در عصر انفجار اطلاعات و ارتباطات ، علم و تکنولوژی با سرعت زیاد در حال پیشرفت می باشد. هر کشوری که می خواهد توسعه یابد ناگزیر است با تکنولوژی همراه شود و از فن آوری های جدید و به روز دنیا استفاده نماید. یکی از این شیوه های نوین که در بیشتر کشورها و در تمامی زمینه های تجاری و اقتصادی و بهویژه در آموزش مورداستفاده قرار می گیرد رمزینه پاسخ های سریع (QR-code) می باشد. یک رمزینه (بارکُد) ساختاری دوبعدی و ماتریسی دارد که بهمنظور رمزگشایی محتویات آن با سرعت زیاد طراحی شده است. این رمزینه دربردارنده چیدمانی از چهارگوشهای (نقطه های) سیاه بر روی زمینه سپید است. این نقطه ها بر اساس الگویی استاندارد ایجاد می شوند و میتواند حاوی: نوشته، نشانی وب، شماره تلفن، یا دادة دیگری باشد.
در سالهای اخیر با افزایش محبوبیت تلفنهای هوشمند مجهز به دوربین، از این کدها برای پیوند دادن اجرام دنیای واقعی (از هواپیماهای بدون سرنشین تا تلسکوپها) با انواع دادهها و اطلاعات آنلاین استفاده میشود. اگرچه این نوع رمزینه ها که در ابتدا با هدف استفاده در تولید تجهیزات صنعتی ابداع شد، اما امروزه کاربردهای گسترده ای پیدا کرده اند که از مهمترین دلایل آن: اطلاعات زیادی است که QR کدها قادرند در خود ذخیره کنند بهطوریکه یک QR کد قادر است تا 7089 رقم عددی را در خود نگهداری نماید. همچنین بهواسطه پیشرفت سالهای اخیر در صنعت تلفنهای همراه، قابلیت خواندن (اسکن) و انتقال اطلاعات گوناگون نهفته در این رمزینه ها، توسط دوربین تلفن های همراهی که دارای نرمافزار خواندن کد باشند، برای همگان بهراحتی فراهم شده است. به طور کلی این رمزینه ها میتوانند در مجلات، تابلوها، اتوبوسها، کارتهای بازرگانی و یا در هر چیزی که کاربران آن نیاز به اطلاعات دارند از جمله در کتابهای درسی و آموزش نیز استفاده شوند.
سازمان تألیف کتابهای درسی در سال گذشته و با توجه به گسترش آموزشهای مجازی و غیرحضوری در دوران کرونایی و تعطیلی مدارس فعالیتهایی از جمله بهینهسازی سرویسهای آموزشی، طراحی و پیادهسازی صفحات جهت اتصال به رمزینه پاسخ سریع، تأمین محتوای پاسخ سریع QRC در شرایط کرونایی و اتصال این محتواها به رمزینه پاسخ سریع (QR- Code) و طراحی و تولید اپلیکیشن اختصاصی خوانش رمزینههای پاسخ سریع خوان و استقرار حدود ۳۵۰۰ رمزینه پاسخ سریع در کتابهای درسی در سال تحصیلی ۱۴۰1-۱۴۰0 را عملیاتی و اجرا کرد که متأسفانه معلمان و دانشآموزان آشنایی زیادی با کاربردها و مزایای این رمزینه ها ندارند.
استفاده از کدهای QR در آموزش
در مدارس و کلاسهای درس می توان از کدهای QR در آموزش سریع به روشهای بسیار مبتکرانه و هیجانانگیز استفاده کرد که در ادامه به برخی از این کاربردها اشاره می شود که برخی جنبه پیشنهادی دارند.
محتوای چندرسانهای
یکی از کاربردهای رایج رمزینه ها در آموزش، افزودن محتوای چندرسانه ای به صفحات مرتبط در کتاب درسی است که مطالب را با هر کد به یک فایل چندرسانهای، فیلمهای آموزشی، انیمیشن و ... پیوند می دهد .
تجهیزات مدرسه
کدهای QR به ما امکان می دهند اشیاء فیزیکی در دنیای واقعی را به اطلاعات دیجیتال بهصورت آنلاین پیوند دهیم. انواع اطلاعات اضافی را برای کمک به کاربر به تجهیزات پیوست کنیم و دستورالعمل تجهیزات پیچیده یا خطرناک در مدرسه، آزمایشگاه و کارگاه را با رمزینه ها می توان ارائه کرد.
استفاده در کتابخانه
یکی از راههای استفاده از این رمزینه ها در کتابخانه مدرسه است. دانشآموزان میتوانند قبل از اینکه کتاب را بخوانند، کد اسکن کنند و درباره آن اطلاعات بیشتری کسب نمایند.
برگزاری نمایشگاه در مدرسه
با استفاده از رمزینه ها می توان نمایشگاه با موضوعات مختلفی را در فضاهای کم مدرسه ایجاد کرد.
راهنمایی حل مسائل کتاب
با قراردادن راهنما و یا توضیحات تکمیلی برای پاسخ به سؤالات کتاب درسی بهصورت آنلاین و پیوند با رمزینه، دانشآموزان می توانند راهنمایی های لازم را قبل از استفاده از کد برای بررسی پاسخ صحیح امتحان کنند.
ارائه تکالیف
از دانشآموزان خواسته می شود از رمزینه ها برای ارائه تکالیف استفاده کنند که به محتوای دیگر مانند وبسایت یا کارپوشه آنها پیوند دارد. این کار نه تنها به مشارکت آنها در نوشتن فنی کمک میکند، بلکه کار آنها نیز مبتکرانه خواهد بود.
صرفهجویی در مصرف کاغذ
بهجای پرینت گرفتن مطالب، به دانشآموزان خود یک رمزینه بدهید که آنها را به دستورالعمل ها، اعلامیه ها یا تکالیف می برد. این امر می تواند فضای شما را روی دیوار ذخیره کند و در مصرف کاغذ و حفظ جنگلها کمک کند.
تشویق دانشآموزان
با اسکن کردن کدی که منجر به اجرای انیمیشن یا استیکر میشود، جوایز را برای دانشآموزان ارسال میکنند.
ایستگاه های مطالعه و مشاوره
کدهایی را در قسمتهای مختلف مدرسه یا کلاس قرار می دهند که دانشآموزان را به فعالیتها، ویدئوها یا محتواهای آنلاین مختلف میبرد.
ارسال بازخورد
از دانشآموزان خواسته می شود پس از اتمام یک آزمون یا تکلیف، با اسکن کدها پاسخهای خود را بررسی کنند.
انجام تکالیف و پژوهش ها
یک راه عالی و هیجانی برای ارائه تکالیف و کارهای تحقیقی دانشآموزان استفاده از رمزینه ها و ارسال به معلم است. رمزینه ها را میتوان در گروههای کلاسی مدرسه یا روی دیواری در کلاس قرارداد.
حضور و غیاب و رأیگیری
کدهای QR میتوانند ابزاری عالی برای حضور و غیاب سریع و بدون تماس فیزیکی و همچنین برای رأیگیری عالی باشند که به دانشآموزان اجازه میدهد بهسادگی با اسکن کد هنگام ورود یا خروج از کلاس این کارها را انجام دهند.
کارت شناسایی دانشآموزان
مدرسه می تواند از رمزینه ها برای کارت های شناسایی در جلسات امتحان استفاده کند که این امر باعث کاهش تقلب در کارتهای شناسایی میشود.
آدرس و موقعیت مدرسه
مدارس میتوانند در قالب یک کد آدرس مدرسه، موقعیت جغرافیایی، تلفنهای مدرسه، آیدی کانالها و آدرس سایتهای مدرسه را در اختیار دانشآموزان و اولیاء قرار دهند.
بازدید و گردش علمی مجازی
با استفاده از رمزینه ها میتوان بازدیدها و گردشهای علمی غیرحضوری و مجازی را با توجه به نیاز دانشآموزان در دروس مختلف انجام داد که در تنوع گردشهای علمی مجازی و کاهش هزینه ها بسیار مهم است.
کدهای QR ابزاری سریع، دقیق، پرکاربرد و کم هزینه برای معلم هستند که در آینده بیشتر در آموزش و یادگیری مورد استفاده قرار می گیرند. کاربرد رمزینه های سریع پاسخ می تواند به ایجاد تعامل در یک درس و یادگیری چند بعدی، مدیریت کلاس، ارائه تکالیف و بازخورد در آزمونها کمک کند.
امیدواریم که در سالهای آینده شاهد استفاده و کاربرد بیشتر رمزینه های سریع پاسخ در امر آموزش باشیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
« از پرسش شما که طرح دغدغه می فرمایید و صدای معلمین را شما فریاد می زنید و به گوش ما می رسانید من صمیمانه از شما متشکرم. هم قبلا و هم اخیرا سایت شما را دنبال می کنیم . تشکر می کنم . البته انتظار داریم که این ارتباطات وجود داشته باشند. این رفت و آمدها وجود داشته باشند. حتما روابط عمومی وزارتخانه برنامه ای برای ارتباط با اصحاب رسانه را دنبال می کند و حتما طرح ها و ایده هایی دارند و تا الآن هم اگر ضعفی بوده ، اگر شما ایده ای دارید اگر احیانا و نوعا برنامه ای که می تواند ارتباط بین وزارتخانه و اصحاب رسانه را فعال کند را شما پیشنهاد بدهید ما استقبال می کنیم. » تعریف و تبیین روابط عمومی در حد یک معاونت در چارت سازمانی می تواند نخستین گام در منطقی سازی ساختار ، بهره وری قابل قبول و به روزآمد کردن آن باشد به شرط آن که مسئولیت و مدیریت آن بر عهده یک مدیر باسواد و کاردان ، با شهامت ، توان مند و دلسوز قرار گیرد .
این ها بخشی از سخنان « صادق ستاری فرد » هستند که در نخستین نشست رسانه ای ایشان با خبرنگاران در پاسخ به پرسش های « صدای معلم » ایراد گردید . ( این جا )
در پاسخ به درخواست ایشان و از آن جا که امروز 27 اردیبهشت « روز ارتباطات و روابط عمومی » نام گذاری شده است ؛ به نکات و موضوعاتی در دو وجه « تحلیل » و « کاربرد » اشاره می شود .
در مورد اهمیت و جایگاه روابط عمومی بسیار گفته شده است اما نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که چرا و حداقل در حوزه آموزش و پرورش ، نه خیلی روابط عمومی را می شناسند ، نه آن را جدی می گیرند و نه نقش چندانی در فرایند تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها ایفا می کند ؟
شاید بتوان گفت یکی از دلایل مهم و تعیین کننده بی اولویتی مفهوم و جایگاه آموزش در این جامعه به کارکرد روابط عمومی باز می گردد که هنوز به آن به عنوان یک « علم » نگریسته نشده و روابط عمومی ها به جای آن که قلب سازمان و پلی میان سازمان و افکار عمومی باشند بیشتر نقش « بوق چی » و « تبلیغات چی » را تاکنون ایفا کرده اند .
با تبریک گفتن های فله ای و کلیشه ای و شعار و سخنرانی چیزی ارتقا پیدا نمی کند . تنها با داشتن برنامه و البته مدیر توان مند ، باسواد و ریسک پذیر است که می توان به تحول امیدوار بود .
در حال حاضر ، ساختار آموزش و پرورش از ناکارآمدی نهادینه شده و سیستماتیک رنج می برد .
واقعا در این ساختار چرا باید دوایری مانند « سازمان نهضت سوادآموزی » بودجه و نیروی انسانی خود را از آموزش و پرورش بگیرند، در حد معاونت وزیر آموزش و پرورش تعریف شوند بدون آن که « کارایی » و « اثربخشی » محسوسی بر آن ها مترتب باشد ؟
( نمایی از چارت سازمانی سازمان نهضت سوادآموزی ) تجربه نشان داده بهترین و به روز ترین ساختار در غیاب مدیر متناسب با آن به ضد خود تبدیل شده و اساسا تحول را در سازمان بی معنا می کند و افکار عمومی را نسبت به آن بی اعتمادتر می کند .
همین مساله در مورد « آموزش و پرورش استثنایی » هم با درجاتی مترتب است .
چرا جای مهم و استراتژیکی مانند روابط عمومی که به قولی با جمعیت آماری حداقل 50 میلیونی مواجه است باید در حد یک « مرکز » تعریف شود ؟
بنابراین نخستین گام برای ارتقای جایگاه روابط عمومی ، بازتعریف این واحد تعیین کننده در معادلات ساختاری است .
پیش تر ، « صدای معلم » پیشنهاد انحلال سازمان نهضت سوادآموزی را در گزارشی ارائه کرده است . ( این جا )
تعریف و تبیین روابط عمومی در حد یک معاونت در چارت سازمانی می تواند نخستین گام در منطقی سازی ساختار ، بهره وری قابل قبول و به روزآمد کردن آن باشد به شرط آن که مسئولیت و مدیریت آن بر عهده یک مدیر باسواد و کاردان ، با شهامت ، توان مند و دلسوز قرار گیرد . ( این موضوع در همه بخش ها ، دوایر و نهادها مطرح است )
تجربه نشان داده بهترین و به روز ترین ساختار در غیاب مدیر متناسب با آن به ضد خود تبدیل شده و اساسا تحول را در سازمان بی معنا می کند و افکار عمومی را نسبت به آن بی اعتمادتر می کند .
( همان گونه که در تصویر بالا مشخص است ، یکی از کارکردهای روابط عمومی باید پرداختن به عنصر اعتماد ( TRUST ) باشد .
امروز سه شنبه سخنگوی وزارت آموزش و پرورش در یادداشتی که به مناسبت روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی در پرتال وزارت آموزش و پرورش منتشر کرده به تشریح « روابط عمومی» و « جهاد تبیین» پرداخته است . ( این جا )
« صادق ستاری فرد » می نویسد : « با توجه به غبارآلود بودن دنیای امروز در عرصه جنگ روایت ها، کوچکترین اتفاق در یک سازمان یا نهاد به مهم ترین دغدغه امپراتوری های رسانه ای دشمن برای رسیدن به طرح ها و برنامه های آن تبدیل خواهد شد آنچه در این فضا برای روابط عمومی های سازمان و نهادهای انقلابی از درجه اهمیت ویژه ای برخوردار است توجه خاص به دغدغه ها و رهنمودهای پدرانه رهبر عزیز انقلاب است که به خوبی خط دشمن در عرصه رسانه ای را برای ما تبیین نموده است. خط حمله رسانه ای دشمن در تولید محتوای دروغ و انتشار اخبار غلط و تحریف عامدانه خدمات نظام بر کسی پوشیده نیست و اینجا خط مقدم مبارزه روابط عمومی ها و اجرای بی نقص جهاد تبیین است چرا که روابط عمومیها نقطه اتصال سازمان با مردم و رسانه ها و منبع و مرجع اصلی انتشار اخبار واقعی و صادقانه هستند. در واقع مهم ترین وظیفه روابط عمومی ارائه اولین و شفاف ترین روایت از سازمان و نهادهای مربوطه در راستای تبیین دستاوردها و موفقیت هاست و می طلبد که جایگاه ، ابزار و ماموریت ها متناسب با شرایط موجود بازبینی شود. ... »
پیشنهاد « صدای معلم » به آقای ستاری فرد آن است که ضمن تامل جدی بر تصویر فوق و نکات مطروحه و انطباق آن با وضعیت و هژمونی حاکم بر فضای سازمانی حاکم بر ستاد ، اعتمادسازی را نخستین و مهم ترین اولویت خود قرار دهد .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
بیشک نامگذاری یک روز بهعنوان روز روابط عمومی و ارتباطات در تقویم رسمی کشور ( 27 اردیبهشت ) یادآور اهمیت و نقش روزافزون صنعت روابط عمومی در دنیای کنونی است.
روابط عمومی که تنها یک شغل اداری عادی به شمار نمیرود بلکه بهعنوان یک دلمشغولی تماموقت گاهی مجبور میشوید تماموقت تان را به آن اختصاص دهید.
از روابط عمومی بهعنوان قلب تپنده مجموعهها مختلف یاد میکنند اما در آموزش و پرورش این عنوان چه جایگاهی دارد و روابط عمومیها در اداره کل و ادارات مناطق دقیقاً چه کاری را انجام میدهند؟
به عنوان کسی که یک تجربه کوتاه در یکی از ادارات آموزش و پرورش هرمزگان بهعنوان روابط عمومی دارم بارها گفتهام که وضعیت اطلاعرسانی و برقراری ارتباط میان معلمین، اولیا و دانش آموزان با ادارات چندان مطلوب نیست و مدیرکل آموزش و پرورش و روسای ادارات باید نگاه ویژهتری به این مسئله داشته باشند.
حکایت کپی برداری خبر توسط «کارشناسان روابط عمومی» و انتشار خبرهای غیرحرفهای شاید بزرگترین غفلت در این حوزه باشد که اعتماد را از مخاطبین و جامعه هدف روابط عمومی گرفته است. اگر روابط عمومی شفافسازی درستی از عملکرد داشته باشد و خبرنگاران و رسانههای مستقل را با گشادهرویی در دست داشته باشد ؛ نتیجه آن سودمندی آموزش و پرورش و جایگاه آن است.
کسانی که عنوان روابط عمومی را بر دوششان نهادهاند گلهمندیهای چون چند پست داشتن، کار زیاد، عدم امکانات لازم برای فعالیت اثربخش و نادیده گرفتن توسط مدیر مجموعه را همواره مطرح میکنند اما نظر به اهمیت فراوان روابط عمومی در معرفی عملکرد یک دستگاه و دریافت نظرات و صداهای مخاطبین باید برای رشد و بهبود وضعیت فعلی قدمهایی برداشت.
به نظر میرسد علیرغم همه حرفها و حدیثها در مورد جایگاه روابط عمومی ، عدم اعتقاد مدیر مجموعه بر نقش مهم روابط عمومی گره کار است و مدیران آموزش و پرورش با انتصاب شخصی که نه علاقه و نه مهارت دارد تنها برای خالی نبودن جایگاه، مسئولیت را از دوش خود برداشته و حتی نظارتی بر خبرها و گزارشهایی که معرف برنامهها و دیدگاه خودشان است نیز ندارند.
همچنان که شکل تهیه خبر مناسب با شرایط جامعه و ظهور شبکههای متعدد ارتباطی تغییرات چشم گیری داشته است شیوه نگارش کلیشهای و تکراری در زمینه برنامههای آموزش و پرورش موجب شده است سایت آموزش و پرورش علیرغم جامعه بزرگ معلمان و دانش آموزان و اولیا یکی از فراموششدهترین پایگاههای مورد توجه باشد.
علاقه مدیران به تعریف از خود و جلوگیری از انتشار انتقاد و صدای مخاطبین نتیجه عکس دارد و بدون تردید چنین مجموعهای رأی منفی را از نگاه بیرونی دریافت خواهد کرد.
آموزش و پرورش به عنوان یک مجموعه گسترده و بزرگ ظرفیت تولید خبرهای متنوع و گزارشهای درجه یکی دارد که نهتنها فرهنگیان را بلکه طیف وسیعی از جامعه را میتواند به خود جذب کند.
اگر روابط عمومی شفافسازی درستی از عملکرد داشته باشد و خبرنگاران و رسانههای مستقل را با گشادهرویی در دست داشته باشد ؛ نتیجه آن سودمندی آموزش و پرورش و جایگاه آن است.
به مناسبت روز روابط عمومی با نگاهی به 22 سایت خبری آموزش و پرورش هرمزگان و سایت اداره کل آموزش و پرورش این استان درمییابیم که جذابیتهای خبری اندک و صورت جلسه نشست ها متعدد هستند . متنهایی که روابط عمومیها را در دنیای مدرن ارتباطات برابر کاتب درباری و میرزا بنویس قرار میدهد و اگر نظرسنجی مستقلی در این زمینه صورت بگیرد نتیجه دلخواه مدیران نخواهد بود.
ببینده گان این سایت ها نه تازگی را در متن می بینید و نه استثنا و شگفتی و نه خبری از بزرگی موضوع یا حتی در برگیری موارد منتشر شده وجود دارد.
با حذف کامل خبرهای تکراری و بی فایده چون برگزاری جلسات داخلی که در بردارنده هیچ گونه ارزش خبری نیست شاید چشم کارشناسان و مدیران بر موارد نادیده گرفته شده بسیار در مسایل آموزش و پرورش باز شود و بدان بپردازند.
برگزاری جلسات تخصصی و آموزشی ویژه کارشناسان روابط عمومی، تامین امکانات اولیه ضروری برای کارشناس این حوزه و شناسایی موارد مورد نیاز جامعه فرهنگیان و دغدغه های روز می تواند در دراز مدت و با استمرار، جایگاه روابط عمومی ها را به عنوان یک مرجع اطلاع رسانی مورد قبول افکار عمومی در مسایل دستگاه تعلیم و تربیت قرار دهد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
موضوع صلاحیت حرفه ای معلمان مدت هاست که نُقل و نَقل محافل مربوط به حوزه تعلیم و تربیت است و در سند تحول بنیادین هم این موضوع به طور جدی مورد توجه قرار گرفته است حتی رتبه بندی معلمان هم که در شرایط کنونی صرفا مسیری برای بهبود معیشت معلمان شده است قرار بود تا با زیرساخت توجه به صلاحیت حرفه ای، معلمان را ارزیابی کند و حال مسیرش تا حدی با هدفش فاصله گرفته است؛ علاوه بر آن آموزش معلمان و بهبود صلاحیت حرفه ای آنان نیازمند بازنگری است تا بتواند پاسخگوی تمام و کمال نیازهای معلمان در حین تدریس باشد و متناسب با شرایط و اقتضای زمانه پیش رود.
«محمد فقیری مدرس دانشگاه فرهنگیان و پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت» در مورد کم و کیف آموزش معلمان برای ارتقای صلاحیت حرفه ای آنها، چالش ها و فرصتها را مطرح و پیشنهادهایی هم داشته است که در ادامه آن را دنبال میکنیم.
پیش فرض
توسعه حرفه ای معلمان به دست معلم و با مشارکت خود او در فرایند خلق معنا و دانش حرفه ای اتفاق می افتد . هر کس این پیش فرض را باور نداشته باشد نباید به ادامه این بحث توجه کند . راه از اینجا جدا می شود . معلمی بدون عاملیت در این عرصه معنا ندارد ؛ به دیگر سخن ، معلم فقط نمی تواند مصرف کننده تولیدات دیگران در زمینه دانش حرفه ای باشد .
« توسعه حرفه ای درون زا » باید به مرام و کیش معلمان این مرز و بوم بدل شود.چنین ادراکی باید غالب شود.
به بیان دیگر، معلم در این عاملیت «بعد اخلاقی » حرفه معلمی را به نمایش می گذارد . از باب رفع تکلیف به مساله تربیت نمی اندیشد، بلکه در این اندیشه است که خوب ترین و مرغوب ترین جلوه « خویشتن خود » در جهت رشد و شکوفایی دانش آموزان را آشکار سازد . التزام به بنیادهای اخلاقی که در همه حرفه ها مطمح نظر است، اما در کنش معلمی مورد انتظار جدی تر است.
پس ما در تربیت معلم با نوشتن به عنوان یک شایستگی حرفه ای (تخصصی) و در خدمت توسعه حرفه ای سروکار داریم، نه یک شایستگی عمومی. « معلمان ؛ بنویسید تا در سایه فهم دقیق تر از ظرایف تجربه زیسته و کنشگری اثربخش تر، از حرفه خود لذت بیشتری ببرید »
نوشتن ، یکی از ابزارهای توسعه و بالندگی حرفه ای است . فیلم، تاتر یا ایفای نقش و چه بسا قالب های دیگری… قالب های دیگر بازنمایی تاملی تجربه زیسته متعددند.
آیا قالب نوشتن / روایت نسبت به سایر قالب ها مرجح است؟ گرچه یاسخ قطعی نمی توان داد و نیاز به تامل دارد اما حتما از ظرفیت ابزار های دیگر نباید غافل بود .
نوشتن به معنای مورد نظر ما، همان نوشتن تاملی، نماد یک سبک در حرفه ای گری یا سبک زیستن یک عنصر حرفه ای است ، اعم از معلمی است. در اینجا مقصود معلمی است که فکر کردن با (از طریق) نوشتن ملکه حیات حرفه ای شده است.
نوشتن بستر تفکر، خلق ایده و اندیشه است.
نوشتن بستر کشف معانی مستتر در تجربه، با شگفتی و سورپرایز می تواند همراه باشد . تجربیات را بنویسید تا برخی معانی یا فهم هایی که فکرش را هم نمی کردید از دل تجربه زیسته شما متولد شوند.
بنابراین نوشتن ارزش افزوده معنایی دارد ؛ یا به وسیله آن بخش های ناشناخته و عمیقا فهم نشده تجربه زیسته به تور شناخت درمی آید و در آیینه نوشته بازتاب یابد.( مسیر دست یابی به « دانش حرفه ای عملی » از نوع «محلی » یا «شخصی» )
نوشتن، گفت و گوی معلم با خویشتن است از پس یک قطعه یا قطعاتی از تجربه زیسته که در بستر زمان محقق شده است البته کشف معنای جدید از تجربه زیسته با نوشتن، مرهون توصیف صرف نیست، بلکه نقد را هم طلب می کند…. « توصیف انتقادی تجربه زیسته »
تجربه زیسته وقتی در بستر روایت تاملی می نشیند، گویی منعقد می شود و به نوعی متولد می گردد .
لایه بعدی :
اگر از ظرفیت نوشتن قرار است استفاده بهینه یا حداکثری برده شود؛ نوشته تاملی بهترین ابزار برای تحقق بخشیدن به گفت و گو با دیگران ، تحریک گفتگوی سازنده با به اشتراک گذاشتن روایت یا ژورنال با دیگران، می تواند معانی و رمز و راز های بیشتری را آشکار نماید یا ( کارکرد مهم تری است) برداشت های اولیه را تصحیح و تعدیل نماید ( علت یابی های ناصحیح، راه حل های اثربخش تر برای موقعیت) دانش حرفه ای را از وجه شخصی به وجه « عمومی » درآورد و به آن اتقان و قابلیت کاربرد بیشتری ببخشد. این سطح دوم توسعه حرفه ای معطوف به نوشتن است که اتفاق می افتد ؛ این اتفاق یعنی معجزه خارج شدن معلم از ورطه هولناک جهل مرکب .
کدام نوشته؟ با چه کیفیتی؟ با کدام زبان؟ در کدام قالب؟ طرفیت زبان زبان عینی و عادی یا زبان مجاز و هنری؟
ظرفیت دوم برای ابراز ما فی الضمیر، توصیف و بازنمایی حالات و معانی بسیار بیشتر و برای بروز کارکردهای ناشی از به اشتراک گذاشتن و دریافت بازخورد از دیگران بسیار فاخر تر و اثرگذارتر است.
نگارش خلاق را باید آموخت. به همین جهت جزو دروس عمومی اختصاصی دانشگاه فرهنگیان شده است.
سر این قضیه چیست؟… Vicarious experience، توام شدن شناخت و حس با یکدیگر یا دمیده شدن روح به روایت در نگارش های آمیخته با مجاز و برخوردار از فنون و صنایع ادبی ؛ خواندن، پرخواندن، خصوصا داستان البته خواندن نوشته های سایر معلمان که در پارادایم روایت گری حرفه ای حضور دارند هم بسیار مغتنم است و با یک تیر دو نشان زدن است . علاوه بر کمک به نوشتن خوب تر و مرغوب تر، امکان مشارکت در تبدیل دانش حرفه ای محلی به دانش حرفه ای مرغوب تر( همان دانش حرفه ای عمومی) را هم فراهم می سازد.
یک وجه دیگر نوشتن:
نوشتن و روایت کردن تجربه کلاس یک معلم توسط مهم ترین ذینفعان و کلیدی ترین مطلعان ، دانش آموزان : آن ها را عادت به نوشتن دهیم و خود را در آیینه نوشته های آن ها ببینیم و بر آن ها تحلیل بنویسیم. این راهکار شاید در آموزش عالی که سروکار با دانشجویان داریم کاربرد بیشتری داشته باشد و استاد آموزش پژوه بتواند از این راهکار ( تامل بر ژورنال نویسی های دانشجویان) بهره لازم را برای بهبود کیفیت آمورش ببرد.
به آزمودن آن می ارزد… « روایت نگاری تاملی معلم مبتنی بر نگارش های تاملی مخاطب » تجربه زیسته وقتی در بستر روایت تاملی می نشیند، گویی منعقد می شود و به نوعی متولد می گردد .
دانشگاه فرهنگیان برای فرهنگ ساری نوشتن در معلمان جدید در این باب چه می کند؟
۱) روایت پژوهی، خود پژوهی
۲) نگارش خلاق
۳) کارورزی ها
۴) کانون های دانشجویی قلم، انشاء و نویسندگی
جمع بندی:
تاکید بر این شعار استراتژیک خصوصا برای معلمانی که نوشتن را کاری سخت و طاقت فرسا می دانند:
« معلمان ؛ بنویسید تا در سایه فهم دقیق تر از ظرایف تجربه زیسته و کنشگری اثربخش تر، از حرفه خود لذت بیشتری ببرید » .
با وجود این که در عصر زیست شناسی مدرن به سر می بریم و چندین دهه است که دانشمندانِ این رشته، فن آوری های پیشرفته ای مانند کلون سازی ژنها، واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR; Polymerase Chain Reaction) و CRISPER (Clustered Regularly Interspaced Short Palindromic Repeats) را به خوبی گسترش داده اند ولی در آموزش مقدماتی زیست شناسی ناگزیر به استفاده از مفاهیم اولیه زیست شناسی هستیم که در حیطه زیست شناسی سنتی می گنجد؛ مثل رده بندی علمی جانداران، که در حدود سه قرن پیش توسط کارل لینه (Carl von Linné)، به شکل امروزی، پایه گذاری شده است. اهمیت این مطلب در زیست شناسی، دقیقا مانند آموزش ریاضیات است که با آموزش اعداد، جدول ضرب و چهار عمل اصلی شروع می شود و یا آموزش شیمی که با آموزش جدول تناوبی و نشانه های عناصر شروع می شود.
در این مقاله قصد دارم، به بررسی و اهمیت تاثیر آموزش رده بندی جانداران بر یادگیری زیست شناسی در نظام آموزشی بپردازم و با ارائه الگویی نوین از معرفی کلی جانداران با عنوان جدول حیات (Life Table) به چند سوال مهم زیر پاسخ دهم:
آیا برای آموزش مقدماتی زیست شناسی عمومی در دوره دبیرستان، نیازی به آشنائی با مشخصات کلی و گروههای اصلی جانداران وجود دارد؟ ضرورت این کار چیست؟
چگونه می توان دانش آموزان دبیرستانی را به نحو کارآمدی با گروههای اصلی جانداران آشنا کرد؟ تاثیر این فرایند در یادگیری مباحث مختلف زیست شناسی چیست؟
مقدمه
پیدایش عالم
اخترفیزیکدانان (Astrophysicians) گستره عالم را حدود 14 میلیارد سال نوری برآورد کرده اند. این محاسبه بر اساس محاسبه مسافت طی شده توسط نور از زمان انفجار بزرگ یا مه بانگ (Big Bang) و شکل گیری فضا، زمان و اجرام آسمانی است. از آن زمان تاکنون نور با سرعت از مرکز عالم دور می شود و عالم گسترش می یابد. بر طبق نظریه مه بانگ، جهان از یک نقطه بسیارچگال و داغ گسترش یافتهاست. هم اکنون به علت وجود انرژی تاریک، به سرعت در حال گسترش است. این مجموعه عظیم و لایتناهی شامل میلیاردها میلیارد جرم آسمانی است. به عقیده برخی از فیزیکدانان شاید دنیاهای دیگری نیز به موازات دنیای ما وجود داشته باشد. در این دنیای بیکران، زمین ما سیاره ای منحصر به فرد است که با قابلیت ها و شرایط ویژه ای آفریده شده است تا حیات مبتنی بر کربن را به عالم عرضه کند. به نظر می رسد، زمینِ ما تنها سیاره ای است که امکان پیدایش حیات مبتنی بر کربن بر روی آن فراهم شده است. البته، شاید چنین نباشد!
با وجود تلاش های بی شمار دانشمندان با روش های مختلف، مانند ثبت امواج رادیوئی و ارسال فضاپیما به فضا هنوز هیچ نشانه ای از حیات (مشابه آنچه بر روی زمین است) در عالم شناسائی نشده است. ولی احتمال این که در این دنیای بیکران شرایط دیگری همانند یا مشابه زمین پدید آمده باشد، دور از ذهن نیست. شاید، تلسکوب فضائی جیمز وب (James Webb Space Telescope)، در آینده ای نه چندان دور، اطلاعات ارزشمند و نوید بخشی به دنیای علم عرضه نماید.
شکل1. انفجار بزرگ (مه بانگ) و پیدایش عالم: گاهشمار انبساط متریک فضا که در آن فضا شامل فضای قابل مشاهده و فضای فرضی غیرقابل مشاهده را در هر مقطعی از زمان با برشهای دایرهای نمایش میدهد. در انتهای سمت چپ شکل انبساط دراماتیکی قابل مشاهده است که نمایان گر دوره ی تورم کیهانی اولیه است و در مرکز آن انبساط شتاب میگیرد.
طبیعتِ منظم:
بدون شک، یکی از اصول مهم در عالم، نظم منطقی حاکم بر پدیده های طبیعی می باشد. دانشمندان در سده های گذشته تعداد بسیاری از اصول حاکم بر دنیای زنده و غیر زنده را تحت عنوان قوانین علمی به بشریت معرفی کرده اند؛ مانند قوانین حرکت، جاذبه، ترمودینامیک و قوانین وراثت و .... نظم حاکم بر طبیعت، به طور شگفت آوری، پیش بینی پدیده ها را امکان پذیر می سازد؛ مانند زمان خسوف، دوره تاریکی و روشنائی، زمان جذر و مد، رشد و نمو و تولید مثل گیاهان و جانوران، مهاجرت پرندگان و ....
جدول تناوبی مندلیف، از شاهکارهای جالب و بی نظیر در زمینه نظم موجود در دنیای عناصر شیمیائی است. دیمیتری مِندِلیف (Dmitri Mendeleev) در سال ۱۸۳۴ در روستایی نزدیک شهر توبولسک در کشور روسیه متولد شد. وی در سال ۱۸۶۵ دکترای علوم را به خاطر پایاننامهاش با عنوان «درباره ترکیبات آب با الکل» دریافت کرد و به کسوت استاد شیمی در دانشگاه و مؤسسه ایالتی تکنولوژی سن پترزبورگ نائل آمد. مندلیف افتخارات زیادی در سازمانهای علمی سرتاسر اروپا از جمله انجمن سلطنتی انگلستان داشت. او در سال۱۸۹۳ به عنوان مدیر اداره بینالمللی اوزان و مقیاسها منصوب شد. مندلیف در سال های پایانی عمر با وجود صلاحیت برای کسب جایزه نوبل، در نتیجه مخالفت یکی از اعضای آکادمی علوم سوئد، از دست یابی به این افتخار بزرگ محروم شد. سرانجام، مِندِلیف در سال ۱۹۰۷ در سن ۷۲ سالگی بر اثر ابتلا به بیماری آنفلوآنزا در سن پترزبورگ دیده از جهان فروبست؛ ولی دستاوردهای بی نظیر او در زمینه تنظیم جدول تناوبی عناصر شیمیائی همچنان چراغ راه و راهنمای شیمیدانان سرتاسر جهان است.
بدون شک، آموزش و یادگیری شیمیِ عناصر، بدون جدول تناوبی مندلیف، کاری بس دشوار و طاقت فرسا خواهد بود. جدول تناوبی به گونه ای تنظیم شده است که، با دانستن ویژگی های یک عنصر یا گروهِ عناصر می توان ویژگی ها و خواص عنصر یا گروه بعدی عناصر را به طور دقیق پیش بینی کرد. این جدول نمونه بارز و هوشمندانه از کشف نظم موجود در دنیای مواد و عناصر سازنده عالم می باشد. ذکر تجربه شخصی اینجانب در حفظ جدول تناوبی در سال دوم دبیرستان و تاثیر شگرف آن در فهم شیمی خالی از لطف نیست.
شکل 2. دیمتری مندلیف و جدول تناوبی عناصر
داستان پیدایش حیات
آیا با مطالعه دنیای موجودات زنده نیز می توان نظمی تدریجی، مشابه نظم موجود در جدول تناوبی مندلیف مشاهده کرد؟ به طور قطع و یقین پاسخ به این پرسش مثبت، ولی یافتن و ترسیم چنین جدول یا طرحی مشابه آن، بسیار دشوار است. چرا؟
چون، حیات پدیدهای چندبعدی و بسیار پیچیده تر از دنیای مواد در علوم فیزیک و شیمی است. بنابراین، یافتن قوانین حاکم بر دنیای موجودات زنده نیز به مراتب دشوارتر است. لذا، ترسیم چنین جدولی، بسیار پیچیده خواهد بود. ولی، درک کلی قوانین حاکم بر دنیای موجودات زنده، به درک ما از حیات و شناخت موجودات زنده کمک شایانی خواهد کرد.
از طرف دیگر، قوانینی حاکم بر طبیعت و پدیده های آن، یکنواخت و فراگیرند. نیروئی که باعث شد سیبی از شاخه درختی بر سر ایزاک نیوتون (Isaac Newton) فرود آید، همان نیروئی بود که سیاره ها را در مدارهای آسمانی شان به نظم در می آورد و هدایت می کرد. به نظر می رسد این نیروی خدائی، همان نیروئی است که باعث شکل گیری یاخته های اولیه از مولکول های آلی ابتدائی شده است. این نیرو در کل عالم جاری است و نظم موجود در دنیای ما و ماورای ما را هدایت می کند. بنابراین، اگر با دقت به اطراف نگاه کنیم، متوجه می شویم که تمام رویدادها و پدیده های پیچیده و به ظاهر بی نظم عالم تابع قوانین طبیعی بسیار منظم و سازمان یافته ای هستند.
از زمان چارلز داروین (Charles Darwin) و بسط نظریه انتخاب طبیعی (Natural Selection) زیست شناسان بسیاری با کمک ابزارها و روش های بی شمار، به بررسی ساختار، رفتار، روابط بین جانداران و شباهت ها و تفاوت های بین آنها پرداخته اند. امروزه دانشمندان نظریه تکامل را مهمترین نظریه ی دنیای زیست شناسی و حتی تمام علوم می دانند. یکی از دانشمندان عصر حاضر اعتقاد دارد اگر روزی موجودات ذی شعوری از کرات دیگر به زمین بیایند و بخواهند میزان علم و دانش بشر را بیازمایند، به طور قطع درباره نظریه تکامل پرسش خواهند کرد و از بشر خواهند پرسید که آیا به تکامل و تغییرات تدریجی جانداران پی برده است یا خیر؟
بر اساس شواهد مختلف علمی، اولین موجودات زنده که تک یاخته ای و پروکاریوت (پیش هسته ای) بوده اند، احتمالا در حدود 4 میلیارد سال قبل، درون اقیانوس های اولیه روی زمین در شرایط محیطی بسیار ویژه ای شکل گرفته اند. بعد از حدود یک و نیم میلیارد سال دیگر، با تغییرات تدریجی شرایط محیط، یاخته های یوکاریوت(هوهسته ای) پدید آمدند. نظریه درون همزیستی(Endosymbiotic theory) شواهد محکمی در تائید پیدایش موجودات زنده تک یاخته ای یوکاریوت از موجودات زنده تک یاخته ای پروکاریوت ارائه می دهد. این نظریه را لین مارگولیس (Lynn Margulis) اولین بار ارائه کرده است. بر اساس این نظریه یوکاریوتهای اولیه در نتیجه همزیستی برخی از پروکاریوتهای هوازی و فتوسنتزکننده با پروکاریوتهای بزرگتر به وجود آمدند. بنابراین، می توان انتظار شباهت های ساختاری و مولکولی، بین باکتریها و ساختارهای مورد نظر را داشت. از جمله ی این دلائل می توان شباهتهای اندازه میتوکندری و کلروپلاست با باکتری ها، شباهت دنای (DNA) اندامک های نیمه مستقلِ یوکاریوتها با دنای باکتری ها، شباهت در تفسیم دوتائی ( Fission Binnary ) باکتری ها با تقسیم میتوکندری و کلروپلاست و شباهت های ریبوزومی آنها را نام برد.
شکل 3. نظریه درون همزیستی و پیدایش یاخته های اولیه: نظریهای که براساس آن یوکاریوتهای فعلی از الحاق پروکاریوتها و یاختههای هستهداران اولیه منشأ گرفتهاند. این نظریه، خاستگاه میتوکندریها و کلروپلاستها را از باکتریها میداند. نظریه ی درون همزیستی میگوید میکروارگانیسمها با خوردن انواعی از سلولهای کوچک تر واجد اندامکهای غشادار شدهاند.
به مرور زمان، در طی یک میلیارد سال دیگر، اولین موجودات پریاختهای ابتدائی به شکل کلونی به وجود آمدند. پیدایش دستگاه های ارتباطی و پیامرسانی مانند دستگاه هورمونی و یاخته های عصبی نقش تعیین کنندهای در پریاختهای شدن و تشکیل کلونی های پریاختهای داشته است. یوکاریوتهای اولیه، که به صورت تک یاخته ای یا پریاخته ای بوده اند، به دو گروه اتوتروف(Autotroph) و هتروتروف(Heterotroph) تقسیم می شدند. انواع پریاختهایِ فتوسنتزکننده، گیاهان ابتدائی را به وجود آوردند؛ در حالی که انواع هتروتروف، منشا جانوران ابتدائی شدند. با گذشت زمان گیاهان و جانوران متنوع شدند و در محیطهای مختلف گسترش پیدا کردند. باید پرسید، مراد از آموزش زیست شناسی دبیرستان چیست؟
با گذشت زمان شرایط آب و هوائی و زمین شناسی کره ی زمین تغییرات اساسی پیدا کرد: مانند جابه جائی قاره ها و افزایش میزان اکسیژن جو زمین و تشکیل لایه ازون در نتیجه گسترش پوشش گیاهی. لذا، به تدریج حیات از داخل آب اقیانوس ها و دریاها به محیط خشکی های زمین گسترش پیدا کرد. به این صورت که، ابتدا گلسنگ ها (همزیستی قارچ و جلبک)، با رشد و نمو بر روی سنگ های اولیه به تشکیل لایه های نازک خاک در سواحل کمک کردند. سپس گیاهان ابتدائی رطوبت پسند در سواحل و محیط های مرطوب گسترش پیدا نمودند. بعدها با پیدایش گیاهان عالی و سازگار با محیط های خشک، جانوران و به ویژه حشرات، در مقیاس وسیع گسترش پیدا کردند.
به نظر می رسد، جانوران ابتدائی بی مهره ابتدا در اقیانوس ها پدید آمدند. به تدریج، با گسترش و تنوع گیاهان در خشکی ها، جانوران عالی نیز در محیط های خشک کره زمین گسترش پیدا کردند. البته در طول تاریخ طولانی زمین شناسی، انقراض های گروهی جانداران و دوره های یخبندان، نقش مهمی در تنوع و گسترش موجودات زنده داشته اند. با وجود تاریخ طولانی چند میلیارد ساله ی حیات بر روی زمین، انسان خردمند (Hommo Sapiense)، تاریخی بسیار کوتاه دارد. بر اساس شواهد فسیلی، احتمالا، اولین انسان های خردمند در حدود دویست تا سیصد هزار سال قبل در آفریقا پا به عرصه حیات گذاشته اند. از طرف دیگر، تاریخ تمدن بشری بسیار کوتاه تر و در حدود ده هزار سال می باشد.
شکل 4. سلسله های جانداران: انواع پائین تر(قدیمی تر)، ساده و ابتدائی و انواع بالاتر (جدیدتر) پیچیده و عالی هستند.
چند سوال مهم:
1- آیا ما حق داریم چنین مسیر و سرنوشتی را برای موجودات زنده ترسیم کنیم؟ بدون شک، بر اساس اطلاعات علمی و شواهد موجود، نظریه تکامل جامع ترین نظریه در این زمینه است؛ که در طی بیش از یک قرن صحت خود را به اثبات رسانیده است. قرآن کریم انسان را به سیر آفاق و انفس و مطالعه طبیعت و تحقیق درباره موجودات زنده سفارش کرده است: "سفر كنيد و در زمين بگرديد و بنگريد چگونه خداوند آفرينش را آغاز كرده؛ سپس باز او جهان ديگری را پديد میآورد. خداست كه بر هرچيز تواناست. (عنكبوت/۲۰)". بنابراین، ما ضمن این که بر اساس فرامین مذهبی به دنبال کشف حقیقت هستیم، در جهت اقناع حس کنجکاوی بشر نیز گام بر می داریم.
2- آیا نظریه پردازی درباره چگونگی داستان خلقت موجودات زنده، منجر به نفی خالق می شود؟ پر واضح است که به هیچ عنوان چنین نتیجه ای از این فرایند مستفاد نمی شود. مّثّل این برداشت، مثل این است که فردی با مهندسی معکوس یک فرش ایرانی را بسازد. آیا این فرد طراح و خالق این فرش است؟
ویلیام پیلی(William Paley) در کتاب الهیات طبیعی بحث جالبی را پیش می کشد. مردی را تصور کنید که حین گشت و گذار در بوته زاری نگاهش به ساعت مچی می خورد که روی زمین افتاده بود. مرد ساعت را از زمین بر می دارد و خوب آن را برانداز می کند و سخت تحت تاثیر قطعات و چرخ های کوچک و ظریفی قرار می گیرد که می چرخیدند و عقربه های ساعت را به حرکت در می آوردند. آیا این به دور از منطق بود که مرد کنجکاو بپندارد که این ماشین زمان گو را یک ساعت ساز ماهر ساخته است؟ به گمان پیلی همین منطق را می شد برای جهان طبیعی هم به کار گرفت، زیرا تنها با نگاهی گذرا به ساختمان ظریف و پیچیده موجودات زنده و اندامگان انسان، ما را به سوی این واقعیت هدایت می کند که تمام جانداران روی کره زمین را طراحی بی نهایت حاذق و زبر دست خلق کرده است، یک ساعت ساز الهی: یعنی خداوند متعال.
البته، بحث و جدل در این زمینه از زمان داروین تا به حال ادامه داشته است. امیدوارم کرسی های آزاداندیشی در دانشگاهها و حوزه های علمیه تشکیل شوند و به سوالات جدی در این زمینه پاسخ دهند.
جدول حیات چیست؟
زیست شناسان، تخمین های متفاوتی از تعداد واقعی گونه های زنده ارائه کرده اند. بر اساس آخرین برآورد کنوانسیون تنوع زیستی (Convention on Biological Diversity, CBD) در سال 2020 میلادی، به نظر می رسد تعداد واقعی گونه های زنده روی زمین بین 5 تا 10 میلیون متفاوت خواهد بود. ضمن یک برآورد محافظه کارانه، 6 / 13 میلیون گونه و در برآورد اخیر تا 8 میلیون گونه تخمین زده شده است. بنابراین، برآورد تعداد گونه های روی کره زمین، چالش بزرگی است و تاکنون دانشمندان در این حوزه به اتفاق نظر نرسیده اند. بر اساس مطالعات مختلف، در حال حاضر در حدود 2 میلیون گونه زنده در روی زمین شناسائی شده و به ثبت رسیده اند.
بر این اساس تعداد گونه های شناسائی شده و تعداد گونه های پیش بینی شده طبق جدول زیر می باشد:
جدول 1. تعداد گونه های زنده شناسائی شده و پیش بینی شده در حال حاضر
با توجه به تعداد بسیار زیاد گونه های زنده، چگونه می توان تمام آنها را در جدول یا طرح های فرضی با مشخصات و تغییرات تدریجی در صفات تصور کرد؟ آیا تصور چنین نظم و تغییرات تدریجی در خصوصیات دنیای موجودات زنده امکان پذیر است؟ همان طور که در جدول تناوبی مندلیف، هر گروه از عناصر دارای خواص ویژه با تغییرات تدریجی است؛ به طوری که با دانستن خواص یک عنصر شیمیائی خواص عنصر شیمیائی بعدی و قبلی آن مشخص می شود. این نظم و تغییرات تدریجی باعث سرعت بخشیدن به شناخت عناصر شیمیائی و حتی پیش بینی عناصر بعدی شده است. به قول سیدارتا موکرجی (Siddhartha Mukherjee) در کتاب ژن تاریخ خودمانی معتقد است، ماده ی اطلاعات زیست شناسی ذاتا به صورت سلسله مراتبی سازمان یافته اند. شناخت کوچک ترین جز، لازمه شناخت کل است.
درخت تبار زایشی:
عده ای از زیست شناسان تکاملی (Evolutionary Biologists) از اصطلاح درخت تکاملی یا درخت تبارزائی (Phylogenetic tree) استفاده می کنند. در این طرح فرضی می توان همه یا تعدادی از موجودات زنده و فسیل مورد مطالعه را در قالب نمودار درختی در نظر گرفت. زیست شناسان معمولا از شباهت ها و تفاوت های ساختاری و مولکولی برای رسم درخت تبارزایشی استفاده می کنند. درخت تبارزایشی، علاوه بر نمایش فرضی مسیر تکاملی جانداران، روابط بین آنها و اجداد مشترک آنها را نیز نشان می دهد. در الگوی کلی درخت تبارزایشی جانداران، برای هر یک از گونه های زنده امروزی، مسیر تکاملی فرضی از باکتری ها تا موجودات عالی قابل تصور می باشد. که البته بسیار پیچیده و مبهم است.
شکل 5. درخت تبارزایشی موجودات زنده که ارتباط بین گروه های مختلف را نشان می دهد.
در درخت تکاملی، انواع پائین (قدیمی تر) معرف گونه های ابتدائی تر و ساده تر هستند و انواع بالاتر معرف گونه های جدیدتر، عالی تر و پیچیده تر می باشند. به عنوان مثال، باکتری ها نسبت به آغازیان و آغازیان نسبت به گیاهان و جانوران ابتدائی تر و ساده تر هستند. همچنین، پرندگان نسبت به بندپایان و نهاندانگان نسبت به بی آوندیان، عالی تر و پیچیده تر هستند. این قانون در مورد همه درخت های تبارزایشی دیگر نیز صادق است. البته، طرح کلی درخت تبارزایشی بر اساس تعداد گونه های مورد مطالعه و صفات مورد نظر متفاوت است. درخت تبارزایشی، محتمل ترین مسیر تکاملی یک گروه از جانداران را نشان می دهد. بنابراین، ارتباطات تکاملی بین جانداران و گونه های اجدادی نیز در این طرح مشخص می شوند.
جدول حیات:
آیا با وجود تعداد بسیار زیاد موجودات زنده رسم جدول چندخانه ای و ساده شبیه جدول مندلیف امکان پذیر هست؟ چنین جدولی حداقل باید 2 میلیون خانه داشته باشد. هر یک از خانه ها معرف یکی از گونه های موجودات زنده است. در این صورت، لازم است جدول فرضی حیات خلاصه تر باشد؛ یعنی به جای استفاده از گونه های جانداران، از سطوح بالاتر رده بندی مانند خانواده یا تیره استفاده شود. به طوری که در دنیای زنده می توان با دانستن مسیر تکامل تدریجی و ویژگی های هر گروه از جانداران اولا، ویژگی های همه افراد گروه را مشخص کرد. ثانیا، ویژگی گروه های قبل یا ساده تر و ابتدئی تر و بعد یا عالی تر و پیچیده تر از آنها را مشخص کرد.
زیستشناسان خبره نیک می دانند که بر طبق نظریه تکامل تدریجی اول پروکاریوتها پدید آمده اند؛ بعدها یوکاریوتها پدید آمدند. ابتدا تک سلولی ها پدید آمدند؛ بعدها پرسلولی های ابتدائی و سرانجام پرسلولی های پیشرفته پدید آمدند. ابتدا زندگی درون آب پدید آمد، بعدها حیات به عرصه خشکی ها گسترش پیدا کرد. ابتدا اتوتروف ها پدید آمدند؛ بعدها هتروتروف ها پدید آمدند. اگر به بررسی دقیق تر موجودات زنده بپردازیم شواهد بیشتر و عینی تری از تغییرات تدریجی مشاهده می شود. مثلا تغییرات تدریجی در دستگاه گردش خون یا دستگاه عصبی جانوران بی مهره و مهره دار و سایر دستگاه های بدن جانداران.
نکته مهمی که باید به آن دقت شود این است که، تعداد جانداران زنده روی زمین که تا به حال شناسائی شده اند به میلیون ها می رسد و تعداد کلی هر یک از گروه ها نیز خیلی زیاد است. این ویژگی ها را می توان از سطح مولکول تا سطح دستگاه و حتی اجتماعات زیستی بررسی کرد. رفتار جانداران نیز از این قاعده مستثنی نیست. یعنی تغییرات تدریجی در رفتارهای تغذیه ای، مادرانه، دفاعی و جنسی موجودات زنده مشاهده می شود. بنابراین پر واضح است که آموزش زیست شناسی باید به بررسی ویژگی های کلی حیات بپردازد.
بنابراین، به نظر می رسد با وجود اینکه رسم جدول کلی حیات که در برگیرنده تمام گونه های زنده باشد، کاری بس دشوار است؛ ولی از نظر تئوری در نظر گرفتن چنین جدول انتزاعی دور از ذهن نیست. با در نظر گرفتن جایگاه تکاملی یک گونه یا سطح بالاتر می توان ویژگی های کلی آنها را استنباط کرد. حال با توجه به توضیحات فوق، می توان به اهمیت زیست شناسی تکاملی و رده بندی جانداران را در کتب درسی پی برد.
جدول 2. خلاصه رده بندی جانوران در سیستم رده بندی پنج فرمانروئی
به جدول بالا با دقت نگاه کنید. جداول شبیه به این جدول هزاران نکته مهم را به دانش آموز یاد می دهند. وقتی دانش آموزی جایگاه سیستماتیکی یک جاندار را بداند، بسیاری از خصوصیات آن نیز به راحتی، قابل فهم خواهد بود. مثلا پروکاریوت یا یوکاریوت بودن؛ گیاه یا جانور بودن؛ مهره دار یا بی مهره بودن؛ ماهی یا پرنده بودن و ...
فقدان این بخش از مطالب زیست شناسی سنتی، آموزش زیست شناسی و تدوین کتب درسی را بسیار مشکل و یادگیری آن را مشکل تر کرده است. لذا دانش آموزان بدون فهم دقیق و یادگیری خیلی از مطالب مجبور به حفظ کردن آنها خواهند بود. پر واضح است، که این وضعیت برای کاسبان کنکور بسیار عالی است. چون کتابهای زیست شناسی، را پر از نکات مختلف مبهم و پیچیده نموده است؛ که بر اساس آن، فرصت مناسبی برای طرح سوالات بسیار دشوار فراهم می شود.
در نزدیک به سه دهه آموزش و تدریس زیست شناسی، دانش آموزان زیادی دیده ام که با وجود مطالعات وسیع تئوری، فرق بین گل سنگ و خزه را تشخیص نمی دادند، لاک پشت را جزو دوزیستان رده بندی می کردند، مار آبی و دلفین و نهنگ را جزو ماهیان می شمردند و .... یاد سهراب سپهری به خیر... اگر زنده می بود، اشعار قشنگی از این نابه سامانی آموزشی می سرود. به شرح زیر!
" معلمی را دیدم که بعد از چندین سال تدریس درس زیست شناسی، فرق بین کاج و سرو را نمی دانست! و چه راحت بود!؟"
البته، غرض از بیان این مطلب طنز، جسارت به ساحت مقدس معلمان زحمتکش و دلسوز زیست شناسی نیست؛ که در برهوت امکانات آموزشی، اغلب به بدیع ترین شیوه ها زیست شناسی را به شیرینی تدریس می نمایند. هدف اصلی، ذکر قصه تلخ و پرغصه تدوین کتب درسی زیست شناسی و عوارض آموزش ناصحیح و ناقص زیست شناسی است.
بنابراین باید پرسید، مراد از آموزش زیست شناسی دبیرستان چیست؟ انباشت بیشتر پول در جیب کاسبان کنکور یا آموزش زیست شناسی به منظور زندگی بهتر بر روی کره زمین!!! امیدوارم در تدوین کتب درسی جدید این موضوع مهم رعایت شود.
ارتباط جداول حیات و آموزش زیست شناسی
استفاده از مفاهیم ابتدائی در آموزش زیست شناسی نوین:
تصور کنید، آموزش درس شیمی بدون جدول تناوبی چه سرانجام و نتایجی دارد؟ یا آموزش ریاضی بدون آموزش جدول ضرب و تقسیم و تفریق. همان طور که در ابتدای مقاله اشاره شد، برای آموزش علوم نیازمند استفاده از مفاهیم ساده و ابتدائی آن رشته علمی می باشیم. بنابراین، آموزش زیست شناسی نوین نیز بدون آموزش رده بندی جانداران ناقص است. بدون شک، در این صورت اکثر دانش آموزان قادر به فهم دقیق و یادگیری مفاهیم درس شیمی نخواهند بود. در مورد ریاضی نیز چینین خواهد شد. از طرف دیگر، دانش آموزان مجبور به حفظ بسیاری از مطالب خواهند بود. ولی، با حفظ مشخصات کلی گروه های اصلی جدول تناوبی و حتی دانستن جایگاه تقریبی یک عنصر بسیاری از خواص آن مانند عدد اتمی و عدد جرمی و یا الکترونگاتیویته را تخمین زد. هر چند هر یک از علوم شیمی و ریاضی شرایط خاص خود را دارند. " معلمی را دیدم که بعد از چندین سال تدریس درس زیست شناسی، فرق بین کاج و سرو را نمی دانست! و چه راحت بود!؟"
رعایت مفاهیم پیش نیاز در آموزش زیست شناسی:
نکته ای که به راحتی نمی توان از آن صرف نظر کرد، رعایت مفهوم پیش نیاز در آموزش علوم زیستی است. رعایت آموزش دروس و مطالب پیش نیاز در مورد همه علوم صادق است. سیستماتیک جانداران و آشنائی با گروه های کلی جانداران و مشخصات هر یک از گروه ها پیش نیاز فهم عمده مطالب زیستشناسی است.
زیست شناسی علمی کل نگر است و به دنبال مطالعه همه جانبه موجودات زنده است. در چند دهه اخیر با وجود تغییرات دائمی برنامه های آموزشی، مباحث فیزیولوژی و آناتومی انسان، مهمترین مطالب کتب درسی زیست شناسی می باشند. یعنی آموزش زیست شناسی بر پایه آموزش مباحث فیزیولوژی و آناتومی انسان طراحی شده است. چرا؟
چون خلا عمده ای در تدوین کتب درسی وجود دارد. نویسندگان کتب درسی به دلائل مختلفی مانند کمبود ساعات درسی یا پیچیدگی مطالب سیستماتیک جانداران، بدون معرفی گروه های اساسی جانداران، نمی توانند از مشخصات آنها صحبت کنند. البته شاید نویسندگان به مطالب دوره راهنمائی ارجاع دهند که باز هم توجیه صحیحی نمی باشد. چون کل محتوی آموزشی زیست شناسی باید در دوره دبیرستان تکرار شود. در صورتی که به سر فصل های آموزش زیست شناسی در کتب زیست عمومی رجوع شود یا برنامه های آموزش زیست شناسی در کشورهای مختلف مرور شود؛ ملاحظه می شود که مباحث بیوسیستماتیک بسیار اهمیت دارند. چون بخش مهمی از آن در طبیعت و آزمایشگاه به راحتی قابل اجرا است.
در حقیقت آموزش مباحث آناتومی و فیزیولوژی گیاهی و جانوری باید در ضمن آموزش سیستماتیک باشد. مثل کتب هیکمن و کمپبل و سایر کتب زیستشناسی عمومی.
علاقه مند نمودن دانش آموزان به تحقیق در طبیعت و آزمایشگاه:
یکی از مهم ترین جذابیت های علم زیست شناسی، آشنائی دانش آموزان با فون و فلور ایران و جهان است. برای این منظور می توان از اردوهای کوتاه مدت و گردش علمی استفاده کرد. موزه های تاریخ طبیعی نیز فرصت مناسبی برای شناخت عملی جانداران در اختیار دانش آموزان قرار می دهند. دانش آموزان هیچ گاه دبیر زیست شناسی را که همراه یک شاخه گل یا نمونه گیاهی وارد کلاس می شود فراموش نمی کنند. خاطره گردش علمی نیز برای اغلب دانش آموزان فراموش نشدنی است.
( دریاچه ارومیه )
توجه به محیط زیست و تنوع زیستی ایران:
همه ما علاقه مند به توسعه همه جانبه کشور خود هستیم. امروزه از مفهوم توسعه پایدار استفاده می شود. توسعه پایدار یعنی توسعه متوازن و همه جانبه، همراه با حفظ محیط زیست. متاسفانه، در نتیجه فعالیت های مختلف عمرانی و ساخت و ساز، مشکلات زیست محیطی بزرگی برای کشور ما ایجاد شده است. خشک شدن دریاچه ارومیه و هامون، بحران ریزگردها و فرونشست زمین از موارد بسیار حاد در زمینه تخریب محیط زیست ایران می باشند. در طی دو دهه اخیر، تلاش های زیادی از جانب دبیران زیست شناسی به منظور آموزش محیط زیست و تنوع زیستی صورت گرفته است. نتیجه این تلاش ها، تالیف کتاب محیط زیست و بهداشت است که در رشته های نظری تدریس می شود.
متاسفانه، با وجود تغییر رویکردهای علمی در جهان و جایگاه والای علوم زیستی، هنوز در ایران فقط دروس ریاضی را در دبیرستان جدی قلمداد می کنند. نتیجه این تفکر غلط بی توجهی به دروس مهم و آموزش های کاربردی از قبیل بهداشت و محیط زیست، تفکر رسانه ای و کارآفرینی است. بسیار شاهد بوده ام که این دروس به عنوان زنگ تفریح قلمداد می شوند و زمان آنها به دروس پایه اختصاص داده می شود.
زیست شناسی علم خداشناسی است: به نظرم ، هیچ یک از علوم پایه نمی توانند مانند زیست شناسی بشر را به اسرار خلقت آشنا و به خدا نزدیک سازند. پیچیدگی های موجود در ساختار و عملکرد جانداران از اهمیت نیروی حیات ناشی می شود. در دنیای مادی امروزی، گروه زیادی از انسانها سرگشته اند و به دنبال آرامش روانی و معنوی می باشند. آشنائی به پیچیدگی های حیات، بشر را به سمت منبع لایزال خلقت خواهد کشاند. طبیعت، کتاب خداشناسی را برابر دیدگانِ بینا گشوده است:
جمله ذرات عالم در نهان باتو می گویند روزان و شبان
ما سمیعیم و بصیریم و هشیم با شما نامحرمان ما خامشیم
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
سازمان یونسکو در تعریف جدیدش از سواد اعلام می کند که فرد باسواد کسی است که بتواند خود را در برابر تغییرات سازگار کند و در شرایط و موقعیتهای جدیداز دانسته های خود استفاده نماید.
امروزه با توجه به رشد سریع و انفجاری اطلاعات و ارتباطات در تمامی حوزه ها، تغییر در اجرای رویکردها و استراتژی ها و به روز کردن برنامه ها و اصلاح و بازنگری آنها، لازم و ضروری است. اما برخی در برابر این تغییرات از خود مقاومت نشان می دهند که هم برای مجموعۀ کاری و هم برای خود، مشکلاتی را به وجود می آورند. همانطور که محققان می گویند: افراد در برابر تغییر مقاومت می کنند، بدین دلیل که نمی دانند چگونه از عهده آن برآیند. این جمله بدین معناست که با افزایش آگاهی معلمان و مجریان برنامه های درسی در خصوص تغییرات و اصلاحات صورتگرفته، می توان مقاومت آنان را کاهش داد طوری که پذیرای تغییرات ایجادشده باشند.
مقاومت در برابر تغییر، هر نوع نگرش یارفتاری است که اکراه شخص به انجام یا حمایت از یک تغییر و اجرای مطلوب را منعکس می کند که چنین مقاومت هایی اغلب توسط عاملین اجرا دیده می شود. بنا بر آنچه گفته شد، برای اجرای موفقیت آمیز تغییرات و اصلاحات، باید در ابتدا شرایط تغییر را فراهم کرد و موانع موجود در برابر تغییرات را شناسایی و رفع نمود.
امروزه ضرورت ایجاد تغییر و نوآوری، شناخته شده و هیچ مدیری نمیتواند به مدت طولانی نسبت به ایجاد تغییر و نوآوری بیتوجه باشد.اما موانع بسیاری در برابر تغییرات سازمانی وجود دارند و آنچه بیش از همه اهمیت دارد مقاومت افراد سازمان در برابر تغییرات است ؛ تقریباً در کنار تمام پروژههای تغییر ، پدیده مقاومت مشاهده میشود.
پدیده مقاومت در برابر تغییر لزوماً مقاومت در برابر تغییر نیست بلکه بیشتر مقاومت در برابر از دست دادن چیزهای با ارزش طی فرایند تغییر است. بسیاری از صاحب نظران بر این نکته تأکید دارند که علت شکست پروژه های تغییر در مقاومت در برابر تغییر افراد نهفته است. این امر میتواند هزینههای زیادی را برای سازمان داشته باشد و همچنین فرایند تغییر و نوآوری را به تأخیر بیندازد.
از جمله عوامل متعددی که در سازمان می توانند مقاومت کارکنان در برابر تغییر را تحتتأثیر قرار دهد اعتماد سازمانی است. درواقع شاید یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر کاهش مقاومت کارکنان در برابر تغییر، اعتماد کارکنان به اقدامات سازمان و نگرش مثبت به این تغییرات است.یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بر مقاومت در برابر تغییر سلامت سازمانی است.یک سازمان درست مانند یک انسان می تواند مریض یا سالم باشد. سازمان سالم بهصورت کارکردی منظم و اثربخش فعالیت می کند و به ارائه محصول یا خدمات میپردازد. سلامت سازمانی در واقع توانایی سازمان در تحقق اهداف و رسیدن به ابزارها و منابع است.
تعهد سازمانی از جمله عواملی است که می تواند در نقش متغیر میانجی، اثر اعتماد سازمانی و سلامت سازمانی بر مقاومت در برابر تغییر را تحت تأثیر قرار دهد.اگرچه تعهد عمیق و بالای کارکنان به ارزش ها و الگوهای سازمانی گاهی مانعی جدی بر سر راه برنامه های تغییر محسوب می شود اما مدیران باید ضمن حفظ و ارزش نهادن به تعهد و پای بندی کارکنان، آنها را در راستای اهداف و برنامههای سازمان به طور منعطف حمایت و هدایت کنند.
بسیاری از محققان مقاومت را با دید منفی می نگرند و آن را به عنوان هر عکسالعمل نامطلوب یا نیرویی تعریف می کنند که باعث مخالفت یا مانع پذیرش تغییر می شود. طبق این تعاریف، مقاومت مشکلی است که باید بر آن غلبه کرد یا مانع آن شد. از طرفی نویسندگان دیگری از دیدگاه مثبت، معتقد هستند که مقاومت میتواند باعث شود که مدیران به مسائلی توجه کنند که مورد توجهشان نبوده و برای حفظ کارایی سازمان ضروری است.
راهکارهای کاهش مقاومت در برابر تغییر
برای اجرای موفقیتآمیز تغییرات و اصلاحات در برنامه ها و رویکردها، باید در ابتدا شرایط تغییر را فراهم کرد و موانع موجود در برابر تغییرات را شناسایی و رفع نمود. در واقع پذیرش و عدم مقاومت، فرایند تغییر را یک گام به کاربست نزدیکتر میکند. اجرای برنامه های جدید، وابسته به پذیرش برنامه و توانایی اجرای آن از سوی عاملین اجراست که فراگردهای اجرا را هدایت و حمایت میکنند. البته همه تغییرات حاصل جهت دهی عاملین اجرا نیستند.گاه تغییرات طرح ریزی نشده اند و به طور تصادفی رخ میدهند. تهیه برنامه های درسی کارآمد و اثربخش بدون پیشبینی چگونگی فراهمآوردن موجبات پذیرش و اجرای آن، بی فایده است.
از روش های مختلفی می توان مقاومت را کاهش داد ؛ به عنوان مثال می توان از مشارکت کارکنان استفاده کرد یا این که تسهیلات ویژهای را برای آنها در نظر گرفت و همچنین می توان از راهکارهای دیگر برای کاهش مقاومت کارکنان در اجرای برنامه ها به ویژه برنامه های درسی استفاده کرد.
بر اساس پژوهش محققان، باید به تدریجی بودن فرایند تغییر در حوزه های مختلف توجه داشت؛ زیرا تغییرات به ویژگی های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه وابسته اند.علاوه بر آن برای ایجاد تغییر باید از افراط و تفریط در اتخاذ رویکردهای مختلف در برنامه ها، خودداری نمود. شروع مناسب برای پذیرش فرایند تغییر، یافتن راهی است که نقاط قوت را پررنگتر و نقاط ضعف را کمرنگتر سازد. آنچه مسلم است برنامهای در عمل موفق میشود که به توانایی ها ، احساسات و ارزش های مجریان تغییر توجه کنند.
کارشناسان برنامه ریزی عنوان میکنند: «عقاید قبلی کارکنان و کارمندان و ادراک آنها بهمثابه عینکی است که از طریق آن به تغییر نگریسته می شود». این بدان معناست که تجارب قبلی در مورد اجرای تغییر برنامه ها، هنجارها و نظام ارزشی موجود، آمادگی برای رویارویی با مسائل جدید و مشارکت در آگاه سازی، عواملی هستند که در تغییر و بازنگری برنامه درسی باید به آنها توجه نمود؛ بنابراین با در نظر گرفتن عوامل مقاومت در مقابل تغییر و توجه به راهکارهایی همچون برگزاری دوره ها و کارگاه های آموزشی مناسب در مورد تغییر و بازنگری برنامه ها، شفاف سازی فرایند اجرای تغییر، ایجاد ساختار مدیریتی متناسب با تفویض اختیار بازنگری رویکردها و استراتژی ها، تأمین و تخصیص منابع انسانی و مالی کافی، میتواند مجریان را با تغییرات در برنامه جدید همراه کند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
ﻣﻨﻈﻮر از ﺑﺎزﻧﮕﺮي ؛ اﺻﻼح، ﺗﮑﻤﯿﻞ و ﺑﺎزﻧﻮﯾﺴﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ درﺳﯽ ﺑﺮ اﺳﺎس ارزشیابیها، ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﯿﺎزﻫﺎ و دادههای ﻧﻮ، ﺗﻐﯿﯿﺮ روشها، ﻣﺤﺘﻮا و اﻟﺰاﻣﺎت ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ، ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﺴﯿﺮ، ﺿﺮورت زﻣﺎن و ﻣﮑﺎن و ﻧﮕﺮش ﻧﻮ ﺑﻪ داﻧﺶ، ﻣﻬﺎرت و ﯾﺎدﮔﯿﺮي اﺳﺖ.
هر یک از جوامع با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی مختلف خود سیاست های خاصی را در آماده سازی معلمان برای ورود به عرصه تدریس و عمل اعمال می کنند. شیوۀ برنامه ریزی درسی و پیشینۀ تاریخی برنامه درسی در نظام آموزشی هر کشوری متأثر از رخدادها و نیروهای اجتماعی مؤثر در آن کشور است. برنامه درسی، واسط میان مربیان و زمینه های اجتماعی است. بخش عمده چالشهای مهم برنامه های درسی در پاسخ گویی به سیاست ها و گفتمان های جدید جهانی بروز می نماید. مطالعات در حوزه بازنگری برنامه های درسی بیانگر آن است که بازنگری برنامه درسی بهعنوان بخش جدایی ناپذیر در برنامه ریزی نظام های آموزشی با هدف ارتقاء کیفیت و پاسخ گویی به نیازهای جامعه در حال تغییر انجام شده است که با توجه به انتظارات اجتماعی و اقتصادی هر یک از جوامع به شیوهای متفاوت دنبال شده است.
در عصر انفجار اطلاعات و ارتباطات و توسعه شتابان فن آوری آموزشی در جامعه کنونی، پدیده تغییر، امری غیرقابلانکار است. ماهیت در حال تغییر جهان امروز باعث شده است یکی از مسائل مهم در آموزش کشور در قرن حاضر همگام سازی با این تغییرات باشد. در راستای این همگام سازی وجهی از تغییرات معطوف به ایجاد تغییر در ساختار سازمانی و مدیریتی مراکز آموزشی کشور و افزایش تعاملات بین المللی و جهانی می باشد ؛ در وجه دیگر اصلاح و بازنگری حوزه محتوایی و برنامه های درسی مطرح است.
در چند دهه گذشته همگام با تغییرات سیاسی در ایران نظام آموزشی نیز دچار تغییر و تحول شده است. با تأکید بر تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، برنامه های توسعه کشور و همچنین با تدوین و تصویب اسناد تحولی شامل «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» و «مبانی نظری تحول در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران» و «برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران» انتظار آن است که برنامه های درسی مطابق با آنها بازنگری و اصلاح شوند. ازاینرو در شرایط کنونی جامعه و نظام آموزشی کشور و با توجه به تغییراتی که در سالهای گذشته در آموزش کشور در دوران بیماری کرونا و گسترش فن آوری های آموزشی و کاربرد اجباری آموزش های مجازی و غیرحضوری شاهد بودیم، بازنگری و تغییر در برنامه های درسی لازم و ضروری است.
در بازنگری برنامه های درسی اهداف و مقاصدی مدنظر است که در ادامه به برخی از مهمترین این موارد اشاره می شود:
1- روزآمدکردن برنامه های درسی با توجه به تحولات دانش بشری برای گسترش مرزهای دانش و استفاده از تجربه آموزشی کشورهای دیگر.
2- غنیسازی برنامه های درسی، ارتقای کمی و کیفی مناسب نسبت به جایگاه فعلی علم و فن آوری در جهان و جبران عقب ماندگی برنامه ها.
3- ارزش مداری برنامه های درسی با توجه به فرهنگ و معارف غنی اسلامی.
4- کمک به تنظیم رابطه متقابل تحصیل و اشتغال، متناسب سازی سطوح رشته های تحصیلی با نقشه جامع علمی کشور و نیازهای تولید و اشتغال.
5- استانداردسازی برنامه های درسی با توجه به معیارهای علمی و قوانین و مقررات مربوطه
6- نهادینه کردن بازنگری مستمر برنامه های درسی در آموزش و پرورش.
7- بازنگری برنامه درسی به صورتی که برنامه های درسی پاسخ گوی دانش و مهارتهای رشته باشد.
8- انطباق پذیری اجزی برنامه درسی مانند: نوع درس، شیوه اجرا و ارزشیابی با شیوه های نوین آموزشی
9- تمرکز برنامه های درسی بر افزایش نگرش بینرشتهای، نوآوری، کارآفرینی و کار گروهی متمرکز بر حل مسئله.
در سالهای گذشته با توجه به گسترش بیماری کووید -19 و ترس از شیوع آن در بیشتر کشورها ، آموزش ها در مدارس و حتی دانشگاهها بهصورت مجازی برگزار شد و کلاسهای درس بهصورت حضوری حذف شد و روزبهروز بر تعداد مدارس هوشمند برای استفاده از سامانه های آموزش آنلاین افزوده شد. از آنجا که انعطافپذیری از اصول اولیه برنامههای درسی میباشد؛ لذا ضروری است که در حال حاضر یک بازنگری کلی و اصولی در برنامههای درسی و محتواهای ارائه شده صورت پذیرد.
یادگیرنده، دانش و جامعه سه منبع اصلی تعیین اهداف در برنامههای درسی هستند. برنامه درسی باید با تواناییهای ذهنی و عقلانی یادگیرنده متناسب بوده و با علائق و نیازهای یادگیرنده نیز باید هماهنگ باشد. هماهنگی برنامه با توانایی ذهنی یادگیرنده در او شناخت به وجود میآورد و هماهنگی برنامه با علائق و نیازهای او گرایش ایجاد میکند. اهداف برنامه درسی باید با وضعیت و امکانات یادگیرنده نیز هماهنگ باشد و باتوجهبه نیازهای آنی و آتی آنان تعیین گردد.
یکی از وظایف برنامه درسی، کمک به تأمین نیازهای جامعه است. در بررسی جامعه هم به نیازهای آنی و هم به تغییرات و تحولات مستمر، بهویژه تحولات ناشی از پیشرفت علوم و فن آوری باید توجه نمود و اهداف برنامه درسی را در ارتباط با تغییرات اساسی که در جامعه در حال وقوع است، انتخاب نمود و همواره آن را با نیازهای گوناگون زندگی اجتماعی انطباق داد؛ لذا اهداف برنامه درسی باید متناسب با شرایط و امکانات جامعه و باتوجهبه نیازهای آن تعیین شود.
با توجه با اینکه شرایط آموزش تغییر کرده و استفاده از آموزشهای الکترونیکی گسترشیافته، نیازهای فراگیران و جامعه نیز دچار تغییر شده است. آموزش و پرورش نیز باید در تنظیم محتوای کتابهای درسی تجدیدنظر کند و این محتواها با توجه به شرایط آموزشهای نوین و ترکیبی، تدوین گردد. تنظیم کتابهای درسی طوری باشد که حالت خودآموز داشته باشند و از ارائه محتواهای انتزاعی و سنگین پرهیز کنند و بیشتر به سمت دانشآموز محور بودن حرکت کند.
از آنجا که در آموزشهای مجازی و ترکیبی (حضوری + غیرحضوری) کتاب درسی تنها منبع آموزشی نیست، سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی میتواند در صورت ادامه و گسترش آموزشها بهصورت مجازی، در کنار چاپ کتب درسی، محتوی الکترونیکی نیز تولید کرده و در اختیار دانشآموزان قرار دهد. با تولید محتواییهای آموزشی الکترونیکی میتوان گام مهمی در تولید محتوی آموزشی محلی برداشت و برخی از محتوی دروس را باتوجهبه شرایط محلی هر منطقه و استان تألیف کرد که این امر میتواند جذابیتهای لازم را برای فراگیران به دنبال داشته باشد و شرایط را برای آموزشهای زمینه - محور فراهم کند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نوشتن، بخشی از زندگی روزمره است. در ساده ترین حالت، نوشتن راهی براي برقراري ارتباط است. این یکی از ویژگیهاي غیر قابل انکار نوشتن است؛ خواه با همکار یا دوست تان ارتباط برقرار کنید یا با خودتان؛ براي مثال: لیست خرید وسایل براي منزلتان.
جدا از اینکه نوشتن، بخش گریزناپذیري از زندگی روزمره است، دلایل بسیاري وجود دارند که شما باید دقایقی براي نوشتن را در بخشی از برنامۀ روزانۀ خود بگنجانید؛ حتی اگر فقط در حد چند کلمه باشد. براي استفاده از مزایاي نوشتن، لازم نیست حرفه اي باشید.
1. با نوشتن استرس را از ذهن پاك کنید و روي کاغذ بیاورید
نوشتن می تواند درمانی باشد. می تواند راهی براي تخلیۀ تمام ناامیدي هاي موجود در ذهن باشد. شما می توانید با نوشتن خشم، ترس، نگرانی و استرستان را برطرف کنید، بدون اینکه فردي که این احساسات سنگین را براي شما به بار آورده، کنار بگذارید. نوشتن می تواند روشی براي تسکین استرس باشد و موجب می شود آنچه را نمی توانید با صداي بلند در زندگی واقعی بگویید ، روي کاغذ بیاورید .
2. با نوشتن ذهن خود را جارو کنید
عادت نوشتاري روزانه، به شما زمان منظمی می دهد تا ذهنتان را براي انجام کارها و ایده هاي فراموش شده اي که بدون آگاهی شما در ذهن و مغز شما جا خوش می کنند، جارو کنید. به شما این امکان را می دهد که به افکار نامرتب که در ذهن شماست، نظم دهید و آنها را به برنامه ها و اقدامات مرتب تبدیل کنید.
این اصلی اساسی است که ذهنیت و بازبینی هفتگی بر اساس آن صورت می گیرد: بیرون آوردن هر آنچه به فکرتان می رسد و تبدیل آن به قالب نوشتار. وقتی اوضاع طاقت فرسا و پیچیده است، این روند ساده می تواند شما را نجات دهد.
3. مهارت هاي نوشتاري خود را فعال و تازه نگه دارید
هر روز بنویسید تا مهارت نوشتاري خود را چابک و سرحال حفظ کنید . توانایی برقراري ارتباط واضح، موجز و زیبا، بدون تمرین مانند هر مهارتی، نابود می شود. در نتیجه به افرادي که به طور مرتب نمی نویسند توصیه می شود از طریق پیام کوتاه یا ایمیل به یک دوست، مهارت نوشتاري خود را تازه نگه دارند.
نوشتن روزانه حتی امور ساده، مهارت نوشتن تان را حفظ می کند و به تدریج بهبود می بخشد و از آنجا که مواجهه با نوشتن، بخشی اساسی از زندگی روزمره مدرن است، چیز ناخوشایندي در این مورد وجود ندارد.
4. مقداري پول توجیبی به دست آورید
اگر نویسندة حرفه اي نیستید، پول توجیبی احتمالاً همان چیزي است که می خواهید از کلمات خود به دست آورید. به مرور، اگر این مهارت را در خود ایجاد کنید، حتی از شامی که در رستوران خورده اید، می توانید براي روزنامه مطلب تهیه کنید. این روزها بدون صرف وقت و هزینۀ قابل توجه، ارسال مطلب به بسیاري از نشریات آسان است. اگرچه بعید است که سابقۀ خوبی به عنوان نویسنده داشته باشید، اما در صورت تمرین، بازخوردهاي خوبی خواهید گرفت و مهمتر اینکه، کیف پولتان و این روزها کارت بانکی تان پرتر خواهد شد.
5. صداهاي مزاحم را خاموش کنید
از اطلاعات ورودي و خروجی بی کیفیت زندگی مانند پیام هاي بی معنا و مکالمات آب وهوایی، پیام کوتاه، توییتر، بررسی صندوق پستی و اکثر ای میلها و بسیاري از وبسایت ها کمی فاصله بگیرید. انبوهی از حواس پرتی هاي بیهوده شما را احاطه کرده است که به شما یا افرادي که می شناسید، کمک نمی کند. نشستن به قصد نوشتن، به شما اجازه می دهد از همۀ اینها دور شوید. مهم این است که سروصدا را به حداقل برسانید تا بتوانید در ایجاد و دریافت محتواي قوي تمرکز کنید؛ چیزهایی که ارزش خواندن و نوشتن را دارند.
6. مهارت هاي ارتباطی خود را افزایش دهید
براي تقویت مهارت هاي ارتباطی خود، از نوشتن روزانه استفاده کنید. گاهی ارتباطات ما با دیگران دچار مشکل می شوند؛ زیرا نمی دانیم چگونه خودمان را بیان کنیم. نوشتن به طور منظم می تواند مهارت بیانی شما را تقویت کند؛ چیزي که در ارتباطات نوشتاري مانند پیام ها و ایمیل مفید است و می تواند به بهبود ارتباط کلامی تبدیل شود.
اگر در برقراري ارتباط با پرسیدن سؤالهاي دشوار مشکل دارید، نوشتن منظم به شما این توانایی را می دهد که به سرعت کلمات را براي دستیابی به اثرگذاري مطلوب به دست آورید.
7. با نوشتن به اینکه چه می خواهید پی خواهید برد
بخش عمدة دلایلی که بسیاري از مردم به آنچه در زندگی می خواهند نمی رسند، این است که نمی دانند دقیقا چه می خواهند. بی شک این تنها دلیل اصلی نیست که مردم به خواستۀ خود نمی رسند، اما در بسیاري موارد همین نکته است که مانع رسیدن می شود. اگر صدرصد مشخص نیست که چه چیزي می خواهیم، چگونه می توانیم به خواسته ها و آرزوهایمان برسیم؟
نوشتن هر روز، به ما فرصتی می دهد تا با دقت فکر کنیم و در مورد آنچه می خواهیم به دست آوریم، تأمل کنیم و تصویر و برنامۀ واضح تر و قابل دست یابی براي رسیدن پیدا کنیم .
8. با نوشتن مهارت هاي تحلیلی خود را توسعه دهید
به طور منظم نوشتن باعث توسعۀ مهارت هاي تحلیلی و منطقی شما می شود. حل مشکلات به کمک یک برگۀ کاغذ، شما را تر غیب می کند که به روشنی (به ترتیب) و غیرخطی (خلاقانه) فکر کنید. بهترین راه حل ها، ترکیبی از تفکر منطقی و خلاق است. بسیاري از افراد می ترسند و به صورت احساسی به مشکلات شان واکنش نشان می دهند، اما اگر می خواهید به نوشتن مشکل و پیدا کردن راه حل مطلوب براي حل آن عادت کنید، نوشتن روزانه این امکان را به شما می دهد. با این کار مهارت بهتري پیدا می کنید که در مواقعی که مشکلی پیش می آید، حداقل مکث کنید و شرایط را بررسی کنید!
9. براي بیشتر نوشتن از فن آوري دور شوید مواجهه با نوشتن، بخشی اساسی از زندگی روزمره مدرن است .
در شمارة 5، دربارة خاموش کردن سروصدا صحبت کردیم که از انواع منابع - نه فقط منابع مربوط به فن آوري - سرچشمه می گیرد .اما مشکل دیگر، وابستگی به فن آوري است و به نظر می رسد برخی کارهایی که می توان با کامپیوتر انجام داد ، به صورت دستی هم انجام می شود. اگر ترجیح می دهید از قلم و کاغذ، به جاي رایانه استفاده کنید، وقت بسیار ارزشمندي را به دور از فن آوري به خود اختصاص می دهید تا افکارتان را بدون وقفه و حواس پرتی جمع کنید. شما با این کار، فرصت تأمل بیشتري به خودتان می دهید.
10. با نوشتن دوباره خودتان را ملاقات کنید
در اوضاع کنونی، فراموش کردن خود و چیزهایی که به آنها اعتقاد دارید و حتی کاري که انجام می دهید (هر کاري که باشد)، آسان است. وقتی با نوشتن به خودتان اجازه می دهید که کلمات از مغزتان بدون ویرایش خارج شوند، میتواند بخشی از شما را به خودتان معرفی کند؛ بخشی که براي کنارآمدن با زندگی روزمره از خود سانسور می کردید .
چرا راهی را که اکنون طی می کنید، شروع کرده اید؟ این سؤال مهمی است که آیا شما فکر می کنید مسیر فعلی خود را از هفته قبل شروع کرده اید ، یا یک دهه پیش؟ نارضایتی، ناامیدي و ناراحتی، اغلب به علت فراموش شدن دلیلِ انجام کاري ایجاد می شود یا وقتی که در مسیري متفاوت، دلیل خوبی براي زندگی به روشی خاص نداریم. اگر نمی خواهید زندگی شما به یک سري اقدامات خسته کننده تبدیل شود این مهم است که دلایل ساده اي براي انجام کارها در ذهن تان داشته باشید.
نه تنها مهم است که انگیزه هاي فعلی خود را به خودتان یادآوري کنید، بلکه مهم است که اقدامات خود را کنترل کنید تا ببینید آیا آنها با اهداف زندگی شما همسو هستند تا بتوانید تغییرشان دهید. گاهی اوقات، تنها راه براي نظارت دقیق بر اقدامات و اهداف خود، نوشتن هر روز دربارة آنهاست.
چه چیز دیگري می خواهید در مورد خودتان بهبود دهید؟
منبع :
https://www.inspiredforward.com/١٠ Reasons You Should Write Something Each Day
(چاپ شده در ماهنامۀ انشا و نویسندگی، شمارۀ۱۳۲ )