هر سال از شهریور ، بوی مدرسه را احساس می کردیم . شوق و آمادگی برای ورود به مدرسه ، فضای شهر و خانه ها را دگرگون می کرد .
امسال ، مهری متفاوت را تجربه می کنیم . بوی مهر با بوی ویروسی ناشناخته ، آمیخته شده است . نگرانی و اضطراب جای آن شور و شوق ها را گرفته است . امسال بازگشایی مدارس با اما و اگرهای زیادی همراه شده است تا آن جا که بعضی خانواده ها از حضور فرزندانشان در مدارس خودداری کرده اند.
ویروسی که ماه هاست زندگی ها را مختل کرده است ، بازگشایی مدارس را هم تحت تاثیر قرار داده است . مدتهاست که کیفیت بازگشایی مدارس در رسانه ها و فضای مجازی ، بحث برانگیز است . تصمیم گیری های لحظه ای و متناقض از طرف نهادهای تصمیم گیری به سردرگمی معلمان و دانش آموزان افزوده است .
در فضای مجازی کلیپ ها و متن های مختلفی مربوط به بازگشایی مدارس در ایران و کشورهای دیگر دست به دست می شود . صرف نظر از اینکه کلیپ های بازگشایی مدارس چین و مالزی و دیگر کشورها ، تا چه میزان واقعیت را به تصویر می کشند ، همه حاکی از یک وضعیت بحرانی است که در جهان حاکم است .
در ایران هم بعضی از خانواده ها و حتی نهادهای پزشکی و درمانی ، به دلیل عدم رعایت پروتکل های بهداشتی در مدارس کشور ، با بازگشایی مدارس مواافق نیستند. گروهی هم با اصرار بر آموزش حضوری ، از بازگشایی مدارس استقبال کرده اند .
بدیهی است که آموزش حضوری بر غیرحضوری برتری هایی دارد . تقریبا همه دست اندرکاران آموزش ، مزایای آموزش حضوری را می دانند .
حضور در جمع همسالان ، تعامل بین دانش آموزان و ارتیاط رو در رو با معلم ، ایجاد بحث های کلاسی ، نظم و تنظیم زمان ، رشد شخصیتی دانش آموزان و تقویت روحیه جمعی و دوستی هایی که در کلاس شکل می گیرد ، مزایای غیر قابل انکار آموزش حضوری هستند.
حتی اگر روزی آموزش مجازی هم رایج شود باز هم نمی تواند جای آموزش حضوری را بگیرد.
در آموزش حضوری دیدن رفتارهای معلم و جمع همسالان نیز عوامل موثر در یادگیری هستند چون همه چیز در کتاب های درسی خلاصه نمی شود و بسیاری از آموخته های نوجوانان ، از تعامل اجتماعی و دیدن رفتارهای اطرافیان حاصل می شود .
این ها همه دلایلی هستند که تمایل به آموزش حضوری را تقویت می کند. اما امروز شرایط خاصی بر جهان حاکم شده است . ویروسی که ماه هاست دنیا را درنوردیده است و قربانی می گیرد در مکان های سرپوشیده و محل تجمع افراد ، امکان سرایتش بیشتر است . سرعت انتقال این ویروس به گونه ای است که با ابتلا یک نفر ، چندین نفر مبتلا می شوند. در هر صورت در چنین شرایطی متولیان آموزش همه کشورها ، ناگزیرند راهکارهایی متناسب با وضعیت موجود پیش بینی کنند . بدیهی است در اغلب کشورها برای حفظ جان دانش آموزان و معلمان ، در وضعیت کرونایی ، اگر شرایط حضوری خطرآفرین باشد ، شرایط جدیدی را جایگزین می کنند.
جایگزینی شیوه های دیگر به جای آموزش حضوری ، دلیل بی اهمیت شمردن آموزش حضوری نیست . دلیل نادیده گرفتن جایگاه معلم نیست . دلیل کم اهمیت شمردن مدرسه نیست . دلیل بی مسئولیتی معلم هم نیست . معلمان در همین شرایط برای کلاس های حضوری اعلام آمادگی کرده اند ولی در تعدادی از مدارس دانش آموزان سر کلاس ها حاضر نشدند. . بعضی خانواده ها نیز از ترس کرونا ، فرزندان خود را به مدرسه نمی فرستند. در چنین شرایطی ممکن است از روی ناچاری مجبور شویم به روش های دیگر در کنار آموزش حضوری روی بیاوریم .
از طرفی توصیه های کادر پزشکی ، متخصصان آی سی یو ، سازمان نظام پزشکی و .... را نمی توان نادیده گرفت . تصمیم گیری های لحظه ای و متناقض از طرف نهادهای تصمیم گیری به سردرگمی معلمان و دانش آموزان افزوده است .
اگر پزشکان متخصص این حوزه و ستاد کرونا ، وضعیت کنترل و سرایت بیماری و کمبودها را تشریح نکنند و هشدارهای لازم را یادآوری نکنند ، ،چه نهادهای دیگری باید این کار را بکنند ؟
سازمان بهداشت جهانی هم توصیه های در سطح جهان اراِئه می دهد . آیا می توان آن توصیه ها را دخالت بی جا به حساب آورد؟
اینکه پزشکان در فلان موقعیت چگونه برخورد کرده اند ؛ اینکه پزشکان در مقایسه با مشاغل دیگر ، درآمد بالایی دارند و موضوعاتی از این دست ، می توانند در مقالات مستقلی مطرح شوند . این موضوعات به توصیه های جامعه پزشکی در شرایط کرونایی ارتباطی ندارند .
اینکه بگوییم چون کودکان با خانواده ها به سفر می روند ؛ به پارک می روند پس چرا به مدارس نروند ؟ قیاس چندان مناسبی نیست. حضور دانش آموزان در مدرسه با جمعیتی بالای صد نفر ، با یک سفر خانوادگی تفاوت های زیادی دارد.
در سفر و گردش ، نوجوان با خانواده خود است نه در فضای بسته بیست یا سی نفره در سه چهار زنگ متوالی و اصولا مسئولیت در سفر با خانواده است نه با وزارتخانه ! آن هم وزارتخانه ای که در تهیه ابتدایی ترین نیازهای خود درمانده است.
در کشور کانادا دانش آموزان با رعایت پروتکل ها و اختصاص هر میز به یک دانش ، به مدرسه رفته اند به آنها گفته اند فعلا تا دو هفته حضوری بیایید . تصمیم گیری ها بستگی به شرایطی دارد که پیش می آید . ممکن است مجبور شویم هقته ای دو سه روز حضوری داشته باشیم و آموزش مجازی هم راهکار کمکی باشد . ممکن است مجبور شویم فقط آموزش مجازی داشته باشیم . تصمیمات مدیران مدارس بستگی به شرایط شیوع بیماری و نظر کادر درمانی دارد. ( نقل قول از دانش آموز دوم دبیرستان که در کانادا سکونت دارد )
در امریکا مدیران مدارس گفته اند : آموزش حضوری یا مجازی می تواند باشد و بستگی به انتخاب دانش آموز دارد که کدام شیوه را انتخاب کند . ( به نقل از والدینی که فرزندی در مقطع ابتدایی دارند )
متاسفانه در کشور ما ، تردید و سردرگمی در تصمیم گیری از طرف مدیریت ها ، معلمان و دانش آموزان را نیز کلافه کرده است.
در هر صورت همه جا اولویت با آموزش حضوری است و آموزش مجازی اولویت بعدی است اما زمانی که ویروسی خطرناک جوامع بشری را تهدید می کند و تا الان بارها جهش های گوناگونی از خود نشان داده است ، باید در صورت شیوع بیماری ، راهکارهایی کمکی دیگری را هم پیش بینی کرد . هر چند به دلیل عدم زیرساخت های مناسب ، آموزش مجازی دشواری هایی دارد اما باید به عنوان یک راهکار کمکی مورد توجه قرار بگیرد،
سال گذشته شبکه شاد با دردسرهای فراوان ، برای معلمان و دانش آموزان راه افتاد ولی ترافیک سنگین این شبکه و کندی سرعت اتصال به آن ، موجب عدم رضایت کاربران شد . در حالی که معلمانی از طریق پیام رسان های دیگر ، با شرایط بهتری کلاس های خود را مدیریت می کردند. ولی بخشنامه های سختگیرانه وزارتی و اطاعت بی چون و چرای مدیران ، موجب شد معلمان کار با پیام رسان های دیگر را کنار بگذارند و به ، شبکه ناشاد بپیوندند .
به نظر می رسد چهار شبکه تلویزیونی که آموزش را بر عهده گرفته اند ، برای دانش آموزان راحت تر و سهل الوصول تر از کار کردن در شبکه شاد باشند و می تواند کمک خوبی در این شرایط خاص باشد.
در هر صورت مدارس به شکل حضوری بازگشایی شدند . در صدا و سیما مدارسی را نشان می دهند که پروتکل ها رعایت شده اند. همچون دیگر موارد ، مدارس نقاط محروم را نمایش نمی دهند . همان طور که از کمبودهای سرانه مدارس هم آمار نمی دهند . در فضای مجازی فیلم هایی از مدارس شهرستان ها را در این روزها دیدیم که حداقل امکانات بهداشتی را هم نداشتند.
تقریبا اغلب فرهنگیان از وضعیت سرانه مدارس اطلاع دارند. سالهاست در تامین هزینه های مدارس ، دست کمک به سوی والدین دراز کرده ایم . سالهاست در کلاس های سی نفری با میز و نیمکت های غیر استاندارد ، تدریس کرده ایم. حال چگونه می خواهیم با سرانه اندکی که هزینه های معمول مدرسه را تامین نمی کند ، تمام پروتکل های بهداشتی را در تمام مدارس کشور اجرا کنیم ؟
حتی اگر بودجه ای به این کار اختصاص داده اند بعید به نظر می رسد نیازهای تمام سال تحصیلی و تمام مناطق محروم را تامین کند .
بارها دیده ایم که مدارس در تهیه کاغذ ، تعمیر دستگاه چاپ ، نصب پرده ، تهیه میز و صندلی و.... با چه مشکلاتی روبه رو هستند . به یاد داریم که حق الزحمه تصحیح اوراق امتحانات نهایی یک سال بعد از امتحانات واریز می شود . همه اینها اوضاع اسفناک بودجه این وزارتخانه را آشکار می سازد.
از طرفی جمعیت کلاس ها در بعضی مدارس هم آن گونه نیست که به هر دانش آموز یک میز و نیمکت اختصاص دهیم . اجرای راهکارهایی چون تفکیک دانش آموزان به دو گروه ، در دو نوبت و کارهایی از این دست باز هم در عمل با مشکلاتی روبه رو می شود . هر چند ممکن است در مدارس خاص این برنامه ها قابل اجرا باشد . اما در تمام مدارس به خصوص مناطق کم برخوردار – که کم هم نیستند – تفکیک به دو گروه و اجرای تمام پروتکل های بهداشتی امکان پذیر نیست.
این واقعیت را هم در نظر بگیریم که حفظ جان انسان ها بر مسائل دیگر اولویت دارد . در چنین شرایطی علاوه بر معتبر شمردن نظر پزشکان و نهادهای مربوطه ، باید به امکانات مدارس هم توجه کنیم . اگر در فصل پاییز کرونا با آنفلونزا سلامتی مردم را تهدید کرد ، ناچاریم ، به آموزش های غیرحضوری هم فکر کنیم . این که از حالا فقط و فقط بر آموزش حضوری اصرار بورزیم و هر نظر دیگر را نادیده بگیریم ، منطقی به نظر نمی رسد . سال گذشته شبکه شاد با دردسرهای فراوان ، برای معلمان و دانش آموزان راه افتاد ولی ترافیک سنگین این شبکه و کندی سرعت اتصال به آن ، موجب عدم رضایت کاربران شد . در حالی که معلمانی از طریق پیام رسان های دیگر ، با شرایط بهتری کلاس های خود را مدیریت می کردند. ولی بخشنامه های سختگیرانه وزارتی و اطاعت بی چون و چرای مدیران ، موجب شد معلمان کار با پیام رسان های دیگر را کنار بگذارند و به ، شبکه ناشاد بپیوندند .
از طرفی امکانات درمانی در کشور ما وضعیت مطلوبی ندارد . کمبودها فراونند . دست اندرکاران حوزه بهداشت و درمان چه در صدا و سیما ، چه در فضای مجازی بارها به کمبودها در بیمارستان ها تاکید داشته اند . هر کس گذرش به بیمارستان افتاده است ، شواهد متعددی از کمبودها را به طور عینی دیده است . تجربه این چند ماه نشان داد که در مقایسه با بسیاری از کشورها ، امکانات کافی و حتی قرنطینه قانونمند مثل آلمان و کانادا نداشته ایم . آنچه امروز در کشورمان شاهد هستیم ، متاسفانه روزانه حدود صد و پنجاه فوتی بر اثر کرونا داریم . این آمار نشان می دهد که هنوز نتوانسته ایم ، اوضاع را کنترل کنیم . در چنین شرایطی هر تجمعی حتی تجمع در فضاهای آموزشی را باید با نظارت کامل مدیریت کنیم .
باید دید بازگشایی مدارس و حضور حدود سی دانش آموز در کلاس چه شرایطی را در آمار ابتلا ایجاد می کند .
امیدواربم که مشکلات جدیدی ، افزوده نشود و کلاس ها به شکل حضوری تا پایان سال تحصیلی ادامه داشته باشند اما اگر مشکلاتی پیش بیاید ، ناچاریم به روش های دیگر هم فکر کنیم .
البته معلمان آموزش حضوری را به روش های دیگر ترجیح می دهند زیرا آموزش مجازی زمان و حوصله بیشتری را طلب می کند . از طرفی امکانات ضعیف فضای مجازی چون سرعت کم اینترنت ، شلوغی شبکه آموزش شاد ، خستگی چشم و مشکلاتی که در ارتباط معلم با دانش آموزان پیش می آید ، عواملی هستند که آموزش مجازی را برای معلم و دانش آموز ناشاد می کنند و انتظار می رود وزارت ارتباطات برای رفع این مشکلات ، برنامه ریزی کند . .
ظاهرا مناطق محرومی که امکانات استفاده از فضای مجازی را ندارند ، در شرایط غیرحضوری قرارست بسته های آموزشی به دستشان برسد و آموزش تلویزیون هم می تواند یاریگر باشد.
در هر صورت مشکل کووید 19 مشکلی جهانی است و کیقیت بازگشایی مدارس چالشی است که اکنون اغلب کشورها با آن روبه رو هستند .
بازگشایی مدارس به شکل حضوری ، بهترین شیوه است و به خصوص معلمان این شیوه را بهتر می پسندند اما احتمال شیوع مجدد بیماری در پاییز ، کمبود امکانات آموزش و پرورش ، کمبودها در حوزه بهداشت و درمان ، خستگی کادر درمان و هزینه بالای درمان ، همه عواملی هستند که ممکن است آموزش حضوری را خطرآفرین بکنند و ناچار به استفاده از راهکارهای کمکی دیگری باشیم .
بهترست مسئولین زیرساخت ها را برای شیوه های کمکی در وضعیت های بحرانی -- نه تنها در شرایط کرونایی -- در کشور فراهم کنند . علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد .
امیدواریم باز هم شرایط بدون کرونا را تجربه کنیم و مدارس بدون هیچ محدودیتی بازگشایی شوند و باز هم زنگ ها در مدارس به صدا درآیند و شاهد رشد جوانه های امید در دل کودکان این سرزمین باشیم .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در چند روزی که از بازگشایی زودهنگام و بی برنامه مدارس می گذرد؛ یکی از مهم ترین معضلاتی که معلمان با آن دست به گریبانند؛ نحوه مدیریت و مشارکت در تدریس آنلاین و تامین ملزومات و هزینه های آن است که مثل روال همیشه آموزش و پرورش هیچ تمهیدی در قبال آن انجام نداده و بار اصلی تامین آن را بر عهده معلمان انداخته است.
یکی از معلمان مدارس روز گذشته جمله ای را به نقل از وزیر آموزش و پرورش ذکر کردند که بنده آن را تایید نمی کنم و در هیچ رسانه و خبرگزاری آن را ندیده ام ولی متاسفانه مدیران مدارس که خود قربانی این سیستم فشل مدیریتی و آموزشی هستند؛ جهت بیگاری کشیدن و اجبار معلمان به تصمیمات خارق العاده و خلق الساعتی مدیران؛ از این دستورات و جملات قصار بهره می برند. جمله ایشان به نقل قول از جناب حاجی میرزایی این بود که؛ معلمان حقوق می گیرند و در قبال آن موظف اند ملزومات و هزینه های اینترنت تدریس آنلاین را فراهم نمایند.
حال اگر به محتوای این جمله دقت نماییم می بینیم که چیزی جز این نیز در روند فعلی مدیریتی آموزش و پرورش اتفاق نیفتاده و در حقیقت این مجموعه بزرگ ؛ بار اصلی تقبل و تامین هزینه های مرسوم خود را بر دوش خانواده های دانش آموزان و همچنین معلمان انداخته است و خود در کنار گود نشسته و هر روز جمله قصار جدیدی بیان می کند و دستور می دهد که لنگش کن.
با وجود شعارهایی که جناب رییس جمهور در خصوص رایگان شدن هزینه اینترنت مصرفی سامانه شاد در جلسات هیات دولت ارایه داده و مانور تبلیغاتی شدیدی که از تحقق اصل سی قانون اساسی و رایگان بودن آموزش و پرورش چه به صورت حضوری و چه مجازی به منصه ظهور رساندند؛ اما در حقیقت مثل همیشه طبل توخالی وعده های مسئولان به حقیقت پیوست و بی برنامگی دولت در بازگشایی یکباره مدارس نیز بر حواشی و معضلات موجود افزود.
استثمار و بهره کشی از اولیا و معلمان؛ تاکتیک همیشگی دولت ها جهت عدم پرداخت هزینه های فرزند ناتنی خود
آموزش و پرورش در حقیقت مجموعه آموزش و پرورش از یک سیستم استثمار و بهره کشی اجباری استفاده می کند تا پوششی برای ناتوانی ها و ضعف های خویش بیابد. در بحث تامین مالی هزینه های جاری مدارس دست در جیب اولیای دانشآموزان برده و با وجود شعارهایی که در خصوص غیرقانونی بودن اخذ وجه در هنگام ثبت نام داده؛ خود با طبقه بندی مدارس و گسترش و توسعه مدارس غیردولتی؛ مفر و راهکار قانونی برای این اقدام فراهم نموده تا بتواند هرچه بیشتر بار مسئولیت فرزند ناتنی خود یعنی آموزش و پرورش را بر عهده دیگران بیاندازد و از طرفی راهکاری نیز برای مسوولان و اعوان و انصار خود جهت تاسیس و توسعه مدارس غیردولتی بیابد که در منازعه کلامی جناب فتاح و حداد عادل در خصوص املاک بنیاد مستضعفان - به یک نمونه بارز این کوه یخ معضلات که بخش کوچکی از نوک آن بیرون زده شد - دست یافتیم.
اما بخش دوم این استثمار و بهره کشی اجباری دولت بر عهده معلمان است. آنان که خود اندر خم مشکلات اقتصادی سال های اخیر به خصوص یکی دو سال گذشته که ارزش پول ملی و حقوق دریافتی آنان به یک چهارم تنزل یافت مانده اند؛ اکنون باید جهت خوشایند مدیران و اداره آموزش و پرورش منطقه خود به هر نحو ممکن گوشی هوشمند و یا تبلت و لب تاب و اینترنت پرسرعت جهت انجام تدریس آنلاین فراهم نمایند.
در سال تحصیلی گذشته وزیر محترم ارتباطات طی یک شوی تبلیغاتی گسترده خبر از اختصاص بیست گیگ اینترنت جهت معلمان داد تا بتوانند بدون دغدغه در سامانه شاد تدریس آنلاین نمایند. حال از زودتر تمام شدن این بسته و غیرواقعی بودن بیست گیگ بودن آن که بگذریم؛ صحبت از این است که چرا این اقدام برای ماه های بعدی تدریس و همچنین سال تحصیلی پیش رو تداوم نداشته است؟!
ضمن اینکه همین جا از حقوق حدود چهارده میلیون دانش آموز و خانواده های آنان نیز دفاع نموده و خواستار اختصاص مقدار مشخصی اینترنت رایگان جهت هر دانش آموز به صورت ماهانه نیز هستیم تا اصل رایگان بودن فرایند تدریس حداقل در آموزش آنلاین در محدوده هزینه نت مصرفی؛ رعایت شود.
به هرحال در پایان به این نکته پافشاری و تمرکز می کنیم که گذشت و فداکاری معلمان در خصوص استفاده از وسایل ارتباطی الکترونیک خود و هزینه اینترنت شخصی جهت فرایند تدریس آنلاین ، وظیفه آنان نبوده و نیست و مصداق آن شعر معروف ؛ نیکی چو از حد بگذرد, نادان خیال بد کند ، واقع نگردیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
وزیر آموزش و پرورش به تازگی مواضعی را در مورد آموزش حضوری بیان کرده است .
پرتال وزارت آموزش و پرورش می نویسد : ( این جا )
« محسن حاجی میرزایی در مصاحبه با رسانه ملی اظهار کرد: بر اساس مطالعاتی که در سطح دنیا انجام شده است نگرانیهایی که والدین از دور بودن فرزندانشان از مدرسه دارند شبیه همان نگرانیهایی است که آنها از شیوع کرونا دارند بنابراین وقتی سلامت روانی و اجتماعی بچهها به خطر بیفتد همه ما باید به آن توجه کنیم.
هیچ کس مجاز نیست دانش آموزان را ملزم به حضور کند و اگر کسانی به هر دلیلی ترجیح میدهند غیرحضوری آموزش ببینند میتوانند انتخاب کنند، ولی آموزش حضوری در مدارس برقرار است.
ما از ابتدا هم گفتیم اولویت ما آموزش حضوری است و آموزش حضوری را مناسبتر میدانیم، اما شنیده شد برخی مدارس غیردولتی یا دولتی الزام کرده بودند که حتماً دانش آموزان باید حضور پیدا کنند. ما گفتیم وظیفه ما ارائه خدمات آموزشی به همه دانش آموزان است تا هیچ دانش آموزی از آموختن محروم نباشد. بیان مواضعی در تضاد با وزیر آموزش و پرورش قطعا نمی تواند نشانه چندصدایی و تکثر آراء در درون یک دستگاه باشد و تنها برآیند آن افزایش بی اعتمادی ، کاهش اتوریته سازمانی وزیر و بهانه دادن به دست جریان های فرصت طلب و منفعت نگر برای پاک کردن اصل مساله خواهد بود .
ما روی آموزش حضوری تاکید دارید چرا که کارکرد پرورشی و فرهنگی هم مدرسه دارد و محتوای آموزشی هم با حضور بیشتر عرضه میشود، اما اگر کسانی به هر دلیلی از آموزش حضوری استفاده کردند بیمار هستند یا خانواده نگرانی دارد میتوانند از آموزشهای دیگری که پیش بینی کردیم استفاده کنند.
ما آموزشهای حضوری را در همه مدارس ارائه میکنیم بدون اینکه کسی را مجبور بکنیم که حتماً باید به مدرسه بیاید، اما همه دانش آموزان باید وضعیت خودشان را مشخص کنند لذا آنهایی که بهصورت حضوری میآیند یا آنهایی که به شکل غیرحضوری آموزشها را دریافت میکنند همه و همه باید مشخص شود.
بر اساس پروتکلی که وزارت بهداشت به ما ابلاغ کرده است و ساعات آموزشی کوتاه شده بنابراین همه دانشآموزانی که در مدرسه حضور دارند باید بخشی از آموزشها را از طریق فضای مجازی دریافت کنند.
گزارشی از ابتلای دانش آموزان به ویروس کرونا در چند روز گذشته در مدارس نداشتهایم و بر اساس ارزیابیهای اولیه، شرایط رضایتبخش و در برخی مدارس حضور دانش آموزان چشمگیر بوده اما برخی خانوادهها نگرانند و ما به نگرانی خانوادهها احترام میگذاریم و آنها مخیرند بین اینکه آموزشهای حضوری و یا غیرحضوری را انتخاب کنند.
آمارهای ارائه شده از حضور دانش آموزان تخمینی است قرار است تعدادی از دانش آموزان روزهای زوج و تعدادی روزهای فرد در مدرسه حضور داشته باشند براساس بازدیدی که از مدرسهای در تهران داشتیم تعدادی از اولیا در مدرسه حضور داشتند و معلمان با رعایت پروتکلها به توجیه خانوادهها میپرداختند و توصیههایی را به آنها گوشزد میکردند. بسیاری از گروه های معلمی با ارائه تحلیل های تکراری، دم دستی و بدون توجه به آینده آموزش نشان دادند که مشکل اصلی و نخستین در اولویت نبودن آموزش در جامعه و حوزه عمومی از درون این دستگاه نشات می گیرد .
این تصمیمات وزارت آموزش و پرورش نیست. تصمیم به آغاز تحصیلی در ۱۵شهریور و تاکید بر آموزش حضوری تصمیم ستاد ملی کروناست و ما هم ملزم به رعایت آن هستیم.
بر اساس اطلاعات بهدستآمده در چند روز گذشته بیش از 50 درصد دانش آموزان، به مدرسه آمدند و آموزش حضوری را انتخاب کردند و بقیه دانش آموزان آموزش مجازی و تلویزیونی را ترجیح دادند. ... »
اگر چه تصمیم وزارت آموزش و پرورش در مورد بازگشایی مدارس و اعلان حضوری بودن آموزش دیرهنگام بود و خانواده ها و ارکان آموزش را در بلاتکیلفی قرار داد اما تکیه و تاکید وزیر آموزش و پرورش بر اولویت داشتن " آموزش حضوری " به رغم فشارهای فراوان جریان های سیاسی ، حال نگر و پوپولیست نشان داد که حاجی میرزایی تا حدی چرخه محافظه کاری در این وزارتخانه را که به صورت " فرهنگ سازمانی " درآمده را شکسته است هر چند بسیاری از گروه های معلمی با ارائه تحلیل های تکراری، دم دستی و بدون توجه به آینده آموزش نشان دادند که مشکل اصلی و نخستین در اولویت نبودن آموزش در جامعه و حوزه عمومی از درون این دستگاه نشات می گیرد .
معلمانی که بر طبل تعطیل کردن مدارس می نوازند آیا فکر کرده اند که تثبیت یک وضعیت تحمیلی و غیرمطلوب در یک بازه ی زمانی آن را به یک " رویه " و " عادت " حداقل در میان دانش آموزان تبدیل کرده و بازگشت حتی به مبدا و نقطه شروع بسیار سخت و هزینه بر خواهد بود .
تغییر نگاه در فضای رسمی و سازمانی آموزش و پرورش به سمت " هویت مدرسه " و کارکرد " ارکان مدرسه " از جمله " شورای مدرسه " که گفتمان غالب " صدای معلم " برای خروج از بسیاری بن بست ها و " بی اعتمادی " میان صف و ستاد ارزیابی می شد نشان داد که رسانه ها می توانند نقشی بی بدیل در تاسیس و تقویت " حوزه عمومی " داشته باشند و به خروج از چرخه مرگبار " روزمرگی " کمک شایانی نمایند .
هر چند اتخاذ مواضع بعضا متناقض و متعارض در ستاد وزارت آموزش و پرورش که بیشتر از ناحیه " روابط عمومی " صورت گرفت نشان داد که هنوز فضای ستاد در آموزش و پرورش به حد لازم و معینی از " بلوغ سازمانی و روانی " نرسیده و همچنان " اتاق فکر " آموزش و پرورش در تعطیلی به سر می برد .
بیان مواضعی در تضاد با وزیر آموزش و پرورش قطعا نمی تواند نشانه چندصدایی و تکثر آراء در درون یک دستگاه باشد و تنها برآیند آن افزایش بی اعتمادی ، کاهش اتوریته سازمانی وزیر و بهانه دادن به دست جریان های فرصت طلب و منفعت نگر برای پاک کردن اصل مساله خواهد بود .
و اما مهم تر از همه این ها تغییر تدریجی نگاه خانواده به کارکردهای حیاتی و انسانی مدرسه است .
اگرچه سیاست های نابخردانه ، ایدئولوژی زده و نمایشی بسیاری از مسئولان آموزش و پرورش در سطوح و رده های مختلف سازمانی به فرآیند " مدرسه گریزی " و " مدرسه ستیزی " دانش آموزان دامن زده که نمونه اخیر آن در گزارش صدای معلم از نخستن روز بازگشایی مدارس در آموزش و پرورش استان البرز هویداست ( این جا ) و به نظر می رسد " کرونا " فقط بهانه ای برای فرار از " زندان مدرسه " باشد اما استقبال بیش از 50 درصد از خانواده های ایرانی از آموزش حضوری در مدارس می تواند نشانه بازگشت اعتماد ، عقلانیت و بازشناسی هویت حرفه ای مدرسه نزد آنان باشد به شرط آن که در سایه سیاست های آزمون و خطا ، روزمره و مدیریت ناکارآمد مسئولان وزارت آموزش و پرورش به سرنوشت فرصت سوزهای ویران گر مبتلا و استحاله نشود و گوش شنوایی برای " صدای تغییر " پای کار بماند .
پایان گزارش/
گروه رسانه/
همان گونه که پیش تر آمد ( این جا ) ؛ شنبه 15 شهریور ؛ " علی پورسلیمان " مدیر صدای معلم با موضوع " بازگشایی مدارس در بحران كرونا " در یک مناظره رادیویی شرکت کرد .
این گفت و گو با حضور دهنوی (تهیه كننده)، شریفی (كارشناس مجری)، سیدآقائی(گوینده آیتم)، خانم چراغعلی (آیتم ساز)، خانم الهام خدابنده لو (آیتم ساز)، خانم اسدی (گزارشگر)، خانم دكتر مینو محرز ( عضو ستاد ملی مقابله با كرونا)، علی پورسلیمان (مدیر سایت صدای معلم)، امیر طاهری فر (مدیر مدرسه شهید علیمحمدی تهران) و ارتباط تلفنی با دكتر عباس مقتدائی (دبیر كمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس دهم و عضو كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم)، دكتر عبدالرضا فولادوند (مدیركل آموزش و پروش شهر تهران) و سید آرش حسینی میلانی (سخنگوی كمیسیون سلامت شورای شهر تهران) برگزار گردید .
برخی نکات و پرسش های مطرح شده توسط مدیر صدای معلم :
خطاب به مجری برنامه رادیو گفت و گو :
شما با ذهنیت تعطیل کردن مدارس جلسه را اداره می کنید !
در جامعه ما و ساختار مدیریتی کشور ، رسم و عادت بر " پاسکاری کردن " است ! مثل همان صحبت هایی که آن نماینده محترم مجلس فرمودند !
مسئولیت پذیری در جامعه ما تعریف نشده است !
هر کسی در هر سمت و سطحی در این کشور باید در قبال عملکرد خودش مسئول و پاسخ گو باشد .
*خطاب به عضو شورای شهر تهران :
در مواقع بحران آلودگی هوا تنها جایی که زورشان می رسد تعطیل کنند همین " مدارس " هستند .
بعد اعلام می کنند تعطیلی مدارس تاثیری در کاهش آلودگی هوا ندارد !
اگر ندارد چرا مدارس را اصلا تعطیل می کنند !
در 7 ماه گذشته همه جا باز بوده و به فعالیت خود بازگشته اند غیر از " مدرسه " !
من به عنوان نماینده " مدرسه پویا " می خواهم از هویت حرفه ای مدرسه و از استقلال ذاتی مدرسه دفاع کنم .
از عملکرد مسئولان وزارت آموزش و پرورش هم انتقاد دارم . فقدان برنامه مشخص و عملیاتی حداقل در اتاق های فکر مدرسه و تصمیم گیری شان وضعیت را این گونه رقم زده که تصمیم های ناگهانی اعلام شود و جامعه را در یک بلاتکلیفی قرار دهد .
*خطاب به مینو محرز عضو ستاد ملی مبارزه با کرونا :
مدارس 7 ماه تعطیل بوده اند . یک سال و یا بیشتر ادامه پیدا کند . بعد چه ؟
آیا تحرکی در زمینه بهداشت مدارس به وجود خواهد آمد و تلنگری خواهد خورد ؟
آیا اگر در مدرسه را ببندید مشکلات حل می شوند ؟!
آیا شما برای سلامت روان هم ارزشی قائل هستید ؟
چرا از موضع " طلبکارانه " با سایرین برخورد می کنید ؟
مردم و جامعه چقدر به عملکرد ستاد شما اعتماد و اطمینان دارند ؟
چرا حرف شما را نمی خوانند ؟
چرا به حرف های شما اعتماد نمی کنند به همان صورت که به مسئولان وزارت آموزش و پرورش اعتمادی نمی کنند ؟
*خطاب به خانواده های ایرانی :
ضمن آن که به عملکرد وزارت آموزش و پرورش انتقاد می کنم نسبت به عملکرد " خانواده ایرانی " هم معترضم !
شما جو " مطالبه گرانه " ندارید !
دغدغه خانواده ایرانی در درجه اول حول مسائلی مانند کنکور ، تست و آزمون و امتحان و... است .
اصلا کاری به مدرسه و بهداشت آن و در و دیوار آن و سایر مسائل ندارد .
خانواده ایرانی به دنبال آن است که فرزندشان یک نمره قبولی از مدرسه بگیرد .
در حال حاضر "کرونا " پرده ها را کنار زده و واقعیات را عیان ساخته است !
به عنوان معلمی که بیش از 25 سال در حوزه رسانه فعالیت می کنم مشاهده می کنم همگرایی خاصی میان رسانه های داخل و خارج در تعطیل کردن مدرسه ایجاد شده است . چرا ؟
مجری برنامه خطاب به مدیر صدای معلم :
اگر ادامه دهید ... به دوستان می گویم که میکرفون شما را قطع کنند !
مدیر صدای معلم :
حرف های زیادی برای گفتن مانده است ...
پایان گفت و گو/
اگر دیکتاتورترین ایرانی را برای حکومت کردن به مهد دموکراسی و کشوری مانند فرانسه ببرند، مردم آن کشور ظرف شش ماه از این دیکتاتور یک "دموکرات" خواهند ساخت اما برعکس؛ اگر رئیس جمهور فرانسه را برای حکومت کردن به ایران بیاورند، بسیاری از مردم ایران به کمک چاپلوسان و دستمال دورقاپچینهای حرفه ای و دست بوسی و تعریف و تمجیدهای مهوع و نسبت دادن القاب و عناوین مختلف به او، در کوتاه ترین مدت از این فرد یک دیکتاتور منحصر به فرد و بی بدیل خواهند ساخت، به نحوی که پس از مدتی ممکن است سودای خدایی کردن هم به سرش بزند!
بنابراین می توان نتیجه گرفت؛ مشکل اصلی، خود ما هستیم و مادامی که "ما" تغییر نکرده ایم، روزگارمان بهتر از این نخواهد شد و مرثیه خواندن برای دموکراسی، در حکم آب به غربال پیمودن است، تا نظر شما چه باشد!؟
کانال اکبر اعلمی
همیشه فکر می کنم یکی از شادترین و جذاب ترین برنامه ها برای دانش آموز باید آیین بازگشایی باشد.
مراسمی که پس از تعطیلی تابستان بچه ها را دوباره در کنار هم قرار می دهد تا علاوه بر دیدار و بازی با هم فرصتی برای نشان دادن علایق و استعدادهای آنان نیز مهیا شود.
علایق و استعدادی که اگر حتی معلم نیز کشف نکند آنها با گفت و گو با هم این خواسته ها را بروز می دهند. تعداد کم حاضران کلاس زیر خنده زدند و من با خیره شدن به در کلاس فکر کردم پس پروژه مهر شامل چه مواردی می شود؟
شروع سال تحصیلی امسال زودتر از زمان همیشگی بود. و مدیران و مسئولان بارها بر لزوم بازگشایی تاکید کردند و اطمینان دادند که جای نگرانی بابت مسایل بهداشتی در مدارس وجود ندارد.
آنچه همیشه برای من ناخوشایند است علی رغم اینکه تیمی مسئول رصد بازگشایی مدارس است ندیدن جزییاتی است که می تواند نقش موثری در افزایش علاقه مندی دانش آموز به فضای مدرسه شود.
تاکنون هیچ بازدید کننده ای در دفاتر مدارس ننوشته است که مدرسه فضای سبز ندارد، یا اینکه مثلا چند گلدان در راهروی مدارس گذاشته شود.
اینکه چرا ساعت دفتر مدرسه روی سه بعد از ظهر متوقف شده است و مدیر قبل از بازگشایی می باید حداقل باتری این ساعت را که منزله برنامه ریزی و تحرک است تعویض می کرد.
هیچ گاه اشاره ای به کتابخانه مدرسه نمی شود و اینکه اگرهم کتابخانه ای موجود باشد چه کتابهای دارد و چگونه فعالیت می کند.
در بیشتر مدارس استقبال از دانش آموز وجود ندارد و حتی کتابها هم بسته بندی نشده در اختیار دانش آموز قرار می دهند.
امسال اگر چه بیست لیتری مایع دستشویی در دفتر خودنمایی می کرد و ماموری از شبکه بهداشت با چک لیستی در دست سری به بعضی کلاسها زد اما جای بنر خوشامد گویی در ورودی مدرسه یا نوشتن توصیه های بهداشتی خالی بود.
در یکی از کلاس ها کنترل کولر پیدا نشده بود و هنگامی که از دانش آموزم پرسیدم چرا ماسک را از صورتت بر میداری؟ در جواب گفت : هوا گرم است و با این ماسک نمی توانم نفس بکشم.
در کلاس دیگری وقتی خواستم کمی از رعایت مسایل بهداشتی بگویم وقتی به اینجا رسیدم که بعد از دست زدن به دستگیره در دست هایتان را ضدعفونی کنید، دانش آموزی با انگشت بالا رفته اش که نشان اجازه گرفتن بود گفت: آقا، درهای کلاس ما دستگیره نداره!
تعداد کم حاضران کلاس زیر خنده زدند و من با خیره شدن به در کلاس فکر کردم پس پروژه مهر شامل چه مواردی می شود؟ بازدید مدارس برای دیدن چه مواردی صورت می گیرد؟
وقتی آب آبخوری را به بهانه عدم رعایت بهداشت توسط بچه ها قطع می کنیم، وقتی برایمان مهم نیست دانش آموز با چه وسیله ای و چگونه مدرسه می آید، وقتی هنوز نمی دانیم کدام دانش آموزمان توان استفاده از امکانات مجازی دارد و کدام ندارد، وقتی مسیر رفت و آمد دانش آموز به مدرسه و نظافت آن بررسی نکنیم چگونه می خواهیم در تربیت و رشد آنها همراه شویم.
کار معلم قطعا تنها تدریس محتویات کتاب بدون توجه به شرایط بچه ها نیست.
نکته تلخ ماجرا این است که همکاران در دفتر حاضر شده هم هیچ واکنشی به این نوع بازگشایی نامطلوب ندارند و برنامه ریزی برای صبحانه، صحبت در مورد بورس یا گران شدن ماشین را بر اولویت های مدرسه ترجیح می دهند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
۱۵ شهریور ۹۹ موعد مقرر برای بازگشایی مدارس می باشد . این بازگشایی با اما و اگرها و ابهامات فزاینده ای روبه روست . طیفی همانند هاله "صدای معلم" اصرار بر آموزش حضوری دارند در حالی که بخش توده ای جامعه دنبال عدم حضور به بهانه استفاده از روش آموزش الکترونیکی است.
آقای پور سلیمان صاحب امتیاز سایت وزین صدای معلم یک تنه علی رغم فشارها و سنگ اندازی های چند لایه از اسفند پارسال علم بازگشایی حضوری مدارس را به دوش کشیده است و مشوق جریان کلاس های حضوری است . به باور وی وقتی همه جا باز است چرا تنها مدرسه تعطیل باشد ؟
تا هفته پیش بازگشایی حضوری مدارس مشتری چندانی نداشت ولی چند روزی است که ضرباهنگ کلاس های حضوری تقویت شده نهایتا وزیر در مصاحبه جمعه شب اعلام کرد که برای هر حالت کلاس حضوری برقرار خواهد شد. و این به نوعی پیروزی گفتمان نیم ساله صدای معلم می باشد
به هر حال آرزومندیم بازگشایی حضوری مدارس با کمترین تبعات احتمالی همراه باشد.
در عصر دانایی محوری و کهکشان رقابت های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آینده از آنِ کسانی است که امروزه روی خلاقیت افراد مستعد سرمایه گذاری می کنند و البته صاحب نظران معتقدند که خلاقیت امری اکتسابی است نه ذاتی.
دکتر شکوهی اولین وزیر آموزش و پرورش پس از انقلاب با ۵۷ سال سابقه معلمی معتقد است که آموزش و پرورش ما به جای تربیت مردِ کار، پشت میز نشین تکثیر می کند.
سیستم آموزشی ما به شدت حافظه محور بوده و اصولا با بازار کسب و کار و نیازهای واقعی جامعه بیگانه می باشد.
در خاطرات یکی از دانشجویان ایرانی مقیم ژنو می خوانیم که:
"من در آنجا آدم مضحکی هستم. سر کلاس گیاه شناسی یک گل را چنان توضیح می دهم که دهان استاد باز می ماند، ولی در باغ نباتات قادر به شناسایی همان گیاه نیستم!"
موانع آموزش و پرورش ما چیست؟
عمده ترین مشکل آموزش و پرورش نگاه مصرف گرایانه دولتمردان نسبت به آموزش و پرورش می باشد.
* نظام دیوانسالار منبعث از فرهنگ عمومی
* سد کردن و عدم پذیرش سازمانی تازه ها
* به رسمیت نشناختن تفاوت های فردی و خلاقیت ها
* عدم اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی
* بی هدفی معلم و متعلم
* بی ارزش شدن علم و دانش در جامعه
* بی انگیزه بودن دانش آموز و معلم
* ثابت و تکراری بودن مفاهیم مورد آموزش
* کتاب محوری و حافظه محوری
* برداشت معیوب از پژوهش و علم
* زیاده روی در تجلیل از نخبگان ورزشی و عدم توجه کافی و وافی به نخبگان علمی
و... از دیگر موانع کارآمدی نظام آموزشی ماست.
بر اساس چشم انداز یونسکو از آموزش و پرورش در دهکده جهانی و زندگی در جوامع بدون مرز، در امر یادگیری باید چهار رکن اصلی یادگیری:
یادگیری برای زیستن، دانستن، انجام دادن و زیستن با یکدیگر مدنظر باشد.
علاوه بر آن باید آینده شناسی و آینده پژوهی، تعلیم و تربیت همه جانبه، توجه به هوش هیجانی EQ، به کارگیری شیوه های فعال مشارکتی و درک شهودی در آموزش، تنوع بخشی، نماد سازی و معناسازی، آموزش از مسیر بازی، طنز و مشارکتی، اکتشافی، درگیر شدن با مسئله، آزمایش، طبقه بندی تعمیم یافته، ارتباط با ذهن و مفهوم و توجه به خلاقیت و هنر در امر تعلیم و تربیت از بایسته های یک نظام کارآمد آموزشی است.
همچنین به باور صاحب نظران تعلیم و تربیت ، حقوقی بر دانش آموز مترتب است که اهم آن عبارتند از:
* حق اظهار نظر
حق اظهارنظر، انتقاد و پیشنهاد درباره مسائل مختلف مدرسه و درس، موجب رشد شخصیتی و اعتماد به نفس در دانش آموز می شود. پرورش چنین روحیه ای در دانش آموز، احساس نقش سازنده بودن و احساس مسئولیت را در او فعال می کند.
* حق احترام
یکی از مبانی رشد شخصیت و بالندگی افراد در جامعه، احترام گذاشتن به آنان است. پایه رشد شخصیت اجتماعی افراد، بیشتر در مدارس شکل می گیرد و بی حرمتی به شخصیت دانش آموز از سوی هر یک از عوامل مدرسه، باعث لطمه روانی می شود.
* حق نشاط و شادی
در محیط با نشاط و شاد، زمینه های بیشتری برای رشد روانی و فکری دانش آموزان وجود دارد. محیط خشک و بی نشاط، موجب تنزل سطح یادگیری و آموزش در مدارس می شود.
* حق بهداشت
یکی از حقوق اولیه دانش آموزان، حق بهداشت و رعایت آن در مدارس است. بهداشت جسمانی و محیطی، در بهداشت روانی افراد مؤثر است؛ از این رو فضای بهداشتی مدارس باید طوری مجهز شود که دانش آموز دچار مشکل یا بیماری نگردد.
* پیوند خانه و مدرسه
انجمن اولیا و مربیان مظهر همکاری خانه و مدرسه در تعلیم و تربیت دانش آموزان است و اولیا به عنوان صاحبان اصلی این سرمایه های ارزشمند، دارای حق اظهارنظر، نظارت و در برخی موارد حق دخالت در مسائل آموزش و پرورش هستند.
پروژه مهر و بازگشایی مدارس
برنامه ریزی و هماهنگی تمام فعالیتها و تمهیدات لازم برای بازگشایی مدارس را می توان در پنج محور زیر خلاصه نمود:
- تعمیر و تجهیز مراکز آموزشی
- توجیه دست اندرکاران و جامعه هدف نسبت به جوانب موضوع
- اطلاع رسانی بهنگام به اولیا و دانش آموزان
- تأیید صلاحیت نیروهای شاغل در مدرسه
- نظارت و ارزیابی بر عملکرد بخش های مختلف
پروژه مهر روی کاغذ بسیار شکیل و دلنشین می باشد، ولی در صحنه عمل آسیبهای جدی بر آن مترتب است:
تجهیز و تعمیر مدرسه با کدامین منبع مالی؟
اطلاع رسانی با کدام تریبون؟
متأسفانه پروژه مهر به جای آماده سازی واقعی مدارس بیشتر به سمت مستندسازی و فعالیتهای ویترینی سوق یافته و به دلایل متعدد از پرداختن به لایه های چرکین و مغفول آموزش و پرورش طفره می رود.
سخن آخر این که ؛
برای حل و فصل مسائل مبتلا به آموزش و پرورش راهی به جز مشارکت فعال اولیا در امر تعلیم و تربیت تصور نمی شود.
در امر مشارکت اولیا نیز مدارس مناطق برخوردار تا حد ممکن اولیا را سرکیسه می کنند در حالی که در مدارس پایین دست، مدیران و کادر اجرایی باید پول کتاب دانش آموز را نیز به نحو مقتضی تقبل نموده و تسکینی بر روح و روان برخی از مخاطبین شان باشد .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
شروع سال تحصیلی در ۱۵ شهریور ماه و شکستن طلسم کلیشه تقویمی “اول مهرماه” یک اتفاق مبارک است. امید است این اتفاق استمرار یابد و به افزایش کارایی نظام آموزش مدرسه ای با کاسته شدن از تعطیلات بس طولانی و آسیب رسان تابستان منجر شود. البته آموزش و پرورش نیازمند یک تقویم تازه برای سال تحصیلی است که با نگاه همه جانبه و توجه به اقلیم های مختلف کشور طراحی و به اجرا گذاشته شود. اما کاستن از طول تعطیلات تابستان باید به عنوان یکی از وجوه ثابت این طراحی لحاظ شود.
همچنین امیدوارم این سال تحصیلی که آخرین سال تحصیلی قرن است با اتفاقات خوب و خوشایند برای آحاد معلمان سخت کوش و دانش آموزان قرین باشد و در نتیجه کشور را یک گام در مسیر توسعه پیش براند.
اما از اتفاقات عجیب شروع این سال تحصیلی، که پایی در این قرن دارد و پای دگر در قرن آتی، آن است که به رغم شرایط پیچیده کرونایی و خطراتی که بهر روی امنیت روانی و سلامت فیزیکی دانش آموزان و معلمان را تهدید می کند، دولت تصمیم گرفته است بر اصلی تاکید بکند که همان اصل حضور فیزیکی در مدرسه است. ادعا می شود که این تصمیم سنجیده است و در توجیه سنجیدگی آن هم مطالب گوناگونی بیان می شود که مجال بررسی آنها در اینجا نیست. اما نکته نه چندان باریک تر از مو این است که رئیس دولت در مراسم آغاز سال تحصیلی رفتاری کاملا در تعارض با این سیاست از خود نشان می دهد و در پیش چشمان متعجب یک ملت تصمیم می گیرد در هیچ مدرسه ای حضور نیابد و به شکل مجازی ماموریت را به انجام رساند!
شک نباید کرد که رئيس محترم دولت این تصمیم را با تکیه به نظر متخصصان اتخاذ کرده است. اما آیا این که چگونه با امتناع از حضور چند دقیقه ای در صحن یک مدرسه می توان به سوال مقدر قرآنی “لِمّ تقولون مالا تفعلون” پاسخ داد نمی اندیشد؟ قهرا ایشان و همه دولتمردان می دانند که صدای عمل از صدای سخن بلندتر است و اثر وضعی این رفتار به جای کاستن از تردید ها و عدم اطمینان های مردم، آنها را تقویت می کند که متاسفانه کرد.
اتفاق عجیب دیگر اینکه دولتمردان یک صدا می گویند با سیاست آموزش با روال حضوری، بر دوگانه آموزش یا سلامت خط بطلان کشیده اند و در واقع رای به جمع میان آموزش و سلامت داده اند. تو گویی کسانی که در صحت و بخردانه بودن این تصمیم تردید دارند قایل به دوگانه فوق هستند! اصلا چنین صورت بندی از مساله یا ما نحن فیه واقعی نیست. در واقع این دوگانه ساخته شده است تا تکلیف رقیب یک سره شود و در برابر این شبه استدلال خاموشی گزیند.
واقعیت امر این است که از دید کسانی که برقراری آموزش حضوری را مساله دار و مخاطره آمیز ارزیابی می کنند هم، این دوگانه باطل است. چرا که قرن بیست و یکم و تحولات عظیم تکنولوژیک آن امکان دایر بودن آموزش در بستر های الکترونیک را فراهم کرده است تا در شرایط تهدید سلامت از آن سود جسته شود. اگر دوگانه ای وجود دارد، از دید این دسته، میان سلامت و آموزش با قید حضوری است. و گرنه آموزش بدون چنین قیدی، که بنا به مقتضیات می تواند حضوری یا غیرحضوری باشد، کجا با امر خطیر سلامت در تعارض قرار می گیرد؟ چرا در این شبه استدلال سعی می کنیم با نادیده انگاشتن تحولات تکنولوژیک و امکان پذیر شدن آموزش های آنلاین و آفلاین شرایط را طوری جلوه دهیم که گویی در زمان اپیدمی طاعون به سر می بریم و برای دوام حیات آموزش باید حیات انسان های حاضر در صحنه تعلیم و تربیت، و به تبع آن جامعه پزشکی، را در معرض خطر قرار دهیم تا نشان دهیم بر دوگانه انگاری فائق آمده ایم؟
در مزیت های آموزش حضوری بر آموزش الکترونیک در جهاتی شاید نتوان تردید کرد، اما وقتی پای سلامت و امنیت در میان است قصه، قصه دیگری می شود. می توان از آن مزیت ها موقتا چشم پوشید تا به اصل سلامت و امنیت آموزش گیرنده خللی وارد نشود.
آری، هیچ کس مدافع تعطیل آموزش به نفع سلامت نیست.
اتفاق عجیب دیگر در آغاز سال تحصیلی جدید فرایند تصمیم گیری درباره نحوه مدیریت تعلیم و تربیت در شرایط کرونایی است. چنانکه افتد و دانی، دستورالعمل تفصیلی آموزش و پرورش مبنی بر اتخاذ راه حل اقتضایی؛ به فراخور شرایط قرمز، نارنجی و سفید در مناطق مختلف کشور؛ ابلاغ می شود و ناگهان در این سیاست چرخشی غریب اتفاق می افتد و عمل به اقتضاء پیش گفته، کان لم یکن اعلام می شود! دفعتا اصل بر آموزش حضوری و حضور همه دانش آموزان در مدرسه راه حل نهایی می شود.
بخشی از این تذبذب را ممکن است به پیچیدگی های وضعیت نسبت داد، اما باور کنیم این شکل از تصمیم گیری در بستر یک نظام عقلانی تصمیم سازی نمی روید.
بی ثباتی بدون شک در تنور حیرت و حیرانی و بی اعتمادی جامعه می دمد. طرفه اینکه شیوه نامه ابلاغ شده چون در چارچوب ماده واحده مصوب شورای عالی آموزش و پرورش تنظیم شده بود، معرف حرمت گذاری به جایگاه این نهاد یکصد ساله قانونگذار در عرصه تعلیم و تربیت کشور نیز بود که با نقض آن حیثیت این شورا نیز آسیب دید. این ضایعه هم نمی تواند برای کسانی که قائل به صیانت از جایگاه این شورا و حتی مرجعیت کارشناسی آن در حکمرانی آموزش و پروش کشور هستند نگرانی آفرین نباشد.
خداوند عاقبت این سال تحصیلی را ختم به خیر گرداند. آمین، یا رب العالمین
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید