صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

سواد رسانه ای بینندگانی را پرورش می دهد که توانایی گزینش دارند و شکل و محتوای رسانه های جمعی را بانگاهی انتقادی می نگرند/ افراد نیاز دارند در دنیای امروز متفکرانی منتقد، ارتباط گرانی موثر و شهروندانی فعال باشند/ پوپولیسم نظام فکری ای است  که بر فضیلت بی سوادی پای می فشارد /سواد رسانه ای پوپولیسم را نفی می کند/هنوز دوره های آموزش ضمن خدمت آموزش و پرورش به معنای درست حرفه ای نشده اند و محتوای دوره ها اکثرا بر اساس « نیازسنجی » صورت نمی گیرد/ برای طرح موضوع آموزش در افکار عمومی چاره ای نیست جز آن که معلمان با سواد رسانه ای آشنا شده و اهمیت آن را درک کنند/ الزام منطقی این گزاره فاصله گرفتن از « فرهنگ شفاهی » ، « فرهنگ نالیدن و نق زدن » و استفاده هوشمندانه ، مستمر و فراگیر برای طرح منطقی مطالبات از طریق کارکرد رسانه است

منتشرشده در یادداشت
جمعه, 24 ارديبهشت 1395 11:18

نگاه مدیران و روابط عمومی

بسیاری از مشکلات ، از سوی مدیرانی است که فاقد مهارت ارتباط مناسب و روابط عمومی هستند/ ضعیف ترین و بدترین مدیران آموزش و پرورش کسانی هستند که به ارتباطات مردمی و داشتن یک روابط عمومی پاسخگو، اعتقادی ندارند و بهتر است جای خود را به کسانی بدهند که دارای مهارت ارتباطات با مردم باشد/مدیران ناتوان احساس می کنند روابط عمومی ، در سازمان ها به جای صیانت از اهداف و جایگاه سازمان ها ، باید مراقب میز و جایگاه آنها باشد

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/ محمود فرشیدی ، وزیر سابق آموزش و پرورش در گفت و گو با خبرگزاری به مطالبی در مورد آموزش زبان خارجی اشاره کرده است .

ایشان بهترین زمان برای آموزش زبان دوم را پس از دوره دبستان ذکر کرده است . این در حالی است که  کارشناسان و متخصصان در این زمینه می گویند : " اگر كودك در سن زبان‌آموزي يعني قبل از 7 تا 8 سالگي زبان دوم را بياموزد، مهارت بهتري در تكلم زبان دوم و لهجه خواهد داشت. هرچه سن بالاتر رود، يعني از حدود 10 سالگي به بعد توان مندي فرد در صحبت كردن به زبان دوم مانند اهالي آن زبان كاهش مي‌يابد. "

به توصیه متخصصان ، سودمندترین زمان برای یادگیری زبان دوم بین 4 تا 13 سالگی است .

طرح ادغام وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم در مجلس دهم بایگانی می شود/ اصولگرایان در کمیسیون آموزش مجلس طرح ادغام را آماده و امضا کرده اند/ آیا با ادغام دو وزارتخانه حقوق معلمان و اساتید همتراز می شود/ عزل و نصب مدیران و تغییرات ساختار اداری باعث اصلاح و کارآمدی دستگاه ها نمی شود/ بعد از هر انتخاباتی نگاه ها به سمت تعییر وزیر و معاونین و مدیرکل ها معطوف می شود/ در بحث آموزش نباید "دونگاه ، دو برنامه و دوسیستم" وجود داشته باشد/ مصوبات روزهای آخر مجلس نهم برای دولت تعهد سنگین ایجاد می کند/ تنها 25 درصد نمایندگان مجلس نهم در مجلس دهم حضور دارند/ نام  اَبَروزارتخانه پیشنهادی، وزارت آموزش، تربیت و تحقیقات است

منتشرشده در یادداشت

آدم های عاقل گرفتار جریانات پوپولیست نمی شود / کسانی که کتاب  می‌خوانند میان انسان‌ها بیشترین قدرت همدلی با دیگران را دارند /خواندن کتاب موجب قبول تفاوت ها و تضادها و تناقض ها و همزیستی مسالمت آمیز است / کتابخوان ها   فهمیده‌اند که تماشای رنج دیگران یعنی چه

منتشرشده در یادداشت

سومین کارگاه تخصصی هندسه و توپولوژی و کاربردهای آنها در دانشگاه مراغه  گروه اخبار/

بدین وسیله از کلیه اساتید، پژوهشگران و دانشجویان  محترم  رشته ریاضی برای حضور در سومین کارگاه تخصصی  هندسه و توپولوژی (روز 23 / 2 / 1395) در دانشگاه مراغه دعوت به عمل می آید.

علاقه مندان می توانند بدون ارائه مقاله یا با ارائه مقاله (به صورت کارگاه، مقاله شفاهی یا پوستر) اقدام نمایند.

(تلفن های دبیر کارگاه ( دکتر پاشائی):  09123314766- 04137278900 داخلی 109  ) . 

آدرس ایمیل برای دریافت فایل pdf خلاصه مقاله (حداکثر 4 صفحه) و تصویر فیش واریزی:     این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید   یا  این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید


محورها:
1- گروه لی و جبر لی و کاربرد آنها در سیستم های دینامیکی
2- هندسه هذلولی و کاربرد آن در نظریه آشوب و کیهان شناسی
3- هندسه جبری و کاربرد آن در نظریه های کد، رمز و رباتیک
4- هندسه تصویری و کاربرد آن در معماری، گرافیک و علوم کامپیوتر
5- هندسه های متناهی،  گسسته و دیجیتال (محاسباتی)
6-  هندسه منیفلد حقیقی و مختلط و کاربردهای آنها
 مهلت ثبت نام نهایی (با ارسال فیش پرداختی)  : 20 اردیبهشت 1395
هزینه ثبت نام:  400000 ریال ، ناهار: 100000 ریال ، اسکان : هر شب 400000 ریال
شماره حساب دانشگاه مراغه ( بنام درآمدهای متفرقه دانشگاه مراغه):
546128695  - کد شعبه    546


فرم ثبت نام
نام و نام خانوادگی :
وضعیت شغلی یا تحصیلی فعلی و نام محل کار (یا تحصیل):
آدرس ایمیل:
تلفن ثابت و همراه:
دانشگاه تحصیل دوره کارشناسی ( با ذکر رشته تحصیلی و سال دانش آموختگی):
دانشگاه تحصیل دوره کارشناسی ارشد ( با ذکر  گرایش تحصیلی و سال دانش آموختگی):
دانشگاه و سال اخذ مدرک دکتری با ذکر تخصص

 


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گروه رسانه و تشکل /

نشست رسانه و آموزش و پرورش و آسیب شناسی سواد رسانه ای

سومین نشست " رسانه و آموزش و پرورش " با حضور فعالان و کارشناسان حوزه رسانه روز سه شنبه چهاردهم اردیبهشت ماه در کانون تربیتی فرهنگی حر در منطه 11 تهران برگزار گردید .

این نشست که با محوریت و برنامه ریزی « گروه صفحه مدرسه روزنامه اعتماد » انجام گرفته بود ، تعدادی از فعالان رسانه ای و تشکل های معلمان به ارائه دیدگاه های خود پرداختند .

در این گردهمایی « دکتر محمدعلی نجفی » وزیر سابق آموزش و پرورش و مشاور رئیس جمهور و نیز برخی از نمایندگان مجلس منتخب معلمان سخنرانی کردند .

مشروح این گزارش به زودی در صدای معلم منتشر خواهد شد .

پایان پیام /

سواد رسانه ای و لزوم آموزش آن به جامعه و معلمان  زمانی که شما برای خرید به سوپرمارکت با 3000 کالا می روید و 25کالا را می خرید،در واقع شما در زمان نسبتاً کمی 3000 تصمیم می گیرید؛ 25 تصمیم برای اینکه چه کالاهایی بخرید و 2975 تصمیم درباره چیزهایی که نخرید.
 فرهنگ نیز مانند یک سوپرمارکت بزرگ از پیام های رسانه ای تشکیل شده است،امروز تاثیر رسانه بر فرهنگ جامعه بیش از تاثیر خانواده، دانشگاه و مدرسه است.به طور مثال در سال 2003 در جهان حدود 970.000 عنوان کتاب منتشر شد و یا اینکه هر ساله در دنیا ایستگاه های رادیویی حدود 65.5 میلیون ساعت و تلویزیون ها حدود 48 میلیون ساعت برنامه اصلی و بدون تکرار پخش می کنند، همچنین ما با رایانه های شخصی وقتی به اینترنت وصل می شویم، تقریباً به 3000 روزنامه دسترسی داریم و در تارنمای جهان گستر (اینترنت) قابلیت دسترسی به حدود 3بیلیون مستندات را پیدا می کنیم.
در دنیای امروز چالش اطلاعاتی درباره چگونگی دسترسی به آن نیست، بلکه مشکل بسیار ضروری، چگونگی پا به پا رفتن و حفظ رابطه آگاهانه با اطلاعات است.

به طور مثال اگر شما برای خواندن تنها کتاب های جدید منتشر شده در شهر کوچک خود درطول سال تلاش کنید، شما بایستی در هر هشت دقیقه از 24 ساعت شبانه روز، بدون هیچ گونه استراحت در طول سال، یک کتاب بخوانید. تمام این تلاش ها تنها برای پا به پا پیش رفتن با یک پانزدهم از عنوان های جدید منتشر شده در طول یک سال است ! همچنین اگر خواهان این باشید که تمامی برنامه های تلویزیونی پخش شده یک سال را تماشا کنید، شما باید حدود 55 قرن را بدون استراحت به تماشای این برنامه ها اختصاص دهید!
ما در محیطی زندگی می کنیم که بسیار متفاوت از شرایطی است که اجدادمان طی کرده اند. محیطی که با هر قدم، تغییرات بسیاری می کند و بنا بر نسل شتابنده اطلاعات و تقسیم آن اطلاعات از طریق افزایش تعداد کانال ها و تردد سنگین ابزارهای رسانه ای، پیام ها توسط همه کس، همه جا به طور مداوم منتقل، و همه با اطلاعات اشباع می شوند.
حال چطور ما می توانیم خودمان را در مقابل تاثیرات منفی و یا ناخواسته رسانه ها حفظ کنیم؟ آیا می توانیم خریدن، خواندن، تماشا کردن، گوش دادن انواع رسانه ها را متوقف کنیم؟! یا اینکه باید آنچه رسانه ها به جامعه و اجزای آن تزریق می کنند را با بالا بردن توانایی و آگاهی شهروندان، بهتر و درست تر دریافت،تفسیر و درک کنیم.
یکی از مهمترین مولفه های مهم در سیاست گذاری های رسانه ای و ارتباطی که در نیم قرن اخیر توسط کشورهای مختلف جهت تحقیق، تحلیل، آموزش و آگاهی از تاثیرات رسانه ها بر روی اقشار مختلف جامعه به کار رفته،« سواد رسانه ای » است.
سواد رسانه ای در واقع یک نوع درک متکی بر مهارت است که می توان بر اساس آن انواع رسانه ها را از یکدیگر تمیز داد، انواع تولیدات رسانه ای را از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد و نحوه کارکرد رسانه ها و معنی سازی در آنها را درک نمود. سواد رسانه ای بینندگانی را پرورش می دهد که توانایی گزینش دارند و شکل و محتوای رسانه های جمعی را با نگاهی انتقادی می نگرند.


تاریخچه:

آموزش سواد رسانه ای از سال 1929 درانگلیس آغازشد و دولت از معلمان خواست تا مهارت خاص تحلیل و ارزش گذاری فیلم ها را به دانش آموزان بیاموزند، در ژاپن از سال1992 و در آمریکا و کانادا از سال 1990 به معلمان آموزش رسانه ای داده می شود تا به دانش آموزان منتقل کنند.
انجمن ملی آموزش سواد رسانه ای آمریکا (AMLA) هدف آموزش سواد رسانه ای را کمک به اشخاص در تمامی گروه های سنی جهت توسعه وضعیت های تحقیق و مهارت های مواجه با رسانه ها می داند و معتقد است افراد نیاز دارند در دنیای امروز متفکرانی منتقد، ارتباط گرانی موثر و شهروندانی فعال باشند.
سواد رسانه ای در دنیای امروز به دنبال نقد کارکردهای رسانه ها است که هدف آنها تامین هژمونی فرهنگی، تعمیم فلسفه سیاسی و حفظ قدرت هایی است که خود این رسانه ها محصول آنها هستند.


مزیت سواد رسانه ای:

سواد رسانه ای پوپولیسم را نفی می کند،دستکاری رسانه ای را کاهش می دهد، چندفرهنگی را ترویج می کند و باعث تربیت نسل پرسشگر و کنجکاو می گردد.
شهروند اگر آموزش نبیند به دریافت کنندگان اطلاعات و تقلید بسنده می کند و در مقابل رسانه ها منفعل می شود و رکود در تمرکز فکری بر او غلبه می نماید.


راهکار افزایش سواد رسانه ای درجامعه :
1- درس سوادرسانه ای درکتاب های درسی مدارس گنجانده شود و در دانشگاه ها نیز به عنوان یک واحد دروس عمومی تدریس گردد.
2- فارغ التحصیلان مدیریت رسانه و روزنامه نگاران باتشکیل "انجمن سوادرسانه ای" به آموزش و تعمیق این حرفه در جامعه کمک کنند.
3- برگزاری سمینارها و کنگره ها باعث تحکیم باورها به این مقوله می شود.
4- امکان تاسیس تلویزیون خصوصی فراهم گردد.

منتشرشده در آموزش نوین
چهارشنبه, 08 ارديبهشت 1395 06:50

تلگرامی شدن فرهنگ در ایران امروز

تلگرامی شدن فرهنگ در ایران امروز/ رسانه های خُرد ، رسانه های بزرگ مانند تلویزیون و روزنامه را تحت تاثیر قرار داده اند/ در فضای مجازی همه می‌توانند دیده شوند،نشان دهند، تجربه و تفسیر کنند/ جامعه در آستانه گسست از تاریخ گنگی و تاریخ سکوت است/ پیوند امر محلی و امر جهانی موجب قدرتمند شدن سوژه ایرانی شده است/ گفت‌وگو در فضای مجازی  فاقد سازماندهی، برنامه‌ریزی یا انسجام درونی است/  روی کار آمدن دولت اعتدال نتیجه همین فضای گفت‌وگویی جدید است/ جامعه چیزی جز ارتباطات میان مردم نیست / منطق گفت‌وگوی جدید اجتماعی بروز خشم‌ها و سرخوردگی‌ها است

منتشرشده در آموزش نوین
یکشنبه, 05 ارديبهشت 1395 16:39

بازگشت به پداگوژی

محمدرضا سرکار آرانی  روزگار ارزشیابی دانسته‌ها سپری شده است ! و امروزه توانایی عمل و به کارگیری دانسته‌هاست که محور ارزیابی قرار می‌گیرد. پرسش‌های هر روز فرزندان‌مان در خانه و مدرسه را مرور کنیم: "با حفظ و دانستن این مطالب چه می‌توان کرد؟" "اثربخشی این دانسته‌ها چیست؟!" "این بسته‌های معرفت چه نسبتی با زیست اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ما دارد؟"

به ویژه وقتی بر اساس حفظ آنها توانایی انجام عملی اعم از بینشی، اندیشه ای، مهارتی و قلبی دشوار است. دانسته هایی که بعضا راهی به بصیرت نمی گشایند، جسارت عملی را به همراه ندارند و سرنوشت محتوم فراموشی در انتظار آنها است!

پرسش کانونی این است آیا بازگشت به پداگوژی در آموزش راه حلی برای این پرسش ها به دست می‌دهد؟

نگارنده در این مقاله این پیش فرض بنیادی را ترویج می کند که "معلمی" چیزی بیش از دانستن دانش موضوعی یا حتی توانایی تدریس آن است. معلمی نیازمند توانایی صحنه پردازی کنش تربیتی یا "پداگوژی" است. کنش تربیتی امری فرهنگی،اخلاقی، نظری و عملی است که در کیفیت صحنه پردازی یادگیری دانش آموزان متجلی می شود.

 

پیش فرض‌ها

یکم، ما دانشمندان بزرگ زیادی داریم ولی لزوماً همه دانشمندان بزرگ، معلمان اثربخشی نبوده اند. برای معلمی به چیزی بیش از دانش تخصصی-موضوعی (didactic) نیازمندیم. فهم تربیتی و توانای تحلیلی کنش ها تربیتی، شناخت دانش آموز، دانش و بینش لازم برای تحلیل و طراحی فرصت های یادگیری موثر نیاز معلمی است.

معلمی چیزی بیش از "ماشین آموزش" و انتقال مفاهیم توصیفی یا تجویزی است. ارتباط کلامی و غیر کلامی اش، و حرکات و سکناتش احیا کننده است و اگر درست و حرفه ای عمل کند اندرز و انذارهایش عین ذکر است، نجات بخش، تحول آفرین، احیاگر و نافع.

دوم، کنش تربیتی از جنس ارتباطات اجتماعی (social interaction) اثربخش است، بیشتر کیفی است و کمتر به ابزارهای کمی معمول برای اندازه گیری تن می دهد. عین حیرانی است. در حالی که بزک های اجتماعی (social makeup) عین زیرکی است و بعضاً آنچه می نماید سرابی بیش نیست و در عمل کارائی قابل قبول و اثربخشی به دست نمی دهد.

در ساختار مدرن آموزشی به جای بزک های بازاری آموزش که جلوه می فروشند و عشوه گری می کنند به ارتباطات اجتماعی سازنده و فربه کننده سازه های اجتماعی و بصیرت نیازمندیم.

 

بازگشت به پداگوژی چرا؟ و چگونه؟

برین سیمون در مقاله ای با عنوان چرا در انگلستان پداگوژی نیست؟در سال 1981 به تفصیل به تاثیر محیط های فرهنگی و اجتماعی در تحول ریشه ها و اندیشه های تربیتی در بریتانیا می پردازد.

دو دهه بعد-در سال 2004- رابین الکساندر، استاد دانشگاه کمبریج ، با بازبینی آراء سیمون، بیش از بیست سال تحول در این زمینه را نقد و بررسی می کند. نتیجه مطالعات او جالب است:"انگلستان هنوز هم فاقد پداگوژی است"

 پژوهش های نگارنده نشان می دهد که این نتیجه گیری پژوهشی دارای ریشه های تاریخی عمیق تری است. اثر پژوهشی الکساندر بین نمونه ای از این دست مطالعات است که در سال 1884 در نیویورک و با عنوان "تعلیم و تربیت به مثابه علم" منتشر شده است.

نمونه دیگر، اثر فرانسیس پالمر که در سال 1887 با عنوان "علم تعلیم و تربیت" در نیویورک منتشر شده است. دقت در تحلیل های نویسندگان این آثار نشان می دهد که آنها با ظرافت به جای پداگوژی از کلید واژه هایی مانند کنش تربیتی، پژوهش تربیتی، روان شناسی تربیتی، و ... استفاده می کنند.

در عین حال اندیشه ورزانی که با حوزه عمل ارتباط بیشتری داشته اند یا خود عملا درگیر مدرسه داری بوده اند، بیشتر به تحلیل پداگوژی پرداخته اند.

فرانسیس پارکر از جمله آنها است. او کتابی با عنوان "گفت وگو در باره پداگوگیکز" دارد که در سال 1894 در نیویورک و شیکاگو منتشر شده است. محتوای کتاب بیشتر شامل بررسی ها و تجربه های زیسته پارکر در آلمان و آموزه های دوران مدرسه داری او است. 

جی او نیت هم نمونه دیگری از این گروه پژوهشگران تربیتی است. او کتابی دارد با عنوان "مطالعات پداگوژی" که در سال 1899 در آمریکا منتشر شده است. نیت در این اثر که به مثابه کتاب درسی او در دانشگاه تربیت معلم ایندیانای شرقی است، به بررسی سیر تحول پداگوژی، روش های آموزش به ویژه در ارتباط با پژوهش های روان شناختی کودک و یادگیری پرداخته است.

بیشتر مباحث این آثار جهدی جدی است برای یافتن پاسخ این پرسش بنیادی که آیا تعلیم و تربیت علم است؟

 سیمون براساس کار بین به این نتیجه رسیده است که بلی  اما "هنوز چیزی کمتر از علم". تجربه های نگارنده در شرق و عموما چین و ژاپن نیز نشان می دهد که این پرسش های عمیق علی رغم ریشه ها و اندیشه های فرهنگی تاریخی متفاوت همه جا هنوز جلوه می فروشند و به مثابه پرسش های اساسی در محافل علمی و تربیتی مطرح اند.

این پیش فرض احتمالا بر این بنیاد استوار است که در این جوامع وزن انگاره ها و اندیشه های تاریخی-فلسفی و فرهنگی-اجتماعی در تحلیل مسائل تربیتی زیاد و سنگین تر از یافته های علم تجربی است.

 

رهیافت‌ها

یکم، اروپایی ها معمولا وقتی از واژه "پداگوگی" استفاده می کنند آن را به مثابه یک بسته معرفت شناختی کارآمد در باره آموزش و یادگیری به کار می برند. ولی در ایران بعضاً آن را تا حد ابزار، مهارت و روش تقلیل داده اند.

اندیشه در باره "بار شناختی" و درک تحول معنای "پداگوژی" نیاز امروز حانواده ها و موسسات آموزشی، اعم از آموزش عمومی و عالی، است. به نظر می رسد بازاندیشی در سیر تحول بار معنایی و مفهومی پداگوژی ضروری است و ترویج گفت وگوهای جدی و تازه در این باره سازنده است.

برای مثال، بارمعنایی پداگوژی حقوق اندیش یعنی پداگوژی مبتنی بر حقوق کودک و دانش آموز با پداگوژی تکلیف اندیش یعنی پداگوژی مبتنی بر تکلیف کودک و دانش آموز چه تفاوتی دارد؟ و این تفاوت ها در فرهنگ های آموزشی متفاوت چگونه مدیریت می شود؟

در دنیایی که فرزندان ما  بیشتر از حقوق خود می پرسند و بزرگسالان اغلب از تکلیف سخن می گویند، کجا و بر اساس چه مکانیزمی چالش ها و تنش های میان این دو تقاضا مدیریت می شود؟

پداگوژی در سبک ارتباط و شرایط فرهنگی اجتماعی که مسئولیت گوینده یا نویسنده در مقابل شنونده یا خواننده بیشتر است چه تفاوت هایی با شرایط متفاوت از آن دارد.

برای مثال در فرهنگ ژاپنی، میزان مسئولیت شنونده یا خواننده در درک مطلب، تشخیص مفاهیم و درک معانی، بیشتر از گوینده یا نویسنده است؛

در حالی که در فرهنگ آمریکایی میزان مسئولیت گوینده یا نویسنده بیش از شنونده یا خواننده است.

 ژاپنی‌ها اگر محتوای گفتار یا نوشتاری را که می‌شنوند یا می‌خوانند به نحو اثربخشی متوجه نشوند، ابتدا در توانایی خود شک کرده، علت آن را در خود جست‌وجو می‌کنند و مسئولیت آن را بیشتر بر عهده خود می‌دانند.

این در حالی است که در شرایط مشابه، آمریکایی‌ها بیشتر گوینده یا نویسنده را به خاطر شفاف و واضح بیان نکردن مقصود خود مسئول می دانند.

دوم، اندیشه در موقعیت های پداگوژیکی نیاز به روزی است. زیرا تعریف آموزش دشوار است و موقعیت های پداگوژیکی مدام تغییر می کنند. به ویژه آنکه به زعم نگارنده در دنیای امروز آموزش "طراحی فرصت های یادگیری" است و به تعبیر "شون" طراحی یعنی گفت و گوی فکورانه با موقعیت. 

بنابر این آموزش صحنه پردازی یادگیری دانش آموزان است و معلمان طراحان و سناریو نویسان این صحنه هستند!

سوم، اثربخشی میزان و کیفیت ارتباط نظر و عمل در پژوهش های تربیتی نیازمند ارزشیابی و بازبینی است. به ویژه زبان و نقش و اهمیت نوشتن و ارتباط آن با اندیشیدن، بیش از پیش مورد توجه است.

این البته مختص نظام های آموزشی است که پژوهش های تربیتی را صرفاً برای پژوهش یا کمک به پژوهشگران انجام نمی دهند بلکه برای گره گشایی از مسائل آموزشی و یادگیری و به دست آوردن چشم اندازهای واقعی تری از دورنمای روندها و فرآیندهای تربیتی انجام می دهند.  

نظام های آموزشی که هنوز در باره اهمیت یا نقش پژوهش های تربیتی تردید دارند البته با مسائل بیشتری درگیرند و نیازمند تعریف دوباره آموزش و یادگیری و راه های کیفیت بخشی آن و بازاندیشی در ترجمه ایده ها، داده ها و یافته های دیگران هستند.

چهارم، امروزه محیط به طور عام و شرایط زیست محیطی فرهنگی و اجتماعی نقش اثربخش تری در تربیت فرزندان دارند. به ویژه با گسترش فناورهای ارتباطی شرایط غیر رسمی بیش از محیط های رسمی مانند سازمان های تربیتی، خانوادگی و زیست اجتماعی بر پرورش دانش آموزان اثر دارند.

بنابراین تاثیر محیط های فرهنگی در تحول بار معنایی پداگوژی و نقش مربیان تربیتی نیز موضوع اندیشه و عمل تربیتی بسیاری از پژوهشگران و کنشگران تربیتی است.

پنجم، بررسی و واکاوی کنش های تربیتی نیازمند چارچوبه ذهنی و نظری خلاق، اثربخش و گویا است. گویا به این معنا که دقیقاً مشخص کند شما در چه زمینه ای (context) سخن می گویید و از چه مناسباتی در جهان واقع تصویر ارائه می دهید. نسبت معرفت و شرایط زیست محیطی، فرهنگی و اجتماعی شما چگونه تبیین شده است. تعیین حدود و ثغور این زمینه و مناسبات، منطق،جنس و کیفیت گفتمان ها را تعیین می کند.

در پژوهش های نگارنده حدود این زمینه ها به سه سطح تقسیم می شوند. گفتمان های جهانی، گفتمان های ملی و گفتمان های محلی.

براساس چهارچوبه نظری و پژوهشی نگارنده گفتمان معرفت شناسی و پدیدارشناسی بیشتر سطوح لوکال، میکرو و فردی را پوشش می دهد.

در سطح بالاتر گفتمان های ساختاری، سازمانی و ملی هستند. و در نهایت در سطح فراتر از آنها گفتمان های سیستماتیک، ماکرو و جهانی قرار می گیرند.

پژوهشگری که متوجه زمینه ها یا به عبارتی "متن" سخن است مدام مانند سعی مروه و صفا بین این گفتمان ها در حال حرکت و تعامل سازنده و گفت و شنود (dialogue) است. این سعی و تعامل به حلاجی، واکاوی کنش های تربیتی و ارزیابی میزان اثربخشی آنها در اجتماعات محلی یاری می دهد.

فلذا در این میان نقش و تاثیر زبان برای بررسی و تحلیل اندیشه و عمل تربیتی حیاتی است. به علاوه کیفیت زبان به معنی میزان مدرن یا کلاسیک بودن زبان در متن فرهنگ شفاهی یا نوشتاری نیز موضوع بررسی است. چه خصوصیات زبانی به گفتمان های رقیب مجال می دهد تا جهان را از دریچه دیگری ببیند و البته فرصت می دهد تا نتایج این گفت و شنودها نضج گرفته و به دانشی زنده و اثربخش برای تعمیق، تعریف، تحلیل و یافتن راه حل مساله یاری رساند.

کنش تربیتی حامل گفت و شنود و اندیشه ایجاب می کند توانایی لازم برای بررسی سخن از متن و زاویه دید "بخوانید لنز" رقیب و رهیافت های او و بازبینی خود در آیینه ارزیابی دیگران را پرورش دهیم.  در این فرآیند عمل تربیتی این چنین می توان از خلاقیت و تعمیق اندیشه ها و گشودن راه های تازه سراغ گرفت.

ششم، برای بهسازی آموزش توجه به سرمایه های پداگوژیکی ملی ضروری است. تمیز کیفیت آموزشی به احصائ تجربه های ملی و بومی پداگوژی اعم از مدارس قدیم، مکتب خانه ها و محیط های تربیتی خانوادگی و اجتماعات محلی، فرهنگی و غیر رسمی...بستگی دارد. ترویج گفت وگو میان این حوزهای شناختی و منطقه ای سازنده است و به بالندگی محیط های تربیتی و کنش گران آن یاری می رساند.

 

چشم اندازها

پداگوژی ایرانی ما چه ویژگی هایی دارد؟ به این پرسش چگونه پاسخی می توان داد؟ اگر پاسخ این پرسش دشوار است احتمالا برای این است که به نظر می رسد در فرآیند تغییرات مداوم و سریع برخی از آنها را رها کرده ایم. هنوز رگه هایی از آن مانده است این ها احصا، بازسازی و باز زنده سازی نیاز دارد. در مواردی هم لازم است داشته ها را مرمت و احیا کنیم.

به زعم نویسندگان کتاب "قدرت پداگوژی" به نظر می رسد که ما در دنیای امروز بیش از نگاه پسینی (backward)، توصیفی و تجویزی "بخوانید ادوکیشن" که با اطمینان ویژه اثبات گرایان برای هر مساله اس نسخه ای آماده دارد به نگاه پیشینی(forward) دینامیک و تعاملی و چندوجهی "بخوانید پداگوژی" و شرایط و موقعیت های گوناگون پداگوژیکی و تفاوت و تحول بارمعنایی پداگوژی توجه دارد، نیازمندیم.

به نظر می رسد کوشش های نظری و عملی برای فهم پداگوژی و تحول تاریخی بار معنایی آن در موقعییت های گوناگون لازم است. چون پداگوژی کنش تربیتی است، تربیت امری فرهنگی است و تدریس امری اخلاقی، نظری و عملی است.

با بازگشت و توجه به بار شناختی و تحول مفهومی پداگوژی راه های اثربخش تری برای بهسازی روش های سازماندهی برنامه های درسی مدارس، کلاس های درس و بهبود مستمر "معلمی" پدیدار می شود، و یادگیری جمعی ترویج و درکی سازنده از ساختن جامعه ای در حال یادگیری یا به تعبیر مترجم کتاب پداگوژی "جامعه پداگوژیزه شده" فراهم می آید.

این فهم مشترک بستری برای طراحی فرصت های یادگیری اثربخش تری را برای همه فراهم می آورد.

ان شاء الله

منبع : همشهری آنلاین (با اندکی تلخیص )

منتشرشده در دیدگاه

نظرسنجی

به نظر شما ؛ عزم دولت چهاردهم ( مسعود پزشکیان ) برای اصلاح سیستم آموزشی کشور تا چه میزان جدی است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور