تعارض منافع به موقعیتی اطلاق می شودکه منفعت شخصی مشمولان این قانون در مقام انجام وظایف یا اعمال اختیارات قانونی آنان در تعارض با منافع عمومی قرار می گیرد و می تواند انجام بیطرفانه و بدون تبعیض وظایف مذکور را مانع شود.
مدیریت تعارض منافع نیز کلیه اقدامات و تدابیر اداری، نظارتی، قضایی و شبهقضایی لازم برای پیشگیری از بروز تعارض منافع و رفع یا کاهش تأثیرات سوء موقعیتهای تعارض منافع را در بر می گیرد.
در کشورهای مختلف تلاش شده با هدف ارتقای اعتماد عمومی به نظام سیاسی و اداری کشور، پیشگیری از تأثیر منافع شخصی مقامات، مسئولان و کارمندان بر نحوه انجام وظایف و اختیارات قانونی آنها، ارتقای شفافیت در امور عمومی جامعه، تقویت پاسخگویی نظام سیاسی و اداری در برابر مردم، ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد و تقویت کارآمدی و کارآیی مقامات، مسئولان و کارمندان، با وضع قوانین و اتخاذ تدابیر لازم، ابتدا حوزههای مهم تعارض بین منافع عمومی و شخصی شناسایی شده و سپس، با اتخاذ تدابیر متناسب، نسبت به پیشگیری از بروز تعارض منافع و مدیریت تعارضهای پیشآمده اقدام شود.
در این راستا لایحه « نحوه مدیریت تعارض منافع در انجام وظایف قانونی و ارائه خدمات عمومی» به پیشنهاد معاونت حقوقی رئیس جمهور در دستور کار دولت قرار گرفت و با طی مراحل بررسی، در جلسه ۱۹ آبان ۱۳۹۸ هیئت وزیران مشتمل بر (۴۰) ماده تصویب شد.
مدیریت تعارض منافع در بحث جلوگیری از بروز فساد هم مؤثر است. حضور افرادی در نهادها و دستگاههای سیاستگذار که خود در زیر مجموعه آن نهاد ذینفعند، بسترهای شکلگیری فسادهای بزرگ را فراهم میکند و امکانات و قدرت دولتی را در خدمت فساد قرار میدهد. از این رو در دنیا قوانین سختگیرانه در این مورد وضع شده و افراد نمیتواند در جایی که خود ذینفعند مسئولیت دولتی قبول کنند. به عنوان مثال فردی که عضو هیات مدیره بانک خصوصی است نباید در بانک مرکزی مسئولیت داشته باشد و یا کسی که در وزارت آموزش و پرورش مسئولیت دارد نمیتواند خود مدرسه دایر کند.
در این لایحه تمام افراد مشمول موظف شدهاند در موقعیت تعارض منفعت از هر گونه اظهارنظر، مشاوره، دستور دادن، رای دادن، اشتغال، نظارت، حسابرسی، کارشناسی، نمایندگی اعم از قضایی و غیرقضایی، داوری، امتحان، برگزاری مسابقه، محاسبه و غیره خودداری کنند. از سوی دیگر، براساس این لایحه هرگونه اقدام چنین افرادی علاوه بر بیاعتباری، ممکن است مسوولیت کیفری، حقوقی و اداری برای آنها به همراه داشته باشد.
در لایحه مدیریت تعارض منافع همچنین تصدی همزمان مشاغل، تاسیس و راهاندازی شرکتها و مؤسسات غیرتجاری انتفاعی ممنوع یا محدود شده و اشخاص در برخی موارد ملزم به ارائه میزان درآمد و دارایی خود شدهاند. علاوه بر این کمک و هدیه گرفتن و دادن اشخاص مشمول قانون نیز تابع ضوابط مشخصی شده و در بسیاری موارد ممنوع و محدود شده است.
حدود ده ماه از ارسال لایحه مدیریت تعارض منافع به مجلس میگذرد. مجلس دهم در ماههای پایانی خود قرار داشت و درگیر انتخابات شد و نتوانست لایحه مدیریت تعارض منافع را بررسی کند. از سوی دیگر مجلس یازدهم و برخی نمایندگان پر سر و صدای آن هم با وجود شعارهای خود مبنی بر اولویت مبارزه با فساد به این لایحه بیتوجهند و به اقدامات شعاری، هیجانی، سطحی و غیر اولویتدار روی آوردهاند.
نمایندگان اگر واقعاً دغدغه مبارزه با فساد و بهتر اداره کردن کشور را دارند باید به لوایح مهمی چون لایحه مدیریت تعارض منافع که نهادهای تخصصی ساعتهای زیادی صرف تهیه آن کردهاند توجه کرده و با بررسی آن به صورت واقعی و عملی مانع بروز فساد در بخشهای دولتی و عمومی شوند و گرنه با شعار و اقدامات هیجانی نه تنها جلو فساد گرفته نخواهد شد بلکه مردم هم نسبت به کارآمدی مجلس دلسرد خواهند شد. بنابراین بررسی لایحه مدیریت تعارض منافع باید در مجلس یازدهم در اولویت قرار گیرد تا مردم احساس نکنند بین شعارها و عملکرد نمایندگان فاصله است.دولت هم باید با رایزنی با نمایندگان این لایحه مهم را از فراموشی و به بایگانی سپرده شدن در مجلس نجات دهد.
در تاریخ 25 خرداد 1399 وزیر آموزش و پرورش در حساب کاربری توییتر خود اعلام کرد که مصمم است لایحه تعارض منافع را در وزارت آموزش و پرورش اجرایی کند. بر همین اساس یکشنبه 1 تیر متن بخشنامه مدیریت تعارض منافع در آموزش و پرورش منتشر شد. این بخشنامه به مشمولان دو ماه فرصت داده تا تکلیف خود را مشخص و از میان کار در مناصب عمومی و فعالیت خصوصی یکی را انتخاب کنند. لازم به ذکر است در سال گذشته رئیس سازمان بهزیستی نیز کارکنان سازمان بهزیستی را از اشتغال همزمان در مراکز مرتبط به بهزیستی منع کرد و پیرو آن 100 نفر از مقام خود استعفا کردند و 172 نیز امتیاز مراکز خود را واگذار کردند.
برخی موارد و مصادیق تعارض منافع در حدود صلاحیت های قانونی وزارت آموزش و پرورشکه جهت اجرا ابلاغ شده به شرح زیر است:
۱- صدور مجوز راه اندازی و اداره مدرسه با مرکز آموزشی و پرورشی غیردولتی از قبیل آموزشگاه علمی آزاد، آموزشگاه زبان خارجی، مرکز مشاوره، کانون فرهنگی و تربیتی و... توسط مدیران و بستگان آنان که دارای قرابت نسبی و سببی از طبقات اول و دوم می باشند، مادامی که در شورای سیاستگذاری، برنامه ریزی و نظارت مرکزی و نیز شورای نظارت برمدارس و مراکز غیردولتی استانها، شهرستانها و نواحی عضویت حقیقی یا حقوقی دارند تا اطلاع ثانونی متوقف باقی بماند و افرادی که در حال حاضر دارای مجوز راه اندازی میباشند حداکثر ظرف مدت دو ماه پس از ابلاغ این بخشنامه مکلفند نسبت به توقف فعالیت و تعطیلی مرکز غیردولتی اقدام و مجوز صادره را به مرجع صدور تحویل نمایند یا از تصدی پست اجرایی استعفا و از عضویت در شوراهای مذکور انصراف دهند.
تبصره: اعطای موافقت اصولی با رعایت ضوابط قانون تأسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی غیردولتی، بلامانع است.
۲- براساس حکم لایحه قانونی منع مداخله مقامات و کارمندان دولت در معاملات دولتی، انعقاد هرگونه قرارداد مربوط به اجرای طرحهای پژوهشی با کارمندان دولتی به ویژه کارکنان سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و اعضای کارمند شورای تحقیقات استانها ممنوع است. همچنین از انعقاد هرگونه قرارداد تألیف، ترجمه کتب درسی و کمک آموزشی یاخرید اثر با کارکنانی که مشمول قانون مذکور هستندجداً خودداری شود.
۳- ایجاد هرگونه موقعیتی که زمینه ساز توزیع و فروش اجباری کتب کمک آموزشی فاقد تأییده و اعتباربخشی شده از سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به دانش آموزان یا اولیای آنان از طریق مدارس گردد، فاقد وجاهت قانونی است.
۴-با استناد به جز (۲) بند (ﻫ) تبصره ۲ قانون بودجه سال ۱۳۹۹ کل کشور و تبصره ۲ الحاقی ماده ۲۴۱ قانون تجارت اصلاحی سال ۱۳۹۵ و قانون ممنوعیت تصدی بیش از یک شغل مصوب ۱۱ دی ماه ۱۳۷۳ مجلس شورای اسلامی با الحاق بعدی عضویت هم زمان معاونان و مدیران دستگاه و همچنین کارکنان شاغل در کلیه پستهای مدیریتی در هیأت مدیره، مدیریت عاملی و سایر مدیریتهای اجرایی شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی و سازمانها اعم از زیرمجموعه خود و زیرمجموعه سایر دستگاهها به استثناء عضویت نمایندگان حقوقی دستگاه ممنوع است، افراد مشمول موظفند در اسرع وقت انصراف خود را از عضویت در آن شرکتها ونهادهای عمومی غیردولتی و سازمانها اعلام نمایند.
۵- انعقاد هرگونه قراردادهمکاری با مهندسین مشاوری که وظیفه حاکمیتی و اعمال نظارت در سازمان نوسازی، توسعه وتجهیز مدارس کشور وواحدهای تابع استانی آن را برعهده دارند از جمله صدور تأییدیه رعایت جوانب فنی و ایمنی ساختمان یا استحکام بنا، تهیه، نظارت و انطباق نقشهها با نقشههای ارائه شده همانند مدارس دولتی یا هرگونه اظهارنظر فنی موردنیاز در حدود و آییننامه استقرار مدارس ومراکز غیردولتی، ممنوع است وافراد مشمول موظفند ازتاریخ ابلاغ این بخشنامه از تصدی پست اجرایی خود استعفا داده یاازهرگونه اظهارنظر فنی کارشناسی در مقام مهندسی مشاور خودداری نمایند.
۶-هرگونه تسهیل یا اعمال نفوذ و همچنین انعقاد هرگونه قرارداد پیمانکاری، خریدخدمات آموزشی، قراردادهای حوزه فناوری، خرید کالاو تهیزات و سایر قراردادها با مدیران و کارکنان دولت یا بستگان آنان در حدود لایحه قانونی منع مداخله مقامات و کارکنان دولت در معاملات دولتی و قوانین موضوعه مربوط ممنوع است.
۷-به استناد اصل ۱۴۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هرشخص می تواند تنها یک شغل دولتی راعهده دار شود (سمتهای آموزشی در دانشگاهها و مؤسسات آموزشی و تحقیقاتی از این حکم مستثناست).
هر نوع شغل دولتی دیگر در مؤسساتی که تمام یا قسمتی از سرمایه آن متعلق به دولت یا مؤسسات عمومی است و نمایندگی مجلس شورای اسلامی، وکالت دادگستری، مشاوره حقوقی و ریاست و مدیریت عامل یاعضویت در هیأت مدیره انواع شرکتهای خصوصی جز شرکتهای تعاونی ادارات و مؤسسات برای کارکنان دولت ممنوع است و با افراد مشمول قانون ممنوعیت تصدی بیش از یک شغل (مصوب ۱۱ دی ماه ۱۳۷۳ مجلس شورای اسلامی با الحاق بعدی) در چارچوب قانون و ضمانت اجرایی پیش بینی شده در آن قانون رفتار خواهد شد.
۹-بدیهی است موارد احصایی فوق، از جمله مصادیق حصری موضوع تعارض منافع در وزارت آموزش و پرورش نبوده و سایر موارد و مصادیق مرتبط به ویژه در حوزههای میانی و صف متعاقباً ابلاغ خواهد شد.
۱۰-مسئولیت حسن اجرای این بخشنامه در ستاد به عهده معاونت حقوقی و امور مجلس، در دانشگاهها و سازمانهای وابسته به عهده رؤسای مربوطه ودر استانها به عهده مدیران کل آموزش و پرورش خواهد بود.
به نظر می رسد با توجه به مشکلات کشور در زمینه فساد های اخلاقی و مالی، رانت و واگذاری های غیر اصولی در بخش های خصوصی، اجرای قانون تعارض منافع می تواند بسیاری از مشکلات را کاهش داده و جلوی بخش عظیمی از فسادها را بگیرد.
در آموزش و پرورش نیز مانند بسیاری از ادارات و ارگانهای دولتی، مدیران و افراد بازنشسته در شرکت ها و مؤسسات وابسته به همان وزارتخانه مشغول به فعالیت هستند که این امر باعت بروز بسیاری از فسادها و رانت خواری ها شده است. گردش مالی بالای مؤسسات و آموزشگاههای خصوصی و مافیای کنکور که سایه سنگینی بر آموزش کشور انداخته اند و تأثیرات مستقیمی که بر تصمیمات کلان آموزشی دارند همگی نشانه هایی از وجود تعارض منافع هستند که باید به صورت جدی و قانونمند پیگیری شوند. مجلس یازدهم و برخی نمایندگان پر سر و صدای آن هم با وجود شعارهای خود مبنی بر اولویت مبارزه با فساد به این لایحه بیتوجهند و به اقدامات شعاری، هیجانی، سطحی و غیر اولویتدار روی آوردهاند.
به عنوان مثال مدارس دولتی توان رقابت با مدارس غیر دولتی و آموزشگاههای خصوصی را ندارند چرا که مسؤلین و مدیران مدارس غیر دولتی که در اکثر موارد از مدیران ارشد آموزش و پرورش هستند، بسیاری از قوانین را به دلیل عدم نظارت کافی به خوبی اجرا نمی کنند و با اختیار داشتن همزمان مدرسه و آموزشگاه های غیر دولتی و ترویج کلاسهای خصوصی و کنکوری، فروش کتابهای کمک درسی، به دنبال کسب منافع مادی خود هستند؛ غافل از اینکه این گونه آموزش ها می تواند آموزش و پرورش را از اهداف عالیه خود که همان دستیابی به اهداف سند تحول بنیادین است دور کند.
با گذشت حدود سه ماه از ارسال این بخشنامه در آموزش و پرورش هنوز خبری از اجرایی شدن آن نیست و مدیران کل آموزش و پرورش که ملزم به اجرای آن هستند بعضاً خود نیز دارای تعارض منافع می باشند!
امید است که با پیگیری های دولت و مجلس لایحه« مدیریت تعارض منافع» هرچه سریعتر به قانون تبدیل شود و با نظارت دقیق آن توسط مجلس و نهاد های نظارتی، شاهد کاهش بسیاری از مشکلات در کشور عزیزمان ایران باشیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
پس از کش و قوس فراوان سرانجام استراتژی وزارت آموزش و پرورش در مورد بازگشایی مدارس تا حد زیادی شفاف شده و وزیر آموزش و پرورش اولویت و اصالت را به آموزش حضوری داده است .
عملکرد وزیر آموزش و پرورش تاکنون در مواجهه با بحران " کرونا " به لحاظ کارشناسی قابل دفاع بوده و تا حد زیادی با تجربیات جهانی سازگار است.
مطابق تجربیات جهانی، آموزش آنلاین فقط نقش " مکمل " را می تواند ایفا کند و در هیچ شرایطی نمی تواند جایگزین آموزش حضوری باشد. اگر قرار باشد در دانشگاه ها بسته بماند و حد و مرز معینی برای آن تعریف نشود بیم آن می رود در آینده نزدیک همین وضعیت به مدارس سرایت کرده و همان آموزش حضوری داوطلبانه که با اهتمام مدیران و معلمان مدرسه عینیت پیدا کرده است به محاق برود .
از طرف دیگر، در کشور ما به دلایل مختلف زیر ساخت ها و بستر لازم برای آموزش های آنلاین با کیفیت فراهم نیست وتصور بسیاری از معلمان ، مدیران و سایرین از آموزش مجازی فقط بارگذاری چند فایل صوتی و نهایتا برگزاری یک آزمون غیراستاندارد برای ارزشیابی است که این امر به نوعی لوث کردن آموزش و حرفه معلمی و تنزل دادن آن در حد یک " ضبط صوت " است .
به نظر می رسد در این زمینه آموزش عالی هم وضعیت بهتری از آموزش و پرورش نداشته باشد و بعید است که همه دانشگاه ها از همه مزیت ها و ظرفیت های آموزش آنلاین برخوردار باشند.
از سوی دیگر ؛ ماهیت برخی دروس و مواد درسی در دانشگاه با آموزش حضوری معنا و مفهوم پیدا می کند.
مهم تر این که دانشگاه می باید محل بحث و گفت و گو ، تضارب افکار و آراء باشد و این امر در بستر مجازی میسر نمی شود.
از طرف دیگر، وقتی مدارس با حداقل امکانات بازگشایی شوند و معلمان در کلاس ها حضور یابند اما دانشگاه ها به آموزش مجازی بسنده کنند، نظام آموزشی و جریان آموزش را در کشور با یک دوگانگی رو به رو می کند .
بسیاری از معلمان می پرسند چرا ما باید با این شرایط در مدرسه حضور پیدا کنیم و تدریس کنیم اما اساتید دانشگاه ها که شرایط ، امکانات و حقوق آن ها قابل مقایسه با ما نیست از این تعهد معاف باشند ؟
مضافا بر آن که به نظر می رسد دانشجویان در مقایسه با دانش آموزان آمادگی و ظرفیت بیشتری برای رعایت پروتکل های بهداشتی داشته باشند .
آیا این با عدالت و انصاف سازگار است ؟
کرونا یک واقعیت جاری است و همه کودکان و جوانان باید با آن زندگی کنند.
تا کی می توان کودکان و جوانان را در منزل حبس کرد؟ مگر اصناف و گروه های دیگر به کار خود مشغول نیستند؟
آموزش یک جریان تعاملی، زنده ، پویا و نظام مند است و نمی توان برای طولانی مدت و به بهانه کرونا، فرآیند آموزش را از معنا تهی کرد .
پرسش " صدای معلم " از شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزیر محترم علوم آن است که توضیح دهند در حالی که آپشن آموزش حضوری در مدارس وجود دارد ، چرا دانشگاه ها به آموزش نیم بند غیرحضوری بسنده کرده اند؟
آیا با این گونه سیاست گذاری ها و تصمیم گیری ها وضعیت دانشگاه های ایران در رتبه بندی های معتبر بین المللی بهتر خواهد شد و یا این که همان اندک بهبود رتبه دانشگاه های ایران در سال های اخیر از میان خواهد رفت ؟
منبع : این جا
اگر قرار باشد در دانشگاه ها بسته بماند و حد و مرز معینی برای آن تعریف نشود بیم آن می رود در آینده نزدیک همین وضعیت به مدارس سرایت کرده و همان آموزش حضوری داوطلبانه که با اهتمام مدیران و معلمان مدرسه عینیت پیدا کرده است به محاق برود .
این مساله به ویژه در دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی که کار آن ها " تربیت معلم " است حساسیت ویژه و پیچیده ای خواهد داشت .
مگر می توان در فضای مجازی ، " معلم حرفه ای " تربیت کرد ؟
آموزش در این زمینه نیاز به کسب مهارت ها و پرورش منشی دارد که در فضای مجازی تعریف نشده اند .
زمان کوتاه است و انتظار آن است که تصمیم منطقی و معقولی توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی مسوولان وزارت علوم اتخاذ شود تا آموزش عالی بیش از پیش لوث نشود.
پایان گزارش/
مدرسه ها باز شده اند. میلیون ها کودک ایرانی هر روز صبح زودتر از آن چه "غریزه طلب می کند" از خواب برمی خیزند و بسیار طولانی تر از آن چه حوصله ی کودکی بر می تابد بر نیمکت ها جا خشک می کنند.
من ایام تحصیل را مرور می کنم و تلخ و شیرین هایش را باز می چشم.
در سن 44 سالگی دریافتم که عارضه ی ستون مهره هایم ناشی از این است که در تمام سال های تحصیل، معلم "تربیت بدنی" راجع به "درست نشستن" و "درست راه رفتن" کلمه ای با ما سخن نگفت! وقتی در سرزمین های عربی چرخیدم فهمیدم آن چه معلم عربی به ما آموخت به درد ارتباط گرفتن با هیچ عرب زبانی در دنیای معاصر نمی خورد! وقتی دیدم سوری ها "مجید" را "مژید" تلفظ می کنند و عراقی ها در ابتدای قصه هاشان می گویند "چان یا ما چان" و عبدالحلیم حافظ در ابتدی شعر "المقهی" نزار قبانی به جای "جلست" می گوید "گلست" فهمیدم برخلاف تأکید معلم عربی مان عرب زبان ها امروز چ و ژ و گ هم دارند!
از افسوس ها بگذریم:
یاد معلم تاریخ مان به خیر وقتی که خطر می کرد و در کلاس درس می گفت کجاهای کتاب تاریخ مان دروغ است، زنده باشی معلم دلاور حتی اگر تن تو در خاک است. تمام کتاب هایم تقدیم به تو معلم ادبیات سال اول راهنمایی که آن روز کتاب هایم را پشت ویترین کتابفروشی ها می دیدی و یادت به خیر معلم دیکته ی دوم دبستان که به من 19 دادی که یادم بماند نقطه ها را سر جایشان بگذارم!
کانال دکتر محمدرضا سرگلزایی
دکتر رضا نیازمند درصفحه ۱۴۸ کتاب تکنوکراسی و سیاست گذاری اقتصادی در ایران خاطره جالبی را از صنعت گران دوران شاه تعریف می کند که بی شباهت به بخشش بزرگانی مانند بیل گیتس و رئیس شبکه توئیتر و فیس بوک نیست :
" یک شب آقای خیامی مهمانی مفصلی داده بود و عده زیادی را دعوت به شام کرده بود من هم که تقریباً در این گونه مهمانی ها نمی رفتم در این مهمانی شرکت کردم ، نیمه مهمانی بود که خانم خیامی نزد من آمد خود را معرفی کرد و گفت من یک خواهشی از شما دارم ، گفتم بفرمائید ؛ گفت من مدتهاست که از شوهرم آقای خیامی خواهش می کنم که یک دست مبل برای خانه خودمان بخرد ولی نمی خرد و به جای آن عاشق خریدن ماشین آلات برای کارخانه است . من از شما خواهش می کنم به خیامی سفارش کنید یک دست مبل را بخرد و من این قدر از مهمان هایم خجالت نکشم. واقعا تعجب کردم خیامی با این همه درآمد و با این همه علاقه به همسرش خرید برای توسعه و بهبود کارخانه را به خرید یک دست مبل رجحان می دهد ؟! ( البته در این کار دخالت نکردم )
چندی گذشت دکتر مجتهدی رئیس دبیرستان البرز به من تلفن کرد که ساختمانی برای آزمایشگاه ساخته است و می خواهد به تمام شاگردان ساخت و تعمیر اتومبیل و صنایع الکتریکی مانند یخچال برقی و تلویزیون و غیره را یاد بدهد . مجتهدی از من میخواست که در این راه به او کمک کنم . من هم موضوع را تلفنی به خیامی و حاجی برخوردار گفتم .
چند ماه گذشت .
مجتهدی گفت یک روز سر راهت به خانه سری به این دبیرستان بزن و آزمایشگاه ما را تماشا کن رفتم و دیدم که واقعاً تجهیزاتی که خیامی و حاجی برخوردار به مدرسه البرز داده بودند ده برابر آنچه من در ذهن خود داشتم بود . معلم هم برای تدریس به مدرسه البرز داده بودند و هر ساله تعداد زیادی دانش آموزان مستعد و بی بضاعت را بورسیه تحصیلی می دادند .
کسی که حاضر نبود یک دست مبل برای خانه بخرد با چه هزینه گزافی آزمایشگاه آشنای اتومبیل برای دانشآموزان و دبیرستان البرز ساخته بود و برخوردار هم که دیگر نیازی به تعریف ندارد ...
واقعه دیگری که از نزدیک شاهد آن بودم این بود که روزی خیامی به وزارت اقتصاد آمد و به عالیخانی و من گفت که تصمیم دارد ۹۵ درصد دارایی خود را وقف تاسیس مدارس صنعتی در سرتاسر ایران و در هر شهری یک مدرسه صنعتی بسازد و تمام هزینه سرمایه ای و جاری این مدارس را خود تأمین کند .
من از او پرسیدم که عدد ۹۵% چه معنی دارد؟ گفت آن ۵ درصد ارثیه زن و فرزندان و وارث دیگر است. آنجا من فهمیدم صنعتگران نه تنها به توسعه صنعت خود علاقه مند هستند بلکه به هر چیزی که صنعت را توسعه دهد ، رفاه ایجاد کند هم علاقهمند هستند . کسی که حاضر نبود یک دست مبل برای خانه بخرد با چه هزینه گزافی آزمایشگاه آشنای اتومبیل برای دانشآموزان و دبیرستان البرز ساخته بود و برخوردار هم که دیگر نیازی به تعریف ندارد ...
" پدر صنعت خودروی ایران " خیامی و پدر صنعت الکترونیک و لوازم خانگی ایران که بزرگترین مجتمع صنعتی خاورمیانه را داشتند ( در آن موقع صنایع پارس ایران صادر کننده قطعات و لامپ تلویزیون به سامسونگ کره جنوبی و آلمان بود) بعد از انقلاب توسط دادگاههای انقلاب به عنوان سرمایهدار مورد اذیت و آزار قرار گرفتند و اموالشان از جمله کارخانهها و املاک شخصی مصادره شد . همه داراییها ، از جمله حسابهای بانکی آنها مسدود و غارت شد و به نوعی از کشور اخراج شدند.
خیامی تا زمان مرگ را در انگلستان سپری کرد ولی هیچ گاه ایران را فراموش نکرد و صدها مدرسه مجهز حتی بعد از انقلاب در خراسان و مناطق محروم ساخت و برخوردار نیز از غصه و ظلمی که ناروا به او شده بود بعد از سالها تلاش بی نتیجه و بی پاسخ به فراموشی مبتلا و بعد از مدتی از دنیا رفت .
کانال اکونومیست فارسی
* ابتلای ۱۶۳ دانش آموز و ۴۸ معلم اصفهانی به کرونا در دو هفته گذشته
خبرگزاری برنا :
« معاون درمان دانشگاه علوم پزشکي استان اصفهان: در دو هفته گذشته ۴۸ معلم گرفتار شده و ۱۸۳ معلم هم داراي اعضاي خانواده مبتلا بودند همچنین ۱۶۳ دانش آموز مبتلا شده اند و خانواده دو هزار و ۸۶۳ دانش آموز درگير کرونا هستند. »
خبرگزاری ایرنا:
معاون آموزش متوسطه و دبیر پروژه مهر ادارهکل آموزش و پرورش اصفهان گفت: کلاس های چهار شهرستان این استان به دلیل قرمز بودن شرایط کرونایی با یک هفته تاخیر و به صورت مجازی آغاز میشود.
بر اساس مصوبه ستاد کرونا اصفهان و وضعیت پرخطر کرونا در برخی شهرستانهای اصفهان، آغاز کلاسهای حضوری در مدارس نواحی ششگانه شهر اصفهان، خمینی شهر، فلاورجان و نجف آباد با یک هفته تأخیر آغاز میشود.
کلاسهای مدارس سایر نقاط استان بنا بر اعلام قبلی به صورت حضوری آغاز میشود.
در این هفته کلاس های چهار شهرستان یاد شده در تمامی پایه های تحصیلی به صورت مجازی برگزار می شود. »
پرسش ؛
با توجه به اخبار 14 شهریور ماه 1399 و اطلاع رسانی روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان ، مدارس در 4 شهرستان و نواحی شش گانه استان با یک هفته تأخیر و به صورت مجازی شروع شد و دامنه ی آن تا بدین لحظه نیز ادامه دارد. وقتی درصد حضور دانش آموزان در مدارس مناطق زرد در استان نیز با تعداد بسیار کم و رعایت تمامی پروتکل های بهداشتی بوده است ، تناقض زیادی در آمار واصله با نمونه های عینی وجود دارد.
استان اصفهان ۲۴ شهرستان دارد.
اداره کل آموزش و پرورش اصفهان آمار تفکیک شده از محل زندگی 48 معلم و 163 دانش آموز مبتلا شده به کرونا را شفاف سازی کند .
این یک مطالبه حداقلی است .
***
معلمان باید شهامت در اظهار حق و جلوگیری از تخلف را داشته باشند .
فاجعه ی انسانی در ایران با بازگشایی مدارس رقم نخورد . این حادثه در همان بهمن و اسفندی رخ داد که کنترل و قرنطینه صورت نگرفت و حتی در ماه های قبل از آن با توجه به مستندات برخی پزشکان در بیمارستان های کشور ، تعدادی با علایمی منطبق بر کرونا ، جان خود را از دست دادند اما صدای ناله هایشان به جایی نرسید . فقط می بینیم که چگونه دودش در چشم مدرسه و دانشگاه رفت.
کسی دلش نسوخت. دردش هم نگرفت. چون دانش آموزانِ مرفه و تنبل از خدا خواسته که همواره خود زودتر از کادر مدرسه با حاضر نشدن سر کلاس، ایام عید را شروع می کردند ، امسال از فرطِ شادی ، ذوق مرگ شدند. معلمان هم نفس راحتی کشیدند که به کارهای عقب افتاده خویش برسند. آن هایی که همه ی کارهایشان در زمان مدرسه است و چقدر دغدغه مند بودند که چنین تعطیلاتی تعبیه شود که به گرفتاری هایشان برسند.
همین حرکات و رفتارهاست که زحمات معلمان و فرهنگیانِ خوب و پر توان جامعه را هم بی ارج و قرب کرده است.
این جمله حتما برایتان آشناست. "معلمان سه ماه تابستان را هم بی زحمت ، مزد می گیرند . "
دو هفته قبل از بازگشایی مدارس ، علی رغم آنکه همگان در جریان آغاز سال تحصیلی از 15 شهریور ماه بودند ، مجدد رگ غیرت آرمان های سیاسی عده ای به جای آرمان های تربیتی شان باد کرد . با اینکه خوب می دانستند که مدارس در شُرفِ باز شدن هست ، اجرای هر پیشنهادی را هرچند باطل بر معروف استناد کرده و ارتکاب هر چه خلاف آن گفته شد را از سوی جاهل برداشت نموده و به نهی همت گماردند. ساحت های آموزشی هر چند همتراز با سند تحول بنیادین پیش نمی رود و همواره چوب لای چرخش هویداست ، در بازگشایی مدرسه نیز شکوه ناسازگاری اش را همه دیدند و شنیدند. لطفا پوزش بطلبید. هر چند به این فرهنگ سالهاست عادت ندارید. بیشترین استفاده را هم در تعطیلات مدرسه و هم اکنون در بازگشایی اش، همان اقماری بردند که صاحب امتیاز بوده و رفته رفته ،حق آب و گِل در این وزارت خانه پیدا کردند.
لیکن بازگشایی مدارس را به نفع خود تلقی کرده و خدای ناکرده ردی از حق قانونی ، مدنی ، شهروندی و عرفی و شرعی دانش آموزان محروم کشور استمداد نشد.
تمام آموزشگاه های زبان و مهارت های دیگر با تعداد 8 تا 10 نفر در سطح شهر و استان در حال فعالیت هستند. اتفاقا همین والدینی هم که از حضور فرزندانشان در مدرسه و کلاس درس خودداری می کنند ، برای غیبت نخوردن میوه ی هستی خویش در کلاس های متفرقه برنامه ریزی منظمی دارند.
به نظر می رسد ویروس کرونا کلاس کارش در همه جا بالاست جز مدرسه که پَلَشت و زشت و بد قواره نشان داده شده است.
تنبلی روز افزون طالبان علم ، در پس سستی و کرخی برخی معلمان و مدیران برای ورود به محل کار و بهانه جویی ترس از کرونا ، موجب گردید ، به راحتی با هر سیاستی ، با همان گفتارهایی که در هر مرحله نشان از عطف به ماسبق دارد ، به خانواده ها تلقین کند که ای پدر و مادر ، بفهم حضور فرزندت در مدرسه مساوی ست با مرگ ناشی از کرونا . پس بر ماندن در خانه و رفع زحمت از بار مسئولیت ما تلاش کن.
به طور کلی هر کجا حرف از تعطیلی، کم شدن ساعت های کاری و بخور و بخواب می شود ، حتما از معلمان یاد خواهد شد. این روزها معلمان ثابت کردند که این ضرب المثل پر بیراه نیست :
تا نباشد چیزکی ، مردم نگویند چیزها! اگر امکانات مدارس کم و ناچیز است. به جای ماندن در خانه و یا نشستن بر صندلی های مدارس و غر زدن ، همت کنید ، همه با هم مطالبه کنید و کمک کنید بودجه ی به حق مدارس دولتی را به تدبیر و سبک شجاعت خود بستانید. قهرا با مدرسه رفتار سرد نداشته باشید و خود را از گوشه گیری و تمسخر اذهان نجات دهید.
جالب است ، این همه سر و صدا و جبهه گیری علیه بازگشایی مدارس ، در زمانی که ناگهان آمار مبتلایان به کرونا و مرگ و میر ناشی از آن ، ملعبه ی دست سودجویان در زمستان 1398 و مردادماه 1399 شد ، کسی از کاهش خنده دار و تدریجی آمار فوتی ها فغان بر نیاورد. صدای رسانه ها هم در نیامد. جز صدای معلم کسی مدافع مدرسه و بی دفاع بودنش نشد.
یعنی کرونا آن زمان ها به برخی از افراد الهام کرد که من چند وقتی را به استراحت می روم و یا عده ای به دلیل سختی کار، تایمی را به وی مرخصی استحقاقی داده بودند؟ کدام یک صحیح است؟
باید گفت که همان گونه که مردم ایران در هر ماجرایی، جامانده و بازمانده دارند ، آماری که این روزها مجدد در حال اوج گیری ست و پیشرفت چشم گیری دارد ، همان ارقام گم شده در گردش پایان سالی سازمان آمار ستاد مقابله با کرونا و وزارت بهداشت است.
آمار مسافرت ها و عزاداری های مردادماه هم در پایان 6 ماهه ی اول سال باید به اسم بازگشایی مدارس نوشته شود. آیا دیواری کوتاه تر از مدرسه نیست ؟!
( برگزاری مراسم شاخسی در آذربایجان شرقی )
بسته بودن مدارس و دانشگاه ها ، یعنی از بین رفتن کور سوی امید برای دلسوزان حقیقی آینده ی ایران.
همواره جهل و نادانی ، افق های روشن عروج به فهم و دانایی را به واسطه ی ترس و نگرانی از دانستن ، ضایع می کند.
همان گونه که در میان فرهنگیان ، ممکن است تعدادی که بدون هیچ زحمتی وارد این سیستم و شغلی به این مهمی شده باشند ، امروز کوس تعطیلی و استراحت در منزل و اداره کلاس هایشان توسط سایرین در فضای مجازی را به قرار گرفتن در کارزار مبارزه با زدودن غبار بی سوادی در جامعه به قامت خود دیده اند ، چه جای حرف برای دفاع از حیثیت شغلی معلم باقی گذاشته اند؟
ایستادن در مقابل کاهلی و نادانی ، کار سختی ست. جای این علامت سؤال بزرگ وجود دارد که چگونه برخی مسئولین و حتی مدیران و معلمان در مدارس حاضر می شوند به اخبار خلاف واقع دامن زده و با تشویش و دلهره در خانواده ها ، آموزش حضوری را در تنگنا قرار دهند؟
اگر نمرات مفت و مجانی همین معلمان در سیستم آموزشی نبود ، موجی از متخصص نماها ، اصرار بر تجویز نابه جا و اشتباه تعطیلی و پیچیدن نسخه " قفل بر در مدارس " رقم نمی خورد.
معلمان خسته ی روی مبلمان نشسته ، چگونه می توانند تن خسته و خواب آلود و دردمندی را که از فرط فقر و درد و رنج به انزوا رفته است را بیدار کنند؟ اینان که خود خیس خوابند!
هر کس در هر جایگاهی باشد و نتواند ، حقانیت را بر نفسانیت ترجیح دهد ، عاقبتش مکتوم مانده است.
آموزش و پرورش باید این خطایش را بپذیرد که تعطیلی ناگهانی و طولانی مدت از اسفندماه ، عواقب جبران ناپذیری برای جامعه در برداشته و مدرسه را هم تو سری خور کرد.
عذرخواهی کنید. هیچ مشکلی ندارد. فرهنگ پسندیده ای ست.
اقتدار مدرسه ، با تصمیمات اشتباه و غیر کارشناسی به ورطه ی سقوط گذاشته و کسانی که سال ها آرزو می کردند ، این حوزه را در سیطره ی خود بگیرند ، از فرط خوشحالی در پوست خود نمی گنجند. باورشان نمی شود که چنین رویایی را بدون ذره ای پادویی به دست آورده باشند.
اگر می خواهید حق الناس بر گردن نداشته باشید ، با قدرت هایی که ولا کم در دست دارید ، جایگاه مدرسه را به سان همان زمانی که برای ترجیع بند های مدرسه محوری با آب و تاب می خواندید و اسمش که می آمد ، یقه پاره می کردید ، اکنون بدون اغماض قدم جلو بگذارید.
مدارس باید باز شوند. حضوری نه مجازی و به قول خانواده ها ، فضایی!
خانواده ها باید بدانند همان گونه که بقیه ی سنگرها را خوب حفظ می کنند ، مدرسه یعنی بهترین مأمن برای دانش آموزان نباید خالی بماند. آنان باید از مدیران و معلمان مدارس بیش از آنکه در خانه ماندن و تعطیلی مدارس را بخواهند ، بهترین آموزش حضوری و فیزیکی در محیط حقیقی با امن ترین شرایط را بخواهند. این که بگوییم نیست و کو تا اعمال کنند ، خود گره کوری در تعیین هدف شما از آینده است. شما به اندازه ی خودت قدم بردار . هر چند کوچک باشد. آموزش و پرورش باید این خطایش را بپذیرد که تعطیلی ناگهانی و طولانی مدت از اسفندماه ، عواقب جبران ناپذیری برای جامعه در برداشته و مدرسه را هم تو سری خور کرد.
مدرسه اگر جایی برای حضور دانش آموز نباشد ، بهترین انبار برای تلمبار کردن کالاها ، مکانی برای خرید و فروش ، درمانگاه و بعضا بنگاه می شود. این مکان مقدس ، تعلیم و تربیت را در خود نخواهد دید تا وقتی به اهمیت و جایگاه آن پی نبریم.
آنانی که اصرار بر بسته ماندن مدرسه به صورت حضوری دارند ، فرزندانشان در مدرسه های عادی درس نمی خوانند که امروز نگران بچه های مردم باشند.
با بسته شدن مدرسه اگر تاکنون حداقل 11 میلیون بی سواد و کم سواد در کشور داشتیم ؛ یقین بدانید ... با وجود آزمون های آبکی و کارنامه های غیر واقعی و ظاهرا درخشان مجازی ، در آینده ای نزدیک 60 درصد دانش آموزان عملا از سواد عمومی و تخصصی خالی خواهند شد.
مدرسه های ایران هر چه قدر هم که ضعف داشته باشد ، بودنش بسیار بهتر از نبودنش هست. با بقیه ی مراکزی که بود و نبودشان خللی ایجاد نمی کند فرق دارد.
دیری نخواهد گذشت که در صدر اخبار روزانه ، خطر سلامت روان و افسردگی های ناشی از دورماندن از مدرسه گریبانگیر جامعه می شود. چه بسا آسیب های اجتماعی همین 6 ماه نیز از چشم کارشناسان حوزه ی روانشناسی ، جامعه شناسی و مددکاری اجتماعی دور نیست . حال چرا همه سکوت کرده اند را نمی دانم!
بچه ها را به همه جا برده اید. مهمانی ، مسافرت، انواع و اقسام مراسم های شاد و مذهبی ، مراکز خرید و هر کجا که شاید حضورشان الزامی نداشته است. نوبت مدرسه که می رسد ، آمار مبتلایان را به عنوان خطری برای سلامتشان بهانه می کنید!
لابد کرونا دست به سینه در مدرسه نشسته است؟! احتمالا در مکان های دیگر تیک حاضری نمی زند!
چرا خودتان را گول می زنید؟! توجیه کردن باری که بر دوشتان هست را سبک نمی کند.
جای این علامت سؤال بزرگ وجود دارد که چگونه برخی مسئولین و حتی مدیران و معلمان در مدارس حاضر می شوند به اخبار خلاف واقع دامن زده و با تشویش و دلهره در خانواده ها ، آموزش حضوری را در تنگنا قرار دهند؟
آیا با وجود آنکه می دانیم و می دانید آموزش مجازی ، به جای تزکیه نفس ، سردی و بی تفاوتی در یادگیری حاصل می کند و دوری از تحصیل علم نوعی فقدان عاطفی را در جامعه رقم می زند ، باز هم حاضرید با دست و دلبازی در تضییع حقوق مسلم دانش آموزان از آموزش رایگان و حضوری ، تمام و کمال تباهی استعدادها را صرفا به خاطر فقر ، دامن بزنید و به فراموشی بسپارید؟
معلمان باید شهامت در اظهار حق و جلوگیری از تخلف را داشته باشند .
تدریس ، هدایت و نظارت بر فعالیت های دانش آموز در مدرسه وظیفه ی یک معلم است. این که این ایام تغییر چارچوب شغلی داده اید و فقط از سر ناچاری و جلب رضایت و کسب امتیاز مدیران در مدارس ، به جای کارشناسان حوزه ی تکنولوژی آموزشی ، سازمان پژوهش و تألیف و تدوین کتب درسی ، بسیج شده اید تا گروه های درسی را سربلند نمایید و از مسئولیت خطیر خود باز بمانید ، مستقیم و غیر مستقیم ثابت کرده اید که وضعیت اسف بار جامعه حاصل بی ثباتی در تصمیم گیری ها و فراموشی وظایف محوله و دخالت های نابجای شما در امورات دیگر است.
شما حتی از خانواده و فرزندان خود نیز غافلید و تمام وقت و شبانه روزی در حال تولید محتوا هستید. همان قدر که بر فوروارد آمارهای این کانال و آن کانال برای افزایش و یا کاهش تعداد مبتلایان به کرونا و تشویق بر نیامدن دانش آموزان به مدرسه دارید ، نگاهی به زندگی های شخصی خود نیز بیندازید و ببینید که به دلیل رعایت نکردن مساوات در حرفه و خانواده ، التزام ، تعهد و مسئولیت پذیری به همسر و فرزندان خود را نیز از دست داده اید.
اگر امنیت شغلی یک معلم در گرو بیگاری کشیدن و پای بندی به خواسته هایی باشد که در حدود شغلی اش تعریف نشده است ، هرگز احساس رضایت در نتیجه کار دیده نمی شود.
در تولید محتوایی که برای دانش آموزان و گروه های مجازی انجام می دهید ، برای توضیح تحکیم بنیان های خانواده ، باید بنویسید " احساس مسئولیت را فقط به شما درس می دهم ولی چون خودم آن را رعایت نمی کنم ملزم به یادگیری آن نیستید".
معلم بودن کار هر کسی نیست. انسان سازی ،کار بیهوده کردن نیست. ارتباط مؤثر دانش آموز با معلم در فضای مجازی حاصل نمی شود. تمام دنیا می دانند که انسان موجودی اجتماعی ست . مواجه شدن با مخاطرات نیز جزیی از زندگی اجتماعی ست. ولی یادگیری مدیریت بحران را هیچ کس به ما یاد نداده است.
این روزها ، دل مشغولی های معلمان دلسوز و بعضا خانواده هایی که علاقه مند به آزادی جنسیتی هستند ، جابه جایی گلدان با قرآن در یکی از طبقات میز تلویزیون و حذف تصویر دختران از روی جلد کتاب شده است.
ذهن ها به حاشیه رفت و با وجود آنکه تغییرات اساسی و مهم تر از این در کتاب ها وجود دارد ، ظهور بالینی این کم توجهی در جامعه دیده نشد . این نکته روان شناختی مبرهن است ، که ظاهر، اهمیتش بر باطن نزد مردم ما زیاد است.
حواس و دقت و توجه مردم ما را به راحتی می توان به سمت حواشی کشاند و از متن دورشان کرد. اما مهارت و کاردانی معلمان نباید ، درگیر هشدارهای غلط و شیطنت های مشترک قرار بگیرد.
معلم خود بیدارگر است. این رفتار سازش مأبانه برخی معلمان و مدیران در مدارس با تمایلات رهگذر ، گفتار و نغز دلکش و زیبای کلام روح انگیزشان را از جامعه ی فرهنگی می زداید و اعتماد دیداری و شنیداری جمع را به انزوا می کشاند.
حُسن بصری باید به هر راهی که می خواهد برود ، چه چپ و چه راست ، چه شرق و چه غرب ، سوگند به خداوندی باشد که دانایی و کسب آگاهی را تحفه ای ارزشمند برای شرط صحت عقل و ادعای شریف بودن انسان و تقاضای عافیت بر وجدان باشد.
عزت و احترام را چه ملت ایران و چه معلمان و مربیان عزیز خودشان برای خودشان تأمین می کنند.
اگر امکانات مدارس کم و ناچیز است. به جای ماندن در خانه و یا نشستن بر صندلی های مدارس و غر زدن ، همت کنید ، همه با هم مطالبه کنید و کمک کنید بودجه ی به حق مدارس دولتی را به تدبیر و سبک شجاعت خود بستانید. قهرا با مدرسه رفتار سرد نداشته باشید و خود را از گوشه گیری و تمسخر اذهان نجات دهید.
گروه گزارش/
ساعت از 20 / 9 صبح گذشته اما خبری نیست .
مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش روز قبل و به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید در دانشگاه فرهنگیان به خبرنگاران اطلاع داده بود که راس ساعت 9 در پردیس " نسیبه " حضور یابند .
" حسین خنیفر " رئیس دانشگاه فرهنگیان و ساعت 05 / 9 سلام گویان وارد سالن گردید .
" مهرزاد حمیدی " معاونت تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش ساعت 10 / 9 وارد شد .
" علی محمدی " معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه فرهنگیان ساعت 18 / 9 در سالن حضور پیدا کرد .
" حجت الاسلام علی عسکری " مشاور وزیر آموزش و پرورش و نماینده وی در دانشگاه فرهنگیان ساعت 24 / 9 وارد سالن گردید .
حجه الاسلام دادگر مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه فرهنگیان ساعت 22 / 9 وارد سالن شد .
ساعت 20 / 9 از طریق ویدئو پروژکتور کلیپی از پیاده روی زائران به مناسبت اربعین از سال های قبل به نمایش در می آید و این در حالی است که 26 شهریور 99 معاون استاندار و فرماندار ویژه خرمشهر تاکید می کند طبق دستورالعمل ستاد کرونای کشور اربعین امسال خرمشهر و مرز شلمچه آماده پذیرش زائران اربعین حسینی نیستند.
فرماندار خرمشهر گفته است :
« در اربعین سال جاری باتوجه به فراگیری بیماری کرونا هیچ برنامه ای برای پذیرش زائران و خدمت رسانی به آنها در خرمشهر و مرز شلمچه وجود ندارد .طبق تصمیم اتخاذ شده از سوی وزارت کشور و استانداری خوزستان پیادهروی اربعین امسال در خرمشهر و مرز شلمچه برگزار نمیشود. »
ساعت 29 / 9 مجددا کلیپ ویدئویی مراسم عزداران از سایت آپارات به نمایش در می آید .
ساعت 30 / 9 توسط جوانی آیاتی چند از قرآن کریم به مدت 12 دقیقه تلاوت می شود .
کلیپی از " حسن روحانی " رئیس جمهور پخش می شود که سال قبل در این دانشگاه حضور پیدا کرده است .
روحانی می گوید که باید دانشجو معلمان را برای " فردا " تربیت کرد نه برای " دیروز " .
هنوز و پس از گذشت نزدیک به یک دهه از تاسیس دانشگاه فرهنگیان مسئولان این دانشگاه و سایرین از ضرورت حضور این دانشگاه می گویند و این در کلیپ هایی که به نمایش در می آید به وضوح پیداست .
در کلیپی که پخش می شود برخی چهره های ماندگار مانند غلامحسین مصاحب ، سیداحمد فرید ، محمد جواد مشکور ، روح الله خالقی ، جعفر شعار ، حبیب یغمایی ، غلامحسین شکوهی و... نشان داده می شوند که در دانشسراهای عالی و تربیت معلم تحصیل کرده اند اما این چهره ها در یک " بازه زمانی " 100 ساله از دستاوردهای این دانشسراها ذکر می شود اما به طور مشخص از چهره های ماندگار و صاحب نام مراکز تربیت معلم پس از انقلاب اسلامی خبری نیست .
مجری مراسم در آغاز به مدیران و مقامات و دانشجو معلمان حاضر و نیز همه افرادی که از طریق وبینار به این مراسم متصل هستند خیرمقدم و تبریک می گوید جز خبرنگاران و رسانه ها .
حجت الاسلام علی عسکری که پیش تر معاونت حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش را بر عهده داشت ؛ پیام وزیر آموزش و پرورش را به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید در دانشگاه فرهنگیان قرائت می کند اما همچون مراسم استان البرز روان نبوده و با تپق همراه است .
این پیام که در پرتال وزارت آموزش و پرورش منتشر شده است به شرح زیر است :
« امسال بهار تعلیم و تربیت در حالی به مشتاقان دانش و بینش، رخ مینماید که تقارن آن با ماه حزین محرّم، حال و هوایش را «حسینی» کرده است. ماه بزرگی که در آن معلّم آگاهی و آزادی، حضرت اباعبدالله الحسین-علیهالسلام- خریداران خرد، خواهندگان آزادی و خواستاران عدالت را با آموزههای اصیل اسلام آشنا میکند.
بر «امام حسین(ع)»، بانی مکتب رهایی و رستگاری، سلام میفرستم و از روح بلند او و تمامی یاران پاک و پایدارش برای اعتلای تعلیم و تربیت فرزندان این سرزمین اسلامی، مدد میجویم و از «عاشورا»، نه بهعنوان جنگی که با سپیدی صبح آغاز میشود و با سیاهی شب پایان میپذیرد، که بهمثابه یک «فرهنگ» که در طول زمان و عرض زمین میآموزاند، بهرهها میبرم.
نیمنگاهی به یافتههای صاحبنظران در حوزهی توسعه کافی است تا به این نکتهی بسیار مهم برسیم که مهمترین عنصر حیاتبخش در فرایند تحقق توسعه، «سرمایهی انسانی» است. سرمایهی سعادت آفرینی که تنها مسیر استحصال آن، «تعلیم و تربیت» است. از این رو نهاد تعلیم و تربیت، خطیرترین نهادی است که میتواند با اتخاذ روشهای نوین، از طریق تربیت صحیح نیروی انسانی قابل و قادر، تسهیلگر و تسریعگر طریق تعالیبخش توسعهی پایدار باشد.
با عنایت به جایگاه ژرف «معلّم» در غنا بخشی به فرایند تعلیم و تربیت، کوچکترین تردیدی باقی نمیماند که دانشگاههای فرهنگیان و شهید رجایی، بهعنوان مراجع صلاحیتدار تربیت معلّم، زیربناییترین نقش را در این چرخه ایفا میکنند.
ازاینرو، ضروری است این دو دانشگاه مولّد با توجه ویژه به این مهم که رسالت ذاتی آنان تربیت نیروی متخصص و متعهد برای بزرگ ترین نهاد فرهنگی و فرهنگ ساز کشور است، با بهرهمندی جامع و جاذب از آخرین دستاوردهای علمی نافع و همسو با آموزه های آیینی و فرهنگی ایران اسلامی، در این مسیر سخت، اما سبز، گامهای استوارتری بردارند.
وزارت آموزش و پرورش در دورهی کنونی با هدف رفع آسیبها و دفع آفتهای عیان و نهان، مجدانه برآن است تا با ابتناء بر اسناد بالادستی، به ویژه سند تحول، منویات مقام معظم رهبری در گام دوم انقلاب، مطالبات رئیسجمهور محترم، برنامههای دولت تدبیر و امید در حوزهی آموزش و پرورش و برنامههای تقدیمی اینجانب به مجلس شورای اسلامی، با بازتعریف در شاخصهای آموزشی و پرورشی و بازآفرینی در روشهای آموزش و پرورش، به سمت و سویی حرکت کند که محصول نظام تعلیم تربیت، نسلی خداجو، دینمدار، معرفتگرا، آزادیخواه، عدالت گستر، گفتمان پذیر، نوعدوست، صلح طلب، ستمستیز، دانشپژوه، مهارت پیشه و خلّاق باشد.
ضمن بزرگداشت «هفتهی دفاع مقدس» و گرامی داشت یاد و خاطرهی شهدای آن دوران غرورآفرین، مسرورانه آغاز سال جدید تحصیلی را به یکایک استادان معظّم، دانشجویان معزّز و کارمندان خدوم دو دانشگاه تبریک و تهنیت میگویم و تأکید میکنم از تهدید ناشی از شیوع کرونا باید فرصتهای یادگیری جدید و خلاقانهای ساخت تا در سایه آن ظرفیتهای مدیریتی و مهارتهای رویارویی و یادگیری در شرایط سختی و بحرانی توسعه یابد.
بر این اساس آموزشهای حضوری و توسعه ظرفیتهای یادگیری ترکیبی باید در اولویت برنامهریزی قرار گیرد.
امیدوارم در سایه سار الطاف الهی و با همدلی و همراهی روزافزون، در زمرهی «جاهدان عرصهی آموزش» و «مجاهدان وادی پرورش» باشید . »
وزیر آموزش و پرورش در نشستی که 25 شهریور با رئیس و اعضای هیات رئیسه دانشگاه فرهنگیان داشت چنین گفته بود :
« توانستیم در شروع سال تحصیلی جدید با کرونا کنار بیاییم. اگرچه به نظر میرسد سادهترین راه در مواجهه با ویروس کرونا این است که بگوییم آموزش غیرضروری است و باید متوجه خسارات ناشی از آموزش غیرحضوری هم باشیم.
اصل را بر آموزش حضوری قراردادیم و در دانشگاه هم باید آموزش حضوری را تأکید کنیم و سعی کنیم دانشجو معلمان را حتی برای یک روز هم شده به کلاس بیاوریم. اگر هم در مورد خوابگاه برخی دانشجویان به مشکل و مسئله میرسیم باید ترتیبی اتخاذ کنیم تا این دانشجویان بتوانند در مدت بیماری کرونا در نزدیکترین دانشگاه محل سکونت خود به تحصیل مشغول شوند و از آموزش حضوری برخوردار شوند. »
" حسین خنیفر " رئیس دانشگاه فرهنگیان بر خلاف مجری مراسم که چندین بار به مقامات ، مدیران ، اساتید و دانشجو معلمان اغاز سال تحصیل را تبریک گفت اما به حضور " خبرنگاران و رسانه " اشاره و از آنان قدردانی کرد اما رئیس این دانشگاه در سخنرانی 15 دقیقه ای خود هیچ گونه اشاره ای به نوع آموزش ها با توجه با تاکید وزیر آموزش و پرورش بر اولویت داشتن " آموزش حضوری " نکرد .
در پیام خنیفر به مناسبت بازگشایی دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی جدید هم هیچ گونه اشاره ای به این مساله نشده است . ( این جا )
رئیس دانشگاه در بخشی از سخنان خود گفت :
« سال ، سال خاصی است . سال تحصیلی جدید ، دنیای جدید ، دنیای تحولات و دنیای سه تا ده شمرده می شود .
اخیرا در ادبیات سیاسی یا اجتماعی ، دنیای سه تا 10 .
زمانی می گفتند کرونا دو سال ما را گرفتار کند الان بین 3 تا 10 سال . پیش بینی ها این را می گویند .
بنابراین اصطلاح جدیدی به نام " کرونا زیست " یا " زیستن با کرونا " را مطرح می کنند و ما به کرونا ثابت کردیم که آموزش تعطیل بردار نیست .
آموزش در هر شرایطی باید مسیر خودش را طی کند و شعار جدیدی که از هفته قبل در رسانه های دنیا مطرح شده است :
SCHOOL WITHOUT DEATH "
یعنی آموزش یا مدرسه بدون مرگ .
و این اصطلاح بسیار زیبایی است . بعضی ها می گویند : مرگ مدرسه و مرگ آموزش و اتفاقا این نشان داد که آموزش مرگ ندارد .
دوستی نوشته بود ، من پدر دو بچه هستم .در مدتی که کرونا شروع شد می خواستم به درس این ها برسم . دیدم تمان زندگی ام فلج شد . زندگی خانوادگی ، زندگی شغلی ، زندگی حرفه ای ، زندگی اجتماعی ، زندگی ارتباطی و... این ها را کمکی کنم درس بخوانند .
پس آن معلم در سر کلاس با این همه دانش آموز چه کار می کند .
از ساعت 8 صبح تا 12 تا 30 / 12 و یک هم می آموزاند ، هم تپق نزند ، هم شیک باشد ...
می دانید ویژگی معلم ، ویژگی خاصی است .
مکانیک بدش نمی آید ماشین ها خراب شوند ، قاضی بدش نمی آید دعوایی شود ، زن و شوهری ، خیابانی و..
پزشک هم بدش نمی آید مردم هم یک سرماخوردگی و.. بگیرند و چراغش روشن باشد .
تنها کسی که همیشه دعا می کند مشتری اش صالح و سالم و خندان بیاید معلم است بر عکس همه مشاغل که نام و نان و کامشان به آسیب هاست .
حالا این آسیب ها طبیعی است یا غیرطبیعی ، اگر هم نباشد آن ها بیکارند .
تنها معلم است – البته جسارت نشود خدمت پزشکان حاضر در جلسه یا عزیزانی که حرفه ای هستند . ..
دنیا وارد یک کریدور جدید آموزشی شده است و واقعا معلمان جدید ما و دختران و پسرانی که در جلسه هستند باید خودشان را برای این دوران آماده کنند .
دورانی که آموزش ها تلفیقی هستند . آموزش ها ترکیبی هستند .
امکان دارد که افق های جدیدی از این آموزش ها مطرح شوند .
ادعا می شود این تلویزیونی که الان در خانه ما هست ممکن است یک سال دیگر نباشد .
دستگاهی اختراع شده الان خیلی کوچولو که در تمام شبکه های دنیا قابل رصد هست و یک دگمه و باتری ...
( تذکر دادند که جناب آقای دکتر فولادوند مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران از جلسه تشریف بردند و از تشریف فرمایی اینم برادر عزیزمان تشکر می کنیم . )
آموزش های ال ام اس آموزش هایی هستند که نظام تعلیم و تربیت را تغییر داده اند . تکنولوژی به سرعت در حال تغییر است . در حال تحول است .
مهم ترین وظیفه ما این است که ما تام و تمام آموزش ببنیم . آموز ش کم نگذاریم . حتی اگر به صورت فشرده باشد .
استاد درس را در 25 دقیقه به صورت کمپرس شده ارائه می کند اما لب کلام را می دهد .کلاس های کمپرس شده کمک می کند در یک وقت کوتاه ارائه بدهد. از ساعت هفت و نیم شروع می کند تا ساعت ده از ده و نیم تا یک و نیم . کلاس های بیست و پنج دقیقه ای کمپرس شده یا فشرده شد. انشاءالله ما هم بتوانیم این دوره را به خوبی بگذرانیم بدون این که کاستی در آموزش داشته باشیم.
به دو نکته اشاره می کنم. این برنامه به صورت زنده برای استان ها و خبرنگاران و عموم پخش می شود به خاطر رعایت پروتکل های بهداشتی . مقام عالی وزارت تقریبا بیست و پنجم خدمتشان بودیم حدود 4 ساعت در دانشگاه فرهنگیان تشریف آوردند. جلسه بسیار خوبی بود و معاونین محترم هم برنامه ها را ارائه دادند. در همین سال ها یکی از بهترین یادگارها خواهد بود.
مقام معظم رهبری در سال 97 اینجا تشریف آوردند سخنرانی کردند. رئیس جمهور محترم اینجا تشریف آوردند. وزرای مختلف که تا الآن ما خدمت سه وزیر بودیم.
آقای دکتر بطحایی، آقای دکتر حسینی، آقای دکتر حاجی میرزایی هم همین جا تشریف آوردند. با توجه به این جلسات متعدد در دانشگاه فرهنگیان از وزرات خبر دادند چون دانشگاه شهید رجایی و دانشگاه فرهنگیان در کنار هم در کلام مقام معظم رهبری ذکر می شوند. دانشگاه شهید رجایی گفتند اگر بشود امسال مراسم روز یکشنبه مراسمی مانند اینجا نمادین است وزیر محترم آن جا تشریف بیاورند و ما گفتیم این افتخار است و ما هم حضور پیدا می کنیم . آقای دکتر عظمتی نیم ساعت پیش به من زنگ زدند و دعوت رسمی مجدد کردند که با توجه به این که در اینجا سه سال پشت سر هم مراسم افتتاح سال جدید و سال تحصیلی بوده یک بار هم شهید رجایی باشد ما هم قبول کردیم. ده روز پیش ساعاتی را در خدمت وزیر محترم بودیم و انشاء الله فردا در آنجا مراسم خواهد بود. .....
در مورد سند تحول خوشبختانه با توجه به گزارشی که آقای دکتر ابراهیمی هم بودند ما در شورای عالی آموزش و پرورش بودیم حدودا سی و هفت درصد ما ادعا می کنیم و پای ادعایمان می ایستیم . 37 درصد از مفاد سند تحول تقریبا در دانشگاه فرهنگیان محقق شده است. این رقم، رقم خیلی درشتی است نسبت به بعضی جاها ده درصد پنج درصد پانزده درصد با محاسبه آن جدول هایی که داشتیم مصداقی و مستند و دقیق هم حساب شده به ما ارائه داده و همه هم صحه گذاشتند که 37 درصد تحقق سند تحول را داریم.
امیدواریم در آغاز این سال تحصیلی و تا پایان سال به پنجاه درصد برسد. پنجاه درصد رقم خیلی درشتی است نسبت به مفاد سند تحول. بناربراین گام دوم هم فعالیت های بسیار خوبی عزیزان ما شروع کردند که انشاءالله آن هم محقق بشود . دست های الهی زیادی به سمت ما دراز شده که یک موردش دیروز بود.
من می خواستم خبر خوب بدهم. ما در کنار بازنگری برنامه های آموزشی از زحمات بسیار ارزشمند معاونت آموزش آقای دکتر روشندل اینجا هستند نزدیک بیست برنامه از نود و پنج همین طور مانده و ما بازنگری کردیم و برنامه های درسی مان را جناب آقای دکتر کامل بررسی کردیم . برنامه درسی هر کدام حدود سیصد چهارصد صفحه است که من جلسه ای که خدمت وزیر بودیم آقای دکتر اصفهانی از آقای نامداری پرسیده است. دکتر اصفهانی از بزرگان تعیم و تربیت ما در اصفهان است .
گفتیم برنامه ابتدایی را شما بازنگری کردید گفته اند بله . این برنامه بسیار ارزشمند است و تا به حال کسی این گونه برنامه آموزش ابتدایی را بررسی نکرده است. آیا همه برنامه های شما این مراحل را می گذراند. گفته اند بله. بیست برنامه کارشناسی و کارشناسی ارشد کامل این مسیر را حرکت کرده و ایشان گفته اند من افتخار می کنم چنین برنامه ای را در دانشگاه فرهنگیان در حال بازنگری و به روز شدن است. این بحث کیفی است. بحث های کیفی باید اطلاع رسانی بشود. همچنین در بحث اقلیمی هرم هیئت علمی ما در حال تغییر است. بالای دویست ردیف هیئت علمی جدید گرفتیم.
نزدیک هشتاد درصد عزیزان دارند جذب می شوند که انشاءالله از وجود خیلی از این اساتید صدو شصت هفتاد تا کامل برنامه ها و کارهایشان بسته شده و به وزارت علوم داده شده که این عزیزان بیایند به هیئت علمی های موجود که پیش کسوتان پر افتخار ما هستند اضافه بشوند. گر چه پیشکسوتانی که الان حدود صد نفر داریم از افتخارات ما هستند حفظ این عزیزان چون اینها معدن تجربه هستند ما به اینها افتخار می کنیم به خاطر این که اینها خاک کلاس دیده اند و می دانند دانشجو را برای کجا تربیت می کنند.
یک اصطلاحی در مدیریت z است و آن خرد فرد پیشکسوت به اضافه شجاعت جوانی که اگر اینها جمع بشود تحول شروع می شود. می گویند خرد پیر تفکر جوان.
من دیروز کاشان بودم عکس نفر دوم آقای احمد فتاحی . یک ساختمان شصت میلیارد تومان یک هکتار کامل چهار طبقه مرز فرهنگی بوده است. ما دو ماه در نخ این آقا رفتیم با آقای دکتر ساداتی نژاد روی آن کار کردیم. ما دو ماه روی این مسئله کار کردیم دیروز ایشان این ساختمان بسیار بزرگ عظیم می خواهم بگویم علاوه بر مسائل کیفی مسائل کمی هم هست. این ساختمان شصت میلیاردی محبت کردند و به نام مرکز خواهران کاشان به نام کردند برای همیشه و یک اتاق کوچکی برای خودشان پیش بینی کردند که اگر اجازه داشته باشد مدفن ایشان باشد. می خوام دانشجوی تربیت معلم پا روی قبر من بگذارد.
ما خدمت امام جمعه بودیم . خدمت فرماندار خدمت رئیس آموزش و پرورش و عزیزان ما در اصفهان و به برکت این جلسه این ساختمان شصت میلیارد تومانی به دانشگاه فرهنگیان اهدا شد. مانند ساختمانی که در اهواز قم و چند جای دیگر بود داشتیم. از هیچ چیزی فرو گذار نکردند اینجا باب دانشگاه است. پیش بینی کرده رستوران بزرگ آشپزخانه بزرگ سردخانه های بسیار بزرگ که این دست های غیبی است که به سمت دانشگاه دراز می شود بدون اینکه یک ریال از هزینه هایمان یا بودجه هایمان یا جای دیگر بخواهیم به این اختصاص بدهیم و این خیر بزرگوار با افتخار این ساختمان را در اختیار مرکز دایر ما قرار داده اند. ما شصت و چهار پردیس و سی و چهار مرکز داریم. ما مرکز دایر داریم در کاشان ولی مطلوب نیستند و مرکز قدیمی یک میلیون متر مربع فضای فیزیکی و کالبدی داریم که هفتاد درصد آن فرسوده است و بایستی اینها هم نونوار بشوند.
رئیس دانشگاه فرهنگیان در سخنان خود به امکانات و تسهیلات اختصاص یافته به دانشجویان و اساتید سایر دانشگاه ها و مقایسه آن با دانشگاه فرهنگیان و وضعیت دانشجو معلمان آن نپرداخت با آن که معاون وزیر علوم نیز در این مراسم هم حضور داشت .
گزارشگر : علی پورسلیمان
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
پایان گزارش/