در طلب علم کوشا باش ، از آموختن خسته نشو و دانسته هایت را زیاد نشمار. امام علی (ع)
عاقل ترین مردم کسی است که در امور زندگی اش بهتر برنامه ریزی کند و در اصلاح آخرتش بیشتر همت نماید. امام علی (ع)
« مدیریت تحولات کشور باید در دست نخبگان باشد » مقام معظم رهبری
مدام از خودتان بپرسید :بهترین استفاده ای که الآن می توانم از وقتم بکنم چیست؟
مایک فیشر:
« ورزشکاران موفق در هنگام تمرین به گونه ای تمرین می کنند که گویی یک مسابقه ی سخت را پشت سر می گذرانند و در هنگام مسابقه به گونه ای مبارزه می کنند که گویی در حال انجام یک تمرین ساده هستند.»
روزی از فرمانروایی پرسیدند: تو که چند سال « پینه دوزی » بیش نبودی چگونه به فرمانروایی رسیدی ؟ او پاسخ داد: من پینه دوز خوبی بودم .
« مشکل ما اين نيست که بسياری از چيزها را نمی دانيم، مشکل ما اين است که معمولا" به چيزهايی که می دانيم عمل نمی کنيم.
اگر به چيزهايی که می دانيم عمل کنيم،
چيزهايی را که نمی دانيم خواهيم آموخت.»
سيد جمال الدين اسد آبادی
نخبه کیست ؟
به استناد ماده 4 اساسنامه بنیاد نخبگان؛ نخبه به فرد برجسته و کارآمدی اطلاق می شود که اثرگذاری وی در تولید و گسترش علم ، هنر ، فن آوری ، فرهنگ سازی و مدیریت کشور محسوس باشد و هوش ، خلاقیت ، کارافرینی و نبوغ فکری وی در راستای تولید و گسترش دانش و نوآوری، موجب سرعت بخشیدن به رشد و توسعه علمی و اعتلای جامعه انسانی کشور گردد.
استعداد برتر کیست؟
استعداد برتر ، به فردی اطلاق می شود که به صورت بالقوه نخبه بوده ولی هنوز زمینه های لازم برای شناسایی کامل و یا بروز استعدادهای ویژه او فراهم نشده است.
نخبه و استعداد برتر در حوزه دانش آموزی به گروه های زیر اطلاق می شود:
- نفرات اول تا سوم المپیادهای معتبر جهانی و بین المللی دانش آموزی با تایید وزارت آموزش و پرورش به عنوان نخبه
- راه یافتگان مرحله نهایی المپیادهای معتبر جهانی بین المللی دانش آموزی با تایید وزارت آموزش و پرورش به عنوان استعداد برتر
- نفرات اول تا سوم المپیادهای معتبر علمی دانش آموزی کشور با معرفی وزارت آموزش و پرورش به عنوان استعداد برتر
- برگزیدگان از میان 150نفر اول برای رشته های ریاضی و فیزیک ، 100نفر اول برای رشته های علوم تجربی، 100 نفر اول برای رشته های علوم انسانی و 40 نفر اول برای رشته های هنر به عنوان استعداد برتر.
نخبه و استعداد برتر در حوزه دانشگاهی :
- نفرات اول تا سوم المپیادهای معتبر بین المللی دانشجویی کشور با معرفی وزارتین علوم و بهداشت به عنوان نخبه
- نفرات اول تا سوم المپیادهای معتبر علمی دانشجویی کشور با معرفی وزارتین علوم و بهداشت به عنوان استعداد برتر
- برگزیدگان از میان نفرات اول دانش آموخته رشته های دانشگاهی ( کارشناسی و بالاتر) داخل کشور و حوزه های علمیه (سطح یک و بالاتر) با معرفی « وزارتین علوم و بهداشت» و « مدیریت حوزه علمیه قم و خراسان» به عنوان استعداد برتر
- برگزیدگان از میان محققان ایرانی که براساس معیارهای موسسات معتبر اطلاعات علمی بین المللی و داخلی به لحاظ تعداد ارجاعات به مقالات آنها و یا سایر شاخص های مرتبط به عنوان پژوهشگران و دانشمندان ملی و بین المللی قرار گرفته اند، با معرفی وزارتین علوم و بهداشت به عنوان نخبه
- برگزیدگان از میان افرادی که در هر یک از رشته ها و گروه های علمی اعم از علوم انسانی و معارف اسلامی ، علوم پایه، فنی مهندسی، پزشکی، کشاورزی و هنر ، نظریه یا تئوری جدید ارائه کرده و از سوی مراجع معتبر ملی و بین المللی مربوطه، تاثیرگذار شناخته شده باشد به عنوان استعداد برتر (تشخیص مراجع معتبر با بنیاد است)
- برگزیدگان از میان اعضای هیات علمی که در مراتب دانشگاهی کار ممتاز و شاخصی را انجام داده اند به عنوان استعداد برتر
- برگزیدگان از میان پژوهشگران نمونه کشوری براساس ضوابط وزارتین علوم و بهداشت به عنوان استعداد برتر
- برگزیدگان از میان اساتید نمونه و ممتاز در سطح کشور بر اساس ضوابط وزارتین علوم و بهداشت به عنوان استعداد برتر.نخبه و استعداد برتر در حوزه مخترعان و مکتشفان:
- برگزیدگان مسابقات و جشنواره های علمی معتبر داخلی و خارجی از قبیل جشنواره بین المللی خوارزمی ، جشنواره جوان خوارزمی و جشنواره ی علوم پزشکی رازی با معرفی وزارتین علوم و بهداشت و تایید بنیاد به عنوان استعداد برتر
- برگزیدگان از میان مخترعان و مکتشفان ایرانی که اختراع و اکتشات آنان در مراجع ذیصلاح داخلی و یا خارجی به ثبت رسیده باشد به عنوان استعداد برتر(بنیاد تعیین کننده ی مراجع ذیصلاح است)
- برگزیدگان از میان افرادی که برای حل مشکلات ملی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور راهکارهای مناسبی ارائه کرده اند و این راهکارها تجربه شده و نتایج حاصل از ان به تایید مراجع ذیربط رسیده باشد، با انتخاب بنیاد به عنوان استعداد برتر.
نخبه و استعداد برتر در حوزه فعالان هنری:
- برگزیدگان از میان آفرینندگان آثار بدیع و ارزنده ی هنری در حوزه های موسیقی ، نقاشی، هنرهای نمایشی، معماری و غیره با معرفی مراجع معتبر و انتخاب بنیاد به عنوان استعداد برتر( تشخیص مراجع معتبر با بنیاد است)
- برگزیدگان از میان مولفان و مترجمان کتب ، نویسندگان مقالات ،واعظان و شاعران که آثار فاخر ایشان دارای نقش مهم و تاثیر ویژه در توسعه مرزهای دانش و فن آوری یا تربیتی و اخلاقی در حوزه مربوط بوده است،به عنوان استعداد برتر (تشخیص مراجع معتبر با بنیاد است)
-نخبگان هنری از میان :
1- حائزان درجه یک هنری از شورای ارزشیابی نویسندگان و شاعران کشور
2- حائزان مهر اصالت یونسکو
3- برگزیده فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی انتخاب میشوند.
نخبه و استعداد برتر در حوزه علوم قرآنی:
برگزیدگان نفرات اول تا سوم مسابقات معتبر قرآنی داخلی و بین المللی با تایید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان استعداد برتر.
نخبه و استعداد برتر در حوزه علوم حوزوی:
برگزیدگان از میان نفرات اول دانش آموخته حوزه های علمیه (سطح یک و بالاتر) با معرفی مدیریت حوزه علمیه قم و خراسان به عنوان استعداد برتر.
- برگزیدگان از میان مدرسین حوزه های علمیه کشور که تدریس می نمایند، براساس ضوابط شورای عالی حوزه علمیه قم به عنوان استعداد برتر.
- برگزیدگان از میان محققین برتر حوزوی با معرفی شورای عالی حوزه علمیه قم به عنوان استعداد برتر.
همه انسان ها از ویژگی های ممتاز و منحصر به فرد برخوردار هستند ولی توکل ، هدف مندی ،برنامه ریزی ، پشتکار و خصوصیات خاصی برای بروز این استعداد ها و توانایی ها لازم است که در ذیل به برخی از آن ها اشاره شده است:
ویژگی انسان های موفق:
موفقیت ذاتی نیست ، بلکه این افراد :
1) دقیق هستند ( همه دانش آموزان برتر یک ویژگی مشترک دارند و آن این است که :" حد خود را دقیق می شناسند ”
2) هدف مند هستند ،
3) فرصت یاب ، از فرصت ها خوب استفاده می کنند.
4) خود و دیگران را خوب ارزیابی می کند،
5) شجاع هستند و مدیریت ریسک و تصمیم گیری دارند.
6) ماهیچه های اراده را قوی می کند.
7) می داند همیشه محدودیت وجود دارد ولی در جا نمی زند.
8) بر آنچه انجام می دهند تمرکز دارند، از نظر روان شناسی یادگیری: مهمترین شرط در تمرکز حواس " داشتن علاقه به موضوع مورد نظر است”
9) به جای توجه روی عادت های بد روی مخالف آن و عادات خوب توجه می کند:
10) جامعیت و نگاه جامع دارند. نبوغ قدرت به کارگیری مهارت ها و تعادل و تناسب در ترکیب آن هاست.
هفت صفت ویژه قهرمانان از دیدگاه رابینز عبارتند از:
1) انگیزه بالا ، افراد قهرمان انگیزه بالایی برای قهرمان شدن دارند.
2) ایمان قوی ، افراد قهرمان دارای ایمان قوی می باشند.
3) درک ارزش ها، این افراد درک بالایی از ارزش ها دارند.
4) استراتژی ، افراد فوق دارای استراتژی های مشخص و برنامه ریزی های دقیق می باشند.
5) انرژی ، این افراد دارای انرژی مضاعفی هستند و زود خسته نمی شوند.
6) نیروی صمیمیت، افراد قهرمان سرشار از محبت و صمیمیت هستند.
7) مهارت ارتباط با خود و دیگران ( IQ و EQ ).
پیام پاولف به جوانان کشورش (روسیه) :
پیش از هر چیز در کار هایتان منظم باشید، تکرار می کنم منظم باشید.
دومین شرط مهم فروتنی است ،
سومین شرط لازم عشق است .
اصول مدیریت بر خود :
1) شناخت خود ( شناخت امکانات و محدودیت ها )
2) مراقبت از انتخاب ها ( ما مدام در حال انتخاب هستیم )
3) حساب رسی،
4) مراقبت از آرزوها ( امام علی (ع) : من از دو چیز بر امتم می ترسم : الف) آرزوهای دور و دراز، ب) هوای نفس؛
5) تناسب هدف و وسیله
6) تقدم تفکر بر عمل
7) اصل اعتدال
برخی از ویژگی خانواده هایی که فرزند موفق تربیت می کنند:
توجه و وقت گذاری
محیط آموزشی علمی وکتابی
به فرزندشان اعتماد دارند
به فرزندشان افتخار می کنند (چیزی بالاتر از اعتماد ).
خلاصه نخبگان سه ویژگی اساسی دارند :
1) اهل فکرند.
2) اهل ذکرند.
3)اهل سوال اند.
« تنها زندگی ای ارزشمند است که صرف خوشبختی دیگران شود».
* مدرس دانشگاه
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه گزارش / در پاسخ به فراخوان سخن معلم ( این جا ) ، آقای « سعید شهسوارزاده » یادداشتی را ارسال نموده اند .
ضمن سپاس از این همکار گرامی ، دوستان می توانند مطالب و یادداشت های خود را به مناسبت « 13 آبان ؛ سال روز تاسیس سایت سخن معلم » ارسال فرمایند .
« درس پژوهي » روشي راهبردي مبتني بر بحث و گفتمان گروهي معلمان جهت ارتقاي كيفيت تكنيك ها، استراتژي ها و روش هاي تدريس به منظور تسهيل روند رسیدن به اهداف آموزشي مي باشد. اين روش را اول بار اساتيد ژاپني ارايه دادند كه هم اكنون بنا بر اهمیت فراوان آن در حال فراگير شدن در محیط های آکادمیک در غرب هم مي باشد.
همكاراني كه تمايل به در خدمت گرفتن اين روش را جهت ارتقای کیفیت تدریس خود و یا شرکت در جشنواره روش های تدریس برتر دارند بايد مراحل ذيل را در نظر بگيرند:
1. يك تيم 3 تا 7 نفره ازهمكاران تشكيل دهيد.
2. اهداف آموزشي را مشخص كنيد.
3. با همكاري هم يك طرح درس مشترك آماده كنيد.
4. مراحل مشاهده و جمغ آوري اطلاعات را طراحي كنيد.
5. يك نفر تدريس و بقيه همکاران مشاهده كنند. البته تدریس می تواند در یک کلاس معمولی در مدرسه هم اتفاق بیفتد که در این صورت باید از آن فیلم برداری شود و بعد جهت بررسی و بحث به همکاران در گروه تان ارایه شود. ضمنا قبل از تدریس و مشاهده آن بايد با همکاران تان تصميم بگيريد كه چه اطلاعاتي را بايد جمع آوري كنيد و بعد از هريك از همكاران تان بخواهيد كه در زمينه اطلاعاتي خاص تدريس ارائه شده را مشاهده و بررسي نمايند.
اين اطلاعات مي توانند شامل موارد زير باشند :
الف. سوالاتي كه حين مشاهده به ذهن شما مي رسند.
ب. موارد جالب توجه كه در كلاس اتفاق مي افتند.
پ. نوع سوالاتي كه دانش آموزان مي پرسند.
ت. نوع سوالاتي كه معلم مي پرسد.
ج. دلايل مبتني بر به كارگيري سطوح بالاتري از تفكر دانش آموزان.
چ. دلايل مبني بر كسب مهارتي خاص توسط دانش آموزان.
ح. دلايل مربوط به نفهميدن دانش آموزان.
خ. درصد دانش آموزان مسلط و آماده.
د. ميزان به كارگيري زبان بدني مثل حركات چشم و دست ها و ...
ذ. كيفيت پاسخ دانش آموزان به نظرات و سوالات دوستانشان و مدرس.
ص. دلايل مربوط به ميزان در گيري دانش آموزان در فرآيند يادگيري.
ض. هم راستا بودن و يا غير هم راستا بودن دانش آموزان با درس.
يادآوري اينكه ضمن مشاهدات فوق شما بايد علاوه بر يادگيري دانش آموزان، سبك هاي تفكر و نيز نوع رفتار آنها را هم بررسي كرده و نیز نوع تغييرات آنها را با توجه به تدريس همكارتان ارزیابی نمائيد.
6. نتايج را به بحث بگذاريد و پيشرفت دانش آموزان را بسنجيد.
7. در گروه تان درس ارائه شده را مرور كنيد و تا حد امكان كيفيت آن را ارتقاء دهيد.
8. يافته هاي خود را جمع بندي كنيد و دوباره به ارائه آن درس و فیلم برداری از آن بپردازید و این فیلم را با برگزاری کارگاه یا سمینار و یا از طریق وب سایت یا دی وی دی با ديگر همكاران در مدرسه، استان و يا حتي كشور به اشتراك بگذاريد.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
مشکلات زیادی در آموزش و پرورش در گذشته و حال وجود داشته و دارد که دود آنها به چشم معلمان ، این سربازان خط مقدم جبهه تعلیم و تربیت اسلامی رفته است .
حالا من از ریسمان سیاه و سفید هم می ترسم !
گفته می شود که بر اساس عکس های ماهواره ای و اعلام بسیاری از سایت های هواشناسی دنیا ؛ پدیده النینو ( 1 ) و تبعاتش به سمت ایران و ترکیه رو آورده است و سرمایی سخت و حتی کشنده در راه است .
در شبکه های اجتماعی مردم را به آمادگی در برابر اثرات مخرب این پدیده سفارش می کنند ، اما من ترسم از جای دیگری است .
تاثیر آن روی آموزش و پرورش از یک سو ، مدارس کهنه و فرسوده با تجهیزات قدیمی و نیمه خراب و از طرف دیگر کسر بودجه مجدد حاصل کم گذاشتن تیم اقتصادی از بودجه سال 95 جهت جبران اثرات پدیده النینو و دوباره به تعویق افتادن پاداش و حق التدریس و غیره ....
امیدوارم این حرف ها شایعه دشمنان باشد و و سرمای ناگهانی هوا در این روزها حاصل پاییزی باشد که سال های دور همیشه در کشور داشتیم .
خزانی واقعی با عطر و طعم پاییز .
اما اگر حقیقت داشته باشد دست به دعا بر داریم که این پدیده دست از سر معلمان بر دارد و به جای دیگری برود .
( 1 )
النینو یا النینیو (به اسپانیایی: El Niño) یکی از چرخههای مشهور آب و هوایی جهان است که هر ۲ تا ۷ سال یکبار باعث ایجاد ناهنجاریهای بزرگی در آب و هوای سراسر سیّارهٔ زمین میشود از جمله این ناهنجاریها میتوان به سیلابهای ناگهانی، خشکسالی،قحطی و اپیدمی اشاره کرد.
النینیو به طور ساده عبارت است از یک رخداد اقلیمی کلان که در اثر رها شدن انرژی انباشته در بزرگترین حوزه اقیانوسی جهان یعنی جنوب اقیانوس آرام رخ میدهد.
نشانه اولیه آن هم تغییر جهت جریان آبهای سرد و گرم و همچنین بادهای این منطقه است. [۱]
ویکی پدیا
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
در حالي که سازمان هاي بينالمللي اعلام ميکنند که آموزش يکي از مهمترين عوامل کاهش آمار فقر مطلق در جهان است ولي اين دست آموزش پيرامون ما روند مناسبي ندارد زيرا آن قسمت از آموزش که تکيه بر آموزش هاي فني و حرفه اي داشته و نقش بارزتري در افزايش کارآفريني و کاهش فقر داشته است با چالش نبود فضاي آموزشي مواجه است.
اما زماني است که يک جريان آموزشي ميتواند با رونق دادن به آموزش فني حرفه اي افراد کارآفرين پرورش دهد و از شمار متقاضيان استخدام دولتي بکاهد به گونه اي که در مناطق کمتر برخوردار از خانواده هاي فقير شمار قابل توجهي به مهارت هايي دست يافتند که توانستند وضعيت اقتصادي – فرهنگي – اجتماعي خانوادهيشان را تغيير دهند و در نهايت اين افراد به عنوان افراد با مهارت و تکنسين علمدار، موجب کاهش محروميت و شتاب دهندگان توسعه و عمران مناطق محروم شدند.
پيش قراول بودن اين افراد در عمران و توسعه و سهم آنها در ارتقاي سطح اجتماعي سندي متقن براي اثبات مثمر ثمر بودن هنرستان هاي فني و حرفهاي بوده است .
لازم به ذکر است از هنرستان هاي با تعداد محدود کارگاه هزاران فرد ماهر به بازار کار وارد شده که توانستند بستري مناسب براي رشد و توسعه فراهم نمايند ولي متاسفانه اين مدارس گويا اتفاقي بنا شده بودند و زمان قصد ندارد اين تجربه موفق را تکرار نمايد ، آن هم در مناطق محروم مرزي ايران که همواره متخصصين علوم انساني بر فقر و محروميت بيشتر در اين نواحي صحه گذاشته اند.
نمونه بارز آن هنرستان فني قدس تنها هنرستان فني و حرفهاي يک شهرستان است که اکثريت قريب به اتفاق افراد سرشناس و نامدار عرصه حرفه و فن، شهرستان چند صد هزار نفري فارغالتحصيل آن هنرستان هستند.
اما امروز هنرآموزان اين هنرستان به دليل مستعمل بودن هنرستان آواره مدرسهاي شدهاند که هيچ سنخيتي با هنرستان فني و حرفهاي ندارد.
از چند سال پيش فونداسيون فضاي جديدي در محوطه هنرستان قدس احداث شد و به دليل نبود بودجه مانند عديده طرحهاي عمراني ديگر به علت نبود بودجه متوقف شده و دو سال گذشته ساختمان آموزشي هنرستان به علت خطر تخريب تخليه شده و اينک هنر آموزان اين هنرستان در مدرسه اي عادي اسکان داده شده اند که فاقد کارگاه مناسب مي باشد. اما از سر ناچاري هنرجويان هنوز از همان فضاي کارگاهي قديمي با آن تهديدها استفاده مي کنند.
نا گفته نماند که وضعيت هنرستان کشاورزي بهتر از اين نيست زيرا اصلا در اين شهرستان هنرستان کشاورزي احداث نشده و هنرآموزان کشاورزي هم در يک مدرسه عادي مشغول به تحصيل هستند.
حال سوال اينجاست آيا دانش آموزاني که در تمامي شهرستان به رشته فنيوحرفهاي هدايت مي شوند با آموزشي که در يک مدرسه فاقد کارگاه مناسب مي بينند در آينده مي توانند چرخ هاي توسعه و عمران منطقه محرومشان را به حرکت در آورند؟ با اينکه هر فردي در آموزش و پرورش به ضرورت هنرستان واقف است سوال مهمتري پيش مي آيد که آيا متوليان نوسازي مدارس هم به اين اهميت واقفند؟
هيچ معلمي نيست که نداند الفباي تکنولوژي آموزشي فضاي آموزشي مناسب است همچنين از زمان احداث پلي تکنيک تمام مردم ايران ضرورت معماري متمايزهنرستان را با توجه به محتوايي که در آنها آموزش داده ميشود درک کردهاند.
ولي اينکه چرا مسوولين که عمدتا هم مهندس و افراد فني هستند از کنار اين مسئله مهم به سادگي عبور مي کنند جاي تعجب دارد؟ يعني واقعا يک شهرستان محروم مرزي با بيش از هزار هنرجوي فني و حرفهاي نياز به يک هنرستان امن و مجهز ندارد؟ آن هم درشرايطي که اگر زير ساخت فراهم باشد و شاخههاي تحصيلي به روز باشند شمار متقاضيان قطعا چند برابر خواهد شد و بازار کار هم تشنگي خود را به اين افراد بارها به انحاي مختلف نشان داده است .
اميد است بسيجي ملي و نگرشي نو براي احداث هنرستان فني و حرفهاي شهرستان مرزي مريوان شکل بگيرد تا قدري از نگراني معلمين، اوليا و دانش آموزان کاسته شود.
روزنامه مردم سالاری
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
محققان دو نظریه را درباره بازدهی کارکنان مطرح کرده بودند که عبارت بودند از انگیزههای مالی و توانایی مدیران در انگیزهدادن به کارکنان شان. با این حال، این پرسش که چگونه این دو عامل میتوانند یکدیگر را تکمیل، تضعیف یا تقویت کنند به طور واضح توسط این نظریهها توضیح داده نشده بودند. بنابراین دانشمندان در آزمایشات میدانی به دنبال پاسخدادن به این سوال بودند.
آزمایشات میدانی دانشمندان موسسه کالسروهه در آلمان نشان داده ترکیبی از دستمزد دریافتی و کلمات انگیزهبخش توسط روسا، عملکرد کارمندان را تا ۲۰ درصد افزایش و میزان خطای آنها را نیز تا ۴۰ درصد کاهش داد.
در این پژوهش، به ۱۳۹ دانشجو از دانشگاه بن آلمان این مسئولیت واگذار شد که به طور الکترونیکی دادههایی را برای یک پروژه تحقیقاتی به دست آورند. به دستآوردن این دادهها ساده اما نیازمند دقت و توجه خاصی بود. به شرکتکنندگان حاضر، حقوق پایه یکسان داده شد اما به یکی از گروهها دستمزدی متناسب با کارشان به علاوه حقوق پایه نیز داده شد. قدردانی روسا از کارمندانشان دارای تاثیری قطعی بر بازدهی و کیفیت کار آنها خواهد بود.
هر گروه حقوقبگیر خود به دو گروه تقسیم شد اما به شرکتکنندگان حاضر در یک گروه پیش از آغاز کار درباره هدف مسئولیتشان توضیحاتی داده شد و به آنها گفته شد که کارشان قابل قدردانی است و نتایج عملکرد افراد دارای تاثیرات مثبتی خواهد بود.
این آزمایش به دانشمندان امکان مشاهده هر دوی تاثیرات فردی و انگیزهبخشی را داد. محققان دریافتند کلمات انگیزهبخش به همراه دستمزد متناسب با عملکرد، موجب بهترشدن کار شرکتکنندهها شد.
تیم پژوهشی متوجه شد دستمزد متناسب با عملکرد اضافی بدون کلمات انگیزهبخش منجر به کاهش عملکرد و اشتباهات بیشتر شد.
در این پژوهش، ترکیب قدردانی به همراه حقوق بیشتر حدود ۱۰ درصد کل دستمزد، موجب افزایش عملکرد تا ۲۰ درصد و کاهش خطای ۴۰ درصدی شد.
پاراف
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
انسان، این عصاره ی هستی و منظور و مطلوب خالق در مسیر تکامل خلقت و سیر الی الله که قادر است با ایمان و اراده از خاک تا افلاک پر کشد و هماره دلتنگ مبدأ خویش و مشتاق دیدار حق می باشد به رغم دارا بودن اشتراکات با جماد و نبات و حیوان، هرگز برنمی تابد که اسیر تن گشته و در قفس ماده زندانی گردد و یا به او از منظر مکانیکی و فیزیکی محض بنگرند ؛ حال چه او را « اندوید آلیستی» بدانیم و چه چتر کلنی و اجتماعی بر سر او بیفکنیم با هر زبان و نژاد و ملیت و دین و مذهب و پیشینه ی تاریخی، نهایتا و در غایت کلام، وی را حاوی پیچیدگی خاص و ابعاد گوناگون و اغراض و مقاصد و اهداف برین و شگفتی انگیز و متمایز و ممتاز از سایر مخلوقات در نظر می آوریم.
از منظر و تفسیری شاید بتوان گفت ظلوم و جهول و عجول بودنش با نگاه مکتبی- قرآنی بی ارتباط با این مساله نباشد. انسان که از او تحت عنوان جانشین خدا بر روی زمین یاد می کنند، حیف است، اصالت و هویت و ارزش و جایگاه رفیع خود را به تاق نیسان سپرده و از معرفت به ذات و مسیر و هدف و مقصد خویش و حی سبحان غفلت ورزیده و از سلک عبادالله خارج گشته و بت های نوین همچون نفس، طاغوت های ملون، مادیت منهای معنویت، دل مشغولی ها و صنم های شهرت و شهوت تن و مقام و ماشینیزم و الیناسیون را پرستش نماید. او بایستی نیک بداند و بنگرد که به لحاظ اشرف و اقدم و ارجح و افضل مخلوقات بودنش خداوند منان و کریم و رحیم، سفیران الهی و امامان بر حق و کتب آسمانی نورانی و دین حنیف و پاک و موحدانه را برایش تدارک دیده و تقدیم نموده است و این خالق بزرگ، مهربان تر از هر کس به اوست و از خود او به او نزدیک تر می باشد و هر گاه این انسان، به هر دلیل و بهانه ای از یاد حق منصرف و منحرف گشته و غفلتا و نه از روی عناد و لجاجت و استبداد و استکبار، از خداوند اعراض نماید و خطا کند، باز این خداست که دلتنگ او می شود و می فرماید اگر مخلوق و بنده ی من می دانست که چقدر مشتاق دیدارش هستم، از این شوق، قالب تهی می کرد!
حضرت حق می گوید ای انسان من جهان را برای تو آفریدم و اما تو را بهر خویش و منحصر به خودم قرار دادم و آنگاه صریحا به این سخن اذعان می نماید که آنچه از خوبی ها انجام بدهی، نتیجه ی آن به خودت می رسد و تمامی آسمان ها و زمین و آنچه که در میان آن هاست در تسخیر تو قرار دادم. چنین موجودی چنانچه اگر خدا و مبدا خیر و نیکی و حقیقت و فضیلت و مهر و دوستی را فراموش نماید در حقیقت خویشتن را به فراموشی سپرده و حضرت داور، وی را نسبت به خودش (انسان) نیز دچار نسیان می گرداند!
انسان اگر قدر و منزلت و شان والای خویشتن را بداند و درک نماید که پروردگار جهانیان تا چه میزان، درجات و مراتبش را بالا و بالا برده و از عرش نیز گذشته و مسجود ملائک گشته و قلب و آبروی و حیثیت وی را از عظمت و قیمت عرش برین نیز فراتر دانسته است ( قلب مومن عرش خداست و به هنگام هتک حرمت و پرستیژ و شخصیت و آبروی او، عرش خدا می لرزد ) هرگز معرفت خویش و حق را به دست فراموشی نمی سپرد و دائما بر علم و کمال و فهم و شان خویش می افزاید.
در همین زمینه کلامی وزین از دانشمند بزرگ آینشتاین وجود دارد که می گوید « مشکل انسان امروز، بمب اتمی نیست بلکه مشکل او قلب انسان است ؛ ما به یک تفکر کاملا جدید نیاز داریم اگر آدمی زنده بماند.»
در این میان، تفلسف یا فلسفیدن و مطالعه ی انتقادی ارزش های متعارض زندگی به منظور پیدا کردن بهترین امکان ها برای اداره ی زندگی در مواجهه با این تعارضات و اهداف تربیت و تحلیل و بررسی آن و این که من کیستم؟ و از کجا آمده ام؟ و به کجا می روم؟ نقش اساسی و کلیدی ایفا می نماید.
.... (فیلسوفان) در واقع انسان را مرکز و محور جهان هستی پنداشته اند. بعضی نیز گفته اند: جهان را می توان به من و نه من تقسیم کرد که وجود دومی به وجود اولی بستگی دارد. یعنی تا انسان نباشد جهانی وجود نخواهد داشت؛ در صورتی که عده ای دیگر، برای جهان خارج، واقعیت قائل هستند و آن را به وجود انسان، مربوط می دانند. برخی انسان را مخلوق خدا می دانند و بعضی او را تکامل یافته ی موجودات زنده ی پست تر تصور می کنند (!!؟)
نیچه فیلسوف معروف آلمانی درباره ی انسان می گوید: انسان سخت ترین و شجاع ترین حیوانات است و وقتی می اندیشد، حیوانی است که حکم صادر می کند! طبعا برای مربی نیز سوال انسان چیست؟ یا کیست؟ هر چند دیگر مطرح می شود مثلا او می خواهد بداند که چگونه می تواند افراد مورد تربیت خود را کاملا زیر نفوذ خود در آورد.
در بعضی جوامع بشری سعی می کنند مردم را به اصطلاح شست و شوی مغزی بدهند و ماهیت یا طبیعت ایشان را به طریق مختلف تغییر دهند که موجود دلخواه عمدتا حکومت، نه جامعه بار آیند. تکنولوژی آموزشی جدید، که به ماشین های آموزشی یا سایر وسایل الکترونیک، بیشتر اعتماد می کند، به همین امید است که بتواند در ذهن انسان بیشتر نفوذ کند و آن را به صورت دلخواه خود درآورد.
در واقع، این رویدادها می کوشند کنترل انسان را بر انسان بیشتر کنند. آیا انسان در کوشش خود، یعنی امکان تغییر ماهیت و طبیعت خویش، موفق خواهد شد یا نه؟ و آیا عده ای خواهند توانست اذهان دیگران را تسخیر کنند یا نه؟ پرسش هایی هستند که متفکران معاصر را بیشتر به خود مشغول کرده اند.
با این که روان شناسان بیش از دو قرن است که به مطالعه و شناخت علمی انسان تلاش می کنند و فیلسوفان روان شناس از زمان های قدیم تر این تلاش را آغاز کرده اند ولی متاسفانه هنوز، آن چنان که باید و شاید، به شناخت وی موفق نشده اند و او هنوز وضع موجود ناشناخته بودن خود را دامه می دهد. به اعتراف « جان دیوئی » امروز انسان، کمتر از سابق، انسان را می شناسد زیرا بیشتر از سابق اندیشه و کوشش علمی خود را مصروف عالم بیرون کرده است. ( فلسفه ی جدید تربیت )
در این میان متجاوز از صد فرضیه و تئوری پیرامون ماهیت و چیستی و نحوه و راه های تربیت انسان وجود دارد. از درون گرایان و نهادگرایان و ذات گرایان گرفته تا برون گرایان و .... نظریه ای همچون تن در روان که به میزان قابل توجهی فراموش گشته و یا منسوخ شده که تن و روح را مستقل و مجزا و جدا هم تلقی می نمود و نظریه ی دیگر که به توازی یا نظریه ی موازی معروف است که معتقد است تن و روان یا بدن و عقل به موازات همدیگر فعالیت می کنند بدون این که رابطه ای با هم داشته باشند یا یکی روی دیگری اثر بگذارد! و دیگر این که نظریه ی تعامل یا تاثیر متقابل مطرح است.
به طور کلی روان شناسی جدید، انسان را ترکیبی از دو واحد مستقل و جدا از هم نمی داند بلکه او را فرد یا واحد غیر قابل تجزیه می پذیرد به همین سبب، به جای بحث از روان به مطالعه ی رفتار یا فعالیتی که از فرد سر می زند می پردازد.
در این زمینه و برای اطلاع بیشتر و عمیق تر می توان به کتب ارزشمند و پژوهشی تحقیقی فلسفه ی جدید تربیت و روان شناسی عمومی و نگاه نو به روان شناسی انسان سالم مراجعه نمود.
« فلسفه ی جدید آموزش و پرورش نیز تاکید می کند که مسئولان آموزش و پرورش در تعیین هدف های تربیتی به فرد به عنوان یک کل و یک سیستم نگاه کنند نه ترکیبی از تن و روان و همه ی هدف های تربیتی کلی و خاص باید به موفقیت فرد در سازگاری با محیط در مراحل مختلف زندگی، منجر شوند یا به گفته ی جان دیوئی: وظیفه ی تعلیم و تربیت سعی در تقویت قوایی معدود نیست. کار تعلیم و تربیت این است که کودک را در جریان زندگی واقعی با روابط اشیاء و امور، مخصوصا اشیاء و اموری که شمول یا دامنه ی وسیعی دارند و عناصر بسیاری را در بر می گیرند، روبرو سازد و به عکس العمل برانگیزد. »(همان)
متفکران و محققان از انسان به عنوان یک شخص و دارای ویژگی هایی چون خودآگاهی، تجرید و تعمیم، تشخیص اخلاقی و قدرت انتخاب، ادراک ارزش زیبایی، پرستش و عبادت، آفرینش وضع تازه و .... یاد نموده اند و روابطی را که انسان می تواند و باید داشته باشد عبارتند از:
رابطه ی انسان با خداوند، طبیعت، خویشتن، هم نوعان، اشیاء و اوضاع و احوال.
یک متفکر بزرگ معتقد است: انسان درمان انسان است پس انسان را بپاییم و دریابیم.
و به قول آینشتاین: مهم ترین وظیفه ی هر آموزشگری آن است که ذهن و فکر دانشجویان خود را باز کند. دنیای ما این همه وسیع، ما باید به شاگردان خود آگاهی دهیم که حداکثر فقط از ده درصد توانایی های مغزی و ذهنی خود استفاده می کنند، باید به آنان بگوییم که خود جزئی از این عظمت شگرف هستند و اگر بخواهند می توانند به رازهای آن پی ببرند. این است که هر آموزشگر و مربی شایسته ی این نام، بر عهده دارد.
مؤلف دانشمند کتاب مفید و ارزشمند فلسفه ی جدید تربیت دکتر علی اکبر شعاری نژاد معتقد است: معلمان یا استادان، مسئول سازمان دهی و مدیریت یادگیری هستند. مدیر و سایر کارکنان مدرسه یا دانشگاه هم دستیاران معلمان در این امر به شمار می روند. جهت سهولت و عملیاتی شدن و نتیجه بخش بودن این فرآیند مهم و مقدس به قول فیلسوف معروف " رورتی " آزادی بیان را فراموش نکنید زیرا اگر آن را از میان بردارید، استعدادهای خلاق، خاموش خواهند شد و باز برای موفقیت هر چه بهتر و بیشتر در امر بزرگ تربیت و تعلیم علوم و ارزش ها و راه و رسم مؤثر زندگی به تعبیر آینشتاین بزرگ « فهمیدن بهتر از آن است که به ما بفهمانند.»
مبانی تربیت ( آموزش و پرورش )
بدیهی است که آموزش و پرورش طبعا امری است انسانی: فرد در درون جمع و تعامل یا تاثیر متقابلی است میان دو فرد؛ معلم یا مربی و متعلم یا متربی از این رو، بر مبنای انسانی استوار است. از این گونه:
- جهان آفرینش یا طبیعت شامل افراد بشر، نظام دار و قانون مند است.
- جهان آفرینش ، قابل شناخت است هر چند در بلند مدت و با تلاش های ارزشمند پژوهشگران
- اعتماد به این که انسان می تواند ( این استعداد خدایی را دارد) به حقایق و قوانین یا نوامیس این جهان پی ببرد و بهره برداری کند.
- تفکر فلسفی و علمی خلاق، مستلزم آزادی و شرایط و امکانات مساعد است.
- فلسفه و علم و هنر، مظاهر ارزشمند آدمی و لازمه ی زندگی سالم او هستند.
- میان پدیده های گوناگون و متعدد جهان (کیهان) روابطی وجود دارد.
دقت کافی و وافی و هنر تعلیم و تربیت و روش جذاب و عمق نگری و واقع گرایی نیز موضوعی است که در امر تعلیم و تربیت و مدرسه و دانشگاه و کلاس، ضروری و قطعی به نظر می رسد.
آدام اسمیت می گوید: « اگر اتفاقا معلم، آدم باهوشی باشد باید برایش نامطلوب باشد که دریابد آنچه به شاگردان خود می گوید لاطائل یا کمی بهتر از لاطائل است و همچنین باید برای او ناخوشایند باشد که ببیند به هنگام تعلیم ، شاگردان کلاس او را ترک می کنند و یا ناراحت و بی اعتنا و ناموفق در کلاس حضور پیدا می کنند. چنین معلمی اگر مجبور شود چندین بار درس دهد همین انگیزه به تنهایی ممکن است موجب شود زحمت بکشد تقریرات خود را به صورت قابل تحملی در آورد. لکن ممکن است شرایط مختلفی پیش بیاید و مانع جدیت او شود.
معلم به جای این که خودش علمی به دانش آموزان بیاموزد ممکن است کتابی درباره ی علم برای آنها بخواند و اگر این کتاب به یک زبان خارجی منسوخ است برای آنها ترجمه کند و یا از این هم کم زحمت تر، شاگردان را وادار کند آن را برایش ترجمه کنند و گاه گاه نکته ای را یادآور شود و به این ترتیب به خود ببالد که واقعا تدریس می کند.»
ارزش واقعی معلم و مربی زمانی شکوفا و محقق و عینی می گردد که تعامل، تفکر، بدیع گرایی و نواندیشی ، فراست، حوصله و مداومت و جدیت و خلاقیت را در الویت کاری خویش قرار دهد و باید دانست که هیچ امر شیئی به درجه و مقام و شأن اندیشه نمی رسد.
امرسون می گوید: اشخاص بزرگ کسانی هستند که می دانند اندیشه ها بر جهان فرمان می رانند. ( و در این میان ) زبان، شجره نامه ی ملت است.
در این جا می بایستی به ارزش و درجه و فایده ی پرسیدن و تکاپو نیز اشاره نمود. یکی از دانشمندان بزرگ چنین می گوید:« می پرسم چون می اندیشم؛ می اندیشم چون کنجکاوم؛ کنجکاوم چون از ذهن زنده و پویا و باز برخوردارم؛ پس پرسیدن نشانه ی آشکار سلامت ذهن است.»
و باز پائولوفریره می گوید:« آموزش، عملی عاشقانه و بنابراین، شجاعانه است. اگر نخواهد شوخی فرض شود باید بدون واهمه، بحث ها و تحلیل های واقع بینانه و مناظره ی سازنده را پذیرا باشد. در کتاب آموختن برای زیستن به دو جهان متفاوت اشاره می کند و جهان نو و آینده ی نو و انسان آینده را ترسیم می نماید.« جهانی که در آن قرن ها به هم آمیخته است؛ جهانی که چندی از بناهایش، هنوز سترگ و استوار است و چندی دیگر در حال پوسیدن و فرو ریختن، جهانی که در آن اینک بناهای نو و کارگاه های پهناور در حال تکوین است و جهانی که درآن انسان آینده را می توان دید.»
چنین جهانی و آینده ای با تعلیم و تربیت اساسی و مفید در صورتی محقق می شود که دانشمندان، معلمان، مربیان این چنین باشند:
- وضع موجود را درست دریابند و تعریف کنند، تعریفی که حتما با تحلیل و تبیین همراه باشد.
- نوع یا انواع تغییر لازم را به خوبی و روشنی دریابند و تعریف کنند؛ تعریفی که با تحلیل و تبیین علمی نه علاقه یا تعصب شخصی همراه باشد.
- علل ضرورت این تغییر را برای همگان توضیح دهند و روشن کنند.
- روش یا روش های تغییر را روشن و توجیه کنند.
- مسائل یا موانع احتمالی را پیش بینی و برای همگان روشن کنند.
- چگونگی ارزیابی موجود و مطلوب را مشخص کنند.
- پیامدهای احتمالی یا پیش بینی شده این تغییر را به مردم روشن و توجیه کنند.
- مهم تر از همه، خود مسئولان واقعا ضرورت این تغییر را که هرگز نباید شخصی یا تعصبی باشد باور کنند.
در امر تعلیم و تربیت هرگز نباید به دانسته های محدود و قلیل خود بسنده و کفایت نمود. غرور و محدودیت پذیری و در جا زدن تا چه رسد به جهل و رکود و نادانی، از جمله عوامل و فاکتورهای شکست و ناموفقیت تلقی می گردند. باب علم برای همیشه باز بوده و محدودیت پذیر نیست. حرکت و پرواز تا اوج و تا بی انتها و غیر متناهی تداوم و استمرار داشته و وقفه پذیر نیست.
نویسنده ی کتاب فلسفه ی جدید تربیت معتقد است:« دانشمند کسی است که دانش را هضم کرده است نه حفظ. بر این باور است که مجهولاتش بیش از معلوماتش است و نمی دانم را بیشتر به کار می برد تا می دانم را.»
انسان هرگز از علم و تکنولوژی و ( معارف الهی و معنوی و اخلاق و هنر و ادبیات و فلسفه و عرفان ) بی نیاز نخواهد شد بلکه به گسترش آن نیاز بیشتری پیدا خواهد کرد مشروط به این که دانشمندان و متفکران علمی و فنی :
1- از مسئولیت انسانی خود غافل نباشند.
2- در هر اختراع و اکتشافی، نفع و صلاح عامه ی مردم را در نظر بگیرند.
3- آلت دست قدرت مندان و دولت مردان قرار نگیرند.
4- علم خود را در خدمت زور و سلطه قرار ندهند.
5- ارزش انسان و انسانیت را همواره به یاد داشته باشند و محترم بشمارند.
6- به طور کلی، معرفت علمی خود را عاقلانه به کار ببرند.(فلسفه ی جدید تربیت)
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
گروه اخبار /
همه مدیران میدانند که کارمندان درگیر و متعهد کارآیی بیشتری دارند. اما از میان تحقیقات متعددی که در این باره صورت گرفته، تعداد بسیار کمی از آنها بر دلیل اصلی اشتغال افراد در مرحله نخست متمرکز شدهاند: دریافت حقوق.
حقوق نقش مهمی در تعهد کارمندان دارد، چون فقط یک عدد نیست، بلکه اقدامی است احساسی که باعث میشود کارمندان فکر کنند چقدر در نظر کارفرمای خود ارزش دارند و اینکه نقششان در کاری که انجام میدهند چقدر اهمیت دارد.
با اینکه در مورد ارتباط بین تصور و واقعیت حقوق و پاداش و ارتباط هر دو اینها به تعهد کارمندان هنوز چیزهای زیادی باید بدانیم، اما تا به حال دادههای جالبی به دست آوردهایم که میتواند از این به بعد نحوه گفتوگوی شما را با کارمندان در مورد حقوق تغییر بدهد.
بهطور واضح، مکالمات شفاف و صادقانه با کارمندان بهمنظور ارتقای تعهد آنها هزینهای برای کارفرما ندارد. اما برای بسیاری از کسبوکارها این یک چالش است، چون به معنی اتخاذ ذهنیت کاملا جدیدی در مورد پرداخت حقوق و مزایا است. این مکالمات نهتنها باید نحوه پرداخت را به کارمندان نشان دهد، بلکه ارتباط آن را با عملکرد یا مسوولیت افراد را نیز باید دربرگیرد.
اول، افراد اغلب در مورد مبلغی که به آنها پرداخته میشود در مقایسه با نرخ متداول بازار اشتباه میکنند. تصوراتی که در مورد حقوق وجود دارد همیشه منعکسکننده واقعیت نیست، حتی اگر کارفرماها در مقایسه با شرکتهای رقیب حقوق بیشتری به کارمندان پرداخت کنند.
در حقیقت، دوسوم افرادی که مطابق نرخ متداول بازار حقوق دریافت میکنند، معتقدند حقوقشان واقعا کم است.
این موضوع به نتیجه دومی که دست یافتیم منجر شد: تصورات در مورد حقوق در تمایل یک کارمند برای ترک شرکت شما نقش مهمی ایفا میکند. نظرسنجی صورت گرفته نشان داد قصد کارمندان به ترک یک شرکت در ارتباط با احساس خوبی که آنها نسبت به حقوقشان دارند، کاهش مییابد.
بهعنوان مثال، ۶۰ درصد کارمندانی که فکر میکردند حقوق کمی دریافت میکنند از تمایل به ترک شرکت صحبت کردهاند، درحالیکه این تعداد برای افرادی که تصور میکردند حقوق خوبی دریافت میکنند، ۳۹ درصد بود.
میتوان نتیجه گرفت: اگر مدیران نتوانند با کارمندان خود در مورد اینکه آیا حقوق عادلانهای دریافت میکنند یا نه ارتباط برقرار کنند، این کارمندان را از دست میدهند.اما اگر نگران این هستید که صحبت کردن در مورد حقوق ممکن است مشخص کند که شما در مقایسه با شرکت رقیب حقوق کمتری پرداخت میکنید، به سومین بخش نتیجه دادههایی که به دست آوردیم توجه کنید.
ما کشف کردیم که مکالمات شفاف در مورد پول و مزایای مالی در واقع اثر منفی پرداخت کم حقوق را کاهش میدهد.
بنابراین، اگر یک کارفرما برای یک پست شغلی کمتر از میانگین موجود در بازار حقوق پرداخت میکند، اما به وضوح در مورد دلایل این پرداخت کم با کارمند مورد نظر صحبت کند، ۸۲ درصد کارمندان در نظرسنجی اعلام کردهاند که از کار خود راضی هستند.
در مقابل، به این نتیجه رسیدیم اگر با کارمندانی که حقوق بالا میگیرند در این مورد صحبت نشود، آنها چندان از همین حقوقی که میگیرند احساس رضایت نخواهند داشت.
مطالعه ما نشان داد که برای کارفرماها بهتر است در مورد هر حقوقی که به استعدادهای خود پرداخت میکنند بهطور شفاف با آنها صحبت کنند تا اینکه حقوقی بالاتر از ارزش بازار بپردازند، اما همه چیز را محرمانه نگه دارند.
در نهایت، این تحقیق نشان داده که وقتی صحبت جنسیت کارمندان و پاداش آنها به میان میآید، زنانی که بالاتر از میانگین بازار حقوق دریافت میکنند، ۱۸ درصد بیش از مردان در همان رده شغلی احتمال دارد که فکر کنند حقوقشان پایین است.
تحقیق ما نتوانسته علت دقیق این موضوع را دریابد، اما به نظر میرسد بحثهایی که در مورد تبعیض جنسیتی در پرداخت حقوق وجود دارد در این موضوع نقش دارند. وقتی بهطور کلی اشتغال زنان و مردان را مقایسه میکنید، این واقعیت وجود دارد که زنان بهطور میانگین کمتر از مردان حقوق دریافت میکنند.
دنیای اقتصاد
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه گزارش /
یکی از همکاران گرامی با ارسال یادداشتی برای سخن معلم با عنوان « چند راه حل برای افزایش آمار بازدید کنندگان سایت سخن معلم » ( 1 ) مطالب و در عین حال پیشنهاداتی را مطرح نموده است .
ضمن تشکر و قدردانی از این همکار محترم و جهت اطلاع این دوست گرامی و نیز تنویر افکار عمومی لازم است به برخی مطالب و موضوعات در این جا اشاره گردد .
« سخن معلم » با وجود آن که حدود 2 سال از فعالیت آن در قالب " سایت " می گذرد توانسته است به رتبه ای قابل قبول در رنکینگ داخلی و جهانی دست یابد اگر چه هنوز مطلوب ما نیست .
در حال حاضر رتبه سخن معلم در ایران 2447 ( 18 اکتبر سال 2015 ) می باشد . ( 2 )
با توجه به افزایش تصاعدی آمار بازدید کنندگان سخن معلم ، سرور کنونی سخن معلم که از نوع " ابری " است دیگر پاسخگوی این حجم از تقاضا برای بازدید نیست و ما تصمیم گرفتیم از نیمه آبان ماه که مصادف با تولد سایت سخن معلم است ، برای آن یک " سرور اختصاصی " در نظر بگیریم .
اگرچه هزینه های این اقدام بالاست اما همراهی دوستان و دلگرمی آنان مشوق ما برای ادامه مسیر است .
به طور قطع ، کمک ها و مشاوره های دوستان چراغ راه ما بوده و امید داریم که این رسانه در آینده مرجع مهمی در اخبار و تحلیل های آموزش و پرورش و معلمان باشد .
از آن جا که اکثریت موضوعات مطروحه در این رسانه موضوع " آموزش و پرورش " است سعی نمودیم تا مقایسه ای آماری بین میزان بازدیدکنندگان سایت سخن معلم با « پرتال وزارت آموزش و پرورش » ، « اداره کل آموزش و پرورش تهران » و نیز « پرتال 19 گانه مناطق آموزش و پرورش تهران » داشته باشیم .
این آمار مربوط به روز شنبه 25 / 7 / 1394 بوده و از ساعت 20 تا 21 گرفته شده است .
( 1 ) محمدی / مازندران :
سلام بر مدیر پرتلاش و دانشمند سایت سخن معلم
خیلی از زحمات شما و همکاران تان سپاسگزارم و از اینکه شبانه روزی اوقات شریف خود را در خدمت معلمان صرف می کنید قابل تقدیر فراوان است.
نکته ای که از مدت ها ذهن مرا به خود مشغول کرده، آمار پایین بازدید کنندگان از یادداشت ها و نظر دهندگان سایت سخن معلم است.
چرا جامعه ای که بیش از یک میلیون معلم دارد و چهل میلیون از افراد جامعه آن درگیر آموزش و پرورش هستند،این تعداد بازدید کننده قابل تامل است؟
به طور مثال بیشتر یادداشت ها حداکثر تا 500 بازدید کننده و چند نفر نظر دهنده دارند؟
دلایلی مانند ساعت کم مطالعه در ایران، نبودن شور و شوق و احساس یاس در آنان، معرفی نشدن سایت به معلمان ایران، احساس ترس از اظهار نظر و سیاسی شدن یا حتی بازداشت، معرفی نشدن در مجلات تخصصی آموزش و پرورش مانند مجله نگاه و سایر عوامل باعث شده معلمان در حد فاجعه باری به مسائل آموزش و پرورش بی توجه شده و در صورت داشتن مشاغل دیگر وقت و فکر خود را در امورات دیگر صرف کنند؟
جامعه ای که همه اقشار آن در برنامه های پربیننده ای مانند اخبار 20:30 ،خندوانه و برنامه ورزشی معروف نود حاضرند ساعت ها وقت خود را در آن صرف کنند ولی از خواندن روزنامه،سایت، کتاب رویگردان هستند ؛هرگز روی سعادت را به خود نخواهد دید !
جامعه ای که بیشتر به دنبال تفریح می رود و حتی دریافت مدرک تحصیلی بالاتر را هم وسیله ای برای کلاس دادن و پر کردن اوقات بیکاری خود می داند،از معیار های پیشرفت بسیار دور خواهد شد !
برای حل معضل آمار کم بازدید کنندگان،پیشنهادات زیر را مطرح می نمایم:
1- سایت با داشتن مجوز فعالیت از آموزش و آموزش و پرورش خود را در سایت های آموزش و پرورش و مجلاتی مانند نگاه معرفی کندتا آن عده از همکاران که اطلاع ندارند،آگاه شوند.
2- فعالیت در شبکه های مجازی مانند تلگرام، وایبر که اکثریت معلمان در آن عضو هستند. توصیه می کنم یک کانال در تلگرام به نام « سخن معلم »ایجاد گردد.
در پایان ضمن آرزوی موفقیت برای سایت سخن معلم، امیدوارم پیشنهادات فوق مورد عنایت شما قرار گرفته و سایت شما مورد توجه تعداد زیادی از همکاران قرارگیرد.
(1 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 1 تهران
( 2 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 2 تهران
( 3 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 3 تهران
( 4 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 4 تهران
( 5 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 5 تهران
( 6 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 6 تهران
( 7 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 7 تهران
8 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 8 تهران
( 9 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 9 تهران
10 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 10 تهران
11 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 11 تهران
12 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 12 تهران
13 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 13 تهران
14 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 14 تهران
15 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 15 تهران
16 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 16 تهران
17 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 17 تهران
18 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 18 تهران
19 ) اداره آموزش و پرورش منطقه 19 تهران
اداره کل آموزش و پرورش تهران
چهار تصویر زیر مربوط به مطالب بخش " اسلایدر " وزارت آموزش و پرورش است :
بازدید از صفحات سایت سخن معلم :
( 2 ) رتبه سخن معلم :
پایان گزارش/
قبل از پرداختن به ادامه ی مطلب بهتر است به بررسی سه واژه ی به کار رفته توسط نگارنده در این مقاله بپردازیم یعنی خود، نهاد و فراخود.
فروید اعتقاد دارد شخصیت انسان از سه عنصر خود، نهاد و فراخود تشکیل شده است. « نهاد » نیرویی است شبیه « لیبیدو » که انسان را به سوی عشقجویی و کسب لذت میکشاند. « فراخود » سازمانی است درونی که نیروی خود را از عرف و عادات اجتماع و قانون و تعلیم و تربیت و مذهب کسب میکند.
« خود » شعور و آگاهی زمان حال و ظاهراً بی طرف ما است که گاهی تحت تأثیر « نهاد » و گاهی تحت فرمان « فراخود » قرار میگیرد.
زیر سوال رفتن اختیار و منطق آن
اولین مسئلهای که باعث میشود شخص با ورود به بازهی نوجوانی اتوریته ی والدین، معلمان و ... را زیر سؤال ببرد فوران احساسات است. نوجوانی دوران هجوم احساسات بوده و نوجوان در برابر این احساسات بسیار آسیبپذیر است. در دوران نوجوانی خود و فراخور در برابر فوران احساسات بسیار آسیبپذیر هستند. زمانی که خواستهای به ذهن نوجوان برسد میخواهد به هر قیمتی که شده به آن دست یابد و در این مسیر توجه زیادی به سایرین و حتی خود نشان می دهد.
فروید اعتقاد دارد که در این هنگام فراخود وارد عمل شده و از تمامی ابزار موجود برای ارضای خواستهی نوجوان بهره میبرد. خواستهای که توسط خود ایجاد شده است. این مسئله را بهخوبی میتوان در رفتارهای نوجوانان مشاهده کرد؛ یعنی زمانی که ایشان چیزی را میخواهند و نمی توانند به آن برسند و درنتیجه خیلی زود از کوره در میروند. گاهی اوقات نوجوان برای رسیدن به خواستهی ناگهانیای که در ذهنش شکلگرفته ممکن است بهراحتی خود را به خطر بی اندازد. وقتی خواستهای به ذهن وی هجوم میآورد دیگر نوجوان هیچچیز نمیشناسد، نه قدرت والدین را قبول میکند و نه هیچگونه محدودیتی را. او در این شرایط خود را قدرت مطلق میداند و میخواهد زمینه را برای ارضای نیاز خود مهیا کند. بسیاری از معلمان و آموزگاران با این نوع رفتار نوجوانان دستوپنجه نرم کردهاند و میکنند.
آسیبهای رفتاریای که در نوجوانان امروزی مشاهده میشود بهخوبی نشانگر منظور ما هستند. اگر بعد اجتماعی مسئله را نیز مدنظر قرار دهیم بهخوبی این امر را مشاهده میکنیم که بررسی رفتارهای نوجوانان ازلحاظ روانشناختی در طول یک یا دو نسل گذشته کاملاً تغییر مسیر داده است.
شاید تا ۵۰ سال پیش نوجوان باید خود را از چنگال الزاماتی که در برابر وی قرار میگرفت آزاد کند تا بتواند به بیان امیال شخصی خویش بپردازد، امیالی که اغلب به آنها به دیدهی شک و تردید نگاه میشد. امروزه نوجوان باید محدودیتهای بسیاری را که در برابرش قرار میگیرند بهنوعی پذیرفته و آنها را درروان خود جای دهد. باید به این امر توجه کرد که فراخود بهطور طبیعی بر خود تسلط دارد. اگر به خود شخص و فرایند رشد وی نگاه کنیم به این امر پی خواهیم برد که بعضاً ممکن است نوجوانان مقولهی قدرت را با مقولهی اختیار اشتباه بگیرد؛ اما اگر ضمیر فراخود کودکانهی نوجوان عملکرد قویای نداشته باشد قدرت ضمیر خود بیشتر شده و درنتیجه هرگونه مفهومی از مقولهی اختیار برای نوجوان از میان میرود.
بهخوبی میتوانیم به این امر پی ببریم که هرگونه مسئلهی اختیار در نوجوان بهنوعی نشاندهندهی شرایط تربیت یک کودک است. والدین اغلب در فرآیند تربیت فرزند خود اسیر فشارها و ایدئولوژیهای فرهنگی میشوند. این امر در ذهنیت کودک تأثیر گذاشته و زندگی نوجوانانه ی وی را نیز تحتالشعاع قرار میدهد و درنهایت میتواند در خانواده و حول نوجوان سبب پیدایش بحران اختیار شود!
پی. بلاس در برابر گفتههای فروید در مورد دوران کودکی (ضمیر فراخود درنتیجهی اودیپ شکل میگیرد) به این امر اشاره میکند که ضمیر خود آرمانی نتیجهی دوران نوجوانی است. در نظر بلاس تلاش نوجوان برای رسیدن به خواستههای آرمانی خود و سختیهایی که وی در این مسیر متحمل میشود نشاندهندهی فرآیند شکلگیری ضمیر خود است. نوجوان در اصل به بررسی خواستههای درونی خود پرداخته و روی بخشی از آنها که در نظرش مشروع هستند متمرکز میشود. در این شرایط ضمیر فراخود برآمده از دوران کودکی میتواند در برابر هویت دوران نوجوانی قرار بگیرد که آنهم خود بهواسطهی فوران احساسات در دوران نوجوانی با چالشهای بسیاری مواجه میشود. بهاینترتیب شکلگیری هویت در دوران نوجوانی را میتوان تلاش برای گذار از ضمیر فراخود شکلگرفته در دوران کودکی و پرداختن به خواستههای شکلگرفته در دوران نوجوانی در نظر قلمداد کرد.
اگر در فرآیندهای ذکرشده در حوزهی روانکاوی پیروزیای رخداده باشد، دقیقه همینجاست: امروزه هر کس این حق را برای خود قائل میشود تا از تمام نیرویی که در اختیار دارد برای تحقق اهداف خویش بهره ببرد. فردگرایی شکلگرفته در جوامع معاصر باعث شده تا هر کس خواستهها و نفع خودش را در ردهی اول قرار دهد. درگذشته اما در بادی امر معیارهای اجتماعی بود که مطرح میشد و بعضاً جلوی افراد را برای دستیابی به خواستههایشان میگرفت؛ بنابراین اشاره به این امر الزامی است که در دوران نوجوانی ضمیر فراخود شکلگرفته در دوران کودکی کمرنگ شده و جای خود را به شکوفایی فردی میدهد. نوجوان در اصل ضمیر فراخود را غیرشخصی کرده و تلاش میکند ضمیر خود را تقویت کند.
بهطور خلاصه در دوران نوجوانی مسئلهی اصلی برای نوجوان نه پیروی از شخصی خاص که پیروی از مجموعهای از ارزش هاست؛ بنابراین وی باید بتواند برای برقراری احساس امنیت در خویش بین خواستههایی که والدین از او دارند و خواستههایی که خودش دارد تعادل برقرار کند.
توجه به این مسئله الزامی است که در دوران نوجوانی ارضای خواستههای والدین دیگر بههیچعنوان جزو اهداف اصلی نوجوان محسوب نمیشود.
از ضمیر فراخود دوران کودکی تا من آرمانی
همانطور که اشاره شد گذار از کودکی به نوجوانی یعنی گذار از ضمیر فراخود و توجه به خواستههای والدین به سمت ضمیر خود آرمانی و توجه به خواستههای خود. این امر را میتوان بهخوبی با تغییر در نظام ارزشهای فرد مشاهده کرد.
تضاد دائمی و مستقیمی که در ذهن کودک جریان دارد بین خوبی و بدی است، درحالیکه تضاد شکلگرفته در ذهن نوجوان بین درست و غلط است. در ذهن کودک خوب چیزی است که والدینش به او میگویند و بد چیزی است که والدینش وی را از آن منع میکنند. در ذهن نوجوان درست آن چیزی است که بزرگترها بهواقع میگویند و انجام میدهند درحالیکه غلط آن چیزی است که میگویند ولی انجام نمی دهند، یا کاری خلاف آن را صورت میدهند. نوجوان در شکاف شکلگرفته نوعی آزادی را برای خود به ارمغان آمده میبیند که از ورای آنها میتواند خود را با الزامات اجتماعی همراه کند.
حال باید به این امر توجه کرد که اگر هیچگونه شکافی در این میان وجود نداشته باشد ممکن است منجر به شکلگیری من آرمانیای شود که بهطور کامل از ضمیر فراخود جدا نشده باشد. از طرفی اگر شکاف موجود خیلی زیاد باشد ممکن است من آرمانیای شکل بگیرد که نوجوان از ورای آن بدون در نظر گرفتن هیچ محدودیتی تنها تلاش میکند تا به خواستههای شکلگرفته در ذهن خودپاسخ دهد. رفتارهای ضداجتماعی نوجوانی نیز درست از همینجا شکل میگیرد. اگر شکاف موجود بهاندازه باشد، یعنی نه زیاد و نه کم، بین من آرمانی و فراخود تعادل ایجاد میشود. در این شرایط نوجوان سعی میکند تا ارزشهایی را که بهواسطهی ضمیر فراخود شکلگرفتهاند درونی کند و باوجود تمام موانعی که سر راهش قرار میگیرد احساس لذت به او دست میدهد.
اصلاح ضمیر فراخود در دوران نوجوانی و توسعهی من آرمانی در این دوره از زندگی بهخوبی توضیح میدهد که چرا نوجوانان اینقدر نسبت به مقولهی اختیار حساسیت دارند، آن را پس میزنند و یا به دنبال آن هستند. همچنین از ورای این امر بهخوبی به این امر پی میبریم که چرا چالشهای نوجوانان امروزی روزبهروز بیشتر جنبهای نارسیستی پیدا میکند. در جوامع معاصر فعلوانفعالاتی که در دوران نوجوانی صورت میگیرد با بحران اختیار درهمآمیخته شده و نوجوان بدون هیچ نقطهی اتکای درونی یا بیرونی به حال خود رها میشود. درواقع ظرفیت یک نوجوان در احترام گذاشتن به اختیار دیگران و یا حتی درگیری با آن تنها زمانی نهادینه میشود که مقولهی اختیار که از دوران کودکی به او آموخته میشود بهخوبی در روان وی جای بگیرد و وارد اولین مراحل رشد ذهنیاش شود.
در اینجا باید به جایگاه کودک در محیط خانواده و نیز اختیارات او نگاه شود. در این محور تسلسلی تنگاتنگ بین دوران کودکی و نوجوانی وجود دارد و همهی تحقیقات نیز آن را تآیید میکنند.
انسان شناسی و فرهنگ