گروه گزارش/
اسکندر مومنی وزیر کشور در شورای آموزش و پرورش استان همدان از ضرورت سرمایهگذاری در آموزش و پرورش با محوریت خیرین سخن گفته و چنین اظهار می کند : توجه به سرمایهگذاری در حوزه تعلیم و تربیت و تکریم معلمان باید مورد توجه قرار گیرد . ( این جا )
سید حمید پورمحمدی رئیس سازمان برنامه و بودجه کشوردر نشست با جمعی از خیرین و اعضای جامعه خیرین مدرسهساز کشور 29 دی ماه می گوید : ( این جا )
تمام کسانی که امروز در جامعه موفقاند به برکت همان صندلی، میز و مدارسی است که خیرین عزیز مهیا کردهاند، به همین جهت قدردان زحمات شما خوبان هستم و از خداوند متعال برای شما عزت و سربلندی خواهانم .
همدلی و مشارکت مردم، کلید حل تمام چالشهای پیش روی کشور است. ما میتوانیم با این اراده و همراهی، همه نیازهای کشور را برطرف کنیم و ایرانی آباد و سربلند بسازیم » .
آیا واقعیت همان است که مقامات و مسئولان بیان می کنند ؟
علی راد؛ مدیرعامل جامعه یاوری فرهنگی در میزگرد تخصصی «مدرسه سازی و مدرسه یاری در ایران» که با هدف بررسی چالشها و فرصتهای این حوزه و طرح انتظارات از سیاست گذاران و دولت در دیماه سال 1403 برگزار شد به نکات قابل تاملی اشاره می کند : ( این جا )
« یکی از چالشهایی که وجود دارد، سیاستهای متفاوت رؤسای سازمانهاست. جامعه یاوری فرهنگی 40 سال سابقه در این زمینه دارد و از ابتدا هم با هدف مدرسهسازی تشکیل شده است و در 15 سال اخیر درگیر مدرسهیاری هم بوده است، اما سیاستهای متفاوتی در رؤسای سازمان دیده شده است. البته نام نمیبرم، زیرا براساس حرکتی که صورت گرفته، فراز و فرودها مشخص است. اگر در سازمانی سند جامعی شکل بگیرد شاید بتواند به مدرسهسازی کمک کند که سازمان نوسازی متولی اصلی این کار در ایران است و طبیعتاً تمام مؤسسات و افراد باید با آن هماهنگ شوند؛ از جمله خود جامعه خیرین مدرسهساز به عنوان یک مؤسسه بزرگتر و جامعه بزرگتر که این فضای همکاری را دارند. اگر در آنجا اتفاق مهمی بیفتد و این انسجام شکل بگیرد قطعاً تأثیرش را میگذارد. پرسش « صدای معلم » آن است که چرا در پرتال وزارت آموزش و پرورش و سایت های دولتی سخنان و نقطه نظرات خیرین منعکس نمی شود و فقط شاهد سخنرانی های مسئولان هستیم ؟
در وزارت آموزش و پرورش و سازمان نوسازی مدارس، نکتهای که در این مدت حس کردیم این است که گویی در دو جزیره متفاوت حرکت میکنند؛ در صورتی که سازمان نوسازی، بازوی عمرانی آموزش و پرورش است. گاهی اوقات اتفاقاتی که در نوسازی تجربه میکنیم به این صورت است که گویی آموزش و پرورش کاملاً با آن بیگانه است و در دو فضای متفاوت حرکت میکنند. همین تغییر در دو تا سه نوبت، موجب تشخیص اولویت یا از طرف آموزش و پرورش یا نوسازی بود برای اینکه در چه مناطقی چه مدارسی ساخته شود. بنابراین این نکته قابل تعمقی است که چرا وزارت آموزش و پرورش با بازوی عمرانی خود یعنی سازمان نوسازی آن قدر فاصله دارند.
یکی از نکاتی که موجب دلسردی خیرین میشود مربوط به محتواها است. گاهی اوقات با افرادی مواجه میشویم که برای ساخت مدرسه تمایل دارند اما موضوعات محتوایی، آنها را دلسرد میکند. آموزش و پرورش فضایی است که همه فضای آماری کشور با آن دستوپنجه نرم میکنند. به این معنا که به هر شخصی مراجعه کنیم بالأخره یکی از وابستگانش با آموزش و پرورش ارتباط دارد، اما عدم توانمندی در موضوعات محتوایی و شکلگیری یک آموزش مؤثر از این طرف در ساخت مدرسه نیز تأثیر میگذارد.
گاهی با خیرین صحبت میکنیم و میگویند مدرسه بسازیم که چه بشود؟
بنابراین اگر آموزش و پرورش در جای خودش تأثیرش را به درستی بگذارد، شاید مدرسهسازی نیز بتواند رشد مؤثری داشته باشد .
سازمان نوسازی بیشتر خیّر را مانند یک بانک نگاه میکند گویی که فقط جیب او مهم است. واقعیت ماجرا این طور است و کمتر مشارکت یک خیّر و افزایش اثرات اجتماعی کار یک خیّر در آموزش و پرورش دیده میشود. البته در برخی از قسمتها و استانها این نگاه وجود دارد. از دستاندرکاران سازمانهای نوسازی یک جملهای میشنویم و آن اینکه به خیّر میگویند شما پول بدهید و با بقیهاش کاری نداشته باشید. یعنی گویی فقط و فقط روی پول متمرکز هستند. بنابراین مسئولین نگاهشان عمیق نیست و باید این رویه را اصلاح کنند.
تأثیرات اجتماعی خیرین در ساخت مدرسه بسیار فراوان است که بخش مالی آن بسیار کوچک است. ما به عنوان یک مؤسسه خیریه در خیلی از پروژهها حدود 20 درصد از مبلغ کل را پرداخت میکنیم اما حضور مردم و حضور پتانسیلهای اجتماعی برای همافزایی مؤثری که در آموزش و پرورش باید اتفاق بیفتد، پارامتر بسیار مهمی است که گاهی اوقات خیلیخیلی کم دیده میشود. در بسیاری از استانها با تغییر یک مدیرکل، فضای استقبال و پذیرش خیّر عوض میشود » .
پرسش « صدای معلم » آن است که چرا در پرتال وزارت آموزش و پرورش و سایت های دولتی سخنان و نقطه نظرات خیرین منعکس نمی شود و فقط شاهد سخنرانی های مسئولان هستیم ؟
آیا وزارت آموزش و پرورش و سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور به عنوان یکی از سازمان های اقماری آن نگاه و اراده ای به تدوین و طراحی عملیاتی آن « سند جامع » داشته و دارند ؟
استفاده و بهره گیری از پتانسیل جامعه برای مدرسه سازی در کنار توجه به نقدها و پیشنهادات خیرین مهم است اما نکته ی مهم تر آن است که حاکمیت جمهوری اسلامی مطابق قانون اساسی نمی تواند و نباید تعهدات و وظایف خود نسبت به آموزش و پرورش را برون سپاری نماید و البته این نکته مورد تایید مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهور نیز می باشد .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
بزنگاه ها یا لحظه های حساس زمان هایی است که تصمیمات و اقدامات ما به نوع قابل توجهی مشخص کننده مسیر و چگونگی پیشرفت آن موضوع مدنظر می باشد که در مقاطعی به نحو بسیار ملموس و عینی، رخ نمایی می کنند و در مقاطعی خود را چنان در عمق موضوعات دیگری پنهان می کنند که پس از سپری کردن سال ها نیز دقیقا مشخص نمی شوند.
به دست آوردن و بهره برداری از بزنگاه ها یک موضوع تک بُعدی یا تک مسئله ای نیست بلکه جمیع مسائل دست به دست هم می دهند تا برای ما یک بزنگاه را ایجاد کنند و این ما هستیم که تعیین می کنیم چگونه، با چه روشی و با چه نتیجه ای به آن پاسخ دهیم.
چنانچه اگر موشکافانه تر به آن توجه شود، در بسیاری از مواقع بزنگاه را به خوبی درک و یافته ایم اما به دلیل روش نامناسب یا عدم توجه به ذو ابعاد بودن تصمیمات، بهره منفی برایمان حاصل شده است.
با مقدمه فوق و به طور مشخص به موضوعی می پردازیم که امروز به مسئله ای مهم و بحرانی میان قشر دانشگاهی به خصوص اساتید محترم تبدیل شده است.
موضوع عدم کنش و همکاری جامعه مخاطب با فرایند های مهم و سرنوشت ساز که می تواند مسیر و فرایند جدید و مطلوب تری را نسبت به گذشته پیش رویمان قرار دهد.
اخیرا یکی از اساتید دانشگاه فرهنگیان نسبت به موضوع سند تحول بنیادین مشارکت و همفکری دانشجویان و دیگر افراد را در راستای تعیین مسیر و چگونگی اجرای سند تحول بنیادین مطالبه کرده بودند که این مطالبه مشارکت و همفکری بیانگر چند نکته قابل تحلیل بود.
از سوی دیگر بزنگاهی که در این همفکری نهفته بود و می بایست قبل از نکات تحلیلی به آن پرداخته شود.
اگر به طور واضح و دقیق فضای موجود را بخواهیم نوعی همفکری قلمداد کنیم به نظر می رسد جوانبی را مدنظر قرار نداده ایم و همین جوانب بوده است که باعث رها شدن بزنگاه ها،کنش های ضروری و همفکری ها بوده است.
از اولین و مهم ترین جوانب از حیث اهمیت، جنبه عدم وجود کار تشکیلاتی و نقشه راه مشخص برای آن است.
بدان معنا که متاسفانه دانش آموزان در مدارس موفق به حضور در یک تشکیلات نیستند و با پیچ و خم های کار تشکیلاتی آشنا نشده اند و با مبنای کار انفرادی به دانشگاه ورود پیدا می کنند.
در طول دوره تحصیلی دانشگاه نیز مجددا مبنای کار انفرادی و غیر تشکیلاتی در آنها عمدا و یا سهوا تقویت می شود و این مسئله نشئت گرفته و بیانگر یک سیستم آموزشی با دید محدود از مدرسه تا دانشگاه است.
در تشکیلات، افراد مشترکا به دنبال اهدافی هستند و مبنا بر آنست که این اهداف از چنان قوت و غنایی برخوردار باشد که نه تنها مشکلات، بحران ها و دغدغه های آن تشکیلات بلکه دیگر افراد خارج از آن تشکیلات را هم رفع و برطرف کند.
به عنوان مثال یک تشکیلات با هدف آگاهی بخشی به جامعه مخاطب دانش آموزان در زمینه های سیاسی سعی در تولید محتوا و برگزاری برنامه های متنوع می کند.
در این مسیر و کار تشکیلاتی نه تنها خود افراد بلکه بسیاری از افراد دیگری که حتی گزارش فعالیت های آنان را مطالعه می کنند به کیفیت و اثرگذاری این تشکل در آگاهی بخشی واقف می شوند و زمینه های بیشتری برای فعالیت ایجاد می شود.
غرض آن است اگر بزنگاهی وجود دارد یا اگر در هر مسئله ای روزنه ای امید برای اصلاح و از بین بردن نقاط ضعف مشخص می شود، می باید از حد فاصل زمان های قبل پیش بینی شده باشد و تشکیلات و گروه هایی نسبت به چگونگی و روش های بهره برداری از این بزنگاه ها،فعالیت منسجم و دقیقی را دنبال کرده باشند.
همان طور که در مثال نیز اشاره شد زمینه پیوستن و همکاری افراد دیگر نیز به آن تشکل ایجاد می شود و لحظه به لحظه به قوت آن کار تشکیلاتی و تشکل اضافه می شود.
اما دارا بودن تشکل های فعال و آینده نگر، همان طور که مورد بحث قرار گرفت ؛ نیازمند فضایی است که برای افراد فراهم شود و از مسائل کوچک تر شروع به فعالیت کنند تا به فعالیت و اثربخشی در حوزه های تخصصی تر و کلان نائل آیند.
دانشگاه فرهنگیان به طور عمده سهمی بسیار بالا در فراهم کردن این فضا با توجه به اهمیت مسائل مرتبط با جامعه و نظام تعلیم و تربیت را دارد.
چیزی که در عمل مشاهده می شود آن است که دانشجو معلمان آن طور که باید و شاید نه تنها به مسائل کلان نظام تعلیم و تربیت بلکه در رابطه با مسائل درون دانشگاهی نیز کنش ، فعالیت ،کارگروهی و تشکیلاتی را دنبال نمی کنند و این به معنای فقدان آن نیست بلکه به معنای فقدان کنش وسیع و گسترده میان دانشجو معلمان است که متاثر از عدم سیاست گذاری دانشگاه فرهنگیان برای آموزش های تخصصی و تشکیل تشکل های مربوطه است.
بنابراین یکی از پاسخ ها به سوال چرایی عدم مشارکت و همفکری فعال، تخصصی و موثر جامعه دانشجو معلمان در موضوعات و بزنگاه های حساس نظام تعلیم و تربیت،فراهم نکردن فضای آموزش و فعالیت کار تشکیلاتی در دانشگاه فرهنگیان است که جنبه های دیگری نیز وجود دارند که پاسخ های دیگر به سوال فوق می باشند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
مسعود پزشکیان به پیشنهاد وزیر آموزش و پرورش افراد زیر را به عنوان « اعضای شورای سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی » منصوب کرده است :
حجتالاسلام خسروپناه، حجتالاسلام محی الدین بهرام محمدیان، غلامعلی حداد عادل، محمود امانی طهرانی، علی زرافشان، علی باقرزاده و رضوان حکیم زاده
این حکم در راستای اجرای ماده (۳) اصلاحی قانون تشکیل سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی مصوب شورای انقلاب صادر گردیده است .
رئیس جمهور در این حکم از اعضای شورای سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی خواسته است با اتکال به خداوند متعال و در چارچوب قانون اساسی، اهداف سند چشمانداز، سیاستهای کلی مصوب مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، برنامه هفتم پیشرفت و با رعایت منشور اخلاقی کارگزاران دولت چهاردهم؛ ضمن بهرهگیری از روشهای به روز و کارآمد با تعامل سایر اعضای محترم نسبت به تعیین و تصویب خطمشیها و دستورالعملهای اجرای سازمان با هدف اعتلای کیفیت آموزش و پرورش کشور اقدام کنند .
پزشکیان در حکم خود بهره گیری از روشهای به روز و کارآمد را به اعضای این شورا تجویز کرده است اما آیا افرادی را که آقای پزشکیان به این سمت منصوب کرده است چهره های به روز و کارآمدی هستند ؟ و آیا فرآیند این انتخاب و انتصاب با آن چه رئیس جمهور در مورد تصمیم گیری بر مبنای شواهد که همواره ترجیع بند سخنان و سخنرانی های ایشان در محافل و مجالس بوده تجانس و تناسبی دارد ؟
پزشکیان در مناظرهها و فضای تبلیغاتی ریاست جمهوری بر آن تاکید داشت که تصمیم گیری مبتنی بر شواهد و مشاوره علمی Evidence based decision making نیاز کشور ما در عرصه مدیریت است تا از منجلاب آزمون و خطا رهایی یابد.
شورای سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی که در واقع همان حکم « هیات امناء » را بر عهده دارد آیا تاکنون در مورد عملکرد خود پاسخ گو بوده اند ؟
آیا به فرض افرادی مانند غلامعلی حداد عادل که در برخی مناصب به « چهره ثابت » مبدل شده اند از مقبولیت و وجاهت لازم و کافی نزد افکار عمومی برخوردارند ؟ و به قول معروف برای برخی چهره ها وضعیت « سرقفلی » پیدا کرده است .
واقعا برنامه ی این شورا برای اعتلای کیفیت آموزش و پرورش چیست ؟
انتشار رتبه ۵۴ ایران از بین ۵۸ کشور از نظر کیفیت یادگیری و سواد علوم و ریاضی ( مطالعات تیمز ) با کدام واکنش و پاسخ گویی « سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی » به ویژه شورای این سازمان همراه بود ؟
کدام مصوبه اجرا شد ؟
کدام مقام برای این شرمندگی مورد توبیخ و مجازات قرار گرفتند ؟
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
نامه ی زیر توسط یکی از فرهنگیان شاغل در آموزش و پرورش ناحیه یک تبریز برای « صدای معلم » ارسال گردیده است .
خانم قادری فرد می گوید که بدون رسیدگی دقیق به شکایت ایشان ، پرونده در سامانه ی مرتبط مختومه اعلام شده است .
« صدای معلم » پیش تر گزارشی را در مورد سامانه رسیدگی به شکایات با عنوان : « از این جا باید به کجا شکایت کرد ! سامانه پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش تعطیل است ؟! منتشر کرد . ( این جا )
همچنین ؛ « صدای معلم » گزارشی را با عنوان : « رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش پاسخ گویی و شفافیت را از خود و مجموعه اش شروع کند ! » ( این جا ) منتشر کرد که در آن رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش گفته بود : حراست باید به خانه امن معلمان تبدیل شود .
این رسانه آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .