بطحایی :کلاس ها در دانشگاه فرهنگیان شرم آور است که بگویم در زیر پله کلاس تشکیل می دهیم ! شانزده هزار میلیارد تومان ارزش خالص 167 آموزشکده هایی بود که در سال 90 از آموزش و پرورش جدا شد!

تعداد آموزشکده ها از بیست به 167 آموزشکده ارتقا پیدا کرد با چه هزینه ای؟ با بیرون کشیدن امکانات و تجهیزات هنرستان ها و تبدیل هنرستان ها به آموزشکده ها/ امروز در هنرستان دانش آموز هنرستانی من در رشته الکترونیک که باید مدارهای الکترونیکی را تمرین کند با کاموای رنگی تمرین می کند/ امروز در دانشگاه فرهنگیان شما خوابگاه ندارید که در اختیار دانشجویت بگذاری/ در چنین شرایطی سرمایه عظیمی از آموزش و پرورش خارج شده است. شاید من مورد انتقاد قرار بگیرم که تو عضوی از دولت هستی چرا داری این انتقاد را می کنی/ ما امروز به شدت در آموزش و پرورش و در تربیت معلم با مشکلات زیر ساختی عجیب و غریب در حوزه فضا و تجهیزات مواجه هستیم/ من احساس تکلیف می کنم و چیزی را که می فهمم باید بگویم/ من این واژه راهبردی را از این منظر عرض می کنم که بسیاری از آثار به جا مانده از خدمت ایشان جنسش از جنس استراتژیک و راهبردی است/ جناب آقای مهرمحمدی به عنوان شخصیتی علمی و وزین مورد قبول جامعه علمی کشور و حتی بین الملل امتیاز فوق العاده ای برای دانشگاه فرهنگیان به شمار می رفت و حتما نام ایشان در تاریخ دانشگاه فرهنگیان ماندگار خواهد بود/ اگر جناب آقای مهرمحمدی حکم سرپرستی نداشت و به عنوان ریاست دانشگاه کار می کرد حتما سختی هایش کمتر بود...

من حافظه شما را به اوایل دهه هفتاد می برم. که نظام نوین آموزش متوسطه و یادی کنیم از مرحوم علاقمندان و خداوند مقام ایشان را متعالی بدارد و روحشان را با انبیا و اولیا محشور بگرداند. در هزار و سیصد و هفتاد و بعد از هفتاد و یک که اولین سال نظام نوین متوسطه آغاز شد همه ما که در حوزه ستادی و حوزه آموزش متوسطه بودیم و جناب آقای دکتر صدری که امروز اینجا حضور دارند تمام هم و غممان این بود که دوره های پنج ساله فنی و حرفه ای و دوره های پیوسته فنی و حرفه ای را رونق ببخشیم و با رونق بخشیدن و اجرای دوره های پنج ساله، آموزش فنی و حرفه ای و مهارتی را در کشور توسعه بدهیم. این استراتژی کشور بود. برای تحقق این استراتژی تمام امکانات خوب در حوزه آموزشی فنی و حرفه ای هنرستان های ما که استانداردهای لازم را از حیث وزارت علوم دارا بودند این همه را ارتقا دادیم تا بتوانیم این ها را به آموزشکده تبدیل بکنیم.

تعداد آموزشکده ها از بیست به 167 آموزشکده ارتقا پیدا کرد با چه هزینه ای؟ با بیرون کشیدن امکانات و تجهیزات هنرستان ها و تبدیل هنرستان ها به آموزشکده ها.

بنابراین شاهد یک رشد بسیار سریع در هنرستان های فنی و حرفه ای و آموزشکده ها بودیم. این 167 آموزشکده به یکباره با برنامه پنجم به وزارت علوم منتقل شد. آموزشکده هایی که با خون جگر و بیرون کشیدن منابع و امکانات هنرستان ها بر پا شده بود.

امروز در هنرستان دانش آموز هنرستانی من در رشته الکترونیک که باید مدارهای الکترونیکی را تمرین کند با کاموای رنگی تمرین می کند. دانش آموز من که دیپلم برق می گیرد و از هنرستان فارغ می شود با مدارهای الکترونیکی تمرین نکرده کامواهای رنگی را در اختیارش گذاشتم با آنها مدارهای الکترونیکی را تمرین کرده است. در هنرستان های ما نه همه هنرستان ها هنوز موتور ژیان و فولکس را بچه ها باز می کنند و روی آن کار می کنند.

در چنین شرایطی به یکباره سرمایه عظیمی از آموزش و پرورش منتقل شد. چون می دانم خیلی از شما با امکانات آموزشکده هایی مانند شهید شریعتی ، شهید مهاجر اصفهان، شهید باهنر شیراز هر کدام از این آموزشگاه ها ده ها هکتار بودند. آموزشکده شریعتی ما بیست و پنج آزمایشگاه و کارگاه داشت و دارد در حالی که آموزش هنر آموز و تربیت معلم من .....

امروز در دانشگاه فرهنگیان شما خوابگاه ندارید که در اختیار دانشجویت بگذاری !

دانشجو معلمی که باید در فضای پر از نشاط را برایش ایجاد کنیم. از همین روزهای اول  خدمت در تربیت معلم که باید شهد شیرین معلمی را زیر زبانش بچشد با سختی زندگی می کند. کلاس ها در دانشگاه فرهنگیان شرم آور است که بگویم در زیر پله کلاس تشکیل می دهیم !

در چنین شرایطی سرمایه عظیمی از آموزش و پرورش خارج شده است. شاید من مورد انتقاد قرار بگیرم که تو عضوی از دولت هستی چرا داری این انتقاد را می کنی؟

اما من به عنوان یک معلمی که سی و پنج سال در آموزش و پرورش در سطوح مختلفش کار کرده ام باید این مشکل را عرض کنم و از جناب آقای میرزاده این را بخواهم به عنوان عضو فعال کمیسون آموزش و تحقیقات کمک کند که این اشکالات تا جایی که می شود برطرف گردد.

جناب میرزاده برآوردی که بنده داشتم شانزده هزار میلیارد تومان ارزش خالص 167 آموزشکده هایی بود که در سال 90 از آموزش و پرورش جدا شد. شانزده هزار میلیارد تومان در جایی که دانش آموز شبانه روزی من در هفته دو وعده غذای گرم نمی تواند بخورد. و هنر آموز من، معلم من، که باید آموزش ببیند برای خدمت به دانش آموزان کمترین امکانات را در اختیار ندارد.

ما یک درخت تنومند و پرسایه و پرباری را از آموزش و پرورش گرفتیم و یک نهال ولو ارزشمند مانند دانشگاه فرهنگیان را در اختیار گذاشتیم تا آن نهال بتواند جای آن درخت تنومند را بگیرد و در سایه آن درخت تنمومند و از ثمره آن درخت تنومند دانشجو معلمان متعهد متدین انقلابی وارد چرخه آموزش و پرورش بشوند خیلی زمان می برد. این کار یک سال دو سال و پنج سال نیست. با این منابعی دولت دارد و خزانه ای که دولت در اختیار دارد. من از همه نمایندگان محترم مجلس از همکاران خودم در دولت همه کسانی که می توانند در تصحیح خطا درخواست می کنم کمک کنند و آثار این خطا کاهش پیدا کند.

ما امروز به شدت در آموزش و پرورش و در تربیت معلم با مشکلات زیر ساختی عجیب و غریب در حوزه فضا و تجهیزات مواجه هستیم.

من این حرف را می زنم ؛ ممکن است بعضی ها با شنیدن این حرف من خواسته یا ناخواسته در دلشان بخندند که آیا تا به حال کسی چیزی را داده و برگردانده است که تو می خواهی آن را برگردانی و وقت ما را با این حرف ها می گیری؟

من احساس تکلیف می کنم و چیزی را که می فهمم باید بگویم. این دانشجو معلمانی که همه ما جمع شدیم و صبح تا شب داریم کار می کنیم و تلاش می کنیم برای خدمت به آنها چشم امیدشان این است که بتوانیم فضای با نشاط و فضای آزاد و اخلاقی را برای تربیت آنها فراهم بکنیم و با این مسیری که سال ها داریم می بینیم حالا حالاها حاصل نخواهد شد. مگر این که یک خیز جدی در این زمینه برداشته شود .

من در آخرین عرایضم که همراه با هیجان مواجه شد و صحبت های من معمولا پرهیز از هیجان است سپاسگذاری کنم از همه کسانی که در این چهار سال در کنار جناب آقای دکتر مهرمحمدی تلاش کردند با همه کمبودها و سختی ها و فشارهایی که من کاملا درک می کنم به عنوان کسی که معاونت اداری مالی وزارت خانه را داشتم فشاری که به دانشگاه فرهنگیان می آمد کاملا درک می کردم.

امروز اجازه می خواهم از همه فرهنگیان از دوست و برادر عزیزم جناب آقای دکتر مهرمحمدی صمیمانه تشکر کنم از همه تلاش ها و زحمات راهبردی ایشان.

من این واژه راهبردی را از این منظر عرض می کنم که بسیاری از آثار به جا مانده از خدمت ایشان جنسش از جنس استراتژیک و راهبردی است. یک کار روزمره ای که مسائل روزمره را حل کند و امروز را به فردا برساند نبوده و من کاملا در جریان این تلاش ها هستم و آرزو می کنم هر کجا که هستند همچنان موفق باشند.

من استفاده کنم از الگو و لحن آقای دکتر تاجیک اسماعیلی . من اولین باری که با جناب آقای مهرمحمدی آشنا شدم شاید سال های 65 یا 66 بود که ایشان در دفتر تحقیقات آموزشی در زمان آقای دکتر حداد که رئیس سازمان پژوهش بودند ایشان مسئولیت داشتند بنا به دلایلی کمیسیونی در آن زمان تشکیل شد و من عضو آن کمیسیون بودم. آقای حداد هم مسئول آن کمیسیون بود. گاهی اوقات که آقای حداد تشریف نداشتند آقای مهرمحمدی مسئولیت اداره کمیسیون را بر عهده می گرفتند.

شاید خودشان یادشان نباشد ولی واقعا برای من خیلی عجیب بود که ایشان در آنِ واحد دو جلسه را با هم اداره می کردند. بسیار فرد پر انرژی و با نشاطی که دو جلسه را به صورت توامان با هم اداره می کردند و عجیب برای من آنجا بود که ایشان در حالی که آن جلسه را اداره می کرد می آمد در این جلسه بدون این که حضور داشته باشد در عرض چند دقیقه بلا فاصله روند بحث ها به دستش می آمد و آن را جمع بندی می کردند.

جناب آقای مهرمحمدی به عنوان شخصیتی علمی و وزین مورد قبول جامعه علمی کشور و حتی بین الملل امتیاز فوق العاده ای برای دانشگاه فرهنگیان به شمار می رفت و حتما نام ایشان در تاریخ دانشگاه فرهنگیان ماندگار خواهد بود.

خیلی امیدوار هستم که ایشان را متقاعد کنم همچنان افتخار همکاری با ایشان و تجربایات ایشان در وزارت آموزش و پرورش مستقیما ؛ البته غیرمستقیمش را قول داده اند ولی مستقیما در خدمت ایشان در پست دیگر و سنگر دیگر از تجربه و خلوص ایشان  استفاده بکنیم.

همچنین خیر مقدم عرض می کنم خدمت جناب آقای دکتر خنیفر عزیز.

آقای خنیفر از سابقون آموزش و پرورش است در همه سطوح آموزش و پرورش کار کرده اند از معلم و مربی امور تربیتی تا کار در حوزه های اداری و مدیرکلی ستاد و بعد اتصالش به مراجع علمی و دانشگاهی کشور که از ایشان فردی جامع الاطرافی ساخته که امیدوار هستم انشاءالله حضور ایشان در دانشگاه فرهنگیان و استمرار آن چه که نهادسازی شده در ایام سرپرستی جناب آقای دکتر مهر محمدی بتوانیم گام های جدی و خیز بلندتری را در توسعه کمی و کیفی دانشگاه فرهنگیان انشاءالله برداریم.

حضور جناب آقای دکتر خنیفر این فرصت را برای دانشگاه فرهنگیان ایجاد خواهد کرد که در ضمن استفاده از تجربیات مراکز علمی و دانشگاهی ارتباط وسیعی با آموزش و پرورش برقرار بشود.

دانشگاه فرهنگیان و چیزی که در زمان سرپرستی جناب آقای مهرمحمدی مد نظر ایشان بود ماموریت اصلی آن رفع نیاز آموزش و پرورش به نیروی انسانی است و درک صحیح دانشگاه فرهنگیان از این نیاز کمک خواهد کرد که آن چه که بعد از فارغ التحصیلی فارغ التحصیلان و ورودشان به آموزش و پرورش و حضورشان در کلاس درس اتفاق می افتد انشاء الله با اثربخشی بیشتر در رفتار حرفه ای معلمان در آموزش و پرورش شاهد باشیم.

من دلم نمی آید که از آن متن حزین و کلام محزون جناب آقای دکتر تاجیک اسماعیلی را قدردانی نکنم .

از همه شما که خیلی وفادارانه در کنار آقای مهرمحمدی این چهار سال بسیار سخت را پشت سر گذاشتید مجددا سپاسگذاری می کنم .

اشاره ای خیلی گذرا آقای تاجیک اسماعیلی کردند .... کسانی مثل بنده  و شما و کسانی که در حوزه های اداری و مالی کار کرده اند می دانند اداره یک موسسه با پست سرپرستی کار خیلی خیلی سختی و دشواری است به جهات مختلف و فرهنگ سازمانی که در حوزه های اداری داریم من واردش نمی شوم .

اگر جناب آقای مهرمحمدی حکم سرپرستی نداشت و به عنوان ریاست دانشگاه کار می کرد حتما سختی هایش کمتر بود و ایشان صبورانه این سختی را در کنار دوستان وفاداری چون آقای تاجیک اسماعیلی و بقیه همکارانشان تحمل کردند و امروز دانشگاه را به جایی رسانده اند که افتخار آموزش و پرورش است و امیدوار هستم با استمرار این حرکت در مسیر جناب آقای دکتر خنیفر بتوانند دستاوردهای بیشتر و موفق تری را در آینده تقدیم نظام آموزش و پرورش کنند.

برای آقای دکتر خنیفر آرزوی توفیق دارم و برای همه کسانی که در این جلسه حضور داشتید آرزوی صحت و سلامت و تندرستی دارم.

ویرایش و پیاده سازی : زهرا قاسم پور دیزجی

بخش اول

پایان گزارش/