گروه گزارش / در پاسخ به فراخوان سخن معلم ( این جا ) ، آقای « شیرزاد عبداللهی » یادداشتی را ارسال نموده اند .
ضمن سپاس از این همکار گرامی ، دوستان می توانند مطالب و یادداشت های خود را به مناسبت « 13 آبان سال روز تاسیس سایت سخن معلم » ارسال فرمایند .
« گزارش از انتشار يک خبر در مورد رتبه بندي معلمان در فضاي تلگرام و سايت وزين " گروه سخن معلم " »
در فضاي مجازي تلگرام خبر ذيل را ملاحظه کردم :
“دوستان يه چيز جالب در باره رتبه بندي ميگم . “
“اولا حکم مهر ماه نسبت به شهریور نه تنها اضافه نشده بلکه مالیات افزایش حقوق مهر هم نزدیک ۵۰ تومن ازمن کسر شده.”
“یعنی همه ی افزایش بابت مقرری ماه اول کسر شده+۱۰ درصد مالیات ازم کسر شده.”
“دوما افزایش رتبه بندی تو بندی به نام حق شغل حرفه ای اضافه شده نه بند اول که حق شغله.”
“یعنی اگه فیشتون رو چک کنید،مبلغ کسر بازنشستگی مهر و شهریور برابره و این بدان معناست که بابت افزایش حق رتبه بندی چیزی به صندوق بازنشستگی نمیره و معنی تلخ ترش اینه که هنگام بازنشستگی این حق رتبه بندی حذف میشه.”
“یعنی کسانی که به خاطر افزایش حقوق ناشی از رتبه بندی خودشونو بازنشست نکردن،کلاه سرشون رفته
اين پيام در گرو هاي آموزش و پرورش گسترش يافت . “
در سايت وزين " گروه سخن معلم " روز دوشنبه چهارم آبان مقاله کسرمقرري ماه اول و چند پرسش ؟! به قلم استاد فرهيخته محمدي / مازندران ( این جا ) در ذيل پاسخ به مطلب ارائه شده در فضاي مجازي تگلرام را پيگيري مي کنيم که پاسخ به مقاله ي "کسرمقرري ماه اول و چند پرسش ؟! " نيز مي باشد .
براي قسمت اولأ با يکي از معلمان عزيز مصاحبه کردم که در ذيل ملاحظه مي فرماييد :
سوال :
آيا اين دريافتي مهر ماه شما کمتر از دريافتي شهريور ماه مي باشد ؟
پاسخ : بلي
سوال :
آيا رتبه بندي شامل حال شما شده است ؟
پاسخ : بلي
سوال :
پس چرا با وجود آن که رتبه بندي شامل حال شما شده است ، باز هم دريافتي شما در پايان مهر ماه کمتر از دريافتي پايان شهريور ماه مي باشد ؟
پاسخ :
اين مطلب ( کاهش دريافتي ماه اول پس از افزايش حقوق يک امر طبيعي و در هر افزايش حقوقي تکرار مي شود ) ولي امروز معلمان نسبت به آموزش و پرورش بسيار حساس شده اند و اگر 95% ليوان پر باشد باز هم آن 5% خالي را مي بينند و يا حتي اگر 100% ليوان پر باشد باز هم مي گويند سراب است .
سوال :
بنده متوجه پاسخ شما نشدم .
پاسخ :
اگر اجازه مي داديد ، داشتم قسمت اولأ مطرح شده در فضاي مجازي تلگرام و... را توضيح مي دادم .
براي توضيح اين مسئله ساده به يکي از معلمان با بايگاني فيش حقوقي و احکام و... قوي مراجعه کردم و از وي فيش حقوقي اسفند 1391 و فروردين 1392 را دريافت نمودم .
در فروردين سال 1392 حقوق يکي از همکاران بنده ، نسبت به حقوق اسفند سال قبل ؛ مجموع حق شغل ، حق شاغل ، تفاوت تطبیق و فوق العاده سختي شرايط محيط کار از 360 / 346 / 9 ريال به 264 / 329 / 11 ريال افزايش يافت يعني کمتر از 200 هزارتومان به حقوق آن همکار اضافه شد يا حدود 21% به مجموع فاکتور هاي حقوق افزوده شد .
با وجود افزايش حقوق کمتر از 200 هزار تومان در فروردين همان سال ، کل دريافتي فروردين ماه نسبت به اسفند ماه سال قبل از آن 170 هزار تومان کمتر شد که يک امر طبيعي و عادي مي باشد .
سوال :
مگر مي شود دريافتي فروردين که افزايش حقوق داشته کمتر از اسفند باشد ؟!
پاسخ :
بنده داشتم همين موضوع را توضيح مي دادم ولي متأسفانه تعجيل شما ، کلام بنده را قطع کرد.
پر واضح است که از يک سو ، افزايش حقوق ماه اول ( فروردين 1392 ) به صندوق بازنشستگي واريز مي شود .
سوال :
درست مي فرماييد ، در هر افزايش حقوق ، چون آن ميزان افزايش حقوق به صندوق بازنشستگي واريز مي شود . پس مي توان تصور کرد که ماه اول هيچ افزايش حقوقي اعمال نمي شود ولي چرا دريافتي فروردين 1392 کمتر از اسفند 1391 مي شود ؟!
پاسخ :
متأسفانه تعجيل شما درک نمي کنم . لطفأ اجازه دهيد بنده آن را هم توضيح مي دهم . فقط اگر به من فرصت بدهيد !
با توجه به آن که حقوق شما ، افزايش يافته است پس ماليات بر حقوق نيز افزايش مي يابد .
سوال :
يعني هرگاه حقوق افزايش يابد ، ماه پس از آن دريافتي کمتر مي شود ؟!
پاسخ :
کاملأ درست مي فرماييد :
در هر صورت ،همواره دريافت ماه اول افزايش حقوق کمتر از ماه قبل از افزايش حقوق مي شود و اين کشفيات جديد ، فقط مربوط به رتبه بندي نمي باشد .
براي توجه بيشتر به جدول ذيل مراجعه نماييد .
مجموع فاکتور هاي تعيين حقوق اسفند 1391 به ريال |
مجموع فاکتور هاي تعيين حقوق فروردين 1392 به ريال |
مبلغ افزايش حقوق به ريال |
درصد افزايش حقوق |
با وجود افزايش حقوق در ماه جديد بازهم اين ميزان دريافتي کمتر از ماه قبلي مي باشد . به ريال |
360 / 346 / 9 |
264 / 329 / 11 |
904 / 982 / 1 |
21 / 22 % |
000 / 700 / 1 |
جدول مقايسه مجموع فاکتور هاي تعيين حقوق و افزايش آن در دو ماه اسفند 91 و فروردين 92
سوال :
آن زمان با درآمد هاي افسانه اي دولت نهم و دهم و تورم بيش از 40% حقوق شما کمتر از 200 هزار تومان و يا حدود 21% افزايش داشت .
چرا شما تجمع نکرديد ؟!
پاسخ : اولأ اين اطلاعات مربوط به همکار بنده است که بايگاني خوبي دارد نه بنده ثانيأ حدود 21% افزايش کل حقوق نمي باشد بلکه مربوط به مجموع چهار قلم حق شغل ، حق شاغل ، تفاوت تطبیق و فوق العاده سختي شرايط محيط کار يک معلم مي باشد که براي معلمان ديگر هم تقريبأ همان اندازه بوده است .
سوال :
مگر افزايش حقوق شما بيشتر بود؟!
پاسخ :
خير ، افزايش حقوق همه تقريبأ يکسان است .
سوال :
با توجه به تورم بيش از 40% و درآمد افسانه اي دولت نهم و دهم در مقابل افزايش حدود 21% فاکتورهاي تعيين حقوق ، معلمان چند بار و در چه مکان هایي تجمع داشتند ؟!
پاسخ :
درآن زمان نه تجمعي شکل گرفت و نه اعتراض مدني رخ داد نه به کاهش 170 هزار تومان دريافتي فروردين نسبت به اسفند مطلبي نگاشته شد .
هر چند بنده و همکار عزيزم هيچ اعتقادي به تجمع در آن زمان و اين زمان نداشته و نداريم .
سوال :
يعني هيچ اعتراض و تجمعي در آن زمان نه از سوي شما و همکار عزيزتان و نه از سوي معلمان ديگر و تشکل هاي مدني و ... صورت نگرفت ؟!
پاسخ :
با توجه به اينکه ما در بدنه آموزش و پرورش حضور داريم ، هيج گونه تحرکي را در آن ايام به ياد نمي آوريم .
سوال :
پس چرا در يک سال اخير اين همه تجمع و اعتراض داشته ايد ؟!
پاسخ :
بنده و همکارم مخالف هرگونه تجمع بوده و هستيم .
سئوال :
پس شما از وضع قبلي و وضع فعلي راضي هستيد ؟!
پاسخ :
خير ، بنده و تعدادي از همکاران باور داريم که براي حل مشکلات و چالش هاي آموزش و پرورش بايد با مسئولين تعامل نمود . چه مسئولين گذشته که که به قول شما درآمد هاي افسانه اي داشتند و تورم بيش از 40% را تجربه مي کردند و چه مسئولين جديد که خزانه خالي با بدهي به اندازه بودجه يک سال تحويل گرفتند .
سوال :
پس همکار شما که بايگاني خوبي هم دارد با شما هم عقيده است ؟!
پاسخ :
بله ايشان هم با تحصن و تجمع مخالف است . در ضمن ايشان بيشتر گرفتار زندگي شخصي و خانوادگي خود است و کمتر فرصت ورود به مباحث صنفي را دارد . بحث بنده بيشتر معطوف به برخي معلمان است که در تشکل هاي مدني فعال هستند .
سوال :
تشکل هاي مدني با مسئولين دولت نهم و دهم در چه مواردي تعامل داشتند ؟!
پاسخ :
دولت مردان گذشته ، باوري به تشکل هاي مدني به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين نداشتند و درآن دوران ، هم تشکل هاي مدني به محاق رانده شدند و هم برخي رهبران تشکل هاي مدني با پرونده هاي حقوقي مواجه شدند .
سوال :
دولت تدبير و اميد با تشکل ها چگونه برخورد کرد ؟!
پاسخ :
دولت تدبير و اميد هم تشکل هاي مدني را به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين به رسميت شناخت و وزير آموزش و پرورش مشاوري را براي ارتباط با تشکل هاي مدني تعيين نمود و با رسانه ها را به عنوان رکن چهارم دموکراسي آشتي نمود .
سوال :
اگر دولت تدبير و اميد رسانه ها و تشکل هاي مدني را به رسميت شناخته است ، پس چرا شاهد اين همه تجمع هستيم ؟!
پاسخ :
چاقي و اضافه وزن يکي از شايع ترين بيماري ها در جهان است . اضافه وزن به تدريج ايجاد مي شود . فرد به يک باره به هر دليلي تصميم به کاهش وزن مي گيرد . وقتي فردي تصميم به کاهش وزن مي گيرد يا به عبارت ديگر متوجه ي چالش و بيماري چاقي خود مي شود به دنبال راه حل مناسب و علمي است که با کمترين صدمه چالش را برطرف کند .
عوام فريبان فرصت طلب در جامعه با تبليغات گسترده به دروغ به وي القاء مي کنند که با روش آنها ، در کوتاه مدت مي تواند لاغر شود !
هر چقدر طبيبان و مصلحان جامعه ، مي کوشند تا تبليغات عوام فريبان فرصت طلب را حنثي کنند کمتر موفق مي شوند .
اکثريت قريب به اتفاق اين خيل عظيم براي اصلاح چاقي ، راهي را انتخاب مي کنند که به ضرر خود و جامعه بوده ولي نفع عوام فريبان فرصت طلب را تأمين مي کند .
ناکامي طبيبان و مصلحان در مقابل کاميابي عوام فريبان فرصت طلب ، دلايل مختلف دارد که نياز به تحليل عميق دارد و از حوصله اين گزارش خارج است .
تنها راه حلي که به نظر همه مي رسد اين است :
ارسال يک مطلب از گروه اول 179 نفره به گروه دوم 111 نفره و بر عکس .
لذا بارها مشاهده شده است که يک مطلبي که ده دقيقه پيش از عضو 35 گروه دريافت کرده بودي هم اکنون از عضو 43 همان گروه دريافت مي کني .
اين فرآيند در گروه هاي خانوادگي و دوستانه معضلات اجتماعي خاصي را پيش مي آورد .
فاجعه وقتي بيشتر رخ مي نمايد که شهروندان در گروه هاي صنفي مجازي ( به جاي نقش آفريني در تشکل هاي مدني واقعي ) مي خواهند در فضاي مجازي به دنبال انجام وظايف تشکيلاتي خود باشند .
در اين فضاهاي مجازي ، افراد نه تنها فرصت فکر کردن ندارند بلکه فرصت خواندن مطلب را ندارند فقط با سرعت مطلب را از جلوي چشمان خود حرکت مي دهند و گه گاهي بسته به فرصت ، توقف مي کنند و به انتهاي مطلب مي رسند که نوشته شده است اگر ايراني هستي يا اگر مسلمان هستي يا اگر ... اين مطلب در ديگر گروه ها به اشتراک بگذار يا ، ايراني ، مسلمان و... نيستي اگر اين مطلب در همه گروه ها به اشتراک نگذاري .
شهروند عزيز از يک سو ، صبحانه نخورده بايد به سرکار ، سرويس يا به کلاس درس و...برسد از سوي ديگر و به ايراني بودن و مسلمان بودن خود شک ندارد .
راهي جزء به اشتراک گذاشتن آن مطلب در همه گروه ها ندارد زيرا هم بايد به فکر مسئوليت شهروندي خود در فضاي مجازي باشد و هم به زندگي واقعي خود برسد .
ازاين چرخه ، عوام فريبان فرصت طلب حداکثر بهره را مي برند ، پشت سر افراد صادق و مورد اعتماد جامعه که باور هاي خاصي دارند پنهان شده ، در سازمان دهي تعداد کثيري افراد پر مشغله و با احساس مسئوليت موفق مي شوند .
زيرا با اين روند ، در گروه ها ، عمدتأ ( نه تمامأ ) فرصت تحليل ، تفکر و تعقل حداقل است ( به صفر نزديک مي شود ) و شور هيجان به بالاترين ظرفيت خود غليان مي کند .
در نتيجه ما شاهد دامن زدن التهاب و بحران در جامعه به طور کلي و به ويژه در آموزش و پرورش ( بحث مورد نظر بوده ايم ) در سايه التهاب و بحران ايجاد شده شاهد بروز « سريال تجمعات در آموزش و پرورش » مي شويم و تلاش مي شود التهاب در جامعه کاهش نيابد .
سوال :
يعني علت سريال تجمعات فضاي مجازي مي باشد ؟!
پاسخ :
هم بلي و هم خير .
سوال :
يعني چه هم بلي و هم خير ؛ مي شود بيشتر توضيح دهيد .
پاسخ :
ذهن انسان در حالت عادي تمايل دارد مسائل پيچيده را ساده نمايد . به خصوص ما معلمان عادت کرده ايم مسائل پيچيده را در قالب مثال هاي ساده به دانش آموزان تفهيم کنيم . بنده پنج عامل مختلف را در بالا ذکر کردم . شما در نهايت به فضاي مجازي تکيه نموديد زيرا آن مطلب براي شما ملموس تر بوده است .
سوال :
نقش افراد تأثير گذار در سريال تجمعات چگونه بوده است ؟
پاسخ:
نمي توان نقش افراد تأثير گذار در تشکل ها و يا بدنه آموزش و پرورش يا حتي در کل جامعه بي تأثير تلقي نمود .
ولي به دليل مورد سوم فوق الذکر که به ضرورت بار ديگر تکرار مي کنم .
3. اکثر تشکل هاي مدني که در دولت هاي هفتم و هشتم متولد شده بودند هنوز به بلوغ اجتماعي نرسيده بودند که به محاق رانده شدند و متأسفانه در هشت سالي که تشکل هاي مدني به بازي گرفته نشدند شرايط براي جمع بندي اشتباهات گذشته خود را هم نداشتند .
هر چند در هر تشکلي فرد يا افرادي محدود ي جمع بندي بهتري از گذشته خود داشتند ولي به دليل عدم ارتباط تشکيلاتي اين تحليل گذشته در بدنه تشکل ها ساري و جاري نشده است ، لذا تشکل هاي مدني بلوغ نيافته وارد کارزار جديد شدند .
هرچه بلوغ تشکيلاتي نهاد هاي مدني افزايش يابد ، وابستگي آنان از به افراد تأثير گذار کمتر مي شود . روي دوم سکه آن است که اثر بخشي افراد تأثير گذار کمتر مي شود زيرا تشکل مدني نبايد به فرد يا افراد خاص متکي باشد .
سوال :
يعني شما مي گويد اگر تشکل هاي مدني رشد کنند افراد تأثير گذار در اقليت قرار مي گيرند ؟!
پاسخ :
هم بلي و هم خير .
سئوال :
يعني چه هم بلي و هم خير ؛ مي شود بيشتر توضيح دهيد .
پاسخ :
در تشکل هاي مدني رشد نيافته ، رأي مستقل اعضاي تصميم گيرنده بيشتر تحت تأثير فرد يا افراد موثر مي باشد . در اين صورت همواره در تمامي موضوعات فرد يا افراد تأثير گذار در اکثريت مطلق وجود دارند .
بسته به نظر اين افراد خط مشي نهاد مدني شکل مي گيرد ، اگر اين خط کشي درست باشد ، آن نهاد مدني در مسير صحيح عمل مي کند ولي رشد نيافته و متزلزل است زيرا به هر دليل رهبران خود را از دست بدهند يا افراد تأثير گذار جديد وارد صحنه شوند ، يا تحليل رهبران به دليل اطلاعات غلط يا کم منحرف شود ، راه طي شده به ناکجا آباد مي رسد و همه تجارب ، صداقت ها ، تلاش ها، هزينه هاي نهاد مدني به دليل عدم انباشت تجربه ، يک شبه بر باد مي رود .
ولي در تشکل هاي رشد يافته چون رأي مستقل اعضاي تصميم گيرنده اصلأ تحت تأثير فرد يا افراد موثر درون گروه يا عملکرد گروه هاي ديگر نمي باشد ؛ بلکه رأي هر فرد بر اساس تحليل مستقل خود از شرايط اجتماعي ، اقتصادي ، سياسي ، امنيتي جامعه خود و جهان اطراف استوار مي باشد . گاهي رهبران در اقليت قرار مي گيرند و گاهي در اکثريت در اين نهاد هاي مدني رشد يافته ، رهبران سعي دارند با ايجاد جلسات آموزشي قوه تحليل اعضاء را ارتقاء دهند که تشکل را در مقابل انحراف بيمه کنند .
در اين تشکل ها بجاي توجه به کميت و افزايش اعضا ء به توانمند سازي اعضاي کم ، توجه جدي مي شود .
سوال :
در مورد قسمت دومي آن نوشته در تلگرام چه توضيحي داريد ؟
دوما ، افزایش رتبه بندی تو بندی بنام حق شغل حرفه ای اضافه شده...
پاسخ :
اگر پاسخ هاي قسمت اول را با دقت ملاحظه کنيد . نيازي به پاسخ سوال دوم نمي باشد به خصوص بعد از انتشار توضیحات مدیرکل دفتر وزارتی آموزش و پرورش درباره عدم پرداخت افزایش حقوق فرهنگیان رتبه بندی شده در فیش حقوقی مهرماه - این جا
سوال :
چرا پاسخ سئوال دوم را به پاسخ سوال اول مرتبط مي کنيد ؟!
پاسخ : اگر با دقت پاسخ اول را مطالعه کنيد نيازي به پاسخ سئوال دوم نيست با اين وجود عرض مي کنم :
در فيش حققوقي يکي از معلمان شاغل که رتبه بندي شامل حالش شده است مجموع حق شغل ، حق شاغل ، تفاوت تطبيق ، فوق العاده سختي شرايط محيط کار ، فوق العاده شغل اسفند 93 حدود يک ميليون و پانصد هزار تومان مي باشد که در فرورين 94 به يک ميليون هفتصد و هفتاد هزار تومان افزايش يافته است .( حدود 18 درصد در اين اقلام افزايش حقوق داشته است و با افزايش حق شغل حرفه اي به ميزان 454 هزار تومان در مهر 1394 مجموع اين اقلام به حدود دو ميليون دويست سي هزار تومان (حدود 48% افزايش در اين اقلام نسبت به اسفند 1393رسيده است . )
شما هم که رتبه بندي شامل حال تان شده است . مي توانيد اين محاسبه ساده را در فيش حقوقي مهر94 با اسفند 93 داشته باشيد که درصد افزايش حقوق شما هم در همين حدود ( کمي کمتر يا کمي بيشتر ) مي شود .
رديف |
مجموع فاکتور هاي تعيين حقوق اسفند 1393 به ريال |
مجموع فاکتور هاي تعيين حقوق فروردين 1394 به ريال |
درصد افزايش حقوق از اسفند 93 نسبت به فروردين 1394 |
ميزان افزايش حق شغل حرفه اي در مهر 1394به ريال |
درصد افزايش حقوق از اسفند 93 نسبت به مهر 1394به ريال |
1 |
15,046,614 |
17,723,130 |
17.79% |
4,540,800 |
47.97% |
جدول افزايش حقوق فروردين 1394 و مهر 1394 نسبت به حقوق اسفند 1393
خلاصه آن که وقتي مبلغي به حقوق فرهنگي اضافه مي شود و آن مبلغ در برج اول به حساب صندوق بازنشستگي واريز مي شود يعني اين مبلغ در حقوق بازنشستگي وي منظور مي شود .
توضيح آخر :
بنده که رتبه بندي شامل حالم شده است و آن همکارم که بايگاني خوبي از فيش هاي حقوقي دارد ولي رتبه بندي شامل حالش نشده است . بايد مطمئن باشيم که در سايه تلاش نهاد هاي مدني و رسانه ها در تعامل با مسئولين ، اگر عزم ملي براي اصلاح آموزش و پرورش ايجاد شود ، نه تنها مشکل معلمان بلکه مشکل دانش آموزان ، مشکل خانواده هاي محترم دانش آموزان ، مشکل صنعت ، مشکل ... به طور کلي مشکل جامعه ايران حل مي شود و با سرعت در ده سال آينده به اهداف سند چشم انداز دست خواهيم يافت .
نيمه پر ليوان را ببينيم و با ايجاد آرامش در جامعه تلاش کنيم با ايجاد عزم ملي ، آموزش و پرورش را اصلاح کنيم .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه گزارش / در پاسخ به فراخوان سخن معلم ( این جا ) ، همکاری به صورت " ناشناس " یادداشتی را ارسال نموده اند .
از آن جایی که انتشار این گونه مطالب باید با ذکر نام و مشخصات و حتی عکس باشد اما « گروه سخن معلم » به احترام افراد و مهم تر از آن " تفکر انتقادی " این یادداشت را منتشر می کند .
همان گونه که قبلا نیز ذکر شده است و در شناسنامه این رسانه ذکر شده است ؛ « سایت سخن معلم » بر خلاف نظر این دوست گرامی هیچ گونه وابستگی به دسته ، حزب و یا جناح سیاسی و اقتصادی ندارد ( این جا ) و در قالب " شورای نویسندگان " فعالیت می کند .
گروه اخبار /
اسفندریار چهاربند مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در پاسخ به این پرسش که «حق التدریس معوق معلمان و همچنین پاداش پایان خدمت فرهنگیان چه زمانی پرداخت میشود؟»، اظهار کرد: در صورتی که تأمین اعتبار شود، پرداخت خواهد شد.
چهاربند افزود: این موضوع در اختیار اداره کل آموزش و پرورش تهران نیست و هر زمانی که تأمین اعتبارات انجام شود این معوقات پرداخت میشود.
مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران تصریح کرد: اعتبارات سلسله مراتبی دارند و از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی باید این اعتبارات اختصاص داده شود و وزارت آموزش و پرورش آن را توزیع کند.
فارس
انتهای پیام/
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
اگر بنا بر این باشد که عوامل مؤثر بر کاهش کیفیت در آموزش و پرورش را به ترتیب اهمیت مطرح کنیم، بیتردید یکی از بنیادیترین عوامل کاهش کیفیت در این دستگاه، تمرکزگرایی شدید حاکم بر آن است. بدون توجه به گوناگونی شرایط جغرافیایی کشور و تنوع فرهنگی موجود در آن، تشکیلات اداری آموزشوپرورش به شدت تمرکزگرا بودهاند و گسترش بیرویهای داشتهاند.
نظام تمرکزگرا، خلاقیت و انگیزه کارکنان را از بین میبرد و در ارتباطی یکسویه و از بالا به پایین، کارکنان را اجزای کمارزشی میداند که نقششان پیروی از اوامری است که در قالب بخشنامه از مرکز به صورت یکنواخت به تمام استانها و مناطق مختلف کشور، صادر میشود.
در این شرایط معلمان و بخش آموزش که باید محور اصلی گردش کار در نظام آموزشی باشند، به لایههای پایین هرم تشکیلاتی سقوط میکنند. در تصمیمگیریهای آموزشی و پرورشی مدرسه و بالاتر هیچ نقشی ندارند. در تدوین کتابهای درسی به شکل واقعی اهمیتی به نظرات آنها داده نمیشود، درحالیکه آنها در مواجهه با دانشآموزان بیشترین درگیری را با محتوای کتاب درسی دارند و مناسبترین افراد برای تشخیص ایرادات احتمالی موجود در کتاب هستند.
حدود ٥٦ سال پیش قانون شوراهای آموزش و پرورش مناطق با هدف واگذارکردن بخشی از اختیارات مرکز به مناطق مختلف تصویب شد. این قانون در سال ١٣٧٤ نیز با تغییراتی مجددا تصویب شد، با این هدف که مشارکت مردم در تأمین منابع مالی و نیز اداره امور آموزشوپرورش نواحی و مناطق افزایش یابد. در طول این سالها شاهد بودهایم که به جز تأمین منابع مالی، اولیا (مردم) کمترین نقشی در اداره مدارس، حتی با عنوان هیأت امنایی و بالاتر از آن غیردولتی-که بودجه آن را تأمین میکنند- نداشتهاند.
شاید به همین دلیل است که واحدهای آموزشی در نقاط مختلف کشور نهفقط نمیتوانند پیوندی با جامعه پیرامون خود برقرار کنند و از ظرفیتهای موجود در آن برای بهبود شرایط خود بهره ببرند؛ بلکه از ظرفیتهای نیروی انسانی موجود خود که معلمان و مدیران ردههای میانی و پایینی هستند نیز بهرهبرداری مناسبی نمیکنند.
در دولت اصلاحات اندک تلاشی برای کاهش تمرکزگرایی صورت گرفت؛ از جمله انتخابیکردن مدیران مدارس که بنا بود مدیران ردههای بالاتر را نیز بهتدریج شامل شود یا سپردن بودجه مدارس–به جز حقوق معلمان– به صورت آزمایشی و در مدرسههای محدود به مدیران هر واحد و نظارت بر چگونگی هزینهکردن آن؛ اما در دولت بعدی نهفقط این اقدامات به فراموشی سپرده شد؛ بلکه حتی بودجه مواردی مانند حقالتدریس معلمان نیز دیگر در اختیار مناطق آموزشوپرورش هر استان گذاشته نمیشد و پس از ماهها اتلاف وقت، مستقیما از سوی وزارتخانه پرداخت میشد.
همین تأخیر که گاه به سال بعد نیز موکول میشد و به دلیل کندی ناشی از قرارگرفتن امور و منابع در مرکزیت این سازمان عریض و طویل است، یکی از دلایل اعتراضات معلمان در سالهای اخیر بوده است. در دولت یازدهم نیز تاکنون اقدامی برای تغییر این روند مشاهده نشده است؛ بهعنوان مثال بخشنامه انتخاب مدیران که در چند روز اخیر صادر شده، هیچ نقشی را برای عوامل مدرسه در گزینش مدیر در نظر نگرفته است.
این روزها مجموعه دولت یازدهم در حال تنظیم احکام برنامه پنجساله ششم توسعه است. ماههای باقیمانده برای تدوین لایحه برنامه، فرصت بسیار مناسبی است در اختیار شورایعالی آموزشوپرورش، وزیر، مدیران ارشد و کارشناسان وزارت آموزشوپرورش و البته مسئولان سازمان مدیریت و برنامهریزی که چنانچه قصد جاریکردن تدبیر و عقلانیت در مدیریت کشور و بهویژه سازمان آموزشی کشور را دارند، به اصلاح ساختار سازمانی ناکارآمد وزارت آموزشوپرورش در قالب احکام برنامه ششم بپردازند.
آموزشوپرورش دستکم در سه زمینه نیاز به اصلاحات بنیادی دارد: کارآمدکردن سازمان موجود خود بهعنوان نهاد مسئول برای تحقق هدفهای کوتاه و بلندمدت آموزش در کشور؛ اتخاذ روشهایی برای افزایش کیفیت و انگیزه نیروی انسانی شاغل در این بخش و سوم، تغییر در روشهای تعلیم و تربیت و بهروزکردن آنها.
بیتردید تمرکزگرایی و نگاه سنتی، موانع اصلی برای چنین تغییراتی است، اما پیش از این آنچه مهم است، وجود درک و اراده کافی برای ورود به این وادی دشوار، پرهزینه و زمانبر، اما ضروری است.
حرکت در مسیر تمرکززدایی، مهمترین کار برای بهبود کیفیت آموزشوپرورش و حتی توسعه کمّی آن است، در شرایطی که سهم آموزش از تولید ناخالص داخلی بسیار ناچیز است، همین بودجه کم هم عادلانه توزیع و مدیریت نمیشود. ویژگیهای جغرافیایی کشور و توزیع نامتعادل جمعیت در آن شکافهای عمیقی را میان استانهای مختلف و حتی نقاط مختلف یک استان ایجاد کرده است.
روزنامه شرق
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
گروه اخبار / در مراسم صبحگاه مشترک بسیج دانشآموزی و رزمایش پدافند غیرعامل که روز شنبه نهم آبان ماه در دبیرستان البرز و با حضور سردار غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور، علی صابرماهانی رئیس سازمان بسیج دانشآموزی ، اسفنديار چهاربند مديركل آموزش و پرورش شهر تهران و جمعی از مسئولان آموزش و پرورش انجام شد برخی از دانش آموزان شرکت کننده در مراسم مجهز به « باتوم » بودند .
اصل گزارش که در پرتال اداره کل آموزش و پرورش تهران منتشر شده است را بخوانید
عجب داستان خنده داری است ، این داستان عجیب و غریب پرداخت اضافه کاری معلمین . البته اگر خواسته باشی به عمق داستان راه پیدا کنی ، باید گریه کنی تا خنده .
به قول معروف :
خنده تلخ من از گریه غم انگیزتر است
کارم از گریه گذشته است بدان می خندم
7 ماه است که از سال جدید می گذرد و هنوز هیچ خبری از پرداخت اضافه کاری بعد از عید نیست . انگار نه انگار که این معلمین یک اضافه کاری هم دارند . تازه اگر اگر اگر پرداخت هم بشود ، می بینی آن قدر از سرو ته این مبلغ پرداختی زدند که با هیچ حساب و کتابی جور در نمی آید .
برای اینکه این مشکل پرداخت اضافه کاری به صورت ریشه ای و دائمی حل شود ، یک راه حل جالب به ذهنم خطور کرده که امیدوارم مورد تایید دست اندرکاران پرداخت اضافه کاری قرار بگیرد تا دیگر مشکلی به نام پرداخت اضافه کاری وجود نداشته باشد .
پیشنهاد اینجانب این است که دست اندرکاران مربوطه به جای واریز مادیات ، معنویات به حساب مان واریز کنند . هر سه ماه به سه ماه هم این کار را انجام بدهند و اسم آن را هم بگذارند طرح تحول بنیادین پرداخت معنویات به جای مادیات به شیوه 3 -3-3 .
به هر حال ما معلمها عین شمع باید بسوزیم و دانش آموزان را روشن کنیم ، با پول که نمی توانیم آنها را منور گردانیم ، حداقل وقتی حساب بانکی ما پر از معنویات شود ، به مراتب راحت تر می توانیم آنها را نورانی کنیم و به راه راست هدایت شان کنیم .
با این شگرد مطمئن باشید مشکل پرداخت اضافه کاری به صورت خلاقانه ای در سریع ترین زمان ممکن حل خواهد شد !
ضمنا پیشنهاد می گردد در بخشنامه ی سامان دهی سال تحصیلی 96-95 ، بندی با همین عنوان ( واریز معنویات به جای مادیات به شیوه ی 3-3-3 ) اضافه گردد و جزء اصلی الزامات سامان دهی قرار گیرد .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش / در پاسخ به فراخوان سخن معلم ( این جا ) ، آقای « علی حمزه ای نیا » یادداشتی را ارسال نموده اند .
ضمن سپاس از این همکار گرامی ، دوستان می توانند مطالب و یادداشت های خود را به مناسبت « 13 آبان سال روز تاسیس سایت سخن معلم » ارسال فرمایند .
با سلام
داشتم وب گردی می کردم تو سایت باشگاه خبرنگاران جوان این مطلب را دیدم.
به خودم گفتم شاید یه عده خبر نداشته باشن و مشکلاتشون رو به کسی نتونن بگن و حالا که یه محرم وزیر محترم پاپیش گذاشته بد نیست به اطلاع همگان برسونم . لذا من با حفظ امانت کل متن سایت مورد نظر رو کپی می کنم تا خودتون بخونید و نظر بدید و برای حل مشکلاتتون قدم پیش بذارین.
لازم به توضیحه که : ببینید همکاران همه ی وزرا اینقدر دلسوز کارکنانشون نیستن که پل ارتباطی رو اینقده خصوصی انتخاب کنن ها! و اما متن خبر : ( من بی تقصیرم)
شماره تلفن خواهر وزیر تنها پل ارتباطی با وزارتخانه نیست
پس از آن که خواهر وزیر محترم آموزش و پرورش با اعلام عمومی شماره تلفن خود، از فرهنگیان خواست تا...
به گزارش خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان ، پس از آن که خواهر وزیر محترم آموزش و پرورش با اعلام عمومی شماره تلفن خود، از فرهنگیان خواست تا مشکلات خود را با او در میان بگذارند تا آنها را به گوش وزیر آموزش و پرورش برساند، وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد: تنها پل ارتباطی فرهنگیان با وزارت آموزش و پرورش شماره تلفن خواهر وزیر آموزش و پرورش نیست.
پاپایی معاون رسانهای روابط عمومی آموزش و پرورش در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به این موضوع گفت: به نظر میرسد که از مصاحبه مذکور استنباطهای نادرستی صورت گرفته است که این استنباطها محل خدشه بوده و صحت ندارد.
وی افزود: در این مصاحبه هدف مصاحبه شونده و رسانه این نبوده است که تنها مجرای اطلاعیابی و اطلاعرسانی همچنین اعلام انتقاد و شکایات از آموزش و پرورش، شماره تلفن ذکر شده باشد و در وزارت آموزش و پرورش علاوه بر این که ادارات استانها و مناطق به صورت روزانه در خدمت همکاران فرهنگی و اولیای محترم هستند، در سطح ملی نیز این وزارتخانه تنها مرجع و کانال رسمی در امر اطلاعرسانی در خصوص اخبار، رویدادها و برنامههای رسمی است.
پاپایی تأکید کرد: به همین منظور مردم میتوانند به بخش ارتباطات مردمی وزارت آموزش و پرورش با شماره تلفنهای 82282113، 82282114 و شماره شبانه روزی 88894105 همچنین شماره فکس 88894054 مراجعه و انتقادات، پیشنهادات و نظرات خود را در میان بگذارند.
وی افزود: بخش سخنان شما با وزیر نیز در پایگاه رسمی این وزارتخانه نقطه نظرات و پیشنهادات فرهنگیان را به صورت شبانه روز دریافت و در اختیار وزیر آموزش و پرورش قرار میدهد.
پاپایی ادامه داد: علاوه بر موارد ذکر شده بخشهای بازرسی، پاسخگویی به شکایات و مرکز حراست نیز در خدمت فرهنگیان و خانوادههای محترم ایشان در ارتباط با مشکلات احتمالی هستند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: نیت مصاحبه شونده نیتی خیرخواهانه بوده و مراد ایشان این نبوده که شماره تلفن شخصیشان تنها پل ارتباطی با آموزش و پرورش است و با توجه به پیشرفتهای جهانی امروز پذیرفتنی نیست که تلفن شخصی تنها حلقه ارتباطی با وزارتخانه بزرگی چون آموزش و پرورش باشد.
راستی شماره تلفن خواهر وزیر تو متن بود ؟
چرا ؟
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
دونالد وینیکات[1]، روانکاو انگلیسی، در مورد نوجوانان به پدر و مادر آنها میگفت: « فرزند شما در نوجوانی به یک بمب تبدیل خواهد شد.» کمک روانی به والدینی که با مشکلات فرزندان خود در دوران نوجوانی و حتی تا مدتی پسازآن دستوپنجه نرم میکنند و نیز مشاهدهی رفتارهای خود نوجوانان همواره ما را بر آن داشته که به این ردهی سنی ورای مشکلاتی که ممکن است برای والدین پدید بیاورد نگاه کنیم. به نوجوانی باید بهسان یک پدیدهی اجتماعی نگاه کرده و در هر دوره، مکان و یا زمانی به دنبال ریشههای منطقی آن بود. در اصل لازم است توجه بسیار زیادی به تغییر نسلی نشان دهیم.
والدین ممکن است در برخورد با فرزندان نوجوان خود با بحرانی هویتی روبهرو شوند. بحرانی که حتی عقل سلیم هم ممکن است از رویارویی با آن بازبماند. حال برای مواجهه با شرایطی که والدین در برابر آن قرار میگیرند راههای زیادی تا به این لحظه ارائهشده است. برای مثال گروهی ممکن است از دید آموزشی به مسئله نگاه کرده و شیوههای آموزشیای که برای رویارویی از نوجوانانتان باید و یا نباید از آنها بهره برد را ذکر میکنند. در این مقاله ما از رویکرد علوم انسانی به مسئله نگاه میکنیم. علوم انسانی در مورد مسئولیت پدر و مادری کردن چه نظری دارد؟ هدف ما آن است که در پایان این مقاله هر کس بتواند راه صحیح را در برخورد با فرزند نوجوان خود انتخاب کند.
نوجوانی بهمثابه یک کنش اجتماعی[2]
نوجوانی آنطور که در جوامع انسانی شناختهشده بهمثابه ساختاری اجتماعی[3] میماند. درواقع در برخی از جوامع نوجوانی اصلاً وجود خارجی ندارد حداقل نه به آن شکلی که ما میشناسیم! در جوامعی هم به نوجوانی بهمثابه دورانی از زندگی نگاه میشود که شخص از ورای آن به مشکلآفرینی میپردازد. مشکلاتی مثل مواد مخدر، نوشیدنیهای الکلی، خودکشی، جرم، شورش، بر هم زدن نظم عمومی و ... اما باید به این امر توجه داشت که در جامعهی معاصر مشکلی که بهصورت ضمنی حول محور نوجوانی به آن اشاره میشود پسزمینهای اقتصادی دارد. نوجوانان در دنیای امروزی مشکلات زیادی برای ورود به بازار کاردارند. از طرفی خود ایشان آنچنان تمایلی برای ورود به عرصههای اقتصادی و کار نشان نمیدهند و از طرفی دیگر جامعه آنچنانکه باید به آنها در این امر یاری نمیرساند و سعی نمیکند ظرفیتهای لازم را در نوجوان ایجاد کند. در ضمن به این مشکلات باید عدم نتیجه دهی دورههای کارآموزیای که برای نوجوانان گمارده میشود و نیز وابستگی مالی به والدین که روزبهروز بر میزان و نیز زمان آن افزوده میشود را اضافه کرد.
ورای آنچه گفته شد میتوان بهخوبی این مسئله را مشاهده کرد که در برخی از جوامع نوجوانی دورانی بسیار حساس از زندگی بوده که توجه زیادی به آن میشود و در برخی از جوامع اصلاً دورانی به این نام وجود ندارد و شخص مستقیم از دوران کودکی وارد بزرگسالی میشود.
بنابراین ، نوجوانی بهنوبهی خود یک مشکل اجتماعی نیست. مسئلهی اصلی تأثیر بدنی است. کودک با ورود به دوران نوجوانی با تغییرات بدنی گستردهای روبهرو میشود. بلوغ وی را از یک دورهی زندگی بهطور کامل وارد دورهای جدید میکند و همین امر تحولات روانی گستردهای را به دنبال دارد. شخص با گذار از دوران کودکی و ورود به دوران نوجوانی تغییرات هویتی گستردهای را از سر میگذراند. امر اساسی این است که جامعه چه نگاهی به این تغییر و تحولات اجباری دارد.
نوجوانی و آنچه به دنبال آن میآید تنها در بستری اجتماعی معنا و مفهوم پیدا میکند، بستری اجتماعیای که شرایط ورود به دوران بزرگسالی را تعیین میکند. در این میان ساختار اهمیت کمتری پیدا میکند نسبت به عمق و معنا. به نوجوانی باید از دیدگاهی انسان شناسانه[4] نگاه کرده و با آن بهمثابه پدیدهای رفتار کرد که همهی انسانها را در هرجایی که باشند و در هر دورهای که زندگی کنند تحت تأثیر قرار میدهد. هر جامعه، ملت و یا کشوری با توجه به بستر فرهنگیای که در آن به سر میبرد به پدیدهی نوجوانی نگاه کرده و با آن برخورد میکند.
چالش اصلی در مواجهه با مقولهی نوجوانی و بلوغ شیوه ایست که جامعه برای درونی سازی[5] آن به کار میبرد. معمولاً از دوران کودکی تحت عنوان پایهی زندگی یاد میشود و نوجوانی را دورانی میدانند که ریشههای بزرگسالی در آن شکلگرفته و شخص با آن آشنا میشود؛ بنابراین نوجوانی در اصل برای کسی که تا دیروز تنها یک کودک بوده و برای همه کاری وابستگی صددرصدی به والدین خود داشته فرصتی به شمار میآید تا حداقل تا حدی وارد جامعه شده، به ایفای نقش شهروندی بپردازد و حرف خود را به گوش سایرین برساند.
شاید تفاوت اصلی نسل جدید و نسل قدیم نیز دقیقه در همین باشد. نوجوانی در اصل فرآیندی انسانشناسانه است که برخوردهای مختلفی در جامعه با آن صورت میگیرد.با ورود شخص به این دوره از زندگی هر دو طرف درگیر ، یعنی خود نوجوان ازیکطرف و پدر، مادر، معلمان و در معنای کلیتر جامعه از طرفی دیگر، باید تغییراتی اساسی را در رویهی خود ایجاد کنند تا مشکلی پیش نیامده و فرایند تغییر نسلی بهدرستی صورت بپذیرد. نوجوانی ورای آنکه تغییری ساده و ناگهانی از یک بازه به بازهی دیگر زندگی باشد کل یک نسل را درگیر خود میکند.
ورود کودک به دوران نوجوانی امکانات جدیدی را برایش به ارمغان میآورد و اصلیترین مورد آن توانایی شرکت درکنشهای اجتماعی است و این امر نیازمند بهکارگیری تدابیری خاص است. هم نوجوان موظف است خود را با جامعه هماهنگ کند و هم جامعه باید انعطافهایی را از خود به نمایش بگذارد. فرد با دوران کودکی خود خداحافظی کرده و یا بهنوعی آن را رها میکند تا هویت واقعی و مستقل به خود را پیدا کند. ورود به این بازه از زندگی سبب میشود تا شخص تمایل به ابراز وجود و ایفای نقش داشته باشد، حال چه در خانواده و چه در جامعه. اغلب مشکلات نیز دقیقاً از همینجا برمیآید. والدین نیز تغییرات گستردهای را تجربه میکنند. آنها دیگر بهعنوان پدر و مادر یک کودک وجود خارجی ندارند و به همین سبب نهتنها بخشی از خود را از دست میدهند بلکه خواهینخواهی بخشی از رابطهی قبلی با فرزندشان نیز برچیده میشود. بحرانی که والدین با آن روبهرو میشوند در اصل تبدیلشدن از پدر و مادر یک کودک به پدر و مادر یک نوجوان است.
انسان شناسی و فرهنگ
[1] Donald Woods Winnicott, پزشک اطفال و روانکاو انگلیسی که نقشی بسیار فعال در توسعه ی نظریه ی رابطه ی اشیا ایفا کرده است.
[2] Fait social
[3] Construction sociale
[4] Regarde anthropologique
[5] Intronisation
ایمیل نویسنده:این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .