هوش مصنوعی یا هوش ماشینی در بسیاری از لوازم منزل، صنعت خودروسازی، صحبتکردن با حیوانات، شناسایی بیماریها، تبدیل متن به فیلم، تولید محتوای متنی، شرکت در آزمونها، برنامهنویسی، تبدیل کلمات تایپ شده به دست خطهای مختلف، تولید کارهای هنری و بسیاری دیگر از موارد میتواند به انسان کمک کند و کارهای او را تسهیل نماید. یکی از رباتهایی که امروزه غوغا به پا کرده و در آینده انقلاب و تحولات چشمگیری در عرصه هوش مصنوعی از او خواهیم دید، بات Chat GPT است. بسیاری از ما هنوز فکر می کنیم هوش مصنوعی یک ربات یا یک آدمآهنی قدرتمند است که دشمن ما آدمها محسوب میشود، اما اکنون داستان تغییر کرده است. هوش مصنوعی به بخش عمده و جداییناپذیر زندگی ما تبدیل شده است که کمکهای زیادی در حوزه های مختلف مانند هوا و فضا، پزشکی و خودروسازی و حتی آموزش به ما کرده است.
محققان معتقد هستند که برنامههای هوش مصنوعی مانند چتجیپیتی میتواند در بهبود آموزش و یادگیری نیز مؤثر باشند. البته با این پیششرط که مراقب ارائه اطلاعات نادرست احتمالی که چتجیپیتی معمولاً به آنها دسترسی دارد، باشند. از چتجیپیتی می توان در بحث آموزش و یادگیری در موارد زیر بهره جست:
توضیح و آموزش
این ابزار بهخوبی میتواند کلمات، کدها و حتی علم فیزیک، شیمی و زیست را توضیح دهد. همانطور که قابلیت مربی هوش مصنوعی در Chat GPT در ماهها و سالهای آینده، توسعه و بهبود مییابد، میتواند به طرز چشمگیری نحوه تعامل فراگیران با دنیای بیرون را تغییر دهد.
نوشتن شعر، مقاله، متن سخنرانی و نامه
چتجیپیتی میتواند بهعنوان دستیار نوشتن و شریک فکری استفاده شود. بدین صورت که یک متن اولیه مقاله، شعر، سخنرانی و نامه از چتجیپیتی خواسته و دریافت شود و سپس از سوی فرد کارشناس اصلاح شود و بهبود و ارتقا یابد.
برنامهنویسی
ابزارهای هوش مصنوعی از جمله چتجیپیتی گذشته از آن که میتواند بهخوبی برنامهنویسی کند، میتواند کمک حال کدنویسان در یافتن خطای صورت گرفته باشد.
سرعت در ارائه پاسخ ها و بازخوردها
یکی از مزایای این چتبات سرعت در ارائه پاسخها و بازخوردها است که می تواند با زبانهای مختلف این کار را در حداقل زمان ممکن انجام دهد.
مباحث تعاملی دوطرفه
چتبات جیپیتی می تواند یک تعامل دوطرفه را بین ربات و فراگیر به وجود آورد و به طور هوشمند و جامع به سؤالات فراگیر پاسخ دهد و یک گفتگوی علمی و کامل را انجام دهد.
شخصی سازی آموزش
هر فراگیری با توجه به سطح معلومات، دانش و نیازها و علایق خود می تواند با این ربات گفت و گو کند و پاسخ سؤالات خود را دریافت نماید.
مدیریت و دستکاری دادهها
مرتبسازی، مدیریت و سازماندهی دادههای ساختار نیافته، دشوار است. با کمک این چتبات میتوانید دادههای بدون ساختار را با کمک دستکاری دادهها به یک فرمت ساختاریافته تبدیل کنید.
تجزیه و تحلیل حجم زیادی از دادهها
تجزیهوتحلیل و تفسیر دقیق و همهجانبهنگر حجم زیادی از دادهها و اطلاعات نیازمند تسلط کارشناسان به تکنیکهای متعدد و متنوعی است که کار را دشوار و زمانبر میکند؛ ولی با استفاده از چتجیپیتی و سایر اشکال هوش مصنوعی میتوان مشکلات این گونه را کاهش داد.
جایگزین موتورهای جستجو
درحالیکه اطلاعات ارائه شده از سوی چتجیپیتی همیشه دقیق نیست؛ چون که دادههای در دسترس آن بهپیش از سال ۲۰۲۱ محدود است، ولی میتواند دادههای میلیونها وبسایت را تجزیه و تحلیل کند تا به هر سؤالی که دریافت میکند، پاسخ دهد.
زمانبندی و برنامهریزی کارها
سازماندهی برنامه کاری پرمشغله شما ممکن است زمانبر باشد، بهویژه این که بخواهید زمانبندی انجام مراحل مختلف کارها را انجام دهید اما چتجیپیتی و سایر اشکال هوش مصنوعی میتواند به راحتتر شدن این کار کمک کند.
تصحیح اوراق امتحانی
معلمان می توانند از این ربات برای تصحیح اوراق امتحانی خود و یا بررسی تکالیف فراگیران و نظارت بر ارائه تکالیف یا پاسخ گویی به چتها و ایمیلها استفاده کنند.
نظرخواهی و مشورت
تصور کنید که در برنامهریزی درسی در موضوع خاصی چالشها، فرصتها و محدودیتها را نمی شناسید. در چنین شرایطی میتوانید برای کاهش ضریب خطای خود از نتایج بررسی چتجیپیتی و سایر اشکال هوش مصنوعی استفاده کنید.
همکاری برای یافتن تجربه جدید
اگر از انجام کارها و تجربیات خود در یادگیری مطمئن نیستید و احتیاج به کمک و همکاری دارید چتبات هوش مصنوعی میتواند به شما مشورت بدهد و تکنیکهایی را پیشنهاد کند.
تولید محتوا
میتوان از این ابزار برای تولید محتوا استفاده کرد، یعنی بهراحتی محتوا را بر اساس یک درخواست مینویسد. بهعنوانمثال، این ابزار هوش مصنوعی میتواند آهنگی را بر اساس دستور کاربر بنویسد و یا انشائی را در مورد یک موضوع خاص به رشته تحریر درآورد. علاوه بر این، میتواند به کاربران کمک کند تا سبک نوشتاری خوشان را بهبود دهند.
یکی از مهمترین مزیتهای استفاده از هوش مصنوعی در فرایند آموزش، علاوه بر کارایی بالا، تسریع روند کارهای اداری، تصحیح هوشمند اوراق امتحانی و پاسخدادن به سؤالات فراگیران، امکان ارائه آموزش تطبیق پذیر است. آموزش تطبیقپذیر یعنی این که فراگیر بر اساس مدل یادگیری و دیگر شرایط و تواناییهایش از قبیل دانش قبلی، توانایی درک مطلب، ضریب هوشی و غیره میتواند مفاد آموزشی موردنیازش را تحویل بگیرد. در حال حاضر چنین امکانی در کلاسهای عمومی وجود ندارد؛ ولی در آموزش الکترونیکی و هوشمندانه، میتوان چنین کاری را انجام داد. این سیستمها حتی میتوانند دانشآموزان و اساتید را در انتخاب منابع لازم برای دوره آموزشی یاری کنند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
روز پنج شنبه 25 خرداد 1402، در آخرین روز برگزاری امتحانات نهایی پایه دوازدهم، پرسشنامه هایی در اختیار شرکت کنندگان این آزمون قرار داده شد تا به سوالات آن پاسخ دهند. این پرسشنامه ها که تصاویری از آن در شبکه های اجتماعی پخش شده است، علی الظاهر، از سوی مرجع صلاحیت دار برگزاری این امتحانات، یعنی «مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت نظام آموزش و پرورش» تهیه شده اما با توجه به اینکه دارای پاسخ نامه «شخصی سازی شده» بوده و در برگه مربوطه، بارکد و اطلاعات سجلی افراد درج شده است فلذا ماهیت حرفه ای و بی طرفانه آن، که از مؤلفه های اخلاقی امر پژوهش است، مورد تردید می باشد.
نگارنده این یادداشت، هم به عنوان پدرِ دانش آموز و هم به مثابه معلم بازنشسته، نظرسنجیِ مربوطه را بی ارتباط با وظایف سازمانی این مرکز می داند زیرا آن گونه که در ادامه خواهد آمد، این مطالعه پیمایشی، هم در «عنوان» و هم در «هدف»، فاقد ارتباط ارگانیک و معنی دار با وظایف حرفه ای آن مرکز است.
در ذیل، محتوای آن از منظر روش شناسی تحقیق، مورد تحلیل و ارزیابی قرار می گیرد :
1) عنوان پرسشنامه
در سمت راست پرسشنامه با قلم درشت، عنوان پرسش نامه این گونه کادر بندی شده است:
«پرسشنامه شرکت کنندگان در آزمون های نهایی خرداد 1402».
از عنوان این پرسشنامه پیداست که مجری پژوهش مربوطه و یا کارمندان مرکز ارزشیابی، آن قدر شتاب زده عمل کرده اند که نتوانسته اند پلی معقول میان جهت گیری علمی و حتی دانشِ مقدماتیِ موضوع و عنوان آن برقرار نمایند. زیرا از همان آغاز وقتی پاسخ دهنده، اولین سوالات را مطالعه می کند متوجه عنوانِ غلط اندازِ آن می شود. در این عنوان دو متغیر «شرکت کنندگان» و «آزمون های نهایی» قابل توجه است. بر این اساس انتظار بر آن است پرسشنامه های مورد نظر به بررسی نظرات و تلقی دانش آموزان پایه دوازدهم در پیوند با آزمون های نهایی بپردازند و بر مبنای فرضیه ای دیگر، توقع می رود که این پرسشنامه ها به بررسی کیفیت و چگونگی برگزاری آزمون های نهایی از جمله نحوه طراحی سوالات، ضریب دشواری، کیفیت چاپ، کیفیت جلسات، مراقبت و ... بپردازد. با این وصف نوع سوالات و محتوای خاص آن نه تنها در ذیل عنوان پرسشنامه نمی گنجد بلکه فاقد ارتباط منطقی با آن است.
اکنون پرسش این است که آیا اجرای چنین پژوهشی جزو وظایف سازمانی «مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت نظام آموزش و پرورش» به حساب می آید؟ یا اینکه آموزش و پرورش صرفاً بازوی اجرایی و محمل انجام این پژوهش بوده و در تحلیل اطلاعات جمع آوری شده نیز نقشی نخواهد داشت.
2 ) هدف
در سمت راست برگه های پرسشنامه، با عنوان راهنمای تکمیل پرسشنامه آمده است: پرسشنامه ای که در دست دارید با هدف «ارزشیابی فعالیتها و برنامه های آموزشی و پرورشی» طراحی شده است و در نتیجه ی آزمون شما تأثیری ندارد.
بر این اساس مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت نظام آموزش و پرورش، هدف خود را از اجرای چنین پرسشنامه ای در قالب کلّی «ارزشیابی فعالیتها و برنامه¬های آموزش و پرورش» اعلام کرده است. برای راستی¬آزمایی و سنجش تحقق پذیری این هدف باید به محتوای سوالات مراجعه کرد. حسب پیگیری امر، از پرسشنامه های توزیعی چنان بر می آید که سوالات مورد نظر دارای تنوع مقوله ای و گستره موضوعی زیادی بوده است؛ بر این مبنا و با بررسی سؤالات مندرج در پرسشنامه های چندگانه و مطالعه مقولات آن، می توان استدلال کرد که سؤالات مزبور فاقد ارتباط معنادار با هدف کلی پیش گفته هستند.
به نظر می رسد که این پژوهش در راستای سنجش اعتبار سیاستهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اعتقادی و ... کشور در میان جامعه آماری خاصی (دانش¬آموزان پایه دوازدهم) باشد. با این وصف، آیا نتایجی که از تحلیل داده ها به دست خواهد آمد حامل ارتباط وثیق با هدف کلی «ارزشیابی فعالیتها و برنامه های آموزشی و پرورشی» خواهد بود؟ فرضیاتی که بر مبنای آنها سوالات پرسشنامه طراحی شده اند،کدام جنبه از هدف مذکور را پشتیبانی می نماید؟ چرا باید خودفریبی کرد و دنیای جوانان امروز را دنیای امامزاده ها پنداشت؟
3 ) روش تحقیق
از ابزار به کار گرفته شده ی پرسشنامه و فحوای سوالات آن، معلوم می شود که روش مورد نظر مجری، روش تحقیق زمینه یابی (پیمایشی) است. هدف از تحقیق زمینه یابی، توصیف صفات یک جامعه یا نحوه پراکندگی افراد یک جامعه بر اساس یک یا چند متغیر است. به عبارت دقیق تر، تحقیق زمینه یابی یک فرایند پژوهشی است به منظور جمع آوری اطلاعات درباره این موضوع که گروهی از مردم چه می دانند چه فکر می کنند یا چه کاری انجام می دهند. همچنین دیدگاه ها، عقاید، نگرشها و باورهای مردم نسبت به یک پدیده یا فرآیند را مورد بررسی قرار می دهد. بنابراین به مدد روش باید پرسید کدام یک از سوالات مندرج در پرسشنامه های مورد نظر در تعقیب کارآمدی یا تحقق اهداف آموزش و پرورش که در محتوای کتابهای درسی تبلور یافته، قابلیت آن را دارد که ارزشیابی فعالیتها و برنامه های آموزشی و پرورشی را از آن استخراج کرد؟
4 ) ساختار پرسش ها؛
در تکنیک تدوین پرسشنامه در یک تحقیق، انواعی از پرسشهای میدانی وجود دارد که در این پژوهش، از پرسشنامه «سنجش معیار» استفاده شده است. در این گونه پرسشها می توان از طیف لیکرت برای مقیاس گردآوری دیدگاهها استفاده کرد. در این گونه پرسشنامه برای هرکدام از سؤالات (گویه ها)، می توان از طیف لیکرت: 1) کاملاً موافقم، 2) موافقم، 3) نه موافقم،نه مخالفم، 4) مخالفم، 5) کاملاً مخالفم، یک گزینه را انتخاب کرد. یکی از شرایط کسب میزان مطلوب پاسخها، جلب اطمینان پاسخ دهنده و امانت داری پژوهشگر است.
در تحقیقات زمینه یابی، غالباً سؤالهایی پرسیده می شود که برای افراد جنبه مشخصی دارد و فرد پاسخ دهنده نمی خواهد دیگران از عقاید وی سر در بیاورند.
در پرسشنامه های مورد بحث سؤالات متعددی وجود دارند که در آن پاسخ دهنده در شرایط ناایمن و عدم آسودگی قرار می گیرد به گونه ای که این وضعیت روانی غیرعادی، وی را به سمت یکی از رذایل اخلاقی یا مکانیسم بقاء مانند دروغ، ریا و ترس هدایت کرده پاسخ مورد نظر پژوهشگر سوگیرنده را انتخاب می نماید. در اینجا آنچه به کمک این استدلال خواهد آمد، «شخصی سازی کردن» پرسشنامه است که سایه آن همچون شمشیر داموکلس بر سر پاسخ دهنده سنگینی می کند . زیرا پاسخ دهنده می داند که اگر مطابق نظر خویش یکی از گزینه ها را انتخاب نماید، احتمالاً، در آینده، مدرکی علیه خود بر جای خواهد گذاشت!
5 ) تحلیل محتوا
در اینجا برای اثبات مدعا، چند نمونه از سوالات در دو بخش سؤالات قومی و دینی – اعتقادی مورد بررسی و تحلیل محتوایی واقع می شوند: این پرسش باید به صراحت به میان آید، چرا باید در یک شرایط غیرعادی و غیرحرفه ای، سؤالاتی را پیش دانش آموزان (این سرمایه های کشور) گذاشت و از آنها با چشم غرّه خواست به آنچه ما باور داریم تظاهر کنند؟
الف) سؤالات قومی؛ در این بخش از تعداد 15 سؤال مربوطه، پنج سؤال مورد تحلیل قرار می گیرد.
1) دید مثبتی نسبت به گروه قومی و فرهنگی (منطقه محل تولد) خودم دارم.
در پاسخ به این پرسش، اگر گزینه (کاملاً موافقم) انتخاب شود، تحلیلگ ر پاسخنامه (شخصی سازی شده) می تواند پی به عقیده و باور فرد ببرد و چه بسا به آن برچسب قوم گرایی هم بزند که عندالزوم قابلیت استفاده له/علیه را هم داراست. بنابراین در اینجا پاسخ دهنده در فضای نامطمئن موجود، نمی تواند صادقانه جواب مدنظر خویش را برگزیند زیرا بیم آن دارد در تخالف با باور مورد نظر پرسش شونده قرار گیرد.
2) بیشتر اوقات در منزل با زبان مادری ام صحبت می کنم.
به نظر می رسد طراح این سؤال با واقعیت های موجود در بطن جامعه اقوام ساکن در این کشور قرابتی ندارد. این گزاره بر مبنای پیش فرض کاذبی تنظیم شده است و آن اینکه گاهی اعضای خانواده، زبان مادری را کنار نهاده و به زبان رسمی (فارسی) صحبت می کنند. این در حالیست که در خانواده های اقوام ایرانی(لااقل در کردستان) اعضای خانواده (در صورتی که به زبان مادری خویش لگد نزده باشند) در منزل با زبانی غیر از زبان مادری صحبت نمی کنند.
3 ) من به فرهنگ قومی(محلی) خودم افتخار می کنم.
واژه افتخار در این پرسش می تواند برای تحلیلگر دربردارنده برداشت های ضمنی و تلویحی خاصی باشد. افتخار، در فرهنگ لغات به معنای سرافرازی، سربلندی، فخر، فخرکردن، مباهات، نازیدن و ... آمده است. چنانچه پاسخ دهنده برای این پرسش، گزینه (کاملاً موافقم) را انتخاب نماید، قابلیت تسری باور وی به مفاهیم فراگیرتر از جمله قوم گرایی، ناسیونالیسم و ... را داراست. در چنین موقعیتی محتمل است که پاسخ دهنده به منظور جلوگیری از ایجاد چنین ذهنیتی، به وانمود (تظاهر) رفتاری روی بیاورد و گزینه صادق/ اصلح را در مسلخ مصلحت قربانی کند.
4) تمایلی به فعالیت در مجامعی که درصدد حفظ هویت قومی که متعلق به آن هستم ندارم.
نکته ای که در مورد این پرسش قابل توجه است این است که از میان پانزده سؤال این پرسشنامه، تنها این پرسش است که با فعل نفی مطرح شده است! طرح این پرسش به این شکل نگارشی حاکی از سوگیری عامدانه پژوهشگر است. در این سؤال به صورت پیش فرض، فعالیت به منظور «حفظ هویت قومی» امری ناهنجار/ ناپسند و یا غیرقابل قبول / غیرقانونی جلوه داده شده است. از این رو متن سؤال به صورت رندانه ای در صدد القای این باور است که اگر کسی برای حفظ هویت قومی خویش فعالیتی انجام دهد، مرتکب عمل نادرستی شده است. به عنوان مثال اگر کسی بخواهد زبان مادری خویش را آموزش دهد، به این معناست که برای حفظ هویت قومی خویش فعالیت نموده است فلذا مرتکب عمل نابه هنجاری شده است.
طُرفه این است که نتایج پاسخ به این سؤال در مناطق مختلف کشور یکسان نخواهد بود پس این سؤال فاقد روایی پژوهش است. به همین منظور باید دانش آموزان متعلق به اتنیک فارس (تهران، اصفهان، یزد و ...) به این سوال پاسخ (کاملاً موافقم) بدهند، زیرا ستون هویت قومی ایشان زبان فارسی است و از این لحاظ بدون واهمه ای این گزینه را مطلوب می یابند. در حالی که اگر دانش آموزان سایر اقوام (کردستان، آذربایجان، خوزستان، بلوچستان و ...) همان گزینه (کاملاً موافقم) را انتخاب نمایند، آن وقت با توجه به اینکه پرسشنامه شخصی سازی شده است، باید منتظر عواقب این پاسخ انتخابی باشند، لذا احتمالاً به رذالت دروغ یا ریا تن داده از هویت قومی خویش بیزاری می جویند.
5 ) در مقابل مردم هم زبانم (همشهریانم) احساس مسؤلیت می کنم.
این گزاره، گزاره ای باطل است. بر اساس برخی آمارها کشور ایران بیش از هزار شهر دارد پس مردم ایران لابد با هزار زبان با همدیگر صحبت می کنند! چگونه است که پیمایشی در این سطح تا این حد با سواد مقدماتی پژوهش بیگانه است؟ آیا فروکاستن هم زبانی به همشهری بودن، تقلیل امر به شمار نمی آید؟
تحلیل آماری نتایج این پرسش بر اساس کدام معیار علم آمار و روش شناسی پژوهش منتشر خواهد شد؟ یافته های آماری این پژوهش چگونه در هدف «ارزشیابی فعالیتها و برنامه های آموزشی و پرورشی» کاربست خواهد یافت؟
ب) سؤالات دینی – اعتقادی
در این بخش از تعداد 15 سؤال مربوطه، 4 سؤال مورد تحلیل قرار می گیرند.
1 ) ضروری است از راهنمایی های مراجع تقلید پیروی کنیم.
در این پرسش آنچه مورد توجه است اینکه اگر کسی در تخالف با گزاره مورد نظر برآید و ضرورتی در این امر نبیند، آن وقت اولین تعبیری که از این مخالفت خواهد شد، انکار / بی باوری به یکی از پایه های مذهب تشیّع (مرجعیّت) خواهد بود. از سوی دیگر صورت این سؤال برای دانش آموزان اهل تسنّن، فاقد اعتبار است زیرا در این مذهب، مفهومی به نام مرجع تقلید محلی از اعراب ندارد. لذا نتیجه مترتب بر انتخاب هر گزینه از سوی پاسخ دهنده تسنّن، قابل استناد نخواهد بود. با این نگاه، در صورتی که پاسخ دهنده اهل سنّت، گزینه (کاملاً مخالفم) را به دلیل عدم رسمیّت مرجعیّت، انتخاب نماید، معلوم نیست که این عدم اعتقاد معقول در موقعیت اجتماعی وی در آینده¬ چه تأثیری خواهد گذاشت.
2 ) به نظرم خیلی ها قصد تضعیف دینی که به آن اعتقاد دارم را دارند.
صرف نظر از نحوه نگارش ناشیانه این جمله، کاربرد کلمه «خیلی ها» از نقطه نظر دستور زبان فارسی رایج نیست. این واژه در زبان عامیانه به کار گرفته می شود که در آن واژه «خیلی» با نشانه «ها» به صورت نامصطلح جمع بسته شده است. از این رو هم در جایگاه صفت و هم در جایگاه قید به معنی «بسیار»ی است که برآن «بسیار» دگر افزوده شده باشد! اما در اینجا که به عنوان یک گویه در قالب پرسشنامه پیمایشی آمده است، نقش یک صفت گنگ و گمراه کننده را بازی می کند. وقتی پژوهشگر با استفاده از چنین صفات کمّی، از وضعیت موجود به نفع فرضیه خویش بزرگ نمایی می کند بدین معناست که ظنّ تحقیقی اش از پشتوانه نظری و آماری قابل اتکائی برخوردار نیست و با آوردن صفت مجعول «خیلی ها»، به دنبال اعوجاج فکری و ذهنی پاسخ دهنده است تا به او اتقان دهد که نسبت بسیار زیادی از مردم درصدد تضعیف دینی برآمده اند که پاسخ دهنده به آن اعتقاد دارد.
این گزاره را می توان از جهتی دیگر نیز مورد واکاوی قرار داد، و آن اینکه اگر به زعم طراح این سؤال، خیلی ها از همین مردم کمر به تضعیف دین بسته باشند، پس پرسش اصلی این است که چرا نسبت «بسیار زیادی» از مردم در صدد تضعیف دین برآمده اند؟ که این پرسش البته قابل بررسی کاوشگرانه و بی طرفانه خواهد بود.
3 ) خواندن کتب دینی جزو برنامه های همیشگی من است.
آنچه در تحلیل گویه های قبلی در مورد انتخاب گزینه های (کاملاً موافقم یا کاملاً مخالفم) گفته شد، به لحاظ تحلیلی برای اکثر قریب به اتفاق سؤالات این پرسشنامه ها قابلیت تعمیم دارد. لذا استدلال اصلی این خوانش بر این گویه نیز جاری است. اما در پیوند با این مورد می توان گفت، با توجه به اینکه دانش آموزان پایه دوازدهم (پاسخ دهندگان این پرسشنامه ها)، در سال جاری نیازمند گزینش دانشگاه می باشند و نیز با توجه به هویت شناخته شده پاسخنامه، لذا سایه ی ترس از عدم گزینش، آنها را وارد وادی تلبیس خواهد کرد!
چرا باید خودفریبی کرد و دنیای جوانان امروز را دنیای امامزاده ها پنداشت؟
چرا باید از محمل آرزواندیشی بزرگسالان موجود در مراکز برنامه ریزی، وانمود کرد که داوطلب آزمون نهایی، همیشه یک کتاب دینی در دست دارد و با شیفتگی خود را در هاله نور می بیند؟ شاید اینان تصور می کنند تلفن همراه افراد جامعه، به ویژه قشر جوان، مملو از نسخه های الکترونیکی کتابهای مذهبی است. آن کس که به نتایج مطلوب این پژوهش دلخوش کرده است، اگر 100درصد پاسخ به این گویه، گزینه (کاملاً موافقم) باشد، خود وی اولین کسی خواهد بود که نتیجه اش را به سُخره خواهد گرفت.
بررسی اجمالی پرسشنامه اعتقادی، خواننده را به این استنباط رهنمون می سازد که طرح برخی از سؤالات مربوطه به صورتی که فوقاً مورد تحلیل واقع شد، درصدد تجسّس و تفتیش در عقاید افراد است که هر دوی آنها امری مذموم و غیراخلاقی است؛ تجسس، منکر قرآنی و تفتیش، تخلف قانونی.
سخن آخر ؛
از نظر نویسنده این یادداشت، سؤالات سایر مقولات پرسشنامه ها نیز قابلیت تحلیل و نقد محتوایی را دارند اما به دلیل پرهیز از اطاله کلام به همین اندازه بسنده می کند و آن را مشتی نمونه از یک خروار می داند. اما این پرسش باید به صراحت به میان آید، چرا باید در یک شرایط غیرعادی و غیرحرفه ای، سؤالاتی را پیش دانش آموزان (این سرمایه های کشور) گذاشت و از آنها با چشم غرّه خواست به آنچه ما باور داریم تظاهر کنند؟
بدیهی است در چنین فضایی که در هاله عدم اطمینان، از شخصیت واقعی پاسخ دهنده ها راستی زدایی شده است، اگر یافته های این پژوهش با ضریب اطمینان بالایی منطبق بر آمال و آرزواندیشی مجریان آن باشد، حتم بدارید که کسی آن را باور نخواهد کرد؛ لذا نتایج چنین پیمایشی از پیش، سوخته به نظر می رسد.
مَخلَص کلام اینکه، مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت نظام آموزش و پرورش با انجام و یا قبول سفارش این پیمایش، تنها لافِ رسیدن به هدف «ارزشیابی فعالیت ها و برنامه های آموزشی و پرورشی» را خواهد زد و غیر از خودستایی و ادعای واهی، کاری از پیش نخواهد برد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
اوایل سال جاری تصمیم به حذف کاربری حساب های بدون استفاده خود در پیام رسان ها گرفتم و یکایک حساب های مازاد را حذف کردم تا به شبکه شاد رسیدم و هرچه بیشتر سعی بر حذف حساب نمودم کمتر موفق شدم تا اینکه چهاردهم فروردین ماه برای پیگیری دلیل با شماه"43081"پشتیبانی شاد تماس گرفتم و پس از کلی سوال و جواب که نقش شما در شبکه شاد چیست و دلیل اینکه می خواهید حساب را حذف کنید و چند سوال و جواب دیگر، موفق شدم سوالم را بپرسم که چرا امکان حذف حساب کاربری از سوی کاربر در شبکه شاد وجود ندارد؟! که در پاسخ به اینکه سیاست شبکه شاد در حال حاضر همین است و فقط خود شاد می تواند حساب کاربری را حذف کند اکتفا کرد .
وی در پاسخ درخواست من برای حذف حساب کاربری هم گفت که به اصطلاح خودشان « تیکت » ثبت می کنند تا بخش پشتیبانی بررسی های لازم را بکند و در صورتی که مشکلی نداشته باشم حساب کاربری را حذف کند .
بعد از اصرار جهت اطلاع از بازه زمانی که این حذف حساب کاربری به دستان توانای بخش فنی انجام می شود، با اکراه گفتند کمتر از یک هفته این اتفاق نمی افتد!
از آن یک هفته چند هفته دیگر هم سپری شد تا در نهایت اواخر اردیبهشت ماه از شاد تماس گرفتند که حساب کاربری شما حذف شد و پیوست تماس از همراه اول هم پیامک آمد که مشکل مرتفع و حساب حذف شد و بعد از ساعتی از همراه اول تماس هم گرفتند که شاد شما حذف شد اما این در عمل حساب همچنان باز بود و هیچ تغییری نکرده بود!
ناگزیر با شاد تماس گرفتم و لب به شکوه و شکایت باز کردم که چرا به شعور مخاطب و کاربر شاد احترام نمی گذارید؟!
چرا امکان حذف حساب را از کاربر سلب کرده اید؟!
چرا بعد از پیگیری و تماس کاربر و انتظار طولانی ، در نهایت اطلاعات کذب به کاربر منتقل می کنید؟!
و درخواست کردم که با بازرسی شبکه شاد صحبت کنم که در پاسخ گفتند که هر حرفی دارید به ما منتقل کنید و امکان صحبت با بازرسی را ندارید؟!
حتی پرسیدم شما بازرسی ندارید که بر بخش فنی نظارت داشته باشد؟!
در پاسخ گفتند که نمی توانیم به شما در این زمینه پاسخ بدهیم! ما فقط « تیکت » ثبت می کنیم!
از آن ها خواستم که آدرس مرکز استقرار شاد را بدهند تا حضوری جهت استیفای حق مراجعه کنم . در پاسخ گفتند اجازه نداریم و ما فقط « تیکت » ثبت می کنیم!
گفتم که چهاردهم فروردین « تیکت » را ثبت کرده اید، اگر قرار بر به نتیجه رسیدن « تیکت» بود که من الان دوباره پیگیری نمی کردم!
گفتند که یک « تیکت » جدید ثبت می کنیم و در انتهای مکالمه وقتی با مطالبه گری و سماجت بنده مواجه شدند گفتند که مکالمه شما شنود می شود .
البته از اواسط مکالمه هم احساس کردم که روی پخش صدا قرار گرفته بود و مسوول و یا مسوولینی داشتند استماع می کردند.
اما هدف من از انعکاس این رویداد و به اشتراک گذاشتن این اتفاق این بود که به همکاران و مخاطبان محترم صدای معلم عرض کنم که یکی از مهم ترین رنج هایی که به ویژه در زمینه موضوعات آموزش و پرورش متحمل می شویم فقدان روحیه مطالبه گری است .
تا به حال چند نفر از همکاران و یا اولیاء و یا دانش آموزان به این موضوع که شبکه شاد امکان حذف حساب کاربری را از کاربر سلب نموده و دلیل آن توجه کرده اند و یا در این زمینه مطالبه گری نموده اند؟
الفبای اولیه کار رسانه ای شفافیت و پاسخ گویی است .
چگونه یک پیام رسان از پاسخ منطقی و قانع کننده طفره می رود و در پاسخ می گوید: « این سیاست شاد است» .
یا ما به عنوان اولیاء دانش آموزان یا فرهنگیان و یا دانش آموزان حق نقد شاد را نداریم؟!
اگر فردی تصمصم به فروش و یا واگذاری سیم کارت خود به غیر را داشته باشد و قبل از آن برای پیشگیری از هرگونه سوء استفاده ای تصمیم به حذف حساب های شبکه های اجتماعی مجازی را از خط خود داشته باشد تا چه بازه زمانی باید رد انتظار حذف حساب کاربری از سوی شاد باقی بماند؟!
چرا برخی از هموطنان ما علی رغم فیلتر شبکه های اجتماعی همچون تلگرام، واتس اپ و اینستا، همچنان شبکه های اجتماعی مذکور را به پیام رسان های داخلی ترجیح می دهند؟!
آیا این گونه ضعف ها و خطاها نباید آسیب شناسی شود؟
این گونه رویکردها مشابه رویکرد شبکه شاد منتج به بدبینی به شبکه های اجتماعی داخلی نمی شود؟!
من به هیچ عنوان مدافع پیام رسان های فیلتر شده نیستم و در هیچ یک از آنها حضور ندارم و اتفاقا به همین دلیل مطالبه گر حقوق خود در پیام رسان های داخلی هستم و این رویکرد شبکه شاد را با در نظر داشتن گروه های هدف ناگزیر (فرهنگیان،دانش آموزان،اولیاء) را در ضعف پاسخ گویی و شفافیت و تضییع حقوق کاربران،آسیب جدی به پیکره ی پیام رسان های داخلی که برخی از آنها همچون (بله و ایتا) در حال رشد و جایگزین شدن به جای (واتس اپ و تلگرام) هستند، ارزیابی می کنم و به این نوع رویکرد شبکه شاد اعتراض دارم و پیشنهاد می کنم مسوولین شاد یک جلسه نقد و بررسی با حضور صاحب نظران حوزه رسانه آموزش و پرورش همچون صدای معلم و نمایندگان تشکل های قانونی معلمان برگزار کنند و به سوی شفافیت و پاسخ گویی و تغییر رویه موجود و نیل به مطلوب قدم جدی بردارند .
شنود کردن مکالمات کاربران با بخش پشتیبانی اولویت شاد نیست !
اولویت شفافیت و پاسخ گویی و نقد پذیری و احترام به حقوق کاربران است .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
تشخُص فرهنگی(Cultural Identity) یکی از مفاهیم مهم در مبانی توسعه و یکی از شاخصهای سنجش سرمایه انسانی در جوامع است. این مفهوم دلالت بر رفتاری از فردی (یا افرادی) در جامعهای دارد طوری که آن رفتار، شرایط شرمساری (یا سربلندیِ) را برای دیگر ساکنان آن جامعه فراهم آورَد.
به عنوان مثال: اگر در یک منطقه خوش آب و هوا با جمعیتی حدودا ۵۰ هزار نفری، بالا رفتن قیمت زمین، زمینههای شیادی و کلاهبرداری را برای جماعتی حدودا یکصدنفره فراهم آورَد طوری که کل یا اکثریتی از ساکنان آن منطقه از نگاه ناظران بیرونی، شیاد و کلاهبردار به نظر آیند، در این صورت عملکرد آن یکصدنفر سبب وارد آوردن آسیبهای جدی به تشخُص فرهنگیِ زادگاه اکثریت اشاره شده، گردیده است. در چنین شرایطی، اگر جمعیت حدودا ۵۰ هزار نفری منطقه مورد اشاره در برابر سوء رفتار و کجرَویِ اجتماعیِ آن یکصدنفرِ کجرو واکنشی فعال جهت اصلاح از خود نشان ندهند، در حقیقت برداشتی که ناظران بیرونی به کل ساکنان آن منطقه داشتهاند، برداشتی درست بوده است!
روز چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۲، ویدئویی از «نشست رئیس دولت سیزدهم با جمعی از دانشمندان یکدرصد برتر جهان(!)» در شبکههای اجتماعی وایرال شد که نشان میدهد داوود دومیری گنجی، استاد دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، از پایتون که یک زبان برنامهنویسی است به عنوان «یک شبکه قدرتمند جهانی» نام میبرَد که با استفاده از آن میتوان روندهای آینده را در حوزههایی از پزشکی تا سیاست و اقتصاد پیشبینی کرد! در آن نشست، ابراهیم رئیسی نیز با تکانهای سَر از سخنان دومیری گنجی استقبال و یاداشتبرداری کرد و قول پیگیری داد!
این در حالیست که عبارت «دانشمندان یک درصد برتر جهان» ترجمه غلطی از «highly cited researchers» است که برگردان درست آن به فارسی «پژوهشگران پُر استناد» است؛ کسانی که مقالاتشان با توجه به تعداد ارجاعات داده شده بدانها در مقایسه با دیگر مقالات، جزو یک درصد برتر قرار میگیرند.
سر زدن چنین خطایی از فردی که مدعی است ۱۲۰۰ عنوان مقاله در ژورنالها و اجتماعات علمی بینالمللی منتشر کرده، اگر نگوییم شکلی از «رسوایی در علم در ایران» است، مصداق بارز «شرمساری در علم در ایران» است.
اُفت تشخُص فرهنگی در جامعه علمی ایران و شرمساری در علم در ایران به واسطهی اظهار نظر نسنجیده داوود دومیری گنجی فقط به ضعف پایههای علمی ایشان ارتباط پیدا نمیکند، بلکه کُنش علمیِ سطح پایین وی نمایانگر فَربهیِ ساختارهای پوسیده و تباهیدهای در جامعه علمی ایران است که حدود ربع قرن است ماهیت واقعی آن جامعهی فرقهساز و فرقهگرا را در پس ِ واژگان خودساخته و موهومی پنهان میکند. سر زدن چنین خطایی از فردی که مدعی است ۱۲۰۰ عنوان مقاله در ژورنالها و اجتماعات علمی بینالمللی منتشر کرده، اگر نگوییم شکلی از «رسوایی در علم در ایران» است، مصداق بارز «شرمساری در علم در ایران» است.
در حقیقت؛ واژگان موهومی چون چهره ماندگار، استاد برجسته، استاد نمونه، استاد برتر، پدرِ علمِ فلان رشته، یکدرصد برترِ جهان و مانند آن بهسان لایهی رُولتی میمانند که در قالب پوششی آراسته روی کیک کَپَکزدهای پوشانده میشوند تا پوسیدگی و تباهیدگیِ ساختارهای حقوقیِ معیوب جامعه علمی ایران همچنان پنهان بماند.
حال پرسش بحثبرانگیز آن استکه؛ کسانی مانند دومیری گنجی و مسئولان ارشدِ ساختارهای تباهیده و فرقهسازی که به بهانههای مختلف هر از چندگاهی از فرقهای نو متشکل از چنین افراد و مسئولانی رونمایی میکنند، مقولهی «علم مدرن» را چگونه میبینند؟!
همانگونه که مردمان همه جوامع بشری رنگ آبی را آبی میبینند، انتظار میرود کنشگران جامعه علمی ایران نیز علم مدرن را منطبق با استانداردهای بینالمللی ببینند نه چیز دیگر. زیرا اگر غیر از آن باشد آنگاه رفتاری از خود بروز میدهند که از نگاه ناظران بیرونی این طور به نظر میرسد که آنها فهم درست و دقیقی از آن مقوله ندارند!
از منظر پدیدارشناسی؛ پدیدهها، از جمله علم مدرن در مواجهه با ذهن انسان، تحت تأثیر قوای فاهمۀ انسانی قرار گرفته و تبدیل به تجربه میشوند. در این شرایط باید میان «فِنومِن»، به معنای آنچه دیده میشود، و «نومِن»، به معنای حقیقت اشیاء که باید فهم شوند، تفاوت قایل شد.
بر این اساس، بهنظر میرسد سطح حس و فهم برخی از کنشگران علمی در جامعه علمی ایران از حقیقت علم مدرن در حد نازلی از فِنومِن (با انحراف معیاری فاحش از میانگین حس و فهم کنشگران جوامع علمی کشورهای توسعهیافته) قرار دارد و نه در حد نومِن. به همین دلیل بهراحتی جذب جریانهای فرقهساز و فرقهگرا میشوند. بدیهی است این پویایی، آن چنان به تشخُص فرهنگی جامعه علمی ایران ضربات کاری وارد میکند که سالها زمان نیاز دارد تا مورد ترمیم و بازسازی قرار گیرد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در روزهای گذشته فیلمی از جلسه رئیس جمهوری با دانشمندان یک درصد برتر جهان در حال وایرال شدن است که در این فیلم، داوود دومیری به عنوان سخنران جلسه ادعا میکند که «ما با یک مجموعه جهانی پایتون میتوانیم چندسال آینده در حوزه سیاسی، نظامی و اقتصادی را پیشبینی کنیم»! حال آنکه پایتون فقط یک زبان برنامه نویسی است و در واقع کسی که به عنوان یکی از «دانشمندان یک درصد برتر جهان» به جلسه با رئیس جمهوری آورده شده، اطلاعات کم و ناقصی از فن آوریها و پیشرفتهای جدید در دنیای امروزی دارد.
وی اظهار میدارد که «پایتون کارهای مختلفی انجام میدهد، در حوزه پزشکی متحول میکند، چهار سال آینده را پیشبینی میکند که فرد چه سرطانی دارد. ما در حوزه سیاست چنین مشکلی داریم، چرا؟ چون آیندهای که باید پیشبینی کنیم را نداریم. ولی با شبکههای جهانی پایتون میتوانیم. در زمینه نظامی میتوانیم. در زمینههای اقتصادی میتوانیم. در زمینه تورم که حضرت آقا فرمودند میتوانیم کار کنیم».
جالب اینجاست که به گزارش سانا پرس و عصرگاه دکتر داوود دومیری گنجی، رئیس اسبق دانشگاه تخصصی فن آوریهای نوین آمل و ریاست اسبق بنیاد ملی نخبگان مازندران و استادتمام دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل میباشد. خبرگزاری تابناک نیز در سال 1397 دکتر دومیری را دانشمند اول جهان در رشته علوم مهندسی در سال 2018 معرفی میکند. از دانشمندی با این رزومۀ قوی بعید است که چنین خطای فاحشی را بیان کند.
احتمالاً منظور دانشمند یک درصد برتر جهان در حضور رئیس جمهور، «جیپیتی» بوده نه «پایتون»! تشابه اسمی این دو اصطلاح نیز مؤید این موضوع است. چرا که در ماههای گذشته هوش مصنوعی GPT chat در دنیا غوغا به پاکرده و بسیاری از ناممکنها را ممکن ساخته است. این هوش مصنوعی که نسخه جدیدش در ماه گذشته با عنوان GPT-4 وارد بازار شد، توانمندی های بیشتری نسبت به نسلهای قبلی خود دارد و میتواند بسیاری از سؤالات و پیشبینیها را با هر زبانی که ازش بپرسی به شما پاسخ دهد. این هوش مصنوعی در شناسایی بسیاری از بیماریها بهویژه سرطان سینه دقت بالایی داشته و این توانایی را دارد که با دریافت علایم دقیق بیماری، نوع بیماری و درمان آن را به شما ارائه نماید. این ویژگی همان موردی است که آقای دومیری به عنوان تحول در حوزه پزشکی و شناسایی سرطانها به آن اشاره کرده است.
GPT chat در نوشتن برنامه نویسی، متن سخنرانی، شعر، داستان و مقاله میتواند به شما کمک کند. تولید محتوا، تجزیه و تحلیل دادهها، نظرخواهی و مشورت و جایگزینی با موتورهای جست و جو از دیگر کاراییهای منحصر به فرد این هوش مصنوعی است که در نسخۀ جدیدش میتواند علاوه بر پردازش متن، پردازش تصویر را نیز انجام دهد. این تواناییها نیز همان مواردی است که دانشمند یک درصد برتر جهان، بهعنوان پیشبینیهای حوزۀ اقتصادی، سیاسی و نظامی به آن اشاره کرده است.
مسلماً در آینده این هوش مصنوعی توانمندتر خواهد شد و عیبهای خود را کاهش میدهد و میتواند در دنیای آینده انقلابی را به وجود آورد.
در بسیاری از خبرگزاریها و سایتهای خبری از این داستان به عنوان «رسوایی پایتون»، «دانشمند پایتونی»، «پایتونیسم»، «پایتون گیت» و «جامعه پایتونی» نام بردهاند و آن را زاییدۀ ضعف علمی دانشگاهها و مؤسسات علمی کشور و یا ضعف در جذب اعضای هیأت علمی دانشگاهها میدانند.
آنچه قابل تأمل است، عدم آشنایی سخنران و دیگر مدعوین جلسه با این فن آوری جدید است. همچنین تحلیل این موضوع، به محدودیتهای فضای مجازی برای محققین و دانشمندان، اشاره معنیداری میکند. این اتفاق میتواند آغازی باشد جهت رفع محدودیتهای فضای مجازی برای دانشمندان، استادان، محققین و پژوهشگران، که جا دارد مسئولین کشور به این مهم بپردازند.
دنیای آینده در تمامی حوزههای علمی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بدون ارتباطات و فن آوریهای جدید، غیر ممکن است و پیشرفت هر کشوری به توسعه این فن آوریها مانند هوش مصنوعی وابسته است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
تعطیلات مدرسه در استرالیا شروع شده و در بسیاری از بخش های کشور ، هوا بارانی و بسیار سرد است. و این به معنی این است که بسیاری از کودکان در خانه ها گیر افتاده اند و بسیاری از والدین با مدت زمان نگاه کردن فرزندشان به صفحه نمایش گوشی دست و پنجه نرم کنند.
به عنوان محقق دوران خردسالی و والدین یک کودک چهار ساله ، این سوالی هست که مردم زیاد از من سوال می کنند.
چه مقدار مدت نگاه کردن کودک به صفحه گوشی بیش از حد است؟ آیا من باید در مورد اینکه چقدر فرزندم به صفحه نگاه می کند نگران باشم؟ اگر قدرت های ماورایی داشتم حتما از شر مفهوم مدت زمان نگاه کردن به صفحه خلاص می شدم.
در عوض ما باید در مورد کیفیت صفحه نمایش صحبت بکنیم.
والدین رعایت دستورالعملها را بسیار دشوار میدانند. بسته به سن کودکان، دستورالعملهای بینالمللی و ملی درباره زمان نمایش صفحه وجود دارد. در استرالیا، بیش از یک ساعت در روز تماشای صفحه نمایش برای کودکان دو تا پنج ساله توصیه نمی شود. برای نوجوانان ۵ تا ۱۷ ساله، بیش از دو ساعت زمان نشستن روی صفحه نمایش در روز نیست (بدون احتساب تکالیف مدرسه).
تحقیقات نشان میدهند که بسیاری از والدین استرالیایی رعایت مقررات «مبتنی بر زمان» فعلی را دشوار میدانند. نظرسنجی سلامت کودکان رویال Children’s Hospital 2021 نشان داد که زمان زیادی از صفحه نمایش بود اولویت اول والدین در مورد سلامتی کودکشان.
بیش از 90 درصد از والدین مورد بررسی گفتند که این مشکل بزرگی است یا تا حدی مشکل است.
این ایده که ما باید روی جنبه « زمان» تمرکز کنیم، یک ایده قدیمی است.
فقط کمیت را می سنجد و نه کیفیت چیزی که بچه ها تماشا می کنند. این به معنای پیشنهاد رایگان برای همه نیست (ببخشید، بچه ها!).
در عوض، ما باید ببینیم کودکانمان چه چیزی را تماشا میکنند و چگونه آن را تماشا میکنند.
فراتر از زمان نمایشگر:
تحقیقات طولانی مدت اهمیت سال های اول زندگی را با پیوندهای روشن بین این دو برجسته می کند : تجارب اولیه کودکان و سلامت روانی و جسمی مداوم آنها.
ما همچنین می دانیم که بازی و فعالیت بدنی برای رشد حیاتی هستند و بنابراین، اگر از صفحه نمایش استفاده می کنید، فقط باید بخشی از زندگی کودک باشد. اما بیایید سناریوهای زیر را در نظر بگیریم:
-جنی (4 ساله) با برادر بزرگترش مرد عنکبوتی را تماشا می کند. او فقط چند دقیقه نگاه می کند اما در این دوره صحنه مبارزه دراماتیک را می بیند.
-لئو (6 ساله) و عمه اش در حال تماشای Sing هستند. آنها فیلم را بیش از 60 دقیقه تماشا می کنند، آواز خواندن همراه با موسیقی لئو تا روزها پس از تماشا به طور فعال در مورد شخصیت ها صحبت می کند،
اظهار داشت که مینا (شخصیتی با ترس از صحنه) باید به تلاش خود ادامه می داد تا شجاع باشد.
هر یک از این نمونه ها، در بین تمام مواردی که هر روز در خانه های استرالیایی اتفاق می افتد، کاربردهای متفاوتی را نشان می دهند . از « صفحه نمایش » با این حال، به عنوان محقق، ما اغلب آنها را در یک سطل با برچسب « زمان صفحه نمایش » قرار می دهیم.
محققان در حال بررسی این هستند که چگونه کودکان می توانند در دنیای دیجیتالی ما به بهترین شکل از صفحه نمایش استفاده کنند. اما ما نیز برای فراتر رفتن از ایده های انعطاف ناپذیری که فقط احساس گناه والدین را تشویق می کنند، به بحث های عمومی نیاز داریم.
استفاده از صفحه نمایش با کیفیت چگونه است؟
دو استراتژی اصلی برای تمرکز وجود دارند:
اول این است که با چیزی که فرزندتان تماشا می کند درگیر شوید یا بازی کردن.
پژوهش این را «همدیدینگ» یا «همدرگیری» مینامد. این ایده بر استفاده از کودکان تمرکز دارد . تعامل با تلویزیون و بازی ها به عنوان فرصتی برای صحبت، ترویج زبان و ساختن درک مطلب.
پس از تماشا یا در حین مشاهده، والدین می توانند از کودکان بخواهند آنچه را که تماشا کرده اند توضیح دهند. به عنوان مثال ؛ « وای، شما امروز چند پاترول PAW را تماشا کردید، چه چیزی را متوجه شدید؟ یا «می بینم که هی داگی را دوست داری ، تو چه بخش هایی را دوست داری؟
این همچنین به ما این فرصت را می دهد که اگر چیزی با ارزش های شما همخوانی ندارد بگوییم: » آنها درنینجاگو، بهتر است در مورد مشکلات خود صحبت کنید تا اینکه در مورد آنها بجنگید. این به شما امکان تدریس را نیز می دهد فرزندانتان نسبت به رسانه هایی که تماشا می کنند انتقاد کنند.
شما انتخاب می کنید که کودکان تان چه چیزی را تماشا کنند:
راهبرد دوم این است که انتخابهای فعالی در مورد آنچه بچههایتان تماشا میکنند انجام دهید. این بدان معناست که ما می توانیم انتخاب کنیم محتوایی که از یادگیری پشتیبانی می کند و با ارزش های ما مطابقت دارد. این بدان معنا نیست که هر نمایشی آشکارا بوده است آموزشی اما برنامه های زیادی وجود دارند که می تواند به رشد و توسعه مهارت های کودکان کمک کند. به عنوان مثال، در خانه من، Numberblock علاقه به محاسبه اولیه و Bluey ایجاد کرده است.
بازی فعال فیزیکی، تاب آوری عاطفی و خودتنظیمی را ترویج می کند.
دینو دانا و اندی Dinosaur Adventures کودکان را به دنیای ماقبل تاریخ متصل می کند و البته مدرسه بازی همچنان ادامه دارد مورد علاقه بودن خانواده های دیگر گزارش می دهند که بازی های ویدیویی مانند Mario Kart مهارت های حرکتی ظریف و کار گروهی را ترویج می کنند. از البته، "دوز" Peppa Pig یا چیز دیگری صرفاً برای سرگرمی، گاهی اوقات نیز به همین روش خوب است.
تماشاگران بزرگسال ممکن است با فیلم های بریجرتون یا جیمز باند سرگرم شوند.
پیام در اینجا این است که والدین و مراقبان می توانند آگاهانه در مورد کیفیت انتخاب کنند. این یعنی به جای اینکه فقط تلویزیون یا آی پد را روشن کنیم و دور شویم، باید در چیزهایی که کودکانمان تماشا و بازی می کنند مشغول باشیم.
[İ appreciate your time and attention]
منابع: Senior Lecturer, Deputy Head of School (ACT and regional NSW), Australian Catholic University
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
استفاده از وسایل الکترونیکی و دیجیتالی بخشی از زندگی روزانه هر شخص را تشکیل میدهد، اما اسکرین تایم (مدت زمان نگاه کردن به صفحات الکترونیکی مانند صفحه موبایل، تلویزیون، کامپیوتر و ...) چه تاثیرات منفی بر کودکان و بزرگسالان دارد؟
در این مقاله می خوانید:
* نگاه کردن زیاد به صفحه دیجیتالی میتواند منجر به چاقی، مشکلات خواب، مشکلات جدی گردن و کمر، افسردگی، اضطراب و نمرات امتحانی پایین در کودکان شود .
* کودکان باید زمان نگاه کردن به صفحات دیجیتالی را در روز به یک یا دو ساعت محدود کننند. بزرگسالان نیز باید سعی کنند که زمان نگاه کردن به صفحه دیجیتال را در ساعات غیراداری و بیرون از محیطهای کاری محدود کنند.
* برای کمک به محدود کردن اسکرین تایم (زمان نگاه کردن و زل زدن به صفحات دیجیتالی) خانوادهتان میتوانید استفاده درست و سالمتر از وسایل الکترونیکی را به خانواده خود یاد داده و خطرات استفاده بیش از حد را به آنها گوشزد و آنها را به انجام فعالیتهای دیگر و دور نگه داشتن صفحات الکترونیکی از اتاق خوابشان تشویق کنید.
وسایل الکترونیکی بخشی از زندگی هر فرد را تشکیل میدهد، ولی تاثیرات منفی نگاه کردن به صفحه نمایش الکترونیکی برای بزرگسالان و کودکان چیست؟
امروزه صفحههای نمایش الکترونیکی جزو بخشی از زندگی مردم است. در حالی که شواهد فزاینده ای از اثرات منفی استفاده از صفحات نمایش بر روی بزرگسالان و کودکان وجود دارد اما خانواده شما میتواند میزان سلامتیشان را با کم کردن مدت زمانی که جلوی صفحه نمایش الکترونیکی میگذرانند بالا ببرند.
آگاهی خود را از اثرات منفی نگاه کردن طولانی مدت به صفحه نمایش بالا برده و نکات و ترفندهایی را برای محدود کردن استفاده از وسایل الکترونیکی یاد بگیرید.
تاثیرات اسکرین تایم (نگاه کردن به صفحه الکترونیکی) بر سلامتی شما
چه تمام اعضای خانواده دور هم بنشینند و به موبایلهای هوشمند خود خیره شوند و چه تلویزیون را در پس زمینه روشن نگه دارید، اسکرین تایم بالا می تواند مضر باشد. در زیر، عوارض منفی که ممکن است با گذراندن مدت زمانی طولانی در جلوی یک صفحه نمایش الکترونیکی در شما بروز کند و بر سلامتی شما تاثیر منفی بگذارد آورده میشود.
- چاقی : صرف زمان طولانی برای انجام یک فعالیت بیتحرک و ساکن مانند بازی های ویدیویی یا تماشای تلویزیون میتواند یک عامل خطرزا برای چاقی باشد. سلامت قلب نیز تحت تأثیر قرار می گیرد و می تواند منجر به افزایش خطر ابتلا به دیابت، افزایش فشار خون و بالا رفتن کلسترول شود.
- مشکلات خواب : نور ساطع شده از دستگاه های الکترونیکی در چرخه خواب در مغز اختلال ایجاد کرده و میتواند مانع از یک خواب راحت شبانه شود. برای یک خواب راحت صفحههای نمایشگر را از اتاق خواب خود دور کنید و حداقل یک ساعت قبل از رفتن به رختخواب با آنها کار نکنید.
- درد مزمن گردن و کمر : استفاده زیاد از صفحه نمایش میتواند در طرز صحیح ایستادن شخص اختلال ایجاد کرده و باعث درد مزمن گردن، شانه و کمر شود. به جای نشستن در فواصل کوتاه بلند شوید، قدم بزنید و حرکات کششی انجام دهید. اطمینان حاصل کنید که پشتی صندلی شما به اندازه کافی از کمر شما محافظت میکند و سعی کنید وسیله مورداستفاده را هم سطح چشمان خود نگه دارید. به عبارت دیگر چشمان شما با صفحه وسیله مورداستفاده در یک سطح باشد.
- افسردگی و اضطراب : کل مدت زمان صرف شده در مقابل صفحه نمایش میتواند بر سلامت ذهنی و عاطفی شما تاثیر منفی بگذارد. کارشناسان اظهار نظر می کنند که اسکرین تایم بالا (زمان نگاه کردن به صفحه نمایشگر) و افسردگی میتواند با گرایش به خودکشی و کاهش توانایی فرد در درک احساسات و عواطف دیگران در ارتباط باشد.
علاوه بر این، پژوهشهای یک مؤسسه ملی بهداشت و درمان نشان داد کودکانی که روزانه بیش از دو ساعت را صرف کار با وسایل الکترونیکی میکردند در تستهای تفکر و زبان نمره کمتری گرفتند. کودکانی که بیش از هفت ساعت به صفحه نمایش نگاه میکردند، نازک شدن قشر مغزشان را تجربه کردند. این قسمت از مغز مربوط به تفکر انتقادی و استدلال است.
نکات و توصیههایی برای کاهش زمان نگاه کردن به صفحه نمایش
محدود کردن اسکرین تایم به یک یا دو ساعت در روز ممکن است واقع بینانه نباشد، اما این نکات زیر میتواند به شما و خانواده شما در پایین آوردن اسکرین تایم کمک کند.
* الگویی برای استفاده درست و سالم از وسایل الکترونیکی باشید. والدین برای بچههای خود الگو و نمونه هستند. دفعه بعد که تماشای سریال موردعلاقه خود در شبکه نتفلیکس را از حد میگذرانید، به یاد داشته باشید که شما به عنوان الگویی برای فرزندان خود عمل میکنید. روشن نگه داشتن تلویزیون در پس زمینه یا گشتن در گوشی خود در یک دقیقه وقت آزادی که دارید ممکن است الگویی برای رفتاری که میخواهید در فرزندان تان مشاهده کنید نباشد.
* زمانی را برای دور ماندن از وسایل الکترونیکی کنار بگذارید. زمانی را برای تمام خانواده خود انتخاب کنید تا از تلفن، تلویزیون و کامپیوتر جدا شوند. وقتی شما موافقت کنید که دستگاههای خود را کنار بگذارید، این فرصت را به خانواده خود می دهید تا وقت باارزشی را در کنار هم بگذرانید.
* از ابزارهای کنترل والدین استفاده کنید. ابزارها و نرم افزارهایی وجود دارد که والدین میتوانند برای فیلتر یا مسدود کردن محتوای نامناسب از آنها استفاده کنید. حتی میتوانید زمان صفحه نمایش روزانه را محدود کنید. این می تواند فرزندان شما را پس از رسیدن به زمان مشخصی، از برنامه ها خارج کند.
* تشویق به انجام فعالیتهای دیگر بکنید. امروزه برای کودکان وابسته شدن به وسایل الکترونیکی برای سرگرمی بسی آسان و راحت شده است. به جای سرگرم شدن با وسایل الکترونیکی بچه ها را تشویق به انجام فعالیتهایی بکنید که نیاز به نگاه کردن به صفحه نمایش ندارند، فعالیت هایی از قبیل بازی در فضای بیرون، خواندن کتاب یا بازیهای روی تخته.
* اتاق های خواب را بدون صفحه نمایش نگه دارید. شاید بخواهید اجازه بردن وسایل الکترونیکی و استفاده از آنها در اتاق خواب را ممنوع کنید و آن را یک قاعد و قانون کنید. این قانون شامل تبلت و سایر دستگاههای الکترونیکی دستی و جیبی هم میشود که ممکن است بچههای شما وسوسه شوند که در شب از آنها استفاده کنند. استفاده از این وسایل در خواب آنها اختلال ایجاد میکند.
پس مقدار ایدهآل زمان استفاده از صفحه نمایش (اسکرین تایم) چقدر است؟ در حالی که به نظر میرسد این یک سوال ساده است اما مقدار درست اغلب به بستگی به این دارد که شخص به چه نوع صفحه نمایش و برای چه منظوری به آن نگاه میکند.
آکادمی بیماریهای کودکان آمریکا (AAP) توصیه می کند که از نگاه کردن کودکان کمتر از 18 تا 24 ماه به صفحه نمایش جلوگیری شود. نگاه کردن کودکان بالای 2 سال به صفحه نمایش باید به 1 تا 2 ساعت در روز صفحه محدود شود. بزرگسالان هم باید سعی کنند مدت زمان نگاه به صفحه نمایش خود را در خارج از ساعات کاری و اداری محدود کنند.
منبع:
https://blog.valleywisehealth.org/negative-effect-of-screen-time-adults-children/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
این روزها همهجا صحبت از هوش مصنوعی یا AI است. مشکلات «حلنشدنی» در حال حل شدن هستند؛ افرادی که هیچ دانشی از کدنویسی یا آهنگ سازی یا طراحی ندارند، به کمک AI و در عرض چند ثانیه وبسایت و آهنگ میسازنند و طرحهای هنری شگفتانگیز خلق میکنند. شرکتهای بزرگ نیز درحال سرمایهگذاریهای چند میلیارد دلاری در پروژههای هوش مصنوعی هستند. ترنسفورمر تولیدگر از پیش آموزش دیده ۴ که به اختصار (GPT-4) نامیده می شود چند روزی است که از طرف شرکتOpen AI معرفی شده و قابلیت های بیشتری نسبت به نسخه قبلی خود دارد. مایکروسافت هم با آوردن چتبات ChatGPT به بینگ، در تلاش است مدل جست و جوی ما در اینترنت را زیرورو کند و شاید حتی تا چند وقت دیگر، ساختار کل اینترنت را به هم بریزد.
آخرین فن آوری مؤسسه Open AI در برخی موارد نشان دهنده پیشرفت های گسترده در نسخه قبلی به نامGPT-3/5 است. شرکت Open AI گفته در نسخه جدید هوش مصنوعی آزمون وکالت مورد نیاز فارغ التحصیلان دانشکده حقوق ایالات متحده، مدل جدید در حدود ۱۰ درصد بالاتر از آزمون دهندگان امتیاز کسب کرده در حالی که مدل قدیمی تر در حدود ۱۰ درصد پایین تر رتبه بندی شده بود. مدیر اجرایی Open AI در توییتر GPT-4 را قادرترین و همسوترین با ارزشها و اهداف انسانی خواند و گفت با این حال هنوز دارای نقص است. به گفته این شرکت GPT-4 نسبت به نسخه قبلی خود ۸۲ درصد کمتر به درخواست های محتوای غیرمجاز پاسخ می دهد و ۴۰ درصد در تست های واقعی امتیاز بیشتری کسب می کند.
GPT-4 نسبت به نسخه های قبلی خود باهوش تر است و توانایی های بیشتری دارد به عنوان مثال می توان گفت که GPT-4 نسبت به نسخه های قبلی خود:
علاوه بر این کاربردها گفته شده است که نسخه جدید GPT-4 قابلیت تبدیل متن به ویدیو را نیز دارد. باید در نسخه های بعدی آن و در ماههای آینده منتظر بود تا این نسخه نیز وارد بازار شود و باعث شگفتی های بیشتری برای کاربران گردد. شرکت های مختلف فن آوری مانند گوگل نیز به دنبال ساخت مدل های هوش مصنوعی با قابلیت درک بیش از ۱۰۰۰ زبان مختلف هستند و در حال رقابت با یکدیگر می باشد تا در بازار بزرگی که در دنیای مجازی به وجود آمده از رقبای خود عقب نمانند.
مهم ترین ویژگی GPT-4 این است که به کاربران اجازه میدهد تا با کمک هوش مصنوعی ویدئو بسازند که در ماه های آینده بیشتر از این قابلیت صحبت خواهد شد.
GPT-4 بسیار سریع تر از GPT-3/5 به درخواست های کاربران پاسخ می دهد. همچنین بیشتر شبیه انسان خواهد بود و پاسخ هایی را ایجاد میکند که انگار توسط یک انسان نوشته شده اند. نکته جالب اینجاست که شرکت مایکروسافت از نرم افزار Copilot برای برنامه های آفیس رونمایی کرده به طوری که ابزار مبتنی بر هوش مصنوعی GPT-4 به صورت افزونه به برنامه های آفیس اضافه شده است، یعنی می توان در ورد، اکسل و پاورپوینت نیز از این هوش مصنوعی استفاده کرد. همچنین شرکت تپسی نیز این افزونه را اپلیکیشن خود اضافه کرده است. شاید مهمترین قابلیت این هوش مصنوعی تفسیر همزمان متن متن و تصویر باشد که نسبت به نسخه های قبلی از هوش بالاتر و توانمندی های بیشتری برخوردار است.
GPT-4 میتواند ورودی های تصویر، صدا و ویدئو را به متن تبدیل تبدیل کند و دستورالعمل های بسیار ظریف را به صورت خلاقانه و قابل اعتمادی مدیریت نماید.
آنچه مسلم است رشد سریع و گسترش روز افزون هوش مصنوعی در جهان و ترکیب این فن آوری با سایر فن آوری های جدید مانند متاورس می تواند انقلاب بزرگی را در دنیای دیجیتال به وجود آورد. هوش مصنوعی با رشد سریع خود هر روز تواناتر می شود و قابلیت های بیشتری را به دست می آورد که بنا بر نظر برخی کارشناسان این حوزه شاید آینده خطرناکی را برای بشر به دنبال داشته باشد و مشکلاتی را به وجود آورد.
گسترش این فن آوری ها همه جوانب زندگی انسان را از جمله کار، بازی، تفریح و حتی آموزش را تحت الشعاع قرار می دهند و برای مواجهه با این ابزارها و تکنولوژی ها باید فکری اساسی کرد.
حکومت ها و دولت ها برای اینکه از دنیا عقب نمانند باید زمینه های رشد این علوم جدید را مهیا سازند و فرهنگ سازی و آموزش های متناسب با این فن آوری ها را برای مردم فراهم نمایند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
یک تجربه یادگیری همه جانبه آموزش از طریق متاورس ( فراجهان) میتواند دانشآموزان را در یک دنیای تخیل سه بعدی درگیر کند، جایی که آنها میتوانند مانند یک کلاس درس فیزیکی، همسالان خود و اشیاء سهبعدی اطرافشان را ببینند و با آنها تعامل داشته باشند؛ چه در مورد عصر حجر و ماقبل تاریخ باشد و چه عصر مدرن . یادگیری متاورس می تواند دانش آموزان را عملاً به دوره های تاریخی مختلف منتقل کند و نیاز به تخیل را از بین ببرد و فراگیر را درگیر موضوع درسی کرده و درک بهتری از آن به دست آورد.
بازی در دنیای متاورس، هم سرگرمی و هم یادگیری را با هم ترکیب می کند تا مشارکت دانش آموزان را در جایی که آنها باید وظایف سرگرم کننده را انجام دهند، افزایش دهد .این امر باعث می شود تا دانش آموزان به یادگیری ادامه دهند و تکالیف خود را به موقع انجام دهند. تمرین و تکرار تجربیات در آموزش متاورسی، با درگیر کردن دانشآموزان در شیوههای عملی، ابزارهای متعارف آموزش را بازتعریف میکند، که در غیر این صورت میتواند در یک محیط واقعی خطرناک، دشوار، وقت گیر و پر هزینه باشد.
این فن آوری به دانش آموزان کمک می کند تا تئوری ها را بهتر درک کنند و مهارت های خود را اصلاح کنند تا آنها را برای تلاش های واقعی آماده کنند.
دانشآموزان میتوانند جراحیهای پیچیده یا آزمایشهای انفجاری ناایمن را در یک متاورس انجام دهند، بدون اینکه جان کسی را به خطر بیندازند. کلاسهای درس متاورس محیط هایی شبیه زندگی ارائه میدهند که دانشآموزان را برای تعامل با اطرافیان و همسالان خود برمیانگیزد. در یک متاورس، مربیان میتوانند دانشآموزان را به سناریوهای مختلف شبیه زندگی ببرند، جایی که میتوانند در فعالیتهایی شرکت کنند و پس از آن بتوانند در مورد آموختهها و یافتههای خود بحث و نتیجه گیری کنند .
تجربه همه جانبه متاورس که توسط بازی، تمرینهای عملی جذاب، عناصر سه بعدی و فعالیتهای سرگرمکننده به دست میآید، میتواند زبان آموزان را یک قدم جلوتر نگه دارد. علاوه بر این، فراگیران متاورس کمتر احساس حواس پرتی می کنند، زیرا می توانند موضوعات موضوعی را از طریق شبیه سازی های سه بعدی که به طور کامل بینش و توجه فرد را درگیر می کند، بهتر درک کنند. استفاده از امکانات هوش مصنوعی و وب 3 از مزایای متاورس است که جذابیت ها و کاربرد آن را بیشتر خواهد کرد.
موضوعات و سوژه های مختلفی را می توان در متاورس آموزش داد:
تاریخ : هر دوره تاریخی خاصی را می توان در یک دنیای متاورسی بازآفرینی کرد، جایی که دانش آموزان می توانند بروند و به روشی همه جانبه در مورد آن بیاموزند .برای مثال، دانشآموزان میتوانند وقایع جنگی را بهگونهای ببینند که انگار به صورت زنده در حال وقوع است.
جغرافیا : دانشآموزان جغرافیا و نجوم میتوانند منظومه شمسی یا لایههای مختلف زمین یا صورتهای فلکی را از طریق تجربه بصری فوق واقعی ارائهشده توسط یک فراجهان کشف کنند.
علوم تجربی : متاورس فعالیتهای آزمایشگاهی (زیست، شیمی، فیزیک) را تسهیل میکند و به دانشآموزان اجازه میدهد تا در یک آزمایشگاه مجازی و با استفاده از عینک و هدست های مخصوص (واقعیت مجازی، افزوده و ترکیبی) تجربه ای شبیه به واقعیت کسب کنند؛ به عنوان مثال، آنها می توانند یک قلب مجازی را تشریح کنند تا آناتومی بدن را بیاموزند یا آزمایش هایی را روی وزن، جرم و گرانش نیوتن و سایر مفاهیم مهم انجام دهند.
هنر : دانشآموزان میتوانند نقاشیهای هنرمندان مشهور را از نزدیک تجزیه و تحلیل کنند و برای خلق آثار هنری دیجیتال خود الهام بگیرند.
ادبیات : در یک متاورس، یک رمان یا یک داستان میتواند بازآفرینی شود، جایی که دانشآموزان میتوانند وارد شوند و صحنهها را در حین اجرا تماشا کنند و به آنها کمک کند داستان را درک کنند و با هویت های مجازی خود ( آواتارها) با شخصیتها و افراد ارتباط بهتری برقرار کنند.
مزایای آموزش متاورس نسبت به مدارس سنتی:
* به دانش آموزان اجازه می دهد تا با معلمان و سایر دانش آموزان از سراسر جهان ارتباط برقرار کنند.
* با غوطه ور شدن در موضوع، درک بهتر و عمیق تری نسبت به پدیده ها و مسائل به وجود می آورد.
* بازی محور بودن آموزش های متاورسی، جذابیت و مشارکت بالایی دارد.
* امکان دسترسی به اطلاعاتی را فراهم می کند که در هیچ جای دیگری یافت نمی شوند.
* به دانش آموزان امکان تعامل با دیگران را می دهد که علایق، سرگرمی ها یا حرفه های مشابهی دارند تا به رشد فردی آنها کمک کند.
* بازدید های علمی مجازی و سه بعدی از مکان های مختلف رونق بیشتری پیدا می کند .
* کاربرد هوش مصنوعی در متاورس می تواند امنیت کاربران را توسط هکرها تهدید کند.
* آموزش با متاورس هزینه و وقت کمتری را احتیاج دارد.
* عدالت اجتماعی و دسترسی همه در هر مکان و زمانی را فراهم می کند.
محدودیت های متاورس در آموزش :
فن آوری متاورس، باوجود همه پیشرفتهای نرمافزاری و سختافزاریاش، هنوز برای ورود کامل به عرصه آموزش محدودیتهایی دارد. از مهمترین این محدودیتها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
* نیاز به اینترنت بسیار پرسرعت با تجهیزات سختافزاری نسبتاً گرانقیمت
* نیاز به هدست، عینک و دستکش های هوشمند
* عدم آشنایی معلمان و خانواده ها با تجهیزات و روش های تدریس با فن آوری متاورسی
* مقاومت برخی معلمان و اولیاء با آموزش های متاورسی
* لزوم آموزش متاورس و فرهنگ و ملزومات آن به معلمان و والدین، در حالی که بسیاری از آنها چنین امکانی را ندارند .
* تحرک بدنی کمتر افراد با استفاده از متاورس
* افزایش زمانی که ممکن است دانشآموزان در دنیای دیجیتال و بازیهای متاورس سپری کنند.
* امکانات اندک برای محصلان کم توان ذهنی و آنهایی که با مشکلات شنوایی یا بینایی مواجه هستند.
- متاورس ؛ فن آوری جدیدی در آموزش برای یادگیری با فهم و لذت بیشتر ( 2 )
- متاورس ؛ فن آوری جدیدی در آموزش : حرکت آموزش و یادگیری به سوی بازی محور بودن و هوشمندتر شدن ( 3 )
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید