گروه گزارش /
صندوق ذخیره فرهنگیان اعلام می کند که اکثریت فرهنگیان از عملکرد صندوق ذخیره فرهنگیان رضایت دارند . ( این جا )
در نظر سنجی که در سخن معلم صورت گرفت ؛ 89 درصد فرهنگیان اعلام کردند که از فعالیت های این صندوق رضایت ندارند . ( این جا )
« گروه سخن معلم » تاکنون پیشنهادهای مختلفی را به این موسسه اقتصادی ارائه نموده است اما حتی دریغ از پاسخ !
« کمیسیون آموزش مجلس » به تازگی « تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان » را مصوب کرده است .
امید است که در کنار این نظارت ، تغییر و اصلاح اساسنامه این صندوق در دستور کار مسئولان قرار گیرد .
اصل خبر را بخوانید :
" سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی از تصویب تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان در این کمیسیون خبر داد.
عبدالوحید فیاضی در گفت وگو با خبرنگار پارلمانی ایرنا، با تشریح جلسه روز دوشنبه کمیسیون آموزش و تحقیقات ادامه داد: با توجه به اینکه سهام معلمان بیش از 20 سال است که در این صندوق قرار دارد، سرمایه گذاری بزرگی در کشور راه اندازی شده اما معلمان و فرهنگیان از عملکرد این صندوق رضایت ندارند.
وی با بیان اینکه گزارشی از تخلفات و سوءاستفاده های احتمالی نیز به کمیسیون آموزش و مجلس ارایه شده است، تصریح کرد: با توجه به این مباحث اعضای کمیسیون با تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان موافقت کردند.
نماینده مردم نور و محمود آباد خاطر نشان کرد: در این جلسه همچنین معاونان وزیر آموزش و پرورش حضور داشتند و درباره عدم اعمال ماده 17 و قانون تعیین تکلیف استخدام نیروهای پیش دبستانی و شرکتی بحث شد. "
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
به اطلاع کلیه اساتید، دانشجویان، پژوهشگران و علاقه مندان به آموزش ریاضی و تدریس می رساند:
همایش چالش ها و راهکارها در تدریس ریاضیات ابتدایی و متوسطه روز پنج شنبه دی ماه 1394 همزمان با همایش ملی خانه های ریاضیات در « شهرستان ملکان » برگزار می گردد.
علاقه مندان به ارائه مقاله به صورت شفاهی یا پوستر یا کارگاه می توانند با تکمیل فرم ثبت نام اولیه و ارسال فایل pdf چکیده مقاله خود اقدام نمایند. شرکت در همایش بدون ارائه ی مقاله برای کلیه ی اساتید، معلمان و دانشجویان آزاد است و می توانند با تکمیل فرم ثبت نام و ارسال به ایمیل دبیرخانه اقدام نمایند.
10 / 10 / 94 زمان همایش
30 / 9 / 94 مهلت ثبت نام
15 / 9 / 94 مهلت ارسال مقالات
25 / 9 / 94 اعلام نتایج داوری
www.mathmalekan.ir وبسایت خانه ریاضیات
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید ایمیل دبیرخانه
041-37840441 تلفن دبیرخانه همایش
09123314766 تلفن دبیر همایش
هزینه ثبت نام: 300000 ریال
هزینه هر وعده غذا : 100000ريال
هزینه اقامت هر شب: 300000 ریال
شماره حساب خانه ریاضیات ملکان: 11284295360731-بانک انصار شعبه شهید مدنی
آدرس دبیرخانه: آذربایجان شرقی- شهرستان ملکان - میدان بسیج - خانه ریاضیات ملکان
مکان برگزاری: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ملکان
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
سال گذشته در یکی از مدارس مناطق شمالی تهران، کلاسی تشکیل شده بود که در آن برای گروهی از معلمان همان مدرسه و افرادی که از مدارس همجوار و نیز گروهای آموزشی اداره شرکت میکردند، تدریس میکردم. به دلیل چالاکی مدیر مدرسه و ارتباطات وی، آموزش ضمنخدمت اداره، مجوز برگزاری دوره در محل مدرسه را صادر کرده بود و البته هر بار که کلاس تشکیل میشد، ناظری از سوی همین دایرۀ اداری، ورود و خروج شرکتکنندگان، ساعت شروع و خاتمۀ کلاس و احتمالاً محتوای ارائه شده از سوی من و تطبیق آن با سرفصلهای دوره را کنترل میکرد.
ممکن است بگویید این روندی که توضیح داده شد، در هر دورهای که با عنوان آموزش ضمنخدمت فرهنگیان برگزار میشود، باید طی شود و ربطی به این ندارد که محل برگزاری آن با مجوز ضمنخدمت، یک مدرسه باشد یا دوره در محل اداره یا در مرکز آموزش عالی فرهنگیان و پردیسهای وابسته به دانشگاه فرهنگیان تشکیل شود.
بله، متوجه این موضوع هستم، ولی قصد دارم نکتۀ دیگری را مطرح کنم.
آنچه در حاشیۀ این دوره جالب مینمود، بده وبستانهای مالی بین شرکتکنندگان و مدیر مدرسه در مقام مدیر دوره بود. مدیر مدرسه از معلمان شرکتکنندۀ مدرسۀ خود وجهی دریافت نمیکرد و میگفت کلاً یک میلیون و دویست هزار تومان از طریق انجمن برای حضور 30 نفر از همکاران مدرسه در این کلاس، کنار گذاشته است، ولی از شرکتکنندگان سایر مدارس و افرادی که از گروههای آموزشی آمده بودند، نفری 40 هزار تومان مطالبه میکرد.
تدریس در کلاسی که حق ثبتنام و هزینۀ حضور داشته باشد، برایم خیلی دلنشین نبود. ماجرا را از مدیر مدرسه سؤال کردم. در جواب گفت: « این طرحی است که امسال به طور آزمایشی در چند منطقه از تهران و برخی از شهرستانها اجرا میشود و معلمان باید هزینۀ حضور در کلاسهای ضمنخدمت را خود بپردازند. البته من به دلیل وضع مالی خوب مدرسه، این رقم را از طریق انجمن تأمین کردهام، ولی بعید میدانم همۀ مدارس بتوانند چنین کنند.»
آنطور که مدیر مدرسه میگفت، مناطقی از تهران که برای اجرای آزمایشی انتخاب شدهاند، عمدتاً از بخشهای برخوردار شهرند و چون با این کار، عملاً آموزشهای ضمنخدمت در مناطق دیگر و نیز استانها و شهرستانهای محروم به سمت تعطیلی پیش میرود، قطعاً همهگیر نخواهد شد و مسئولان برای سال آینده باید چارۀ دیگری بیندیشند.
در ادامۀ گفتوگو، همراه با مدیر مدرسه و ناظری که از سوی اداره برای بازرسی و کنترل کیفیت کلاسها میآمد، از چالشها و سختیهای این طرح سخن گفتیم و آخر سر به این نتیجه رسیدیم که شکست پولی ساختن آموزشهای ضمنخدمت حتمی است.
اکنون بعد از گذشت یک سال از آن ماجرا، از گوشه و کنار کشور خبر میرسد که اجرای این طرح شکل گستردهتری به خود گرفته و حتی در برخی از شهرها، مراتب از طریق بخشنامه نیز ابلاغ شده است:
« حضور در هر ساعت کلاس آموزش ضمنخدمت از هر نوع آن، ساعتی هزار تومان، به اضافۀ 4 تا 6 هزار تومان بابت هزینۀ صدور گواهینامۀ پایان دوره! »
البته از قرار، به رغم این که 40 ساعت ضمنخدمت اجباری معلمان در هر سال تحصیلی، از این روش جدید مستثنی شده و قرار است کماکان رایگان باشد، باز در برخی از مناطق و شهرستانها، با اعلام این که چون معلوم نیست این کلاس جزو 40 ساعت الزامی معلمان است یا نه، از شرکت کنندگان در کلاسها مطالبۀ وجه میکنند.
این عمل؛ بیگمان عین تحقق یک ضربالمثل ترکی است. عملی که مانند ضربالمثلی که از آن یاد خواهم کرد، هر دو مشمئزکننده و چندش آورند. ترکها میگویند:« فلانی ( برای رفع تشنگی) تف خود را لیسید ». این، یعنی لیسیدن تمامی آنچه که تاکنون گفتهایم و شعارش را دادهایم. با این کار بهسازی نیروهای انسانی، توانمندسازی کارکنان شاغل در آموزشوپرورش، به روزآوری دانش، بینش و توانش معلمان و خیلی شعارهای دیگر که در اسناد تحولی و بسیاری از طرحها، قوانین و مقررات، آئیننامهها و شیوهنامههای آموزشی از آنها سخن گفتهایم، همگی به محاق خواهند رفت.
از طرفی در فرمهای ارزشیابی معلمان ( و سایر کارکنان)، گذراندن چندیدن ساعت آموزش ضمنخدمت سالیانه را اجباری میکنیم، از طرف دیگر کتابها را تغییر میدهیم و برای کتابهای تغییریافته، کلاس ضمنخدمت میگذاریم؛ از سوی دیگر، هجوم تکنولوژیهای نوین ما را مجبور میکند برای دور نماندن معلمانمان از این تکنولوژیها، آنها را به سرعت به وادی بهسازی و به روزآوری بکشانیم؛ ولی برای تحقق همۀ اینها، تنها راه چاره را دست انداختن در جیب نیمهخالی معلمان و تأمین هزینه تغییرات از سوی آنان میدانیم؟
درست است که همه اذعان داریم معلم امروز با اطلاعات دیروز نمیتواند دانشآموزان فردا را تربیت کند، ولی آیا آموزشوپرورش ما به چنان وضعیتی رسیده که حتی از تأمین هزینۀ کلاسهای ضمن خدمت معلمان خود نیز عاجز مانده است؟
آیا یادمان رفته است در گذشتهای نه چندان دور- در زمان مدیریت دکتر نجفی بر آموزشوپرورش- فرهنگیان به ازای گذراندن 175 ساعت دورۀ آموزش ضمنخدمت مرتبط، یک ماه کامل حقوق میگرفتند یا به ازای همین دورهها، ارتقای گروه یا دریافت گروه و پایۀ شغلی آنان سرعت میگرفت؟
آیا تحقیق کردهایم کشورهای جهان برای اعمال تغییرات آموزشی، از سادهترین نوع آن یعنی تغییر کتابها و برنامههای درسی گرفته تا تغییر ساختار و برنامههای بنیادین چقدر هزینه کردهاند؟
ما چقدر هزینه کردهایم؟
اگر نظام آموزشی متمرکز ما به دنبال اعمال تغییرات بنیادین در تمامی اجزا و زیرنظامهای آموزشوپرورش کشورمان است، باید هزینههای آن را نیز خود تأمین کند، در غیر این صورت، شاید گروه کثیری از معلمان، اصلاً چنین تغییراتی را برنتابند و به جای همراهی با تغییرات، آن را نه مسئله و چالش خود، بلکه دغدغه و نظر مسئولان بدانند.
البته معلمان حرفهای کشورمان، برای به روزآوری خود، هزینۀ تأمین و اشتراک مجلات آموزشی، خرید انواع و اقسام کتابهای آموزشی، سیدیها، دیویدیها و بستههای آموزشی را شخصاً متقبل میشوند و حتی برای حضور در سمینارها و نشستهای کیفی و تأثیرگذاری که خارج از آموزشوپرورش، توسط نهادهای دیگر و نیز آموزشدهندههای غیررسمی برگزار میشود، اغلب از جیب کمپول خود هزینه میکنند، ولی حاضر نیستند بدعت جدید آموزشوپرورش کشورمان در زمینۀ پولی کردن ضمنخدمت به بهانۀ کمبود بودجه را بپذیرند.
در مقام معلمی که بیش از 30 سال است در کلاسهای دانشافزایی، بهسازی، بازآموزی و ضمنخدمت معلمان ایرانی حاضر بودهام، دیگر دوست ندارم در کلاس، سمینار و همایشی شرکت کنم که هزینۀ آن از سوی شرکتکنندگانش تأمین میشود.
من دوست دارم به جای دست بردن در جیب همکاران خود، همانند قبل مطمئن باشم که هزینههای کلاسهای ویژۀ معلمان، از سوی کسانی تأمین میشود که خواهان رشد و تعالی آموزشوپرورشند.
به نظر میرسد مسئولان آموزشوپرورش ما به جای انفعال و پاک کردن صورت مسئله، در کنار بالا بردن کیفیت آموزشهای ارائه شده در آموزش ضمنخدمت و به کارگیری استادانی مجرب و کارکشته و روشهای نوین و کارآمد، باید بحران بودجه و کمبود اعتبارات این نهاد را نیز به شکلی عریان و به دور از هر نوع ملاحظهکاری با آحاد جامعه و دیگر مسئولان تصمیمگیرنده در میان بگذارند.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش / در پاسخ به فراخوان سخن معلم ( این جا ) ، آقای « علی محمد مصلحی » یادداشتی را ارسال نموده اند .
ضمن سپاس از این همکار گرامی ، دوستان می توانند مطالب و یادداشت های خود را به مناسبت « 13 آبان سال روز تاسیس سایت سخن معلم » ارسال فرمایند .
گروه اخبار / به نظر می رسد پس از ماجرای شماره تلفن خواهر آقای وزیر ( این جا ) وزارت آموزش و پرورش تصمیم گرفته است تا با افکار عمومی فرهنگیان و معلمان ارتباط نزدیک تر و موثرتری برقرار کند .
امیدورایم که پاسخ گویی به مطالبات معلمان و نیز ارتباط موثر و دو سویه با « رسانه های معلمی » از حالت اداری و نیز گزینشی خارج شده و « اقناع افکار عمومی و تقریب نگرش ها » در دستور کار مسئولان این وزارتخانه قرار بگیرد .
گروه اخبار / بخشنامه ی برگزاری مسابقات مداحی نوگلان در آموزش و پرورش به همراه فرم داوری مسابقات مداحی
این مسابقات ابتدا در سطح مناطق و یا نواحی و سپس در سطح استان و پس از آن به صورت کشوری برگزار می شود .
پایان پیام /
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
گروه اخبار / نماینده مردم فلاورجان در مجلس شورای اسلامی از وزیر آموزش و پرورش خواست تا پاداش پایان خدمت فرهنگیان را که مدتی از بازنشستگی آنان می گذرد بپردازد.
« افت تحصيلي » يکي از موضوعاتي است که شايد همه دانش آموزان در طول سال هاي تحصيل با آن دست وپنجه نرم کرده باشند ؛ گاهي از عوامل محيطي و گاهی اوقات از عوامل درونی نشات می گیرد . اقتصاد بيمار ، وابستگي ها ، کمک هاي آموزشي خارج از مدرسه ، بيماري ، فقر و سرخوردگي هاي اجتماعي و تنش های خانوادگي و فقر فرهنگی از جمله عواملي هستند که هر کدام در افت تحصيلي دانش آموزان نقش به سزايي دارند.
يکي از دلايل عمده افت تحصيلي مخصوصا در دانش آموزان دوران دبستان وابستگي آنها به والدين است.. بعضی از خانواده ها کودکان را وابسته نازپرورده و بی مسئولیت تربیت می کنند ، سرانجام با از بين رفتن اين تکيه گاه تحصيلي نشانه هاي افت تحصيلي در کارنامه فرزند شما جلب توجه مي کند.اين به اين معنا نيست که اصلا به دانش آموزان خود کمک نکنيد بلکه هدف شما از کمک بايد اين باشد که او را در شرايطي قرار دهيد که اگر ضعفي دارد خودش تلاش کند تا جبران شود .
دعواهاي خانوادگي پدر و مادر در حضور کودکان و تداوم آنها يکي از عواملي است که به شدت سبب تضعيف روحيه و افت تحصيلي دانش آموزان مي شود. از آنجايي که کودکان در چنين لحظاتي زود انرژي و توان خود را از دست مي دهند و نگران می شوند و نمي توانند هم ز مان با تحصيل بار مشکلات خانوادگي را نيز به دوش بکشند زود خسته و ناتوان مي شوند و اولين آثار خستگي روحي آنها را مي توان در کيفيت نمرات درسي و بهانه جویی آنها مشاهده کرد.
البته اين وظيفه والدين است که مراقب رفتارشان در محیط خانواده باشند تا دانش آموزان احساس ناامنی و ضعف و سرخوردگی نکنند .
عامل فردی دیگر ، انگیزه است که موجب هدایت رفتار فرد به سوی نوعی هدف مطلوب درسی می شود. انگیزه در واقع موتور حرکت هر فردی است. محققان یکی از دلایل افت تحصیلی را نداشتن انگیزه پیشرفت می دانند. برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان باید تلاش نمود تا فرد احساس نیاز و مسئولیت کند.
امروزه کساني که در جست و جوي وضع مادي بهتري مي گردند و دانش آموزان را به نحوی رها و نسبت به تحصیل آنها بی تفاوت و احساس مسئولیت به درس و آموزش آنها نمی کنند در حقیقت زمينه افت تحصيلي را خودشان به وجود می آورند .
کمبود اعتماد به نفس در دانش آموزان يکي از عواملي است که دانش آموزان را از تلاش و خودباوري باز مي دارد و سبب افت تحصيلي آنها مي شود. والدين بايد به دانش آموزان خود کمک کنند تا خودشان را باور کنند و بتوانند خلاقيت هاي تحصيلي خودشان را بروز دهند.
از عوامل ديگر که سبب افت تحصيلي دانش آموزان مي شود معاشرت با افراد ناباب و بی علاقه به تحصیل که باید به طور غير مستقيم کنترلي روي دوستان و فرزندان خود داشته باشند . مراقب ارتباط هايي که آنها با ديگران در خارج از محيط خانواده برقرار مي کنند باشيد.
در مدرسه دانش آموزان زيادي با افکار و شخصيت هاي متفاوت وجود دارند که همگي آنها مي توانند تاثيرات مثبت و گاه نامطلوبي روي فرزند شما داشته باشند. خيلي از دانش آموزان در فاصله سال هاي دبيرستان ، دل به عشق هاي زودرسي مي دهند که سبب انحراف فعاليت هاي ذهني آنها از مطالب درسي به ورود به احساسات زودگذر مي شود.
در چنين شرايطي دانش آموزان به جاي صرف انرژي خود براي مطالعه دل به احساسات خود و طرف مقابل مي دهند و تمام تلاش خود را براي جلب توجه طرف مذکور متمرکز مي کنند و از مسير اصلي منحرف مي شوند. بايد دانست کمبود عاطفه و محبت در دانش آموزان سبب جذب جنس مخالف می شود.
اما تكليف دانش آموزان در منزل :
باید فعاليتي هدف دار، تكنيكي و متنوع جذاب و مختصر و مفید و وسيله اي در خدمت يادگيري باشد لذا نبايد آن ر ا به منزله وسيله اي جهت پر كردن اوقات فراغت دانش آموزان و يا سرگرم كردن آنان تلقي نمود. « تكليف » بايد با توانايي ها و علايق دانش آموزان مطابقت داشته باشد. ولي گهگاه اين تناسب رعايت نمي شود و تكاليف سنگين بر دانش آموزان تحميل مي شود كه موجب خستگي و دلسردي و عدم توانایی فراگیر است .
آنچه در محیط خانواده و مدرسه مهم است، تربيت صحيح و اسلامي و حس مسئولیت پذیری و روحیه خود باوری دانش آموزان در آینده است . يعني ايجاد جو و محيطي مطلوب در مدرسه براي رشد و پرورش استعداد هاي نهفته و شكوفا كردن قوه ابتكار و خلاقيت، آموزش آداب و سنن و ارزش هاي اسلامي به دانش آموز است تا با آمادگي قبلي كافي افرادي سازنده براي جامعه تربيت شوند.
دانش آموز باید بتواند بر بحران ها، فشارها و استرس های شدید در زندگی غلبه کند.این احساس لیاقت و شایستگی که در مدرسه آموخته می شود، وی راقادرمی سازد در حل مسائل از روش های واقع بینانه ای استفاده کند.
از سوی دیگر، تجارب شکست و عدم شایستگی طی سالیان تحصیل در مدرسه در دانش آموزان سبب ایجاد علائمی از احساس حقارت و خودکم بینی و پریشانی می شود و بر ارتباطات آنها در دنیای خارج از مدرسه نیز تأثیر می گذارد .
ما باید عزت ، اعتماد به نفس ، خود باوری ، روحیه همکاری و هماهنگی و ارتباطات منطقی با سایر دانش آموزان را در آنها تقویت و احیا نماییم . یادآوری این نکته مهم به نظر می رسد که ایجاد فضای آزاد یادگیری بدون احساس ترس و اضطراب از عدم موفقیت و شکست، تشویق دانش آموزان به اظهار عقاید و اندیشه های خود و در نتیجه افزایش حس مسئولیت و قبول توانائی ها و شایستگی های خود از امور بسیار با اهمیت است .
برای بارور شدن نهال تعلیم و تربیت، مراعات کیفیت شخصیت ها و شکوفا نمودن استعدادها و روحیه خود باوری و رعایت ارزش های اسلامی در اولویت اصلی کار معلم قرار دارد ، دانش آموزان در موهبت ها و استعدادها و لیاقت ها نیز با یکدیگر متفاوتند.
شکی نیست که این تفاوت ها ناشی از حکمت الهی است زیرا همین تفاوت ها انسان را به سوی تکامل سوق می دهد . معلمی که بدون توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان برایشان تکلیف تعیین می کنند و از همه انتظارات یکسان دارند، معلمین موفقی نیستند.
شناخت مشکل و توجه به آن ممکن و راه گشا می باشد . راه حل درست و منطقی در برخورد با دانش آموزان این است که به آن ها توجه کنیم و به شخصیت آنان احترام بگذاریم.
« احترام » یکی از بزرگ ترین عوامل جلب محبت و اطاعت است . بی احترامی به شخصیت مردم یکی از مهم ترین وسایل بر انگیختن دشمنی و مخالفت است . حضرت علی(ع) فرمود:
" با مخاطب خویش پسندیده سخن گویید تا او نیز با شما با احترام جواب گوید . "
هم چنین نیاز آدمی به تحسین و تشویق از تمایلات فطری است و تا پایان عمر با آدمی می ماند. اما بسیاری از خانواده ها ، دانش آموزان را در حضور دیگران و حتی افراد فامیل و غیره تحقیر و ملامت می کنند ؛ آنها نمی دانند که زیاده روی در ملامت و سرزنش های مکرر آتش لجاجت راشعله ور می کند . این عمل موجب سرخوردگی و ناامیدی و دلسردی از تحصیل می شود و دانش آموز با لجبازی سعی در تکرار عمل می نماید و افراد خانواده را مصظرب می کند.
روان ما انسان ها شبیه اشتها به غذا برای جسم است، همان طور که جسم غذای ناخوشایند را رد می کند، فکر ما نیز غذای نامطبوع را نمی پذیرد. چنان چه برنامه ها با مرحله سنی کودک مناسب نباشد یا محتوای زیاد و غیرضروری را شامل شود به مشکلات تحصیلی و درنتیجه افت تحصیلی می انجامد .
مطالب کتاب های درسی باید متنوع و جامع و شیرین ، جذاب و لذت بخش و شوق برانگیز و احساس نیاز و مسئولیت پذیری را در دانش آموز ایجاد کند . چه بسا سرمایه انسانی و اقتصادی زیادی تلف می شود و طبعاً جبران اتلاف نیروی انسانی امکان پذیر نیست . نیروهای فکری در مسیر صحیح قرار نمی گیرد.
گاهی علت افت تحصیلی یا شکست درسی دانش آموزان را باید در مدرسه جست و جو کرد. شیوه تدریس معلم، برنامه درسی مدرسه که درست طراحی نشده مثلا دروس نسبتاً سخت را پشت سر هم یا در ساعاتی گذاشته اند که عموماً دانش آموزان خسته هستند. پیش داوری های معلم، شرایط فیزیکی کلاس، تعویض معلمان به طور مکرر در طول سال تحصیلی ، کنترل نامناسب کلاس ، فقدان وسایل کمک آموزشی و بی تفاوتی اولیاء از دیگر علل در افت تحصیلی هستند.
همه معلمان کشورم شایسته و لایق و دارای صفاتی چون سلامتی جسمانی و روانی، مهربان ، باثبات و منطقی ، صبور و بردبار بودن ، قابل احترام و عزت و سپاس گزاری و ... هستند.
عواملی مانند عدم تناسب نیازها و علایق دانش آموزان با محتوای کتب درسی و عدم هماهنگی اهداف آموزشی با نیازها و علایق دانش آموزان از عوامل افت تحصیلی می باشد. اگر محتوا و روش و فنون آموزش و پرورش واقعاً با نیازها و رغبت ها و مسائل و مشکلات دانش آموزان تناسب داشته باشد، باعث می شود که آنها در تحصیل بهتر کوشش کنند و تحصیلات خود را به پایان برسانند و در نتیجه از میزان ترک تحصیل کاسته شود.
متوجه همین هدف باشید، زیرا مقدار و نوع یادگیری دانش آموزان است که میزان فعالیت های مدرسه را روشن می کند.
هرگاه دانش آموز مطلبی را یاد بگیرد و این امر موجب تغییر رفتار وی خواهد شد و به عبارت دیگر تجارب یادگیری موفقیت آمیز موجب تغییراتی در رفتار دانش آموز می شود.
به وسیله ارزیابی و امتحان است که معلم می تواند اثر کوشش های خود را بفهمد و یا بداند که چه اندازه توانسته است دانش آموز را در راه رسیدن به هدف های مورد نظر کمک کند و خود نیز تا چه حد موفق بوده است.
گاهی عقب ماندگی در تحصیل بر اثر تنش فکری و وضع آشفته و هیجاناتی است که به مناسبت بلوغ در نوجوانان ایجاد شده است. از یک سو بحران بلوغ و مسائل مربوط به آن و از سوی دیگر بحران هویت و مسائل ارزشی و از طرفی روابط با والدین و همسالان، نوجوان را بر سر راه های انتخاب قرار می دهد و واقعاً نمی داند از زندگی چه می خواهد و دیگران نسبت به او چه عکس العملی نشان می دهند.
این امور باعث ناراحتی، افسردگی و اضطراب نوجوان و در نتیجه عقب افتادگی و شکست در تحصیل می شود.. فقر و محروم ماندن از غذای سالم و کافی و نداشتن استراحت لازم و فکر آسوده موجب عقب ماندگی درسی می شود.
فقر فرهنگی و بیسوادی یا کم سوادی والدین، ، مشاجره و ناسازگاری میان والدین ، جدایی پدر و مادر و نحوه برخورد و ارتباط دانش آموز با برادران و خواهران از مهمترین علل خانوادگی در دانش آموزان و افت تحصیلی است .
در خاتمه از همه همکارانم که بی وقفه و صادقانه برای اعتلای فرهنگ و ارزش های اسلامی این مرز و بوم تلاش می کنند صمیمانه سپاسگزارم .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
1 . بسیار کم حرف میزند چون کار و فعالیت به او فرصت حرف زدن نمیدهد؛
2. وقتی با مشکلی روبرو میشود، دیگران را سرزنش نمیکند؛
3. به ندرت در رانندگی بوق میزند؛
4. در پی قهرمان شدن نیست؛
5. از ادب و تعارف برای پوشاندن ضعفهای خود استفاده نمیکند؛
6. مسئولیت کوتاهیها و اشتباهات خود را با صراحت میپذیرد؛
7. آن قدر قابل پیشبینی است که دیگران به او اعتماد میکنند؛
8. آن قدر نیازهای خود را معقول کرده که از دروغ گفتن بینیاز شده است؛
9. اگر در قراری یک دقیقه دیر کرد از میزبان عذرخواهی میکند؛
10. تا میتواند در مورد دیگران قضاوت نمیکند و به کرات میگوید من نمیدانم؛
11. در میان غیرایرانیان، همه جذب نظم، کرامت و دانش او میشوند؛
12. از عملکرد خود ناراضی است و بسیار کم در مورد خودش صحبت میکند؛
13. محال است آَشغالی به زمین یا بیرون پرت کند؛
14. دفترچهای دارد که در آن ضعفهای خود را نوشته و برای اصلاح آنها برنامه دارد؛
15. با رقیب و مخالف خود مانند رفتار پیامبر برخورد میکند؛
16. در گوشهای از منزل او، پرچم ایران دیده میشود؛
17. فعالیت در محیط بینالمللی را فرصتی برای یادگیری و اثرگذاری میداند؛
18. حسادت نمیکند چون به قواعد خلقت و اهتمام انسانها معتقد است؛
19. بدگویی کسی را نمیکند چون میداند در مورد ضعفهای خود میتواند ده صفحه بنویسد؛
20. در هفته با ده نفر تماس میگیرد و احوال پرسی میکند بدون اینکه با آنها کاری داشته باشد؛
21. جهانبینی خود را به تناسب مخاطب تغییر نمیدهد؛
22. زندگی خود را با رنگهای شاد، گل، هنر، موسیقی تزئین کرده است؛
23. از تأیید دیگران بینیاز است؛
24. در ماه حداقل یک کتاب را با دقت و نشانهگذاری تمام میکند؛
25. هر وقت با او ملاقات میکنیم متوجه میشویم از دفعه قبل انسان بهتری شدهاست؛
26. برای حفظ سلامتی خود، برنامه منظم دارد؛
27. هر آجری در زندگی خود بر روی آجری دیگر گذاشته با زحمت بوده و نه با رانت؛
28. به قدرت و سمت به عنوان فرصتی برای بهبود وضع زندگی خود نگاه نمیکند؛
29.با ایرانیان دیگر بسیار همکاری کرده و از تعارض، درگیری و اختلاف با آنها پرهیز میکند؛
30. دایره معاشرتی او با افراد توانمند و غیر مطیع است.
عصر ایران
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
در اینجا 10 طیف شغلی معرفی میشود که بین کارکنان آن سطوح زیادی از افسردگی گزارش شده است.
در این مقاله به 10 زمینه شغلی از 21 طبقه شغلی اشاره میشود که کارکنان شاغل در آنها بسیار بیشتر از سایرین در طول یک سال علامتهای افسردگی حاد را گزارش کردهاند. با این حال، چنانچه میخواهید یک پرستار باشید (مورد شماره 4) این مطلب بدان معنی نیست که به سراغ حرفه دیگری بروید.
دکتر دبورا لگ، مشاور بهداشت روان معتقد است: جنبههای معینی در هر شغل وجود دارد که میتواند منجر به افسردگی یا تشدید آن شود. افرادی که در مشاغل پراسترس کار میکنند، اگر به خوبی از خودشان مراقبت کنند شانس بیشتری برای مدیریت افسردگیشان دارند.
1- پرستاران خانگی / نگهداری از کودکان
افرادی که خدمات شخصی میدهند در بالای این فهرست قرار دارند. در حدود ۱۱ درصد افرادی که این شغل را برعهده دارند، افسردگی شدید را گزارش کردهاند (این نرخ بین بیکاران ۱۳ درصد و برای کل جمعیت ۷ درصد است.)
دکتر کریستوفر ویلارد، روانشناس بالینی در دانشگاه تافتس معتقد است: یک روز عادی کاری برای این افراد میتواند شامل غذا دادن، حمام کردن و مراقبت از افرادی باشد که اغلب "توانایی تشکر و سپاسگزاری را ندارند..." چون یا بیش از حد بیمار هستند یا خیلی کمسن هستند یا اصلا عادت به قدردانی و تشکر کردن ندارند. دیدن افراد بیماری که هیچ نیروی تازه و مثبتی به آدم نمیدهند، استرسزا است.
2- کارکنان خدمات غذایی
افرادی که امور مربوط به خدماتدهی در امر غذا را برعهده دارند، در ردهی دوم این فهرست قرار دارند. افراد شاغل در این کار حقوق پایینی دریافت میکنند و از طرفی هم هر روز آدمهای زیادی بهشان امر و نهی میکنند که باعث خستهکنندگی این شغل میشود. در حالی که ۱۰ درصد از کارکنان خدمات تهیهی غذا یک دورهی افسردگی حاد را در مدت یکسال گزارش کردهاند؛ ۱۵ درصد زنان شاغل در این شغل هم در معرض افسردگی قرار گرفتهاند.
لگ معتقد است: "این کار یک شغل فاقد هرنوع تشکر و سپاسگزاری است. ممکن است مردم در برخورد با این کارکنان بیادب باشند و کار حتی به درگیری فیزیکی هم بکشد. وقتی فردی افسرده است، همچنان پرانرژی و پرجنبوجوش بودن برایش سخت میشود. و اگر لازمهی کارش حتما پرانرژی بودن است، کار خیلی سخت میشود."
3- مددکاری اجتماعی
این که مددکاران اجتماعی در ردههای بالای این فهرست باشند خیلی هم تعجبآور نیست. سروکار داشتن با بچههایی که مورد سوءاستفاده و آزارجنسی و بدنی قرار گرفتهاند، یا خانوادههایی که در بحران به سر میبرند - یک سری کاغذبازیهای اداری را هم به این مشکلات اضافه کنید - میتواند این شغل را تبدیل به یک کار استرسزای ۷/۲۴ ( ۲۴ ساعته در تمام ۷ روز هفته) تبدیل کند.
ویلارد معتقد است یک فرهنگی هست که میگوید برای انجام شغل به شکلی مطلوب، باید واقعا به سختی کار کنید و در اغلب موارد فداکاری کنید. از آنجا که مددکاران اجتماعی با افراد بسیار نیازمند سروکار دارند، این فداکاری خیلی زیاد برای انجام کار بسیار سخت است. من با بسیاری از مددکاران اجتماعی و دیگر حرفههای امور مراقبتی سروکار داشتهام و دیدهام که آنها واقعا خیلی زود از پا میافتند.
4- کارکنان امور بهداشت و سلامت
کارکنان امور بهداشت و سلامت شامل پزشکان، پرستاران، درمانگران و سایر افراد حرفهای میشود که بیشترین زحمت را با حداقل تسهیلات متحمل میشوند. این کارکنان که زندگی سایر افراد در دستان آنها است ساعتها و روزهای کاری نامنظم زیادی دارند.
ویلارد معتقد است: "آنها هر روز بیماری، انواع زخمها و مرگ را میبینند و با خانوادهی بیماران سر و کار دارند. این قضیه میتواند بر دیدگاههای فرد تاثیر بگذارد و او را به این نتیجه برساند که جهان، جای غمگینتری است."
5- هنرمندان، بازیگران و نویسندگان
این شغل با حقوق نامطمئن، ساعتهای نامشخصی از زندگی فرد را درگیر میکند و او را به انزوا میکشاند.
افراد خلاق، بیش از سایرین در معرض اختلالات خلقی و روحی-روانی هستند، در حدود ۹ درصد این آدمها در یکسال گذشته به افسردگی شدید مبتلا شدهاند. احتمال ابتلا به افسردگی در هنرمندان و نویسندگان مرد بیشتر است. (تقریبا ۷ درصد کسانی که تماموقت کار میکنند.)
لگ معتقد است: "یک چیزی که بین هنرمندان و بازیگران زیاد دیدهام، بیماری اختلال دوقطبی است. در بسیاری مواقع در افراد هنرمند اختلالات خلقی تشخیص داده نشده و یا درمان نشدهای وجود دارد. افسردگی در افرادی که به سمت کار هنری کشیده میشوند امری معمولی و رایج است و بعد از شیوهی زندگیشان به این موضوع بیشتر دامن میزند.
6- معلمان
به نظر میرسد نیاز به معلمان روز به روز در حال افزایش است. بسیاری از معلمان، بعد از یک شیفت کاری دوباره کار میکنند و حتی کار خود را به خانه هم میبرند.
ویلارد معتقد است: از جهات مختلفی به معلمها فشار وارد میشود، از طرف بچهها، والدینشان و مدرسههایی که به دنبال ارتقای استانداردهایشان هستند؛ و همهی این افراد هم خواستههای متفاوتی دارند. انجام این کارها برای معلمها آن قدر سخت میشود که گاهی حتی یادشان میرود از روز اول با چه انگیزهای به این شغل وارد شدهاند.
7- کارکنان مدیریت پشتیبانی
افرادی که در این شغل مشغول به کار هستند از کوچکترین مسائل تا موضوعات سطح بالای سازمان را باید تحمل کنند و چه بسا در بسیاری موارد برنجند و ناراحت شوند.
لگ در این باره میگوید: آنها همهی امور سازمان، از گرفتن سفارشها تا جهتدهی تمام امور در خط مقدم هستند. اما از سوی دیگر در چارت اداری در سطح پایینی قرار دارند که کنترلی بر سایر امور ندارند.
آنها یک روز کاری غیرقابل پیشبینی و سخت را پشت سر میگذارند و ادامهی کار و زندگی را برای بقیه راحت و آسان میکنند در حالی که هیچکس آنها را نمیشناسد و نمیداند چه زحمتی را متحمل شدهاند.
8- کارکنان واحد تعمیر و نگهداری
وقتی یک چیزی در محل کار یا منزلتان خراب میشود معمولا چه کار میکنید؟ این اساسا چیزی است که کارکنان شاغل در واحد تعمیر و نگهداری هر روز با آن سروکار دارند. آنان اغلب در ساعتهای غیرعادی، هر فصل از سال بدون توجه به سرما یا گرما، و در شیفتهای کاری شبانه به کارشان مشغول هستند.
آنها بابت درست کردن خرابکاری وحشتناک دیگران اغلب حقوق بسیار ناچیزی میگیرند.
ویلارد میگوید شیفت کاری آنان مدام تغییر میکند و میچرخد و به همین سبب اغلب از سایر همکارانشان جدا میافتند و این بسیار خطرناک است.
9- حسابداران و مشاوران مالی
استرس، استرس، استرس. بیشتر افراد علاقهای ندارند با پساندازهای دوران بازنشستگیشان سروکار داشته باشند. حالا تصور کنید در شغلی باشید که هزاران یا میلیونها دلار از دارایی دیگران را سروسامان دهید؟
لگ میگوید: "مسئولیت پاسخگویی بسیار زیادی برای امور مالی دیگران وجود دارد و این در حالی است که در بسیاری مواقع بازار در کنترل حسابدار و مشاور مالی نیست و نمیداند چه اتفاقاتی در دنیای کسب و کار در حال وقوع است." همچنین اگر یک مشتری بخشی از داراییاش در هنگام کار از دست برود احساس گناه و عذاب وجدان زیادی برای مشاور مالی به همراه خواهد داشت و علاوه بر آن همواره افرادی هستند که مداوم بر سر حسابدار یا مشاور مالی و اقتصادی در حال جیغ کشیدن هستند! "
10- کارکنان بخش فروش
افراد شاغل در بخش فروش در ردهی دهم این فهرست جای دارند، و مجموعهای از دلایل وجود دارند که چرا این شغل هم باعث افسردگی در افراد میشود. بسیاری از فروشندگان بر مبنای دریافت پورسانت کار میکنند و این بدان معنی است که هرگز به طور دقیق نمیدانند چه زمانی حقوقشان را میگیرند. معمولا آنان در سفر هستند و زمان بسیاری را دور از خانه، خانواده و دوستانشان میگذرانند. در شرایطی هم که بخواهند به تنهایی و مستقل کار کنند منافع و سود کمی عایدشان خواهد شد.
لگ میگوید: "این درآمد نامطمئن، فشار زیادی را برای آنان به همراه دارد و این شغل را به کاری پراسترس تبدیل میکند."
اقتصاد نیوز
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .