نهم آبان ۱۲۸۰؛ ۱۱۹ سال پيش در چنين روزی مرضيه ارفعی در استانبول زاده شد. میگفت: «زن ايرانی پذيرا و مستعد و شجاع است. شغل خود را دارد و خانهداری هم میكند.»

همه ی ما می دانیم حقوقی که دانشجو معلمان دریافت می کنند ، ناچیز است و چنگی به دل نمی زند و یقینا در آغاز راه معلمی موجب یاس و ناامیدی و بی انگیزگی آنان می شود. فارغ از این موضوع که دردی نه دواپذیر دارد ، تا پیش از حضور نحس و ناخجسته ی کروناویروس ، مبلغی بابت خدمات رسانی دانشگاه از قبیل خورد و خوراک، استفاده از خوابگاه و امثال این مسائل ماهانه از حقوق دانشجومعلمان کسر می شد. با اندکی تسامح و تساهل این کاهش پذیرفتنی می نمود.اما هم اینک که به علت شیوع بیماری کرونا دانشجو در دانشگاه حضور نمی یابد و کلاس های آنان به صورت مجازی صورت می گیرد ، چرا کماکان مبلغ هفتصد هزارتومان از حقوق دانشجو معلمان کسر می شود؟

مگر نه این است که هم اکنون خدمات پیش گفته از سوی خانواده های دانشجویان صورت می گیرد؟ واقعا مشکل از کجاست؟ چرا کسی پاسخ درخوری به این سوالات نمی دهد؟ چرا با این نوع رفتارها معلمان جوان را از ابتدای کارمعلمی دچار بی انگیزگی و ناامیدی می کنیم؟
در کجای دنیا با این قشر عزیز و ارجمند چنین رفتارهای نابجایی می شود؟
امیدوارم مسئولان محترم به یک بخشنامه و یک حرف غیرموثر اکتفاء نکنند چنانکه گفته اند به عمل کاربرآید به سخنرانی و کاغذبازی نیست.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

ما وقتی از میراث مکتوب سخن میگوییم، چهرهٔ تابناک چند تن از مفاخر علم و ادب ایرانِ کهن، در آینهٔ ذهنمان نقش میبندد و با اندوه و حسرت، به گذشتهای درخشان چشم میدوزیم که دیریست به تاریکی گراییده است. بزرگنماییِ داشتهها و نادیدهگرفتن کاستیها و نیازها و نداشتهها، نتیجهای جز طولانیتر کردن دورهٔ افول و خاموشی ندارد.
شوربختانه ما در چند سدهٔ اخیر، در یک دورهٔ افول علمی و فرهنگی به سر میبریم. چشمهٔ علم و ادب و اندیشه در این سرزمین، چند قرن است که خشکیده است. در چند سدهٔ اخیر، کتابی در ایران نوشته نشده است که در جهان علم و ادب، موجی هرچند کوتاه از آن برخاسته باشد و نگاه جهانیان را به خود جلب کرده باشد. در دو سه قرن اخیر، ما سهمی در پیشرفت علم و اندیشه و صنعتِ دنیا نداشتهایم. در این سالها ما فقط مصرفکنندهٔ علم و اندیشه و صنعت غربیان بودهایم. البته اگر علمِ عاریتی، و مهندسیِ معکوس را زاییده و آفریدهٔ هوش و فراست خود ندانیم.
بهراستی، سهم ما ایرانیان از میراث مکتوب علمیِ جهان چقدر است؟ خود را فریب ندهیم؛ ما هیچگاه در مسیر علم و صنعت، راه نپیمودهایم. بیشینهٔ میراث مکتوب ما از مقولهٔ شعر و ادبيات است. ذهن و اندیشه و زبان ایرانی، شاعرمسلک و عافیتطلب است. میراث مکتوب ما گواهی میدهد که ما در همهٔ قرون و اعصار، گلشن شعر و ادب و طرب را بر کارگاه علم و صنعت و فن، ترجیح نهادهایم. ایرانی، آنقدر که با شعر و ادبیات انس دارد، به علم و صنعت، روی خوش نشان نمیدهد. اما باید باور کنیم که از شاهنامه و گلستان و مثنوی، هرچه برخیزد، برق و هواپیما و کامپیوتر و انرژی اتمی برنمیخیزد.
میراث مکتوب ما برای آیندگان چیست؟

آیا فرزندان ما در چند سدهٔ آینده، فقط باید به مقالههای آیاسآی ما افتخار کنند؟! دانشگاههای ما رو به کدام سو دارند؟ در چنین وضعی، از دانشگاههای ما چه آبی گرم خواهد شد؟ دستاورد علمی، فرهنگی، و ادبی دانشگاههای ما چیست؟ به پیشینیانی چون فردوسی، حافظ، سعدی، مولوی، و خیام، باید افتخار کرد؛ از داشتن دانشمندانی چون ابن سینا، ابوریحان، زکریای رازی، خوارزمی، فارابی، خواجهنصیر طوسی، و سهروردی باید سر به آسمان سایید؛ اما ملتی که فقط به گذشتهٔ خود ببالد و دل به مردهریگ پیشینیان خوش کند و در اندیشهٔ افزودن به اندوختههای علمی و فرهنگی خود نباشد، سرنوشتی جز غلتیدن به سرازیریِ شکست و افول ندارد.
مبداء تاریخ رسمی ما هجرت پیامبر اسلام است. آیا فرزندان ایران میدانند تاریخ فرهنگی، علمی، و ادبی این سرزمین از کدام نقطه آغاز میشود؟ آیا میدانیم از ایرانِ پیش از اسلام، چه میراث مکتوبی برای ما به جا مانده است؟ آنچه را که به جا مانده است، چقدر میشناسیم؟ آگاهیِ درست از داشتهها و پذیرفتنِ کاستیها، نیازها، و عقبافتادگیها، لازمهٔ برنامهریزی و کوشش برای جبران زیانهاست. بزرگنماییِ داشتهها و نادیدهگرفتن کاستیها و نیازها و نداشتهها، نتیجهای جز طولانیتر کردن دورهٔ افول و خاموشی ندارد.
کانال انشا و نویسندگی
گروه گزارش/
اولیای دانش آموزان داوطلب ورود به مدارس سمپاد تاکنون تجمعات اعتراضی متعددی را در برابر وزارت آموزش و پرورش ، مجلس شورای اسلامی ، دیوان عدالت اداری و... برگزار کرده اند .
آخرین تجمع اعتراضی سه شنبه 6 آبان در برابر مجلس شورای اسلامی برگزار گردید . ( این جا )
« غدیری » از اولیای معترض به « صدای معلم » گفت :
« سمپاد می گوید برای جبران اعتراضات ۱۰ درصد یعنی ۲۰۰۰ نفر را در مرحله اعتراضات گرفته است . درست است اما ۱۳۰۰ نفر از این ۲۰۰۰ نفر را می دانید با حذف ۱۰ سوال دو گزینه ای گرفته و متاسفانه مهم ترین تخلفش را اینجا کرده که دانش آموزان تراز پائین و پرغلط را وارد کرده و هنوز جبران نکرده است .
خواهشی که دارم این است که « صدای اعتراض » ما را از طرف کل اولیای معترض که ترازهای بالاتر از مرحله پذیرش هستند و پشت در مدارس سمپاد مانده اند رسانه ای کنید. »
همچنین جمعی از والدین داوطلبان ورودی آزمون پایه دهم مدارس استعدادهای درخشان در نامه ای به صدای معلم خواهان شفاف سازی و پاسخ گویی مسئولان نسبت به مطالبات خود شدند .

1. اینکه هخامنشیان اقتدار ستایش برانگیزی داشتهاند گرچه لذتبخش است اما به «گذشته» تعلق دارد. به پشت سر. امروز کجای دنیا ایستادهایم؟ تا چه اندازه در دنیا تاثیرگذاریم؟ اصلاً چقدر برای حال خوب این سرزمین تلاش میکنیم؟
2. اینکه کوروش انسان بزرگ و بخشندهای بود و به ادیان مختلف احترام میگذاشت دقیقاً چه ارتباطی به ما دارد؟ آیا ما هم برای نظر و نگاه مخالفی که نمیپسندیم احترام قائل هستیم یا با شلیک واژهها و تهمت و تهدید و تحقیر و فحاشی جنسی خفهاش میکنیم؟
مثل معتاد کارتنخوابی نباشیم که هی میگوید نمره انضباط کلاس اول دبستان من ۲۰ بود. الان چقدر خوبیم؟ تا چه اندازه انسان خوبی برای خودمان و شهروند مفیدی برای کشورمان هستیم؟ اگر جسارت ایستادن مقابل ظلم را نداریم برای ظالم کف نزنیم !
3. یونان باستان به مراتب از ایران باستان روی تاریخ اثر عمیقتری گذاشت. سقراط، افلاطون، ارسطو، تالس، فیثاغورس، اقلیدس، بقراط و ... در فلسفه و سیاست و طب و هنر و ریاضی و ... شاهکار آفرینش بودند. اما یونان چندی پیش به درجهای از فلاکت رسید که برای بقا حتی برخی پیشنهاد دادند قسمتی از خاکش را به کشور همسایه بفروشد! «داشتم داشتم، حساب نیست، دارم دارم حسابه»!
حالِ مصر با آن تمدن خیرهکننده الان چطور است؟
افتخار به گذشته و تاریخ باشکوه برای خوشبختی کفایت نمیکند. کشورهایی که بسیاری از ایرانیان برای زندگی بهتر به آنجا مهاجرت میکنند اتفاقاً تاریخ عمیقی ندارند.
4. به آرمانهای ارزشمند و انسانی آدمها بیشتر از قبرشان احترام بگذاریم. کوروش و امام معصوم تفاوتی ندارد.

عجالتاَ در جادهها همدیگر را نکُشیم، در لحظههای خشم به خانواده هم توهین نکنیم، توی خیابان آشغال نریزیم، اگر جسارت ایستادن مقابل ظلم را نداریم برای ظالم کف نزنیم، حال هم را بد نکنیم، از کسی خوشمان نمیآید به جای تخریب شخصیتاش از او فاصله بگیریم و به بچههایمان یاد بدهیم از شعر، موسیقی، سینما و ... لذت ببرند تا انسانهای خوشحال تری شوند. این طور احتمالاً روح کوروش و همه فداکاران این خاک شاد میشود.
گفتار نیک، کردار نیک، پندار نیک. اگر به این سه ایمان داریم و عمل میکنیم فارغ از هر دین و نژاد، انسانیم اگر نه با سجده بر هیچ سنگ و مزاری، مردم و کشور بهتری نخواهیم داشت.
ایران بیش از سجدهکردن و شیرجهزدن ما برای سنگ و آهن و مقبره، به تمرین و کار متعهدانهمان نیاز دارد. البته آرامگاه کوروش ترس ندارد، ولی ناکارآمدی و ناتوانی در حل مشکلات مردم عاقبت خوبی ندارد. از ما گفتن.
کانال فرهنگ و توسعه
گروه رسانه/
پیش تر مدیر مسئول هفته نامه " آیینه یزد " در یادداشتی در رسانه اش از عملکرد « دانافر » مدیر کل آموزش و پرورش انتقاد کرد و این یادداشت در صدای معلم بازنشر گردید . ( این جا )
پس از آن اداره کل آموزش و پرورش استان یزد در جوابیه ای به ایشان پاسخ داد . ( این جا )
« رضا سلطان زاده » در نامه ای که برای صدای معلم ارسال کرده است خواهان برگزاری نشست مناظره با مدیر کل آموزش و پرورش استان یزد گردیده است .

تشکیل مجلس دانشآموزی از دستآوردهای دوره اصلاحات و شورای دانشآموزی از محورهای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است.
بیست و سومین انتخابات شوراهای دانشآموزی کشور امروز در شرایط کرونا ویروسی به صورت الکترونیکی در سراسر کشور در بستر شاد انجام شد.
مسئولین شبکه شاد برای n امین بار خلف وعده کرده و نتوانستند به قولی که به مدیران جهت برگزاری انتخابات همزمان در پلتفرم طراحی شده در بستر شاد از ساعت ۹ صبح داده بودند عمل نمایند و کما فی السابق دست مدیران و مسئولان آموزش و پرورش را در حنای خلف وعده گذاشتند.
ساعت دوازده ظهر که با اشاره مسئولان مناطق، انتخابات با ذوق و سلیقه مدیران و معاونان پرورشی در بستر شاد در حال انجام و اتمام بود تازه پیامی مبنی بر راهاندازی پلتفرم انتخابات صادر شد و الباقی بینظمیها و پلشتیهای شاد همچنان ادامه دارد.
اهداف شورای دانش آموزی:
اهم اهداف و فعالیتهای شوراهای دانشآموزی مطابق سند تحول بنیادین عبارتند از:
* همکاری در برنامه ریزی داخلی مدرسه
* ارائه مشاوره و پیشنهاد به مدیر در پیشبرد امور مدرسه و تشویق دانشآموزان فعال
* تلاش برای مشارکت حداکثری دانشآموزان در فعالیتهای مدرسه
* همکاری در برنامهریزی و اداره نشریه مدرسه و...
تشکلهای متکثر دانشآموزی:
یکی از مشکلات تشکلهای دانشآموزی در مدارس، متکثر بودن آنهاست.
تصور کنید در یک مدرسه همزمان شورای دانشآموزی، بسیج دانشآموزی، انجمن اسلامی دانشآموزان و....در حال فعالیت بوده و هر کدام نیز به حق و ناحق خود را محق بدانند. در چنین مدرسهای بلبشویی محتمل بوده و بعضا این تشکلها خواسته و ناخواسته همدیگر را خنثی کرده و محصول فعالیتهای رقابتی (نه رفاقتی) این تشکلهای رنگارنگ، نتیجهای با جمع جبری صفر خواهد بود.
شورای دانشآموزی صدای دانشآموز است
به هر حال فعالیتهای دانشآموزان در هر قالبی تمرین باهم بودن، آمادگی برای پذیرش مسئولیتهای اجتماعی و تمرین یکی از ارکان اصلی دموکراسی یعنی انتخابات آزاد میباشد.
با مشورت شورای مدرسه در انتخابات شورای دانشآموزان شهیدستان کرج، دروازه انتخابات برای کاندیداتوری را برای همه دانشآموزان با هر سلیقه و گرایشی باز گذاشتیم تا صدای واقعی دانشآموز بدون سانسور و فیلترهای نظارتی شنیده شود.
ذیلا چند نمونه از شعارها و اهداف کاندیداهای شهیدستان بدون دخل و تصرف و ویرایش درج میگردد.
"بسمه تعالی
اینجانب کمیل زند، دانش آموز کلاس ۱۱ انسانی
برنامه هایی دارم برای مدرسه شهدای انقلاب که ان شاالله با لطف شما عزیزان اگر لطف شما نسیب بنده بشود و در ترکیب شورای دانش آموزی قرار بگیرم به کمک دیگر دوستان در شورا و مسئولین عزیز مدرسه آنها را عملی خواهم کرد که لازم به ذکر است برنامه ها و روزمه های اینجانب را خدمت شما عزیزان ارائه دهم که شامل:
حضور در ۵ دوره شورای دانش آموزی از اول دوره متوسطه اول تا سال اول دوره متوسطه دوم با آرای محبت آمیز دانش آموزان و لطف مسئولین مربوطه هر ساله توانسته ام در شورا مدرسه ام مثمر به ثمر بوده باشم، از دوره متوسطه اول به لطف مسئولین و خداوند متعال ۳ سال فرماندهی پایگاه بسیج دانش آموزی را بر عهده داشته ام.
برنامه های اینجانب برای حضور در شورای دانش آموزی سال تحصیلی ۰۰-۱۳۹۹ به شرح ذیل می باشد:
بهبود کیفیت تحصیلی دانش آموزان در دوران دوری از مدرسه به دلیل شیوع گسترده کرونا، بهبود نظم در کلاس های آنلاین و مدیریت منظم تر گروه های کلاسی، رایزنی برای جابه جایی کلاس های آنلاین از برنامه ایرانی شاد به پیام رسان هایه قوی تر و مفید تر به کمک معلمین و مسئولین مربوطه، مشورت با معلمان و مسئولین زحمت کش مدرسه برای ایجاد کانال و قرار دادن مطالبه مهم در کانال نه گروه به دلیل این که دسترسی به مطالبت قدیمی تر راحت تر و اسان تر شود و... دیگر برنامه های متنوعی که شرح دادن آن به صورت تایپی و خواندن برای شما عزیزان کمی دشوار خواهد شد، ان شاالله اگر لطف شما عزیزان شامل حال اینجانب بشود و بنده در شورای دانش آموزی مدرسه قرار بگیرم با تمام وجود برای شما دانش آموزان و مدرسه شهدای انقلاب تلاش خواهم کرد تا ان شاالله در سال جاری و درگیری با بیماری کرونا بتوانیم بهترین شرایط تحصیلی ممکن و نمرات خوب با کمک مسئولین و معلمین عزیز با در نظر گرفت بیماری کرونا و دوری دانش آموزان از مدرسه و مجازی بودن آموزش کسب کنیم"
"بسم رب الشهدا
پویا نوروزی دانش آموز ۱۲ انسانی
رزومه: ۲ سال متوالی عضو شورای دانش آموزی و بسیج دانش آموزی در دبیرستان شهدا
۳ سال متوالی عضو و ریاست شورای دانش آموزی در متوسطه اول
۳ سال فرماندهی و ۱ سال جانشینی
برنامه: ارتقای کیفیت تحصیلی، ایجاد ارتباط بین معلمین و مدرسه و دانش آموزان، انتقال تدریس از شبکه شاد به برنامه های قوی





این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش /

هنوز هیچ مرجعی به گزارش صدای معلم در مورد وضعیت آموزش در دانشگاه ها پاسخی ارائه نکرده است .
در این گزارش که در 31 شهریور 99 خطاب به شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم ، تحقیقات و فن آوری منتشر شد ( این جا ) ؛ چنین آمده بود :
« مطابق تجربیات جهانی، آموزش آنلاین فقط نقش " مکمل " را می تواند ایفا کند و در هیچ شرایطی نمی تواند جایگزین آموزش حضوری باشد.
از طرف دیگر، در کشور ما به دلایل مختلف زیر ساخت ها و بستر لازم برای آموزش های آنلاین با کیفیت فراهم نیست وتصور بسیاری از معلمان ، مدیران و سایرین از آموزش مجازی فقط بارگذاری چند فایل و نهایتا برگزاری یک آزمون غیراستاندارد برای ارزشیابی است که این امر به نوعی لوث کردن آموزش و حرفه معلمی و تنزل دادن آن در حد یک " ضبط صوت " است .
به نظر می رسد در این زمینه آموزش عالی هم وضعیت بهتری از آموزش و پرورش نداشته باشد و بعید است که همه دانشگاه ها از همه مزیت ها و ظرفیت های آموزش آنلاین برخوردار باشند.
از سوی دیگر ؛ ماهیت برخی دروس و مواد درسی در دانشگاه با آموزش حضوری معنا و مفهوم پیدا می کند.
مهم تر این که دانشگاه می باید محل بحث و گفت و گو ، تضارب افکار و آراء باشد و این امر در بستر مجازی میسر نمی شود.

( دانشگاه ها و مدارس افغانستان با وجود بحران کرونا و حملات و خشونت های داعش و طالبان با تصویب کابینه دولت از اول شهریور بازگشایی شدند )
اما پرسش « صدای معلم » آن است وقتی مدارس با حداقل امکانات بازگشایی شوند و معلمان در کلاس ها حضور یابند اما دانشگاه ها به آموزش مجازی بسنده کنند، آیا نظام آموزشی و جریان آموزش در کشور با یک دوگانگی رو به رو نمی شود ؟
بسیاری از معلمان می پرسند چرا ما باید با این شرایط در مدرسه حضور پیدا کنیم و تدریس کنیم اما اساتید دانشگاه ها که شرایط ، امکانات و حقوق آن ها قابل مقایسه با ما نیست از این تعهد معاف باشند ؟
این در حالی است که به نظر می رسد وضعیت دانشجویان و دانشگاه در رعایت موارد بهداشتی از دانش آموزان و مدرسه بهتر و برتر باشد .

پرسش « صدای معلم » از شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزیر محترم علوم آن است که توضیح دهند در حالی که آپشن آموزش حضوری در مدارس وجود دارد ، چرا دانشگاه ها به آموزش نیم بند غیرحضوری بسنده کرده اند؟ وزیر آموزش و پرورش : اصل را بر آموزش حضوری قراردادیم و در دانشگاه هم باید آموزش حضوری را تأکید کنیم و سعی کنیم دانشجو معلمان را حتی برای یک روز هم شده به کلاس بیاوریم.
آیا با این گونه سیاست گذاری ها و تصمیم گیری ها وضعیت دانشگاه های ایران در رتبه بندی های معتبر بین المللی بهتر خواهد شد و یا این که همان اندک بهبود رتبه دانشگاه های ایران در سال های اخیر از میان خواهد رفت ؟
اگر قرار باشد در دانشگاه ها بسته بماند و حد و مرز معینی برای آن تعریف نشود بیم آن می رود در آینده نزدیک همین وضعیت به مدارس سرایت کرده و همان آموزش حضوری داوطلبانه که با اهتمام مدیران و معلمان مدرسه عینیت پیدا کرده است به محاق برود .
رئیس دانشگاه تربیت مدرس گفته است : ( این جا )
ادامه روند آموزش مجازی دانشجویان را در دراز مدت منزوی خواهد کرد.
دکتر محمدتقی احمدی در سی و پنجمین گردهمایی مدیران گروههای آموزشی تصریح می کند :
« دانشگاه ها اگر چه در بهره برداری از سیستم های IT و مجازی ارتقاء بسیار یافتند اما یک بعد فعالیت دانشگاه که حیات و زندگی دانشجویی است که تعطیل شد. دانشجویان در این دوران از همنشینی با دیگر دانشجویان، تعامل با اساتید و حضور در گروه های علمی و تحقیقاتی و آنچه دستاورد اینگونه ارتباطات است، محروم شدند.
در واقع حیات اجتماعی دانشجویان دستخوش تغییراتی گردید که در سیستم های IT قابل بازسازی نیست و در درازمدت آنهارا منزوی و دچار آسیب می کند.
تربیت ذهنی و روانی دانشجو نیز یکی از دستاوردهای دوران تحصیل است که در آینده وی بسیار اثرگذار خواهد بود. این مهم در دوره آموزش مجازی کمتر میسر است که باید برای آن راهکاری یافت. »
این مساله به ویژه در دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی که کار آن ها " تربیت معلم " است حساسیت ویژه و پیچیده ای خواهد داشت .
پرسش این است ؛ مگر می توان در فضای مجازی ، " معلم حرفه ای " تربیت کرد ؟
آموزش در این زمینه نیاز به کسب مهارت ها و پرورش منشی دارد که در فضای مجازی تعریف نشده اند . »

در گزارشی که « صدای معلم » از مراسم آغاز سال تحصیلی در دانشگاه فرهنگیان منتشر کرد ( این جا ) ؛ از عدم شفاف سازی رئیس این دانشگاه در مورد نوع و وضعیت آموزش انتقاد کرد .
در بخشی از این گزارش آمده است :
« وزیر آموزش و پرورش در نشستی که 25 شهریور با رئیس و اعضای هیات رئیسه دانشگاه فرهنگیان داشت چنین گفته بود : رئیس دانشگاه تربیت مدرس : ادامه روند آموزش مجازی دانشجویان را در دراز مدت منزوی خواهد کرد.
توانستیم در شروع سال تحصیلی جدید با کرونا کنار بیاییم. اگرچه به نظر میرسد سادهترین راه در مواجهه با ویروس کرونا این است که بگوییم آموزش غیرضروری است و باید متوجه خسارات ناشی از آموزش غیرحضوری هم باشیم.
اصل را بر آموزش حضوری قراردادیم و در دانشگاه هم باید آموزش حضوری را تأکید کنیم و سعی کنیم دانشجو معلمان را حتی برای یک روز هم شده به کلاس بیاوریم. اگر هم در مورد خوابگاه برخی دانشجویان به مشکل و مسئله میرسیم باید ترتیبی اتخاذ کنیم تا این دانشجویان بتوانند در مدت بیماری کرونا در نزدیکترین دانشگاه محل سکونت خود به تحصیل مشغول شوند و از آموزش حضوری برخوردار شوند. »

اما رئیس این دانشگاه در سخنرانی 15 دقیقه ای خود هیچ گونه اشاره ای به نوع آموزش ها با توجه با تاکید وزیر آموزش و پرورش بر اولویت داشتن " آموزش حضوری " نکرد .
پس از گذشت بیش از یک ماه از این بازگشایی که به نظر می رسد بیشتر جنبه نمایشی و تبلیغاتی داشته است ، خنیفر رئیس دانشگاه فرهنگیان نه در این مورد شفاف سازی کرده و نکات و فرامین مورد نظر وزیر آموزش و پرورش هم در این دانشگاه عملیاتی نشده است .
پرسش « صدای معلم » از تصمیم گیرندگان آن است با توجه به تعطیلی 100 درصدی دانشگاه ها و تعطیلی 90 درصدی مدارس ، چرا هر روزه شاهد افزایش میزان ابتلا و مرگ و میر هستیم ؟
آیا دیواری کوتاه تر از " آموزش " یافت نمی شود؟
پایان گزارش/

بارها شنیده ایم که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره ی متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
وقتی که این اصل در تعدادی از مدارس مورد بی اعتنایی و بی توجهی قرار می گیرد ، سوالم این است که چرا این قانون و یا اصل وضع شده است؟ تحصیلات رایگان در آموزش و پرورش به فراموشی سپرده شده است. کافیست مسئولی نافذ و کارآمد و قدرتمند پیگیر این موضوع شود ، صحت مدعای فوق کاملا به اثبات خواهد رسید.
با توجه به دشواری شرایط اقتصادی و معیشتی و افت قابل ملاحظه ی قدرت خرید مردم ، قطعا عدم نظارت قدرتمندانه و قاطعانه نسبت به اجرای اصل آموزش و تحصیل رایگان موجب ایجاد فشار و اضطراب مضاعف والدین و دانش آموزان خواهد شد.

می خواهم از مسئولان ذی ربط بپرسم که مگر دریافت شهریه به هر شکلی در مدارس دولتی ممنوع نیست ؟ پس چرا تعدادی از مدارس در دیار ما شهریه هایی با عناوین متعدد دریافت می کنند؟ چه کسی به این گروه مجوز دریافت چنین شهریه ها و هزینه هایی را می دهد؟ متاسفانه این گروه دریافته اند که اگر مشخصا به نام شهریه ، چیزی از مردم دریافت کنند ، مورد مواخذه و بازخواست قرار خواهند گرفت لذا با تغییر نام شهریه به نام های پول لباس ، هزینه ی فوق برنامه و نام هایی از این دست البته با همدستی شورای مدرسه و اعضای مصلحت اندیش اولیا و مربیان مبادرت به اخذ هزینه ی سنگین از والدین می کنند.
ذکر این نکته هم ضروریست که بعضی از مدارس اگرچه در زمان ثبت نام ممکن است مبلغی از والدین دریافت نکنند اما پس از تشکیل انجمن اولیا و مربیان و تعیین اعضای این انجمن اقدام به اخذ مبالغی با نام های مختلف می کنند که نمی دانیم این اقدامات سودجویانه و سوداگرانه از کجا ناشی می شود؟

هم اینک با توجه به شرایط خاصی که کروناویروس به وجود آورده و دانش آموزان در مدارس حضور نمی یابند ، آیا پرداخت مبلغ برای خرید لباس مدرسه اساسا لازم و ضروریست؟ از طرف دیگر دانش آموزان که مطابق برنامه هفتگی پنج روز هفته را از صبح تا ظهر به صورت مجازی در کلاس حضور پیدا می کنند و ضمنا بعد از ظهرها در شبکه های تلویزیونی به کار درس می پردازند ، آیا فوق برنامه ی مجازیِ عصرهای مدرسه برای دانش آموزان سودی خواهد داشت؟ که بعضی از مدارس شهرهای مازندران ، والدین را وادار به پرداخت هزینه ی فوق برنامه می کنند؟
بنده از مسئولان ذی ربط به ویژه اداره کل محترم آموزش و پرورش استانم درخواست می کنم به این موارد سابق الذکر عنایت ویژه ای داشته باشند تا بلکه شاهد اجرای اصل آموزش و تحصیل رایگان قانون اساسی در مدارس پیش گفته باشیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دموکراسی" بیش از آنکه یک مدل از انواع نظامهای سیاسی باشد یک فرهنگ و شیوهٔ زیستن است.
در طول تاریخ کشورهای زیادی بودهاند که با شعار و هدف رسیدن به دموکراسی، به کودتا و قیام و انقلاب مبادرت ورزیدهاند اما، پس از جابه جایی قدرت و تغییر نظام سیاسی کم کم دریافتهاند که هیچ دموکراسی در کار نیست و هر آنچه صورت گرفته تغییر حاکمان و اربابان بوده است.
در هر جامعه و کشوری تا زمانی که دموکراسی به عنوان یک فرهنگ و شیوهٔ زیست فهم نشود و تا زمانی که انسانها از بدو تولد از خانواده گرفته تا گروه دوستان و مدرسه و پادگان و کارگاه و کارخانه و اداره و دانشگاه و کارخانه و خیابان و... به صورت دموکراتیک، تربیت و جامعه پذیر نشوند و دموکراسی به جهانبینی و الگویی که از دریچهٔ آن جهان را مشاهده می کنند، تبدیل نشود، با دهها انقلاب و شورش و کودتا و جنبش و امثالهم به دموکراسی دست نخواهند یافت.

در جامعهای که کودکان از بدو تولد در خانه با اخم و چوب دستی و با منطق "خفه شو" رشد مییابند. در جامعهای که کودکان و نوجوانان از بدو ورود به مدرسه از ایستادن سر صف گرفته تا لباس یک شکل و تراشیدن یک مدل موی سر و فریادهای، "گوساله بتمرگ" و "خفه شو بشین سر جات" و "گم شو از کلاس بیرون" مدیر و معاونان و معلمان مواجه میشوند. در جامعهای که جوانان از بدو ورود به پادگان با منطق سخت و متصلب "خفه شو" و اطاعت بیچونوچرا مواجه میشوند. در جامعهای که مردمش هنگام کوچکترین بحث و جدلی از صف تاکسی و نانوایی گرفته تا تصادفی ساده با چوب و چماق و مشت به استقبال یکدیگر میروند. در جامعهای با چنین سیکل معیوب تربیتی، شهروندانی خشن، پرخاشگر، غیرستیز و خودبین پرورش خواهد یافت [و به احتمال زیاد] خود نیز به افرادی زورگو و غیرِ پاسخگو و خودبین تبدیل خواهند شد، چرا که شیوهای تربیتی به غیر از دعوت به خفه شدن را نیاموخته و تجربه نکردهاند.
در جامعه ای که زن و شوهر براساس الگوهای مستبدانهٔ سنت، مجبور به تحمل یکدیگر میشوند و روزانه انواع توهینها را نثار یکدیگر مینمایند و.... انتظار ایجاد نظامی دموکراتیک که در آن همهٔ صداها شنیده شود و هرکس به حد و حدود قانونی خود قانع باشد و همه با صلح و آرامش در کنار یکدیگر زندگی نمایند، انتظاری خام و سادهلوحانه است.
انتظار اینکه افرادی که از کودکی توسط رسانهها و خانواده و نهادهای آموزشی و فرهنگی تحقیر شده و با بدترین شیوههای ابراز خشونت کلامی رشد یافته، فردی دموکرات و روادار باشد، انتظار عبث و بیهودهای است.

در جامعهای با چنین سیکل معیوب تربیتی، شهروندانی خشن، پرخاشگر، غیرستیز و خودبین پرورش خواهد یافت [و به احتمال زیاد] خود نیز به افرادی زورگو و غیرِ پاسخگو و خودبین تبدیل خواهند شد، چرا که شیوهای تربیتی به غیر از دعوت به خفه شدن را نیاموخته و تجربه نکردهاند.
باید بهخاطر داشت اولین راه رسیدن به دموکراسی، تغییر الگوهای ذهنی و پذیرشِ "غیر" بهعنوان انسانی صاحبِ حق و اندیشه و علایق خاص خویش است.
کانال خرمگس