اگر انسان اشرف مخلوقات است، چرا از اول عمر خود تاکنون، همواره با یکدیگر جنگیدند، بدون آن که دستاورد مهمی داشته باشند؟ (البته نه همه)
آنها با ایجاد جنگ و صفآرایی در برابر هم و دیگران، انسانهای بیشماری را کشتند و آنها را درگیر فقر و بیماری و غمناکی کردند.
آنها با ایجاد جنگها سرزمینهای زیادی را سوزاندند، یا آنها را تخریب کردند.
آنها برای ایجاد جنگ، در دو قرن گذشته با ایجاد کارخانجات ساخت جنگافزار، میلیونها تن گاز کربنیک و سایر گازهای سمی که برای موجودات زنده از جمله انسان مضر است را وارد هوا کردند و نفس کشیدن را برای موجودات زنده سخت کردند، در حالیکه میتوانستند آن همه هزینهای که برای ساخت جنگافزار کردهاند را به کاشت درخت، رفع فقر، تولید غذای سالم و ... به کار میگرفتند.
با این کارهایی که انسانها میکنند، بعید است که اشرف مخلوقات باشند. مگر آنکه دست از کارهای زشت بکشند و به اتفاق به کارهای نیک روی بیاورند. اشرف مخلوقات که دروغ نمیگوید. محیط زیست را خراب نمیکند. ریا نمیکند و ...
به امید روزی که انسانها با انجام کارهای خوب، اثبات کنند که اشرف مخلوقات هستند!
( کانال نویسنده )
گروه گزارش/
این روزها بحث و جدل در مورد نمرات دانشآموزان در امتحانات پایه دوازدهم یا همان نهایی شدت گرفته و هر کسی از دیدگاه و زاویه نگرش خود به این مساله می پردازد .
در این باب ؛ « علی اصغر فانی » در روزنامه ی اعتماد چنین می نویسد : ( این جا )
« در یک ماهه اخیر در بعضی رسانهها آماری از نمرات دانشآموزان در امتحانات پایه دوازدهم در رشتههای تجربی، ریاضی، انسانی و معارف اسلامی منتشر شده است. امتحانات پایه دوازده به دلیل نهایی بودن یعنی سوال واحد در سراسر کشور و تصحیح دقیق اوراق که مصحح نمیداند که ورقه از کیست، از اعتبار بالایی برخوردار است. به عبارت دیگر، نمرات کتبی نهایی، واقعی و قابل اتکا است. براساس گزارش منتشره در کل کشور، میانگین نمرات دروس در رشته ریاضی 10.79، رشته تجربی 11.23، رشته انسانی 8.75 و رشته معارف 10.56 در خرداد سال 1402 بوده است که این میانگین حدود 2 نمره کمتر از میانگین سالهای قبل بوده است.
در این روزها همچنین میانگین معدل تمامی رشتهها به تفکیک استانها نیز منتشر شد که در تعدادی از استانها میانگین کمتر از 10 بوده است.
در کنار این وضعیت اسفبار 930 هزار کودک و نوجوان بازمانده از تحصیل که بیسوادان آینده را تشکیل میدهند، اُفت کلی آموزش و فاصله طبقاتی را در بخش آموزش و پرورش نشان میدهد.
پدیده بازماندگی از تحصیل، اُفت آموزشی، پیامدهای ناگواری را برای آینده به همراه خود میآورد. لطمه جدّی به فرهنگ و سلامت جامعه وارد شده و زندانهای آینده را پُر خواهد کرد »
.
وزیر آموزش و پرورش در دوره نخست دولت روحانی چنین ادامه می دهد :
از اسفند 98 عملا مدارس به دلیل بروز کرونا تعطیل شدند. وزارت آموزش و پرورش برای جلوگیری از تعطیلی فرآیند تعلیم و تربیت از روشهای آموزش تلویزیونی، آموزش مجازی on line و off line و … استفاده کرد.
نقش معلمین تلاشگر در این دوره تحسین برانگیز است.
در بهترین حالت، آموزشهای مجازی، بنا به تحقیقات انجام شده، 60% اثربخش است. سال تحصیلی 99-98 از اسفند 98 و سال تحصیلی 1400-1399 تماما بهصورت مجازی اداره شد.
لازم بود پس از کرونا، که مدارس بهروال عادی خود برگشت، پروژهای تحت عنوان پساکرونا طراحی و اجرا میشد و خلأهای ناشی از کرونا در نظام آموزشی کشور جبران میشد. بر اثر کرونا، کم سوادی دانشآموزان، ضعف تربیت اجتماعی، فردی، مهارتی، … و درونگرایی دانشآموزان حاصل شد ولی متاسفانه پس از کرونا اقدام موثری صورت نگرفت. دانشآموزان پایه دوازدهم در خرداد 1402 در سال 1398 در پایه نهم تحصیل میکردند و سال تحصیلی 99-98 و 1400-99 را در کرونا با آموزشهای مجازی تحصیل کردهاند» .
پیش و در آذر ماه سال جاری , « صدای معلم » در گزارشی با عنوان « سخنان فانی وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی در مورد بازگشایی مدارس اغراق آمیز و به دور از واقعیت است » به نقد مواضع و دیدگاه های آقای فانی پرداخت که در انتقاد از نحوه مدیریت منابع انسانی در دولت سیزدهم نگارش شده بود .
« صدای معلم » نوشت : ( این جا )
« در طول ۸ سال دولت قبل، همه ساله مدارس با كيفيت بالا و به موقع بازگشايي شده است كه قابل بررسي است ».
اين سوال هنوز باقي است كه اگر اقدامات دولت قبلي باعث بروز اين مشكل شده است، چرا اختلال در بازگشايي مدارس در سالهاي ۹۲ تا ۱۴۰۱ مشاهده نشد؟ پرسش این است در کشوری که دیوار مدارس کوتاه ترین است و به بهانه های مختلفی مانند آلودگی هوا ، بارندگی ، برودت هوا ، چالش های سیاسی و... به راحتی تعطیل می شوند و « زمان آموزش » در آن در عداد کم ترین زمان آموزش در جهان است ؛ آیا نتیجه امتحانات نهایی باید شگفت انگیز و غیر قابل انتظار نگریسته شود ؟
آقای فانی می دانند که بازگشایی مدارس تابع مسیر مشخصی است که البته این امر به صورت روزمره و کلیشه ای هر ساله در قالب « پروژه ی مهر » برگزار می شود
آن چه مهم بوده و در همه دولت ها مشترک است آن است که مدارس معمولا بازگشایی می شوند بدون آن که نیازهای واقعی مدارس شناسایی شوند و بر اساس آن اعتبار و بودجه ی لازم و کافی در اختیار مدارس و مدیران آن ها قرار گیرد .
متاسفانه جمهوری اسلامی حتی بر اساس قانون اساسی خود نیز به تعهدات و وظایف خویش در برابر آموزش رایگان و عدالت آموزشی پای بند نیست و بر خلاف روال سایر کشورهای توسعه یافته سعی کرده و می کند تا آن را به دوش خانواده ها بیندازد و در این مسیر مدیران مدارس را در « سیبل » قرار می دهد .
به صورت دائمی برای مدیران مدارس خود در مورد گرفتن پول خط و نشان می کشد اما خودش هم حاضر نیست که برای مدارس و بر اساس وظایف قانونی مایه بگذارد .
این رویه ای است که تقریبا و در اشکال مختلف در این چهار دهه تکرار شده است و اصلا جای دفاع ندارد .
وزیر آموزش و پرورش پیشین در دولت روحانی به صورت « تمام قد » از بازگشایی مدارس در آن 8 سال دفاع کرده است .
پرسش « صدای معلم » از آقای فانی آن است که آیا اساسا عملکرد وزارت آموزش و پرورش در دوران کرونا و در بحث تعطیلی بیش از دو سال مدارس ، قابل دفاع است ؟
آیا ایشان گزارش های متعدد « صدای معلم » را در آن دوره و هشدارهای متوالی این رسانه را در بخش هایی مانند ترک تحصیل ، افت تحصیلی ، کودک همسری ، بهداشت روانی دانش آموزان ، سلامت جسمی مطالعه نکرده است ؟ »
پرسش « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش آن است که عدد 60 درصد برای موضوع « اثر بخشی آموزش مجازی » را کجا آورده است ؟
« قضاوت دقیق در مورد آمادگی ایران برای ورود به آموزشهای از راه دور به دلیل فقدان اطلاعات رسمی میسر نیست اما دادهها و اطلاعات تخمینی نشان میدهند تا پیش از شیوع ویروس کرونا ایران همچون اکثر کشورهای در حال توسعه ، آمادگی کافی برای ورود به آموزشهای از راه دور را دارا نبوده است و آمادگی معلمان در ایران برای آموزش از راه دور 30 تا 40 درصد است.
با وجود دسترسی 90 درصدی به اینترنت ، دسترسی به ابزارهای الکترونیک یادگیری دیجیتال در ایران 60 تا 70 درصد تخمین زده میشود . همچنین با توجه به عدم ارائه آموزش های مرتبط ضمن خدمت ، آمادگی آموزشی و فنی معلمان برای ارائه طرح درسهای از راه دور دیجیتال همچون سایر کشورهای در حال توسعه بین 30 تا 40 درصد برآورد شده است.
در زمینه دسترسی مدارس دولتی به امکانات آموزش مجازی نیز ، امکانات مدارس محدود به تجهیز یک کلاس به امکانات آموزش دیجیتال بوده است ، ولی در عمده مدارس از این امکانات برای راه اندازی بخش آموزشهای دیجیتال استفاده نشده است و اکثر مدارس آمادگی ورود به عرصه آموزش دیجیتال را نداشتهاند » ( این جا )
فانی تاکید می کند :
« نقش معلمین تلاشگر در این دوره تحسینبرانگیز است » .
اگر واقعا چنین بوده ؛ پس چرا برون داد و نتیجه چیز دیگری از آب در آمده است ؟
آن 44 درصد فقر یادگیری در نظام آموزشی ایران که در دو سال آینده به یک بحران تبدیل خواهد شد ؛ از کجا و چگونه ایجاد شده است ؟ ( این جا )
آیا آقای فانی در آن زمان نسبت به این وضعیت معترض شد و عملکرد وزارت آموزش و پرورش را مورد نقد قرار داد ؟
پرسش این است در کشوری که دیوار مدارس کوتاه ترین است و به بهانه های مختلفی مانند آلودگی هوا ، بارندگی ، برودت هوا ، چالش های سیاسی و... به راحتی تعطیل می شوند و « زمان آموزش » در آن در عداد کم ترین زمان آموزش در جهان است ؛ آیا نتیجه امتحانات نهایی باید شگفت انگیز و غیر قابل انتظار نگریسته شود ؟
البته آقای فانی به دلایل و عوامل دیگری اشاره کرده که در جای خود قابل تامل و توجه هستند اما مهم این است که مدرسه و جایگاه آن باید به رسمیت شناخته شود و مدرسه باید آخرین جایی باشد که تصمیم به تعطیلی آن گرفته می شود .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
گزارش زیر توسط یکی از همکاران در استان خوزستان در مورد وضعیت مجموعه های فرهنگی ورزشی آموزش و پرورش استان خوزستان برای « صدای معلم » ارسال گردیده است .
این رسانه آمادگی خود را برای پاسخ و تنویر مسئولان اعلام می دارد .
گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ نشست تخصصی « پارادوکس پرورش ذهن باز در نظام تعلیم و تربیت بسته با تاکید بر برنامه درسی » با سخنرانی « ایرج خوش خلق ، عضو هیات علمی بازنشسته پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش » در « خانه اندیشمندان علوم انسانی » برگزار گردید .
سخنان مطرح شده در این نشست را می خوانید .
امتحان نهایی در مدارس متوسطه ایران به امتحانات پایانی آخرین سال تحصیلی اطلاق می شود که سوالات آن به صورت متمرکز طراحی می شود و از خرداد ۱۳۹۷ برای تامین امنیت ارسال سوالات به صورت اینترنتی دقایقی قبل از اجرای امتحان به حوزه های اجرا ارسال می شود در آنجا تکثیر شده و در اختیار داوطلبان قرار می گیرد.
در سال های اخیر مراحل برگزاری امتحان نهایی که عبارتند از طراحی سوال ، ارسال سوالات ، برگزاری آزمون، تصحیح اوراق امتحانی، اعلام نتیجه و صدور کارنامه برای دقت، سرعت و امنیت بیشتر تغییراتی کرده و نسبت به گذشته مکانیزه تر و دقیق تر شده است.
امتحان نهایی که تا پایان سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۲ برای پایه دوازدهم برگزار می شد و از خرداد ۱۴۰۳ به پایه های دهم و یازدهم نیز تسری می یابد دو کارکرد دارد یکی تعیین تکلیف تحصیل دانش آموز در پایه دوازدهم و صدور کارنامه این پایه است و دیگری این که چون آخرین آزمون از پیشرفت تحصیلی دوازده ساله دانش آموز است و ضمنا به صورت ملی برگزار می شود به صورتی نانوشته ارزیابی از اثر بخشی وکارایی نظام تعلیم و تربیت نیز محسوب می گردد.
متاسفانه مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در خرداد ماه ۱۴۰۱ و برای استفاده در نظام پذیرش دانشجو در دانشگاهها، امتحانات نهایی را به دو پایه دهم و یازدهم نیز تسری داده است.
بر مبنای این مصوبه ، وزارت آموزش و پرورش موظف شده است تا سال ۱۴۰۵ امتحانات سه پایه دهم، یازدهم و دوازدهم را به صورت نهایی برگزار کرده و سابقه تحصیلی لازم برای اعمال در فرایند پذیرش دانشجو در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی را تولید نماید.
سابقه تحصیلی که نمرات دروس سه پایه یاد شده است به میزان ۶۰ درصد تاثیر قطعی در پذیرش دانشجو خواهد داشت و سهم آزمون های کنکور نیز به چهل درصد تقلیل خواهد یافت.
نقد مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی:
یک. از منظر فرایند قانون گذاری متاسفانه وزارت آموزش و پرورش در جریان تصویب مصوبه خرداد ۱۴۰۱ شورای انقلاب فرهنگی نتوانسته از مناظر یاد شده به بیان مخاطرات پیش روی نظام تعلیم و تربیت بپردازد و این مصوبه کل نظام تعلیم و تربیت کشور را بیش از پیش در گرداب نظام پذیرش دانشجو سرگردان خواهد کرد .
قبل از این مصوبه، مبنای قانونی تولید و اعمال سوابق تحصیلی در نظام پذیرش دانشجو دو قانون مصوب مجلس شورای اسلامی بود.
یکی قانون موسوم به سنجش و پذیرش دانشجو مصوب شهریور ماه ۱۳۹۲ و دیگر اصلاحیه این قانون که در سال ۱۳۹۵، بر مبنای قانون سنجش و پذیرش دانشجو و اصلاحیه آن سوابق تحصیلی عبارت است از نمرات دروسی از سه سال دوره متوسطه دوم که با تشخیص شورای سنجش و پذیرش به صورت های مثبت یا قطعی و با درصدی که آن شورا سالانه معین می کند در کنار نمرات آزمون های کنکور در نظام پذیرش دانشجو تاثیر گذار خواهد بود.
این قانون در سال های گذشته اعمال می شده و شورای سنجش نیز بنا به تشخیص اقتضایی سالانه این روند را مدیریت می کرد، مساله به امری جا افتاده در فرایند پذیرش دانشجو تبدیل شده بود و تغییر این فرایند ضرورتی نداشت.
دو. از منظر ماموریت نظام تعلیم و تربیت
بر مبنای سند تحول آموزش و پرورش ، دانش آموزان در چهار دوره سه ساله باید به صورتی متوازن در شش ساحت تربیتی علمی و فن آورانه، هنری و زیبا شناختی، اعتقادی اخلاقی و عبادی، سیاسی و اجتماعی، جسمانی و تربیت بدنی و حرفه ای و اقتصادی تربیت شوند و در پایان این دوره دوازده ساله حداقل یکمهارت بیاموزند.
به عبارت دیگر سند تحول آموزش و پرورش ، نظام تعلیم و تربیت را از رویکرد آموزش نظری محض به رویکرد مهارت آموزی سوق می دهد و فرایند های آموزش و ارزشیابی باید در خدمت این تربیت همه جانبه و تمام ساحتی قرار گیرند.
مصوبه مذکور سه سال آخر دوره متوسطه را که دوران سرنوشت ساز برای تحقق این تربیت همه جانبه است کاملا از مسیر این ماموریت اساسی منحرف کرده و دغدغه های دانش آموزان، خانواده ها و ارکان مدرسه را صرفا معطوف به امر رقابت در کسب رشته محل های دانشگاهی می نماید.
ارزشیابی باید توسط یاد دهنده و در تداوم فرایند یاد دهی یادگیری و در پشتیبانی از این فرایند انجام گیرد نه این که دبیر درس بدهد و امتحان را کسان دیگری در شرایط و با انگیزه های دیگری به عمل آورند.
این مصوبه سکان هدایت فرایند یاددهی - یادگیری را از دست معلمان خارج کرده و به دست امتحان نهایی می سپارد و شاگردان به جای توجه به روندهای حاکم در کلاس درس و تکالیف مدرسه ای در تمام سال به دنبال نمونه سوالاتی خواهند رفت که نمره بهتری را در پایان سال برای آنان تضمین کند و عملا مدرسه متوسطه به کلاس های کنکور بدل خواهد شد.
این بزرگترین آسیب به نظام تعلیم و تربیت است.
سه. از منظر امکانات اجرای آزمون
هم اکنون که امتحان نهایی تنها در پایه دوازدهم برگزار می شود تامین امنیت و سلامت امتحان نهایی با توجه به برگزاری آزمون در هزاران حوزه اجرا در سطح کشور و در مراحل:
- طراحی و استاندارد سازی آزمون
- ارسال ایمن سوالات
- تکثیر آنها در محل اجرای آزمون
- تامین امنیت محیط اجرا
- تصحیح درست و قابل اطمینان اوراق امتحانی
- اعلام نتایج و صدور کارنامه تحصیلی
کاری بسیار سخت و طاقت فرساست و خالی از اشکال و خلل نیز نمی باشد.
اگر چه در سال های گذشته اقداماتی برای ایمن سازی این مراحل انجام شده اما همچنان چالش هایی وجود دارند ؛ حال اگر این حجم از اقدامات به سه برابر میزان فعلی افزایش پیدا کند یقینا مشکلات بسیار بیش از حد تصور خواهد شد و آموزش و پرورش بر آنها فائق نخواهد آمد .
برگزاری هم زمان سه سال امتحان نهایی کاری است که نه نیروی انسانی، نه سالن های امتحانی و فضای مورد نیاز آن در آموزش و پرورش وجود دارد و نه این دستگاه می تواند در آن واحد این حجم از اقدامات را در فرآیندهای نامبرده بالا که آزمون نهایی ناگزیر از مجرای آنها می گذرد انجام بدهد.
نکته مهم دیگر این که دبیران برگزاری آزمون های داخلی را بخشی از وظیفه روزمره خود می دانند و آن را با رغبت انجام می دهند اما برگزاری امتحان به صورت نهایی در هر مرحله اعم از طرح سوال، مراقبت و تصحیح اوراق مستلزم پرداخت حق الزحمه است و تسری امتحان نهایی به سه پایه مبالغ هنگفتی را طلب می کند که عملا و با نظر به تجارب گذشته قابل تامین نخواهد بود.
متاسفانه وزارت آموزش و پرورش در جریان تصویب مصوبه خرداد ۱۴۰۱ شورای انقلاب فرهنگی نتوانسته از مناظر یاد شده به بیان مخاطرات پیش روی نظام تعلیم و تربیت بپردازد و این مصوبه کل نظام تعلیم و تربیت کشور را بیش از پیش در گرداب نظام پذیرش دانشجو سرگردان خواهد کرد .
( کانال هفت جوش )