جامعه ما دچار بحران عدم اعتماد و فقدان صداقت است .
افراد خیلی به هم اعتماد نمی کنند ؛ از سوی دیگر ، در روابط میان فردی و ارتباطات انسانی عنصر " صداقت " کم رنگ و حتی بی رنگ شده است .
این مساله به نوعی تاثیرش را نیز بر جامعه معلمان گذاشته است .
از دیر باز ، شکاف میان " ستاد " و " صف " و به عبارت ساده تر ، " اداره " و " مدرسه " وجود داشته است .
معلمان غالبا به مدیران به ویژه در سطوح بالا ( میانی و عالی ) اعتمادی نداشته و ندارند .
از نظر معلمان ، مدیران به فکر حفظ موقعیت و به عبارت ساده تر ، " بقای صندلی " خویش اند و با دیده " تحقیر " به آنان می نگرند .
در نظر مدیران نیز ، معلمان افرادی هستند که اکثرا " اهل غر زدن " و " نالیدن " هستند و دانش آنان در زمینه سطوح کارشناسی مسائل آموزش و پرورش اندک و ناچیز است .
شاید بر همین اساس است که در ارکان مختلف تصمیم گیری و تصمیم سازی و در سطوح مختلف ، رد پایی از " معلم گچ به دست " نمی بینیم اگر چه آنان در موقعیت های اقتضایی و به تناسب شرایط خود را به طبقه " معلمان " منتسب می کنند ...
( البته همه – چه مدیران و چه معلمان – باید بدانند تا این وضعیت ادامه داشته باشد تحول خاصی در هیچ زمینه ای رخ نخواهد داد . )
این دیوار بی اعتمادی یک واقعیت است و برای اثبات این ادعا کافی است که یک بار در زنگ تفریح معلمان ( صبحانه ) داشته باشید تا به عمق این بی اعتمادی پی ببرید .
حال باید چه کرد ؟
در نخستین نگاه شاید بتوان راه حلی برای این مساله پیدا نمود و آن حضور و فعالیت تشکل های صنفی مدنی معلمان باشد .
از آن جا که خاستگاه این تشکل ها از مدرسه و اکثرا از میان معلمان است در نگاه " تئوریک " آنان ظرفیت تعدیل این بار " بی اعتمادی " را دارند اما متاسفانه واقعیت چیز دیگری است .
باید به این واقعیت تلخ اعتراف نمود که تشکل های معلمان از هر خاستگاه فکری و یا پایگاه سیاسی تاکنون نتوانسته اند در این چرخه نقشی ایفا کنند .
مهم ترین دلیل برای اثبات این ادعا ، میزان رجوع مدیران و یا به عبارتی " به بازی گرفتن " تشکل ها در تصمیمات مهم است .
مدیران ، تشکل های معلمان را خیلی جدی نمی گیرند و به نظر می رسد مهم ترین دلیل آنان این است که تشکل های معلمان عقبه ای ندارند و هسته مرکزی و یا فکری آنان از افراد معدودی تشکیل شده که خود برنامه و یا تئوری مشخصی برای حل مشکلات تشکل شان ندارند چه برسد به حل مشکلات آموزش و پرورش !
تشکل های معلمان از سوی خود معلمان نیز خیلی جدی گرفته نمی شوند و یا اعتمادی به آن ها ندارند .
در این جا به برخی از متغیرهای مولد این چرخه بی اعتمادی اشاره می شود .
معلمان حتی از بردن نام برخی تشکل ها واهمه دارند چه برسد به آن که بخواهند عضو این تشکل ها شوند .
عملکرد و حتی رویکرد برخی تشکل ها در سال های اخیر موجب شده است تا معلمان به محض شنیدن نام " تشکل " ناخودآگاه به یاد « زندان و حبس » و « مجازات های اداری » و ... بیفتند .
در مقابل عملکرد برخی تشکل ها نیز موجب شده است تا معلمان تصور کنند که فلسفه حضور و یا وجود این تشکل ها برای تقسیم پست ها و غنائم پس از انتخابات است .
نگاهی ژرف نگرانه و موشکافانه به مکانیسم برگزاری مجمع عمومی ، انتخابات و تشکیل ارکان این گونه تشکل ها که به صورت بسیار محدود و نیز " مهندسی شده و کنترل شده " اعمال می شود و نتیجه انتخابات تقریبا از پیش معین است ، فقدان بی اعتمادی معلمان را به این گونه تشکل های معلمی به اثبات می رساند .
مهم ترین دلیل سران این تشکل ها نیز برای برگزاری این گونه انتخابات ترس از " نفوذ " برخی جریانات ناشناخته و بدون شناسنامه است .
آنان واهمه دارند که اگر انتخابات فراگیر باشد ؛ عده ای با اتخاد نقش " اپوزیسیون " و " انتقادی " در برگزاری مجمع و انتخابات و زیر سوال بردن همه چیز و همه کس ممکن است " رای اول " را در انتخابات از آن خود کنند و در این جاست که باید فاتحه آن تشکل را خواند !
ازاین رو فعالان تشکل ها نیز روی خوشی به برگزاری انتخابات با ویژگی های ذکر شده نشان نمی دهند و اعتمادی به وضعیت موجود و حتی برخی از معلمان ندارند و سعی می کنند وضعیت موجود حفظ شود .
تجزیه و تحلیل وضعیت درون تشکل ها نیز ما را به گزینه های دیگری می رساند .
بعضا در درون تشکل ها نیز شاخه ها و جریانات مختلف و بعضا معارضی وجود دارند که انرژی آن ها اکثرا صرف خنثی کردن یکدیگر و جلوگیری از شکل گیری فرمول " هم افزایی " می شود که در بخش های قبلی به تفصیل به آن اشاره کرده ام .
در واقع می بینیم عدم صداقت موجب فقدان اعتماد می شود و این تسلسل در سطوح و لایه های مختلف در آموزش و پرورش و معلمان و تشکل های آنان بازتولید و حتی فربه می شود .
به علت مشکلاتی که در درون تشکل های معلمان و اعضای آن وجود دارد، آن ها نتوانسته اند یکدیگر باور کنند و به یک گفت و گوی سازنده و بدون تحقیر و بر اساس الگوی " تفکر برتر " میان خود دست پدا کنند .
حال پرسش این است گروه و یا تشکلی که خود دچار انشقاق و بُعد نظرات باشد و از بی اعتمادی و عدم صداقت رنج ببرد چگونه می تواند فرهنگ سازمانی رایج در یک جامعه بزرگ و مادر را اصلاح و دگرگون کند ؟
اگر قرار است تشکل های معلمان به این وضعیت خاتمه دهند و حداقل در کوتاه کردن دیوار بی اعتمادی و بدبینی میان اداره و مدرسه نقش موثر و یا اولی داشته باشند باید آن را از درون خود شروع کنند .
تشکل های معلمان باید از روزمرگی موجود بیرون آمده و باید برای حل مشکلات و حتی " گفتمان سازی " و " فضاسازی " برنامه و ایده داشته باشند .
تشکل ها باید دردرون خود مراتب حزبی و تشکیلاتی را تعریف کنند از یک عضو ساده تا احراز بالاترین مقام تشکیلاتی .
همه باید بتوانند وارد یک تشکل شوند و به شرط احراز صلاحیت های تشیکلاتی و تخصصی در جایگاه مناسب قرار بگیرند .
در واقع ، کادرسازی و تربیت نیرو و مدیر برای آموزش و پرورش و در سطوح مختلف باید از درون همین تشکل ها شروع شود و عنصر " آموزش " به مانند یک چتر همواره وجود داشته باشد .
این ها نیازمند آن است که تشکل ها باید دارای یک اتاق فکر منسجم و منعطف باشند .
«نخبگان آموزش و پرورش و معلمان خوش فکر » برای حروج از این وضعیت باید با ورود به تشکل ها و پردازش افکار و برنامه ها ، قالب های ذهنی و کلیشه ای رایج میان معلمان و مدیران را متحول کنند که این نخستین گام برای نهادینه کردن صداقت و خروج از این بحران " بی اعتمادی " خواهد بود .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
سالهاست جوانان با یکدیگر برای رفتن به دانشگاه رقابت می کنند و تقریبا همگی در هر رشته ای که پذیرفته شوند، وارد میشوند و دو تا چند سال از عمرشان را پشت میزهای دانشگاهها میگذرانند. آنها برای دریافت یک مدرک چند سال از عمر خود به اضافه میلیونها تومان هزینه صرف می کنند.
انگار نمیشود دانشگاه نرفت و اگر کسی مدرک دانشگاهی نداشته باشد، یعنی بی سواد است. درست مانند وقتی که به مدرسه میرفتیم، حالا چند صباحی را نیز در دانشگاه ها می گذرانیم و به گواه آمارها اغلب هم راه به جایی نمی بریم و یا در آن رشته هرگز کار نمی کنیم و یا اصلا وارد بازار کار نمی شویم و اجازه می دهیم چند سال از عمران و هزینه ای که شده به راحتی به هدر برود !
۵.۸ میلیون مدرک دانشگاهی قاب دیوار شد
شاید هم میخواهیم تنها یک مدرک داشته باشیم تا نگویند فلانی دانشگاه نرفته و بیشتر نگاه اینگونه به تحصیلات داریم. اینها تحلیلهای شخصی نیست بلکه آمارها این را می گویند.
آمارهای رسمی کشور نشان می دهند از بین ۱۱ میلیون و ۳۹۲ هزار و ۲۲۷ نفری که مدرک دانشگاهی گرفته اند، ۴ میلیون و ۵۴۴ هزار و ۷۷۵ نفر شاغل و یک میلیون و ۳۴ هزار و ۱۲۹ نفر هم به دنبال کار می گردند.
اما مهمتر و قابل تامل اینکه ۵ میلیون و ۸۱۳ هزار و ۳۲۲ نفر که دانشگاه رفته و مدرک هم دارند غیرفعال شده و هیچ گونه تحرکی در جریان کسب و کار و فعالیت های اقتصادی کشور ندارند.
آنها را نه باید شاغل دانست و نه بیکار بلکه غیرفعالان افرادی هستند که عمر و سرمایه خود را در دانشگاه ها هدر داده اند.
بنابراین از مجموع افرادی که در کشور مدرک دانشگاهی دارند ۵ میلیون و ۵۷۸ هزار نفر مشغول کار و یا در جست و جوی کار هستند و تعداد بیشتر دیگر یعنی ۵ میلیون و ۸۱۳ هزارنفر غیرفعال هستند.
اینکه چرا ۵ میلیون و ۸۱۳ هزارنفر از جوانان این مرز و بوم ترجیح می دهند پس از چند سال درس خواندن در دانشگاه ها و صرف هزینه در منازل خود بنشینند و دست روی دست بگذارند، سوالی است که یا خودشان باید به آن پاسخ دهند و یا کارشناسان خبره.
براساس آمارهای موجود، در برخی از رشته های دانشگاهی تعداد غیرفعالان اقتصادی بالا بوده به نحوی که مثلا در رشته ای مانند علوم حیاتی (زیستی) از مجموع ۳۰۳ هزار و ۹۷۴ فارغ التحصیل، ۱۸۷ هزار و ۸۰۲ نفر غیرفعال شده و تنها ۹۰ هزار و ۵۵۹ نفر در حال کار هستند. علاوه بر این، ۲۵ هزار و ۶۱۲ نفر هم در جست و جوی کار هستند.
آمار فارغ التحصیلی و ورود به برخی رشته ها مانند بازرگانی و امور اداری، مهندسی و حرفه های مهندسی، معماری و ساختمان سازی، حقوق، بهداشت، علوم رفتاری و اجتماعی، علوم انسانی و تربیت معلم و علوم تربیتی بالاتر از بسیاری رشته های دیگر است.
جوانانی که درس خواندند تا بیکار شوند !
روزگاری نه چندان دور، تحصیل در رشته های تربیت معلم دارای امنیت شغلی آینده و استخدام بود. حالا از ۵۸۳ هزار و ۳۲۷ نفر تحصیل کرده در این بخش ۲۵۲ هزار و ۴۲۷ نفر غیرفعال شده اند، همچنین ۳۰۴ هزار و ۴۰۱ نفر شاغل و ۲۶ هزار و ۴۹۸ نفر نیز در جست و جوی کار هستند.
۶ میلیون و ۸۶ هزار و ۴۹۴ نفر از کل فارغ التحصیلان کشور مرد هستند که از این تعداد ۳ میلیون و ۲۶۲ هزار و ۲۳۸ نفر شاغل، ۴۸۷ هزار و ۵۴۲ نفر بیکار و ۲ میلیون و ۳۳۶ هزار و ۷۱۴ نفر غیرفعال هستند. متاسفانه غیرفعالی مردان آن هم جوانانی که روزی دانشگاهی بودند، بسیار نگران کننده و مصداق از بین رفتن و بی استفاده شدن سرمایه های انسانی کشور است.
متاسفانه از مجموع ۲ میلیون و ۳۱۵ هزار و ۹۷۹ فارغ التحصیلی که در رشته های مهندسی و حرفه های مهندسی درس خوانده اند، یک میلیون و ۱۱۸ هزار و ۸۳۸ نفر غیرفعال شده و پس از دانشگاه راهی خانه شده اند. به عبارت دیگر، تقریبا نصف فارغ التحصیلان مهندسی کشور به جای تلاش برای ورود به بازار کار و انجام فعالیت اقتصادی، تصمیم به خانه نشینی و غیرفعالی گرفته اند.
در بین ۲ میلیون و ۳۱۵ هزارنفری که مهندسی خوانده اند، ۹۵۷ هزارنفر شاغل و ۲۳۹ هزارنفر نیز در جست و جوی کار هستند که از این تعداد ۷۱۹ هزارنفر فقط مرد می باشند. با این وجود، مردان در برخی رشته ها مانند بازرگانی و امور اداری از زنان جنب و جوش بیشتری دارند و از مجموع یک میلیون و ۲۹ هزار غیرفعال در این رشته، ۳۶۳ هزارنفر مرد و مابقی زن است.
میگنا
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
اسفندیار چهاربند مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در پاسخ به این پرسش که « آیا کمبود نیروی مشاور در مدارس دارید؟ »، اظهار داشت: بله ،نیروی مشاور در مدارس تهران کمبود داریم.
چهاربند افزود: آمار مشاوران تهران حدود 2400 نفر است، اما نیازمان با توجه به مدارس دوره اول متوسطه که قانوناً به آنها مشاور تعلق میگیرد چیزی حدود 3700 نفر است و حدود 1300 نیروی مشاور در تهران کم داریم که عمدتاً در مدارس پسرانه است.
مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در پاسخ به این پرسش که « آیا نیروی مراقب بهداشت در مدارس تهران کمبود دارید؟ »، گفت: خیر، وضعیت نیروهای بهداشت مدارس تهران خوب است.
وی تصریح کرد: در تهران 1700 نیروی بهداشت نیاز داریم که به همین تعداد مربی بهداشت در مدارس داریم.
انتهای پیام/
فارس
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه گزارش / " سند تحول بنیادین " از متون مهم و راهبردی و به عنوان " سند بالادستی " در تعیین برنامه ها و خط مشی های وزارت آموزش و پرورش می باشد که در بند 75 سیاست های کلی برنامه ششم توسعه ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری نیز مورد تاکید قرار گرفته است .
از اجرای این سند 4 سال می گذرد . با توجه به نقش مهم آن ، انتظار می رود تا معلمان به ارزیابی و نقد این سند بپردازند .
« صدای معلم » آمادگی خود را برای انتشار مقالات و ایده های کارشناسی همکاران اعلام می دارد .
گروه اخبار /
مدیر عامل صندوق بازنشستگی کشوری با انتقاد از موج بازنشستگی زودرس، گفت: بار مالی بازنشستگی زود هنگام ديده شود و تا اين موضوع حل نشود امکان بازنشستگی فراهم نخواهد شد.
محمود اسلاميان در گزارشي از روند فعاليت هاي صندوق بازنشستگي کشوری، گفت: در سال گذشته تلاش کرده ايم در چند حوزه تصويري از گذشته و حال صندوق استخراج کنيم ؛ به همين منظور محاسبات اکچوئري در مدت ۸ ماه انجام شد و گزارشها توسط گروه هاي تخصصي نيز بررسي شد تا گزارش محکم و قابل دفاعي به دست آيد.
وي اضافه کرد: در مجموع بررسي هاي سه دهه توسط نهاد دولت و نهادهاي قانون گذار ۲۶ تصميم داراي بار مالي سنگين بر منابع و مصارف صندوق استخراج شد.
وی در خصوص اعتبار بيمه تکميلي سال ۱۳۹۴گفت: امسال حدود ۱۰۰۰ ميليارد تومان اعتبار بيمه تکميلي در نظرگرفته شده است که از اين مبلغ حدود ۴۰۰ ميليارد تومان از بيمه شدگان دريافت خواهد شد و حدود ۶۰۰ ميليارد تومان توسط صندوق پرداخت مي شود و براي نظارت مستقيم و دقيق بر بيمه شدگان نيز سيستم هوشمند نظارت ايجاد کرده ايم که در اين سيستم روند آغاز درمان تا ترخيص بيماران قابل مشاهده و بررسي است.
مدیر عامل صندوق بازنشستگی کشوری افزود:از شرکت بيمه اي هم خواسته ايم براي پرداخت هرمبلغي نظارت قوي تري داشته باشند و در سيستم نظارتي نيز هفت نفر کارشناس بيمهاي و يک پزشک براي نظارت تعيين شده است.
اسلاميان، هدف از راهاندازي اين سامانه را تشکيل پرونده الکترونيکي و کارت الکترونيکي سلامت، براي مديريت جامع اطلاعات بر روي خدمات درماني دانست و گفت: با اين سيستم امکان نظارت بهتر بر روي خدمات دريافتي بازنشستگان مهيا ميشود که موجب تسريع ارايه خدمات است.
مديرعامل صندوق بازنشستگي کشوري، وضعيت بيمه تکميلي بازنشستگان صندوق را در سال ۹۳ اين گونه تشريح کرد: ۲ميليون و۲۲۲ هزار نفر تحت پوشش بيمه تکميلي که از اين تعداد حدود يک ميليون و ۱۰۰ هزار نفر بيمه شده اصلي و ساير افراد بيمه شده تبعي هستند و تعداد بيمه شدگان داراي هزينه نيز حدود ۷۰۸ هزار نفر است. طي اين مدت حدود۲ ميليون و ۳۵۶ هزار سند درماني ثبت و ۳۳۰ هزار معرفي نامه بيمارستاني توسط صندوق بازنشستگي صادر شده است. همچنين ۴۸۰ ميليارد تومان به بيماران پرداخت شده که حدود ۱۰۰ ميليارد تومان هزينه پاراکلينيکي و ۳۸۰ميليارد تومان از آن هزينههاي بيمارستاني بوده است.
وي گفت: از تعداد يک ميليون و ۲۶۶هزار بازنشسته حدود ۷۰۰ هزار نفر فرهنگي هستند که خوشبختانه، همکاري خوبي بين صندوق و آموزش و پرورش برقرار شده تا اطلاعات شاغلين را در اختيار صندوق قرار دهند و از اين طريق اطلاعات کاملتري از مشخصات شاغلان داشته باشيم.
اسلاميان در ادامه گفت: هم اکنون پرداخت هاي حقوق بازنشستگان از دو طريق مستقيم انجام مي شود که شش استان را در بر مي گيرد و پرداختي ساير استانها تا پايان سال نيز به صورت مستقيم انجام خواهد شد.
وي به برنامه ششم اشاره کرد وگفت: مقرراست، صندوقها به صورت چهار صندوق تامين اجتماعي، کارگري، نيروهاي مسلح و بازنشستگي کشوري درآيند و کل کارکنان دولت در صندوقهاي ديگر وابسته به دستگاهها به صندوق بازنشستگي کشوري وارد شوند.
مدير عامل صندوق بازنشستگي کشوری، موج بازنشستگي زودرس را نادرست خواند و تصريح کرد: بار مالي بازنشستگي زود هنگام ديده شود و تا اين موضوع حل نشود امکان بازنشستگي فراهم نخواهد شد.
مهر
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار / اخباری که بعضا از اداره کل آموزش و پرورش استان لرستان به ما می رسد خوشایند و یا مطلوب نیست .
« کیومرث ملکی » از فرهنگیان این استان و مسئول سابق حسابداری آموزش وپرورش شهرستان کوهدشت در نامه ای که خطاب به وزیر آموزش و پرورش نگارش نموده است به گوشه ای از این مشکلات و نیز فرآیند برکناری خود اشاره نموده است .
« گروه سخن معلم » ضمن درخواست از وزیر آموزش و پرورش برای توجه بیشتر به مشکلات این استان ، آمادگی خود را برای پاسخ مسئولان این اداره کل اعلام می دارد .
گروه اخبار / « گروه سخن معلم » ضمن تسلیت به خانواده محترم متوفی و آرزوی صبر و بردباری ، مسئولان محترم را به مطالعه اطلاعیه این گروه دعوت می کند . ( این جا )
گروه اخبار /
تعدادی از همکاران و آموزگاران و فعالان صنفی به مناسبت بررسی ریشهها و عوامل بروز یافته خشونت در میان دانشآموزان میزگردی با «جهانصنعت» ترتیب داده و در آن دلایل و موارد خود را مطرح کردند. آموزگاران یک به یک نظرات خود را در این زمینه عنوان کردند.
مهدی فتحی: درست است که در مدرسه خشونت رخ میدهد اما نباید از نقش خانوادهها در ترویج خشونت غافل شویم. پدر خشن قطعا خشونت را به فرزندش دیکته میکند. دانشآموزی داشتم به نام ایمان. درسش هم خوب بود. از سال دوم دبیرستان گرفتار نامادری شد و رفتارهایش تغییر کرد. با هم فوتبال بازی میکردیم و تقریبا دوست شده بودیم. با من درد دل میکرد و من دلداریاش میدادم. خشونت نامادری بالاخره کار خودش را کرد و ایمان را خشن بار آورد. تا یک سال بعد ترک تحصیل کرد و شبی در عروسی هممحلیهایش سر یک مساله کوچک با دوستانش درگیر شد و متاسفانه با چاقو قلب برادر عروس را نشانه گرفت و او را به قتل رساند. از سال 84 زندان عادلآباد بود تا تابستان امسال که اعدام شد.
محمدرضا نیکنژاد: ریشه خشونت در مدرسه نیست و من بر این باورم که در مدرسه بازتولید میشود. اوج توانایی یادگیری بچهها پیش از پنج سالگی است. کودک در خانواده و محل زندگی و محله و جمع فامیل، بیشترین یادگیری را تجربه میکند. اما فرصت بروزش چند سال بعد در مدرسه و جامعه است. آنچه یاد گرفته را در گروههای دستهجمعی مدرسه بازتولید میکند و البته تجربههایی هم از دیگران به آن میافزاید و این یعنی بازتولید خشونت در مدرسه. بنابراین خانواده و جامعه بیش از مدرسه در تولید خشونت نقش دارند.
صدیقه پاکضمیر: به نظر من هم کودک قبل از آمدن به مدرسه در خانه رشد میکند و آنجا رفتارهای اولیه را میآموزد. ابتدا خانواده نقش مهمی دارد و سپس مدرسه. مدرسه میتواند رفتارهای افراطی و تفریطی خانوادهها را تعدیل کند، البته اگر اصولی و بابرنامهریزی کار شود. در همین حال نقش تربیتی خانواده خیلی مهم است به همین خاطر در کشورهای پیشرفته خدمات آموزشی را به سمت خانواده و بنیان آن بردهاند و حتی مادران در سالهای اولیه تولد فرزند از خدمات رفاهی و بهداشتی خوبی برخوردار هستند؛ چیزی که در ایران یا نیست یا اگر هم هست در کلان شهرهاست و شهرستانها و مناطق محروم از آن بیبهرهاند.
خانواده؛ یکی از عوامل اصلی ایجاد خشونت در دانشآموز
احمد قادری: کودکانی که قربانی مزمن والدین هستند علاوه بر اینکه به لحاظ فیزیکی تهدید میشوند و ضربه میبینند، به واسطه وابستگی عاطفی و جسمیشان به عوامل خشونت تحت فشارهای روانی هستند. خشونت علیه کودکان شامل اختلالات تعاملی شدید در خانواده است؛ جایی که کودک جریان جامعهپذیری خودش را کامل میکند و سرپرستان محترم باید حمایت جسمانی و عاطفی مورد نیاز کودک را فراهم کنند. اگر در خانواده به کودک توجه شود و خشن بار نیاید در مدرسه هم از خشونتهایی که توسط کودک صورت میگیرد، کاسته میشود.
شیرین رضایی: بسیار روشن است که مسایل تربیتی ریشه در خانواده دارند ولی آیا آموزشوپرورش ما به اندازه کافی پویا و کارآمد هست که ناملایمات روحی دانشآموزان را در ابتدا تشخیص و برای آن راهحل مناسبی ارائه دهد، به نظر من خیر!
نسرین چراغی: البته پرخاشگری منشا غریزی هم دارد و نمیتوان آن را تنها به شرایط خانواده و جامعه مربوط دانست. جلوههایی از آن بهصورت دفاع، نزاعهای شخصی و درگیریهای جمعی در دانشآموزان به خصوص پسرها دیده میشود.
ابوالفضل جلیلوند: تعیین مقدار و نحوه اثرگذاری عوامل موثر بر رفتارهای خشونتبار به راحتی امکانپذیر نیست و از فردی به فرد دیگر متغیر است. به نظر من برای بررسی این پدیده اجتماعی نمیتوان تنها یکی از این عوامل را مورد بررسی قرار داد. به طور قطع عکسالعملهای افراد مختلف به محرک یکسان، متفاوت خواهد بود. برای بررسی علل افزایش خشونت در مدارس باید متغیرهای مختلف اثرگذار بر رفتار دانشآموزان در سطحی گسترده مورد بررسی قرار گیرند. از آنجا که دانشآموز جدا از جامعه نیست، مطمئنا چنین تحقیقی میتواند به کاهش خشونت و جرایم در جامعه نیز کمک شایانی کند.
نحوه مدیریت خشونت توسط مدیر و معلم عامل مهمی در بروز خشونت
محمد دهقان: یکی از عوامل مهم خشونت در مدارس، نحوه مدیریت مدیران، معاونان و معلم در کلاس است. باید قبول کنیم اغلب مدیران مدارس ما اصول مدیریت را بلد نیستند و مساله کوچکی را که میشود به سادهترین راه ممکن حل کرد به یک مشکل بزرگ تبدیل میکنند که خشونت دانشآموزان را به دنبال دارد. به عنوان مثال چند روز قبل وارد کلاس سوم ریاضی شدم و دیدم دانشآموزی با کلاه توی کلاس نشسته و طبق معمول از او خواهش کردم کلاهش را درآورد و مثل بقیه اصول کلاس را رعایت کند. ایشان هم از بنده خواهش کردند که اگر اجازه میدهید کلاهم را درنیاورم. متوجه شدم حتما دلیل قانعکنندهای برای این کار دارد. از در مدرسه که بیرون میرفتم با همان دانشآموز برخورد کردم، خودش کلاهش را یواشکی درآورد و گفت آقا ببین فلانی با قیچی چه بلایی به سر موهایم آورده؟ خوب شما باشید برخوردتان با چنین مدیر و معاونی چگونه است، آیا منتظر کوچکترین فرصتی برای تلافی نمیمانید؟ یکی دیگر از عوامل خشونتزا، سرکوب شدن اغلب خواستههای بچهها در جامعه است که خودتان بیشتر و بهتر از بنده میدانید. این برآورده نشدن خواستهها حتی به صورت نصفه و نیمه خود را به شکل دعوا و خشونت و عصبانیت یا در جامعه یا در مدرسه نشان میدهد.
ابوالفضل جلیلوند: از ناحیه مدرسه به تجربه دیدهام سطح خشونت در مدارسی که مدیر و عوامل ستادی به طور کلی با دانشآموزان با خشونت بیشتری برخورد میکنند، بیشتر است. عموما مدیرانی که میخواهند با اعمال خشونت و زور دانشآموزان را کنترل کنند، سبب افزایش شدید خشونت در مدرسه میشوند. در یک مدرسه با دانشآموزان ثابت پس از تغییر مدیر در سال بعد و تغییر روش مدیریت، این تغییر رفتار را در دانشآموزان به عینه دیدهام.
محمدرضا نیکنژاد: در حال حاضر شوربختانه مدرسهها زمینه بروز خشونت را فراهم میکنند. مثلا فشار خانواده و مدرسه برای نمره آوردن و بالا بردن معدل، حجم کتابهای درسی و شمار آنها که تقریبا به طور میانگین 10 عنوان در هر پایه است، آموزشهای ناشاد در مدرسه و حتی اضطرابزا و غمبار، رابطه تحکمی معلم و دانشآموز و به ویژه معاونان و دانشآموزان، کلاسهای شلوغ و زجرآور و از همه مهمتر بیانگیزگی و بیهدفی در آموزش و حتی بیآیندگی، برخی از زمینههای بروز خشونت در مدرسهاند.
فقر؛ عامل بازتولید خشونت در دانشآموزان
یوسف جوانمردی: هرچند خشونت نیز مانند دیگر رفتارها به هیچوجه معلول یک علت نیست اما در مدارس مهمترین عامل نه مدرسه، نه تراکم کلاس، نه معلم و نه مدیر است. بلکه عامل اصلی خشونت سطح رفاه و نوع گذران زندگی دانشآموز است. یک دانشآموز ندار، جسم و روحش در تسخیر فقر، ناآرام و رام نشدنی است. دانشآموزی که در تقابل پیشرفت تکنولوژی، ظاهر بینی، سطح رفاه دیگران و... نسبت به وضعیت خود، نمیتواند ارتباطی منطقی با آنچه از او انتظار میرود، برقرار کند. این دانشآموز روحیهای تقابلی پیدا میکند و در مقایسه وضع زندگی دیگران و جیب خالی خود و خانوادهاش به جنون میرسد. این مساله به مدرسه و دانشآموز منحصر نمیشود بلکه انعکاسی است از وضعیت واقعی و کنونی جامعه. اگر توجه کنیم، میبینیم که نه فقط مدرسه بلکه جامعه ما نیز به سمت خشونت بیشتر رفته است.
شهلا آتش سودا: تاحدی موافقم. من به عنوان یک معلم خودم شخصا وضعیت دانشآموزان گرفتار را پیگیری میکنم و در بسیاری از مواقع با مشکلات درون خانواده و ناهنجاریهای رفتاری و مشکلات اقتصادی آنها مواجه میشوم. گرچه تلاش میکنم کاری برای این دانشآموزان انجام دهم اما تلاش و توان من در مقابل انبوه مشکلات بسیار کمتاثیر است. بیشک خلاء وجود یک تیم روانکاوی و حتی پزشکی را حداقل در اداره هر شهرستان حس میکنم.
نسرین چراغی: در بیشتر مدارس دنیا درکنار معلم یک نفر بهعنوان کمک معلم هست و معمولا به ازای هر60نفر, یک مشاور و روانشناس و مددکار اجتماعی باید حضور داشته باشد اما در مدارس ما چنین چیزی وجود ندارد.
محمدرضا نیکنژاد: کلا سه نوع خشونت در مدرسه رخ میدهد. دانشآموز به دانشآموز، دانشآموز به معلم و البته معلم نسبت به دانشآموز اما عموما و در رسانهها خشونت نوع سوم بازتاب دارد و پیگیری میشود اما به فراوانی خشونت نسبت به معلم هم هست که چندان بازتاب نمییابد که بدترین نمونهاش علیه خشخاشی رخ داد اما تاکنون خودم دیدهام که دو معلم به خاطر فشارهای دانشآموزان سکته و فوت کردهاند. یکی در تهران و یکی در بروجرد.
وقتی معلم توسط شاگرد تهدید به ضرب و شتم و کشته شدن میشود
محمدرضا رمضانی: یک خاطره تلخ دارم. یک روز همکاری تماس گرفت که یکی از شاگردان کلاس سوم راهنمایی دیروز پس از بحث من با یکی از شاگردان دیگر از مدرسه زده بیرون و بعد از چند دقیقه با یک قمه به کلاس برگشته و شروع کرده به عربدهکشی که کی جرات داره رفیق منو سرزنش و جریمه کنه، فلان میکنم و بهمان میکنم. بعد از کلی سروصدا دوستانش دخالت میکنند و از مدرسه بیرون میبرندش. فردای آن روز من و معلمی که این اتفاق سر کلاسش افتاده بود باهم درس داشتیم. مدیر به معلمان گفت که کلاسها آماده است، دیروز فلان دانشآموز با آقای فلانی مشکلی داشتهاند و گفتم تا نیامدن پدرش (پدرِ زندانی) در کلاس جناب فلانی حاضر نشوند. من گفتم جناب مدیر من و این همکار چه فرقی داریم؟ این شاگرد چاقو را گذاشته روی شاهرگ گردن مدرسه. چه تفاوتی دارد که کدام معلم باشد. این جریان را ریشهیابی و آسیبشناسی و جدی برخورد کنید وگرنه هیچکداممان امنیت نخواهیم داشت تا زمانی که آنها در کلاس باشند من نیز به کلاس نمیروم. سرانجام با وساطت مدیر که فردی بسیار نرم و مصلحتاندیش بود، با حضور پدرش تعهدی صوری دادند و در کلاس حاضر شدند. نتیجه چه شد؟ بعد از عید نوروز همان سال این شاگرد که خیلی هم ادعای دوستی میکرد در کلاس من بهخاطر یکی، دوبار تذکر برای رعایت نظم، دوباره برآشفت و با فحش و ناسزا آمد و یقه مرا گرفت. من هم حیران از این رفتار با زیادهگوییهایش، مجبور شدم به پلیس 110 زنگ بزنم. او تهدید کرد که بعد از مدرسه درخیابان منتظرتان هستم. حال من معلم چه باید میکردم؟ شاگردانی هنجار شکن وگستاخ،, برخی خانوادهها بیبند و بار ومدیری بسیار مصلحتاندیش و نرم از نظر برخورد با شلوغکاریها و... آیا نمیشد ما نیز یک قربانی باشیم مثل زنده یاد خشخاشی عزیز؟
تراکم بالای کلاس و کمتوجهی به خواستههای دانشآموز؛ عامل دیگر خشونت
محمدرضا نیکنژاد: البته باید یادآور شد که مدرسههای دخترانه در این زمینه بسیار متفاوت از مدرسههای پسرانه هستند. خشونت در ذات زن بسیار کمرنگتر از مرد است و این خود برای مدرسههای پسرانه مشکلات بیشتری ایجاد میکند. البته بنا به تجربه من هیچ تفاوتی بین مدرسههای دولتی و پولی در زمینه خشونت وجود ندارد. حتی گاهی با اینکه در مدرسههای پولی شمار دانشآموزان کمتر است، خشونت و ناسازگاری بین آنها بیشتر است. این جدا از مدرسههای پولی است که گزینش در آنها پررنگ است و عموما با دانشآموزانی از خانوادههایی با فرهنگ و آرام در مدرسه روبهرو هستیم. اما درباره راهکارها به نظر من در کلاسهای بالای 20 نفر هم دانشآموز خشونت پنهان و آشکار را تجربه میکند و هم معلمان. بهترین راهکار کنونی برای کاهش خشونت کاهش دانشآموزان هر کلاس است که البته کاربهدستان ما در یک فرآیند معکوس در حال کاهش نیرو و متراکم کردن دانشآموزان و فشار چندین برابری بر معلم و دانشآموز هستند.
سهیلا زالبیگی: بله درست است تراکم بالای کلاس مانع از توجه به دانشآموزان و در نتیجه افزایش پرخاشگری در دانشآموزان میشود. ولی آیا واقعا به کاهش این تراکم تاکنون توجه شده است؟ مگر نه اینکه مدارس مدام به این تراکم اعتراض دارند و این مساله مدام به ادارات بازخورد داده میشود. کسانی که در راس هستند به این بازخوردها متاسفانه توجهی نمیکنند.
محمدصادق وفایی: خشونت به هر شکل که باشد قابل کنترل است. به شرط آنکه اعتقادی به وجود راهحل داشته باشیم. درک شرایط روحی فرد خشونتکننده اولین مرحله رسیدن به راهحل مناسب است. همچنین منتظر ماندن برای تاثیرگذاری آن شخص در مواجهه با زمانی که نیاز به پاسخگویی شما در برابر نیازهایش دارد، راهکار دیگری است که باز هم میتواند راه تعامل با او را باز کرد و به تدریج در این فرآیند پاسخهای منطقی به عملکرد شما دهد. با این همه توان بسیار بالایی میخواهد و همینطور دانش درک موضوع که معلمان با تجریه و چندسویهنگر قادر به انجام آن هستند. برخورداری معلمان از پارامترهایی مثل درک فاصله بین نسلها و حرکت کردن در امتداد گفتار و ادبیات قابل فهم برای نسل جوان و هم ذاتپنداری با خواستههای نسل حاضر و عقبنشینی تاکتیکی در برابر بعضی از خواستهها تا زمان تاثیرگذاری مناسب به وجود آوردن احساس نقشمندی در دانشآموز میتواند برای کنترل و کاهش خشونت نقش بسزایی داشته باشد.
نیاز ضروری به حضور روانشناس یا مددکار اجتماعی در مدارس
ابوذر بهشتی: واقعا وجود روان شناسِی قوی و آگاه به مسایل دانشآموزان به عنوان ناظر یا مشاور در مدارس توصیه میشود؛ امری که بسیار ضعیف است و وجود مشاور در مدارس جدی گرفته نمیشود. بسیاری از جنبههایی که برای بسیاری از ما به عنوان سوال مطرح میشود و البته گنگ است به شکل یک عارضه روانی مشخص با روش کنترل مشخص برای یک روانشناس مطرح است.
صدیقه پاکضمیر: برگزاری دورههای آموزشی توسط آموزشوپرورش به جای دورههای کذایی ضمن خدمت که خیلیها نسبت به آن معترضند، راهکار مناسبی برای کاهش خشونت در مدارس است. اگر توسط معلمان برای معلمان صورت بگیرد که عالی است. یک راهکار دیگر هم تقویت انجمن اولیا و مربیان است. این انجمن اولیا میتواند کارگاههای آموزشی مواجهه با خشونت را برای اولیای دانشآموزان برگزار کند و ماهیت این گروه از شکل صوری و منفعل به صورت واقعی و فعال درآید.
مهدی بهلولی: یکی دیگر از عوامل خشونت در مدارس، نبودن فرصت گفتوگو در مدرسه است. گفتوگو میان معلمان با خودشان، میان دانشآموزان و معلمان و گفتوگوی سامان مند میان دانشآموزان. به نظر من علاوه بر کاهش شمار دانشآموزان به ویژه در مناطق حاشیهای، درخواست گفتوگو در مدرسه میتواند خواستهای مفید باشد. ما باید در مدرسه نیز بتوانیم با هم گفتوگو کنیم و دانشآموزان را از مصداقهای خشونت آگاه کنیم و به آنها آموزش دهیم. با همه این راهکارها هنوز جو خشن و نامطمئن در مدارس وجود دارد؛ جوی که آنقدر گسترده شده هم به دانشآموزان و هم به معلمان آسیب میرساند یا باعث بروز خشونت در سطح ضرب و شتم و کشتار همکلاسی و معلم میشود یا موجب خودکشی دانشآموزان شده است. عامل، ضعف شدید سیستم آموزشی کشور است که متاسفانه موضوع خشونت در مدارس را رها کرده و با بیتوجهی نسبت به آن خشونت در دانشآموزان رواج یافته به تنهایی بار اصلی علت بروز و گسترش خشونت را به دوش میکشد. «خشونت» آتشی است که توسط رفتارهای غلط تربیتی خانواده روشن میشود و توسط ضعف سیستم آموزشی و دستاندرکاران آن و ناآگاهی از نوع برخورد با خشونت و مشکلات دانشآموزان موجب شعلهورتر شدن آن میشود. با ایکاش گفتن و بحث صرف و تاسف مشکلی حل نمیشود. آموزش و پرورش باید گام بزرگ و جدی در این زمینه بردارد.
روزنامه جهان صنعت
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
محمدباقر نوبخت در نشست هفتگی خود با خبرنگاران با اشاره به بازدید خود از استان خوزستان اظهار داشت: در اهواز از بزرگترین طرح آبی خاکی تاریخ ایران بازدید کردم که این طرح مربوط به احیای ۵۰ هزار هکتار اراضی دشت خوزستان و بخشی از ایلام است.
سخنگوی دولت در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به توجه و تاکید دولت به وضعیت معیشتی کارکنان دولت و قوه مجریه اظهار داشت: بنده ضمن عذرخواهی از این همکاران خود نمیتوانیم بیش از این در اعتبارات جاری هزینه کنیم.
وی گفت: وظیفه ما این است که درباره شاغلان و کسانی که بازنشسته هستند و قولهایی نیز که در این زمینه داده بودیم در خصوص ترمیم حقوقشان تلاش کنیم که انشاءالله این امر میسر میشود.
نوبخت همچنین گفت: درباره حقوق بازنشستگان نیز قولهایی داده بودیم که باید اعلام کنم با توجه به اینکه لایحه بودجه سال ۹۵ پیش نویس لوایح برنامه پنج ساله ششم توسعه به دولت تقدیم شد و انتظار داریم این پیشنویسها پس از چند جلسه در دولت به مجلس تقدیم شود لذا درباره وضعیت معیشت کارکنان دولت و سایر قوا در یک جلسه فوقالعاده برنامه ششم را تشریح و اعداد و ارقام را اعلام کنیم.
وی افزود: این طرح در سال ۱۳۷۵ و در جریان بازدیدی که مقام معظم رهبری از استان خوزستان داشتهاند مورد توجه و تاکید قرار گرفته بود و با توجه به پیشرفت این طرح مهم و موثر در سطح خوزستان و بلکه در سطح ملی در سفر سال ۱۳۹۲ رئیس جمهور نیز جزء تعهدات دولت قرار گرفته بود.
نوبخت با بیان اینکه تاکنون بیش از ۱۵۸ هزار هکتار از اراضی دشت خوزستان نوسازی و تجهیز شدهان گفت: این اراضی به کشاورزان تحویل شده است و همین حد از اراضی نیز در دست اجراست.
سخنگوی دولت خاطر نشان کرد: ۷۰ شرکت ایرانی با بیش از ۱۰ هزار کارگر بر روی این طرح در حال کار کردن هستند که امیدواریم با اتمام آن طی یکی دو سال آینده بیش از دو و نیم میلیون تن محصولات کشاورزی ما با روشهای بهرهبرداری نوین آبی تولید شود.
وی همچنین یادآور شد: از این طریق ۲ هزار و ۱۰۰ میلیارد تومان درآمد سالانه و ۳۰۰ هزار نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم شاغل خواهند شد.
نوبخت همچنین درباره پرداختهای صورت گرفته به پیمانکاران دولت نیز گفت: به پیمانکاران دولت نیز در این مدت ۳۵۰۰ میلیارد تومان پرداخت شده است و حدود ۲۱۰۰ میلیارد تومان به طرحهای مهار آبهای مرزی اختصاص داده شده است.
تسنیم
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .