پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش که در سال 1383 براساس مجوز شوراي گسترش آموزش عالي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و از بستر بالغ و کمال یافته و خردجمعی اندیشمندان، صاحب نظران و سیاستگزاران مجرب و کارآزموده عرصه تعلیم و تربیت و نیز از تجمیع تجربه تخصصی 15ساله و قوام یافته در برخی پژوهشکده ها متولد گردید؛ پس از شش سال فعالیت مستقل، روبه رشد و چشمگیر، به یکباره و در تلاطم توفان تصمیمات ناپخته، عجولانه و ناشیانه، از شوربختی مهمان ناخوانده آشیانه سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی شد، مهمانی که هیچ گاه نه میزبان او را به شایستگی پذیرفت و نه او خود را عضو دائمی آن مجموعه پنداشت ...
برکمتر کسی از دست اندرکاران این دستگاه پوشیده است که پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش از تاریخ اجرای طرح الحاق تاکنون و علی رغم تحمل ناملایمات و کاستی های متعدد (اعم از کاهش شدید پژوهش های ملی، بین المللی، کاهش بودجه، کاهش و مهاجرت نیروی انسانی زبده و فرهیخته به بسیاری از دانشگاه های کشور مانند دانشگاه های: تهران- علامه طباطبایی –همدان- فرهنگیان -خوارزمی و ...) که خواسته یا ناخواسته گریبان پژوهشگران، اعضای هیئت علمی و کارشناسان و بدون شک پیکره نحیف ساختار پژوهش در آموزش و پرورش را گرفته است نه تنها تن به الحاق و لانه گزینی در مجموعه جدید نداده است بلکه هر لحظه در صدد بسترسازی، تدارک اسباب بازیابی هویت و بازگشت به خویشتن خویش بوده و در باز ترسیم تقدیر شایسته و بایسته اش کوشیده و اهتمام نموده است ...
اکنون پس از 6 سال تلاش پیگیرانه برای حفظ و اعتلای جایگاه و بازیابی هویت آسیب دیده و در برهه ای از زمان که بر تمامی سیاست گذاران، صاحب نظران، اساتید و پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت نادرستی و ناپختگی این تصمیم نسنجیده ( ادغام پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در سازمان پژوهش و برنامه ریزی ) به وضوح روشن شده است، زمان آن رسیده است که باورمندانه بالای خویش را در آینه زلال دریای اندیشه بنگرد و برای پرواز در آسمان استقلال، بالهای سفید و زیبای پژوهشگستری بگشاید و در کنار پژوهشگاههای مستقل سایر وزارتخانهها، نهادها و ارگانهای کشور در خدمت توسعه و ترویج فرهنگ پژوهش در سپهر بزرگترین و بنیادی ترین دستگاه کشور به پرواز در آید و بی درنگ از فضای کنونی منفصل و در بستری مناسب جایگاه حقیقی و همسنگ شأنیت خویش به منظور نقش آفرینی مطلوب تر، کارآمدتر و خدمتی مؤثرتر به مجموعه آموزش و پرورش قرار گیرد .
حالا این جوجه اردک زشتِ در تصور دیروز و قوی سپید بالفعل امروز برکرانه روان رود در حال تحول آموزش و پرورش بی صبرانه در انتظار اعلام علنی تصمیم عقلا و اعاظم این نهاد متعالی و در رأس آن وزیر اندیشمند آموزش و پرورش برای بال گشودن در آسمان بی انتهای فرداهای روشن است ....
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
تفکر خرد جمعی کمتر تو سازمانها و نهادهای ا.پ و...مورد توجه قرار میگیرد
از یک طرف همه می فرمایند سیستم فعلی ناکارآمد است.
تحول لازم است.
از سوی دیگر تا کسی دست به تغییر می زند همه نگران می شوند
و اعتراض می کنند.
لطفا به جای نقد فرد و فضاسازی عاطفی
منطق کار را مد نظر و نقد قرار دهید.
فتامل
آقای ذوعلم سال ها مدیر کل دفتر تالیف بوده
پس سازمان را خوب می شناسد.
آقای ذوعلم علی رغم هم لباسی با آقای محمدیان به شدت با ایشان اختلاف نظر داشتند که به قهر و اعتراض شدید و نهایتا ترک سازمان پژوهش انجامید.
آقای ذوعلم با برنامه آمده اند.
باید به ایشان وقت داد.
ایشان شایستگی سازمان پژوهش و حتی وز ت را دارند.
انسانی مورد تایید مقام معظم رهبری
بدور از ظواهر و مناسب دنیوی
خدمتگزاری صادق و با ارائه و پرکار
نگاهی عمیق و وسیع بر اساس مبانی تربیت قرآنی و اسلامی
خوشحال هستم که نظام تعلیم و تربیت بالاخره صاحب مدیری صاحب اندیشه اسلامی چون رجایی و باهنر و مطهری شد.
اگر مشتاق تحول بنیادین هستید
لطفاصبر باشید و همکاری و همراهی کنید.
با احترام
هستیم ؟! خود سند سرتا پا ایراد دارد و عمده مشکل
آن ایدئوڗیک غلیظی است که چون شما و آقای ذوعلم
فقط از اسلام سخن می گویید. ما می خواهیم نفس بکشیم آن هم در بطن علم و خرد و توانمندی و فرهنگ و......
تحول و تحرک لازمه حیات سازمان است.
بعلاوه تحرکی که به چالاکی بیانجامد.
که خط فکری وحشتناکی دارد و اونجا
را نیز ویران می ساخت. باید مدام در
مدرسه نماز می خوندیم و ......
شاید برخی از خوانندگان آقای ذوعلم را خوب نشناسند. و ایشان را نباید با آقای بهرام محمدیان مقایسه کرد.
آقای دکتر علی ذوعلم از چهره های بارزفرهنگی، تربیتی و مذهبی کشور است. اومتولد 1334 در شهراصفهان و از خانواده ای روحانی واهل علم است. خوداو می گوید " پدر بنده از مجتهدین صاحب کرسی تدریس در حوزه علمیه اصفهان بود ودر حوزه علمیه نجف و اصفهان سابقه علمی بسیار فعالی داشتند و به عنوان یکی از چهره های علمی اصفهان شناخته می شدند.
وی در سوابق خود همکاری در دبیرخانه شورای انقلاب اسلامی ایران به ریاست مرحوم شهید بهشتی، رایزن فرهنگی ایران در پاکستان،عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، ریاست پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی، عضویت هیات علمی پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی، مشاور وزیر و مدیرکل دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی، رئیس کارگروه همکاریهای حوزه علمیه و وزارت آموزشوپرورش و معاون پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی را در کارنامه کاری خود دارند.
را ننوشته اید ، حداقل واقع گرا تر می نگاشتید.
جوجه اردک زشت جناب ذوعلم است یا وزیر ؟
هر چند که هر دو چنین اند اما ایشان از معنای
اسم شان تصور می کنند صاحب علم هستند،
شاید در نماز و روزه گرفتن صاحب علم باشند
اما ایشان را چه به پژوهش !!!
هر چند وقتی که هیچ پژوهش کاربردی در این
وزارتخانه به کار هیچ مسولی در حل مشکل نمی آید
و ضرورتی برای وجود پژوهشکده نیست. جز بخور
بخور بودجه پژوهش ، چه نفعی برای ما دارند؟
حیف از ارزش و قداست پژوهش که در مسند آن،
اینها نشسته اند. حیف و صد افسوس.
در ضمن پژوهش سواد و دانش و مهارت و تخصص
می خواهد . کار یک روحانی اصلا نیست.
بوده ام ، نیت مالی به حل مشکل توسط
مجری طرح ، اولویت دارد. طرح ها
کمتر کاربردی و یا اقدام پژوهی است
تا بکار آید. در باغ هستم نگران نباشید.
وزیر ما چون کوه استوار ایستاده ، انگار نه
انگار. صد رحمت به روسیاهی زغال.
یه روز زبان روسی را میاره مدارس
روز دیگر کنکور را می خواد حذف کنه
یه روز کتاب های کمک درسی را قدغن می کنه
.....
روز دیگر می خواد ساعات تدریس را بیشتر کنه
ادای وزیز عاقل را درمیاره.
او هم استقلالی نداره اگه به حرف بیرونی ها همونهایی که کمکش کردند وزیر بشه گوش نکنه یه روز کله پا میشه
برای این پست یه ادم اکادمیک که تخصص دانشگاهی داشته باشد نیاز است .اموزش و پرورش هیچ طرفی از این حجت الاسلام ها نبسته و نخواهد بست.
عمر ایدئولوژی پروری بشر امده و به نظر سکولاریسم چیز جالبی بوده که ما ازش غافل بودیم و بد به ما شناسانده بودند.
به نظر تندروها دارند همه را از دم تیغ می گذرانند .... تا ونزوئلایی شده راهی نیست.
ید الله فوق ایدیهم
کار شما نیست .... کار شما نیست شناسایی راز گل سرخ کار شما باید این باشد که عقد ازدواج و نماز میت بخونید.
همه وزارتخانه ها پژوهشکده مستقل دارند شما همین نیمچه پژوهشگاه را هم دارید حذف می کنید دست مریزاد
" زمان آن رسیده است که باورمندانه بالای ....
حالا این جوجه اردک زشتِ در تصور دیروز و قوی سپید بالفعل امروز برکرانه روان رود ...."
اين متن شاعرانه تناقض نما يك دفاعيه از جايگاه پژوهش گاه است؟ نويسنده حداقل چند پژوهش از دست آوردهاي پژوهشگاه را بخواند و بعد اظهار نظر كند؛
مدافعان بگويند پيش از ادغام پژوهشگاه دست اورد مشعشعش چه بوده كه الان از آن محروميم؟
و نكته بعد هنوز هيچ شرح و بسطي از نقشه ادغام نداريم پس عجله نكنيد و حداقل منتقدان پژوهش گرانه با ماجرا برخورد كنند.
برای افزایش آگاهی شما از فعالیت های پژوهشگاه مطالعات
استقرار نظام پژوهشی و تأسیس نهادهای پژوهشینظیر پژوهشکده ها، پژوهشگاه و شوراهای تحقیقات
تأسیس شورای هماهنگی و توسعه تحقیقات وزارت آموزش و پرورشدر سال 1368
تأسیس شورای تحقیقات ادارات کل آموزش و پرورش استان هادر سال 1369
آماده سازی، انتشار و چاپ 4 فصلنامه علمی پژوهشی و دو فصلنامه علمی تخصصی درحوزه علوم تربیتی و موضوعات وابستهتوسط پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش که همه این نشریات پس از انقلاب شکوهمند اسلامی موفق به فعالیت و اخذ مجوز شدند.برگزاری بیش از 200 دوره و کارگاه آموزش پژوهشی در سراسر کشور
طراحی و بکارگیری سامانه الکترونیک پژوهان جهت ثبت، مدیریت و هماهنگی فعالیت های پژوهشی
طراحی و بکارگیری سامانه های الکترونیک چهارگانه ویژه ثبت مقالات و داوری نشریات علمی – پژوهشی
طراحی و بکارگیری سامانه الکترونیک سیمرغ (بانک اطلاعات علوم تربیتی)
چه جالب نوشتید
هيچ شرح و بسطي از نقشه ادغام نداريم پس عجله نكنيد
یعنی نقشه ادغام دارید اما طبیعیه که شرح و بسطش را تا قبل از انجام برای هرگونه عکس العملی از طرف معلمان و پژوهشگران محرمانه نگهدارید //
شما ها کاملا بلدید صداها را در نطفه خفه کنید
اگر نتیجه پژوهش و یافته های آن به دلیل سلیقه مجریان به نتیجه نرسد بر پژوهشگر ایرادی نیست
ما در این جامعه وقتی که به طور معجزه آسایی به برخی
از شاخص های توسعه یافتگی دست می یابیم ، قدرش را
نمی دانیم و با غفلت و یا بی خردی و یا برخورد سلیقه ای
که گویی ملک پدری است ، تخریبش می کنیم.
در سال ۶۸ با یکی از همکلاسی های خود جهت دریافت
اطلاعات آماری به شهرستان اهر در استان آذربایجانشرقی
رفتیم تا پژوهش جامعه شناسی آموزش و پرورش را انجام
دهیم . دست از پا دراز تر برگشتیم چون منع قانونی داشت
دادن اطلاعات . افرادی چون بنده ساز و کار رشته تحصیلی
خود را بهتر می شناسیم اما میدان فعالیت دست کیست ؟!!!
واحدها ، تمرکزگرایی را از بین می برد و کوچک
سازی صورت می گیرد؟!!! چرا متوجه نیستند
مدخل عمل آنان نه تنها نادرست است که ویرانگر
نیز هست ؟! الان حساس ترین بخش در کارخانجات
تولیدی، واحد پژوهش است ، آموزش و پرورش که
جای خود دارد آن هم مال ما که هزار تو در توی گنگ
و غیرمفید دارد!!!
کار را کی به کاردان خواهیم سپرد؟!
در شعار و سخنرانی های آنچنانی مدارس و آموزش
اولویت اول کشور هست ، اما در برنامه ریزی و هدایت
و تصمیم گیری ، در هم تنیدن به کارتان می آید.
بر پیکر آموزش و پرورش کم آسیب بزنید چون کل
جامعه آسیب می بیند.
می گیرند ، به اجرا می گذارند و بعد به تماشای ریزش
ساختار آن می نشینند. پس نظرسنجی برای کدام
مواقع کاربرد دارد. شماها از نظرسنجی واهمه دارید
اما از طرف دیگر اطمینان واثق به طرح هایتان دارید
اما کمتر و یا هیچ طرح شما با جامعه ی فرهنگیان
همسو نیست ؟!! لطف کنید و به چراها بیندیشید.
عدهای در حیطه پژوهش ، حقیقتا استخوان
شکسته اند، اما چرا در صحنه ی تصمیمات شما
نیستند. به حق قرآن مجید که دعوت به تفکر کرده
و آن را برتر از عبادت دانسته ، قدری بیندیشید.
آموزش و پرورش ، ملک پدری هیچکس نیست.
هر که پیشوای مردمی شود که در میان آنها از او دانشمند تر و فقیه تر باشد، آن جامعه پیوسته تا روز قیامت در سراشیبی سقوط باشد.
برنامه ریزی درسی ، فقط بخشی از فعالیت
آن است.لزومی به ادغام نیست ، همین حالا
هم این مهم جزو وظایف خطیر آن است.
به نظر شما این منطقی است که سازمان پژوهش خودش کتاب درسی تالیف کند و خودش هم ارزشیابی کند
این گوشه ای از این تفکر اشتباه است باید مجموعه ای کاملا مستقل و زیر نظر شخص وزیر و نه تحت اشراف سیطره و نفوذ معاونت سازمان و یا اداره ای ارزشیابی کتاب های تالیفی سازمان پژوهش را عهده دار شود تا این همه گرفتاری و گله و شکایت دانش آموزان معلمان و اولیا از وضعیت کتاب های درسی فریادرسی پیدا کند و سازمان پژوهش موظف شود به رفع اشکالات با توجه به نظر مرجعی ذیصلاح بپردازد و نه به سلیقه ای که ده ها سال است از آن پیروی می کند
كافي است جريان باد تغيير كتد هر چقدر قوي باشد شما به سرعت باد مسير خود را تغيير مي دهيد پس اخلاق حرفه اي پژوهش كجا رفت نكند در تقدير نامه ها و هداياي دريافتيتان در كنج ذهن خفته ي شما جا خوش كرده و مترصد فرصت عرضه ي آن به خريداري ديگر است .افسوس و صد افسوس شما كه از كنج مدرسه بيرون امديد چرا به فكر معلمين زحمت كش نيستيد كه هر ساله با محتواي غير علمي كتب درسي متحمل مرارت هاي بيشمار مي شوند البته فراموش كردم چون وظيفه ي شما درس دادن نبود
اگر نامي از پژوهشگاه باقي مانده است به خاطر همت غيور مردان و زناني است كه منافع پژوهشگاه و منافع خيل عظبمي از فرهنگيان دلسوخته را به منفعت خود ترجيح داده اند
چون مدارس ما و دانش اموزان ما نیازهای ناشناخته و متنوعی دارند.ما اگر به دنبال پیاده سازی الگوی تربیت طبق سند تحول یا طبق متقاضیات جامعه ایرانی هستیم - باید پژوهش کنیم تا این متقاضیات را شناسایی کنیم.با حلوا حلوا - دهان شیرین نمی شود-کار و زحمت میخواهد.
برای اصلاح نظام آموزشی را بلند کرده و با بی توجهی پژوهشگاه را حتی در این زمینه سرکوب کردند
با اینهمه دانشگاه های علوم تربیتی و روان شناسی نیازی به پژوهش سفارشی نداریم . باید فرایندهای آموزش به زیر شلاق نقد پژوهشگران مستقل قرار گیرند.
معلوم است که شمای مدیر فرسنگ ها با مسایل تعلیم و تربیت فاصله دارید
حتما میدانید که در حال حاضر بسیاری از پایان نامه ها و رساله های دکتری
همین دانشکده ها ی علوم تربیتی توسط دکه های فروش پایان نامه دانشجویی در میدان انقلاب نوشته میشود!!!
شما را چه میشود؟؟
مدیر کجا هستید؟؟
چه نوع مدیری هستید؟؟
چرا وزارت نیرو - پژوهشگاهی به آن عظمت در شهرک غرب دارد و صدای کسی در نمی اید؟؟
عقلانیت حکم می کند که وزیر آموزش و پرورش ، برای اطلاع از اینکه آیا سیستم آموزش ، خوب کار میکند یا نه ، و اینکه چگونه میشود به نیاز های امروز و فردای آموزش پاسخ دهد، و مشکلات را بشناسد،یک پژوهشگاه داشته باشد
قانون هم این حق مسلم وزارت آموزش و پرورش را به رسمیت شناخته
چرا همیشه حداقل ها را هم از وزارت آموزش و پرورش دریغ می کنید؟؟
نيروی ناکارآمد اداری را به مدرسه بفرستند؟!؟!
تا بچه های بیچاره مردم را بدبخت کند!؟!
نيروی ناکارآمد باید اخراج شود مگر .....
دیگر پژوهشگاه ، مستقل نخواهد بود. در
ضمن اگر قرار است زیر نظر سازمانی باشد
آموزش عالی ، اولی تر است چون دانش و علم
لازم برای هدایت آن را دارد.
کدام نیروی ناکارآمد در آموزش و پرورش
تا حال از کار برکنار شده است ، اونوقت باید
۳۰درصد نیروهای صفی و ۷۰ درصد نیروهای
ستادی کنار گذاشته شوند.
ما که در زمان خدمت خود شاهد پست این
نیروها به مدارس حواشی شهر بودیم.انگار
دانش آموزان مناطق محروم برای بی نصیبی
مطلق خلق شده اند. چاره کار شرکت دادن
آنان در کلاس های آموزشی ویژه برای بازیابی
توانایی است نه اخراج و یا فرستادن به کلاس
درس آن هم در مناطق محروم. با آنان باید همانند
دانش آموزان واحد مانده و یا تجدیدی رفتار کرد
تا توانمند گردند.
گرچه با ورود ذوعلم مخالفم اما با هرگونه دگردیسی و کوچک سازی در ستاد شدیدا موافقم
این پژو هشگاه اگر برای دیگران آب ندارد برای اعضای هئت علمی اش نان دارد حقوق زیاد و ارتقا و پاسخگو نبودن در برابر هیچکس .
همکار محترم ، اگر از امر پژوهش و جایگاه
علمی آن استفاده صحیح و اصولی به عمل
نمی آید ، به منزله ی غیر لازم بودن آن نیست.
پڗوهش خون رگ های تعلل ما در هر بخش از
نظام اجتماعی است.
پژوهشگاه در مقايسه با ساير بخش ها- با كيفيت ترين پژوهشها را انجام ميدهد
اعتبار مقالات درج شده در نشريات ان توسط وزارت علوم ، بررسي و تاييد ميشود
اگر مقالات تكراري باشد كه امتياز مجله لغو مي شود
ولي فراموش نكنيد كه يك عده حسود و از پژوهش بيخبر، تكراري بودن پژوهش ها را سالهاست كه مثل پتك بر سر بخش تحقيقات ميزنند ولي كور خوانده اند
فراموش نكنيد كه ٩٠ درصد موضوعات و اولويتهاي تحقيقات انجام شده در پژوهشگاه، از درون جلسات كارشناسي با معاونتهاي وزارت اموزش و پرورش در مي ايد يا اينكه بر اساس نياز شوراي عاي اموزش و پرورش بوده است ، پس تحقيقات پژوهشگاه ،اصولي و منطقي است
اعضاي هيات علمي پژوهشگاه هم مدارج علمي را مثل همه مراكز آموزش عالي و پژوهشي كشور ، و طبق قوانين كشور طي كرده و حتي سختي كار انها بيش از پژوهشگاه هاي وزارت علوم است
لطفا خودتان را به خواب نزنيد
پژوهشگاه مستقل ،چون مانع تصميمات خلق الساعه بعضي مديران ميشود، به همين دليل با ان مخالفت ميكنيد
شاید هدف این است که ساختمان پژوهشگاه خالی شود. در حال حاضر اتاقهای سازمان چند نفر در یک اتاقند. این طوری شلوغتر هم میشود و البته صرفه جویی در هزینه میشود و ساختمان را کرایه میدهند.
شوخی کردم. خدا نکند اینگونه باشد. همه کسانی که کامنت گذاشتهاند از سرردلسوزی است و همه خیرخواه کشورند. اطلاعرسانی در این باره ضعیف است و دلالیل کار بیان نشده است. اگر بیان می شد هیچ کس منتقد نمیشد. ولی راستی اگر شوخی بنده راست باشد چه می شود؟! نه.... خدا نکند.... کافی است به دفتر تالیف سری بزنید و ببینید وضعیت اتاقهایشان چگونه است.
خدا همه خدمتگزاران به کشور را حفظ کند.
خیلی از کارکردها در وزارت آموزش و پرورش
شوخی مخرب و وحشتناکی است که لطمات
جبران ناپذیری بر هر بخش و جز می گذارد.
همین شوخی های جدی مآب ما را به اعتلا
و تحول مثبت نمی رساند.
حضرات مسئول هم شفاف سخن بگویند تا
منتقدین دلسوز به قول شما ، سردرگم نشوند.
توسعه یا تضعیف: در برابر کودکان ایرانی احساس مسئولیت کنید؟
دوستان فرهیخته «پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش» موسسه ای متعلق به 14 میلیون دانش آموز، 1 میلیون معلم، و پرجمعیت ترین و مهم ترین وزارت کشور می باشد. متاسفانه، برعکس سایر موسساتی پژوهشی آموزش عالی (با در جه اهمیت خیلی خیلی نازل تر) در حال حاضر از استقلال کامل برخوردار نیست و از ظرفیت های آن به نحو درستی استفاده نمی شود.
لطفا کمی در باره آینده و اکنون بیاندیشید و بگویید که اهمیت وجود پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش از موسسات زیر کمتر است؟ آیا وزارت علوم دانشگاه ندارد که دارای موسسات پژوهشی متعدد در عرصه ی فرهنگی و برنامه ریزی می باشد؟
پژوهشگاه علوم انتظامی و مطالعات اجتماعی (نیروی انتظامی) پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی،مؤسسه علوم و فناوری رنگ و پوشش، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران
سازمان پژوهش های علمی وصنعتی ایران
پڗوهشگاه باید مستقل باشد اما حیطه ی
فعالیت آن ، آموزش و پرورش باشد. بنده
عرض کرده ام اگر قرار بر نظارت است آموزش
عالی بر این مهم صلاحیت دارد. دقت کنید عرض
کرده ام ملک پدری هیچکس نیست.
مگر نظارت ها در جامعه ما ، به دخالت و ایجاد
محدودیت و انحراف از اصل ، منجر نمی شود؟!
پڗوهش یعنی جستن و کاویدن.
هیچ پڗوهشی نتایج از قبل آماده و یا سفارشی ندارد.
پڗوهش هر نوع مداخله ی مغرضانه برای انجام و یا
هدایت نتایج بررسی را اصلا نمی پذیرد.
پژوهش یعنی آزادی تفکر ، قلم ، تعقل و اندیشه برای
نمایاندن چهره ی کریه و زشت معضلات ومشکلات
بخش های گوناگون جامعه بدون دخالت حب و بغض و
یا سفارشات معمول.
پژوهش یعنی استقلال پڗوهشگر در تمامی مراحل انجام آن.
گستره ی پژوهش آنقدر زیاد است که هر نوع ادغام و یا دخالت
در ترکیب آن ، یعنی بستن دست و پای آن.
لابد غرض ورزی و یا بازی کودکانه ای قرار است مسیر آن را
تغییر دهد . و گرنه تنها مجرای انعکاس مسایل و چهره ی واقعی
یک وزارتخانه را چرا باید دستکاری کرد ؟!
نقد هدیه الهی است و هر پژوهشگری مشتاقانه به نقد تن می دهد و به آن محتاج است- پژوهشگران را از نقد نترسانید
ولی عملکرد شما و دوستان سابق و لاحق شما نشان داده که از این حرف های قشنگ و مقدمه های خوب، استفاده ابزاری می کنید تا به قدرت برسید و پایه استیلای خودتان را مستحکم کنید
بس است
با کلمات زیبا و دستکش مخملی به استقبال می آیید
ولی در زیر همان دستکش مخملی ، پنجه ای پولادین پنهان کرده اید که راه را بر هر جانداری می بندد
و نتیجه گرفته است
شما به استناد کدام اصل، بروکراسی پژوهشی را با تولید انبوه، یکی دانسته اید؟؟
اساسا بروکراسی که چیز بدی نیست!!
بروکراسی به معنی عقلانیت و دیوان سالاری است که کاش قدری از این موهبت ،نصیبی داشتیم!!!!
ولی واژه بروکراسی پژوهشی که شما ابداع کرده اید ، نیازمند تبیین و توضیح است که دریغ کرده اید..
در ضمن بر خلاف نظر شما-پژوهشکده ها در سال ۸۳ ادغام نشدند ،بلکه محترمانه و طبق جنبه شیرین قانون و نه مر قانون ، و با رضایت و تدبیر تجمیع شدند و در کنار هم قرار گرفتند و همه شاد بودند
پس از تجمیع موفق پژوهشکده ها، پژوهشگاه دوران شکوفایی خود را آغاز نمود ولی تند باد حوادث سیاسی امان نداد
یکباره پس از انتخاب رییس جمهور جدید در خرداد ۸۴ /در خرداد سال ۸۵ ، از سوی اقای فرشیدی- وزیر وقت- که همفکر حضرتعالی است، کسی به عنوان مسوول پژوهشگاه منصوب شد که جز سردرگمی و خفت
برای پژوهشگاه ، ارمغان دیگری نداشت
و اقای حاج بابایی هم که تیر خلاص را به پژوهشگاه و همه وزارت آموزش و پرورش زد
پس پژوهشگاه در فاصله سالهای ۸۵ تا ۸۹ که ادغام نامبارک و نحس و نامیمون و غیر قانونی بر آن تحمیل شد
در تصرف دوستان همفکر و هم سلیقه جنابعالی بود و موفق به اجرای کامل اساسنامه خود نشد
پس دوست عزیز
اول مطالعه ، سپس اظهار نظر
شما که هیچ خبری از مبتدا و خبر پژوهشگاه ندارید
مگر مجبور به اظهار نظر هستید؟؟
فایل تذهبون؟؟؟!!!!!
نحوه سخن گفتن شما ، قانع کننده ، مستند و مستدل نیست
مثال ندارد
روح ندارد
کلی است
و خواننده را اذیت میکند
حداقل به خودتان زحمت می دادید با دو سه نفر مشورت می کردید
ایرادهایی که گرفته اید آنقدر کلی است که هم به شهرداری می خورد و هم به سازمان تامین گوشت کشور!!!
و بعدش هم ادعا دارید که مثل علامه دهر ، پاسخ هر سوالی را می دانید
لطفا خودتان یک بار دیگر نوشته اتان را بخوانید
خواهش میکنم
لذا بمنظور هدايت پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در مسير درست خود و ايجاد تغيير در فرآيند طرحهاي پژوهشي، تغيير ساختار در پژوهشگاه و نه حذف آن انجام پذيرفته است. با اين تغيير، رويكرد بروكراتيك پژوهشگاه به سوي ساختاري با رويكرد ارگانيك گرايش خواهد يافت. لذا اين تصميم هوشمندانه دكتر ذوعلم، موجب تغيير در پژوهشگاه از اجراي طرحهاي پژوهشي با عناويني كه در اولويت آموزش و پرورش نبودند به سوي مسائل اولويتدار آموزش و پرورش گرايش خواهد يافت و براين اساس پژوهشگاه تبديل به سازماني يادگيرنده با استقلال فكري شده و بمنظور رسيدن به هويت ملي و تصحيح خطاهاي گذشته گام خواهد برداشت.
حرف های کلی و بی مبنا که هیچ ارزشی ندارد!!
« بعضا اجرای طرح ها به حدی غیر علمی بود ....»
چقدر کلی و بی اساس؟؟
بهتر است مصداق بیاورید
در حال حاضر اگر از مغازه دار سر کوچه هم سوال کنید که مشکل پژوهش کشور چیست؟؟ همین موارد را تحویل شما می دهد!!!
همه پژوهش ستیزان تعدادی انتقاد دهان پرکن و همه فن حریف در چنته دارند و هر جا که سخن رانی می کنند آنها را مطرح میکنند
فلانی رییس سازمان پژوهش کشور بود و در مراسم هفته پژوهش که محققان کشور آمده بودند از او الهام بگیرند همین کلی بافی ها را مطرح می کرد !!
شما اقای منطقی ، مشتی ادعا ی کلی مطرح کرده اید. مانند:« اجرای طرح های پژوهشی با عناوینی که در اولویت آموزش و پرورش نبودند »
ادعا باید ابطال پذیر باشد و برای ابطال پذیرای لازم است مصداق معرفی کنید
مصداق شما کجاست؟؟
با پروپاگاند و حرف های دهان پرکن بی مبنا
فقط مشکل درست میکنید
و ذهن مردم را خراب میکنید
1- اشاره جنابتان به اصول بدیهی اخلاق پژوهشی و ویژگی¬های پژوهشگر یا بطور عام ویژگی¬های یک عالم و یک معلم بر اهل علم پوشیده نیست اما پی ریزی مطالب بعدی شما بر این پایه به دور از منطق و اخلاق علمی و پژوهشی است
اصول بدیهی اخلاق پژوهشی که فصل مشترک گفتگوی پژوهش پیشگان است موضوع پی ریزی مطالب بعدی شما بر این پایه است که به دور از منطق و اخلاق علمی و پژوهشی نگاشته شده است ...
3- تجمیع پژوهشکده های متفرق در آموزش و پرورش ذیل پژوهشگاه مستقل و واحد در حقیقت در راستای اهتمام واحد به حل مسائل اساسي در آموزش و پرورش صورت گرفت اما تصمیمات عجولانه و به دور از مبانی عقلانی و علمی و به بند کشیدن استقلال پژوهشگاه ذیل یک سازمان وابسته تا حد زیادی مانع از ایفای نقش مورد انتظار از این مجموعه امیدبخش گردید
ضمنا پژوهشگاه در سال 1391 ذيل سازمان در آمد از سال 1383 و يا قبل از آن چه دست گلي بر سر آموزش و پرورش زده است بفرماييد تا اعلام شود.
چرا که اگر معتقد هستید که اعضای هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش که کم و بیش معرف حضور اساتید معلمان و اندیشمندان و پژوهشگران هستند به گفته شما (عالمان و انديشمندان و پژوهشگران تعليم و تربيت) هستند به دور از شئون و اسباب بزرگی آنان است که در این جایگاه در جستجوی مطامع شخصی به منظور ارتقا و ... باشند ... این دو سخن را از باب تذکر به خودم و جناب عالی تقدیم می کنم امام على علیه السلام:
اَما اِنَّهُ لَیْسَ بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ اِلاّ اَرْبَعُ اَصابِـعَ - فَسُئِلَ عَنْ مَعْنى قَولِهِ هذا، فَجَمَعَ اَصابِعَهُ وَ وَضَعَها بَیْنَ اُذُنِهِ وَ عَیْنِهِ - ثُمَّ قالَ: اَ لْباطِلُ اَنْ تَقولَ: سَمِعْتُ وَ الْحَقُّ اَنْ تَقولَ: رَأَیْتُ.هان! میان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست. از آن حضرت درباره معناى این فرمایش سؤال شد. امام انگشتان خود را به هم چسباند و آنها را میان گوش و چشم خود گذاشت و آن گاه فرمودند: باطل این است که بگویى: شنیدم و حق آن است که بگویى: دیدم.نهج البلاغه (صبحی صالح) ص. ۱۹۸
و چه زیبا فرمود امیر مومنان علی علیه السلام يَا أَيُّهَا النَّاسُ، طُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ عَيْبُهُ عَنْ عُيُوبِ النَّاسِ
6- پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش علاوه بر وظیفه ذاتی رصد دغدغه های جامعه مخاطبان، همواره کوشیده است پاسخگوی مطالبات و دلنگرانی های سایر بخش های وزارت متبوع برای چاره جویی و ارائه راه حل برای رفع مشکلات خرد و کلان آن ها باشد و بررسی اثربخشي طرحهاي پژوهشگاه بر جامعه هدف را با مراجعه به پژوهش های انجام یافته و نتایج اعمال شده آن در برنامه¬های وزارت متبوع می توان ملاحظه کرد
9- ساختار پژوهشگاه از زمان اجرای طرح نسنجیده ادغام و الزام پژوهشگاه مطالعات به انجام مطالبات و پژوهش های مورد نظر سازمان پژوهش و اوامر دیوان سالارانه دچار آسیب شد و از درون زایی و پویایی و تحول لازمه و مورد انتظار از آن کاسته شد . لکن چارچوب های اصلی در ایفای نقش موثر از حافظه ژنتیک این مجموعه محو نشده است
11- عزیز ارجمند وقتی انبوهی از طرح¬های مقالات ارائه شده از بیرون و یا درون پژوهشگاه در جلسات متعدد بررسی و توسط اعضای هیئت علمی و گروه های علمی پژوهشی پژوهشگاه مردود و کنار گذاشته می شوند دور از انصاف است که نادانسته در (غيرعلمي بودن و ... ) قلم فرسایی کنیم .
و هويتي نيست.
در مورد بند 11 رجوع شود به پاسخهاي قبلي.
با سلام و احترام
و سپاس از پاسخ
ضمن سپاس از مطالب 12 گانه
دو سوال :
1- آيا تا كنون كه پژوهشگاه مستقل بود اين امور انجام گرفته ؟ چند درصد؟
2- آيا در صورت تلفيق با سازمان، اين موارد قابل اجرا نخواهد بود؟
نتيجه :
بنا را بايد بر كارآمدي و اثر بخشي نظام تعليم و تربيت بگذاريم.
مزید اطلاع پژوهشگاه 6 سال است مستقل نیست
سازمان پژوهش پژوهشگاه را صرفا برای پیشبرد اهداف خود و انجام پژوهش های مربوط به کتب درسی می خواهد در حالی که وظیفه پژوهشگاه انجام پژوهش های کلان برای رفع مشکلات آموزش و پرورش در تمامی معاونت ها سازمان ها ادارات کل و ... است نه یک بخش کوچک
شما از نویسنده 12 بند سوال پرسیدید و خودتان نتیجه گرفته اید و جواب داده اید ؟!؟!؟!؟!؟
كارآمدي و اثر بخشي نظام تعليم و تربيت در وجود پژوهشگاه مستقل و زیر نظر مستقیم وزیر است و نه یک سازمان به صرف داشتن نام بی مسمایی که نه پژوهشی انجام می دهد و نه برنامه ریزی!!!
جناب ناجی ، همیشه در واحد پژوهش آموزش و پرورش
که بعدها مستقل گردید و تبدیل به پڗوهشگاه گردید، از
کمبود بودجه ی اختصاص یافته داد می زدند . هم مجریان
هم کادر اداری. آساتید راهنما فقط با عنوان خود سایه ای
از اعتبار تحقیق بود. همیشه از عدم کاربردی بودن تحقیقات
دم می زدند اما در تحقق آن ، فعالیت هدایتی و یا آموزشی
انجام نمی گرفت.
استاد ناظر از همان اصل اثر میتو ، بهره مند می شدند و حجمی
از فعالیت برای اثبات توانمندی خود می ساختند. برخوردها با
مجری طرح از هر حیث ، به دلسردی او و پرهیز از ادامه ی
فعالیت پژوهشی ،منجر می شد. فقط آنهایی دوام می آوردند
که انگیزه و یا نفع مادی از انجام آن داشتند.
لذا پژوهسگاه یا به این دلایل و یا کتمان واقعیت و سانسور
محتوای واقعیت ، هرگز نه مستقل بوده است و نه موفق و کارآمد.
همان طور كه خودتان فرموديد : « سازمان پژوهش »
پس پژوهش بخش از وظايف سازمان پژوهش است.
وزير را با پژوهشگاه چه كار؟
همه مي دانيم كه وزير در آموزش و پرورش بيش تر مقامي تشريفاتي است كه هر روز يا در مراسمات متعدد حضور دارد و يا در خلوت مشغول آماده كردن متن سخنراني است.
سازمان پژوهشي كه پژوهشگاهش زير نظر وزير باشد همين مي شود كه هست.
در سايه وحدت انديشه و انسجام عمل است كه رشد و توسعه و پيشرفت اتفاق مي افتد.
و نه بايد مصداق اين آيه شريفه در نظام تعليم و تربيت باشد :
وَ ضَرَبَ اللَهُ مَثَلًا رَجُلَينِ
أَحَدُهُما أَبكَمُ
لا يَقدِرُ عَلَىٰ شَيءٍ
وَ هُوَ كَلٌّ عَلَىٰ مَولاهُ
أَينَما يُوَجِّههُ لا يَأْتِ بِخَيرٍ
هَل يَستَوي هُوَ وَ مَن يَأمُرُ بِالعَدلِ
وَ هُوَ عَلَىٰ صِراطٍ مُستَقيمٍ
راهكار :
سازمان پژوهش بايد زير نظر مستقيم رهبري
و به دور از هياهوها و عزل و نصب هاي سياسي باشد.
ساير بخش ها بايد مجري برنامه هاي مصوب و ابلاغي اين سازمان باشد.
همه جاي دنيا همينطور است.
حتي قبل از انقلاب هم سازمان پژوهش چنين جايگاه موثر و تعيين كننده اي داشته است.
مگر زیرمجموعه نظامی است. از نظرات شما بوی
افراط و وابستگی شدید به نظام برمی آید. اما
شرمنده، پڗوهش اصلا و ابدا رنگ تعلق نمی پذیرد.
و گرنه می شود سفارش نامه !!!!!
اميد است آقاي ذوعلم به اين حاتم بخشي هاي وزير و معاونت پرورشي خاتمه دهد.
اتفاقاتي كه بي شباهت به قراردادهاي ننگين تركمن چاي و گلستان كه منجر به از دست دادن بخش هايي از ايران شد.
و.......
وزرايي كه به جاي فراهم آوردن زمينه اجراي تمام قد برنامه هاي درسي، هزار و يك جور طرح هاي دهان پر كن و بي خاصيت و پرهزينه و بدون مجوز را بر مدارس و معلمان تحميل كرده و به جاي كيفيت بخشي بر آموزش همگاني به دنبال نخبه پروري و كميت گرايي هستند.
اگر به چشم عقل و منطق و به دور از غرض و مرض به برنامه آقاي ذوعلم نگريسته شود، خواهيد ديد تا چه اندازه حكيمانه و مقتدرانه عمل شده است.
آموزش و پرورش به مديران جهادي و مقتدر نياز دارد.
دین نیستند. آنان ناخواسته جهت دار هستند. پژوهش هیچ جهت از پیش تعیین شده نمی پذیرد. رنگ تعلق نمی پذیرد. بگذارید پژوهش نفس بکشد تا زنده بماند. روابط عمومی را کُشتید ، این را هم نفله نکنید.
اموزش و پرورش بيش از مديريت جهادي مقتدرانه به مديريت حكيمانه و تدبير عالمانه نياز دارد .اينجا شهرداري تهران نيست كه يك شبه بشود مسير دور برگردانها را تغيير داد
برنامه ي اقاي ذو علم در كجا اعلام و تصويب شده است ؟چون سازمان پژوهش يك سازمان هيات امنايي است پس از تصويب هيات امنا برنامه ها شان اجرايي پيدا مي كند .برنامه بايد داراي چشم انداز ،راهبرد ،مباني نظري و اقدامات اساسي باشد تا بشود به ان برنامه گفت در ضمن همانگونه كه در سطور بالا اشاره شد ايشان مدتي مدير كل دفتر تاليف بودند نتايج مديريت جهادي مقتدر در ان دوره چه بوده است؟و چه شد كه ايشان از دفتر تاليف جدا شدند ؟
اولا وزير اموزش و پرورش مقام تشريفاتي نيست زيرا از مجلس راي اعتماد گرفته و مدام در رصد نمايندگان مجلس هست
ثانيا وزير اموزش و پرورش رييس هيات امناي سازمان پژوهش هست و بدون امضاي ايشان رييس سازمان پژوهش هيچ اختياري ندارد .ثالثا اينكه گفته ايد سازمان پژوهش زير نظر وزير نباشد و زير نظر مقام معظم رهبري -دامت بركاته اداره شود نيازمند تغيير قانون است.البته همه ي كشور زير نظر مقام معظم رهبري (مدظلله )و سياست هاي حكيمانه ي ايشان اداره مي شود .رابعا لطفا در منازعات تخصصي و حرفه اي از حضرت آقا مايه نگذاريد
خامسا سازمان پژوهشي كه امروز شاهد آن هستيم خيلي با سازمان پرژوهش تاسيس شده فاصله دارد و بسياري از وظايف و ماموريتهايش را از دست داده است
اينكه هر روز يك وزير منصوب مي شود و او هم بدون آنكه بداند در زير مجموعه چه خبر است، با دستور نمايندگان مجلس دست به تغييرات متعدد در افراد ميزند و بدون مشورت با كارشناسانش به اجراي طرح هاي پر سر و صداي تبليغاتي اقدام مي كند « تا چند روزي بيش تر بماند » آيا مي تواند عنصر مؤثري باشد ؟!! ...
اگر بدون غرض و نگاه سياسي به موضوع نگاه بفرماييد خواهيد ديد همه اين ها نشان از ضعف ساختاري و جايگاه تشريفاتي وزير دارد.
چنين وزيري هرگز نمي تواند مجري مناسبي بر سند تحول بنيادين باشد.
با همت و درايت او بود كه اختاپوس هاي ازمون پرداز و ناشران منفعت طلب كتب كمك درسي -كه خيلي از انها در سازمان پژوهش لانه كرده اند -جل و پلاس خود را جمع كردند
ساليان دراز بود كه كتابسازان و آزمونگزاران
از جان و تن كودكان سرزمينمان ارتزاق ميكردند و هيچكس جرات گلاويز شدن با انها را نداشت
وزير ، شجاعت به خرج داد
به او بايد آفرين گفت
خوب نيست وزير را تخريب كنيد
اولا - موضوع بحث وزير نيست. موضوع كارآمدي نظام تعليم وتربيت است.
ثانيا - عملكرد ايشان را بايد در دورن وزارت ديد. يكي از دوستان به موضوع ساعت فروشي وزير اشاره كردند. آيا اين ها افتخار است براي وزير و يا نهايت سياسي كاري و درماندگي او ؟!!
حالا هرچقدر هم به بی عرضگی دولتمردان و سازمان بازرسی و تعزیرات مربوط باشد ......
شما دیگه شورش را درآوردید به خدا .......
رهبر مملکت در بیانیه گام دوم تکلیف چهل ساله دوم انقلاب را هم تعیین و ترسیم کردند و در اولین توصیه امر به توجه به علم و پژوهش نمودند
حالا آقای ذوعلم شما بجای کمک به استقلال پژوهشگاه و تقویت جایگاه پژوهش در عمل و نه در زبان کمر به حذف آن بسته که صد البته این تصمیم تصمیم فردی نخواهد بود و اتخاذ این تصمیم بر عهده وزیر آموزش و پرورش است و معاونین و مشاورین ذیصلاح وزارتخانه ..........
شما كه شيرين مي زنيد، بگذاريم اوضاع همينطور بماند تا نظام جمهوري اسلامي تمام آنچه را كه باقي مانده را هم از دست بدهد؟!!
اهمال كاري ها را حد يقفي بايد.
راهكارش اجراي قوانين و مصوبات است.
متاسفم که شما از نزاکت و ادب بهره ای نبرده اید
چه کسی گفته بگذاریم اوضاع همینطور بماند
دست روی زانوی خودتان بگذارید
هر بی عرضه ای در کارش کوتاهی می کند شما از رهبری مطالبه می کنید از رهبری مایه می گذارید این جز به قصد تضعیف رهبری نیست و کیست که منظور پلید شما را نفهمیده باشد
حد یقف اهمال کاری برکناری بی عرضه هاست
و یکی از قوانین و مصوباتی که شما دم از اجرای آن می زنید اجرای زیر نظام پژوهش و ارزشیابی به امضای رئیس جمهور است که در آن آمده است پژوهشگاه باید مستقل شود
ناسلامتی از منشأ فرهنگ و تولید علم داریم اینجا بحث می کنیم ، لطفا حرمت همدیگر را نگه داریم و دامن پژوهش را به الفاظ دور از شأن معلم ، آلوده نسازیم. اگر منطق گفتگو دارید ، سعی کنید همدیگر را قانع سازید. در این مملکت چند مرد پژوهش برای ادارۀ
حیطۀ آن وجود ندارد که دست به دامن مقام رهبری می شوید و یا تیر خلاص رها می سازید که مابقی صم بکم عمی ، گردند. هر حیطه ، مقوله و ابزار خاص خود را می طلبد.
# گفته اند پژوهشگاه چرا در قضیه سمپاد، معلم تمام وقت، آزمون ریون و خرید خدمات آموزشی ورود نکرده است!!
و با این تعریض خواسته اند به ناکارآمدی پژوهشگاه دلالت کنند
••• تا آنجا که از سوابق قبلی برمی اید برخی تعاملات پژوهشگاه با حوزه تصمیم گیری وزارت و اظهار نظر در مورد طرح ها و پیشنهادها، به صورت آشکار و رسانه ای نبوده است
بسیاری از مراکز پژوهشی دنیا، پروتکل های خاصی در اشاعه نتایج تحقیقات حساس و مهم دارند که امر پذیرفته ای است
•••ادامه دارد
پژوهشگاه هم نظر مشورتی به مجموعه وزارت ارایه می کند هم نظر تصحیحی
و تا آنجا که معلوم است در بسیاری از موارد ،نظرات کارشناسی خود را مطرح کرده است
و درست نیست که از پژوهشگاه بخواهیم همه این موارد را در بوق و کرنا کند
پژوهشگاه قرار است عصای دست وزارت خانه باشد و اگر توانست به تصمیم گیری صحیح کمک کند
••• مرور بانک های اطلاعاتی پژوهشگاه نشان می دهد که پژوهشگاه در مورد بسیاری از مصادیق مذکور، پژوهش یا فراتحلیل انجام داده و اشاعه آن را به طریق لازم انجام داده است
•
خودتان میدانید که موضوع حذف بختک آزمونها ، و مقابله با حرص سیری ناپذیر موسسات آزمون ساز و پولپرست و فرهنگ خراب کن، سبب شد وزارت به سمت تصمیم گیری در مورد مدارس سمپاد در پایه هفتم برود
شاید میشد جور دیگری تصمیمگیری کرد،
ولی در نظر داشته باشید که کودکان معصوم کشورمان، زیر بار سنگین و خردکننده منویات و دستورالعمل های موسسات گ و ق کمر شکسته بودند
*** یادمان نرود غالب مشکلات امروز جامعه آموزش و پرورش کشور، محصول راه حل های مدیران پیشین است
تا نظام هاي حاكميتي قائم به شخص است،
و نه قائم به قانون
فرصت طلبي ها و تخريب ها دست از دامان جامعه اسلامي بر نخواهد داشت.
چرا سازمان پژوهش
پژوهشگاه را رقیب خود میداند و به هر قیمتی میخواهد این رقیب جدی را اسیر کند؟؟
چرا سازمان پژوهش تن به همکاری برابر با پژوهشگاه نمی دهد؟؟
چرا میخواهد فرمان روا و رییس پژوهش باشد؟؟
آیا ابزار این سلطه را دارد؟؟
آیا فرایندهای پژوهشی را می شناسد؟؟
آیا سازمان پژوهش برای تحقیقات ، اهمیتی قایل است؟؟
پژوهش امری تخصصی و مستلزم فراغت است
سازمان پژوهش نه دغدغه و نه ابزار مدیریت پژوهش را داراست
و غلط است.
اتفاقا پژوهشگر بايد ذيل حوزه يادگيري فعاليت كند.
و الا كارآمد و موثر نخواهد بود.
گذشته همين را نشان مي دهد.
اتفاقا این نگاه تلفیقی به پژوهشگاه هویت می بخشد.
۱۲ حوزه تربیت و یادگیری متشکل از
گروه های درسی فعلی
پژوهشگاه تعلیم و تربیت
دفتر کمک آموزشی
دفتر تکنولوژی
و ...
قطعا کارآمدتر و موثرتر از وضعیت آشفته و فرسایشی فعلی است.
قلب تپنده آموزش و پرورش هستند
اولا همه بخش های آموزش و پرورش از جنس قلب و مغز هستند
به نظر من
معلمان مغز و قلب آموزش و پرورش هستند
و همه ما از وزیر محترم گرفته تا رییس سازمان پژوهش و شورای عالی و ...
باید در خدمت معلمان باشیم و به او نظر مشورتی بدهیم
در ضمن همین پژوهشگاه که میگویید قلب است،
آنقدر مورد بی احترامی و بغض و تحقیر مدیران سازمان پژوهش قرار گرفت که در سالهای ۹۱ الی ۹۵ بر زبان راندن نام پژوهشگاه در سازمان پژوهش
جرم محسوب میشد و از هیچ کاری در جهت تخریب پژوهشگاه
و فراری دادن اساتید و هیات علمی آن فروگذار نکردند
حروف الفبا تا زماني كه حركت نگيرند، خوانده نمي شوند.
قلب در وجود انسان به 400 دستگاه حركت و جنبش و حتي انديشه و احساس مي دهد.
قلب وزارت آموزش و پرورش ( طبق مصوبه 828 شوراي عالي وزارت ) سازمان پژوهش و برنامه ريزي « بايد باشد » كه هم اكنون نيست.
پژوهشگاه زماني مي تواند بخش از اين قلب تپنده باشد كه در خدمت قلب باشد و نه قلب مجزا
مغز ابزار تعقل قلب است.
از نظر ایشان،معلمان عزیز ما نقششان ، نقش حروف بی صدا - بخوانید مرده بی حرکت -است
مگر نه اینکه مبانی تربیت ، بر فعالیت مربی و متربی
مبتنی است؟؟
مگر نه اینکه معلم، طراح و برنامه ریز فرایند یادگیری در کلاس درس و پیش بینی گر رویداد یادگیری است؟؟
چرا معلم ، آفریدگار جریان شگفت انگیز یادگیری در کلاس درس را ،در حد حروف بیصدا تنزل می دهید؟؟ و خودتان را در برج عاج می نشانید؟؟
مگر می شود به استناد مصوبه ۸۲۸- فتوا داد که سازمان پژوهش، قلب یا مغز نظام آموزش و پرورش است؟؟
سازمان پژوهش ، زمانی می تواند مغز باشد که اولا خاصیت مغز داشته باشد :
مهربان و صبور و حساس باشد
خودگردان و خودیادگیرنده باشد
به تجارب متعارف اجازه ورود بدهد
تمامیت خواه نباشد
فعال و پرتحرک باشد
هوشمند و دانا باشد
به محیط واکنش سازنده نشان دهد
توانایی تحلیل شرایط را داشته باشد
و ...
درباره رويكرد اقتدار گرايانه نيز معتقدم در شرايط امروز با توجه به ناكارآمدي حوزه اجرايي در نظارت و پشتيباني برنامه هاي درسي و آموزشي چاره اي جز برخورد مقتدرانه نيست.
این چه استدلالی است برای انحلال پژوهشگاهی که سرمایه علمی مجموعه آموزش و پرورش است
اما مدام دم از تحول بزند،
ديگر فقط مي شود : « حرف »
يعني همين جريان ناكارآمد و جزيره اي كه هست.
به عمل کار براید
ولی به این زودی ها بعید است چنین اتفاقی بیفتد
سازمان با معیارهای کیفیت یک مغز افزار فاصله دارد
مغز شدن با روش های خشک
و با مرغی که یک پا دارد
و با ذهن بسته به روی حرف های تازه
حاصل نمی اید
الگوی توسعه آموزشی از نظر سازمان، و پارادایم فکری سازمان ،الگوی آمرانه است
کن فیکون: من میگویم بشود و باید بشود
این سازمان نیاز به نوزایی و پوست اندازی دارد
و هر چه زودتر بهتر!!!!!!
امروز هم به آقاي دكتر ذوعلم لبيك مي گوييم.
بايد به افراد فرصت داد و كمك كرد.
چوب لاي چرخ گذاشتن نه هنر است و نه عقلاني و شرعي