد رتبه و رنکینگ دانشگاه فرهنگیان و ادعاهای جدید رجبعلی بروزیی

منتشرشده در گفت و شنود

گزارش علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از راه ندادن معلمان به صندوق ذخیره فرهنگیان

برادران کارگر!

کسی چیزی برای از دست دادن ندارد. شما چه ‌بسا نمی‌توانید لباسی را بپوشید که خودتان می‌دوزید. نمی‌توانید کفشی را بپوشید که خودتان می‌دوزید. در خانه‌ای نمی‌توانید زندگی کنید که خودتان ساخته‌اید. آنها دارا می‌شوند و شما هم‌چنان پابرهنه باقی مانده‌اید. تاکنون برای منفعت دیگران کار کرده‌اید. هرچه وجود دارد را شما درست کرده‌اید اما نفعی از آن نمی‌برید. عرق جبین و سوی چشم شما تبدیل به ادارات و ساختمان‌هایی می‌شود که افراد داخل آن شما را استثمار می‌کنند. این بهره‌کشی و زجر دیگر کافی‌ست.

 مگه تو مملکت شما خر نیست ؟

 نویسنده فقید ترکیه : عزیز نسین ( 1 )

***

نهم خرداد تعدادی از فرهنگیان از شهرهای مختلف ایران قصد داشتند نشستی را در سالن اجتماعات صندوق ذخیره فرهنگیان برگزار کنند که از ورود آنان به این سالن ممانعت به عمل آمد و به گفته برخی حاضران این جمعیت مطالبه گر مجبور شدند در ورودی ساختمان نشست را برگزار کنند.

گزارش علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از راه ندادن معلمان به صندوق ذخیره فرهنگیان

از تصاویر منتشر شده چنین پیداست که امین الله سالاری و محسن مسعودی نمایندگان منتخب معلمان در هیات امنا صندوق ذخیره فرهنگیان در میان این جمع حضور ندارند اما در پایان این تجمع حضور پیدا می کنند که با واکنش سرد و نیز اعتراضی جمع حاضر رو به رو می شوند .

گزارش علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از راه ندادن معلمان به صندوق ذخیره فرهنگیان

« نرگس ملک زاده » چنین می نویسد :

« باز می‌گویند چرا زبان و قلم تان را به نقد و ندیدن دستاورد عادت داده اید؟ کدام دستاورد؟! کدام عملکرد ؟! باز می‌گویند فضا سازی عجیبی بر علیه دولت نیمه تمام در سه سال گذشته ایجاد شده است . نمی‌گویند که مدیران میانی و پایین دستی دولت سیزدهم با عملکرد سراسر اشتباه و ضریب بالای خطای مدیریتی حلقه نقد و کنشگری نقادانه را فربه کرده اند.

شر این مدیران مسئول نما از سر ما معلمان و سرمایه ما در صندوق ذخیره کم شود به زودی زود، بماند که نمایندگان تاریخ گذشته منتخبان نیز حتما خوب ارتزاق می‌کنند که مسئولیت معلم بودن این جمع را بعد از سالها کنشگری قبول نکردند و برادری خود را انکار کردند .

گزارش علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از راه ندادن معلمان به صندوق ذخیره فرهنگیان

مهران مدیری به درستی به تصویر کشید که صندوق ذخیره فرهنگیان نیز هیولا می زاید .

گزارش علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از راه ندادن معلمان به صندوق ذخیره فرهنگیان

 آقایان سالاری نژاد و مسعودی کت و شلوار پوشیدن تنها هنر امروزتان بود و برگزاری جلسه ۴ ساعته در حضور نیروهای حراست و بازرسی صندوق ذخیره وشاید هم  نیروهای امنیتی، آن هم  ایستاده جلوی درب راهروی  ورودی ، هنر کنشگران صندوق ذخیره بود . »

گزارش علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از راه ندادن معلمان به صندوق ذخیره فرهنگیان

کانال سازمان معلمان ایران که سخنگویش محمد داوری در این نشست ناکام حضور داشته چنین نوشت :

« صبح امروز تعدادی از معلمان که تحت عنوان مطالبه گران صندوق ذخیره فرهنگیان مشغول به فعالیت اند، به قصد حضور در سالن اجتماعات در صندوق ذخیره فرهنگیان حضور پیدا کردند که نیروهای بازرسی و حراست از ورود آنها به سالن اجتماعات جلوگیری کردند.

گزارش علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از راه ندادن معلمان به صندوق ذخیره فرهنگیان

فرآیند برگزاری جلسه ای محدود توسط مطالبه گران طی یک پروسه چهار هفته ای صورت گرفته که در ابتدا به دلیل تعدد و فراوانی استقبال کنندگان، تأکید منتخبین هیئت امناء برای برگزاری در روزهای دوشنبه یا سه‌شنبه یا چهارشنبه و سپس شهادت آیت الله رئیسی به تعویق افتاد.

بنا به اظهار محمد داوری، روز گذشته عبدالمجید فرجی رئیس هیئت مدیره از برگزاری نشست استقبال کرده و امکان شرکت در جلسه را غیرممکن ندانسته است . دکتر محسن احمدی مدیر عامل، صدور مجوز را منوط به درخواست کتبی امین الله سالاری یا محسن مسعودی می کند که این دو از درخواست صدور مجوز خودداری می کنند.

گزارش علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از راه ندادن معلمان به صندوق ذخیره فرهنگیان

در انتخابات سال ۱۳۹۷، محسن مسعودی به عنوان بازرس افتخاری و نفر سوم انتخاب شد که با استعفای محمدعلی نجفی و با دستور سید جواد حسینی در سال ۱۳۹۸، به عضویت هیئت امناء در آمد. انتخابات دو ساله هیئت امناء به دلیل کارشکنی حاجی میرزائی، یوسف نوری و رضا مراد صحرائی پس از شش سال هنوز برگزار نشده است.

تجربه کنش های صنفی نشان می دهد که در چنین شرایطی، واحدها یا نهادهای نظارتی یا امنیتی، مسئولیت و مدیریت را بر عهده گرفته و به راحتی به جای مقابله، راه تعامل را باز می کنند. امری که متاسفانه امروز محقق نشد. بعضی شواهد حاکی است که مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش در جریان امر نبوده است » .

گزارش علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از راه ندادن معلمان به صندوق ذخیره فرهنگیان

به نظر می رسد این کنش گران از رسانه ها و خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش برای حضور و پوشش این نشست دعوتی به عمل نیاورده اند .

داوری حدود دو هفته ی پیش از من دعوت کرد تا در این نشست حضور پیدا کنم . من هم پذیرفتم . اما تاریخ برگزاری نشست پس از مدتی بلاتکلیفی تغییر کرد و من هم به دلیل آن که در زمان مربوطه در « مدرسه » حضور داشتم از حضور در این جمع عذرخواهی کردم .

گزارش علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از راه ندادن معلمان به صندوق ذخیره فرهنگیان

این مقدمات را از برای این گزاره نوشتم که از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم و البته مدتی پس از حضور یوسف نوری به عنوان وزیر آموزش و پرورش به ناگاه و بدون دلیل مشخصی ، « صدای معلم » را به اصطلاح در بلک لیست قرار داده و از این رسانه را مانند سابق به نشست های رسانه ای و خبری وزارت آموزش و پرورش دعوت نکردند .

« صدای معلم » بارها و بارها در گزارش ها و یادداشت ها خود به این وضعیت اعتراض کرد و خواهان توضیح و پاسخ گویی مسئولان شد .

این رسانه سه شنبه 25 مرداد 1401 در گزارشی با عنوان :

« گفتیم : تحمل نقد ندارند !

تیغ سانسور بر گردن رسانه مستقل " صدای معلم " در دولت سیزدهم ؟! » نوشت : ( این جا )

« امروز سه شنبه بیست و پنجم مرداد نام « صدای معلم » از گروه پوشش خبری خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش حذف شد .

این رسانه پیش از به قدرت رسیدن دولت سیزدهم و استقرار آن در گزارش ها و یادداشت های متعدد نسبت به بروز فرهنگ امنیتی هشدار داده بود .

این رسانه بارها بر این موضوع تاکید کرده بود که مسئولان منصوب در وزارت آموزش و پرورش تحمل شنیدن « صدای منتقد » و نقدهای رسانه های مستقل را ندارند و متاسفانه همان گونه که انتظار می رفت این پیش بینی به واقعیت پیوست .

گزارش علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از راه ندادن معلمان به صندوق ذخیره فرهنگیان

با این حال « صدای معلم » و با وجود این گونه حرکات ناپخته و غیرمدنی به مطالبه گری مدنی و کارشناسی در حوزه عمومی آموزش و پرورش با قدرت و پیوسته ادامه خواهد داد و این قبیل رفتارها تاثیری در مشی این رسانه مستقل و منتقد در زمینه حق خواهی و انعکاس مطالبات قانونی و به حق معلمان و سایر ارکان تعلیم و تربیت نخواهد داشت » .

جالب است که هیچ معلم و کنش گری به این تصمیم نابخردانه و مستبدانه وزارت آموزش و پرورش حساس نشد که بپرسد :

چرا ؟

گزارش علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از راه ندادن معلمان به صندوق ذخیره فرهنگیان

« صدای معلم » بارها در نشست های رسانه ای از عدم پاسخ گویی برخی دوایر ستادی وزارت آموزش و پرورش انتقاد کرد .

بارها در نشست های رسانه ای پرسش کردم چرا صندوق ذخیره فرهنگیان که نهادی متعلق به معلمان است نباید در طول عمر نزدیک به 30 سال خود حتی یک نشست رسانه ای برگزار نکند ؟

با مطالبه گری مستمر « صدای معلم » برای نخستین بار ، صندوق ذخیره فرهنگیان در زمان مدیریت آقای نجف پور اقدام به برگزاری نشست رسانه ای کرد اما « صدای معلم » دعوت نشد .

باز هم کسی نپرسید :

چرا ؟

گزارش علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از راه ندادن معلمان به صندوق ذخیره فرهنگیان

نه از رسانه های و خبرنگاران و نه از جمعیتی که خود را « مطالبه » و « کنش گر » می نامیدند ...

و این هم گزارش صدای معلم : ( این جا )

« « صدای معلم » شاید تنها رسانه ی مستقلی است که بیشترین میزان خبر ، گزارش و نقد تحلیلی را حداقل در یک دهه ی اخیر در مورد « صندوق ذخیره فرهنگیان » منتشر کرده است اما حتی دریغ از یک پاسخ .

تنها کسی بودم که در « نشست های خبری » وزارت آموزش و پرورش و به کرات از عدم پاسخ گویی و بی خیالی برخی دوایر و واحدهای مستقر در وزارت آموزش و پرورش انتقاد کردم و این ها همه مستند می باشند . با مطالبه گری مستمر « صدای معلم » برای نخستین بار ، صندوق ذخیره فرهنگیان در زمان مدیریت آقای نجف پور اقدام به برگزاری نشست رسانه ای کرد اما « صدای معلم » دعوت نشد .

تحلیل من این بود که کشاندن مدیران این واحدها به میز پاسخ گویی و نشستن در برابر رسانه ها شاید بتواند وضعیت را کمی متحول و واقعی کند .

پس از گذشت نزدیک به سه دهه از تاسیس موسسه ای که قرار بود پشتوانه ای مالی برای معلمان و نقطه اتکاء در دوران بازنشستگی شان باشد ؛ نخستین نشست رسانه ای با حضور خبرنگاران برگزار شد اما عامدا و آگاهانه از رسانه ی صدای معلم که طراح و پی گیر برگزاری چنین جلساتی بود دعوتی به عمل نیامد و سایر رسانه ها هم مطابق معمول نقش « سیاهی لشگر » و « میرزا نویس » را در این نشست ها بر عهده گرفتند .

گزارش علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از راه ندادن معلمان به صندوق ذخیره فرهنگیان

در این مورد , « صدای معلم » در گزارش به تاریخ 21 آذر 1401 چنین نوشت : ( این جا )

« همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ نشست خبری « حمیدرضا نجف‌ پور کردی » مدیرعامل موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان با محوریت موضوع « ارزش مالکانه » یکشنبه 13 آذر 1401 برگزار گردید .

آن گونه که این « موسسه اقتصادی متعلق به معلمان » ادعا کرده است این دومین نشست خبری بوده و نخستین آن در مرداد ماه سال جاری برگزار گردیده است .

در اطلاع رسانی که توسط موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان 3 روز پیش انجام شد نوشته شده بود :

« این نشست خبری با حضور خبرنگاران رسانه‌های مهم و تاثیرگذار کشور برگزار خواهد شد که نقش بی بدیلی در ایجاد امیدآفرینی در بین جامعه به ویژه فرهنگیان عضو موسسه دارند . »

اما به دلایلی که مشخص نیست این خبر از پرتال موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان حذف شده اما خبر آن در جست و جوی « گوگل » باقی مانده است .

موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان با مدیر عامل جدید که از اواخر اردیبهشت 1401سکان مدیریت را به دست گرفته در حالی از رسانه های مورد نظرش تحت عنوان « رسانه‌های مهم و تاثیرگذار کشور » نام می برد که این رسانه ها در عمر 27 ساله این صندوق حتا یک سطر در رسانه ی خود در انتقاد از عدم برگزاری نشست  رسانه ای توسط موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان و پاسخ گویی شفاف به صاحبان اصلی آن یعنی « معلمان » ننوشته و در سایر نشست های رسانه ای نیز کوچک ترین اشاره و یا سخنی به پاسخ گو نبودن برخی بخش های ستادی و اداری وزارت آموزش و پرورش که موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان یکی از آنان است بر زبان نیاورده اند .

این در حالی است که « صدای معلم » هم در گزارش های متعدد خود و هم در نشست های رسانه ای بر این موضوع تاکید کرده و پاسخ گویی به افکار عمومی را جزء لاینفک از وظایف اصلی مدیران بر شمرده است .

این که مدیر عامل جدید صندوق ذخیره فرهنگیان برای نخستین بار نشست رسانه ای برگزار می کند اقدام مثبت و رو به جلویی است اما این نشست ها زمانی موثر و مفید به فایده خواهند بود که دعوت از رسانه ها فقط محدود به رسانه های دولتی و حکومتی نبوده و اولویت برای طرح نقد با رسانه هایی باشد که در این زمینه ها به صورت اختصاصی و تفصیلی و در قالب « کنش گری خردمندانه » پی گیر رویکرد و عملکرد مدیران و مقامات هستند و در نشست ها با طرح پرسش های چالشی و اصلی سعی در شفاف سازی واقعی و پرسشگری آگاهانه داشته و نقش « میرزابنویس » را ایفا نمی کنند . »

اما زمانی که خبر محرومیت « صدای معلم » از شرکت در نشست های رسانه ای وزارت آموزش و پرورش منتشر شد ؛ حتی یک معلم هم در قالب یک یادداشت به این برخورد اعتراضی نکرد .

و این تراژدی تکراری در این سرزمین ادامه دارد ...

گزارش علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از راه ندادن معلمان به صندوق ذخیره فرهنگیان

( 1 )

« مساله بسیار ساده است ! »

صندوق ذخیره فرهنگیان ؛ آری یا نه ؟

 

منتشرشده در یادداشت

بررسی مساله دموکراسی و فرآیند جامعه‌ پذیری در ایران در صدای معلم  آقای دکتر محمود سریع القلم در یادداشتی تلگرامی با عنوان «چرا دموکراتیک نمی شویم» ؛ برخی از عوامل مهم مؤثر بر دموکراتیک نشدن جامعه ی ایران را مورد بررسی قرار داده است. این یادداشت تأمل برانگیز است و در تأیید مفاد آن به برخی دیگر از عواملی دخیل در این فقدان می پردازم.

هر جامعه ای دارای ساختار و هویتی است که این ساختار و هویت را در یک فرآیند درازمدت در طول تاریخ کسب نموده است. به قول نوربرت الیاس جامعه شناس معاصر آلمانی؛ فرآیندهای کلان کور، برنامه ریزی نشده و خود به خودی اند. اما عواملی در اجزای ساختاری وجود دارند که این فرآیند متأثر از آنهاست. یکی از این عوامل ، فرآیند جامعه پذیری است که در جریان آن، فرد هنجارهای جامعه را می آموزد و درونی می کند و آن هنجارها را الگوی رفتاری خود قرار می دهد.

فرآیند جامعه‌پذیری این جامعه، نه بر بنیان های دموکراتیک، بلکه بر مبنای هنجارهای اشرافی گری و دیکتاتوری تنظیم گردیده است. جامعه ی ما از نظر تاریخی یک جامعه ی دیکتاتورگراست. اما دموکراسی یک منش آموختنی و یک مرام پرورشی ست که لازم است از دوران کودکی در خانواده و مهد کودک و مدرسه و رسانه‌های جمعی و در محیط اجتماعی تعلیم و آموخته و درونی شود.

بررسی مساله دموکراسی و فرآیند جامعه‌ پذیری در ایران در صدای معلم

اما آنچه همواره رخ داده و همچنان روی می دهد، بازتولید هنجارهای دیکتاتوری در روابط میان فردی و تعاملات اجتماعی است. امروزه بخش قابل توجهی از مدرک داران این جامعه، خواهان بازگشت به نظام دیکتاتوری پهلوی هستند. این امر فاجعه ای است که مانع از آن می شود که جامعه ی ایران در مسیر دموکراسی گام های بلندتری به جلو بردارد و از فروافتادن در چاله ی ارتجاع و واپس ماندگی سیاسی رهایی یابد.

خود من اخیرن به خاطر اظهار نظر تحلیلی نسبت به شخصیت ضعیف و نابالغ رضا پهلوی در یک کانال موسوم به اساتید دانشگاه، آن چنان مورد هجمه و تهاجم قرار گرفتم که مجبور به ترک کانال گردیدم. نمی دانم پس از خروج من از آن کانال، چند نفر از حقوق دموکراتیک یکی از اعضای آن کانال دفاع کرده اند.

بررسی مساله دموکراسی و فرآیند جامعه‌ پذیری در ایران در صدای معلم

از سوی دیگر؛

بسیاری از مدرک داران و دانشگاهیان که از وضع موجود انتقاد می کنند، رفتاری غیردموکراتیک و شخصیتی دیکتاتورمآبانه دارند.

بسیاری از آنان از موضع مطلق اندیشی، نظر خود را عین حقیقت می پندارند و سایر نظرات را اشتباه و نادرست می خوانند، بدون آنکه نظرات خود را نسبی و تکثر دیدگاه ها را به رسمیت بشناسند و برای دیدگاه های مختلف مخالف، احترام قائل باشند. اینان از موضع تحکم و تحمیل، آماده ی تهاجم و تخریب و ترور شخصیت دیگران اند و عدم سلامت شخصیتی اشان عاملی مهم در عدم بلوغ سیاسی دانشجویان و دیگر مردم است.

بسیاری از منتقدان وضع موجود نیز دیکتاتورهایی بالقوه و خفته در خاموشی اند.

جامعه ی ما فاقد دغدغه ی حقیقی دموکراسی است.

بررسی مساله دموکراسی و فرآیند جامعه‌ پذیری در ایران در صدای معلم

دموکراسی نتیجه ی بلوغ در حوزه ی تفکر سیاسی و پیامد احترام راستین و ریشه دار به انسان و گرایش سیاسی متفاوت اوست که این مهم هنوز در جامعه ی ایران تحقق نیافته است. شهرت طلبی ها و عقده های روان شناختی ناشی از پرورش یافتن در خانواده های دارای فرهنگ دیکتاتوری و سرکوب حقوق انسانی، افزودن به تعداد اعضای کانال و دنبال کننده ها در کانال های فضای مجازی به هر قیمت باعث شده تا رفتار تهاجمی و تخریبی فاقدان سلامت شخصیتی و بلوغ هویتی از طریق هویت تاریخی دیکتاتورگرایی نمایان گردد.

بررسی مساله دموکراسی و فرآیند جامعه‌ پذیری در ایران در صدای معلم

غول دیکتاتوری در فرآیند پرورشی انسان ها در این جامعه به وجودها و رفتار آدمیان تزریق می شود. مضاف بر این، ظاهرگرایی مردم و جامعه ی ایرانی نمی گذارد از ارزش های انسانی دموکراتیک و حقوق بشری جوامع غربی الگوبرداری صحیح صورت بگیرد، بلکه این ظاهرگرایی، نگاه ها را تنها متوجه پوسته ی تمدن غرب ساخته و جامعه ی ما را از حرکت در مسیر دموکراسی بازداشته است.

این است که دیکتاتوری همچنان دلخواهِ بسیاری از آدمیان است و نوستالژی آن با مدرک دار و بی سواد و کم سواد همواره همراه است.

( کانال بازسازی گفتمان دینی )


بررسی مساله دموکراسی و فرآیند جامعه‌ پذیری در ایران در صدای معلم

منتشرشده در دیدگاه

گروه استان ها و شهرستان ها/

گزارش انتقادی صدای معلم از بی عملی علی حجرگشت مدیر کل آموزش و پرورش استان البرز در مورد ساخت مدرسه در منطقه شعبان آباد مهرشهر کرج

حدود یک سال پیش اداره کل آموزش و پرورش استان البرز در حرکتی نمایشی و بدون طی تشریفات قانونی اقدام به کلنگ زنی مدرسه ای در منطقه شعبان آباد حائل میان حسین آبادو آق تپه ی مهرشهر کرج نمود.

افراد مختلفی از استانداری و آموزش و پرورش به این جا آمدند و سخنان رسائی بر زبان راندند و عکس ها و فیلم های زیبایی گرفتند و رفتند.

با گذشت یک سال از این مراسم تشریفاتی باشکوه هیچ خبری از ساخت مدرسه نیست و علیرغم پیگیری های اهالی محل و تحویل زمین از سوی شهرداری به آموزش و پرورش متاسفانه مسئولین آموزش و پرورش هیچ اقدامی انجام نمی دهند.

خانم شعبانی از اهالی این منطقه به « صدای معلم » گفت :

« پارسال این جا آمده و کلنگش را زدند . هم خیّر آماده هست و هم شهرداری آمادگی دارد اما متاسفانه رفتند و پشتشان را هم نگاه نکردند در صورتی که این منطقه نیاز بسیار مبرم به فضای آموزشی دارد .

معلوم نیست مشکل اصلی کجاست ؟ »

گزارش انتقادی صدای معلم از بی عملی علی حجرگشت مدیر کل آموزش و پرورش استان البرز در مورد ساخت مدرسه در منطقه شعبان آباد مهرشهر کرج

خانم نوری هم در ادامه چنین عنوان کرد :

« با خانم شعبانی که پی گیر می شویم همین حرف ها را می زنند . گاهی اوقات می گویند در شهرداری گیر است . گاهی هم می گویند با استانداری هماهنگ می کنیم . اما کاغذبازی ها سرجایش هست !

این جا منطقه پرجمعیتی است و نیاز به مدرسه دارد .

چرا پس از یک سال اقدامی انجام نداده اند ؟

این در حالی است که که در 21 تیر ماه 1402 ؛ « علی حجرگشت ، مدیر کل آموزش و پرورش استان البرز » در جلسه مولدسازی و مستندسازی املاک آموزش و پرورش البرز چنین عنوان کرده بود : ( این جا )

گزارش انتقادی صدای معلم از بی عملی علی حجرگشت مدیر کل آموزش و پرورش استان البرز در مورد ساخت مدرسه در منطقه شعبان آباد مهرشهر کرج

« خیران مدرسه ساز نباید در استان البرز معطل تامین زمین بمانند.

 این استان در بخش سرانه فضای آموزشی آخرین استان کشور و بعد از استان سیستان و بلوچستان قرار دارد.

مدیر کل آموزش و پرورش استان با بیان اینکه آموزش و پرورش برای ساخت مدرسه به کمک مجموعه شهرداری ها و شوراهای اسلامی در استان البرز نیاز دارد، یادآوری کرد: نبود زمین برای ساخت مدرسه در نواحی چهارگانه آموزش و پرورش کرج که بیشترین مهاجرت پذیری استان البرز را دارد محسوس تر است.

 تامین زمین یکی از چالش های اصلی ساخت کلاس های درس با جمعیت بالای دانش آموزی در استان البرز است که باید برای آن چاره اندیشی کرد » .

گزارش انتقادی صدای معلم از بی عملی علی حجرگشت مدیر کل آموزش و پرورش استان البرز در مورد ساخت مدرسه در منطقه شعبان آباد مهرشهر کرج

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش انتقادی صدای معلم از بی عملی علی حجرگشت مدیر کل آموزش و پرورش استان البرز در مورد ساخت مدرسه در منطقه شعبان آباد مهرشهر کرج

گروه رسانه/

حرکات تکراری حین دوچرخه‌‌‌سواری مانند رکاب زدن مداوم، به گردش مایع مفصل زلاله‌ای در اطراف زانو کمک می‌کند

منتشرشده در پژوهش

تحلیلی بر آموزش و پرورش خودکامگان و رفتارهای دیکتاتوری و مستبدانه در مدرسه توسط علی پورسلیمان مدیر صدای معلم

مصطفی ملکیان: وقتی فرانسویان نیروهای اشغالگر را از فرانسه خارج کردند، ژنرال دوگل از آندره موروا رمان‌نویس و متفکر بزرگ خواست تا وزارت آموزش و پرورش را برعهده بگیرد. موروا پذیرفت اما گفت من کتاب‌های درسی را اساساً عوض می‌کنم و تا پایان تحصیلات دبیرستان به بچه‌ها بیش از سه چیز نخواهم آموخت. یکی زبان و ادبیات فرانسه تا فرهنگ کشور خودشان را بشناسند. یکی ریاضیات که وقتی در حال خرید و فروش هستند کلاهی سرشان نرود و دیگر فقط درس‌های زندگی را به آنها یاد خواهم داد. فیزیک و شیمی و تاریخ و جغرافی و… را می‌گذارم برای زمانی که وارد دانشگاه می‌شوند و می‌خواهند در رشته خاصی وارد شوند. اما چیزهایی هست که همه آنها به آن نیاز دارند، چه مرد چه زن، چه فقیر چه ثروتمند و… هر چه باشند به این نیاز دارند و من درس‌های زندگی را تا ۱۸ سالگی به آنها یاد خواهم داد، بقیه بماند برای دانشگاه. البته دوگل نپذیرفت و آندره موروا خودش سه جلد کتاب با نام "درس‌های زندگی" نوشت. حرف من چیزی جز حرف موروا نیست. به ما هنر زندگی را نیاموخته‌اند.

 گفت و گو با روشنفکران- محمد صادقی

***

تحلیلی بر آموزش و پرورش خودکامگان و رفتارهای دیکتاتوری و مستبدانه در مدرسه توسط علی پورسلیمان مدیر صدای معلم

معاون مدرسه که اتفاقا سابقه اش بالاست و هنوز بازنشسته نشده حدود دو هفته پیش و در حالی که کلاس ها برقرار بود زنگ زده و با گلایه گفت که چرا سوالات را تحویل نداده ام .

 به او پاسخ دادم : امتحان دو هفته دیگر برگزار می شود . دلیلی برای تحویل این همه زود هنگام سوالات به مدرسه وجود ندارد .

هفته پیش صبح به مدرسه رفتم اما کسی حضور نداشت و از قضا در مدرسه بسته بود .

زنگ زدم . کسی هم جواب گو نبود .

تحلیلی بر آموزش و پرورش خودکامگان و رفتارهای دیکتاتوری و مستبدانه در مدرسه توسط علی پورسلیمان مدیر صدای معلم

امروز برای تحویل سوالات امتحانی درس خود در مقطع هنرستان که خوشبختانه هنوز به قطار نهایی شدن سوالات در پایه های دهم و یازدهم نپیوسته است به مدرسه رفتم . نماینده ی معلمان در هر مدرسه تراز و میانگین عقل آموزشی و تربیتی در همان واحد آموزشی است و معلمان معمولا کسی را انتخاب می کنند که مثل خودشان باشند و فراتر از آنان فکر و یا عمل نکند .

معاون مدرسه با حالتی طلبکار و از موضع « حق » حرف های قبل خود را تکرار کرد .

به او گفتم : هیچ قانون و بخشنامه ای نیست که حرف و حرکت شما را در این مورد تایید کند و قانونی هم نیست که بگوید معلم به فرض باید سوالات را یک و یا دو هفته زودتر تحویل دفتر مدرسه دهد .

از ایشان پرسیدم آیا شما در برگه مراقبت من و برنامه ی امتحانی این را نوشته اید ؟

تحلیلی بر آموزش و پرورش خودکامگان و رفتارهای دیکتاتوری و مستبدانه در مدرسه توسط علی پورسلیمان مدیر صدای معلم

آیا آن را به من ابلاغ کرده و یا اطلاع رسانی کرده اید ؟

ایشان در پاسخ گفت که در کانال مدرسه این را نوشته ایم .

به ایشان گفتم : هیچ قانونی معلم را ملزم نمی کند که در این گونه کانال های مجازی عضو باشد و حتی عضویت در این گونه کانال ها هم دلیلی برای اطلاع و ابلاغ خواسته ها و مطالبات نمی تواند باشد و بابت آن نمی شود فردی را مواخذه کرد .

در حالی که حرفی برای گفتن نداشت با عصبانیت و پرخاش گفت که :

« من قانون هستم » .

تحلیلی بر آموزش و پرورش خودکامگان و رفتارهای دیکتاتوری و مستبدانه در مدرسه توسط علی پورسلیمان مدیر صدای معلم

به ایشان پاسخ دادم که مرجع قانون گذاری در آموزش و پرورش مشخص است و شما و سایرین در این سیستم فقط عامل اجرای قوانین و آیین نامه ها هستید .

پیش خود فکر کردم اگر همان شعار « مدرسه محوری » در این فرهنگ سازمانی غالب و بیمار  و در این پس زمینه اجتماعی ( Social Context ) اجرا شود برون داد آن واقعا چه خواهد بود ؟ وقتی که هنوز جایگاهی برای « تفکر انتقادی » تعریف نشده و آدم ها اصلا بلد نیستند در هر سن و سطحی با هم حرف بزنند و یا تعامل موثر داشته باشند .

از او خواستم که سوالات را پس دهد و از اداره آموزش و پرورش پی گیر قضیه شود ...

جالب است که در آن اتاق ؛ « نماینده معلمان » هم در « گوشه ای » نشسته بود و این اتفاقات را تماشا می کرد .

واکنش او فقط لبخند بود و سکوت .

در این بیش از سه دهه کار معلمی همیشه از خود پرسیده ام که واقعا کار و وظیفه نماینده ی معلمان در مدرسه جز امضا کردن چند سند و چک و شرکت نیم بند در برخی جلسات بی فایده و بی هدف چیست ؟

هر چند نماینده ی معلمان در هر مدرسه تراز و میانگین عقل آموزشی و تربیتی در همان واحد آموزشی است و معلمان معمولا کسی را انتخاب می کنند که مثل خودشان باشند و فراتر از آنان فکر و یا عمل نکند .

در چنین جاهایی و در جلسات یا سکوت می کنند و یا مجیزگویی راه می اندازند که اگر به فرض غیبت کردند کسی آنان را مواخذه نکند و یا سال بعد در همان مدرسه بمانند و احتمالا برخورداری از رانت های دیگر در این نظام آموزشی بیمار و ناکارآمد .

تحلیلی بر آموزش و پرورش خودکامگان و رفتارهای دیکتاتوری و مستبدانه در مدرسه توسط علی پورسلیمان مدیر صدای معلم

زمانی که قصد خروج از مدرسه را داشتم مدیر مدرسه دوان دوان آمد و گفت که چیز خاصی نبوده و مرا به دفتر مدرسه دعوت کرد .

لحن معاون مدرسه کمی تغییر کرده بود اما شهامت و یا توانایی عذرخواهی در برابر حرف های ناصحیح و غیرقانونی خود را هم نداشت .

حال ما در  این سیستم انتظار داریم که دانش آموزان به مهارت هایی مانند عذرخواهی کردن و تشکر و سایر مهارت های زندگی آشنا شوند ؟

اساسا در این سیستم و با این « آدم ها » ی دگم و دیکتاتور می توان انتظار تربیت «شهروند قانون مدار » را داشت وقتی که معاون مدرسه خود را عین قانون و قانون گذار معرفی می کند ؟

تحلیلی بر آموزش و پرورش خودکامگان و رفتارهای دیکتاتوری و مستبدانه در مدرسه توسط علی پورسلیمان مدیر صدای معلم

و نماینده ی معلمانش هم جز لبخند و سکوت کار دیگری نمی داند ؟ پیش خود فکر کردم اگر همان شعار « مدرسه محوری » در این فرهنگ سازمانی غالب و بیمار  و در این پس زمینه اجتماعی ( Social Context ) اجرا شود برون داد آن واقعا چه خواهد بود ؟

ماجرا ظاهرا تمام شد .

وقتی که داشتم از مدرسه بیرون می آمدم یاد آن فیلم « افعی » افتادم که که کلی سر و صدا به پا کرده و جملگی کنش گران و معلمان کف مدرسه حرف های آن فیلم ساز را توهین به آن « معاون مدرسه » و « مقام شامخ معلمان » عنوان کرده بودند به ویژه آن جایی که آن معاون مدرسه را از اتومبیل پیاده کرده بود .

تحلیلی بر آموزش و پرورش خودکامگان و رفتارهای دیکتاتوری و مستبدانه در مدرسه توسط علی پورسلیمان مدیر صدای معلم

شرح و تحلیل این ماجرا را به تفصیل پیش تر و با عنوان : « « کی قرار است از دست این رفتارهای برخاسته از روح استبداد رهایی پیدا کنیم ؟» اندر حکایت کُرنش مدرسه ایرانی در برابر یک شهردار : دیکتاتوری در وجودمان است ! » به رشته تحریر در آورده ام . ( این جا )

آن معاون و عملکردش تنها گوشه ای از خیل عظیم صحنه ها و وقایعی بوده و هست که هر روز در مدارس ما اتفاق می افتد .

تحلیلی بر آموزش و پرورش خودکامگان و رفتارهای دیکتاتوری و مستبدانه در مدرسه توسط علی پورسلیمان مدیر صدای معلم

یکی مانند پیمان معادی خواه آن را تصویر می کند .

من هم قصه اش را مکتوب می کنم .

( 1 ) فردریش نیچه

( شاهکار Pink Floyd : Another brick in the wall ) : - { آجر دیگری در دیوار }

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور