شنیدن این میزان خبر جنایتهای هولناک به هیچ وجه عادی نیست و نشان از وضعیتی خطرناک در جامعه دارد.
به برخی اخبار هولناک چند وقت اخیر که هر کدام موی بر تن آدمی سیخ می کند، بنگریم:
یکی با داس و دیگری با تبر به جان دخترش می افتد،
آن یکی سر دختر عمویش را از تن جدا می کند،
دیگری فرزندانش را سلاخی می کند و جسد تکه تکه شده او را در سطلل زباله می گذارد،
آن یکی به راحتی آب خوردن رگ گردن پلیس را می زند،
و حالا هم در یک خبر هولناک و ویرانگر دیگر یکی پیدا شده که سر از تن دختری نوجوان جدا کرده و آن را در خیابان می چرخاند.
این اخبار در کنار اخبار و تصاویر روزانه ای که از قمه کشی و دعواهای خیابانی و کیف قاپی و دزدهای غیرمعمول و امثالهم به گوش می رسد زنگ خطری برای جامعه است.
در گسترش روزافزون خشونت در جامعه امروز ایران عوامل بسیاری نقش دارند که از مهمترین آنها می توان به:
- فقر ( چه در شکل اقتصادی و چه فرهنگی) را می توان مهمترین عامل رشد خشونت در جامعه دانست.
- در سالهای اخیر برخی کارگردانان سینما و سریال و برخی بلاگرهای اینستاگرامی برای جذب مخاطب بیشتر شروع به ساخت آثار کم ارزش و بی ارزش [اما پر سر و صدا] با موضوع الوات و اراذل و اوباش کردند و شکل و صورت جدیدی از الواتی و قمه کشی را به تصویر کشیدند. این ژانر مبتذل «سینمایی-اینستاگرامی» از سوی نسل جوان و نوجوان با دقت دنبال شد و به صورت الگویی برای تقلید درآمد. حالا دانش آموز امروزی نه شاعران و هنرمندان و ورزشکاران موفق بلکه «کَسگم» و تکه کلام «فلان لات مغز زنگ زده» و «لات های به قتل رسیده»[که در فضای مجازی مقام آنها بالاتر از هر شهیدی تصویر می شود] را به عنوان الگوی خود می شناسد و سعی در تقلید از او دارد.
- نظام آموزشی ما که قرار است شهروندی «جامعه پذیر» و «تربیت شده» تحویل اجتماع دهد به دلایل متعدد [متون ناکارآمد، مدیریت شعاری مدارس و مشکلات معلمان و..] توان انجام چنین وظیفه ای را ندارد.
- رسانه های جمعی مانند تلویزیون که باید در زمینه فرهنگ عمومی فعالیت نمایند، خود عموما به ابزار تبلیغ بی فرهنگی بدل شده اند. از صداوسیما تا رسانه های فارسی زبان خارج از کشور اگر یک کارکرد اجتماعی مشترک داشته باشند همان پاشیدن بذر کینه و خشونت میان اقوام و خانواده ها و سبک های زندگی متفاوت در جامعه است.
-ناامیدی از خانواده و اجتماع یکی دیگر از دلایل گسترش خشونت در جامعه است. فردی که هیچ امیدی به آینده ندارد کم کم به انسانی پرخاشگر و خشن تبدیل می شود.
- سازمانهایی که به نام اشاعه فرهنگ بودجه های کلان دریافت می کنند اما در عمل به گسترش خشونت و روبروی هم قرار دادن آحاد جامعه اقدام می کنند.
این عوامل و مجموعه دیگری از عوامل از قبیل گسترش رسانه های مجازی بدون ایجاد بنیانهای فرهنگی لازم و در مرحله گذار بودن جامعه و توزیع نامتوازن لذت جنسی و مشکلات آسیب های روانی درمان نشده و.. باعث گسترش روزافزون خشونت در جامعه می شوند.
کانال خرمگس
در بحبوحه ي تحصن ها و اعتراض بر فرق ها و بي عدالتي ها در پرداخت هاي نابرابر و شنيده نشدن صداهايمان تا رفتن به كف خيابان ها و توهين ها و تحقيرها از جانب دولتيان معذور و مامور تا هجمه هاي اكثريت عوام ناآگاه ايستاده در مقابل معلمِ در فقر نگه داشته شده كه با راننده گي در آژانس و سرويس مدرسه دانش آموز و فروشندگي مترو براي زنده ماندن نه زندگي كردن مي جنگد و صورتش را با سيلي هاي روزگار نامراد سرخ مي دارد بيانيه اي صادر مي شود كه اي معلمان آزاده ايران ! ديرگاهي است كه در اين سرزمين سلاح را از دست معلم گرفته اند و غير كسان را تا بن دندان مسلح كرده اند ....
قلم را كه همانا سلاح معلم است شكسته اند و براي خاموشي شمع شب افروزش هر گونه تلاش ناصواب را معمول داشته اند و عباراتي چند ديگر ..... و در ادامه نوشته شده است ؛ اگر بدانيم نمره عادلانه به حقيقت به سود دانش آموز و خانواده و هم به سود جامعه است ، لحظه اي در اصلاح مسير فعلي مدرك گرايي تو خالي ترديد و درنگ نخواهيم كرد و چه ......و چه .....
امّا سوال اينجاست نمره واقعي به كدام دانش آموز قرار است داده شود ؟ به نفع كدام خانواده است ؟ كدام معلم قرار است اين نمره عادلانه را بدهد !؟
مخاطب ما اساسا كدام طبقه و رده اجتماعي است ؟
آيا اين نمره واقعي بايد براي دانش آموز محروم از همه امكانات آموزشي كه مجبور است براي كمك هزينه خانواده از ساعت ٣-١١ شب در فروشگاهي بايستد يا پشت صندوقي بنشيند و يا در مترو دست فروشي كند و هزار كار ديگر كه حتي به فكرمان هم خطور نمي كند و در كلاس درسش غايب است ، لحاظ شود ..... !
و يا نه به آن دانش آموز كه مدرسه و معلم ندارد .....!؟
يا آن كه براي رشته مورد علاقه اش تمام شهر را هم كه بگرديد يا اصلا نيست يا ورودش هزينه گزاف مي طلبد و مجبور است پشت صندلي ها و درس هاي بي علاقه نوجوانيش را پر پر كند . و يا شايد هم آن دانش آموز سعادت آباد و نياوران و بالاي شهرها كه در انواع مدارس خاص غرق در رفاه و امنيت و امكانات آموزشيست و غيبت هايش هم به ياري سفارش و پشتيباني كلاس هاي خصوصي ، موجه و بدون مشكل است !؟
كدامشان ؟!
بله به راستي كدامشان بايد آماج سلاح ما باشند!!
اين در حاليست كه در دنياي مدرن امروز نمره در حال منسوخ شدن است و اساس و محور آموزش و پرورش را بر كسب مهارت ها و مشاركت ها و كارگاه هاي شادي و نوآوري ها و حركت هاي جمعي و گروهي بنيان نهاده اند .
اصلا چه كسي گفت نمره سلاح من معلم است !؟
مگر جنگ است كه ما به مصاف فرزندان خود آمده باشيم ؛ شفقت بر زيردستان و مطالبه از بالادست امروز بايد سلاح من باشد ، سلاح من امروز دانش من است .
معلم فقط درس نمي دهد ؛ معلم چه بخواهد چه نخواهد سنگ صبور است ، مادر است ، پدر است و غمخوار دانش آموزش . همه ما معلم هستيم و حال خوب و بد ما و كوچكترين حرف و حركت و رفتاري از ما باعث تغيير زندگي خيلي از انسان ها در طول تاريخ بوده است و خواهد بود .
كدام يك از ما تاكنون داستان تلخي از مردودي ها و به اصطلاح زمان خود رفوزگي هاي مردي يا زني بزرگسال را نديده و نشنيده ايم كه هميشه چون لكه اي سياه چون شرم و قطره اشكي در گوشه چشم برايشان خاطره ي تلخيست كه شيريني كودكي و نوجواني شان را براي غلطي املايي يا ضرب و منهايي اشتباه تلخ و تباه نكرده باشد .
كدام رفوزگي دستمايه ي موفقيت هاي آينده آن كودك شد كه ما نمي دانيم ؟!
مگر بيشتر ما از نسل دانش آموزاني نبوديم كه معلم هايمان خداي روي زمينمان بودند و حتي گاه با تأسي به ايشان رشته هايمان را انتخاب كرديم و زندگي مان سال ها ملهم از ايشان بود . چه زيبا سخني است ، كه گفته اند :
« عارفان با عشق عالم می شوند
بهترین مردم معلم می شوند. »
و به اعتقاد من هم نخبگان و عاشقان مي بايد معلم شوند .
آري !
معلم ديروز دانش محور بود ، فضيلت داشت ، ظاهرش آراسته بود مناعت طبع داشت ، در جامعه شان و مقام داشت چرا كه خوش قامتان و عقلا مي دانستند كه شان و منزلت معلم يعني اعتلاي يك قوم يك فرهنگ يك نسل ، يعني پيشرفت ، يعني آينده درخشان ،يعني اميد يعني رفاه و يعني هر چيز جاي خود .
چه زيبا گفت استادي : « معلم ها بزرگترين و موثرترين نقش را در تربيت و فرهنگ سازي يك كشور و حتي دنيا دارند لطفاً در اين نقش خيلي خيلي خيلي « مهم » باشيم . بله مهم باشيم و علاوه بر آن بزرگوار و آزاد انديش .
همه ما معلم هستيم و حال خوب و بد ما و كوچكترين حرف و حركت و رفتاري از ما باعث تغيير زندگي خيلي از انسان ها در طول تاريخ بوده است و خواهد بود . پس بكوشيم كلاممان و اعمالمان نيز براي آيندگان اين مرز پر گهر همچنان معلم وار باشد .
تيري كه به ناحق بر پيكر خسته مان هست بر چشمان خود كه بچه هاي اين مرز و بوم هستند و در دستانمان امانت سپرده شده اند فرو نكنيم كه خود بهتر مي دانيم آنان كه مخاطبان عدالت ما بودند در اين چرخه جايي ندارند و آينده اي برايشان متصور نيست و ايشان نيز چون ما مقهور ارزشيابي هاي نابرابر هستند .
و آخر سخن اين كه ؛
آنان كه امروز شايسته جايي نيستند كه هستند به گواه تاريخ هرگز از محرومان نبوده اند و قصوري از جانب ما نبوده است . شايد اگر از دريچه هاي ديگري بنگريم عدالت را بتوانيم در پهنه اي به وسعت ايران بگسترانيم و مرهمي و التيامي بر آنان كه محتاج عدالت ما هستند باشيم كه اين نيز بگذرد .
آرزو داريم به فرداهايي كه بلند قامتان عدالت را بگسترند و مردمان ايران زمين در كرامت و عزّت باشند و اگر بر ما سخت گرفتند ، ما بر زير دستانمان شفقّت و مهرباني را از ياد نبريم كه اميدها زنده بمانند تا « هست عالمي و تا هست آدمي ».
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
حکمرانانِ مردمی، هم صدای مردم را میشنوند و هم خود صدای مردمشان هستند و هرگز در مقابل خواست مردم مقاومت نمیکنند. عالیترین نمود مردمی بودن حکام، اجرای دقیق و کامل همه قوانین است بهویژه آن بخش که به حقوق مردم مربوط میشود.
حضور مردم در خیابانها و اعتراضات مدنی، فقط یک معنی دارد، از دادخواهی ناامید شدهاند. معلمان در هر جامعه، معقولترین، منطقیترین و قانونیترین نوع اعتراض را انتخاب میکنند و هرگز مسیر آنارشیستیگری را انتخاب نخواهند کرد، در مورد اعتراضات صنفی معلمان ایران، قطعا کسانی تمایل دارند از این حرکت صنفی و قانونیِ معلمان سواستفاده کرده و حاشیهسازی و خبرسازی کنند، اینها یا مفسدان داخلی هستند یا مغرضان خارجی.
شاید کسانی از مطالبات ما بیاطلاع باشند پس در ابتدا باید گفت که مطالبات معلمان کاملا روشن و منطبق بر قانون است:
1- اجرای سریع و کامل اصل سیام قانون اساسی
2- تلاش دولت برای تحقق بند سوم از اصل سوم قانون اساسی
3- تلاش دولت برای تحقق بند نهم از اصل سوم قانون اساسی
4- اجرای سریع و دقیق ماده بیستونهم از برنامه توسعه ششم
5- اجرای سریع و جبران حقوق بازمانده حقوقبگیران در ماده ۱۲۵ از قانون مدیریت خدمات کشوری
6- اجرای بند ه تبصره دوازده قانون بودجه ۱۴۰۰ و بند ب تبصره دوازده قانون بودجه ۱۴۰۱
7- عمل به توصیههای رهبری در مورد اولویت دادن به آموزش دانشآموزان و معیشت معلمان
8- تحقق سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و مهیا نمودن زمینه اجرایی شدن راهکارهای آن.
مسیرهایی که سه سال اخیر برای پیگیری مطالبات معلمان طی شده، از قرار زیر است:
1- جلسات حضوری با نمایندگان مجلس
2- جلسات حضوری با مدیران کل و وزارت آموزش و پرورش
3- جلسات حضوری با سازمان برنامه و بودجه
4- جلسات با نهاد ریاست جمهوری سابق و فعلی
5- ارسال نامههای گروهی به نمایندگان
6- ارسال درخواست کتبی به وزارت آموزش و پرورش
7- ارسال نامه به نهاد ریاست جمهوری
8- ارسال نامه به ادارات کل
9- ارسال پیامک به نمایندگان مجلس
10- ارسال پیامک به وزیر آموزش و پرورش
11- ارسال پیامک به مدیران کل
12- ارسال پیامک به سداوصیما (ایراد تایپی عمدی است)
13- ارسال پیامک به نهادهای نظارتی
اگر راهی برای احقاق حقوق مانده که ما نرفته باشیم، بگویید تا ضمن سپاسگزاری از شما، انجام دهیم.
در نهایت سوالاتی که باید پرسیده شود:
1- اگر دولت قوانین را نادیده گرفته و اجرا نکند، به تذکرات ما توجه نکند، به دیوان عدالت اداری شکایت کرده و دولت رای دیوان را هم اجرا نکند، تکلیف چیست؟
2- عدم پرداخت ماهانه حقالتدریس معلمان، غیرقانونی نیست؟ چرا یقه دولت را نمیگیرد بابت قانونشکنیها؟
متن بند ه تبصره ۱۲ قانون بودجه سال ۱۴۰۰: کلیه پرداختهای مشابه حقوق و دستمزد مانند حقالتدریس، حقالزحمه، ساعتی، حق نظارت و پاداش شوراهای حل اختلاف، هزینه اجتنابناپذیر محسوب میشود و مشمول مفاد جزء (۴) بند (الف) این تبصره است و باید به صورت ماهانه پرداخت شود.
3- عدم اجرای اصل سیام قانون اساسی، غیرقانونی نیست؟ چرا کسی با غیرقانونی بودن دریافت پول در مدارس، برخورد نمیکند؟
بر اساس قوانین ، مدارس غیردولتی هم برای انجام برخی وظایف دولت در حوزه آموزش ایجاد شدهاند نه برای انتقال هزینههای دولت به مردم. دولت بر اساس اصل سیام قانون اساسی باید هزینه مدارس غیردولتی را نیز پرداخت کند.
اصل سیام قانون اساسی: دولت موظف است وسائل آموزش وپرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازدو وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفائی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
اگر ارتباط مالی بین خانواده دانشآموزان با مدارس حذف نشود، دانشآموز نمیتواند معلم و مدرسه را به عنوان الگوی تربیتی و اخلاقی بپذیرد و به همین دلیل است که سالهاست بخش پرورش به فراموشی سپرده شده و نتایج ویرانگر آن در حال خودنمایی است: بیارزش شدن ارزشها، ارزشمند بودن ضدارزشها، الگوپذیری جوانان از مفسدین، خاموشی وجدانها، اختلاس، سرقت، طلاق، بیبندوباری اخلاقی، خودکشی، اعتیاد، مشکلات اجتماعی، دینگریزی جوانان، ریاکاری و ...، همگی از نشانههای سقوط آموزشوپرورش در جامعه هستند.
4- عدم اجرای برنامه توسعه ششم ، غیرقانونی نیست؟ چگونه باید حقوق ضایع شده خود را مطالبه کنیم؟( مجلس در جریان است، کمیسیون آموزش در جریان است، کمیسیون برنامه در جریان است، کمیسیون اصل نود در جریان است، دیوان عدالت اداری....)
راهی هست که نرفته باشیم؟
متن تبصره ۳ ماده ۲۹ قانون برنامه توسعه ششم: دولت مکلف است طی سال اول اجرای قانون برنامه سازوکارهای مناسب در نظامات پرداخت حقوق و مزایا و نظام مالیاتی را به نحوی مدون نماید که اختلاف حقوق و مزایای بین مقامات، رؤسا، مدیران و کارکنان موضوع این ماده در مشاغل مشابه و شرایط مشابه در هر صورت از بیستدرصد (20%) تجاوز نکند و در مسیر تصمیمگیری قانونی قرار دهد.
5- عدم اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری ، غیرقانونی نیست؟ ماده ۳۰، ماده ۶۵ و ماده ۱۲۵ چرا سیزده سال بر زمین مانده و اجرا نمیشوند؟
متن تبصره ۱ ماده ۶۵ قانون مدیریت خدمات کشوری: هر کدام از مشاغل متناسب با ویژگی ها، حداکثر در پنج رتبهٔ مقدماتی، پایه، ارشد، خبره و عالی طبقهبندی میگردند و هر کدام از رتبهها به یکی از طبقات جدول یا جداول موضوع این ماده اختصاص مییابد.
متن ماده ۱۲۵ قانون مدیریت خدمات کشوری: ضرایب حقوق مذکور در فصول دهم و سیزدهم به تفکیک هر فصل، متناسب با احکام این قانون در اولین سال اجرا پانصد ریال تعیین میگردد و در سالهای بعد حداقل به اندازه نرخ تورم که هر ساله از سوی بانک مرکزی اعلام میگردد، افزایش مییابد.
6- یکی از وظایف نمایندگان مجلس، نظارت بر حسن اجرای قوانین است، در زمان قانونشکنیهای دولت و تضییع حقوق مردم، نمایندگان مجلس کجا بودهاند؟
در نهایت، اگر دولت و مجلس قانونشکنی نکنند، قطعا مردم برای احقاق حقوق خود نیازی به حضور در خیابان نخواهند دید.
ما معلمان بیش از سیزده سال است که برای تحقق و اجرای قوانین مصوب مجلس و دولت، تلاش میکنیم، هر راهی که تصور کنید، رفتهایم، شما بگوئید برای اجرای قانون چه باید کرد؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
امروز شنبه 30 بهمن به دعوت « شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان » معلمان در برخی شهرهای کشور تجمعات اعتراضی برگزار کردند . این تجمعات در شهرستان ها در برابر ادارات آموزش و پرورش و در تهران در مقابل مجلس شورای اسلامی برگزار گردید .
شعارهای مطرح شده همچون تجمعات پیشین حول محورهایی مانند اجرای بی کم و کاست طرح رتبه بندی معلمان در اسرع وقت ، اجرای همسان سازی حقوق برای بازنشستگان بر اساس قانون مدیریت خدمات کشوری ، اعاده آموزش رایگان مطابق قانون اساسی و آزادی معلمان زندانی بود . همچنین معلمان خواهان اعمال حق مالکیت شان بر صندوق ذخیره فرهنگیان شدند .
برخی معلمان در سخنانی که ایراد کردند از تبعیض های ناروا انتقاد کردند .
اخبار رسیده حاکی از بازداشت تعدادی از معلمان بوده است .
در نشستی که وزیر آموزش و پرورش اخیرا با رسانه ها در باشگاه فرهنگیان تهران برگزار کرد ، خبرنگاران ضمن اشاره به تجمعات اعتراضی معلمان از انفعال و عدم پاسخ گویی وزارت آموزش و پرورش در مورد مطالبات قانونی معلمان انتقاد کردند .
پایان پیام/
دانشنامه برخط ویکیپدیا، اخیرا واژه طَرَب را معادل طرح رتبه بندی معلمان ایران ارائه نموده است. طَرَب، واژه ای طَرَب افزا برای عموم فارس زبانان از شرق و غرب عالم در بیش از یک دهه پیش بوده است. طَرَب ، عامل امید و ادامه فعالیت آموزشی و پژوهشی برای معلمانِ در شرف بازنشستگی بوده است.
طَرَب کو نداند، وزیر از دگر تو بیگانه خوانش، نخوانش وزیر
در بیش از یک دهه اخیر، به دنبال توصیه هایِ اکیدِ مقام معظم رهبری در ساماندهی به آموزش و پرورش کشور، دو سند مهمِ راهبردی با عناوین "برنامه درس ملی" و "تحول بنیادین در آموزش و پرورش" مصوب و در مراحل اجرائی قرار گرفت. در زمان وزارت آقایان حاجی بابائی و بطحائی تلاش هایی، برای تحول بنیادین در فرایند آموزش و پرورش و تغییر مثبت شرایط زندگی فرهنگیان انجام گرفت. ولی، طرح رتبه بندی به سرانجامی نرسید.
یکی از مهم ترین ارکانِ تحول و تعالی در آموزش و پرورش، قشر عظیم و تاثیرگذار معلمان هستند. چون معلمان، مجریِ برنامه های آموزشی و تربیتی در نظام تعلیم و تربیت می باشند. لذا، روزآمد کردن و آموزش معلمان و کاهش دغدغه های مادی آنها در دستور کار دولت های مختلف قرار گرفته اند.
در سنوات قبل، آموزش معلمان با استفاده از دوره های آموزشی ضمن خدمت صورت می گرفت. آموزش های ضمن خدمت با همه نواقص، مهم ترین مرجعِ به روزرسانی معلمان بود. و شاید، هست! متاسفانه، به دلائل مختلف، برنامه های آموزش ضمن خدمت معلمان با موانع و مشکلاتِ جدی مواجه و تقریبا فاقد استقبال و اثرات مثبت و سازنده، در ارتقایِ دانش و توانائی های معلمان شده اند.
برای کاهش دغدغه های مادی معلمان نیز برنامه های متعددی در دستور کار دولت های اخیر قرار گرفته است؛ که آخرین آنها طرح رتبه بندی معلمان (به اختصار طَرَب ) بوده است.
لذا در ابتدا لازم است از اطلاع رسانی روزانه و فراملیتی وزارت آموزش و پرورش درباره این طرح صمیمانه تشکر و قدردانی نمائیم. این همه تلاشِ مجدانه در نوع خود بی نظیر است! با تلاش شبانه روزی آموزش و پرورش همه ایرانیان با این طرح ملی آشنائی کامل دارند! خدا خیرشان دهد.
امروزه، بیش از یک دهه از مطرح شدن، تصویب و تغییرات متعدد در طرح رتبه بندی معلمانِ منتظر می گذرد. این طرح از نظر برنامه ریزی و اجرا با پروژه های عظیمی همانند نیروگاه اتمی بوشهر، اتوبان تهران-شمال، جنگل کاری کویر لوت از طریق بارورسازی ابرهای سرگردان و احیای دریاچه هامون و ارومیه برابری می کند. بنابراین، به نظر می رسد قبل از تصویب نهائی و اجرای آن به چند نکته زیر توجه شود:
لذا، از مسئولین محترم و نمایندگانِ دلسوزِ مجلس خاضعانه استدعا داریم:
با بدان مقصد عالی نتوانیم رسید هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
عصر پنجشنبه ۲۸ بهمن اولین دیدار استاندار جدید البرز با منتخبین معلمان استان در فضایی صمیمی و دوستانه برگزار گردید. در این نشست سه ساعته پس از خوش آمدگویی حجرگشت مدیرکل آموزش و پرورش استان، معلمان حاضر نقطه نظرات خود را در خصوص مسائل و مشکلات آموزش و پرورش در اشل ملی و منطقهای به اشتراک گذاشتند. سپس در پایان نشست دکتر عبداللهی استاندار جدید البرز با گرامیداشت ایام، ضمن پاسخ دادن به سوالات حاضرین به تشریح فضای عمومی استان و کشور پرداخته افزود: خوشبختانه با تمام مشکلات جاری، معلمان کماکان در صدر گروههای مرجع هستند. اعتراضات معلمان نسبت به مشکلات منزلتی و معیشتی درست و به حق می باشد، ولی باید پیگیری مطالبات از مجاری قانونی صورت گیرد تا موجبات سوءاستفاده بدخواهان و بیگانگان قرار نگیرد.
در ادامه مشروح این نشست هماندیشی را مرور میکنیم:
در ابتدا حسینی مدیر جلسه ضمن تسلیت رحلت حضرت زینب (س) گفت: فلسفه وجودی جلسه هماندیشی همکاران با استاندار و فرماندار تلاش برای رسیدن به درک مشترک از مطالبات فرهنگیان و همچنین خلق و پیدایی رهیافتهای عملی برای حل و فصل مشکلات تاریخی (منزلتی و معیشتی) فرهنگیان استان البرز میباشد.
در ادامه علی حجرگشت مدیرکل آموزش و پرورش ضمن سپاسگزاری از استاندار و فرماندار به جهت تنظیم جلسه دیدار با فرهنگیان البرز گفت: ما در کنار هم بوده و تقابلی بین صف و ستاد و استانداری با دستگاه تعلیم و تربیت نمیبینیم. مطالبات فرهنگیان تاریخی بوده و رتبهبندی حداقل سابقه ده ساله دارد.
حجرگشت افزود: عدالت در پرداخت سرلوحه کار دولت سیزدهم بوده و مطالبهگری از مجاری قانونی حق مسلم همکاران ماست. فرهنگیان عزیز باید تلاش کنند تا در پیگیری مطالبات قانونی خود حق و حقوق تحصیلی دانشآموزان نیز ضایع نشود. باید در این مسیر حساس مواظب «معلمنماهای سو استفادهگر » باشیم تا مسیر مطالبهگری به بیراهه نرود. معلمان از وفادارترین اقشار نظام بوده و همواره حافظان انقلاب و اسلام و خون شهدا میباشند.
وی افزود: هدف از جلسه دیدار با استاندار، رساندن بیواسطه صدای معلمان به مسئولان ملی و استانی است.
رضا قاسمپور مدیر شهیدستان کرج ضمن تشکر از برگزار کنندگان نشستِ منتخبین فرهنگیان با استاندار گفت: استاندار نماینده نظام در استان بوده و لذا فصلالخطاب و تصمیمگیر نهایی است. بنابراین مخاطب سخنان ما نماینده حاکمیت در استان میباشد نه لزوما نماینده دولت.
قاسمپور در ادامه ضمن دعوت از استاندار برای بازدید از شهیدستان کرج افزود: مطالبات معلمان در سه سطح درون سازمانی، درون استانی و اشل ملی است. به دلیل ضیق وقت فقط در خصوص خواستههای درون استان صحبت میکنم.
آقای استاندار! منظور از پیگیری از مجاری قانونی دقیقا چیست؟ اگر دولت به قانون اساسی تمکین کند برای پیگیری حقوق معلمان نیازی به آمدن به کف خیابان نداریم.
من خبرنگار صدای معلم هستم و به عنوان یک خبرنگار معلم انتظار دارم جنابعالی در مقام رئیس شورای آموزش و پرورش استان، جلسات شورا را جدی گرفته و از حالت فرمالیته مرسوم خارج کنید. شورای عالی آموزش و پرورش خاستگاه تصمیمات استراتژیک دستگاه تعلیم و تربیت استان میباشد.
آموزش و پرورش ابردستگاه حاکمیتی بوده و بیش از ۴۰ درصد کارمندان دولت را در خود جای داده است. لذا برای حل مشکلات آن لازم است دستگاههای مرتبط به خط شده و مدیرکل آموزش و پرورش نور دیده و مورد وثوق صدای شما باشد. انتظار میرود که اعتراضات و تجمعات همکاران برای پیگیری مطالبات صنفی کاملا صیانت شده و به هیچ وجه فضای امنیتی بر فضای اعتراضات مستولی نگردد.
لازم است استاندار ضمن پذیرش اصل مطالبهگری، تشکلهای واقعی و شناسنامهدار فرهنگیان را به رسمیت شناخته و برای بهبود امور طرف مشورت خود قرار دهد.
آقای استاندار!
امروزه مصوبه دولت مبنی بر معاف بودن مدارس بابت حاملهای انرژی (به شرط رعایت الگوی مصرف) پا در هوا بوده و هیچ مدرسه دولتی یافت نمیشود که بدون دریافت اخطار ادارات متبوعه بوده و یا حاملهای انرژی در آن قطع نشده باشد. بر حسب قانون تعمیر و تجهیز مدارس به عهده سازمان نوسازی مدارس است. در سه سال گذشته ما هیچ ردی از این سازمان در انجام وظایف قانونی نمیبینیم. مدیران مدارس بار نوسازی را با مشقت و با کمک اولیا و خیرین به دوش کشیدهاند. انتظار میرود نظارت مستمر و جدی روی عملکرد معیوب درمانگاه فرهنگیان، شرکتهای تعاونی مصرف، مسکن، بیمه و رفاه معلم صورت گیرد. در یک کلام معلم فاقد هر گونه رفاهیات و تسهیلات جانبی در خور است.
آقای استاندار!
امروز کارد به استخوان معلم رسیده است. ما زیادیم ولی زیادی نیستیم! معلم مسافرکش و چند شغله نمیتواند فرهنگساز باشد.
نکته آخر این که؛ برای حل و فصل منطقی مشکلات روزافزون معلمان باید «سازمان نظام معلمی » راهاندازی شود تا به جای پیگیری مطالبات در کف خیابان، سازمان نظام معلمی همانند خانه کارگر، نظام پزشکی و نظام مهندسی با رایزنی و مذاکرات، پیگیر مطالبات رسوبی و انباشته شده صنفی از مجاری قانونی باشد تا ضمن حفظ شأن معلم دانشآموزان گروگان تحصن ها نشده و متضرر نگردند.
در ادامه قادر حسینزاده از دکتر معلمان پژوهنده ملی و پژوهشگر برتر استان در سخنانی با احساسات معلمی چنین گفت:
پرسشگری و پاسخ گویی از لوازمات و وظایف اولیه نظامهای مردم سالار و دموکراتیک است. آقای استاندار!
معلمان ما از برخی بیتدبیریها عصبانی و ناراحت هستند و به علت مسدود کردن مسیر صحیح اعتراضات از مجاری قانونی، ناچارا مطالبات صنفیشان را در کف خیابان یا اعتراض مدنی فریاد میزنند،اما آیا گوش شنوایی هست؟!
معلم امروز از سه چیز عصبانی و خشمگین است:
۱- تناقض در گفتار و رفتار مسئولین
۲- تبعیضهای ناروا بین کارمندان
۳- بیعدالتی در پرداختها و رفاهیات.
روح معلم اندیشه است و محتوا ماهیت کار معلمی آموزش و تربیت است. وقتی قانونگذاران و دولتمردان ما درک صحیحی از دستگاه تعلیم و تربیت ندارند ما به کجا پناه ببریم؟ معلم کارمند صرف نیست. کار معلم تولید محتوای آموزش و تربیت است و با موضوعات علمی و روانشناختی و جامعهشناختی و مباحث معنوی و اخلاقی و آزادگی و صداقت دانشآموز سر کار دارد... چرا فقط شعار میدهید؟ لطفا یک بار هم عمل کنید.
امروز درخواست ما از رئیسجمهور محترم عمل کردن به وعدههای انتخاباتی خود (مبنی بر حل یکباره مشکلات معیشتی و منزلتی معلمان) است. در تدوین آیین نامه رتبه بندی، باید نمایندگان واقعی معلمان با علم و تخصص لازم حضور داشته باشند نه افرادی که سیاستزده بوده یا از کانالهای خاص معرفی شوند.
اگر واقعاً آموزش و پرورش اولویت اصلی نظام هست مجلسیان ما و دولتمردان ما به حرفهای واقعی معلمان بدون روتوش و تملق گوش کنند و از ورود افراد کلنگی خارج از درک و فهم آموزشی و تربیتی و تفکر سیستمی آموزشی اجتناب گردد.
جناب استاندار!
معلمان میهن دوست و میهن پرستان واقعی هستند و از کنشگران خالص و بیریا و حافظ منافع ملی هستند. لطفا از همفکری مستمر و بیواسطه با آنها دریغ نفرمایید.
فخرایی از فعالان بازنشسته صنفی نیز ضمن اشاره به فصل الخطاب بودن قانون اساسی گفت: قانون اساسی ما توسط شکنجه شدگان زندانیان زمان شاه نوشته شده و ملهم از آیات قرآن و احادیث می باشد. لازم است برای آشنایی عامه با حقوق اساسی خود اصول مهم قانون اساسی به مثابه میثاق ملی آموزش داده شوند.
فخرایی با اشاره به مبتلا بودن برخی از مسئولین به آستیگمات فکری افزود: طبق اصول مصرح قانون اساسی پیگیری مطالبات با تجمعات و تحصن ها و.... حق قانونی ماست.
وی در پایان با خوانش اصول 3 , 26 و 27 قانون اساسی گفت: وظیفه دولت در تجمعات فرهنگیان، تامین امنیت آنهاست.
لیلا یادگاری از فعالان فرهنگی، اجتماعی نیز با اشاره به مشکلات معیشتی و منزلتی معلمان گفت: به دلیل مهاجر پذیری استان البرز، سرانه آموزشی کفاف لازم را نداشته و با تراکم شدید فضاهای آموزشی و مستهلک بودن زیرساختها مواجه هستیم. در حوزه پرورشی کم کاری کرده ایم. متاسفانه امروز الگوی جوانان ما تتلو میباشد و من به عنوان مربی پرورشی نگران نسل آتی هستم. متاسفانه در دهه پنجم انقلاب ما هنوز درگیر و دنبال مطالبات معیشتی معلمان هستیم. هزینه برای تعلیم و تربیت در صدر امور بوده و سرمایهگذاری روی فرهنگ و آتیه کشور است.
هما مقدم دکترای محیط زیست و از معلم پژوهندگان البرزی ضمن اشاره به منسوخ شدن آموزش سنتی در مدارس گفت: متأسفانه علوم تربیتی ما همگام با پیشرفتها و تکنولوژیهای نوین روزآمد نشده است. کلاس درس امروز پیچیده شده و مدارس باید پشتیبان تکنولوژی داشته باشند. من امروز به عنوان یک معلم پژوهنده اعلام خطر میکنم. نمودار انگیزشی دانش آموزان نزولی است، کشور از منظر علمی در خطر بوده و نتیجه تزلزل علمی پسرفت عمومی کشور خواهد بود. روح معلم اندیشه است .
در ادامه حدادیان مدیر ایثارگران ناحیه ۱ گفت: کرونا بیماری نیست، نوعی بیداری است. استاندار باید بر چهارگوشه استان اشراف داشته و پاسخگوی شهروندان باشد. متاسفانه الان پس از گذشت ۱۵ ماه از سال هنوز پاداش بازنشستگان پرداخت نشده است.
سولماز فیضالهزاده از اعضای هیات مدیره کانون صنفی فرهنگیان البرز با تشکر از حوصله و صبوری استاندار نسبت به شنیدن سخنان نماینده معلمان گفت: از تلاشهای شما برای انتقال و حل و فصل مشکلات آموزش و پرورش استان البرز سپاسگزارم.
وی ضمن انتقاد از برخی برخوردها با معلمین و کنشگران صنفی گفت: منظور از پیگیری از مجاری قانونی دقیقا چیست؟ اگر دولت به قانون اساسی تمکین کند برای پیگیری حقوق معلمان نیازی به آمدن به کف خیابان نداریم. یکی از آشنایان در عسلویه با یک سال سابقه در شرکت نفت دو برابر من حقوق میگیرد. معلم از تبعیضهای ناروا خشمگین و سرخورده است.
خانم خزائی به نمایندگی از آموزگاران استان ضمن تشکر از حفظ کرامت معلم و شنیدن صدایش در جلسه با استاندار البرز افزود: از کف کلاس آمده ام، چرا امروز معلم با پژوهش بیگانه بوده و در افزایش صلاحیت حرفه ای خود تلاش نمیکند؟ چون طبق بخشنامه معلم نباید مدرکش را بالا ببرد، زیرا دولت توان پرداخت بار مالی ارتقاء مدرک معلمانش را ندارد. امروز فرزندان ما از معلمین پیش افتادهاند. برای تربیت معلم هزینه نشده است. روح و روان دانش آموزان قرن بیست و یکمی گروگان معلمان سنتی است.
نظیری دبیر تاریخ دبیرستان دهخدا با اشاره به الزامات نظامهای مردمسالار افزود: پرسشگری و پاسخ گویی از لوازمات و وظایف اولیه نظامهای مردم سالار و دموکراتیک است. اگر امروز مسئولین به درخواستهای آرام معلمین گوش ندهند در آینده نزدیک این اعتراضات آرام تبدیل به خشم و فریاد خواهد شد. معلم از سیاسیون ضربه خورده و دستهایی در حال انحراف تجمعات معلمان است.کارد به استخوان معلم رسیده و اعتراضش صنفی است.
سیدخلیل حسینی از فرهنگیان ناحیه ۴ گفت: کار خوب قابل تقدیر میباشد. جلسه امروز برای شنیدن صدای معلم بوده و من برای ماندگاری اعتماد معلمان احساس خطر میکنم. فقر درد بزرگی است، البته عمده اعتراض معلمان در کنار فقر، فریاد تبعیض است. آای استاندار این فیش حقوقی یکی از نو معلمان بنده است، معلمم با دکترای ریاضی ۳/۸۰۰ حقوق میگیرد. امروز معلمان برای گذران زندگی مشاغل چندگانه داشته و حرفشان شنیده نمیشود. قانع کردن معلمان در شرایط فعلی سخت شده است. تبعات روحی و روانی عدم پذیرش ۱۲/۵ همت بار مالی رتبهبندی معلمان توسط دولت دهها برابر بیشتر از بار مالی آن برای دولتمردان است. صدا و سیما برای جمال خاشقچی ۴۰ روز برنامه داشت ولی دریغ از پخش یک برنامه در خصوص مشکلات معلمان! البته بیان مشکلات انکار کارهای خوب نیست. در دهه پنجم انقلاب ما هنوز درگیر و دنبال مطالبات معیشتی معلمان هستیم.
در ادامه غریباوی مدیر هنرستان فارابی واقع در منطقه محروم اسلام آباد کرج گفت: سعه صدر استاندار در شنیدن مطالبات معلمان ستودنیست. معتقدم روش پیگیری مطالبات باید تغییر یابد. چرا معلم باید در کف خیابان پیگیر حقوق خود باشد؟ بهتر است در شأن فرهنگیان مطالبهگری کنیم.
خسرو پرویز از مدیران ماهدشت کرج ضمن تشکر از برگزاری جلسه گفت: امروز از دیده شدن معلمان سپاسگزاریم. مطالبهگری حق معلم و دانشآموز است. مدارس دولتی استان اکثرا فرسوده بوده و ما از تعمیر و نگهداشت آنها عاجزیم. گرچه چهارمین استان پرجمعیت هستیم، ولی در سرانهها از آخر اولیم. بهتر است برای حل مشکلات استان از مدیران خلاق بهره بگیریم تا چالشها کاهش یابد. بیشترین گلهمندی معلم از تبعیض هاست. وی در پایان خواستار اجرای "اصل مدرسه محوری" در عمل شده افزود: باید تصدیگریها کم شده و اختیارات بیشتری به مدارس داده شود.
حبیب سعیدی از معلمان ناحیه ۳ کرج نیز ضمن قدردانی از بابت تشکیل جلسه و شنیده شدن صدای معلم گفت: رجاء واثق دارم برای رسیدن به درک مشترک از مشکلات آموزش و پرورش جلسات هماندیشی تداوم یابد. وی از پاسکاری لایحه رتبهبندی معلمان بین دولت، مجلس و شورای نگهبان و معلق بودن بودجه ۱۲/۵ همت برای اجرای رتبهبندی انتقاد کرده افزود: کاسه صبر و آستانه تحمل معلمان به سر آمده است.
در پایان دکتر عبداللهی استاندار البرز ضمن تبریک دهه فجر و ولادت امام علی(ع)، رحلت حضرت زینب (س) را تسلیت گفته افزود: خوشحالم از اینکه در خدمت معلمان دلسوز و شریف البرز هستم. من خودم معلم هستم و بعدا به شهرداری و وزارت کشور مامور و منتقل شده ام. معلمان با تمام مشکلات کماکان در صدر گروهای مرجع بوده و مورد اعتماد مردم اند. پیشرفت کشور در گرو آموزش و پرورش پویا بوده و رکن دستگاه تعلیم و تربیت، معلمان نیکسرشت و عاشقپیشه هستند.
بنده بر مشکلات آموزش و پرورش اشراف دارم و حداقل با چهار وزیر قبلی آموزش و پرورش حشر و نشر داشته و ایدههای نو برای اقتصاد آموزش و پرورش دارم. باید از ظرفیتهای داخل آموزش و پرورش بهره جست. معلمان ما باید مانند کشورهای توسعه یافته بالاترین حقوقها را دریافت کنند. متاسفانه امروز مشکلات منابع و نقدینگی داریم. فعلاٰ شرایط مناسبی برای افزایش حقوق کارمندان فراهم نیست. به سختی ۲۰ درصد اعتبارات عمرانی ما قابل حصول بوده و مشکل نقدینگی در کشور کاملا جدی است. مطالبهگری از مجاری قانونی را حق معلم می دانم ولی متاسفانه فعلاً چارهای جز صبر و تحمل نداریم. در مطالبهگری باید شرایط عمومی کشور را در نظر گرفت.
بابت تمام اتفاقات بدی که احتمالا برای معلمها در مسیر مطالبه گری رخ داده شخصا عذر خواهم.
البرز گرانیگاه کشور بوده و سرنخ تمام اتفاقات مهم به البرز گره خورده است. از مدیران استان خواستهام که با مردم ملاقات عمومی داشته و تا حد امکان به درخواستهایشان جواب مثبت دهند. متاسفانه در طول زمان انتظارات ایجاد شده از امکانات پیشی گرفتهاند.
رئیس شورای عالی آموزش و پرورش استان البرز افزود:. در جریان وضعیت مدارس و تراکم بالای دانشآموزی هستم. طبق توافقات انجام شده در یک سال بیش از صد مدرسه را کلنگزنی خواهیم کرد.
دولت با تمام توان در اندیشه حل مشکلات آموزش و پرورش است. ما در عرصه بین المللی در حال گفت و گو و مذاکره بوده و امروز بیش از هر زمانی نیازمند آرامش، همدلی، همبستگی و وحدت هستیم. مطالبات معلمان بهحق بوده و وظیفه بنده پیگیری تمام و کمال مطالبات شماست.
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مایملک به معنای مال و دارایی است و این واژه در قوانین و مقررات نیز استفاده می شود . صندوق ذخیره فرهنگیان نیز به عنوان یک نهاد اقتصادی مایملک معلمان است و با سرمایه معلمان شکل گرفته است . تشکیل صندوق بر اساس توافقی بین دولت و معلمان بوده است و هدف آن نیز تولید و افزایش سرمایه و ثروت معلمان جهت تقویت توان مالی و معیشت آنان در زمان بازنشستگی آنان می باشد . بنیانگذاران صندوق ذخیره فرهنگیان گمان نمی کردند روزگاری به چنین نهاد اقتصادی معظمی تبدیل گردد . نهادی که در حال حاضر با برخورداری از چندین هلدینگ و شرکت از بزرگترین مجموعه های اقتصادی کشور می باشد .
در حال حاضر مجلس یازدهم و دولت جدید می کوشند مالکیت صندوق به نهاد عمومی غیردولتی تغییر نماید یا همچون سازمان تامین اجتماعی و بنیاد مستضعفان و .... اداره گردد . این تصمیم دولت و مجلس با مخالفت های فراوانی روبه رو شده است . هر چند عموم معلمان به عنوان سهامداران صندوق و مالکان آن در قبال این شرایط سکوت نموده اند . بر اساس چه معیاری دولت و مجلس با ضبط اموال معلمان زمینه ضرر به معلمان را فراهم می آورند ؟
سید محمد بطحایی در دوره تصدی وزارت آموزش و پرورش ، اساسنامه صندوق را تغییر داد تا زمینه حضور سه نفر از منتخبین معلمان در هیات امنای صندوق فراهم شود. هرچند انتخابات فوق با استقبال گسترده معلمان روبه رو نشد ولی سه نفر با رای منتخبین معلمان در هیات امنای صندوق حضور بافتند .
اساسنامه جدید صندوق ذخیره فرهنگیان تیر 1400 به تصویب رسیده است و بر اساس آن تعداد منتخبین معلمان از سه نفر به شش نفر افزایش می یابد ؛ به این ترتیب منتخبین معلمان در برابر وزیر ، معاون وی و سه نفر متخصص اقتصادی پیشنهادی وزیر از تعداد بیشتری برخوردار خواهند بود. ( شش منتخب معلمان در برابر 2 مقام دولتی و 3 متخصص اقتصادی به پیشنهاد وزیر ) اما تاکنون اقدامی در جهت اجرای اساسنامه جدید صورت نگرفته است و مشخص نیست بر اساس چه معیار و منطقی قرار است صندوق به صورت نهاد عمومی غیردولتی درآید ؟
فقها اذعان دارند که دو اصل مهم در فقه ، جان مردم و مال مردم می باشند . در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز بر صیانت از اموال شهروندان تاکید شده است . براساس بند 5 اصل چهل و سوم قانون اساسی : « اضرار به غیر و انحصار و احتکار و ربا و دیگر معاملات باطل و حرام » منع شده است.
اصل 40 قانون اساسی نیز اصل ۴۰ تاکید دارد که « هیچکس نمیتواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد » .
حال بر اساس چه معیاری دولت و مجلس با ضبط اموال معلمان زمینه ضرر به معلمان را فراهم می آورند ؟
اینکه چرا نمایندگان مجلس و دولت پیگیر تبدیل مالکیت نهاد صدوق ذخیره فرهنگیان از شکل فعلی به نهاد عمومی غیردولتی می باشند مشخص نیست و توجیه خاصی نیز ارائه نمی شود . حتی گفته می شود این اقدام بیشتر برای ناامید کردن معلمان برای خروج از صندوق انجام می گیرد و به این ترتیب سرمایه فراوانی باقی می ماند که با پول معلمان فراهم شده است .
صندوق ذخیره فرهنگیان با پول سرمایه گذاری معلمان به وجود آمده و تغییر مالکیت آن بدون رضایت صاحبان آن خلاف موازین حقوقی ، شرعی و اخلاقی است . معلمان مالکان صندوق هستند و نه تنها شش عضو هیات امنا که باید همه اعضای هیات امنا را انتخاب کنند و یا مجمع عمومی صندوق از منتخبان معلمان باشند تا مستقیما منتخبین معلمان هیات مدیره را انتخاب و بر آن نظارت نماید .
ادامه این شرایط بر صندوق ذخیره فرهنگیان موجب خسران معلمان می گردد و تبدیل آن به نهاد عمومی غیردولتی با موازین عقلانی ، شرعی و قانونی سازگاری ندارد .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
با وجود آن که حدود یک ماه به پایان سال 1400 مانده و معلمان در نگرانی ناشی از ابهام و سردرگمی چگونگی اجرای چیزی که آن را « رتبه بندی معلمان » می خوانند برخی اظهار نظرها آنان را نگران تر و البته خشمگین تر هم می کند .
وزیر آموزش و پرورش 26 بهمن در نشست با فرهنگیان شهرستان تربت حیدریه ( این جا ) ؛ بودجه تخصیص یافته برای «طرح رتبه بندی معلمان» در سال آینده را ۲۵ هزار میلیارد تومان اعلام می کند . البته یوسف نوری آدرسی از «طرح همسان سازی نظام پرداخت کارکنان دولت» می دهد اما توضیح نمی دهد که تکلیف مواد اجرا نشده قانون مدیریت خدمات کشوری برای معلمان چه می شود و اساسا این قانون از ابتدا برای چه تصویب شد و چرا برخی نهادهای خاص به مرور خود را از شمول این قانون مستثنی کردند ؟
حمیدرضا حاجی بابایی رئیس کمیسیون برنامه وبودجه مجلس شورای اسلامی 28 بهمن در جمع نمایندگان تشکلهای صنفی و همچنین منتخبی از فرهنگیان شیراز ضمن بیان برخی تعارفات معمول که تمامی هم ندارد و در این بیش از چهار دهه از حد شعار فراتر هم نرفته است چنین می گوید : ( این جا )
« آموزش و پرورش منشأ همه خدمات است و میزان رشد یک کشور به اندازه میزان نگاه به این سیستم است .
رئیس کمیسیون برنامه و بودجه با استناد به بیانات رهبر انقلاب گفت: خرج در آموزش و پرورش خرج برای تولید آن هم از فاخرترین نوع تولید است .
حاجی بابایی بابیان اینکه نگاهش در بودجه ریزی به همه ارکان جامعه است گفت: اگر جایی هم میبینید بنده با حساسیت بحث بودجه آموزش وپرورش را دنبال میکنم بدان معناست که اعتقاد دارم این کار به معنای پول دادن به معلم نیست بلکه خدمت رساندن به همه جامعه است چراکه معلم با سرمایههای مردم یعنی دانش آموزان سر وکار دارد.
حاجی بابایی تاکید می کند : نظام رتبه بندی معلمان قطعاً انجام خواهد شد و شامل همه نیروهای آموزش و پرورش خواهد بود چرا که در آموزش و پرورش همه معلم هستند و بنا به ضرورت در پستهای اداری قرار میگیرند و ممکن است مجدد به معلمی برگردند و این چرخه دائم در حال انجام است .
ما معلمان باید قدر این نگرش و جایگاه را ابتدا خودمان بدانیم و نباید خدای ناکرده با رفتارهایمان خدشهای به آن وارد کنیم ... »
پرسش « صدای معلم » از آقای حاجی بابایی آن است که این فرمول اجرا برای رتبه بندی معلمان را از کجا درآورده اند ؟ ماهیت و نوع « کار اداری » با «حرفه معلمی » متفاوت است و بر اساس آن ارزش گذاری و ارتقا بر اساس « مسیر شغلی » و یا « کار راهه شغلی » باید به صورت جداگانه و البته علمی و شفاف انجام پذیرد .
مگر معلمان از برخی مزایای نیروهای ستادی و بعضا اداری برخوردار هستند که قرار است رتبه بندی معلمان شامل حال آن ها هم بشود ؟
آن چه در این میان عجیب و البته پرسش برانگیز است اظهارات متناقضی است که حاجی بابایی در مورد رقم بودجه رتبه بندی معلمان بیان کرده است .
رییس کمیسیون تلفیق بودجه ۱۴۰۱ مجلس شورای اسلامی امروز 28 بهمن در شورای برنامه ریزی و توسعه استان همدان گفته است : ( این جا ) « در سال آینده حدود ۱۳ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان برای رتبه بنده معلمان نیز اختصاص یافته است . در سال آینده هیچ فردی کمتر از پنج میلیون تومان حقوق دریافت نمیکند. » در نشستی که اخیرا وزیر آموزش و پرورش با رسانه ها داشت ؛ خبرنگاران به شدت از غلبه ی فرهنگ محافظه کاری ، عدم پاسخ گویی و دروغ گویی در میان مدیران آموزش و پرورش انتقاد کردند .
البته آقای حاجی بابایی 5 روز پیش و در سفر به شیراز اظهار داشته بود ۳۵ میلیارد تومان برای اجرایی شدن طرح رتبه بندی معلمان در لایحه بودجه سال آینده پیش بینی شده است. ( این جا )
حاجی بابایی 28 مهر 1400 در جلسه علنی مجلس و در جریان بررسی لایحه نظام رتبهبندی معلمان چنین می گوید : ( این جا )
« گاهی کار کارشناسی انجام میشود و برخیها ممکن است نظر کارشناسی دیگری داشته باشند؛ اما در طول دو سه ماه گذشته آن قدر اعداد و ارقام دروغ درباره رتبهبندی معلمان مطرح شده که همه به شک افتادهاند.
یک نفر بیاید و به صورت کارشناسی عدد و رقم برای من بیاورد که رتبهبندی معلمان چقدر هزینه دارد؟ کسی گفته است رتبه بندی معلمان 200 هزار میلیارد تومان هزینه دارد! معنی این حرف یعنی اینکه میانگین حقوق معلمان 30 میلیون تومان میشود. این عددها را از کجا میآورند؟!
ما اعتبار رتبه بندی معلمان را برای سقف یک سال حداکثر 30 هزار میلیارد تومان در نظر گرفتهایم و برای سه ماه آخر سال هم 7 هزار میلیارد تومان پیشبینی کردهایم. خود معلمان هم بیشتر از این نمیخواهند. »
پرسش این است ؛
حاجی بابایی که دیگران را متهم به دروغ گویی می کند ، آیا خود در این ورطه نیفتاده است ؟ یوسف نوری آدرسی از «طرح همسان سازی نظام پرداخت کارکنان دولت» می دهد اما توضیح نمی دهد که تکلیف مواد اجرا نشده قانون مدیریت خدمات کشوری برای معلمان چه می شود و اساسا این قانون از ابتدا برای چه تصویب شد و چرا برخی نهادهای خاص به مرور خود را از شمول این قانون مستثنی کردند ؟
البته مساله به این جا ختم نمی شود ...
علیرضا منادی با اشاره به اینکه کمیسیون تلفیق مصوب کرده است در سال آینده ۴۰ هزار میلیارد تومان برای رتبه بندی معلمان در نظر گرفته شود، گفت: همه دستگاهها علاقه دارند هر چه سریع تر لایحه رتبه بندی معلمان اجرایی شود.برنامه «بدون خط خوردگی» رادیو گفتوگو در خصوص لایحه رتبهبندی معلمان با دکتر علیرضا منادی رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی به صورت تلفنی گفتگو کرد.
علیرضا منادی رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس 24 بهمن 1400 با اشاره به اینکه کمیسیون تلفیق مصوب کرده است در سال آینده ۴۰ هزار میلیارد تومان برای رتبه بندی معلمان در نظر گرفته شود می گوید : ( این جا ) « بر اساس لایحهای که دولت قبل ارائه داده بود، قرار بود رتبه بندی معلمان در سه مرحله انجام شود و شامل بازنشستگان و کارمندان نمی شد. کمیسیون این لایحه را کافی ندانست و تغییراتی داد. »
سرپرست مرکز برنامهریزی، منابع انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش 12 بهمن در مراسم تودیع و معارفه مدیرکل آموزش و پرورش استان قزوین چنین می گوید: ( این جا ) « به معلمان قول میدهم نظام رتبهبندی در حقوق اسفند ماه اعمال میشود . »
این همه دروغ گویی و اظهارات ضد و نقیض برای چیست ؟
آیا قرار است معلمان به این مسئولان و نمایندگان اعتماد کنند ؟
حاجی بابایی از کجا فهمیده که معلمان بیشتر از این نمی خواهند ؟ آیا او و سایر مقامات و مدیران سر سفره آنان نشسته اند ؟
(« صدای معلم » نقد سخنان و اظهارات حمیدرضا حاجی بابایی در مورد رتبه بندی معلمان را به زمان دیگری موکول می کند )
پیش تر این رسانه در گزارشی نوشت : ( این جا )
« وزارت آموزش و پرورش چگونه می خواهد در این مدت محدود احکام رتبه بندی را برای معلمان صادر و اجرا کند مگر آن که همان تحلیل صدای معلم در گزارش های پیشین مورد تصدیق قرار گیرد .
اگر قرار است مبلغی به حقوق معلمان اضافه کنید ، آن را ذیل همان مواد اجرا نشده قانون مدیریت خدمات کشوری برای معلمان انجام دهید و رتبه بندی معلمان را بیش از این لوث و بی معنا نکنید .
در نشستی که اخیرا وزیر آموزش و پرورش با رسانه ها داشت ؛ خبرنگاران به شدت از غلبه ی فرهنگ محافظه کاری ، عدم پاسخ گویی و دروغ گویی در میان مدیران آموزش و پرورش انتقاد کردند . ( این جا )
پایان گزارش/