صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

گزارش و پرسش های صدای معلم از وزیر در مورد انتصاب مجتبی هاشمی به عنوان رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش

« صدای معلم » در گزارش خود به تاریخ یکشنبه 11 شهریور 1403 با عنوان : « روابط عمومی و دو جای مهم و راهبردی در آموزش و پرورش ... آقای کاظمی ! تجارب پیشین پیش روی شماست ! » به دو جایگاه ستادی دیگر یعنی « حراست » و « گزینش » هم اشاره کرد . ( این جا )

امروز شنبه 24 شهریور ؛ پرتال وزارت آموزش و پرورش به انتصاب های جدید توسط وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان پرداخته است . ( این جا )

اخبار رسیده به « صدای معلم » نشان می دهد که انتصاب « حسین صادقی » به عنوان رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش با پذیرش و استقبال خوب معلمان کنش گر رو به رو شده است .

گزارش و پرسش های صدای معلم از وزیر در مورد انتصاب مجتبی هاشمی به عنوان رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش

این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران امیدوار است که رویه ی غلط این بخش توسط مدیر جدید تصحیح شده و شکاف ( دره ) بی اعتمادی میان « صف » و « ستاد » به سوی بهبودی تمایل یابد هر چند قائم به شخص بودن عملکرد یک دستگاه یک مساله مهم مدیریتی است که باید با مطالبه گری مستمر و هدف مند در « حوزه ی عمومی » اصلاح شود .

اما پرسش « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش آن است که مبنای کارشناسی و مدیریتی انتصاب « مجتبی هاشمی » به عنوان « رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش » چه بوده است ؟

آقای هاشمی در دولت سیزدهم مناصب زیر را عهده دار بوده است : مجتبی هاشمی هم مانند سایر مدیران ستادی مستقر در دولت سیزدهم هیچ گاه نه به این پرسش ها و گزارش ها پاسخی ارائه کرد و نه در نشست های خبری از رسانه ی صدای معلم برای حضور و طرح پرسش دعوتی به عمل آورد .

- مدیرکل ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش

- رئیس مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش

( دو پست مهم بالا را ایشان یک جا اداره می کرد ) ( این جا )

« صدای معلم » در گزارش خود به تاریخ یکم آذر 1401 با عنوان : «آقای هاشمی ! چرا معلمان اداره شما را خیلی جدی نمی گیرند!» آیا مديركل ارزيابی و عملكرد و پاسخ گويی به شكايات وزارت آموزش و پرورش به اصول و ویژگی های " حکمرانی خوب " پای بند است ؟ پرسش هایی را خطاب به ایشان مطرح کرد . ( این جا )

گزارش و پرسش های صدای معلم از وزیر در مورد انتصاب مجتبی هاشمی به عنوان رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش

این رسانه پرسیده بود :

« بر اساس این تعریف علمی و جهانی ؛ نخستین پرسش « صدای معلم » از آقای هاشمی و سایر مقامات و مسئولان آن است که آنان تا چه میزان در جهت توانمند سازی نهادهای مدنی و بخش خصوصی حرکت کرده اند ؟

میزان پاسخ گویی و مسئولیت پذیری اداره ی كل ارزيابی و عملكرد و پاسخگويی به شكايات وزارت آموزش و پرورش در برابر افکار عمومی و ذی نفعان آن چقدر بوده است ؟

تعاریف و نسخه هایی که وزیر آموزش و پرورش و سایر مقامات تحت مدیریت ایشان برای جامعه ی ایران و ذی نفعان آن می پیچند تا چه حد در کاهش « نارضایتی فراگیر معلمان » تاثیر داشته است ؟ و آیا توانسته است بر « سرمایه اجتماعی و اعتماد » آنان به ستاد وزارتخانه بیفزاید ؟

گزارش و پرسش های صدای معلم از وزیر در مورد انتصاب مجتبی هاشمی به عنوان رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش

به عنوان مثال ؛

عملکرد اداره كل ارزيابی و عملكرد و پاسخ گويی به شكايات وزارت آموزش و پرورش حداقل در یک سال اخیر در موضوعات و موارد زیر چگونه بوده است : 

- چالش های ثبت نام

- وضعیت هدایت تحصیلی و این که به موقع صورت می گیرد ؟

- وضعیت سامانه ی ثبت حقوق و بیمه ی معلمان غیردولتی و پس گرفتن آن و یا آن که اجبارا تایید کردن سامانه بدون پرداخت حتی یک روز بیمه و حداقل حقوق دریافتی به معلمان غیردولتی توسط مدیران ؟

- وضعیت شهریه های گزاف در مدارس دولتی و غیردولتی

-رسیدگی به وضعیت اعزام معلمان به خارج از کشور و بررسی عملکرد مرکز بین الملل وزارت آموزش و پرورش در این مورد

و...

( آیا واحد شما به نامه ی خانم لیلا مرادپور که به تازگی در « صدای معلم » منتشر شد پاسخ گو بوده و یا اصلا نیازی برای پاسخ دادن در خود می بیند ؟ ) ( این جا )

گزارش و پرسش های صدای معلم از وزیر در مورد انتصاب مجتبی هاشمی به عنوان رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش

پرسش « صدای معلم » از آقای هاشمی آن است که آیا نهاد تحت مدیریت ایشان واقعا در جهت تحقق وظایف تعریف شده برای این نهاد نظارتی و کنترل حرکت می کند و پرسش مهم تر این که چرا معلمان ترجیح می دهند به جای طرح شکایت در این اداره و واحدهای تابعه آن بیشتر از مجاری خارج از حوزه ی آموزش و پرورش پی گیر حقوق و مطالبات قانونی و ضایع شده ی خویش باشند ؟ »

مجتبی هاشمی هم مانند سایر مدیران ستادی مستقر در دولت سیزدهم هیچ گاه نه به این پرسش ها و گزارش ها پاسخی ارائه کرد و نه در نشست های خبری از رسانه ی صدای معلم برای حضور و طرح پرسش دعوتی به عمل آورد .

پرسش « صدای معلم » آن است که با این توصیفات ؛ چگونه فردی عهده دار بخش مهمی مانند « پاسخ گویی به شکایات » در بزرگ ترین وزارتخانه کشور می شود و ادامه کار می دهد ؟

گزارش و پرسش های صدای معلم از وزیر در مورد انتصاب مجتبی هاشمی به عنوان رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش

« شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران » در خبری عنوان کرده است که : « مدیر کل ارزیابی عملکرد وزارت آموزش و پرورش مجتبی هاشمی که در سال‌های ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ مسئول ارزیابی عملکرد وزارت آموزش و پرورش بوده، نقش اساسی در تغییرات گسترده در مدیریت مدارس کشور داشته است. هاشمی در حذف و جایگزینی بیش از ۲۰ هزار مدیر مدارس، نقش اساسی داشته است » .

آیا آقای هاشمی این ادعا را می پذیرد ؟

آیا پاسخی دارد ؟

گزارش و پرسش های صدای معلم از وزیر در مورد انتصاب مجتبی هاشمی به عنوان رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش

رئیس جدید مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش با توجه به پیشینه و عملکرد خود واقعا چه طرح و برنامه ای برای بازسازی اعتماد معلمان و کاهش نارضایتی فراگیر فرهنگیان دارد ؟

با توجه با تاکیدات فراوان مسعود پزشکیان در دوران رقابت های انتخاباتی بر لزوم توجه محوری و بنیادین به « کار کارشناسی » ؛ پرسش صریح این رسانه از وزیر آموزش و پرورش در مورد این مطالبه ی مهم برای اقناع افکار عمومی فرهنگیان و جامعه چه می تواند باشد ؟

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش و پرسش های صدای معلم از وزیر در مورد انتصاب مجتبی هاشمی به عنوان رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

گزارش انتقادی صدای معلم درباره  ملاقات های مردمی با وزیر آموزش و پرورش

روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش به جا مانده از دولت سیزدهم در بخش اسلاید پرتال خود با عنوان : « وزیر آموزش و پرورش دولت چهاردهم پای حرف فرهنگیان نشست » سعی کرده است تا دل علیرضا کاظمی را به دست آورد اما هنوز این بخش نسبت خود را با سخنان مسعود پزشکیان در حوزه آموزش و تربیت تعریف نکرده است .

این پرتال می نویسد : ( این جا )

« به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش به منظور اجرای سیاست‌های دولت چهاردهم و با هدف ارتباط موثر با سطح جامعه و بررسی دغدغه های جامعه فرهنگیان با تعدادی از فرهنگیان دیدار کرد.

گزارش انتقادی صدای معلم درباره  ملاقات های مردمی با وزیر آموزش و پرورش

عصر روز چهارشنبه، علیرضا کاظمی با برخی از مراجعه کنندگان به وزارت آموزش و پرورش که از قبل تعیین وقت انجام داده بودند، در محل این وزارتخانه دیدار کرد.

 در این دیدار‌ وزیر آموزش و پرورش به همراه تعدادی از معاونین با شنیدن مشکلات و مسائل مراجعان، دستورات لازم برای رفع موانع و مشکلات را صادر کرد.

گزارش انتقادی صدای معلم درباره  ملاقات های مردمی با وزیر آموزش و پرورش

در جلسه مذکور مراجعه کنندگان با علیرضا کاظمی دیدار کردند و درخواست های خود را ارائه کردند و وزیر آموزش و پرورش نیز معلمانه به توضیحات و دغدغه های آنها گوش و دستوراتی صادر کرد.

در این جلسه که با حضور  فرهنگیانی از نقاط مختلف کشور برگزار شدکه درباره مشکلات استخدامی، جذب و نگهداشت نخبگان، درخواست کمک دانش آموز نخبه از وزیر برای تسهیل امور مربوطه، طرح آموزش قرآنی یک معلم، معترضان به کد ۱۹، انتقال وجابجایی، به کارگیری نیروها و بررسی مشکلات نمایندگان معلمان مامور خارج از کشور و... موضوعاتی مطرح کردند.

گزارش انتقادی صدای معلم درباره  ملاقات های مردمی با وزیر آموزش و پرورش

گفتی است در این جلسه اعضای شورای معاونان وزارت آموزش و پرورش که با درخواست های این فرهنگیان مرتبط بودند نیز حضور داشتند که پس از دستور وزیر آموزش و پرورش مسأله مراجعه کننده را پیگیری کردند.

گفتنی است که دیدار مردمی با وزیر آموزش و پرورش یکی از برنامه های ثابت و مهم این وزارتخانه خواهد بود تا از این طریق فرهنگیان، مستقیم و بدون واسطه با وزیر آموزش و پرورش و مسئولان ارشد آموزش و پرورش دیدار و گفت و گو کنند » . وقتی در کارنامه ی عملکردی مسئولان و مدیران به آیتم « پاسخ گویی » اساسا اهمیتی داده نمی شود و میزان ابقا و ماندگاری فقط تعریف و تمجید از مافوق و ارائه اخبار و گزارش های خوب و صوری است ...

محض یادآوری باید گفت که ملاقات های مردمی با وزیر آموزش و پرورش « پدیده ی جدید و یا منحصر به فردی » نیست و سال هاست که این رویه ادامه داشته بی آن که در اثربخش بودن و یا علمی بودن این گونه نشست ها پژوهش و یا مطالعه ی مستقل و یا علمی صورت گیرد .

برگزاری این ملاقات ها هم فرضا ارتباطی با سیاست های این  دولت و یا آن دولت هم ندارد .

عادت و رویه ی نادرستی است که در فرهنگ سازمانی بیمار ما نهادینه شده است .

گزارش انتقادی صدای معلم درباره  ملاقات های مردمی با وزیر آموزش و پرورش

اگر وزیر آموزش و پرورش دولت پاسخ گوی پزشکیان به دنبال « ارتباط موثر » می باشد باید که در سیاست های و راهبردی این وزارتخانه در زمینه نوع و جنس ارتباط با بدنه و خوانش مطالبات و انتظارات ؛ بازنگری و تحول جدی صورت بگیرد .

منطقی ترین و بهترین مسیر برای پاسخ به این انتظار هم بخش « روابط عمومی » است .

وقتی صف ملاقات کنندگان با شخص وزیر آموزش و پرورش پرترافیک است و جنس مطالبات هم همگی از جنس « شخصی » هستند نشان دهنده آن است که روابط عمومی های آموزش و پرورش تعطیل هستند و پاسخ گویی و مسئولیت پذیری مدیران و مسئولان در آن جایگاهی ندارد .

گزارش انتقادی صدای معلم درباره  ملاقات های مردمی با وزیر آموزش و پرورش

این که فرد از جریان پاسخ گویی در این دستگاه تعلیم و تربیت « ناامید » شده و ترجیح می دهد مشکل خود را با شخص اول دستگاه مطرح نماید . شاید که تاثیری داشته باشد .

بنابراین این موضوع نمی تواند نکته ی مثبت و یا قابل طرح و دفاعی برای وزیر آموزش و پرورش باشد .

وقتی در نشست های خبری این وزارتخانه ، فقط « رسانه های خودی و هم سو » دعوت می شوند و از سوی دیگر خبرنگاران هم سعی می کنند تا نقش « میرزابنویس » را ایفا کنند و چیزی نپرسند و یا نگویند که فلان مسئول به قبایش بر بخورد و برآشفته شود ...

گزارش انتقادی صدای معلم درباره  ملاقات های مردمی با وزیر آموزش و پرورش

وقتی در کارنامه ی عملکردی مسئولان و مدیران به آیتم « پاسخ گویی » اساسا اهمیتی داده نمی شود و میزان ابقا و ماندگاری فقط تعریف و تمجید از مافوق و ارائه اخبار و گزارش های خوب و صوری است ...

  طبیعی است که صف منتظران ملاقات با وزیر آموزش و پرورش شلوغ و پر ترافیک شود .

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش انتقادی صدای معلم درباره  ملاقات های مردمی با وزیر آموزش و پرورش

منتشرشده در گفت و شنود

چرا اکثر دانش‌آموزان علاقه‌ و یا انگیزه ای برای تحصیل ندارند   دورکیم، جامعه شناس فرانسوی معتقد بود که پدیده‌های اجتماعی علل اجتماعی دارند و نباید آنها را با علل و عوامل فردی تحلیل نمود. بر این اساس در تحلیل این مسئله که چرا اکثریت دانش آموزان کشور علاقه‌ای به تحصیل ندارند، باید آن را مسئله اجتماعی (اکثریت دانش‌آموزان کشور) دانست نه پدیده یا مسئله‌ای فردی ( تعداد بسیار اندکی از دانش‌آموزان).

با توجه به روش تحلیل دورکیمی می‌توان عوامل اجتماعی مهم زیر را در عدم علاقه‌مندی اکثریت دانش‌آموزان کشور به تحصیل چنین تحلیل نمود:

۱. ابزار تحرک اجتماعی نبودن تحصیل:

در گذشته، جوانان از طریق تحصیل و کسب علم می‌توانستند به مشاغل دولتی دست یابند. دست یابی به شغل مناسب و دائمی از سوی جوانان موجب تغییر سایر جنبه‌های زندگی آنان یعنی ازدواج ، نوع منزل مسکونی ، نوع وسیله نقلیه و ... می‌شد. اما امروزه در کشور ما تعداد مشاغل دولتی بسیار کاهش یافته و کسانی هم که به مشاغل دولتی دست می یابند، بیشتر از راه‌هایی غیر از تحصیل به آنها دست می‌یابند . به این معنی که آنانی که متعلق به خانواده شهدا هستند یا دارای درصد جانبازی می‌باشند یا در موسسات حکومتی- انقلابی مثل دانشگاه امام صادق ، تحصیل کرده‌اند ، می‌توانند در مشاغل دولتی جذب شوند . بنابراین جوانان به این نتیجه می رسند که یا باید در بخش خصوصی مشغول شوند و یا باید خودشان، کارآفرینی کنند. بخش خصوصی به دلیل تسلط دولت بر همه منابع اقتصادی و همچنین سیاست خارجی نامناسب و تحریم ها بسیار ضعیف و ناکارآمد بوده و در نتیجه نیازمند نیروی متخصص و به روز نمی باشد. کارآفرینی یک جوان برای خود نیز امری آسان نیست. از طرف دیگر بسیاری از دانش‌آموزان در خانواده ، فامیل ، دوستان و آشنایان خود ، افراد تحصیل کرده بسیاری را سراغ دارند که یا بیکارند یا به ناچار در مشاغلی چون رانندگی اسنپ ، دلالی و ... مشغول کارند. بنابراین بسیاری از دانش‌آموزان به دلیل اینکه تحصیل را ابزاری برای تحرک اجتماعی و دست یابی به شغل مناسب و دائمی نمی‌یابند، در نتیجه علاقه به تحصیل در آنان از بین می رود.

چرا اکثر دانش‌آموزان علاقه‌ و یا انگیزه ای برای تحصیل ندارند

۲. پیدایش مشاغل آسان و پردرآمد:

با شروع دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد و در پیش گرفتن سیاست‌های رادیکال از سوی وی در عرصه سیاست خارجی مخصوصاً مسئله انرژی هسته‌ای موجب شد که غرب تحریم‌هایی را علیه ایران وضع کند. این تحریم‌ها به مرور زمان نه تنها کمتر نشدند ، بلکه روز به روز بیشتر شده و حتی جنبه بین المللی پیدا کردند . تحریم‌ها موجب شدند که قیمت سکه ، دلار و خودرو از حالت طبیعی و متعادل خود خارج شده و روز به روز افزایش یابند . دولت برای متعادل کردن قیمت آنها سعی کرد با عرضه سکه و دلار دولتی و همچنین عرضه خودرو به قیمت دولتی ، قیمت آنها را به حالت تعادل برگرداند؛ اما با این وجود، فاصله قیمت دولتی با قیمت بازار به منبع درآمدی جدیدی برای بسیاری از افراد تبدیل شد.

در دوره ریاست جمهوری روحانی نیز افزایش بی‌رویه قیمت سهام در بورس به منبع درآمدی بادآورده و یک‌شبه اضافه شد. به این ترتیب به تدریج وضعیتی در کشور به وجود آمد که بسیاری از افراد می‌توانستند با زحمت کمتر به درآمد بیشتری دست یابند. از طرف دیگر نظام جهانی جدید که بر ارتباطات الکترونیکی و اینترنتی استوار است موجب ایجاد و گسترش مشاغل موقتی و منابع جدید درآمدی از جمله رمزارزها و ایردراپ ها (مثل کتس، همستر، داگز ) شده که اکثریت جوانان به صورت آسان و با کمترین هزینه می‌توانند صاحب درآمدهای زیاد شوند.

خلاصه اینکه امروزه در داخل کشور، افراد جوان و در سن نیروی کار می‌توانند از طریق شرکت در قرعه کشی خودرو، خرید و احتکار دلار و سکه به قیمت دولتی و فروش آنها در زمان مناسب و همچنین فعالیت در رمزارزها و ایردراپ‌ها ، درآمد‌های زیادی را بدون پرداخت مالیات یا تاسیس محل کار به دست آورند. بنابراین این گونه افراد نیازی نمی‌بینند که انرژی خود را در کلاس‌های درس و مدرسه سپری کنند که هم روندی دراز مدت است و هم اینکه نیازمند انرژی ذهنی و مالی بسیار است.

چرا اکثر دانش‌آموزان علاقه‌ و یا انگیزه ای برای تحصیل ندارند

۳.دشواری رقابت علمی و تحصیلی:

واقعیت این است که مواد و درس‌های آموزشی امروزی نسبت به گذشته به لحاظ کیفی در سطح بالاتر و دشوارتری تدوین و تنظیم شده است. به عبارت دیگر درس‌های آموزشی کنونی نسبت به گذشته دارای بار علمی سنگین‌تر و در عین حال در سطح بالاتری از درک و فهم، تنظیم شده‌اند. برای مثال در کتاب جامعه‌شناسی دهه ۶۰ مثلاً مفهومی چون «ارزش» تعریف می شد و چند مثال نیز برای آن در کتاب نوشته می شد. به هنگام امتحان کتبی از دانش‌آموزان سوال می‌شد که: « ارزش را تعریف کرده و یک مثال برای آن ذکر کنید». اما امروزه کتاب جامعه‌شناسی چنین انتظاری از دانش‌آموزان ندارد ، بلکه انتظار بالاتری دارد. به این معنی که از دانش‌آموزان می خواهد در حوزه مدرسه، چند ارزش را نام ببرند یا اینکه از بین چهار گزینه داده شده ، مشخص کنند که کدام یک ارزش بوده و هنجار نیست. پاسخ به چنین سوالاتی نیازمند این است که ابتدا دانش‌آموزان باید تعریف ارزش را بدانند و سپس قادر باشند بر اساس تعریف مذکور، مثالهای مربوطه را ذکر کنند یا مصداق درست را از بین گزینه‌های داده شده ، تشخیص دهند.

بنابرین امروزه دانش‌آموزان برای قبولی در یک رشته خوب و به درد بخور در دانشگاه لازم است که چهار سال دبیرستان را علاوه بر کلاس‌های مدرسه در کلاس‌های تقویتی بیرون از مدرسه نیز شرکت کنند تا بتوانند در یک رقابت دشوار علمی بر رقیبان خود پیروز شوند. در حالی که در گذشته، رقابت علمی امری دشوار و پرهزینه نبود. لذا رقابت علمی دشوار و سنگین برای دانش‌آموزان در قبولی در یک رشته خوب و به درد بخور باعث می‌شود که اکثریت آنان به این نتیجه برسند که تحصیل امر چندان به صرفه و مفیدی نیست و در نتیجه علاقه خود به تحصیل را از دست بدهند.

چرا اکثر دانش‌آموزان علاقه‌ و یا انگیزه ای برای تحصیل ندارند

در پایان و به طور خلاصه می‌توان گفت که امروزه اکثریت دانش‌آموزان به دلایل زیر تحصیل را امری درازمدت، پرهزینه و نامفید تشخیص داده و در نتیجه علاقه چندانی برای تحصیل ندارند.

اولا تحصیل را برخلاف گذشته، ابزاری برای تحرک اجتماعی و رسیدن به مراتب بالای شغلی و اجتماعی نمی یابند.

چرا اکثر دانش‌آموزان علاقه‌ و یا انگیزه ای برای تحصیل ندارند

ثانیا مشاغل آسان، کم هزینه و پردرآمدی مثل خرید سکه و دلار به قیمت دولتی و یا خرید خودرو به قیمت دولتی و فروش آنها به قیمت بالا در بازار وجود دارند. همچنین جوانان می توانند در فضای اینترنتی در بخش هایی چون رمزارزها و ایردراپ ها، فعالیت اقتصادی داشته باشند که درآمد زیادی را بدون پرداخت مالیات و یا اجاره محل کار در اختیار آنان قرار می دهد.

ثالثا امروز برخلاف گذشته، رقابت علمی و تحصیلی ، امری درازمدت، دشوار و پرهزینه است ؛ در حالی که راه هایی وجود دارند که جوانان می توانند در کوتاه مدت و با صرف حداقل هزینه ها به درآمدهای زیادی دست یابند.

رسیدن به ثروت نیز معمولا موجب دست یابی به دیگر مزایای اجتماعی یعنی قدرت و حیثیت (پرستیژ) می گردد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چرا اکثر دانش‌آموزان علاقه‌ و یا انگیزه ای برای تحصیل ندارند

منتشرشده در دانش آموز

نقدی بر پوسترهای کنگره زیست شناسی در دانشگاه تهران و حال و روز محیط زیست و علم در صدای معلم

چرا تعداد پوسترها از تعداد آنهایی که آنها را نگاه می کنند بسیار بیشتر است؟

قاعدتا هر کدام از این پوسترها مقالات علمی هستند که باید پاسخ یک سوال را بدهند. در این دو و نیم دهه ای که من شاهد هستم، هر سال هزاران پایان نامه و پوستر و مقاله نوشته می شود؛ ولی چرا ما در حل ساده ترین سوالات درمانده ایم؟

نقدی بر پوسترهای کنگره زیست شناسی در دانشگاه تهران و حال و روز محیط زیست و علم در صدای معلم

درست رو به روی محل نصب این پوسترها، با قطع درختان و درختچه ها، ساختمانی غیر قانونی می سازند و صدای هیچ کس در نمی آید. یعنی برگزارکنندگان این کنگره از ظرفیت این همه آدم برای حل یک مشکل در راستای حفظ طبیعت و‌میراث یک قرن تاریخ علم کشور استفاده نمی کنند.

آیا دانشگاهی که از خانه خود و درختانی که بر او سایه می افکنند نمی تواند دفاع کند، می تواند جلوی تخریب جنگل ها و خشک شدن تالابها را بگیرد؟  آیا از این دانشگاه انتظار داریم که مشکلات مملکت را حل کند؟

چرا با این همه تولیدات علمی، کل گروه های زیست شناسی کشور با ۹۰ سال سابقه نتوانستند حتی یک ژورنال معتبر علمی با اندکس بین المللی منتشر کنند؟

چرا ما در دانشگاه مادر ما یک متخصص اکولوژی نداریم؟

نقدی بر پوسترهای کنگره زیست شناسی در دانشگاه تهران و حال و روز محیط زیست و علم در صدای معلم

چرا در دانشگاههای کشور حتی یک نفر متخصص حیات وحش تربیت نشده و اگر هم کسانی دلسوز هستند اغلب به خاطر علاقه شخصی است. در حالی که ازبکستان کشوری فقیر ، در بیابان های آسیای میانه وزارتخانه اکولوژی، حفاظت محیط زیست و تغییر اقلیم دارد. در کشوری با پایین ترین سهم بودجه تحقیقاتی، بالاترین تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی به خصوص در مقاطع فوق لیسانس و دکتری و شمار مقالات علمی دارد.

نقدی بر پوسترهای کنگره زیست شناسی در دانشگاه تهران و حال و روز محیط زیست و علم در صدای معلم

مقالاتی که با جیب خالی تولید می شوند واقعا کیفیت دارد؟ به جرات می گویم که بالای نود درصد این پوسترها و مقالات فقط ابزاری است برای ارتقای همکاران دانشگاهی و یا نمره فارغ التحصیلان. آن درصد کم با کیفیت هم ابزاری است برای گرفتن پوزیشن در خارج و فرار از کشور.

۲۶ سال است که ما در دانشگاه تهران بهترین ها را تربیت کردیم و همگی رفتند. ولی حالا آن قدر وضع مان خراب شده که در بهترین دانشگاه کشور، افراد با صفر نمره تخصصی در کنکور فوق لیسانس پذیرفته می شوند.

نقدی بر پوسترهای کنگره زیست شناسی در دانشگاه تهران و حال و روز محیط زیست و علم در صدای معلم

یک روز بعد از برگشتنم از ازبکستان، معاون اداری مالی ما آمد گفت که این سوسن هایی که شما کاشته اید را باید جمع کنید تا جایش گیاه زینتی بکاریم. من به حدی از گفته ایشان - که اتفاقا متخصص آب است - برآشفتم که حد احترام دانشگاهی خود را هم شکستم. ما را چه شده است که بدین گونه جایگاه دانشگاه را پایین آوردیم که در این روزها که بی آبی کل کشور را گرفته است، یک گیاه بومی که درست در گرم ترین روزهای سال بدون آبیاری گل می کند را تحمل نمی کنیم و دنبال کاشت یک سری گل های زینتی خارجی هستیم؟ 

نقدی بر پوسترهای کنگره زیست شناسی در دانشگاه تهران و حال و روز محیط زیست و علم در صدای معلم

دانشگاه سقوط کرده است و درد آن است که ما حتی چشم مان  آنقدر ضعیف شده که حتی قادر به دیدن خرابه های آن نیستیم و گوش مان هم آنقدر ضعیف شده که صدای فروریزش آن را نمی شنویم .

این داغش خیلی جگر سوز است.

( کانال دغدغه های محیط زیستی و دانشگاهی )


نقدی بر پوسترهای کنگره زیست شناسی در دانشگاه تهران و حال و روز محیط زیست و علم در صدای معلم

منتشرشده در محیط زیست

 بررسی آموزش و پرورش غیر عادلانه و گام های ضروری برای عدالت آموزشی در صدای معلم

  مسعود پزشکیان در اولین مصاحبه خود پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری به نکته مهمی در مورد عدالت آموزشی اشاره کرد و تاکید نمود : قابل قبول نیست کسی که پول و آشنا و امکان ندارد بچه‌ او در مدرسه‌ای درس بخواند که ممکن است خوب آموزش نبیند. باید همه مدارس استاندارد قابل قبول داشته باشند. اینکه اکثر دانش‌آموزانی که به دانشگاه می‌روند از افراد و خانواده‌هایی باشند که به مدارس ویژه و خصوصی می‌روند به دور از عدالت است و باید اصلاح شود. 

 معضل بی عدالتی آموزشی که در طول سال های گذشته و بر اساس آمارهای موجود در حال تشدید است و تعداد بالای ترک تحصیل و بازمانده از تحصیل از نشانه های بارز فقدان عدالت آموزشی است.

بررسی آموزش و پرورش غیر عادلانه و گام های ضروری برای عدالت آموزشی در صدای معلم

اعلام نتایج کنکور نیز  از دیگر نمونه های فقدان عدالت آموزشی محسوب می شود.  هر سال پس از اعلام نتایج کنکور  و اختصاص رتبه های برتر به مناطق برخوردار و  مدارس خاص به عدالت آموزشی  توجه می شود و پس ازآن  به فراموشی سپرده می شود . نسبت کنکور با عدالت آموزشی  همچون نسبت المپیک و وضعیت ورزش هر کشوری است . همان طور که المپیک می تواند نمایشگر وضعیت واقعی ورزش هر کشوری باشد . کنکور و امتحانات نهایی  هم می تواند تا حدی  وضعیت عدالت آموزشی را به  نمایش بگذارد ولی کنکور و امتحانات نهایی فقط بخشی از وضعیت آموزش و پرورش غیر عادلانه را نشان می دهند .

بررسی آموزش و پرورش غیر عادلانه و گام های ضروری برای عدالت آموزشی در صدای معلم

بخش زیادی از دانش آموزان در دوره ابتدایی و متوسطه اول تحصیل می کنند و معیاری همچون امتحان نهایی آن را مورد سنجش واقعی قرار نمی دهد .

آزمون های تیمر و پرلز هم علی رغم علمی بودن و جهانی بودن معیاری کاملی برای سنجش وضعیت آموزش و پرورش نیست . دولت باید مسئولیت خود را برای تامین حق آموزش  برای همگان بپذیرد و تعریفی از عدالت آموزشی ارائه دهد که بتوان بر مبنای آن میزان عدالت آموزشی و پیشرفت و پسرفت آن را مورد سنجش قرار داد .

بخش عمده ای از دانش آموزان متوسطه دوم نیز در رشته های فنی و حرفه ای  و کار و دانش تحصیل می کنند که آزمون های آن ها توسط مدرسه برگزار می شود .

بنابراین ؛

سنجش های معتبر و فراگیری برای سنجش واقعی شرایط عدالت آموزشی در ایران وجود ندارند .

گزارش های موجود مراکز معتبر بیانگر این است که عدالت آموزشی در ایران امری فراموش شده است .

بررسی آموزش و پرورش غیر عادلانه و گام های ضروری برای عدالت آموزشی در صدای معلم

گزارش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در سال 1401 در مورد روند ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل نشان می دهد که  بیش از  نهصد هزار نفر در سال تحصیلی 1400-1401 از تحصیل بازمانده اند که حداقل پانصد هزار نفر از آن ها مربوط به دوره دوم متوسطه هستند .

گزارش دیگر  مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی که اسفند 1397 منتشر شده است ؛ به بررسی مسئله بازماندگی از تحصیل و بی سوادی در نظام آموزش و پرورش ایران می  پردازد .

بر اساس گزارش فوق در سال 1395 بیش از دو میلیون و سیصد هزار نفر از جمعیت 6 تا 19 ساله کشور از تحصیل بازمانده اند .

این آمارها و سایر آمارهای مراجع رسمی کشور نشانگر  وضعیت وخیم عدالت آموزشی است .

بررسی آموزش و پرورش غیر عادلانه و گام های ضروری برای عدالت آموزشی در صدای معلم

راهکارهای مختلفی  برای تغییر وضعیت عدالت آموزشی  تجربه شده اند . تشکیل قرار گاه عدالت آموزشی در دولت سیزدهم از جمله راهکارهایی بود که برای حل این بحران در نظر گرفته شد . تغییر شرایط قبولی در کنکور  و تاثیر معدل نیز از جمله راهکارها با هدف عادلانه تر کردن  قبولی در کنکور است  .

اما با وجود تلاش های صورت گرفته بر میزان نارضایتی ها افزوده می شود .

با شروع دولت جدید نیز  حتما برای حل معضلاتی همچون تاثیر امتحانات نهایی در کنکور  تلاش می شود و گام هایی برداشته خواهد شد  .

 بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش : «  تامین و بسط عدالت در برخورداری از فرصت های تعلیم و تربیت با کیفیت مناسب با توجه به تفاوت ها و ویژگی های دختران و پسران  و مناطق مختلف »  یکی از  اهداف نظام  تعلیم و تربیت کشور  محسوب می شود.

هدف فوق عدالت آموزشی را زیر سایه تفاوت های جنسیتی و منطقه ای برده است .

تنوع مدارس در نظام آموزش و پرورش یکی از مهم ترین جلوه های وجود بی عدالتی آموزشی است . عدم تراز هزینه بین آموزش و پرورش در پایتخت و مراکز دور افتاده نیز از دیگر عواملی است که  مانع شکل گیری عدالت آموزشی می شود . بدین ترتیب ساختار سیاست گذاری و هدایت آموزش و پرورش ایران نمی تواند دیدگاهی استرا تژیک به مسئله عدالت آموزشی داشته باشد . هر چند شعارهایی داده می شود و برنامه های پی گیری می شوند ولی  نتیجه آن منجر به ارتقای سطح عدالت آموزشی نمی شود .

بررسی آموزش و پرورش غیر عادلانه و گام های ضروری برای عدالت آموزشی در صدای معلم

در  سه اصل قانون اساسی  جمهوری اسلامی ایران به آموزش و پرورش اشاره می شود. بر اساس اصل سوم دولت موظف به تامین آموزش و پرورش رایگان است . به موجب اصل سی ام ،دولت موظف است آموزش و پرورش رایگان را تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد . اصل چهل و سوم نیز آموزش و پرورش را یکی از نیازهای اصلی انسان بر می شمرد که باید تامین گردد . 

این اصول با راهکارهای سند تحول و برنامه های موجود متفاوت است .

بر اساس اصول فوق ؛ « آموزش و پرورش » یک حق است که باید برای همه اتباع کشور تامین گردد . این رویکرد با کالایی شدن آموزش تضاد دارد . 

کالایی شدن آموزش همانی است که رئیس جمهور نیز در نخستین مصاحبه خود به آن اشاره نموده است . همان طور که هر فرد باداشتن پول بیشتر می تواند خانه بهتر و ماشین بهتر تهیه کند می تواند کیفیت آموزش بیشتری نیز داشته باشد .  بر اساس قانون اساسی آموزش یک کالا نیست بلکه یک حق  است که دولت باید آن را تامین کند . نگاه کالایی به آموزش باعث می شود تعریفی از عدالت آموزشی در  متون رسمی وجود نداشته باشد که براساس آن شاخص هایی برای سنجش عدالت آموزشی تعیین گردد .

بررسی آموزش و پرورش غیر عادلانه و گام های ضروری برای عدالت آموزشی در صدای معلم

رئیس جمهور درصدد است ؛  

نحوه امتحانات نهایی و تاثیر معدل در کنکور را اصلاح نماید . این اقدام تاثیر مثبتی خواهد داشت ولی کافی نیست . تنوع مدارس در نظام آموزش و پرورش یکی از مهم ترین جلوه های وجود بی عدالتی آموزشی است .

اقدامات فوق بدون توجه به مسائل اساسی و زیربنایی تنها به منزله تغییر ظاهر است.

  نظام آموزش و پرورش ایران تبدیل به ساختاری طبقاتی شده است که اقشار مرفه تر از امکانات بهتری برخوردار می شوند و ندارها به حاشیه رانده می شوند .

سوال مهم این است که مهم ترین ضرورت های عدالت آموزشی چیست؟

بررسی آموزش و پرورش غیر عادلانه و گام های ضروری برای عدالت آموزشی در صدای معلم

برای حل اساسی مسئله اکتفا کردن به تشکیل ساختارهای اداری و برنامه های جدید کافی نیست . آموزش و پرورش نیازمند بازگشت به قانون اساسی است . دولت باید مسئولیت خود را برای تامین حق آموزش  برای همگان بپذیرد و تعریفی از عدالت آموزشی ارائه دهد که بتوان بر مبنای آن میزان عدالت آموزشی و پیشرفت و پسرفت آن را مورد سنجش قرار داد .

رویکرد حق گرایانه و نه کالایی به آموزش و تعریف قانون مند و شفاف عدالت آموزشی دو گام مهم و ضروری برای عدالت آموزشی هستند .


 ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

بررسی آموزش و پرورش غیر عادلانه و گام های ضروری برای عدالت آموزشی در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

گزارش و انتقاد صدای معلم از نشست خبری در وزارت آموزش و پرورش دولت پزشکیان به سبک و سیاق دولت رئیسی

گفته می شود که « نامدار صداقت » آخرین رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در دولت ابراهیم رئیسی بی مقدمه جایگاه خود را ترک کرده و اکنون مدتی است که بزرگ ترین وزارتخانه جمهوری اسلامی ، رئیس روابط عمومی ندارد .

موضع و نظر « صدای معلم » پیش تر و با عنوان : « روابط عمومی و دو جای مهم و راهبردی در آموزش و پرورش ... آقای کاظمی ! تجارب پیشین پیش روی شماست ! منتشر گردید . ( این جا )

در این گزارش آمده بود : مگر آقای پزشکیان با صراحت بیان نکرد که « در این دولت کسانی که بدون دلیل موجه بالا رفته‌اند پایین می‌آیند و کسانی که به ناحق پایین رفته‌اند، بالا کشیده خواهند شد ؟ »

« در حوزه ی عملکردی روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در دولت سیزدهم آوردن یک فرد آن هم خارج از مجموعه تعلیم و تربیت بزرگ ترین توهین به خانواده و جامعه ی بزرگ فرهنگیان کشور بود .

اگر واقعا در خانواده بیش از 1000 نفری روابط عمومی در سراسر مناطق ایران حتی یک نفر شایسته تصدی این مقام مردمی نباشد چه توجیهی برای ادامه کار روابط عمومی ها وجود دارد ؟

این مساله بارها و بارها در دولت سیزدهم توسط « این رسانه مستقل در حوزه ی عمومی آموزش ایران » بیان شد اما آخرین وزیر آموزش و پرورش پیشین گوش شنوایی برای شنیدن نداشت و جالب آن که ترجیح داد پس از خروج در جایی خارج از آموزش و پرورش به کار خویش ادامه دهد .

گزارش و انتقاد صدای معلم از نشست خبری در وزارت آموزش و پرورش دولت پزشکیان به سبک و سیاق دولت رئیسی

مجموعه شواهد و اخبار نشان می دهند که بدترین وضعیت عملکردی برای روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در دولت سیزدهم رقم خورد .

« صدای معلم » ضمن آن که در دولت سیزدهم بیش ترین نقدها را نسبت به عملکرد روابط عمومی داشت در پایان گزارش خود چنین می آورد :

« نشست های رسانه ای در دولت سیزدهم کم رنگ شده و در صورت تشکیل فقط « رسانه های هم سو » امکان شرکت و طرح پرسش دارند .

این ها همه در مدیریت مشعشع وزارت آموزش و پرورش دولت سیزدهم انجام شده است ... »

در کنار همه این ها ؛  رسانه ی « صدای معلم » همان گونه که از مشی دولت سیزدهم انتظار می رفت در فهرست سیاه ( Black List ) قرار گرفته و از حضور در نشست های خبری محروم شد ... »

گزارش و انتقاد صدای معلم از نشست خبری در وزارت آموزش و پرورش دولت پزشکیان به سبک و سیاق دولت رئیسی

و اما نکته قابل تامل آن که با وجود استقرار دولت مسعود پزشکیان و نیز آغاز به کار وزیر آموزش و پرورش که قاعدتا باید با مواضع رئیس دولت هم خوانی داشته باشد و در چارچوب قول ها و تعهدات عمل نماید ؛  نشست خبری روز یکشنبه 18 شهریور در وزارت آموزش و پرورش و با میزبانی رئیس مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت نظام آموزش و پرورش و معاون آموزش متوسطه برگزار شده و همان روال و سیاست غلط در دولت سیزدهم و این بار در دولت چهاردهم تکرار شده است .

گزارش و انتقاد صدای معلم از نشست خبری در وزارت آموزش و پرورش دولت پزشکیان به سبک و سیاق دولت رئیسی

آیا برگزاری چنین نشستی به تمسخر گرفتن سخنان آقای پزشکیان نیست ؟

این مدیران چگونه به خود اجازه داده اند همان روال غلط « خالص سازی » را این بار در دولت پزشکیان ادامه دهند ؟

گزارش و انتقاد صدای معلم از نشست خبری در وزارت آموزش و پرورش دولت پزشکیان به سبک و سیاق دولت رئیسی

آیا وزیر آموزش و پرورش در جریان امر می باشد ؟

پرسش « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش آن است که دقیقا چه چیزی متحول شده است ؟ و معلمان باید به چه چیزی « امیدوار » باشند ؟

مگر آقای پزشکیان با صراحت بیان نکرد که « در این دولت کسانی که بدون دلیل موجه بالا رفته‌اند پایین می‌آیند و کسانی که به ناحق پایین رفته‌اند، بالا کشیده خواهند شد ؟ » ( این جا )

گزارش و انتقاد صدای معلم از نشست خبری در وزارت آموزش و پرورش دولت پزشکیان به سبک و سیاق دولت رئیسی

در بیانیه ی نهم « معلمان پرسش گر و کنش گر » هم تاکید شد : ( این جا )

حضور و ابقای این مدیران حتی به مدت یک روز هم ناقض صریح میثاق آقای پزشکیان با جامعه بوده و اعتماد از دست رفته را ترمیم و جبران نخواهد کرد .

گزارش و انتقاد صدای معلم از نشست خبری در وزارت آموزش و پرورش دولت پزشکیان به سبک و سیاق دولت رئیسی

آقای کاظمی !

این گونه می خواستید « صدای بی صدایان » باشید ؟

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش و انتقاد صدای معلم از نشست خبری در وزارت آموزش و پرورش دولت پزشکیان به سبک و سیاق دولت رئیسی

منتشرشده در گفت و شنود

خراسان رضوی

منتشرشده در نامه های دریافتی

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور