جستارگشایی
در یک سالی که به واسطه استاد مراد مالمیر با « بنیاد فرهنگی آموزشی نصر » و شخص مهندس « سیدجلال نصری » آشنا شدهام به طور متوسط هر ماه شاهد پرورش ایدهای نو و خبری مسرت بخش برای استان البرز و خاصه خطه کمالشهر در بستر « بنیاد البرز » هستیم. این بنیاد ساخت ۵۰ باب مدرسه و ۵۰ باب معلمسرای استان البرز را صفر تا صد تقبل کرده و به قول مهندس نصری؛ « با خدا معامله کرده است ».
علاوه بر پیشتازی در نهضت مدرسه سازی، تابستان امسال بنیاد کار شاداب سازی ۳۰ باب مدرسه محروم استان را به دوش کشید تا غبار کهنگی و گرد شلختگی را از سیمای مدارس محروم دولتی استان بزداید. همچنین مهرماه امسال شاهد مشارکت جدی بنیاد نصر در پشتیبانی جزوات آموزشی و تهیه کتب کنکوری برای دانشآموزانی بودم که در طرح « خیرین آموزشی » به ابتکار معاونت متوسطه سازمان مشارکت داشتند.
آبانماه سال جاری، بنیاد نصر ایده حمایت همه جانبه آموزشی، پرورشی، بهداشتی و مالی دانشآموزان مستعد و علاقه مند پایه دهم کمالشهر را به صورت پانسیون و فوق برنامه در سر میپروراند. خوشبختانه امروز ظهر در واپسین جلسه هماهنگی و استارت جلسه اجرایی « طرح رایگان کنکور » تکلیف کلاسها، کادر آموزشی، اجرایی، مشاوره و... مشخص شده و مسئولین مربوطه رسما شروع به کار و خود را برای برگزاری بهینه کلاسها در ابتدای بهمن ماه محک زدند.
آذر ماه امسال نیز به بهانه شب باستانی یلدا ، بنیاد نصر به ۱۲۰۰ معلم کمالشهری « پک یلدایی » اهدا نمود که در نوبه خود کار بکر و ارزندهای بود و اما هفته سوم دیماه امسال، آموزش و پرورش استان البرز میزبان "21 امین کنفرانس آموزش فیزیک و یازدهمین کنفرانس فیزیک و آزمایشگاه"میباشد.
به دلیل کمبود اعتبارات آموزش و پرورش، بنیاد معظم نصر در جلسه با استاندار صفر تا صد تمام هزینههای برگزاری بهینه کنفرانسِ ملی فیزیک را تقبل کرده است.
دوشنبه ۴ دیماه بعد از شام، جلسه هماهنگی و اجرایی کنفرانس فیزیک کشور در دفتر مدیرکل برگزار گردید. در ادامه گزارش این جلسه را باهم تورق میکنیم.
چرایی و چگونگی کنفرانس
روزهای ۱۸ ،۱۹ و ۲۰ دیماه، استان البرز میزبان بیست و یکمین کنفرانس ملی فیزیک و یازدهمین کنفرانس "آموزش فیزیک و آزمایشگاه کشور میباشد. دکتر مریم حیدری دبیر کنفرانس ضمن اعلام خبرِ فوق و تشریح جزئیات کنفرانس میافزاید: کنفرانس دارای ۴ محور اصلی و زیرمجموعههای متعدد میباشد.
تمهید مقدمات کنفرانس از ابتدای سال جاری استارت خورده و کنفرانس در هفته سوم دیماه جاری با شکوه هرچه تمام تر در کرج برگزار میگردد.
رئیس اتحادیه انجمنهای معلمان فیزیک کشور میافزاید:از ۵۲ مقاله رسیده به دبیرخانه کنفرانس ۴۷ مورد قابل داوری بوده و تاکنون ۲۶ مورد پذیرفته شدهاند.
سخنرانان کنفرانس عبارتند از:
- دکتر امیر جلیلی از ورشو
- استاد اسفندیار معتمدی
- دکتر نوید نقدی
- استاد شاهرخ نقدی
همچنین دانشگاه خوارزمی ، تربیت دبیر رجایی، اتحادیه انجمنهای فیزیک ایران و...از جمله حامیان علمی ۲۱ امین کنفرانس ملی فیزیک در البرز هستند.
با تمام ظرفیت پایکاریم
در ادامه دکتر لیلا الماسی معاون متوسطه سازمان آموزش و پرورش البرز نیز ضمن تشریح جزئیات دیگری از کنفرانس فیزیک میافزاید: در جوار کنفرانس، کارگاههای جانبی مانند کارگاه لیزر، کارگاه روشهای آموزش نوین فیزیک، آزمایشهای تعاملی و...نیز برپا خواهد بود.علاوه بر آن ۲۸۵ دانشآموز پژوهشگر و پژوهنده دختر و پسر از آزمایشگاههای تعاملی برپا شده در حاشیه کنفرانس بازدید خواهند داشت.من شخصا تجربه برگزاری کنفرانسهای کشوری را داشته و از ظرفیت معلمان پژوهنده و پژوهشسراها در این زمینه استفاده خواهیم کرد.
ضرورت برگزاری آبرومند کنفرانس
علی حجرگشت مدیرکل آموزش و پرورش استان البرز نیز با اشاره به سوابق و کم و کیف برگزاری کنفرانسهای علمی و جشنوارههای فرهنگی ادبی در اشل ملی و استانی افزود:در این گونه برنامههای کلان، عمدتا دغدغه ما تأمین مخارج و هزینههای کنفرانسها و همایشهاست که خوشبختانه این مشکل اساسی با بذل توجه خیر محترم جناب مهندس « سید جلال نصری و بنیاد فرهنگی آموزشی نصر » حل شده است و امروز دغدغه ما اقدام عملیاتی و ورود میدانی به موضوع و برگزاری آبرومند و تیمی کنفرانس فیزیک ایران میباشد.در این راه برای برگزاری مقتدر کنفرانس از هیچ تلاشی فروگذار نخواهیم کرد.
دنبال کارهای فاخر و نظامند هستیم
مراد مالمیر (قائم مقام بنیاد نصر) با اشاره به صعوبت و سختی کار برگزاری کنفرانس ملی فیزیک و لزوم ورود هدف مند و عملیاتی عوامل اجرایی افزود: همان طور که مهندس نصر به استاندار قول دادهاند بنیاد نصر پشتیبان تمام عیار و جدی کنفرانس بوده و به شرط ارائه برنامه عملیاتی و مدون برای برگزاری کنفرانس پشتیبانی همه جانبه مینماید.
ما دنبال کار ضعیف و باری به هر جهت و بیبرنامه نیستیم.
انتظار داریم خروجی کنفرانس در کیفیت بخشی آموزشی و همگامی و همراهی با تازههای علمی و همچنین تشریک مساعی و تبادل تجربیات همکاران فیزیک سراسر کشور موثر افتاده و نهایتا تکانهای به دانسآموزان و اولیا و تلنگری به وضعیت نامناسب آموزشی استان باشد.
در پایان دکتر حدادیان، آقاصفری، خانم دکتر بابادی و رضا قاسمپور نیز نقطه نظرات تلطیفی و تکمیلی خود را در خصوص برگزاری آبرومند و بهینه کنفرانس ملی فیزیک در البرز به اشتراک گذاشتند.
محورهای کنفرانس ملی فیزیک:
دادهکاوی، پژوهش در آموزش فیزیک
-راهبردهای نوآورانه برای بهبود آموزش فیزیک
- آینده پژوهی و روایت پژوهی در آموزش فیزیک
- چالش ها و نوآوری در آموزش مفاهیم اساسی فیزیک
-تازههای فیزیک در چارچوب محتوای کتابهای درسی
- مطالعه تطبیقی محتوای آموزش در ایران با سایر کشورها
- ارتباط فیزیک و آموزش فیزیک با صنعت، اقتصاد، محیط زیست، ...
- نقش انجمنهای علمی و گروههای آموزشی در کیفیت بخشی آموزش فیزیک
- رویکردهای نوین یاددهی-یادگیری (تلفیقی، بهرهگیری از هوش مصنوعی، STEAM، ....)
- نظامهای آموزشی، برنامههای درسی، کتابها ، محتواهای الکترونیکی و بستههای آموزشی فیزیک
فیزیک در بوتۀ آزمایش و کاربرد
- کاربردهای نوین علم فیزیک در زندگی امروز
- طراحی آزمایشهای مؤثر و خلاقانه در آموزش فیزیک
- تازههای علم فیزیک و فناوریهای نوین به بیان ساده
- چالشها و راهکارهای فعالیتهای آزمایشگاهی در آموزش فیزیک
-راهبردها و روشهای انجام فعالیتهای آزمایشگاهی در فضای مجازی
شایستگی و صلاحیت حرفهای معلمان فیزیک
- آموزش حرفهای معلمان (رویکردهای توانمندسازی معلمان فیزیک)
- ارتقاء شایستگیهای حرفهای معلمان فیزیک(دوره ضمن خدمت، اقدام پژوهی، درس پژوهی و ....)
دادهکاوی، سنجش و ارزشیابی
- شیوههای مؤثر سنجش و ارزیابی در آموزش فیزیک
- چالشها و نوآوریها در سنجش و ارزیابی در آموزش فیزیک
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
در دولت پیشین ؛ « صدای معلم » گزارش های متعدد و مستندی را در نقد عملکرد و جایگاه « گروه های آموزشی » منتشر کرد اما متاسفانه هیچ فرد و مقامی در مورد وضعیت پاسخ گو نبود .
جمعه 11 بهمن 1398 ؛ « صدای معلم » در گزارش خود با عنوان « سرانجام و پس از گذشت 4 سال ؛ شیوه نامه ی اجرایی " آیین نامه گروه های آموزشی و تربیتی " ابلاغ گردید ! » نوشت : ( این جا )
« سرانجام و پس از گذشت حدود 4 سال از مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش به شماره 914 و تاریخ 29 / 4 / 1394 با عنوان « آیین نامه گروه های آموزشی و تربیتی » که به تایید ریاست جمهوری اسلامی و رئیس شورای عالی آموزش و پرورش رسیده است ؛ « محسن حاجی میرزایی » وزیر آموزش و پرورش شیوه نامه ی اجرایی این مصوبه را به ادارات کل آموزش و پرورش استانها ابلاغ کرد » .
در این گزارش آمده بود :
« حرکت از انتصابی بودن سرگروه های آموزشی و غیرپاسخ گو بودن به روش های انتخابی و ارجاع به افکار عمومی گامی است مهم .
« صدای معلم » بارها و در گزارش های متعدد خود و نیز نشست های رسانه ای با وزرای آموزش و پرورش پیشین از عدم اجرای آیین نامه گروه های آموزشی - تربیتی و نیز فقدان شیوه نامه برای اجرای آن انتقاد کرده بود . آیا سرگروه ها به وظایف خود آشنا هستند و دید علمی نسبت به مسایل دارند و از اقتدار و اختیارات لازم برای ایجاد تغییرات و بهبود شرایط و ایجاد فضایی علمی برخوردار هستند؟
اما ؛
به نظر می رسد آن چه در این شیوه نامه مهم تر است ؛ نقش گروه های آموزشی در تعیین محتوای آموزش ضمن خدمت معلمان است که تاکنون مغفول مانده است .
این که این نظارت تا چه میزان ضمانت اجرایی داشته و سایر بخش های وزارت آموزش و پرورش ملزم به اجرای آن ها و مصوبات گروه های آموزشی هستند ؛ زمان مشخص خواهد کرد .
مشارکت تعریف شده در طراحی، تدوین، اجرا و ارزشیابی از برنامههای درسی و تربیتی خیلی شفاف ، علمی و حتی عملیاتی نیست و این در حالی است که در سایر نظام های آموزشی توسعه یافته ، نقش معلمان در این بخش پر رنگ بوده و از آزادی عملا قابل قبولی در حوزه تعیین محتوای برنامه های درسی برخوردارند .
و اما پرسش مهم « صدای معلم » در مورد این شیوه نامه آن است که همچنان نقش گروه های آموزشی در کارگروه های ممیزی رتبه بندی معلمان در سطح مناطق ، ادارات کل و ستاد تعریف نشده باقی مانده است .
همچنین در این شیوه نامه و نیز آیین نامه گروه های آموزشی - تربیتی هیچ گونه اشاره ای به « سازمان نظام معلمی » و نقش آن به عنوان یک " ارزیاب مهم " نشده است و این یکی از اشکالات مهم و راهبردی آن است » .
اما یک سال پیش از ابلاغ این آیین نامه ؛ « صدای معلم » در یادداشتی با عنوان « گروه های آموزشی در بوته نقد » به قلم آقای « علیرضا طالب زاده » پرسش های زیر مطرح شده بودند : ( این جا )
« پرسش اساسی این است که آیا گروه های آموزشی هم به سرنوشت طرح هایی مانند طرح کاد، طرح امین، طرح تحول بنیادین آموزش و پرورش، طرح سبّاح، طرح هوشمندسازی مدارس، مدارس قرآنی و... دچار شده است؟
قبل از ورود به بحث هنگام بررسی عملکرد گروه های آموزشی و سرگروه ها ممکن است سوال های زیر به ذهن خطور کند:
1- آیا گروه های آموزشی محلی برای فرار از تدریس و نوعی حیاط خلوت برای عده ای خاص می باشد؟
2- دیدگاه معلمان درباره گروه های آموزشی چیست و تا چه حد گروه های آموزشی را جدی می گیرند؟
3- چرا بعضی معلمها به گروه های آموزشی و سرگروه های دروس به دیده تردید می نگرند و نظر مثبتی درباره آنها ندارند؟
4-چرا سالهاست افرادی به عنوان سرگروه در گروه های آموزشی ماندگار شده اند؟
5- آیا سرگروه ها به وظایف خود آشنا هستند و دید علمی نسبت به مسایل دارند و از اقتدار و اختیارات لازم برای ایجاد تغییرات و بهبود شرایط و ایجاد فضایی علمی برخوردار هستند؟
6- آیا گروه های آموزشی محلی برای اختلاط و استراحت و فرجه ای برای انجام کارهای شخصی مانند ادامه تحصیل، تکمیل ساختمان یا واریز قبض آب و برق و قسط وام می باشد؟
7- سرگروه ها چگونه انتخاب می شوند؟ آیا عوامل سیاسی، حراستی، گزینشی و روابط در انتخاب آنها دخیل است؟ و آیا سرگروه ها واقعاً جزو بهترین ها هستند؟
8- آیا کار سرگروه ها تنها بازدید از کلاس ها، بررسی دفترهای کلاسی دبیران، بازبینی درصدی از اوراق امتحانی و مچ گیری می باشد؟
9- آیا سرگروه ها توانسته اند خود را به عنوان پشتیبان و کمک دهنده به معلمان معرفی کنند، آنها را زیر چتر حمایتی خود گرفته و آموزش های لازم را به آنها منتقل کرده، نیازهای علمی آنها را رفع کرده و به سوالات تخصصی آنها جواب دهند؟
10- آیا سرگروه ها توانسته اند رشد حرفه ای معلمان و مهارت های علمی و تخصصی آنها را ارتقا بخشیده و دانش آنها را به روز کرده و ارتباط مؤثر و مستمری با آنها برقرار کنند؟ آیا وزارت آموزش و پرورش از انتخابی شدن سرگروه ها ترسی دارد ؟
11- دبیرخانه های راهبردی دروس (دوره متوسطه) و پایگاه های کیفیت بخشی به فرآیند آموزش دروس (دوره راهنمایی تحصیلی) در این بین چه نقشی بازی می کند؟ آیا این تشکیلات توانسته اند ارتباط موثری با گروه های آموزشی و سرگروه های درسی در استان ها و مناطق آموزشی کشور برقرار کرده و شبکه ای موثر ایجاد کنند؟
12- آیا انجمن های علمی معلمان توانسته است ارتباط و همکاری مؤثر و مفیدی با گروه های آموزشی داشته باشد یا عملاً رقیب و مزاحم آنها قلمداد می شوند؟ »
در پایان این یادداشت تحلیلی و تفصیلی به راه حل و ارائه برخی راهکارها پرداخته شده بود .
به نظر می رسد پس از گذشت سال ها هنوز تغییر معنادار و قابل توجهی در این زمینه رخ نداده اما مسئولان در حال بزرگ نمایی و ارائه اطلاعات خلاف واقع در این حوزه هستند که گشایشی در حل مساله ایجاد نمی کند .
معاون آموزش متوسطه در اجلاس سرگروه های آموزشی استان خراسان رضوی چنین عنوان می کند : ( این جا )
« سرگروه های آموزشی به عنوان دیده بان آموزش و قلب تپنده سیستم آموزشی هستند که در راستای ارتقای کیفیت آموزش و نقش آفرینی معلمان نقش ویژه ای دارند.
نقش تربیتی معلم است که می تواند بر ابعاد شخصیتی دانش آموز اثر بگذارد، پس تقویت نقش مربی بودن یک معلم، وظیفه ای بسیار مهم است که این امر مسئولیت سرگروه های آموزشی را پررنگ تر می کند .... »
نخستین و مهم ترین پرسش « صدای معلم » از ایشان همچون سابق آن است که چرا « آیین نامه گروه های آموزشی و تربیتی » اجرا نمی شود ؟
آیا محمدمهدی کاظمی می تواند حداقل به پرسش هایی که در « صدای معلم » مطرح شده اند ؛ پاسخ اقناع گرایانه ای ارائه کند ؟
پرسش مشخص و شفاف این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران آن است که مصادیق نقش آفرینی معلمان در قالب گروه های آموزشی چه هستند ؟
آیا وزارت آموزش و پرورش از انتخابی شدن سرگروه ها ترسی دارد ؟
آیا معاون آموزش متوسطه که گروه های آموزشی را دیده بان آموزش و قلب تپنده سیستم آموزشی را می داند می تواند نقش این گروه ها را در « رشد حرفه ای معلمان » و « نظارت بر عملکرد حرفهای معلمان » به صورت شفاف و مستند اثبات کند ؟
این دور تسلسل شعار دادن و نمایش های تکراری و بی حاصل تا کی و تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
در این مقاله دکتر جنیفر کراس متخصص رفتار کودک به توضیح این نکات میپردازد که چرا اسکرین تایم (مدت زمان نگاه کردن به صفحات نمایش الکترونیکی) در کودکان باید محدود شود و اینکه چرا بعضی نمایشگرها بهتر از نمایشگرهای دیگر هستند.
به این نکته توجه کنید:
بر طبق گفته رسانه عقل سلیم (Common Sense Media) تقریباً نصف کودکان 8 سال و زیر 8 سال تبلت شخصی دارند و به طور متوسط حدود 25 / 2 ساعت در روز را جلوی نمایشگرهای دیجیتالی (الکترونیکی) سپری میکنند.
این همه نگاه کردن به صفحه نمایش با مغز کودکان چه میکند؟
داده های اولیه از یک مطالعه مهم و اساسی در موسسه ملی بهداشت که در سال 2018 آغاز شد نشان میدهد کودکانی که بیش از دو ساعت در روز را صرف فعالیتهای صفحه نمایش میکنند، در آزمونهای تفکر و زبان نمره کمتری کسب کردند و برخی از کودکان با اسکرین تایم (مدت زمان نگاه کردن به نمایشگرهای الکترونیکی) بیش از هفت ساعت در روز، نازک شدن قشر مخ را تجربه کردند. این بخش از مغز مربوط به تفکر انتقادی و استدلال است.
دکتر جنیفر کراس، متخصص اطفال و کارشناس در زمینه رشد و رفتار کودکان در بیمارستان کودکان پرسبیتریان کومانسکی نیویورک می گوید: «ما هنوز نمی دانیم که این داده ها به چه معنا هستند، اما می توانیم این فرضیه را بدهیم که صفحه نمایشها می توانند با کاهش مرکز علاقه و محدود ساختن سایر مهارت های کاوش و یادگیری در کودکان، مانع جنبه های خاصی از رشد در آنها شوند.»
این متخصص می گوید: «اگر کودکان خردسال بیشتر وقت خود را صرف کار و بازی با آی پد، تلفن هوشمند یا تلویزیون که همگی بسیار سرگرم کننده هستند بکنند درگیر و مشغول کردن آنها با فعالیتهای غیرالکترونیکی مانند بازی با اسباب بازیها برای تقویت تخیل و خلاقیت آنها، اکتشاف فضای بیرون، بازی با کودکان دیگر برای رشد و توسعه مهارت های اجتماعی مناسب سخت میشود. تعامل و کار منحصراً با صفحه نمایش مانند این است که شما فقط عضلات بازو را نرمش می دهید. عضلات بازوهایتان قوی خواهد شد اما به قیمت از دست دادن تقویت سایر اعضای بدن.
وب سایت «سلامتی مهم است» گفت , گویی را درباره تاثیر اسکرین تایم بر رشد مغزی کودکان و اقداماتی که والدین و سرپرستان کودکان میتوانند انجام دهند با دکتر کراس که دانشیار دانشکده پزشکی کودکان در ویل کورنل نیز هست انجام داد:
ما می دانیم که کودکان اکنون بیش از هر زمان دیگری به آسانی به صفحه نمایش دسترسی دارند. اما چگونه نمایشگرها بر رشد دوران کودکی تأثیر می گذارند؟
کودکان خردسال، به ویژه کودکان زیر 3 سال، رشد سریعی دارند. کودکان خردسال با اکتشاف و جست و جو در محیط اطراف خود و تماشای بزرگسالان در زندگی خود و سپس تقلید از آنها یاد می گیرند. وقت گذاشتن بیش از حد مقابل صفحه نمایش ممکن است از توانایی کودک برای مشاهده و تجربه فعالیتهای معمولی روزمره که برای یادگیری درباره جهان اطراف خود نیاز دارد جلوگیری کند. این منجر به عارضه « دید تونلی » شود که می تواند برای رشد کلی مضر باشد.
وقتی کودکانی را می بینم که با والدین شان راه می روند یا در کالسکه بچه هل داده می شوند و همزمان در حال بازی با تلفن هوشمند یا تبلت هستند توجهی به چیزهای دیگری در اطراف خود ندارند. اگر تمام کاری که کودکان انجام می دهند نگاه کردن به یک گوشی هوشمند باشد، درباره دنیای اطراف خود چیزی یاد نخواهند گرفت. این نه تنها بر توانایی آنها در یادگیری چیزهای جدید تأثیر می گذارد، بلکه بر نحوه تعامل آنها با دیگران و نحوه رشد زبان آنها نیز تأثیر می گذارد.
چگونه زمان استفاده از صفحه نمایش بر توانایی یادگیری کودک تأثیر می گذارد؟
مطالعات نشان داده است که کودکان زیر 2 سال از چیزهایی که از یک ویدیو یاد می گیرند کمتر از چیزهایی است که از یک فرد یاد می گیرند. به نظر می رسد اگرچه کودکان تا شش ماهگی صفحه تلویزیون را تماشا می کنند، اما به طور کلی درک محتوای آن معمولاً تا 2 سالگی اتفاق نمی افتد. منظور این نیست که آنها مجذوب آنچه روی صفحه است نخواهند شد بلکه به این معنی است که از آن چیزی یاد نخواهند گرفت. رشد زبانی بین سنین یک و نیم و سه سالگی به سرعت گسترش می یابد.
مطالعات نشان داده است که کودکان زبان را هنگام معاشرت و تعامل با بزرگسالانی که با آنها صحبت و بازی می کنند به بهترین شکل یاد می گیرند. همچنین شواهدی وجود دارند که نشان می دهد کودکانی که در سالهای ابتدایی دبستان زیاد تلویزیون تماشا می کنند در آزمونهای خواندن عملکرد کمتری دارند و ممکن است علایمی از نقص توجه از خود نشان دهند.
درباره اینکه زمان اسکرین تایم (زمان نگاه کردن به نمایشگر) چگونه بر زبان و ارتباطات تأثیر می گذارد صحبت کنید.
تحقیقات نشان می دهد که صحبت کردن با کودکان در یک گفت و گوی متقابل برای رشد زبان و تعامل اجتماعی بسیار مهم است. این «مکالمه» دو طرفه و بده و بستان زبانی و رد و بدل کردن حالات چهره و واکنش به طرف مقابل در زندگی واقعی، به جای گوش دادن «انفعالی و غیرفعال» یا تعامل یک طرفه با صفحه نمایش است مهارت های زبانی و ارتباطی را در کودکان خردسال بهبود می بخشد.
چه سنی برای معرفی صفحه نمایش به کودک مناسب است؟
آکادمی اطفال آمریکا (AAP) توصیه می کند به استثنای مواقعی که با خانواده تماس ویدیوی دارید از نشان دادن صفحه نمایشگرها به کودکان زیر 18 تا 24 ماه خودداری کنید. آکادمی اطفال آمریکا همچنین توصیه می کند که استفاده از صفحه نمایش برای کودکان پیش دبستانی، سنین 2 تا 5 سال، به تنها یک ساعت در روز برای برنامه های تلویزیونی با کیفیت بالا محدود شود . با کیفیت بالا محدود کنید ( برنامه ای مانند سسمی استریت یا پی بی اس را مدنظر داشته باشید).
وقتی نیاز است کاری در خانه انجام شود می توان کودک خردسال به شیوه های متفاوت او را در این کار درگیر و سهیم و سرگرم کرد. بنابراین توصیه من به والدین این است که یک برنامه تلویزیونی کوتاه مانند سسمی استریت یا محله دانیل تایگر را برای کودک پخش کنند: به جای اینکه به فرزندشان تبلت یا تلفن بدهند چیزی آموزنده و سرگرم کننده به او نشان دهند که در آن شخصیت ها با هم تعامل و بازی می کنند تا کودک مهارت های اجتماعی خوب را الگوبرداری کنند. در صورت امکان، بهتر است برنامه های آموزشی را به همراه کودک تماشا کنید تا بتوانید فعالانه با او درباره آنچه که در حال تماشا و یادگیری است مشارکت و تعامل داشته باشید.
مدت زمان پیشنهاد شده برای استفاده از صفحه نمایش بر اساس سن
صفحه نمایش چگونه ممکن است بر خواب کودک تأثیر بگذارد؟
به عنوان یک انسان، چرخه بیولوژیکی و تولید ملاتونین (هورمون خواب) با غروب خورشید شروع می شود. اما نور آبی صفحه نمایش مانع ترشح ملاتونین می شود که این می تواند خواب را به تعویق بیندازد. همچنین تماشای تلویزیون یا بازی کردن مغز و بدن ما را هوشیار و فعال نگه داشته و از آمادگی بدن برای خواب می کاهد. (نگاه کردن به نمایشگرهای تبلت ها و تلفن های هوشمند ملاتونین را بیشتر از صفحه تلویزیون سرکوب میکند چرا که صفحه نمایش و نور آبی به صورت نزدیک تر هستند.)
طبق یک مطالعه، نوزادان 6 تا 12 ماهه ای که شب ها در معرض نمایشگرها قرار می گرفتند نسبت به نوزادانی که شب ها در معرض صفحه نمایش نبودند به طور قابل توجهی خواب شبانه کوتاه تری داشتند.
برای تین ایجرها (سنین ۱۳ تا ۱۹) و سنین ۱۱ و ۱۲ سال ، استفاده بیش از حد از صفحه نمایش در اواخر شب بر خواب آنها تأثیر می گذارد و توصیه می شود صفحه نمایش را از اتاق خواب آنها دور نگه دارند.
صرف زمان زیاد در رسانه های اجتماعی و همچنین کمبود خواب می تواند بر رفتار و عملکرد شناختی در مدرسه تأثیر بگذارد و در یادگیری اختلال ایجاد کند. همچنین نشان داده شده است که تماشای بیش از حد صفحه نمایش و محرومیت از خواب با چاقی مرتبط است، که به نوبه خود می تواند بر عزت نفس تأثیر بگذارد و منجر به انزوای اجتماعی و افزایش استفاده از صفحه نمایش شود.
صفحه نمایش های دیجیتال چقدر می تواند برای کودکان خردسال اعتیاد آور باشد؟
مشکل دستگاه های تلفن همراه این است که شما را به سمت خود جذب می کنند و همان طور که همه ما می دانیم هدر دادن زمان برای گشت و گذار در اینترنت آسان است. آنها همچنین آن قدر قابل حمل و همه جا هستند که بدون آنها نمی توانیم مدیریت کنیم. به عنوان بزرگسال، ما برخی از ایرادات را درک می کنیم و آگاهانه تصمیم می گیریم تلفن را کنار بگذاریم، اما برای کودکان 2 یا 3 ساله که هیچ درک از این نگرانی ها ندارند، اگر در معرض تلفن/تبلت قرار گرفته باشند. از دوران کودکی، تبدیل به هنجار آنها می شود و آنها می خواهند بیشتر از آن استفاده کنند.
مشکل دستگاه های تلفن همراه این است که شما را به سمت خود جذب میکنند و همان طور که همه ما می دانیم هدر دادن زمان هنگام گشت و گذار در اینترنت آسان است. آنها همچنین آن قدر قابل حمل و همه جا هستند که بدون آنها نمی توانیم امور خود را مدیریت کنیم. به عنوان افراد بزرگسال، ما برخی از ایرادات و مشکلات را درک می کنیم و آگاهانه و ارادی تصمیم می گیریم گوشی را کنار بگذاریم، اما کودکان 2 یا 3 ساله که از نوزادی در معرص گوشی و تبلت قرار گرفته اند و هیچ درک از این نگرانی ها و مشکلات ندارند تبدیل به یک کار عادی برای آنها می شود و هر چه بیشتر می خواهند از آن استفاده کنند.
ما همچنین باید به استفاده از نمایشگر برای منحرف ساختن توجه و حواس کودک از یک مشکل به جای متوجه ساختن او به درک مشکل و حل آن به وسیله خودش توجه کنیم. استفاده از یک آهنگ مورد علاقه کودک برای پرت کردن حواس او از افتادن به زمین و خراشیدگی زانویش ممکن است راه حل بدی نباشد، اما بهتر است که والدین کودک را در آغوش گرفته او را آرام و با او صحبت کنند. اگرچه ممکن است استفاده از صفحه نمایش برای پرت کردن حواس کودکان خردسالی که در دادن اسباب بازی به دوستان خود و بازی با آن مشکل دارند در کوتاه مدت راه حلی فوری باشد اما کمکی به آنها در یادگیری رعابت نوبت و استفاده از چیزی به صورت اشتراکی نخواهد کرد.
آیا برخی از صفحه نمایش ها بدتر از دیگران هستند؟
تلویزیون آنقدرها هم که قبلا تصور می شد بد نیست، زیرا می توان آن را راحت تر کنترل کرد و نیز در یک مکان قرار می گیرد و نمی توان آن را با خود جایی برد. تبلت ها و گوشی های هوشمند بسیار در دسترس هستند زیرا قابل حمل هستند. می توانید آنها را به هر جایی ببرید و در هر زمان از آنها استفاده کنید.
من معتقدم یوتیوب به طور کلی برای کودکان خردسال بد و مضر است. اگر بچه ها به حال خودشان رها شوند، اغلب بهتر از والدین شان میتوانند ویدیوهای مورد علاقه شان را پیدا کنند که به ویدیوهای دیگر پیوند می خورد و می تواند منجر به ساعتها تماشای کلیپ های بی پایان شود. ماهیت تا حد زیادی غیرقابل تنظیم این سایت به کودکان اجازه می دهد تقریباً هر چیزی را تماشا کنند. در بهترین حالت ارزش آموزشی کمی دارد و در بدترین حالت ممکن است محتوای خشونت آمیز یا نامناسب باشد. تاکید می کنم که بهترین کار این است که والدین به همراه کودک خود تماشا کنید تا والدین در یافتن محتوای مناسب و آموزشی برای کودک سهیم باشند.
چه نکاتی برای والدین برای محدود کردن زمان تماشای صفحه نمایش برای کودکان دارید؟
1- هر زمان که ممکن است با هم تماشا کنید. اگر قرار است بچه ها از صفحه نمایش استفاده کنند، بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که فیلم یا بازی را با آنها تماشا کنید تا به آنها کمک کنید بفهمند چه چیزی می بینند. در مورد چیزهایی که متوجه میشوید نظر بدهید، در مورد اتفاقی که میافتد سؤال بپرسید، اگر کسی در یک برنامه آهنگی میخواند، همراه با فرزندتان بخوانید. با آنها درگیر شوید و مفاهیم را پس از پایان نمایش تکرار کنید تا آنها به احتمال زیاد آن اطلاعات را حفظ کنند.
2- رسانه ها را هوشمندانه انتخاب کنید. برای بررسی بازی ها و برنامه های مناسب سن، به مراکز مربوطه مراجعه کنید تا شما را در انتخاب بهترین انتخاب برای فرزندانتان راهنمایی کنند.
3- زمان خواب، زمان صرف غذا و زمان خانواده را بدون صفحه نمایش نگه دارید. به جز برای سفرهای طولانی، از صفحه نمایش در خودرو استفاده نکنید و زمانی که در خانواده روی منع استفاده از صفحه نمایش توافق و اعلام می شود همه صفحهها را خاموش میکنند. ایجاد تعادل بین زمان آنلاین و آفلاین بسیار مهم است.
4- استفاده از تلفن خود را محدود کنید. بچه ها همان کاری را انجام می دهند که می بینند والدین شان انجام می دهند. در سنین پایین، والدین آنها مهمترین فرد در زندگی آنها هستند، بنابراین آنها هر رفتاری را که می بینند الگو می گیرند. اگر ببینند که شما تمام روز را جلوی صفحه نمایش هستید، آن را چیزی عادی و قابل قبول تلقی کرده و آن را انجام دهند.
5- بر سه مورد بزرگ تأکید کنید: خواب، تغذیه سالم و ورزش. هر سه برای رشد و تکامل بهینه مغز و سلامت و تندرستی برای کودکان و بزرگسالان ضروری هستند. و زمان بیش از حد صفحه نمایش می تواند هر سه مورد را تحت تاثیر قرار دهد. نشان داده شده است که کودکانی که زمان بیشتری را جلوی صفحه نمایش می گذرانند، فست فود بیشتری می خورند و میوه و سبزیجات کمتری می خورند و کمتر می خوابند و ورزش می کنند. بنابراین، بسیار مهم است که انتخابهای سبک زندگی سالم را به عنوان بخشی از روال روزانه و همچنین محدود کردن زمان تماشای صفحه نمایش در نظر بگیرید.
منبع
https://healthmatters.nyp.org/what-does-too-much-screen-time-do-to-childrens-brains/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
1.برای آنکه منظور خود را بهتر بفهمانید، نخست دربارهی آنچه بدیهی به نظرتان میآید پرسش کنید، و بکوشید پاسخی قانعکننده برای آن بیابید.
2. پیش از آنکه دربارهی ایدهای بنویسید، از خود بپرسید چرا باید کسی به خواندن نوشتهی شما ترغیب شود؟ این ایده چه نیازی را برمیآورد؟ چه جای خالی را پر میکند؟ چه ابهامی را میزداید؟ چه گرهی را میگشاید؟ یا دستکم، اگر هیچ کدام نیست، آیا خواندن آن میتواند به خواننده لذّتی ذهنی و روحی ببخشد؟ آیا خودتان فکر میکنید آنچه مینویسید ارزش زیباییشناختی، ادبی یا معنوی خواهد داشت؟
3.تا جای ممکن شفاف و روشن بنویسید، و کلمات و ترکیبات غریب یا آرایههای ادبی نامعمول و نامفهوم را آگاهانه کنار بگذارید. اطمینان حاصل کنید که خواننده با یک بار خواندنِ متن شما آن را به خوبی درمییابد و نیازی به برگشت مکرّر، و دوبارهخوانی جملات و عبارات نخواهد داشت.
شفافیت مطلوب یعنی به اقتضای مقام و فراخور فهم مخاطب خود سخن گفتن.
4. برای دست یابی به تشخص ویژهای برای خود در سبک و شکل نثر نباشید، و برای این هدف سعی تصنعی نورزید. تشخّص سبک شناختی چیزی نیست که بتوان آن را با برنامهریزی و ارادهی آگاهانه به دست آورد. تشخصّ سبکشناختی، خود، به نحوی طبیعی، شکل میگیرد، آن هم طی مدّت مدید ممارست در نوشتن، و به طور نامحسوس و نرم نرم. برای رسیدن به سبک شاخصی برای خود در نثر باید پشتکاری جدّی در خواندن و نوشتن داشت. با این همه، هیچ تضمینی نیست که هرگز به تشخّص مطلوب خود برسید.
در عین حال، نوشتن طبیعی مانند دیگران، بسیار بهتر از نوشتن تصنعی به رغم آنان است.
5. از خودتان کلمه نسازید، و تا جای ممکن در واژهسازی طبع خود را نیازمایید. در عوض، به جای جعل کلمات جدید، برای خلق جملههای بدیع بکوشید، بدون آنکه نحو زبان فارسی را زیرپا گذاشته، و آشنازداییِ نابه جا کرده باشید.
6. غنای یک نثر - از جمله - به بیشترین بهرهگیریِ آن از «فعل» وابسته است. تا جای ممکن افعال بیشتری را در متن خود به کار برید، و همچنین، از افعال کمکی کمتر بهره بگیرید؛ در عوض، فعلها را در دستگاه اشتقاق صرف کنید: مثلاً به جای «رقص کردن»، «رقصیدن» را به کار برید.
7. به جای توضیح، توصیف کنید. نگویید، نشان دهید.
8. چه در روایت کردن چه در بیان ایده و استدلال، آنچه را میگویید به تجربهی زیستهی خود پیوند زنید، و آن را به موقعیت (situation) خاص و جزئی ارتباط دهید. هرچه محتوای نوشته از circumstantiality بیشتری برخوردار باشد، و situational به نظر آید، خلّاقانهتر و قانعکنندهتر مینماید. نوشتهی خود را با ارجاع به موقعیت فردی و وقایعی خاص به متنی خاص بدل کنید، و از شباهت آن با مضامین و درونمایههای نوشتههای دیگران بکاهید.
9. نوشتهی خود را با نوشتههای مشابه مقایسه کنید، وجوه تمایز آن را با آفریدههای دیگران بازشناسید، و قوت و ضعف آنها را بسنجید. تنها در مقایسه است که میتوانید به خصوصیات نوشتاری خود بیشتر پی ببرید، و برای بهبود آن از کژیها و کاستیها چاره بسازید.
10 . بکوشید تا نوشتهتان تصویر نویسندهای پرشور و شوق از شما در ذهن خواننده نقش زند، اما نه کسی که عقائدی جزمی و ذهنی متعصب دارد، و از شنیدن دقیق و توجه عمیق به دیدگاه مخالف خود ناتوان است. نویسندهی ایدهآل کسی است که نسبت به ایدهها و اندیشهها شورمندی و اشتیاق نشان میدهد، بدون آنکه به قضاوتهای مشخصی غیرت و حسّاسیّت استثنایی داشته باشد.
11. از صراحت در ابراز نظر خود نهراسید، و کمتر پشت نام و اعتبار و اقتدار کسی خود را پنهان کنید. نگاه و نگرهی دیگران را در نوشتهی خود بازتاب دهید، ولی با دید و دیدگاه خود آنها را نیامیزید، و خواننده را دچار سرگردانی و آشفتگی دربارهی عقائد و افکار خود و موضوع نوشتهتان ننمایید. از این که خلاف جریان بیندیشید و اندیشهتان را بیان کنید باکی نورزید. در عین حال، مخالف خوانی کور و منطق گریزانه را به عادت ثانوی و واکنش خودانگیختهی خود بدل نسازید. از همرنگی غیرارادی با جماعت بپرهیزید، همچنانکه از نقیضه پردازی و شاذّگویی مدام برای خودنمایی، جلوهآرایی، و آوازهخواهی. نه موافقت با دیگران هنری است، و نه مخالفت با آنان افتخاری. بر اساس عقل و منطق نظر دهید، نه برای خوشایند و خشم دیگران.
12. برای داشتن صدایی مستقل و شنیدنی برای خود از مشارکت قلمی در هر جدال و جنجال عمومی حذر کنید، و نیرو و نشاط نویسندگی خود را پای بلوایی همگانی تباه نگردانید. انگیزه و رانهی نوشتن باید از درون نویسنده برآید، و از تأثیر اغوای محیط و شرایط و جذابیتهای فریبندهی وقایعِ عوامپسند و تودهگیر به دور بماند. نویسندهی مقتدر ارادهی نوشتناش مستقل است، و به خود او بازمیگردد. اصالت فکری و ابداع سخنورانه از استقلال شخصیت نویسنده برمیآید، با مقاومت نستوهانهی او در برابر فریب «مُد روز»، و خویشتنداری در پذیرش و پیروی از پسند و ناپسند زمانه. خودآگاهی و خودنگری پیوسته و پایدار در پس هر کنش نوشتاری.
13. به جای درپیچیدن با افرادِ حتی سرشناس، با اندیشهها و ایدههای مهم و بنیادی کُشتی بگیرید. در هر زمینهای با قویترین افکار در آن قلمرو دربیفتید. به عقائد سست و باورهای بیمبنا اعتنا نکنید. چیرگی و چابکی ذهنی و زبانی خود را هزینهی انکار و ابطال آنچیزی نسازید که زحمتی در ردّ و طرد آن نیست. توانِ منطقی و توشِ بلاغی خود را به چالشهای مدام بگیرید، تا سستی در آن نیرو نگیرد.
کاربرد این شگردها میتواند برای دست یابی به هویت قلمی و فکری مستقل سودمند است.
کانال نویسنده
تقریباً یک سال از ظهور ChatGPT میگذرد که به هیجان و نگرانی زیادی در مورد اینکه چه معنایی برای آموزش دارد دامن می زند. تغییرات همچنان در راه است. این یک ربات چت با پشتیبانی از ChatGPT است که نوجوانان را تشویق میکند تا هر چیزی را بپرسند، از پیشنهاد هدیه برای دوستان گرفته تا سئوالات در مورد تکالیف. در همین حال، همه شرکتهای بزرگ فن آوری مانند گوگل و مایکروسافت نیز به دنبال معرفی هوشهای مصنوعی خود هستند تا از غافله علم و فن آوری عقب نمانند. با این حال، گسترش هوش مصنوعی در زندگی خطرات و همچنین منافع خود را دارد. والدین ممکن است به طور طبیعی در مورد هوش مصنوعی مردد باشند. بسیاری از مدارس و دانشگاهها ممنوعیت استفاده از هوش مصنوعی را در میان ادعاهایی که منجر به تقلب و تضعیف یکپارچگی تحصیلی میشود، در نظر گرفتهاند. اما هوش مصنوعی از بین نمیرود و تنها در زندگی ما به طور گستردهای مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
هر چه جوانان زودتر استفاده از این فن آوری را بیاموزند، میتوانند در مورد نحوه استفاده عاقلانه و سازنده از آن آگاهتر شوند. اگر پدر و مادر هستید، مهم است که در مورد این فن آوری ها بیاموزید و خودتان امتحان کنید تا بتوانید به فرزندتان کمک کنید تا با هوش مصنوعی در جهان حرکت کند.
هوش مصنوعی مولد میتواند کارهای شگفت انگیز انجام دهد و به صورت یک بات هوشمند پاسخ شما را به 200 زبان زنده دنیا بدهد، مانند تولید تصاویر یا نوشتن داستان و مقاله، نوشتن برنامه کامپیوتری، نوشتن شعر و متن سخنرانی، خلاصه کردن مقاله و ... . اما آنچه مینویسد ممکن است از اعتبار بالایی برخوردار نباشد. نرم افزار مولد هوش مصنوعی نیز بر روی دادههای یک زمان خاص آموزش داده شده است، بنابراین ممکن است رویدادهای اخیر در آن گنجانده نشود.
بنابراین کودکان باید بیاموزند که اگرچه به نظر شبیه به نوشتههای دیگر است، مانند یک کتاب یا مقاله، متن توسط کد کامپیوتری کنار هم قرار گرفته است. این بدان معناست که با هر کلمه، جمله و ادعایی باید با شک و تردید برخورد کرد. شما میتوانید از این موضوع به عنوان فرصتی برای کمک به کودکان خود در رشد مهارتهای تفکر انتقادی استفاده کنید.
برای فرزندانتان روشن کنید که هوش مصنوعی مولد ماشین است نه انسان. با آرمانها، اعتقادات، فرهنگ یا مذهب شما مشترک نیست. متن و زبان را بر اساس مدلها و الگوریتمها ارائه میدهد. این چیزی نیست که با آن بحث کنید، از آن درس بگیرید، یا برای تقویت ارزشهایتان از آن استفاده کنید.
حتما به فرزندان خود یادآوری کنید که تصاویر و ویدیوها نیز بخشی از چشمانداز هوش مصنوعی مولد هستند. کودکان باید مراقب باشند که چه متنی را به صورت آنلاین وارد میکنند و در بارگذاری تصاویر نیز باید دقت لازم را داشته باشند. عکسها و تصاویر صورت آنها هنگام آپلود در اختیار هوش مصنوعی قرار میگیرد که حفاظت از هویت آنها را سختتر خواهد کرد.
در واقع ، هوش مصنوعی با اطلاعاتی که شما به آن می دهید روز به روز کاملتر و اطلاعات بیشتری را ذخیره مینماید تا بر هوش خود بیافزاید.
نقش والدین در هوش مصنوعی بسیار مهم است و میتواند تأثیر قابل توجهی در توسعه و استفاده ایمن و مسئولانه از آن داشته باشد.
در زیر تعدادی از نقشهای کلیدی والدین در حوزه هوش مصنوعی را بررسی میکنم:
1- تربیت و آموزش:
والدین میتوانند نقش مهمی در آموزش و تربیت فرزندان خود در استفاده ایمن و مسئولانه از هوش مصنوعی داشته باشند. آنها باید فرزندان خود را به مفاهیم اخلاقی و ارزشهایی که در استفاده از هوش مصنوعی باید رعایت کنند، آشنا کنند. به عنوان مثال، والدین میتوانند درباره عدالت، حفظ حقوق افراد، شفافیت و حریم خصوصی بحث کنند و این اصول را به فرزندان خود آموزش دهند.
2- نظارت و کنترل:
والدین باید نقش مشاور و ناظر را در استفاده فرزندان از هوش مصنوعی داشته باشند. آنها باید از نحوه استفاده فرزندان از سیستمهای هوش مصنوعی، محتواهایی که با آنها تعامل میکنند و تأثیر آنها بر رفتار و روانشان آگاه باشند. با نظارت و کنترل مناسب، والدین میتوانند از آسیبهای محتمل ناشی از استفاده نادرست یا مضر از هوش مصنوعی جلوگیری کنند.
3- الگوی ارتباطی:
والدین میتوانند به عنوان الگوی ارتباطی برای فرزندان خود در استفاده از هوش مصنوعی عمل کنند. با ایجاد یک محیط باز و دوستانه، والدین میتوانند فرصتی را برای بحث و گفت و گو درباره تکنولوژی هوش مصنوعی، مزایا و محدودیتهای آن و نکات اخلاقی مرتبط فراهم کنند. این ارتباط با فرزندان میتواند به آنها کمک کند تا درک بهتری از این تکنولوژی داشته باشند و در استفاده مسئولانه از آن راهنمایی شوند.
4- ارزیابی و انتخاب:
والدین باید توانایی ارزیابی و انتخاب سیستمهای هوش مصنوعی را داشته باشند. آنها باید اطلاعات کافی در مورد سیستمها، شرکتها و برنامههای هوش مصنوعی داشته باشند تا بتوانند از نظر امنیتی، حریم خصوصی و قابلیت اعتماد آنها را ارزیابی کنند. همچنین، والدین میتوانند با انتخاب سیستمهایی که ارزشها و اصول اخلاقی را رعایت میکنند، به کمک فرزندان خود در استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی کمک کنند.
به طور کلی، والدین باید نقش فعالی در تعامل با فرزندان خود در مورد هوش مصنوعی داشته باشند. آنها باید اطلاعات و آگاهی کافی را در اختیار داشته باشند تا بتوانند فرزندان خود را به استفاده مسئولانه، ایمن و اخلاقی از هوش مصنوعی هدایت کنند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
وب 3 یا وب سوم، نسل جدید اینترنت است که با استفاده از تکنولوژیهای مختلفی مانند بلاک چین، هوش مصنوعی، واقعیت مجازی و واقعیت افزوده، امنیت و حریم خصوصی بالاتری را برای کاربران فراهم میکند.
وب 3 وب معنایی است یعنی با تحلیل داده به رمزگشایی از معانی و احساسات میپردازد و در نتیجه، کاربران اینترنت تجربه بهتری از طریق اتصال پیشرفتهتر دادهها خواهند داشت. فراگیری و دسترسی در همه جا از ویژگیهای نسل جدید اینترنت است که از قطعی کمتری برخوردار خواهد بود. استفاده از هوش مصنوعی و امنیت بالای آن از دیگر خصوصیات این فن آوری است که امکان هک و سرقت اطلاعات را به حداقل میرساند.
وب 3 به جای اینترنت در انحصار شرکتهای بزرگ فن آوری، از تمرکززدایی استقبال میکند و توسط کاربرانش ساخته میشود، گردانده میشود و تحت کنترل خود کاربران قرار میگیرد .
وب 3 در آموزش و تدریس فعال نیز اهمیت بسیاری دارد و با استفاده از تکنولوژیهای مختلف، میتواند در آموزش کاربردهای متعددی داشته باشد و به دانشآموزان کمک کند تا بهتر و با کیفیتتر درس بخوانند. این فن آوری به منظور ایجاد اینترنت غیرمتمرکز و ایمن، سریع، حریم خصوصی بالا و کیفیت بالای خدمات اینترنتی برای بشریت طراحی شده است.
این فن آوری خواستار تغییر پارادایم به سیستمهای غیرمتمرکز متعلق به سازندگان و کاربران شده است. بخش آموزش به آهستگی و پیوسته در حال انطباق با روند مشابه است.
این تغییر در مسیر را میتوان به صورت زیر توضیح داد:
در وب 1 آموزش محدود به انتقال دانش در مؤسسات آموزشی بین معلمان و دانشآموزان بود.
در وب 2 تمرکز به پورتالهای آموزشی آنلاین که متمرکز بودند، معطوف شد.
و اکنون، در وب 3 زیرساخت آموزشی بر تمرکززدایی دادهها و منابع متکی است. این به زبان آموزان اجازه میدهد تا مهارتها را از منابع بیشماری جمعآوری کنند. سپس دانش مورد تأیید قرار میگیرد و در شبکه بلاکچین ذخیره میشود تا از دسترسی به یک شبکه ضد دستکاری اطمینان حاصل شود.
فن آوری نقش مهمی در توسعه جهانی، حمایت مالی، صنعت و رشد تجارت داشته است. بخش آموزش به عنوان یک رکن حیاتی برای توسعه اجتماعی مورد توجه کارشناسان فن آوری قرار گرفته است.
آموزش سنتی به یادگیری آنلاین تبدیل شده است و تجربیات تعاملی، نوآورانه و همهجانبه را ارائه می دهد.
وب 3 فن آوری های مختلفی از جمله بلاک چین، هوش مصنوعی، محاسبات ابری، متاورس، 5G و ارزهای دیجیتال را در بر میگیرد.
وب 3 با ارائه تجربیات یادگیری صرفهجویی در زمان، غیرمتمرکز و شخصیسازی شده، ترویج مالکیت دادههای کاربر و ارائه فرصتهای کسب درآمد جدید، آموزش را بهبود می بخشد.
وب 3 در آموزش نیز کاربردهای متعددی دارد.
برخی از کاربردهای وب 3 در آموزش عبارتند از:
- ایجاد اینترنت غیرمتمرکز: وب 3 با استفاده از پروتکلهای غیرمتمرکز، امنیت و حریم خصوصی بالاتری را برای کاربران فراهم میکند. این امر میتواند در آموزش آنلاین و انتقال اطلاعات حساس و مهم بین دانشآموزان و معلمان مفید باشد.
- افزایش کیفیت آموزش: با استفاده از تکنولوژیهای مختلف وب میتوان به طور مؤثری کیفیت آموزش را افزایش داد. به عنوان مثال، استفاده از واقعیت مجازی و واقعیت افزوده که در متاورس استفاده میشوند، میتواند به دانشآموزان کمک کند تا بهتر و با تمرکز بیشتری درس بخوانند و با قوطهوری در محیط، یادگیری جذابتری داشته باشند.
- ایجاد فرصتهای آموزشی جدید: وب 3 با ایجاد فرصتهای آموزشی جدید مانند دورههای آموزشی آنلاین و ارائه منابع آموزشی رایگان، میتواند به دانشآموزان کمک کند تا بهتر و با کیفیتتر درس بخوانند.
- ارتقای تعاملات درسی: وب 3 با استفاده از تکنولوژیهای مختلفی مانند هوش مصنوعی و بلاکچین، میتواند به دانشآموزان کمک کند تا به طور فعالتر در کلاس درس شرکت کنند و تعاملات درسی را ارتقا دهند.
به طور کلی، وب 3 با استفاده از تکنولوژیهای مختلف، میتواند در آموزش کاربردهای متعددی داشته باشد و به دانشآموزان کمک کند تا بهتر و با کیفیتتر درس بخوانند. این فن آوری میتواند در آموزش کاربردهای متعددی داشته باشد و به دانشآموزان کمک کند تا بهتر و با کیفیتتر درس بخوانند. استفاده از وب 3 در آموزش و تدریس فعال، باعث افزایش بازدهی و نمرات دانشآموزان میشود.
البته این فن آوری هم محدودیتهایی دارد که نباید نادیده گرفته شوند: مثلاً تراکنشها در وب 3 به خاطر غیرمتمرکز بودن آن کندتر هستند و تعامل با برنامههای وب ۳ نیازمند گامها، نرمافزارها و آموزشهای بیشتر است. همچنین هزینههای بالا و نبود یکپارچگی در مرورگرها امروزی دسترسی به نسل سوم وب را برای بسیاری از کاربران غیر ممکن میسازد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
طبق مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش، در راستای اجرای سند تحول بنیادین، به وزارت آموزش و پرورش اجازه داده میشود تا علاوه بر زبان انگلیسی، نسبت به آموزش زبانهای عربی، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، روسی، اسپانیایی و چینی اقدام کند..
مسأله دیگر غیراستاندارد و نامناسب بودن برنامه آموزشی پایه های مختلف مدارس است. ترتیب آموزش ساختار زبانی در برنامه آموزش زبان بسیار تأثیر گذار است. کودک زبان مادری را با گوش دادن به اصواتی که از مادر و پدر و اطرافیان تولید می کنند فرا می گیرد. این روند نه فقط مختص زبان مادری است بلکه شالوده یادگیری هر زبان دیگری از جمله زبان دوم و زبان خارجی است. دانش آموز پایه هفتم و یا دانش آموزانی که شانس یادگیری زبان را در سنین پایین تر دارند، قبل از اینکه با به کارگیری مهارت شنیداری و گفتاری با کلمه سازی و جمله سازی زبان انگلیسی آشنا شده باشد، در معرض آموزش مستقیم و متنی چون تمرین حروف الفبا و گرامر و ترجمه قرار می گیرند.
بدون شک اساس سیستم آموزشی ما آموزش زبان بر پایه متن و گرامر است. این نوع آموزشی تک بعدی و به حاشیه بردن دیگر مهارت ها مانند شنیدن، صحبت کردن و نوشتن، در صورت مناسب بودن آموزش نهایتا به گرفتن نمرات خوب در آزمون مدارس و پاسخ دادن به سوالات زبانی کنکور ورودی دانشگاه ها منجر می شود ولی همچنان توانایی و انگیزه دانش آموزان را در به کارگیری زبان انگلیسی به عنوان ابزار ارتباطی فلج نگه می دارد.
هر چند در سال های اخیر در تدوین کتب درسی تغییراتی اعمال شده است، اما از آن جایی که هنوز نگرش متنی - گرامری در برنامه آموزش قرار دارد، نمی توان انتظار بازدهی قابل توجهی را از این تغییر داشت. از سوی دیگر، محتوای کتاب ها که حاوی مطالب و متون درک مطلب و تقویت مهارت خواندن هستند، جذابیت کافی ندارند و موضوعاتی که به آنها پرداخته می شود در حوزه علایق این نسل قرار ندارد. با اینکه به سادگی می توان مطالب به روز و به اصطلاح « جوان پسند » که مطابق فرهنگ و ارزش های دینی ما هستند را در صفحات درسی گنجاند و دایره لغاتی ملموس تر و کاربردی تر را به آنان آموخت. در مقابل کتب آموزشی به همراه نرم افزارها، فیلم های آموزشی و کتاب های داستان ضمیمه در آموزشگاه ها که بر اساس فرهنگ و ارزش های کشورهای انگلیسی زبان گردآوری شده اند، برای نوجوانان جذابیت بیشتری داشته که خواسته یا ناخواسته تأثیراتی نامطلوب، خلاف آنچه انتظار می رود بر آنها خواهد داشت.
شاید بتوان از عوامل دیگری چون نبود آزمایشگاه های دیداری و شنیداری یا شلوغی کلاس های درس و زنگ یک ساعت در هفته ای زبان در مدارس چشم پوشی کرد اما از نقش دبیران به عنوان یکی از پایه های اساسی روند آموزش نمی توان به سادگی گذشت. هرچند توانایی یک معلم از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار می گیرد اما تجربه و مهارت او در حوزه تخصصی اش و هم چنین آشنایی وی با اصول تدریس از مهم ترین آن هاست. معلمان زبان خود اغلب به شیوه گرامری ـ متنی آموزش دیده اند و بسیاری از آنان قادر به تکلم به زبان انگلیسی نیستند و برخی نیز در تلفظ کلمات و اصطلاحات مشکلات عدیده ای دارند. حتی در برخی مناطق محروم در کلاس های زبان از دبیرانی استفاده می شود که رشته ی تحصیلی شان هیچ ارتباطی با زبان نداشته اما به دلیل نبود نیروی متخصص در این رشته سال ها به دبیری زبان مشغول هستند. در جهت تقویت دانش زبانی و آموزشی معلمان، آموزش و پرورش می باید در امر برگزاری کلاس های توجیهی و آموزشی دبیران زبان به طور جدی و گسترده تری عمل نماید. با توجه به اینکه هرساله تعدادی از دبیران زبان بازنشسته می شوند ، پاسخ این سوال که آموزش و پرورش تا چه حد مشتاق استخدام فارغ التحصیلان توانمند رشته آموزش زبان انگلیسی و دیگر گرایش های آن است ؛ موضوعی است که می تواند با کمبود بودجه و همچنین دیگر مشکلاتی چون تاخیر در پرداخت معوقات معلمان که چند سالی است این وزارتخانه با آن گریبانگیر است، توجیه شود.
عواملی که ذکر شد تنها بخشی از مشکلات آموزش زبان انگلیسی در مدارس کشورمان است. مشکلاتی که اثردهی مثبت آموزش پایه را به حاشیه برده و موجب بی انگیزه شدن و یا حتی تنفر دانش آموزان نسبت به یادگیری زبان می شود. افزایش روزافزون تعداد مؤسسات زبان همانند شیوع تعداد دیگر مؤسسات آزاد آموزشی گواه این است که آموزش و پرورش نتوانسته عملکرد صحیح و مناسبی از برنامه ریزی و هدف گذاری آموزش ارائه دهد.
دلایل موفقیت آمیز نبودن آموزش زبان های خارجی، به ویژه انگلیسی در ایران، پیچیده و چند وجهی است. برخی از عواملی که شناسایی شده اند عبارتند از:
فقدان انگیزه: بسیاری از دانشآموزان فاقد انگیزه برای یادگیری زبان انگلیسی هستند که میتوان آن را به عوامل مختلفی از جمله درک دشواری یادگیری زبان انگلیسی، عدم علاقه به زبان و عدم درک مزایای آن نسبت داد.
کیفیت پایین آموزش: کیفیت آموزش زبان انگلیسی در ایران به دلیل قدیمی بودن، بی اثر بودن و پاسخ ندادن به نیازهای دانشجویان مورد انتقاد قرار گرفته است. . همچنین کمبود معلمان واجد شرایط و کمبود منابع مانند آزمایشگاه های زبان و مواد چند رسانه ای وجود دارد که می تواند روند یادگیری را مختل کند. .
مواجهه ناکافی با زبان: دانشآموزان در ایران اغلب فرصتهای محدودی برای تمرین مهارتهای انگلیسی خود در خارج از کلاس دارند، که میتواند افزایش تسلط و اعتماد به زبان را دشوار کند. .
عدم تأکید بر سایر زبانهای خارجی: در حالی که انگلیسی رایجترین زبان خارجی است که در ایران آموزش داده میشود، اما بر زبانهای دیگر مانند فرانسوی و آلمانی تأکید نمیشود که میتواند باعث محدود شدن مواجهه دانشآموزان با فرهنگها و زبانهای مختلف شود. .
عوامل سیاسی و فرهنگی: در مورد نقش زبان انگلیسی در جامعه ایران بحث هایی وجود داشته و برخی معتقدند که این زبان نماد امپریالیسم فرهنگی غرب است و باید با زبان های دیگر جایگزین شود. علاوه بر این، تحریمها و تنشهای سیاسی فرصتهای محدودی را برای ایرانیان برای سفر به خارج از کشور و تمرین مهارتهای زبانی خود در محیطهای واقعی ایجاد کرده است.
به منظور بهبود آموزش زبان های خارجی در ایران، پرداختن به این عوامل و تدوین راهبردهای موثر برای آموزش زبان که پاسخ گوی نیازهای دانش آموزان و ارتقای انگیزه و مشارکت باشد، حائز اهمیت است. این میتواند شامل سرمایهگذاری در آموزش معلمان و منابع، فراهم کردن فرصتهای بیشتر برای تمرین و نمایش زبان، و ارتقای ارزش یادگیری زبانها و فرهنگهای مختلف باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در حدیث نبوی آمده است که «حاسِبوا أنْفُسَکُم قَبلَ أنْ تُحاسَبوا» یعنی برای خودتان کاری کنید! قبل از اینکه دیگران برایتان کاری کنند. همان طور که در این حدیث ذکر شده است همه ما در هر کار و شغلی و حرفهای که هستیم باید برای رشد و تعالی خود، قبل از اینکه دیگران ما را ارزیابی و راهنمایی کنند، به فکر اصلاح و تجدید نظر در اقدامات و کارهای خود باشیم. معلمان نیز که شغل و حرفۀ حساس و مهمی در تربیت دانشآموزان دارند بهتر است برای رشد حرفهای و موفقیت بیشتر در تربیت و آموزش فراگیران، خودارزیابی را انجام دهند.
در زمانی که اینترنت دانشآموزان را با دسترسی سریع به دانش، توانمند میکند، معلمان باید رویکردهای خود را به طور مداوم تجدید و اصلاح کنند تا در امر تدریس و یادگیری موفق باشند. اما این کار چگونه میتواند انجام شود؟ پاسخ در خودارزیابی نهفته است. با پویایی بیشتر یادگیری در قرن بیست و یکم، معلمان نه تنها باید دانشآموزان خود را ارزیابی کنند، بلکه باید از ذره بین برای تمرینات خود استفاده کنند. در نتیجه، خودارزیابی معلمان از یک گزینه به یک ضرورت تبدیل شده است. وقتی معلمان مهارتها و روشهای تدریس خود را ارزیابی میکنند، بهتر میتوانند به نقاط قوت خود بپردازند و زمینههای رشد را مشخص کنند. معلمانی که درگیر خودارزیابی میشوند، درک عمیقتری از محتوا، نیازهای دانشآموزان و محتوای آموزشی مورد نیاز برای آموزش مؤثر دارند. چنین معلمانی همچنین در انطباق با نیازهای متنوع دانشآموزان ماهرتر هستند و برای شناسایی راههای مناسب برای پیشرفت شغل آموزشی خود مجهزتر هستند.
خودارزیابی معلم مزایای متعدد دیگری نیز برای مربیان دارد:
- آنها میتوانند چالشها و مهارتهایی را که معلمان ممکن است نادیده گرفتهاند یا بهطور کامل به رسمیت نشناختهاند، کشف کنند. کاوش عمیق در تمرین تدریس آنها میتواند زمینههای توسعه بیشتر را روشن کند.
- آنها میتوانند به معلمان در شناسایی مشکلات مبرم کمک کنند. به عنوان مثال، معلمان ممکن است نیاز به اولویتبندی برخی مسائل مهم برای دانشآموزان را تشخیص دهند و آنها را به کار با هماهنگکننده آموزشی برای رسیدگی به نگرانیهای خاص از طریق راهحلها و بهبودهای هدفمند هدایت کنند.
- آنها میتوانند به معلمان اجازه دهند تا در جنبههای مختلفی از تدریس خود کاوش و بررسی کنند.
ابزارهای خودارزیابی معلمان میتوانند از هر یک از ابزارهای مختلف از جمله خوداندیشی، نظرسنجی و پرسشنامه برای خودارزیابی استفاده کنند. به عنوان مثال، آنها میتوانند از چک لیستهایی استفاده کنند که معیارهای تدریس را مشخص میکند. قبل از شروع سال تحصیلی، معلم چک لیستی برای اندازهگیری زمینههایی مانند برنامهریزی، محتوای درس، سازماندهی کلاس، ارائه دستورالعمل، مشارکت دانشآموز و مدیریت کلاس ایجاد میکند. در طول سال، آنها خود را رتبهبندی میکنند و زمینههای بهبود را شناسایی میکنند.
این ابزارها سؤالاتی را مطرح میکنند که جنبههایی از تدریس مانند دانش موضوعی، مهارتهای برنامهریزی و اثربخشی در ارائه آموزش و حتی مدیریت کلاس را پوشش میدهد. معلمان خود را ارزیابی میکنند و بازخورد شخصی دریافت مینمایند.
یکی دیگر از روشهای خودارزیابی معلم، همکاری با دیگران است. به این ترتیب، یک معلم میتواند از دانشآموزان خود درباره درک دانشآموزان از آنچه تدریس میشود، محیط کلاس، سطح مشارکت و میزان رضایت آنها بپرسد. دانش آموزان میتوانند نظرات خود را از طریق نظرسنجی یا پرسشنامهای که معلم ارائه میدهد به اشتراک بگذارند.
خودارزیابی معلم میتواند پتانسیل معلمان را برای پیشرفت در حرفه خود باز کند. خودارزیابی میتواند به معلمان کمک کند تا بر چالشها غلبه و نقاط قوت خود را مهار کنند. آنها ابزار قدرتمندی هستند که میتوانند یادگیری مادامالعمر را تقویت کنند و معلمان را قادر میسازند تا با چالشها سازگار شوند و به سوی حرفهای شدن در امر تدریس و یادگیری پیش روند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
بسیاری از والدین یک عادت اشتباهی دارند و آن این است که در وعده صبحانه به کودک چایی شیرین میدهند. والدین باید عادت کنند مواد غذایی شیرین را از وعده صبحانه کودک حذف کنند.
زیرا مواد غذایی که دارای قند ساده هستند سطح هوشیاری کودک را بسیار کاهش میدهند. مادران نباید صبح اول صبح به کودک کیک و کلوچه همراه با شیر و شیرکاکائو بدهند.
دومین نکته برای افزایش سطح هوشیاری کودکان در طول مدرسه ، استفاده از مغزها است. اما اگر در روز ۱۰ تا دانه مغز بادام و ۱۰ تا دانه مغز پسته برای تغذیه کودکان در نظر گرفته شود یکی از میان وعدههای بسیار خوب خواهد بود. زیرا مغزها منبع غنی از چربیهاست، پروتئین بسیار بالا دارد و حس سیری به کودک میدهد.
بنابراین به مرور زمان بر سطح هوشیاری و یادگیری کودکان اثر خواهد داشت. بله ؛ مغزها چرب هستند اما چربیها با یکدیگر فرق میکنند. چربیهای مفید لینولئیک و لینولنیک در مواد غذایی گیاهی مانند مغزها، روغن زیتون و… وجود دارند که جزو چربیهای اشباع نیستند و برای بدن بسیار مفید هستند.
حتی کودکانی که دچار چربی خون بالا یا کبدچرب هستند میتوانند از مغزها استفاده کنند. یکی دیگر از مواد خوراکی که به عنوان میان وعده خصوصاً برای کودکانی که اضافه وزن دارند پیشنهاد میشود، استفاده از میوههای فیبردار است. فیبر هم به دلیل احساس سیری که به کودکان میدهد، برای تغذیه کودکان بسیار مهم است.
اگر بچه اصلاً اهل خوردن میوه نیست، میتواند از آب میوه طبیعی در حد متوسط استفاده کنند. اما اگر بچه تمایل به خوردن میوه دارد، خود میوه بهتر از آبمیوه است. اما آبمیوه مصنوعی را که به هیچ عنوان پیشنهاد نمی شود. همچنین استفاده از پروتئین به ویژه تخم مرغ در تغذیه کودکان بسیار مهم است. والدین باید بتوانند فرزندشان را به مصرف پروتئین خصوصاً تخم مرغ عادت بدهند. مصرف یک عدد تخم مرغ در روز در وعده صبحانه یا میان وعده برای کودکان لازم است.
روزنامه اطلاعات
فن آوری آموزشی یا "EdTech" عملی است برای معرفی ابزارهای فن آوری اطلاعات و ارتباطات به کلاس درس برای ایجاد تجربیات یادگیری جذابتر، فراگیر و فردیتر. استفاده از فن آوری آموزشی (EdTech) ترکیبی از سختافزار کامپیوتر، نرم افزار، و تئوری و عمل آموزشی برای تسهیل یادگیری است.
اینفن آوری هنوز در مراحل اولیه توسعه خود است، اما به عنوان روشی برای سفارشیسازی برنامه درسی برای سطح توانایی دانشآموز با معرفی و تقویت محتوای جدید با سرعتی که دانشآموز میتواند از عهده آن برآید، نویدبخش است.
EdTech میتواند اشکال مختلفی در داخل یا خارج از کلاس داشته باشد، از جمله برنامهها و بازیهای آموزشی، پادکستها، سیستمهای مدیریت یادگیری(LMS)، نرمافزار کنفرانس ویدئویی مانند زوم، و انجمنهای گفت و گوی آنلاین و سایر ابزارهای فن آوری اطلاعات برای افزایش تعامل و کمک به معلمان در تهیه برنامههای درسی، برگزاری کلاسهای آنلاین و انجام کارهای روزمره مانند نمرهدهی و حضور و غیاب استفاده میکند.
هدف EdTech بهبود نتایج دانشآموز، افزایش آموزش فردی و کاهش بار آموزشی بر روی مربیان است. برای مثال، دورههای آنلاین یادگیری را برای دانشآموزان از هر نقطهای در جهان آسان میکند، که میتواند مزایای عمدهای برای دانشجویان نظامی، دانشجویان بینالمللی، دانشآموزان بزرگسالی که اغلب برای کار سفر میکنند، یا دانشآموزانی که در حال تمرین فاصلهگذاری اجتماعی هستند، داشته باشد.
فن آوری آموزشی مزایای بیشماری را برای دانش آموزان، مربیان، مدیران و والدین به طور یکسان ارائه میدهد.
در اینجا برخی از مزایای EdTech آورده شده است:
- فرصتهایی را برای یادگیری از راه دور فراهم میکند:
یکی از مهمترین مزایای EdTech این است که به دانشآموزان اجازه میدهد تا تقریباً از هر جایی یاد بگیرند. دیگر محدودیتی برای نگه داشتن دانشآموزان و معلمان در کلاس درس یا حتی در همان موقعیت جغرافیایی معلمان وجود ندارد. وقتی دانشآموزی آزادی یادگیری از هر جایی را داشته باشد، میتواند یادگیری را راحتتر کند و باعث شود دانشآموزان احساس راحتی بیشتری کنند.
- یادگیری را برای هر دانشآموز سفارشی میکند:
برخی از پلتفرمها میتوانند اطلاعات هر دانشآموز را هنگام کار بر روی تکالیف خود جمعآوری کنند و زمینههای بهبود را به معلمان پیشنهاد دهند. بنابراین، یادگیرندگان دیجیتالی میتوانند با سرعت خود حرکت کنند و مسیر توصیه شده را دنبال کنند، در حالی که معلمان میتوانند بر دانشآموزانی تمرکز کنند که با یک کار خاص دست و پنجه نرم میکنند.
- دسترسی آسان به منابع یادگیری بیشتر را فراهم میکند:
انتخاب گستردهتری از مواد را ارائه میدهد که به راحتی قابل دسترسی هستند. مجموعه وسیعی از فن آوری های آموزشی که امروزه در دسترس است، طیف وسیعی از گزینهها را به دانشآموزان ارائه میدهد که از بین آنها میتوانند بهترینها را برای نیازهای یادگیری خود انتخاب کنند. این به آنها کمک می کند تا مهارتها و دانش مناسبی را توسعه دهند تا بتوانند در زمینه انتخابی خود به حرفهایهای خوبی تبدیل شوند.
- سرگرمی را به یادگیری اضافه میکند:
یک تجربه یادگیری سرگرم کننده و جذاب برای دانشآموزان فراهم میکند. یادگیرندگان امروزی نه تنها ملزم به یادگیری هستند، بلکه باید در حین انجام این کار سرگرم شوند. فن آوری آموزشی به دانشآموزان این فرصت را میدهد که در حین یادگیری سرگرم شوند، که به آنها کمک میکند با انگیزه و هیجان در مورد مطالعه خود باقی بمانند.
- دانش آموزان را برای مشاغل امروزی بهتر آماده میکند:
آموزش سنتی ممکن است در ارائه مفاهیم اساسی در مورد موضوعات ضروری عالی باشد، اما از واقعیت نیروی کار دورتر میشود. امروزه بیشتر مشاغل نیازمند دانش فنی با درجات مختلف هستند. حداقل، همه مشاغل نیاز به الفبای دیجیتالی خاصی دارند که اکثر دانشآموزان امروزی باید خودشان آن را بیاموزند. مؤسسات آموزشی میتوانند از طریق فناوری به آن کمک کنند.
- مهارتها و عملکرد ارتباطی را بهبود میبخشد:
یادگیرندگانی که قادر به برقراری ارتباط بهتر از طریق ابزارهای فنآوری هستند، از نظر تحصیلی و همچنین در محیطهای کاری عملکرد بهتری خواهند داشت، زیرا مهارتهای ارتباطی زمانی بسیار مهم هستند که میخواهید هدف خود را به طور مؤثر برسانید. EdTech به بهبود مهارتهای ارتباطی و عملکرد فراگیران در محیط های مدرسه و محل کار کمک می کند.
- از محیط زیست محافظت میکند و یادگیری پایدار را تضمین میکند:
یکی از مهمترین مزایای EdTech این است که به محافظت از محیط زیست کمک می کند و یادگیری پایدار را تضمین می کند .ابزارهای یادگیری دیجیتال و کلاس های مجازی نیاز به کاغذ و سایر منابع فیزیکی را کاهش میدهند که میتواند به کاهش ردپای کربن مؤسسات آموزشی کمک کند.
در نتیجه، EdTech مزایای متعددی را ارائه میدهد که میتواند تجربه یادگیری را برای دانشآموزان افزایش دهد، تجربه تدریس را برای مربیان بهبود بخشد و آموزش را برای همه افراد درگیر در دسترستر و راحتتر کند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید