گروه اخبار /
عادل عبدي، كارشناس مسائل آموزش و پرورش است كه از نزديك با مسائل اين حوزه آشناست. اهالي عرصه آموزش او را به خوبي ميشناسند. او فعال صنفي و مدني نيز هست و درارتباطي چند جانبه هم با معلمان و دانشآموزان و هم با مديران و مسوولان درتعامل است. او مدتي هم كارشناس و مسوول تربيت سياسي وزارت آموزش وپرورش بوده بنابراين به سراغ او رفتيم تا پيرامون تربيت سياسي با او گفتوگويي انجام دهيم، حاصل اين گفتوگو را تقديم خوانندگان صفحه مدرسه «اعتماد» ميكنيم.
چه تعريفي از تربيت سياسي داريد؟ آيا تربيت سياسي در آموزش و پرورش عمومي ميگنجد يا خير؟
چون اصولا تربيت به معني واقعي آن همه جوانب انسان را شامل ميشود و تربيت سياسي هم يكي از آنهاست بهعبارتديگر، تربيت سياسي با انواع تربيت تفاوتي ندارد بلكه فقط موضوع آن شايد متفاوت باشد بنابراين به نظر من، تربيت سياسي به معني تربيت انسان آگاه و مسوول است. انسان آگاه به كسي ميگويند كه نسبت به خودش، محيط، جامعه و اطراف خودآگاهي دارد و آن را ميشناسد و انسان مسوول كسي است كه در قبال خودش، محيط و جامعه اطرافش احساس مسووليت ميكند. بهطور خلاصه عرض كنم كه ما در « تربيت سياسي» بايد دانشآموزاني آگاه و مسوول تربيت كنيم تا در آينده مسووليتپذير باشند و نسبت به جامعه و كشور بيتفاوت نباشند. اما اينكه آيا تربيت سياسي در آموزش و پرورش عمومي جايگاهي دارد يا نه ؟ پاسخ مثبت است چون اولا تربيت سياسي به معناي علمي و دقيق آن بايد از سنين ابتدايي شروع شود و ما دانشآموزان را بهطوري آموزش دهيم كه بتوانند با ديگران ارتباط منطقي برقرار كنند، بتوانند ديگران را تحمل كنند، به ديگران و خودشان احترام بگذارند و نسبت به محيط مدرسهشان احساس مسووليت و تعلقخاطر داشته باشند. اين از مقولههاي تربيت سياسي است كه حتما بايد توسط مربيان آموزشديده و آگاه به دانشآموزان آموزش داده شود.
اين مقوله چگونه در اسناد بالادستي مورد توجه قرارگرفته است؟
اتفاقا يكي از مواردي كه در «سند تحول بنيادين آموزش و پرورش» موردتوجه قرار گرفته تحت عنوان ساحت تربيت اجتماعي و سياسي مطرح شده است. تعريفي كه سند مزبور از اين مقوله ارائه كرده اين است كه: آموزش و پرورش دانشآموزان را بهگونهاي تربيت نمايد تا شهرونداني فعال و آگاه باشند و در فعاليتهاي سياسي و اجتماعي مشاركت كنند.
در حال حاضر چه ساختاري براي تحقق تربيت سياسي در آموزش و پرورش وجود دارد؟
همه مجموعههاي آموزش و پرورش در فرآيند تربيت سياسي نقش دارند چون بههرحال امر تربيت سياسي درهر صورت در آموزش و پرورش اتفاق ميافتد اما نكته مهم، جهتگيري آن به سمتوسوي رشد و توسعه جامعه است كه اهميت آن را بيشتر ميكند. درگذشته مجموعه معاونت پرورشي در ستاد وزارتخانه و هم در استان، كارشناسي تربيت سياسي، بخشي از اين فرآيند تربيتي را مديريت ميكرد اما تا آنجا كه من اطلاع دارم درگذشته اين ساختار حذف شده و سنوات اخير نيز با وجود اقدامهاي مثبت احيا نشده است. اما بهطور كلي بخشهايي براي مثال سازمان دانشآموزي، بسيج دانشآموزي و انجمن اسلامي دانشآموزان در اين فرآيند نقش دارند.
اما به نظر ميرسد ظرفيت شوراهاي دانشآموزي، به لحاظ انتخابي بودن و نقش برجسته و مشاركت دانشآموزان در آن از اهميت زيادي در تربيت سياسي دانشآموزان برخوردار باشد، به شرطي كه به آنها اهميت داده شود و نظر دانشآموزان براي اولياي مدرسه مهم قلمداد شود.
به نظر شما در راستاي تحقق تربيت سياسي، آموزش و پرورش موفق بوده است؟
بايد توجه داشته باشيم كه موفقيت يك امر نسبي است و نميتوان بهطور مطلق در اين زمينه نظر داد. اما آنچه بنده با نگاه به گذشته ميبينم اين است كه اين موضوع فرازوفرودهايي داشته است. يعني زماني به دانشآموزان بيشتر بها داده شده و مشاركت آنها باعث پويايي محيطي آموزشي شده و زماني هم اين امر كمتر بوده است. به نظر من بايد معيار سنجش ما در تحقق تربيت سياسي، ميزان مشاركت دانشآموزان و فعاليت آنها در امور مربوط به خودشان باشد. اين موضوع البته نياز به يك برنامه كلان دارد، اما خوشبختانه بسترهاي آن فراهم است و بهطوركلي من به آينده اميدوارم.
چه موانعي در مسير تربيت سياسي دانشآموزان وجود دارد؟
ما بايد توجه داشته باشيم كه منظور از تربيت سياسي اين نيست كه دانشآموزان را نسبت به يك گروه يا حزب سياسي راهنمايي و جذب كنيم بلكه همانطور كه در ابتدا عرض كردم منظور ما از « تربيت سياسي » پرورش شهرونداني مسوول و آگاه است. مهمترين مانع در اين راه، باور نداشتن به تواناييهاي دانشآموزان است؛ باور به اين موضوع كه آنها هم ميتوانند در امور مربوط به خود در مدرسه نظر بدهند، سهيم باشند و مشاركت كنند. بنابراين، بيشترين مانع فرهنگي است، فرهنگ خرد و كوچك ديدن دانشآموزان، درصورتيكه ازنظر روانشناسان كودكان و دانشآموزان مسائل را بسيار دقيقتر از بزرگسالان ميبينند (البته در حيطه محيط خودشان يعني مدرسه) بنابراين ما نبايد انتظار داشته باشيم كه جامعه ما داراي افرادي مسووليتپذير باشد ولي ما به آنها مسووليتي نداده باشيم و اعتماد به آنها نكرده باشيم. اين مسائل حتما نياز به تمرين و تكرار دارد كه بهترين مكان براي آن، مدرسه است. خلاصه عرض من اين است كه معلمان و مربيان بايد بيش از اين به دانشآموزان اعتماد و از فكر و مشاركت آنها در ارايه مدرسه استفاده كنند.
چه راهكارهايي براي تحقق تربيت سياسي پيشنهاد ميكنيد؟
اولا بايد معلمان و مربيان را براي اين موضوع آموزش دهيم تا نسبت به اهميت تربيت سياسي بيش از گذشته اهميت قائل شوند.
ثانيا نهادهايي مانند شوراهاي دانشآموزي و مجلس دانشآموزي را فعال و از حالت تشريفاتي خارج كنيم. يعني يك دانشآموز واقعا از اثرگذاري خود براي شركت در اين قبيل نهادها احساس عزتمندي و مفيد بودن كند و بهطور واقعي شوراي دانشآموزي (مدرسه، منطقه، استان و مجلس دانشآموزي) در حدود اختيارات خود در سرنوشت دانشآموزان تاثيرگذار باشند.
ثانيا تغيير نگرش معلمان و مربيان به مشاركت دانشآموزان در اداره مدرسه خيلي مهم است يعني تا وقتيكه معلمان ما به مشاركت دانشآموزان باور نداشته باشند بهترين برنامهها هم موثر نخواهد بود.
و آخر اينكه، برگزاري جلسات نقد و گفتوگويي كه در آن دانشآموزان آزادانه مسائل خود را بيان كنند و با روحيه پرسش گري رشد كنند. ريا و تملق از آفتهاي تربيت بهويژه تربيت سياسي است.
روزنامه اعتماد
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
حمیدرضا کفاش در مراسم هجدهمین دوره انتخابات شوراهای دانش آموزی که روز سه شنبه همزمان در مدارس کشور در دبیرستان دخترانه شهیدان رامشه تهران برگزار شد اظهارکرد: باید به این حرکت بزرگ دانش آموزان در روزند انتخابات شوراهای دانش آموزی احترام گذاشت.
وی افزود: حضور اعضای شورا در چنین تصمیم گیری هایی می تواند به رفع مشکلات آموزش و پرورش کمک کند و شوراهای دانش آموزی باعث ایجاد هم افزایی مثبت در ارکان مدرسه می شود.
کفاش گفت: شوراهای دانش آموزی رویکرد مختلفی دارد و دانش آموزان با دو رویکرد انتخاب کننده و انتخاب شونده رو به رو هستند. دانش آموزانی که کاندیدا می شوند پس از انتخاب به دانش آموزان انتخاب کننده خدمت می کنند. دانش آموزان انتخاب کننده نیز با رای خود به بهبود مشارکت در مدرسه خود کمک خواهند کرد.
معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش ادامه داد: شوراهای دانش آموزی یکی از ارکان مدرسه است و باعث افزایش همکاری و همیاری در مدرسه می شود.
وی گفت: دانش آموزی که به عنوان نماینده دانش آموزان انتخاب می شود باید بداند که مسئولیت پذیری داشته باشد زیرا آنها وکیل تمام دانش آموزان هستند و نباید از میدان فرار کنند کسانی که رای می دهند نیز باید با شناخت کافی و با دقت افراد صالح را انتخاب کنند و به کسانی رای دهند که شایستگی لازم را دارند.
وی بیان کرد: در آینده این آموزش ها در انتخابات های مجلس شوراهای شهر، مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری و مجلس خبرگان کاربرد دارد و این نوجوانان هر کدام می توانند کاندیدای یکی از این پست ها باشند.
معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش گفت: هجدهمین دوره انتخابات شوراهای دانش آموزی امروز در بیش از 90 هزار مدرسه برگزار شد.
ایرنا
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
فریبرز حمیدی، درباره مردودی دانش آموزان ابتدایی در نظام ارشیابی توصیفی گفت: دانش آموزی که نیاز به تلاش، نیاز به ترمیم و تکمیل توانمندی ها و مهارت های یادگیری داشته باشد همیشه در نظام ارزشیابی کیفی – توصیفی وجود داشته است.
وی افزود: آمار مردودی به ویژه آمارهای اعلام شده در مردودی کلاس اولی ها در این نظام برای اکنون نیست بلکه در همه سال ها وجود داشته است، دانش آموزانی که نیاز به تلاش بیشتر داشته اند در تابستان دوره هایی را می گذراند و وارد پایه دوم می شوند.
معاون آموزش ابتدایی شهر تهران تصریح کرد: بهترین معلمان ما در دوران ابتدایی سامان دهی می شوند، خصوصا در پایه اول از آموزگارنی که مهارت و تخصص های لازم را دارند استفاده می کنیم.
وی گفت :رویکرد ما نسبت به نظام ارزشیابی توصیفی باید تغییر کند، فقط نمره نباید ملاک باشد بلکه معلم باید به دنبال مهارت خواندن، نوشتن، حساب کردن و دید علمی به پدیده ها در دانش آموزان باشد، جامعه مدرسه و خانواده باید کمک کنند دانش آموزان به مهارت برسند.
حمیدی بیان کرد: تعداد مردودی با توجه به برنامه ریزی هایی که در شهرتهران صورت گرفته شده است بسیار محدود است.
به گفته وی تعداد ۵۵۰ هزار ابتدایی در مدارس شهر تهران تحصیل می کنند که ۹۸ هزار کلاس اولی را نیز شامل می شود.
پیش از این محمد دیمه ور معاون آموزش ابتدایی در مرداد ماه سال جاری از مردودی ۴۷ هزار دانش آموز پایه اول ابتدایی خبر داده بود .
اداره اطلاع رساني و روابط عمومي آموزش و پرورش شهر تهران
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه گزارش /
کسری مقرری ماه اول که بر اساس ماده 100 قانون استخدام کشوری صورت می گیرد اعتراض تعداد قابل توجهی از فرهنگیان و معلمان را برانگیخته است .
برخی از آنان معتقدند اگرچه این یک کسر قانونی است اما چرا در مورد برخی کارمندان و در سایر دستگاه های دولتی اعمال نمی شود .
این کسورات قانونی در حالی انجام می شود که وزارت آموزش و پرورش تاکنون در مورد برخی از موارد و بندهای پرداختی که برای سایر کارکنان دولت انجام می شود اما تاکنون برای فرهنگیان و معلمان اعمال نشده است سکوت کرده است .
به یک مورد توجه شود :
" نیمه های فروردین ماه ۹۴ بود که اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور، مصوبه هیئت وزیران درباره ضوابط اجرایی قانون بودجه سال ۱۳۹۴ کل کشور را برای اجرا به سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور ابلاغ کرد.
اما بر اساس ضوابط اجرایی بودجه سال ۱۳۹۴کل کشور کمکهای رفاهی مستقیم و غیرمستقیم در سقف اعتبارات مصوب تخصیص یافته مندرج در موافقت نامه دستگاههای اجرایی قابل تأمین و پرداخت میباشد به طوری که کمک هزینه غذای روزانه حداکثر پنجاه و دو هزار (۵۲٫۰۰۰) ریال، ایاب و ذهاب کارمندانی که از سرویس سازمانی استفاده نمینمایند در تهران ماهانه حداکثر یک میلیون و نودهزار (۱٫۰۹۰٫۰۰۰) ریال و در شهرهای دارای پانصد هزار نفر جمعیت و بالاتر ماهانه حداکثر هفتصد و سی هزار (۷۳۰٫۰۰۰) ریال، مهدکودک برای زنان کارمند به ازای هر فرزند زیر شش سال، ماهانه حداکثر هشتصد و شصت و شش هزار (۸۶۶٫۰۰۰) ریال قابل پرداخت است ( بقیه در این جا )
« گروه سخن معلم » می تواند به قوانین و مصوبه های پر تعداد و قابل توجهی استناد کند که در آموزش و پرورش اجرا نشده و یا ناقص اجراء شده اند و یا پس از مدتی ، اجرای آن ها متوقف شده است .
از نظر ما ، قانون باید اجرا شود اما این اجرا نباید فقط در بخش " دریافت ها " باشد .
شایسته است که مسئولان وزارت آموزش و پرورش به اجرای کامل و غیرگزینشی قوانین و مصوبه ها توجه کافی و وافی داشته باشند .
پایان گزارش/
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
وقتي در عرصه ورزش موفقيتي كسب ميكنيم شور و حال وصفناپذيري جامعه را فرا ميگيرد و چون اين توفيق موردي و موقت است چند صباحي دوباره با تجربه شكست فرياد همه بلند ميشود كه اين چه اوضاعي است، چرا بايد با داشتن اين همه استعداد و امكانات ورزش ما چنين و چنان باشد. در لابهلاي اين هياهو ، صداي خفيف كارشناسان كه دلايل اين ضعفها را عدم توجه به ورزش در مدارس ميدانند كمتر شنيده ميشود و باز هم در بر همان پاشنه گذشته ميچرخد و فقط تمركز بر ورزش قهرماني است.
حكايت تربيت سياسي هم بيشباهت به ورزش نيست. وقتي از افراط و تفريطها و رفتارهاي نابالغانه سياسي سخن به ميان ميآيد يا از نهادينه نشدن تحزب در كشور گفته ميشود يا اينكه كميت و كيفيت مشاركت سياسي مورد انتقاد قرار ميگيرد، همه و همه ريشه در يك ضعف اساسي دارد و آن هم چيزي نيست جز بيتوجهي به تربيت سياسي در مدارس. به همين منظور و در نخستين هفتههاي سال تحصيلي جديد بر آن شديم تا در صفحه مدرسه به اين موضوع از زواياي مختلف نگاهي بيندازيم، اميدواريم مسوولان و متوليان امر تدابيري اساسي براي اين مساله بينديشند.
تربيت سياسي متاثر از نظريههاي فلسفي و روان شناختي
مبحث تربيت يكي از مباحث روان شناسي، روان شناسي اجتماعي و انسانشناسي و علوم سياسي است. علم سياست ديرتر از ساير علوم به مساله تربيت سياسي اهتمام نشان داده است. سابقه بحث تربيت سياسي به زمان ظهور نظريههاي سياسي برميگردد. افلاطون و ارسطو آرايي درباره آموزش فرزندان متناسب با طبيعت دولت داشتهاند. بودان نيز در كتابهاي خود به اهميت اطاعت در خانواده به عنوان اساس اطاعت از قدرت حاكم اشاره كرده است.
آراي فلاسفه سياست درباره تربيت، مدارس فكري مختلفي را پديد آورد. اما تا آغاز دهه ٣٠ ميلادي اين مدارس فكري از حد مجموعهاي از مباني فراتر نرفت و به پيدايش نظريههاي كاملي درباره آموزش و تربيت سياسي نينجاميد. در اين زمان پيشگامان علم سياست امثال چارلز ميريام به مساله روشنگري سياسي اهتمام ورزيدند. سپس از دهه ٤٠ اهتمام به اين موضوع بيشتر شد و قضاياي شخصي و رفتار سياسي فرد را نيز در برگرفت. در دهههاي ٥٠ و ٦٠ به مساله رشد درك سياسي كودك و بهطور كلي شهروند توجه شد. در سايه مكتب رفتارگرايي تلاشهايي براي ايجاد شاخصهايي جهت اندازهگيري و كاربرد آن در تحقيقات تجربي انجام پذيرفت. سنجش اثر تربيت بر جهتگيريهاي سياسي فرد عرصه اهتمام رفتارگرايان بود. شاخص گرايش حزبي براي فرزندان مطابق گرايش حزبي پدران يكي از بارزترين شاخصهايي بود كه براي تعيين ميزان تاثير تربيت سياسي خانواده در آن زمان به شمار ميرفت.
تربيت سياسي و ضرورتهاي مهارتي و نگرشي
با توجه به انتظاري كه در نظام تعليم وتربيت در رابطه با پرورش همهجانبه قابليتها و تواناييهاي انسان ميرود، به نظر ميرسد پرورش بعد سياسي – اجتماعي نيز به عنوان يكي از ساحتها و قلمروهاي اساسي تعليم و تربيت با توجه به وسعت عمل آن در سطح فردي و اجتماعي از اهميت اساسي برخوردار است. واقعيت اين است كه دهه گذشته، دوره تغييرات عظيم در حوزه سياسي و اجتماعي بوده است. قطعيتهاي گذشته و ايدئولوژيهاي آزمايش شده، تحت فشار نظريهها و رويكردهايي قرار گرفتهاند كه با پيش واژه «پست» يا «بعد» مشخص ميشوند. ساحت سياسي اجتماعي به عنوان يكي از ساحتهاي اساسي نظام آموزش و پرورش در پي ايجاد دانش، مهارت، نگرش و ارزشهايي است كه دانشآموزان را قادر ميسازد به عنوان شهروند فعال و آگاه در جامعه مشاركت كنند. تربيت مدني يك مفهوم متكثر و چندچهره است كه ابعاد مختلفي همچون مسووليتپذيري، وحدت و تفاهم ملي، بردباري، قانونگرايي، درك فهم اجتماعي، مشاركت سياسي و اجتماعي، صلحجويي، وفاق و همدلي، درك و فهم سياسي، مهارت زندگي، برابري و تنوع را شامل ميشود.
مدارس گذرگاه دنياي شخصي به جهان غيرشخصي
آموزش و پرورش رسمي، نگرشها، ارزشها، سازگاريهاي ذهني، رفتارها و مهارتهايي در فرد ايجاد ميكند كه شايد در زمينههاي اجتماعي ديگري غير از مدرسه انجامپذير نباشد. مدرسه را غالبا به عنوان جايگاه گذر از يك دنياي شخصي به دنياي غيرشخصي تلقي ميكنند. در اين ميان آموزش و پرورش رسمي نقش مهمي در زمينه پرورش ذهني افراد بر عهده دارد.
مفهوم پرورش سياسي كه در علوم سياسي از اهميت خاصي برخوردار است، اشاره ميكند به فراگردي كه از راه آن، افراد جامعه، نگرشها و احساسات مربوط به نظام سياسي و نقش خود در آن را كسب ميكنند. نظام آموزش و پرورش يكي از كارگزاران مسوول و فراگرد پرورش سياسي است.
تربيت سياسي چه چيزي نيست
و چه چيزي هست
تربيت سياسي در آموزش وپرورش، به معناي سياسيكاري، سياستبازي و سياستزدگي نيست. به معناي هيجانزدگي، آشوبطلبي و التهابآفريني نيست. به معناي گروهگرايي، حزبگرايي و تبديل مدارس به بنگاههاي سياسي براي يارگيري سياسي نيست. به معناي حاكميت يك حزب، گروه و تشكل و خارج كردن افكار و انديشه و سلايق ديگري كه همسو يا مخالف سليقه تشكل حاكم است، نيست. به معناي القاي نظر و تفكر خاص به ذهن و انديشه كودكان معصومي كه توانايي تجزيه و تحليل و نقد و پاسخگويي را ندارند، نيست. به معناي عزل و بركناري افراد و مديران داراي سلايق ديگر و انتصاب افراد وابسته به يك تشكل نيست.
سياسيكاري و سياستبازي از مرزهاي لغزنده و مشتبه و مسمومي است كه بسياري از انسانها را به دام خود ميكشاند و ورود اين آفت به مدارس، بهداشت رواني و روحي نسل جوان و جامعه را به هم خواهد ريخت و موجب سقوط و انحراف و انحطاط دانشآموزان و جامعه خواهد شد.
تربيت سياسي در آموزش و پرورش، به معناي ايجاد زمينههاي رشد و آگاهي و دانايي و ارتقاي قدرت تشخيص و تقويت اراده و اعتمادبهنفس، رشد احساس مسووليت، تقويت روحيه مشاركتجويي و مشاركتپذيري و ايجاد روحيه سوال و پرسشگري و پژوهش است؛ به گونهاي كه دانشآموز بداند كه چگونه با هم نوعان خود تعامل و گفتوگو كند، مداراي انساني و اخلاقي كند، تحمل و سعهصدر داشته باشد، آفت شناسي كند، چگونه اولويت و مصلحت را تشخيص دهد، چگونه برخورد خصمانه را به مشفقانه مبدل كند، چگونه با حقايق و واقعيات برخورد كند نه بزرگ نمايي كند و نه كوچكنمايي، نه پردهدري كند و نه فحاشي.
تربيت سياسي در آموزش وپرورش، سياسي كردن فرهنگ و تبديل عرصه فرهنگ و تربيت به ابزار سياست نيست. در آموزش و پرورش بايد به سياست از منظر فرهنگ، اخلاق و عقلانيت نگريسته شود، سياستبازي و سياستگريزي دو آفت بزرگ توسعه سياسي است؛ چون اولي مصالح كشور را در اردوگاه منافع حزبي خود ذبح ميكند و ديگري مردم را به انزوا ميكشاند و از عرصه حيات اجتماعي و سرنوشت خويش محروم ميكند.
كدام تربيت سياسي؟
تربيت سياسي طبق مشهورترين تعريف عبارت است از: « آموزش ارزشها و جهتگيريهاي سياسي به وسيله ابزارهاي تربيت نظير خانواده، مدرسه، گروهها، دوستان و وسايل ارتباط جمعي ». و آن فرآيندي است كه در ضمن آن فرهنگ سياسي جامعه به نسل بعد منتقل ميشود. تربيت سياسي به عنوان يك مفهوم با مفاهيم ديگري نظير مشروعيت، هويت و وفاداري به نظام سياسي مرتبط است و هدف از آن ايجاد وضعيت آرامش و عدم بحران در رابطه ميان مردم و دولت است.
اين تعريف به دليل تاكيد بر حمايت و كمك به فرهنگ و نظام سياسي موجود مورد انتقاد برخي از محققان قرار گرفت. منتقدان تعريف ديگري از تربيت سياسي مطرح كردند. طبق اين تعريف، تربيت سياسي عبارت است از «فرآيند تحولآفريني كه افراد طي آن گرايش و رفتار سياسي خاصي را ميپذيرند.» در نظر ايشان فرد در مرحله پس از كودكي از بالاترين ميزان انتخاب و آزادي براي ارزشها و گرايشهاي سياسي برخوردار است.
دموكراسي و مشاركت در گرو تربيت سياسي
مشاركت سياسي يعني جرياني كه شخص در خلال آن نقشي را در حيات سياسي جامعهاش ايفا كند و اين فرصت را دارد كه در وضع تبيين اهداف و ارزشهاي عمومي براي جامعه، سهيم و شريك باشد كه اين هم از طريق فعاليتهاي سياسي در جامعه امكانپذير است فيالمثل شخص خودش را نامزد يا داوطلب انتخابات كند و براي بحث و بررسي قضاياي عمومي اعلام آمادگي كند يا از طريق مشاركت در مجادلات سياسي يا از طريق فعاليتهاي غيرمستقيمي از طريق خواندن و مطالعه روزنامههاي سياسي و كسب اطلاع از اوضاع عمومي جامعه اظهار علاقهمندي كند.
رشد انديشه دموكراسي عمدتا به ميزان مشاركت افراد جامعه در فعاليت و تعيين و ايجاد ارزشهاي سياسي بستگي دارد. بدين معنا كه فرصتهاي مشاركت براي مردم فراهم شود و مشاركت در فعاليتهاي سياسي براي هر شهروندي بدون هيچ گونه اختلاف و تبعيضي امكانپذير باشد.
آنچه مسلم است اين است كه دموكراسي به عنوان يك ضرورت زندگي جمعي بدون مشاركت امكانپذير نيست و مشاركت هم يك مهارت است كه بايد آموخته شود و اين مهم در پرتوي تربيت سياسي قابل تحقق است.
خانواده، مدرسه، حزب و رسانه چهار ركن تربيت سياسي
خانواده در دوران طفوليت انسان نخستين و مهمترين سازنده ساختار رشد سياسي محسوب ميشود. پس از خانواده مدرسه در تربيت سياسي نوجوانان تاثير قابل ملاحظهاي دارد. با آغاز دوره نوجواني و ورود به عرصه عمومي گروهها و احزاب سياسي ميتوانند مكمل فرآيند تربيت سياسي باشند و آنچه را در خانه و مدرسه آموختهاند در يك بستر جدي و واقعي عملي سازند. همسو با اين سه نهاد، رسانههاي گروهي و وسايل ارتباط جمعي نيز نقش تعيينكنندهاي دارند كه تا پايان عمر فرد ميتوانند در تربيت سياسي تاثيرگذار باشند.
تربيت سياسي و مجلس دانشآموزي
مجلس دانشآموزي با رويكرد دانشآموزمحوري بستر بسيار خوب و مناسبي براي فعاليت دانشآموزان است. اين مجلس كه عاليترين مرجع و مقام در حوزه دانشآموزي است، براي ارتقاي دانشآموزان بسيار بااهميت است. مجلس دانشآموزي يك مجلس شاخص است كه براي بها دادن به دانشآموزان تشكيل شده است. بنابراين به عنوان يك نهاد صنفي و مشورتي بايد تربيت اجتماعي و سياسي دانشآموزان را مورد تاكيد و توجه جدي قرار دهد و با بها دادن به نوجوانان و جوانان در عرصههاي اجتماعي آنها را در تمام زمينهها به بلوغ برساند. در مجلس دانشآموزي تربيت اجتماعي و سياسي جايگاه خاصي بايد داشته باشد. نمايندگان مجلس دانشآموزي بايد براي تضمين موفقيت دانشآموزان و آموختن راهكارهاي ارتباطي با مسوولان سطح آگاهي خود را بالا ببرند و اجازه ندهند اين نهاد مدني دانشآموزي صوري تلقي شود بلكه نهايت بهرهمندي را براي ارتقاي سياسي و اجتماعي دانشآموزان داشته باشند.
تربيت سياسي از مسووليت خانواده تا نقش مدارس و احزاب
تحول علم سياست غربي از جهتي به خانواده به عنوان يكي از واحدهاي تربيتي مربوط ميشود زيرا همراه با رشد سكولاريسم واگذاري وظايف خانواده به نهادهاي مختلف اجتماعي به ازهمپاشيدگي نقش خانواده در تربيت سياسي انجاميده است و در نتيجه اهتمام علمي به بررسي اثر خانواده بر رفتار سياسي فرد از بين رفته است.
مطالعه مباحث مختلف درباره نقش خانواده در تربيت سياسي نشان ميدهد كه در پايان دهه ٤٠ ميلادي خانواده واحدي اجتماعي به شمار ميرفت كه به صورت اساسي مسوول ادراك سياسي كودك و رفتار سياسي او در مراحل بعدي عمر بود. البته اين مباحث به رشد نقش موسسههاي عمومي نظير مدرسه و كليسا در تربيت توجه داشتند. با تحول نقش دولت و هيمنه آن بر روند تربيت سياسي از طريق نهادهاي عمومي، اين نهادها در دهه ٧٠ به تدريج در مباحث سياسي مورد توجه قرار گرفتند. در مباحث مذكور بر اين نكته تاكيد ميشد كه نقش خانواده براي فهم رفتار سياسي كافي نيست و اين سوال پيش آمد كه آيا هنوز خانواده در تربيت سياسي نقش موثري دارد يا نهادهاي تربيتي ديگر به حدي از قدرت رسيدهاند كه تاثير خانواده را در اين زمينه محدود و ناچيز كرده باشند.
در دهه ٧٠ محققان به چند گروه تقسيم شدند. دستهاي خانواده را همچنان به عنوان واحدي اساسي در تربيت سياسي داراي اثري درازمدت دانستند كه جايگزين كردن نهادهاي ديگر به جاي آن يا محدود كردن نقش آن ممكن نيست. گروهي ديگر معتقد شدند نقش خانواده نهادي نيست و برخلاف تصور معمول درباره تاثير خانواده بر گرايشهاي سياسي فرد، نهادهايي مانند مدرسه در اين زمينه نقشي محوري دارند. دسته سوم نيز موضعي ميانه اتخاذ كردند و ضمن تاكيد بر اهميت خانواده نقش آن را مهم، موثر و داراي اولويت (امانهمحوري و درجه اول) دانستند.
بدون شك اين دگرگوني با تحول خانوادهاي كه در نوشتههاي دهههاي ٥٠ و ٦٠ از آن ياد ميشد، به خانواده هستهاي كه نوشتههاي دهه ٧٠ به بعد بر آن تاكيد كردهاند، ارتباط داشت. با تداوم تحول خانواده و دگرگونيهايي كه بر آن عارض شد و اشكال جديد روابط ميان دو جنس و حتي افراد يك جنس، ثقل مباحث سياسي در دهه ٨٠ به موضوع نقش نهادهاي عمومي نظير مدرسه و نهادهاي سياسي نظير احزاب و دستگاههاي تبليغاتي در شكل دادن به تفكر فرد و فرهنگ سياسي او در دوران مختلف عمر منتقل شد. با توجه به اينكه كنش و واكنش و ارتباطات داخل خانواده يكي از عوامل تعيينكننده تاثيرگذاري آن است و نظر به اينكه در خانواده هستهاي به عنوان شكل معمول خانواده در حال حاضر چنين زمينهاي وجود ندارد، در عرصه تربيت سياسي بحث از خانواده به تدريج به فراموشي سپرده شد و در دهه ٨٠ حتي موضوع تربيت سياسي نيز رنگ باخت.
گروه مدرسه اعتماد
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار / علی مطهری از شیوه تدریس معلم دخترش در صفحه اینستاگرام خود تعریف و با هدیه ای از وی تقدیر کرد.
مدتی است که بحث مطالبات معلمان و بازنشستگان در آموزش و پرورش به بحث روز تبدیل شده است . نه حق التدریس 3 ماهه اول سال 94 پرداخت شده و نه مابقی پاداش بازنشستگان سال 93 و البته سایر مطالباتی که ممکن است وجود داشته باشد و این موضوع اثر نامطبوعی بر چهره گردانندگان فعلی آموزش و پرورش گذاشته است که به هیچ عنوان قابل دفاع نبوده و تا کنون نیز با این شدت سابقه نداشته است .
اما از همه بدتر ایست که می گویند آموزش و پرورش کلیه وجوه مربوط به هزینه های مربوط به مطالبات را از خزانه برای سال 94 و 93 دریافت کرده است ؟
اما تاکنون نتوانسته بدهی خود را ادا کند !
بحث کسر بودجه 5 هزار میلیاردی آموزش و پرورش می تواند یکی از دلایل اصلی آن باشد اما از سوی دیگر چرا کسر بودجه آموزش و پرورش که به گذشته باز می گردد باید باعث عدم پرداخت حق التدریس و پاداش بازنشستگان باشد ؟
بنابراین به اجمال هزینه های آموزش و پرورش را مورد بررسی قرار می دهیم .
بخش اصلی هزینه های آموزش و پرورش « ماده یک یا حقوق کارکنان » است که ظاهرا 90 درصد بودجه آموزش و پرورش را در برمی گیرد . البته امسال بودجه آموزش و پرورش به 25 هزار میلیارد بالغ گردیده و نهایتا حقوق نباید از 17 تا 20 هزار میلیارد فراتر رفته باشد حتی اگر باقی مانده را 6 هزار میلیارد محاسبه کنیم که یک هزار میلیارد پاداش بازنشستگان و نیمی از آن هم مطالبات و حق التدریس .
بنابر این هنوز 4500 هزار میلیارد باقی مانده است .
نگاهی به سایر هزینه های آموزش و پرورش
هیچ سرانه ای به مدارس پرداخت نمی شود و حتی امور تعمیرات و زیباسازی مدارس توسط شهرداری ها انجام می شود .
بنابراین باید نگاهی به هزینه های بورو کراسی عظیم اداری آموزش و پرورش پرداخت .
علاوه بر هزینه های نگهداری و تجهیز این سیستم عظیم با 350 هزار پرسنل ، هزینه های اضافه کاری ها و حقوق های بالای نیروهای ستادی و سازمان وابسته به آن ، ادارات کل و سازمان های وابسته به آن و مزایایی خاصی که مانند سایر نهادهای دولتی برای نیرو های ستادی در آموزش و پرورش هزینه می گردد امروزه بر کسی پوشیده نیست .
از این که بگذریم شاید استدلال دوستان ستادی این باشد که بودجه اعلام شده کاملا وصول نشده و آموزش و پرورش مجددا با کسر بودجه اعطایی در سال 94 روبروست .
اما به نظر می رسد که حداقل 5 هزار میلیارد در سال در سیستم اداری و ستادی آموزش و پرورش در حال هزینه است .
البته اینکه این سیستم عظیم باید هزینه کند حرفی نیست چون سایر نهاد های دولتی شاید بیشتر از این هزینه کنند اما در آن نهادها تبعیض کمتری وجود دارد و مطالبات چندانی وجود ندارد و پاداش بازنشستگان حداکثر شش ماهه پرداخت می شود .
اما نمی توان کمبود بودجه در آموزش و پرورش را فقط به گردن وزیر انداخت .
از وزیر مقصرتر ، تیم اقتصادی دولت و مجلس می باشند که علی رغم حصول کامل به میزان بودجه مورد نیاز آموزش و پرورش به وزیر اجازه نمی دهند که میزان واقعی نیاز دستگاه خود را در هیات دولت اعلام کند و برای همین همیشه مشکلات مالی در آموزش و پرورش وجود دارد .
این وضعیت در آموزش و پرورش در مدارس - این سنگر اول تعلیم و تربیت - را تحت الشعاع قرار می دهد .
به هر حال گذشته ها گذشته ؛ باید پذیرفت که وزیر آموزش و پرورش هم از کمبود بودجه در آموزش و پرورش رنج کشیده و لطمه دیده است البته نه به اندازه بازنشستگانی که چشم امید به دریافت پاداش خود داشتند تا با آن پول درد های خود را مرهم گذارند .
گذشته ها گذشته ...
امیدواریم برای بودجه سال 95 آموزش و پرورش همه موارد و کمبودها و مطالبات دیده شود و وزیر محترم قاطعانه در پی کسب بودجه ای مناسب و کافی بر اساس نیازهای کامل یک دستگاه عظیم اداری و آموزشی باشد .
جنگ اول به از صلح آخر !
وزیر محترم باید تیم اقتصادی دولت را متوجه کند که دیگر با این بودجه های ناکافی نمی توان این دستگاه عظیم اداری و آموزشی را اداره کرد و پافشاری کند .
قطعا دولت محترم و تیم اقتصادی مبرز آن با کم کردن بودجه های دستگاه های تفریحی مثل سازمان ورزش و فوتبال که در آن یک نفر به اندازه صدها معلم و کارمند درآمد دارد به راحتی می تواند هزینه های واقعی آموزش و پرورش را تامین کند تا هم معلمان از این ناراضی تر نشده و هم مخالفین سیاسی دولت بهانه های کمتری برای زیر سوال بردن زحمات طاقت فرسای وزیر و همراهانش داشته باشند ...
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در سايت وزين " گروه سخن معلم " روز يک شنبه 26 مهر مقاله اي از استاد گران قدر جناب آقاي محمدي / مازندران تحت عنوان زير درج گرديده :
دیدگاه و پیشنهادات یک همکار در مورد ارتقاء بازدید کنندگان و برخی توضیحات گروه سخن معلم
" سلام بر مدیر پرتلاش و دانشمند سایت سخن معلم
خیلی از زحمات شما و همکاران تان سپاسگزارم و از اینکه شبانه روزی اوقات شریف خود را در خدمت معلمان صرف می کنید قابل تقدیر فراوان است.
نکته ای که از مدت ها ذهن مرا به خود مشغول کرده، آمار پایین بازدید کنندگان از یادداشت ها و نظر دهندگان سایت سخن معلم است.
چرا جامعه ای که بیش از یک میلیون معلم دارد و چهل میلیون از افراد جامعه آن درگیر آموزش و پرورش هستند،این تعداد بازدید کننده قابل تامل است؟
به طور مثال بیشتر یادداشت ها حداکثر تا 500 بازدید کننده و چند نفر نظر دهنده دارند؟ "
اين استاد فرهيخته در ادامه مي فرمايند :
" جامعه ای که همه اقشار آن در برنامه های پربیننده ای مانند اخبار 20:30 ،خندوانه و برنامه ورزشی معروف نود حاضرند ساعت ها وقت خود را در آن صرف کنند ولی از خواندن روزنامه،سایت، کتاب روی گردان هستند ؛ هرگز روی سعادت را به خود نخواهد دید ! ”
از آنجائي که بحث برنامه پربيننده خندوانه مطرح شد برآن شدم که بدانم کدام يک از سايت هایي که مطلب براي معلم مي نويسند پربيننده تر است ؟
لذا در همين مقاله مطالب ارزشمند و مفيدي در رابطه با تعداد بازديد کنندگان سايت وزين " گروه سخن معلم " و سايت اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران و نوزده منطقه تهران به تفکيک وجود داشت که نمودار ستوني آمار بازديد کنندگان و جدول تعداد بازديد کنندگان گوياي جايگاه و اعتبار سايت وزين " گروه سخن معلم " در بين فرهنگيان فرهيخته مي باشد .
هرچند وظيفه تک تک ما معلمان است تا با فرهنگ سازي ،جامعه فرهنگيان فرهيخته را ترغيب کنيم که به رسانه ها « نگاه ويژه » داشته باشند و با ارائه مقاله ، گزارش ، تحليل و... به غناي فرهنگي خود و رسانه بيفزايند ، زيرا رسانه رکن چهارم دموکراسي مي باشد .
من و شما بايد از اين ظرفيت عظيم بهره ببريم تا چالش آموزش و پرورش را به چالش ملي تبديل شود و تلاش براي اصلاح آموزش و پرورش را به عزم ملي تبديل کنيم .
نتيجه گيري :
جدول و نمودار ستوني تعداد بازديد کنندگان سايت وزين " گروه سخن معلم " در مقايسه با سايت ادارکل آموزش و پرورش شهر تهران و نوزده منطقه آن گوياي اين امر است که:
تعداد بازديد کنندگان سايت وزين "گروه سخن معلم " بيش از ده برابر سايت اداره کل شهر تهران مي باشد يا به عبارت ديگر تعداد بازديدکنندگان سايت وزين " گروه سخن معلم " هزار درصد بيشتر از بازديد کنندگان سايت اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران مي باشد .
و يا :
تعداد بازديد کنندگان سايت وزين "گروه سخن معلم " بيش از سيصد و شش برابر سايت منطقه سيزده آموزش و پرورش شهر تهران مي باشد يا به عبارت ديگر تعداد بازديد کنندگان سايت وزين " گروه سخن معلم " سي هزار درصد بيشتر از بازديد کنندگان سايت منطقه سيزده آموزش و پرورش شهر تهران مي باشد .
فرهنگيان فرهيخته دست به دست هم دهيم تا اعتبار اين سايت گروهي را که اعتبار سخن معلم است را بيش از پيش اعتلا ببخشيم .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
وقتی می گوییم فعالیت صنفی باید در مدرسه متمرکز شود به چه معنا است؟ آیا به معنای این است که سرکلاس درس پلاکارد بلند کنیم ؟ آیا به معنای این است که توی مدرسه اعتصاب و تحصن راه بیاندازیم و درس را تعطیل کنیم؟ آیا به معنای آن است که در دفتر مدرسه نق بزنیم ؟
پاسخ من به این سوال های مفروض منفی است. منظور من این است که اولا فعال صنفی ماهی است و معلمان آب ، فعال صنفی باید میان معلمان باشد و دوم اینکه برای پیوند با بدنه معلم باید دنبال حل و فصل مشکلات معلمان با حداقل هزینه باشد. اگر فعالان صنفی نتوانند برای هزینه چای و قند معلم راهکاری ارائه دهند چگونه می توانند حداقل حقوق معلمان را سه برابر کنند؟
شاید بهتر است اول تعریفی از فلسفه و چرایی فعالیت صنفی ارائه دهیم
معلم در رابطه با مسایل شغلی خود با مشکلاتی مواجه می شود که به تنهایی قادر به حل آنها نیست. منطقا او برای افزایش توان خود در حل مشکلات و ایمنی و آسودگی فکری ، عضو اتحادیه ، انجمن یا کانون صنفی معلمان می شود تا هر موقع با مشکلی روبرو شد به کمک اتحادیه یا انجمن یا کانون آن مشکل را حل کند. اگر بخواهم تشبیه ساده ای انجام دهم ،عضویت در اتحادیه نوعی بیمه است. معلم به اتحادیه حق عضویت ماهانه یا سالانه می دهد. در جلسات شرکت می کند و در مقابل، اتحادیه در زمان مشکل به کمک او می شتابد.
مشکلات معلمان چگونه مشکلاتی هستند
تنظیم و تمدید قرارداد کار ، خرید بیمه ارزان و موثر ، استفاده از مرخصی زایمان، حمایت از معلم در دعواهای حقوقی مربوط به شغل معلمی ، عضویت در صندوق بازنشستگی مطمئن و پرسود ، حمایت اتحادیه از امنیت شغلی معلم ، تعیین ساعت کار و استراحت، تعیین میزان حقوق و دستمزد ، حق برخورداری از تعطیلات ، پشتیبانی از عضو در هنگام اختلاف با مدیر و کارفرما ، افزایش حقوق کارکنان ، کمک به معلم در صورتی که در محل کار مورد تبعیض قرار گیرد و... اتحادیه در سیستم آموزش و پرورش غیر دولتی یک نیاز است. اما هر چه سیستم آموزش و پرورش دولتی تر باشد نقش اتحادیه صنفی کمرنگ تر می شود.
در ایران 90 درصد تصمیماتی که اتحادیه بالقوه می تواند در آنها دخالت کند از ساعت کار تا تعطیلات تا حقوق و مزایا و بیمه و بازنشستگی و مرخصی زایمان و افزایش حقوق را دولت راسا به صورت فیکس انجام می دهد.
در کشورهای سوسیالیستی هم چنین است. امنیت شغلی معلمان ایران با استخدام 30 ساله بی نظیر است. سن بازنشستگی معلمان ایرانی حدود 50 سال است . زنان از 9 ماه مرخصی زایمان برخوردارند.
در واقع ، دولت هم نقش کارفرما و هم نقش حامی معلمان را بازی می کند. حقوق و مزایای معلمان اگر در بازار رقابتی تعیین شود، به نصف تنزل می یابد .
عده ای از فعالان صنفی دولت را فقط در نقش کارفرما می بینند و عمدا نقش حمایتی دولت را نادیده می گیرند تا مفروضات ایدئولوژیک آنها در باب مبارزه طبقاتی درست از آب در آید.
عده معدودی از معلمان به دلیل داشتن بینش سیاسی و اجتماعی به طور کلی از سیستم اداره کشور و هم چنین آموزش و پرورش ناراضی هستند و دنبال تغییرات عمده ای در سیستم اداره کشور و آموزش و پرورش هستند. تعداد اینها در میان همکاران به یک درصد هم نمی رسد. آنچه عده ای را به اشتباه می اندازد این است که در مدارس به خصوص دبیرستان های پسرانه تعداد زیادی از معلمان زنگ تفریح نِق می زنند اما پشت این نق زدن ها نه بینشی وجود دارد و نه منجر به عمل می شود.
معلمان نق زن به موقع وفاداری خود را به مدیر و معاون و مسئول مقطع و...به بدترین شکل ابراز می کنند. الان 90 درصد مردم در تاکسی و مهمانی از گرانی و تورم و سختی معیشت شکوه می کنند، اما منتج به یک کنش ساده هم نمی شود.
بر اساس مشاهدات و بررسی های شخصی ، می گویم که در دبستان ها اصولا جو انتقاد بسیار ضعیف است و هرکس سرش به کار خودش گرم است و همبستگی صنفی بین کادر مدرسه دیده نمی شود.
در مدارس دوره اول متوسطه وضع کمی بهتر از دبستان است. ابراز نارضایتی بیشتر در دبیرستان های مناطق حاشیه ای شهرهای بزرگ متمرکز است. اصولا نق زدن و گاهی فحش دادن، موسیقی متن زندگی معلمان و کارمندان و اغلب اقشار مردم است . اما در عین حال ، هر کدام سر در گریبان خود دارند و دنبال منافع خود هستند.
در کار صنفی اصل منفعت است و عقیده و آرمان جایگاهی ندارد. اگر می خواهیم کار صنفی کنیم باید با همین معلمان منفعت طلب ، کم سواد ، ترسو و محافظه کار « اتحادیه معلمان » را تشکیل دهیم و البته گام به گام آنها را ارتقا دهیم.
اهمیت اتحادیه صنفی به عدد اعضا است و عضو تشکل تعریف روشن تشکیلاتی دارد. هرکس با یک فعال صنفی سلام و علیک کرد عضو تشکل محسوب نمی شود. اینکه مثلا در شهری مثل تهران که 70-80 هزار معلم دارد ، 50 تا 100 نفر معلم گاهی دور هم جمع شوند اتفاق خوبی است اما اینها را فقط می توان افراد پیشتاز و مشتاق تاسیس اتحادیه معلمان دانست.
برای اینکه تبدیل به اتحادیه شوند و یا ادعای نمایندگی بکنندباید عدد اعضا بالا برود و برای اینکه عدد بالا برود فعالیت اتحادیه ، مدرسه باشد آن هم نه در تقابل با مدیر و رئیس و وزیر بلکه برای مشارکت و حل مشکلات.
حضور در تجمعات حتی اگر تعداد زیاد باشد که نیست ، دلیلی بر عضویت افراد و حتی هواداری از تشکل ها نیست. این اجتماعات تصادفی بعد از پراکنده شدن افراد بی معنا می شوند.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید