گروه اخبار / معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش گفت: امکان ادامه تحصیل معلمان ابتدایی در پردیس های دانشگاه فرهنگیان در مقطع کارشناسی ارشد فراهم شد.
نظام آموزشي يكي از مهمترين اركان پيشرفت هر كشوري است و اين نهاد حساس و مهم و محصولات انساني آن در پيشرفت و توسعه كشورها نقش تعيينكنندهاي دارند. مديريت و اولويتبندي و سرمايهگذاري دراين نهاد فاكتورهاي مهمي محسوب ميشوند. در اين نوشتار تنها به بررسي مديريت در آموزش و پرورش ميپردازم.
علم مديريت فاكتورهاي اثباتشدهاي را براي سنجش عملكرد مديريت در سيستمهاي مختلف تعيين كرده است از آن جمله ميتوان برنامهريزي، تخصص، بازده كاري، نتيجهگرايي و ارتقاي وضعيت موجود و مواردي از اين قبيل را نام برد. مديريت در نظامهاي آموزشي به اين دليل كه دستاورد آن تربيت انسان است اهميت بيشتر و شرايط سختتري دارد.
انتخاب مديران در آموزش و پرورش ايران بيشتر تحت تاثير عوامل غيرتخصصي اعم از مسائل سياسي، روابط شخصي و خويشاوندي صورت ميگيرد و در اغلب موارد از وزير تا مديران مدارس با معيارهاي غيراصولي بر صندلي مديريت تكيه ميزنند.
عواملي چون توان مديريتي براي ارتقاي كيفيت آموزشي و كسب رضايت معلمان و دانشآموزان، نقش چنداني در انتصاب مديران وروسا ندارند.
در بيشتر موارد روساي مناطق وشهرستانها و مديركلهاي استانها با نظر افراد و گروههاي سياسي تعيين ميشوند به طوري كه يكي از دلايل هميشگي استيضاح وزير آموزش و پرورش در ادوار مختلف عزل و نصب مديران بوده است. مديري كه با استفاده از رانت منصوب شود بيشتر دغدغه افراد و گروه حامي و پشتيبان خود را خواهد داشت.
در سطح مديران مدارس نيز روابط شخصي اصليترين معيار براي انتخاب مديران است و تابع قانون خاصي نيست. در دورهاي كوتاهمدت در دهه 80 مديران با دخالت و راي معلمان انتخاب شدند به اين ترتيب كه شوراي معلمان مدرسه سه نفر را به اداره پيشنهاد ميكرد و رييس منطقه يكي از اين سه تن را به عنوان مدير منصوب ميكرد. اين طرح پس از مدتي با تغيير دولت كنار گذاشته شد.
يكي از اصلي وشناخته شدهترين كانالهاي رسيدن به پستهاي مديريتي در آموزش وپرورش ايران حضور در ستادهاي انتخاباتي است وتاسف بارتر آن كه همه اجزاي نظام آموزش وپرورش با اين قانون نانوشته كنار آمدهاند و برخي از معلمان از اين طريق در پي رسيدن به مديريت آموزشي هستند.
در ايران احزاب وجناحهاي سياسي به جاي اينكه برنامهاي براي ارتقاي آموزش وپرورش ارايه دهند دنبال به دست آوردن پستهاي مديريتي هستند و معمولا بعد از هر انتخاباتي از صدر تاذيل مديران آموزش و پرورش عوض ميشوند و اين عدم ثبات يكي از بزرگترين آفتهاي نظام آموزش و پرورش است. انتخاب روسا و مديران در دايرهاي بسيار كوچك انجام ميشود و همواره عدهاي براي اشغال صندليهاي رياست و مديريت در نوبت انتظار به سر ميبرند.
اغلب كارشناسان حوزه آموزش و پرورش معتقدند كه بايد راههاي دخالت افراد غيرمرتبط اعم از نماينده مجلس ومسوولان با نفوذ شهرهاي مختلف در عزل و نصبها بسته شود و دولتها نيز براي ارتقاي اين نهاد مهم با ارايه برنامههاي جديد، به تغييرات محدود مديريتي رضايت دهند و جابهجاييهاي سياسي را فقط در سطح وزير و برخي معاونتها اعمال كنند.
همچنين عزل و نصب مديران مدارس و روساي آموزش و پرورش مناطق از طريق سلسله مراتب اداري و بر اساس شايستگي و معيارهاي مديريتي انجام شود. در انتخاب مديران مدارس معيارهاي آموزشي، از جمله توان مديريتي و توان ارتقاي كيفيت آموزشي وشايستگي بايد لحاظ شود. نكتهاي را كه نبايد از آن غافل شد لزوم جوانگرايي توام با شايستهسالاري در انتصاب مديران است چرا كه ايران كشوري جوان محسوب ميشود و نياز به استفاده از پتانسيل جوانان در موقعيتهاي مختلف دارد. فراموش نكنيم كه بسياري از مديران فعلي در سنين زير 30 سالگي به مديريتهاي عالي رسيدند.
آقاي فاني وزير آموزش و پرورش در سن 26 سالگي و تنها 6 ماه بعد از استخدام رسمي در آموزش و پرورش به سمت مديركل منصوب شد.
اميد است با اصلاح موارد مطرح شده، آموزش و پرورش ايران روزهاي بهتري را تجربه كند.
روزنامه اعتماد
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار / معاون پارلمانی رئیس جمهوری گفت: دولت در بودجه سال آینده منابع کافی برای پرداخت پاداش معوق پایان خدمت معلمان پیش بینی کرده است.

در یک آزمایش روان شناسی تعدادی موش را در محفظه ای قرار دادند و آزمایشگران به موش ها شوک وارد کردند، به طوری که موش ها نه می توانستند زمان دریافت شوک ها را پیش بینی کنند و نه می توانستند کنترلی بر دریافت و یا عدم دریافت آن داشته باشند و نه از منبع ایجاد شوک و یا شیوه اجتناب از آن اطلاعی داشتند. نتیجه بسیار جالب بود موش ها همدیگر را گاز می گرفتند و فکر می کردند عامل آزار دیدن آنها اطرافیانشان هستند. نتیجه اینکه وقتی منبع و عامل موجد شوک مشخص و قابل کنترل نباشد، رفتارهای آزمودنی ها نیز از بی منطقی و بی سرو سامانی تبعیت می کند و عامل ایجاد درد را به درستی تشخیص نمی دهند.
این مثال را به این خاطر زدم که اشاره ای کنم به حال روز معلمانی که به جای هم افزایی، هم زنی می کنند و نمی دانند عامل موجد دردشان کیست یا کجاست؟
چندی پیش صدا و سیمای محترم اقدام به پخش کلیپی کرد که در آن دانش آموزی در کلاس مورد تنبیه معلم خود قرار گرفته بود و از این طریق خواست نگرش مردم نسبت به عملکرد معلمان را منفی نماید و رابطه صمیمانه بین دانش آموزان و معلمان دلسوزشان را به رابطه ی خصمانه مبدل سازد.
اما باید پرسید که آیا آن معلم تنها برای کتک زدن دانش آموزان به کلاس رفته بود و هیچ قصدی برای آموزش و تربیت آنها نداشت؟
آیا صدا و سیما هیچ آماری از میزان و انواع اختلالات رفتاری دانش آموزان اعم از بیش فعالی، اختلال سلوک، پرخاشگری و ... در اختیار دارد؟
آیا صدا و سیما برای شناسایی این نوع اختلالات و آموزش والدین برنامه های علمی تهیه کرده است؟ یا به جای آن با به نمایش گذاشتن عکس ها و فیلم های صحنه های خشونت بار، باعث ترویج خشونت در بین جوانان و نوجوانان شده است که نمونه بارز آن در سال های اخیر قتل معلمی در کلاس درس به دست دانش آموز نوجوانش بوده است ؟
آیا صدا و سیما از رنج های فرزندان آن معلم وظیفه شناس گزارشی تهیه کرده است؟
آیا صدا و سیما از صدها هزار معلمی که دلسوزانه در مدارس کشور به امر آموزش و تربیت فرزندان این سرزمین مجاهدت می کنند نیز گزارش تهیه کرده است؟ آیا عملکرد یک معلم در کلاس که توسط دانش آموزان دارای انواع اختلالات رفتاری عصبی شده مبین عملکرد کل کارکنان آموزش و پرورش است؟
آیا صدا و سیما از میزان سکته های قلبی و مغزی و انواع بیماری های معلمان که در نتیجه رفتارهای شیطنت آمیز دانش آموزان به آنها دچار شده اند نیز گزارش تهیه کرده است؟
راستی صدا و سیما چرا در برابر عملکرد خودش پاسخ گو نیست؟ چرا با وجود این همه بودجه که دریافت می کند برنامه ها و سریال های خوبی نمی سازد که روز به روز بر میزان بشقاب های ماهواره پشت بام های مردم اضافه نشود؟
چرا این همه بودجه که برای اشاعه فرهنگ عفاف و حجاب و دریافت می کند، باز هر روز مانتوها ... می شوند و ساپورت پوشان ...؟
چرا بازیگرانی چون گلشیفته فراهانی و ... با آبروی نظام بازی می کنند و یا مجری های مطرح صدا و سیما در شبکه های ماهواره ای من و تو و ... نظام اسلامی را به سخره می گیرند ؟
آیا صدا و سیما در قبال این افراد و بازیگرانی که در پارتی های شبانه دستگیر می شوند هیچ مسئولیتی ندارد و تنها آموزش و پرورش باید به خاطر رفتار یک معلم که دچار انواع مشکلات معیشتی و ... است، پاسخگو باشد؟
چرا مسئولین آموزش و پرورش به جای تکیه بر خدا و نیز صدها هزار فرهنگی، به دامن نمایندگانی چنگ زده اند که حتی ارتباط و تعامل صحیح با یکدیگر در مجلس را مراعات نمی کنند؟
چرا به جای اینکه مسئولین آموزش و پرورش نماینده ها را مورد بازخواست قرار دهند که شما برای این نهاد چه کرده اید، خودشان از جانب آنها مورد بازخواست قرار می گیرند که چرا فلانی را برداشتی و یا فلانی را گذاشتی؟
چرا معلمان ترسو و نان به نرخ روز خور شده اند ؟
چرا فقط به پر کردن صندلی های مراسمات و همایش های سایر سازمان می پردازند؟ در حالی که هیچ یک از مسئولین آن سازمان ها از حضور آنها قدردانی نمی کند ولی از حضور معاون یک سازمان دیگر در آن همایش، که رفتارش از فراعنه مصر نیز متکبرانه تر است قدردانی می شود؟
چرا معلمین برای خودشان ارزشی قائل نیستند، چرا معلمین عزت نفس ندارند ؟
چرا از مدافعان واقعی حقوق خود حمایت نمی کنند ؟
معلمان عزیز و گرامی اگر تلاش های شما در طی این سال ها به ثمر ننشسته، اگر حقوق تان کمتر از سایر ادارات است، اگر در مجالس و همایش ها قدر نمی بینید و بر صدر نمی نشینید، خودتان نیز مقصرید !
کانون صنفی معلمان تلاش های بسیاری برای اعاده حقوق معلمان داشته و در این راه هزینه های بسیاری نیز داده است و در حال حاضر نیز مجمع فرهنگیان ایران اسلامی داعیه دفاع از حقوق معلمان را دارد و تنها انتظار این مجمع از شما، عضویت در این مجمع و حمایت از آن است.
امید است شما عزیزان با عضویت و حمایت خود، این مجمع را در رسیدن به اهدافش که همانا اعاده حقوق خودتان است، یاری فرمایید.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
این روزها بازار انتقاد از دکتر فانی گرم است البته بیشتر انتقادات به مسائل مالی مدارس و حقوق و سایر مطالبات همکاران شاغل و بازنشسته مربوط می شود که البته کاملا به حق هم می باشد.
متاسفانه در این بین پایین بودن کیفیت آموزش کمتر مورد مطالبه قرار گرفته است . در برخی از این انتقادات٬ مقایسه هایی بین دکتر فانی و دکتر حاجی بابایی وزیر سابق صورت می گیرد که برخی طرف فانی و برخی طرف حاج بابایی را می گیرند ؛ از جمله ایراداتی که به فانی صورت می گیرد این است که به مسائل آماری وزارت خانه اش اشراف ندارد .برخی آمارهایی که می دهد متناقض و غیر دقیق است و یا در زمینه ی جذب بودجه برای آموزش و پرورش جدیت لازم را ندارد.
اینکه وزیر باید سرش در حساب باشد و آمار وزارت خانه اش را به روز از حفظ باشد و هر جا لازم بود سریع آن را ارائه کند کاملا درست است و یا در زمینه گرفتن بودجه برای وزارتخانه اش در هیات دولت اهل جدل و یکدنگی باشد حق با منتقدین می باشد.
فانی در این زمینه ضعیف و قابل انتقاد است ولی آیا حاج بابایی در زمینه ی گرفتن بودجه اهل جدل و یکدنگی بود ؟
در زمان وزارت حاج بابایی چقدر به حقوق ها اضافه می شد ؟
آیا تحول بنیادینی در زمینه ی مسائل معیشتی همکاران و یا تخصیص سرانه ی آن چنانی برای مدارس اتفاق افتاد ؟
با اینکه زمان حاج بابایی دست دولت از لحاظ بودجه باز بود و چند برابر حالا در آمد نفتی وجود داشت ، اضافه حقوق ها کمتر از نرخ تورم بود . تورم حدود سی درصد بود ، اضافه حقوق زیر بیست درصد .
پس چطور می شود گفت که حاج بابایی توجه بیشتری نسبت به فانی به مسائل معیشتی داشته است ؟
سرانه ی مدارس هم که مدیران عزیز مدارس خودشان قضاوت کنند ؛ به طور مثال هنرستانی با ششصد هنرجو با حدود 5 میلیون تومان سرانه در سال ! هر دو وزیر ضعیف عمل کرده اند .
تغییر نظام آموزشی هم که در زمان ایشان انجام شد هیچ کمکی به بهبود کیفی آموزش و پرورش نکرد فقط باعث تولید هزینه و دردسر از لحاظ تامین نیرو و فضای فیزیکی کلاس برای مدارس شد . فقط محتوای بیشتر کتب ایدئولوژیک تر شد. دوره های ضمن خدمت زمان ایشان و فرشیدی و علی احمدی هم که یاد همکاران هست ، اکثرا دوره های غیرتخصصی و غیرکاربردی که اصلا به درد معلمان و کلاس نمی خورد و... خود همکاران قضاوت کنند ؛ آیا در عمل تغییر مثبتی مشاهده می کنید؟
حاجی بابایی با برداشتن امتحانات نهایی از پنجم و سوم راهنمایی و مردودی از اول دبیرستان در سال آخر خدمتش راه را برای قبولی هر دانش آموز بی انگیزه و ضعیفی باز کرد تا همه دیپلم بگیرند تا صندلی های دانشگاه های پولی خالی نماند که متاسفانه این رویه در زمان فانی هم ادامه یافت .
فعالیت های صنفی در زمان وزرای دولت احمدی نژاد هم بسیار پرهزینه و سخت شد. همکاران زیادی در آن سال ها با محکومیت های مختلفی از کسر حقوق گرفته تا اخراج مواجه شدند که از این نظر زمان فانی و حاجی فعالیت های صنفی کم هزینه تر شده است .
دوران وزارت مرتضی حاجی را می توان بهتر از چند وزیر اخیر دانست ، هم از لحاظ حقوق و حق التدریس وضعیت بهبود پیدا کرد ، هم مزایایی مثل بن نقدی و غیر نقدی ، حق مسکن ، یارانه مسکن ، دوره های ضمن خدمت تخصصی با پرداخت حق ماموریت و مزایای دیگر .
در تغییر نظام آموزشی هم تا آن جا که می دانم دست نبرد. در زمینه مدیریت مدارس هم حاجی طرح انتخابی شدن مدیران را شروع کرد و یک سالی هم اجرا شد .از دیگر طرح های ایشان ، استخدام زیر لیسانس را برای آموزش و پرورش ممنوع کرد .برای متوسطه فوق لیسانس و برای راهنمایی و ابتدایی لیسانس که متاسفانه بعد از رفتن ایشان این قانون لغو شد و استخدام نیروهای فوق دیپلم را هم در هنرسنان ها شاهد بودیم ؛ نیروهایی که با سهمیه های شاهد و جانبازان استخدام شدند و بسیار ضعیف هم بودند .
البته نقدهایی هم به حاجی وارد است از جمله استفاده از نیروهای حق التدریسی با حقوق ناچیز در برخی مدارس که ظلم بزرگی در حق آنان و دانش آموزان بود .
زمان دکتر نجفی از لحاظ معیشتی تا حدودی وضعیت بهتر شد . اعمال تغییرات در نظام آموزشی توسط دکتر نجفی قابل انتقاد است .ایشان نیز با تغییر نظام آموزشی باعث افت کیفی آموزش و تولید هزینه و درد سرهای زیادی برای آموزش و پرورش شد ، هرچند که ایشان می توانست با تغییراتی کوچک نظام قدیم را منعطف تر کند .
ابتدا نظام ترمی واحدی که تقریبا به بن بست رسید و زمان مظفر به سالی واحدی تغییر پیدا کرد و متاسفانه از آن موقع به بعد مردودی پایه دوم را هم برداشتند و در هنرستان ها و دبیرستان ها دانش آموزانی که معدل شان زبر ده بود و بعضا ده درس تجدیدی داشتند به کلاس سوم می آمدند .
همکارانی چنین کلاس هایی را تجربه کرده اند، می دانند من چه می گویم دانش آموزی که محاسبات ۱ را صفر و یا یک گرفته ریاضی دو را همچنین و سایر دروس سال سوم می خواهد محاسبات دو و ریاضی سه و رسم تخصصی بیاموزد ؛ آیا شدنی است ؟
همه ی این ها به این موضوع برمی گردد که نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری در آموزش و پرورش با بدنه با تجربه آموزش و پرورش ارتباط ندارد .
با آمدن وزیر و اختیاراتی که دارد بر حسب سلیقه اش تغییراتی بس عظیم و بعضا اشتباه در سیستم داده می شود و معمولا تصحیح هم نمی شود . برای جلوگیری از این مشکل باید شورایی از خبرگان منتخب آموزش و پرورش سراسر کشور به نام شورای عالی آموزش و پرورش تشکیل شود تا تصمیمات کلان در این شورا بررسی و تصویب گردد.
به امید روزی که معلم در سرنوشت آموزش و پرورش داخالت داده شود و تماشاچی و مجری صرف نباشد .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
بخشنامه وزارت آموزش و پرورش در مورد نرم افزارهای پیام رسان خارجی شامل وایبر ، واتس آپ ،لاین ، تانگو ، تلگرام و مانند آن ها
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
این سامانه که در یک نظام کاملا متمرکز وزارت آموزش و پرورش طراحی شده است متاسفانه با توجه به این که همکاران فرهنگی ازاین سامانه استقبال کرده و پیشنهادات خود رادر آن ثبت کرده اند ولی بعد ار گذشت سال ها از پذیرش خیلی از این پیشنهادات هم چنان بلاتکلیف مانده اند. این در صورتی است که توسط مراکز استان ها تایید و به دبیرخانه مرکزی وزارت آموزش و پرورش ارسال شده است .
حالا سوال این جاست سامانه ای که برای نظرات معلمین ارزش زیادی قائل نیست ، پس هدف از طراحی آن چه بوده است ؟
به یک مثال عینی توجه فرمائید :
درتاریخ 19 / 6 / 91 پیشنهادی تحت عنوان دادن امتیازی برای ورود فرزندان فرهنگی به مراکز دانشگاه فرهنگیان (مراکز تربیت معلم ) ثبت شده و بعد از تایید هم به دبیرخانه مرکزی وزارت آموزش و پرورش ارسال شده است ولی متاسفانه بعد از گذشت نزدیک به چهار سال هم چنان بلاتکلیف مانده است .
این در صورتی است که این پیشنهاد توسط دولت محترم برای فرهنگیان اجرایی شده است. ناگفته نماند که درج این پیشنهاد قبل از دولت یازدهم صورت گرفته ، ولی حالا که اجرایی شده هم چنان در سامانه بدون تایید یا عدم پذیرش باقی مانده است !
شماره پیشنهاد «2130»
ناگفته نماند نمونه این گونه پیشنهادات همکاران که بلاتکلیف مانده اند بسیار زیادند .
ما می دانیم که بلاتکلیفی بسیار آزاردهنده است و فکر و جسم انسان را ناتوان می سازد .
لذا به نظر می رسد نظارت جدی براین سامانه صورت نگرفته و بسیار منفعلانه با موضوع برخورد می شود .البته نه از ناحیه معلمان بلکه از طرف مسئولین وزارت آموزش و پرورش . مثلا دبیرخانه مرکزی نظام پیشنهادات وزارت آموزش و پرورش و خیلی از مراکز استان ها حتی شماره تماس خود را برای پاسخ گویی به مراجعان ثبت نکرده اند که جواب گوی انتقادات و سوال های فرهنگیان باشد البته دربرخی همان کد قدیمی تلفن شهرستان ها به چشم می خورد . خوب حالا به نظر شما این موارد بیانگر چه چیزی می تواند باشد ؟
انسان وقتی به چیزی اهمیت ندهد آن را در حاشیه قرار می دهد ولی مسئولین بدانند که این موضوع یک چیز نیست بلکه این تفکر و خلاقیت یک معلم است که سرکوب می شود .
پیشنهاد می شود که پیشنهادات همکاران علاقه مند به موقع بررسی و کارشناسی شده و پذیرش یا غیر قابل پذیرش بودن آن ها مشخص گردد .
شایسته نیست مدت های طولانی بدون هیچ گونه باز خوردی بلاتکلیف بماند چون همکاران فرهنگی این بی توجهی را نوع دیگری از بی احترامی به خود قلمداد می کنند .
پس به موقع پاسخ دهید . به موقع بازخورد دهید و از فکر این قشر برای رفع مشکلات سیستم بهره ببرید . چون معلمین واقعا می خواهند سهمی در اداره این وزارت خانه ی گسترده داشته باشند .
بنابراین ما را مشاوران دلسوز خود بدانید که سال ها مسائل تعلیم و تربیت را با جان و دل لمس کرده ایم و به نظام و مملکت خود عشق می ورزیم .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
اگر آموزش و پرورش را متكي بر سه پايه اصلي بدانيم اين سه پايه دانشآموز، معلم و ساختار نظام آموزشي است. به طور قطع اهميت دانشآموز در اين مثلث از دو راس ديگر بيشتر است، زيرا ساختار براي تعليم و تربيت دانشآموز ايجاد شده و معلم هم براي تربيت و آموزش كودكان به كارگرفته شده است. متاسفانه دانشآموزان در مقايسه با دو وجه ديگر بيشتر مورد غفلت و بي مهري قرار گرفتهاند.
بايد به اين نكته توجه داشت كه اين بي مهري و غفلت در مورد كودكان فقط مدارس را در بر نميگيرد و در كل جامعه، بسته به عوامل مختلف، كم يا زياد مشاهده ميشود و كودكان آن گونه كه بايد مورد توجه و حمايت حقوقي قرار نميگيرند؛ به طوري كه در بسياري از موارد شاهد تضييع حقوق كودكان و در برخي موارد برخوردهاي خلاف قانون و خشن با كودكان هستيم. در عرف و ادبيات و باورهاي جامعه ايران هم بزرگسالان داراي نوعي حق مالكيت بر كودكان هستند. آمار دقيقي از آزار و اذيت كودكان در دسترس نيست ولي اخبار منتشر شده از منابع رسمي و غير رسمي و گفتههاي افراد دستاندركار اين حوزه نشان ميدهد بسياري از كودكان توسط اوليا و معلمان و اطرافيان خود تحت آزار و اذيت قرار گرفتهاند و اين امر موجبات نگراني شده است.
طبق منشور حقوق كودك كه در سازمان ملل طرح و تصويب شده است كودك بايد از حقوق مناسب خود برخوردار باشد. چهار ركن اصلي اين منشور عبارت است از:
١- هيچ كودكي نبايد از تبعيض رنج ببرد.
٢- زماني كه براي كودكان تصميم گرفته ميشود بايد مصالح و منافع عالي كودكان در راس اهداف قرار گيرد.
٣- كودكان حق حيات و رشد در جامعه را دارند.
٤- كودكان حق اظهارنظر و بيان آزادنه افكار و نظرات خود را در موارد گوناگون دارند.
پيمان نامه حقوق كودك شامل ۵۲ بند است كه مطالعه دقيق آن به همه افرادي كه با كودكان ارتباط دارند توصيه ميشود. ايران نيز چند سال قبل اين منشور را امضا كرده و ملزم به اجراي آن است. كارشناسان باور دارند اگر حقوق كودكان در مدرسه و سيستم آموزش و پرورش رعايت و آموزش داده شود طبيعتا بر بخشهاي ديگر جامعه تاثيرگذار است. آموزش مهارت دفاع از حقوق خود به دانشآموزان منجر به ايمني بيشتر آنان در مدرسه و جامعه و خانواده خواهد شد. وضعيت حقوقي كودكان در مدارس چه از منظر رعايت و چه از منظر آموزش حالت مطلوبي ندارد.
در بيشتر مدارس خشونت به صورتهاي مختلف چه جسمي، چه كلامي و رواني ديده ميشود. مسائل حقوقي كودكان در اولويت آموزش و پرورش قرار ندارد. متوليان اين حوزه قوانين كامل حمايتي از كودكان را تصويب و ابلاغ نكردهاند و عملا به جز تنبيه بدني كه توسط پزشكي قانوني تاييد شود موارد ديگر اذيت و آزار قابل پيگيري حقوقي نيست. در اغلب موارد هم تنبيه بدني با اغماض و به صورت كدخدا منشي حل و فصل ميشود و از اوليا رضايت ميگيرند. در زمينه آموزش، كتب درسي ايران فاقد آموزشهاي لازم در زمينه حقوق كودكان هستند. معلمان و مديران در اين زمينه مهار احساسات خود و نحوه برخورد با بي انضباطي دانشآموزان مهارت لازم را ندارند و براي شرايط بحراني آموزش نديدهاند و بيشتر واكنشهاي آنها تجربي و سليقهاي است. اغلب آنها با حقوق كامل كودكان آشنا نيستند و خود را ملزم به رعايت آنها نميبينند در بيشتر موارد تنبيه بدني و آزار روحي براي ايجاد ترس را به عنوان كوتاهترين و بهترين راه بر ميگزينند.
متاسفانه سياست گذاران آموزش و پرورش به خاطر تغيير سياستها در دورههاي مختلف و مشكل كمبود بودجه، در پي آموزشهاي لازم به عوامل مدرسه در مورد حقوق اساسي كودكان و نظارت دقيق بر مدارس و از سوي ديگر آموزش حقوق كودك به دانشآموزان نيستند و اين چرخه، زماني تكميلتر ميشود كه برخي از اولياي دانشآموزان نيز از حقوق كودكان آگاه نيستند و خود در اين تضييع حق با عوامل مدرسه همراه ميشوند.
قابل ذكر است كه نوشته فوق مستند به آمار رسمي نگارش نشده است و بر پايه نوشتهها و اخبار منتشر شده در اين حوزه و گفتههاي معلمان و مشاهدات نگارنده است.
در پايان به مسوولان آموزش و پرورش و معلمان و اولياي دانشآموزان توصيه ميشود كه مسائل تربيتي كودكان را اولويت رويكرد و نيازهاي خود قرار دهند و با آموزش مسائل حقوقي به دانشآموزان و رعايت حقوق كودكان، انسانهاي سالمتر و مسووليتپذيرتر و كارآمدتري را تربيت كرده و تحويل جامعه بدهند. با حذف و كم شدن خشونت عليه كودكان، سلامت رواني در كل جامعه از وضعيت خوبي برخوردار خواهد شد.
روزنامه اعتماد
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار / عباس مقتدایی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در تذکری خطاب به وزیر آموزش و پرورش درخواست کرد نسبت به معیشت فرهنگیان در برنامه ششم توسعه توجه ویژه ای شود.