صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

بزرگترین مرکز پژوهشی دانشگاه فرهنگیان بعد از تصویب مرکز نوآوری و کارآفرینی دانشگاه فرهنگیان در هیئت امناء و گزارش  دکتر خنیفر به وزیر آموزش و پرورش تاسیس گردید .

بلافاصله رئیس دانشگاه فرهنگیان به مشاور جوان خود  ماموریت داد تا دیدار و بازدیدی از دو استان آذربایجان شرقی و غربی داشته و شرایط پژوهشی و فرهنگی را مورد بررسی قرار دهد .

  با فعالان و دانشجویان برتر این دو عرصه گفت و گو کردم .

گزارشی از تاسیس مرکز نوآوری و کارآفرینی دانشگاه فرهنگیان در استان آذربایجان شرقی و غربی

در این ماموریت سعی کردم صدای دانشجو معلمان و اساتید را در دیدار حضوری در محل پردیس ها و مراکز فرهنگیان این دو استان به رئیس دانشگاه انعکاس دهم .

در دیدار استان آذربایجان غربی با وجود استقبال خیلی خوب مسئولین حراست استان و با وجود ظرفیت ها و دانشجویان نخبه در عرصه پژوهشی حمایت لازم از دانشجویان نشده بود که با گفت و گو و رایزنی مدیریت استانی قول حمایت از دانشجومعلمان برتر در عرصه های مختلف دادند .

امیدوارم که به وعده ها و برنامه ها عمل شود .

در استان آذربایجان شرقی با استقبال خوب دکتر خدیوی سرپرست پردیس استان آذربایجان شرقی مواجه شدم .

با بازدید از همه پردیس ها و گفت و گو با تک تک دانشجویان، کارکنان و اساتید و نیاز سنجی و با پیشنهاداتی که ارائه کردم و با توجه به وجود زیر ساخت ها و نزدیکی به دانشگاه مادر و وجود فضای 14000 متر دانشسرا (ساختمان رجایی)  با داشتن 120 اتاق و استقبال دکتر خدیوی و حمایت نمایندگان،  فردای همان روز ، نامه ای به دکتر خنیفر ریاست دانشگاه ارسال شد که ایشان دستور اقدام فوری برای تاسیس مرکز نوآوری و کارآفرینی بزرگترین مرکز پژوهشی فرهنگیان صادر کرد .

باز هم امیدوارم که این مهم توسط مدیران حوزه پژوهش اجرا شود اما سوال مهم اینجاست که بودجه آن از کجا تامین خواهد شد؟!

چرا با وجود اینکه همه دانشگاه ها مرکز نوآوری داشته اند اما دانشجو معلمان تا امروز از آن محروم بوده اند ؟

حمایت های دانشگاه از این مرکز چگونه خواهد بود؟!

آیا در حد اسم خواهد ماند یا فعالیتی هم در راستای رشد پژوهش معلمان جدید دارد و رشد نظام تعلیم و تربیت خواهد داشت؟

و سرانجام این که استقبال شرکت ها از مرکز نوآوری و کار آفرینی دانشگاه  چگونه خواهد بود؟

گزارشی از تاسیس مرکز نوآوری و کارآفرینی دانشگاه فرهنگیان در استان آذربایجان شرقی و غربی

گزارشی از تاسیس مرکز نوآوری و کارآفرینی دانشگاه فرهنگیان در استان آذربایجان شرقی و غربی


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارشی از تاسیس مرکز نوآوری و کارآفرینی دانشگاه فرهنگیان در استان آذربایجان شرقی و غربی

منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

تسنیم می نویسد :

ممانعت دانشگاه فرهنگیان برای جذب نرگس خدادادی برای ورود به حرفه معلمی

زمان بچگی یکی از بازی‌های که همه انجام می‌دادیم "معلم بازی" بود و آرزوی همه بچه این بود که معلم شوند.

در دوران تحصیل هم همیشه بچه‌ها معلمی داشتند که او را الگو قرار می دادند و دوست داشتند مثل او شوند، ولی این روزها قانون‌هایی داریم که ما را از این آرزوی دوران بچگی باز می‌دارند.

نرگس خدادادی از آن دسته دانش آموزانی است که از همان شروع تحصیل عشق معلمی را در ذهن می‌پروراند و برای رسیدن به آن تلاش می‌کرد.

این دانش‌آموز روستایی پس از نابینا شدن هم دست از تلاش برای رسیدن معلمی برنداشت و تلاش خودش را کرد و 3 سال اول را در مدرسه استثنایی و کلاس‌های 4 تا 6 را در مدرسه روستا گذراند و مابقی دوران تحصیل را در مدرسه نمونه تا برسد به سد کنکور و عبور از این دیوار برای رسیدن معلمی که عشقش را از کودکی در دل داشت.

پس از تلاش‌های فراوان نتایج کنکور اعلام می‌شود و نرگس رتبه 500 منطقه 3 و 2250 کشوری را کسب می‌کند تا مرحله اول را برای رسیدن به معلمی طی کرده باشد.

کار به انتخاب رشته می‌رسد و این دانش‌آموز نابینای گنابادی با ذوق و شوق فراوان ابتدا دانشگاه فرهنگیان دبیری مشاوره و پس از آن دبیری کودکان استثنایی را انتخاب می‌کند و در انتخاب‌های بعدی به سراغ روانشناسی و علوم تربیتی می‌رود.

روز اعلام نتایج از صبح حال دیگری دارد، ساعتی بیشتر تا اعلام نتایج نمانده و نرگس داستان ما به عشق و علاقه‌ای که داشته نزدیک‌تر می‌شود، نتایج اعلام می‌شود، دانشگاه فرهنگیان مجاز می‌شود و رویای این دختر حال به حقیقت پیوسته است.

مقدمات را برای ثبت نام دانشگاه مهیا می‌کند، در مرحله اول معاینات پزشکی است ولی متاسفانه به یک باره تمام آرزوهای نرگس بر باد می‌رود و به دلیل نابینا بودن اجازه شرکت در معاینات پزشکی را به او نمی‌دهند.

نرگس این روزها حال و روز خوبی ندارد و در انتظار تفقد و یا تغییری در قوانین موجود دانشگاه فرهنگیان است تا بتواند رویای کودکی‌اش را تحقق بخشد.


ممانعت دانشگاه فرهنگیان برای جذب نرگس خدادادی برای ورود به حرفه معلمی

پیشنهاد به مجلس برای شنیدن صدای مردم از طریق تدوین قانونی برای طومار نویسی

صدای مردم باید شنیده شود. این اصل مهم حکومت دموکراتیک یا مردم‌سالار است. مردم نه فقط به یک راه، بلکه به راه‌های مختلف برای رساندن و شنیده شدن صدای‌شان نیاز دارند. حاکمان باید از راه‌های مختلف صدای مردم را بشنوند. یک راه طومارنویسی است.

- مردم در قدیم برای شنیده شدن صدای‌شان طومار می‌نوشتند. طومار می‌نوشتند و هزاران نفر زیرش را امضا می‌کردند تا شاید صدای‌شان شنیده شود. طومار نوشتن در دنیای خارج از ایران هم راهکار جاافتاده‌ای است. این نوع طومارها را در زبان انگلیسی Petition می‌گویند.

- بگذارید سایت طومار یا Petition دولت یا پارلمان انگلستان را مختصر بررسی کنیم. این سایتی است که هر شهروند یا مقیم انگلستان می‌تواند در آن یک طومار بنویسد و از دیگران بخواهد که آن‌ را امضا کنند. دولت به طوماری که ده هزار نفر آن‌ را امضا کنند پاسخ می‌دهد؛ و اگر امضاها به صد هزار نفر برسد، طومار در پارلمان انگلستان بررسی می‌شود.

- مردم می‌توانند در این سایت ببینند که چه طومارهایی وجود دارد. اگر کد پستی را وارد کنید، طومارهایی را که توسط شهروندان نزدیک به نشانی شما امضا کرده‌اند نمایش داده می‌شوند.  دوازده آبان است و در این سایت نوشته:

* دولت به 211 طومار پاسخ گفته و مجلس 24 طومار را بررسی کرده است.

* تعداد طومارهای باز که می‌شود امضا کرد 2399 طومار است.

* طوماری در خصوص پایان دادن به فقر غذایی کودکان با بیش از یک میلیون امضا، بیشترین امضا را دارد.

* دولت انگلستان به طومار درخواست کاهش هزینه دانشگاه‌ها تا زمان پایان یافتن تدریس آنلاین بر اثر کرونا پاسخ گفته و چون 163 هزار امضا داشته، نوشته شده که در مجلس بررسی می‌شود.

* سؤال این است که چرا در مملکت ایران که قانون اساسی‌اش مبتنی بر مردم‌سالاری است و حقوق ملت در آن تعریف شده، نباید ابزار طومارنویسی به اندازه کشور انگلستان وجود داشته باشد؟

* لازم نیست دولت و مجلس و قوه قضائیه دائم از جانب مردم حرف بزنند و داد بکشند؛ ابزار قانونی طومارنویسی، همان پِتیشن فرنگی، به صورت رسمی و با تکلیف دولت، مجلس و قوه قضائیه به بررسی و پاسخ دادن به مردم راه بیفتد.

* چرا شما خودتان را با داد کشیدن و حرف زدن از جانب مردم خسته می‌کنید، بگذارید مردم خودشان بنویسند و شما انرژی‌تان را برای پاسخ‌گویی صرف کنید. این راه بهتر از دادکش شدن است.

پیشنهاد به مجلس برای شنیدن صدای مردم از طریق تدوین قانونی برای طومار نویسی

* مجلس اگر راست می‌گوید که می‌خواهد صدای مردم باشد، طرحی آماده کند که در آن کشور قانونی برای طومارنویسی، امضا شدن، و الزام دولت و مجلس و قوه قضائیه به رسیدگی و پاسخ‌گویی شفاف داشته باشد. این یکی را می‌توانیم از اجنبی جماعت یاد بگیریم.

* صدای مردم را این گونه، مسالمت‌آمیز، بدون خشونت، شفاف و با مسیر تعریف‌شده برای پیگیری بشنوید. طومارنویسی، روشی غربی و استعماری نیست، ریشه در سنت نیز دارد.

کانال شخصی


پیشنهاد به مجلس برای شنیدن صدای مردم از طریق تدوین قانونی برای طومار نویسی

منتشرشده در یادداشت

آیا مدارس می توانند معنای زندگی را به دانش آموزان تفهیم کنند

آیا تا کنون از خود پرسیده اید معنای زندگی چیست؟

آیا معنای زندگی را در لذت و شادی برای خود جست و جو می کنید یا در کاهش رنج و درد انسانهای دیگر؟ یا در آرامش و اعتماد؟ یا در پیشرفت و ترقی و تعالی؟ و مهمتر از آن پرسیده اید فرزندانمان کجا و چگونه باید معنای زندگی را بیاموزند؟ آیا تا کنون اندیشیده اید که مدارس در فهم‌ معنای زندگی چگونه می توانند به دانش آموزان کمک کنند؟ جست و جوگری برای معنای زندگی در چگونه بسترهایی مقدور و میسر خواهد بود؟ تا کنون اندیشه کرده اید ویژگیهای مدارس مطلوب برای این بستر سازی چیست؟
کاوش در معنای زندگی قرن هاست که توسط فلاسفه و اخیرا توسط متخصصان روانشناس و فرهنگ شناس در حال انجام است. نتیجه این کاوش ها، معنای زندگی را از دید انسانها در سه حوزه شناسایی کرده اند.

آیا مدارس می توانند معنای زندگی را به دانش آموزان تفهیم کنند

حوزه ارتباطات ( communication) ؛ برخی انسانها معنای زندگی خود را در ارتباطات عاطفی، احساسی، عشقی و عمیق با نزدیکترین افراد زندگی خود می یابند؛ برخی دیگر نیز در روابط اجتماعی گسترده در قالب شغل یا فعالیت های داوطلبانه، زندگی خود را معنا می کنند. ارتباطات اجتماعی و میان فردی برای تمام انسانها نقش مهمی از معنا بخشی زندگی را ایفا می کند ولی برای برخی انسانها این نقش مهمتر و برجسته تر است به گونه ای که به شکل یک‌ نیاز اساسی در زندگی آنها متجلی می شود. انسانها در کش و قوس ورود در ارتباطات معنا بخش، آزمون و خطاهای فراوانی دارند. تجارب ارتباطی ناموفق و ناکارآمد مکرر برای انسانهایی که معنای زندگی را در ارتباط جست و جو می کنند، مساوی با بی معنایی زندگی و بی هویتی است. انسانها برای داشتن‌تجارب ارتباطی موفق و موثر چگونه و کجا باید آموزش ببینند؟ وظیفه مدارس در این خصوص چیست؟ فرصت های تجربه اندوزی برای ارتباطات در مدارس چگونه باید فراهم شود؟ آیا مدارس ما در این حوزه برنامه مشخصی دارند؟
ارتباط از جنس دانش محض نیست که از طریق روشهای مرسوم انتقال دانش بتوان آداب و آیین آن را به افراد منتقل کرد. ارتباط از جنس مقولات خلق کردنی است. باید در ارتباط وارد شد و آن را زیست و تجربه کرد و آموخت.
بیایید بررسی کنیم ببینیم مدارس ما کدامی ک از فرصتهای خلق ارتباط موثر را در زندگی روزمره دانش آموزی ایجاد می کنند؟ در مراسم صبحگاهی و مناسک مناسبتی مدارس که پی در پی برای تمام مردم دنیا به جز آنان که از جنس خودمان هستند آرزوی مرگ می کنیم اندیشه کدام ارتباط انسانی در ذهن فرزندانمان نقش می بندد؟

در فضای رقابتی مدارس که کودکانمان حتی در وضعیت و نحوه نشستن نیز نمی توانند تمرین ارتباط میان فردی داشته باشند؛ بذر کدام ارتباط سازنده بین آنان به بار می نشیند؟

آیا مدارس می توانند معنای زندگی را به دانش آموزان تفهیم کنند

در ارتباط یک سویه و غیر تعاملی بین دانش آموز - معلم فرصت تجربه کدام ارتباط چالشی و موثر ایجاد می شود؟

در متن آموزش های به اصطلاح پرورشی مدارس که حتی فکر به جنس مخالف هم گناه محسوب میشود؛ راه و روش کدام ارتباط اخلاقی و انسانی فارغ از کلیشه های دگم جنسیتی به کودکانمان آموزش داده می شود؟

کانال خرد و بینش


آیا مدارس می توانند معنای زندگی را به دانش آموزان تفهیم کنند

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

انتقاد صدای معلم از تغییر مواضع مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در مورد آموزش حضوری مدارس و شبکه شاد

مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران درگفت و گوی زنده با مدیران مناطق 9 و 18 در بسترشبکه شاد به تاریخ 30 مهر 99 به مطالبی اشاره کرده است .

پرتال اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران نوشت : ( این جا )

« مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران با تاکید بر رعایت دقیق ساعات تدریس کلاس ها آموزش های مجازی گفت: میزان ساعت تدریس ۲۵ دقیقه در ابتدایی و 35 دقیقه در دوره متوسطه رعایت شود و برنامه های ورزشی؛ قرآنی، هنر و پرورشی به نحو احسن در برنامه های روزانه و کلاس های مجازی دیده شود زیرا از بیماری واگیر کرونا نگران هستیم ولی متاسفانه عدم تحرک دانش‌آموزان موجب می‌شود تا بیماری‌های غیرواگیر افزایش یابد و اضافه وزن دانش آموزان زمینه بیماریهای دیگر را فراهم می کند. نظر مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در مورد بازماندن مدارس حتی در زمان قرنطینه عمومی و سراسری و اعمال محدودیت های شدید در بسیاری از کشورهای جهان و حتی کشورهای همسایه ایران چیست ؟

وی در پایان این نشست تصویری که در بستر شبکه شاد برگزار شد؛ به برخی سوالات مدیران مدارس پاسخ داد و گفت: امتحانات دوره ابتدایی به استثنای پایه ششم که حضوری برگزار می شود؛ بر عهده معلمان و مدارس است و پایه ششم و نهم به صورت حضوری خواهد بود و برخی دروس هدف پایه هفتم و هشتم و یازدهم نیز هماهنگ و حضوری برگزار می شود؛زیرا در انتخاب رشته تاثیرگذار می باشند.

فولادوند با بیان اینکه دانش‌آموزان را صرفاً آموزشی بار نیاورید ادامه داد: مدیران نظارت دقیق بر روی مباحث ورزش و حتی ورزش صبحگاهی؛ مباحث هنری؛ تربیتی و پرورشی داشته باشند و این موضوعات را هم در لابلای برنامه‌ها قرار دهند.

وی تاکید کرد: دانش آموزان از آموزش مجازی نباید خسته شوند؛ باید تنوع و برنامه‌ریزی داشته باشیم. »

فولادوند 7 آبان با تکرار برخی سخنان قبل چنین گفته است : ( این جا )

انتقاد صدای معلم از تغییر مواضع مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در مورد آموزش حضوری مدارس و شبکه شاد

« خطاب بنده به مدارس خاص و غیردولتی است؛ متأسفانه مشاهده شده، در ایام گذشته برخلاف دستورالعمل‌های صادره برای مدارس به منظور نحوه اداره کلاس‌های درس و زمان آموزش، برخی از مدارس تخطی کرده‌اند.

این مدارس دقیقا برنامه هفتگی حضوری دانش‌آموزان را در فضای مجازی دنبال می‌کنند. حداکثر زمان تدریس در آموزش مجازی آموزش یا آموزش در زمان بحران ۳۵ دقیقه برای دوره متوسطه اول و دوم و ۲۵ دقیقه برای دوره ابتدایی است، متأسفانه برخی از مدارس غیردولتی به نوعی وارد رقابت شده‌اند و دانش‌آموزان را از ۷:۴۵ صبح تا ۱۴:۴۵ عصر در کلاس‌های غیرحضوری نگه می‌دارند و کلاس‌ها و کتاب‌های غیردرسی را در این برنامه‌ها جای می دهند.

بر آموزش براساس دستورالعملی که برای تمام مدارس ارسال شده است، تأکید داریم. این دستورالعمل در ۲۷ مهر ۹۹ با عنوان دستورالعمل زمان مجاز برای کلاس‌های مجازی به مدارس ارسال شده است، کتاب‌های غیردرسی به هیچ وجه نباید در این برنامه تدریس شود و تاکید بر برنامه درسی ملی است. اگر سخنان ایشان در مورد تفویض اختیار تام به مدرسه صحیح و صادقانه باشد پس تعیین زمان برای مدارس حتی در آموزش مجازی چه معنا و مفهومی می تواند داشته باشد ؟

من با کمال عذرخواهی به مدارس غیردولتی و خاص هشدار می‌دهم مراقب سلامت دانش‌آموزان باشند و چون آنها احتمالا باید مدت طولانی را این گونه آموزش ببینند، این سبک از آموزش، دانش‌آموزان را دچار مشکل جسمانی و بینایی می‌کند باید سلامت آنها در اولویت باشد و تاکید می‌کنم بر رعایت زمان مقرر که حداکثر ۳۵ دقیقه در دوره متوسطه اول و دوم و ۲۵ دقیقه در دوره ابتدایی است.

خواهش می‌کنم مؤسسان مدارس غیردولتی سلامت دانش‌آموزان را مدنظر قرار دهند، برنامه برای ورزش صبحگانی دانش‌آموزان و تحرک آنها داشته باشند و از طریق لایو و شبکه شاد می‌توانند با دانش‌آموزان ارتباط داشته باشند و تاکید ما بر استفاده از شبکه شاد است.

مطالبی که گفتم خواسته خانواده هاست. دانش‌آموزان و خانواده‌ها از آموزش مداوم و طولانی در فضای مجازی خسته شده‌اند و تاکید داریم مدارس از محتوای شبکه شاد که محتوای درست، غنی و دقیق آموزشی است استفاده کنند و دانش‌آموزان را برای تکرار مباحث به کلاس‌هایی که در شبکه آموزش ترتیب داده شده است ارجاع دهند و به سلامت دانش آموزان هم به طور دقیق بپردازند. »

انتقاد صدای معلم از تغییر مواضع مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در مورد آموزش حضوری مدارس و شبکه شاد

هنوز مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران به آخرین مطلب انتقادی منتشر شده در صدای معلم پاسخی ارائه نکرده است . ( این جا )

مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران 19 شهریور 99 می گوید : ( این جا )

« مدیران و شورای مدرسه هم برای نحوه آموزش در مدرسه تصمیم گیری می‌کنند، اکنون دنیا این تجربیات را دارد و ما هم باید بالاخره وارد این عرصه می‌شدیم. » آیا مانند سابق که امتحانات دانش آموزان و مدارس به صورت مبهم و با حاشیه ها و مساله های فراوان برگزار گردید قرار است در آینده دوباره تکرار شوند ؟

در مناظره رادیویی که در برنامه " رادیو گفت و گو " و با حضور مدیر صدای معلم و برخی از مسئولان و نماینده مجلس و عضو شورای شهر تهران انجام گرفت ؛ مدیر صدای معلم در انتقاد از سخنان مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران که از " آموزش حضوری " پس از دستورالعمل بازگشایی مدارس صادره توسط وزارت آموزش و پرورش دفاع می کرد چنین گفت : ( این جا )

« چرا شما این حرف ها را در 7 ماه پیش نمی زدید ؟

چرا این تئوری سازی های علمی تان را در ماه های گذشته بیان نمی کردید ؟

شما در هفت ماه گذشته یک تئوری ، یک خط مشی و یک مانبفست صحبت می کردید ؛ اکنون که وزیر آموزش و پرورش طور دیگری صحبت کرده شما هم تغییر موضع داده و چرخش  کرده اید ؟!

البته فولاوند در پاسخ به پرسش های صریح پورسلیمان پاسخ داد که ما این حرف ها را زدیم اما شما نشنیدید !

آن هایی که آن جا نشسته اند می دانند که من دارم تخصصی صحبت می کنم .

مدیر صدای معلم خطاب به مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران گفت که هر موقع از شما کسی در این موارد پرسش می کرد همه چیز را به " شبکه شاد " احاله می دادید !

انگار شاد قرار است تمام امراض را شفا دهد ! انگار شاد قرار است همه بحران ها و مسائل و مشکلات  را در نظام آموزشی حل کند !

شما همان آدم هستید !

چه چیزی را دارید توجیه می کنید ؟

شما صحبت های خودتان در مورد " شبکه شاد " را فراموش کرده اید که به مناطق و مدارس یک چیزی را ابلاغ می کردید و در تریبون ها چیز دیگری را بیان می کردید ؟!

آیا این چیزها را فراموش کرده اید ؟

کمی " صداقت " داشته باشید ! »

انتقاد صدای معلم از تغییر مواضع مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در مورد آموزش حضوری مدارس و شبکه شاد

 فولادوند در پاسخ به پرسش های مکرر مجری برنامه در مورد چرایی بازگشایی مدارس از 15 شهریور به صراحت گفت که سیاست صدا و سیما بر این است که مدارس تعطیل شوند .

مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران تاکید کرد که «  شورای مدرسه » می تواند در مورد حضور دانش آموزان در مدرسه تصمیم بگیرد و به تناسب پروتکل هایی که اعلام شده تراکم کلاس و متراژ مدرسه و کلاس .

ما این اختیار را دادیم . برخی دوستان طوری صحبت می کنند انگار آموزش و پرورش ماموریت به قتل عام دانش آموزان دارد .

ما اختیار تام به مدرسه دادیم که حضور دانش آموزان را در مدرسه مدیریت کند .

« صدای معلم » مجددا ضمن یادآوری سخنان ایشان در آن زمان از ایشان می پرسد که جایگاه « شورای مدرسه » در حدود این دو ماه چه تغییراتی کرده است ؟

اگر سخنان ایشان در مورد تفویض اختیار تام به مدرسه صحیح و صادقانه باشد پس تعیین زمان برای مدارس حتی در آموزش مجازی چه معنا و مفهومی می تواند داشته باشد ؟

آیا مانند سابق که امتحانات دانش آموزان و مدارس به صورت مبهم و با حاشیه ها و مساله های فراوان برگزار گردید قرار است در آینده دوباره تکرار شوند ؟

آیا مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران سخنان خود را در مورد " سرمایه گذاری دانش آموزان " برای امتحانات فراموش کرده است ؟

انتقاد صدای معلم از تغییر مواضع مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در مورد آموزش حضوری مدارس و شبکه شاد

مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در پاسخ به این سوال که بنا بود آموزش در مناطق قرمز،‌ به صورت مجازی باشد، اما چطور ناگهان بنا به حضور دانش آموزان در مدارس شد؟ گفت: این تصمیم برای ما ناگهانی نبود، شاید برای دانش آموزان ناگهانی بوده که روی برگزاری غیرحضوری سرمایه گذاری کرده بودند. ( این جا )

لوث کردن آموزش و تهی سازی آن از معنا و مفهوم قرار است تا کجا و چه زمانی ادامه یابد ؟

پرسش « صدای معلم » آن است که چرا جدیت و پایداری در سخنان و کنش های مسئولان آموزش و پرورش دیده نمی شود و مدارس در این زمینه سرگردان شده اند ؟

آیا آقای فولادوند تاکنون به خستگی دانش آموزان درشبکه شاد به صورت عمیق و ریشه ای فکر کرده است ؟

نظر مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در مورد بازماندن مدارس حتی در زمان قرنطینه عمومی و سراسری و اعمال محدودیت های شدید در بسیاری از کشورهای جهان و حتی کشورهای همسایه ایران چیست ؟

آیا این مسئولان فکری برای بحران آموزش پس از کرونا با این سیاست های لرزان ، غیرعلمی و روزمره کرده اند ؟

پایان گزارش/


 انتقاد صدای معلم از تغییر مواضع مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در مورد آموزش حضوری مدارس و شبکه شاد

منتشرشده در گفت و شنود

گروه استان ها و شهرستان ها/

نامه ی زیر توسط یکی از فرهنگیان خوزستانی برای صدای معلم ارسال گردیده است .

این رسانه آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .

منتشرشده در یادداشت

اسکیزوفرنی فرهنگی و رابطه بین هرم نیازهای مازلو و توسعه فرهنگی

«آبراهام مازلو» روان‌شناس آمریکایی هِرَم نیازها را برای انسان ترسیم کرده‌است، «الوین تافلر» جامعه‌شناس و آینده‌پژوه آمریکایی دوره‌های تاریخی را برمبنای نظام تولید رسم کرده‌است. در این گفتار براساس نظریات این دو نفر به کنکاش راجع‌ به نیازهای بشری، تاریخ تمدّن (توسعهٔ فرهنگی) و ارتباط آن با رشد اقتصادی پرداخته‌ام. مازلو راجع‌ به فرد انسان، نظریه‌‌پردازی کرده و تافلر راجع به جامعه‌ی بشری، من این دو نظر را با هم درآمیخته‌ام و نسبتی بین رشد اقتصادی و رشد فرهنگی یک جامعه برقرار کرده‌ام.

در عصر شکار سطح نیازهای انسان در حدّ نیازهای فیزیولوژیک است و انسانی که در این سطح زندگی می‌کند، نیاز به امنیت برای او اولویت اصلی نیست زیرا به شدّت درگیر زمان حال است و مفهوم آینده برای او شکل نگرفته‌است. ولی در عصر کشاورزی نگاه به آینده مفهوم پیدا می‌کند زیرا کشاورز باید بداند کی شخم بزند، کی وجین کند و کی محصول را درو کند. پس عصر کشاورزی عصر اولویّتِ امنیت (safety) است. ضرب‌المثل‌های «آسّه برو آسّه بیا که گربه شاخت نزنه، کلاه خودت را محکم بگیر باد نبره، ما نه سر پیازیم نه ته پیاز» ناشی از طرحواره‌های عصر کشاورزی هستند. صنعتی شدن که با اختراع ماشین بخار آغاز شد، بسیاری از تعاملات جامعهٔ بشری را تغییر داد .

اسکیزوفرنی فرهنگی و رابطه بین هرم نیازهای مازلو و توسعه فرهنگی

از مهم‌ترین این تغییرات، لغو برده‌داری بود چرا که هزینه‌ای که برای نگهداری بردگان باید صرف می‌شد در مقایسه با هزینهٔ نگهداری از ماشین مقرون‌ به‌ صرفه نبود . همین‌طور شکل‌گیری فمینیسم (یا دادن فرصت شغلی برابر به زنان) نیز در این عصر شکل‌گرفت. زیرا انرژی مکانیکی جای انرژی عضلات را گرفت و نقش کارگر تغییر کرد . جوامع «درحال گذار» هم‌چون جامعهٔ ما که در مرز بین عصر کشاورزی و عصر صنعت گیر کرده‌است، نمودهای جمعی و فراگیری از اسکیزوفرنی فرهنگی را به نمایش می‌گذارند .

در جامعه صنعتی (مُدرن) علاوه بر رفع نیازهای فیزیولوژیک، امنیت هم برای اغلب مردم تأمین می‌شود زیرا نهادهای مدنی برقرارکنندهٔ امنیت به‌وجود می‌آیند، دولت شکل می‌گیرد و تأمین اجتماعی ایجاد می‌شود پس انسان‌ها به طبقهٔ بالاتر نیازهای مازلو صعود می‌کنند، نیاز به عشق و محبّت اهمیت زیادتری پیدا می‌کند و نیاز به احترام نیز در این عصر اولویت بالایی پیدا می‌کند. در عصر اطلاعات که با اختراع ماشین‌های محاسبه‌گر (کامپیوتر) شروع شد، ماشین‌های هوشمند جای انسان را در مدیریت ماشین‌های مکانیکی گرفتند و اتوماسیون به مکانیزاسیون افزوده شد.

انسان‌ها با اختراع یک «شبه مغز» درگیری بیشتری با مساله ماهیت هوش و آگاهی پیدا می‌کنند و افزایش اوقات فراغت، درگیری شمار بیشتری از مردم را با مساله «معنای زندگی» ایجاد می‌کند. انسانی که از دغدغهٔ دائمی نیازهای فیزیولوژیک و نیاز به امنیّت، عشق و احترام آزاد شده‌ باشد بیشتر درگیر کشف خویشتن، آفرینش خویشتن و کشف معنای زندگی است، پس self-actualization (تحقّق خویشتن) نیاز عمدهٔ این فرد می‌شود.

در جامعه پَسامُدرن کسی که مطیع است از حیث روانی مریض محسوب می‌شود در حالی‌که در جامعه فئودال (کشاورزی) کسی که خلاّق و آزاد‌اندیش است مریض است. به قول «میشل فوکو» در کتاب «تاریخ جنون»:

« آنچه در یک دورهٔ تاریخی ملاک سلامت روان است در دورهٔ تاریخی دیگر نشان بیماری می‌شود!»

اسکیزوفرنی فرهنگی و رابطه بین هرم نیازهای مازلو و توسعه فرهنگی

مشکل جایی است که در یک جامعه هم‌زمان، طرحواره‌ها، باورها و نگرش‌های دوره‌های مختلف تاریخی در کنار هم جاری باشند، در نتیجه انسان‌ها دچار تناقض و تعارض و تضادّ دائمی درونی خواهندبود. پدیده ای که «داریوش شایگان» آن را «اسکیزوفرنی فرهنگی» نامیده‌است.

شایگان می‌گوید:

«اگر به اسکیزوفرنی فرهنگی آگاه شوید، ذوحیاتین می‌شوید، هم می‌توانید در آب زندگی کنید و هم در زمین. اما اگر به آن آگاه نباشید، فلج‌تان می‌کند. درواقع اسکیزوفرنی فرهنگی مانند یک کمپلکس است که اگر روان‌کاوی‌اش کنید و بشکافیدش، می‌فهمید که شما دو دنیا دارید که الزاماً باهم نمی‌خوانند. اما شما می‌توانید با این دو دنیا کنار بیایید و بازی کنید، منتها کلیدهای مختلف می‌خواهد امّا اگر این عقده‌ها گشوده نشوند، شما را تسخیر می‌کنند.»

جوامع «درحال گذار» هم‌چون جامعهٔ ما که در مرز بین عصر کشاورزی و عصر صنعت گیر کرده‌است، نمودهای جمعی و فراگیری از اسکیزوفرنی فرهنگی را به نمایش می‌گذارند که به نمونه‌ای از آن در مقالهٔ «فمینیسم شترمرغی» اشاره کرده‌ام و در کتاب «حرف‌هایی برای امروزی‌ها» (انتشارات بهار سبز) به تفصیل به آن پرداخته‌ام.

در دیدگاه‌های طرح شده در این مقاله، توسعهٔ فرهنگی معلول رشد اقتصادی و ایجاد ارزش افزوده هستند. قطعاً این دیدگاه همانند هر دیدگاه دیگری در علوم انسانی مورد نقدهای جدّی قراردارد. پیش از این در یادداشت دیگری با عنوان «فوکو-مارکس-فرهنگ-اقتصاد» به ارتباط دوسویهٔ اقتصاد و فرهنگ پرداخته‌ام.

 

پی‌نوشت:

این یادداشت به عنوان سخنرانی در اوّلین کنفرانس صنعت سلامت ایران با تمرکز بر دارو که در دوّم دی‌ماه 1395 توسط شرکت روما در مرکز اسناد کتابخانهٔ ملّی ایران برگزار شد ارائه شده‌است. عنوان سخنرانی «هرم نیازها، توسعهٔ فرهنگی و بازار هدف» بود. بخش مربوط به بازاریابی آن سخنرانی از این یادداشت حذف شد.

سایت دکتر محمدرضا سرگلزایی


اسکیزوفرنی فرهنگی و رابطه بین هرم نیازهای مازلو و توسعه فرهنگی

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

پرسش از مدیر کل آموزش و پرورش استان زنجان در مورد شکایت از رسانه ها

« صدای معلم » در گزارشی به تاریخ 8 خرداد 1399 از اقدام مدیر کل آموزش و پرورش استان زنجان در شکایت از « عبدالعظیم همایونی فرد » مدیر کانال تلگرامی " صدای زنجان " انتقاد کرده و نوشت : ( این جا )

« بر اساس اخبار رسیده و نیز شنیده ها ؛ « ابراهیم رفیعی » مدیر کل آموزش و پرورش استان زنجان علیه برخی فعالان شبکه های اجتماعی و ادمین کانال های تلگرامی شکایت کرده است .

یک از شکایت ها علیه « عبدالعظیم همایونی فرد » می باشد .

در ابلاغیه ای که در اختیار « صدای معلم » قرار گرفته است بر خلاف روال معمول نه نام شاکی قید گردیده و نه اتهامی درج شده است اما از ایشان خواسته شده است تا ظرف 5 روز از تاریخ ابلاغ در شعبه 7 بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب زنجان حضور یابد .

« صدای معلم » در مورد صحت و یا سقم این خبر فعلا نمی تواند اظهار نظری داشته باشد اما در صورت صحت  خبر ضمن یادآوری " بخشنامه ممنوعیت شکایت مدیران آموزش و پرورش علیه رسانه ها " که در زمان سرپرستی پیشین وزارت آموزش و پرورش صادر گردیده است ؛ مدیران آموزش و پرورش را به توجه تام به " منشور حقوق شهروندی " ، گفت و گو و پاسخ گویی به افکار عمومی فرا می خواند .

پرسش از مدیر کل آموزش و پرورش استان زنجان در مورد شکایت از رسانه ها

پیش تر و در نشست رسانه ای وزیر آموزش و پرورش با رسانه ها ؛ « صدای معلم » انتقاد و اعتراض خود را نسبت به شکایت وزارتخانه علیه یک معلم و نیز اخراج محمد حبیبی فعال صنفی و جایگزینی فرهنگ امنیتی به جای امنیت فرهنگی اعلام کرد . ( این جا ) »

علی رغم انتشار این گزارش اما  اداره کل آموزش و پرورش زنجان اقدامی برای متوقف کردن جریان شکایت انجام نداد تا آن که شعبه هفتم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب زنجان « قرار منع تعقیب " برای متشاکی صادر کرد .

با آن که اتهام از سوی آموزش و پرورش زنجان « توهین ، افتراء و نشر اکاذیب » بیان شده بود اما بازپرس اعلام کرده هیچ گونه مدرک قطعی و یقین آور برای اثبات ادعای شاکی ارائه نگردیده است .

آقای همایونی به « صدای معلم » می گوید : قصد من فقط بهبود وضعیت آموزش و پرورش این استان است و با آن که فرهنگی نیستم اما پی گیر مسائل این حوزه هستم .

همایونی ادامه می دهد با وجود صدور رای برائت اما دوباره آموزش و پرورش زنجان شکوائیه ای علیه من اقامه نموده است .

انتظار من پاسخ گوئی مدیران است و دوست دارم  مدیران برای حل مسائل باب گفت و گو را بگشایند .»

پرسش این رسانه از  وزیر آموزش و پرورش ، مدیر کل آموزش و پرورش این استان ، مدیران زیرمجموعه وی و نیز سایر مدیران این وزارتخانه آن است که چرا به دستور العمل های وزارتی چندان پای بند نیستند و سلیقه ای رفتار می کنند ؟

پرسش از مدیر کل آموزش و پرورش استان زنجان در مورد شکایت از رسانه ها

چرا به جای شکایت ، باب گفت و گو و مفاهمه میان مدیران و منتقدان گشوده نمی گردد ؟

چرا افراد در هر سطحی سعی نمی کنند آستانه تحمل و نقدپذیری خویش را افزایش دهند ؟

با این گونه اقدامات در محیط تعلیم و تربیت ، قرار است کدامین الگوهای رفتاری مطلوب و مهارت شهروندی را به دیگران و به ویژه دانش آموزان و معلمان آموزش دهیم ؟

پایان گزارش/


پرسش از مدیر کل آموزش و پرورش استان زنجان در مورد شکایت از رسانه ها

منتشرشده در گفت و شنود

۱۲ آبان ۱۳۸۵: ۱۴سال پیش در چنین روزی فریدون هویدا در کلیفتون ایالات متحده درگذشت. می‌گفت: «"مشکل جامعه ما پدرسالاری است. پدر کشنده پسر. پدری که پدر همه را درمی‌آورد.»

فریدون هویدا با تأکید بر این که باید رو به آینده داشته باشیم و به پیشرفت دنیای نو توجه کنیم به اساطیر ایرانی ازجمله داستان کیخسرو (در شاهنامه)، و سیمرغ (در منطق‌الطیر عطار نیشابوری) هم توجه زیادی داشت و معتقد بود باید از کودکی مضمون و جوهر آن را به کودکان خود بیاموزیم.

گروه گزارش/

انتقاد صدای معلم از عقب نشینی وزیر آموزش و پرورش در مورد حقوق و استخدام معلمان

سخنان اخیر وزیر آموزش و پرورش خطاب به معاونین و مدیران کل آموزش و پرورش استان ها در مورد " حقوق معلمان " واکنش های گسترده و بعضا تندی را در میان " معلمان " به همراه داشت . ( این جا )

وزارت آموزش و پرورش دهم آبان در اطلاعیه ای اعلام کرد : ( این جا )

« سخنان وزیر آموزش‌ و پرورش در نشست مشترک با مدیران کل و معاونان آموزش‌ و پرورش استان‌های کشور  و خطاب به مدیرانی که در این جلسه شرکت کرده‌اند بوده است و بر این موضوع تاکید داشته که دشواری‌ها و کمبودهایی که در مسیر اجرای شایسته مسئولیت‌ ها و اراده آنان خللی ایجاد نکند و از تمام ظرفیت خود برای تعیین دسترسی همه دانش آموزان به آموزش با کیفیت استفاده کنند.

در پایان این اطلاعیه تصریح شده است؛ منظور از صحبت‌های پخش شده در این نشست به‌هیچ‌وجه جامعه معلمان کشور که در شرایط کرونا تمام تلاش خود را برای استمرار جریان آموزش انجام دادند، نبوده است. در صورتی که سخت کوشی، مسئولیت پذیری و خلاقیت معلمان در شرایط بسیار دشوار کرونایی موجب بالندگی و افتخار کشور است. »

در همین تاریخ ؛ وزیر آموزش و پرورش در گفت و گوی زنده با شبکه خبر همین نظر را مجددا تایید و تصریح کرد .

پرتال وزارت آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )

« عضو کابینه دولت تدبیر و امید در پاسخ به این سؤال که نقل‌قولی از شما در فضای مجازی با این عنوان که معنای حقوقی که می‌گیریم این است که خدمت را به‌طور کامل ارائه کنیم و هرکسی این را قبول ندارد نباید پای آن را امضا کند؛ گفت: در نشستی خطاب به مدیران کل و معاونین تلاش کردم به آن‌ها بگویم که امسال سال خاصی است که با روش‌های گذشته نمی‌توانیم مسائل امسال را حل کنیم. امسال آموزش‌ها متنوع شده و بخشی از آموزش‌ها از طریق شبکه شاد و برخی از طریق تلویزیون ارائه می‌گردد و ما باید مطمئن باشیم که همه دانش آموزان از آموزش بهره‌مند می‌شوند.

حاجی میرزایی تصریح کرد: در صحبت بالا مخاطب من مدیران کل و معاونین بودند که وقتی پستی را قبول می‌کنند و مسئولیتی را می‌پذیرند باید در ازای آن به دانش آموزان خدمت ارائه کنند و مطمئن شوند که همه دانش آموزان دسترسی کامل به آموزش دارند بنابراین به‌هیچ‌وجه مخاطبان ما معلمان نبودند.

وزیر آموزش‌ و پرورش با تشکر از زحمات دلسوزانه معلمان در شرایط کرونا گفت: معلمان در شرایط کرونا بسیار خلاقانه، مبتکرانه و مسئولانه ظاهر شدند و خانواده‌ها به‌عنوان ناظر بر این موضوع که معلمان در این شرایط با صرف وقت بیشتر، دقت بیشتری در امر آموزش دارند را گواهی می‌دهند؛ بنابراین همه ما قدردان معلمان کشور هستیم. آیا مستنداتی برای رد این فرضیه و اقناع افکار عمومی در دسترس می باشند در حالی که به نظر می رسد وزن اصلی سیستم و محتوای آن را " ابن الوقت " ها با صور و عناوین دیگری بسته اند ؟

وی با اشاره به خطایی که در برخی سایت‌ها، در برداشت از این جمله اتفاق افتاده بود و موضوع صحبت را به معلمان نسبت داده بودند، گفت: در این صحبت خودم و معاونان و مدیران کل را خطاب قرار دادم و گفتم مسئولیت 15 میلیون دانش‌آموز بر عهده ما است و از این طریق مدیران خود را ترغیب کردم تا دقت در کار خود را بالا ببرند. کار امروز آموزش‌ و پرورش شبانه‌روزی است و باید تلاش کنیم که در کنارهم و با کمک هم آن را با موفقیت پیش ببریم. »

« صدای معلم » پس از اظهارات وزیر آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )

« در این نشست از رسانه ها و خبرنگاران دعوتی به عمل نیامده بود تا بتوان با مشاهده همه نشست و سخنان ایراد شده نسبت به آن نظری بیان کرد .

قیچی کردن یک  تکه بدون توجه به کل جریان ضمن آن که با متدولوژی علمی سازگار نیست ؛ راه را بر قضاوت های سطحی و پوپولیستی هموار خواهد کرد و این بزرگ ترین انتقاد بر روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش است که چرا این گونه نشست ها علی رغم انتقادات همیشگی « صدای معلم » پشت درهای بسته برگزار می شوند و چرا روابط عمومی این وزارتخانه به نقش " تحلیل گری " آگاهانه و مسئولانه خود عمل نکرده و رویکرد غالب آن " انفعال " است ؟ »

پرسش « صدای معلم » آن است که کدام رسانه ، فرد و جریان از این نشست فقط یک دقیقه آن را منتشر کرده و  دقیقا چه هدف و یا اهدافی را دنبال می کنند ؟ چرا محتوای این نشست به صورت کامل به آگاهی و رویت افکار عمومی نمی رسد ؟

انتقاد صدای معلم از عقب نشینی وزیر آموزش و پرورش در مورد حقوق و استخدام معلمان

کدام سایت این خطا را انجام داده است ؟ اگر این خطا عمدی بوده است چرا شفاف سازی نمی شود و پی گیری قانونی و حقوقی صورت نمی گیرد ؟

و اما پرسش مشخص و شفاف این رسانه از وزیر آموزش و پرورش آن است که اساسا این سخنان برای چه منظوری بیان شده اند ؟ پرسش « صدای معلم » آن است که کدام رسانه ، فرد و جریان از این نشست فقط یک دقیقه آن را منتشر کرده و  دقیقا چه هدف و یا اهدافی را دنبال می کنند ؟ چرا محتوای این نشست به صورت کامل به آگاهی و رویت افکار عمومی نمی رسد ؟

مساله اصلی چه بوده که وزیر آموزش و پرورش را مجبور به این واکنش و ایراد چنین سخنانی کرده است ؟

در جریان آموزش و فرآیند تربیت ؛ " معلمان " اصلی ترین  و مهم ترین بخش درگیر با دانش آموزان و جامعه " هدف " هستند . مدیران و سایر عوامل دخیل در آموزش و پرورش هم نقش پشتیبان دارند .

اگر مخاطب این سخنان " معلمان " نیستند و به اذعان وزیر آموزش و پرورش آنان وظایف خود را به نحو احسن و اکمل انجام داده و شایسته تقدیر و تشکرند ؛ پس مشکل چیست ؟ و چه کسی معترض و منتقد وضعیت موجود است ؟

اما اگر مشکلی در سیستم و گردش کار مشاهده می شود این برخورد " غیرصادقانه " و " غیرشفاف " ناشی از چیست ؟

اگر آقای حاجی میرزایی این سخنان را از روی آگاهی و اختیار بیان کرده و منطقی است دیگر چرا عقب نشینی می کند و  چرا بر سر مواضع اصولی خود نمی ایستد ؟

 انتقاد صدای معلم از عقب نشینی وزیر آموزش و پرورش در مورد حقوق و استخدام معلمان

آیا با این " چرخش ناگهانی مواضع " اتوریته و استقلالی از وزیر آموزش و پرورش بر جای خواهد ماند ؟ آیا فردا دیگر کسی سخنان وزیر را جدی خواهد گرفت ؟

برخی منتقدان عنوان کرده اند که وزیر آموزش و پرورش " ابن الوقت " است .

آیا مستنداتی برای رد این فرضیه و اقناع افکار عمومی در دسترس می باشند در حالی که به نظر می رسد وزن اصلی سیستم و محتوای آن را " ابن الوقت " ها با صور و عناوین دیگری بسته اند ؟

پایان گزارش/


انتقاد صدای معلم از عقب نشینی وزیر آموزش و پرورش در مورد حقوق و استخدام معلمان

منتشرشده در گفت و شنود

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور