صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

نشست گزینشی علی ذوعلم رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی یا برخی خبرنگاران و رسانه ها

دیروز شنبه 21 اردیبهشت ماه حجت الاسلام علی ذوعلم با برخی از خبرنگاران و رسانه ها مانند خبرگزاری فارس ، خبرگزاری تسنیم ، باشگاه خبرنگاران جوان و خبرگزاری ایسنا نشست رسانه ای برگزار کرد .

این حرکت سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی اعتراض سایر خبرنگاران را برانگیخته است .

ایسنا که به این نشست دعوت شده بود در گزارش خود به نشست خبری با اصحاب رسانه استناد کرده است که حرکتی غیرحرفه ای است .

نکته قابل تامل آن است که خبرنگاران این رسانه ها که در بالا اشاره شد زمانی که پشت تربیون قرار گرفتند اعتراض خود را در مورد نشست رسانه ای گزینشی وزیر آموزش و پرورش با برخی رسانه ها که پیش تر انجام شد اعلام کرده بودند ( این جا ) .

به نظر می رسد رسانه های معترض نسبت به حرکت بطحایی ؛ در مورد این نشست گزینشی راضی بوده و از این اقدام غیرحرفه ای سازمان پژوهش انتقاد نکرده اند .

« ذوعلم » در نشست دیروز خویش گفته است :

" رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با بیان اینکه در سازمان به روی افراد مختلف باز است، گفت: چند تن از این صاحب‌نظران را که نامه نوشتند، می‌شناسم و با آن‌ها ارتباط دارم. آماده‌ایم با این دوستان جلسه بگذاریم. سازمان پژوهش، سازمان دربسته‌ای نیست و باید پاسخگو باشیم، زیرا کار مهم و حساسی را در سطح ملی انجام می‌دهیم. اگر نقطه نظراتی وجود دارد، استفاده و از پیشنهادها استقبال می کنیم. "

« صدای معلم » از بدو انتصاب ذوعلم انتقاداتی را به صورت صریح نسبت به عملکرد گذشته ایشان و نیز  انتصابات اخیر در سازمان پژوهش اعلام کرده است .

در نشست رسانه ای  حجت الاسلام و السلمین علی ذوعلم در 24 بهمن 1397 ( این جا ) ؛  صدای معلم پرسش هایی را از ایشان مطرح کرد .

در آن نشست ذوعلم به صراحت در حضور خبرنگاران و در پاسخ به پرسش های صدای معلم گفت : ( این جا )

" تلقی بنده این است که سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در این زمینه مسئول است .

ما خودمان را پاسخ گو بدانیم .

ما در جهت رسیدن به پاسخ گویی بیشتر و مشارکت بیشتر و رفع کاستی های کنونی آموزش و پرورش خودمان را مسئول می دانیم . "

رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی تاکنون نه تنها در مورد عملکرد خویش پاسخ گو نبوده است که حتی از دعوت صدای معلم در نشست رسانه ای دیروز سرباز زد .

نخستین پرسش صدای معلم در نشست رسانه ای وزیر آموزش و پرورش به مناسبت هفته معلم در مورد انتصابات در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و عملکرد رئیس سازمان بود و این در حالی است که غیر از صدای معلم هیچ رسانه دیگری وارد این حوزه نشد و سوالی نپرسید .

متن کامل گزارش نشست را که ایسنا منتشر کرده است را می خوانیم .

منتشرشده در گفت و شنود

ساسی مانکن و ضعف وزیر و استقلال نهاد آموزش و پرورش و مدرسه

در هفته گذشته چندین کلیپ تصویری از مدارس کشور در شبکه های اجتماعی منتشر شد که با پخش موسیقی از خواننده پاپ (ساسی مانکن) با شادی وپایکوبی دانش آموزان در مدارس خبرساز شد که با واکنش نهادهای مسئول و غیرمسئول (از جمله وزیر آموزش و پرورش) مواجه شد.
در این بین وزیرآموزش وپرورش در اقدامی قابل تامل خواستار کمک پلیس فتا و دادستانی برای یافتن نشردهنده کلیپ ها شدند.
فارغ از تایید و یا عدم تایید برگزاری چنین مراسمی بر اقدام وزیر محترم در کشاندن پای نهادهای نظامی و امنیتی به مسئله ای درون سازمانی نقد جدی وارد است.
اقدامی که علاوه برناتوانی دستگاه تعلیم و تربیت در مواجهه با چالش های پیش روی ،نشان دهنده عدم شناخت و تصور صحیح از دانش آموزان دهه ۸۰ و ۹۰ و مطالبات آنها و همچنین  اولویت های برنامه های وزارتخانه از سوی وزیر و مدیران ارشد وزارتخانه می باشد.


جناب آقای بطحایی

لطفا به دنبال دلایل تاثیرپذیری کودکان از خواننده های زیرزمینی (ساسی مانکن ها) به جای معلمان پرورشی باشید .

کمک گرفتن از پلیس فتا و دادستانی برای یافتن نشر دهنده کلیپ ها جدای از پاک کردن صورت مسئله ، ناتوانی و ناکارآمدی نظام آموزشی و تربیتی را در مواجهه با چالش های پیش روی به اثبات می رساند.
به نظر می رسد مسئولین محترم خودشان را به خواب زده اند یا گمان می کنند مردم در خواب هستند!!

ساسی مانکن و ضعف وزیر و استقلال نهاد آموزش و پرورش و مدرسه
وزیر محترم 

مشکل کنونی آموزش و پرورش کمبود شدید منابع مالی و عدم واریز سرانه مدارس ،عدم واریز معوقات فرهنگیان (که به اشتباه مطالبات خوانده می شود) ، برخوردهای سیاسی و سلیقه ای با تشکل ها و رسانه های فرهنگیان ، پیگیری وضعیت فرهنگیان بازداشتی ، اجرای واقعی رتبه بندی ، عدم نظارت بر مدارس و موسسات غیردولتی، رسیدگی به  وضعیت مدارس سیل زده ، تامین وسایل گرمایشی ایمن در مدارس، ایستادگی در مقابل مطالبات سیاسی نمایندگان ، حفظ استقلال نظام تعلیم و تربیت به ویژه در حوزه های فرهنگی، تغییر متون کتب درسی با توجه به نیازهای روز و... می باشد.
فضای مجازی در کنار محاسن فراوان خود میتواند ریشه برخی آسیب های اجتماعی باشد، لیکن برای کنترل و مقابله با این آسیب ها در مدارس وجود یک اتاق فکر متخصص وآگاه در وزارتخانه بدیهی به نظر می رسد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

مدیر دارالقرآن علامه طباطبایی گفت: روحانیون اگر در مصدر آموزش و پرورش باشند می توانند به نونهالان و نوجوانان کمک و هدایت برسانند.

وزیر آموزش و پرورش و اتاق فکر و مدیران ناکارآمد

اندیشیدن فصل ممیز انسان و سایر موجودات است و می توان با نیم نگاهی به قرآن کریم و سفارش به تعقّل گرفته تا سخنان عرفایی چون مولای روم و فلاسفه ای چون کانت به اهمیت اندیشیدن پی برد و در باب رئیس یک مجموعه نیز با تفکر در ریشة رئیس که مشتق از «رأس» است به اهمیت دیرینة رئیس به عنوان سر و مغز یک مجموعه واقف شد به ویژه وقتی که رأس مجموعه ای به گستردگی و اهمیت وزارتخانه ای باشد که متولی اندیشیدن برای تربیت (خداگونه شدن) چند ده میلیون کودک و نوجوان یک سرزمین باشد. وزارتخانه ای که هم باید به فکر ارتقای علمی و تربیتی و رفاهی کارکنانش باشد و هم فکری برای ساختار تألیف کتب درسی دانش آموزانش کند و هم برای اجرای رویکردهای نوین آموزشی و پرورشی طرح و برنامه داشته باشد و هم باید به ساخت و تعمیر و تجهیز مدارس بیندیشد.

طبیعتا حساسیت چنین وزارتخانه ای فراتر از سایر وزارتخانه هاست و نیازمند وزیری است که ریاست کند و رأس این بدن باشد. در صورتی که به مدیریت و چرخاندن امور روی آورد جز اتلاف فرصتهای رشد و ترقی سرمایه های انسانی کشور کاری دیگر نمی کند.

در سالهای اخیر که معلمان پویا کورسویی از بهبود احوال آموزش و پرورش را در دولتهای یازدهم و دوازدهم مشاهده کردند و به بهبود احوال وزارت آموزش و پرورش و ارتقای سطح کیفی مدیریت و برنامه ریزی در این وزارتخانه امیدوار شدند و منتظر تصمیمات کارآمد از سوی مدیران ارشد وزارتخانه به ریاست وزیران محترم گردیدند تا شاید کشتی به گِل نشسته آموزش و پرورش شاهد حرکتی جان بخش برای فرزندان این مرز و بوم باشد بی توجهی به نظر معلمان باتجربه و دانشمند و بعضاً قدرت یافتن برخی نیروهای سفارشی، به ویژه در یک سال اخیر، امیدها را به ناامیدی بدل کرد.

اتفاقات یک سال اخیر در مورد حذف نیروهای کارآمد در صدر و ذیل وزارتخانه خبر از آشفتگی و بی برنامگی در سطح عالی این وازارتخانه دارد گویی وزیر محترم امکاناندیشیدن به رشد و اعتلای آموزش و پرورش دانش آموزان و معلمان را از دست داده اند.

آشفتگی در تألیف کتابهای درسی و برگزاری دوره های ضمن خدمت و تخصیص بودجه های لازم برای ساخت و تعمیر و تجهیز مدارس قدیمی و اتفاقات عجیب و انتصابات شگفت آور نشان از بی برنامگی مدیران ارشد این وزارتخانه و نفوذ و سفارش نمایندگان مجلس و قدرتمداران دارد.

وزیر آموزش و پرورش و اتاق فکر و مدیران ناکارآمد

وزیر محترم و مدیرانش به خاطر نداشتن یک تیم متفکر و اندیشمند در صدر وزارتخانه، به هر بادی می لرزند و چنان که در موارد بسیار از رسانه ها شاهد هستیم با کمترین تهدید در فضای مجازی به سویی می دوند که نیاز به صرف وقت و انرژی و ژست های رسانه ای ندارد.

در واقع این احوال نتیجه اندیشیدن وزیر محترم به ماندن در صدر وزارتخانه است.

متأسفانه ایشان ( با وجود محاسن اخلاقی فراوان)به جای توجه به ساختن تیم کارآمد مدیریت و برنامه ریزی،به فکر مدیریت اوضاع هستند که اندیشة کارهای درست و ماندگار را از ایشان سلب نموده است.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت
پنج شنبه, 18 ارديبهشت 1398 11:19

حوزه علمیه باید معلم تربیت کند

گروه اخبار/

رئیس ستاد اقامه نماز کشور گفت: حوزه علمیه باید همانند دانشگاه فرهنگیان عمل نموده و طلاب را به صورت معلم تربیت کند.

سند 2030 و مواضع بطحایی وزیر آموزش و پرورش

صحبت های آقای بطحایی وزیر آموزش و پرورش در جلسه مطبوعاتی روز یکشنبه 15 اردیبهشت  در باره سند 2030 ( منتشر شده در فارس و ایلنا)، هر چند آمیخته به پاره ای کلیشه های  سیاسی و نمایشی بود،  اما نکات درخشان و واقع گرایانه ای داشت که شایسته تقدیر است.

بطحایی  گفت :"مبادا برای اینکه اَنگ سند ۲۰۳۰ بخورد، خودمان را در حوزه تعلیم و تربیت منزوی کنیم." وی اضافه کرد: "خیلی از مطالب سند ۲۰۳۰ به صورت متعالی‌تر در سندهای خودمان داریم... گفتنی‌ها را گفتنی‌تر از ۲۰۳۰ در سندهای خودمان داریم." ترجمه صریح تر حرفهای وزیر این است :

1- از سند 2030 به عنوان برچسب سیاسی استفاده می شود. خود بطحایی احتمالا از ترس انگ خوردن، حرفهای سیاسی را قاطی حرفهای کارشناسی خود می کند که نتیجه اش تناقض در گفتار است

2- ارتباطمان را با یونسکو و یونیسف نمی توانیم قطع کنیم.

3-  مفاهیم آموزش و پرورش در همه جای دنیا کم و بیش مشترک است.
 
وزیر اعتراف می کند که بین سند 2030 و اسناد داخلی مثل سند تحول بنیادین ، تفاوت "ماهوی و کیفی" وجود ندارد. فرق 2030 با اسناد داخلی در این است که 2030 "متعالی" و سند تحول "متعالی تر" است. سند 2030 مطالب "گفتنی" دارد اما مطالب سندهای داخلی "گفتنی تر"  است. اینها تفاوت کیفی و ماهوی نیستند به عبارتی فرق بین سند 2030 و اسناد داخلی فرق بین " خوب " و خوب تر" است. وزیر مثال هم می زند. دو مثال مهم وزیر ، یکی بحث آموزش " مهارت های زندگی " و دیگری " بحث " عدالت آموزشی " صرف نظر از جنسیت (دختر و پسر بودن)  است. که اتقاقا  چالشی ترین بخش سند 2030 و دستاویز حمله مخالفان اصولگرا به سند 2030 است( روزنامه اصولگرای جوان 16 اردیبهشت ).

سند 2030 و مواضع بطحایی وزیر آموزش و پرورش
 
بطحایی می گوید : "گسترش مهارت‌های زندگی یکی از سیاست‌های اصلی سند تحول بنیادین است؛ آیا چون این موضوع در سند ۲۰۳۰ اشاره شده است، حالا باید آن را کنار بگذاریم؟ اگر محتوا چندان اهمیت ندارد شکل سند چگونه هویت اسلامی ما را تغییر می دهد؟

اگر صحبت از عدالت آموزشی می‌کنیم، درست است که در سند ۲۰۳۰ به آن اشاره شده است اما عدالت آموزشی یکی از ارزش‌های تعلیم و تربیت اسلامی است."

بطحایی افزود: "بین دختران و پسران در دستیابی به عدالت آموزشی نباید تفاوتی وجود داشته باشد  و اگر کسی این حرف را زد، باید منتسب به سند ۲۰۳۰ کنیم؟ سند ۲۰۳۰ کیلویی چند است؟ ما خیلی جلوتر از سند ۲۰۳۰ این حرف‌ها را زدیم... اگر یک جاهایی اشتراک مفهوم بین اسناد بالادستی مثل سند تحول با سند ۲۰۳۰ هست، نمی‌توانیم اصل اصولی خود را کنار بگذاریم. "

دستور کار 2030 برای توسعه پایدار، مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد،  17 هدف اصلی و 169 هدف فرعی به هم پیوسته دارد. اهداف کلی سند شامل عناوینی مانند، پایان دادن به فقر ، آموزش با کیفیت ، بهداشت برای همه، مدیریت منابع آب، جلوگیری از تخریب محیط زیست ، ایجاد مسکن امن  و... است. در حوزه آموزش اهدافی مانند دسترسی به  آموزش پیش دبستانی، دسترسی به آموزش فنی و حرفه ای، سواد آموزی همگانی ،ریشه کنی نابرابری جنسیتی، فراهم کردن  امکانات آموزشی برای معلولان، تضمین دسترسی همه به آموزش عالی ، دستیابی همه دختران و پسران به آموزش و پروش رایگان و کیفی در دوره دبستان و دبیرستان و... تعیین شده است که قرار است تا سال 2030 در همه کشورها تحقق یابد.
 
اگر سند را از روی  "متن"  و نه بر اساس تفسر و تحلیل های سیاسی نگاه کنیم، حرفهای سند همان حرف هایی است که در اسناد توسعه کشور از سند چشم انداز تا برنامه های 5 ساله اول تا ششم و اسناد بالادستی آموزش و پرورش آمده است.

حرف بطحایی درست است عنوان "سند 2030 به عنوان یک انگ درآمده"  و اینکه  : "ما خیلی جلوتر از سند 2030 این حرفها را زدیم." اما خود بطحایی احتمالا از ترس انگ خوردن، حرفهای سیاسی را قاطی حرفهای کارشناسی خود می کند که نتیجه اش تناقض در گفتار است. بطحایی در مصاحبه ها وقتی یک گزاره قطعی بیان می کند بلافاصله با گفتن (البته ) و افزودن چند تبصره مخالف (دیسکلایمر ) از خودش سلب مسئولیت می کند. نتیجه این که جمع جبری حرفهایش معمولا معادل صفر و خنثی است.

سند 2030 و مواضع بطحایی وزیر آموزش و پرورش

بطحایی می گوید: "حساسیت روی سند ۲۰۳۰ تنها به دلیل محتوای سند ۲۰۳۰ نیست بلکه به خاطر این است که هدف اصلی این اسناد، تغییر هویت اسلامی ما هست."

اگر محتوا چندان اهمیت ندارد شکل سند چگونه هویت اسلامی ما را تغییر می دهد؟ حرف های پَرت دیگری هم می زند، نمونه اش نظریه پردازی در باره منشا اسلامی تئوری های تعلیم و تربیت قرن 19 اروپا . خیلی خوب است که وزیر یا معاون او آقای کمره یی که به گفته بطحایی  جژء هیات سه نفره تنبیه اداری  مجریان سند 2030 است ، با صدور بخشنامه ای وزارتی تکلیف مدیران در سطوح مختلف  را روشن کنند و دقیق و مستند بگویند کدامیک از اهداف اصلی و فرعی سند 2030 با اسناد داخلی آموزش و پرورش مغایر است و کدام فعل یا ترک فعل در ارتباط با سند 2030 تخلف اداری محسوب می شود؟

منتشرشده در یادداشت

گروه تشکل ها/

شنبه چهاردهم اردیبهشت مراسم دیدار حسن روحانی با جمعی از فرهنگیان و وزیر آموزش و پرورش و مدیران ستادی در مرکز همایش‌های بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران (سالن اجلاس سران) برگزار گردید .

« صدای معلم » نقدی بر این دیدار نوشت و از فقدان پرسش و پاسخ و فضای نقادی و گفت و گو با حضور خبرنگاران انتقاد کرد .

در بخشی از این گزارش آمده بود : ( این جا )

"اساسا چرا در تاریخ آموزش و پرورش ما پس از انقلاب نباید رئیس جمهور که منتخب مستقیم مردم است حداقل در حوزه آموزش با خبرنگاران آن گفت و گوئی داشته باشد ؟

... نخست آن که رئیس جمهور حوزه نقد را ظاهرا در آیتم دانش آموز خلاصه می کند .

اما در مورد معلمان و حق نقد و نظر آنان حرفی نمی زند .

لابد آقای روحانی از فضای امنیتی ایجاد شده در زمان وزیر منتخبش اطلاعی ندارد و یا برای او خیلی اهمیت ندارد .

معلمی که از نقد و هزینه هایش بترسد و یا نقادی را بلد نباشد چگونه می خواهد آن را در " میدان کلاس " به بحث و بررسی بگذارد ؟

آیا رئیس جمهور تاکنون از وزیرش پرسیده است که چقدر از مفاد منشور حقوق شهروندی در زمان وزارتش اجرا و عملیاتی شده است ؟

« مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران » به مناسبت دیدار اخیر ریاست جمهوری و فرهنگیان در هفته معلم بیانیه ای صادر کرده است .

متن کامل این بیانیه که در اختیار صدای معلم قرار گرفته است به شرح زیر است .

نشست خبری رئیس جمهور و جایگاه خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش

مطابق اعلام قبلی امروز شنبه از خبرنگاران حوزه " آموزش " در رسانه ها دعوت شده بود تا در این مراسم حضور پیدا کنند .

عنوان مراسم ، " آیین نکوداشت یکصدمین سال تربیت معلم " بود .مرز میان تفکر انتقادی و تربیت سیاسی در معنای جهانی و علمی آن باید با سیاسی کاری و نگاه ابزاری به درستی تعریف ، تبیین و  تفکیک شود

نخستین پرسش این است که این موضوع چه ارتباط مشخصی با روز و هفته معلم دارد ؟

می شود در نشست دیگری در این مورد صحبت کرد ضمن آن که چند روز قبل هم رئیس دانشگاه فرهنگیان در نشست جداگانه ای در این مورد با خبرنگاران صحبت کرده بود .

آیا روز معلم فقط در تربیت معلم آن هم در فرم و محتوای کنونی خلاصه می شود ؟

موضوع بعد دعوت از خبرنگاران در حوزه آموزش در این گونه نشست ها است .

اصولا حضور و هدایت رسانه ها در این گونه نشست های برون سازمانی در ارتباط با حوزه آموزش و پرورش از کانال " بخش سیاسی " تعریف و تبیین می شود .

نشست خبری رئیس جمهور و جایگاه خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش

تازه در این گونه نشست ها هیچ گونه پرسش و پاسخ و یا گفت و گویی هم صورت نمی گیرد .

پرسش این است خبرنگار حوزه سیاسی چقدر از آموزش و مسائل معلمان و موضوعات تخصصی آن سردرمی آورد ؟

خبرگزاری ایرنا بر همین اساس تیترش را این گونه انتخاب کرده است :

" جنگ امروز آمریکا جنگ با امید است "

اگر قرار است یک و یا چند رسانه یک گزارش با شکل و محتوای یکسان تهیه و به افکار عمومی عرضه کنند دیگر دعوت از سایر خبرنگاران چه محمل و چه مفهومی دارد ؟

اساسا چرا در تاریخ آموزش و پرورش ما پس از انقلاب نباید رئیس جمهور که منتخب مستقیم مردم است حداقل در حوزه آموزش با خبرنگاران آن گفت و گوئی داشته باشد ؟

روحانی در نشست شنبه چهاردهم اردیبهشت ماه می گوید : ( این جا )

" تمام دانش آموزان باید صاحب نظر باشند، نظر بدهند، نقد کنند و انتقاد کنند. در دانشگاه ها هم همین گونه شده اند.

سیر آموزش ما نیاز به اصلاح دارد؛ هم در دانشگاه و هم در آموزش و پرورش. شما به مدل هایی که در دنیا وجود دارد، نگاه کنید؛ هم در شرق و هم غرب. بچه ها باید وارد بحث شوند، نقد کنند، مقاله نوشته، کنفرانس بدهند و تبیین کنند. درخصوص یک موضوع مسئله چند کتاب بخوانند... "

نخست آن که رئیس جمهور حوزه نقد را ظاهرا در آیتم دانش آموز خلاصه می کند .

اما در مورد معلمان و حق نقد و نظر آنان حرفی نمی زند .

لابد آقای روحانی از فضای امنیتی ایجاد شده در زمان وزیر منتخبش اطلاعی ندارد و یا برای او خیلی اهمیت ندارد .

معلمی که از نقد و هزینه هایش بترسد و یا نقادی را بلد نباشد چگونه می خواهد آن را در " میدان کلاس " به بحث و بررسی بگذارد ؟

آیا رئیس جمهور تاکنون از وزیرش پرسیده است که چقدر از مفاد منشور حقوق شهروندی در زمان وزارتش اجرا و عملیاتی شده است ؟

نشست خبری رئیس جمهور و جایگاه خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش

تحلیل محتوای سخنان روحانی به مناسبت روز معلم نشان می دهند که ایشان بیشتر تمایل دارد در حوزه " تکالیف " سخنرانی کند و علاقه ای برای وورد به موضوع " حقوق " ندارد .

استفاده کردن دائمی از قیودی مانند " باید " در حالی که دولت اکثرا در حوزه اختیاراتش به مسئولیت های خویش عمل نکرده است نشان از چه می تواند باشد ؟

چرا رئیس دولت در حوزه پاسخ گوئی به مطالبات معلمان حرفی نمی زند ؟

آیا کارکنان و کارمندان حوزه کار آقای رئیس جمهور در دفتر ریاست جمهوری هم مانند معلمان مطالبات و حقوق قانونی و معوقاتشان را دریافت می کنند ؟

جالب است که آقای روحانی در مورد قصور در پرداخت مطالبات قانونی نه حرفی می زند و نه عذرخواهی می کند .

آیا نباید در این نشست ها رسانه ها و خبرنگاران بایستند و پرسش های افکار عمومی را مستقیم و شفاف مطرح کنند ؟ اساسا چرا در تاریخ آموزش و پرورش ما پس از انقلاب نباید رئیس جمهور که منتخب مستقیم مردم است حداقل در حوزه آموزش با خبرنگاران آن گفت و گوئی داشته باشد ؟

روحانی می گوید :

"  حوادث داخل کشور به ما آموخت که معلمین و مدارس یک وظیفه بزرگی در برابر حوادث طبیعی غیرمترقبه کشور دارند.

روحانی با طرح این سوال که این شرایط چه به ما می گوید، گفت: اولا در سیل و زلزله معلم باید کنار مردم باشد، این را به وزیر گفتم و در دولت هم گفتم هرکجا که سیل و زلزله ای و یا هر حادثه غیرمترقبه رخ می دهد و مردم در چادر قرار می گیرند، یک چادر باید متعلق به آموزش و پرورش باشد و باید معلمان به نوبت به آنجا سر بزنند. "

آیا معلمان خود در این زمینه و مسائل مرتبط با آن آموزش دیده اند ؟

رئیس جمهور که موضوع مراسمش در مورد تربیت معلم است آیا می داند که چقدر از محتوای درسی دانشگاه فرهنگیان در مورد محیط زیست و آموزش های مرتبط با آن است ؟

آیا از محتوای آموزش ضمن خدمت معلمان اطلاعی دارد ؟

مطابق آن چه خبرگزاری ایرنا منتشر کرده است بیش از نیمی از محتوای سخنان رئیس جمهور به مسائل و موضوعاتی خارج از حوزه آموزش و پرورش مرتبط است .

بیان این مسائل در بزرگداشت روز معلم چه ارتبای با حوزه آموزش و معلمان دارد ؟ رئیس جمهور که موضوع مراسمش در مورد تربیت معلم است آیا می داند که چقدر از محتوای درسی دانشگاه فرهنگیان در مورد محیط زیست و آموزش های مرتبط با آن است ؟

البته این وضعیت منحصر به آقای رئیس جمهور نیست و در ادبیات سایر مسئولان هم تا حد زیادی نهادینه شده است .

تجارب نشان می دهند افرادی که در یک نشست خارج از موضوع صحبت می کنند نخستین فرضیه ای که مطرح می شود این است که فرد گوینده شناخت چندانی از موضوع ندارد و این تربیون را فرصتی برای ارائه حرف هایش به جامعه ای مفروض در نظر گرفته است .

مرز میان تفکر انتقادی و تربیت سیاسی در معنای جهانی و علمی آن باید با سیاسی کاری و نگاه ابزاری به درستی تعریف ، تبیین و  تفکیک شود .

هر چند این واقعیت را هم نباید از نظر دور داشت که در این 4 دهه آموزش و پرورش و معلمان اولویت و دغدغه هیچ دولتی نبوده است .

فرآیند انتخاب وزیر آموزش و پرورش در این 40 سال خود گویای شناخت و تحلیل آنان از مساله " آموزش " است . 

نشست خبری رئیس جمهور و جایگاه خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش

بارها گفته ام " قد رسانه " در حوزه آموزش کوتاه است . لابد آقای روحانی از فضای امنیتی ایجاد شده در زمان وزیر منتخبش اطلاعی ندارد و با برای او خیلی اهمیت ندارد .

نه معلمان در مقیاس زیاد رسانه و کارکردهای آن را می شناسند و علاقه ای به شناخت و دانستن آن ضمن آن که خبرنگاران حرفه ای و دغدغه مند و دلسوز هم در این حوزه کم تر علاقه ای به فعالیت و وقت گذاشتن دارند چون آموزش در کشور ما موضوع راهبردی و جذابی نیست .

پیش خود فکر می کردم با خبرنگارانی که فعلا در حوزه آموزش داریم و فقری که به لحاظ " سواد رسانه ای " مشاهده می شود اگر به فرض محال قرار بود پرسشی از رئیس جمهور مطرح شود سطح پرسش ها چگونه بود و جامعه و نخبگان آن با این پرسش ها چه قضاوتی می توانست در مورد واقعیت های این وزارتخانه و چالش های آن داشته باشد ...

نشست خبری رئیس جمهور و جایگاه خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش

مسئولان آموزش و پرورش هم رسانه ها را اکثرا کنترل شده می خواهند و نگاه آنان به کارکرد رسانه ابزاری و حتی تحقیرآمیز است .

در آخرین مورد رسانه ها و خبرنگاران به نشست وزیر آموزش و پرورش و شورای معاونین با منتخبان شورای عالی آموزش و پرورش دعوت نمی شوند ، در نشست منتخبان صندوق ذخیره فرهنگیان حضور ندارند ، غایب همیشگی نشست های روسای مدیران کل آموزش و پرورش و روسای سازمان و ... هستند اما هنگام عزیمت سیدمحمد بطحایی وزیر چکمه پوش در سیل گلستان از خبرنگاران دعوت می شود تا این صحنه ها پوشش خبری داده شوند .

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

به مناسبت فرارسیدن روز معلم ؛ « انجمن اسلامی معلمان شهرستان های تهران » بیانیه ای صادر کرد .

در این بیانیه آمده است :

" بی تردید بخش وسیعی از مشکلات موجود در این زمینه ،  ناشی از سوء مدیریت در سال های گذشته و فقدان مدیریت منسجم و کارآمد می باشد .

این تشکل تصریح می کند :

" انجمن اسلامی معلمان شهرستان های تهران  بر توجه ویژه مسئولان به موج روز افزون خشونت در جامعه  تاکید می نماید و مهم ترین  نهاد موثر در کاهش خشونت در جامعه را آموزش و پرورش می داند و خواستار توجه ویژه ، غیر شعاری و تخصصی به آموزش و پرورش می باشد .

متن کامل این بیانیه که در اختیار صدای معلم قرار گرفته است را می خوانیم .

روز معلم و معلمان زندانی و ابهام در پرسشگری و مطالبه گری

به حد کافی و وافي به اهمیت آموزش در جوامع و نقش معلمان در تربیت نسلی آگاه، متعهد و اندیشمند پرداخته شده است و  در بخش کثیری از پژوهش های داخلی و خارجی بر این جنبه موفقیت در توسعه، حکم تایید زده شده است. بنابراین جهان در نقطه کنونی خود آگاه به تاثیرگذاری معلمان و آموزش هاي وي  در زمینه های مختلف پیشرفت و توسعه است. حال در این شرایط برخی از جوامع توانستند با برنامه ریزی جامع به اهداف و آرمان های خود دست پیدا کنند و برخی دیگر به دلیل عدم اولویت به آموزش و پرورش از مسیر دستیابی به توسعه و رفاه جا ماندند. به عنوان یک معلم بايد يادآوري كنم آنچه در این وااسفای ناکارآمدی نظام آموزشی و عدم حمایت از حقوق معلمان، ذهن را بيش از پيش می آزارد، حضور معلمان حق طلبی است که متاسفانه تنها به جرم فعالیت های صنفی در زندان به سر می برند و سال های ارزشمندی از عمرشان به هدر  رفته است

بی شک روز دوازدهم اردیبهشت ماه و گرامیداشت مقام معلم می تواند فرصت بسیار مغتنمی برای مسئولان امر باشد که از نتایج تحلیلِ کرده ها و نکرده های خود در این حوزه مطلع شوند و پیگیر تداوم نقاط قوت و حذف ضعف ها و کاستی ها باشند. آنچه در این یادداشت گفتنی است، پرداختن به حق و حقوق اعتراضات معلمان است که با مهارت هاي شغلي خود دست به ساختن آینده هر کشوری می توانند بزنند و اعتراض و اعتصابات آنها در مسير حرفه اي شان، امري پذيرفتني و چارچوب دار خواهد بود.
چند وقتی است در سخنرانی های حکومتی و دولتی که مربوط به آموزش و پرورش است از تفکر انتقادی، رفتار مطالبه گری و کردار پرسشگری در بین دانش آموزان بسیار سخن به میان می آید و آنچنان رگ غیرت برآمده از این نوع تربیت در مدارس و نظام آموزشی صحبت می شود که گمان می رود، مه و خورشید و فلک در کارند تا خروجی نظام آموزشی، فارغ التحصیلانی باشند که در کنار آموزه های علمی و مهارت های تجربی دارای روحیه پرسشگری و مطالبه گری باشند. فارغ از اینکه در همین کش و قوس های تربیتی، معلمانی دستگیر و روانه زندان می شوند که قانونا و حقا به دنبال مطالبات معیشتی و تحولی هستند.

روز معلم و معلمان زندانی و ابهام در پرسشگری و مطالبه گری

باید پرسید در کدام قاموس و قانونی در دنیای امروز معلم را به جرم حق طلبی دستگیر می کنند و چندین بند متفرقه در حکم های قضایی شان به اجرا گذاشته مي شود؟ اعتراض، اعتصاب، راهپیمایی، بیانیه نویسی، بیانیه خوانی و...از ابتدایی ترین و محق ترین اموری است که هر صنفی از جامعه می تواند داشته باشد تا از ورای آن بخشی از مشکلات موجود در آن حرفه و شغل را اعلام کند و از دولت در حل مسائل کمک بخواهد.

از طرف دیگر در هر کشوری رعایت قوانین و باید و نبایدهای دولتی از طرف مردم خط قرمز مشخص شده ای است که برای برقراری امنیت و آسایش لازمه ی جوامع است. اما اینکه هر تجمع، تحصن، گردهمایی و نشستی را نشانی از برهم زدن امنیت خواند و با برگزار کنندگان آن برخورد امنیتی و دور از شان اجتماعی داشت، تصمیم تلخ و نادرستی است که متاسفانه با برخی از معلمان در سال های اخیر اتفاق افتاده است.

وقتی معلم نتواند مطالبه گر حقوق خود و پرسشگر چرایی عدم کارایی نظام آموزشی باشد از وی نمی توان انتظار تربیت دانش آموزان مطالبه گر و پرسشگر داشت. دانش آموزی که شاهد دستگیری بی دلیل معلم خود (در چارچوب ذهنی  یک دانش آموز) بوده و از وی جز آموزش و خیرخواهی چیزی به یاد نمی آورد، نه تنها امین پیشرفت و توسعه کشورش نخواهد بود، بلکه بدون شک با دیدن برخورد قهرآمیز با سرمایه اجتماعی جامعه، در مسیر دور شدن از آرمان های کشور می افتد.

روز معلم و معلمان زندانی و ابهام در پرسشگری و مطالبه گری

به عنوان یک معلم بايد يادآوري كنم آنچه در این وااسفای ناکارآمدی نظام آموزشی و عدم حمایت از حقوق معلمان، ذهن را بيش از پيش می آزارد، حضور معلمان حق طلبی است که متاسفانه تنها به جرم فعالیت های صنفی در زندان به سر می برند و سال های ارزشمندی از عمرشان به هدر  رفته است.  سال هایی که می توانستیم با حضور آنان در مسیربالندگی ، دانش آموزان بهتری تربیت کنیم. چه خوب خواهد بود كه  بخشي از عفو ها و تخفيف هايي كه در مناسبت هاي مختلف مذهبي و ملي شامل حال زندانيان مي شود، به معلمان آزادمنشي تعلق بگيرد كه به سبب حمايت از حق و حقوق صنفي معلمان و همكاران خود در بند هستند.

روزنامه مردم سالاری

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور