انتخابات شورای عالی آموزش و پرورش و نقش نوین فرهنگیان در برگزیدن نمایندگان خود در آن بالاخره به پایان رسید و درس ها و عبرت های بسیاری از خود به جا گذاشت. این انتخابات در بین دو مرحله خود به آوردگاه رقابت های سیاسی تبدیل شد و در واکنش به آن، به نمایش نوعی فیگور سیاست گریزی در میان جمع قابل کثیری از منتخبین انجامید.
این انتخابات موجبات مشارکت قابل توجه منتخبین را به ویژه در فضای مجازی فراهم آورد و حداقل دو ماه پرخاطره را رقم زد.
به نظرم مجموعه منتخبین آزمون بدی را در انتخابات مرحله پایانی تجربه کرده و باعث افول بیشتر اندک اعتماد باقیمانده فرهنگیان کشور شدند.
از همان ابتدا و با به میان آمدن وعده های سیاسی از جمله اعطای مسئولیت هایی مانند مشاور مدیر کل به عنوان مشوقی برای خلوت کردن عرصه انتخابات از رقبای یک تشکل سیاسی خاص و پرقدرت، فضایی منفعت طلبانه شکل گرفت که به سرمایه اجتماعی این قشر لطمه زد.
از سوی دیگر این انتخابات موجب بدبینی فزاینده فرهنگیان نسبت مشارکت های سیاسی - اجتماعی این قشر در آینده خواهد شد. فرهنگیان در این انتخابات آموختند که اگر چه همواره منتقد وضع موجود و مشارکت های سیاسی بوده اند ولی هرگاه که قرار باشد از میان خود نمایندگانی را برگزینند تجربه ماندگاری را خلق نکرده اند. این انتخابات به خوبی نشان داد که ما تافته جدابافته ای از جامعه نیستیم که از آفات سیاسی- فرهنگی آن مصون مانده باشیم. حتی شاید بتوان گفت احساس کاذب تنزه طلبی، در دنیای واقعیت می تواند به نتایج متفاوتی از جمله اشتیاق فزاینده نسبت به کسب قدرت بینجامد!
به عنوان یکی از منتخبین که بیش از دو ماه در جریان رقابت های انتخاباتی ۱۶۳ نفر بودم تصور می کنم که تحلیل آنچه در نشست پایانی این انتخابات گذشت می تواند به شناخت بیشتر ما از واقعیت های جامعه فرهنگیان کمک کرده و زمینه نقادی و اصلاح نارسایی های موجود را بیش از پیش فراهم آورد.
از همین رو می کوشم تا در چند نکته نشان دهم که چرا فرهنگیان در این رویداد به افزایش بی اعتمادی بیشتر در میان خود دامن زدند؟!
فرهنگیان در این انتخابات نشان دادند که همچنان خود را دانای کل می پندارند و تصور اغراق آمیزی درباره توانایی های خود دارند. کمتر موردی را شاهد بودم که یکی از منتخبین با اذعان به شایستگی همکار دیگر حاضر به کناره گیری به نفع او باشد.
افرادی هم که نامزد نشدند امیدی به انتخاب شدن خود در میانه لابی های پنهان و آشکار نداشتند!
این انتخابات نشان داد که فرهنگیان همچنان درکی رویایی و رمانتیک نسبت به عرصه سیاست دارند. اخلاق فردی و سیاسی را با یکدیگر خلط می کنند. اینکه تشکل ها لزوما غیر اخلاقی عمل می کنند و فقط به دنبال منافع جناحی خود هستند. در این نشست مستقل بودن و غیر سیاسی زیستن به یک پرستیژ جذاب تبدیل شد.
اما نتیجه انتخابات نشان داد که به رغم ادعای مخالفت با کار سیاسی حدود نیمی از منتخبین به یک ائتلاف سیاسی رای دادند! فرهنگیان در این انتخابات نشان دادند که همچنان خود را دانای کل می پندارند و تصور اغراق آمیزی درباره توانایی های خود دارند. کمتر موردی را شاهد بودم که یکی از منتخبین با اذعان به شایستگی همکار دیگر حاضر به کناره گیری به نفع او باشد
فرهنگیان در این انتخابات تعارضات شخصیتی زیادی را تجربه کردند. حضور پررنگ لابی های پنهانی، پیوندهای منطقه ای، پیمان شکنی های جمعی و بی اعتمادی نسبت به یکدیگر در حالی در این انتخابات تجربه شد که فرهنگیان همواره در سخن از شایسته سالاری و شفافیت در جمع همکاران و دانش آموزان دفاع کرده بودند. آشکار شدن شکاف میان حرف و عمل از نتایج خسارت بار این انتخابات بود!
فرهنگیان در این انتخابات بی تابی قابل توجهی برای دستیابی به منابع قدرت از خود بروز دادند. اشتیاقی که البته همواره خود را در لفافه ای از اشتیاق به خدمتگزاری یا تحول در آموزش و پرورش پنهان می کرد.
شاید بی اعتنایی نظام سیاسی در بهره گیری از توانمندی این قشر در مسئولیت های ارزشمند از عوامل موثر بر پیدایش این میل شدید بوده است!
فرهنگیان اگر چه همواره در انتخاب چهره های سیاسی مانند نمایندگان مجلس موفق بوده اند ولی خود کمتر در طراحی یک سازوکار انتخاباتی دخالت داشته اند. بی تجربگی فرهنگیان در این ایام بیش از همیشه بروز و ظهور یافت. مضافا اینکه این تجربه می تواند به شکل گیری یک خاطره جمعی ناخوشایند از شرکت در انتخابات مشابه در آینده بینجامد!
فرهنگیان در حالی نشست دوروزه ای برای انتخاب نمایندگان خود در شورای عالی برگزار کردند که از امکان فراهم آوردن مجموعه ای از گفت وگوهای کارشناسی درباره آینده این نهاد باز ماندند. در حقیقت این فرصت گرانسنگ بیشترصرف برگزاری لابی های رنگارنگ با هدف جلب آرا شد و گوش ها پیشاپیش برای شنیدن برنامه ها و تاثیر آنها بر کیفیت آرا بسته بود!
نکته پایانی:
روشن است که فرهنگیان هم بخشی از جامعه کنونی با همه محاسن و معایب آن هستند. این انتخابات به خوبی نشان داد که ما تافته جدابافته ای از جامعه نیستیم که از آفات سیاسی- فرهنگی آن مصون مانده باشیم. حتی شاید بتوان گفت احساس کاذب تنزه طلبی، در دنیای واقعیت می تواند به نتایج متفاوتی از جمله اشتیاق فزاینده نسبت به کسب قدرت بینجامد!
کانال مهران صولتی
نظرات بینندگان