صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

آموزش و پرورش ایدئولوژیک یا توسعه گرا و آسسیب شناسی سند تحول بنیادین  آموزش و پرورش ایران به مثابه خرده نظامی از نظام اجتماعی، مجموعه ای از دردها و مشکلات است. انباشتی از دردها که صرفا تاکنون معلمان و دانش آموزان از آنها نالیده اند ولی نتوانسته اند آنها را بهبود بخشند.

البته در سال های اخیر این دردها به دغدغه های جدی در میان جامعه فرهنگیان تبدیل شده و همگان را به جست و جوی راهکارهایی برای رفع شان فراخوانده اند. اما هنوز تا رسیدن به حلقه سوم این زنجیره یعنی تلقی مشکلات آموزش و پرورش به عنوان یک مساله اجتماعی فاصله داریم. مرحله ای که در آن برانگیخته شدن حساسیت عمومی به کمک رسانه ها عزم مسئولان را نیز به همراهی با خود فرامی خواند. اینجاست که به اصطلاح موضوع " پروبلماتیک" می شود و نتیجه آن می تواند تغییر و بهبود در عملکرد آموزش و پرورش کشور باشد!

ایران امروز با انباشتی از مسائل و بحران ها روبه رو است. بحران هایی که نتیجه بی اعتنایی حاکمیت به مسائل و حل و فصل آنها است. نتیجه اما انباشت مسائل بر یکدیگر و روبه رو شدن کارشناسان با کلافی سردرگم از انبوه مشکلاتی است که هم اکنون قادر نیستیم حتی سر نخ آنها را بیابیم. در چنین شرایطی است که دیگر نمی توان از مسیرهای پیشین به خروج از غرقاب مسائل موجود امیدوار باشیم.

حرکت به سوی " پارادایم شیفت" به معنای تحول عمیق در شیوه حکمرانی از مسیر انجام اصلاحات بنیادین شاید اکنون آخرین راه محتمل باشد.

آموزش و پرورش ایدئولوژیک یا توسعه گرا و آسسیب شناسی سند تحول بنیادین

شاید سنگ بنای اولیه برای سامان جدید هم عبارت از اهتمام به پرورش نسلی پرسش گر، خلاق، جست و جو گر و توسعه گرا باشد.

تاریخ اقتصادهای نوظهور همچون کره جنوبی، سنگاپور، تایوان و مالزی نشان می دهد که توجه ویژه به آموزش و پرورش توسعه گرا رکن اساسی پیشرفت در این کشورها بوده است. این در حالی است که پارادایم غالب در ایران عبارت از آموزش و پرورش ایدئولوژیک می باشد که در آن تابعیت، تمرکز، آرمان گرایی، جنسیت زدگی و اخلاق گرایی از ارکان مهم آن به شمار می روند. کمبود بودجه، فقدان تفکر راهبردی، مناقشه بر سر فلسفه آموزش و پرورش، سیاست زدگی، مشارکت گریزی و کنکورزدگی موجبات افزایش بیگانگی و نارضایتی فرهنگیان، والدین و دانش آموزان را فراهم آورده و ما را در این سیکل معیوب سرگردان رها می کنند!

نظامی که مطابق سند تحول بنیادین قرار است انسانی در تراز جمهوری اسلامی خلق و به او حیات طیبه ببخشد.

اگر چه در سال های اخیر تلاش های پراکنده ای برای گذار به آموزش فنی- مهارتی صورت گرفته ولی از آنجا که ساختارهای این نظام آموزشی متکی بر گزینش های عقیدتی، تبلیغات ایدئولوژیک و غیریت سازی های غیر واقعی می باشد نتوانسته به آرمان توسعه گرایی جامه عمل بپوشاند.

آموزش و پرورش توسعه گرا ؛ آرمان های همزیستی مسالمت آمیز با جهان، پرورش نسلی مدارا جو، دموکرات، شایق نسبت به پیشرفت اقتصادی، میهن پرست، مجهز به مهارت های حرفه ای و دارای وجدان کاری بالا را مورد توجه قرار داده و می کوشد تا نظام آموزشی را به سکوی توسعه پایدار و متوازن کشور تبدیل نماید.

آموزش و پرورش ایدئولوژیک یا توسعه گرا و آسسیب شناسی سند تحول بنیادین

بنابراین گزافه نیست اگر گفته شود که مسیر آینده بهتر برای ایران از تحقق یک تحول پارادایمیک در نحوه حکمرانی کشور به ویژه در حوزه آموزش و پرورش می گذرد. بدون این تحول کارها همچنان بر مدار پیشین دنبال خواهد شد.

کمبود بودجه، فقدان تفکر راهبردی، مناقشه بر سر فلسفه آموزش و پرورش، سیاست زدگی، مشارکت گریزی و کنکورزدگی موجبات افزایش بیگانگی و نارضایتی فرهنگیان، والدین و دانش آموزان را فراهم آورده و ما را در این سیکل معیوب سرگردان رها می کنند!

کانال مهران صولتی

منتشرشده در یادداشت

معلمان زندانی و سکوت وزیر آموزش و پرورش در مورد تعهدات و مطالبات فرهنگیان

اگر یک سری تعارفات معمول را به کار بندیم ، عارضم که من معلم با تلاش اضافه بر ساعات مقرّر و قانونی تدریس ، قصد دارم تا حفره های بیشمار زندگی ام را با اراده و عزم و میل شخصی ، مسدود سازم تا مبادا این حفره ها ، منفذهایی برای ورود مصائب بیشتر برای زندگی خود و اهل و عیالم ایجاد کند. اما اگر همان سری از تعارفات را کنار نهیم و با عزت نفس و خودخوری ، زبان در کام فرو بریم و کلامی برنیاوریم ، به سکوت چهل سالۀ خود و یک قرنی همکاران پیشکسوت ، ادامه می دهم و هیچ نمی گویم . اما صد البته اگر عزت نفسی برای من معلم در این جامعه باقی گذاشته بودید ، ولی نگذاشته اید چون دیگر زخم این شمشیر بی اعتنایی دولت و وزیر و مجلس نه بر گوشت ام که بر استخوانم فرود می آید و اگر دقت کنید آنچه که بر من نازل می شود زخم شمشیر است نه کارد که خراشی جزئی وارد آورد. شما استخوان و گوشت و روح و حیثیت شغلی مرا ، ریش ریش ساخته اید و هر یک از این زخم ها به وقت بازنشستگی ، به دُمل چرکین بی عدالتی و تبعیض ، تبدیل می گردد که جریان زندگی عادی و با نشاط و سلامت را از من در می رُباید.

معلمان زندانی و سکوت وزیر آموزش و پرورش در مورد تعهدات و مطالبات فرهنگیان

ارسطوی فیلسوف می گوید:
"سربلندی کسانی که به خوبی به بچه‌ها آموزش می ‌دهند، به همان اندازۀ کسانی است که آنها را به دنیا می‌آورند: گروه دوم به آنها زندگی می‌بخشد و گروه نخست ، راه خوب زندگی کردن را به آنها می‌ آموزد. "
اگر این جمله را بتوانیم به نیکی ادراک کنیم ، من معلم می بایست طریق خوب زندگی کردن را آموزش دهم ، اما به دلایلی این مسیر در جامعۀ ما نتیجه ای مورد انتظار را نمی دهد ، می دانید چرا ؟
چون من معلم در جایگاه اصلی خود همانند خیلی از کشورها قرار ندارم . نه آمادگی من برای معلم شدن مسیری پرارزش و باصوابی را طی می کند ، نه محل تربیت من مملوّ از آزادمنشی و اختیار و خلاقیت ، مناسب برای معلم شدن است ، و نه ساز و کار آموزش و آئین نامه ها و ضوابط مناسب رشد من فراهم است ، و نه شرایط زندگی و رفاه من از اصلی ثابت و هماهنگ با سایر شاغلان تبعیت می کند.
امروز من معلم اگر به کم کاری و یا خشم در کلاس و یا عدم استفاده از دانش روز و الفبای امروزی تعلیم و تربیت محکوم می گردم ، اگر امروز من معلم متهم به محافظه کاری و ترس و بی ارادگی در تغییر مسیر زندگی گردیده ام بدان دلیل است که سهم من معلم از ثروت ملی منوط به وجود اندک معلمان شجاع از خود گذشته گردیده است که امروز در زندانند و کمتر کسی از جمله وزیر و یا کمیسیون آموزشی مجلس ، برای رهایی آنان ، سعیِ توانفرسایِ نتیجه بخشی ، می کنند .

معلمان زندانی و سکوت وزیر آموزش و پرورش در مورد تعهدات و مطالبات فرهنگیان

قرار نیست همۀ معلمان در پوزیسیون اعتراض تا حد دستگیری قرار بگیرند تا شاید ما بتوانیم از شما آوانتاژهای مساعد و مناسب انجام خدمت را دریافت کنیم . امیدوارم این سپر بلا شتگان بی تقصیر که کوتاهی شما در عدم پاسخگویی به تعهدتان ، آنان را به این دربند بودن محکوم ساخته است ، عنقریب آزاد گردند و به جایگاه معلمی که تنها دغدغۀ خردمندی آنان است ، برگردند.

سئوالی برایم مطرح است :

کلاس این معلمان زندانی را چه کسانی اداره می کنند ؟ یا دانش آموزان این معلمان ، در نبود معلم مهرورز خود چگونه می اندیشند ؟ راستی جناب وزیر بدآموزی این جریان بر تارو پود دانش آموزان معلمان زندانی ، چند درصد اثر سوء می گذارد ؟! مگر معلم با حقوق ، زندگی اش چگونه اوصافی دارد که زن و فرزند آنان بدون حقوق ، ماهها در تنگنا مانده اند ؟!
مگر قرار نیست من معلم ، راه خوب زندگی کردن را به کودکان ، آموزش دهم ؟ اما با این اوصاف چگونه ؟ قضاوت تاریخ معاصر و یاد نگاشته های تاریخ نسل فردا ، از این تلخ نامه ، چگونه خواهد بود ؟

معلمان زندانی و سکوت وزیر آموزش و پرورش در مورد تعهدات و مطالبات فرهنگیان

ما عکس نوروزی خانوادۀ دو همکار در بند خود را مشاهده کردیم ، از دو کودک عکس ، شرمسار گردیدم ، وقتی کودک سه چهار ساله عکس پدر معلم دربندش را در دستان کوچک خود گرفته و یا کودک هفت ساله ای پلاکارد : جای معلم در زندان نیست را ، اشک در چشمانم حلقه زد ، من هم فرزند یک معلم هستم و یادی از پدر خود کردم که اگر من در چنین وضعی بودم چه می کردم ؟! کاش شما هم خود را به جای آن دو کودک می گذاشتید !! اگر عکس را دقیقا نگاه کنید به جز خندۀ نمایشی یکی ، مابقی خشمناکند ، نگرانند ، مبهوتند و ناباورانه تسلیم اند.

جناب وزیر ،
وظیفۀ معلم نالیدن و اعتراض و تجمع و تحصن نیست ، اما این مسیر ناخواسته برای ما کانالیزه شده است ، مسیری بی حاصل و پردردسر. مگر نمی دانید آستانۀ تحمل انسانها ، عین هم و مساوی با هم نیست ؟ یا نحوۀ تربیت افراد در خانواده ها ؟ و یا نحوۀ بیان مسأله ؟ آنان افرادی هستند که کمتر تحمل فشار دارند و ما ظاهرا از کوه نیز استوارتریم و یا هم عزم ما جزم نمی گردد. به هر حال ، باور کنیم که آنان بی گناهند و فقط قربانی ناملایمات تحمیلی از سوی خود شما هستند. آنان قربانی بی عدالتی و تبعیض در پرداخت حقوق و دیگر مطالبات بر حق اند. وعده و وعید های خوش آتی این روزهای شما و آقای نوبخت ، در تعقیب سیاست اتمام به خیر و خوشی کلاس های درسی است که مبادا تحصن و یا تجمعی دیگر در راه باشد ، اما جناب وزیر ، امسال به خوشی تمام شد ، ماه های دیگر و مهر 98 در راه است و مصائب ما ناتمام.
نکند از مدیرانی هستید که به راه کارهای موقتی دلبسته اید و با خود می گوئید : فعلا این بگذرد ، برای سیاه چاله های دیگر ، به جای خود چاره اندیشی می کنم ! اما دردها و آلام من معلم با این چنین سیاست آسه برو آسه بیا ... که درمان نمی شود ، بدتر مزمن تر هم می گردد . یک دُمل چرکین چند دهه ای ، وقتی نیشتر خورد ، چه اوضاعی خواهد داشت ؟!

آسیا باش ، درشت بگیر و نرم پس بده


این مثل داستانی دارد؛ می گویند : روزی شیخ ابوسعید ابوالخیر با یاران خودش از کنار آسیا می‌گذشت. ناگهان ایستاد و بدون اینکه حرفی به یارانش بزند، ساعتی به صدای گردش سنگ‌های آسیا و کار کردن آن ، گوش کرد. پس از آن ، رو به اطرافیانش کرد و گفت: می‌ شنوید؟ می ‌دانید که این آسیا چه می‌گوید؟ اطرافیانش که چیزی جز صدای کار کردن آسیاب نمی‌شنیدند ، با تعجب گفتند: نه ، ما چیز خاصی نمی‌شنویم. ابوسعید گفت : این آسیا می گوید که من از شما بهترم ، زیرا درشت می‌ستانم و نرم باز می‌دهم . (1)

معلمان زندانی و سکوت وزیر آموزش و پرورش در مورد تعهدات و مطالبات فرهنگیان

آری امروز شما و دولت نیز در مقابل حرف‌های درشت و تند و تیز طرف مقابل خود ، خویشتنداری کنید و " آسیا باشید ، درشت بگیرید و نرم پس بدهید . "
ما معلم این سرزمین هستیم ، مفاهیم عدالت و برابری را به دانش آموزان هر سالۀ خود آموزش می دهیم و اگر امروز در برابر نادیده گرفته شدن هر یک ، من معلم سکوت کنم ، خودم خودم را و گفته هایم را باور نخواهم کرد چه رسد به دانش آموزانم .
ما چند چیز مشخص و معین می خواهیم که خارج از اراده و وظیفۀ دولت و وزیر هم نیست :
از بس خواسته های برحق خود را تکرار کرده ایم به تکرّر افتاده ایم ، حقیقتا ملولیم .
ما از رنجنامۀ به مقصد نرسیدۀ بدون پاسخ قطعی برای خود ، ملولیم .
ما از نگاه عبث آلود کودکان به خودمان که ناتوانِ ناتوان تلقی می گردیم ، ملولیم ،
ما از تمسخر رسانه ها و مردم در محله و دکان و بقال و سوپر و.... ملولیم ،
ما از بردوش کشیدن دهه های وصله داری زندگی خود در زمان اشتغال و بازنشستگی ملولیم ،
ما از بی انتهایی عدم تدبیر مدبرانۀ هر مسئولی ملولیم.
و....
درمان درد من معلم فقط نتیجۀ دعوای جناب نوبخت با مجلس در دادن 400 هزار تومان با 10 درصد افزایش حقوق نیست ، یقین داشته باشید هیچ کدام از زخم های چند دهه ای ما با این کم ، درمان نخواهد شد ، ما عمر و جوانی و سلامتی خود را برای نظام آموزشی و تعلیم و تربیت کودکان این سرزمین ، هزینه کرده ایم و امروز نه قدرت خرید مایحتاج اولیۀ بقای خود و خانوادۀ خود را داریم و نه کمترین پس اندازی برای روز مبادای پیری و بیماری خود و یا سعادت و خوشبختی فرزندانمان را .

امروز بهای سکه از مرز 5 میلیون تومان گذشته است و من معلم بازنشسته زیر دو میلیون تومان دریافتی دارم ، شما لطف کنید و بیایید زندگی مرا مدیریت نمائید چون من از خرید پیاز و پنیر و گوجه فرنگی و خیار که روزگاری غذای ترکیبی نداران بود ، امروز عاجزم.

جناب وزیر : تلاش انسان برای معاش اوست نه ذلّت و خواری او.

جناب وزیر !
شما برای برای بررسی اوضاع مدارس زیر سیل رفته، به آق قلا سفر کردید و چکمه پوشیدید و به دوربین ها اجازه دادید تا عکس بگیرند،
اما نوروز ، به دیدار معلمان دربند خود نرفتید . آنان چشم به انتظار ماندند و غمگین و تنها و رها . اگر ارزش ساختمان مدارس در این جامعه از ارزش دو معلم بسیار زیاد است ، من به سکوت خود بهتر است ادامه دهم ، اما در جواب آن دو کودک در عکس دیدار و گفت و گوی نوروزی اعضای سازمان معلمان ایران با خانواده های دو همکار بزرگوار آقایان : اسماعیل عبدی و محمد حبیبی ، عاجزانه نمی دانم چه بگویم و منتظر می مانم تا شما که در مَسند وزارت آموزش و پرورش قرار دارید ، با روشی مناسب روانشناسانه ، پاسخی مناسب بدهید ، سئوال آن دو کودک چنین است : گناه پدر ما جز تعلیم و تربیت و ستاندن حق و حقوق و برقراری عدالت در نظام آموزشی ، چه چیز بوده است ؟!
به امید آزادی تمامی معلمان سراسر کشور. جای معلم زندان نیست ، کلاس درس است . به چرائی امر بیندیشید و به این تلخی ، خاتمه بخشید.

برای به تکرّر نیفتادن ، تقاضا دارم یادداشت های زیر را که در صدای معلم درج شده است ، مطالعه نمائید تا دلایل اعتراض معلمان و داستان مستأصل گردیدن آنان را بهتر و بیشتر دریابید:

1) جناب وزیر ، حال ما بهِ نیست ، بدتر از این نفرمائید.
2) با خبرهای خوش مسئولین ، زندگی معلمان شیرین نمی شود.
3) جناب وزیر : التماس و اعتراض برای درمان دردها و معضلات آموزش و پرورش وظیفۀ معلم نیست.
4) آقای وزیر! جواب سلام " علیک " است ! چرا " صدای ما " را نمی شنوید ؟ این روابط عمومی شما چه کار می کند ؟!
5) معلمان و شغل دوم ؟!
6) پیچیدگی های لاینحل آموزش و پرورش کشور ما از کجا آغاز شد؟
7) وصله های زخمی زندگی بازنشستگان آموزش و پرورش چه زمانی التیام خواهد یافت؟
8) تبعیض هایی که در درون وزارت آموزش و پرورش دیده می شوند و چیزی که دیده نمی شود ؟!
9) حقوق معلمان در ایران و ساختار استاندارهای جهانی ؟!
10) پس انداز منفی فرهنگیان
11) منحنی افتان نقش و جایگاه معلمان در جامعه : نخستین لرزش سلب حق تربیت دانش آموزان از معلم بود.
12) هنر "پاسخگویی" به سه چیز محتاج است: دانش و علم حیطه ی تحت سرپرستی و قدرت اجرایی قاطع و مهمتر از این دو ،استقلال رأی.
13) تغییرات نظام آموزشی کشور بهتر است از کجا و چگونه آغاز شود؟ ( از دخالت سایر اشخاص یا سازمانها یا قوا در امور این وزارتخانه جلوگیری به عمل آید).
14) آقای وزیر ! لطفا صدای اعتراض استانهایی که با مدیر کل های خود مشکل دارند را بشنوید.
15) درخت تنومند آموزش و پرورش پیر و فرسوده گردیده است و امروز زمان کاشت نهالی جوان و شاداب به جای آن است .
16) آقای وزیر ؛ مسئولان محترم ! آیا می دانید چرا آموزش و پرورش از مردم فاصله گرفت ؟
و.....


1) مؤسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

 نقد عملکرد بطحایی وزیر آموزش و پرورش و مطالبات فرهنگیان

یادم می آید در بهار ۹۴ و به دنبال سلسله اعتراضات صنفی معلمان در زمستان ۹۳ و بهار ۹۴، فرصتی پیش آمد تا با جناب آقای بطحایی در قامت معاونت پشتیبانی وزیر به همراه تنی چند از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نهم، که سفری به استان خراسان شمالی داشتند، دیداری داشتیه باشیم.
در آن جلسه فعالان صنفی فرهنگی مطالبات جامعه بزرگ فرهنگیان را به طور شفاف مطرح کردند و ایشان ضمن برشمردن تاریخچه ی این عقب ماندگی ها، به محدودیت ها و معذوریت های دولت و نظام اشاره داشته و از فعالان خواستند تا با عنایت به شعار "امنیت فرهنگی به جای فرهنگ امنیتی" که شعار معروف دوره وزارت فانی بود، مطالبات خود را در بستر آرام تری مطرح نموده تا به مرور زمان، وزارت آموزش و پرورش بتواند با رفع تنگناها، برای حصول آنها برنامه ریزی کند.
به مصداق آیه « فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ »، با دوستان فعال، علاوه بر پیگیری مطالبات در بستر جلسات و مذاکرات،

ظرفیت فضای مجازی و رسانه ای را مغتنم شمرده و آن را نیز برای انتقال پیام و طرح خواسته ها، به سبد کنشگری افزودیم و دوستان صاحب فکر و قلم، به فراخور زمان و فرصت های مناسب، مطالب و مقالات انتقادی و مطالبه محور زیادی نگاشتند که بسیاری از آن ها در رسانه ی معلمی "صدای معلم" مضبوط است.

نقد عملکرد بطحایی وزیر آموزش و پرورش و مطالبات فرهنگیان

زمان گذشت و گذشت تا پس از انتخابات ۹۶، شاهین اقبالِ وزارت، بر خلاف آنچه انتظار می رفت، بر شانه های جناب بطحایی نشست و با رآی اعتماد خیره کننده ای که کسب کردند، انتظار می رفت  با تکیه بر سال ها تجربه ای که در حوزه مالی وزارتخانه داشتند، شق القمری صورت دهند اما خیلی زود، امیدها به یاس تبدیل شد.
نه تنها در زمینه های اقتصاد و معیشت معلم، اتفاق خاصی صورت نگرفت که شعار دوران صدارت فانی، برعکس، جلوه گر شد و سرکوب و بگیر و ببند و پرونده سازی های امنیتی قضایی، گریبان فعالان صنفی را گرفت.

بطحایی و اعوان و انصارش، به این میزان هم رضایت نداده و شروع به تمسخر و دهن کجی به خواست معلمان کرده و تجمعات و تحصن های معلمان را معدود و نوعی حرکت ضد تربیتی نامیدند و به برچسب های دیگری نواختند.

نقد عملکرد بطحایی وزیر آموزش و پرورش و مطالبات فرهنگیان

در آخرین اپیزود از سناریوی نقد ناپدیری و سرکوب صدای منتقدان دلسوز که دادشان از وضع موجود و خطراتی که در آینده بر آن مترتب است،بلند است، شروع به شکایت های سریالی از رسانه وزین و فرهنگی "صدای معلم" نمودند تا به زعم خود، سنگر به سنگر پیش آمده و صدای اعتراض و مطالبه ی فرهنگیان را کاملا خفه کنند.
تجربه ی تاریخی، نشان می دهد، اگر چه ممکن است چنین اقداماتی، در کوتاه مدت مثمر باشد اما در بلند مدت، هزینه ها و بلایای زیادی را برای سیستم به ارمغان خواهد آورد.
ضمن اعلام حمایت از مواضع منصفانه و دلسوزانه این رسانه که به حق، صدای معلمان این مرز و بوم را با هدف اصلاح وضع موجود منعکس می کند، به فرادستان و کسانی که چند صباحی کاربه دستان این وزارت خانه عریض و طویل شده اند، مشفقانه و منتقدانه یادآور می شویم که "چنین نمانده و چنین نیز نخواهد ماند"

"فاعتبروا یا اولی الابصار"


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه تشکل ها/

روز گذشته اعضای سازمان معلمان ایران با خانواده های اسماعیل عبدی و محمد حبیبی دیدار و گفت و گو کردند .

انتقاداز عملکرد جعفر پاشایی مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان­ شرقی

انتصاب سرپرست آموزش و پرورش ناحیه ۴ تبریز که به یقین طی چند روز آینده حکم ریاستش توسط پاشایی ابلاغ خواهد شد بهانه­ ای شد برای نگاشتن این مقاله.

با سر کار آمدن دولت روحانی در سال ۹۲ یکی از نمایندگان وقت تبریز در مجلس ، از فرصت استفاده کرد و با کیش و مات کردن دیگر نمایندگان تبریز یک ­تنه پشت پاشایی ایستاد و به منظور تحکیم تیم تبلیغاتی خود ، سکان تعلیم و تربیت استان را در اختیار فردی گذاشت که نسبت به خیلی از معلمان کمترین رزومه و ضعیف ­ترین عملکرد را داشت.

این مدیر استانی در کنار سایر ناکارآمدی­ هایش در این ۶ سال در انتصاب­هایش نیز چنان در گرداب دوستان و قوم و قبیله هشترودی خود گرفتار شده که عملکردش در این حوزه برای صاحب­ نظران و دلسوزان نظام آموزشی ، قابل قبول و قابل دفاع نیست. مثال­ های زیادی می­ توان آورد که پاشائی فقط دوستان و فامیل­ های خود را از این پست به آن پست جابه جا می­ کند که از حوصله این بحث خارج است.

پاشایی در مدت تصدی این مسئولیت خطیر ، غیر از آشنایان و دوستان ، بر هیچ کدام از ۶۰ هزار معلم استان اعتماد نکرده و فرصت عرض اندام و ابراز وجود نداده است و نتوانست و نخواست چند نفر افراد مستعد ، توانمند و صاحب ایده و اندیشه را شناسایی نماید و در اداره امور مشارکت دهد.

پاشایی در این مدت ٬ بی­ محابا و بدون پاسخ گویی و قانع کردن صاحب­ نظران و منتقدان ، هر کسی را خواسته (از اعضای خانواده خود گرفته تا دورترین دوست خود) مانند مهره­ های شطرنج در پست­ های محتلف جابه جا می­ کند ، ارتقا می­ دهد و هر مدیری را که برخلاف میلش بوده با بهانه­ های پوچ به راحتی عزل می­ کند و متاسفانه کسی هم جلودارش نیست.

انتقاداز عملکرد جعفر پاشایی مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان­ شرقی

این رویکرد مدیر کل آموزش و پرورش استان باعث شده این سازمان مهم و وسیع دچار روزمرگی شده و نشانی از خلاقیت ، ابتکار عمل و برنامه­ ریزی علمی در آن به چشم نمی­ خورد. برای این شیوه مدیریت بسته و استبدادی جعفر پاشایی دلایلی می ­توان بیان نمود که به چند مورد اشاره می­ شود:

۱- به این واقعیت تلخ باید اعتراف نمود که این دولت در بُعد نظارت ، بسیار ضعیف عمل می­ کند و استراتژی مشخصی در زمینه نظارت بر عملکرد مدیران و پاسخگو نمودن آنان ندارد ؛ پاشایی هم با سوء استفاده از این خلا نظارتی ، از همه فرصت­ ها برای اهداف انتخاباتی آتی خود به خوبی سرمایه­ گذاری می ­نماید.

۲- پاشایی به شدت شکاک و بدبین است و همیشه بر این احساس است که اگر فردی خارج از دایره دوستان و فامیل وارد سیستم شود بر علیه وی توطئه کرده و جایگاهش را تصرف خواهد نمود لذا هیچ ­وقت بر غیر خودی ­ها اعتماد نمی­ کند.

۳- جعفر پاشایی برای حفظ مقام خود ، همیشه نقشه ه­ای بکر برای راضی نگه داشتن مدیران مافوق خود دارد و یکی از نقشه­ های تاثیرگذارش آمارسازی­ ها و بزرگ­ نمایی عملکردش می­ باشد ؛ ترس پاشایی از این است که با ورود غیر خودی­ ها به مجموعه ، دستش خوانده شود و موقعیتش به خطر بیافتد.

۴- مسائل مالی آموزش و پرورش استان به ­خصوص در مناقصه­ ها ، قراردادها ، درآمدها از محل باشگاه فرهنگیان ، خانه­ های معلم ، اردوگاه­ ها ، سالن­ های ورزشی ، درمانگاه­ های فرهنگیان و .... غیر شفاف و مبهم است به همین خاطر برای افرادی خارج از حلقه فامیل و دوستان بر کسی اطمینان ندارد و همیشه سعی در سری نگه داشتن اطلاعات مربوطه بوده است.

۵- با توجه به اینکه سبک مدیریت پاشایی ٬ مستبدانه و غیر مشارکتی است لذا اصلا دوست ندارد فردی وارد حوزه مدیریتی ایشان شود که مبتکر ،خلاق ، صاحب ایده و با برنامه است و تا از مطیع و سر به­ زیر بودن فردی اطمینان حاصل نکند هر چقدر توانمند و شایسته هم باشد هرگز به او اجازه و فرصت همکاری نمی­ دهد ؛ برای همین است که تیم مدیریتی ایشان هیچ گونه خلاقیت و ابتکار عمل از خود نشان نمی­ دهند و فقط مجری محض دستورات درست و نادرست پاشایی هستند.

انتقاداز عملکرد جعفر پاشایی مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان­ شرقی

۶- با توجه به شخصیت خود شیفته ای که دارد ، پاشایی کوچک ­ترین نقدی را تحمل نمی­ کند و معمولا علاقه مند است که با تیمی کار کند که مدام به تعریف و تمجید از وی می­ پردازند. این روحیه وی باعث شده که از تربیت مدیر برای آینده که مدیریت جانشین­ پروری یکی از شیوه­ های مرسوم آن است غافل باشد و هم­ اکنون شرایط به گونه­ ای شده که با بازنشسته شدن یک مدیر فردی مناسب برای جانشینی وی پیدا نمی­ شود. متاسفانه در سال­ های پیش ­رو آموزش و پرورش به خصوص در سطح مناطق و مدارس با بحران مدیران شایسته و کار بلد مواجه خواهد شد.

انتقاداز عملکرد جعفر پاشایی مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان­ شرقی

به امید روزی که اولا مسئولان امر در انتخاب مدیران در هر سطح ، دقت کافی داشته باشند و افرادی را در مسئولیت­ ها بگمارند که از حداکثر شاخص­ های شایستگی و توانمندی برخوردار باشند نه از حداقل­ ها.

ثانیا بعد از انتصاب مدیران ، نظارتی دقیق و سیستماتیک بر عملکرد منتصب­ های خود داشته باشند نه نظارت ظاهری و سلیقه­ ای و مردم فریبانه و سیستمی حاکم شود که مدیران را مجبور کند تاوان آسیب­ های مادی و معنوی وارده بر جامعه که ناشی از بی­ مسئولیتی­ هایشان است را بپردازند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

مشکلات در سال 98 و همدلی و امید برای نجات ایران

سال ۹۷ با همه سختی‌هایش در زندگی و معیشت مردم ایران گذشت.

در آغاز سال جدید برای یکدیگر آرزوی سالی همراه با تندرستی، گشایش بیشتر در کار و معیشت و تولید و گره‌گشایی از مشکلات و بن بست‌ها نمودیم.

اما شوربختانه، حوادث سیل‌های اخیر کشور و گستردگی خسارت‌ها، حجم ویرانی‌ تأسیسات و زیرساخت‌های شهری، نابودی خانه‌ها و مزارع و حجم دردها و آلام هم‌وطنان گرفتار در سیل، سال پیش‌رو را به سالی سخت‌تر از سال قبل تبدیل نموده است چرا که بازسازی خرابی‌ها و رفع مشکلات آسیب‌دیدگان، هم زمان‌بر است و هم بودجه بسیار عظیمی می‌طلبد که احتمالا از عهده بودجه سال ۹۸ برنخواهد آمد و تأثیر آن روی اقتصاد، در سطح کلان، باعث افزایش هزینه‌های دولت و در نتیجه تشدید کسری بودجه خواهدشد.

احتمالا سال ۹۸ از نظر اقتصادی یکی از سخت‌ترین سال‌هایی است که همه ما در زندگی تجربه خواهیم کرد:

استمرار فشار سنگین تحریم‌ها در سال ۹۸ در کنار ناکارآمدی‌های مشهود نظام تدبیر و حکمرانی ما، اقتصاد بیمار ایران را بیش از پیش با چالش‌های جدی مواجه خواهد کرد و تصویری عمیقا نگران کننده، نامطمئن‌تر و منفی برای رشد اقتصادی، توسعه کسب و کار و تولید پیش روی ما گشوده است.

مسائلی مانند کاهش شدید درآمدهای نفتی، رکود اقتصادی فراگیر و کوچک شدن اقتصاد ایران، تورم‌های قابل توجه، کسری بودجه سنگین، کاهش بیشتر قدرت خرید مردم و کوچک‌تر شدن سفره خانواده‌ها، افزایش بیکاری و ...، همه و همه این شرایط، سال ۹۸ را سالی با چشم‌اندازی متفاوت‌تر از سالیان گذشته نموده است که می‌تواند منشأ افزایش نارضایتی عمومی، تأثیرات عمیق اجتماعی و رشد نابه سامانی‌هایی در سطح جامعه شود که برای برون رفت از مخاطرات آن، تدبیری فوری، متفاوت و حکیمانه‌تری می‌طلبد و آن اصلاح «نظام تدبیر و تصمیم » است!

 

اما راهکار تحقق این امر مهم چیست؟

«نظام تدبیر و مدیریتی» ما باید با انجام «اصلاحات» بنیادین، لازم و ضروری در قوانین، سیستم حقوقی و تصمیم سازی و نیز تغییر و اصلاح نگرش خود نسبت به «توسعه و دموکراسی»، از خود کارآمدی بیشتری برای ایجاد اجماع ملی و همدلی همه گروه ها، سلایق، اقوام و اقشار جامعه  به منظور حل و غلبه  بر «چالش»های بزرگ و روزافزون داخلی و بین المللی کشور نشان دهد (1) و بر پایه علم و تخصص و تجارب ارزنده و ظرفیت بالای «همه نخبگان و  دلسوزان کشور با هر سلیقه  و گرایشی»، به «نجات ایران» و خروج از بحران‌های فزاینده آن بیندیشد که ثمرات اتخاذ چنین روشی، افزایش «اعتماد» مردم به حاکمیت، تقویت «سرمایه اجتماعی» و در نتیجه بالا رفتن «مشروعیت» نظام و تقویت «پایگاه اجتماعی» آن خواهد بود. 

بدون تردید این شرایط، شرایط سختی است اما همه باید بخواهیم که بین گزینه درجا زدن، ناامیدی، غرزدن و تکرار رفتارهای گذشته و گزینه سخت‌جانی، قوی ماندن، مبارزه کردن و هوشمندانه به دنبال زیست متفاوت بودن، دومی را انتخاب کنیم.

این دومینوی سیل و مشکلات در گوشه گوشه کشور در این روزها، همه ما را هم نسبت به شرایط سال ۹۸ نگران‌تر کرده و هم نسبت به انتخاب گزینه دوم مصمم‌تر، چرا که ما مجبوریم که سخت‌جانی کنیم، زنده بمانیم، برای حفظ شادی و امیدهایمان بجنگیم و هوشمندانه خود را برای فردایی که بالاخره روزهای آفتابی سرزمین‌مان در آن پدیدار می‌شود، مهیا کنیم.

مشکلات در سال 98 و همدلی و امید برای نجات ایران

و این مستلزم تغییر در سیاست‌ها و رفتارهای هم مسئولان و هم مردم است که کاملا متفاوت رفتار کنیم.

و آن چه مهم است این که با همدلی بیشتر، افکار و امکاناتمان را برای حل مشکلات و غلبه بر سختی‌های پیش‌رو بسیج کرده و «سیل» را (علیرغم وجود خطاهای چند دهه انسانی-مدیریتی فاحش و قابل نقد جدی که در زمان مناسب خود حتما باید به آنها پرداخت) به ابزاری برای تسویه حساب‌های شخصی یا سیاسی و جناحی و قومی مبدل نکنیم./

مشکلات در سال 98 و همدلی و امید برای نجات ایران

*پی نوشت:

1- از جمله جدی ترین چالش های «نظام تدبیر و حکمرانی» می توان به اختصار به این موارد اشاره کرد:

1- باورنداشتن به توسعه و دموکراسی و سرنوشت مبهم آنها 

2- درگیرشدن به مسائل روزمره و واهی 

3- فقدان یا ضعف آینده نگری و آینده پژوهی 4- تصمیم نگرفتن یا دیرتصمیم گرفتن 

5- آرمانی اندیشیدن

6- استفاده نکردن از فرصت های طلایی و ناگهانی

7- فقدان دیپلماسی اقتصادی

8-باورنداشتن به بخش خصوصی  و سایر مسائلی که با تبعات و پیامدهای آن مواجه ایم و برای هرکدام نمونه ها و مصداق های فراوانی وجود دارد که بیان آنها از حوصله این مختصر خارج است.

 

* مدیر کانال فرهنگ و توسعه -  فعال فرهنگی، اجتماعی  - عضو سازمان معلمان ایران شعبه خوزستان


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

گفت و گوی مدیر صدای معلم و فرهنگیان با فرماندار و رئیس شورای آموزش و پرورش بناب

 یکشنبه یازدهم فروردین مدیر صدای معلم و تعدادی از معلمان با « امین رفیعی » فرماندار بناب دیدار و گفت و گو کردند .

ایشان در این گفت و گو که صبح ساعت 9 انجام شد صمیمانه به پرسش های حاضران پاسخ گفت .

در ابتدا « اردشیر کاظمی » یکی از معلمان بناب  ضمن اشاره به مشکلات و مسائل آموزش و پرورش این شهرستان ، اعلام نمود پی گیری های انجام شده متاسفانه نتایج چندان مطلوبی در برنداشته است .

وی افزود : مسئولان آموزش و پرورش به جای پاسخ گویی ، علیه معلمان شکایت کرده و حتی خود مدیر قبلی آموزش و پرورش در این زمینه پیش قدم بوده است .

کاظمی ضمن اشاره به واگذاری برخی مدارس به اشخاص خارج از آموزش و پرورش ، به نامه های همکاران و انعکاس آن ها در صدای معلم اشاره و اعلام نمود تاکنون هیچ گونه پاسخی از سوی مسئولان مربوطه ارائه نگردیده است .

گفت و گوی مدیر صدای معلم و فرهنگیان با فرماندار و رئیس شورای آموزش و پرورش بناب

این معلم بنابی به آخرین مورد در خصوص شکایت از مدیر صدای معلم اشاره و در ادامه ، این گونه روش ها را مغایر با شفاف سازی و تنویر افکار عمومی دانست و خواهان اقدام علنی مسئولان در این زمینه شد .

در ادامه ، مدیر صدای معلم ضمن تایید سخنان کاظمی به مدارک و مستندات منتشر شده در رسانه صدای معلم در مورد واگذاری های مدارس اشاره ، و از انفعال و بی کفایتی مسئولان اداره آموزش و پرورش و نیز مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی انتقاد نمود .

« علی پورسلیمان » در ادامه از بی توجهی و بی اعتنایی مسئولان نسبت به « منشور حقوق شهروندی » انتقاد و طرح شکایت علیه معلمان منتقد و رسانه های مستقل را ابزاری برای فرار از پاسخ گویی و توجیه ناکارآمدی این مسئولان و ایجاد فضای رعب و وحشت دانست .

مدیر صدای معلم در ادامه تاکید کرد هر مسئولی که پاسخ گو نیست و در حوزه مدیریت خویش ناکارآمد است باید عرصه را به نفع نیروهای دارای برنامه و دلسوز خالی کند و این تعارف بردار نیست .

پورسلیمان در ادامه ضمن انتقاد از مشی این مسئولان تاکید کرد که این گونه روش ها در دنیای جدید  بی معنا هستند و هر مدیری در برابر اختیارات و مسئولیت های که دارد باید پاسخ گو باشد .

مدیر صدای معلم از امین رفیعی به عنوان رئیس شورای آموزش و پرورش بناب و فرماندار خواست تا در این زمینه پی گیر بوده و از حقوق آموزش و پرورش و معلمان و دانش آموزان دفاع منطقی و قانونی کند .

سپس فرماندار بناب ضمن استقبال از نقطه نظرات و پیشنهادات و انتقادات حاضران به مشکلات موجود در ساختار نوسازی مدارس و مشکلات قانونی اشاره کرده و انتقادات را وارد دانست .

گفت و گوی مدیر صدای معلم و فرهنگیان با فرماندار و رئیس شورای آموزش و پرورش بناب

رئیس شورای آموزش و پرورش بناب ضمن دفاع از جایگاه قانونی و بی بدیل رسانه ها تاکید کرد کاری که رسانه های جمعی می کنند ارزشمند بوده و همه مسئولان باید قدر آن ها را بدانند .

رفیعی ضمن اشاره به ظرفیت پایین تعدادی از مسئولان برای شنیدن و پذیرش انتقاد افزود این مجموعه که انتقاد می کند نفع شخصی نداشته و این کار تلاشی برای افزایش کارآمدی است .

گفت و گوی مدیر صدای معلم و فرهنگیان با فرماندار و رئیس شورای آموزش و پرورش بناب

فرماندار بناب از پی گیری های خویش برای اجرای مواد و مفاد قانونی خبر داد و تاکید کرد که مسئولان باید از انتقاد استقبال کرده و ضمن سعه صدر از شکایت خودداری کنند .

گفت و گوی مدیر صدای معلم و فرهنگیان با فرماندار و رئیس شورای آموزش و پرورش بناب

پایان گزارش/

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

دیدار و گفت و گوی مدیر صدای معلم و فرهنگیان با امام جمعه بناب

امروز یکشنبه یازدهم فروردین ماه مدیر صدای معلم به همراه تعدادی از معلمان با حجت الاسلام شیخ مصطفی باقری بنابی امام جمعه بناب دیدار و گفت و گو کردند .

در ابتدا « اردشیر کاظمی » ضمن تبریک نوروز و تشکر از آقای باقری در جهت وقتی که به معلمان اختصاص داده اند از دخالت عوامل و افراد خارج از آموزش و پرورش در امور این نهاد انتقاد کرد .

این معلم بنابی ضمن استناد به سخنان اخیر امام جمعه که در خطبه های نماز جمعه خواهان جایگزینی مدیران با کفایت به جای مدیران نالایق شده بود از انفعال مسئولان آموزش و پرورش انتقاد کرد .

کاظمی از « صدای معلم » به عنوان رسانه ای در سطح ملی نام برد که بدون چشم داشت و با حدااقل امکانات و با حمایت معلمان فعالیت می کند و هیچ گونه حمایتی از سوی آموزش و پرورش در مورد این رسانه مقبول معلمان صورت نمی گیرد .

کاظمی از کارشکنی های برخی افراد و مسئولان در فعالیت این رسانه انتقاد کرد .

سپس مدیر صدای معلم ضمن تبریک سال نو و اظهار تاسف در مورد وقایع اخیر بر اثر سیل گفت :

ما این جا آمده ایم تا حافظ حقوق معلمان و دانش آموزان کشور و به خصوص شهر بناب باشیم .

برای ما غیرقابل قبول است که برخی عناصر فرصت طلب که فقط به دنبال منافع شخصی خویش هستند نهاد آموزش را ابزار خود کرده اند .

نمی توانیم بپذیریم که برخی از نمایندگان مجلس به نام " مشورت " و دلسوزی برای این مجموعه در جزئی ترین امور آموزش و پرورش دخالت می کنند و متاسفانه شاهد ضعف مدیریت و بی کفایتی مدیران و مسئولان آموزش و پرورش هستیم که جز به میز خود به چیز دیگری نمی اندیشند .

مدیر صدای معلم در ادامه ضمن اشاره به وقایعی مانند مدرسه شین آباد و دانش آموزان و معلمانی که در این وقایع جان باخته و یا دچار ضایعه شده اند تصریح کرد :

در برابر انفعال و بی برنامگی مسئولان آموزش و پرورش شاهد هستیم که در سراسر کشور و در این شهرستان تعداد قابل توجهی از دانش آموزان در مدارسی درس می خوانند که غیرمقاوم و تخریبی هستند و هر آن بیم حادثه می رود .

دیدار و گفت و گوی مدیر صدای معلم و فرهنگیان با امام جمعه بناب

پورسلیمان خطاب به امام جمعه بناب گفت :

من برای اتمام حجت با شما و سایر مسئولان به این شهرستان آمده ام .

شما یک مقام قانونی هستید و جایگاه مردمی دارید .

محل رجوع مردم هستید . تریبون نماز جمعه در اختیار شما است .

باید مبارزه با ظلم ، فساد و رانت و تبعیض دراین تریبون شنیده شود .

باید همه بدانند که ممکن است چه بلایی بر سر آموزش و پرورش ، معلمان و دانش آموزان بناب بیآید .

به هر حال جنابعالی مسئولیت هایی پذیرفتید بنابر این حداقل باید نظارت داشته باشید .

پورسلیمان در ادامه ضمن ابراز تاسف از نقد ناپذیری برخی از مسئولان تصریح کرد که اگر معلمی و یا رسانه ای از مسئولان انتقاد کند باید به جای تشکر از آن ها شکایت شود ؟

معلمان باید احساس امنیت کنند و شما میتوانید در این زمینه نقش مهمی ایفا کنید  .

مدیر صدای معلم در پایان ضمن تشکر از سعه صدر و روحیه نقدپذیری آقای باقری گفت : مردم و جامعه دیگر از حرف و شعار خسته شده اند .

مردم ما تشنه صداقت هستند .

آن ها بی صبرانه می خواهند که تبعیض برچیده شده و قول و عمل مسئولان یکی باشد .

در ادامه حجت الاسلام و المسلمین باقری امام جمعه بناب ضمن تبریک نوروز از حضور معلمان و احساس مسئولیت آن ها تشکر کرد و برای آن ها آرزوی خیر نمود .

باقری در ادامه گفت :

متاسفانه به آموزش و پرورش توجهی نمی شود .

ما در این نهاد سرمایه گذاری نکردیم .

باقری در ادامه ضمن اشاره به مظلومیت مضاعف آموزش و پرورش و معلمان تصریح کرد :

این قشر را باید غنی نگه دارند تا به فکر اشنغال در امور دیگر نباشند.

این نهاد باید " نخبه " تربیت کند نه این که جلوی دست و پاها رها شوند .

معلم باید مستقل باشد و امکانات لازم در اختیار او قرار گیرد .

نماینده ولی فقیه در شهرستان بناب در ادامه گفت که تمام فکر معلمان باید در اختیار آموزش و پرورش باشد و نباید این قشر را مایوس کنیم .

باقری تاکید کرد : مدافع آموزش و پرورش و معلمان هستیم . در خطبه های نماز جمعه و در وقت خودش از این قشر تجمید و ستایش کردیم و خواهیم کرد.

دغدغه های آموزش و پرورش سراسری و انباشته شده است و از اول هر کس آمده فقط شعار داده است .

باقری با تاکید بر نقش مهم معلمان عنوان کرد که ما هم در همان مسیر هستیم .

ایشان تاکید کرد که ان شاء الله از شما حمایت خواهیم کرد .

از معلمان حمایت کرده و از این به بعد هم دریغ نخواهیم کرد .

ما خدمتگزار معلمان هستیم .

امام جمعه بناب در پایاند افزود : شان و جایگاه معلمان باید حفظ شود و این را از ته قلبم می گویم .

دیدار و گفت و گوی مدیر صدای معلم و فرهنگیان با امام جمعه بناب

دیدار و گفت و گوی مدیر صدای معلم و فرهنگیان با امام جمعه بناب

دیدار و گفت و گوی مدیر صدای معلم و فرهنگیان با امام جمعه بناب

پایان گزارش/

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

چهارشنبه 22 اسفند ماه نشست خبری معاونان  وزیر  آموزش و پرورش و رؤسای سازمان‌ها در اردوگاه منظریه تهران ( شهید باهنر ) – سالن شهید فهمیده برگزار گردید .

این نشست خبری به صورت پرسش و پاسخ میان مسئولان وزارت آموزش و پرورش و خبرنگاران برگزار گردید .

در این نشست صدای معلم گفت و گویی را با « علی عسکری » معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش در مورد  تحصن ( اعتصاب معلمان ) ، فعال شدن هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش و غلبه فرهنگ امنیتی بر امنیت فرهنگی در وزارت سید محمد بطحایی انجام داد .

بخش پایانی این گفت و گو را می خوانیم .

منتشرشده در گفت و شنود

گروه اخبار/

رئیس فراکسیون شفاف‌سازی و سالم سازی اقتصاد و انضباط مالی مجلس، گفت: سازمان امور اداری و استخدامی در راه اندازی سامانه حقوق و مزایای مدیران با گذشت یک سال هنوز نتوانسته این سامانه را در اختیار عموم قرار دهند زیرا برخی نهادها و دستگاه‌ها همکاری نداشتند .

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور