«ادوارد سعید» که کتابی با عنوان «روشنفکر کیست؟ روشنفکری چیست؟» نوشته است، وظیفه روشنفکر را «نقد نهادهای قدرت» میداند. یک اصل مهم که در طول تاریخ و در عرض جغرافیا به اثبات رسیده است این است که قدرت بدون نقد فساد میآورد. اخلاقیترین آدمها هم وقتی در بالای پلکان قدرت بنشینند، اگر به طور جدی با نظارت و نقد کنترل نشوند دچار «خودشیفتگی» میشوند و پس از این به باتلاق «ایدئوکراسی» یعنی «مذهب حافظ قدرت» فرومیغلتند و پس از آن هرچه بر دیگران مکروه و حرام است بر «سلطان» مباح میشود. به همین دلیل در جامعه، روشنفکر نقد میکند و نقد میکند تا نهادهای قدرت «سالم» بمانند. ویژگی مهم روشنفکران این است که تشکّل و شبکهسازی میکنند، روشنفکر اهل انزوا و در خود فرورفتن نیست.
یکی از ویژگیهایی که روشنفکر را از «روشنفکرنما» یا همان «شبهروشنفکر» جدا میکند، این است که شبهروشنفکر «نقد» نمیکند بلکه «نق میزند». نقدکردن کار آسانی نیست. شما برای نقدکردن مدیریت یک سیستم، لازم است تاریخچه و گردش کار این سیستم را بدانید. آمار و ارقام مربوط به این سیستم را مرور کنید و با فرایند تجزیه و تحلیل اطلاعات آشنا باشید. پس نقدکردن تخصص و مهارت و صرف وقت و انرژی میخواهد. اما شما میتوانید راجع به هرچیزی نق بزنید بدون اینکه کمترین وقتی صرف مطالعه و پژوهش آن کرده باشید!
«نقزدن» یک فرایند «هیجانمدار» است. یعنی ما با نقزدن آرامتر میشویم. خشم و غممان را با دیگران درمیان میگذاریم و «دردِ دل» میکنیم اما «نقدکردن» یک فرایند «مسألهمدار» است، ما هنگام نقد، خودمان را سبک نمیکنیم بلکه مساله را «حلاجی» و «زیر و رو» میکنیم.
«نقزدن» مخاطب تعریف شدهای ندارد، کافی است گوش مفت بیابی، آنوقت میتوانی شروع به نقزدن کنی ولی نقدکردن، مخاطب تعریفشدهای دارد. مخاطب روشنفکر پیش از همه، خود نهادهای قدرت هستند و سپس کارشناسان، گروههای ذینفع، رسانهها و سایر نقدکنندگان.
نقدکردن علاوه بر نیاز به دانش و مهارت و صرف وقت و انرژی، نیاز به شهامت و شجاعت دارد، شجاعت پرداخت هزینه! شما میتوانید در هر مهمانی که مینشینید و هر تاکسی که سوار میشوید نق بزنید؛ کسی کاری به کار شما ندارد! ولی اگر نقد خود را برای نهادهای قدرت و رسانهها ارسال کنید باید آمادگی پرداخت هزینه را هم داشته باشید، بنابراین یکی دیگر از ویژگیهای روشنفکران که آنها را از شبهروشنفکران جدا میکند «شجاعت» است.
البته اینجا لازم است راجع به گروهی از روشنفکران توضیح دهم که کار سختتری درپیش میگیرند و آن آگاهسازی تودههای مردم است. کسی که قرار است تودههای مردم را آگاه کنند از یکسو باید دارای دانش و مهارت نقد باشد و از سویی باید بتواند با زبان غیرتخصصی سخن بگوید. این کار شبیه «بندبازی» است. اگر کمی تخصصیتر سخن بگوید مخاطبانش سخنش را نمیفهمند و اگر کمی عوامانهتر سخن بگوید به سرعت دچار «پوپولیسم» (عوامزدگی) میشود!
بسیاری از روشنفکران که به این قلمرو پا گذاشتند یا از این طرف یا از آن طرف فروافتادند؛ با این حال این قلمرو پرخطر را نباید خالی گذاشت چرا که با خالی گذاشتن این قلمرو، جا را برای «پوپولیستهای واقعی» باز میکنیم، کسانی که به جای نوشتن کلمه «مار» شکل «مار» را طراحی میکنند. نقدکردن علاوه بر نیاز به دانش و مهارت و صرف وقت و انرژی، نیاز به شهامت و شجاعت دارد، شجاعت پرداخت هزینه!
ویژگی مهم روشنفکران این است که تشکّل و شبکهسازی میکنند، روشنفکر اهل انزوا و در خود فرورفتن نیست. او از جامعه قهر نمیکند و ناامید نیز نمیشود چرا که از ابتدا هم توقع تغییرات دراماتیک نداشتهاست. شبهروشنفکرها ناامید و سرخوردهاند. شاید برخی از آنها روشنفکرهایی بودهاند که توقع زیادی از مردم و جامعه داشتهاند، آنها بهدنبال «اتوپیا» (مدینه فاضله) بودهاند و ناکام ماندهاند.
روشنفکر به حرکت دائمی و پلهپله اجتماع امیدوار است بنابراین تماسش را با جامعه حفظ میکند و تیم و تشکّل میسازد. منظورم از تشکّل، محفل نیست بلکه نهادهای مدنی است، نهادهای مدنی شناسنامهدار که به طور دائمی رشد میکنند و با جامعهی بیرون از خود ارتباط برقرار میکنند، اثر میگذارند و اثر میپذیرند.
راجع به روشنفکران ایرانی سه کتاب بسیار ارزشمند منتشر شده: «هویتاندیشان و میراث فکری احمد فردید»، «نواندیشان دینی» و «گونهشناسی روشنفکران ایرانی».
دو کتاب اول را «محمدمنصور هاشمی» نوشته و کتاب سوم را «نظام بهرامی کمیل». هر سه کتاب را نشر کویر منتشر کردهاست.
گروه اخبار/
محسن حاجی میرزایی، وزیر آموزش و پرورش در یک برنامه تلویزیونی در شبکه 5 سیما اظهار داشت: در حال حاضر شیوه آموزش، نقش خانواده و دانشآموز، روش ارزشیابی و ارتباط گرفتن دانشآموز با معلم و همچنین معلم با دانشآموز تغییر کرده است و روش نظارت مدیران بر انجام ماموریتهای مدرسه نسبت به قبل متفاوت شده و تمامی اینها در این شرایط متفاوت برای آموزش و پرورش رقم خورده است. آموزش در شرایط کرونا، آموزش در بحران است؛ بحران یعنی اینکه حال هیچ کس حال طبیعی نیست و همه در این شرایط ویژه و نگران، کار را دنبال میکنند.
حاجی میرزایی گفت:کار کردن در این شرایط برای همه سخت و پیچیده است اما همه تلاش ما این است که محیط کار مناسبی را برای همکاران خود مهیا کنیم و ماموریت خود را به درستی انجام دهیم. به دنبال این هستیم که دانشآموزان در این شرایط آسیب نبینند و محتوای آموزشی به درستی به آنها منتقل شود تا افت تحصیلی پیدا نکنند و ترک تحصیل نیز نداشته باشند.
وی در ادامه با اشاره به بیشینه و دلایل راه اندازی شبکه شاد گفت: ایجاد مجموعهای با توانمندی ارائه خدمت به همه دانش آموزان و معلمان کار قابل توجهی بود. شرکت همراه اول زیرساختهای شبکه شاد را فراهم کرد و بهترین متخصصان ایرانی امروز درگیر کار روی شبکه شاد هستند و میتوانند شهادت دهند هر روز وضعیت بهتری را نسبت به روز قبل تجربه کرده ایم.
حاجی میرزایی با اشاره به مشکل کنونی شبکه شاد گفت: یک بخشی مربوط به زیرساخت فنی و بخش دیگر مربوط به کاستیهای نرم افزاری است که شناسایی شده و در حال ترمیم است. این کار با توسعه زیرساختها و رفع اشکالات فنی در حال انجام است و تیم مسئولان فنی به ما نوید دادهاند که ظرف یکی دو هفته آینده این مشکل هم برطرف خواهد شد.
وزیر آموزش و پرورش درباره استمداد از بخشهای بیرونی آموزش و پرورش گفت: از مجموعههای دیگر کمک خواسته بودیم اما یکی از مطالبات ما فراهم کردن محیط ایزوله برای دانش آموزان بود. ما از پیام رسانهای داخلی تضمین خواسته بودیم که باید تحت تستهایی قرار میگرفتند اما نپذیرفتند و ناگزیر شدیم شاد را راه اندازی کنیم.
وی افزود: حتی هفتههای اول، پنج پیام رسان داخلی را هم معرفی کرده بودیم اما به سرعت متوجه شدیم که توانایی لازم را برای ارائه این سرویس ندارند. اینستاگرام، واتساپ و غیره همه خارجی هستند اما تنها اپلیکیشن بومی با این حجم کاربر، شاد است. شاد یک بستر گسترده است و خطاها و کاستیهایش زود آشکار میشود. شاد در همه خانهها حضور دارد و هر خانوادهای میداند کار ما چگونه است.
حاجی میرزایی به برقراری ۶۰۰ هزار ارتباط زنده در شبکه شاد در هر روز اشاره کرد و گفت: در برخی ساعات روز ترافیک بالایی داریم که ساعات کلاسی را در ساعات مختلف روز تقسیم کردیم تا بار ترافیک توزیع شود و پاسخگویی با مشکلات کمتری روبه رو باشد.
وی با اشاره به اینکه اکنون در شاد این امکان فراهم است که دو یا سه فرزند بتوانند با یک گوشی وارد شبکه بشوند؟ گفت: اما درباره اینکه عدهای اکنون ابزار هوشمند ندارند، امکان تامین آن از ناحیه ما نیست چرا که نیازمند واردات و تامین ارز است. البته تهیه ابزار هوشمند به همت خیرین در حال انجام است و در بودجه سال ۱۴۰۰ نیز پیش بینیهایی برای این امر انجام شده است.
وزیر آموزش و پرورش گفت: ترجیح ما در برگزاری امتحانات شیوه حضوری است. اصل بر برگزاری امتحانات به صورت حضوری است زیرا از وقتی که ارتباط ما با دانشآموز مجازی شده باید میزان فراگیری او از درس برای ما مشخص باشد، لذا امتحان حضوری است مگر اینکه در زمان امتحانات با وضعیتی مواجه شویم که متخصصان امر بهداشت اجازه این موضوع را ندهند. به محض خارج شدن از این تعطیلی دوهفتهای به خانوادهها توصیه آموزش حضوری به ویژه برای کلاس اولیها را داریم و خود ما بر رعایت پروتکلهای بهداشتی تاکید میکنیم.
وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه لایحه رتبهبندی به دولت ارائه شده گفت: اعتباری نیز در بودجه ۱۴۰۰ برای آن پیش بینی شده و امید است سال آینده این لایحه اجرا شود. ( ایلنا )
پایان پیام/
گروه رسانه/
به تازگی وزیر علوم ، تحقیقات و فن آوری نامه ای به رهبر انقلاب در مورد دانشگاه فرهنگیان نگاشته است . ( 1 )
این نامه واکنش های مختلفی را در میان دانشجو معلمان ، تشکل های دانشجویی و فرهنگیان ایجاد کرده است .
« صدای معلم » در این راستا گفت و گوهایی را با برخی چهره های علمی و اجرایی انجام داده است که منتشر خواهد گردید .
با عنایت بر نقش بی بدیل « تربیت معلم » و « معلم حرفه ای » در ارتقای کیفیت و جایگاه آموزش این رسانه از همه کنش گران و صاحب نظران برای مشارکت در این حوزه دعوت می کند تا یادداشت ها و مقالات خود را برای صدای معلم ارسال نمایند .
گروه گزارش/
سومین آزمون رتبه بندی معلمان در آذر ماه برگزار می گردد .
در اطلاعیه وزارت آموزش و پرورش چنین آمده است :
« پیرو شیوه نامه اجرایی شماره 185179 مورخ 1398/10/04 و بخشنامه 710/15 مورخ 1399/03/18 مرحله سوم رتبه بندی در نیمسال دوم سال 1399 برای كلیه گروههای مشمول ( گروه معلمان ، مدیران ، معاونان دوره ابتدایی و دوره متوسطه اول و دوم، فنی حرفه ای و كارو دانش ، هنرآموزان، مربی تربیتی، معاون پرورشی و مشاوران ، تربیت بدنی ، بهداشت ) اجرا می گردد . لذا فرمهای ارزیابی صلاحیت عمومی ، صلاحیت تخصصی و صلاحیت حرفهای برای كلیه واجدین شرایط دریافت رتبه در سامانه LTMS قرار داده شده است .
لازم به ذكر است آزمون در دو مرحله طراحی شده است كه مرحله اول آن در روز سه شنبه مورخ 1399/9/04 و مرحله دوم در روز یك شنبه مورخ 23 / 9 / 1399 برگزار خواهد شد و فایل محتوی آزمون هر یك از گروههای مشمول جهت بهرهبرداری در سامانه LTMS بارگذاری شده است . »
« صدای معلم » برای هر نوبت گزارشی تهیه کرد اما به نظر می رسد مسئولان وزارت آموزش و پرورش راه خود را می روند و به عواقب تصمیمات خود کم تر می اندیشند و در برابر پرسش رسانه های مستقل و منتقد بی تفاوت بوده و پاسخ گو نیستند هر چند این پیامدهای این گونه اقدامات غیرکارشناسی و فاقد پشتوانه مستند مبتنی بر تجربیات کشورهای توسعه یافته و دارای نظام های آموزشی موفق و استاندارد در نظام آموزشی ما تاثیرات مخرب خود را گذاشته و اثرات این بحران سوء مدیریت و ناکارآمدی از مدت ها پیش آشکار گشته است .
این رسانه در دومین گزارش خود در 27 تیر 1399 چنین نوشت : ( این جا )
« آزمون رتبه بندی معلمان برای دومین بار در 25 تیر ماه سال جاری در " سامانه ضمن خدمت فرهنگیان " بارگذاری و اجرا گردید .
پیش تر و هنگام اجرای نخستین آزمون رتبه بندی معلمان ، " صدای معلم " در گزارشی نوشت : ( این جا )
پس از برگزاری آزمون جهت ارتقا و اعطای جدید رتبه به معلمان در طرح " رتبه بندی معلمان " که در 27 بهمن در سامانه ال تی ام اس وزارت آموزش و پرورش اجرا گردید ؛ تعداد قابل توجهی از معلمان انتقادات فراوانی را نسبت به اجرای این آزمون ابراز داشته اند . پرسش موکد « صدای معلم » آن است که در کدام نظام آموزشی موفق و موثر ، معلمان بدون احراز صلاحیت های حرفه ای توسط یک نهاد تخصصی و اعطای گواهی نامه صلاحیت های حرفه ای صرفا با یک آزمون رتبه بندی می شوند ؟
این نظرات در بخش نامه های دریافتی صدای معلم بارگذاری گردیده است .
انتقادات معلمان را می توان در موضوعات زیر طبقه بندی کرد :
* سخت بودن آزمون
* زمان ناکافی برای آزمون
* آماده نبودن و نداشتن فرصت و زمان لازم برای مطالعه منابع آزمون
* سرعت پایین اینترنت در بسیاری از مناطق و نواحی که با انتخابات مجلس و تبلیغات آن هم زمان شده است .
* حد نصاب قبولی که برای قبولی در آزمون تعریف شده است استاندارد نبوده و کسب آن بسیار دشوار است به عنوان مثال معلمان می گویند کسب 80 درصد نمره قبولی برای دریافت رتبه 5 ( عالی ) واقعی و منصفانه نیست .
*مشکلات فنی سامانه ضمن خدمت که موضوع جدیدی نیست و مسئولان هم تدبیری برای آن نکرده اند .
و...
نخستین بار « صدای معلم » در 6 دی 1398 در گزارشی با عنوان " هشدار صدای معلم به وزارت آموزش و پرورش در مورد اجرای رتبه بندی معلمان ؛ با صلاحیت های حرفه ای معلمان و آینده نظام آموزش حرفه ای آنان بازی نکنید ! نسبت به " اجرای رتبه بندی معلمان " با ساز وکارهای تعریف شده هشدار داد . ( این جا )
در این گزارش آمده بود :
" قرار است کدام شاخص ها و معیارها توسط کدام مرجع علمی صلاحیت دار مورد ارزیابی و سنجش و در نهایت " رتبه بندی " قرار گیرند ؟
کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در کنار این دلسوزی های در پایان عمر خویش ؛ تکلیف " سازمان نظام معلمی " را که سال ها از طرح آن می گذرد مشخص کند .
معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش به این پرسش اساسی پاسخ دهد که چه تفاوتی است میان آن طرح " مسیر ارتقای شغلی معلمان " و " رتبه بندی معلمان " ؟
مگر نه این است که معلمان در طرح رتبه بندی معلمان قرار است بر اساس یک سری شاخص و معیارهای تعریف شده ارتقاء پیدا کنند ؟
آقای اللهیار بد نیست در این زمینه یک پژوهش میدانی داشته و تحقیق کنند که این هیات های ممیزه در آن زمان چه عملکردی داشته و الان به چه صورتی درآمده اند ؟
واقعا این پرسش جدی مطرح است که چرا مسئولان این جامعه در سطوح مختلف به جای اصلاح روندها ، فرآیندها و نهادها دائما می خواهند که نهاد جدیدی تاسیس کنند ؟ !
برای عملکرد معلمان در طول یک سال تحصیلی ، " فرم ارزیابی عملکرد " تعریف شده است .
اگر نتایج این گونه ارزیابی ها دقیق و شفاف نیست آن را اصلاح کنیم .
مدیران را آموزش دهیم و درجه تعهد سازمانی کارکنان را ارتقا دهیم .
گروه های آموزشی که در حال حاضر به یک رکن و عضو زاید و بوروکراتیک تبدیل شده اند را فعال و در کنار ارزیابی درونی در حوزه مدرسه و توسط ارکان مدرسه سعی کنیم تا ارزیابی تلفیقی از کار معلم حاصل شود .
سازمان نظام معلمی که به نظر می رسد برخی و شاید بسیاری از مسئولان و مدیران ناکارآمد را به وحشت انداخته ضمن شفاف سازی در رویکردها و عملکردها ؛ آن را در سیستم تعریف کرده و " معلم حرفه ای " را پایه گذاری کنیم .
بدون تردید حضور و استقرار " معلمان حرفه ای " در نظام آموزشی ایران برای نخستین بار ، صفحه تازه ای را در مناسبات " صف " و "ستاد " خواهد گشود و البته این با آموزش و پرورش ایدئولوژیک سازگار نخواهند بود . "
به نظر می رسد گوش شنوایی برای شنیدن انحرافات در این سیستم ناکارآمد با مدیرانی ضعیف و غیرعلمی که نگاه شان به مسائل تعلیم و تربیت صرفا " اداری " است وجود ندارد .
این مدیران غیرپاسخ گو و ناکارآمد با تصمیمات نسنجیده و غیرکارشناسی ، هزینه هایی را بر سیستم آموزشی تحمیل می کنند که به نظر می رسد جبران آن بسیار دشوار و حتی ناممکن خواهند بود .
« صدای معلم » در پایان گزارش تفصیلی خود چنین نتیجه گیری کرده بود :
" اما بخش قابل توجه و در عین حال تاسف برانگیز این شیوه نامه در مورد " صلاحیت های حرفه ای " است .
این رسانه بارها بر این نکته اصرار ورزیده است که رتبه بندی معلمان با احراز " صلاحیت های حرفه ای " ارتباط دارد و چیزی نیست که با یک " آزمون " به دست آید .
متاسفانه عملکرد ناقص ، مبهم و غیرکارشناسی وزارت آموزش و پرورش که برای بارها اتفاق افتاده ضمن ایجاد فضای ابتذال ، یاس و بدبینی بین معلمان ، موضوع مهم و راهبردی تربیت و نگهداشت " معلم حرفه ای " را در این دستگاه دچار چالش های جدی و راهبردی کرده است . گروه های آموزشی که در حال حاضر به یک رکن و عضو زاید و بوروکراتیک تبدیل شده اند را فعال و در کنار ارزیابی درونی در حوزه مدرسه و توسط ارکان مدرسه سعی کنیم تا ارزیابی تلفیقی از کار معلم حاصل شود
قبلا گفته ایم و باز می گوییم :
" رتبه بندی " فرآیندی است کیفی و جامع که نخست باید تعریف جامع و کارشناسی از آن توسط نهادهای ذی صلاح صورت گرفته و گام بعدی احراز آن توسط یک نهاد حرفه ای و استاندارد است که تنها از عهده " سازمان نظام معلمی " با رویکرد مستقل و مشارکتی و برآمده از بدنه معلمان حاصل می شود .
پرسش « صدای معلم » آن است که اگر وزارت آموزش و پرورش با معلمان صادق است ؛ چرا متن کامل و پیش نویس طرح " رتبه بندی معلمان " که توسط شورای عالی آموزش و پرورش تهیه شده است برای مطالعه و داوری کارشناسی در اختیار افکار عمومی قرار نمی گیرد ؟ »
***
پس از آن همه تبلیغات بی پشتوانه و مدیریت های نمایشی ، نه از هیات های ممیزی خبری شد و نه مشخص است که کار و فلسفه گروه های آموزشی در این قضایا چیست و اصلا برای چه تشکیل شده اند ؟
کرونا هم بهانه ای شد برای مسئولان و مدیران آموزش و پرورش که فرآیند رتبه بندی معلمان را نهایتا در یک " آزمون " با ویژگی های که پیش تر بیان شد خلاصه کنند .
پس از کش و قوس فراوان ، معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش از نهایی شدن لایحه رتبه بندی معلمان و ارسال آن به مجلس شورای اسلامی خبر می دهد در حالی که کسی از مفاد و محتوای آن اطلاعی ندارد .
پرسش موکد « صدای معلم » آن است که در کدام نظام آموزشی موفق و موثر ، معلمان بدون احراز صلاحیت های حرفه ای توسط یک نهاد تخصصی و اعطای گواهی نامه صلاحیت های حرفه ای صرفا با یک آزمون رتبه بندی می شوند ؟ این در حالی است که صلاحیت یک معلم در امر آموزش باید توسط افراد متخصص و به صورت " میدانی " احراز و در مورد استمرار فعالیت او تصمیم گیری شود .
این فرآیندی زمان بر است که باید با دقت ، حوصله و در بستر برنامه ای تعریف شده و قابل ارزیابی در مورد صلاحیت حرفه ای معلمان تصمیم گیری شود .
آیا بهتر نبود که وزارت آموزش و پرورش به جای بزرگ نمایی فعالیت های معلمان و تعارف های بی پشتوانه و عاری از صداقت تحت عنوان " فداکاری و ایثار " - در حالی که معلمان نقشی در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های این وزارتخانه ندارند - از بستر فضای مجازی و آموزش غیرحضوری به عنوان ابزاری برای نظارت ( Monitoring ) واقعی و دانش بنیاد استفاده می کرد تا این موضوع حداقل پایه ای علمی و کارشناسی برای اجرای رتبه بندی معلمان در آموزش پساکرونا باشد ؟ این مدیران غیرپاسخ گو و ناکارآمد با تصمیمات نسنجیده و غیرکارشناسی ، هزینه هایی را بر سیستم آموزشی تحمیل می کنند که به نظر می رسد جبران آن بسیار دشوار و حتی ناممکن خواهند بود .
از سوی دیگر ، معاون آموزش متوسطه وزیر آموزش و پرورش چندی پیش در ویدئو کنفرانس که با مدیران مناطق ۲۴ گانه آموزش و پرورش آذربایجان غربی برگزار کرد چنین اعلام کرد : ( این جا )
« معلمان در ایام شیوع کرونا در زمینه فعالیت در کلاس مجازی، عملکرد مطلوبی داشتند که نشان دهنده توجه این قشر به ارتقای حرفه ای است. »
اگر ادعای این مقام وزارت آموزش و پرورش درست باشد دیگر چه نیازی به اعمال رتبه بندی معلمان با معیارهای مورد نظر آنان است ؟
چه کسی باید پاسخ گوی این تعارضات و تناقض ها در حوزه عملکرد و تصمیم گیری باشد ؟
رمضان زاده ، معلمی که 24 سال سابقه کار دارد و در آزمون شرکت کرده است به « صدای معلم » می گوید :
« آن قدر آزمون را سخت گرفتند که فکر نمی کنم کسی قبول شود . اگر نمی خواهند رتبه بدهند آن را صریحا اعلام کنند . بالاخره افزایش رتبه برای وزارتخانه بار مالی دارد . با این آزمون ها فقط معلمان را سر کار گذاشته اند . »
پایان گزارش/
گروه گزارش/
پرتال اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران نوشت : ( این جا )
مدیرکل آموزش و پرورش مازندران با بیان اینکه مدیریت ویترینی و نمایشی در آموزش و پرورش نمیخواهیم، گفت: به هیچ عنوان در آموزش و پرورش به دنبال آمارسازی و کارهای ویترینی و نمایشی نیستیم و به طور جدی از معاونتها میخواهم در این حوزه مراقب باشند تا مدیریتشان به مدیریت نمایشی تبدیل نشود.
به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش مازندران؛ «علیرضا سعدی پور» ظهر امروز در دیدار با معاون متوسطه آموزش و پرورش مازندران تأکید کرد: در دستگاه تعلیم و تربیت باید طرح و برنامه داشته باشیم و آموزش واقعی را دنبال کنیم نه آموزش نمایشی. مدیریت آموزشی ویترینی به دنبال آمارسازی و کارهای نمایشی است. به هیچ عنوان گزارشهای انشایی مورد قبول نیست و از همه واحدها گزارشهای تحلیلی و واقعی میخواهیم.
مدیرکل آموزش و پرورش مازندران با بیان اینکه در ارائه گزارشها و جمعآوری آمارها بسیار دقت شود، تصریح کرد: یکی از ویژگیهای مدیریت نمایشی برجستگی کار انفرادی است؛ در این مدل مدیریتی افراد میخواهند خود را معروف و مشهور کرده و با آمارسازی های غیرواقعی در صدر اخبار قرار گیرند. اما این از نظر ما مورد قبول نیست. "من"ها باید به "ما" تبدیل شود و کار انفرادی و فردمحور جایش را به کار تیمی و خرد جمعی دهد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود تربیت را امری پیوسته دانسته و گفت: آموزش ابتدایی و آموزش متوسطه باید یک بدنه واحد را تشکیل دهند و در برنامهریزیها با هم هماهنگ باشند. تربیت یک جریان فرهنگی از بالاترین سطح تا پایینترین سطح است که باید به تغییر رفتار بیانجامد. این در صورتی رخ میدهد که یادگیری سطحی نباشد و رشد متعادل و متوازن در دستور کار قرار گیرد. باید رشد و هدایت دانشآموزان را مورد مراقبت قرار دهیم.
سعدی پور ادامه داد: دانشآموزان در متوسطه اول که هدایت تحصیلی نقش برجستهای در آن دارد برای نقشآفرینی و برعهده گرفتن مسئولیتها و مشاغل آینده آماده میشوند. این فرایند تا متوسطه دوم و ورود به دانشگاه و بازار کار ادامه مییابد که باید آنرا به طور جدی مراقبت کنیم. با رشد و پرورش استعدادهای نوجوانان در متوسطه اول مسیر آینده آنها مشخص میشود. »
سخن درست و منطقی را باید از هر فردی پذیرفت به شرط آن که دو عنصر " صداقت " و " عمل " آن را همراهی کنند .
هنوز اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران به آخرین گزارش « صدای معلم » با عنوان : « تهدید اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران بر علیه یک " رسانه " و پرسش های صریح " صدای معلم " ؟! » پاسخی ارائه نکرده است . ( این جا )
در بخشی از این گزارش آمده است :
« پیش از آن که وارد نقد سخنان این مسئول آموزش و پرورش شویم ؛ « صدای معلم » این پرسش اساسی را مطرح می کند که با توجه به سمت اداری این مقام مسئول ، چه نسبتی می توان میان مسائل مالی و پشتیبانی آموزش و پرورش و مقوله مهم " پژوهش " پیدا کرد ؟
پرسش این است که آیا اصولا در ادبیات مدیریتی مسئولان آموزش و پرورش این اصول جایی دارند و یا امور بر اساس " روزمرگی " اجرا می شوند ؟
معنای " برنامه ریزی های متعارف " چیست و تفاوت آن با روزمرگی چیست ؟
شاخص های مهم مدیریت اثربخش و کارا در زمان پیش از کرونا و پس از آن در این اداره کل چه تغییری داشته اند ؟
از تعطیلی مدارس به دلیل شیوع کرونا ، حدود 8 ماه می گذرد .
دستاورد عملکرد مدیریتی اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران علی رغم تاکید وزیر آموزش و پرورش بر اولویت داشتن " آموزش حضوری " ؛ حضور 14 درصدی دانش آموزان در مدارس بوده است .
یا معنای « مدیریت بحران » این است که بر خلاف تجارب جهانی دانش آموزان از آموزش حضوری محروم باشند و سلامت روان و پرورش مهارت های زندگی آنان به حاشیه برود و یا تعطیل شود ؟
اقدامات آن اداره کل در زمینه " بهداشت مدارس " چه بوده است ؟
آیا اگر اقدامات انجام شده در این زمینه کافی بود اعتماد بیشتری برای ترغیب حضور دانش آموزان در مدرسه ایجا نمی شد ؟
به نظر می رسد ساده ترین ، راحت ترین و کوتاه ترین راه برای مدیریت بحران در جامعه ما همان تعطیلی مدارس باشد . »
اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران در بخشی از جوابیه خود آورده است :
« نخست اینکه چنین تحرکات کور و بی مبنایی در پوشش تحلیل رسانه ای، بر مبنای کدام آمار رسمی و تایید شده تکیه دارد و این رسانه از کدام مرجع قانونی به چنین سندی دست یافت که "آمار معلمان معتاد در مازندران چشم گیر است" ؟ رسانه مورد نظر این آمار را از کجا دریافت کرد و مرجع رسمی که چنین آماری را در دست دارد چرا پیش از همه این آمار را به اداره کل آموزش و پرورش مازندران نداد و چرا این گونه خوراک تبلیغاتی برای معاندان فراهم می کنید و ساده انگارانه گل به خودی می زنید؟ انگیزه شما چیست؟ »
« آیا ما به عنوان مسلمان و شیعه علوی که بر آبروی مومن تاکید ویژه دارند، مجاز هستیم با انگیزه های سیاسی و مطامع حقیر دنیایی، اخلاق را زیرپا گذاشته و درخصوص معلمان یا هر صنف دیگری اینگونه بی محابا و بی تقوا ادعای باطل کنیم؟ »
پرسش « صدای معلم » از آن اداره کل آن است که آیا در آن استان " معلم معتادی " رصد شده است ؟
اگر آن اداره کل آمار مشخص و قطعی در این زمینه دارد چرا آن را به افکار عمومی اعلام نمی کند ؟
آیا مطابق " قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات " ( این جا ) هر شخص ایرانی حق دسترسی به اطلاعات عمومی را ندارد ؟
آیا در این زمینه آن اداره کل به وظیفه خود عمل کرده است و با افکار عمومی صادق بوده است که دیگران را متهم به نداشتن صداقت می کند ؟
آیا دانستن جزء " حقوق شهروندی " نیست ؟
آیا اگر هر رسانه و هر شهروندی انتقادی از عملکرد ما بیان کند باید سریع به دنبال " انگیزه " و " نیت " منتقد برآییم ؟
آیا اگر رسانه ای با ادبیات همسان ایدئولوژیک و سیاسی انتقاد کند ؛ از نظر این اداره کل ، گل به خودی زده است ؟
آیا این مسئولان با الفبای رسانه و سواد رسانه ای آشنایی دارند ؟
کجای این حرف ها منطقی ، مستدل و مستند هستند ؟
آیا اگر شهروندی انتقاد کند و ما خوشمان نیاید باید سریع به او برچسب " سیاه نمایی " زد ؟
آیا شهروندان دیگر ایرانی با دین و آیین دیگر حق انتقاد و اعتراض ندارند ؟ کجای این گزاره ها با قانون اساسی و منشور حقوق شهروندی مطابقت دارد ؟
آیا اداره کل آموزش و پرورش مازندران به انتقادات شفاف و شناسنامه دار پاسخ گو می باشد که به دنبال اطلاع از هویت " نویسنده منتقد " می گردد ؟
آیا وظیفه روابط عمومی فقط بوق کردن اقداماتی است که وظایف ذاتی مدیران و مقامات است و منتی بر دیگران نباید گذاشت ؟ »
پایان گزارش/