گروه گزارش/
خبرگزاری فارس می نویسد : ( این جا )
« سال تحصیلی جدید از 15 شهریور آغاز شد و مدارس کشور دایر شدند اما از چندین هفته قبلتر از آن، مدارس برای حضور دانشآموزان متناسب با پروتکلهای وزارت بهداشت در حال آمادهسازی بودند.
در این راستا تیمهای وزارت بهداشت بر روند آمادهسازی مدارس از نظر بهداشتی، نظارتهایی را داشتند که بر اساس آن، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آخرین وضعیت رعایت پروتکلهای بهداشتی در مدارس را از تاریخ 11 تا 19 شهریور ماه منتشر کرد.
بر اساس این گزارش، تعداد کل مدارس در کشور 111 هزار و 473 واحد میباشد که از این تعداد 57 هزار و 291 واحد مدارس روستایی و 54 هزار و 182 واحد مدارس شهری هستند؛ تعداد دانش آموزان ثبتنام شده در مدارس در سال تحصیلی جدید 14 میلیون و 378 هزار و 176 نفر است و از آغاز سال تحصیلی جدید تاکنون از 15 هزار و410 مدرسه توسط متخصصان و بازرسان بهداشت 30 دانشگاه علوم پزشکی بازرسی به عمل آمده است.
در بازرسیهای انجام شده ، انجام صحیح گندزدایی کلاسها و محیط مدرسه 80.1 درصد، تهیه و وجود مایع دستشویی در سرویسهای بهداشتی 86.6 درصد، رعایت فاصلهگذاری بین صندلی، نیمکت، کارکنان و دانشآموزان 76 درصد، تهویه مناسب در فضای کلاسها و فضاهای عمومی معادل 56 درصد و استفاده از ماسک توسط کارکنان و دانش آموزان 85 درصد ذکر شده است.
بالاترین درصد رعایت مفاد پروتکل بهداشتی در مدارس، مربوط به شهرستان بم و به میزان 96 درصد اشاره شده است. " اخبار و گزارش های رسیده به " صدای معلم " موید آن است در حالی که در مناطق محروم کشور استقبال خوبی از سوی دانش آموزان و خانواده ها نسبت به آموزش حضوری صورت گرفته است اما در کلان شهرها ، شهرهای بزرگ و مناطق برخوردار اراده ای نامرئی و مستمر برای تشویق دانش آموزان از سوی معلمان و مدیران به عدم حضور در مدارس و به تعطیلی کشاندن این سلول زنده آموزش مشاهده می شود که مایه تاسف است "
این آمارها که توسط یک مرجع مسئول بیان شده نشان می دهند که در حال حاضر مدارس کشور به تناسب امکانات از نظر رعایت بهداشت در وضعیت تقریبا مطلوبی به سر می برند هر چند تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله بوده و باید که اهتمام لازم صورت گیرد .
اعلام وزارت آموزش و پرورش مبنی بر آن که شهرستان بم - علی رغم این که این شهرستان جزء مناطق محروم و کم برخوردار استان کرمان است که از فقر امکانات سخت افزاری و نرم افزاری آموزشی رنج می برد - به 96 پروتکل های بهداشتی عمل کرده است یک موفقیت بزرگ برای جامعه ی آموزشی این شهرستان و مدیران آن است و باید مورد تقدیر قرار گیرند .
اخبار و گزارش های رسیده به " صدای معلم " موید آن است در حالی که در مناطق محروم کشور استقبال خوبی از سوی دانش آموزان و خانواده ها نسبت به آموزش حضوری صورت گرفته است اما در کلان شهرها ، شهرهای بزرگ و مناطق برخوردار اراده ای نامرئی و مستمر برای تشویق دانش آموزان از سوی معلمان و مدیران به عدم حضور در مدارس و به تعطیلی کشاندن این سلول زنده آموزش مشاهده می شود که مایه تاسف است . بالاترین درصد رعایت مفاد پروتکل بهداشتی در مدارس، مربوط به شهرستان بم و به میزان 96 درصد اشاره شده است.
اعلام نخستین وزارت آموزش و پرورش در زمان بازگشایی مدارس مبنی بر اولویت داشتن آموزش حضوری ضمن آن که با تجارب جهانی سازگار است و فلسفه " مدرسه " و کارکردهای اصلی و واقعی آن را پر رنگ می کند اما بیم آن می رود که در سایه کم کاری و بیکاری پنهان برخی واحدهای آموزشی که اتفاقا در مناطق برخوردار هم هستند و نیز جو روزمرگی حاکم بر بخش های اداری و ستادی ؛ این موج به سایر نقاط سرایت کرده و اصل مساله لوث گردد .
" آموزش " یک حق است اما مهم تر از آن رعایت عدالت آموزشی و توجه به سایر کارکردهای مغفول مدرسه اصولی مهم و راهبردی برای تحقق یک جامعه سالم در مدار توسعه پایدار به شمار می روند .
این چیزی نیست که بخواهد در سایه بازی های رسانه ای و نخ نمای برخی افراد و جریان های فرصت طلب که صداقتی در آنان مشاهده نمی شود رنگ باخته و اصل مساله به فراموشی سپرده شود .
این رسانه از زمان اعلام وزارت آموزش و پرورش مبنی بر " بازگشایی مدارس " ضمن انتقاد از عملکرد بخش " بهداشت " کشور خواهان توجه جدی به وضعیت بهداشت و اختصاص بودجه لازم و کافی برای ارتقای آن بوده است .
" صدای معلم " در گزارش های متعدد خود ضمن انتقاد صریح از تهدید وزیر آموزش و پرورش توسط جمعی از پزشکان ، کادر درمانی و جامعه نظام پزشکی ( این جا ) که امری نادر در مقایسه با سایر جوامع است ؛ خواهان همکاری و مساعدت دلسوزانه ی آنان برای نظارت بر بخش بهداشت مدارس فارغ از رفع تکلیف های اداری و کارهای نمایشی و تبلیغاتی بوده است .
پیشنهاد ما به افراد و جریاناتی که بر طبل " تعطیلی مدارس " می کوبند آن است که اهتمام و مطالبه خویش را به جای حاشیه رفتن و کوتاه تر کردن دیوار کوتاه مدرسه بر ارتقای بنیادین " بهداشت مدارس " ، " دیگران را دیدن " و نهادینه کردن " سواد سلامت " قرار دهند .
پایان گزارش/
گروه رسانه/
پس از انتشار بیانیه " كارگروه بررسي هاي فوري در پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش " با موضوع ضرورت بازگشایی و استمرار فعاليت مدارس ؛ پیامدهای زیان بار دور ماندن كودكان از محيط مدرسه به قدري گسترده هستند كه خطرات آن بيشتر و پايدارتر از ابتلا به كرونا برآورد ميشود ؛ ( این جا ) " محمودرضا اسفندیار " از کارشناسان آموزش نقدی بر آن نگاشته است .
ضمن سپاس از این همکار ؛ توجه ما را به مطالعه این یادداشت فرا می خوانیم .
گروه اخبار/
نماینده مردم بجنورد، مانه و سملقان، رازوجرگلان، گرمه و جاجرم در مجلس شورای اسلامی گفت : بازگشایی مدارس در این تاریخ با توصیه ستاد ملی کرونا صورت گرفت و مسائلی از قبیل نفع اقتصادی عدهای از قبال بازگشایی پیش از موعد مدارس مطرح نبوده است.
گروه رسانه/
۲۴ شهریور ۱۳۷۸: ۲۱ سال پیش در چنین روزی عبدالحسین زرینکوب در تهران درگذشت: "مدرسه که میرفتم، میاندیشیدم انسان اگر نتواند فرمانروای عالم شود، به هیچ شغلی جز معلمی نباید سر فرود آورد".
گروه استان ها و شهرستان ها/
نامه ی زیر توسط یکی از معلمان خرید خدمات آموزشی استان یزد برای صدای معلم ارسال گردیده است .
این رسانه آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .
گروه گزارش/
« این که صنایع و خودروها موجب آلودگی هوا میشوند و به تبع آن درب مدارس بسته و غیرفعال میشوند، مایه شرمساری است.
متاسفانه اولین چیزی که در ذهن و مخیله تصمیمگیران در این گونه مواقع رخ مینماید راحتترین راه حل به جای بهترین و مناسبترین راه حل است. در حالیکه مدارس باید در همه شرایط و موقعیتها همچون اماکن و موسسات بهداشتی، درمانی و امنیتی فعال باشند. معنی و مفهوم فعال بودن هم تنها در تشکیل کلاسهای درس در داخل مدارس نیست، بلکه آنچه باید فعال و فعال تر گردد، جریان یادگیری ترکیبی ( بر خط و برون خط) در همه وقت و همه جاست.
در پایان ؛ كارگروه بررسي هاي فوري در پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش چند توصیه سیاستی را مطرح کرد .
در تازه ترین نشست که گزارش آن توسط دکتر " احد نویدی " برای صدای معلم ارسال گردیده چنین آمده است :
« يكي از مهمترين چالشها در فضاي مجازي ارزشيابي الكترونيكي از آموختههاي دانشآموزان نمايش يادگيري است. در نمايش يادگيري، نتيجه ارزشيابي نماينده عملكرد خود دانشآموز نيست ولي به او نسبت داده ميشود. اين كار نوعي تقلب و سرقت علمي است. »
این گزارش می افزاید :
« بايد توجه داشت كه سنجش از راه دور، از جمله سنجش الكترونيكي، براي همه دروس برازنده نيست. بنابراين، اگر معلم ناچار نباشد نبايد به سنجش از راه دور بسنده كند. با وجود اين، اگر هدف سنجش تكويني و هدايت يادگيري باشد، معلم ميتواند با استفاده از بازخوردهاي سنجيده و هوشمندانه به هدايت يادگيري دانشآموزان بپردازد. با ملاحظه شرايط كنوني در مدارس ايران، براي سنجش تراكمي برخي از دروس مانند دروس علوم پايه، زبان و ادبيات نبايد به آزمون الكترونيكي بسنده كرد.
لازم است تدابيري اتخاذ شود كه شرايط براي برگزاري آزمون حضوري فراهم شود. مدارس ميتوانند متناسب با شرايط خود (تعداد دانشآموز، فضاي برگزاري آزمون و امكان توزيع دانشآموزان در زمانهاي مختلف) به برگزاري آزمون حضوري اقدام كنند. »
این کارگروه در بیانیه جدید خود آورده است :
« مدرسه به عنوان بازوي اجرايي نهاد تعليم و تربيت، خدمات مهم و بيبديلي را در حوزههای مختلف تربيت (جسمی، عاطفي، اجتماعي، رواني و شناختي) کودکان و نوجوانان ارائه میکند. روشن است که اختلال در كاركرد مدرسه ميتواند به پيامدهايي زيان بار و جبران ناپذير منجر شود. بنابراين، براي مواجهه مؤثر با محدوديتهاي ناشي از شيوع ويروس كرونا، استفاده از همه فرصتهاي آموزشي ضروري است.
بسنده كردن به آموزش مجازي پاسخگوی کارکردهای مختلف نظام آموزش و پرورش نیست، به ويژه زماني كه زیرساختها و پلتفرمهای مطلوب برای آموزش مجازي فراهم نشده باشد.
بررسی ها بر روی موارد شناسایی شده در محیط های مدارس نشان میدهند که انتشار ويروس از کودک به کودک در مدارس شایع نیست و عامل اصلی عفونتهای COVID-19 در کودکان، حضور آنان در مدرسه نيست. این امر به ویژه در موردکودکان دبستاني و پیش دبستاني صادق است .
مطالعات انجام شده در کشورهای اروپایی(ECDC ) نشان میدهند که بازگشایی مدارس با افزایش قابل توجهي در انتشار اجتماعی COVID-19 همراه نیست و بعید است که تعطیلی مؤسسات آموزشی و مراکز مراقبت از کودکان سهم اختصاصي در انتشار COVID-19 داشته باشد، زیرا اغلب کودکان، حتی در محیط خانه، به درجات بسیار خفیفی ازاین ویروس مبتلا میشوند. انتشار ثانویه درمدارس، از کودک به کودک یا از کودک به بزرگسال نادر بوده است. کشورهایی که مدارس آنها بازگشایی شده، شاهد افزایش موارد ابتلا در محیط های مدارس نبودهاند .در مواردی که COVID-19 در کودکان شناسایی شده است و تماس ها مورد پیگیری قرار گرفتهاند، هیچ بزرگسالی در نتیجۀ تماس با كودكان مبتلا نشده است. بنابراين، کودکان عامل اولیۀ انتشار و انتقال ويروس به بزرگسالان در محیط مدارس نیستند.
متن کامل این بیانیه را می خوانیم .
گروه گزارش/
حذف عکس دختران از جلد روی کتاب ریاضی سوم دبستان در روزهای گذشته موجب واکنش های خارج از حد تصور در میان مخاطبان و شبکه های اجتماعی گردیده است .
امروز یکشنبه 23 شهریور بابت این اشتباه عذرخواهی کرد .
پرتال وزارت آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )
« صبح امروز وزیر آموزش و پرورش در ششمین برنامه گفت و گوی هفته که باهدف ایجاد ارتباط و تعامل دوسویه بین وزارت آموزش و پرورش و سایر دستگاههای دولتی و با موضوع گفت و گو بر محور تحول و با حضور وزیر آموزش و پرورش، که با حضور معاون حقوقی رئیسجمهور، اعضای شورای معاونان وزارت آموزش و پرورش، مدیران کل آموزش و پرورش استانها و بیش از ۷۵۰نفر از مدیران مناطق آموزش و پرورش کشور بهصورت ویدئو کنفرانس و از طریق بستر شبکه شاد برگزار شد، اظهار کرد: در آموزش و پرورش تربیت نسل آینده را به زنان محول کردیم زیرا بیش از 60 درصد نیروهای آموزش و پرورش را زنان تشکیل میدهند لذا ساختن آینده، نسل نو و شکل گیری شخصیت و هویت نسل آنان چه در مقام مادر چه در مقام معلم، زنان نقش ویژهای دارند. همچنین بیش از نیمی از دانش آموزان کشور هم دختران هستند لذا تبعیض دیرینه جنسیتی که در دسترسی به آموزش وجود داشت به طورکامل برطرف شده است و امروز هیچ دختری در هیچ نقطهای از ایران محروم از تحصیل نیست و اگر فکر کنیم که پایه اصلی عدالت اجتماعی در توزیع برابر فرصتهای یادگیری است، فرصتهای یادگیری خوبی را در برابر دختران قرار دادیم و آثارش را نیز مشاهده میکنیم و در مسابقات و المپیادها بیش از نیمی از شرکت کنندگان دختران هستند.
وی ادامه داد: یک بیسلیقگی در حذف تصویر دختران از کتاب سوم ابتدایی انجام شده است لذا از این بابت عذرخواهی میکنیم و آن را اصلاح میکنیم اعتقاد داریم که در این شرایط سخت به تمام فعالیتهایی که آموزش و پرورش با تمرکز بر دختران انجام میدهد توجه شود. »
امروز نشست رسانه ای « حسن ملکی » رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی با رسانه ها برگزار گردید .
ملکی در بخشی با ذکر این که همهکارهای آموزش و پرورش دیده شود تا انتقاد منصفانهتری شود گفت : ( این جا )
« در خصوص کتاب ریاضی سوم نیز باید گفت: کسی حق کم جلوه دادن نقش دختران و زنان را نداشته و ندارد زیرا در همه آموزههای دینی و در سخنان بزرگان ما به اهمیت زن و نقش او در جامعه همواره اشاره شده است؛ بنابراین همان دانشآموزانی که کتاب علوم تجربی را میخوانند فارسی را هم میخوانند روی جلد کتاب علوم فقط تصویر دختران وجود دارد پس آیا باید پسران اعتراض کنند البته من این موضوع را تائید نمیکنم باید اصلاح شود اما توصیه ما این است که همهکارهای آموزش و پرورش را ببینید تا انتقاد منصفانهتری داشته باشند. برای موضوعات پیشآمده و تاثر بخشی از جامعه متاترشدم انشا الله با اصلاحی که صورت خواهد گرفت این دغدغه رفع خواهد شد.
وی به جذب نیروی انسانی توانمند و آموزش کارشناسان بهعنوان دو اقدام تحولی دیگر سازمان پرداخت و اظهار کرد: کار بزرگی که انجام شد ورود معارف انقلاب اسلامی به کتابهای درسی بود ازآنجاکه کشور نیاز به شهروندانی دارد تا با روحیه و تفکر انقلابی تربیت شوند لذا امروز معارف اسلامی در۳۰عنوان کتاب درسی در بخش نظری و فنی و حرفهای ورود کرده است.
ملکی ادامه داد: معارف انقلاب اسلامی در کتابهای درسی به معرفی الگوها قهرمانانی همچون قاسم سلیمانی، صیاد شیرازی، ابو مهندس و تهرانی مقدم و ... و همچنین در بخش دیگری به معرفی خیانتهای آمریکا و غرب علیه انقلاب اسلامی میپردازد.
وی به موضوع چاپ کتابهای درسی در سال جاری اشاره و عنوان کرد: امسال ۵۱عنوان کتاب درسی در دوره ابتدایی، ۵۶عنوان دوره متوسطه اول، ۱۳۷عنوان در دوره دوم متوسطه شاخه نظری، ۳۶۳عنوان در شاخه فنیوحرفهای، ۱۳۹عنوان در شاخه کاردانش و ۲۴۶عنوان کتاب درسی در آموزش و پرورش استثنایی تولید و چاپ شده که درمجموع ۹۹۲عنوان کتاب با تیراژ بیش از ۱۴میلیون جلد تولید، چاپ و در بین دانش آموزان کشور توزیع شده است.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی اظهار کرد: کار تولید و چاپ و توزیع کتابهای درسی کاری پرحجم و حساس است که اگر بهدرستی پیگیری نشود و کارشناسان ما با دقت بر روند آن نظارت نداشته باشند این حجم از کار ممکن است به سرانجام نرسد لذا گاهی ممکن است به دلیل وسعت کار اشتباهاتی نیز رخ دهد. »
پیش تر ؛ " صدای معلم " در گزارشی با عنوان : " آقای " رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ! دمیدن بر " روح معنویت " ی که می گفتید همین بود ؟! نوشت : ( این جا )
« هر چند چنین حرکات سخیفی در سازمانی که باید اتاق فکر و نیروی محرکه وزارت آموزش و پرورش برای نواختن تغییرات بنیادین متناسب با نیازهای روز جامعه ایرانی همگام با تجربیات موفق جهانی و الگو کشورهای توسعه یافته باشد امر تازه ای نیست اما جا دارد که پرسشی را از رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی مطرح کنیم .
صدای معلم " پیش تر در گزارشی با عنوان : " رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در ماموریت های سازمانش تجدید نظر کند ! " نوشت : ( این جا )
« آیا قرار است " معنویت " مورد نظر رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی که آدرس آن را به " کتاب های درسی " موکول کرده است در سایه همان گونه تعاملات ، گفت و گوهای اقناعی و راه های میانه که وصف آن رفت ؛ حاصل شود ؟
چه فرد و نهاد و مرجعی موجد " مرگ مدرسه " در این نظام آموزشی است ؟ ( البته اگر بتوان ویژگی های یک سیستم را بر آن اطلاق نمود ! )
آیا سازمان مذکور و وزارت آموزش و پرورش مسئولیت خود را در این چالش ها می پذیرد ؟
آیا بهتر نیست سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به جای تفسیر خاص خودش از " معنویت " به فکر طراحی برنامه و فلسفه ای پایدار با در نظر گرفتن سه ضلع " اخلاق مداری ، خردگرایی و عمل گرایی " در تدوین کتاب های درسی و عینیت بخشیدن به برنامه درسی ملی با این رویکرد باشد ؟ »
پرسش " صدای معلم " آن است که آیا آن " معنویت " مورد نظر این مقام وزارت آموزش و پرورش قرار است با تغییر جلد یک کتاب که در تضاد با بدیهی ترین و ابتدایی ترین حقوق شهروندی است جامه عمل بپوشد ؟ »
جوابیه ای که این سازمان در برابر انتقادات گسترده مخاطبان صادر کرد عصبانیت جامعه را افزون نموده و حتی موجب تمسخر و دست مایه طنز در شبکه های اجتماعی شد .
این رسانه در پایان گزارش خود آورده است »
« ضعف اصلی سازمان پژوهش این است که در یک فضای انتزاعی به طراحی و تدوین برنامه درسی می پردازد و از پیامدهای طرح و برنامه خود بی خبر است. شایسته است رییس سازمان پژوهش به خاطر بی اطلاعی از ویژگی های برونداد نظام آموزشی استیضاح شود.
عذرخواهی نشانه ضعف نیست !
بلکه می تواند موید بالندگی روحی و معنوی در فرد و مدیر یک سازمان باشد . »
پیشنهاد می کنیم سرفصل جداگانه ای در دروس به ویژه در دوره ابتدایی با عنوان " فرهنگ عذرخواهی " زیرمجموعه " مهارت های زندگی " گشوده شود و حتما از تجربیات جهانی به ویژه کشورهای آسیایی مانند ژاپن در آن استفاده گردد .
پایان گزارش/
در بسیاری از محافل و منابر دائما می بینم و می شنوم که از کرونا به عنوان " ویروس منحوس " یاد می شود .
حدود 7 ماهی است وقتی در خیابان ، کوچه و پارک راه می روم خیلی آثاری از آب دهان ، خلط سینه و... روی زمین مشاهده نمی کنم .
برای این امر دو فرضیه و یا سوال پژوهشی می توان طرح کرد :
1- آیا کسانی که ماسک می زنند همان افرادی هستتد که در معابر اقدام به چنین کارهایی می کنند ؟
2- احتمالا افراد از بیم یکدیگر و نگاه های سنگین و تیزبین اطرافیان ، عادت ناپسند خود را حداقل به صورت " موقتی " ترک کرده اند .
در واقع ایجاد چنین فضایی که عاری از " بی تفاوتی " است و در حال حاضر صفت غالب جامعه ایرانی بر شمرده می شود می تواند مدخلی برای تشکیل حوزه عمومی و نظارت همگانی برای تصحیح رفتارهای نادرست باشد .
بیش از 30 سال است در مدرسه و کلاس در مورد این مسائل ساده و به اصطلاح " مهارت های زندگی " برای دانش آموزان می گویم و حرص می خورم اما احساس می کنم نه خانواده و نه مدرسه خیلی این وضعیت و مسائل را جدی نمی گیرند .
اساسا در نظام خانواده و نظام آموزشی و حتی در سیستم سیاسی کشور ، " محیط زیست " محلی از اعراب ندارد .
به اذعان کارشناسان و دانشمندان ، کرونا در این مدت بیشترین خدمت را به " محیط زیست " کرده و جلوی بسیاری از تخریب ها و ویرانی های این بزرگ ترین موجود تهدید کننده محیط زیست یعنی " انسان " را گرفته است .
آیا وقت آن نرسیده است که از خود پرسش کنیم در مورد محیط زیست چه کرده ایم و آیا لحظه ای با خود اندیشیده ایم با این سرعت تخریب محیط زیست در ابعاد مختلف در دهه های آینده آیا محیطی برای زیست حداقلی در این کشور پهناور باقی خواهد ماند و یا همچون توجیهاتی که در مورد ورود و شیوع " کرونا " دیدیم و شنیدیم باز هم جنس حرف ها در مورد آینده ایران در موضوع محیط زیست مسائلی از این دست خواهد بود ؟
« صدای معلم » از ابتدای تعطیلی مدارس به خاطر بحران کرونا بیکار ننشست و سعی کرد که موضع مشخص و کارشناسانه ای در ارتباط با این مساله به صورت مستمر داشته باشد .
این مدت کوتاه نشان داد که نظام آموزشی ما در زمینه " آموزش های آنلاین " حرفی برای گفتن ندارد چون از ابتدا و بنا بر یک " قانون نانوشته " ، فضای مجازی نه به عنوان یک فرصت که همیشه به صورت یک " تهدید و دشمن " نگریسته می شده است .
برنامه ریزی هم نداریم و معیار برای تصمیم گیری همان یافته های روزمرگی است .
بنا بر ماهیت درسی که تدریس می کنم همیشه از دانش آموزان خواسته ام که همراه خود دیکشنری داشته باشند . جایگاه هر فرد و گروهی در جامعه توسط خود آنان و با توسل به خرد فردی و جمعی آنان شکل می گیرد .
چون حمل این کتاب ممکن است برای دانش آموزان با سختی همراه باشد چند بار به مسئولان مدرسه پینشهاد دادم که اجازه دهند دانش آموزان از تبلت و... مجهز به دیکنشری آنلاین بهره جویند .
اما هر بار با گفتن این جملات از سوی مدیر ، معاون مدرسه و... که آوردن موبایل ، تبلت و... مخالف بخشنامه و آیین نامه های آموزش و پرورش است با آن مخالفت شد .
در واقع ، سایه سنگین " ایدوئولوژی " که دهه هاست بر نظام آموزشی ما سایه انداخته و جلوی هر گونه نوسازی آموزشی و خلاقیت را گرفته است تا دیروز با بهره گیری از این تکنولوژی به شدت مخالف بود .
البته آموزش آنلاینی که متناسب با تجربیات جهانی است با آن چه وزارت آموزش و پرورش تحت عنوان " شبکه شاد " بدعت گذاری کرده است از زمین تا آسمان تفاوت دارد .
" مدرسه " تا دیروز برای بسیاری از دانش آموزان محیطی بود که تفاوت چندانی با " پادگان " نداشت و از نشاط و بازی و احترام به استعدادهای افراد در زمینه های مختلف به ویژه " هنر " تهی بود .
می توان گفت که همان نظام آموزشی ایدئولوژیک در محتوای مدرسه این بار هم سعی می کند خود را به " نوعی دیگر " در شبکه شاد بازتولید نماید . وقتی که جامعه پزشکی برایش بهداشت مدارس اصلا مهم نیست و توجه و برنامه ریزی آنان فقط به روز نخست مراسم بازگشایی مدارس محدود شده و جنبه نمایشی و تبلیغاتی در برابر رسانه ها و خبرنگاران پیدا می کند و برنامه ای حداقل تا زمان خروج بحران کرونا برای مدارس ندارند و فقط و فقط نسخه آن ها در تعطیلی مدارس خلاصه می شود ، آیا می توان به آنان اعتماد و باور داشت ؟
پس اصل مساله فرقی نکرده است .
پس اگر دانش آموزان پس از یک وقفه طولانی در فرآیند آموزش روی خوشی به مدرسه نشان نمی دهند و بر خلاف سایر نظام های آموزشی حتی پایین تر از ما ، کمپین تعطیل کردن مدارس چه در شکل حضوری و غیرحضوری را پر رنگ می کنند ( این جا ) ؛ می تواند ریشه در این تحلیل مقرون به واقعیت داشته باشد .
قاطبه مسئولان آموزش و پرورش در سطوح و رده های مختلف تا دیروز به شدت از " آموزش غیرحضوری " و البته مختص و محدود در شبکه شاد دفاع جانانه می کردند اما زمانی که نظر وزیر آموزش و پرورش تغییر کرد سعی کردند همان گفتمانی را که صدای معلم در این بازه زمانی 7 ماه از آن دفاع کرده بود را با زبانی دیگر بیان کنند اما این موضوع را فراموش کرده اند که همین مسئولان و مدیران برنامه ریز و تصیم گیر خود در شکل گیری و تثبیت " آموزش ایدئولوژیک " و " مدرسه پادگانی " نقش اول داشته اند و فرار دانش آموزان از مدرسه به بهانه کرونا در واقع مخالفت با سیاست های اعمال شده و " نه گفتن " به ذهنیت های بسته ایدئولوژیک است .
من به هیچ وجه قصد دفاع از عملکرد هیچ یک از ارکان آموزش و اضلاع تعلیم و تربیت مانند خانواده و مدرسه را ندارم چرا که هر یک خود به نوعی در شکل گیری وضعیت موجود و بن بست نوسازی آموزش نقشی بنیادین داشته اند .
در مناظره رادیویی اخیر ( این جا ) هم سعی کردم تا نوک پیکان " نقد " را متوجه همه ارکان کنم و بر این باورم که هیج رکن و فردی در این وضعیت بی تقصیر نمی تواند باشد و خود را منزه جلوه دهد .
واقعا انتظارات خانواده ها پیش از کرونا از نهاد مدرسه چه بوده است ؟
آیا جز این بوده که برای مدتی از شیطنت ها و اذیت های فرزندان خود رهایی یابند ؟
یک اصل در میان اصول یادگیری مشارکتی وجود دارد به نام اصل سرنشینان یک کشتی مشترک. آیا برای " خانواده ایرانی " برون داد مدرسه چیزی جز نمره ، مدرک و آماده شدن برای کنکور بوده است ؟ کنکور و دانشگاهی که فقط به نوعی " خودفریبی " بوده و در بسیاری از موارد یا پروسه بیکاری را به عقب انداخته و یا سکوی پرشی برای رفتن به کشورهای " نامبر وان " بوده است ؟
به مدرسه چه داده ایم که از آن چه انتظاری داریم ؟
تاکید می کنم روند حرکت رسانه صدای معلم در این مدت کاملا شفاف و متناسب با تجربیات علمی ، کارشناسی و جهانی بوده است .
از زمان تعطیلی مدارس به علت کرونا ، اکثریت معلمان ، تشکل ها و رسانه فارغ و تهی از تحلیل آینده موضع کاملا منفعلانه ای در مورد تحولات داشتند .
بسیاری از معلمان از این که مجبور نبودند مطابق با برنامه آموزشی در مدرسه حضور پیدا کنند خوشحال به نظر می رسیدند .
نظارت چندانی هم بر فعالیت های صورت گرفته اعمال نمی شد چون وقتی همه چیز " اختیاری " اعلام می شود بر حسب فرهنگ ایرانی و نرم های تعریف شده ، دیگر نمی توان از کسی حساب و کتاب خواست .
بنا بر یک اعلام غیررسمی ، دانش آموزان از سوی بسیاری از معلمان و مدیران مدارس مورد لطف و مرحمت قرار گرفته و نمرات به آنان " هبه " شد !
دانش آموزان و خانواده ها هم " راضی " به نظر می رسیدند چون همان گونه که اعلام شد مدرسه در نظام آموزشی ایران فلسفه ای جز ماشین اعطای مدرک و نمره ندارد و نگریستن به " مدرسه " به عنوان مکانی برای زندگی و آماده شدن برای زیستن فقط یک شوخی و توهم کودکانه است .
تجربه ای که خود از نزدیک و در مدرسه نمونه دولتی در کرج در نخستین روز بازگشایی مدارس شاهد بودم ( این جا ) به نوعی اثبات همان ذهنیت و نگرشی است که نسبت به مدرسه و کارکردهای آن دارم .
محور کار اکثرا بر مبنای نمایش و تبلیغات قرار گرفته است .
این که دانش آموزان را مجبور کنیم بر خلاف میل باطنی شان و برای ساعت ها روی صندلی بنشینند و به حرف های قلمبه سلمبه مسئولان و مقامات گوش کنند و شادی و نشاط را به بهانه هایی که فقط خودمان می پسندیم از آنان دریغ کنیم با کدام یک از پروتکل های نظام های آموزشی توسعه یافته و موفق دنیا هم خوانی و تطابق دارد ؟
تجربه به من می گوید اگر مدرسه محیط دلچسب و شادی برای دانش آموزان باشد حتی به زور باید دانش آموزان را از مدرسه به خانه فرستاد .
زمانی که صدای معلم به انتقاد از رویکردها و عملکردها پرداخت کم نبودند معلمان و گروه هایی که دائما فریاد می زدند نظام آموزشی ایران قابل مقایسه با سایر کشورها نیست و امکانات ، شرایط و فضا برای حفظ سلامتی دانش آموزان و سایر ارکان آموزش فراهم نیست .
اگر چنین باشد که هست نخستین متهمین و مظنونین همان نهیب زنان و معترضانی هستند که در این زمینه مطالبه گری و پرسشگری لازم و کافی را نداشته و مدرسه را فقط به عنوان جایی برای " وقت کشی " و " اتلاف وقت " نگاه می کرده اند .
پیش تر در توئیتی نوشتم :
« من صداقتی در گفتار و رفتار کسانی که " موج تعطیل کردن " به بهانه " کرونا " را به راه انداخته اند نمی بینم والا با آنان همدل می شدم . شک نکنید ! »
یکی از دوستان در پاسخ نوشت :
« 1- آیا حرف کسانی که خواستار تعطیلی مدارس هستند درست هست و شما به خاطر عدم صداقت شان با آنها همدل نیستید ؟
2- صداقت یا عدم صداقت این همه آدم از پزشک و معلم و روزنامه نگار و ... را چگونه سنجش کردید ؟ »
به نظر می رسد این دوست عزیز از میانه راه همراه این رسانه شده است .
بارها گفته و نوشته ام که با تعطیل کردن مدارس مشکلی از نظام آموزشی حل نمی شود مگر آن که فقط فرآیند حل مساله به تاخیر بیفتد .
کسی که از تعطیلی مدرسه دفاع می کند اما تطابقی میان رفتار و گفتارش دیده نمی شود چه فرقی می کند که محتوای حرفش چه باشد و از چه منطقی برای تعطیل کردن نهاد مدرسه بهره جوید ؟
بسیاری از آنان با ژست روشنفکرانه و حق به جانب تاکید می کنند که این مدرسه با این وضعیت و اوضاع همان بهتر که درش بسته باشد .
اگر واقعا چنین است نخست باید گریبان افرادی را گرفت که خود در این سیستم و در نقش های معلم ، دانش آموز ، اولیا ، مدیر ، تصمیم گیر و... بوده و با سکوت ، بی تفاوتی ، فرصت طلبی و منفعت طلبی وضعیتی این چنین را رقم زده اند .
زمانی هم که مورد پرسش جدی قرار می گیرند و پاسخی ندارند از فقدان انگیزه ، عدم کفایت حقوق برای مسائل معیشتی ، فساد و هزار و یک عامل پنهان و پیدا سخن می رانند و این در حالی است که اولا این وضعیت فقط برای معلمان نیست و مهم تر آن که جایگاه هر فرد و گروهی در جامعه – همان گونه که بارها گفته ام و نوشته ام – توسط خود آنان و با توسل به خرد فردی و جمعی آنان شکل می گیرد .
لازم به تکرار نیست که تاکید کنم اگر معلمان و آموزش و پرورش در جامعه ایران جایگاهی ندارند پیش از متهم کردن دیگران نخست باید " تغییر " را از " خود " آغاز کنند .
بارها گفته و نوشته ام که مادر بیش از 100 بحران اصلی در کشور ، ابر بحران " اعتماد " است .
وقتی صداقت و اعتماد نباشد هیچ چیزی نخواهد بود .
وقتی می بینم برخی پزشکان ، کادر درمانی و جامعه نظام پزشکی برای تعطیلی مدارس بیانیه می دهند و وزیر آموزش و پرورش را تهدید به انصراف از کار می کنند اما در مورد سخنان رئیس جمهور به عنوان رئیس ستاد مبارزه با کرونا در مورد تشویق جانانه و تمام قد به حضور در مراسم عزاداری سکوت می کنند ؛ آیا می توان به صداقت آنان اعتماد داشت ؟
آیا فقط دیوار مدرسه باید کوتاه باشد ؟
آیا این " ترس " مقدس و انسانی است ؟
زمانی که بین التعطیلین در تقویم رخ می دهد و بنا بر اعلام وزیر بهداشت میزان سفرهای بین شهری بیش از 9 درصد در مقایسه با زمان مشابه و پیش از کرونا افزایش پیدا می کند ؛ آیا کسی در این موارد بیانیه می دهد و رگ گردن متورم می کند ؟
در مناظره رادیویی که عضو شورای شهر تمام قد از " تعطیلی مدارس " دفاع می کرد می گویم که در مواقع بحران آلودگی هوا اولین جایی که تعطیل می شود ، " مدرسه " است . بعدا خودتان اعلام می کنید تعطیلی مدارس تاثیری در کاهش آلودگی هوا ندارد .
چه تضمینی هست که بحران کرونا هم مثل آلودگی هوا نباشد ؟
مدرسه در نظام آموزشی ایران فلسفه ای جز ماشین اعطای مدرک و نمره ندارد ! شروع به توجیه گری می کند ....
در آن سو رسانه ها و خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش را می بینید که تنبلی و توجیه گری در آن ها نیز نهادینه شده است .
در نشست مجازی با وزیر آموزش و پرورش به مناسبت آغاز سال تحصیلی به نشانه اعتراض نسبت به عملکرد وزارت آموزش و پرورش پرسشی مطرح نمی کنم .
اما بقیه مسابقه می گذارند برای طرح پرسش های تکراری و کلیشه ای . انگار فقط می خواهند نام رسانه شان مطرح شود .
چون موضع وزیر آن زمان برگزاری آموزش غیرحضوری بوده با وزیر خوش و بش می کنند اما همین که وزیر موضعش را به آموزش حضوری تغییر می دهد بدون آن که از موضع کارشناسی مسائل را بیان کنند و بدون توجه به تجربیات جهانی همان حرف هایی را می زنند که بقیه در کوچه و خیابان و ... می زنند .
تازه برخی مواضع تندی علیه وزیر آموزش و پرورش اتخاذ می کنند در حالی که وزیر حتی به آن ها رخصت حضور در همان نشست رسانه ای را هم داده است !
اگر بحث سلامت و جان مطرح است چرا از مساله مرگ شهروندان در جاده ها که رکورد جهانی هم داریم کسی حرفی نمی زند ؟
چرا از مرگ آدم ها در اثر آلودگی ها و سایر متغیرهای محیط زیستی نمی گویند ؟
چرا نمی گویند که سالانه 100 هزار نفر در ایران بر اثر بیماری فشار خون جان می سپارند ؟
مگر مرگ با مرگ چه تفاوتی دارد ؟
وقتی که جامعه پزشکی برایش بهداشت مدارس اصلا مهم نیست و توجه و برنامه ریزی آنان فقط به روز نخست مراسم بازگشایی مدارس محدود شده و جنبه نمایشی و تبلیغاتی در برابر رسانه ها و خبرنگاران پیدا می کند و برنامه ای حداقل تا زمان خروج بحران کرونا برای مدارس ندارند و فقط و فقط نسخه آن ها در تعطیلی مدارس خلاصه می شود ، آیا می توان به آنان اعتماد و باور داشت ؟
جامعه ای که عادت به توجیه و فرافکنی پیدا کرده است با توسل به " حوزه شخصی و " حوزه عمومی " و با چاشنی اختلاط غیرمنطقی و فرصت طلبانه سعی می کند فراری هوشمندانه و البته به زعم خویش از " واقعیت ها " داشته باشد . می توان گفت که همان نظام آموزشی ایدئولوژیک در محتوای مدرسه این بار هم سعی می کند خود را به " نوعی دیگر " در شبکه شاد بازتولید نماید .
می گویند رفتن به سفر ، مراسم ، مهمانی ها و ... در حوزه شخصی است اما رفتن به مدرسه در حوزه امری عمومی قرار می گیرد و عنصر " اختیار " بر آن مترتب نیست .
این افراد احتمالا نخست تعریف حوزه شخصی و حوزه عمومی را نمی دانند و هر چیزی که به نفع خودشان باشد را مصادره به مطلوب می کنند و اما نکته مهم تر موضوعی است که تحت عنوان " یادگیری مشارکتی " در مباحث آموزشی مطرح می شود .
« یادگیری مشارکتی یک روش یادگیری نیست بلکه یک روش زندگیست .
یک اصل در میان اصول یادگیری مشارکتی وجود دارد به نام اصل سرنشینان یک کشتی مشترک.
توضیح آن این گونه است: دانش آموزان در جریان یادگیری های مشارکتی به یک باور راستین دست پیدا می کنند که همگی سر نشینان یک کشتی هستند، یا با هم به ساحل نجات می رسند یا همگی با هم غرق می شوند. » ( بهارک اعظمی - 1399 )
آیا واقعا مدافعان تعطیلی مدارس این گونه می اندیشند و زندگی می کنند ؟
کرونا با آن همه کوچکی اش یک چیز مهم و باارزش را در این سرزمین نشان داد و پرده ها را کنار زد و آن سنجش عیار " صداقت " در جامعه متظاهر ، توجیه گر و تنبل ایرانی بود .
جامعه ای که هنوز به بلوغ عاطفی و روانی هم نرسیده است .
تصویر 1 :
( این جا آبخوری ورودی ایستگاه کلک چال متعلق به اردوگاه شهید باهنر وزارت آموزش و پرورش است . این مایع دستشویی پس از شیوع کرونا نصب گردید . )
تصویر 2 :
( استقبال خوب هنرآموزان هنرستان کار و دانش شهید باهنر در نخستین روز بازگشایی مدارس - منطقه 9 تهران : این هنرآموزان به صدای معلم گفتند که با انگیزه خود در مدرسه حضور یافته اند و آموزش حضوری را خیلی موثرتر از آموزش غیرحضوری توصیف کردند )
پی نوشت 1:
زمانی که نگارش این یادداشت به پایان رسید خبرگزاری مهر از ابتلای ۳۹ دانش آموز در الشتر لرستان به کرونا خبر داد .
معاون آموزش و پرورش لرستان هم این گونه پاسخ داد :
هیچ گونه ارتباطی بین ابتلای دانش آموزان اعلام شده مبتلا به کرونابا بازگشایی مدارس وجود ندارد.
یک هفته بیشتر از بازگشایی مدارس نمیگذرد و در شهرستان سلسله نیز بازگشایی مدارس و آموزش حضوری به دانش آموزان از هفته گذشته به دلیل اعلام شرایط قرمز در این شهرستان در کمتر از ۱۰ درصد مدارس و آن هم به شکل حضور اختیاری دانشآموزان و با رعایت دقیق پروتکلهای بهداشتی انجام گرفته است.
در بحث نتایج اعلامی آزمایش تشخیص کرونا مورخ ۲۱ و ۲۲ شهریور از سوی شبکه بهداشت شهرستان سلسله در خصوص مثبت بودن ابتلاء ۱۸ دانش آموز، پس از بررسیها و پیگیریهای انجام گرفته از طریق مدیران مدارس مشخص شد که تنها یک نفر از دانش آموزان و آن هم در یکشنبه گذشته صرفاً جهت تحویل کتاب به مدرسه مراجعه کرده و نتیجه مثبت ابتلای ۲۱ دانشآموز دیگر به ویروس کرونا نیز قبل از بازگشایی مدارس به آنها اعلام شده است.
کاش این رسانه های دلسوز در نشست های خبری با مسئولان هم این گونه حساس و پی گیر بودند و به قول وزیر آموزش و پرورش دچار فضای " فریب سازمان یافته " نمی شدند .
با توجه به تجربیات پیشین و عملکرد این رسانه ها به نظر نمی رسد انتشار این گونه اخبار غیرمستند حرکتی برای فشار به سیستم جهت تصحیح عملکرد و پایش خطاها و نظارت بر فرآیندها باشد بلکه بیشتر حرکتی برای پاک کردن اصل مساله ، تعطیل کردن مدرسه ، بازگشت به حالت پیشین و در نهایت اثبات گزینه " من برتر هستم " ارزیابی می شود .
واقعا اگر رسانه ، رسانه بود حال و روز آموزش و پرورش ما این بود !
پی نوشت 2 :
با توجه به گذشت یک هفته از بازگشایی مدارس ، مدرسه ای را مشاهده نکردم که ورود دانش آموزان ، معلمان و سایر ارکان آموزش را به مدرسه تبریک گفته باشد .