صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

کودکان ابدی و حکومت‌های والد مآب

اگر در خانواده، والدین خیرخواه برای حفاظت فرزندان در برابر خطر، در همه‌ی امور به جای آنان تصمیم بگیرند، این فرزندان تبدیل به کودکان ابدی خواهند شد، آن‌ها هیچ‌گاه تصمیم‌گیری و حل مسأله را نخواهند آموخت و همیشه نیاز به هدایت و حمایت خواهند داشت. هرگاه مشکلی در زندگی‌شان رخ بنماید آن‌ها از پدر و مادر توقع حل و فصلش را دارند و تمام عمر مسؤولیت همه‌ی دردها، رنج‌ها، مشکلات و ناکامی‌هایشان را بر دوش والدین می‌گذارند.

اگر این کودکان در نقش «کودک مطیع و سازگار» فرو روند منفعل، بی‌انگیزه، بی‌ابتکار و بی‌شوق و ذوق خواهند بود، افسرده‌خو و مهار شده. در سن چهل سالگی هم اگر دچار سرماخوردگی شوند منتظر مادری هستند که با ظرف سوپ داغ وارد اتاق شود و نوازششان کند. و اگر این کودکان در نقش «کودک لجباز و ناسازگار» فرو روند همیشه نافرمان، لجوج، تخریبگر و پرخاشگر خواهند بود. در و پنجره می‌شکنند، دیوارها را خط خطی می‌کنند، از چراغ قرمز عبور می‌کنند و دست در جیب دیگران فرو می‌برند! والدین خیرخواه باید آرام آرام مسؤولیت‌ها را به فرزندان‌شان واگذار کنند، آزادی و حقّ انتخاب بدهند و اجازه بدهند که فرزندان‌شان اشتباه کنند و از اشتباهات‌‌شان درس بگیرند.

کودکان ابدی و حکومت‌های والد مآب

«حکومت‌های والدمآب» هم ملّت را کودکانی می‌بینند که مستعدّ خطا و تصمیمات غلط هستند. این حکومت‌ها، حداکثر مداخله را در امور شهروندان می‌کنند و حداقل آزادی را برایشان فراهم می‌کنند؛ نتیجه این‌که شهروندان، کودکانی ابدی باقی می‌مانند. این تمامیت‌خواهی بلشویکی مانع از ایجاد سازمان‌های اجتماعی مستقل می‌گردد و خود بزرگ‌ترین تهدید برای «مشروعیت» و «کارآمدی» نظام حاکم است چرا که در چنین شرایطی مسؤولیت تمام نابه سامانی‌ها، کمبودها، رنج‌ها و ضعف‌ها به دوش نظام حاکم است و به تدریج تمام شهروندان تبدیل به چشمی متوقع و عیب‌یاب و زبانی نق‌بزن و شاکی خواهند شد.

کودکان ابدی و حکومت‌های والد مآب

تاریخ نشان داده است که خیرخواهی والدمآبانه نمی‌تواند یک جامعه را به رشد و رفاه برساند. نه «تمامیت‌طلبی بلشویکی» توانست شرق اروپا را به بهشت سوسیالیسم برساند، نه «توسعه‌ی آمرانه» رضاشاه و آتاتورک توانست ایران و ترکیه را به «بلوغ فرهنگی» برساند.

«مَن جَرّب المُجَرّب، حَلّت به النّدامة»

سایت دکتر محمدرضا سرگلزایی


کودکان ابدی و حکومت‌های والد مآب

منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

به تازگی وزیر علوم ، تحقیقات و فن آوری نامه ای به رهبر انقلاب در مورد دانشگاه فرهنگیان نگاشته است . ( 1 )

این نامه واکنش های مختلفی را در میان دانشجو معلمان ، تشکل های دانشجویی و فرهنگیان ایجاد کرده است .

« محمود مهرمحمدی » سرپرست پیشین دانشگاه فرهنگیان که در حال حاضر عضو شورای عالی آموزش و پرورش است مطلبی در این مورد نوشته است .

« صدای معلم » در این راستا گفت و گوهایی را با برخی چهره های علمی و اجرایی انجام داده است که منتشر خواهد گردید .

با عنایت بر نقش بی بدیل « تربیت معلم » و « معلم حرفه ای » در ارتقای کیفیت و جایگاه آموزش این رسانه از همه کنش گران و صاحب نظران برای مشارکت در این حوزه دعوت می کند تا یادداشت ها و مقالات خود را برای صدای معلم ارسال نمایند .

منتشرشده در یادداشت

مارادونا و آموزش و پرورش و برنامه درسی

چند سال پیش بود که در جلسه مصاحبه ورودی مقطع دکتری برنامه درسی، یکی از اساتید عزیز از من پرسیدند "برنامه درسی سیار یعنی چی؟! "

آنجا که جواب ندادم هیچ، ماه ها و حتی سال ها در لابه لای هیچ کتاب و مقاله و سایتی و با هر کلید واژه مشابهی که به ذهنم می رسید دنبالش بودم اما هرگز به جواب نرسیدم و این بود که یافتن جوابی برای این سوال شده بود دغدغه همیشگی ذهنم که هر از گاهی در ذهنم می آمد و بی پاسخ ناپدید می شد تا اینکه دیروز یعنی ۵ آذر 99 خبر فوت اسطوره فوتبال دنیا دیگو مارادونا مخابره شد. به جهت علاقه مندی به فوتبال و جایگاه این فوتبالیست در قسمت اعظمی از خاطرات کودکی ام مطالب خبرگزاری های مختلف را دنبال می کردم.

خبرها یکی از یکی عجیب تر و تاثیرگذار تر بود؛ از اعلام ۳ روز عزای عمومی در کشور آرژانتین بگیرید تا تعیین کاخ ریاست جمهوری این کشور به عنوان محل خاکسپاری او. اما یکی از موارد بسیار ناباورانه بود؛ مارادونا در تیم شهر کوچک ناپل ایتالیا که از شهرهای جنوبی و فقیر این کشور است بازی می کرد و استعداد، روحیات و تلاش فردی او را به اسطوره و قدیس شهر تبدیل کرده بود.

از قضای روزگار قرار می شود تیم ملی آرژانتین با مارادونا در یک بازی رسمی ملی به مصاف تیم ملی ایتالیا در شهر ناپل ایتالیا برود. ایتالیایی های ساکن شهر ناپل که علی القاعده باید در این بازی طرفدار کشور خودشان ایتالیا باشند به خاطر تاثیر عمیق مارادونا روی زندگی شان همه ایتالیایی های حاضر در ورزشگاه شهر ناپل، کشور آرژانتین را تشویق می کنند!

به راستی با کدام نوع آموزشی، با کدام کتاب و مدرسه و تدریسی و با کدام برنامه درسی می توان به قدری تاثیرگذار بود که حتی هویت ملی که عمیق ترین لایه ی وجودی یک انسان است را تغییر داد؟

مارادونا و آموزش و پرورش و برنامه درسی

  آیا نمی توان یک انسان را به عنوان برنامه درسی در نظر گرفت؟ برنامه درسی که محتوایش نه در مقاله ها و کتاب ها و تحقیقات بلکه تبلور یافته در وجود یک انسان است. برنامه درسی که هیچ شکافی بین تئوری و عمل آن وجود ندارد. از بالا به پایین نیست، و به بهترین شکل روییدنی است. صد البته که مارادونا دارای رذایل اخلاقی زیادی هم بوده کما اینکه برنامه های درسی هم همیشه دچار نواقص و نقاط تاریکی هستند اما ما بخش روشن شخصیت او همچون مهارت بالای ورزشی، آزادی خواهی، استبداد و استعمار ستیزی، مطالبه حق مظلوم از ظالم و ... را در نظر داریم.

به نظرم برخی شخصیت ها را می شود برنامه درسی سیار نامید به این دلیل که در پستوی کتاب ها و مرزها  نمی مانند. نوعی برنامه درسی که در کالبد انسانی مجسم شده و هر روز  می تواند در یک نقطه از کره خاکی باشد و به اعلاترین درجه تاثیرگذار.

هر نظام آموزشی که بتواند حداقل چند مورد، شده به تعداد انگشتان یک دست از این برنامه های درسی سیار داشته باشد می تواند هویت ملی خود را هم در داخل کشور و هم در عرصه بین المللی تقویت نماید.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مارادونا و آموزش و پرورش و برنامه درسی

منتشرشده در یادداشت

وضعیت  سرمایه اجتماعی در ایران

چه امر پسندیده ای است، هر از چند گاهی و به منظور کمک به همنوعان مان بسیج می شویم.
در دوردست ها، در کوره راه ها، راه های صعب العبور و ... و آنجا که امکانات کمتر به چشم می خورد طی یک عملیات جهادی حضور می یابیم و با همیاری و همکاری گرهی از مشکلات هموطنان خود می گشاییم.
و چه بهتر می شود این بار کارشناسان تعلیم و تربیت شهر را فرا خوانیم، تا دیرتر از این نشده و در مقیاسی وسیع که شامل تمام شهرهای کشورمان چه مملو از امکانات و چه تهی، در حرکت عظیم و داوطلبانه گامی در جهت پیشبرد و ارتقای سلامت اجتماعی در گوشه به گوشه سرزمینمان برداریم . هر چه "سرمایه اجتماعی" مملکتی بیشتر باشد، آن ملت شاد تر، خوشبخت تر و ثروتمندتر هستند.
آه که اگر دست به کار شویم، چقدر حرف برای گفتن و شنیدن وجود دارد و چقدر آموختن .
چه خوب می شود شهر به شهر، روستا به روستا بگردیم، با این تفاوت که این بار مسائل روح و روان انسان ها را دریابیم و سرمایه اجتماعی کشور را که در سراشیب سقوط قرار گرفته، پلکانی فزونی بخشیم.
امروز نه فقط با کمبود آب، بلکه با بحران سرمایه اجتماعی نیز روبه رو هستیم.
سرمایه اجتماعی را بشناسیم؟
سرمایه اجتماعی، در واقع بعد معنوی یک اجتماع است که به زندگی فرد معنی و مفهوم می بخشد .

وضعیت  سرمایه اجتماعی در ایران

درست است که مقوله سرمایه اجتماعی ابعاد وسیعی دارد، اما در این مجال اندک می توان نقاط ملموس تر زندگی مردم را مورد توجه قرار داد.
اندیشه اصلی سرمایه اجتماعی این است که خانواده، دوستان و همکاران دارایی مهمی را تشکیل می دهند که یک فرد در شرایط بحرانی از آن بهره می گیرد .
آموزش مهارت های مختلف، ارزش های اجتماعی، رعایت حقوق یکدیگر، قواعد و هنجارهای جامعه، وطن پرستی، مسئولیت پذیری، مشارکت، انتقادگری و انتقاد پذیری، پرورش شهروندانی کنجکاو و خلاق و ... در راستای بالا بردن این سرمایه گرانبها در جامعه است که رابطه معکوسی با هزینه های اجتماعی و اقتصادی کشور دارد. بدین معنی که اگر تراز سرمایه اجتماعی افزایش یابد، هزینه اقتصادی و اجتماعی کمتری به کشور تحمیل می شود.
نگاهی که به آخرین آمار موسسه پژوهشی لگاتوم در سال 2016 با شاخص سرمایه اجتماعی در سطح جهانی می اندازیم، جایگاه ایران را در مقایسه با کشورهای دیگر در وضعیت مناسبی نمی بینیم!
در واقع سرمایه اجتماعی در بطن خانواده و اجتماع است که معنا می یابد .
چنانچه چشمان مان را اندکی باز تر کنیم، به وضوح می بینیم که آسیب های اجتماعی، طلاق، اعتیاد، آزار زنان، ریا، بی اخلاقی، افسردگی، تخریب محیط زیست، جرم و جنایت و ... با سرعتی بیش از پیش در حرکت است .
پر واضح است که افزایش جرم حاکی از افول سرمایه اجتماعی در جامعه کنونی است. وقتی چنین مسئله مهمی پیش رو داریم (کاهش سرمایه اجتماعی) پس چرا آن قدر در آموزش حقوق شهروندی کم کاریم؟!

وضعیت  سرمایه اجتماعی در ایران
به نظر می رسد با توجه به اتفاقات این روزهای شهرمان، نه کشورمان و هزینه های گزاف مشاوره روانشناسی و مشکلات رها شده و حل نشده روانشناختی در میان اعضای جامعه، فقدان "سرمایه اجتماعی" بیشتر و بیشتر احساس می شود .
ماندن در ندانستن خطرات را بیشتر و جرایم را شدیدتر می کند. حال که تلگرام، اینستاگرام و شبکه های اجتماعی بی محابا خوراک فکر جوانان ما شده است و امروز نه از پدر و مادر و نه از معلم و استاد، بلکه حتی فرهنگ و هویت مان را در این شبکه ها جست و جو می کنیم وقت است دست به کار شویم، شاید بگویید دیر شده؛ اما می دانم تا خطر بعدی هنوز می توان کاری کرد.(ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است)
یادمان نرود که هر چه "سرمایه اجتماعی" مملکتی بیشتر باشد، آن ملت شاد تر، خوشبخت تر و ثروتمندتر هستند.
کانال خرد و بینش


وضعیت  سرمایه اجتماعی در ایران

منتشرشده در یادداشت
پنج شنبه, 05 آذر 1399 10:29

" درس مادر بزرگ فداکار "

مادر بزرگ فرح نسا آنجوح پایه گذار مدرسه کاغذی و اقدام وزارت آموزش و پرورش برای مادر بزرگ فداکار

او اهل تالش بود. تالش در استان گیلان قرار دارد. تالش سرزمین زیبایی‌ است. مردم تالش با اصالت و سخت کوش هستند.
نام این مادر بزرگ فرح‌نساء بود. او ۱۰۰۰ متر زمین بیشتر نداشت. او آن زمین را برای ساخت مدرسه به آموزش و پرورش داد. خود و دخترش در چادر زندگی می‌کردند.
مادر بزرگ فرح نسا آنجوح پایه گذار مدرسه کاغذی در تالش در تاریخ چهارم آذر هزار و سیصد و نود و نه در سن هشتاد دو سالگی درگذشت.

مادر بزرگ فرح نسا آنجوح پایه گذار مدرسه کاغذی و اقدام وزارت آموزش و پرورش برای مادر بزرگ فداکار

حالا وزارت آموزش و پرورش می‌تواند برای نکوداشت این مادر بزرگ دانا و توانا دو کار انجام دهد. اول؛ درسی با عنوان " درس مادر بزرگ فداکار " در کتاب‌های فارسی آموزش ابتدایی بگنجاند تا دانش آموزان با فداکاری‌های او آشنا شوند و یاد بگیرند که چگونه باید برای کشور فداکاری کنند. (در کتاب های درسی زمان ما ریز علی خواجوی و پطرس فداکار به عنوان دو شخصیت فداکار معرفی شده بودند که ما درس های فداکاری زیادی از آنها آموخته بودیم. گویا هر دو درس از کتاب ها حذف شدند!!)
دوم؛ ساخت مجسمه‌ای به نام "مادربزرگ فداکار" و نصب آن در میادین شهر از جمله شهر تالش و میدانی در نزدیک به وزارت آموزش و پرورش. البته به نظر در اطراف وزارت آموزش و پرورش میدان خالی از مجسمه وجود ندارد، اما می‌توان مجسمه او را در میدان مهم دیگری در تهران نصب کرد.

نام و یاد این "مادر بزرگ فداکار" را به خاطر می‌سپاریم .

کانال دکتر خدیجه گلین مقدم


مادر بزرگ فرح نسا آنجوح پایه گذار مدرسه کاغذی و اقدام وزارت آموزش و پرورش برای مادر بزرگ فداکار

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

 مانور سراسری زلزله و ایمنی با چاشنی اطلاع رسانی و نمایش

پرتال وزارت آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )

« به‌منظور ارتقا آمادگی عمومی برای مواجهه با اثرات زلزله و با توجه به شرایط کرونایی و تعطیلی مدارس استان، بیست و دومین مانور سراسری زلزله و ایمنی ویژه دانش آموزان و اعضای خانواده روز شنبه هشتم آذرماه 1399 در بستر شبکه شاد برگزار می‌شود. کشور ایران در منطقه‌ای زلزله‌خیز در جهان واقع‌شده است و هرسال رویدادهای لرزه‌ای بزرگ و کوچک متعددی در کشور رخ می‌دهد که بعضاً تبعات اجتماعی و اقتصادی گسترده‌ای را به دنبال دارند، ازاین‌رو ارتقای آمادگی عمومی برای مواجهه با اثرات زلزله از اهمیت زیادی برخوردار است. 

در راستای ارتقای آمادگی عمومی برای مواجهه با اثرات زلزله از سال 1381 تاکنون، مانور سراسری زلزله و ایمنی در کلیه مدارس کشور به استناد تفاهم‌نامه مشترکی که در آن سال بین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت آموزش‌ و پرورش، وزارت کشور و همچنین صداوسیما و جمعیت هلال‌احمر مبادله گردید، برگزار شده است. تاکنون بیست‌ویک مانور زلزله و ایمنی در مدارس سراسر کشور برگزار گردیده است، از سال 1394 تغییراتی در برنامه مانور مدارس صورت پذیرفت تا علاوه بر دانش آموزان و مسئولان مدارس، مردم نیز در این فرایند مشارکت داده شوند. چرا مدارس جز دو هفته اول بازگشایی در شهریور که استقبال دانش آموزان و خانواده ها از  " آموزش حضوری " در حد قابل قبولی بود با اختیاری اعلام کردن حضور دانش آموزان  در مدارس ، آموزش را لوث و در اساس بی معنا و تهی کردند ؟

در رویکرد جدید که با عنوان "مدرسه ایمن – جامعه تاب آور" شناخته می‌شود، ضمن ارائه آموزش‌های لازم به دانش آموزان مطابق با روال جاری، تمهیداتی اندیشیده شده است که سطح آگاهی و آمادگی ساکنین محله‌های مجاور مدارس ایمن نیز ارتقا یابد و از ظرفیت این مدارس به‌عنوان پایگاه پیشگیری و مدیریت بحران در واحدهای همسایگی در سطح هر محله استفاده شود .

در سال جاری به دلیل شیوع ویروس کرونا و به دنبال آن تعطیلی مدارس و برگزاری کلاس‌های آموزشی به‌صورت مجازی، امکان اجرای برنامه مذکور و مانور سراسری به شکل یکپارچه میسر نیست، لذا تغییراتی در نحوه برگزاری مانور سال جاری پیش‌بینی‌شده است تا دانش آموزان همراه با خانواده‌های خود بتوانند اطلاعات لازم را در خصوص ایمنی در برابر زلزله کسب نمایند.

 در این دستورالعمل تلاش شده است تا با محوریت ایمنی در برابر زلزله در منازل، اطلاعات جامعی به مخاطبین مانور سال جاری ارائه شود تا با فراگیری آن بتوانند در مقابل زلزله احتمالی از آمادگی لازم برخوردار شوند. بر اساس برنامه تدوین‌شده، دانش آموزان با مطالعه این راهنما و ارائه آن به اعضای خانواده، ضمن فراگیری نحوه صحیح پناه گیری در منزل، می‌توانند اطلاعات لازم را در خصوص مقاوم‌سازی اجزای غیر سازه‌ای نیز کسب نمایند و به اعضای خانواده خود منتقل نمایند تا تمهیدات لازم در حد مقدور برای کاهش ریسک‌های موجود در منازل صورت پذیرد. 

پیش‌بینی‌شده که در روز 8 آذرماه سال جاری هم‌زمان با پخش آژیر زلزله و ایمنی از رادیو سراسری،دانش آموزان در منازل همراه با اعضای خانواده اقدام به پناه گیری و خروج از منزل نمایند .

البته مانور امسال فقط تا مرحله خروج از منزل صورت می‌پذیرد و سایر برنامه‌های مرتبط با طرح "مدرسه ایمن – جامعه تاب آور" امسال اجرایی نخواهد شد، همچنین دانش آموزان می‌توانند با مستندسازی اقدامات خود (تهیه عکس، فیلم، نقاشی و ...) در برنامه‌ای که بدین منظور توسط سازمان دانش‌آموزی اعلام می‌گردد شرکت نمایند. »

معاون امور آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور سال قبل و در 5 آذر 1398 گفته بود : ( این جا )

« چند سالی است که در رویکرد این مانور، تغییراتی داده‌ایم و تنها هدفمان برگزاری مانور زلزله در مدرسه برای دانش‌آموزان نیست بلکه هدفمان، درگیر کردن خانواده‌ها در مبحث زلزله است که بتوانند از ظرفیت مدارس برای مدیریت محله‌ها استفاده کنند.

مانور سراسری زلزله و ایمنی با چاشنی اطلاع رسانی و نمایش

مکانیزم این مانور به این شکل است آموزش‌هایی که دانش‌آموزان فرا می‌گیرند، به والدین انتقال و آنها را در جریان کار خود قرار می‌دهند و مدرسه تبدیل به کانون یا محلی برای شرایط اضطراری می‌شود که می‌توان از زیرساخت‌هایش برای اسکان اضطراری استفاده کرد.

نکته مهم این است که مدارسی برای مانورها انتخاب می‌شوند که از لحاظ سازه ایمن هستند و در شرایط اضطراری یا بحرانی، کارکردشان را از دست نمی‌دهند. برخی از معلمان در تماس با « صدای معلم » می گویند که تعطیلی 9 ماهه مدارس موجب تغییر عادات دانش آموزان شده و حتی برخی از آنان تا نزدیکی های ظهر در خواب به سر می برند !

لطیفی گفته بود : در این راستا مانورها در مدارسی برگزار می‌شود که سازمان نوسازی مدارس، مقاومت آن مدارس را تائید کرده باشد.

 استاندارد و مقاوم بودن مدرسه از این جهت برای ما مهم است که در شرایط بحران، مدارس کارکرد خود را از دست ندهند. به طور مثال برخی بیمارستان‌ها و مراکز حیاتی کشور برای شرایط اضطراری انتخاب می‌شوند که در موقعیت بحران بتوانند خدمات‌دهی بی‌وقفه داشته باشند و دستگاه‌هایی که در این مراکز قرار دارند، از کار نیفتند و بتوانند به بیماران خدمات ارائه دهند.

 زیرساختی در مدارس وجود دارد که اگر بتوان از این زیرساخت‌ها استفاده کرد، مدارس تبدیل به محل‌هایی می‌شوند که در شرایط بحران، بی‌وقفه و با ظرفیت بالا، خدمات ارائه دهند و هدف ما از این مانورها، احیای این ظرفیت مدارس برای امدادرسانی است.

مانور سراسری زلزله و ایمنی با چاشنی اطلاع رسانی و نمایش

 وزارت آموزش و پرورش، پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی، سازمان مدیریت بحران، دستگاه‌های امدادی مانند هلال‌احمر و اورژانس و آتش‌نشانی با هم این مانور را برگزار می‌کنند.

 در این مانور بیشتر بحث پناه‌گیری برای دانش‌آموزان ارائه می‌شود تا دانش‌آموزان با کمک خانواده‌هایی که در این مانور مشارکت کرده‌اند، بتوانند هم پناه‌گیری و هم راه‌های انتقال مصدومان احتمالی به مراکز درمانی را یاد بگیرند.

 در گذشته هلال‌احمر و اورژانس، کارها و عملیات‌های نمادین و آزمایشی را در این مانور نشان می‌دادند که فایده‌ای برای دانش‌آموز یا خانواده‌اش نداشت به همین دلیل ما سعی کردیم آموزش‌هایی را در راستای آگاه‌سازی و کاربردی برای این افراد داشته باشیم تا اگر واقعاً دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان در شرایط اضطرار و بحران قرار گرفتند، بتوانند حداقل از خودشان دفاع کنند.

 ذکر این نکته مهم است که باید در نظر گرفت، قرار است مانور در چه مدارسی برگزار شود؟ چرا که آموزش به دانش‌آموزانی که در مدارس با سازه‌های بتونی هستند، با آموزش به دانش‌آموزانی که در مدارسی با سازه خشت و گلی هستند، تفاوت دارد.

به همین دلیل آموزش‌ها و مانور باید بر اساس سازه ساختمان و تعداد طبقات انجام شود چرا که دانش‌آموزی که در مدرسه خشت و گلی آموزش فرا می‌بیند، نحوه پناه‌گیری و فرارش با دانش‌آموز مدرسه سازه بتونی متفاوت است.

متأسفانه آموزش‌ها در مانورها یکسان است و دستورالعمل یکسان دارد و این نقطه‌ضعف مانورها است البته احتمال دارد مانور در سراسر کشور در مدارس با شرایط یکسان (به عنوان مثال مدارسی که برچسب استاندارد دارند) برگزار شود. »

پرسش « صدای معلم » آن است که چگونه می توان یک آموزش مهارتی مهم مانند آمادگی در برابر زلزله را فقط در یک سری انتقال اطلاعات و محفوظات خلاصه کرد ؟

مانور سراسری زلزله و ایمنی با چاشنی اطلاع رسانی و نمایش

مطابق گفته معاون امور آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور هدف از این مانورها، احیای ظرفیت مدارس برای امدادرسانی است. آیا هدف از این گونه امور همان انجام و تکرار حرکات نمادین و نمایشی است ؟

آیا هدف فقط " رفع تکلیف " است ؟ این که گفته شود : " کاچی به از هیچی " !

پیش تر هم در ارتباط با اغراق گویی معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش از قول تعداد قابل توجهی از معلمان و دانش آموزان ( این جا ) گفته شد که آنان حتی در شبکه شاد از مبادله یک فایل صوتی هم ناتوان می شوند و این وضعیت همچنان استمرار داشته است .

برخی از معلمان در تماس با « صدای معلم » می گویند که تعطیلی 9 ماهه مدارس موجب تغییر عادات دانش آموزان شده و حتی برخی از آنان تا نزدیکی های ظهر در خواب به سر می برند !

آیا مسئولان وزارت آموزش و پرورش این واقعیات را نمی بینند ؟

چرا مدارس جز دو هفته اول بازگشایی در شهریور که استقبال دانش آموزان و خانواده ها از  " آموزش حضوری " در حد قابل قبولی بود با اختیاری اعلام کردن حضور دانش آموزان  در مدارس ، آموزش را لوث و در اساس بی معنا و تهی کردند ؟

چگونه و با کدام تمهیدات و امکانات و سرمایه اجتماعی قرار است پس از پایان کرونا - که تاریخ آن مشخص نیست - وضعیت به همان روال ناقص سابق بازگردد ؟

سه شنبه اول مهر ، این رسانه در گزارشی نوشت : ( این جا )

« دانش آموزان تایوانی روز دوشنبه در قالب یک برنامه پیش‌گیرانه، نحوه رفتار صحیح برای جلوگیری از صدمات جانی هنگام زمین لرزه را در مدارس تمرین کردند.

مانور سراسری زلزله و ایمنی با چاشنی اطلاع رسانی و نمایش

این تمرین همزمان با روز ملی پیش‌گیری از بلایای طبیعی روز دوشنبه بیست و یکم سپتامبر در کلیه مدارس تایوان برگزار شد.

مدارس تایوان دست کم معمولا دو بار در سال شاهد تمرین‌هایی از این دست برای آموزش نحوه مقابله با زمین لرزه به دانش‌آموزان است. »

 پایان گزارش/


 مانور سراسری زلزله و ایمنی با چاشنی اطلاع رسانی و نمایش

منتشرشده در گفت و شنود

زادروز دکتر علی شریعتی  در شرایط عسرت زیستی و بحران عظیم معیشتی امروز

در 87 مین سالیاد زادروز (2 آذر 1312-1399)، آموزگارِ خودآگاهی و توحیدِ تثلیث‌وارِ «عرفان، برابری، آزادی»

در شرایط بحران حاد زیستی و معیشتی‌ای که جامعه‌‌ی ما در جهان معاصر با آن مواجه شده است، بهترین بزرگداشت را در تداوم اندیشه و پویش راه او می‌یابیم و در بازگویی و بیانِ به‌روز آن چشم‌انداز نظری و برون‌داد و بدیل عملی‌ آن، و می‌دانیم که این بحرانِ اقتصادی-اجتماعی ربط و نسبت وثیقی با بحران انسداد سیاسی و امتناع عقیدتی دارد که جملگی مجموعه‌ی دالانی تودرتویی را در مقابل ما قرار داده است، به‌گونه‌ای که نخست باید بتوانیم سرنخ این کلاف سردرگم را بیابیم.

شریعتی به ما می‌آموخت که این سرنخ یا علت‌ همه‌ی علت‌ها و مصیبت‌ها، اعم از استعمار و استبداد گرفته تا استثمار و توسعه‌نایافتگی، «استحمار» است، نوعی ازخودبیگانگی و سلطه‌پذیری و  بندگی خودخواسته ناشی از فریب و تحمیق و تزویر که از سویی به‌شکل کهن دینی در جوامع سنّتی بروز می‌کند (نجات اسلام از زندان ارتجاع)، و از دیگرسو، به‌شکل مُدرن ایدئولوژیک در جوامع صنعتی خود را نشان می‌دهد. در ارزیابی او شرایط امکان این «تزویر» را زر و زور در تاریخ و در جامعه فراهم می‌آورند و بدون توجه به منافع انضمامی اقتصادی و اغراض اقتدار سیاسی نمی‌توان تنها با اتخاذ خط مشی‌ آگاهی‌بخشی انتزاعی با تزویر مقابله کرد. زیرا در دعوت او از سویی خاطرنشان می‌کرد که، «... به انسانی که گرسنه است از معنویت سخن گفتن و از کمالِ ارزش‌های اخلاقی دم زدن، فریب و فاجعه است...» (م.آ.25، «نسان بی‌خود»، «آرزوها»، تهران: قلم، چ6، 1384ص359) و از دیگرسو، فریاد برمی‌آورد که «فرار، فرار، برای بازیافتن آنچه از عدالت عزیزتر است و آنچه از سیری والاتر، آزاد بودن... »(همانجا، ص360)
برای نجات خدا، اخلاق و معنویت، از قبرستان واپس‌گرایی یا ارتجاع دینی، چنان‌که برای نجات انسان از انواع استحمار ایدئولوژیک مدرن، او بدیلِ نوعی «عرفان»(شناخت) را پیش می‌نهاد، با تعریفی جدید خاص در قاموس او، یعنی در نسبتی وثیق با «عقلانیت انتقادی» اجتماعی که در برابر «سلطه‌ی» استبداد و استثمار، پایه‌ی کلامی (الهیاتی) و فلسفی (هستی‌شناختی) رهایی‌بخشی یا تحققِ آزادی و عدالت را پی ریزد؛ پس راه‌حل او در حین محلی بودن (لوکال) جهان‌روا (گلوبال) بود.

زادروز دکتر علی شریعتی  در شرایط عسرت زیستی و بحران عظیم معیشتی امروز

نمود شاخص بحران اقتصادی کنونی جامعه‌ی ما که محصول طرح‌های توسعه و رشد ناموزون و بی‌رویه طی دهه‌ها و سده‌ی گذشته است، نشانه‌ای از جهل ساختاری نسبت به مقتضیات بوم‌زیستی، میراث فرهنگی تاریخی، و فقدان بینش و منش و مشارکت ملی-مردمی و دموکراتیک در دوبُعد اجتماعی و سیاسی، سیاست‌گذاران مسئولان و مدیرانِ فن‌سالار و دیوان‌سالار، در کشور و در منطقه‌ی ماست. منطقه و میهنی غنی و سرشار از منابع متنوع طبیعی و نیروهای جوان انسانی که می‌توانست و می‌بایست با طرح‌افکنی علمی و مدیریتی اصولی و اعتماد و مشارکتی مردمی، به رغم همه‌ی تهدیدها و تحریم‌ها، به شکوفا‌ترین اقتصادها تبدیل شود. تفرّق قومی-مذهبی مصنوعی اما که توسط قدرتهای ذینفع در منطقه دامن زده می‌شود و فقدان بینشی منطقه‌ای و ملی که به همسویی و همکاری ملت‌های ساکن منطقه‌ی خاورمیانه و دفاع از مصالح مشترک و بهره‌وری بهینه از منابع و سرمایه‌های ملی و منطقه‌ای بیانجامد، در وخامت‌بخشی به این بحران مؤثر بوده است.

زادروز دکتر علی شریعتی  در شرایط عسرت زیستی و بحران عظیم معیشتی امروز


راه نجات و رستگاری از چنبره‌ی بحران‌های تودرتو که به تدریج به فروپاشی همه‌جانبه‌ی اجتاعی و سیاسی، و به ویژه ارزشی و اخلاقی می‌انجامد، و نمودش را در گسترش فساد در میان دست‌اندارکاران و کارگزارن نظام و حاکمیت مشاهده می‌کنیم، بازبینی در گفتمان‌های مسلط و گرایشات راست گرایانه‌ی گذشته است، اعم از محافظه‌کار افراطی یا مصلحت‌گرای اعتدالی، عامه‌گرای پوپولیستی یا نخبه‌گرای نولیبرال، و بازگشت به گفتمان صدر و آستانه انقلاب، در تداوم و استمرار انقلاب مشروطه و نهضت ملی، یعنی در همان افقی به راه افتاد که روشنفکران ملی مردمی و مصلح مذهبی برای آینده ترسیم می‌کردند: طراحی توسعه‌ای عدالت‌طلبانه و آزادیخواهانه با پشتوانه و تبار فرهنگی تاریخی، و نوزایی و نوسازی، احیاء و اصلاح، عقیدتی و معنوی در حوزه‌ی دینی.
شرایط بحرانی همه‌گیری ویروس تاج‌دار و فوریت یافتن فاصله‌گیری و اجتماع اجتماع‌ناپذیر آدمیان، در پیش گرفتن سراسری سیاست اقتصادی دفاع از جامعه و حمایت و پوشش و تامین اجتماعی، و به ويژه فریادرسی و دادرسی و همبستگی نسبت به اقشار آسیب‌پذیر را به یک ضرورت حیاتی برای ادامه‌ی بقا مبدل ساخته است. نمود شاخص بحران اقتصادی کنونی جامعه‌ی ما که محصول طرح‌های توسعه و رشد ناموزون و بی‌رویه طی دهه‌ها و سده‌ی گذشته است، نشانه‌ای از جهل ساختاری نسبت به مقتضیات بوم‌زیستی، میراث فرهنگی تاریخی، و فقدان بینش و منش و مشارکت ملی-مردمی و دموکراتیک در دوبُعد اجتماعی و سیاسی، سیاست‌گذاران مسئولان و مدیرانِ فن‌سالار و دیوان‌سالار، در کشور و در منطقه‌ی ماست.

برون‌رفت از بحران‌ حاضر بدون شناسایی حق نظارت و مشارکت همه‌ی شهروندان در تولید ملی و سیاستگذاری‌های کلان و تغییر سبک مدیریت اقتصاد سیاسی متصور نیست. ضرورت وجودی و مشروعیت اقلّی نهاد دولت در عصر جدید عبارتست از توان پاسخگویی به ابتدایی‌ترین پیش‌نیازهایی چون تأمین کالاها و خدمات عمومی (اعم از امنیت، بهداشت، آموزش، زیرساخت‌های صنعتی حمل‌و‌نقل و...)، نظارت بر پیامدهای ناشی از کنش‌های اقتصادی بیرویه و سوداگرانه که می‌تواند به تخریب محیط و همزیستی شهروندان بیانجامد، و به ویژه تعدیل نابرابری‌های موجود که محصول شرایط تاریخی، سوءمدیریت‌ها و منافع مافیاهای اقتصادی است؛ و نه سیاست خصوصی‌سازی، رشد اختاپوسی نهادهای مالی (بانک‌ها، مؤسسه‌های مالی و اعتباری، و بورس)،  جهت تصاحب مازاد ارزش و سودهای تولید‌شده در اقتصاد، انحصار و اعطای امتیازات ویژه به اشخاص حقیقی و حقوقی و تشویق جریان نوکیسه‌گی رانتی در حاشیه‌ی قدرت، تسلط تجارت نامولد دلالی بر سایر بخش‌ها که تا کنون نتیجه‌ای جز افزایش میزان بیکاری، گسترش فقر و تشدید استثمار و گسترش حاشیه‌نشینان و بیکاران، نداشته است.
همبستگی و اتحاد نیروها و جهان کار و آموزش (کارگران، کارمندان، معلمان،...)، هدایت جنبش مطالباتی و اعتراضی مدنی از سوی اقشار محروم و محذوف (حاشیه‌نشینان شهری، بیکاران، زنان و..)، بر محور خواست‌های مشروع و مشخصِ علمی و عملی پیش‌شرط توفیق و پیش‌برد خط‌مشی اصلاح گری ساختاری است.
خط‌مشی آگاهی‌رهائی بخش در چشم‌انداز و کلام نوشریعتی اراده‌ی چنین تغییروتحول‌خواهی اساسی معطوف به آینده‌ای روشن و بهتر از دیروز و امروز است و نه واپسگرایی و برگشت به گذشته‌های موهوم. 
خوش‌بینی پریروز معلم مردم شریعتی معطوف به همین آینده و فردای از راه‌رسنده بود.

وب سایت رسمی احسان شریعتی


زادروز دکتر علی شریعتی  در شرایط عسرت زیستی و بحران عظیم معیشتی امروز

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور