" یارمحمد حسین بر " رئیس مرکز برنامه ریزی نیروی انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش پس از نامه ی وزیر علوم به رهبری با یکی از کانال های اطلاع رسانی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان مصاحبه کرد و سخنانی را بیان کرد . ( این جا )
ایشان گفت بود :
« ما وقتی می خواهیم معلم جذب کنیم ، ما باید تشخیص بدهیم چه تعداد معلم از چه شیوه ای جذب بشود .
قاعدتا ما هیچ موقع به وزارت علوم نمی گوییم که شما اساتیدتان را از این گروه انتخاب کنید یا ما نمی گوییم شما فلان رشته را ایجاد کنید .
هر کس در چارچوب وظایف ذاتی خودش بر اساس آن کار راه های شغلی خودش وجود دارد باید تلاش بکند .
حالا وزیر محترم علوم قبلا هم مکاتبه ای کرده بودند و درخواست جذب معلم از این ظرفیت را داشتند . هر چند قبل از این مکاتبه هم اتفاق داشت می افتاد و ما از ماده 28 در این چند سال اخیر جذب داشتیم با توجه به آن حجم نیازی که وجود داشت .
اما یک نکته ای وجود دارد و این که بیس ( base ) ورود باید دوره های چهار ساله . این اساس باشد . بقیه شیوه ها مکمل باشد .
ما می پذیریم که از ظرفیت سایر دانشگاه ها می شود بهره برد . از فضای فیریکی شان با توجه به این کمبودی که در دانشگاه فرهنگیان وجود دارد و مازاد فضایی که آن جا وجود دارد . از آن اساتید واجد صلاحیتی که مورد تایید باشند می شود بهره برد اما این که تعیین تکلیف بشود این قطعا جزء اختیارات وزارت آموزش و پرورش هست و بر مبنای آن اتخاذ تصمیم می شود . »
« صدای معلم » پس از این مصاحبه در گزارش خود خطاب به ایشان نوشت : ( این جا )
« از سوی دیگر آقای حسین بر که از سوی مجری برنامه با عنوان " دکتر " مورد خطاب قرار می گیرد به این موضوع واکنشی نشان نمی دهد و حتی در بخشی از سخنان خود خطاب به وزارت علوم از " صلاحیت " استادان سخن به میان می آورد و این در حالی است که مطابق ماده ده اساسنامه دانشگاه فرهنگیان رئیس «دانشگاه» که نماینده قانونی «دانشگاه» نزد مراجع حقیقی و حقوقی است با پیشنهاد وزیر آموزش و پرورش، تأیید وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، تصویب شورای عالی انقـلاب فرهنگی و با حکم وزیر آموزش و پرورش برای مدت چهار سال منصوب می شود.
در واقع اگر وزیر علوم صلاحیت فرد پیشنهادی وزیر آموزش و پرورش را تایید نکند ایشان معرفی نخواهد شد ضمن آن که مطابق قانون صلاحیت افراد برای عضو هیات علمی شدن و " تطبیق وضعیت " در دانشگاه فرهنگیان باید که به تایید وزارت علوم برسد .
و نکته مهم تر آن دانشگاه فرهنگیان برای حفظ وجهه آکادمیک و دانشگاهی خود باید به پروتکل های وزارت علوم تمکین کند . »
این پرسش مطرح می شود که آیا آقای حسین بر اساسنامه دانشگاه فرهنگیان را مطالعه کرده است ؟
آیا قرار است به قول ایشان صلاحیت اساتید دانشگاه های معتبر تحت نظارت وزارت علوم ، تحقیقات و فن آوری به تایید وزارت آموزش و پرورش و خاصه ایشان و یا افراد دیگر برسد ؟ مشکل این جاست که مدیران برنامه ریز و تصمیم گیر در این وزارتخانه نه دانشی در حوزه کار خود دارند و نه شجاعت و شهامت کنار گذاشتن پوسته های ایدئولوژیک و قالبی از فرآیند امور را دارند .
قصد من از بیان این مطالب وارد شدن به بحث چالش برانگیز نامه وزیر علوم و اقتضائات دانشگاه فرهنگیان نیست اما در این مورد « رضوان حکیم زاده » در گفت و گو با صدای معلم به مورد مهم و دقیقی اشاره می کند که به نظر می رسد منتقدان و مخالفان حرفی برای گفتن ندارند .
معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش می گوید : ( این جا )
« آموزش عالی وظیفه تربیت نیروی انسانی مورد نیاز جامعه را برعهده دارد . این نیروی انسانی مورد نیاز در زمینه های مختلف است. یکی از مهمترین زمینه هایی که نیروی انسانی در کشورها بر آن تربیت می شود نظام آموزش و پرورش است ؛ هم استانداردهایی خیلی سطح بالایی دارند و قوانین سخت گیرانه ای دارند برای انتخاب از بین کسانی که می خواهند معلم شوند و هم این که آموزش برعهده دانشگاه است.
اگر قرار بود ما همین مسیر و نقش را در کشورمان به رسمیت نشناسیم چه اجباری داشتیم نام مراکز تربیت معلم به دانشگاه تغییر پیدا کند ؟
من فکر می کنم دوستانی که حساسیت دارند یک مقدار متوجه این دوگانه ای که خودشان هم ایجاد کرده اند نمی شوند.
اگر قرار است که ما آموزش عالی را به رسمیت نشناسیم چه اجباری داریم که حتما بگوییم که مراکز تربیت معلم ما دانشگاه هستند و زیر نظر وزارت علوم باید باشند و تمام قوانین اکتسابی شان باید دقیقا مانند آموزش عالی باشد ؟
اگر این را پذیرفتیم صلاحیت وزارت علوم را باید به رسمیت شناخته باشیم که این تغییر انجام شده است. حتی تغییر نام مراکز تربیت معلم به دانشگاه و بردن آنها زیر چتر وزارت علوم و پذیرفتن آن استانداردها به نوعی پذیرش صلاحیت و مرجعیت وزارت علوم برای تربیت نیروی انسانی است و نمی توانیم با خودمان تناقض داشته باشیم.
این تصمیم نشان می دهد که ما مرجعیت آموزش عالی را به عنوان مرجع تربیت نیروی انسانی پذیرفتیم و دقیقا در وزارت علوم هم چنین نگاهی وجود دارد که با همان استانداردهای سخت گیرانه ای که برای جذب نیرو در دانشگاه های دیگر تنطیم شده نیروی انسانی و هیات علمی برای دانشگاه جذب می شود و در بازنگری برنامه ها جدیت وجود دارد . در توسعه دوره ها یک برنامه جدی وجود دارد. »
آقای حسین بر در اظهاراتی در مورد « نظام جدید رتبه بندی معلمان » در گفت و گو با خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه اجتماعی خبرگزاری آنا در خصوص سنجش کیفیت عملکرد معلمها گفت: زمانی که در آموزش و پرورش از کیفیت صحبت میکنیم منظور کیفیت عملکرد نیروهای انسانی است که در این راه اولین اقدام بررسی شیوههای جذب است. به همین منظور از شهریور ماه سال جاری برنامه توسعه شایستگی و سنجش صلاحیت را مورد بحث و بررسی قرار دادیم.
وی در پاسخ به اینکه چه اتقان و معیاری در سنجش کیفیت نیروها مدنظر قرار گرفته است؟ تصریح کرد: در حال ترسیم نیمرخ صلاحیتهای حرفهای هستیم. البته در چندین مرحله آزمون رتبهبندی را برگزار کردیم و از حدود ۲۴۰هزار معلم خواستیم که اعلام کنند چه شایستگی را میخواهند در خود توسعه بدهند، که از این طریق بتوانیم سنجش صلاحیت را انجام دهیم.
رئیس مرکز برنامهریزی نیروی انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش افزود: دستورالعمل این اقدام را وزیر آموزش و پرورش به استانها ابلاغ کرده و در چارچوب آن دستورالعمل، دبیرخانههای کشوری شکل گرفته است. در حال حاضر ۶ دبیرخانه توسعه شایستگی و سنجش صلاحیت براساس نیروهای انسانی در استانها شکل گرفته که از نظر خودمان تا این لحظه کار در یک چارچوب و به درستی پیش رفته است.
حسینبُر در رابطه با وضعیت نیروهایی که در آزمون رتبهبندی امتیاز حدنصاب را به دست نمیآورند، اظهار کرد: اگر فردی در فرآیند رتبهبندی حدنصابها را نیاورد از مزایای مادی رتبهای که قرار است در آن قرار بگیرد، بهرهمند نمیشود. در واقع فلسفه نظام سنجش صلاحیت و توسعه شایستگی بر این اساس است که همکاران متناسب با عملکرد از مزایا بهرهمندی شوند که به این ترتیب استقرار نظام پرداختها مبتنی بر عملکرد رقابتی باید صورت بگیرد. لذا کسی که در آزمونها حدنصاب را کسب نمیکند در آن رتبه قرار نمیگیرد و از مزایای مادی آن جایگاه نیر نمیتواند بهرهمند شود. مراد از تشکیل سازمان نظام معلمی فقط افزودن حلقه ای اضافه تر به زنجیره بوروکراتیک و زائد وزارت آموزش و پرورش نیست و پیش تر و بیش تر بر نقش " حرفه ای " و " مستقل " آن تاکید فراوان کر ده ام .
این مقام مسئول در وزارت آموزش و پرورش در واکنش به اینکه، معلمی که نمیتواند امتیاز حدنصابی را کسب کند همچنان در جایگاه تدریس دانشآموزان باقی میماند؟ خاطرنشان کرد: نیمرخ شایستگی به منظور بررسی و رسیدگی به وضعیت این دسته از معلمها در حال تدوین و برنامهریزی است. نظام رتبهبندی به این منظور برگزار میشود که اگر مدرسی خواهان ارتقای رتبه است باید شایستگی خود را هم ارتقاء بدهد.
حسینبُر با تأکید بر اینکه طبق برنامه توسعه شایستگی و سنجش صلاحیت نقاط ضعف عملکرد همکاران شناسایی میشود، یادآور شد: در نظام رتبهبندی که به تازگی تقدیم دولت شده ارتقاء، تنزل، توقف و هم تغییر کاربری شغلی در نظر گرفته شده است. به این معنی که اگر شخص نتواند صلاحیتهای مدنظر را احراز کند نه تنها ارتقای رتبه نمیگیرد بلکه به رتبه پایینتر تنزل پیدا میکند و اگر مجدداً نتوانست حدنصاب و استانداردهایی را کسب کند، به آن فرد ابلاغ شود که صلاحیت معلمی را ندارد. »
موضوع رتبه بندی معلمان البته اگر بتوان چارچوب و ویژگی های یک " نظام " را با تفسیر این مدیران برای آن در نظر گرفت از زمان ابلاغ و اجرای سند تحول بنیادین مطرح شده است .
در کنار آن بحث صلاحیت های حرفه ای معلمان از سال 1392 و وزارت علی اصغر فانی مطرح شد و جالب این جاست که هنوز به سرانجام مشخصی نرسیده است .
این افرادی که خود را کارشناس و متخصص فرض می کنند واقعا از عهده چنین کاری بر نمی آیند ؟
پرسش این است که چرا این برنامه توسعه شایستگی و سنجش صلاحیت در اختیار افکار عمومی و رسانه ها قرار نمی گیرد که بتوانند در مورد ابعاد مختلف آن اظهار نظر کنند ؟
رئیس مرکز برنامه ریزی نیروی انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش که در مورد صلاحیت وزارت علوم تشکیک کرده است توضیح دهد که قرینه این چیزی که تحت عنوان " آزمون رتبه بندی معلمان " در حال اجراست در کدام نظام آموزشی موفق و پیشرو جهان یافت می شود ؟
ایشان تاکنون سیستم رتبه بندی معلمان را در کدام کشورها مورد مطالعه و تدقیق قرار داده است که برای این نظام آموزشی نسخه می پیچد ؟
ایدونگ آلن یانگ Qidong ‘Alan 'Yang ، معلم ارشد زبان انگلیسی در این مورد می نویسد : ( این جا )
« معلمان سنگاپور با قرار گرفتن در مسیرهای شغلی، کامل در اختیار دستگاه های خود قرار نمی گیرند و در ابتکارات و برنامه های مناسب PD خود را ثبت نام می کنند ، اما به همسالان با تجربه و فارغ التحصیلان در یک مجموعه با دقت برنامه ریزی شده ، می پیوندند. معلمان در مسیر تدریس در برنامه معلمان رهبر (TLP) شرکت می کنند ، در حالی که معلمان موجود در مسیر رهبری ممکن است با تمام هزینه های دوره ای که توسط وزارتخانه تحمل می شود ، در برنامه های رهبری ثبت نام کنند و برای کل مدت برنامه حقوق بگیرند. TLP معلمان را به مهارت های نوآوری در کلاس ها و مدارس خود مجهز می کند و مربیان خود را بهتر راهنمایی می کند. برنامه های رهبری بر توسعه توانایی شرکت کنندگان در مدیریت سازمان های مدارس در یک محیط سریع و غیرقابل پیش بینی تمرکز دارند ، در حالی که آموزش و یادگیری و تعالی را از طریق توسعه هر دو بخش های انسانی و فکری هدایت می کنند.
مسیرهای شغلی کاملاً مشخص و بیان شده سنگاپور منجر به توسعه و حفظ استعدادهای آموزشی براساس علایق و توانایی های فردی شده است و بخشی جدایی ناپذیر از سیستم سرمایه انسانی در سیستم آموزش عالی عملکرد کشور ما است. رهبری نه تنها توزیع نمی شود بلکه معلمان مجاز هستند نقش مهمی را در ارتقاء ظرفیت معلمان همکار خود به روش های مختلف در هر مسیر به عهده بگیرند.
در حالی که پیشرفت مسیر شغلی در برخی از کشورها ممکن است رسمی تر، خطی و استاتیک تر باشد، مسیرهای شغلی سنگاپور روان هستند و این نکته را در نظر می گیرد که نقش ها ، شایستگی ها و ظرفیت های معلمان برای به اشتراک گذاشتن مهارت های خود در هنگام پیشرفت در حرفه خود تکامل می یابد.
سیستم ردیابی شغلی معلمان را به سیستم دانش و پشتیبانی برای پیشرفت در حرفه مجهز می کند، و شایستگی ها و پتانسیل هایی را که برای نشان دادن آنها لازم است برای پیشرفت پیش می برد. »
مگر می شود با یک آزمون که روایی و اعتبار آن مورد پرسش در مورد صلاحیت های حرفه ای یک معلم داوری کرد ؟
بارها در این رسانه نوشته و در نشست های خبری گفته ایم که احراز و سنجش صلاحیت حرفه ای یک معلم یک فرآیند زمان بر است و نیاز به برنامه ریزی و صرف بودجه دارد .
این یک پدیده " فست فودی " نیست .
زمانی از « الگوی تعالی مدیریت آموزشگاهی » و « ارتقای مدیریت آموزشگاهی » صحبت می شد .
فانی وزیر پیشین زمانی گفته بود : ( این جا )
" سعی ما تعالی آموزش و پرورش بر اساس EFQM اروپاست و در این زمینه سعی داریم تا استاندارها را در راستای " مدرسه محوری " ارتقا بدهیم ."
حتی آن موقع از اختصاص 250 میلیارد تومان جهت کیفیت بخشی در آموزش و پرورش خبر داده بود .
نتیجه آن اقدامات چه بوده است ؟
آیا واقعا تحولی در مدیریت آموزشگاهی رخ داده است ؟
مشکل این جاست که مدیران برنامه ریز و تصمیم گیر در این وزارتخانه نه دانشی در حوزه کار خود دارند و نه شجاعت و شهامت کنار گذاشتن پوسته های ایدئولوژیک و قالبی از فرآیند امور را دارند .
بارها در این رسانه پرسش کرده ایم که نهاد ارزیاب صلاحیت های حرفه ای معلمان چیست و کدام فرد و نهاد حرفه ای و تخصصی قرار است این صلاحیت ها را تعریف ، احصا و سنجش کند ؟
چرا بحث « سازمان نظام معلمی » پس از گذشت نزدیک به یک دهه هنوز به سرانجامی نرسیده است ؟
ماحصل فعالیت کارگروهی که در زمان وزارت دانش آشتیانی با محوریت " سازمان نظام معلمی " تشکیل و طرح را نهایی کرد به کجا رسید ؟
( البته مراد از تشکیل سازمان نظام معلمی فقط افزودن حلقه ای اضافه تر به زنجیره بوروکراتیک و زائد وزارت آموزش و پرورش نیست و پیش تر و بیش تر بر نقش " حرفه ای " و " مستقل " آن تاکید فراوان کر ده ام . )
چرا این ها شفاف سازی نمی شوند ؟
مگر می شود با یک آزمون که روایی و اعتبار آن مورد پرسش در مورد صلاحیت های حرفه ای یک معلم داوری کرد ؟ آقای حسین بر در گفت و گوی خود گفته است :
« در نظام رتبهبندی که به تازگی تقدیم دولت شده ارتقاء، تنزل، توقف و هم تغییر کاربری شغلی در نظر گرفته شده است. به این معنی که اگر شخص نتواند صلاحیتهای مدنظر را احراز کند نه تنها ارتقای رتبه نمیگیرد بلکه به رتبه پایینتر تنزل پیدا میکند و اگر مجدداً نتوانست حدنصاب و استانداردهایی را کسب کند، به آن فرد ابلاغ شود که صلاحیت معلمی را ندارد. »
« زهرا مظفر » مدیر کل پیشین ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش پس از 13 ماه از تصدی مقام خود یک نشست رسانه ای برگزار کرد و آن نشست هم آخرین بود .
در آن نشست برخی خبرنگاران از تخلفات شهریه مدارس و مدیران گفتند و این که برخوردها کافی و قاطع نبوده است . ( این جا )
در گزارش صدای معلم آمده بود :
« مظفر در ادامه گفت که در یکی از مدارس 600 میلیون تومان از اولیا گرفته شده بود که با پی گیری این اداره کل پول ها به تک تک اولیا عودت داده شد و به یکی از خبرگزاری ها اعلام شد .
ابوئی خبرنگار از صدا و سیما هم ضمن انتقاد از عملکرد این اداره کل گفت که چرا به یه یکی از خبرگزاری ها گفته شده است ؟ ما افکار عمومی هستیم .
در مورد تخلفات شهریه در مدارس ، والدین حاضر نیستند که جلوی دوبین اعلام کنند چون گوشت بچه هایشان زیر دندان آن مدیر مدرسه ای هست که می خواهد درس بخواند .
شما چقدر نظارت نامحسوس دارید و چقدر خودتان سر زده اید ؟
این که ما یک سامانه بگذاریم که در مورد آدرس آن درست اطلاع رسانی نشود خیلی جالب نیست .
مظفر گفت که سال گذشته ما سی و نه هزار و چهارصد و هشتاد و شش بازدید داشتیم .
در تابستان بیست و هشت هزار و پانصد و سی و چهار بازدید داشته ایم .
ثبت شکایات بیش از چهارده هزار مورد بوده است .
بیش از 1000 مورد ارباب رجوع حضوری داشته ایم .
ابوئی گفت چرا در مورد این همه مدارس غیرانتفاعی که شهریه اضافه گرفته اند ، تخلف کردند و برخورد هم کردید و پول را هم پس گرفتید چرا نباید اسامی آن ها اعلام شوند ؟
چقدر باید حاشیه امن برای فرد وجود داشته باشد که تخلف 600 میلیونی کند و اسم او را نگوییم و بگوییم آبرویش می رود ؟!
مظفر در پاسخ گفت که مدرسه جایگاه حقوقی دارد و حرمت آن مثل امام زاده است و باید حفظ شود .
اگر کسی مثل بنده آن جا مدیر هست و خطایی می کند ، اگر اسم من منتشر شود این را نه عرف و نه دین و شرع می پسندد .
اگر هم آن جایگاه حقوقی یعنی آن مدرسه دچار خدشه شود این هم پسندیده نیست .
ابوئی گفت مدیری که تخلف کرده و محرز شده است اسمش نباید اعلام شود که شانش حفظ شود ؟
این هم جمله آخر ایشان :
مظفر گفت ایشان از مدیریت عزل شد و به مدرسه رفت و " معلم " شد . پول ها از او گرفته شد . »
نظرات بینندگان
ایا اساتید دانشگاه و یا موسسات دیگر برای ارتقا امتحان می دهند؟
یا از ابزارهای دیگری همچون داشتن سابقه خدمت و تجربه تدریس و مدرک تحصیلی و معدل مدرک تحصیلی و آموزش ضمن خدمت و ارائه مقاله و رضایت ارباب رجوع و ارائه خلاقیت و نوآوری معقول ومعمول ، و وو
و را ملاک سنجش قرار می دهند و از طرفی و
وزارت خانه که از عهده فراهم کردن وسایل حداقلی برای معلمش عاجز است مثلا در عصر کنونی از وسایل پیش و پا افتاده همچون دادن گوشی هوشمند و لب تاپ به معلمش و دانش آموزانش عاجز است و انتظار دارد معلم از گوشی شخصی خود استفاده کند می تواند در باره صلاحیت معلم سخن بگوید واقعا اقایان در چه عوالمی سیر می کنند و مایه بسیار تاسف است
برای همه ی کارمندان دولت فوقالعاده ویژه اجرا شده، بی هیچ شرطی و با افزایش حقوق بیشتر از رتبه بندی.
این نیم رخ مهارتی را در مورد خودتان هم حتما امتحان کنید لطفا.در امور اداری وزارتخانه انسان های شریفی چون سلیمان زاده ها هستند و شما شدی مدیر اون قسمت.چرا؟چون قانون است که اقلیت های سنی مذهب در وزارتخانه ها پست داشته باشند.من مخالف مسلمانان اهل سنت نیستم ولی چرا شایسته سالاری را فدای قانون من درآوردی کرده اند درست در وزارتخانه ای که نیاز به شایسته سالاری و شایسته گزینی است.وقتی معلمان می بینند که مسئولین بالارتبه ایشان افرادی چون شما و دکتر(؟؟؟!!!)الهیار ترکمن هستند، کدام صلاحیت حرفه ای؟کدام رتبه بندی؟کو نیمرخ صلاحیتهای حرفهای؟بد نیست شما و برخی اطرافیانتان نیم رخ خود را در آیینه ببینید...
حسین بر هم مثل ترکمن
شایسته سالاری کیلویی چند.
مظفر گفت ایشان از مدیریت عزل شد و به مدرسه رفت و " معلم " شد . پول ها از او گرفته شد . »
این یک حداقل غیر قابل افتخار است، یعنی می خواستند عزل نشود و پولها را نگیرند؟ حتی اگر همسریا صیغه یا متعه یا کنیز یا خدمتکار یا ... نذر روضه یا خیرات یا ... گرفته می شد، طبق خطبه 15 نهج البلاغه باید رفتار می شد.
و اینکه نوشته شده:" اگر کسی مثل بنده آن جا مدیر هست و خطایی می کند ، اگر اسم من منتشر شود این را نه عرف و نه دین و شرع می پسندد"
تعریف و فهم و تفکر و سواد گوینده جمله از عرف و دین و شرع ناقص است و گاه اینطور نیست یعنی گاهی یک نوع تکلیف شرعی و دینی افشاگری است، مثال ساده آن خطبه شقشقیه نهج البلاغه
معاون برنامهریزی و توسعه منابع آموزش و پرورش گفت: درخصوص
طبقه تشویقی که همه کارمندان آموزش و پرورش را شامل می شود باید از هر کدام ۸۰۰ هزار تومان کسر کنیم و به حساب خزانه بریزیم.
کد خبر: ۵۹۶۹۱۳:۴۶ - ۱۴ دی ۱۳۹۹