صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه اخبار/

سخنان پرستو رحمانی معلم سنندجی در تجمع معلمان و انتقاد از سخنان وزیر آموزش و پرورش در مورد اخراج معلمان

امروز پنج شنبه  22 اردیبهشت ساعت 10 معلمان بار دیگر در شهرهای مختلف کشور ، تجمعات اعتراضی برگزار کردند .

این تجمعات در شهرستان ها در برابر ادارات آموزش و پرورش و در مراکز استان ها در برابر ادارات کل و در تهران در مقابل مجلس شورای اسلای صورت گرفت .

علاوه بر  محورهایی مانند همسان‌سازی‌ بازنشستگان مبتنی‌ بر قانون مدیریت خدمات کشوری ، رتبه‌بندی‌ شاغلان به میزان حداقل هشتاد درصد حقوق‌ هیات‌ علمی اما اعتراض به بازداشت و زندانی شدن معلمان و مطالبه برای آزادی فوری آنان پر رنگ تر بود .

سخنان پرستو رحمانی معلم سنندجی در تجمع معلمان و انتقاد از سخنان وزیر آموزش و پرورش در مورد اخراج معلمان

سخنان اخیر وزیر آموزش و پرورش در مورد اخراج معلمان توسط هیات های رسیدگی به تخلفات که اقدام به برگزاری تجمعات می کنند موجب واکنش گسترده و اعتراض بسیاری از معلمان گردید .

« پرستو رحمانی » معلم سنندجی در این تجمعات گفت : « آقای وزیر ! به کجا چنین شتابان ! گفتم آقای وزیر نه آقای نوری . چون برای ما فرقی ندارد آقای x یا آقای y . دستور همان دستور است و تهدید و بی مهری همان تهدید و بی مهری .

ما به عنوان معلمان این سرزمین از شما یک سوال داریم .

تمام کتب درسی و آموزه های آن بر مبنای برابری و برادری ، اجرای عدالت اجتماعی ، حقوق شهروندی ، گذشت و ایثار و دستگیری زیر دستان بنا شده است .

شما « تهدید » را از کجا یاد گرفتید ؟

سرلوحه آموزش و پرورش بر مبنای شعار سرزمین آباد است و سرزمین آباد زمانی حاصل می شود که آموزش و پرورش در سرلوحه ی آن قرار گیرد .

آقای وزیر !

کلمه « اخراج » را برای کسانی به کار بردید که همین نظام آموزشی ، عدالت خواهی را یاد گرفتند و آزاد وار بزرگ شدند .

کلمه ی اخراج را برای کسانی به کار بردید که سال ها طعم تلخ آن را مزه مزه می کنند .

از زمانی که منزلت و مقام ما در صدا و سیما مخدوش شد . از زمانی که عدالت آموزشی در وزارتخانه به فراموشی سپرده شد . از زمانی که طرح رتبه بندی زنگ تفریح مجلس و مجلسیان شد . از زمانی که بند و تبصره های بخشنامه های اعمال مدرک تدوین شد .

از زمانی ما اخراج شدیم که نام آموزش و پرورش از لیست اداراتی که مشمول دریافت پاداش های ماهانه ، اعیاد و مناسبت های ویژه و پاداش های سالانه خط خورده شد .

ار روزی که دریافت تسهیلات و حق استفاده از پلاژهای شمال و ویلاها و هتل های جنوب صندوق ذخیره فرهنگیان به نام ما و کام دیگران شد .

از روزی که ضمن خدمت برای ما پولی شد .

ما را از اخراج نترسانید !

چون سال هاست . چون سال هاست از « باهم بودن » هم اخراج شده ایم .

بسیاری از ما از بیان عدالت خواهی و شهامت درونی به سکوت و ترس تبعید شده اند و بسیاری دیگر از ما هم از کلاس به زندان . حتا ، حتا ما را هم از حضور در جلسه تشریف فرمایی تان اخراج کردند .

ما معلمان هیچ کدام بدون دعوت شما در این تجمع ها شرکت نمی کنیم .

همه ی ما مدعوین شما و مجلس و کسانی هستیم که در  اجرای عدالت آموزشی و منزلت اجتماعی و رفاهی در حق ما و شاگردان مان اجحاف کردند .

( تشویق حاضران )

بله . درست است .

سخنان پرستو رحمانی معلم سنندجی در تجمع معلمان و انتقاد از سخنان وزیر آموزش و پرورش در مورد اخراج معلمان

ما دعوت شده ی شما هستیم و این جا غیرقانونی نیست . این جا « کلاس درس » است . این جا کلاس درس است تا برای چندمین بار مطالب تدریس شده را برای شما مرور کنیم . باشد که این بار در امتحان « عدالت » سر بلند بیرون بیایید .

ما مرور می کنیم درس ها را :

یک . اجرای اصل 30 قانون اساسی . تحصیل رایگان حق تمام فرزندان این سرزمین است .

دو .اصل 26 و اصل 27 . برگزاری تجمعات صنفی غیرقانونی نیست .

سه. پرونده سازی برای معلمان و فعالان صنفی خلاف موزاین قانون اساسی است .

چهار . اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری و نظام هماهنگ در اولویت قرار دارد . اجرای طرح همسان سازی بازنشسته ها در اولویت قرار دارد .

و مهم ترین درس !

جای معلم زندان نیست .

( تشویق حاضران ) شعار : معلم زندانی آزاد باید گردد .

این جا تحصن نیست . این جا تحصن نیست . این جا حیات ( حیاط ) آموزش و پرورش است و همه ی و همه ی ما با همان همکار البرزی هستیم که بارها از بی مهری ها و نابرابری ها سیلی خوردیم و با متانت و وقار صبر پیشه کردیم باشد که منش ما خیزشی در تفکر شما باشد .

این بار نمی گویم آقای وزیر !

آقای نوری !

شما به جای تمام کسانی که ما را مورد بی مهری قرار دادند و با تمام بن بست ها در مقابل ما ایستادند ، شما همراه و هم دوش ما باشید تا جایگاه اصلی خود را دوباره پیدا کنید و وزارت ما در صدر وزارتخانه ها قرار بگیرد .

شما همراه و هم دوش ما باشید تا همه با هم بدون هیچ ترسی و دغدغه ای در ساختن عمارت فردایی بهتر و سربلندتر کوشا باشیم ..

آقای نوری !

در مقابل ما نایست !

همراه ما باش . »

بنا بر اطلاعات واصله ، در تجمعات امروز تعدادی از معلمان بازداشت شدند . از جمله بازداشت شدگان « معصومه دهقان » همسر عبدالفتاح سلطانی است .

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

سخنان پرستو رحمانی معلم سنندجی در تجمع معلمان و انتقاد از سخنان وزیر آموزش و پرورش در مورد اخراج معلمان

منتشرشده در گفت و شنود

استعفای اعتراضی و شجاعانه مدیر آموزش و پرورش ناحیه ۴ کرج به علت کتک خوردن ناظم مدرسه و بی تفاوتی وزارت آموزش و پرورش

در پی کتک خوردن ناظم یکی از مدارس ناحیه ۴ البرز از سوی اولیا در حضور تمامی دانش آموزان! متاسفانه واکنش مناسب و درخوری از سوی مسئولین استانی و ملی را شاهد نبودیم لذا عملا روح زخمی فرهنگیان آن هم در هفته گرامی داشت معلم با حرکات نمایشی و کم مایه در حال لوث شدن و فراموشی است.

راستی اگر جای ضارب و مضروب عوض می شد واکنش وزیر آموزش و پرورش و سایر مسئولین استانی و ملی در همین حد باقی می ماند؟

در همین راستا امروز شاهد حرکت شجاعانه و قابل ستایش « مراد مالمیر » رئیس آموزش و پرورش ناحیه ۴ کرج هستیم. وقتی ایشان با پیگیری های مستمر قانونی نتوانستند روح زخمی فرهنگیان را تسکین دهند در اقدامی شایسته و اعتراضی از پست خود استعفا کردند . باشد که سایر مسئولین ما نیز از ایشان یاد گرفته و در جایی که به هر دلیل نمی توانند از حقوق شهروندی زیر مجموعه خود و سایر آحاد مردم حراست نمایند حداقل با استعفای اعتراضی مردم را متوجه این قصورات و کاستی ها نمایند.

این در حالیست که برابر ماده ۶۰۸ و ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی ، توهین ، فحاشی و ضرب و شتم کارکنان دولت در حال انجام وظیفه از سه تا شش ماه حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق خواهد داشت. نجابت ناظم مدرسه در برابر هتک حرمت ساحت مدرسه، فحاشی و ضرب و شتم یک شخص در محل کار و حمایت برخی از اولیاء فهیم ستودنیست.

اما بحث توهین آشکار و هتک حرمت و چنگ انداختن به ساحت فرهنگ چه می شود؟ چه تضمینی وجود دارد که از فردا سایر فرهنگیان از جانب سایر هتاکان کتک نخورده و این بی حرمتی فراگیر نشود؟

متن استعفای مراد مالمیر بدین شرح است :

بسمه تعالی
مدیر کل محترم آموزش و پرورش استان البرز
سلام علیکم ؛

با درود و صلوات به پیشگاه پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) که به عنوان معلم بشریت مبعوث شدند .

با عنایت به اینکه در هفته گرامی داشت مقام شامخ معلم در یکی از مدارس ناحیه ۴ کرج، مراسم بزرگ داشتی در حال برگزاری بود یکی از شهروندان در حرکتی عجیب ، همکار محترم ما را هتک حرمت نمودند و در مقابل شاهد رفتار کریمانه و ایثارگرانه همکار گرامی بودیم . علیرغم برنامه آشتی، عذرخواهی و گذشت که با حضور معتمدین محل و مدرسه انجام گردید ، لکن صرفاً به منظور التیام قلب جریحه دار شده و روح آزرده خاطر معلمان عزیز و رضایت مندی جامعه فرهنگیان از سمت خود استعفا می نمایم و بر این باورم که حفظ شأن و منزلت معلم موجب پیشرفت و تعالی جامعه اسلامی می گردد و معلمان ستارگان هدایت و چراغ فروزان راه انسانیت خواهند بود .

والسلام علی من التبع الهدی

مراد مالمیر
مدیر آموزش و پرورش ناحیه چهار کرج

استعفای اعتراضی و شجاعانه مراد مالمیر مدیر آموزش و پرورش ناحیه ۴ کرج به علت کتک خوردن ناظم مدرسه و بی تفاوتی وزارت آموزش و پرورش


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

استعفای اعتراضی و شجاعانه مدیر آموزش و پرورش ناحیه ۴ کرج به علت کتک خوردن ناظم مدرسه و بی تفاوتی وزارت آموزش و پرورش

منتشرشده در یادداشت

نقدی بر رتبه بندی دانشگاهی ایران و بیماری چاپ مقاله به جای حل مساله

از دانشگاهیان قطع امید کرده‌‏ام. دانشگاهیان با توسعه آموزش عالی در سال‌‏های اخیر دو گروه شده‏‌اند: گروهی که دانشمندند و گروهی که بیشترشان شغل دانشگاهی دارند. از گروه دوم که توقع نباید داشت اما گروه اول هم بیشتر به علم و تخصص خود مشغول‌اند و کمتر مجال نگاه کردن به بیرون و مسائل جامعه دارند. معمولاً فکر نمی‌‏کنند که چه باید کرد. بی‌آن که به عمل بیندیشند تصمیم می‏ گیرند و اقدام می‌‏کنند. دانشگاه روز‌ به‌ روز بیشتر گرفتار مسائل انتزاعی می‏‌شود و دیگر چندان پیوندی با سیاست و جامعه و زندگی ندارد. کشور فردایی هم خواهد داشت که نمی‌‏دانیم چیست و چگونه خواهد بود و خدا کند که فردا، فقر و حرمان و ملال بیشتر و زمینی خشک‏‌تر و هوایی آلوده‌‏تر و دل‌‏های پراکنده‌‏تر و خاطره‌‏های آزرده‌‏تر نباشد.

این را جملات را چه کسی گفته است؟ دکتر رضا داوری اردکانی؛ رئیس فرهنگستان علوم، چهره ماندگار کشور، استاد نمونه کشور و ده ها افتخار و عنوان دیگر. اما چرا به این جا رسیدیم؟ در سنت های اصیل علمی، تولید مقاله هیچ گاه نشان دهنده تولید علم نبوده است.

بگذارید مطلبی منتسب به دکتر مظفر چشمه سهرابی؛ متخصص دانش‌شناسی را نیز با هم مرور کنیم:

رتبه بندی دانشگاهی ایران بر اساس نظامی است که خارج از ایران برنامه ریزی می شود و ما بین المللی کار کردن را با اِعمال این شاخص ها اشتباه گرفته ایم در حالی که خود آمریکا که وضع کننده ISI است، به طور ناچیز از این نظام استفاده می کند.

حدود ۴۰۰ جایزه علمی در دنیا وجود دارد که هیچ یک از شاخص های آی.اس.آی استفاده نمی کنند. ایران از بیانیه سانفرانسیسکو که هشداری به همه بود درس نگرفت. در این بیانیه بیش از چند هزار دانشمند و پژوهشگر و حدود ۸۰۰ مجله علمی معتبر دنیا اعلام کردند که مبنا را در ارزیابی ها بر اساس مجلات قرار ندهید.

از یکی از اساتیدی که ۴۰۰ مقاله بین المللی داشتند سوال کردم فقط یکی از مشکلاتی را که در کشور حل کرده اید نام ببرید؟ پاسخ سکوت بود. از مدیران کشور ۹۷٪ از مقالات آی.اس.آی استفاده نمی‌کنند، ۹۳٪ نیز مجلات داخلی را نه می شناسند و نه از آنها استفاده می کنند؟! برای چه کسی می نویسیم؟

نقدی بر رتبه بندی دانشگاهی ایران و بیماری چاپ مقاله به جای حل مساله

هدف علم سنجی که در ایران بسیار محبوب است در واقع مجله سنجی است نه حقیقت علم. علم سنجی قدرت تحلیل محتوای علم را ندارد. مبدع این اصطلاح اصلاً چنین منظوری نداشته است. علم سنجی صرفاً بیانگر شاخص های کمّی است نه کیفی.

در سنت های اصیل علمی، تولید مقاله هیچ گاه نشان دهنده تولید علم نبوده است. مثلا کتابی نوشته به نام اشاعه نوآوری. تا به حال ۲۵۰۰ مقاله در خصوص این کتاب منتشر شده است. این مقالات تولید علم نیست، یک مناقشه علمی است. این نبردهای علمی زمینه ساز تولید علم است نه الزاما خود علم.

تحلیل و تجویز راهبردی:

به من بگو که به چه پاداش می دهی، تا من بگویم که بازیگران چه می کنند؟ ایده ای ساده اما بنیادی در طراحی مکانیزم ها و سیستم ها. اگر بخواهم کمی سخت تر بگویم: نظام تمایلات ما تعاملات را شکل می دهد. قواعد نهادی مشخص می کند که کدام رفتار مطلوب است و کدام نامقبول. نهادها تعیین می کنند که چه بازیگری بر اساس چه رفتاری پاداش می گیرد و کامیاب می شود و کدام بازیگر ناکام می ماند و محروم می شود. وقتی شاخص ارزیابی ما شد «چاپ مقاله» و نه «حل مساله»، نخبگان علمی کشور با چه انگیزه ای روی مسائل ملی کار کنند؟

نقدی بر رتبه بندی دانشگاهی ایران و بیماری چاپ مقاله به جای حل مساله

در طراحی سیستم های اقتصادی و اجتماعی باید فرض گرفت که افراد به فکر منافع شخصی خود هستند و با موعظه و پند اخلاقی هدایت نمی شوند بلکه با طراحی نظام تمایلات (پاداش دهی هوشمندانه) رفتار بازیگران به همان سمتی سوق داد که منفعت جمعی اقتضاء می کند. به عبارت ساده گره زدن منافع شخصی به منافع جمعی. آیا در نظام دانشگاهی ما چنین است؟

یک پیش بینی تلخ را در پایان می آورم و تمام: اگر قواعد نهادی (نظام تمایلات) دانشگاهیان تا یک دهه دیگر همین باشد، ما علاوه بر پیشتازی در چاپیدن مقاله، بیشترین استاد تمام دنیا را نیز خواهیم داشت. بدا به حال این سرزمین پر استاد!

 کانال مجتبی لشکربلوکی


نقدی بر رتبه بندی دانشگاهی ایران و بیماری چاپ مقاله به جای حل مساله

منتشرشده در یادداشت
سه شنبه, 19 ارديبهشت 1401 09:43

خیرین مدرسه ساز و ساز توسعه ؟

نسبت خیرین مدرسه ساز در آموزش و پرورش ایران و توسعه پایدار

بی گمان آنجا که تزکیه و تعلیم وظیفه پیامبر اسلام شناخته شده است، پیروان او نیز باید بدین اخلاق متخلق شوند . حال ممکن است که تعدادی با فرا گرفتن علم و هنر و تعلیم دادن معلمی شوند که در یک بازه زمانی بسیار مهم از زندگی انسان به کار تعلیم و تربیت اشتغال یابند و یا اینکه گروهی از مردمان با اهتمام به تامین امکانات فیزیکی و به نوعی سخت افزاری این کار، دست معلمان را در ارائه هر چه بهتر علوم و فنون باز بگذارند و یا فضایی را فراهم نمایند که در آن به بهترین نحوی مسئله تربیت نسل های آینده محقق شود .

خیر مدرسه ساز خود به همتی دست می زند که او را در زمره یاران و همراهان راهی و یا تحقق وظیفه ای می کند که آن را نبی گرامی اسلام کد گذاری کرده است و بر این همراهی و همسویی باید افتخار نمایند زیرا که پول به عنوان معیار توان تغییر و بهبود ، آنجایی به کار می آید و می تواند مایه تمیز انسان ها شود که برای فراهم آوردن امکان بهبود در زندگی عموم مردم به کار گرفته شود و از این روست که در فرهنگ فلکولوریک ما گفته می شود که خیر باید به عمل خود افتخار کند زیرا که هر پولی امکان ندارد که برای کار خیری مورد مصرف بیابد.

نسبت خیرین مدرسه ساز در آموزش و پرورش ایران و توسعه پایدار

اما اگر از تعاریف بگذریم و بخواهیم که به چرایی اهمیت کار خیر بپردازیم باید در ابتدا به این نکته اذعان بکنیم که محدودیت و به نوعی محرومیت در هر جامعه ای چهره بنمایند به خودی خود آثاری را بر آن جامعه مترتب می دارند که از جمله آنها می توان به :

1- ناشناخته ماندن استعدادها

2- ناخشنودی خداوند از بی عدالتی و تبعیض

3- ناامنی و شیوع بزه وخلاف

4- پایین آمدن نرخ تولید و سهم از اقتصاد ملی و جهانی

5-  رشد نامتقارن که موجب می شود تا عده ای روز به روز فقیرتر و محروم تر شوند و از این روی مناطقی نتوانند با مناطق دیگری به رقابت بپردازند که اگر بخواهیم همه این عوارض را در یک جا جمع کنیم و یا یکی از عوارض را مادر همه عارضه ها معرفی کنیم بی گمان می توان به بند اول این دسته بندی اشاره کرد و اعلان نمود که در جامعه ای که به دلیل توزیع نامتوازن امکانات مردمی نتوانند خود را اثبات کنند و یا دانش و مهارت لازمه پیشرفت را تنها از محل ناشناخته ماندن استعدادها و تربیت نشدن برای همسویی با پیشرفت ها به دست آورند ؛

نسبت خیرین مدرسه ساز در آموزش و پرورش ایران و توسعه پایدار

الف - فقر و محرومیت موجب نارضایتی و خشم خداوند می شود .

ب- تفاوت های در نرخ دست یابی، نزاع هایی را ایجاد می کند که راه توسعه را می بندد.

ج- پایین آمدن حضور و مشارکت در تولید موقعیت و بهبود وضعیت باعث می شود تا خام فروشی منابع و عدم توسعه یافتگی نیروی انسانی عقب ماندگی را عمیق تر کند .

از سوی دیگر باید به خاطر داشت که در شرایط حاضر که دولت به عنوان مامور توزیع عادلانه امکانات و فراهم آوردن فرصت مناسب توان آن را ندارد که به همه جا و همه مطالبات بپردازد کمک های خیرین می تواند فرایند مورد اشاره را ممکن نماید و این اجازه را به عموم مردم مخصوصا در سنین مربوط به تحصیل با فراغ بال به علم و فن آموزی اشتغال ورزند هر چند که در گذشته ها یعنی آن زمان ها که دولت هم توان توسعه فضاها و امکانات آموزشی را داشته باز خیرین گوشه بزرگی از کار ها را بر می داشتند تا سرعت توسعه در این مرزو بوم افزایش متناسب با سرعت جهانی بیابد و از این روی- همیشه جامعه ما- خود را وام دار خیرین گرانقدر دانسته و برای همت بزرگی که به کار می برند سر تعظیم در مقابلشان فرود می آورد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نسبت خیرین مدرسه ساز در آموزش و پرورش ایران و توسعه پایدار

منتشرشده در یادداشت
دوشنبه, 18 ارديبهشت 1401 11:53

آموزش و پرورش ما چه شد ؟

آموزش و پرورش پیش از انقلاب و پس از انقلاب

دوم راهنمایی بودم که انقلاب شد . دو تن از معلمان ما به نامهای انوشیروان کاظمیان و جواد جولایی مارا به تظاهرات در خیابان تحریک و ترغیب می کردند و ما همراه مردم در خیابان علیه شاه شعار می دادیم . بگذارید کمی راجع به مدارس قبل از سال ۵۷ با شما صحبت کنم. یکی از عواملی که مارا به مدرسه می کشاند ، تغذیه مدرسه بود . شامی، پنیر ، شیر سه گوش ، موز ، سیب ، عدس ، لوبیا و... در کنار آن تحصیل رایگان ، کتاب درسی مجانی ، ویزیت پزشک از دانش آموزان ، جشن های جورواجور و برنامه های متنوع ، شیربچگان و ... البته درمیان همه ی اینها کتک کاری هم بود.

اداره آموزش و پرورش آن زمان که اداره فرهنگ نامیده می شد بی آنکه ادعایی داشته باشد ، هم آموزش در آن بود و هم پرورش . البته خالی از اشتباه هم نبود . داشتم می گفتم : سال ۵۷ بود . همراه آدم بزرگ ها انقلاب کردیم و این انقلاب به پیروزی نشست .

خیلی ها درصدد تحول اساسی در آموزش و پرورش بودند. نخستین اقدام آنها تغییر نام آن بود و سپس تغییر پشت تغییر . خلاصه از آن سال ها خیلی فاصله گرفتیم . آموزش و پرورش ما چه شد ؟ چرا این وزارتخانه به این روز افتاد ؟ چه کسانی مقصرند ؟ چه عواملی باعث شد که این وزارت خانه عریض و طویل به روز سیاه بنشیند ؟ چه کسانی نمی گذارند این نهاد بزرگ به شکوفایی و شکفتگی برسد ؟ سرچشمه ی این همه عیب و نقص کجاست ؟

آموزش و پرورش پیش از انقلاب و پس از انقلاب

ما از هر زاویه ای که به وزارت آموزش و پرورش نگاه کنیم ، این اوضاع و احوال نامساعد و پریشان حالی برازنده ی آن نیست .

متاسفانه در این بین بسیاری از کوته نگران و محدودبینان ، منشاء معضلات آموزش و پرورش را از چشم معلمان و یا دانش آموزان می بینند در حالی که از جای دیگر است .

یکی از عوامل مهمی که وزارت آموزش و پرورش ایران را متلاشی کرد، عدم اختصاص بودجه کافی جهت زیرساخت های آن است .

برای ایجاد وزارتخانه قوی باید هزینه کرد . وقتی بودجه ای در اختیار مدارس قرار ندهید و از مدیران مدارس بخواهید که با کمک های مردمی و خیرین اداره شود ، نباید انتظار بهبود آموزش و پرورش را داشت .

وقتی که مدیران مدارس ناچار می شوند که جهت برپایی بزرگداشت مقام معلم و اهدایی ناقابل آنها دست طلب به سوی مردم دراز کنند ، آیا آموزش و پرورش سامان خواهد یافت ؟ این آشفتگی و بی سر و سامانی تا کی باید ادامه یابد ؟ آموزش و پرورش به کسی مانند شده که ناچار باید به ادارات بهزیستی و کمیته امداد تن در دهد . 


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آموزش و پرورش پیش از انقلاب و پس از انقلاب

منتشرشده در یادداشت

نقدی بر سختان وزیر آموزش و پرورش در مورد تهدید معلمان به اخراج توسط هیات های تخلفات اداری

پانزدهم اردیبهشت 1401 وزیر آموزش و پرورش به شهر مریوان در استان کردستان رفته تا در مراسم گرامیداشت هفته معلم لب به سخن گشاید و آنان را ارجمند بدارد و از مقام شامخ ایشان بگوید. اما چنانچه در خبرها آمده،‌ وی معلمان معترض را به اخراج تهدید نموده و گفته است: که «بر اساس بند ۲۳ قانون رسيدگی به تخلفات اداری «هیئت تخلفات می‌تواند معلمانی که در این تجمعات شرکت می‌کنند را اخراج کند». آیا تقاضای تسریع در اجرای یک قانون که سالهاست در هزارتوهای قدرت دست به دست شده، عمل مجرمانه و تخلف است؟

این یادداشت در نظر دارد که بر اساس قانون مورد استناد جناب وزیر به ارزیابی و راستی‌آزمایی این انذار بپردازد.

بر اساس قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب سال 1371، بند 23 مورد استناد آقای وزیر در ذیل ماده 8 این قانون قرار دارد که در آن تعداد 24 نوع تخلف اداری ذکر شده‌ است. در اینجا به طور مشخص بند مذکور آورده می‌شود تا به مدد آن گفته وزیر مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد.

بند 23: « کارشکنی، شایعه پراکنی و شرکت در تحصنها،‌ تظاهرات و اعتصابات غیرقانونی و اعمال فشارهای گروهی و یا فردی برای تحصیل مقاصد یا به دست آوردن امتیازات غیرقانونی». به دنبال ذکر موارد 24 گانه تخلفات در ماده مذکور، قانونگزار، در ماده 9 همین قانون،‌ تعداد 8 فقره مجازات لازم را به تناسب تخلف اثبات شده و به تشخیص هیاتهای رسیدگی به تخلقات ذکرکرده است که اشدّ آنها، یعنی بند ز«اخراج از محل خدمت» و بند ح «انفصال دایم از خدمات دولتی» است.

به نظر می‌رسد که جناب وزیر بدون مداقه و مشورت حقوقی و تنها با تمسک به ظاهر قانون پایین‌دستی و بدون توجه به قانون بالادستی، یعنی «قانون اساسی» چنین بی محابا زبان به تهدید معلمان گشوده باشد. اکنون پرسش این است که آیا می توان با استناد به بند مذکور در خصوص شرکت کارمندان در تحصنها و اعتصابات، تجمع معلمان را غیرقانونی برشمرد؟

نقدی بر سختان وزیر آموزش و پرورش در مورد تهدید معلمان به اخراج توسط هیات های تخلفات اداری

اصل 27 قانون اساسی به صراحت این حق را به ملت داده است که « تشکیل اجتماعات و راه‌پیمایی‌ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است». نگاه توأم با انصاف به تجمعات معلمان طی ماه‌های گذشته،‌ مبرهن می‌دارد که این قشر نجیب و بی‌ادعا در کمال متانت و با دوری از رفتارهای دون شأن معلمی در مقابل ادارات آموزش و پرورش محل خدمت خویش جمع شده تا در آنها نسبت به استیفاء حقوق خویش فریاد برآورند؛‌ بلکه گوش شنوا، همدل و همنوایی بیابند. تجمع آنان به جای حمل سلاح، با حمل قلم بوده و به جای ایجاد اختلال در مبانی اسلام، تکریم اسلامی و انسانی شأن معلمی را فریاد زده‌اند. اکنون چگونه می توان چنین اجتماعاتی را غیرقانونی تلقی کرد و قانون بالادستی (قانون اساسی) را به قربانگاه قانون پایین‌دستی تخلفات اداری فرستاد؟ وقتی گفته می‌شود که جناب وزیر تنها به ظاهر قانون روی‌آورده و به مرّ قانون اساسی که مادر همه قوانین است، پشت کرده در چنین موضعی مصداق می‌یابد که از نگاه وی، تجمعات مذکور، «غیرقانونی» هستند در حالی که به مصدّق اصل 27،‌ مشروط به شروط مورد اشاره، اساساً «قانونی» می‌باشند.

نقدی بر سختان وزیر آموزش و پرورش در مورد تهدید معلمان به اخراج توسط هیات های تخلفات اداری

از سوی دیگر از نظر جناب وزیر، با توجه به اینکه شرکت معلمان در تجمعات، «غیرقانونی» بوده، فلذا به هیأتها خط و نشان می‌دهد که شرکت‌کنندگان را از «کار معلمی» اخراج کنند. این در حالی است که مطابق بند 23 از ماده 8 قانون رسیدگی به تخلفات اداری، مجازات این دسته از کارمندان می‌تواند «اخراج از محل خدمت» باشد. یعنی هنوز در محل دیگری می‌توانند استمرار خدمت نمایند. بنابر این به نظر می‌رسد آقای وزیر در استخدام مفاهیم خاص حقوقی در گفتار خویش، دچار نوعی شتاب زدگی شده بدون حزم زبان به تهدید گشوده است!

نکته دیگری که در تهدید جناب وزیر قابل بررسی و تحلیل است این است که از نظر وی، هیأتهای رسیدگی به تخلفات می‌توانند، هر معلمی را که در این تجمعات شرکت نماید، اخراج کنند. اکنون به فرض قانونی بودن ادعای وزیر درخصوص تناسب تخلف ارتکابی و اعمال مجازات انتسابی به معلمان،‌ دو مصداق از این گونه معلمان مورد بررسی قرار می‌گیرد تا عمق ادراک جناب وزیر از گفته‌هایش آشکار شود.

اول ؛ برخی از این معلمان تنها با در دست داشتن کاغذی که بر روی آن عبارت «اجرای رتبه بندی» نوشته شده است،‌ در این تجمعات شرکت کرده‌اند؛ حال پرسش این است: آیا تقاضای تسریع در اجرای یک قانون که سالهاست در هزارتوهای قدرت دست به دست شده، عمل مجرمانه و تخلف است؟ آیا اخراج چنین معلمی تنها به این دلیل، پاسخی قانونی، اسلامی و انسانی به اوست؟

نقدی بر سختان وزیر آموزش و پرورش در مورد تهدید معلمان به اخراج توسط هیات های تخلفات اداری

دوم ؛ تعداد قابل توجهی از شرکت‌کنندگان در تجمعات، معلمان شریف بازنشسته‌ هستند که آنان خود قبلاً به شرف گوشه‌نشینی درآمده‌اند؛ با این وصف آقای وزیر خواستار اخراج آنان از چه کاری می‌باشد؟

گرچه مدرک و سابقه تجاری وزیر برای قرارگرفتن بر وزارت مظلوم آموزش و پرورش، ناسازگار به نظر می‌رسد،‌ اما شأن معلمی و کسوت پیامبرگونه‌اش می‌طلبد در مقابل معلمان با زبان نرم تربیت سخن گفت نه با زبان سخت ارعاب و انذار و تهدید! وزیری که لاف تربیت می‌زند چگونه است با رفتار فراقانونی و غیرتربیتی خویش به هیأتهای تخلفات دستور می‌دهد که همه را از دم تیغ بگذرانند؟ این مواضع سخت و غیرمسؤلانه، در شرایطی که غم نان درصدد است دیانت و اخلاق را به کنار بنهد،‌ جدا از تشدید بحران،‌ کمکی به مدیریت آن نخواهد کرد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر سختان وزیر آموزش و پرورش در مورد تهدید معلمان به اخراج توسط هیات های تخلفات اداری

منتشرشده در یادداشت

درخواست همیاری و کمک های مالی برای ماندن صدای معلم

21 آذر 1398 در صدای معلم نوشتیم :

« از زمانی که این رسانه فعالیت خود را آغاز کرده است سعی کرده ایم تا تریبونی برای انعکاس مطالبات و مشکلات فرهنگیان و نیز برخورد کارشناسی و ریشه ای با چالش ها و مشکلات عدیده آموزش و پرورش باشیم .

در سال های گذشته رسانه های قابل توجهی تاسیس شدند اما بسیاری از آن ها تعطیل شده و از ادامه فعالیت بازماندند .

« صدای معلم » همان گونه که در شناسنامه خویش تاکید کرده است وابسته به هیچ جریان و یا گروه سیاسی ، اقتصادی و... نیست .

این رسانه از هیچ گونه کمک و یارانه دولتی ، شبه دولتی ، رانت و... استفاده نمی کند و سعی کرده است تا همواره استقلال رسانه ای خویش را حفظ کند .

نوع همکاری در این رسانه داوطلبانه بوده و بر خلاف خبرگزاری ها و برخی رسانه ها نه کادر ثابت دارد و نه بودجه ای که به آن اختصاص یابد ؛ با این حال هزینه های اداره سایت مانند پشتیبانی ، سرور ، امنیت و... بالا بوده و حقوق معلمی مدیر این رسانه چه بسا آن را کفایت نکند . »

درخواست همیاری و کمک های مالی برای ماندن صدای معلم

در نشست های رسانه ای و در جلسات مختلف همواره سعی کرده ام که به شان حرفه ای و استقلال رسانه ی صدای معلم خدشه و آسیبی وارد نشود .

آمار بازدید کنندگان این رسانه در چند سال اخیر به صورت تصاعدی افزایش یافته به گونه ای که منابع و ظرفیت کنونی سایت دیگر پاسخ گوی نیازها و تقاضای مخاطبان نیستند .

به همین علت راهی جز ارتقای اساسی در بخش سخت افزار و نرم افزار این سایت نداریم . اما گرانی های کمرشکن و تورم خسته کننده به این حوزه هم سرایت کرده و هزینه های نگهداری و ارتقای صدای معلم چند برابر شده که از توان من دیگر خارج شده است .

علی رغم میل باطنی و درونی ام که به رسانه و کارکرد آن باور دارم و زحمات و تلاش هایی که من و سایر همکاران محترم برای تاسیس و استمرار فعالیت سایت صدای معلم کشیده ایم با ادامه روند فعلی ، احتمال تعطیل شدن این رسانه چندان بعید نخواهد بود .

کمک های مالی شما هر چند اندک می تواند ما را در ادامه فعالیت های رسانه ای با رویکرد استقلال و پی گیری فراگیر و مطلوب مطالبات معلمان و مشکلات آموزش و پرورش دلگرم و ما را در ادامه مسیر یاری کند .

در صورت تمایل می توانید این کمک ها را به شماره کارت :

6703     6826     3374    6104

شماره شبا :

IR09 0120 0000 0000 0161 1973 47

به نام علی پورسلیمان واریز نمایید .

سپاس و پایدار باشید .

گروه رسانه/

گزارش صدای معلم از بازسازی و ایمن سازی دبستان امام خمینی روستای بیجقین از توابع شهرستان خدابنده استان زنجان

اخیرا ، گزارشی از وضعیت « دبستان تخریبی امام خمینی (ره) روستای بیجقین از توابع شهرستان خدابنده استان زنجان » در صدای معلم منتشر گردید . ( این جا )

به فاصله ی کمی از انتشار این گزارش ؛ « پرتال سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور » به این خبر واکنش نشان داده و چنین نوشت : ( این جا )

« به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور، به دنبال انتشار گزارشی در پایگاه خبری تحلیلی صدای معلم مبنی بر درخواست معلمان، دانش آموزان و اهالی روستای بیجقین شهرستان خدابنده از توابع استان زنجان در خصوص وضعیت دبستان امام خمینی (ره) این روستا، سازمان نوسازی مدارس کشور پیگیری این موضوع را در دستور کار قرار داد.

حمیدرضا تقی‌پور معاون برنامه‌ریزی و توسعه مشارکت‌های سازمان نوسازی مدارس کشور، بلافاصله به زنجان رفت و با حضور در «روستای بیجقین» شهرستان خدابنده از نزدیک در جریان موضوع و شرایط این مدرسه قرار گرفت.

وی ضمن قدردانی از اعلام آمادگی اهالی روستا در خصوص مشارکت در بازسازی این مدرسه، گفت: ساختمان دبستان امام خمینی (ره) از پیش در لیست فضاهای نیازمند تخریب و بازسازی قرار دارد و اقدامات برای ساماندهی این فضای آموزشی بلافاصله آغاز خواهد شد، پیش بینی ما این است تا پایان سال جاری بازسازی این مدرسه انجام گیرد و شرایط بهتری برای تحصیل دانش آموزان فراهم شود.

معاون برنامه‌ریزی و توسعه مشارکت‌های سازمان نوسازی مدارس کشور با تشریح روند تخصیص اعتبارات به استان زنجان، بیان داشت: با وجود اختصاص اعتبارات لازم و سرانه فضای آموزشی بالاتر ازمیانگین کشور، هنوز با استاندارد مطلوب فاصله داریم... »

« صدای معلم » ضمن تشکر از پی گیری های مجدانه و دلسوزانه ی میثم حاجی پور مسئول روابط عمومی این سازمان و حمیدرضا تقی‌پور معاون برنامه‌ریزی و توسعه مشارکت‌های سازمان نوسازی مدارس کشور امیدوار است تا هر چه سریع تر این مدرسه و سایر مدارس مناطق محروم کشور به شرایط ایمن و استاندارد لازم و کافی دست یابند .

این رسانه 21 مهر 1400 نیز گزارشی را در مورد « دبستان روستای حسن آباد سنجابی از توابع شهرستان دلفان لرستان » منتشر کرد که در مدت کوتاهی ایمن سازی شده و به وضعیت استاندارد واحد آموزشی نزدیک شد . ( این جا )

گزارش صدای معلم از بازسازی و ایمن سازی دبستان امام خمینی روستای بیجقین از توابع شهرستان خدابنده استان زنجان

گزارش صدای معلم از بازسازی و ایمن سازی دبستان امام خمینی روستای بیجقین از توابع شهرستان خدابنده استان زنجان

گزارش صدای معلم از بازسازی و ایمن سازی دبستان امام خمینی روستای بیجقین از توابع شهرستان خدابنده استان زنجان

گزارش صدای معلم از بازسازی و ایمن سازی دبستان امام خمینی روستای بیجقین از توابع شهرستان خدابنده استان زنجان

پایان پیام/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش صدای معلم از بازسازی و ایمن سازی دبستان امام خمینی روستای بیجقین از توابع شهرستان خدابنده استان زنجان

منتشرشده در دانش آموز

احترام به معلمان و تکریم واقعی مهم تر از رتبه بندی است  «ایران قوی بدون تعلیم‌ و تربیت قوی، قابل‌تصور نیست» این جمله بخشی از سخنان رئیس‌جمهور محترم در جمع فرهنگیان و فعالان تعلیم‌ و تربیت در روزهای گذشته است. به‌راستی در هر جامعه‌ای که معلم از شأن و جایگاه بالایی برخوردار است و آموزش و تعلیم ­و ­تربیت در اولویت باشد و از موضوعات مهم تلقی گردد، بی شک آن جامعه از رشد و تعالی برخوردار خواهد بود. معلمی شغل نیست بلکه عشق و ایثار و از خودگذشتگی است. معلمان سعادت و خوشبختی خود را در سعادت فراگیران می‌دانند و در برابر ناملایمات جامعه خود را سهیم می‌دانند. معلم در چرخه آموزش‌محور اصلی است که همه اجزا را به هم وصل می‌کند و سیستم آموزشی را به حرکت درمی‌آورد. در آموزه‌های اسلامی احترام به معلم که پدر معنوی و روحانی انسان است یک وظیفه انسانی - اسلامی است و احترام اصلی و حقیقی به معلم یا کسانی که چیزی از آنها یاد می‌گیریم عمل به آموخته‌های آنان، ترویج و تبلیغ آنچه از آنها یاد گرفتیم به دیگران، یادسپاری ارزش‌های علمی و اخلاقی آنها، تکریم شخصیت و تعظیم آنان در همه شرایط و تواضع در برابر آنهاست.

معلمان محور تحول و پیشرفت‌اند و از آنها به‌عنوان افسران سپاه پیشرفت نام‌ برده‌اند و با توجه‌ به شعار امسال و روز شمار هفته معلم، معلم پیشران جامعه دانش‌بنیان معرفی شده که با معلم حرفه‌ای، خلاق و توانمند می‌توان به اقتصاددانش بنیان دست‌یافت و قله‌های رشد و پیشرفت جهانی را فتح نمود.

با این اوصاف باید دغدغه‌های معلمان و سیستم آموزشی کشور را جدی گرفت و حل مشکلات و چالش‌های آنها در اولویت باشد. حدود 10 سال طول کشید تا بالاخره قانون نظام رتبه‌بندی معلمان در مجلس و دولت به تصویب برسد و اکنون در حال تدوین آئین‌ نامه‌های اجرایی آن در وزارتخانه آموزش‌ و پرورش می‌باشد. اگر­چه این قانون در حین پاسکاری­ های  فراوان در مجلس و شورای نگهبان تغییرات فراوانی کرد و خوان‌های زیادی را پشت سر گذاشت ولی هنوز بندهای از آیین‌نامه اجرایی آن به‌صورت کلی مورد رضایت همه معلمان نیست و معلمان خواستار تغییر این آیین‌نامه به شکلی هستند که اکثر معلمان بتوانند از مزایای آن استفاده کنند.

در اجرای قانون رتبه‌بندی معلمان، مهم‌تر از بحث افزایش حقوق و حل مشکل معیشت معلمان، بحث ارتقای شأن و جایگاه معلمی و ایجاد حس رقابت و شور و نشاط بین معلمان مطرح است. فضای حاکم بر جامعه و تغییرات فرهنگی طوری پیش رفته که معلمان همچون دهه‌های گذشته صاحب قدر و منزلت نیستند و این آسیب بزرگی است که به پیکره آموزش کشور وارد شده است. معلمانی که قدر و منزلتشان تنزل پیدا کند و نفوذ کلامشان کم شود راهی دشوار را برای رسیدن به اهداف متعالی آموزش‌ و پرورش که در سند تحول بنیادین به آن اشاره شده، خواهند داشت. وقتی که معلمان بی‌انگیزه شوند و به تعلیم‌ و تربیت نیز بهای اندکی داده شود و فقط به سطوح پایین حیطه دانشی توجه گردد، سیستم آموزشی به «بانک داری آموزشی» تبدیل خواهد شد که پائولو فِریر به آن تأکید کرده است. در این مدل مدارس همانند بانک‌ها عمل می‌کنند و دانش‌آموز هم فقط تحویل‌گیرنده و پرداخت‌کننده اطلاعات خواهد بود و هیچ تغییر، تحول و پردازشی روی اطلاعات انجام نخواهد داد. در بانکداری آموزشی، استعدادهای دانش‌آموزان شکوفا نمی‌شود و نیازهای آنها مورد غفلت قرار می‌گیرد، مدلی که منفعل و منسوخ در دنیای پیشرفته کنونی است. وقتی که فرزندان معلمان، حرفه و شغل پدر یا مادر معلم خود را نمی‌پذیرند و تمایلی به معلم شدن ندارند، باید تأملی جدی به این موضوع کرد و آسیب‌شناسی‌های ضروری صورت پذیرد.

احترام به معلمان و تکریم واقعی مهم تر از رتبه بندی است

آری !

جایگاه، شأن و منزلت معلمی فراتر از بحث معیشتی آنان است و آنچه امروزه معلمان را زجر می‌دهد فقر نیست بلکه فرق است، فرقی که بین خود و سایر کارمندان در شرکت‌ها و ادارات می‌بینند. معلم وقتی دغدغه‌های معیشتی و ذهنی داشته باشد، نمی‌تواند به آموزش فکر کند، نمی‌تواند به دنبال کسب تجربه، تحقیق و رشد علمی خود باشد، نمی‌تواند به تفاوت‌های دانش‌آموزان بیندیشد، نمی‌تواند با فراگیران خود ارتباط خوبی برقرار کند، نمی‌تواند دانش‌آموزان را درک و استعدادهایشان را شکوفا کند و نمی‌تواند نقش معلمی را به‌خوبی ایفا نماید؛ اینجاست که آموزش‌ و پرورش از اهداف اصلی خود دور می‌شود و آینده علمی کشور به خطر می‌افتد و نتیجه آن عقب‌افتادگی در تمامی عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خواهد بود.

بنابراین برای رشد و تعالی کشور در تمامی عرصه‌ها باید جان تازه‌ای به آموزش داده شود و تمامی برنامه‌های درسی که شامل اهداف، محتوا، روش و ارزشیابی است از ابتدایی تا دانشگاه همسو با تغییرات و پیشرفت علم و تکنولوژی در جامعه تغییر کند. با این تغییرات، جایگاه مقام معلم نیز که محور و ستون اصلی آموزش است باید متحول شود و با فراهم‌سازی امکانات علمی، تحقیقی، رفاهی و معیشتی برای معلمان و قدرشناسی و ارتقای شأن و منزلت معلم، زمینه پیشرفت علمی کشور را مهیا ساخت.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

احترام به معلمان و تکریم واقعی مهم تر از رتبه بندی است

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور