گروه گزارش/
از ابتدای اسفند ماه 98 و اعلام رسمی همه گیری ویروس کرونا و بلافاصله " تعطیلی مدارس " تا کنون که 4 ماه از آن می گذرد .
به نظر می رسد برخی دوایر و بخش های وزارت آموزش و پرورش از مدارس تعطیل ترند !
این در حالی است که به اذعان گزارش ها و اخبار مستند از اواخر آوریل ( فروردین ) بسیاری از کشورها و به ویژه کشورهای توسعه یافته مانند انگستان ،آلمان ، فنلاند ، کره جنوبی ، آمریکا ، چین ، ویتنام و... مدارس را با رعایت دستورالعمل های بهداشتی مانند اندازه گیری دمای بدن دانش آموزان در بدو ورود به مدرسه ، استفاده دانش آموزان از ماسک ، رعایت فاصله گذاری اجتماعی ، الزام دانش آموزان به شستن دست ها با صابون مایع ، ضد عفونی کردن روزانه محیط مدارس و عدم حضور معلمان مسن و یا دارای بیماری های زمینه ای، بازگشایی کرده اند .
در ایران هم وزارت آموزش و پرورش ابتدا با برجسته کردن فداکارهای معلمان برای آموزش دانش آموزان در این شرایط مانند تدریس بر روی یخچال ، بدنه اتومبیل و... سعی کرد که نقش اصلی خود را به عنوان برنامه ریز و سیاست گذار به حاشیه برده و خود را به این " صحنه ها " الصاق کند .
نصب دستوری اپلیکشین شاد که بعدها و با فشار رسانه ها به وجه " اختیاری موکد " تغییر ماهیت داد نشان داد که این وزارتخانه برنامه ی مشخص و سیاست مدونی برای حفظ " جایگاه مدرسه " ندارد .
اعلام بازگشایی مدارس از 27 اردیبهشت به این صورت که حضور دانش آموزان اجباری نیست، کلاسی برگزار نمی شود و حتی حضور معلمان هم اجباری نیست و دانش آموزان داوطلبانه برای رفع اشکال به مدرسه می آیند نشان داد که وزیر آموزش و پرورش و سایر مقامات مسئول در این زمینه شجاعت و جسارتی برای اجرای تجارب موفق کشورهای دیگر هم ندارند .
در این مدت تنها وظیفه و هنر وزیر آموزش و پرورش و همکاران وی اکثرا به کارهای نمایشی – تبلیغاتی مانند اعلام آمار عضویت دانش آموزان ، معلمان و مدیران در شبکه شاد و میزان برنامه های دانلود شده ، آپلود شده و... محدود شد .
اما به ندرت می شد کسی را یافت که در مورد کیفیت این آموزش ها پرسش کند .
از حدود یک ماه پیش هم معاونین و مسئولان این وزارتخانه نشست های مختلف و متعددی را با موضوع " ثبت نام در مدارس " آغاز کرده اند بدون آن برنامه ی کلی و راهبرد اصلی وزارت آموزش و پرورش در مورد " بازگشایی واقعی مدارس " شفاف و تعریف شده " باشد .
اگر قرار باشد مدارس همچنان در تعطیلی به سر برند و یا " تقویم آموزشی " به حاشیه برود ؛ دیگر چه فرقی می کند چه کسی در کجا و با چه شرایطی در مدرسه ثبت نام کند ؟
بازگشایی " صنوف پرخطر " از 6 خرداد نشان داد که حضور و یا فقدان " مدرسه " نقشی در معادلات ساری و جاری جامعه ندارد . چه زمانی و چه کسانی باید واضع و مدافع " استقلال حرفه ای " در دستگاه آموزش باشند ؟
از سوی دیگر ، آغاز پیک ( اوج ) دوم همه گیری کرونا در روزهای اخیر با وجود تعطیلی 4 ماهه مدارس نشان داد که دیوار مدارس همچنان کوتاه و بی دفاع است .
این در حالی است که مدرسه مکانی برای آموزش مهارت های زندگی است و فرهنگ مقابله با بحران باید در این جا در دانش آموزان نهادینه شود .
و اما موضوع مهم و اشاره اصلی این گزارش متوجه سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به ویژه " پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش " است .
در این مدت نسبتا طولانی حرکت و یا موضع خاص وقابل توجهی جز یک مورد برگزاری نشست با عنوان " اقدامات برجسته نظام آموزشی فنلاند در آموزش از راه دور در دوران کرونا " مشاهده نشد .
جالب است که در این نشست از این تجارب و امکان پیاده سازی آن در نظام آموزشی ایران شده اما سخنران این نشست احتمالا فراموش کرده است که فنلاند بازگشایی مدارس را به روش " کنترل شده " از 14 ماه مه ( اردیبهشت ) در دستور کار قرار داده است . ( این جا )
در این گزارش آمده است :
" محدودیت های اعمال شده در رابطه با مدارس برداشته می شود و با روش کنترل شده و مرحله ای باز می شوند. بازگشایی مرحله ای مدارس به این صورت است که در مرحله اول مدارس ابتدایی و مهد کودک ها باز می شوند و تصمیم برای بازگشایی مدارس راهنمایی به بعد موکول می شود. آیا پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با وزیر و سایر مقامات رو در بایسیتی دارد و می خواهد طوری کار کند و یا گزارش بدهد که خاطر این مقامات مکدر نشود ؟!
در مدارس برنامه درسی متفاوتی اجرا خواهد شد تا ریسک شیوع بیماری کمتر شود. به عنوان نمونه کلاس های درسی در ساعت های متفاوت روز برگزار می شود، کلاس های پایین تر در نوبت صبح و کلاس های بالاتر در نوبت ظهر، در مدرسه حضور می یابند. بهداشت فردی و شست و شوی دستها به دقت رعایت خواهد شد.
لی آندرسونین ( Li Anderssonin ) وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد، از نظر مسئولین سلامتی و بهداشت، باز کردن مدارس به این روش، برای امنیت دانش آموزان و کادر آموزشی خوب است و کم خطر است. در مدرسه کماکان می بایست از تماس فیزیکی خودداری کرد و تعداد دانش آموزان نسبت به فضای آموزشی کمتر از سابق خواهد بود. برای افزایش فضای آموزشی، از جاهای خالی در مدرسه استفاده خواهد شد.
کادر آموزشی و معلمین بین مدارس رفت و آمد نخواهند کرد و تنها در یک مدرسه حضور خواهند داشت. دانش آموزان هر کلاس تنها با همکلاسی های خود برای صرف غذا خواهند رفت.
نظرات متخصصان وزارت بهداشت و رفاه و همچنین وزارت امور اجتماعی و بهداشت در تصمیم گیری دولت موثر بوده است. بررسی های موجود نشان می دهند ریسک شیوع بیماری از طریق کودکان بسیار کم و جزئی است. "
آیا پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با وزیر و سایر مقامات رو در بایسیتی دارد و می خواهد طوری کار کند و یا گزارش بدهد که خاطر این مقامات مکدر نشود ؟!
حال پرسش اساسی این است که فلسفه وجودی این پژوهشگاه چیست ؟ و اساسا چرا باید از " استقلال " این واحد پژوهشی دفاع کرد ؟
رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش به " صدای معلم " پاسخ دهد که در حوزه عمومی چه کاری برای اجرای اصل مدرسه محوری و دفاع از جایگاه و کیان مدرسه همانند سایر کشورها انجام داده است ؟
از سوی دیگر ، اعضای هیات علمی این پژوهشگاه که درجات و رتبه های مطابقت یافته با استاندارهای وزارت علوم را دارند چرا " سکوت " را پیشه ی خود کرده اند ؟
این در حالی است که این اعضا حتی حقوق و مزایای خویش را مطابق سایر اعضای هیات علمی دانشگاه ها می گیرند و به نظر می رسد تنها وجه تشابه در همسان سازی جایگاه ها همین موضوع باشد .
چه زمانی و چه کسانی باید واضع و مدافع " استقلال حرفه ای " در دستگاه آموزش باشند ؟
پایان گزارش/
گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ یکشنبه 25 خرداد نشست رسانه ای « سیدجواد حسینی » معاون وزیر و رییس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور با عنوان "سنجش نوآموزان بدو ورود به دبستان" برگزار گردید .
رییس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور به مدت 28 دقیقه به ارائه دیدگاه های خود پرداخت .
سپس خبرنگاران به نوبت پرسش های خود را مطرح کردند .
این نشست بر خلاف سایر نشست های رسانه ای برای مدیران آموزش و پرورش استثنایی از طریق ویدئو کنفرانس پخش می گردید .
در این بخش مشروح پرسش و پاسخ صدای معلم و رییس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور منتشر می گردد .
در روزهای اخیر اعلام خبر افت ضریب هوشی ایرانیان توسط یکی از نمایندگان مجلس حواشی بسیاری به دنبال داشته و در شبکه های اجتماعی دستمایه مطالب طنز فراوانی شده است. اما فارغ از طنز شکل گرفته حول این ماجرا و استدلال و نتیجه گیری نماینده مجلس و نیت سیاسی و اجتماعی که او پشت طرح کردن این مسئله داشته است، باید توجه داشت که نزول استعداد و ضریب هوشی شهروندان ایرانی، بیشتر از آنکه مسئله ای فطری و ژنتیکی باشد، مسئله ای سیاسی و اجتماعی است.
در کنار عوامل اجتماعی تاثیرگذاری مانند امنیت روانی و اجتماعی، محیط خانوادگی و تغذیه، باید به مهمترین نهاد مسئول در زمینه پرورش استعدادهای هر جامعه یعنی نهاد آموزش و پروش توجه داشت. در واقع این نظام آموزشی هر کشور است که متولی و مسئول اصلی شکوفایی استعدادهای تک تک شهروندان آن جامعه محسوب می شود.
نظام آموزشی در اغلب کشورهای جهان با طراحی و تدوین دروس کارآمد، استفاده از شیوه های آموزشی مبتنی بر اندیشه و تفکر، آموزش مهارت های اجتماعی، تحریک قوه تخیل، آشکار کردن استعدادهای هنری، آموزش و تربیت در زمینه درست زیستن در جامعه و مواردی از این قبیل سعی در شکوفایی استعدادهای کودکان و نوجوانان خود دارد.
حال به نظام آموزشی کشور خود بنگریم :
نظام آموزشی ایران سالهاست که توسط چند نهاد و بنگاه پول ساز ضدفرهنگی (مانند قلمچی و گاج و مدرسان و کتاب سبز و...) به گروگان گرفته شده است.
کلیت نظام آموزشی در ایران به چند کتاب در حوزه علوم فنی و تجربی (علوم تجربی، فیزیک، ریاضی، زیست و شیمی) تقلیل داده شده است و کلیت تصمیم گیر در نظام آموزشی اعم از وزارت آموزش و پرورش، سازمان سنجش، مدیران مدارس، معلمان و اولیا دانش آموزان هم به مقوله آموزش و پرورش نگاهی جز تربیت کودکان و نوجوانان "تست زن" ندارند.
بدیهی است در شرایطی که زبان و ادبیات فارسی با چنین گنجینه اندیشگانی، تاریخ و جغرافیا با این میزان از توانایی برای تحریک به اندیشه و تامل در حوزه های بشری و تفکر در زمینه بحران های زیست محیطی و لزوم حفاظت از محیط زیست، جامعه شناسی و حقوق شهروندی با توان ایجاد پرسش در مسائل اجتماعی، آموزش سیاسی با قابلیت طرح پرسش در مسائل مختلف فرهنگی و سیاسی، رمان و داستان و تئاتر و موسیقی و سینما با این میزان توانایی در بروز خلاقیت هنری، تربیت بدنی و ورزش با توان تربیت جسم های شاداب و آماده برای فعالیت فکری و ذهنی و.. به طور کامل نادیده گرفته می شوند، باید هم نظام آموزشی به کشتارگاه استعداد و اندیشه بدل شده و ضریب هوشی جامعه با سرعت آزاد سقوط نماید.
در جامعه ای که شهروندان زباله های خود را در طبیعت می ریزند و درختان و جنگل ها را به هر دلیلی به آتش می کشند، یعنی نظام آموزشی در این زمینه به وظیفه خود عمل نکرده و دانش آموزان را به تفکر در مورد چرایی حفاظت از محیط زیست وادار نکرده است.
در جامعه ای که مجری تلویزیونش حتی تلفظ نام فخر تاریخ ادبیات جهان "مولوی" را بلد نیست، یعنی استعداد هنری و ادبیش در دوران طفولیت و نابالغی رها شده است.
در جامعه ای که مردمش هنوز با بدیهی ترین حقوق سیاسی و اجتماعی خود بیگانه هستند. در جامعه ای که مردم هیچ شناختی از چرایی لزوم مطالعه تاریخ ندارند.
در جامعه ای که دانش آمورانش "ابی" را شاعر برجسته کشور خود می دانند.
در جامعه ای که نظام آموزشی اش با هنر بیگانه و چه بسا دشمن است سخن گفتن از رشد ضریب هوشی و استعدادهای فردی، سخنی عبث و بیهوده است.
امروزه مدارس ما بزرگترین دشمن تقویت هوش و کشتارگاه استعداد و توانایی های کودکان و نوجوانان است.
کانال خرمگس
گروه گزارش/
نشست علمی - تخصصی با عنوان « اقدامات برجسته نظام آموزشی فنلاند در آموزش از راه دور در دوران کرونا و کاربردهای آن در نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران» با ارائه دکتر اسماعیل عظیمی عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس دوشنبه 26 خرداد در پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش برگزار گردید .
مدیر نشست دکتر بهنام بهراد عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و مدیر گروه پژوهشی اختلالات رفتاری و ناتوانیهای یادگیری بودند .
این نشست با حضور کارشناسان و اعضای هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی و حوزه ستادی وزارت متبوع و برخی خبرنگاران حوزه آموزش برگزار شد .
بر خلاف سایر نشست های رسانه ای در وزارت آموزش و پرورش ، مدعوین در بدو ورود به ساختمان مورد " تب سنجی " قرار می گرفتند .
« در فنلاند دسترسی به اینترنت عالی است و جزو معدود کشورهایی است که این دسترسی در قانون اساسی آنها آمده است.»
عظیمی ضمن بیان این موضوع به بیان راهکارهای آموزشی در کشور فنلاند در دوران بحران کرونا پرداخت.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، ضمن بیان ساختار نظام آموزشی فنلاند که یکی از موفق ترین نظام های آموزشی دنیاست؛ به راهبردهای آنان در آموزش غیر حضوری پرداخت.
همچنین ایشان در توصیف ساختار آموزشی این کشور در مقطع متوسطهٔ دوم گفت:
« در فنلاند، مقطع متوسطهٔ دوم، دوشاخه دارد نظری و فنی حرفه ای و جالب است بدانیم که سال گذشته محبوب ترین رشتهٔ دانش آموزان که بیشترین درخواست را داشته از فنی حرفه ای بوده است و نه نظری؛ آن هم رشتهٔ آشپزی ! »
در بخش دیگری از این سخنرانی عظیمی نمونه هایی موفق از برنامه های کاربردی (اپلیکیشن های) آموزشیِ مورد استفاده در این کشور را معرفی کردند.
استفادهٔ بهینه از این برنامه ها، مستلزم تربیتِ معلم حرفه ای و آشنا با فن آوری اطلاعات و ارتباطات است که در فنلاند در سال های اخیر به خوبی انجام شده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در بخشی از سخنان خود گفت: « در یک کلام ، رمز موفقیت در نظام آموزشی فنلاند معلم حرفه ای است»
ایشان الگوی واکنش نظام آموزشی را در مواجهه با بیماری کووید ۱۹ الگویی عمومی در بسیاری از کشور ها دانستند که از مراحل مقاومت ، پذیرش، آزمون و خطا، ارتقاء و توسعه تشکیل شده است.
آخرین گزارش « صدای معلم » در مورد نظام آموزشی فنلاند به سمینار تخصصی « شناخت روش آموزش فنلاندی » باز می گردد برای نخستین بار در اصفهان توسط « یدالله سعید نیا » متخصص سیستم های پیشرو فنلاندی ، عضو شورای تألیف کتب درسی برگزار گردید . ( این جا )
« صدای معلم » در سلسله گزارش های پیشین که در مورد بازگشایی مدارس در میانه بحران کرونا ذکر کرده است ؛ فنلاند را در زمره کشورهایی آورده است که بر خلاف نظام آموزشی ایران که مدارس ماه هاست تعطیل هستند بازگشایی مدارس به روش " کنترل شده " را در دستور کار خویش قرار داده است . ( این جا )
در این گزارش آمده است :
" در مدارس برنامه درسی متفاوتی اجرا خواهد شد تا ریسک شیوع بیماری کمتر شود.
به عنوان نمونه کلاس های درسی در ساعت های متفاوت روز برگزار می شود، کلاس های پایین تر در نوبت صبح و کلاس های بالاتر در نوبت ظهر، در مدرسه حضور می یابند.
بهداشت فردی و شست و شوی دستها به دقت رعایت خواهد شد.
هلی آندرسونین ( Li Anderssonin ) وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد، از نظر مسئولین سلامتی و بهداشت، باز کردن مدارس به این روش، برای امنیت دانش آموزان و کادر آموزشی خوب است و کم خطر است. در مدرسه کماکان می بایست از تماس فیزیکی خودداری کرد و تعداد دانش آموزان نسبت به فضای آموزشی کمتر از سابق خواهد بود. برای افزایش فضای آموزشی، از جاهای خالی در مدرسه استفاده خواهد شد.کادر آموزشی و معلمین بین مدارس رفت و آمد نخواهند کرد و تنها در یک مدرسه حضور خواهند داشت. دانش آموزان هر کلاس تنها با همکلاسی های خود برای صرف غذا خواهند رفت.
نظرات متخصصان وزارت بهداشت و رفاه و همچنین وزارت امور اجتماعی و بهداشت در تصمیم گیری دولت موثر بوده است.
بررسی های موجود نشان می دهند ریسک شیوع بیماری از طریق کودکان بسیار کم و جزئی است. "
مشروح نشست پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در صدای معلم منشتر خواهد شد .
خبرنگار : رویا برزگر
دکتر رحیمی نماینده تربت جام در صحن علنی مجلس، بخشی از مشکلات کلان آموزش و پرورش را به صراحت و شجاعت مطرح نمود.
در این که مجلس یازدهم چه پایگاه اجتماعی دارد و یا چقدر در پیگیری مشکلات مردم و فساد سیستماتیک فعلی جدی است بحثی ندارم و فارغ از این که آیا چنین نطقهایی شوآف بوده و یا از سر دلسوزی است معصومانه عبور میکنم. چرا که با وجود گرایشات اصلاحطلبی به مسائل و مشکلات آموزش و پرورش از منظر جناحی و عینک سیاسی نگاه نمیکنم، لذا معتقدم از هر تلاشی برای حل و فصل مسائل آموزش و پرورش باید استقبال کرده و با آن همراهی نمود.
اولین نکته مثبت در نطق دکتر رحیمی پرهیز از تعارفات و تملقگوییهای معمول تریبونداران بود. وی با سلام به همکاران و مردم (نه صاحب منصبان) بلافاصله بدون فوت وقت وارد اصل موضوع شده گفت:
خطابم فعلا به وزیر آموزش و پرورش نیست. گرچه انتقاداتی دارم، ولی روی سخنم با شما نمایندگان است. سهم آموزش و پرورش ما کمتر از ۷ درصد از کل بودجه کشور است، در حالی که باید این رقم به ۲۵ الی ۳۰ درصد بودجه کشور ارتقا یابد. بدون اعتبارات لازم امکان ساخت مدرسه، تأمین نیروی کارآمد و پرداخت عادلانه حقوق معلم فراهم نیست.
معجزه دولت در خصوص آموزش و پرورش تمام شده است. ما نمایندگان باید جداول ردیفهای بودجه زائد را استخراج و به سوی آموزش و پرورش گسیل نماییم.
فرسودگی ساختمان مدارس دولتی، کمبود اعتبارات جاری و عمرانی، کمبود نیروهای متخصص، وجود مدارس طبقاتی، مدارس غیر دولتی رنگارنگ و غیرقابل نظارت کافی، نیروهای استخدامی ناکافی و متنوع (نهضتی، حقالتدریس، سرباز معلم و...) گوشههایی از مشکلات آموزش و پرورش ماست.
ما مدیون معلمانیم و پرداخت حقوق معلمان ناعادلانه بوده و خدمات رفاهی و تعاونی برای آنها نازل و در حد هیچ است.
بهتر است مسائل و مشکلات آموزش و پرورش در کمیسیونهای تخصصی مجلس کارشناسی شده و اعتبارات لازم تخصیص گردد.
این جوهره سخنان دکتر رحیمی در مجلس نقل به مضمون بود و البته بیشتر انتقادات و اشارات درست ایشان معطوف به مشکلات بخش سختافزاری آموزش و پرورش میباشد. در بخش نرمافزاری و محتوا نیز به حد کفایت کجفهمی، کجسلیقگی، واپسگرایی و سیاسیکاری هویداست.
به گمانم با الحاقاتی همانند: نگاه مصرفگرا و ایدئولوژیک به آموزش و پرورش، کهنگی محتوای مطالب مورد آموزش، سنتی اداره شدن مدارس، فرسودگی مغز متفکر و تصمیمگیر آموزش و پرورش، استفاده ابزاری سایر ارگانها از آموزش و پرورش، تربیت شهرنشین بیتفاوت به جای شهروند پرسشگر هزاره سومی،مبهم و کلی بودن سند تحول بنیادین،ناعدالتی منزلتی و معیشتی در حق بازنشستگان فرهنگی و... به سخنان ایشان، میتوان دفترچه مشکلات آموزش و پرورش را پلمپ نمود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
یک روز آلوده، یک روز پر از ریزگرد، یک روز برفی، همه و همه روزهاییاند که به محض مشاهدهی چنین شرایطی سریعاً تعطیلی مدارس به ذهن همه خطور میکند. انگار تعطیل شدن میتواند این معضلات را راحتتر حل کند. شاید هم نوشدارویی است که لذتی یک روزه را به مردمانِ تحت بحران میبخشد.
چه شادی وصفناپذیری میان کودکان و دانشآموزان میتواند از این لحظه لذتبخشتر باشد.
طنز مسئله بیش از آن شادیها و مژدگانیهایی که به دنبال خبر تعطیلی رد و بدل میشود، این است که بحران بیش از آنکه برای این طیف از مخاطبان پور شور بحران باشد، یک امر مطلوب و طلبکردنی به نظر میرسد.
بحران به مثابهی امر مطلوب سابقهی زیادی در مدارس دارد. از همان اوان کودکی وقتی که بخاریهای مدارس را چنان شعلهور میساختند تا کلاس تعطیل بشود، تا هنگامی که با یک سوالی الکی جو کلاس از رویکرد آزمونی/ آموزشی به رویکردی خاطرهگویی و تفریحی تبدیل میشد، میتوان این امر مطلوب را مشاهده کرد. بحرانها در اینجا، جایگزین تمهیداتی شده است که کودکان و دانش آموزان خود میبایست برای دور زدن آموزش و کنار گذاشتن درس و تحصیل به کار میگرفتند.
سبک نوین تعطیل کردن مدارس، که امروزه بخشی از تلاشهای خستگیناپذیر مسئولین در جهت مدیریت بحران است، به درستی این نیاز دانش آموزان را مرتفع ساخته است.
اما بحران اصلی درست اینجاست.
تعطیل کردن مدارس همان سیاست پیشینی است برای رویدادهایی که هر لحظه گریبان شهرها و روستاهای ما را میگیرد. دیگر کسی شاید برنامهایی بهتر از تعطیلی مدارس و ادارات را در ذهن ندارد. همه چیز به شکلی تکبعدی به "تعطیل کردن" منتهی شده است. تعطیل کردن برای کاهش تصادمات و رویدادهای ناگوار، تعطیل کردن در راستای خالی کردن شهر از تردد بیشتر، تعطیل کردن به منظور یک آوانس. یک نسخه برای کلی درد و یک جواب برای کلی سوال.
شاید اگر به ریشهی زبانی تعطیلی برگردیم، قضیهی این تکبعدی شدن رفتارهایمان در مدیریت و حل بحران راحتتر حل شود. تعطیلی از ریشهی معطل شدن، در واقع همان معطل کردن و موکول کردن است. این در واقع به معنای درست کلمه امر بحرانی را به تصویر میکشد؛ امری بحرانی می بایست همواره موکول شود به زمانی که شاید بحران موضوعیت خود را از دست داده و به یمن لذتِ آن یک روزِ تعطیل از یادها پاک شده است.
تعطیلی بدین شکل مفهوم حل بحران را همواره به تعویق میاندازد و بدین شکل امر بحرانی را از مفهومی اجتماعی/ مدیریتی که همواره "اینجایی" زندگی ما را تهدید میکند به امری طبیعی/رویدادی مبدل میسازد که در "آنجایی" میتواند قرار بگیرد که از تیررس ما دور است.
تعطیلی جای تمام مناسبات و انتظاراتی را میگیرد که ما از نهادهای ذیربط داریم.
تعطیلی جای ماشینهای برف روب و برنامههای مالچ پاشی در بیابان و دستورالعملهای کاهش آلایندههای شهری و همه و همه را میگیرد.
تعطیلی بر این اساس همان علتکلی و نهائیای است که تمام دالها و نشانه ها را پُر میکند.
تعطیلی همان مازاد معنایی است که مانع از تصور دالهای بزرگی چون ضعفها، ناتوانیها، بیبرنامهاییها، سهلانگاریها و ... میشود. یا شاید بهتر است بگوییم که همان امر فانتزیکی است که شکافها و فقدانهای ناشی از ضعفهایمان را در مدیریت حوادث و بحرانها میپوشاند. این همان امر فانتزیک تکرارپذیری است که ما هم دوست داریم تحقق یابد. بحران، امر فانتزیک، تعطیلی و ... همه و همه بخشی از شادیهای نسل ما هستند تا به میانجی آنها در تلی از کتمانها و بیخیالیها بیاساییم.
کانال مسائل اجتماعی ایران
گروه گزارش/
نشست خبری « مجتبی زینی وند » معاون وزیر و رییس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکت های مردمی امروز دوشنبه ساعت 30 / 8 در ساختمان 2 وزارت آموزش و پرورش در سالن شهید حججی برگزار گردید .
این نشست با 15 دقیقه تاخیر آغاز گردید هر چند معاون وزیر آموزش و پرورش به خاطر آن از خبرنگاران عذرخواهی نکرد .
در دعوتی که از خبرنگاران به عمل آمده بود موضوع خاصی تعیین نشده بود اما اکثریت محتوای سخنان رییس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکت های مردمی را موضوع " شهریه " تشکیل می داد .
این موجب گردید تا مدیر صدای معلم زمانی که نوبت طرح پرسش به وی رسید به طنز بگوید که انگار این " دعوای شهریه " تمامی ندارد و از زمانی که یادش می آید یکی از موضوعات ثابت در این نشست ها بوده است .
زینی وند در ابتدا گفت :
تشکر می کنم از اصحاب محترم رسانه که همراه همیشگی ما هستند و من معتقدم که اصحاب محترم رسانه ضلع مکمل فعالیت های تحول آفرین به ویژه در آموزش و پرورش هستند و نقش مهمی در مردمی کردن برنامه ها و طرح ها و همراه کردن و مشارکت مردم در برنامه های آموزش و پرورش دارند و از طرف دیگر به عنوان " ناظرین مشفق و دلسوز " با نقدهای درست می توانند مصححینی دقیق در اجرای فعالیت ها و برنامه ها باشند و به همین خاطر من همیشه سپاسگزار همه اصحاب محترم رسانه ها هستیم چه آن هایی که نقد دارند چه آن هایی که با ارشادها و راهنمایی هایشان و با پیشنهادات شان همیشه سعی کردن به ما کمک کنند .
ما هم انصافا ار نقد و دلسوزی های اصحاب محترم رسانه همیشه بهره مند شدیم .
از همکاران محترم خودم در سازمان مدارس غیردولتی تشکر می کنم .
رییس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکت های مردمی به شوراهای آموزش و پرورش اشاره کرده و گفت :
قانون شوراهای آموزش و پرورش با بسیج امکانات و منابع ملی و منطقه ای برای کمک به توسعه آموزش و پرورش مصوب شد به همین خاطر ما سیاست محوری مان بر تسهیل و توسعه جلب و جذب مشارکت ها و استیفای حقوق آموزش و پرورش از محل قانون آموزش و پرورش قرار دادیم .
با تعاملی که با دستگاه ها داشتیم و با هماهنگی که با آن ها ایجاد شد سعی کردیم حقوق قانونی آموزش و پرورش را از محل اجرای قانون شوراها مطالبه کنیم .
برای ارتقای جایگاه شورای آموزش و پرورش با حضور اعضای اصلی شوراها ازجمله استانداران و فرمانداران جلساتی را بهطور مداوم حتی باوجود کرونا و به صورت مجازی یا حضوری برگزار کردیم به طوری که با اطمینان میتوان گفت پرداختن به شورای آموزش و پرورش یکی از جدیترین دستورات کاری استانداران و فرمانداران شده است و بر این اساس در مقایسه سال۹۸ با ۹۷، رشد ۹۷درصدی درآمد از محل اجرای قانون درآمدی شورا داشتیم.
یکی از محورهای پرسش « صدای معلم » در مورد چگونگی اجرای بخشنامه ی الزام دعوت از خبرنگاران و رسانه ها به نشست های شوراهای آموزش و پرورش بود .
این پیشنهاد قبلا توسط " صدای معلم " مطرح و مورد قبول رئیس سازمان قرار گرفت .
با پی گیری های صدای معلم این بخشنامه به همه استان ها ابلاغ گردید .
مدیر صدای معلم ضمن تشکر از آقای زینی وند گفت علی رغم ابلاغ این بخشنامه اما به نظر می رسد که نظارت کافی در این زمینه صورت نمی گیرد .
نمونه واضح و جدید آن تشکیل شورای آموزش و پرورش البته با حضور وزیر آموزش و پرورش در همدان بود که اخبار نشان می دهند به بخشنامه وزاتی عمل نشده است .
زینی وند ، رسول پاپایی مدیر شوراهای آموزش و پرورش را مسئول پی گیری و نظارت بر اجرای صحیح و کامل این بخشنامه کرد و تاکید کرد که گزارش در این مورد به وی ارائه گردد .
پورسلیمان در ابتدای پرسش خود گفت :
" وزارت آموزش و پرورش بار دیگر نشان داد که در تمام مدت دوره کرونا فقط نگران امتحانات دانش آموزان بود.
از نیمه دوم اردیبهشت که بازگشایی مدارس را اعلام کرد ، فرصتی داد تا دانش آموزان بیایند و رفع اشکال کنند.
از خردادماه هم فقط به فکر برگزاری امتحان های غیرحضوری بود.
انگار یادمان رفته بود که دانش آموزان هر کلاس نیاز به روابط اجتماعی و عاطفی دارند.
می شد دانش آموزان هر کلاس را یک روز به حیاط مدرسه دعوت کرد تا حداقل هم را ببینند و با هم خداحافظی کنند. معلم های خود را ببینند و با هم صحبت کنند در این دوره بر آن ها چه گذشت؟
نباید این تصویر را به دانش آموزان داد که حضور آن ها فقط برای آزمون است .
کودکان و نوجوانان ما بدون امتحان و نمره و آزمون ، معنای دیگری هم دارند. "
زینی وند در پاسخ گفت :
اگر قرار باشد مصوبات شورای آموزش و پرورش اجرایی شود باید خبرنگاران حضور داشته باشند .
حق با شماست !
آموزش های الکترونیکی نمی تواند جای آموزش حضوری را بگیرد . در تعامل و ارتباط عاطفی با دانش آمزو است که سجایای اخلاقی معلم به دانش آموز منتقل می شود .
رییس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکت های مردمی تاکید کرد :
البته برخی پرسش های شما محتوایی است و نیاز به یک نشست اختصاصی با صدای معلم دارد .
مشروح این پرسش و پاسخ در صدای معلم منتشر خواهد شد .
پایان گزارش/