
اول صبح قبل از هر کاری آقای مجیب نژاد طبق معمول ورد مخصوص اش را خواند ، بعد تلویزیون اتاقش را روشن کرد . فیلم سینمایی "زندگی در زندان" پخش می شد، زندان بان زندانی ها را می شمرد : چهار ، پنج ، شش . مجیب از تماشای فیلم لذت می برد ولی یادش آمد به عنوان مدیر مدرسه وظایفی دارد مخصوصا امسال که معاونانش عملا او را تنها گذاشته اند . معاون با سابقه اش، آقای سیدی که نزدیک ده میلیون تومان به عنوان قرض الحسنه به مجیب داده بود کلی میوه ، خشکبار و گوشت نذری برای مجیب می آورد از آن نذری هایی که فقط به مجیب تعلق می گرفت .
مجیب او را خیلی دوست داشت .آقای سیدی ساعت 10 مدرسه می آمد و 11 می رفت. در این یک ساعت فقط دانش آموزان غایب را می شمرد : چهار ، پنج ، شش . مجیب اعتقاد داشت این معاونش بیشتر از همه، کار می کند علاوه بر آن، آدم دست به خیری هم هست . معاون دیگرش آقای غلامی بیشتر وقت ها در محل کارش می خوابید . به غیر از چند جمله حرف دیگری نمی زد ، مش قربان چایی بیار ، حقوق ها را کی واریز می کنند ، آه چقدر خسته ام !
با این حال او یک موضوع را بدون هماهنگی فعالانه پی گیری می نمود. دانش آموزانی که تحت سرپرستی مادرشان زندگی می کنند ، آمار همه ی این دانش آموزان را با جزییات می دانست .
غلامی ، هم دهاتی مدیر یا به قول مجیب نژاد، هموطن اش بود . در افکار مجیب ، مفهوم وطن از روستای زادگاهش فراتر نمی رفت . بیشتر معلمان مدرسه با هدایت های غیر محسوس مجیب نژاد، اغلب سرگرم کلاس های خصوصی یا تدریس به شرط قبولی اند . در این اواخر که امتحانات نهایی در مدرسه خودشان برگزار می شود درآمد همه افزایش یافته است !
دراین مدرسه ، کسی مفهوم فعالیت صنفی را نمی داند . چند سال قبل یک بار معلم جوان باسوادی در این مورد صحبت کرد ولی کسی چیزی از آن نفهمید .
مجیب نژاد مشارکت های مردمی را دوست داشت ، می گفت ما در حال تمرین دموکراسی در مدرسه هستیم . باید کارها به مردم واگذار شود، این عقیده اش را با روش های خاص خودش عملی می ساخت . او نحوه ی مشارکت شهروندان را هم در راستای شفاف سازی کاملا مشخص کرده بود . ثبت نام در مدرسه 200 هزار تومان ،کلاس فوق برنامه 150 هزار ، تحویل کارنامه 50 هزار ، تحویل اصل دیپلم 30هزار ، ورود به مدرسه 10 هزار ، برخی اولیای فقیر که توان مشارکت بالا را نداشتند ، نگاه عاقل اندر سفیه ای به آنان می انداخت و نطق همیشگی اش را شروع می کرد ، واقعا شما اهمیت مشارکت اجتماعی را نمی دانید ، آن زمان گذشت که فقط یک اقلیت از خدا بی خبر مهم بودند . شما فکر می کنید کل کمک های مردمی مثلا چقدر می شود ؟ دولت واقعا نمی تواند این مبلغ را پرداخت کند ؟ نه جانم ، دولت می خواهد فضا برای مشارکت مردم بسته نشود ؛ از این گذشته ، پول شما نوعی " باقیات صالحات " است . خودش هم نمی دانست این حرف ها را از کجا یاد گرفته است ...
هر کسی از اداره آموزش و پرورش می آمد شدیدا احترام می گذاشت؛ تنها جایی که اعتقاد به تساوی داشت همین جا بود . کار نداشت رییس اداره هست یا آبدارچی اداره ، چند تا دفتر و دستک داشت ؛ آنها را سریع روی میز ردیف می کرد و توضیح می داد که مطیع دستورات است و بخشنامه ها را مو به مو اجرا می کند تا هیچ مشکلی در فرآیند تعلیم و تربیت پیش نیاید .
این که توانسته ، درصد قبولی دانش آموزان را به 100 درصد برساند ، این که چگونه کلاس های 30 نفره را منحل کرده و به جای آن کلاس های 45 نفره تشکیل داده ، این که چگونه بدون یک ریال کمک دولت ، چند سال مدرسه را چرخانده است ولی برخلاف انتظارش بازرس اداره این بار نه تنها او را تحسین نکرد بلکه چیزی گفت که مجیب نژاد یک لحظه چشمانش سیاهی رفت !
اگر معاونش سیدی او را نمی گرفت ، حتما نقش بر زمین می شد . بازرس بدون توجه به ناراحتی مدیر با لحن آمرانه ای گفت :
آقای مجیب نژاد !
شما در زمینه ی افزایش مشارکت های مردمی عملکرد مطلوبی نداشته اید !
باید بتوانید علاوه بر این که مدرسه را با پول مردم اداره می کنید، سالیانه حداقل هشت میلیون تومان هم به حساب اداره آموزش و پرورش واریز کنید.
بازرس با خونسردی خاصی صحبت می کرد . در مورد نحوه ی جذب مشارکت های مردمی و این که چگونه حساب های بانکی مدرسه به صورت آنلاین قابل نظارت و کنترل هست توضیحاتی داد و اخطار داد که پول به صورت دستی از مردم گرفته نشود، در آخر لبخند تلخی زد و رفت .
مجیب نژاد سرش هنوز گیج می رفت ، به زور خودش را تا صندلی اش رساند . صدای تلویزیون می آمد ،این بار فیلم رستگاری در زندان پخش می شد زندان بان دوباره زندانی ها را می شمرد :
چهار ، پنج ، شش ...
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

بارها دیده ایم که افرادی تحت عنوان اخلال در نظام اقتصادی کشور محاکمه می گردند اما اخلال در نظام آموزشی توسط برخی موسسات نه تنها مورد سؤال قرار نمی گیرد بلکه تشویق هم می شود و این تشویق توسط وزارتخانه، مدیران کل و یا مدیران نواحی آموزش و پرورش با همراهی با این موسسات و کاهش نظارت بر آنان صورت می گیرد.
چند مورد به ترتیب ذکر می گردد :
1- کتاب های کمک آموزشی در صدا و سیما تبلیغ می شود که تحت نظارت متخصصین آموزشی نبوده و افرادی آنها را تألیف کرده اند که تخصص علمی آنها نیز مورد سؤال است. این کتاب ها توسط دانش آموزان در سطح بسیار وسیع خریداری شده و یا توسط معلمان به دانش آموزان معرفی و تدریس می شود و دبیرانی که از این کتاب ها استفاده می کنند مورد استقبال دانش آموزان نیز هستند.
آیا سازمان عریض و طویلی به نام سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی وجود ندارد که چندین متخصص در آنها به فعالیت مشغول اند اما کتاب درسی در برخی مدارس کنار گذاشته می شود و نظارت هم کم است ؟
آیا موسسات قدرت مند و پول داری که این فعالیت ها را انجام داده اند اخلال ایجاد نکرده اند ؟
2- کلاس های چهارم دبیرستان ها تحت تأثیر فعالیت های این آموزشگاه ها و مؤسسات در برخی از مدارس به نیمه تعطیلی کشیده شده اند چون به راحتی دبیران آموزش وپرورش در این آموزشگاه ها تخریب شخصیتی می شوند و تأثیر تبلیغاتی وسیعی بر دانش آموزان اعمال می گردد که در کلاس درس حضور نیابند و در کلاس های کنکور این آموزشگاه ها که در ساعات درسی تنظیم شده اند، شرکت کنند. آیا این فعالیت اخلال در نظام آموزشی نیست.
3- دانش آموزان به راحتی در کلاس های درس دست بالا می گیرند و می گویند ما به در آزمون فلان موسسه به این مطلب درسی هنوز نرسیده ایم و یا شما از آزمون ها عقب هستید.
آیا این موسسات تعیین کننده بودجه بندی دروس هستند یا آموزش و پرورش و چرا این قدر قدرت و نفوذ در بین دانش آموزان واولیاء آنان یافته اند ؟
چرا وزارت آموزش و پرورش میزان اثر گذاری این موسسات را کنترل نمی کند ؟
آیا این کار اخلال در نظام آموزشی نیست، حتی اگر در صدا و سیما تبلیغ شود ؟
آیا ساختار آزمون ها و امتحانات آموزش و پرورش توان کنترل ندارد و یا دارای ایراد است؟!

4- افرادی در این موسسات مشغول به تدریس هستند که از نظر گزینش تدریس جای بحث دارند . آیا معلمانی که مراحل گزینش را گذرانده و سال ها تدریس کرده اند فاقد حقوق اجتماعی هستند که هر فردی را وزارت آموزش و پرورش و سیستم های نظارتی ادارات کل آن، اجازه می دهند به تدریس در آموزشگاه های این موسسات پول دار و زوردار مشغول باشند. البته که حقوق اجتماعی در این مورد زیر سؤال است. حتی دفاع از معلم در حوادث حیثیتی نیز صورت نمی گیرد تا چه برسد به این مورد !
5- متأسفانه با توجه به نیازهای مالی وزارتخانه ، برخی از این موسسات از طرفی نظام آموزشی را از درون تهی کرده اند اما از طرف دیگر تحت عناوین مختلف مورد حمایت ادارات کل و وزارتخانه قرار می گیرند.
آیا منابع مالی و گردش مالی عظیم این موسسات جز از اخلال در آموزش این کشور حاصل شده است ؟
چرا باید ساختار بودجه ای آموزش و پروش آن قدر ضعیف باشد که مدیران کل و ریاست های مناطق از کسب بودجه و دریافت کمک مالی این موسسات خوشحال باشند.؟
پیشنهادات:
1- این آموزشگاه ها و موسسات قدرت مند آموزشی و انتشارات های آموزشی کشوری به وزارت آموزش و پرورش 50% از درآمدشان تحت نظارت وزارت امور اقتصاد و دارایی مالیات مستقیم دهند.
2- تمام سازمان ها و کارخانه ها تحت عنوان مالیات آموزشی حداقل 10% از مالیات خود را زیر نظر وزارت امور اقتصاد و دارایی مستقیم به حساب وزارتخانه واریز کنند و از قبال این مالیات طرح و گسترش فضاهای آموزشی انجام پذیرد.
3- تمام آموزشگاه ها برای ادامه فعالیت اختصاصاً به همکاران فرهنگی واگذار شود و بخشنامه هایی صادر گردد که تدریس غیر فرهنگی را درآموزشگاه ها ممنوع کند. ( کدام آموزشگاه رانندگی و پلیس +10 به دیگر اقشار جامعه به غیر از نیروهای بازنشسته نظامی واگذار شده است.)
4- چاپ و انتشارات کتب کمک آموزشی تحت نظارت سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی قرار گیرد وگرنه از وزارت ارشاد اجازه چاپ نباید داده شود.

آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /

علیاصغر فانی در حاشیه گردهمایی معاونین پژوهشی و برنامهریزی استانها در پاسخ به پرسشی درباره موافقت دولت با استخدام ۱۲ هزار نیرو در این وزارتخانه، گفت: صحبتهای کلی مطرح شده است فقط باید سازمان مدیریت و برنامه ریزی مجوز صادر کند.
وی با اشاره به این مطلب که اگر تعداد دقیق استخدام در اختیار ما به صورت کتبی قرار گیرد، اعلام خواهیم کرد، خاطرنشان کرد: سال آینده آزمون استخدام وزارت آموزش و پرورش زودتر از سالجاری برگزار میشود تا با مشکلی روبرو نشویم.
وزیر آموزش و پرورش سیاست جدی این وزارتخانه را پذیرش بوم از بوم عنوان کرد و گفت: ممکن است در شروع کار مشکلاتی وجود داشته باشد اما این سیاست را رها نمیکنیم چراکه ماندگاری نیرو مهم است.
فانی درباره آلودگیهوا و تعطیلی مدارس گفت: سلامت دانشآموزان برای ما اهمیت دارد و باید دانشآموز سالم داشته باشیم تا بتوانیم آموزش را با کیفیت دنبال کنیم.
وی با اشاره به اینکه از مسئولان ذیربط درخواست میکنیم اقدامات دیگر را برای مقابله با آلودگیهوا انجام دهند و تمام اقدامات را منوط به تعطیلی مدارس نکنند، اظهار داشت: این موضوع را در کمیته اضطرار آلودگی مطرح کردهایم. ( ایلنا )
« لازم به ذکر است در روزهای اخیر « مدیر گروه سخن معلم » از تعطیلی های مدارس به علت آلودگی هوا انتقاد کرده بود . ( این جا ) »
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
در زمانه امروزی که عصر انفجار اطلاعات است هیچ اتفاقی از دید رسانه ها پنهان نمی ماند . با وجود تلفن همراه در بین مردم و دسترسی آسان به اینترنت و و فضاهای مجازی متنوع ، همچنین رسانه های تصویری مثل رسانه ی ملی و ماهواره ها دیگر اتفاقات و حوادث ولو کوچک و نه چندان مهم هم گاهی در سطح کشوری و یا جهانی رسانه ای می شود . در حین این تبادل داده ها و اخبار بعضا با شایعات و یا بزرگ نمایی هایی مواجه می شویم که می تواند سهوی و یا عمدی نیز باشد .
روزی نیست که کلیپی مربوط به تخلفات پرسنل یک دستگاه یا سازمان در فضای اینترنت پخش نشود . آموزش و پرورش نیز از این قاعده مستثنی نیست .
چندی است تنبیهات همراه با خشونت معلمان و اولیای مدارس نسبت به دانش آموزان ابعاد جدید رسانه ای نیز پیدا کرده و با توجه به وجود موبایل همراه دانش آموزان٬ این موارد به صورت پنهانی ضبط شده و در فضاهای مجازی دست به دست می شود . رسانه ی ملی هم در این زمینه فعالانه عمل می کند ( هر چند این رسانه نسبت به پخش اعتراضات صنفی معلمان اکراه بسیار داشت.)
موضوع تنبیهات توام با خشونت در مدارس متاسفانه از دیر باز کمابیش رایج بوده است .البته در سال های اخیر با تغییر نگرشی که نسبت به امر تعلیم و تربیت اتفاق افتاده این موضوع کمتر شده است ولی هنوز در بین برخی همکاران رایج است. البته در موارد متعددی نیز این مسئله به خشونت دانش آموز و یا اولیای او نسبت به معلم یا مدیر می انجامد.
از پارسال که بحث قتل همکار بروجردی پیش آمد انتظار می رفت در این زمینه آموزش و پرورش سطح در استان ها و شهرستان ها پیرامون خشونت در مدارس سمینارهایی با حضور روان شناسان و مشاوران خبره با دبیران مدارس برگزار می کرد و به واکاوی ابعاد این تیپ قضایا می پرداخت و آگاهی های لازم به همکاران داده می شد تا مجددا شاهد مشکلاتی از این قبیل نباشیم .
این قضایا و رسانه ای شدن آن نشان از مشکلات پیدا و پنهانی دارد که در درون مدارس نهفته است و تا این ها دقیق و علمی بررسی نشود دوباره تکرار خواهد شد.
وزارت آموزش و پرورش هم که فعلا فقط نظاره گر هست!
حداقل چیزی که ما می بینیم این است.
از سوی دیگر ؛ آیا صدا و سیما غیر از رسانه ای کردن خشونت در مدارس در افکار عمومی ، چه قدم ها و یا برنامه هایی برای فرهنگ سازی در جهت « رفع خشونت در مدارس و جامعه » برداشته است ؟
در مورد پخش این کلیپ ها دو دیدگاه وجود دارد:
دیدگاه اول اعتقاد دارد با توجه به قداست و جایگاهی که معلم در جامعه دارد ، پخش این کلیپ ها به منزلت و جایگاه معلم در جامعه بیش از پیش لطمه می زند و اگر همکاری در جایی تخلفی انجام می دهد بدون هیاهو با ید با او برخورد قاطع شود نه اینکه جامعه را نسبت به فرهنگیان تحریک کرد تاحتی وزیر محترم مجبور شود بیاید و از جامعه عذر خواهی کند.
دیدگاه دوم معتقد است که رسانه ای شدن این تخلفات خواه نا خواه اتفاق می افتد و این باعث می شود تا افکار عمومی نسبت به معلمان حساس شوند و این حساسیت باعث شود آموزش و پرورش نسبت به برخورد با این قبیل تخلفات جدی تر شود و در بلند مدت باعث کاهش این تخلفات گردد.
قضاوت در باره درستی و نادرستی این دیدگاه ها را به عهده ی خواننده عزیز می گذارم.
به هر حال امیدوارم ابعاد این قبیل مسائل به دور از هیجان و تعصب و به صورت علمی با حضور دبیران و مدیران مدارس و کارشناسان خبره ی روان شناسی و مشاوره تحلیل و بررسی شده تا دیگر شاهد این قبیل مسائل ناراحت کننده نباشیم.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
محسن جلال پور رئیس اتاق ایران، سال ۹۵ را ماه عسل اقتصاد ایران دانست و گفت: باید منابع بودجه را به جای تخصیص به پیمانکاران یا اتمام طرحهای عمرانی، فقط و فقط به بهبود فضای کسب و کار اختصاص داد.
اگر قرار باشد که ایران مسیر رشد و شکوفایی اقتصادی را در سال ۹۵ آغاز کند، باید در بودجه چند نکته را در نظر بگیرد.
مهمترین نکته هم این است که دولت و مجلس همه توانی که میتوانند را به کار برند و منابع بودجه ای را به نحوی هزینه کنند که منجر به ایجاد فضای بهتر سرمایه گذاری شود و این موضوع باید، اصل اول بودجه دولت در سال ۹۵ باشد.
وی تصریح کرد: شاید سال ۹۵ را بتوان به لحاظ بودجهای، دوران طلایی و ماه عسل مذاکرات دانست و بر این اساس، بودجه باید کشور را در این سال به سمت بهبود فضای کسب و کار هدایت کند.
به گفته جلال پور، اگر دولت قرار باشد ۵۰ هزار میلیارد تومان منابع بودجه ای داشته باشد و بخواهد آن را در یکی از سه مسیر اجرای پروژههای عمرانی و تکمیل بخشی از طرحهای نیمهتمام، پرداخت بدهی به پیمانکاران و بانکها و یا ارتقای شاخص فضای کسب و کار و بهبود آن و در نتیجه فراهم کردن فضا برای سرمایهگذاران خارجی تخصیص دهد، حتما باید راه سوم را انتخاب کند؛ اگرچه میداند که زیر فشار بقیه بخشها خواهد رفت.
وی گفت: وقتی دولت به جای یک کارمند، ۴ کارمند را دور یک میز نشانده باشد، برای اینکه به همدیگر حسادت نکرده و در سازمان و اداره مشکل ایجاد نکنند، باید برای آنها کار و پست تعریف کند و هر مراجعه کنندهای به جای مراجعه به یک نفر، به ۴ نفر مراجعه خواهد کرد که این، یعنی عملا دولت بزرگ غیر از هزینه بزرگ، بوروکراسی سنگین هم دارد و این باعث میشود که فضای کسب و کار بهبود نیابد.
جلال پور معتقد است که اگر دولت کارمندان خود را در خانه بنشاند و حقوقشان را بدهد، هزینه ای به مراتب کمتر از حضور آنها در ادارات دارد، چراکه حداقل باعث میشود تا از بوروکراسی خارج شویم و گرفتاری پرسنلی و دیوان سالاری اداری نداشته باشیم، چراکه هم اکنون بزرگترین مشکلی که در اظهارات فعالان بخش خصوصی به چشم میخورد، اول نقدینگی و سپس دیوان سالاری است، پس اگر حقوق کارمندان را بدهیم و یکی از آنها در ادارات، کار کنند، به نفع اقتصاد ایران است.
مهر
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .