گاهی متعجب می شویم که چرا افرادی مانند اکبر رائفی پور، حسن عباسی، شیخ عباس تبریزیان و برخی مداحان با اینکه سخنانی اغلب غیرمنطقی، عقل ستیزانه، ضدعلمی، بهت آور و ساده لوحانه بر زبان می آورند اما طرفدارانی دارند و همیشه گوش هایی آماده شنیدن سخنان محیر العقول آنهاست و در مقابل اساتید برجسته فلسفه و اندیشمندان کشور اغلب مهجور و ناشناخته اند و گوشی بدهکار سخنانشان نیست!!
آنچه بدیهی به نظر می رسد این نکته است که افرادی مانند تبریزیان و رائفی پور در جوامع عقل مدار نه تنها جدی گرفته نمی شوند، بلکه در صورت داشتن تریبون هم مخاطب چندانی نخواهند داشت.
حال سوال اینجاست که چه عواملی باعث می شوند رائفی پور و عباسی و تبریزیان به متفکران قوم تبدیل شده و برای دردهای کهنه جامعه نسخه بپیچند و جماعت پریشان احوال را از چاهی به چاله ای عمیق تر فروبرند؟
در پاسخ به این سوال باید به عوامل و دلایل متعدد فرهنگی و تاریخی نگاه کرد. تاریخ پرآشوب و غمزده این سرزمین پر است از افرادی که با عقل و عاقلی سر ستیز و جنگ داشتند و جنون و خردستیزی را سرلوحه سعادت و خوشبختی بشر می دانستند. اشعری گری و ضدیت با عقل و نکوهش متفکر و فیلسوف و اندیشمند و عقل در همیشه تاریخ این سرزمین بخش جدایی ناپذیری از فرهنگ بوده است. در تاریخ این سرزمین همیشه ابن سیناها و فارابی ها و فردوسی ها نکوهش شده اند و امام محمد غزالی ها و عقل ستیزان بر صدر مجلس نشسته اند.
عامل دیگر، جزم اندیشی تاریخی مردمان این سرزمین است که همیشه دوای دردهای خود را در نسخه های عجیب و غریب جسته است. دلیل دیگر ذهنیت خرافاتی است که همیشه جادو و نیروهای ماورایی را بر عقل و خرد انسانی برتر دانسته است.
عامل دیگر ذهنیت توطئه پرداز ایرانی است که پشت هر مسئله ای اعم از بیماری و سیاست و.. دنبال ذهن های پلید و دست های نابه کار بوده است و همیشه عادت به دیدن «کاسه زیر نیم کاسه» دارد.
مسئله بعدی فرهنگ ساده اندیش است که در حل مسائل به جای تامل و تفکر و تصمیم عقلانی، سوار بر موج احساسات شده و با دم دستی ترین ابزارها به مواجهه سخت ترین مسائل و مشکلات رفته است. ضرب المثل هایی مانند "سگ زرد برادر شغاله"، "کار کار انگلیسه" و امثالهم همگی حاکی از ذهن ساده اندیشی است که به جای تحلیل و فهم عمیق مشکلات و مصائب سعی کرده است با جمع بستن و سر هم کردن همه مشکلات نتیجه نهایی و مدنظر خود را در سریع ترین و کوتاه ترین زمان ممکن به دست آورد.
امثال رائفی پور و تبریزیان بیشتر از آنکه زاده یک جامعه مدرن و عقل مدار باشند، محصول چنین تاریخ و سنت و فرهنگی هستند. ( کانال خرمگس )
( دایی جان ناپلئون رمانی طنز در گونهٔ داستان بلوغ از ایرج پزش کزاد است که سالِ ۱۳۴۹ منتشر شد. این رمان که از پرفروشترین کتابهای ایرانیست، با لحنی طنز تیپهای شخصیتهای جامعهٔ ایرانی را به ریشخند میگیرد. ناصر تقوایی در سال ۱۳۵۵ مجموعهٔ تلویزیونی دایی جان ناپلئون را از روی این کتاب ساخت. ویکیپدیا )
گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر نیز آمد ؛ ( این جا ) دوشنبه 9 خرداد نشست رسانه ای « محمود امانی طهرانی » دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش با خبرنگاران برگزار گردید .
در این نشست برای نخستین بار در سه سال گذشته سه عضو منتخب معلمان در شورای عالی آموزش و پرورش حضور داشتند و ضمن ارائه دیدگاه ها به پرسش های خبرنگاران پاسخ دادند .
آن چه در زیر می آید ، پاسخ « جواد نوبختی » به پرسش های خبرنگاران است .
گروه گزارش/
امروز یکشنبه 22 خرداد نشست رسانه ای «حمید طریفی حسینی » رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور با موضوع «برنامه ملی سنجش سلامت جسمانی و آمادگی تحصیلی نوآموزان بدو ورود به دبستان و پیش دبستان » در دبستان دخترانه رازی واقع در منطقه 3 تهران برگزار گردید .
پیش از آن یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش پایگاه سنجش سلامت جسمانی و آمادگی تحصیلی نوآموزان را در این واحد آموزشی افتتاح کرد .
این که چنین مراسمی در یک مدرسه مجهز و در یکی از مرفه ترین و لاکچری ترین مناطق تهران برگزار می شود جای پرسش دارد هر چند وزیر آموزش و پرورش در سخنانی که به این مناسبت ایراد کرد به این موضوع اشاره ای کرد و گفت که از محرومیت های فراوان در بسیاری از مراکز سنجش آگاه است اما مشخص نشد که هدف وزیر آموزش و پرورش از بیان این گزاره دقیقا چه بود و چرا این مراسم در یک منطقه محروم تهران برگزار نشده تا حداقل رسانه ها و به ویژه « رسانه ی ملی » بتوانند از آن گزارشی تهیه کنند .
این نشست با یک تاخیر 12 دقیقه ای آغاز شد و زمانی که وزیر آموزش و پرورش سالن را ترک کرد بسیاری از افراد حاضر در آن به تبعیت از آقای نوری از سالن خارج شدند و این نشان می داد که سخنان رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی و پرسش های خبرنگاران ظاهرا برای آنان اهمیتی نداشته است .
در ابتدا رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی چنین گفت : چرا وزیر آموزش و پرورش در این مورد به مدیران غیرپاسخ گو تذکر نمی دهد و عذرشان را نمی خواهد ؟
« اصحاب رسانه یکی از ارکان چهارگانه تعلیم و تربیت است .
ما رسانه را در کنار خودمان و به عنوان یک رکن تعلیم و تربیت در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دیدیم .
حوزه روابط عمومی و حوزه رسانه در وزارت آموزش و پرورش و همین طور در سطح کشور و در این راستا انتظار ما این است به عنوان کسی که در امتداد هدفی که در نظام تعلیم و تربیت داریم دنبال می کنیم و آن زمینه سازی و کسب آن شایستگی هایی است که لازمه ی دست یابی به آن « حیات طیبه » است که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در مورد آن صحبت شده است ؛ این شرایط را برای ما همراه کند و رسانه یار و یاور ما و کمک ما در فرآیند تعلیم و تربیت است .
( «حمید طریفی حسینی » رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی )
شما هم می توانید نقش مجری تعلیم و تربیت داشته باشید و فقط کار اطلاع رسانی و خبر رسانی نیست .
نقشی که شما در فرآیند تعلیم و تربیت بازی می کنید یک فرآیند اثرگذار و دارای اثر معناداری در فرآیند های تعلیم و تربیت دارد .
این نقشی است که برای رسانه در نظر گرفته شده است و انتظار ما در سازمان آموزش و پرورش استثنایی که به دنبال ایجاد تحول در برنامه های آموزشی و پرورشی و توان بخشی در این حوزه هستیم ؛ در کنار ما باشید و از کمک شما در مسیر تحقق اهداف سازمان بهره مند شویم ».
تعداد معدودی خبرنگار از خبرگزاری های فارس ، ایسنا و برنا پرسش های خود را مطرح کردند .
این خبرنگاران در همان جایی که نشسته بودند برخاسته و سوال خود را مطرح کردند و این موجب شد که به علت وسعت سالن بسیاری از افراد حاضر در آن متوجه مفهوم و محتوای پرسش های آنان نشوند . از سوی دیگر ، میکروفون جداگانه ای هم برای آن در نظر گرفته نشده بود .
اما مدیر صدای معلم هنگام طرح سوال در جایگاه قرار گرفت و نخستین جمله ای که مطرح کرد این بود :
« هر کسی خودش برای خودش جایگاه ایجاد می کند ».
مدیر صدای معلم خطاب به رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی گفت : همان گونه که شما اشاره کردید که « رسانه » رکن چهارم از ارکان تعلیم و تربیت است مهم تر از آن رکن چهارم « دموکراسی » هم هست و مهم تر و این نقشی است که همیشه مغفول مانده است .
پورسلیمان تصریح کرد : 44 سال است که در این مملکت این چیزها را می بینیم و می شنویم اما امیدوارم مدیر بعد از شما همین ها را در مورد شما بیان نکند .
« سخن نخست من به نوعی تذکر به وزارت آموزش و پرورش و مسئولان آن در حوزه ها و سطوح مختلف آن است .
چرا برخی از دوایر ستادی و نهادها و سازمان های مستقر در این وزارتخانه از برگزاری نشست رسانه ای طفره می روند ؟
جاهایی مانند صندوق ذخیره فرهنگیان ، مرکز برنامهریزی منابع انسانی و امور اداری ، اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران ، سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان ، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ، معاونت حقوقی و امور مجلس ، دانشگاه فرهنگیان ، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی ، ستاد همکاری های حوزه علمیه و آموزش و پرورش ، معاونت برنامه ریزی و توسعه ، انجمن مرکزی اولیا و مربیان ، مرکز امور بین الملل و مدارس خارج از کشور ، اداره کل ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات ، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ، سازمان مدارس و مراکزغیر دولتی و توسعه مشارکت های مردمی و... « هر کسی خودش برای خودش جایگاه ایجاد می کند »
اساسا آیا در وزارت آموزش و پرورش میان مدیر پاسخ و غیرپاسخ گو تفاوتی هست ؟
چرا وزیر آموزش و پرورش در این مورد به مدیران غیرپاسخ گو تذکر نمی دهد و عذرشان را نمی خواهد ؟
وضعیت هم طوری نیست که بخواهند مانند سابق کرونا را بهانه کنند .
امیدوارم که مساله ترس از رسانه ها نباشد ».
مدیر صدای معلم از روند عزل و نصب مدیران در این سازمان و در وزارت آموزش و پرورش انتقاد کرد هر چند رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی تمام قد از اقدامات خود در این زمینه دفاع کرد .
طریفی اقدامات خود در این زمینه را منتسب به رویکرد دولت و بیانیه ی گام دوم انقلاب کرد .
طریفی انتقادات فراوانی را متوجه مدیران پیش از خود در سازمان آموزش و پرورش استثنایی کرد .
پورسلیمان به مشکلات و چالش های معلمان شاغل در این حوزه اشاره کرد و تاکید که « صدای این معلمان » هیچ جایی شنیده نمی شود .
مدیر صدای معلم گفت که در وهله نخست معلم است و در این جلسه سخنان تعدادی از معلمان شاغل در این سازمان را می تواند پخش کند تا همه به عمق محرومیت و مظلومیت آنان واقف گردند .
طریفی گفت : به مشاورین خودم همین اواخر گفتم هر وقت خودتان فکر کردید می توانید بروید ، بروید !
بنده تخصص این کار را دارم .
رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی گفت : همه ی ما پاسخ گو هستیم . شماره شما سیو ( Save ) است . شماره ی همه خبرنگاران را دارم .
همه باید پاسخ گو باشند . هم به مردم . هم به دانش آموز .
در پایان ، ملوندی مجری نشست از رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی خواست تا اگر نکاتی مانده مطرح کند .
آقای طریفی به مشکلات عدیده این سازمان اشاره کرده وفی المثل گفت که آیا وظیفه این سازمان تهیه سی تی اسکن و یا دارو و... برای مراجعان و دانش آموزان است و از عدم همکاری و تعامل سایر دستگاه ها در این موارد انتقاد کرد و خواهان انعکاس این مسائل توسط صدای معلم و رسانه ها گردید .
مدیر صدای معلم خطاب به او گفت که در این نشست « رسانه ملی » حضور دارند و با توجه به برد زیاد این رسانه بهتر است که ایشان صریحا این موارد را در برابر دوربین تلویزیون مطرح کند هر چند با توجه به پیشینه و عملکرد صدا و سیما بعید است که رسانه ی ملی این موارد را منعکس کند .
پورسلیمان ضمن اشاره به موضوع عزل و نصب ها و سخنان رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی چنین گفت :
44 سال است که در این مملکت این چیزها را می بینیم و می شنویم اما امیدوارم مدیر بعد از شما همین ها را در مورد شما بیان نکند .
مشروح این پرسش و پاسخ در صدای معلم منتشر خواهد شد .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
« رضوان حکیم زاده » معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در جمع مدیران و آموزگاران ابتدایی شهرستان سمیرم خاطر نشان کرد: در کشور ما متاسفانه به دلیل کارشکنی های وزارت بهداشت در آن دوره و هم چنین عدم همراهی رسانه ها، نتوانستیم مدارس را بازگشایی کنیم و مدت زمان تعطیلی آن ها خیلی زیاد شد ».
مشکل مغلطه ی انگیزه مند، تشخیص مغلطه بودن آن نیست، بلکه تشخیص نمونه های آن در زندگی روزمره است. یک علت آن است که این موضوع چنان متداول شده که حساسیت ها در مورد آن از دست رفته است و دلیل دیگر هم به روش های نامحسوس انجام می گیرد. بدین شکل که ابتدا نتیجه را درب و داغان اعلام می کنند و بعد نام شخص یا مکانی را که مدنظرشان هست را ذکر می کنند تا سوگیری انجام شود. وزارت آموزش و پرورش آگاهانه به استقبال ایده های نسنجیده ستاد مقابله با کرونا و وزارت بهداشت رفت و با تحت فشار گذاشتن دانش آموزان برای تحصیل در فضای مجازی آن هم به مدت سه سال، تجربه نوعی کودک آزاری را نیز مهیا کرد.
آدم تعجب می کند که چرا به نام شخص یا مکان در لحظه متمایل می شود!
صحبت های خانم حکیم زاده هم همین وضعیت را دارد.
اگر ایشان قبل از ایراد این سخنان اخبار و گزارش رسانه های مستقل و منتقدی مانند « صدای معلم » و حملات و هجمه های معلمان و همکاران خویش را نسبت به آن مطالعه کرده بودند شاید چنین نمی گفتند و یا چنانچه در میان خروارها خبری که روزانه مطالعه می کنند، لااقل می توانستند گیومه ای باز کنند تا به تلاش های بی وقفه رسانه ی صدای معلم در اعتراض به تعطیلی طولانی مدت مدارس و آسیب های ناشی از آن اشاره کنند حداقل جانب انصاف رعایت می شد.
مطرح کردن ادعاهای شفاف می تواند خطرناک باشد. مصون ساختن اظهارات از خطا با گنجاندن کلمات دو پهلو کمک می کند اگر زمانی پیش بینی ها غلط از آب درآمد، عقیده نادرست، در کلمات دو پهلو نادیده گرفته شوند. کاری که اکثر مسئولین انجام می دهند.
استثمار آموزش و پرورش در لوای خرده فرمایشات « ستاد ملی مقابله با کرونا » مسئله ی بسیار مهمی بود که وزارت آموزش و پرورش به راحتی با کلمات محافظه کارانه و به ظاهر روشنفکرانه در دفاع از تفکرات گروهی فرصت طلب، جایگزین مهارت های مدیریت تحلیل مشکلات آینده سیستم آموزش حضوری داشت و از آن چشم پوشی کرد.
آسیب های اجتماعی فاجعه باری که جدای از ترک تحصیل دانش آموزان ، گزارش قابل قبولی از توصیف عملکرد به اغوا رفته ی وزارت آموزش و پرورش به همراه داشته باشد را در کارنامه ی خود نداشت .
از دیگر سیاه نمایی های وزارت آموزش و پرورش در توجیه مشکلات خواسته و ناخواسته ناشی از تعطیلی مدارس، در سخنرانی های اخیرشان، بدیهی جلوه دادن موضوع و فراموشی از اراده ناکافی ایشان برای بازگشایی مدارس است.
وزارت آموزش و پرورش و ادارات کل استان ها برای جلب توجه رسانه ها ، اصرار بر بازگشایی مدارس و شفاف سازی نسبت به اقدامات مداخله جویانه و غیرکارشناسانه در « حوزه ی آموزش » وزارت بهداشت در تعطیلی مدارس، حتی شهامت برگزاری نشست های رسانه ای با موضوع بازگشایی مدارس را نداشتند ؛ چرا با وجود آن که صدا و سیما تمام مدت از وزارت بهداشت و برنامه های ستاد ملی مقابله با کرونا و موضوع عامه پسندی چون تعطیلات بیشتر حمایت می کرد، وزارت آموزش و پرورش ناخوشنودی خود را از این فقر فکری به عنوان « نماینده فرهیختگان جامعه » به صراحت بیان نکرد؟
حقوق مالکیت مطلق آموزش و پرورش کجا به نفع دانش آموز و جلوگیری از آسیب های اجتماعی ناشی از تعطیلی مدارس پیش رفت؟ حتی حاضر نشدید به هشدارهای سازمان های بین المللی توجه کنید!
همان طور که سال هاست خبرهای حقیقی مصرف مواد مخدر و حتی تجاوزهای جنسی در بین دانش آموزان مخفی نگه داشته می شود، امروز هم به راحتی تخطی از حقوق شهروندی دانش آموزان و خانواده هایشان عادی سازی می شود .
وزارت آموزش و پرورش هم به جای موضع گرفتن در مقابل قانون شکنی ها، استدلال مبالغه آمیز را در پیش گرفته است و آن را برای خود قابل تحمل معرفی می کند.
خانم حکیم زاده جدای از هدف مند بودن سفرشان به سمیرم آن هم چند روز بعد از معارفه رییس اداره این شهرستان، اگر این قدر به همراهی رسانه ها علاقه مند است، چرا در سفر خود به اصفهان، نشست رسانه ای برگزار نکرد تا علاوه بر پاسخ گویی به سوالات خبرنگاران، به عنوان معاون آموزش ابتدایی و عضوی از ستاد این وزارت خانه، فرهنگ عذرخواهی از دانش آموزان و خانواده هایشان بابت هدر رفتن بهترین زمان آموزش عمومی در مدرسه و کلاس درس را از جانب وزارت آموزش و پرورش در اصفهان انجام دهد تا فضایی برای جبران قصور این دستگاه در قبال دانش آموزان خانواده های آنان داشته باشد؟
وزارت آموزش و پرورش آگاهانه به استقبال ایده های نسنجیده ستاد مقابله با کرونا و وزارت بهداشت رفت و با تحت فشار گذاشتن دانش آموزان برای تحصیل در فضای مجازی آن هم به مدت سه سال، تجربه نوعی کودک آزاری را نیز مهیا کرد.
همان طور که عقیده سالم ماندن تا ابد، با مردن نقض می شود، بسیاری از عقاید غلط در میان مسئولان نیز باید بازنگری داشته باشد و این که هر باوری بی قید و شرط از جانب جامعه پذیرفته شود عاقلانه نیست. ادعای تحمیل تکالیف منوط بر این عقاید هم مضحک است. پس بهتر است دست از مغلطه کردن بردارید. حقوق از رهگذر تکالیفی که ایجاد می کند تعریف می شود.
حق زندگی به همه انسان ها عطا شده است. یعنی دولت و حکومت مکلف است به این حق احترام بگذارد و آنچه به صلاح افراد نیست را تحمیل نکند.
هر چند نمونه های کودک آزاری در آموزش و پرورش زیاد است و یکی از موارد عینی آن در یکی دو ماه گذشته نیز وادار کردن همه دانش آموزان به خواندن « سلام فرمانده » است. در حالی که با توجه به انتقادهای شدید از محتوای این شعر، بسیاری از خانواده ها تمایل به شرکت دانش آموز خود در این برنامه نداشتند و اعتراضشان مورد سرزنش قرار گرفت و دانش آموزان در مدرسه نیز ناچارند با اضطراب و نگرانی از طرد شدن و برخورد کادر مدارس در سرپیچی نکردن از بخشنامه ها و گرفتن فیلم و عکس های مکفی از عملکرد خود، آن را اجرا کنند.
طبق ماده ۵ آیین نامه اجرایی مدارس مصوب چهل و یکمین کمیسیون معین شورای عالی آموزش و پرورش در تاریخ ۱۴۰۰/۵/۱۰، دانش آموزان و آموزگاران و خانواده ها به دلیل برچسب خوردن های غیرمعقول، امکان نقد را هم نداشتند. پر واضح است که تعارض در قانون با عملکرد زیاد است.
مطابق ماده ۱۵۱ همین آیین نامه حتی حقوق شهروندی همسایگان مدارس نیز در ایام بازگشایی مدارس حفظ نشد و علی رغم اعتراض های مکرر، هر روز چندین نوبت از برنامه صبحگاه گرفته تا تک تک زنگ های تفریح، صدای بلندگوها و خوانش گروهی دانش آموزان مایه ی سلب آرامش خانه های اطراف مدارس شد به نحوی که آرزو می کردند ای کاش این دو ماه هم مدارس کماکان مجازی طی می شد.
حداقل به این مسائل و آسیب های ناشی از هیجانات گروه های خاص رسیدگی کنید که چندی بعد به گردن دشمنان نیندازید.
واقعیت ها به ما دور نیستند. از چهار انگشت هم به چشم و گوش نزدیک تر شده اند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
تاکنون دو یادداشت در موضوع پروژه ی « شهرک کوثر فرهنگیان پاکدشت » در صدای معلم منتشر گردیده است . ( این جا ) و ( این جا ) ؛ اما تاکنون هیچ نهاد و مرجعی در مورد این مطالبه ی قانونی صدها معلم پاسخ گو نبوده است و این در حالی است که 20 سال از این ماجرا می گذرد .
آن چه مهم و قابل تامل است و در مکتوب جدید آقای علی نصیری آمده است ساخت کاخ ویلاهایی درست در ضلع جنوبی همین پروژه ی بلاتکلیف است که در گزارش تصویری به وضوح مشخص است .
پرسش این است که وظیفه ی » شهرداری » در این مملکت چیست ؟ وظیفه و کارکرد « شورای شهر » ی که با رای مردم و با صرف هزینه های فراوان تشکیل می شود و کارش نظارت بر کار شهرداری است ؛ دقیقا چیست ؟
( همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ اگر شهرداری و شورای شهر بر اساس وظایف قانونی مصرح خود درست عمل می کردند ؛ آیا شاهد فجایعی مانند « متروپل » و... بودیم ؟ )
آیا نهادهای قانونی نظارتی و بازرسی این ها را نمی بینند ؟ آیا این چیزها و خشم و افسردگی معلمان برای آنان ارزشی ندارد و مهم نیست ؟
إنَّ اللَّهَ يأمُرُ بِالعَدلِ و الإحسانِ
« خداوند به عدل و احسان فرمان مي دهد »
نحل ، آيه ۹۰
همان عدل و عدالتی که در همه تاریخ آرزو و خواست تمام انسان ها بوده است و بر اثر عدم تحقق آن خداوند پیامبران را برای هدایت انسان مبعوث ساخته است.
بی تردید آموزش و پرورش، عامل توسعه و کلید رشد و ترقی هر کشوری است. جوامع پیشرفته، تنها از طریق تربیت نیروی انسانی خود توانستند دشواری های عقب ماندگی را کنار بزنند و در جاده ی هموار توسعه که همان بهبود کیفیت زندگی است، گام بردارند.
هر ملتی به ازای سرمایه گذاری در این مهم قادر است آینده ی بهتر و پرثمرتری را برای خویش ترسیم کند.
بنابراین اهمیت آموزش و پرورش به این دلیل است که نقش اساسی و مهمی درحفظ و بقا و ارتقای فرهنگ دارد.
آموزش و پرورش ضمن این که بستر پرورش نواندیشی و نوآوری است زمینه ساز و موجد تغییرها و تحول هاست ؛ پرورش انسان های اندیشه ورز و نوآور ماموریتی است که بر عهده نظام آموزش و پرورش کشور گذاشته شده است.
حال باعنایت به جایگاه آموزش وپرورش، نقش ممتاز مدیران این بزرگترین نهاد تربیتی برای توسعه و اعتلای تعلیم و تربیت بر کسی پوشیده نیست.
لازمه ی این توسعه و پیشرفت؛ داشتن طرح ها، برنامه ها و نوآوری های کاربردی در زمینه های آموزشی، پرورشی و امور اجرایی و استقلال سازمانی است تا چشم انداز جهانی آموزش و پرورش در قرن پیش رو و سند تحول بنیادین محقق گردد.
آقای وزیر
با توجه به دستاوردهای مفید علم ارتباطات ، اگر آموزش و پرورش را نوعی اطلاع رسانی بدانیم ؛ در این نگرش تعلیم و تربیت دانش آموزان، تنها تحت تاثیر « کلام معلم » نیست.
به اعتقاد صاحب نظران این رشته، « آموزش های غیرکلامی و رفتار های غیر بیانی » بیش از سایر عوامل موثرند. فضا سخن می گوید. -زمان حرف می زند. بنابراین یادگیری تنها در کلاس درس اتفاق نمی افتد. بلکه تصمیماتی را هم که سردمداران صاحب رای برای آنان در مسند تصمیم گیری می گیرند غیرقابل انکار است.
ستون خیمه انقلاب تاکید دارند :
« امروز کشور احتیاج دارد که فضای عمومی آن، فصای معروف، اقامه حق، اقامه عدالت و میل به معنویت باشد » . پرورش انسان های اندیشه ورز و نوآور ماموریتی است که بر عهده نظام آموزش و پرورش کشور گذاشته شده است
این واقعیت که آموزش و پرورش استان زنجان به دلیل وسعت فراگیری، کمیت جمعیتی و کیفیت نیروی انسانی، تاثیر گذار بر تحولات علمی، اجتماعی و فرهنگی و سیاسی استان شمرده می شود ، سخنی به گزاف نیست.
جناب آقای نوری
تغییر سه مدیر کل آموزش و پرورش استان و نیز سه مدیر آموزش و پرورش شهرستانهای ابهر و خرم دره در طول سه چهار سال اخیر نشا نه ی چیست؟ آیا با این انتصابات مسیر تعالی تعلیم و تربیت هموار خواهد شد ؟ آیا عدم ثبات مدیریتی در این نهاد فرهنگ ساز آفت نیست؟
آیا در انتصاب مدیریت ها برای این نهاد تعلیم و تربیتی، نباید تاکیدات دقیق قانونی رعایت شود؟ با این نوع انتصاب ها، اصلا قانونی وجود دارد؟
مدیریت های لرزان ، توان ارائه برنامه ها ی بلند مدت و میان مدت و کوتاه مدت را نخواهند داشت . وضعیت تنها به روزمرگی خواهد گذشت.
ضمن گرامی داشت همه قدم ها و اقداماتی که برای تعالی و پیشرفت و توسعه و بالندگی آموزش و پرورش از سوی دلسوزان صحن تعلیم و تعلم برداشته و صورت می گیرد ؛ آرزو دارم با حضور مدیران لایق و کاری و کاربلد و نه مدیران سفارشی و کاغذی و پوپولیستی، افق های روشنی فراروی آموزش و پرورش کشور، این گسترده تربن نهاد فرهنگی قرار گیرد .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
تاریخچه روز جهانی محیط زیست به سال ۱۹۷۲ یعنی ۵۰ سال پیش بر میگردد. در آن سال برای اولین بار، سازمان ملل متحد کنفرانسی را با موضوع انسان و محیط زیست در شهر استکهلم سوئد برگزار کرد. کنفرانسی که توسعه پایدار را در سطح جهانی مورد توجە قرار داد و منجر به ایجاد برنامە محیط زیست سازمان ملل (UNEP) شد.
با این حال، این مهم یک شبه اتفاق نیفتاد. سوئد برای اولین بار در سال ۱۹۶۸ پیشنهاد برگزاری چنین کنفرانسی را به سازمان ملل داد و در سال ۱۹۶۹، سازمان ملل موافقت کرد که پس از سه سال در سوئد کنفرانسی متمرکز بر مسائل زیست محیطی برگزار شود.
سپس دو سال بعد، اولین روز جهانی محیط زیست با شعار «تنها یک زمین» جشن گرفته شد. از آن زمان بە بعد هر سال در پنجم ژوئن مراسم روز جهانی محیط زیست برگزار میشود.
پنجاه سال بعد، تکیه ما به این سیاره آبی زیبا، و فشارهایی که بر آن وارد میکنیم، بیش از هر زمان دیگری مشهود است. خارج از خانههای ما، خانه واقعی همه ما زمین است و حفظ آن برای نسلهای آینده بسیار مهمتر از همیشه است.
انتخاب شعار «تنها یک زمین» به عنوان شعار امسال روز جهانی محیط زیست تأکید میکند کە زمان رو به اتمام است و طبیعت در حالت اضطراری است. سازمان ملل میگوید بشریت از منابع جهان سریعتر از آنچه که به طور طبیعی بازیابی میکند، استفاده میکند. ما نیاز به اقدام فوری برای رسیدگی به این مسائل اضطراری داریم و «تنها یک زمین» و تمرکز آن بر زندگی پایدار در هماهنگی با طبیعت، ضرورتی انکارناپذیر است.
تغییرات آب وهوایی و پیامدهای آن در حال حاضر بیشترین توجە جامعە جهانی را در پی داشتە است.
مدیر اجرایی UNEP، میگوید هزینه تغییرات آب و هوایی در حال افزایش است، و همچنین شکاف بین آنچه برای سازگاری با تغییرات آب و هوایی هزینه میشود و آنچه لازم است وجود دارد. تا سال ۲۰۱۴، هزینه سازگاری و تاب آوری در کشورهای در حال توسعه حدود ١٠٠ میلیارد دلار در سال برآورد شد. امروز این رقم ۵٠٠ میلیارد دلار است.
سازمان ملل میگوید برای جلوگیری از افزایش دمای ۲.۷ درجه سانتیگراد و بالاتر تا پایان قرن، انتشار CO2 باید تا سال ٢٠٣٠ به نصف کاهش یابد. زمان برای نجات سیارهمان در حال اتمام است. ما از معادل ۱.۶ زمین برای حفظ روش فعلی زندگی خود استفاده میکنیم و منابع زمین ما به دلیل محدودیت به سادگی نمیتواند خواستههای ما را برآورده کند.
UNEP میگوید که علیرغم مجموعهای از توافق نامههای آب و هوایی، پیشرفت در جهت توقف تغییرات آب و هوایی هنوز بسیار کند است و افراد و جامعه مدنی باید نقشی کلیدی در افزایش آگاهی و ترغیب دولتها و بخش خصوصی برای ایجاد تغییرات در مقیاس بزرگ ایفا کنند.
برای روز جهانی محیط زیست ٢٠٢٢، موضوع «تنها یک زمین» که در اولین گردهمایی جهانی محیط زیست در سال ١٩٧٢ مورد استفاده قرار گرفت، دوباره احیا شدە است. سوئد همچنین امسال در روزهای در دوم و سوم ژوئن، میزبان یک کنفرانس بینالمللی به نام استکهلم+۵۰ برای تسریع اقدامات اقلیمی با شعار «سیارهای سالم برای رفاه همه - مسئولیت ما، فرصت ما» بود.
در سرتاسر جهان، رویدادهایی از سمینارها و کنسرتها گرفته تا پاکسازی ساحل و حومه شهر برای روز محیط زیست برنامهریزی شده است. بروکسل جشنواره محیط زیست شهری را برگزار خواهد کرد، در حالی که بمبئی دوچرخهسواری سبز را برای ترویج روشی پایدارتر برای سفر را برگزار خواهد کرد.
( بمبئی امسال در روز جهانی محیط زیست میزبان «دوچرخهسواری سبز» به عنوان روشی پایدارتر برای سفر بود ) اوضاع نابه سامان کشاورزی بیشترین آسیب را بە منابع آبی وارد کردە است. نتیجە آن خشک شدن تالابها، فرسایش خاک، فرونشست زمین، بیابانزایی، شور شدن خاک و ظهور کانونهای جدید ریزگرد بودە است.
در ایران برنامە مشخصی برای بزرگداشت روز جهانی محیط زیست اعلام نشدە و این موضوع ظاهراً مورد توجە مقامات واقع نشدە است. این در حالی است کە بحرانهای زیست محیطی از جملە مهمترین بحرانهایی است کە امروز ایران درگیر آن است.
با نگاهی بە وضعیت محیط زیست ایران متوجە میشویم کە همه فاکتورهای زیست محیطی در ایران در بحران و آشفتگی به سر میبرند. جمعیت ایران بدون توجە بە ظرفیتهای و منابع آن افزایش یافتە و بە تبع آن رد پای اکولوژی هم افزایش چشمگیری داشتە است.
در چهل سال اخیر بیش از ٢٠ میلیون هکتار از مراتع تغییر کاربری دادە شدەاند. گونەهای زیاد جانوری و گیاهی منقرض شدەاند. بدون توجه بە توان اکولوژیکی سرزمین کشاورزی نامتوازن، و ناپایداری توسعە پیدا کردە است. بیش از ۸۶ میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر در بخش کشاورزی برداشت میشود در حالی کە خلأ عملکرد حدود ۶۰ درصد است؛ یعنی تنها ۴۰ درصد از پتانسیل عملکرد گیاهان در ایران بە عملکرد قابل برداشت تبدیل میشود! و از این میزان حدود ٣٠ میلیون تن بە ضایعات تبدیل میشود.
اوضاع نابه سامان کشاورزی بیشترین آسیب را بە منابع آبی وارد کردە است. نتیجە آن خشک شدن تالابها، فرسایش خاک، فرونشست زمین، بیابانزایی، شور شدن خاک و ظهور کانونهای جدید ریزگرد بودە است. مصرف سم و کود شیمیایی در کشاورزی ایران بسیار فراتر از استانداردهای جهانی است و عدم توجە بە دورە کارنس سموم، ماندگاری آنها را بیشتر کردە و خود عاملی برای تهدید سلامت شهروندان است. افراد و جامعه مدنی باید نقشی کلیدی در افزایش آگاهی و ترغیب دولتها و بخش خصوصی برای ایجاد تغییرات در مقیاس بزرگ ایفا کنند.
در مراتع ایران نیز تعداد دامها بە مراتب بیش از ظرفیت مراتع است کە خود عاملی برای تخریب مراتع شدە و ضمن افزایش فرسایش خاک تهدیدی برای انقراض گونەهای گیاهی کامیاب هم بودە است.
جنگلها علیرغم اهمیت ویژەای کە دارند در ۴۰ سال اخیر مورد تهدیدهای گوناگون از جملە آتشسوزی عمدی، قاچاق چوب، هیزمگیری و آفات و بیماریها بودەاند و هر روز از میزان آنها کاستە شدە است.
آلودگی هوا هم در فصول سرد کە اینورژن پایدارتر است، در برخی از کلانشهرها از جملە تهران، نفس مردم را بریدە است کە این آلودگی ناشی از سوخت ناقص خودروها، مازوتسوزی و ... است. سهم انرژیهای پاک در مصرف انرژی ایران بسیار نازل است، در حالی کە ایران شرایط استفادە از انرژی خورشیدی و بادی را نیز دارد.
ایران سالهاست کە جز ۱۰ کشور اول دنیا در تولید گازهای گلخانەای است؛ مدیریت سرزمینی در ایران چنان ناپایدار و ناکارآمد بودە که نە تنها بە جغرافیای ایران آسیبی جدی واردە کردە، بلکە در گرمایش جهانی هم سهم قابل توجهی هم دارد.
مقامات حال حاضر ایران هیچ علاقەای بە حضور در کنوانسیونها و نشستهای جهانی در ارتباط با محیط زیست ندارند و اگر هم حضور پیدا میکنند، آن را فرصتی برای تبلیغات سیاسی خود می پندارند.
کاهش و حل معضلات محیطزیستی در ایران ضمن آنکە نیاز بە بازنگری در برنامەهای توسعە بە سمت توسعە پایدار دارد، نیازمند همراهی و همفکری با جامعە جهانی است تا با کمک فن آوریهای جدید و همکاری کشورهای منطقە بتوان مشکلات زیستمحیطی را کاهش داد.
جستارگشایی
نهایت برد شوراهای اسلامی شهر و روستا انتخاب در منطقه، بخش، شهر، شهرستان، استان و الحاق به شورای عالی استانهاست. بزرگترین مزیت شورای عالی استانها این است که همانند هیات دولت میتوانند لوایح مدنظر خود را جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی ارائه نمایند که البته این امتیاز کمی نیست. شورای عالی استانها میتوانند نقش مهمی در هدفگذاری، برنامهنویسی و تبدیل اهداف خود به برنامه در قالب مکانیزم ارائه لایحه به مجلس ایفا نمایند.
سخنان صریح، روشنگر و دلسوزانه « مهندس سعید نجفی » عضو شورای شهر زنجان و نماینده شورای عالی استان ها در خصوص تنزل نقش آفرینی نهاد شورا و به تبع آن شورای عالی استانها، زنگ خطری جدی در سیرقهقرایی حرکت این نهاد مدنی است. نهادی که قرار بود به پارلمان استانی بدل گردد امروزه به تدریج (با کاهش تدریجی اختیارات و همچنین رد صلاحیت کاندیداهای موثر و مستقل) در گذر زمان به شورای شهرداری تنزل یافته است آنجا که می گوید:
شوراها از تهیه ملزومات اولیه خود عاجز هستند و...
جایگاه شورای شهر دقیقا کجاست ؟
نجفی با بیان اینکه شوراها به جایگاه واقعی خود نرسیدهاند گفت: شوراها نمیتوانند ملزومات اولیه خود از جمله ساختمان و بودجه خود را تامین کنند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شورای عالی استانها سعید نجفی نماینده استان زنجان در شورای عالی استانها در نطق پیش از دستور خود در ششمین اجلاس شورای عالی استانها گفت: مشکلاتی در استان زنجان است که البته کشوری است و در بسیاری از استانها وجود دارد.
وی خطاب به وزیر راه و شهرسازی گفت: بیکیفیتی و ناایمنی راهها یکی از مشکلات اساسی ما در استان زنجان است. به طور مثال جاده قره پشتلو که جاده قدیم زنجان به اردبیل است و شهرک صنعتی هم بر سر این راه قرار دارد کیفیت بسیار پایین دارد و روزانه تعدادی از هموطنان ما در این جاده کشته میشوند.
جاده های غیراستاندارد، مسئولین غیرپاسخگو
نجفی افزود: جاده زنجان به قزوین و ماهنشان باوجود معادن بسیار خدمات بسیار ضعیفی دریافت میکند و به دلیل نبود ایمنی و نبود نور کافی روزانه افراد زیادی را به کام مرگ می فرستد. جاده زنجان به تبریز و جاده خدابنده نیز همین مشکلات را دارند.
عضو شورای شهر زنجان اظهار کرد: اتوبان زنجان به قزوین و زنجان به تبریز مشکلات اساسی از جمله تخریب آسفالت و نور ناکافی دارند.
وی ادامه داد: جوابگوی این خونهای ریخته و خسارتها کیست؟ آیا وزیر راه و دولت نمی خواهند فکری به حال این مشکلات کنند؟
خودروی بی کیفیت؛ بلای جان مملکت
نماینده استان زنجان در شورای عالی استانها ادامه داد: استان زنجان ۱۳۸ کیلومتر بزرگراه، ۷۵۰ کیلومتر آن راه فرعی و ۳۵۰ کیلومتر راه اصلی، ۴۲۰۰ کیلومتر راه روستایی دارد که مجموع آن ۵۵۰۰ کیلومتر است که اغلب اینها فرسوده و نامناسب است و جان مردم در این جادهها در خطر است.
عضو شورای استان زنجان اظهار داشت: از سوی دیگر تولید خودرو های بی کیفیت منجر مرگ و میر و معلولیت هم وطنان می شود.
مدیریت یکپارچه؛ شهری حلقه مفقوده
عضو شورای شهر زنجان در ادامه سخنان خود با اشاره به جایگاه شوراها در کشور گفت: متاسفانه در سیستم اداره کشور ارزشی برای شوراها قائل نمیشوند. در این سال ها هر دولتی که بر سرکار آمده بخشی از اختیارات شوراها کاسته است.
وی ادامه داد: شوراهای فرادست از تامین ملزومات اولیه عاجز هستند. ساختمان استقرار ندارند و از بودجه مناسب برخوردار نیستند بنابراین مجبورند دست خود را به سوی شوراهای دیگر دراز کنند که جایگاه آنها را خدشهدار میکند.
نجفی با بیان اینکه شورایی که نتواند منابع مالی خود را تامین کند نمیتواند حرف خود را بزند گفت: اگر بخواهیم در سیستم اداره کشور شوراها را به جایگاه واقعی خود برسانیم باید به سمت مدیریت یکپارچه شهری برویم.
حذف کمیسیون ماده ۱۰۰
نماینده استان زنجان در شورای عالی استانها اظهار داشت: در شهرها عدم ناهماهنگی بین دستگاهها سبب میشود پروژهها سالها طول بکشد. بنابراین مجلس شورای اسلامی باید به دنبال تصویب این طرح باشد و باید به سمت مدیریت یکپارچه شهری برویم.
وی حذف کمیسیون ماده ۱۰۰ را پاک کردن صورت مسئله خواند و گفت: به جای حذف این کمیسیون باید فکر اساسی کرد تا بتوانیم مشکلات را پشت سر بگذاریم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
روزنامه اطلاعات قدیمی ترین روزنامه ایران است. تاریخ تولدِ اطلاعات قبل از تاریخ تولدِ پدربزرگ بسیاری از ماست. 96 سال پیش، این روزنامه زمانی شروع به انتشار کرد که «کشور قطر» یا امارات هنوز حتی شکل نگرفته بودند. شان و جایگاهِ این روزنامه در «منطقه خاورمیانه» باید بالاتر از جایگاه شبکه الجزیره و... می بود. زمانی که ایرانیان به فکر انتشار روزنامه افتاده بودند هنوز بسیاری از کشورهای عربی درکی از مفهومِ کنش سیاسی-اجتماعی و روزنامه نداشتند. (البته قصد تفاخر بر این گزاره نیست چون روزنامه الاهرام در قاهره پنجاه سال زودتر از اطلاعات شروع به کار کرده بود)
مرحوم دعایی انسان خوبی بود ولی آسیب بزرگی به یکی از سرمایه های معنوی کشور ایران (روزنامه اطلاعات) زد. او در دوران مسئولیتش باعث شد تا روزنامه اطلاعات به یک روزنامه کم رنگ و بو، و کم خاصیت تبدیل شود. روزنامه ای که (با توجه به سابقه طولانی اش) می توانست در منطقه خاورمیانه و حتی در تراز بین المللی مطرح باشد، تبدیل شد به روزنامه ای که حتی دوستان و رفقایِ دعایی هم آن را خریداری نمی کردند.
در این سالهای اخیر، روزنامه اطلاعات محل انتشارِ اندیشه هایِ پویا و تضاربِ آرای گوناگون "نبود". مقالات فاخری منتشر "نشد" که در حوزه اندیشۀ نسل جوان، موج ایجاد کند. تمام دستگاه «اطلاعات» حتی به اندازۀ دو قلم کانال تلگرام سهند ایرانمهر یا اینستاگرام محمد فاضلی در حوزۀ اندیشه ایران اثرگذاری نداشت.
مرحوم دعایی باعث شد تا روزنامه اطلاعات به یک روزنامه کم رنگ و بو تبدیل شود. مانند اینکه به سر سفرۀ غذا دعوت شوید ولی بر سر سفره، فقط یک سینی برنج سفید (پلو) باشد. میهمان شاکر خواهد بود که سفره خالی نیست و او گرسنه نخواهد ماند ولی این طعام، هیچ شوقی در هیچ خاطری بر نمی انگیزد. عطر و بویی ندارد. برنج است فقط. روزنامه اطلاعات در حوزه اندیشه و «تولید محتوا» برنج بر سر سفره می گذاشت.
البته مرحوم دعایی در سلوک فردی و شخصی انسان خالصی بود ولی مسئله چیز دیگری است. مسئله این است که یک انسان خوب، الزاما نمی تواند باعث تعالی و موفقیت تیم ملی فوتبال یک کشور شود. خوب بودن و توسعه الزاما به هم مرتبط نیستند. شخصیتهایی مانند مرحوم دعایی نمی توانند موتور محرک توسعه باشند. آنها نمی توانند یک مجموعه را به تراز بین المللی برسانند. او در دوران مسئولیتش باعث شد تا روزنامه اطلاعات به یک روزنامه کم رنگ و بو، و کم خاصیت تبدیل شود.
این روزها که بسیاری ذکر محاسن مرحوم دعایی را می کنند (که البته وصدق بالحُسنی) باید به این نکته انذار داد که یک مهندس محاسب سازه فولادی، الزاما نمی تواند یک مدرسِ سازه فولادی هم باشد. یک فوتبالیستِ خوب، الزاما نمی تواند یک مربی تیم ملی هم باشد. دنیای امروز، دنیای تجلیِ استعداد و هوش انسان است. کسانی می توانند «بسترِ شکوفایی استعدادها» را فراهم آورند که به لحاظ ذهنی با مفاهیم توسعه آشنا باشند. به بیان دیگر، ذهنی پیچیده و اندیشه ای توسعه آفرین داشته باشند. مرحوم دعایی چنین نبود.
بسیاری گفتند که مرحوم دعایی «مُنشی» دفتر نداشت. «راننده» نداشت. اگر تلفن می زدید او خودش گوشی تلفن را بر می داشت. اینها اصلا حُسن نیستند. اینها همه سراسر ایراد هستند. اینها اسبابِ زمین خوردن و زمین گیر شدنِ یک روزنامۀ تراز بین المللی است. مدیر مسئول یک دستگاه خبری مانند اطلاعات، متناظر با فلان استاد دانشگاه نیست که در گوشه یک آزمایشگاه به تولید علم مشغول باشد. خودش تلفن جواب بدهد و… بلکه «او» باید «ثانیه به ثانیه» نبض اتفاقات و رویدادهای حوزه اندیشه/سیاست/اجتماع را منعکس کند. یعنی چه که فلانی منشی و راننده نداشت؟!
حافظ می گوید: «زآن یارِ دلنوازم شُکریست با شکایت». بله ، امثال سید محمود دعایی، همان یارِ دلنوازند که شکری پُر شکایت از آنها داریم. انسانهای خوب و مهربانی که خوبند، صالحند، اما اسباب رشد و توسعه نیستند. ضربانِ نبض دنیای روز را نمی فهمند. مفهوم زندگی، و طعم زندگی را در کنارشان حس نمی کنی. خوبند، ولی این خوبی ترا گرم نمی کند. شاکر هستی که بر سر سفرۀ طعام، در آن سینیِ برنج، حسن عباسی را در مقابلت ننشانده اند (آری از این بابت شاکری) ولی عملکردِ آن یار دلنواز، حتی صدای شکایتِ مُحبی چون حافظ را هم بر می آورد. خوبانی از جنس آقای قرائتی. همان ریاست نهضت سوادآموزی را هم نباید به ایشان داد. مدیریت و توسعه، از مسیر این خوبان میسر نمی شود. گر نکته دانِ عشقی، بشنو تو این حکایت.
برای آقای سید عباس صالحی آرزومندم که مَشی و سلوکی متفاوت با مرحوم دعایی پیش گیرد و سرمایه معنوی روزنامه اطلاعات را بالنده تر گرداند. از امکاناتِ دنیای امروز (تلگرام، اینستاگرام، فیس بوک، وب سایت) چنان استفاده کند که اطلاعات اگر شانه به شانه نیویورک تایمز نتواند زدن، لااقل جایگاهِ بی بی سی فارسی را در تولید محتوای اجتماعی/فرهنگی بگیرد.
کانال ارزیابی شتاب زده