صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

علت و سرچشمه بی تفاوتی در ایران

بحث خود را درباره‌ی «بی‌تفاوتی» با جملاتی از آلن کلهیر شروع می‌کنم. او می‌نویسد: «شواهدی از فریب‌هایی را به یاد آورید که به خورد کسانی داده می‌شد که در تربلینکا و آشویتس از قطار پیاده می‌شدند. به خیلی از این افراد گفته می‌شد که قرار است گندزدایی و شسته شوند. در عوض، به اتاق‌هایی با سردوش‌های براق هدایت می‌شدند که تنها هدف واقعی‌شان انتشار گازهای سمی بود… .»
او به نقل از برونو بتلهایم، یکی از بازماندگان اردوگاه‌های کار اجباری، می‌گوید در آنجا «هیچ‌کس ساعت نداشت.» او در ادامه می‌نویسد: بدیهی‌ست که نازی‌ها هیچ زمانی برای یهودیان نداشتند. «هیچ زمانی» نداشتن برای آن‌ها یعنی یهودیان «به هیچ دردی نمی‌خورند.»

«به هیچ دردی نمی‌خورید»
بعید می‌دانم این جمله برای صداهای متفاوت ناآشنا به نظر برسد.
اما داستان از کجا آغاز می‌شود؟ چرا صدای متفاوت زائد و اضافی قلمداد می‌شود و صدای حاکم به او می‌گوید «به هیچ دردی نمی‌خوری»؟ این صدا در نهایت، جماعتی بی‌تفاوت تولید می‌کند، جماعتی که صدای دیگری را زائد قلمداد می‌کنند؛ چون خودی نیست و در آن ایده، یعنی وحدت، حل نمی‌شود.
آنچه برای صدای حاکم اهمیت دارد یک ایده است و آن نیز «وحدت» است. این اجتماع، اجتماعی‌‌ست تمایز نیافته و از تفاوت وحشت دارد.

به گمان من، سرچشمه‌ی «بی‌تفاوتی» را در ایران باید در همین‌جا جست‌وجو کرد؛ یعنی در جایی که وحدت و یکپارچگی جای تفاوت را می‌گیرد.
در گذشته، یعنی پیش از مشروطه در ایران، اغلب، دیدگاه افراد را نسبت به خود، سنت‌ مشخص می‌کرد. یعنی فرد اغلب بر خود منطبق بود و سنت دیدگاه او را نسبت به خود مشخص می‌کرد. فرد در گذشته نمی‌توانست جز از طریق سنت و بدون اتکا به آن، به خود بنگرد. اساساً او عاری از هر نوع دیدگاهی به خود بود، چرا که نگاه به خود تنها در جامعه‌ای تمایزیافته، نه یکپارچه، ممکن است. اصلأ بدون دیگری چگونه می‌توان خود را دید یا دیدگاهی درباره‌ی خود داشت یا به خود دست یافت؟
در چنین موقعیتی عملاً مرز میان خود و دیگری را سنت ویران کرده است و جز «وحدت» چیزی دیده نمی‌شود. سنت همه‌چیز است و تنها راه رستگاری و پذیرفته شدن در اجتماع نیز اجرا کردن موبه‌موی اموری‌ست که از پیش موجود است. این اجتماع حاصل مشارکت و همکاری نیست بلکه حاصل ایده‌های از پیش موجود است. از این نظر می‌توان گفت که اجتماعی که فرد در آن زندگی می‌کند، اجتماعی ضداخلاق است، چرا که اخلاق در رابطه با دیگری معنا پیدا می‌کند. اما در چنین اجتماعی یک توافق از پیش موجود جمعی وجود دارد و آن این است که فرد صرفاً باید به گروه، دسته یا خانواده‌ی خود احساس تعلق و دلبستگی داشته باشد نه گروه، دسته یا صدای دیگری. دیگری در اینجا دشمن است. غریبه است و خطرناک و نوعی تهدید محسوب می‌شود. به همین دلیل به راحتی می‌توان به دیگری گفت: به هیچ دردی نمی‌خوری.
اجتماعی که تنها آرمان آن، وحدت و یکپارچگی باشد و تفاوت را نادیده بگیرد، اجتماعی است ضداخلاق.

علت و سرچشمه بی تفاوتی در ایران

به هر رو، در چنین فضایی‌ست که جماعتی بی‌تفاوت شکل می‌گیرند که با ارتباط بیگانه‌اند و درکی از آن ندارند. جماعتی که نه می‌توانند گفت‌وگو کنند، نه ارتباط برقرار کنند و نه توان همدلی و همکاری و دوستی دارند. از خصوصیات بارز چنین اجتماعی بی‌اعتمادی و بی‌اعتنایی به غیر است. چنین اجتماعی رنج دیگری را درک نمی‌کند و با بی‌تفاوتی از کنار آن می‌گذرد، چرا که هیچ حس تعلقی به او ندارد. افراد این اجتماع فقط آنجا که پای منافع گروه، دسته یا خانواده‌شان در میان باشد توان همدردی پیدا می‌کنند.
حال اما مسئله این است: با وجود تحولات بزرگی که در این دوره رخ داده است، آیا طبیعی‌ست همچنان در «گذشته» و جهان پیشین به سر ببریم؟
بدیهی‌ست که طبیعی نیست اما گفتمان حاکم با طبیعی قلمداد کردن این جهان غیرطبیعی همچنان در مقابل تغییر و دگرگونی مقاومت می‌کند و بر اجتماعی یکپارچه بیش از اجتماعی تمایزیافته تأکید می‌کند. چرا؟ جواب شاید خیلی ساده باشد. اجتماع تمایز یافته بدون به رسمیت شناختن صداهای دیگر، بدون مشارکت صداهای مختلف و متفاوت، بدون همکاری، بدون ارتباط و تعامل، بدون پذیرش حق و حقوق «تو»، بدون توزیع برابر قدرت و تمرکززدایی شکل نخواهد گرفت. و صدای حاکم که همه‌چیز را برای خود می‌خواهد چگونه می‌تواند با چنین جهانی کنار بیاید؟
اجازه دهید باز به جملات آلن کلیهر برگردیم و بحث را ادامه دهیم. او می‌گوید به کسانی که قرار بود به زودی بمیرند، وعده‌ی دیگری داده می‌شد و… .

آنچه در اینجا توجه مرا به خود جلب می‌کند، همان «وعده‌» است. دروغ است. به آن‌ها وعده‌ی شست‌وشو و حمام و زندگی و… داده می‌شد اما سر از اتاق‌های مرگ در می‌آوردند. به گمان من، در اینجا یکی از ویژگی‌های بنیادین صدای تمامیت‌خواه آشکار می‌شود. این صدا همواره به ما وعده‌ی رهایی و نجات می‌دهد، وعده‌ی زندگی. اما درست در همین لحظه است که مرگ را جایگزین زندگی می‌کند؛ یعنی درست در لحظه‌ی باور به این وعده. از کنار این موضوع نباید راحت گذشت. این موضوع آشکارکننده‌ی مسائل مهمی است. این صدا با تکیه بر ایده‌ی نجات و رهایی کار خود را پیش می‌برد و درصدد شکل بخشیدن به اجتماعی وحدت‌یافته است و فرد با پذیرش این ایده زندگی خود را از دست خواهد داد.
به هر ترتیب، با توجه به آنچه که پیش‌تر گفته شد، این صدا در نهایت، جماعتی بی‌تفاوت تولید می‌کند، جماعتی که صدای دیگری را زائد قلمداد می‌کنند؛ چون خودی نیست و در آن ایده، یعنی وحدت، حل نمی‌شود. آدم‌های موجود در چنین فضایی عملاً در قلمرویی اخلاقی به سر نمی‌برند و در جهانی غیراخلاقی سپری می‌کنند. به همین دلیل توجهی هم به مرگ و زندگی و رنج دیگری ندارند و هرگز وقت کافی برای دیدن او ندارند.
اما این تمام ماجرا نیست.
بی‌شک صدای حاکم در آغاز و حتی تا مدت‌ها از این بی‌تفاوتی جمعی بهره خواهد برد. اما همین جماعت به دلیل ویژگی‌‌های بنیادین خود، همین که منافع خود را در خطر ببینند، دیگر قادر نخواهند بود ارزش‌ها، الگوها و امور مورد نظر صدای حاکم را جذب کنند و دیر یا زود به نیرویی تبدیل می‌شوند که جز با دگرگون کردن وضعیت موجود قانع نمی‌شوند.

بی‌تفاوت‌ها را چون یک چاقو می‌توان در نظر گرفت؛ چاقویی که صدای حاکم طی سال‌های درازی مشغول تیز کردن آن‌ بوده است و همین که به اندازه‌ی کافی تیز شود، کار خود را خواهد کرد.

جستارها


علت و سرچشمه بی تفاوتی در ایران

منتشرشده در یادداشت

نقش معلمان حرفه ای و پویا در ساختن آموزش و پرورش خلاق و پویا
پیاژه معتقد است : یکی از اهداف مهم آموزش و پرورش پرورش انسان هاییست که بتوانند دست به کارهای خلاقانه و نوآورانه بزنند نه آنکه صرفا به تکرار اعمال و کارهای گذشتگان و پیشینیان بزنند.
هنوز در آموزش و پرورش ما به این باورمندی و اعتقاد نرسیده اند که عامل ترقی همه جانبه ی هر کشوری آموزش و پرورش است و گر نه بیشترین بودجه را به این نهاد مهم اختصاص می دادند.
متاسفانه گردانندگان و مدیران کشور همواره آموزش و پرورش را از دیدگاه سیاست نگریسته اند و پی در پی دچار لغزش ها و اشتباهات جبران ناپذیری شده اند. لذا حاکمیت شرایط نامناسب نظام سیاسی بر آموزش و پرورش یکی از عوامل افول این سازمان گسترده است. به شعار آموزشِ کمتر و یادگیری بیشتر جامه عمل بپوشانیم .

اگر مسئولان ما به این درک و دریافت برسند که رفع همه مشکلات موجود کشور از طریق آموزش و پرورش قابل حل است قطعا در جهت توانمندی این نهاد قدم های موثری بر می دارند. افسوس که به این درک و آگاهی نمی رسند. از سوی دیگر عدم پذیرش لغزش ها و اشتباهات از طرف آنها کاملا دور از ادب و فرهنگ مطلوب است.
در کنار این موارد وجود مفاسد اخلاقی و اقتصادی در بدنه ی این نهاد و وجود چنین نگرشی اساسا ویرانی آموزش و پرورش و کشور ما را فراهم کرده است.
طبیعی است که متاسفانه پس از سال های متمادی هنوز آموزش و پرورش ما با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کند.

در کشورهای پیشرفته دانش آموز را به اجبار از مدرسه به خانه می کشانند اما در مدارس ما دانش آموز بالاجبار از خانه به مدرسه می رود.

آموزش های غلط و شیوه ی نادرست ارائه مطالب و نیز رفتارهای ناصواب با نهاد آموزش و پرورش موجب می شود که هرگونه فرصت برای ایجاد خلاقیت و پرورش ذوق و استعداد را از دانش آموزان سلب می کند و همان گونه که پیاژه اعتقاد داشت افرادی خلاق و نوآور به بار نمی آوریم .عدم توجه به علاقه مندی ها و استعدادهای دانش آموزان و فقدان بستری مساعد و مناسب سبب می شود که آموزش و پرورشی بیمار داشته باشیم.

نقش معلمان حرفه ای و پویا در ساختن آموزش و پرورش خلاق و پویا

به نظرم برای آنکه شاهد آموزش و پرورشی متحول و پویا در کشور باشیم، گزینش انسان های متخصص و کارآمد لازم است که در این راستا دیگر نیازی به تفتیش و بازرسی مدارس نباشد. ما به وجود مدیران خلاق ، نوآور ،کارآمد و دلسوز شدیدا نیازمندیم‌. حاکمیت شرایط نامناسب نظام سیاسی بر آموزش و پرورش یکی از عوامل افول این سازمان گسترده است .
توجه ویژه به قشر معلم و درنتیجه ایجاد انگیزه در آنها برای تلاش سودمند بسیار ضروریست. واقعا از مهارت ها و توانایی های عملی و تجربی معلمان به نحوه شایسته ای بهره مند شویم.

وزارت آموزش و پرورش در تصمیمات مهم در امر آموزش و پرورش استقلال داشته باشد. نکته مهم آن که به شعار آموزشِ کمتر و یادگیری بیشتر جامه عمل بپوشانیم. و در خاتمه اعتقاد راسخ داشته باشیم که با تقویت آموزش و پرورش می توانیم به پیشرفت همه جانبه از لحاظ فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی ، سیاسی و....برسیم.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقش معلمان حرفه ای و پویا در ساختن آموزش و پرورش خلاق و پویا

منتشرشده در یادداشت
پنج شنبه, 30 مهر 1399 16:49

تخلفات در آزمون سمپاد

تهران

منتشرشده در نامه های دریافتی

گروه تشکل ها/

نخستین نشست تشکل های فرهنگیان با « محسن حاجی میرزایی » وزیر آموزش و پرورش امروز پنج شنبه یکم آبان در اردوگاه شهید باهنر ( منظریه ) تهران برگزار گردید .

پرتال وزارت آموزش و پرورش گزارشی را از این نشست منتشر کرده اما در محتوای خبر به تشکل های شرکت کننده در این نشست اشاره نکرده است .

خبری از نظرات این تشکل ها نیست و عکسی هم منتشر نشده است .

جالب است که در کانال ها و رسانه های برخی از این تشکل ها حتی اشاره ای به برگزاری این نشست و محتوای آن هم نشده است .

برای نشست امروز از رسانه ها برای پوشش خبری این نشست دعوتی به عمل نیامده بود .

گروه اخبار/

تجمع اولیای معترض نتایج آزمون مدارس سمپاد و تیزهوشان

دوشنبه 14 مهر ، جمعی از اولیاء دانش آموزان در ساعات اولیه صبح با تجمع در برابر وزارت آموزش و پرورش نسبت به آزمون ورودی مدارس استعدادهای درخشان که در مرداد ماه برگزار گردید اعتراض خود را اعلام کردند . ( این جا )

این افراد روز پیش از آن نیز تجمعی را به صورت « محدود » در برابر وزارت آموزش و پرورش برگزار کرده بودند .

حدود یک هفته پس از آن ، اولیای معترض مجددا تجمعی را در برابر وزارت آموزش و پرورش برگزار کردند .

خواسته مشخص این شهروندان ،شفاف سازی نسبت به نتایج اعلام شده  و پاسخ گویی توسط سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان بوده است .

اولیای معترض چهارشنبه 30 مهر ساعت 8 صبح تجمعی را در برابر دیوان عدالت اداری برگزار کردند .

« صفوی » ولی دانش آموز به « صدای معلم » گفت : « به دیوان رفتیم تا همه پرونده ها یک شعبه جمع شوند و درخواست فوری رسیدگی دادیم .قرار شد نماینده ها شنبه پیش پلیس پیشگیری بروند و به مسئول مربوطه ارجاع بدهند.

این ولی دانش آموز گفت که در برابر سازمان بازرسی کل کشور هم تجمعی برگزار کرده اند .

واکنش « سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان » به انتشار این اخبار تاکنون سکوت بوده است .

الهام یاوری رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان در 14 مرداد 1399 جایگزین فاطمه مهاجرانی گردید .

با وجود انتقاد « صدای معلم » از عدم برگزاری نشست رسانه ای توسط برخی واحدهای ستادی و اداری و مرتبط با وزارت آموزش و پرورش مانند گزینش ، سازمان بسیج فرهنگیان ، سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان ، صندوق ذخیره فرهنگیان ، ستاد همکاری های حوزه علمیه و آموزش و پرورش ... و درخواست  از روابط عمومی برای انجام آن تاکنون پاسخی ارائه نشده است .

پایان پیام/


تجمع اولیای معترض نتایج آزمون مدارس سمپاد و تیزهوشان

آینده اجرای همسان‌سازی حقوق بازنشستگان چه خواهد بود

با اجرای همسان‌سازی حقوق بازنشستگان از مهرماه حداقل حقوق بازنشستگان از دو میلیون و ۸۰۰ هزار تومان به سه میلیون و ۵۰۰ هزار تومان افزایش خواهد یافت که تغییری قابل توجه به شمار می‌رود.

این متن ماده ۳۰ قانون برنامه ششم توسعه است که با اصلاحیه‌ای در تیرماه سال ۹۶ برای اجرا ابلاغ شد:

"دولت مکلف است بررسی‌های لازم جهت برقراری عدالت و نظام پرداخت، رفع تبعیض و متناسب‌سازی دریافت‌ها و برخورداری از امکانات شاغلان، بازنشستگان و مستمری‌بگیران کشوری و لشکری سنوات مختلف را انجام دهد و در جهت تصویب در مسیر قانونی قرار دهد و اجرا کند."

این ماده قانونی مبنای عمل اتفاقی است که گام نهایی آن در روزهای گذشته با عنوان همسان‌سازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشگری اجرایی شده است.

دولت برای اجرایی شدن این الزام قانونی، دستورالعملی با عنوان متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان، وظیفه‌بگیران و مستمری بگیران کشوری و لشکری به تصویب رساند که بر اساس آن دستورالعمل نحوه امتیازبندی رتبه و پایه‌های مختلف مشمولین این قانون در میان بازنشستگان کشوری و لشگری محاسبه و در تعیین میزان افزایش حقوق آنها، اثرگذار خواهد بود.

آینده اجرای همسان‌سازی حقوق بازنشستگان چه خواهد بود

تا پیش از این مرحله از همسان سازی حقوق بازنشستگان در راستای عمل به این الزام قانونی، دولت سالانه افزایش‌های درصدی و پلکانی برای حقوق بازنشستگان لحاظ کرده بود که عملا اندک و ناکافی به نظر می‌رسید و عمدتا پایین‌ترین سطوح حقوق و دریافتی‌ها را شامل می‌شد.

در مرحله اخیر همسان‌سازی اما مکانیسم افزایش درصدی و پلکانی حقوق و مستمری بازنشستگان جای خود را به همسان‌سازی حقوق آنها با حقوق شاغلان داده است.

بر اساس این تصمیم ،  حقوق بازنشستگان به ۹۰ درصد میانگین حقوق شاغلین هم‌تراز افزایش می‌یابد که تغییری نسبتا قابل توجه در حقوق بازنشستگان به حساب می‌آید.

جمعیت بازنشستگان کشوری و لشگری که مشمول این مرحله از همسان‌سازی حقوق هستند تا بیش از دو میلیون و ۲۰۰ هزار نفر اعلام شده است.

آن طور که اکبر شیرمحمدی، مدیرکل امور فنی صندوق بازنشستگی کشوری توضیح داده است با اجرای همسان‌سازی از این ماه دست‌کم حقوق بازنشستگان سه میلیون و ۵۰۰ هزار تومان خواهد بود.

مبنای همسان‌سازی حقوق بازنشستگان پرداخت ۳۰ ساله حق بیمه است که دوره کامل پرداخت حق بیمه به حساب می‌آید. اگر بازنشسته‌ای دوره اشتغال او بیشتر از ۳۰ سال بوده و بیش از ۳۰ سال حق بیمه پرداخت کرده باشد به ازای هر سال پرداخت حق بیمه بیش از ۳۰ سال، ۲.۵ درصد بر میزان افزایش حقوق بازنشسته افزوده می‌شود. به همین ترتیب میزان افزایش حقوق بازنشستگان با پرداخت حق بیمه‌ای کمتر از دوره ۳۰ ساله به ازای هر سال کمتر، ۲.۵ درصد کمتر خواهد بود.

با اجرای همسان سازی موردنظر، حداقل حقوق بازنشستگان نیروهای مسلح نیز با احتساب مزایا از سه میلیون و ۲۰۰ هزار تومان به چهار میلیون و ۵۰۰ هزار تومان افزایش خواهد یافت.

بر اساس اعلام مسوولین صندوق‌های بازنشستگی با اجرای این طرح حقوق بازنشستگان از ۳۰ تا ۷۰ درصد افزایش خواهد یافت به طوری که میانگین افزایش حقوق‌ها ۴۵ درصد خواهد بود.

اما در این میان چند نکته نیز از نگاه صاحب‌نظران اقتصادی دورنمانده است، اولین نکته محل تامین منابع این همسان‌سازی است آن هم در روزگاری که دولت با تنگناهای مالی شدیدی روبه رو است و میزان کسری بودجه امسال تا ۲۵۰ هزار میلیارد تومان یعنی نیمی از بودجه عمومی برآورد می‌شود.

آینده اجرای همسان‌سازی حقوق بازنشستگان چه خواهد بود

بر اساس اظهارنظر‌های مقام‌های صندوق‌های بازنشستگی و سازمان برنامه و بودجه بخشی از بودجه ۱۸ هزار میلیارد تومانی مورد نیاز این همسان‌سازی از محل واگذاری سهام شرکت‌های دولت تامین خواهد شد و بخش دیگری از آن پیش از این در بودجه سالانه لحاظ شده و سازمان برنامه و بودجه اطمینان داده است که برای تامین و اختصاص آن مشکلی نخواهد داشت.

ابتدای امسال دولت ۱۰ هزار میلیارد تومان اعتبار برای همسان‌سازی حقوق بازنشستگان کشوری اختصاص داد، این اعتبار امکان افزایش ۱۵ درصدی حقوق همه شاغلان و بازنشستگان را فراهم آورد.

اجرای این مرحله از متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشکری نیز نیازمند تخصیص ۱۸ هزار میلیارد تومان اعتبار است.

اما واگذاری سهام دولتی برای تامین منابع و جبران تعهدات دولت در سال‌های گذشته یکی از مشکلات اساسی صندوق‌های بازنشستگی بوده است، اگر قرار باشد تا این صندوق‌ها شرکت‌های واگذار شده را اداره کنند با مشکل بنگاه داری و نداشتن تخصص لازم روبه رو می‌شوند و اگر بخواهند با فروش این سهام منابع موردنیاز خود را تامین کنند با مشکلات فروش به هنگام و به قیمت این سهام روبه رو خواهند بود.

اما حتی با فرض درست بودن حساب و کتاب‌های سازمان برنامه و بودجه برای تامین این منابع در پرداخت حقوق همسان شده بازنشستگان در ماه‌های باقی‌مانده از امسال، مشکل دولت برای تامین منابع مورد نیاز همسان‌سازی برقرار خواهد بود، به این معنا که بار دولت و صندوق‌های بازنشستگی برای پرداخت حقوق بازنشستگان کشوری و لشگری باری سنگین‌تر از قبل خواهد بود.

به ویژه آن که سیاست‌های مشابهی برای تغییر حقوق بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی نیز در دستور کار است ؛ از طرفی به دلیل تحمیل تورم مزمن دورقمی و افزایش شتابان قیمت عمومی کالاها و خدمات، راهی جز افزایش حقوق بازنشستگان به عنوان راهکاری برای حفظ قدرت خرید آنها و جبران آثار ناشی از تورم وجود ندارد.

در عین حال بحران مالی صندوق‌های بازنشستگی نیز مزید بر علت است که نگرانی‌ها از آینده اجرای همسان‌سازی حقوق بازنشستگان و پایداری منابع مورد نیاز آن را دو چندان می‌کند.

بی بی سی


آینده اجرای همسان‌سازی حقوق بازنشستگان چه خواهد بود

منتشرشده در بازنشستگان

اخبار ناخوشایند و آموزش و پرورش کشور

 1- نشسته ام در اتاق کارم در دانشگاه و خودم را برای کلاس و آموزش به اصطلاح مجازی آماده می کنم! به طرزی عجیب ذهنم آشفته شده و به هیچ وجه متمرکز  و آرام نمی شود. تصویر آن بچه مظلوم و دوست داشتنی مقابل چشمانم متوقف شده و تکان نمی خورد. از موقعی که خبر و عکس مربوط به خودکشی «محمد موسوی زاده» دانش آموز یازده ساله و کلاس چهارمی را خوانده ام، نتوانسته ام جلوی بروز احساساتم را بگیرم.... واکنشی طبیعی در مقابل یک رخداد غیر طبیعی، به ویژه به خاطر جنبه های عاطفی و انسانی آن. در همه این سال ها ، عدالت آموزشی به عنوان یکی از اصلی‌ترین عرصه‌های عدالت و برابری اجتماعی به مهم‌ترین چالش نظام آموزش و پرورش ایران تبدیل شده است

2- کودک مظلوم یعنی محمد در بندر دیر در استان بوشهر به خاطر فقر و ناتوانی خانواده در خرید موبایل یا تبلت جهت حضور در کلاس مجازی و احتمالآ وعده های سرخرمن خانواده خودکشی کرده است. پیگیری اخبار بعدی برایم معلوم می سازد که خانواده محمد اصلاً وضعیت معیشتی و مالی خوبی نداشته و تحت تکفل بهزیستی زندگی را می‌گذرانند. پدر مریض و بیکار است و مادر مجبور است برای تامین مخارج و پرداخت اجاره خانه در منازل مردم کار کند. مضافاً آنها یک فرزند معلول دیگر هم دارند!!

اخبار ناخوشایند و آموزش و پرورش کشور

3- مطابق معمول، بعد از انعکاس وسیع و گسترده خبر خودکشی محمد در رسانه های مجازی،  مقامات رسمی آموزش و پرورش استانی و محلی با صدور اطلاعیه ای  خودکشی محمد به خاطر نداشتن موبایل و تبلت را تکذیب کرده  و حتی ادعا کردند که اقداماتی از طرف مدرسه و معلم برای تهیه تبلت برای محمد انجام گرفته است. واکنش تکراری مقامات رسمی در راستای کنترل و مدیریت اخبار حوزه وزارتی. امری که البته به مدد سرعت انتقال خبرها در  فضای مجازی چندان ممکن  و صدالبته باور پذیر هم نیست. ضرب المثل قدیمی در این زمینه وجود دارد که می گوید هیچ شایعه ای را نباید باور کرد، مگر آنکه کار به تکذیب مقامات رسمی برسد!!

4-در حالی که نرخ خودکشی درمیان شهروندان برخی استان ها از جمله استان بوشهر طی سالهای اخیر روند صعودی داشته است، اخبار موثق که مورد تایید مقامات رسمی نیز قرار دارد حاکی از آن است که بیش از سه و نیم میلیون دانش آموز ایرانی اساساً دسترسی به موبایل و رسانه های هوشمند نداشته و همین امر آنها را از حضور در شبکه های آموزش مجازی مدارس از جمله شبکه شاد محروم نموده است. گفتن ندارد که علت اصلی این محرومیت نیز تنگناهای عدیده اقتصادی و مالی است که دامن گیر خانواده های این دانش آموزان به ویژه در اوضاع آشفته کنونی است.

اخبار ناخوشایند و آموزش و پرورش کشور

 5- در همه این سال ها ، عدالت آموزشی به عنوان یکی از اصلی‌ترین عرصه‌های عدالت و برابری اجتماعی به مهم‌ترین چالش نظام آموزش و پرورش ایران تبدیل شده است. حاکمیت پول و مناسبات اقتصادی در جامعه باعث شده است که همه اجزای نظام اجتماعی کشور از جمله مدارس و مراکز آموزشی تحت تاثیر مستقیم و غیرمستقیم آن قرار گیرند. رواج پدیده هایی همچون شهریه های میلیونی، آزمون ورودی، معدل بالا ، مهارت در تست زنی، اردو های پرورشی خارج از کشور!! تضمین قبولی در رشته های تاپ دانشگاه و.... کلید واژه های اصلی هستند که این روزها به خودی خود تصویری واضح از رویکرد های طبقاتی حاکم بر آموزش و پرورش کشور را به نمایش می گذارند. به قول یکی از معلمان، پول و  اقتصاد در همه جا و از جمله  مدارس حرف اول را می‌زند و همین امر باعث شده که کارکردهای اخلاقی، انسانی، فرهنگی و دینی مدارس که بر روی کاغذ بر آن تاکید شده است، همچنان در حد شعار و حرف باقی مانده و تحت‌الشعاع واقعیات و مناسبات ناعادلانه اقتصادی جامعه و ناکارآمدی نظام آموزشی کشور در تأمین آموزش کیفی برای قشرهای محروم به فراموشی سپرده شود!

 6- همزمان  با انتشار خبر خودکشی محمد یازده ساله خبر رسید که وزیر آموزش و پرورش کشور یعنی محسن حاجی میرزایی و معاونش از شکایت خود از یک معلم که منجر به صدور حکم ۴۵ ضربه شلاق بر علیه وی شده بود، صرف نظر کرده و به اصطلاح رضایت داده اند. رضا نهضت معلم مقطع ابتدایی که نیمی از پای خود را در جریان یک تصادف از دست داده است، در انتقاد از بازگشایی مدارس در ایام کرونا تصویری(فتوکاتور) از شخص اول وزارت آموزش و پرورش را در کانال مجازی خود به اشتراک گذاشته  که موجبات ناراحتی شدید و شکایت مسئولین بلندپایه وزارت آموزش و پرورش  از او شده  بود. هر چند خبر رضایت و گذشت جناب وزیر از معلم منتقد،  رخدادی خوب و مثبت است، ولی اصل ماجرا یعنی زودرنجی، نداشتن سعه صدر و بی تحملی و نابردباری جناب وزیر و معاون ایشان و پیگیری مجدانه حقوقی تا مرحله صدور حکم ۴۵ ضربه شلاق بر یک همکار فرهنگی و معلم ابتدایی قابل توجه و صد البته شایسته تاسف و تاثر شدید می باشد.

اخبار ناخوشایند و آموزش و پرورش کشور

کاش پیگیری شدید و شبانه روزی جناب وزیر و معاون وی در سایر زمینه ها از جمله فراهم کردن عدالت آموزشی و تهیه امکانات سخت افزاری از جمله موبایل و تبلت برای دانش آموزان مناطق محروم همچون  ایلام و سیستان و بلوچستان هم با همین سرعت و جدیت انجام  می‌گرفت تا رخداد تلخ و تاسف باری همچون خبر خودکشی محمد موسوی زاده را نمی شنیدیم.

مضافا کاش جناب وزیر و معاونش قدری اولویت های کاری خود را نه بر اساس عصبیت های فردی و مقطعی بلکه بر مبنای رسالت های واقعی یک مدیر آموزشی کلان نگر، سیاستگذار و برنامه ریز تنظیم و تعریف می کرد!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

اخبار ناخوشایند و آموزش و پرورش کشور

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم از خودکشی دانش آموز پرستو جلیلی آذر دانش آموز مدرسه راهنمایی طلاتپه ارومیه به علت نداشتن گوشی

اخباری  که به تازگی در شبکه های اجتماعی  منتشر شده اند نشان از خودکشی دانش آموز دیگری دارد .

نام این دانش آموز « پرستو جلیلی آذر» دانش آموز مدرسه راهنمایی طلاتپه ارومیه است که گفته می شود به خاطر نداشتن گوشی هوشمند و عدم استطاعت مالی خانواده برای تهیه آن خود را " حلق آویز " کرده است .

گزارش صدای معلم از خودکشی دانش آموز پرستو جلیلی آذر دانش آموز مدرسه راهنمایی طلاتپه ارومیه به علت نداشتن گوشی

تاکنون اداره آموزش و پرورش مربوط به این خبر واکنشی نشان نداده است .

پیش تر ؛ « سید محمد موسوی زاده » دانش آموز ۱۱ ساله ساکن شهرستان دیر در جنوب استان بوشهر به زندگی خود پایان داد . ( این جا )

تاکنون دولت ، وزارت آموزش و پرورش و برخی نمایندگان مجلس اجبار به آموزش مجازی داشته اما زیر ساخت ها و الزامات لازم و کافی برای آن فراهم نشده است .

« صدای معلم » در گزارش های متعدد خود از ابتدا ضمن انتقاد از این رویه و نیز استناد به توصیه های سازمان های بین المللی و تجارب جهانی خواهان بازگشایی مدارس به  شیوه " حضوری " با رعایت موارد بهداشتی گردیده است .

گزارش صدای معلم از خودکشی دانش آموز پرستو جلیلی آذر دانش آموز مدرسه راهنمایی طلاتپه ارومیه به علت نداشتن گوشی

این رسانه از مقامات تصمیم گیر به کرات این پرسش را مطرح کرده است که چه کسانی باید در برابر عوارض و پیامدهای تعطیلی مدارس در قالب کودکان بازمانده از تحصیل ، ترک تحصیل ، افت تحصیلی و مهم تر از آن بیماری های روانی مانند افسردگی ، خشونت و مهم تر از همه " خودکشی دانش آموزان " پاسخ گو باشند ؟

پرسش دوباره « صدای معلم » آن است که با توجه به تاکید وزیر آموزش و پرورش بر اولویت داشتن آموزش حضوری ؛ چرا این مهم تاکنون جدی نگرفته نشده و آموزش به سمت " لوث شدن " پیش رفته و اقتدار وهویت مدرسه دچار آسیب های جدی گردیده است . ( این جا )

چه کسی باید در مورد جان دانش آموزان به ویژه در مناطق محروم و کم برخوردار و بهداشت روانی دانش آموزان پاسخ گو و مسئولیت پذیر باشد ؟

پایان گزارش/


گزارش صدای معلم از خودکشی دانش آموز پرستو جلیلی آذر دانش آموز مدرسه راهنمایی طلاتپه ارومیه به علت نداشتن گوشی

منتشرشده در دانش آموز

گروه گزارش/

تخلف وزارت آموزش و پرورش در مورد اعمال کسور بازنشستگی مازاد بر سی سال و قانون اصلاح مقررات بازنشستگی

بر اساس اخبار و گزارش های رسیده به « صدای معلم » ، برخی ادرات و مناطق آموزش و پرورش همچنان از حقوق فرهنگیانی که پس از اتمام دوره سی ساله خدمت خود اقدام به تمدید دوران خدمت رسمی خود کرده اند کسورات صندوق بازنشستگی را اعمال می کنند که این عملی غیرقانونی است .

متاسفانه بسیاری از معلمان از این موضوع اطلاع نداشته و وزارت آموزش و پرورش نیز اطلاع رسانی لازم و کافی در این مورد نداشته است .

این در حالی است که مطابق قانون پس از اتمام دوران سی سال این کسورات باید قطع شوند و عدم اعمال آن تخلف از قانون محسوب می گردد .

مطابق تبصره 2 ماده 3 قانون اصلاح مقررات بازنشستگی ؛ مستخدمین موضوع این ماده که سی سال کسور بازنشستگی و یا حق بیمه پرداخته، از پرداخت کسور بازنشستگی معاف خواهند بود ‌لکن کسور بازنشستگی سهم کارفرمایی سنوات خدمت قابل قبول مستخدم در تعیین حقوق بازنشستگی و وظیفه آنان وسیله دستگاه متبوع مستخدم به‌صندوق بازنشستگی کارکنان دولت و رفاه بازنشستگان

واریز می‌گردد. ( این جا )

تخلف وزارت آموزش و پرورش در مورد اعمال کسور بازنشستگی مازاد بر سی سال و قانون اصلاح مقررات بازنشستگی

حال در مورد آن تعداد از معلمانی که ماه ها این کسورات بدون اطلاع آنان ک اعمال گردیده است ؛ چه کسی باید پاسخ گو باشد ؟

آیا وزارت آموزش و پرورش که در مورد مطالبات خود از فرهنگیان بسیار حساس و پی گیر است و هیچ فردی را در سیستم بدون تسویه حتی یک ریال رها نمی کند ؛ چگونه است که در این موارد با گشاده دستی و اغماض برخورد می کند ؟

چه کسی باید حافظ حقوق قانونی آنان باشد ؟

ماده 8 ( فصل دوم ) از«  قانون رسیدگی به تخلفات اداری » به برخی از موارد تخلفات اداری در مورد کارمندان اشاره کرده است : ( این جا )

تخلف وزارت آموزش و پرورش در مورد اعمال کسور بازنشستگی مازاد بر سی سال و قانون اصلاح مقررات بازنشستگی

1 - اعمال و رفتار خلاف شئون اداری یا شغلی

2- تبعیض یا اعمال غرض در اجرای قوانین و مقررات نسبت به اشخاص.

7 - کم‌کاری، سهل‌انگاری و اهمال در انجام وظایف محوله.

و...

این گونه تخلفات توسط واحدهای اداری در مراجع ذی صلاح خارج از آموزش و پرورش نیز قابل رسیدگی قانونی خواهد بود .

پایان گزارش/


تخلف وزارت آموزش و پرورش در مورد اعمال کسور بازنشستگی مازاد بر سی سال و قانون اصلاح مقررات بازنشستگی

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور