صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
پنج شنبه, 21 ارديبهشت 1396 16:43

انتظار، امید رسیدن به قله کمال

فلسفه این که از نظر پیامبر گرامی اسلام (ص) و معصومین (ع) انتظار به منزله با فضیلت ترین عبادات محسوب شده است، در جا زدن، معطل ماندن، تنبلی و دست بر روی دست گذاشتن و سپردن امور به دست حوادث و تصادف نیست/ اگر انتظار فرج امام زمان (ع) صرفا و اختصاصا در چراغانی، پخش شیرینی و نقل و نبات و کف و سوت زدن و به جهت ظاهری خلاصه شود و از جوهره عقلانیت، صداقت، صلاحیت، اخلاص و عمل نهی گردد، از یک طرف به یک مُسکّن عوام فریب و گذرا تبدیل می گردد و از سوی دیگر یک نوع سواری دادن به شیادان و طراران و راهزنان دین و ناموس و عرض و شرف منجر خواهد شد

منتشرشده در یادداشت
پنج شنبه, 14 ارديبهشت 1396 19:44

جهان؛ در زیر سایه علم و دانشمند

بدبختی و زیان انسان ها از جهالت و نادانی او سرچشمه می گیرد و علم به منزله جوهر هستی تلقی شده است/ مقدار و کیفیت شناخت هر کس به میزان و چگونگی تجربه های او بستگی دارد و اختلاف میان یک شخص عامی و یک دانشمند، اختلاف در میزان و نوع تجاربی است که آن را به دست آورده اند/ دانشمند باید همچون زنبور عسل باشد که مواد لازم را از منابع مختلف گرد آورد و تغییر لازم را در آنها بدهد و نوع دیگری به نام عسل از آنها بسازد و به این ترتیب ماده تازه ای بر آنچه هست بیافزاید

منتشرشده در یادداشت

مبعث پیامبر اسلام (ص) نوید بخش رهایی انسان از چنگال جهل و ستم  پاسداشت مبعث رسول گرامی اسلام (ص) صرفا در بعد تاریخی و عاطفی و استحبابی آن خلاصه نمی شود که اگر چنین بشود یعنی تنها ذکری و گذری و چراغانی و پخش شیرینی و کف و شادی صوری و غفلت از جوهره و علل و اهداف و آثار انسانی، معنوی، اخلاقی و تربیتی آن حادثه عظیم و عبرت ساز، جفا و ستم به رسول و دین و مذهب و تمدن بشری خواهد بود.

مگر نخوانده و نشنیده ایم سخن گلادستون آن پیر استعمار بریتانیا را که قریب 200 سال پیش وقتی صدای اذان و خواندن نمازمسلمانان را شنید و گفت آیا این اذان و نماز خطری هم برای منافع کلان و استراتژیک امپراطوری ما دارد یا نه و پاسخ شنید که هرگز! گفت بگذار هر چه می توانند و می خواهند اذان بگویند و نماز بخوانند!!

اما همین تئورسین وایدئولوگ استعمار با روح سازنده و تابنده و تازنده کعبه حقیقی و محتوا و اصالت و جوهره و باطن قرآن مجید روبه رو می شود می گوید تا این کعبه و قرآن در میان مسلمانان وجود دارد ما هرگز قادر نخواهیم بود بر کل انسان ها و به ویژه مسلمانان منطقه خاورمیانه تا شاخ آفریقا سیطره داشته باشیم.

پر واضح است که جهت کلی و اصلی اسلام، پردازش به هدایت و سعادت و ساختن جامعه بشری در جاده و مسیر عقلانیب عاطفه، صلح، مدارا، برادری، برابری و آرامش و امنیت و عدالت بوده و هست و این واقعیتی است که امثال گوستاولوبون، ویل دورانت و کنستانتین گورگیو و دیگران بدان اشاره نموده و خداوند نیز در قرآن کریم از جمله اهداف و انگیزه های بعثت حضرت محمد (ص) را تهذیب و تزکیه و تعلیم و دانا و آگاه و بصیر نمودن کلیه بشریت و آشنا نمودن انسان ها با علم و قلم و بیان و باز کردن زنجیرهای جهل و غفلت و نادانی از دست و پای آدمیان معرفی می نماید.

آیاتی چون "علم بالقلم" ، "علمه البیان"، "وعلم ما لم یعلم" و " ن والقلم " دال بر چنین حقیقت و مدعایی است.

اندیشمندانی نظیر پروفسور پیرهون و رنه گنون بر عظمت و تعالی هدف تمدن ساز و فرهنگ پرور اسلام و محمد ( ص )  تاکید و تصریح کرده و به خوبی نشان داده اند که اساسا دین و مذهب به خصوص دین مبین اسلام و روح قرآن متناسب با فطرت و درون و عقل و غریزه آدمی و نجات بخش تمامی انسان ها از جهل و خرافه و سوق دادن آنان به وادی علم و معنویت و آزادی و آزادگی است .

متاسفانه این تفسیر و تاویل و برداشت و استنتاج غلط و افراطی و خرافی و صرفا احساس بخش از مسلمانان و به ویژه بزرگان و رهبران و پاتریمونال های هر جامعه و تفسیر به رای ها و تصلب ها و قلب واقعیات و سوء استفاده ها و بد و زشت عمل کردن ها و سالوس گری ها و ارائه اسلام آمریکایی و انگلیسی و روسی یا التقاطی از نوع مجاهدین خلق ( منافقین ) ، فرقان و مقدس مآبان و نان به نرخ روزخوران که موجبات فرار از دین و مذهب و انزجار و انفجار و انتحار اخلاقی ، سیاسی ، عبادتی و معنوی را فراهم کرده و به تعبیر امام صادق ( ع ) کمر اسلام و پیشوایان راستین دین را می شکند ( قطع ظهری اثنان ... )

تفحص و غواصی در اعماق بعثت رسول گرامی اسلام و آن برگزیده خدا یعنی حضرت محمد مصطفی ( ص ) بیان گر این حقیقت و واقعیت عریان است که انسان و جامعه منهای انگیزش انسانی و عقلانی و البته علمانی توام با وحیانی و بدون وحی ؛ نبوت و رسالت و امامت و عجین گشتن مردم و پیشوا و نهادینه شدن فکر و چالش و انتقاد و ارزیابی مجدد و بازآفرینی و بازسازی ارزش ها و نیکی ها هرگز شاهد درآغوش گرفتن عدالت و معرفت و سعادت و آرامش و پیشرفت و توسعه نخواهد بود .

اسلام و عبادات به دور از روح آزادگی و معرفت و عقلانیت همان پاردایمی است که متاسفانه و البته و لاجرم به دکترین و تراژدی خطرناک و غم بار و ننگین تکفیری و داعش و  وهابیت و بهائیت و ... درون ساختی و برون پرداختی ، گریز از مرکز و جنگ های بی حاصل و خون و خاکستر و ذلت و پریشان خاطری و آوارگی و در به دری و خشونت و خشونت و خشونت منجر می گردد و البته چنین فاجعه دردآوری هزاران فرسنگ با اسلام واقعی و ناب محمدی و شیعه ناب جعفری ضد لندنی و ضد خشکه مقدسی و جمود و جهل و تنگ نظری و منم منم ها ... فاصله دارد .

ارسال نامه ها و پیام های صلح آمیز و اخوت و صفا و برادری و دعوت به حق و حقیقت حضرت محمد ( ص ) به سران دولت ها و حکومت ها شرق و غرب آن زمان و سیره نظری و عملی آن حضرت و موضوعاتی چون صلح حدیبیه که آثار بابرکتی به همراه داشت مبین متعالی و مقدس و پاک بودن ایده و جهان نگری و ایدئولوژی آن رسول رحمت  و شفقت و اخوت می باشد .

ضمن این که البته خداوند در قرآن مجید به پیامبر و مسلمانان هشدار و آگاهی می داد که فریب دشمنان و مشرکان خطرناک و حربی یعنی مسلح و مترصد حمله و ضربه به جامعه را نخورده و بدانند که علاوه بر دشمنان خطرساز شناخته شده و مخل امنیت و جان و عرض و ناموس و مال مردم ، دشمنانی وجود دارند که شناخته شده نیستند و بسیار مکار و پنهان کار هستند.

امید است که کلیه موحدان و انسان ها در جامعه ما و جهان با آشنایی هر چه بهتر و عمیق تر با مروجان قرآن و اسلام و بعثت رسول خدا (ص) و عملیاتی نمودن فرامین و آموزه های جان بخش و روح بخش دین و مذهب به دور از هر گونه پیش داوری غلط و برداشت ناقص و افراط و تفریطی برای ساختن جامعه ای نوین و مثبت، طرحی نو دراندازند و مبعث را در کلیت زندگی، مکرر سازند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت
یکشنبه, 03 ارديبهشت 1396 15:41

پارادوکس در نهان و آشکار

فقدان صداقت و یک رنگی و تلون مزاج و بوقلمون صفت بودن که علامت نوعی نفاق و خوی غیر انسانی و رویه بهیمی است، مبین بیماری و رکود و عقبگرد یک فرد و اجتماع تلقی می گردد/ دوگانه اندیشی و دوگانه عمل کردن به ویژه اگر از ناحیه و مدعیان و مشعل داران و اهالی مذاهب و فرهنگ و سیاست و علم و دانشگاه ها و مراکز مذهبی و معنوی اعمال گردد از منظر جامعه شناختی خطری مضاعف و ضرری دو چندان خواهد داشت زیرا به عنوان مدل و الگو تلقی شده و در لایه های زیرین جامعه موثر خواهد افتاد و به گونه ای روان شناختی ، عادت و رویه و فطرت ثانویه قلمداد می شود/ پارادوکسیکال که بیانگر بطلان و افراط و تفریط و عدم تعادل یک جریان و ایده و تفکر و سوژه و ابژه می باشد، سمی مهلک برای اجتماع و امنیت و سلامت آن محسوب می گردد و اگر با آن به طور اساسی و جدی و پیگیر مبارزه نشود، عالم متهتک و جاهل متنسک از آن سر بر آورده و عنصر نفوذ و تلاشی از درون، سرنوشت محتوم آن خواهد شد

منتشرشده در یادداشت
سه شنبه, 29 فروردين 1396 16:45

تفکر انتقادی و پروسه تربیت

تفکر انتقادی و متفاوت طبعا مستلزم تفکر روشن می باشد/ ضرورت یادگیری و آموزش مهارت تفکر انتقادی که فلسفه تحلیلی بر آن تاکید می ورزد، به ویژه در حوزه آموزش و پرورش، از ضرورت های زندگی خلاق و سازنده است/ متون درسی و منشور تعلیم و تربیت می بایستی به رشد و ترقی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مدنیت دموکراتیک و آزادی و اراده محور دانش آموزان و دانش پژوهان منجر گردد/ در امر تثبیت دموکراسی به معنای حقیقی آن می بایستی اخلاق و سیاست و همچنین آموزش زبان واقعی سیاست و نه سیاسی کاری و ماکیاولیسم عملی شود/ متون درسی نباید به عنوان متون مقدس و خط قرمز و لولوخورخوره تلقی گردد، بلکه باید همواره مورد بازخوانی و نوسازی واقع گردد/ ایستی محصلان همواره با تعدد و تنوع و تضاء آراء و افکار و گرایش و روش ها آشنا شوند و با آنها خو بگیرند. وجود اختلاف و تفاوت ضروری و طبیعی رشدآفرین امری عادی و نه تابو تلقی گردد/ مساله محدودیت ها و واقعیت ها با گفتمان آزادی و مسئولیت پذیری اجتماعی ترکیب شود/ معلمان و اساتید به عنوان روشنفکران و روشنگران تحول آفرین قلمداد شوند و بایستی جایگاه اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مدنی قابل توجهی بیابند و طبعا بایستی از شجاعت اخلاقی و نقادی همه جانبه در همه زمینه ها برخوردار باشند

منتشرشده در آموزش نوین
سه شنبه, 22 فروردين 1396 04:49

نیاز هماره انسان و زمان به امام علی

هرگز جهان و جهانیان را برای خود نمی خواست و هیچ گاه در آزادی تحقق و جاری و ساری شدن تز اهریمنی و تفرد گرایانه "همه با من و همه برای من" شب را به پگاه نرساند/ شایسته سالاری را اصل قرار می داد. منتقدان و حتی مخالفان صریح الهجه را برای اصلاح جامعه و رعایت و اجابت عدل و انصاف و صلاح بر چاپلوسان و متملقان شکمباره و فاسد و شیرین زبان اما خطرناک تر از افعی، ترجیح می داد/ با مردم و حتی منتقدان و مخالفان خویش که افسادی در جامعه نداشتند مدارا می نمود/ بیش از این بر مظلومیت و جراحت روح و دل و فرق شکافته و نورانی مولایمان نیفزاییم

منتشرشده در یادداشت
سه شنبه, 01 فروردين 1396 11:26

هماره، نوروز باد

از منظر کل نگری، هماره می توان نوروز را شاهد بود/ " بهار هدیه ای است که خدای مهربان هر سال برای ما و طبیعت دوباره می گرداند پس قدر بهار را بدانیم."/ " تا زمانی که گرمای تابستان و سرمای زمستان را بخشیده باشی، قدر بهار را نخواهی دانست."/ " تا زمانی که گرمای تابستان و سرمای زمستان را بخشیده باشی، قدر بهار را نخواهی دانست."/ " اگر خواهان لذت بردن از بهاری، همچون بهار باش."/ " این امید به بهار است که سختی زمستان را می گذراند و سپری می نماید."/ :" فریب بهار جائز نیست، چرا که تابستان و زمستان هم وجود دارد."/ " اگر در بهاری متوالی که از پس یکدیگر می آیند، کامل تر از گذشته نگردی، عمرت را تلف نموده ای."/ یاییم در این خانه تکانی طبیعت، دست به خانه تکانی معرفتی و روحی و باطنی بزنیم. زنگارهای درون را بزداییم و در ترنم باران صداقت و ایثار و وفا و با ایصال به چشمه سار عشق و عرفان و عقل در پناه ایزد کردگار، جهان درون و برون را دیگر بار و این بهار، بهاری بسازیم/ " آن کسی که با تغییر دنیا از وضعی به وضع دیگر آگاه نشود، از غافل ترین مردمان است. "

منتشرشده در یادداشت

فاصله گرفتن فاحش رژیم شاهنشاهی از مردم به ویژه طبقات زیرین وضعیت جامعه و تکیه بیش از حد این رژیم به قدرت های استعماری و امپریالیستی و خوی استکباری و تفرعن شخص شاه و سرطان چاپلوسی و جان نثاری در اطرافیان شاه و فقدان عنصر انتقاد و چالش های فکری و ساختاری، موجبات فروپاشی و اضمحلال دستگاه حکومتی آریا مهری را فراهم نمود/ در چنین فضایی، قدرت اقناعی جای خود را به سرکوب، فساد و تباهی می دهد و این یک سنت تاریخی و لایتغیر و جبر تاریخ (دترمنیستی) است که به تعبیر قرآن کریم و تجارب مسلم تاریخی ، فساد، تبعیض و بی عدالتی و ظلم، زمینه انهدام و نابودی را مهیا می سازد در چنان حالتی خداوند در کتاب هدایت- قرآن، تعبیر جالب و کلیدی و استراتژیک (لامَرَدّله) بدون برگشت و قطعی را به کار می برد/ شاه هرگز به فاکتورهای آزادی، مشورت، انتقاد و جسارت منطقی و متعارف دیگران بها نمی داد/ اطلاق لفظ "خدایگان به شاه و لباس تقدس بخشیدن به وی و توجیه های روحانیون درباری و متملقان و بادمجان دور قاب چین ها و اشاعه تفکر غلط شبه اشاعره پیرامون سلطنت و حکومت باطل پهلوی ها، نشان گر فقدان پارادایم اقناعی آن رژیم بود/ برای انجام اصلاحات نمی توان مقتدر نبود و لاجرم باید مخالفان را سرکوب کرد. عدم اقناعی بودن منشور و مانفیست سیاسی خود را بر ملا ساخت/ امام خمینی، مفهوم فرهنگ فرمانبری را تغییر داد...

منتشرشده در یادداشت

پایدارگرایان روی کاربرد خرد تاکید می کنند و معتقدند که محصلان باید یاد بگیرند که انگیزه ها و تکانه های اساسی خود را چگونه خردمندانه کنترل کنند / کودک را باید به عنوان موجودی که فعلا هست در نظر گرفت پیش از این که باید باشد/ ما در آموزش -پرورش خود، زمان حال محقق کودک را فدای آینده ای می کنیم که هنوز تحقق نیافته است/ اما مصلحان پرورشی وظیفه بزرگتری دارند. باید آموزشگاه را چنان ترتیب دهند که کودکان و (محصلان) مستقیما با نمونه های حقایق خارجی مصادف شوند و خود به خود به آزمایش و تحصیل اطلاعات بپردازند، از یک آزمایش به آزمایش دیگر کشیده شوند/ هدف آموزش- پرورش کنونی انبار کردن اطلاعات نیست ....

منتشرشده در آموزش نوین

ویژگی های هاشمی رفسنجانی از نگاه یک معلم

بازخوانی و تیپ شناسی افراد به ویژه نخبگان و رجال موثر و لیدرهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به ویژه به لحاظ تجارب ارزنده و ذخائر گران سنگی که در وجود آنان نهفته و یا بر جای مانده، اهمیتی خاص و تعیین در سرنوشت و کیان و مسائل استراتژیک و راهبردی جامعه و کشور دارد.

مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در زمره چنین شخصیت های بزرگ و مطرح و الگو قرار دارد. دکترین و منش و رفتار هاشمی بستر ساز بازآفرینی و بازساز ارزشی و در عین حال فرهنگ نقادی و ارزیابی و چکاچک اندیشه ها و ایده ها و اصول انسانی- الهی دیالوگ معطوف به عقلانیت و رحمانیت و عطوفت و سمحه و سهله و گذشت و خرد و تدبیر و درایت بود.

آن گونه که اخلاق بزرگوارانه و تواضع و انعطاف و معقول و متعارف او که از سینه گشاده و فراخ آن سفر کرده و نیت خیرخواهانه و مرشدانه و هادیانه او بر می خواست در نظر و عمل بسیاری از جوانان و مبارزان و سیاسیون و فرهنگ دوستان موثر واقع گشت و نقش "بالانسر" و تعدیل کننده و وحدت بخش هاشمی، نقل محافل و مجالس بوده و هست.

ادب و عفو و فروتنی او زبانزد خاص و عام می باشد. همین "کاراکتر" این "الیت" محبوب موجبات آگاهی و بصیرت و دوراندیشی و نجات بخش قابل توجهی از مبارزان و زندانیان سیاسی عصر پهلوی و ممانعت از فرار مغزها و نخبگان پس از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است.

او به رغم بسیاری از بی مهری ها و حملات ناجوانمردانه و اتهامات و اکاذیب و جوساری ها و لجن پراکنی ها از ناحیه افراطیون، فریب خوردگان و مغرضان از هر دو جناح سیاسی مطرح کشور و باندها و شبکه های اختاپوسی مقدس مآبان و یا لاقیدهای سیاسی و برخی منتفعان در پوشش ژورنالیستی و سازمانی و گروهی و رفیقان نیمه راه با انگ ها و برچسب هایی نظیر عالی جناب سرخ پوش و یا عالی جناب خاکستری، بسیار مودبانه، خردمندانه و صبورانه با قضایا مواجه می شد.

برخی گوهرناشناسان وطنی و خذف پرستان و شب پره های دون که فاصله وسیع و عمیقی با اصالت دین و فرهنگ و انقلاب و زعامت نظام داشتند و در جمود و و حجد و رویاهای خود به سر می بردند در حالی، هاشمی و سازندگی و زحمات و تلاش ها و آینده نگری و کلان اندیشی او را به محاق می بردند که مردم قدردان و خردمندان و به ویژه بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران و مقام معظم رهبری همواره پشتیبان و حامی مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی بودند و بسیاری از دانشمندان و سیاسیون و مبارزان و حتی برخی رهبران بزرگ و منصف و آگاه منطقه و جهان او را می ستودند و خرد و اندیشه و دکترین و مدیریت و شایستگی وی را مورد تحسین قرار می دادند.

الیاس سرکیس، سلیمان فرنجیه و نیز بزرگانی از مغرب زمین به هوش سیاسی، نبوغ فرهنگی و طرح ها و برنامه های توام با رشد و توسعه و سازندگی او اذعان داشتند.

در موضوعات مهم و راهبردی منطقه ای و حتی جهانی و در امر انرژی و به خصوص سلاح استراتژیک نفت و اوپک، مردانی چون زکی یمانی و دیگران با او به مشورت پرداخته و از ایشان نظرخواهی می نمودند.

آیت الله هاشمی رفسنجانی از دیرباز و از اوان جوانی همراه با مردم و نهضت و جنبش مردمی بود و با مغز و نبوغ شایان توجه اقتصادی که داشت توانست بسیاری از طلاب و محرومان جامعه را در همان سال های 40 و 50 صاحب خانه و کاشانه نماید و علاوه بر ایراد سخنرانی ها و تشکیل جلسات مذهبی و تفسیر قرآن و طرح مسائل عقیدتی و اجتماعی و انقلابی و حتی به رشته تحریر در آوردن تفسیر موضوعی قرآن در زندان ستم شاهی و همکاری با فدائیان اسلام و شرکت در رهبری و طراحی و عملیاتی نمودن برنامه های کلان و موثر سیاسی و مبارزاتی علیه ساواک، سیا و منافع شیطانی امپریالیسم آمریکا و به خطر انداختن طرح ها و سناریوهای اسرائیل غاصب و متحدش، شاه و دربار و ساواک، با انقلابیون بزرگ منطقه ای- جهانی رابطه ای صمیمانه و ارگانیک داشت و محرومان و ستمدیدگان و مبارزان فلسطین، لبنان، عراق و آمریکا لاتین از او به عنوان یک حامی و همگام و دلسوز یاد می نمودند.

مرحوم هاشمی در تربیت و کادرسازی مجرب و مفید سیاسی ، اقتصادی ، و امنیتی برای نظام و مشاوره ارزشمند به لیدر انقلاب و نظام و رهبری و تداوم رهبری و ولایت فقیه ید طولایی داشته و نقش به سزایی ایفا نموده است .

حقیقتا ، او یار دیرین و صمیمی و همیشگی امام و رهبر معظم انقلاب و بلکه به منزله ستونی مستحکم و مطمئن برای جمهوری اسلامی مطرح بود .

البته مطالب مطروحه و فوق الذکر نافی این واقعیت نمی باشد که وی به لحاظ نقش کاریزماتیک و به اصطلاح برخی کج اندیشان و یا غیرمنصفان نقش به اصطلاح " شبه پاتریمونال " که به عهده داشت و خود ستودنی برای انقلاب و نظام مطرح بود و در مرکز توجه داخلی ها و جهانیان واقع شده بود و یک ویژگی خاصی هژمونیک داشت از طرفی مورد حسادت و بغض و کینه کوته اندیشان و واپس گرایان و ورشکستگان سیاسی و حزبی و بخش هایی از شبه روشنفکران و یا لائیک ها و حتی خشک مقدسان قرار گرفته و از سوئی به قصد و انگیزه ایجاد شکاف و خلل میان رهبران و بزرگان و حتی طبقه متوسط و زیرین جامعه در کانون سناریوی فتنه انگیزی و تفکیک سازی و  رو در رو قرار دادن انقلابیون از سوی سودجویان و مغرضان منطقه و بین الملل و دشمنان قسم خورده این مرز و بوم واقع می گشت اما پرواضح است که هاشمی ضمن دفاع از خود در برابر سیاست تخریب و اتهام زنی و از دور خارج کردن بدخواهان و تازه به دوران رسیده ها و یا انقلابیون یک شبه از سویی هوشیاری در مقایب پولیتیک آب داخل لانه مورچه ها ریختن ؛ همواره سعی و اهتمام داشت تا در دام خصم نیفتاده و با تدبیر و درایت و کفایت و تیزبینی و هوشی که از خود بروز می داد مترصد آن بود ضمن خاموش نمودن آتش فتنه و دشمن تراشی بومی و داخلی بیگانگان را نیز در عملیاتی نمودن نقشه های شوم و خطرناک شان ناکام ساز و به گونه ای نباشد که براندازان و جنگ افروزان به این نتیجه برسند که میان هاشمی و انقلاب و رهبری و دوستان ، فاصله ای افتاده است ؟!

در پیام رهبری انقلاب به مناسبت ارتحال هاشمی ، نیز این حقیقت مکتوم مانده که آن مرحوم به رغم دارا بودن نظراتی متفاوت و اختلاف نظر و سلیقه که امری طبیعی و لازمه رشد و توسعه و ترقی و پویایی است هرگز از تعلق خاطرش نسبت به نظام و انقلاب و رهبری کاسته نشد .

به هر حال ، عقلانیت سیاسی ، کلان نگری ، عشق به وطن و درایت و دیانت و انسانیت ایجاب می کند تا انسان ها دست از تخریب ، حسادت ، خودبینی و منفع طلبی به هر عنوان بردارند و به مفاخر ملی ، مذهبی و ذخایر و سمبل های ارزش و میزان و عقل و معنویت و سرمایه های عظیم و جاوید میهن احترام بگذارند و ضمن اداء دین خود و احترام به حقوق دیگران ، جاده صاف کن استکبار و مغرضان و بدخواهان نشوند .

هاشمی نیز همچون سایر انسان ها هرگز خود را معصوم نمی دانست و کارنامه سیاسی ، اقتصادی و عملکرد اجرایی اش قابل نقد و ارزیابی است و از نقد هرگز نمی هراسید .

اگر پیرامون استقراض از بانک جهانی  صندوق بین المللی پول و سیاست تعدیل اقتصادی ، برخی صاحب نظران انتقادات و ایراد هایی را عنوان نموده اند و به اعترافات حتی سران و کارشناسان بانک جهانی و صندوق اشاراتی کرده اند ؛ مع الوصف هرگز نباید به هاشمی و سیاستش به منزله یک جزیره جداگانه دورافتاده نگریست و شرایط زمانی و موقعیت اضطراری پس از جنگ و همچنین نیت خیرخواهانه و خدمات و دلسوزی ها و سیاست سازندگی و اشتغال زایی و هنر مملکت داری و تنش زدایی داخلی – منطقه ای و جهانی را به تاق نسیان سپرد .

ویژگی های هاشمی رفسنجانی از نگاه یک معلم


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور