صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

« 4 سال در جست و جوی " عدالت " در قوه ای که به " عدلیه " متصف است »

اعتراض مدیر صدای معلم به دیوان عالی کشور

علی پورسلیمان/ مدیر صدای معلم

آن چه در زیر می آید ؛ لایحه فرجام خواهی علی پورسلیمان مدیر سایت صدای معلم به دیوان عالی کشور در مورد رای صادره توسط شعبه 9 دادگاه کیفری یک  مجتمع دادگاه های کیفری 1 تهران ( شعبه 79 دادگاه کیفری استان سابق ) می باشد .

یادداشت های تکمیلی در مورد جزئیات و حواشی این پرونده به زودی در صدای معلم منتشر خواهد گردید .

 

اعتراض مدیر صدای معلم به دیوان عالی کشور در مورد رای صادره شده توسط شعبه 9 دادگاه کیفری یک  مجتمع دادگاه های کیفری 1 تهران

به نام خدا                   12 / 2 / 1401

 رئیس محترم دیوان عالی کشور

موضوع : اعتراض به رای صادره توسط شعبه 9 دادگاه کیفری یک  مجتمع دادگاه های کیفری 1 تهران ( شعبه 79 دادگاه کیفری استان سابق )

با سلام

احتراما اینجانب علی پورسلیمان در  اعتراض به دادنامه به شماره 140168390001023840 و شماره ابلاغیه   140168100005030773 و شماره پرونده   9709984139500607 و در اعتراض به رای صادره توسط شعبه 9 دادگاه كيفري يك مجتمع دادگاههاي كيفري 1 تهران (شعبه 79 دادگاه كيفري استان سابق ) که در تاریخ 4 / 2 / 1401 به اینجانب ابلاغ گردیده است مطالب و نکاتی را مستندا و مشروحا خدمت آن مقام محترم قضایی معروض داشته و تقاضای ابطال رای صادره و صدور حکم برائت را دارم .

دادگاه محترم ادعا نموده است که اینجانب « دلیل کافی » به دادگاه ارائه نکرده ام .

اینجانب مکررا و در جلسات متعدد که در 4 سال گذشته برگزار گردیده هم به صورت حضوری و هم مکتوب تاکید کرده ام که در گزارش « صدای معلم » که نامه ی جمعی از شهروندان، فعالین فرهنگی و اولیاء دانش آموزان شهرستان بناب بوده هیچ اسمی از شاکی محترم برده نشده و در هیچ کجا به ایشان اشاره نشده است .

در سال 1397 فردی به نام آقای « مهدی بهرامی اقدم » در پی درج مطلبی در سایت صدای معلم شکایتی را علیه این رسانه تسلیم دادگستری شهرستان بناب نمود . از آن جا که من اساسا این رای را به عدالت قبول نداشتم ؛ شرافت معلمی و حرفه روزنامه نگاری موجب شد تا پرونده را پی گیری کنم .

شکایت آقای مهدی بهرامی‌اقدم مربوط به گزارش صدای معلم به تاریخ دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۷ است .

در این گزارش هیچ نامی از ایشان برده نشده بود و مخاطب فقط اداره آموزش و پرورش بناب بوده است . ( پیوست 1)

در نامه مذکور، هیج اسمی از ایشان به میان نیامده و طرف خطاب نیست  و روی سخن نویسندگان با مسئولین آموزش و پرورش می‌باشد که چنین قراردادهایی را با اشخاص حقیقی منعقد کرده‌اند و چون ایشان هیچ سمت رسمی در آموزش و پرورش و نهاد دیگری ندارند هیچ گونه مسئولیتی متوجه ایشان نشده است؛ بنابراین از این حیث نمی‌تواند در مقام شاکی قرار گیرند چون در نامه فقط به بخش خصوصی و موسسین مدارس غیردولتی اشاره شده است .

لذا زمانی که ایشان هیچ سمت و موقعیت رسمی و حقوقی در آموزش و پرورش ندارد، چگونه می‌تواند طرف خطاب قرار گیرد؟

در جلسه دادگاه ، قاضی محترم بیان نمود که اداره آموزش و پرورش بناب از اینجانب شکایت کرده است و این در حالی است که تاکنون هیچ گونه شکایتی به من ابلاغ نشده و یا در سامانه ثنا ثبت نگردیده است .

مشخص نیست بیان این سخنان در حالی که به گفته قاضی محترم از شکایت خود صرف نظر کرده است با چه هدفی صورت می گیرد ؟

قاضی محترم در سخنان خود از اینجانب در مورد « سابقه محکومیت » پرسش کرد و من هم در نهایت صداقت و راست گویی به ایشان پاسخ دادم .

در رای بدوی که توسط شعبه 101 دادگاه کیفری دو شهر  بناب صادر گردید هم به این موضوع اشاره شده بود . ( پیوست 2 )

البته این رای توسط شعبه 25 دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی رد شده و فاقد وجاهت قانونی تشخیص داده شد . ( پیوست 3 )

همان موقع و بلافاصله من در سایت صدای معلم طی گزارشی مشروح و مستند از این حرکت عدالت محور و قانونی شعبه مذکور تشکر و قدردانی کردم . ( پیوست 4 )

پرسش من به عنوان یک معلم و صاحب امتیار و مدیر مسئول سایت صدای معلم از این قضات محترم آن است که آیا در نظام جمهوری اسلامی اگر فردی به هر دلیلی رای محکومیت برای وی صادر گردد ، تا ابد باید به صورت متوالی محکوم شود ؟

اعتراض مدیر صدای معلم به دیوان عالی کشور در مورد رای صادره شده توسط شعبه 9 دادگاه کیفری یک  مجتمع دادگاه های کیفری 1 تهران

اگر چنین است دیگر تشکیل چنین دادگاه هایی با فرض مشخص بودن نتیجه نهایی دیگر از حیز انتقاع ساقط بوده و محلی برای تشکیک دیگر وجود نخواهد داشت . ضمنا اگر این گونه سوابق برای تشخیص قضات محترم موثر و تعیین کننده هستند اساسا چرا برای افراد مساله داری مانند من ( به زعم آنان ) امتیاز انتشار نشریه صادر گردیده و اجازه فعالیت داده می شود ؟

از سوی دیگر ، اگر داشتن چنین سوابقی برای من از نظر قضات محترم حائز اهمیت و تامل است ؛ آیا « عدالت و حق » ایجاب نمی کرد که در مورد شاکی محترم این پرونده نیز چنین کنکاش و دقت نظری صورت گیرد ؟ با استناد به مستندات و توضیحات روشن و شفافی که در پرونده ثبت و ضبط گردیده است انتظار دارم تا حداقل به عنوان رسانه ای که پی گیر سلامت و جان دانش آموزان بی پناه و بی صدا در شهر بناب بودم و تلاشی که در جهت اجرای قانون و مبارزه با رانت داشتم ، مورد تقدیر قرار گیرم .

در جلسه شعبه 3  دادگاه کیفری یک استان آذربایجان شرقی ( 12 کیفری استان سابق ) و نیز در جلسات پیشین به برخی کامنت ها ( نظرات ) اشاره گردید .

اینجانب مکررا گفتم و نوشتم که در مورد کامنت ( اظهارنظر)ی که آقای مهدی بهرامی اقدم  در پرونده منضم کرده است، در حال حاضر چنین چیزی در سایت قابل رویت نیست .

همچنین در یکی از لوایح ( دفاعیه ) از دادگاه محترم به صورت رسمی و مکتوب درخواست کردم تا سوابق شاکی آقای مهدی بهرامی اقدم از دادگاه ویژه روحانیت استعلام گردد .

آیا قوه ای که با صفت « عدالت » نام گذاری شده در مورد درخواست اینجانب و شفاف سازی و تنویر اذهان اقدامی انجام داد و درخواست قانونی و مشروع مرا مورد پی گیری قرار داد ؟

عدم حضور شاکی در دو جلسه دادگاه متوالی:

در  جلسه دادگاه جلسه شعبه 3  دادگاه کیفری یک استان آذربایجان شرقی ( 12 کیفری استان سابق ) به تاریخ 12 / 10 / 1400 و نیز جلسه شعبه 9 دادگاه کیفری یک  مجتمع دادگاه های کیفری 1 تهران ( شعبه 79 دادگاه کیفری استان سابق ) به تاریخ 29 / 1 / 1401 ؛ شاکی محترم آقای مهدی بهرامی اقدم شرکت نکرد و این در حالی است که اینجانب در آن جلسات رسیدگی حضور پیدا کرده و مطالبی را بیان کردم . پرسش من به عنوان یک معلم و صاحب امتیار و مدیر مسئول سایت صدای معلم از این قضات محترم آن است که آیا در نظام جمهوری اسلامی اگر فردی به هر دلیلی رای محکومیت برای وی صادر گردد ، تا ابد باید به صورت متوالی محکوم شود ؟

پرسش من این است عدم حضور یک شاکی در یک پرونده آن هم در دو نشست متوالی ، چه چیزی را می رساند  ؟

وقتی احتمالا برای شاکی حضور در چنین دادگاه هایی فاقد اهمیت است ؛ پس چرا دادگاه های محترم این گونه سماجت و سرعت در صدور رای را داشته و حکم به محکومیت متشاکی می دهند ؟

آیا « قاضی » که باید مظهر عدالت و بی طرفی باشد ؛ در مقام « شاکی » جلوس کرده است ؟

آیا عدم حضور متشاکی هم مانند شاکی برای دادگاه محترم ، متساوی تلقی می گردد ؟

 

امرمختومه یا قضاوت شده بودن موضوع

قبلا بیان شد که شاکی محترم قبلا  نیز در این زمینه و با عنوان اتهامی مشابه علیه تعدادی از معلمان بنابی شکایت کرده است که پرونده با رضایت شاکی مختومه شده است . ( پیوست 5 ) آیا قوه ای که با صفت « عدالت » نام گذاری شده در مورد درخواست اینجانب و شفاف سازی و تنویر اذهان اقدامی انجام داد و درخواست قانونی و مشروع مرا مورد پی گیری قرار داد ؟

واقعا برای دادگاه محترم که رای به محکومیت من صادر کرده است ؛ رای همکاران ایشان محلی از اعراب دارد و اساسا به این گونه ادله و رای ها توجهی کرده و محتویات پرونده را مورد امعان نظر قرار می دهند ؟

 

تکرار رای دادگاه بدوی پیشین در حالی که رایش فاقد وجاهت قانونی تشخیص داده شد

شعبه محترم 101 دادگاه کیفری دو شهر  بناب در رای خود مرا به پرداخت جریمه نقدی محکوم کرد .

عینا این رای توسط شعبه 9 دادگاه کیفری یک  مجتمع دادگاه های کیفری 1 تهران ( شعبه 79 دادگاه کیفری استان سابق ) با اندکی تخفیف مجددا تایید شد .

من همان موقع می توانستم با پرداخت جریمه مذکور دیگر خود را معطل و درگیر این گونه رفت و آمدها نکنم به ویژه سفر به استان دیگر آن هم در شرایط جوی بسیار نامساعد و درگیر بیماری مهلک کرونا .

اما از آن جا که من اساسا این رای را به عدالت قبول نداشتم ؛ شرافت معلمی و حرفه روزنامه نگاری موجب شد تا پرونده را پی گیری کنم .

بارها از شاکی محترم که مرا  متهم به نشر اکاذیب کرده است درخواست کردم تا ادعای خود را با منطق و دلیل اثبات کند .

ایشان را دعوت به گفت و گو در جهت تنویر افکار عمومی و شفاف سازی امور کردم ؛ اما نپذیرفت .

با وجود تمام بی مهرهای صورت گرفته در حق من ، اما همچنان به اجرای عدالت در قوه عدلیه باور دارم .

با استناد به مستندات و توضیحات روشن و شفافی که در پرونده ثبت و ضبط گردیده است انتظار دارم تا حداقل به عنوان رسانه ای که پی گیر سلامت و جان دانش آموزان بی پناه و بی صدا در شهر بناب بودم و تلاشی که در جهت اجرای قانون و مبارزه با رانت داشتم ، مورد تقدیر قرار گیرم .

اکنون نیز با ارائه این توضیحات و ارائه مستندات و ادله ، چشم به اجرای عدالت و قانون داشته و از آن مقام محترم قضایی تقاضای رد رای صادره و صدور حکم برائت را دارم .

با سپاس

علی پورسلیمان

صاحب امتیاز و مدیر مسئول سایت صدای معلم

دوشنبه, 19 ارديبهشت 1401 14:20 خوانده شده: 3641 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +6 -1 --
شاکی 1401/02/19 - 20:17
باسلام،متاسفام برای اینگونه اتفاقاتی که دیگر در جامعه ی ما نهادینه شده است!!
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1401/02/20 - 01:02
تجربه ی هماهنگی های تلفنی برای حفظ امنیت شغلی و زیر پا نهادن حقوق را در دیوان عدالت اداری هم کم ندیده ام.
در اولین فرصت پرونده خوانده نشده در دیوان عدالت اداری و رای های بی منطق را با به جریان انداختن آن به رسانه می سپارم.
برخی نهاد ها و موسسات به ظاهر قرآنی به راحتی همه چیز را برای خود تمام شده می دانند.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1401/02/20 - 13:44
خدا نکنه هدف خاموش کردن صدای معلم باشه
پاسخ + +4 0 --
لمسایی 1401/02/20 - 07:30
وقتی شورای نگهبان باستناد یک گزارش مغرضانه یک کارشناس مسوول حفاظت پرسنلی یک اداره کل آن هم خارج از چارچوب اداری انعکاس مطالب انتقادی یکی از همکاران شهرستان های استان تهران را در صدای معلم دلیل رد صلاحیت قرار میده و سایت صدای معلمی که دارای مجوز قانونی از نظام جمهوری اسلامی ایران هست رو همرده ایران اینترنشنال قرار میده دیگه چه انتظاری میشه داشت؟!یعنی تو جامعه ی ما تخریب کردن و پرونده سازی راحت ترین کار ممکنه که افراد فاقد پارسایی و تقوا در این زمینه برای غرض ورزی و تسویه حساب های شخصی خیلی راحت میتونند از این فرصت استفاده کنند و جای تاسف داره!!!
پاسخ + +5 0 --
سیروس جوادی نسب 1401/02/20 - 11:21
مرحوم هاشمی شاهرودی درزمان ریاستش بر قوه قضاییه گفته بودکه ویرانه ای بنام قوه قضاییه روتحویل گرفته است.ببینیداوضاع قوه قضاییه چقدرخراب است که رییس آن هم اقراربه فشل بودن آن کرده است.برخلاف توهم قاضی هاکه خودشان رامستقل می دانندملاحظه می شوداحکام صادره برای متهمین توسط دیگران به آنها دیکته می شود.صدوراحکام بسیارشدیدوغیرانسانی درمحاکم دادگستری نتیجه دخالت یک گروه پنهان درکارقضات مثلامستقل دادگاههامی باشد.
پاسخ + +6 0 --
علی ایروانی 1401/02/21 - 21:44
متاسفانه عدالت در این مملکت مُرده است . و واقعا دردناک است که من شریف ترین انسانی را ۱۵ سال است میشناسم که جز دلسوزی ، فداکاری ، حُسن نیت ، انسانیت ، خیرخواهی و بدون ذره ای ناخالصی از وجود چرک در کالبد شخصیتش ، هیچ عمل آزاردهنده ای و هیچ گناهی مرتکب نشده است. مستندات و ادله نیز گفته های من حقیر را تایید می‌کنند. امیدوارم عدالت به درستی در مورد این شخص قابل احترام تصمیم بگیرد .
پاسخ + +9 0 --
ناشناس 1401/03/11 - 22:14
بارالهی! دادگرا ! داد مظلوم را از ظالم و داد ... را از ... و داد مغصوب را از غاصب بگیر
پاسخ + +9 0 --
ناشناس 1401/04/04 - 20:46
سیستم قضایی کشور را نمی بخشم و آنهایی که قوانین اشتباه یا ناقص یا معیوب می نویسند و ....
یکی از والدینم بی گناه زندان کشید و زندان طلبکار شد و حس مسئولیت پذیری و حواشی این موضوع بیست سال درگیرم کرد و من با وجود استحقاق شغل معلمی از اینکار باز ماندم.

باز هم برای استحقاق لیاقتم در نهمین آزمون استخدامی شرکت کرده و بیش از 50 درصد امتیاز آورده ام؛ ولی تشکیل پرونده مرا چه سود که باز هم به خاطر سنّم ردّ خواهم شد.
افسوس در شرایطی از این حق محرومم که با داشتن چندین مدرک دانشگاهی و فنی حرفه ای و قرآنی و فرهنگی و مجوز حضور در مسابقات کشوری و عبور از صدها واحد درسی دانشگاهی و تجربه آزاد آموزشی می توانم حتی کتب درسی را به ممتازترین متن اصلاح نمایم.
چه تلخ است دانش را با خود به گور بردن و قانون و اهلی را برای آن نیافتن.
شعور مصاحبه کننده به این می رسد که دندان مصاحبه شونده را بشمارد در حالی که شغل و ثروتش را ربوده اند.
گویا هاشم آغاجری مستحق حکم حکومتی بود.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس2 1401/04/08 - 11:24
شغل و ثروت و درآمدش را
درآمدش را هم باید می گفتی
پاسخ + +2 0 --
محمد باقر شیبانی 1401/04/12 - 20:04
سال‌ها دل طلبِ جامِ جم از ما می‌کرد
وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می‌کرد
گوهری کز صدفِ کُون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگانِ لبِ دریا می‌کرد
مشکلِ خویش بَرِ پیرِ مُغان بُردم دوش
کو به تأییدِ نظر حلِّ معما می‌کرد
گفتم این جامِ جهان‌بین به تو کِی داد حکیم؟
گفت آن روز که این گنبدِ مینا می‌کرد
بیدلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی‌دیدش و از دور خدا را می‌کرد
این همه شعبدهٔ خویش که می‌کرد این جا
سامری پیشِ عصا و یدِ بیضا می‌کرد
گفت آن یار کز او گشت سرِ دار بلند
جُرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد
فیضِ روحُ القُدُس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می‌کرد
گفتمش سلسلهٔ زلفِ بُتان از پی چیست
گفت حافظ گله‌ای از دلِ شیدا می‌کرد(حافظ ره)
(هدیه به پورسلیمان عزیز)
پاسخ + +2 0 --
همکار 1401/04/20 - 12:40
قبل ازانقلاب برادرمن توسط شهربانی وقت به جرم فعالیت سیاسی دستگیرشدوپرونده ای برایش تشکیل وروانه دادگاه شدخوداوبرایم تعریف کرد"زمانیکه پیش قاضی رفتم او به مامورشهربانی دستوردادکه بیرون ازاتاق منتظرباشدسپس به من گفت اگرمامورشهربانی دوباره به اتاق برگشت شمابه چیزی اقرارنکن حتی اگرمن تندخویی کردم وعصبانی شدم هیچ حرفی برعلیه خودت دال براینکه فعالیتی داشتی یامثلادرتظاهرات شرکت کردی یاپلاکارددردست داشتی نزن"واقعاچقدرشرافت ومردانگی داشتن قاضیهای اون موقع وبدون اینکه متهم رابشناسندچقدردرحق وی انصاف به خرج می داده اندمقایسه کنیدباقوه قضاییه حال حاضرکه تازه دم ازکرامت انسانی هم می زنندازصدوراحکام شدیدوغیرانسانی معلوم است چقدربرای کرامت انسانهاارزش قائلند! آنهاآشکاراست!
پاسخ + 0 0 --
همکار 1401/04/21 - 09:44
ببخشید"آنهاآشکاراست" اضافی بوده درکامنت من.
پاسخ + +8 -1 --
ناشناس 1401/04/26 - 15:26
خداوندا ! به حق این شب و روز عزیز، غاصبان و عاملان غصب شغل معلمی در میان مسلمانان را ملعونشان کن! و عذابی لرزنده و اگر صلاح دانستی کوبنده برای جوامعی که در برابر این غصبها گوش ناشنوا دارند، بفرست!
پاسخ + +1 -4 --
علی اصغر جوانمرد 1401/05/10 - 23:24
من معلمی هستم با۲۹ سال سابقه که در ناحیه ۷مشهد فوق لیسانس سال ۱۴۰۰ این اداره برای من به ناحقدو ماه تمام غیبت بدون موجه ارسال کرد چون برای من هیچ ابلاغی نزده بود وبرای من غیبت زد از دیوان محترم عدالت خواهش میکنم که حق منه معلم مظلوم را از این اداره بگیرد این قدر من رو عذاب دادند که میخواستم خودکشی کنم و همین الان هم دچار افسردگی و بیماری روحی وروانی هستم
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1401/05/27 - 19:55
معلم محترم
باید بنویسی منِ یا منه ؟
پاسخ + 0 0 --
شیرازی 1401/05/30 - 00:23
معلمی هستی کم سواد

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور