صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

معاون پرورشی فرهنگی وزارت آموزش و پرورش و آموزش آنلاین و انتقاد صدای معلم

نشست خبری معاون پرورشی فرهنگی وزارت آموزش و پرورش امروز دوشنبه ساعت 10 صبح در سالن جلسات معاونت برنامه ریزی و توسعه منابع برگزار گردید .

« علیرضا کاظمی » معاون پرورشی فرهنگی وزارت آموزش و پرورش 2 دقیقه زودتر از موعد مقرر در سالن حاضر گردید و البته کثرت همراهان ایشان موجب گردید تا تقریبا نیمی از صندلی های سالن و در جلو به آن ها اختصاص یابد . این در حالی است که در نشست پیشین که به زهرا مظفر مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش اختصاص داشت فقط مسئول روابط عمومی به عنوان مجری نشست در کنار ایشان نشسته بود .

در ابتدا مجری نشست از خبرنگاران خواست تا پس از سخنرانی معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش فقط می توانند در دو موضوع " هدایت تحصیلی " و " اوقات فراغت " پرسش کنند .

این موضع مسئول نشست با واکنش شدید و صریح مدیر صدای معلم رو به رو گردید .

پورسلیمان خطاب به ایشان و آقای کاظمی گفت که مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در دعوتی که از خبرنگاران و رسانه به عمل آورده است چنین چیزی را ذکر نکرده است .

مدیر صدای معلم تصریح کرد که این نوع سخنان نوعی توهین به شعور خبرنگار است .

معاون پرورشی فرهنگی وزارت آموزش و پرورش و آموزش آنلاین و انتقاد صدای معلم

معاون پرورشی فرهنگی وزارت آموزش و پرورش به مدت 43 دقیقه سخنرانی کرد .

کاظمی در این بخش بیشتر مطالب و سخنان خود را از روی صفحاتی که قبلا آماده شده بود برای خبرنگاران قرائت می کرد .

همچنین مانند مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش به کرات از عبارت " مقام عالی وزارت " استفاده می کرد .

معاون پرورشی فرهنگی وزارت آموزش و پرورش و آموزش آنلاین و انتقاد صدای معلم

مجری جلسه پس از اتمام سخنان آقای کاظمی ضمن تشکر از ایشان به خاطر ارائه توضیحات مبسوط مطابق معمول به نصیحت و ارائه پند و اندرز به خبرنگاران پرداخت و گفت :

باز هم خیرمقدم عرض می کنم خدمت خبرنگاران محترم و اصحاب رسانه و مدیران مجموعه معاونت پرورشی و فرهنگی .

حق را به ما بدهید با توجه به توضیحات مبسوطی که آقای دکتر کاظمی در همین دو بخش ارائه فرمودند توضیحات بسیار مبسوط بود اما فرصت بیش از این نیست که ما در بقیه بخش ها در خدمت شما باشیم .

در قمست دوم که در خدمت شما هستیم بخش پرسش و پاسخ است .

خواهشا چند مورد را من خواهش می کنم من باب نکته و یادآوری است :

یکی این که سوالات را به صورت رفت و برگشتی نداشته باشید . سوالات کوتاه باشند . یک مورد و نهایتا دو مورد تا به بقیه دوستان هم فرصت برسد .

موردی بعدی این که در هنگام ارائه سوالاتی که می فرمایید مقدمه طولانی را خواهشا و لطفا ارائه نفرمایید تا سوال از بین نرود و جان کلام و جان سوال گفته شود .

خواهش دیگر این است که در سوالات سایر همکاران تداخل نداشته باشید و اجازه بفرمایید که سوالات خودشان را خودشان به صورت کامل بپرسند .

هنگامی که نوبت به طرح پرسش توسط مدیر صدای معلم رسید به عنوان تنها رسانه و خبرنگار  حاضر این سخنان مجری نشست را مورد انتقاد قرار داده و گفت :

معاون پرورشی فرهنگی وزارت آموزش و پرورش و آموزش آنلاین و انتقاد صدای معلم

من قصد نداشتم سوالاتم را مطرح کنم با این شرایطی که شما و مجری محترم برای خبرنگاران می گذارند ...

 کاظمی :

ببینید این جلسات را ...

پورسلیمان ادامه داد که که من هنوز صحبت نکرده ام شما حرف های مرا قطع می کنید !

بگذارید بنده صحبت کنم و در بعد به پاسخ شما گوش می دهم .

این شرایط و قید و بندهایی که شما می گذارید دیگر نمی شود اسم این را " نشست رسانه ای " گذاشت !

این ادامه همان " روزمرگی " در این وزارتخانه است .

مطالبی که شما در مدت 43 دقیقه فرمودید در پرتال معاونت شما و وزارت آموزش و پرورش قبلا منتشر شده است .

اگر خبرنگاری نیازی ببیند آن را استخراج می کند و اگر علاقه مند باشد پی گیری می کند .

در وزارت آموزش و پرورش ، " نشست خبری " باید بازتعریف شود .

شما 43 دقیقه سخنرانی کنید . بعد ما هم این جا بنشینیم و حرف های شما را گوش کنیم و بعد مجری محترم این همه محددودیت تعریف کند ... این دیگر اسمش نشست خبری نیست !

نشست پرسش و پاسخ نیست !

بیشتر " نمایش خبری " است تا نشست خبری .

معاون پرورشی فرهنگی وزارت آموزش و پرورش و آموزش آنلاین و انتقاد صدای معلم

مجری نشست بدون عذرخواهی تصریح کرد که در راستای همان دو موضوع پرسش های خود را مطرح کنید .

مدیر صدای معلم عنوان کرد :

در نشستی که پیش تر آقای حسینی رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی برگزار کرد اجازه داد تا همه خبرنگاران پرسش خود را کامل مطرح کنند .

اگر اصل بر اقناع خبرنگاران و افکار عمومی است این رویه باید معمول باشد .

در سخنرانی تان مثل بقیه همکاران تان دائما از اقدامات وزارت آموزش و پرورش در مورد شبکه شاد و آموزش مجازی دفاع کردید و حرف زدید .

الان هم  باب شده است که مسئولان وزارت آموزش و پرورش دائما به مجاهدت ها و تلاش های بی وقفه معلمان در کشور در بحث آموزش آنلاین و آموزش های مجازی و... اشاره می کنند اما خودشان در یک نشست ساده نمی توانند آن را به صورت آنلاین برای دوایر و ادارات شان در استان ها پخش کنند ؟!

معاون پرورشی فرهنگی وزارت آموزش و پرورش و آموزش آنلاین و انتقاد صدای معلم

چه اشکالی دارد که همکاران شما در سایر مناطق در جریان عملکرد و پرسش و پاسخ های خبرنگاران قرار بگیرند ؟

مشروح این پرسش و پاسخ در صدای معلم منتشر خواهد گردید .

لازم به ذکر است در اعتراض به روند این نشست و پرسش های غیراقناعی مقام مربوطه وزارت آموزش و پرورش ، « مدیر صدای معلم » 40 دقیقه زودتر از موعد مقرر نشست را ترک کرد .

poursoleymannazar99d1

پایان گزارش/


معاون پرورشی فرهنگی وزارت آموزش و پرورش و آموزش آنلاین و انتقاد صدای معلم

منتشرشده در گفت و شنود

پیشنهادهایی برای تحصیل در بحران کرونا

وقتی که مشکلی پیش می آید ؛ چگونه آن را حل می کنیم، آیا یک مشکل، یک راه حل یا دو یا سه راه حل دارد؟ آیا راه حل ها از نظر میزان سختی در یک حد می باشند؟

به نظر می آید کسانی که در راس تصمیم گیری ها در وزارت آموزش و پرورش قرار دارند مشکلات را به گونه ای دیگر دیده و حل می کنند.

به نظر می آید در آن بالا مشکل را درست نمی بینند و بررسی نمی کنند، مثل این است که کسی در بالای کوه نشسته باشد و نمی تواند مشکل مردمی که در پایین کوه نشسته اند را به خوبی ببیند و در آن بالا برای خود راه حل هایی تبیین می کند که چاره کار نیست بلکه تنها نام راه حل دارند.

یکی از این مشکلات در آموزش و پرورش ایران که بعد از بحران یک بیماری همه گیر آغاز شد، مشکل تحصیل دانش آموزان و یادگیری و یاددهی آنها بوده است.

این مشکل را چگونه می توان حل کرد؟

در اوایل تیر ماه امسال، مثل این است که وزارت آموزش و پرورش در حال بررسی موضوع است و آن چنان درگیر و مشغول است که کسی چنین نیست. این وزارت در بررسی های اولیه به این نتیجه رسیده است که باید ساعات آموزشی زیادتر شده و کار معلم بیشتر شده تا دانش آموز از دروس خود عقب نماند.

اما باید دید این تنها راه حل است یا آخرین راه حل، آیا راه حل های دیگری وجود ندارد؟!  آیا به ذهن آن بالای کوه نشین ها تنها این راه حل رسیده است؟! آیا در کشورهای دیگر همین کار را کرده اند.

بگذارید چند راه حل را بررسی کنیم:

1-   کاهش میزان حجم کتب آموزشی می تواند یکی از بهترین راه حل ها باشد یا تدریس مطالب مهم و اصلی کتاب .

این روش را می توان گفت در تمام دروس می توان اجرا کرد. در برخی درس ها کمتر و در برخی بیشتر، برخی درس های حفظی و کلامی، نمی توانند در آینده ضرر چندانی به دانش آموز وارد کنند، در درس هایی مانند ریاضی نیز می توان درس یا صفحه کمتری حذف کرد. اما همان ریاضی نیز قابل کاهش هست.

با کاهش این دروس می توان گفت در تحصیل آینده دانش آموز، تاثیر چندانی مشاهده نخواهد شد.

از فواید این راه حل، تمرکز بر روی مطالب مهم و یادگیری قوی تر آن ها خواهد بود و همین طور این کاهش سبب می شود که در آینده دانش آموز، حداقل پایه های یادگیری آن موضوع را داشته باشد و همچنین در این وضعیت بحرانی با حجم زیاد مطالب، درگیر نشده و مطالب درسی را بدون یادگیری قوی از سر نگذراند.

البته این نکته نیز باید گفته شود که فی الواقع بسیاری از مطالب کتاب های درسی غیرلازم و قابل چسم پوشی می باشند. به عبارتی کاهش حجم کتاب ها از سال های قبل باید صورت می گرفت و همچنین نوع نگاه به آنها.

کتاب های درسی ایران بیشتر بر اساس حجم و تعداد صفحات چینش شده است نه بر اساس نیاز روز و موضوعات مهم و خلاقیت و آزادی معلم.

2-   استفاده از فضاهای بزرگتر برای یادگیری

مثلا می توان در هر مدرسه، سالن یا حیاط آن را به شکلی آماده کرد که فاصله لازم رعایت شود و هر روز یک پایه تحصیلی و در طول هفته یک روز یا دو روز در اختیار آن پایه تحصیلی قرار گیرد.

همچنین می تواند از فضاهای دیگر در مکان های دیگر شهر و روستا استفاده کرد که توان ایجاد فاصله گذاری دارند

3- در اختیار قرار دادن امکانات لازم برای معلم و دانش آموز جهت برقراری ارتباط تصویری

4-   آماده سازی فیلم های آموزشی تمام کتب برای دانش آموزان

به عبارتی بسیاری از دروس نیاز به معلم ندارند به خصوص دروس پایه های بالاتر، دانش آموز بیشتر می تواند خود خوان عمل کند و همچنین در کنار آن ساعاتی را برای رفع اشکال در مدارس یا به صورت مجازی قرار داد.

و ....

البته باز هم می شود فکر کرد و فکر کرد و راه ها و راه های دیگر پیدا کرد، فقط کمی فکر کردن می خواهد و نیاز به رسانه ای کردن و جار و جنجال و هوار نخواهد داشت که من راه حل دارم.

پس این روش پیدا کردن راه حل مناسب می باشد یعنی چینش همه راه حل ها و شمارش خوبی ها و بدی های آنها و لیست کردن انها به نوبت و به کارگیری.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پیشنهادهایی برای تحصیل در بحران کرونا

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ نخستین نشست رسانه ای « زهرا مظفر » مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش پس از گذشت 13 ماه از انتصاب ایشان در سالن جلسات معاونت برنامه ریزی و توسعه منابع برگزار گردید .

در این بخش ، مشروح پرسش های صدای معلم و پاسخ این مقام وزارت آموزش و پرورش را می خوانید .

منتشرشده در گفت و شنود

نقد مدیر صدای معلم بر عملکرد شورای عالی آموزش و پرورش

22 خرداد خبری منتشر شد مبنی بر آن جمعي از منتخبين فرهنگيان استان هاي مختلف كشور در انتخابات شوراي عالي آموزش و پرورش در نامه ای  به وزير آموزش و پرورش در خصوص قانون شكني و بی توجهی به اجراي قانون در مهمترین رکن قانون گذاری ساختار تعلیم و تربیت ( شوراي عالي آموزش و پرورش ) تذکر داده و خواهان توجه به مطالبات قانونی گردیده اند . ( این جا )

در این نامه آمده بود :

" یکی از مهمترین مصوبات در جلسه 29 مهر سال 1398 به شماره 967 برگزاری انتخابات دبیرکل در جلسه آتی بود. اگر شورای عالی آموزش و پرورش  به عنوان " مرجع سیاست گذار " به وظایف و کارکردهای خود به صورت جامع و صحیح عمل کرده بود دیگر وزارت آموزش و پرورش متهم به اقدامات غیرقانونی ، سلیقه ای و حتی دور زدن قانون نمی شد

 متاسفانه تا به امروز 21 خرداد 1399 حتی به مصوبات این شورا که مهم ترین رکن تصمیم گیری و تصمیم سازی ساختار تعلیم و تربیت می باشد  توجهی نشده و همچنین از مورخه ۸ اردیبهشت 99 هیچ جلسه ای حتی برای شرایط فعلی آموزش وپرورش در بحران کرونا و بررسی تبعات مثبت و منفی شبکه شاد برگزار نگردیده است .

در این نامه تصریح شده است :

" نوید ادهم ، دبیر فعلی ، در چهار سالِ گذشته ابلاغ رسمی دبیرکلی را نداشته اند و اکنون هم با گذشت ۹ماه از تاریخ تشکیل و تصویب برگزاری انتخابات دبیرکل، گذشته هیچ اقدامی صورت نگرفته است.

البته لازم به ذکر است که جناب ادهم به درجه پیشکسوتی نائل و به سن بالای ۶۵ سال رسیده اند. "

« محسن حاجی میرزایی » تاکنون به این نامه واکنشی نشان نداده است .

نقد مدیر صدای معلم بر عملکرد شورای عالی آموزش و پرورش

ماده یک از قانون تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش می گوید :

" شورای عالی آموزش و پرورش مرجع سیاست گذاری در حوزه وظایف آموزش عمومی و متوسطه در چارچوب سیاست های کلی نظام و قوانین و مقررات موضوعه است و سازمان اداری آن با بودجه و تشکیلات مستقل زیر نظر شورای عالی آموزش و پرورش فعالیت می کند . وظیفه دبیرخانه شورا پشتیبانی علمی ، پژوهشی و خدماتی متناسب با وظایف و مسئولیت شورا ، نظارت بر حسن اجرای مصوبات و توسعه ارتباطات با مجریان و مردم می باشد که در آیین نامه داخلی شورا تنظیم و توسط هیئت دولت به تصویب می رسد . "

در بحران کرونا که از ابتدای اسفندماه سال گذشته اعلان رسمی شد ؛ عملکرد وزارت آموزش و پرورش بیش از آن که مبتنی بر برنامه ، قوانین مصوب و کارکرد نهادهای زیرسیستمی باشد بیشتر لحظه ای  و بر پایه سلیقه بود .

از آن جایی که این تصمیمات بیشتر " فردی " بود و مجرا و یا کانال ارتباطی با مجریان و ذینفعان تعریف و تبیین نشده بود ؛ این تصمیمات بعضا " متناقض " و یا " متعارض " هم می گشت .

به عنوان مثال پس از نهایی شدن معرفی " شبکه شاد " توسط وزارت آموزش و پرورش از مجاری غیررسمی به مدیران و معلمان مدارس اعلام شد که باید در این شبکه " عضو " شوند .

زمانی که رسانه ها این موضوع را مورد پرسش قرار داده و آن را غیرعملی و حتی در تضاد با " قوانین " برشمردند ، وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که عضویت در شبکه شاد اجباری نیست .

هنگامی که بحث امتحانات و آزمون مطرح شد ؛ وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که دو پایه نهم و دوازدهم به صورت حضوری و بقیه پایه ها آزمون باید به صورت " غیرحضوری " برگزار گردد .

« صدای معلم » در چند نشست رسانه ای و گزارش های اختصاصی اعلام کرد زمانی که وزارت آموزش و پرورش صریحا اعلام می کند که عضویت در شبکه شاد اجباری نیست چرا باید برگزاری آزمون در این شبکه " اجباری " اعلام شود ؟

سوم تیر 99 دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش از تشکیل کارگروه تدوین قوانین و مقررات آموزش و پرورش در دوران کرونا خبر می دهد . با این وضعیت مصوبات این گونه کمیسیون ها تا چه میزان با واقعیت های " کف مدرسه " نزدیک خواهد بود و اساسا آیا معلمان اعتمادی به آن خواهند داشت ؟

در خبر آمده است :

" دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش با تشکیل کارگروه تدوین قوانین و مقررات آموزش و پرورش در دوران کرونا و پس از آن در حال بازنگری آئین نامه اجرایی مدارس و تدوین مقررات و آئین نامه‌های مورد نیاز برای مواجهه فعال با بیماری‌های واگیردار (به‌ویژه کرونا) است.

بنابر این گزارش، بررسی‌های لازم در این کمیته انجام شده و آیین نامه‌ها و مقررات مورد نیاز مربوط به این دوران را تدوین و پس از تصویب شورای عالی برای اجرا به آموزش و پرورش ابلاغ می‌کند.

دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش اعلام کرده است افراد می‌توانند پیشنهادها و نظرات ارزشمند خود را در زمینه محتوای برنامه‌های درسی و تربیتی، آموزش‌های مجازی، فعالیت‌های پرورشی، انضباطی، حضور و غیاب دانش‌آموزان در کلاس‌های مجازی، ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و تربیتی دانش‌آموزان، استفاده از شبکه‌های مجازی مختلف (شاد، ایتا، واتساپ، تلگرام و...)، وظایف عوامل اجرایی مدرسه در مدیریت فضای مجازی و ... را از طریق پیام رسان‌های ایتا و سروش به کانال شورای عالی آموزش و پرورش ارسال و یا به صورت مکتوب به دبیرخانه شورای عالی ارسال کنند."

" آیین نامه اجرایی مدارس " در20 مرداد 1379 مصوب و در 7 شهریور همان سال ابلاغ شده است .

به عبارت دیگر ، حدود 20 سال از ابلاغ این آیین نامه گذشته است .

نقد مدیر صدای معلم بر عملکرد شورای عالی آموزش و پرورش

در این مدت شرایط و اوضاع و نیارها تغییر کرده است . مهم ترین وجه این دو دهه ، توسعه و گسترش بی سابقه و وسیع اینترنت و شبکه های اجتماعی و مجازی بوده است .

در این دو دهه اصلاحیه ای در مورد آیین نامه اجرایی مدارس صورت نگرفته است .

چه کسی و یا جریانی باید در مورد این عقب ماندگی و اختلاف شدید فازی پاسخ گو باشد ؟

شورای عالی آموزش و پرورش دارای 8 کمیسیون می باشد .

در ماده یک از آیین نامه کمیسیون های شورای عالی آموزش و پرورش آمده است :

به استناد ماده 14 قانون شورای عالی آموزش و پرورش ، مصوب مجلس شورای اسلامی و فصل هشتم سند تحول بنیادین ، مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و به منظور ارتقای فرآیند بررسی و تصویب مصوبات و انجام کارشناسی های لازم ، کمیسیون های وابسته به شورای عالی به شرح زیر در سازمان اداری شورای عالی آموزش و پرورش تشکیل خواهد شد .

1- کمیسیون راهبری تحول بنیادین

2- کمیسیون منابع انسانی

3- کمیسیون برنامه درسی و تربیتی

4- کمیسیون اقتصاد و منابع فیزیکی آموزش و پرورش

5- کمیسیون اساسنامه ها و مقررات تحصیلی

6- کمیسیون اساسنامه ها و مقررات تحصیلی

7- کمیسیون معین شورای عالی

8- کمیسیون خاص

به نظر می رسد مناسب با شرایط کرونایی ، این کمیسیون برنامه درسی و تربیتی بوده است که باید در این زمینه فعالیت می کرده است .

برای این کمیسیون 16 وظیفه تعریف شده و به عنوان مثال ، بند 7 از این وظایف اشاره دارد :

" بررسی برنامه های درسی و تربیتی متناسب با اقتضائات فضای مجازی ( برخط ) و الکترونیکی "

دبیر کل شورا و مسئول این کمیسیون بگویند که در این مدت چه کرده اند ؟

جالب است که اعضای این کمیسیون متشکل از 15 نفر می باشند و جز یک مورد بقیه دارای سمت های اداری می باشند .

بند 14 از " ترکیب اعضا " اشاره دارد :

" یک نفر از معلمان یا مربیان مرتبط با موضوع با معرفی معاونت های ذی ربط " .

این پرسش مطرح است که اولا این نفر معلم در میان 15 نفر قرار است چه کار کند و چقدر تاثیرگذار است و دوم آن که این معلم تازه برای ورود به این کمیسیون باید مورد قبول بخش اداری آموزش و پرورش هم باشد !

حال با این وضعیت مصوبات این گونه کمیسیون ها تا چه میزان با واقعیت های " کف مدرسه " نزدیک خواهد بود و اساسا آیا معلمان اعتمادی به آن خواهند داشت ؟

تشکیل کارگروهی مانند کارگروه تدوین قوانین و مقررات آموزش و پرورش در دوران کرونا و پسا کرونا قرار است چه مشکلی را حل کند ؟

اگر اعضای کمیسیون های تعریف شده وقت ، انرژی و مهم تر از همه " فکر " کافی و وافی برای غتی سازی برون دادهای کمیسیون ها را ندارند و وضعیت روزمره شده است به جای این گونه موازی کاری ها که بیشتر حالت نمایشی و تبلبغاتی دارند ، آیین نامه ها را تغییر دهید .

اجازه دهید که افراد خوش فکر ، خلاق و باسوادی که فرصت اندیشیدن و برنامه ریزی دارند روح و کالبد جدیدی در شورای عالی آموزش و پرورش بدمند .

نقد مدیر صدای معلم بر عملکرد شورای عالی آموزش و پرورش

اگر اعضای حاضر در شورای عالی آموزش و پرورش و کمیسیون های ذی ربط برخاسته از متن آموزش و پرورش بوده و ذی نفعان در آن قدرت تصمیم گیری و تصمیم سازی داشته باشند دیگر چه نیازی به اقدامات پوپولیستی می باشد که اطلاعیه دهند افراد پیشنهادات و نظرات خود را به این شورا ارسال کنند ؟

" مشارکت " در آموزش و پرورش نیاز به بازتعریف جدی و بازخوانی موسع در رویکردها و کارکردها دارد .

فرضا ، با آوردن 3 نفر در ترکیب شورای عالی آموزش و پرورش و یا اقدامات ظاهری و. غیرکارشناسی مشکلی حل نخواهد شد .

اگر شورای عالی آموزش و پرورش  به عنوان " مرجع سیاست گذار " به وظایف و کارکردهای خود به صورت جامع و صحیح عمل کرده بود دیگر وزارت آموزش و پرورش متهم به اقدامات غیرقانونی ، سلیقه ای و حتی دور زدن قانون نمی شد .

دیگر نیازی بود که مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش در برابر پرسش های صریح و قانونی مدیر صدای معلم مجبور شود بگوید که این اقدامات ناشی از " اضطرار " بوده است !

چه بسا ممکن است در آینده هر بی قانونی و یا دور زدنی از قانون تحت شرایطی این چنین  تعبیر و تفسیر شود و البته این در نهایت منجر به شکنندگی بیشتر و اضمحلال سیستم خواهد شد .

منتشرشده در یادداشت

گروه تشکل ها/

پرسش های صدای معلم از شورای عالی آموزش و پرورش در مورد رتبه بندی معلمان

« سازمان معلمان ایران » امروز هفتم تیر در کانال خود نوشت :

" اعتراض نماینده سازمان معلمان به عدم دعوت از تشکل ها در جلسات تدوین لایحه رتبه بندی "

لایحه رتبه بندی توسط کمیته مربوطه تدوین و بدون نظر تشکل ها به وزیر تحویل شده است.

این تشکل در ادامه نظرات معاون دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش را آورده است .

" عابدینی معاون شورای عالی آموزش و پرورش با اعلام ارائه به موقع لایحه فوق به حاجی میرزایی به منطور گنجاندن در لایحه بودجه ۱۴۰۰ افزود رتبه بندی های قبلی اصلا رتبه بندی نبوده !

پرسش های صدای معلم از شورای عالی آموزش و پرورش در مورد رتبه بندی معلمان

عابدینی با توضیح  روند بیش از صد جلسه در سال های اخیر در مورد رتبه بندی از جمله : تعاریف جدید مفاهیم ،  مطالعات ملی و فراملی ۴۰ کشور ، تعیین چهارچوب ها ، جدول زمانی ، اعتبار بخشی ، سیاست های حاکم ، اجرایی بودن ، اهداف عملیاتی ، اصول و ارزش ها ، ملاک های تعیین رتبه بندی ، مراحل احصای شاخص ها ، منابع و روشهای سنجش ، تدریجی بودن ، لزوم  مشارکت معلمان و ...افزود :

 دو قلوهای سنجش صلاحیت و رتبه بندی از هم جدا نیستند و  نقش اساسی رتبه بندی غربالگری است یعنی تشخیص توانمند از ناتوان .

وی در ادامه ضمن مخالفت با اعمال سنوات و تحصیلات در این طرح ، رتبه بندی را شامل سه گروه : معلمان ، کارکنان واحدهای آموزشی مانند مدیر و معاونین و همچنین کارکنان اداری که در حکمشان رسته آموزشی یا دبیری خورده به شرط ۶ ساعت تدریس دانست .

از سوی دیگر خاطر نشان کرد که رتبه بندی با مدرک لیسانس و پس از حداقل ۵ سال از بدو استخدام آغاز می شود و فاصله سنواتی هر رتبه نیز ۵ سال است که  باید بر اساس سه عامل توانمندی و صلاحیت ، عملکرد و نهایتا  رقابت  پذیر بودن تدوین گردیده و توسط ناظر بیرونی سنجیده شده و پرداخت مبالغ آن نه به شکل  توزیعی  بلکه باید به صورت امتیازی باشد .

در ادامه مقرر شد طی جلسات آینده با ارائه پیش نویس ، از نظرات اصلاحی نمایندگان تشکل ها  مانند تاثیر تحصیلات تکمیلی مرتبط و اسامی جدید ۵ رتبه و ..  در تکمیل جزئیات آن استفاده شود ."

در کنار این انتقاد سازمان معلمان ایران از عملکرد معاون شورای عالی آموزش و پرورش اما " مجمع فرهنگیان ایران اسلامی " نظر دیگری دارد .

فرج كميجاني  دبير كل مجمع فرهنگيان ايران اسلامي در کانال تلگرامی این تشکل چنین می نویسد :

" خبر خوش برای همکاران در خصوص تدوين پيش نويس لايحه رتبه بندي معلمان "

طي برگزاري يك جلسه با حضور جمعي از صاحب نظران تعليم و تربيت و جناب آقای دکتر عابدینی معاون شوراي عالي آموزش و پرورش پيش نويس لايحه نظام رتبه بندي معلمان مورد بررسي و كنكاش قرار گرفت و آقاي دكتر عابديني اعلام کردند که ورژن اوليه طرح رتبه بندی معلمان آماده شده  و بايستي نسبت به طي مراحل بعدي اقدام گردد. "

نخستین پرسش « صدای معلم » از معاون شورای عالی آموزش و پرورش آن است که چرا نسخه کامل این رتبه بندی در اختیار افکار عمومی و رسانه ها قرار نمی گیرد ؟

پرسش های صدای معلم از شورای عالی آموزش و پرورش در مورد رتبه بندی معلمان

چرا باید اطلاع رسانی در این مورد قطره ای صورت گیرد ؟

عابدینی در آخرین موضع گیری از مخالفت این طرح با اعمال سنوات و تحصیلات می گوید در حالی که  ایشان در گفت‌وگو با خبرنگار  حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان در شهریور 1397 با تأکید بر اینکه یکی از مهم‌ترین مواردی که در اجرای این طرح بر آن تأکید داریم، اجرای فاز بندی شده طرح است،‌ گفته بود: ( این جا )

این کار به این معناست که اولویت‌های مربوط به مدرک تحصیلی، سابقه کاری، تجارب و مواردی از این قبیل مورد توجه قرار گیرد.

در واقع ایشان زمانی این طرح را نوعی طرحی افزایش حقوق و اجرای مواد قانون مدیریت خدمات کشوری معرفی می کند اما در سال 99 می گوید که هیچ کدام از مواردی که اجرا شده است اصلا رتبه بندی نبوده است .

این چرخش ها و تغیر مواضع و همراهی با سایرین از سوی آقای عابدینی را چگونه باید تعبیر و تفسیر کرد ؟

ایشان در همان گفت و گو می گوید :

" برای اجرایی کردن کار،‌ سازمانی پیش بینی کردیم که افراد را بر مبنای ویژگی‌های لازم کار انتخاب کنیم همچنین روش‌های صحیح و ارزیابی را به کار گیرند که کار به درستی طی شود. "

ایشان در آخرین اظهار نظر از " ناظر بیرونی " برای سنجش صلاحیت ها و شایستگی ها نام می برد .

آیا منظور معاون دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش ، سازمان نظام معلمی است ؟

پرسش های صدای معلم از شورای عالی آموزش و پرورش در مورد رتبه بندی معلمان

پرسش « صدای معلم » از آقای عابدینی آن است که چرا در ماجرای ابلاغ " شیوه نامه اجرایی نظام رتبه بندی معلمان " که توسط علی اللهیار ترکمن معاون برنامه ریزی و توسعه منابع در سال گذشته صورت گرفت ، سکوت کرد ؟

« صدای معلم » از همان ابتدا در گزارش ها و یادداشت های متعدد نسبت به اجرای ناقص و ضعیف رتبه بندی معلمان هشدار داد و از وزارت آموزش و پرورش به جد خواست که با صلاحیت های حرفه ای معلمان بازی نکند . ( این جا )

آیا این مقام وزارت آموزش و پرورش پس از این همه آزمون و خطا و بازی با افکار عمومی معلمان انتظار دارد که رسانه ها و فرهنگیان حرف های ایشان را جدی بگیرند ؟

مطابق بند 3 از ماده 10 آیین نامه ی داخلی شورای عالی آموزش و پرورش ؛ ارتباط با رسانه ها برای اطلاع رسانی به مردم و مجریان در مورد تصمیمات شورای عالی از وظایف دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش است .

پرسش این است که شورای عالی آموزش و پرورش تا چه میزان به این مهم توجه داشته و چند نشست رسانه ای برای شفاف سازی عملکرد شورای عالی آموزش و پرورش برگزار کرده است ؟

پایان گزارش/


پرسش های صدای معلم از شورای عالی آموزش و پرورش در مورد رتبه بندی معلمان

منتشرشده در گفت و شنود

ضرورت تربیت دانش آموز اجتماعی به منظور پرورش شهروند اجتماعی  در آستانه هزاره سوم، نظام‌های آموزش‌ و پرورش سراسر جهان با چالش‌های متعددي در زمینه‌ی اقتصادي، اجتماعي و سياسي از جمله دانش‌ محور شدن جامعه و اقتصاد و تقاضاي روزافزون براي دانش و آموزش و ارتقاي کيفيت آن، محدوديت شديد منابع مالي دولتي، رشد فزاينده جمعيت، مسائل زیست‌ محیطی، ضرورت تربيت شهروندان جهاني و ... مواجه شده‌اند.

چالش های عمیق جامعه جهانی، موجب تجدید یا اصلاح سیستم های آموزشی اکثر کشورهای جهان گردید تا از این طریق به رفع نیازهای مربوط به قرن حاضر، اقدام کنند.

نظام آموزش و پرورش یکی از سازمان های مهم است که در پرورش و رشد اجتماعی افراد، نقش کلیدی دارد. از این رو نحوه عملکرد این نهاد در فرایند رشد اجتماعی و پرورش همه جانبه قابلیت های دانش آموزان، عاملی موثر است. چنانچه ديويي معتقد است هدف مدرسه چيزي جز خدمت به زندگي اجتماعي نيست.

از آنجا که مسئولیت پذیری بخش مهمی از رشد اجتماعی افراد است و از سوی دیگر پرورش روحیه مسئولیت پذیری نیز از اهداف اجتماعی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران است، لازم است به این جنبه از ویژگی های دانش آموزان در نظام آموزشی، توجه بیشتری شود.چرا که در نظام اعتقادی اسلام نیز، انسان عضوی مسئول در قبال خود، خداوند و جامعه خویش است. مسئولیت پذیری اجتماعی میزان تعهد و حس تعلق فرد را نسبت به سایر افراد جامعه نشان می دهد و یک نوع احساس تعهد و التزام درونی در قبال جامعه و دیگران است که توام با الزام اخلاقی در فرد و در جهت تعالی و رشد جامعه، رخ می دهد.

اکنون سوالی که مطرح می شود این است که آموزش های ضروری به منظور نهادینه سازی مسئولیت اجتماعی در دانش آموزان، کدام هستند؟

بسیاری از نظام های آموزشی این موضوع را در حد محتوا محدود می کنند و اینکه هر درس با چه محتوایی باید پیش برود.این نظام ها گاهی آموزش های به ظاهر مدون خود را، با روش ها و تکنیک ها سرگرم می کنند و "تکنیک ها" را به معلمان و مربیان، آموزش می دهند.

ضرورت تربیت دانش آموز اجتماعی به منظور پرورش شهروند اجتماعی

پائولو فریره یکی از مطرح ترین چهره های روان شناسی و تعلیم و تربیت است که معلم، والدین، مربیان، برنامه ریزان و سیاست گذاران آموزشی را ترغیب می کند تا بینش و نگرش خود را نسبت به انتخاب موضوع، تغییر دهند. او به عنوان یک نظریه پرداز که جریان ها را مشخص و معرفی می کند، معتقد است ما به عنوان معلم، والد، مربی، تسهیل گر و حتی مراقب کودک، لازم است در جریان آموزش به این موارد توجه کنیم:

الف- آموزش هایی که کمک کنند تا زنده بمانیم

به عنوان اولین شرط آموزش، لازم است ما مواردی را به مردم و به نسل جوان (کودکان و نوجوانان) آموزش بدهیم تا بتوانند بقای خود را تامین کنند، این تعبیر همه ابعاد زندگی یعنی بهداشت، تغذیه، رفاه، فرهنگ، قوانین، فلسفه و موارد دیگر را در بر می گیرد.این آموزش به معنای بیان صرف خطرات نیست، بلکه توانمند کردن نسل ها برای شناخت، کنترل و مقابله با این مسایل است. حتی درک مسایل و پیدا کردن راه حل های مناسب و متناسب، روند مهم برای این آموزش است.

ب- آموزش هایی که کمک کنند زندگی را حفظ کنیم

کمک به کم کردن مرگ و میر مادران باردار، کمک کردن مرگ و میر کودکان زیر 5 سال، زنده نگه داشته یک زبان، فرهنگ و یا یک تاریخ بسیار مهم و اساسی است اما بعد از زنده ماندن، حفظ زندگی، از تمام این موارد مهم تر است. یعنی باید تلاش کنیم زندگی کودکی را که از مرگ نجات داده ایم، حفظ کنیم. لازم است برای حفظ آن فرهنگ، زبان، تاریخ، ادبیات و هنر کار کنیم و برنامه داشته باشیم. ضروری است به آموزش هایی بپردازیم که بچه ها بتوانند با ارکان زندگی آشنا شوند، قوانین زندگی طبیعی را بیاموزند و در عین حال برای حفظ زندگی تلاش کنند.رسالت نظام های شاگرد اولی، رودررو قرار دادن کودکان با یکدیگر است

پ. آموزش هایی که کمک می کند زندگی غنی شود

یعنی پس از بقا و حفظ آن لازم است همه ارکان زندگی را غنی کرد. می توان به شیوه های مختلف یک زبان را حفظ کرد، اما اگر برای غنای آن کاری نشود، آن زبان حتما نابود خواهد شد. هنر، ادبیات، فرهنگ، موسیقی، علم و خرد جمعی،  نیاز دارد تا با فعالیت ها و برنامه های مختلف، غنی شود. روبه رو شدن با حوزه های جدید و با دست آوردهای فرهنگ های دیگر، تمرین، خلق و ایده های نو به غنی شدن ارکان زندگی کمک می کند. نظام های آموزشی باید بکوشند و فکر کنند که چگونه می توانند همه حوزه های دانش بشری را پربار و یا کامل کنند.

 یکی از نکات اساسی در فرآیند آموزش، تمرین "مهارت های گفت و شنود" است. گفت و شنود به معنای حرف زدن و شنیدن نیست. بلکه جریانی است که به مجموعه ای از توانایی ها مانند پرسشگری، شک، اعتماد، انتخاب، فرضیه سازی، استدلال، استنتاج، تحلیل، ارزیابی و نقد می پردازد.

ضرورت تربیت دانش آموز اجتماعی به منظور پرورش شهروند اجتماعی

چیزی فراتر از انتقال یک سری کلمه یا اطلاعات است. توجه به ارتباطات انسان با انسانی دیگر است.به واسطه نبود ارتباط چیزی که به وجود می آید رقابت، مقایسه و حسادت است. کسانی به رقابت تن می دهند که نمی توانند با فرد رو به رویی خود هم دلی کنند و درکی از رنج و شادی دیگر افراد داشته باشند.

رقابت، فردگرایی و میل بیمارگونه به پیروزی، سم هایی هستند که به روح و روان انسان ها از جمله کودکان تزریق می شود. نظام های آموزشی که ارتباط های کودکان را در برنامه های آموزشی در حداقل ممکن قرار می دهند، کودکان نه به کارهای گروهی تشویق می شوند و نه برنامه های جمعی برای آنها تدارک دیده می شود بلکه به شدت ترغیب می شوند با یکدیگر رقابت کنند.

رسالت نظام های شاگرد اولی، رودررو قرار دادن کودکان با یکدیگر است. در این نظام ها برای موفقیت خود، دیگران را از صحنه رقابت و مسابقه حذف می کنند. چنین سیستمی نمی تواند مدافع فرهنگ گفت و شنود باشد. آنچه مهم است ارائه آموزش های مبتنی بر هم دلی، هم کاری و منطق گفت و شنود است. اینکه افراد جامعه بتوانند برای رنج ها، شادی ها، مسایل و حتی افتخارات خود با یکدیگر همدلی کنند. موضوع رنج آوری که این روزها به عنوان یکی از مهم ترین چالش های اجتماعی کشور شاهد آن هستیم دانش آموختگانی هستند که به دلیل ترجیح منافع شخصی به منافع اجتماعی به عنوان مفسد اقتصادی معرفی می گردند.

برای شکل دهی مناسب به رفتار شهروندان باید اراده حاکمیتی به طور ویژه در حوزه آموزش در کنار سایر حوزه‌ها، وجود داشته باشد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

ضرورت تربیت دانش آموز اجتماعی به منظور پرورش شهروند اجتماعی

منتشرشده در یادداشت

میرزا حسن رشدیه معلمِ لجوج و سرسخت آذربایجانیلجاجت اگر درپایِ هدفی مقدس مانند عدالت طلبی، آزادی خواهی و آگاهی بخشی باشد همیشه زیباست چرا که بزرگترین و پر ارزشترین دستاوردهای انسانی، همیشه محصول لجاجت و صبوری بوده است.
در کودکی که بر خواسته خود بیش از اندازه لجاجت کرده و سرانجام مادر و مادربزرگ را ذله می کردیم در آن لحظه آخر که تسلیم خواسته مان میشدند همیشه یک ناسزای خفیفی نثاران می کردند:
 سنین نس داماریوا...!

این لجِ مخصوص آذربایجانی در تاریخ چقدر زیبا بوده:
لجِ بابک در بارگاه خلیفه که کفر خلیفه را درمی آورد و به سلاخی اش می انجامد، لج ستارخان در پای مشروطیت ایران, لج ثقه الاسلام  تبریزی در مقابل خواسته فرمانده قشون روسی تنها برای یک تائید، یا لج صمد و مخصوصا لج بهروز دهقانی با دستان بسته در حصار عمله و اکره آقای پرویز ثابتی خوشتیپ...!

اما این رشدیه مثل اینکه در آن لجاجت مخصوص تبریزی سرآمد همه بوده!
آنها از راههای مختلف می آیند اما برای هدف مشترک: از خرمدینی از شیخی گری، از مشی چریک... و این یکی رشدیه از درس و مشق و تخته سیاه...همگی چون رودهایی که از نواحی مختلف می آیند ولی به یک دریای مشترک می ریزند...آزادی و عدالت و آگاهی.

اولین بار که در زمان ناصرالدین شاه، نخستین مدرسه اش را در محله ششگلان تبریز باز کرد یک سال بیشتر طول نکشید که با فتوای پیشنماز محل، متعصبان حمله کرده مدرسه را تخریب و با چوب و چماق به جان دانش آموزانش افتادند ، رشدیه شبانه به مشهد فرار کرد. پس از شش ماه دوباره برگشت دومین مدرسه اش را در محله بازار باز کرد اما باز متشرعین خرابش ساختند.

رشدیه سومین مدرسه اش را در محله چرنداب تبریز گشود اما باز ویران کردند! این بار، چهارمین مدرسه اش را در محله نوبر تبریز برای کودکان تهیدست بازکرد . تعداد دانش آموزان بیشتر بود ، مخالفانش به نزد پدر رشدیه رفته و به او هشدار دادند که اگر به فکر جان فرزندش هست او را از ادامه مدرسه سازی باز دارد...

رشدیه باز به مشهد رفت اما اندکی بعد به تبریز بازگشته پنجمین مدرسه اش را در محله بازار تبریز راه انداخت . استقبال دانش آموزان این بار متعصبان را بیشتر خشمگین ساخت ، به مدرسه حمله کرده یکی از دانش آموزان را کشتند...
و تازه، در آن زمان، تبریز به خاطر ارتباط با تحولات قفقاز و عصر تنظیمات عثمانی از همه شهرهای ایران رشد یافته تر بود و قرار بود اندکی بعد در مشروطه خواهی ایران نقش خطیری را بازی کند ؛ آن وقت حدیث مفصل بخوان از اوضاع سایر شهرهای ایران...!
رشدیه باز به مشهد رفت و مدرسه ای را در آنجا دایر کرد اما این بار، مکتب داران سنتی مشهد حمله کرده ، مدرسه رشدیه را غارت کرده و دستش را نیز شکستند!

رشدیه به تبریز بازگشت و ششمین مدرسه خودش را در لیل آباد باز کرد . مدرسه اش سه سال دوام آورد اما شبی به مدرسه اش حمله شد و با شلیک گلوله متعصبین، پایش زخمی شد و دستش را که قبل از این در مشهد شکسته بودند چنین سرود:
 مرا دوست بی‌دست و پا خواسته است
 پسندم همان را که او خواسته است....

میرزا حسن رشدیه معلمِ لجوج و سرسخت آذربایجانی

دیگر همه می ترسیدند حتی خانه خود را برای مدرسه به او کرایه دهند . رشدیه با فروش کشتزار خود، با اجازه علمای نجف، مسجد شیخ الاسلام تبریز را به مدرسه تبدیل کرد اما این بار، صدای زنگ مدرسه به تریج قبایشان برخورد که شبیه ناقوس کلیساست!...

باز مخالفانش حمله کرده این بار برای تخریب مدرسه اش تنها به بیل کلنگ اکتفا نکرده بلکه به نارنجک متوسل شدند که از باروت و زرنیخ ساخته شده بود!

ذهن ها تکان نمی خورند اما  ابزار تخریب در جامعه ترقی می کرد! این هفتمین مدرسه اش بود.

اواخر عمرش که دیگر ناتوان گشته بود اما از لجاجت تبریزی اش کم نشده بود!

در 90 سالگی هم دست بردار نبود!

روزی در کلاس بیهوش شد . پزشکی آوردند که سفارش کرد حتما باید از تدریس دست بکشد. در آنجا بود که وصیت نامه معروفش را بر زبان راند:
«چه بهتر در کلاس درس بمیرم و پس از مردن، در جایی دفن کنید که شاگردان مدارس پا بر روی گورم بگذارند تا روحم را شاد کنند»

معلم لجوج سرانجام سعادت آن را یافت که بر روی شانه های انبوهی از شاگردان خود به خانه ابدی اش رهسپار گردد...
 به نظر می رسد که سرانجام، درخت دانش بر تبر جهل پیروز شده بود و پوست و گوشت نحیف معلم بر شلاقِ نادانی متعصبان...

کانال تاریح تحلیلی ایران


میرزا حسن رشدیه معلمِ لجوج و سرسخت آذربایجانی

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور