از آغاز صبح امروز تا هم اکنون، به مناسبت روز خبرنگار، مرتب در مرتب تبریکاتی نصیب خبرنگاران میشود و من هم که چهل سالی است قلم میزنم و بعد از همکاری با نشریات فراوان، هم اکنون سردبیری دو ماهنامه شوق تغییر را برعهده دارم، از دربافت چنین تبریکاتی بینصیب نماندهام.
به نظر من روز خبرنگار، اصلا روزی نیست که بتوان آن را به خبرنگاران تبریک گفت. در حالی که خبرنگاران فراوانی، سطح خود را تا پایینترین حد، یعنی کارمندان روابط عمومی برخی از نهادها و ارگانها تقلیل دادهاند و نهایت آمالشان کار کردن خبری در وصف اقدامات مشعشعانه آن نهاد یا ارگان در جریده خود یا نهایتا در گروه و درگاهی در فضای مجازی است - و متاسفانه نمونه بارز این ماجرا را در نشریات و صفحات مرتبط با آموزش و پرورش هم شاهدیم - دیگر چرا باید منتظر تبریک باشیم؟
روی دیگر سکه، جرات و جسارتی است که از خبرنگاران ستانده شده است. تهدید به شکایت، اخراج، کم کردن حقوق و مزایا و مواردی جز اینها، دیگر جسارتی در خبرنگار باقی نمیگذارد که خبری منتشر کند و از باب آگاهی جامعه و اطلاعرسانی درست، به جای تهدید و شکایت، منتظر تبریک باشد.
البته قبول دارم غم نان، هم در حالت اول و هم در شق دوم، دست و پای خبرنگار را میبندد و آزادگی و جسارت خبرنگار به کمترین میزان خود میرسد.
تا زمانی که خبرنگار و خبر، مطالب و تحلیلهای تولید شده توسط وی را به مثابه رکنچهارم دموکراسی قابل قبول ندانیم، خبرنگار یا نخواهد نوشت یا به نوشتن از سر بیدردی و تکراری شدن اخبار و مطالب خود روی خواهد آورد.
خبرنگار تبریک نمیخواهد. مدیر کل آموزش و پرورش استانی را میشناسم که خبرنگار آموزشی یکی از خبرگزاریها را از جلسه مطبوعاتی که در سالن اجتماعات همان استان تشکیل شده بود، بیرون انداخته بود، ولی امروز با تبختر، برای روز خبرنگار بیانیه صادر کرده و این روز را به خبرنگاران "شجاعدل و جسور" تبریک گفته است. کدام خبرنگار شجاعدل و جسوری؟ خبرنگاری که کارمند روابط عمومی شماست یا خبرنگاری که ایرادهای مدیریتی و گافهای تصمیمگیری شما را پوشش میدهد؟
من همان طور که در روز معلم، از تبریکهایی که دریافت میکنم، حس و حال خوبی پیدا نمیکنم، از تبریکات مشمئزکننده روز خبرنگار هم حالم به هم میخورد. بهویژه بعضیها گمان میکنند این روز توام است با اهدای کارت هدیه مالی و انواع هدایای دیگر به خبرنگاران! بله، شاید در این وادی هم خبرهایی باشد، ولی معمولا کارتهای هدیه و هدایای دیگر را خبرنگارانی دریافت میکنند که به دنبال انتشار خبرهای موفقیت ادارات و سازمانهای ریز و درشت زیر مجموعه خود هستند.
در این میان شاید بهتر باشد در مورد وجه تسمیه این روز هم سخنی بگویم. حادثه مزارشریف و شهادت خبرنگاران ایرانی در آن سالها، که منجر به نامگذاری روز خبرنگار و تبدیل ۱۷ مرداد به این روز شد، نه به سبب شجاعت و دلاوری خبرنگاران، بلکه به دلیل بیتدبیری و عدم آیندهخوانی سیاستمداران رخ داد، و گرنه با اندکی تدبیر میشد از شهادت ایرانیان حاضر در مزار شریف، جلوگیری کرد.
و اما حسن ختام این یادداشت که به نوعی طرح دردی است که سالهاست با خود به همراه دارم و در سطور پیشین هم اشارتی به آن داشتم.
نمیدانم چون در این درگاه حرفهای مرتبط با آموزش و پرورش زده میشود، چنین حسی دارم یا به دلیل معلم بودنم هست که این گونه میاندیشم: به گمان من روز معلم با روز خبرنگار خیلی مشابهت دارد. معلمان در حالی که وضع مناسبی از لحاظ مالی و معیشتی، جایگاه شغلی و توجه به کرامت انسانی خود ندارند، به راحتی اجازه میدهند کسانی که یک سال تمام یا بهتر است بگویم یک عمر به او بیاحترامی مادی و معنوی کردهاند، فراموشش کردهاند، بدترین توهینها را در حق وی روا داشتهاند و ... در روزی به نام معلم، در حالی که استادی حوزوی و شاخص و ناطق و نویسندهای متفکر و خوشقلم، به ناحق در خون خود غلطیده است، او را مورد خطاب قرار دهند و به او روز معلم را تبریک بگویند و خبرنگاران هم، اجازه میدهند کسانی که در طی یک سال یا حتی یک عمر مانع اطلاعرسانی بدون سانسور او شدهاند، در روز خبرنگار داد سخن بدهند و روز خبرنگار را تبریک بگویند و این البته نشدنی است، درست مثل روز معلم.
کانال شوق تغییر
داده های آماری از ضروری ترین داشته ها در برنامه ریزی است .
"سه حلقه آمار و اطلاعات ، برنامه ریزی و مدیریت از حداقل های لازم برای رشد و تعالی در سازمان بشمار می آیند."
برنامه ریزی بدون تکیه بر آمار و اطلاعات درست یا قابل اعتنا، هرگز دست یافتنی نیست.
گذشته از مرکز آمار ایران، داده های آماری درون دستگاهی برخی از سازمان ها نیز که به تناوب، به ذینفعان عرضه می شود از یک نقیصه یا کاستی دیرپا و قدیمی حکایت دارد.
"هنوز در حوزه آمار و اطلاعات صدای واحدی شنیده نمی شود." چگونه می توان برنامه ریزی را بر پایه هایی استوار ساخت که از اتقان و استحکام لازم برخودار نیست؟
به عنوان نمونه، آمار ارایه شده درباره جمعیت دانش آموزانی که این روزها از دسترسی به شبکه شاد به عنوان یک شبکه درون سازمانی و آموزش از راه دور محرومند بین اعداد 3/5 میلیون تا 4 میلیون و 700 هزار نفر شناور و متفاوت است.
یا گفته می شود بیش از 60 هزار معلم از دستیابی به اینترنت محرومند این در حالی است که تنها در استانی مانند سیستان و بلوچستان به روایت یکی از رسانه ها بیش از 200 روستا هنوز به اینترنت متصل نیستند.
اگر این اعداد را در کنار ضریب اتصالی قرار دهیم که وزارت ارتباطات از دسترسی مدارس به اینترنت خبر می دهد، داستان ممکن است قدری متفاوت جلوه کند.
سهم دانش آموزان مدارس غیر دولتی با توجه به ارقامی که بر سر زبانهاست از 12/2درصد تا 14 یا 18 و اخیرا" 20 درصد نقل شده از سوی یکی از نمایندگان عضو کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس" در نوسان است .
در سال تحصیلی 97-98 میزان کمبود معلم به نقل از مقام های ارشد وزارتخانه گرفته تا معاونان آموزشی بین اعداد 110 هزار تا 123 هزار در نوسان است که اکنون این عدد در سالجاری به 197 هزار نفر رسیده که اگر این اعداد را باز هم در کنار عدد و رقمی که این روزها از سوی معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی اعلام شده، قرار دهید شاید به اختلاف معناداری دست پیدا کنید!
چرا در اعلام نرخ بازماندگان از تحصیل نیز با یک تشتت آماری روبه رو هستیم؟
به عنوان مثال "آمار آموزش و پرورش در سال تحصیلی 95-96 از وجود 747،911 نفر بازمانده از تحصیل در تمامی دوره های تحصیلی حکایت دارد."در حالی که سرشماری نفوس و مسکن سال 95 تعداد افراد گروه سنی 6-19 ساله را که در خارج از مدرسه به سر می برند را 2،386،120 نفر اعلام کرده است."
درباره آمار بی سوادان در ایران تا چه حد می توان به درستی اطلاعات ارایه شده از سوی سازمان سواد آموزی امید بست؟
" آمار بیسوادان زیر 50 ساله در ایران بنا به خوداظهاری افراد در سرشماری نفوس و مسکن سال1395حدود 9 میلیون نفر است" که گاهی در رسانه های جمعی عدد دو گروه " بازگشت به بیسوادی و بی سواد مطلق" تا11 میلیون نیز تخمین زده شده است.
کودکان لازم التعلیم در این میان چه سهمی از این 9 تا11میلیون را به خود اختصاص داده اند؟
آیا می توان به داده هایی دقیقی از نرخ واقعی پوشش تحصیلی در دوره های اول و دوم متوسطه به تفکیک جنسیتی یا اقلیمی و منطقه ای دست یافت؟
چرا از شمار مدارس نوبت دوم ، میزان اضافه تدریس پرداختی به معلمان افزون بر ساعات موظف هفتگی آنان گهگاه آمارهای متفاوتی بیان می شود؟
چرا باید به رغم استقرار پایگاه داده ها در مرکزی با نام آمار و فن آوری ،هنوز هم دستیابی به آمار متقن یا مورد وفاق در بین کارشناسان از جمله چالش های درون سازمانی تلقی شود؟
عیب کار کجاست؟ این سازهای ناکوک در حوزه آمار از کجا ریشه می گیرد؟
آمار آینه ای است برای به تصویر کشیدن واقعیت ها که قرار نیست مطابق میل و ذایقه ما مدیران با تخمین و تقریب ، بالا و پایین شود.
تجربه چندین ساله نگارنده نشان می دهد هنوز هم اطلاعاتی که از سوی مدیران ادرات یا مدارس سوار بر امواج اینترنت، راهی مرکز داده ها می شود در برخی از متغیر ها با واقعیت فاصله دارد.
از کتمان تراکم دانش آموزی در کلاس های درس گرفته تا اطلاع یافتن از کم و کیف فضای کالبدی مدارس ،شناسه کلاس ، تعداد اطاق ها ،دفاتر اختصاص یافته به مدیر و دیگر عوامل اجرایی ، دقت در درجه بندی مدارس ، فهرست و سیاهه اموال تملیکی مدرسه اعم از نو، مستعمل و یا اسقاطی ،مصرفی یا سرمایه ای ، کتب درسی موجود در کتابخانه های مدارس تا لوازم آزمایشگاهی و کارگاهی، دقت آنها در هاله ای از ابهام است.
چرا هنوز هم شمار واقعی معلمان خرید خدمات آموزشی، نیروهای قراردادکار معین ، شرکتی و مربیان پیش دبستانی دست یافتنی نیست و دائما متغیر است؟
پای آمار همچنان می لنگد !
چگونه می توان برنامه ریزی را بر پایه هایی استوار ساخت که از اتقان و استحکام لازم برخودار نیست؟
باید جد و جهد به خرج داده تا آمار به عنوان تنها زبان مشترک برای مفاهمه، بر کرسی قضاوت نشسته تامدیران با شناخت درست و واقع بینانه از وضع موجود، تمامی داشته های خود را برای رسیدن به نقطه ای مطلوب در فرایندی اثربخش به اقتضای آینده بسیج کنند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
همان گونه که در زیر مشاهده می کنید دو برنامه ی امتحانی مربوط به یک هنرستان کار و دانش در تهران است .
در واقع در یک مدرسه با دانش آموزان واحد ، دو شیوه برگزاری امتحان اعلام شده است .
1- امتحان دروس عمومی مانند تربیت بدنی ، هنر ، زبان انگلیسی ، فارسی ، جغرافی ، تاریخ ، اجتماعی ، کارآفرینی ، بهداشت ، انسان و محیط زیست ، تفکر و سواد رسانه ای ، بهداشت ، دینی ، مدیریت خانواده و... به صورت " غیرحضوری " برگزار می شوند .
جالب است که بر اساس اعلام مدرسه درس " تربیت بدنی " هم به صورت غیرحضوری برگزار می شود .
این در حالی است که محتوای این درس بیشتر بر اساس مشاهده و فعالیت های دانش آموز ارزشیابی می شود .
2- امتحان دروسی مانند حسابداری ، کاربر رایانه ، وب پیشرفته و... به صورت " حضوری " برگزار می شوند .
جالب است که شیوه ارزشیابی درسی مانند ریاضی ، " غیرحضوری " است اما درس حسابداری به صورت حضوری برگزار می شود .
نکته ی قابل تامل و البته طنز این قضیه آن جاست که امتحان درسی مانند " شهروند الکترونیک " هم به صورت " حضوری " برگزار می شود . « صدای معلم » امیدوار است که مسئولان و مقامات آموزش و پرورش در هر سطحی با فرهنگیان و رسانه ها صادق بوده و آنان را نادان و یا ابله فرض نکنند و بیش از پیش در مورد عواقب و عوارض تصمیمات سطحی و روزمره و بدون کارشناسی شده خود اندکی فکر کنند .
پرسش « صدای معلم » آن است که واقعا منطق و بستر کارشناسی برای چنین برنامه ریزی هایی چیست ؟
آیا اساسا چیزی به نام تفکر و اندیشه نزد برنامه ریزان و تصمیم گیران وزارت آموزش و پرورش می توان یافت ؟
البته در برنامه امتحان حضوری به دانش آموزان گوشزد شده که ماسک به همراه داشته و فاصله اجتماعی را رعایت کنند .
ساده ترین و ابتدایی ترین پرسش آن است که آیا نمی شد در یک برنامه واحد همین توصیه ها را داشت و آن را دقیقا اجرا کرد ؟
در گفت و گویی که صدای معلم با رئیس مرکز سنجش و پایش وزارت آموزش و پرورش انجام داد این رسانه از این مقام چنین پرسش کرد : ( این جا )
« الان شما در این بخشنامه اشاره کردید ایثارگران و آموزش از راه دور سیستم آموزش از راه دور تعریف شده است. ممکن است ایثارگران بیماری های جسمی داشته باشند ، ممکن است در بحث سلامتی دچار مشکلاتی باشند.
چگونه می شود در این سیستم آموزش از راه دور یا ایثارگران باید حضوری امتحان بدهند اما دانش آموزان سالم در مدرسه و آن هایی که ماهیت فعالیت شان در کلاس حضوری بوده است باید غیرحضوری امتحان بدهند. به نظر شما این منطقی و عقلانی است؟ »
« صدای معلم » به عنوان یگانه رسانه ی رسمی حاضر تاکنون گزارش های انتقادی متعددی را نسبت به رفتار و کنش مسئولان وزارت آموزش و پرورش به رشته ی تحریر درآورده است .
در گزارش این رسانه به تاریخ چهارشنبه 18 تیر 1399 چنین آمده است : ( این جا )
وزارت آموزش و پرورش به استناد بند 16 شیوه نامه برگزاری امتحانات نوبت دوم در خرداد ماه 1399 و به شماره 139 / 140 به تاریخ 23 / 2 / 1399 با موضوعیت بازگشایی مدارس و ارزشیابی تراکمی ، برگزاری هر گونه ارزشیابی و آزمون از یکایک دانش آموزان را به صورت " حضوری " ممنوع اعلام کرده و آن را " غیرقانونی " دانسته است . آیا اساسا چیزی به نام تفکر و اندیشه نزد برنامه ریزان و تصمیم گیران وزارت آموزش و پرورش می توان یافت ؟
حتی معاون آموزش متوسطه اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران در نشست معاونان متوسطه شهر تهران سرپیچی از دستورات " ستاد کرونا " را جرم دانسته است .
هم زمان با شیوع گسترده بیماری کرونا ؛ وزارت آموزش و پرورش برگزاری آزمون در دو پایه نهم و دوازدهم را " مجاز " اعلام کرد .
البته ماجرا به این جا ختم نشد !
وزارت آموزش و پرورش مجوز برگزاری کلاس در آموزشگاه های آزاد و زبان را صادر کرد .
علاوه بر این و هم زمان با شیوع موج دوم کرونا ؛ مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش اقدام به برگزاری آزمون های مدارس خاص شامل فرهنگ ، البرز ، نمونه دولتی و سمپاد در پنج شنبه ها و جمعه های تابستان ( تیر و مرداد ) و با حضور دانش آموزان و کادر مدارس نموده است .
حتي شنيده شده است که مرکز سنجش و پایش وزارت آموزش و پرورش اجراي آزمون هاي كارشناسي ارشد سازمان سنجش را هم پذیرفته است .
پرسش « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش آن است که معنای تابع تصمیمات ستاد ملی مبارزه با کرونا همین است ؟
چگونه است که این وزارتخانه با سماجت و اصرار " غیرقانونی " به مدارس دولتی دیکته می کند که امتحانات باید و حتما به صورت " غیرحضوری " برگزار شود اما در مواردی که ذکر شد سیاست یک بام و دو هوا را در پیش می گیرد ؟
این درجه بندی و تفاوت گذاری ها بر کدامین مبناست و چه کسی باید پاسخ گوی این تناقض ها و تضادهای غیرمنطقی باشد ؟
آیا وزارت آموزش و پرورش نظارتی بر اعتبار و روایی آزمون های برگزار شده در شبکه شاد داشته است ؟ چگونه می شود در این سیستم آموزش از راه دور یا ایثارگران باید حضوری امتحان بدهند اما دانش آموزان سالم در مدرسه و آن هایی که ماهیت فعالیت شان در کلاس حضوری بوده است باید غیرحضوری امتحان بدهند. به نظر شما این منطقی و عقلانی است؟
آیا این وزارتخانه خبر دارد که بسیاری از دانش آموزان در این مدارس دولتی به صورت " غیرواقعی " قبول شده و واقعا استحقاق ارتقا به پایه بالاتر را ندارند ؟
چه کسی و کدام مقام باید پاسخ گوی بی سوادی و کم سوادی دانش آموزان در آینده باشد ؟
« صدای معلم » در گزارش های متعدد خود به صراحت اعلام کرده است همان گونه که مطابق اعلام وزارت آموزش و پرورش ، عضویت در شبکه شاد اجباری نبوده است ؛ وادار کردن و اجبار مدارس دولتی به برگزاری آزمون در محیط مجازی هم اقدامی متناقض و فاقد وجاهت قانونی است .
این رسانه بارها گفته است که وزارت آموزش و پرورش باید به هویت حرفه ای مدرسه و اصل مدرسه محوری و آیین نامه اجرایی مدارس احترام گذاشته و آن را به رسمیت بشناسد.
مشاهده چنین عملکردی از وزارتخانه و مسئولانی که در ظاهر خود را " قانون مند " جلوه می دهند اما حتی به بخشنامه ها و پروتکل های اداری و ستادی خود احترامی قائل نیستند تنها به شکاف بیشتر میان صف و ستاد و اداره و مدرسه منتهی خواهد شد . »
جالب است بدانیم هر زمان که از این مسئولان در مورد مبنای چنین تصمیماتی و منطق کارشناسی آن پرسش می شود سریعا از خود رفع مسئولیت کرده و آن را به مصوبات ستاد مبازره با کرونا نسبت می دهند .
« صدای معلم » امیدوار است که مسئولان و مقامات آموزش و پرورش در هر سطحی با فرهنگیان و رسانه ها صادق بوده و آنان را نادان و یا ابله فرض نکنند و بیش از پیش در مورد عواقب و عوارض تصمیمات سطحی و روزمره و بدون کارشناسی شده خود اندکی فکر کنند .
پایان گزارش/
گروه گزارش/
" محمد اعتدادی " مدیر کل آموزش و پرورش استان اصفهان هم در صف تبریک گویان مدیران و مقامات به مناسبت " روز خبرنگار " قرار گرفت .
پرتال اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان نوشت : ( این جا )
« بسم الله الرحمن الرحیم
«ن والقلم و ما یسطرون»
به راستی چه زیباست اندیشه ای که در مقابل قلم زانو زند و واژه هایی که در خدمت بیان حق برآید.
هفدهم مردادماه، سالروز پاسداشت تلاش پیام آورانی است که در خلق جهانی آباد و آگاه، همتی والا و تلاشی به یاد ماندنی از خود به نمایش گذاشته و پرده از ناآگاهی ها بر می دارند؛ این روز، یادآور رسالتی است که خبرنگاران در مسیر زدودن غبار باطل از چهره بشریت، ترویج حق، بهبود کیفیت زندگی، ارتقای سلامتی و در یک کلام عاقبت به خیری مردم، ندا سر می دهند.
درود خداوند بر خبرنگارانی که آبروی قلم و دانش را پاس داشته و تمام توان خویش را جز در مسیر حقیقت و عدالت به کار نمی گیرند.
سلام خداوند بر خبرنگاران شهیدی که قلم را همچون سلاح و رسانه را همچون سنگری برای دفاع از آزادی و استقلال قرار داده و در این مسیر، با افتخار به دیدار حضرت دوست شتافتند.
اینجانب به نمایندگی از جامعه فرهنگیان و دانش آموزان استان اصفهان، ضمن قدردانی از تلاش های مجدانه و مجاهدت های خالصانه اصحاب خبر و رسانه، فرا رسیدن هفدهم مرداد ماه روز خبرنگار را به فعالان و دلسوزان عرصه خبر و اطلاع رسانی به ویژه خبرنگاران فعال در عرصه فرهنگ، تعلیم و تربیت تبریک و تهنیت عرض نموده، از خداوند منان برای این عزیزان آرزوی موفقیت و سربلندی دارم.»
هنوز مدیر کل آموزش و پرورش استان اصفهان به گزارش های انتقادی صدای معلم در مورد مسائل این استان پاسخی نداده است .
در آخرین گزارش این رسانه آمده بود : ( این جا )
« پرسش « صدای معلم » از مدیر کل آموزش و پرورش اصفهان آن است که بگوید شرط همراهی همیشگی با ایشان چیست ؟
آیا اگر رسانه ای با مشی مستقل و مدنی از مسئولان آموزش و پرورش توضیح خواسته و خواهان شفاف سازی شود ؛ از این همراهی کنار گذاشته خواهد شد ؟
آیا انتظار این مسئولان آن است که رسانه ها " بازوی خبری – تبلیغاتی " آنان بوده و نقش روابط عمومی را ایفا کنند ؟
لازم است تا این اداره کل در اسرع وقت نسبت به عدم دعوت از رسانه صدای معلم پاسخ گو باشد .
در ادامه این گزارش آمده بود :
آیا آقای اعتدادی و همکاران ایشان تاکنون نگاهی آسیب شناسانه به کیفیت آموزش در شبکه شاد انداخته و یا کار پژوهشی – میدانی در مورد آن انجام داده اند ؟
در این نشست خبری از پرسش های خبرنگاران و پاسخ های مسئولان نیست اما اگر حضور داشتیم این پرسش را مطرح می کردیم که آیا به دانش آموزان ، معلمان و حتی اولیای آنان ، آموزش های لازم همانند سایر کشورها در این زمینه داده شده است ؟
و این اداره کل چه میزان بودجه و اعتبار برای رعایت شیوه نامه های بهداشتی و نیز نظارت بر انجام دقیق آن ها در نظر گرفته است ؟ »
واقعا از نظر این مقام آموزش و پرورش ، تعریف و مقام " اندیشه " چیست و جایگاهی دارد ؟
آیا واقعا باور و اعتقادی به معنای حقیقی این گزاره ها وجود دارد و به اندیشه متفاوت در مقام " عمل " احترامی گذاشته می شود ؟
همان گونه که این رسانه پیش تر نیز متذکر شد : " برخورد مسئولانه و پاسخ منطقی و اقناع گرانه به رسانه ها و خبرنگاران بهترین کمک و هدیه به آنان است " .
پایان گزارش/
امروز پنجشنبه ۱۶ مرداد ماه ۱۳۹۹ است و شهیدستان کرج میزبان کنکور سراسری کارشناسی ارشد بخش بانوان در شرایط شیوع کرونا ویروس میباشد.
خانم رازجو از مدیران پیشکسوت البرز، رییس حوزه اجراست و من برای کمک به ایشان در آزمون حضور دارم. گروههای سنی متفاوت و ناهمگون با چهرههای پر استرس و ناامید وارد سالن امتحانات میشوند. مسئولین بهداشتی استفاده از کولر را قدغن میکنند و حضور بیش از دویست نفر در سالن، نفسها را به شماره میاندازد....
«در این نوبت از کنکور، ۳۲۱هزار و ۵۰۴ داوطلب در ۳۳ رشته امتحانی در حال رقابت هستند. کل آمار داوطلبان ثبتنام کننده در آزمون کارشناسی ارشد با احتساب داوطلبان متقاضی در رشتههای امتحانی دوم یا شناور ۶۹۴هزار و ۴۱۷ نفر و آمار داوطلبان بدون احتساب رشتههای شناور، ۶۴۷هزار و ۵۵۴ نفر است.
از تعداد ۶۴۷هزار و ۵۵۴ نفر (بدون احتساب رشتههای شناور) ۳۲۴هزار و ۱۲۶ نفر زن و ۳۲۳هزار و ۴۲۸ نفر مرد هستند؛ در واقع ترکیب جنسیتی کنکور کارشناسی ارشد حدود ۵۰-۵۰ است.
ترکیب جنسیتی داوطلبان کنکور کارشناسی ارشد با احتساب متقاضیان رشتههای شناور، شامل ۳۴۴هزار و ۵۵۸ نفر زن و ۳۴۹هزار و ۸۵۹ نفر مرد است.
به گزارش ایرنا، آزمون کارشناسی ارشد سال ۹۹ از صبح امروز در ۸۰ شهرستان کشور و ۲۳۶ حوزه امتحانی برگزار میشود.
آمار سایر داوطلبان حوزههای امتحانی
در نوبت صبح روز جمعه ۱۷ مردادماه ۲۸۳هزار و ۴۱۴ داوطلب در ۳۶ حوزه امتحانی و در روز شنبه ۱۸ مردادماه ۸۹هزار و ۴۹۹ نفر در ۶۴ حوزه امتحانی به رقابت میپردازند.
بر اساس اعلام سازمان سنجش آموزش کشور، ظرفیت پذیرش در کنکور کارشناسی ارشد ۹۹ تعداد ۱۵۷هزار نفر اعلام شده است که این آمار در مقایسه با ظرفیت ۱۷۰ هزار نفری سال گذشته، ۱۳هزار نفر و معادل هشت درصد کاهش یافته است.»/ایرنا
حوالی ساعت ده شرکتکنندگان سلانه سلانه از سالن خرماپزان خارج میشوند. چهرهها عمدتاً افسرده و خسته هستند. خداقوت گفته با چند نفرشان همکلام میشوم. از سن و سال شرکت کنندگان، رشتههای مورد آزمون، انگیزه شرکت در کنکور کارشناسی ارشد، دفعات شرکت در آزمون، دورنمای شغلی و... سؤالاتی است که بعضی از شرکتکنندگانی که هنوز رمقی برایشان مانده جواب میدهند...
خانمی حدود پنجاه ساله که ماما بوده و دارای مطب شخصی است میگوید: «در رشته مشاوره برای سومین بار آزمون میدهم». او بسیار مصمم ادامه میدهد: «میخواهم در کنار مامایی به مخاطبانم مشاوره بدهم. آن قدر درس میخوانم تا دکتر شوم». گویا انگیزه این بانو از خیلی از جوانان ما بالاتر به نظر میرسد.
خانمی با اصالت میانهای میگوید: «پدرم زنبوردار است، در رشته کشاورزی شرکت کردهام، میخواهم زنبوردار حرفهای باشم».
دختر خانمی از فردیس کرج که گویا چندان از نتیجه آزمون روانشناسی راضی نیست میگوید: «کاش در آزمون استخدامی آموزش و پرورش قبول شوم، خوش به حال شما که معلم هستید».
دختر جوان دیگری هدفش از شرکت در آزمون را درس خواندن و مشغولیت عنوان کرده میافزاید: «میدانم که شغلی در انتظارم نیست و نهایتا کدبانو خواهم شد، ولی باز هم درس خواندن را دوست دارم»
دختر خانمی با اصالت شمالی میگوید: «در آزمون صنایع چوب شرکت کردهام». میپرسم: «آیا به نظرت این رشته زیادی پسرانه نیست؟». تبسمی کرده میگوید: «من تک فرزند و دختر و پسر خانواده هستم، میروم به کمک پدرم»
خانمی که برای خروج از مدرسه عجله دارد میگوید: «شغل کجا بود آقا؟! دلت خوشه انگاری... من فقط به اصرار خانواده و چشم و همچشمی در آزمون شرکت کردهام !»
اکثر مخاطبان تحصیلات تکمیلی جوانانی هستند که امیدی به یافتن شغل مناسب با مدرک کارشناسی نداشته و با ادامه تحصیل دنبال ایجاد شرایط بهتری هستند و با ترفند ادامه تحصیل و مشغولیت آموزشی، انتظارات خانواده و جامعه از خود را چند سالی به تعویق میاندازند.
بر اساس تجربه کسانی که با مدرک کارشناسی وارد بازار کار میشوند، زودتر جا افتاده و به دلیل داشتن مدرک مناسب اشتغال (مدرک کارشناسی) از کسانی که دنبال فوق لیسانس و دکترا هستند موفقترند. چرا که جذب افراد با مدارک بالا برای بخش خصوصی و دولتی همراه با مقاومتهایی است؛ مدیران عملا از جذب جوانانی که مدارج علمی بالاتری دارند واهمه داشته و آنها را برای خود تهدید به شمار میآورند، و از طرف دیگر جویندگان کار با مدارک بالای لیسانس معمولا توقعات بالاتری دارند. منتها مهمترین آسیب ادامه تحصیل بیهدف شاید کشتن زمان و از دست دادن فرصتهای شغلی متوسط میباشد.
متأسفانه در آتیه نه چندان دور شاهد اشباع بازار از جویندگان کار دکترا و لشکر بیکاران با مدرک کارشناسی ارشد خواهیم بود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
دوشنبه 13 مرداد 1399 خبرگزاری ایسنا خبری را با عنوان " برنامه امتحانی شهریورماه دانش آموزان اعلام شد " منتشر کرد . ( این جا )
خبر به گونه ای تنظیم شده بود که به نظر می رسید در موضوع " امتحانات داخلی " مدارس شیوه ارزشیابی دروس در امتحانات شهریور ماه به صورت حضوری باشد .
بر اساس اخبار رسیده به صدای معلم برخی مدارس متوسطه به معلمان و دانش آموزان اعلام کردند که امتحانات شهریور ماه به صورت حضوری برگزار خواهد شد .
بر این اساس ؛ « صدای معلم » در گزارشی به آن پرداخت . ( این جا )
اما بعدا مشخص شد که وضعیت تغییر چندانی نکرده و روال همه شیوه سابق است .
جهت تنویر افکار عمومی و شفاف سازی در مورد عملکرد مسئولان وزارت آموزش و پرورش ، تصمیم گرفتیم تا گفت و گویی را با " خسروساکی " رئیس مرکز سنجش و پایش این وزارتخانه انجام دهیم .