سایت کدال چیست و چه کاربردهایی دارد؟
دسترسي صاحبان اصلي سرمايه هاي صندوق به کدال حق مسلم اعضا مي باشد .
خلاصه قسمت هاي قبل :
سازمان بورس با اقتباس از بازارهای جهانی ، پایگاهی را برای انتشار گزارشهای شرکتها معرفی کرد . این پایگاه، همان وبسایتی است که به نام سامانه کدال شناخته میشود و از آدرس codal.ir در دسترس است.
وبسایت جامع کدال یکی از دلایلی است که باعث شفافیت در بازار سرمایه میشود . مهمترین اطلاعاتی که میتوان از این سامانه دریافت کرد شامل مجمع عمومی یا فوقالعاده ، اطلاعات مربوط به افزایش سرمایه شرکتها و مهلت استفاده از حقتقدم در بورس و … است .
سرمایهگذار با توجه به اطلاعات کدال و بر اساس استراتژی معاملاتی خود (ديدگاه کوتاه مدت يا بلند مدت خود ) ادامه حضور با افزايش ، کاهش سرمايه يا خروج از شرکت يا هلدينگ ، تصمیم میگیرد .
سامانه الکترونیکی کدال داخلی صندوق ذخيره فرهنگيان یک پایگاه اطلاعاتی جامع ناشران موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان ، هلدینگها و شرکتهای تابعه است که منطبق بر استانداردها ویژگیها و اصول یکسان جهانی تعریف شده است . استفاده از ساختارهای درختی جهت ایجاد انعطاف در ذخیره سازی داده ها از امکانات کلی این پروژه است .
عملیاتی شدن این سامانه گامی مهم و بزرگ در راستای شفافیت و سرعت به اشتراک گذاری اطلاعات است و نظارت و کنترل جامع تر را در پي دارد .
نجف پور گفت : وعده داديم اطلاعات مالي بنگاه را مبتني بر الزامات حاکميتي ، قوانين تجارت ، شفاف به مرور زمان در اختيار ِ عزيزان فرهنگي قرار خواهيم داد .
تا دسترسي اعضا به اطلاعات صندوق ذخيره فراهم نگردد ، رانت داخلي در صندوق ذخيره فرهنگيان جاري و ساري مي باشد و اعضا هيچ اطلاعاتي براي تحليل ، جهت ادامه عضويت ( افزايش يا کاهش واريزي ماهانه ) يا خروج از صندوق در دسترس ندارند !
قسمت سوم :
پرسش کننده :
چه جالب !
به قرار شنيده ها ، در پايان يک سالگي حضور ِ مدير عامل وقت در صندوق (31 ارديبهشت 1402 ) ، عليرغم فشار هاي جانبي به ايشان براي متوقف کردن تخصيص حقوق مالکانه ، نجف پور عقب نشيني نکرد !
پاسخ دهنده :
اينجانب بر اساس شنيده ها نمي توانم در مورد فشار جانبي به مدير عامل ، نظر بدهم ولي بر اساس اخبار موثق فرهنگيان عزيز ِ حاضر در جلسه 31 ارديبهشت 1402 ( روز رونمايي تخصيص حقوق مالکانه ) اراده مصمم نجف پور در اجراي اين مطالبه 12 ساله اعضا مشخص و بارز بود .
قابل ذکر است عصر همان صبح ِ دوم بهمن 1402 که نجف پور برکنار شد ؛ برخي از کنشگران مدني فعال در حوزه صندوق با ايشان قرار ديدار داشتند . خبر تغيير ِ ناگهاني ايشان ، اين کنشگران که خود را براي حضور در جلسه بعد از ظهر ِ همان روز آماده مي کردند را بسيار متعجب کرد !
پرسش کننده :
سايت رخداد اقتصادي در ششم بهمن 1402 ، به چه نکات ديگري اشاره کرده است ؟
پاسخ دهنده :
سايت رخداد اقتصادي در ششم بهمن 1402 بعد از برکناري نجف پور نوشت :
پرسش کننده :
آيا اعضا محترم صندوق به اطلاعات کدال داخلي دسترسي دارند ؟
پاسخ دهنده :
خير . متاسفانه مطالبات اعضا در سايه کنشگري فعال به تدريج و به صورت قطره چکاني محقق شده و مي شود .
در بهمن 1400 همه چيز براي ورود هلدينگ پترو فرهنگ ( حدود 50 درصد سرمايه هاي صندوق ذخيره فرهنگيان ) به فرا بورس آماده بود ولي به دليل عدم يقين وزير محترم ( عليرغم پذيرش کارشناسان منتصب خود ِ وزير ) اين مهم انجام نشد .
در 31 ارديبهشت 1402 هم ، توسط سرپرست محترم آموزش و پرورش مراسم رونمايي ابتر ماند . در اثر فشار مطالبه گران و کنشگران مدني فعال در حوزه صندوق ذخيره فرهنگيان سرانجام با حضور مبتکرانه برخي از فعالان کنشگر در دفتر کميته عالي ارزش مالکانه ، اجازه انتشار گواهي موفقت سهام سهند صادر شد .
تا زماني که اين سهام قابليت نقد شوندگي نداشته باشند ، اميدها با يقين فاصله زيادي دارند.
پرسش کننده :
پاسخ شما هيچ ربطي به پرسش اينجانب ندارد . آيا اعضا محترم صندوق به اطلاعات کدال داخلي دسترسي دارند ؟
پاسخ دهنده :
همان طور که در بالا اشاره نمودم کسب هر موفقيت بسيار کوچک و ناچيز در صندوق در سايه تلاش خستگي ناپذير کنشگران مدني فعال در حوزه صندوق ذخيره حاصل شده است .
به قرار شنيده ها ؛ بيش از 26 هفته قبل از زمان نگارش اين سطور ، درخواست دسترسي فرهنگيان عضو به سيستم کدال داخلي به صندوق داده شده است و پاسخ چنين بوده است :
براي تعيين سطح دسترسي به اطلاعات ِ کدال نياز به مصوبه هيات مديره مي باشد .
بعد از گذشت بيش از 26 هفته از اين درخواست به حق و قانوني اعضا ؛ دسترسي اعضا به اطلاعات کدال داخلي فراهم نشده است ؛ به عبارت ديگر کدال داخلي هم تاکنون ابتر مانده است .
پرسش کننده :
نظر ِ تيم جديد در اجراي کدال داخلي چه مي باشد ؟
پاسخ دهنده ( 5 ) :
محسن احمدي ، 15 بهمن 1402 در روزنامه دنياي اقتصاد گفت :
یکی از انتظارات جامعه فرهنگیان، دولت و وزارت آموزش و پرورش از این صندوق را افزایش کنترلهای داخلی و نظارت هوشمند و مستمر بر فعالیتهای مالی و بازرگانی شرکتهای تابعه برشمرد.
وی یادآور شد: کسانی که با سلامت ، پاک دستی و مسوولیت پذیری ماموریتهای اصلی محوله را به انجام میرسانند مشکلی برای ادامه فعالیت در صندوق نخواهند داشت ، اما انتصابهای سفارشی و غیرتخصصی پذیرفته نیست و مدیران شایسته ، متخصص و باانگیزه جایگزین خواهند شد.
پرسش کننده :
محسن احمدي که انتظارات جامعه فرهنگيان را در کنار دولت و وزارت آموزش و پرورش قرار مي دهد نگران کننده است . در ضمن اشاره ايشان به کساني که باسلامت ، پاک دستي و مسئوليت پذيري مأموريت هاي محوله را انجام مي دهند نگران کننده تر است !
پاسخ دهنده :
درخواست دولت و وزارت آموزش و پرورش در افزايش کتنرل هاي داخلي و نظارت هوشمند و مستمر بر فعاليت هاي مالي و بارزگاني شرکت هاي تابعه صندوق ذخيره به تنهايي جاي هيچ نگراني ندارد ولي بعد از دو سال عدم اجراي انتخاب 6 نفر هيات امناي صندوق که صداي رکن بازرسان هم درآمده است و با گذشت بيش از 26 هفته از يک درخواست عادي که حق مسلم اعضا مي باشد (درخواست دسترسي اعضا به کدال داخلي ) هنوز دسترسي اعضا به کدال داخلي امکان پذير نشده است .
و زمانی که از پاک دستي و سلامت افراد سخن به ميان مي آيد ... نگراني اعضا و کنشگران مدني فعال در حوزه صندوق ذخيره فرهنگيان را صد چندان افزايش داده است .
تجربه جهاني و داخلي گواهي مي دهد که دسترسي صاحبان اصلي سرمايه ( سهامداران ) به کدال ، اجراي قانون سوت زنان ، اجراي اساسنامه قانوني 1400 ( حاکميت شرکتي با نوآوري باز به همراه اجراي آئين نامه هاي مديريت سود ِ پيشنهاد شده از سوي سازمان بورس ) ، ورود هلدينگ ها و شرکت ها در بورس يا فرابورس ، فعاليت شفاف ِ کميته هاي تخصصي سرمايه گذاري ، انتصابات ، ريسک ، حسابرسي داخلي ، تطبيق مقررات ، کميته عالي ارزش مالکانه و تصويب آئين نامه هاي مربوطه و ... تنها شرط لازم و کافي براي پيش گيري از فساد و رانت خواري مي باشد .
پرسش کننده :
مدير عامل جديد چه نگاهي جهت مبارزه با فساد دارد ؟
پاسخ دهنده ( 5 ) :
دکتر محسن احمدي با تاکید بر اصل شفافیت و ضرورت نظارت و مبارزه همهجانبه با فساد گفت :
در ادوار گذشته هر زمان و هرجا که ابهام، عدم شفافیت و تاریکی بر روند فعالیتهای این موسسه سایه افکنده بود ، آسیبهای جبرانناپذیری بر پیکره این صندوق وارد ساخته و نهایتا علاوه بر خسارات مالی، وجهه و اعتبار صندوق را نیز خدشهدار کرده است ؛ از این رو مسوولیت داریم با افزایش شفافیت و سلامت در جهت احیای برند این موسسه تلاش مضاعف کنیم .
پرسش کننده :
محسن احمدی همزمان با هفته معلم از آغاز به کار سامانه نظارت و شفافیت اطلاعات و اسناد (پنجره) در صندوق ذخیره فرهنگیان ، خبر داد . آيا صاحبان اصلي سرمايه هم به اطلاعات کدال دسترسي خواهند داشت ؟
پاسخ دهنده ( 6 ) :
وی در پایان تصریح کرد: این سامانهها که در مجموع سیستم نظارتی و شفافیت صندوق ذخیره فرهنگیان را تشکیل میدهند، ابزار بسیار مهمی در اختیار کلیه ذی نفعان به ویژه فرهنگیان عزیز خواهد بود تا از این طریق بر داراییها و سرمایهگذاری این مجموعه عظیم اقتصادی نظارت و کنترل دقیق داشته باشند.
مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان در خصوص چگونگی دسترسی به سامانه هوشمند پنجره خاطر نشان کرد: بعد از تکمیل مرحله ورود داده ها و اطلاعات به این سیستم و طی یک زمان بندی مشخص به تدریج همه ذینفعان به اطلاعات سامانه پنجره دسترسی خواهند داشت.
پرسش کننده :
آيا کدال در لغت به معني " پنجره " است ؟
پاسخ دهنده :
کدال مخفف عبارت انگلیسي Comprehensive Database Of All Listed Companies بوده که به معنای سامانه یا پایگاه اطلاعات جامع شرکتهای پذیرفته شده در بورس است.
پرسش کننده :
پس مديريت جديد با انتخاب نام "پنچره " تلاش مي کند تا کار انجام شده از قبل را به نام ِ خود نمايد ؟
پاسخ دهنده :
شايد احمدي با الهام از پنجره کدال پلاس ، نام پنجره را براي کدال داخلي صندوق انتخاب کرده است . مهم اسم نيست . مهم شفافيت ( دسترسي صاحبان اصلي سرمايه به اطلاعات جامع ) مي باشد .
پرسش کننده :
آيا گفتار درماني مسئولين در رسانه هاي رسمي تاکنون چاره ساز بوده است ؟
پاسخ دهنده :
اعضا و کنشگران مدني فعال در حوزه صندوق ذخيره فرهنگيان عملکرد مسئولين را رصد مي کنند و گفت و گوي رسانه اي آنان تا قبل از عملياتي شدن وعده ها را تبليغات رسانه اي تلقي مي کنند و خواهان اتمام هرچه سريع تر راه آغاز شده و بدون بازگشت تخصيص حقوق مالکانه هستند .
يک ميليون و ششصد هزار عضو صندوق ، هيچ تعللي يا بهانه اي از مسئولين در ابتر ماندن تخصيص حقوق مالکانه را نمي پذيرند .
اعضا هيچ گاه عدم ورود ِ هلدينگ پترو فرهنگ به فرا بورس را در بهمن 1400 ، ابتر ماندن تخصيص حقوق مالکانه در 31 ارديبهشت 1402 يا ... را فراموش نکرده و نمي کنند .
برخي از فعالان مدني بر دفاع از ماهيت خصوصي صندوق ، تدوين آیين نامه انتخابات و اجراي انتخابات ، پاي بندي به اساسنامه 1400 تاکيد دارند و دسترسي اعضا به کدال داخلي را يک مطالبه عاجل و معمولی خود تلقي مي کنند .
اميد است در سايه پيگيري کنش گران مدني و حمايت اعضا از آنان و هوشمندي مسئولين تا سالروز رونمايي تخصيص حقوق مالکانه 31 ارديبهشت 1403 ، عاجل ترين مطالبه اعضا محقق شود و امکان دسترسي اعضا به کدال داخلي فراهم گردد تا هريک از اعضاي کنوني صندوق بر اساس اطلاعات کدال داخلي و استراتژي سرمايه گذاري خود بتوانند آگاهانه در مورد حضور ( افزايش يا کاهش واريزي ماهانه ) يا خروج خود از صندوق ، تصميم گيري آگاهانه داشته باشند و در تداوم کنشگري مدني شاهد تحقق مطالبات ذيل باشيم:
پايان گفت و گو
منابع :
1- باشگاه بلاگ
2- ویکی پدیا
3- دوم مرداد 1402 مدير عامل شرکت پژوهش اعلام کرد : اهتمام صندوق ذخیره برای ورود به عرصه زبدگان دیجیتال
5- روزنامه دنياي اقتصاد 15 بهمن 1402، اولویتهای صندوق ذخیره فرهنگیان
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
دوشنبه 24 اردیبهشت خانه اندیشمندان علوم انسانی میزبان جمعی از فرهنگیان با عنوان « اهالی تعلیم و تربیت » بود .
مناسبت این نشست ، بزرگداشت « مقام معلم » بود .
نشستی که بیش از سه ساعت طول کشید اما بسیاری تا پایان و حتی وقت های اضافه ماندند تا در پایان به نقالی دختر دانش آموزی گوش فرا دهند که متنی بلند بالا از « مهدی اخوان ثالت » را برای آنان و با شور و حرارت خواند .
در این نشست از وزرای پیشین و نیز وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم دعوت به عمل آمده بود اما تنها سه تن یعنی علی اصغر فانی ، محمدبطحایی و محسن حاجی میرزایی به بیان خاطرات خود پرداخته و در پایان در میزگردی شرکت کردند .
همان گونه که انتظار می رفت ، رضامراد صحرایی در این نشست حضور نیافت تا تاییدی باشد بر این ادعا که این وزیر کم تجربه اما پر سر و صدا از حضور در نشست های غیر کنترل شده و مردمی واهمه دارد و ترجیح می دهد در جمع هایی حضور پیدا کند که مخاطبان و به ویژه اهالی رسانه حرفه ای او را مورد نقد و چالش جدی قرار ندهند . متاسفانه مملکت پر شده از دکتر و مهندس هایی که بزرگ ترین هنرشان فقیر کردن این مردم بوده است .
اما این نشست میهمان دیگری داشت که از فاصله ی بسیار دوری به این جا آمده بود تا به بیان خاطره و یا بهتر است بگوئیم به « ذکر مصائب حرفه ی معلمی » بپردازد .
او کسی نبود جز « ثریا مطهرنیا » آموزگار سخت کوش بیجاری که عملکرد خدمت بی ادعا و صادقانه در روستاهای محروم کردستان را در کارنامه ی خود دارد .
زمانی که مطهرنیا به بالای سن رفت تا از خاطرات خود بگوید شاید در آن جمع کم تر کسی او را می شناخت اما طرز سخن گفتن و محتوای کلمات موجب شد تا برخی حاضران در نشست از شنیدن این همه درد و رنجی که بر این معلم رفته منقلب شوند و بگریند .
مطهرنیا سخن خود را با انتقاد از نحوه ی معرفی خود آغاز کرد در جایی که او را با عنوان « دکتر » مورد خطاب قرار داده و به مخاطبان معرفی کرد .
مطهرنیا گفت :
« آقای دکتر صادقی زحمت کشیده بودند دعوت نامه ای را که برای من فرستاده بودند با عنوان « دکتر » مرا خطاب کرده بودند . الان هم مجری این را تکرار کرد .
می خواهم این را اصلاح کنم .
خیلی جاها به من می گویند : دکتر . ولی نه . من بابت این که دخترم می خواست حتما پزشکی تهران قبول شود و زمانی که من باید از رساله ام دفاع می کردم هنوز این اتفاق نیفتاده است و دکترایم را نگرفته ام .
من اذیت می شوم که به من می گویند : دکتر !
( تشویق حاضران )
متاسفانه مملکت پر شده از دکتر و مهندس هایی که بزرگ ترین هنرشان فقیر کردن این مردم بوده است .
« آموزگار برتر جهان » در بخشی از سخنان خود چنین گفت :
« برای خیلی ها سوال است که چرا مرا به عنوان یکی از نامزدهای معلم جهانی انتخاب کردند . هر چند در آینده ای نه چندان دور اسنادی را منتشر می کنم بابت این که چطور کار مرا سیاسی کردند .
تمدن ایران ما در دنیا به مادر تمدن ها معروف است . خیلی از آیین های اصیل ایرانی را که بررسی می کنیم بر پایه صلح ، نوع دوستی ، مهر و محبت و مهربانی بنا شده اند .
( تشویق حاضران )
این نوع دوستی و دگرخواهی که من به آن اشاره می کنم یک کلمه نو و ابداعی نیست . به نظرم ؛ یک نعمت الهی است که در وجود تمام انسان های دنیا قرار داده شده است .
مطهر نیا در حالی که با تاثر زیاد به ذکر یکی از خاطرات خود می پرداخت گفت :
من قلب بسیار رئوف و مهربانی دارم که با کوچک ترین چیزی به شدت ناراحت و اذیت می شوم . او داشت گریه می کرد و من هم داشتم گریه می کردم ...
من پشیمان هستم از این که معلم شدم . معلمی سخت ترین شغل دنیاست .
ده دوازده کشور خیلی خوب را در دنیا رفته ام . نظام آموزشی آن ها را از نزدیک دیده ام و هر موقع به ایران برگشتم واقعا گریه ام گرفته است . آنان پشت به مسئولشان بسته اند اما ما در پشت مان مردم را داریم .»
مشروح این سخنان و سایر بخش های این نشست در « صدای معلم » منتشر خواهد گردید .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
ارتباط بین آموزش و میزان خشونت و پرخاشگری افراد جامعه بسیار بیشتر است از آنچه معمولا تصور می شود. گزارش های مکرر از میزان بالای خشونت اجتماعی در جامعه ایران مخصوصا در سالهای اخیر نشانه بارزی از فقدان آموزش وپرورش صحیح و مؤثر برای جوانان و آحاد جامعه است. به علاوه، بسیاری از رذیلت های اجتماعی برخاسته از ذهن غیرمنطقی و تعلیم ندیده، نیازمند تحلیل روشمند هستند که تاکنون انجام نشده ولی مدتی تجربه زندگی در جامعه آنها را برای همگان آشکار می کند.
آموزش فقط انباشته شدن یک سری دانش در ذهن نیست بلکه مشتمل بر پروسه پرورش و توانمندسازی آنست. آموزش را می توان به آموزش فردی که نمونه بارز آن مطالعه کتاب های «مفید و مؤثر» است، آموزش در مدرسه و دانشگاه و نیز آموزش توسط خانواده و رسانه ها تقسیم کرد.
یکی از دلایل ناکارآمدی آموزش در جامعه ایران اینست که گمان می رود هر آموزشی در جهت و به نفع یک عقیده یا ایدئولوژی خاصی است. نمونه بارز این موضوع، تقسیم دانش به نوع غربی و اسلامی و این باور نادرست است که هر قسم گفتمان آموزشی و تربیتی محصول محافل آکادمیک در غرب برای رواج جهان بینی غربی است و در نتیجه مطرود هستند و به جای آن باید علوم اسلامی را در مدرسه، دانشگاه و جامعه اشاعه دهیم. به این موضوع باز خواهیم گشت.
هدف اصلی آموزش و پرورش، وراء فلان یا بهمان ایدئولوژی و نظام ارزشی است. پرورش ذهنِ پرسش گر، جست و جوگر، مبتکر، مستدلّ و منطقیاندیش از اهداف آموزش است و اینها در جهت تبلیغ هیچ ایدئولوژی غربی یا شرقی نیستند. باید توانایی بیطرفی در قضاوت و خودداری از افکار غریزی مانند تعصب، خودبزرگبینی و خودمحقپنداری را نیز به اهداف آموزش اضافه کرد.
زیرا ذهن انسانها بدواً در معرض بروز چنین تمایلات طبیعی هستند که اگر تعلیم داده نشود خود را در عمل و کردارشان نشان میدهد.
مسلم است که یکی از روشهای منطقیاندیشیدن ذهن و متعادل ساختن آن، مطالعه کتاب است. مطالعه صحیح یعنی کتابها را پرسشگرانه مطالعه کنیم، روند منطقی و استدلالی آن را دنبال کنیم و چندوچون آن را درون ذهنمان حلاجی کنیم. البته همواره باید کتابهای اصطلاحاً زرد و عوامفریب را از دایره مطالعه کتاب خارج کرد. خواندن مطالب سرگرمی و حوادث جراید، مطالعه به حساب نمیآید. آموزش و پرورش مسلط در ایران با آموزش تفکر نقاد و تعلیم قضاوت منصفانه و تعصبزدایی در ایجاد عقیده موافق نیست.
بسیاری از رفتارهای خشونتآمیز و پرخاشگر در جامعه ناشی از ناتوانی ذهن افراد مرتکب در منطقی اندیشیدن و قضاوت صحیح امور و خواستهها است. این ادعا یک استدلال نظری است ولی یک روش مرسوم برای اثبات آن تحلیل آماری است.
هر ساله، هم میزان مطالعه سرانه کشورها و هم میزان خشونت اجتماعی در کشورها به طور مستقل از هم، ارزیابی و منتشر میشود.
نتیجه همواره چنین است:
کشورهایی که مردمشان مطالعه کمتری دارند از میزان خشونت و پرخاشگری بالایی نیز در اجتماع برخوردارند. انسانی که ذهنش به هر دلیلی ناتوان از تفکر منطقی و قضاوت منصفانه است در تشخیص حق و حقوق در روابط و مناسبات اجتماعی نیز ناتوان است و همواره خود را محق میپندارد. ولی ذهنی که منطق و حق و حقوق را به درستی تشخیص میدهد قادر است تمایلات غریزهای و خواستههای ناحق خود را مهار کند و در فقدان چنین ذهنی رفتار وی همواره تحت فرمان تمایلات غریزی بوده و بسیار محتمل است رفتاری خشن و پرخاشگرانه نشان دهد.
مطالعه کتابهای مؤثر به شیوه درست، به عنوان آموزش فردی، ذهن انسانها را منصف و منطقی تربیت میکند و جامعه سالم نیازمند چنین انسانهایی است.
در جهت عکس این وضعیت، کابوس آموزش و پرورش عبارت است از مواجهه با اجتماع عوام، پرخاشگر و بزهکاری که کمترین اهمیتی به کتابخوانی، تأمل و تفکر و تحصیل نمیدهد.
در سطور قبل گفتیم تلقی ایدئولوژیک از آموزش، مانع کارکرد صحیح و کارآمد آموزش و پرورش در ایران شده است. این تلقی باعث شده آموزش در ایران به طور روزافزون جنبه ایدئولوژیک داشته باشد که میتوان به تغییر محتویات کتب درسی و استفاده از طلاب حوزوی در مدارس اشاره کرد. مدارسی که یکی از اهدافش تعلیم علوم و مهارتهای نوین جهانی است.
موضوع اینجا خلاصه نمیشود . آموزش ایدئولوژیک با آموختن پرسشگری، جست و جوگری و فارغ از تعصب در جهت خلاف یکدیگرند. در آموزش ایدئولوژیک به اذهان، پذیرش دربست باورها و عقاید القاء میشود. این قسم آموزش چه در خانواده و چه در مراکز آموزشی، عقاید و باورهای افراد را به صورت متعصبانه و غیرقابل گفت و گو شکل میدهد. آموزش با هدف ابتکارِ اندیشه و جست و جوگری با ایدئولوژی منافات دارد زیرا ممکن است ذهن را به باوری هدایت کند که با آنچه قرار بود بطور مسلم بپذیرد متفاوت باشد. در نتیجه، هیچ موقع هیچ آموزش ایدئولوژیکی، چنین ریسک بزرگی را مرتکب نمیشود.
از دیدگاه ایدئولوژی، آموزش و پرورش مستقل نداریم و موازین ایدئولوژیک هر آنچه لازم است را در چنته دارد و تعلیم نیز میدهد.
آموزش و پرورش مسلط در ایران با آموزش تفکر نقاد و تعلیم قضاوت منصفانه و تعصبزدایی در ایجاد عقیده موافق نیست.
نگارنده این سطور، طرد تعلیم تفکر نقاد را در مراکز آموزشی شخصاً تجربه کرده است.
یکی دیگر از موانعِ پس زدن آموزش و پرورش در جامعه ایران عبارت است از فرهنگی که اهداف زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی را در دمغنیمتی، مصرفگرایی و رفاه هرچه بیشتر، تجملپرستی، معیارهای سبک زندگی سلبریتیزه مانند جلوهگری، وقف زندگی برای سود بیشتر و در اسرع زمان و از این قبیل موارد است. و اگر این فانوسکها هم خاموش شوند جامعه در ورطه تعصب، خشونت و عوامیت سقوط آزاد خواهد کرد.
متأسفانه بخش بزرگی از جامعه ما در این فرهنگ منحط غوطهور است. این فرهنگ با مطالعه و هرگونه تربیت ذهن و رفتار، بیگانه است و انگیزه و فرصتی برای مطالعه و اندیشیدن ندارد، بالعکس، به دلیل بیتوجهی به پرورش و مهار ذهن، با تمایلات ذهنی و کردار غریزهای مأنوس است. جماعتی که در این فرهنگ غوطهورند مشتمل بر بخش بزرگی از اصطلاحاً طبقه متوسط پیشین است.
طبقات متوسط معمولاً در جوامع، پیشرو و آواگاردِ تحول و تجدد خواهی به شمار میروند ولی طبقه متوسط فعلی در ایران مانع بزرگی سر راه تحولات جامعه به سمت مدرنیزه شدن آنست.
ممکن است گفته شود این فرهنگ از طبقه متوسط، خود معلول عواملی مانند شرایط اقتصادی بوده و در نتیجه معذور است. پاسخ من اینست که این طبقه متوسط به اندازه کافی امنیت معیشتی و شغلی و نیز قدرت انتخاب سبک و معیارهای زندگی دارند که نقشی علتگونه، عامل و تعیینکننده در جامعه ایفا کنند و نخست باید خود را از اسارت در فرهنگ چشمهمچشمی و اصالت زندگی مادّی و تجملی دور و رها نگه دارند. به عنوان مثال، فرهنگی که نسل اصطلاحاً دهه هشتادیها از خود بُروز میدهد منطبق بر فرهنگ سلبریتیزه، غیروابسته، ضداقتدارگرا و طالب کسب سود با حداقل تلاش و زمان است. اگرچه منابع خبری و پایگاههای دانش برای این نسل هم متکثر و هم سهلالوصول است ولی این نسل قرابت کمی با تأمل و مطالعه دارد زیرا این اَفعال نیازمند وقت، درنگ و حوصله فراوانی است. به علاوه، آنها تخمین میزنند که ضرر و زیان فرهنگ مطالعه، بیشتر از منفعتش است.
القصه، علیرغم نیاز فراوان جامعه فعلی ایران به آموزش و پرورش صحیح و کارآمد و تأکید دائمی بر اهمیت آن، کشور هرچه بیشتر از اصول و فضیلتهای آن دور میشود و تنها فانوسک باقیمانده در جهتِ این آرمان والا، تلاشهای فردی افراد مصمم و باانگیزه است و شاید هم برخی رسانهها و تشکلات مردمنهاد با دغدغههای رشد اندیشه و بهبودی در جامعه.
و اگر این فانوسکها هم خاموش شوند جامعه در ورطه تعصب، خشونت و عوامیت سقوط آزاد خواهد کرد.
( کانال نویسنده )
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
در جلسه شورای عالی اجتماعی کشور که با هدف کاهش آسیبهای اجتماعی با حضور وزیر آموزش و پرورش و معاون پرورشی این وزارتخانه برگزار شد، رضا مراد صحرایی با بیان اینکه حضور معاونت پرورشی در این جلسه اولین لبیک به سخنان رهبر در هفته معلم بود گفت: برای مقابله با آسیب اجتماعی طرح نماد را در دستور کار داریم؛ «نماد» نظام مراقبت آسیبهای اجتماعی دانش آموزان است که از این طریق مبادی آسیبهای اجتماعی از مدرسه بسته میشود که راه درست این است.
وی با بیان اینکه سند نظام جامع راهنمایی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش میگوید: به ازای هر ۱۲ دانش آموز یک ساعت مشاوره در مدارس تصویب شده است افزود: این آیین نامه را به سمت اجرا بردیم و باعث شد تعداد مراکز مشاوره آموزش و پرورش از 32 مرکز استانی به ۷۰۰ مرکز منطقه ای افزایش یابد . ( ایسنا )
در تیتر این خبر چنین آمده است :
« اختصاص یک ساعت مشاوره در مدارس به ازای هر ۱۲ دانشآموز »
کسی که این عنوان را می بیند ابتدا تصور می کند که برای مدارس و بر حسب فرمول بالا ، « مشاور » تعریف شده است در حالی که اصلا چنین نیست .
در دبستان های عادی دولتی خبری از حضور مشاور نیست در حالی که این دوره پایه است و لازم است که یک مشاور متخصص و به صورت تمام وقت در مدرسه حضور داشته باشد .
در دوره اول متوسطه نیز مشاوران بیشتر با هدف تشکیل و تکمیل پرونده های هدایت تحصیلی در مدارس حضور دارند .
در دوره دوم متوسطه نیز مانند دوره ابتدایی خبری از حضور مشاور در مدرسه نیست .
وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم در حالی و با آب و تاب از جهش تعداد مراکز مشاوره آموزش و پرورش سخن می گوید که ویزیت در این گونه مراکز رایگان نیست و فقط به مدارس تخفیف داده می شود ضمن آن که مراکزی شبیه این وجود دارند که کیفیت خدمات ارائه شده در آن ها ممکن است بهتر هم باشد .
باقرزاده معاون پیشین پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در 7 آبان 1401 با اشاره به وجود ۱۳ هزار مشاور در آموزش و پرورش گفته بود که در حال حاضر ۳۰ هزار مشاور در مراکز مشاوره آموزش و پرورش کم داریم .
با وجود نیاز مبرم و حیاتی مدارس به حضور یک مشاور متخصص ، باتجریه و تمام وقت در مدارس عادی دولتی اما در این مدت دغدغه ی مسئولان آموزش و پرورش به افزایش مربیان پرورشی و یا حضور روحانیون در مدارس معطوف شده است .
در مدارس عادی دولتی به علت فقدان حضور مشاور با ویژگی های فوق ، فرآیند تربیت و حل مشکلات رفتاری دانش آموزان به حاشیه رفته و کیفیت آموزش در چنین مدارسی را تحت الشعاع خود قرار داده است .
احمد صافی، مشاور وزیر آموزشوپرورش در نشست تخصصی «تبیین جایگاه مشاوره مدرسه در سند تحول بنیادین» که 5 آبان 1397 با حضور نمایندگان وزارت آموزش و پرورش و شورای عالی آموزش و پرورش در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد چنین می گوید : ( این جا )
ابتدا یک مقدار از وضع موجود میگویم برای اینکه دریابیم چگونه به موضوع نگاه کنیم، تعلیمات مشاوره وزارت آموزش و پرورش در مدارس از 1337 تاکنون در مدارس، خیلی فراز و نشیب داشته است.
اکنون در وزارت آموزش و پرورش، 750 منطقه آموزشی وجود دارد که در این 750 منطقه 724 هسته مشاوره وجود دارد، پیام این مسئله این است که اگر در مدرسه دانشآموزی دچار مشکل شود سیستم اصلاح در مدرسه وجود دارد، یعنی همه مناطق کشور دارای مرکز مشاوره است.
دومین مسئله اینکه 18 هزار مشاور اکنون در وزارت آموزش و پرورش حضور دارند که در سه سطح ابتدایی، بیشتر در دوره اول متوسطه و دوره دوم کار میکنند در مدارس ابتدایی خاص مثل مدارس شاهد، مشاور دارند.
صافی با بیان اینکه در تهران 19 منطقه وجود دارد که 18 مرکز آن مشاوره دارد، اظهار کرد: درحالیکه در سال 1352 تمام مناطق تهران دارای مرکز مشاوره بود.
وی درباره استفاده از نیروهای غیر متخصص در حوزه مشاوره در آموزش و پرورش، گفت: در سالهای گذشته تلاش شده از افرادی که در رشته مشاوره تحصیلنکرده و تخصصی ندارند، استفاده نشود بنابراین بهندرت از این افراد استفاده میشود، سیاست موجب شده است که کسانی که تحصیلات مشاوره را دارند وارد این شغل شوند و اکنون وضعیت بهتر شده است.
مشاور وزیر آموزش و پرورش با اشاره به اینکه شرح وظیفه مشاوران شرح وظیفه مصوب سازمان مدیریت کشور است، اظهار کرد: این شغل اینگونه تعریف شده که در برخی پستهایی در واحد آموزشی و تحت نظارت مدیر واحد آموزشی انجام وظیفه امور مشاوره، آموزش مربوط به مشاوره، انجام راهنمایی و مشاوره راهنمایی، هدایت تحصیلی، بهداشت روان دانشآموزان، بررسی، مطالعه و تحقق در این امر و توزیع خدمات مشاوره را به ازای هر 12 دانشآموز در قالب یک ساعت مشاوره انجام دهند. ضمنآنکه به ازای هر 360 دانشآموز یک مشاور تمام وقت باید به مدرسه داده شود.
افرادی که در حوزه مشاوره تحصیلی، هدایت شغلی و هدایت سازشی فعالیت میکنند باید ملاحظات لازم را داشته باشند و علاوه بر این موظف هستند به ازای هر 24 ساعت کار در آموزش و پرورش، 10 ساعت آن را تدریس کند. البته محتوای درسی آن را مشخص کردند و در گذشته کتاب برنامهریزی درسی و شغلی بود ولی اکنون بیشتر پژوهش و تفکر است، بنابراین مشاوران هم تدریس میکنند و با دانشآموزان ارتباط دارند و همین اینکه مشاوره انجام میدهند.
سند تحول بنیادین نکته جالب دیگری دارد و مینویسد از خدمات راهنمایی مشاوره در تمام دورههای تحصیلی استفاده شود.
مشکل اصلی در آموزشوپرورش، ردیف استخدامی است
وی با بیان اینکه هیچکس درباره چگونگی ارائه خدمات مشاور به 7 میلیون و 500 هزار دانشآموز راهکاری ارائه نداده و سؤالی نپرسیده است، گفت: در سال 1371 طرحی به نام طرح نظام بیمه و مشاوره ارائه کردیم، آن زمان در این طرح به چگونگی ارائه خدمات در مدارس پرداختهایم و اکنون هم نظام جامع که روی آن بحث میشود در همان راستا است، بنابراین سؤال اولیه این است که به 7 میلیون و 500 هزار دانشآموز چگونه خدمات مشاورهای ارائه بدهیم؟
صافی با اشاره به اینکه بخش دوم سند بنیادین تحول به حوزه پیشدبستانی پرداخته است، گفت:
آیا در بهترین دوره تحول انسانی یعنی دوره کودکی خدمات مشاوره ارائه بدهیم یا ندهیم؟ جایگاه مشاوره در بخش پیشدبستانی در ایران که بهنظرم بحث بسیار جدی است، سوم دوره اول متوسطه است و سؤال این است که ضوابطی که اکنون به کار میرود صحیح است یا خیر؟ جوابی نیست و همه منتظر این جواب هستند. با وجود نیاز مبرم و حیاتی مدارس به حضور یک مشاور متخصص ، باتجریه و تمام وقت در مدارس عادی دولتی اما در این مدت دغدغه ی مسئولان آموزش و پرورش به افزایش مربیان پرورشی و یا حضور روحانیون در مدارس معطوف شده است .
آزمونها و آزمونهایی که به کار میروند اثربخش است یا خیر؟ آیا نظر والدین باید پنج امتیاز داشته باشد و چرا نظر دانشآموزان 10 امتیاز دارد؟ اینها را باید در دانشگاه، جلسات مختلف و در خود آموزش و پرورش بحث و راهکار جدید ارائه شود.
مشاور وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه مطلب بعدی مسئله ردیف استخدامی است، بیان کرد: دو نوع نگاه از قدیم در حوزه مشاوره وجود داشته، یک نگاه این است که بیشتر باید در زمینه راهنمایی تحصیلی کار کنیم و نگاه علمی میگوید باید همه دورهها تحت پوشش مشاوره قرار بگیرد. متخصصان درباره اهمیت مشاوره معتقدند، مشاوره همانند و همسطح تعلیم و تربیت بوده و یا تسهیلکننده فرآیند تعلیم و تربیت است بنابراین اگر بخواهیم تحولی در نظام و آموزش و پرورش صورت بگیرد باید از خدمات مشاوره در این امر استفاده شود.
به مدیر و معلم باید آگاهی لازم درباره جایگاه مشاوره در تعلیم و تربیت داده شود و مدیران و معلمان باید از اهمیت جایگاه مشاوره در امر تربیت آگاهی داشته باشند.
صافی به پیوستگی بین مدرسه و دانشگاه اشاره کرد و گفت: به نظرم بر اساس تحقیقی، وضع موجود و وضع مطلوب مشاوره این است برای اینکه بخواهید برای راهنمایی و مشاوره جهت کمک به دانشآموزان استفاده کنید، اول باید آموزش عالی را وارد کنید، نمیتوان فقط از سند آموزش و پرورش حرف زد و اصلاً نظام آموزش و پرورش یک سیستم است و سیستم آموزش عالی از ابتدایی پیوسته است، بنابراین جایگاه مشاوره در آموزش عالی مبهم است و در این سند نیست و در سند دیگری هم آن را ندیدهام، ضمنآنکه در سند وزارت آموزش عالی به تفصیل از راهنمایی مشاوره تحصیلی، حرفهای و سازشی سخن گفته باشد.
مشاور وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه مهمترین بحث همین است که چه کسی باید بگوید که وضعیت شغلی جامعه باید به چه شکلی باشد تا امکان هدایت تحصیلی وجود داشته باشد، گفت: در نهایت این شورا و ترکیب آن باید شامل مدیران و معاونان ذیربط راهنمایی مشاوره در وزارت آموزش و پرورش باشد، یعنی ترکیب این سه گروه است که اتفاقاً با وزیر هم در میان گذاشته شد تا چنین ترکیبی را به وجود بیاورد و از دانشگاهها و متخصصان استفاده بهینه شود.
نهایتاً در یک بررسی قوتها و ضعفهای مشاوره بررسی شده است، مهمترین مشکل این است که ردیف استخدامی به آن اختصاص نمییابد که باید نیرو کم شود، من با هر وزیری که وارد آموزش و پرورش شد و با وی جلسه داشتم، گفت به من مأموریت دادند که تعداد مشاوران را در مدارس کم کنم !
اولین مشکل مسئله ردیف استخدامی است که امسال کمترین ردیف استخدامی حتی برای اول متوسطه را دارد، فریاد آموزش و پرورش همین است که اگر بخواهم سند تحول بنیادین را پیاده کنم نیازمند نیرو هستم، دومین مسئله ابزار علمی است که دانشگاه میتواند کمک کند، سومین مسئله خدمات اطلاعاتی در نظام خدمات مشاوره کشور است و نکته آخر باید مراکز مشاوره را بهصورت علمی گسترش دهیم تا به دانش آموزان کمک کنند » .
اکنون پرسش این است که پس از گذشت 6 سال از بیان این مشکلات ؛ چه گامی به جلو برداشته شده است ؟
پرسش و دغدغه بنیادین « صدای معلم » آن است که آیا مطابق قانون به ازای هر 360 دانشآموز یک مشاور تمام وقت به مدرسه داده شده است ؟
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
« هرگز بدون تفکر از بزرگان علمی، سیاسی و مذهبی پیروی نکنید.
همچنین بدون تفکر از سنت و قراردادهای اجتماعی پیروی نکنید.
برای خودتان بهطور مستقل فکر کنید.
به شواهد موجود نگاه کنید و سعی کنید دیدگاهها و رفتارتان را بر پایهٔ اینکه مسائل واقعاً چگونه هستند، بگذارید » .
"جان لاک"
***
آقای شکوهی . ناظم دوران راهنمایی .
آمده تا هنرمند یا فیلم سازی را ببیند که زمانی شاگرد مدرسه بوده است .
این فیلم ساز از تنبیه های دوران کودکی خود به شدت گله مند است اما سعی می کند در ابتدا و در لفافه و تعارف که عادت بسیاری از ایرانی است پنهان کند اما در نهایت این عقده چندین ساله سر باز می کند .
فیلم ساز :
... آقای شکوهی عجب روزی هم شما آمدید .
آقا وسیله دارید ؟
ناظم : نه ... یه جوری می رم .
فیلم ساز : یه جوری چیه ؟ من خودم می رسونم . بریم نهار را بخوریم .
فیلم ساز :
ابدا ! من با راننده خودم می رسونمتون .
خیلی خوشحالم کردید . بعد این همه سال .
خب ... آقای شکوهی . دورانی بود . یادش به خیر .
ناظم : چقدر هم آقا ، زود گذشت .
فیلم ساز :
الان اگر برگردیم به اون دوران . بازم بچه مردم را می زنید ؟
ناظم : من اون موقع هم با « تنبیه بدنی » مخالف بودم . قربان . این وضعیت و شاید به مراتب بدتر از آن در مکان های عمومی ساری و جاری است اما رگ غیرت کسی بالا نمی زند .
فیلم ساز :
مخالف !
من خودم نصف کتکام را از شما خوردم !
ناظم :
از من !
امکان ندارد !
محاله .
فیلم ساز :
شما نبودی می گفتی که این قدر ( منو نگاه کن ) . این قدر می زنمت تو کف دستت با خط کش که تا سه روز نتونی با قاشق غذا بخوری !
ناظم : اشتباه می کنی . من خدمت شما عرض کردم . من اون موقع هم با تنبیه بدنی مخالف بودم .
اصلا من یادم نمی یاد تا حالا کسی را زده باشم !
فیلم ساز :
الان همین یادم نمی یاد کسی رو زده باشم محترمانه یه غلط کردمه ؟ نه !
ناظم :
ببین ...
فیلم ساز :
نمی شه این طوری آقای شکوهی . آدم تو زندگیش هر گوهی دلش می خواد بخوره بعد چند ساله بعد بزنه زیر همه چیز . هیچی هم گردن نگیره !
نه نمیشه !
چطوره من به جای اون همه کتکی که زدی به بچه های مردم ؛ من یه دونه بزنم توی صورتت یه جوری که از این شیشه پرت بشی بیرون !
ناظم :
آخه من پیرمرد زدن دارم ؟
فیلم ساز :
اوخ !
اون بچه های ده دوازده ساله معصوم زدن داشتند ؟ ابتدا انکار مساله . سپس عذرخواهی نکردن بابت اشتباهات صورت گرفته و سماجت در انجام آن و دست آخر وقتی دستش رو می شود و کم می آورد سعی می کند با تحریک احساسات ، ترحم دیگران را برانگیزد .
داود ... همین جا نگه دار !
( این جا آقا ! )
آره . همین جا .
( این جا . چشم )
برو پایین !
( آقا ! هوا سرده . این پیرمرد وسط اتوبان زا به را می شه ! )
تو راننده منی یا راننده این پیرمرد ؟
( ببخشید )
در این چند روز واکنش های مختلف و بعضا متفاوتی نسبت به حرف های رد و بدل شده در این فیلم در میان جامعه و البته میان فرهنگیان مطرح شد .
قاطبه ی معلمان این فیلم را توهین به آنان دانسته و آن را محکوم کردند .
در این مدت واکنشی از سوی آقای معادی نسبت به این واکنش ها ندیدم و یا مشاهده نکردم .
فقط عکسی دو نفره از ایشان منتشر شد .
ایراد و یا انتقاد اصلی معلمان به استفاده از کلمات و یا به عبارات به کار برده شده در دیالوگ فیلم است و این در حالی است که در برخی مدارس و در حال حاضر این گونه فحش ها به راحتی در کلاس و حتی در صف مدرسه توسط سکانداران آموزش و تربیت خطاب به دانش آموزان بیان می شوند اما چگونه است وقتی این واقعیات پنهان در مدرسه علنی می شوند ؛ بسیاری آشفته شده و آن را موجب جریحه دار شدن احساسات عمومی می دانند ؟
این وضعیت و شاید به مراتب بدتر از آن در مکان های عمومی ساری و جاری است اما رگ غیرت کسی بالا نمی زند .
تاکید زیاد وزارت آموزش و پرورش و مسئولان در موضوع « تنبیه بدنی » و البته ترس معلمان از عواقب قانونی آن موجب شده تا تنبیه فیزیکی به تنبیه سفید و یا نرم تغییر نماید .
نکته قابل تامل در این سکانس انکار مساله و یا اصل موضوع توسط ناظم سابق مدرسه است .
این حرف ها بارها توسط ناظم سابق مدرسه تکرار می شوند بی آن که اصل مساله توسط این ناظم پذیرفته شود و همین موجب خشم فیلم ساز می شود .
آیا منکر شدن موضوع و یا پاک کردن مساله موجب تعامل و همدلی خواهد شد ؟
ناظم مدرسه می توانست ضمن پذیرش کلیت قضیه ، دلایل خود را برای این ارتکاب به چنین اعمالی و « صادقانه » بیان می کرد و برای این که نشان دهد واقعا متصف به صفت « فرهنگی » بودن است از فیلم ساز کنونی و دانش آموز سابق « عذرخواهی » می کرد .
اما چرا این کار را نکرد ؟
واقعیت این است که آن برخورد ناظم پیشین مدرسه ، رویه غالب اکثریت ما ایرانی هاست .
ابتدا انکار مساله . سپس عذرخواهی نکردن بابت اشتباهات صورت گرفته و سماجت در انجام آن و دست آخر وقتی دستش رو می شود و کم می آورد سعی می کند با تحریک احساسات ، ترحم دیگران را برانگیزد .
آری .
اگر از من پرسش شود ؛
سخت ترین و شاق ترین کار برای ایرانی ها چیست ؟
بدون تردید ، چرخه معیوب و خانه خراب کن تاریخی بالا را تکرار خواهم کرد که ترجیع بند همیشگی آن ، عذرخواهی نکردن است .
و بی شک این روحیه و این رفتارها درطول تاریخ در « ژن ایرانی ها » حک و ضبط شده و به این زودی ها و به این راحتی ها هم اصلاح نمی شود به ویژه آن که نه اراده ای برای « تغییر» دیده می شود و نه خانواده ایرانی و مدرسه ایرانی ظرفیت و پتانسیلی برای اصلاح این وضعیت بیمار و نژند دارند .
این وضعیت در سطوح مختلف در حال تکرار و بازتولید است و فقط نقش ها دائما عوض می شوند .
گروه اخبار/
گردهمایی اهالی تعلیم و تربیت دوشنبه 24 اردیبهشت 1403 ساعت 17 در سالن فردوسی واقع در تهران - خانه ی اندیشمندان علوم انسانی برگزار می گردد .
ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
پایان پیام/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۴۰۳ اولین جلسه ستاد مردمی حفاظت از تالاب صالحیه به پیشنهاد « جمعیت همیار کرج » و با همکاری اداره کل حفاظت از محیط زیست استان البرز در سالن همایش این اداره برگزار گردید.
دستگاه هایی که هستند و نیستند !
در این جلسه سه ساعته که با حضور نمایندگان سمنها و تشکلهای مردمنهاد و همچنین حامیان پروپا قرص جمعیت همیارکرج برگزار گردید درگی (مدیر کل محیط زیست استان البرز) رضا قاسمپور (معاون محیط زیست) و همچنین محسن کشاورز (دبیر انجمن همیار کرج) پشت تریبون قرار گرفته و در سخنان مبسوطی در خصوص موقعیت، اهمیت و ضرورت احیای تالاب صالحیه سخن گفته و ضمن بیان اقدامات انجام شده در خصوص قصورات دستگاههای مختلف شفافسازی نمودند.
چالشهای تالاب صالحیه
درگی با اشاره به اهمیت و ابعاد منطقهای، ملی و بینالمللی تالاب صالحیه نظرآباد کرج افزود: سه مسئله « زهکشی، چرای دام و عدم تامین آب لازم برای تالاب » چالشهای اصلی تالاب صالحیه هستند با اینکه ضرورت احیای تالاب مورد تاکید تمام مسئولین از رئیس جمهور تا استاندار البرز میباشد ولی در مرحله عمل حلقههای مفقود و گرههای کوری وجود دارد که حل و فصل آنها عزمی ملی و پیگیریهای مردمی را میطلبد لذا این نشست جهت پایکار آوردن تشکلهای مردم نهاد محیط زیستی و رسیدن به درک مشترک از مسائل با همکاری جمعیت همیارکرج تشکیل شده است.
قزوین حقآبه تالاب را نمیدهد
مدیرکل محیط زیست با اشاره به مشخص شدن وظایف دستگاهها در شورای برنامهریزی استانی افزود: با این وجود در ۱۵ ماه گذشته اکثر دستگاهای درگیر با موضوع تالاب به جز شعار درمانی کار خاصی در مرحله عمل صورت ندادهاند و بعضا حتی گزارشکاری هم به ستاد ملی احیا ارسال نشده است.
وی با اشاره به عدم همکاری مسئولین استان قزوین در پرداخت حقآبه تالاب صالحیه گفت: برای زهکشی تالاب سازمان ملل ۱۲۰ هزار یورو بودجه اختصاص داده است و تابستان امسال زهکشی آغاز خواهد شد.
راهاندازی مرکز سیپای تالاب صالحیه
درگی ضمن اشاره به ۱۲۰ گونه پرنده شناسایی شده در تالاب صالحیه افزود: خوشبختانه البرز در بحث صنایع سبز دومین استان کشور است. به پاس قدردانی از زحمات این صنایع در حفاظت از محیط زیست و رعایت مسائل زیست محیطی لازم است از این صنایع تقدیر و تجلیل گردد.
لازم است مرکز تخصصی پیگیری مطالبات مردمی در حوزه فرهنگ سازی، مطالبهگری، آموزش کشاورزان و دامداران منطقه در مرکز سیپای تالاب صالحیه برنامهریزی، تجمیع و اجرایی گردد.
ریزگردها محصول بیبرنامهگیهاست
رضا قاسمپور معاون محیط زیست نیز با تشریح مسائل و مصائب تالاب صالحیه افزود: مطالعات هوش مصنوعی نشان میدهد که ۴۰ درصد عرصههای تالابی کشور به کانون ریزگردهای داخلی تبدیل شدهاند . نابودی تالاب صالحیه یعنی غرق شدن تهران کرج در گردوغبار و تعطیلی این کلان شهرها میلیاردها خسارت مادی و معنوی و تهدید سلامت جانی مردم را به همراه خواهد داشت.
اگر تا ۴۰۶ تالاب صالحیه احیا نگردد ما شاهد حداقل ۸۶ روز گردو غبار در البرز خواهیم بود.
مردم و مسئولین اکثرا زیباییهای تالاب را در فصل بهار دیده و از کانون گردوغبار تابستان غافلند.
کلام آخر اینکه وجود ریزگردها محصول بیبرنامهگیهاست.
جمعیت همیارکرج پایکار تالاب است
محسن کشاورز دبیر جمعیت همیار کرج نیز ضمن تشکر از برپایی نشست افزود: ما آمادهایم در کنار مسئولین مرتبط با مطالبهگری از دستگاههایی که در وظایف قانونی خود نسبت به احیای تالاب صالحیه قصور کردهاند مطالبهگری کنیم.
پیشنهاد میکنیم بازدیدی توسط جمعیت همیارکرج از تالاب صورت گرفته و ابعاد قضیه میدانی و عینی بررسی گردد.
کشاورز با اشاره به پای کار بودن جمعیت همیارکرج افزود: تغییر و تحول با مشارکت مردم تسریع و تسهیل خواهد شد.
مصوبات نشست ستادمردمی تالاب
مقرر گردید اداره کل محیط زیست با همکاری و مشارکت جمعیت همیارکرج و سایر سمنهای محیط زیستی اقدامات زیر را در دستور کار خود قرار دهد :
1- معرفی تالابصالحیه با برگزاری همایشهایعلمی در مدارس، دانشگاهها و ادارات استان البرز
2- پیگیری مصوبات استانی مربوط به تالاب صالحیه و نظارت بر چگونگی اجرای آن توسط ادارات کل منابع طبیعی، جهاد کشاورزی، آب منطقهای البرز و سایر سازمانها و نهادهای مربوطه
لازم به ذکر است که جلسه بعدی این ستاد در هفته محیط زیست به صورت همایش در ۱۶خرداد با دعوت از سازمانهای مذکور، استادان، معلمین و فعالین حوزه محیط زیست استان البرز در دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی برگزار خواهد شد.
در پایان مراسم محمود نادرخانی، خانم یوسفی،عیاری،رجایی، مجید آخشی، رضا قاسم پور و تعداد دیگری از حاضرین ضمن بیان نقطه نظرات محیط زیستی، سوالات و پیشنهادات خود را به اشتراک گذاشتند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در خبرها خواندم:
قطع درختان به پارک سرخه حصار رسید/ ساخت رستوران به جای کاشت درخت
پوست درختان را کندند!
ظاهرا قرار است بخشی از درختان سرخه حصار قطع یا جابهجا شوند و در محوطه مذکور، رستوران احداث شود.
محدودهای که قرار است درختان آن قطع یا احتمالا جابهجا شوند، نزدیک ورودی دوم پارک سرخهحصار است./فرهیختگان
این روزها که فرمان به قتل عام درختان داده اند و درختان را پوست می کنند، تاریخ رو به رویم به بیداد و تاراج زنده شده است.
به یاد لشکر غزنوی و «حاجب پاکروب» افتادم و یادم آمد که پوست درختان پسته بیهق، روغنی و صمغ دار بود، سپاه سالار به قطع آنها فرمان داد و سوخت خوبی برای تنورها مهیا کرد.
باقی مانده را نیز از بیخ بریدند و به غزنه بردند. به همین خاطر خراسانیان او را « حاجب پاک روب» لقب دادند.
در زمان سلطان محمود، وزیر او، اسفراینی، چنان فشاری به خراسان وارد کرد که به قول بیهقی آب پستان های خراسان خشکیده شد و نه قطره ای شیر ماند که بیرون شود و نه ذره ای روغن که به دست آید…
کانال نویسنده