گروه گزارش/
امروز یکشنبه یازدهم فروردین ماه مدیر صدای معلم به همراه تعدادی از معلمان با حجت الاسلام شیخ مصطفی باقری بنابی امام جمعه بناب دیدار و گفت و گو کردند .
در ابتدا « اردشیر کاظمی » ضمن تبریک نوروز و تشکر از آقای باقری در جهت وقتی که به معلمان اختصاص داده اند از دخالت عوامل و افراد خارج از آموزش و پرورش در امور این نهاد انتقاد کرد .
این معلم بنابی ضمن استناد به سخنان اخیر امام جمعه که در خطبه های نماز جمعه خواهان جایگزینی مدیران با کفایت به جای مدیران نالایق شده بود از انفعال مسئولان آموزش و پرورش انتقاد کرد .
کاظمی از « صدای معلم » به عنوان رسانه ای در سطح ملی نام برد که بدون چشم داشت و با حدااقل امکانات و با حمایت معلمان فعالیت می کند و هیچ گونه حمایتی از سوی آموزش و پرورش در مورد این رسانه مقبول معلمان صورت نمی گیرد .
کاظمی از کارشکنی های برخی افراد و مسئولان در فعالیت این رسانه انتقاد کرد .
سپس مدیر صدای معلم ضمن تبریک سال نو و اظهار تاسف در مورد وقایع اخیر بر اثر سیل گفت :
ما این جا آمده ایم تا حافظ حقوق معلمان و دانش آموزان کشور و به خصوص شهر بناب باشیم .
برای ما غیرقابل قبول است که برخی عناصر فرصت طلب که فقط به دنبال منافع شخصی خویش هستند نهاد آموزش را ابزار خود کرده اند .
نمی توانیم بپذیریم که برخی از نمایندگان مجلس به نام " مشورت " و دلسوزی برای این مجموعه در جزئی ترین امور آموزش و پرورش دخالت می کنند و متاسفانه شاهد ضعف مدیریت و بی کفایتی مدیران و مسئولان آموزش و پرورش هستیم که جز به میز خود به چیز دیگری نمی اندیشند .
مدیر صدای معلم در ادامه ضمن اشاره به وقایعی مانند مدرسه شین آباد و دانش آموزان و معلمانی که در این وقایع جان باخته و یا دچار ضایعه شده اند تصریح کرد :
در برابر انفعال و بی برنامگی مسئولان آموزش و پرورش شاهد هستیم که در سراسر کشور و در این شهرستان تعداد قابل توجهی از دانش آموزان در مدارسی درس می خوانند که غیرمقاوم و تخریبی هستند و هر آن بیم حادثه می رود .
پورسلیمان خطاب به امام جمعه بناب گفت :
من برای اتمام حجت با شما و سایر مسئولان به این شهرستان آمده ام .
شما یک مقام قانونی هستید و جایگاه مردمی دارید .
محل رجوع مردم هستید . تریبون نماز جمعه در اختیار شما است .
باید مبارزه با ظلم ، فساد و رانت و تبعیض دراین تریبون شنیده شود .
باید همه بدانند که ممکن است چه بلایی بر سر آموزش و پرورش ، معلمان و دانش آموزان بناب بیآید .
به هر حال جنابعالی مسئولیت هایی پذیرفتید بنابر این حداقل باید نظارت داشته باشید .
پورسلیمان در ادامه ضمن ابراز تاسف از نقد ناپذیری برخی از مسئولان تصریح کرد که اگر معلمی و یا رسانه ای از مسئولان انتقاد کند باید به جای تشکر از آن ها شکایت شود ؟
معلمان باید احساس امنیت کنند و شما میتوانید در این زمینه نقش مهمی ایفا کنید .
مدیر صدای معلم در پایان ضمن تشکر از سعه صدر و روحیه نقدپذیری آقای باقری گفت : مردم و جامعه دیگر از حرف و شعار خسته شده اند .
مردم ما تشنه صداقت هستند .
آن ها بی صبرانه می خواهند که تبعیض برچیده شده و قول و عمل مسئولان یکی باشد .
در ادامه حجت الاسلام و المسلمین باقری امام جمعه بناب ضمن تبریک نوروز از حضور معلمان و احساس مسئولیت آن ها تشکر کرد و برای آن ها آرزوی خیر نمود .
باقری در ادامه گفت :
متاسفانه به آموزش و پرورش توجهی نمی شود .
ما در این نهاد سرمایه گذاری نکردیم .
باقری در ادامه ضمن اشاره به مظلومیت مضاعف آموزش و پرورش و معلمان تصریح کرد :
این قشر را باید غنی نگه دارند تا به فکر اشنغال در امور دیگر نباشند.
این نهاد باید " نخبه " تربیت کند نه این که جلوی دست و پاها رها شوند .
معلم باید مستقل باشد و امکانات لازم در اختیار او قرار گیرد .
نماینده ولی فقیه در شهرستان بناب در ادامه گفت که تمام فکر معلمان باید در اختیار آموزش و پرورش باشد و نباید این قشر را مایوس کنیم .
باقری تاکید کرد : مدافع آموزش و پرورش و معلمان هستیم . در خطبه های نماز جمعه و در وقت خودش از این قشر تجمید و ستایش کردیم و خواهیم کرد.
دغدغه های آموزش و پرورش سراسری و انباشته شده است و از اول هر کس آمده فقط شعار داده است .
باقری با تاکید بر نقش مهم معلمان عنوان کرد که ما هم در همان مسیر هستیم .
ایشان تاکید کرد که ان شاء الله از شما حمایت خواهیم کرد .
از معلمان حمایت کرده و از این به بعد هم دریغ نخواهیم کرد .
ما خدمتگزار معلمان هستیم .
امام جمعه بناب در پایاند افزود : شان و جایگاه معلمان باید حفظ شود و این را از ته قلبم می گویم .
پایان گزارش/
گروه گزارش/
چهارشنبه 22 اسفند ماه نشست خبری معاونان وزیر آموزش و پرورش و رؤسای سازمانها در اردوگاه منظریه تهران ( شهید باهنر ) – سالن شهید فهمیده برگزار گردید .
این نشست خبری به صورت پرسش و پاسخ میان مسئولان وزارت آموزش و پرورش و خبرنگاران برگزار گردید .
در این نشست صدای معلم گفت و گویی را با « علی عسکری » معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش در مورد تحصن ( اعتصاب معلمان ) ، فعال شدن هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش و غلبه فرهنگ امنیتی بر امنیت فرهنگی در وزارت سید محمد بطحایی انجام داد .
بخش پایانی این گفت و گو را می خوانیم .
گروه اخبار/
رئیس فراکسیون شفافسازی و سالم سازی اقتصاد و انضباط مالی مجلس، گفت: سازمان امور اداری و استخدامی در راه اندازی سامانه حقوق و مزایای مدیران با گذشت یک سال هنوز نتوانسته این سامانه را در اختیار عموم قرار دهند زیرا برخی نهادها و دستگاهها همکاری نداشتند .
گروه گزارش/
دخالت نمایندگان مجلس در امور داخلی آموزش و پرورش به ویژه عزل و نصب ها موضوع تازه ای نیست هر چند به قول مرتضی تمجیدی این نمایندگان آن را دخالت ندانسته و آن را " مشورت " و یا " احساس مسئولیت " تلقی می کنند .
شدت دخالت نمایندگان مجلس به حدی رسید که « مرتضی نظری » رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش با اشاره آن ها و انفعال سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش و بدون کم ترین مقاومتی به بهانه کوچک سازی و یا چابک سازی سازمانی حذف گردید .
با این حال مدیر کل سابق آموزش و پرورش زنجان آن را بدون راه حل نمی داند .
تمجیدی معتقد است اگر فرهنگیان ما احساس مسئولیت میکردند و در صحنه بودند اتفاقات اخیر رخ نمیداد. تصمیمگیران اصلی آموزش و پرورش باید نهادهای و مراجع و جریانهای فرهنگی باشند. اگر کانون صنفی فعال و قوی داشته باشیم و شوراهای معلمان قوی باشند دیگر شاهد دخالت عناصر خارجی نیستیم. بیتفاوتیها و ضعف در بین فرهنگیان باعث میشود که افراد دیگر این جسارت را پیدا کنند و وارد فاز دخالت شوند.
وی بزرگترین مسئله فرهنگیان را نه معیشت نیست بلکه انفعال و بی تفاوتی معلمان می داند .
مرتضی تمجیدی نخستین گفت و گو ( مصاحبه ) با رسانه ها را با صدای معلم در تاریخ 1392/11/27 انجام داد . ( 1 )
متن کامل گفت و گو را می خوانیم .
گروه اخبار/
رییسجمهوری در پیام نوروزی به مناسبت حلول سال ۱۳۹۸ هجری شمسی، با ارائه فهرستی از کامیابیهای سال گذشته و ناکامیها و مشکلاتی که مردم با آن مواجه بودند، سال جدید را سال تصمیمگیریهای نو، انسجام ملی و تلاش مضاعف خواند و تاکید کرد: تردید نکنید با تلاش مضاعف، به پیروزی میرسیم و از مشکلات عبور خواهیم کرد.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی با بیان اینکه" اساس نابسامانیها و مشکلات ما، از سوی بدخواهان، از بیرون مرز ایران وارد سرزمین ما شده است"، اظهارداشت: امروز میدان نبردی است که آحاد مردم در این میدان باید حضور داشته باشند و غیبت حتی یک نفر هم میتواند خسارت بار باشد.
رئیس جمهور سال جدید را سال مهار تورم، متعادل کردن قیمت ارز و سال دوستی بیشتر با همه همسایگان برشمرد و تصریح کرد: دولت برنامههای جدید خودش را در اوایل سال نو اعلام خواهد کرد.
متن کامل پیام نوروزی دکتر روحانی به این شرح است:
گروه اخبار/
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی بهمناسبت آغاز سال ۱۳۹۸، سال جدید را سال «رونق تولید» نامگذاری کردند.
گروه گزارش/
بر اساس ابلاغیه ای که شعبه 101 کیفری دادگاه کیفری دو شهر بناب برای علی پورسلیمان مدیر صدای معلم ارسال کرده است خواسته شده تا امروز 28 اسفند ماه ساعت 9 صبح در آن جا حضور پیدا کند .
این ابلاغ در راستای شکایت قبلی روحانی بنابی " مهدی بهرامی اقدم " صورت گرفته است .
« مهدی بهرامی اقدم » روحانی و موسس مدرسه قرآن و عترت بناب از مدیر صدای معلم به اتهام " نشر اکاذیب در فضای مجازی " شکایت کرده است .
این شکایت به خاطر گزارش صدای معلم در مورد عملکرد اداره آموزش و پرورش بناب و عملکرد مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی بوده است . ( این جا )
پیش از این شکایت هیچ گونه پاسخ و یا جوابیه ای مطابق ماده 23 قانون مطبوعات برای صدای معلم ارسال نشده است .
نخستین احضار مدیر صدای معلم بر اساس نیابت قضایی بود که در شعبه چهارم بازپرسی ناحیه 31 ( جرایم رایانه ای و فن آوری اطلاعات تهران ) صورت گرفت .
پس از ایراد مدیر صدای معلم در مورد صالح نبودن مرجع رسیدگی کننده این پرونده به شعبه چهارم بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه انتقال یافت .
در این شعبه پورسلیمان اظهار داشت :
" همان گونه که در دادسرای فرهنگ و رسانه خدمت بازپرس محترم شعبه چهارم بازپرسی عرض کردم و مکتوب نیز گردیده است ؛ « صدای معلم » یک ر سانه رسمی دارای مجوز به شماره ثبت 78039 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است . پرسش این است که آیا دادگستری بناب وفق قانون و مقررات عمل کرده است ؟
به این لحاظ دادگاه بناب فاقد صلاحیت ذاتی برای رسیدگی به این پرونده می باشد .
رسیدگی به چنین پرونده هایی مطابق قانون فقط در صلاحیت دادسرای فرهنگ و رسانه می باشد .
از سوی دیگر ، همان گونه که قبلا نیز مکتوب گردیده است ؛ از آن جا که محل فعالیت این رسانه و نیز محل سکونت این جانب در تهران بوده است مطابق قانون چنان چه شاکی محترم جناب آقای مهدی بهرامی اقدم ادعا و یا شکایتی علیه بنده به عنوان صاحب امتیاز و مدیر مسئول صدای معلم دارد می تواند در دادسراهای تهران اقامه دعوی نماید .
بنابراین دادگاه بناب فاقد صلاحیت محلی برای رسیدگی می باشد . "
همچنین بیان و مکتوب گردید :
" در قرار نیات قضایی که توسط دادیار محترم شعبه دوم دادسرای عمومی و انقلاب بناب جناب آقای احمد بیرامیان به تاریخ 12 / 8 / 1397 صادر گردیده است شاکی علاوه بر آقای مهدی بهرامی اقدم ، اداره آموزش و پرورش بناب نیز قید گردیده است و این در حالی است که تاکنون احضاریه و با ابلاغیه ای دال بر شکایت اداره آموزش و پرورش به بنده ابلاغ نگردیده است و از این لحاظ پرونده دارای نقص می باشد . "
در تصویر زیر شکایت شاکی آقای مهدی بهرامی اقدم و اداره آموزش و پرورش بناب ذکر گردیده است :
به بازپرس تاکید و در پرونده مکتوب شد :
" شکایت آقای مهدی بهرامی اقدم مربوط به گزارش صدای معلم به تاریخ دوشنبه 19 شهریور ماه 1397 است .
در این نامه هیج اسمی از ایشان به میان نیامده و طرف خطاب نیستند و روی سخن نویسندگان با مسئولین آموزش و پرورش می باشد که چنین قراردادهایی را با اشخاص حقیقی منعقد کرده اند و چون ایشان هیچ سمت رسمی در آموزش و پرورش و نهاد دیگری ندارند هیچ گونه مسئولیتی متوجه ایشان نشده است ؛ بنابراین نمی توانند در مقام شاکی قرار گیرند چون در نامه فقط به بخش خصوصی و موسسین مدارس غیر دولتی اشاره شده است .
لذا زمانی که ایشان هیچ سمت و موقعیت رسمی و حقوقی در آموزش و پرورش ندارند چگونه می توانند طرف خطاب قرار گیرند؟ "
بر این اساس پرونده مذکور مجددا به بناب برگشت خورد .
در کمال ناباوری مجددا ابلاغیه ای برای مدیر مسئول صدای معلم درست در آخرین روز کاری سال صادر گردید.
این ابلاغیه در 27 اسفند ماه بدون آن که حتی پیامکی برای متشاکی ارسال گردد و یا به رویت و امضای ابلاغ شونده برسد ؛ تحویل منزل شده است و تاریخ حضور نیز کم تر از 24 ساعت در شهرستان دوری مانند بناب بوده است .
پرسش این است که آیا دادگستری بناب وفق قانون و مقررات عمل کرده است ؟
هدف طراحان این سناریو چیست ؟
موضع وزیر آموزش و پرورش و سایر مسئولان در این موارد فقط سکوت و انفعال بوده است .
« صدای معلم » بارها نسبت به گسترش فضای تهدید و شکایت علیه منتقدان و رسانه های مستقل انتقاد کرده است .
پایان گزارش/
گروه استان ها و شهرستان ها/
نامه ی زیر توسط یکی از فرهنگیان لرستان در انتقاد از دخالت نمایندگان مجلس در امور آموزش و پرورش و انفعال وزیر آموزش و پرورش برای صدای معلم ارسال گردیده است .
این رسانه آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .
گروه اخبار/
روزنامه جوان می نویسد :
«وسط مونولوگهای مربی پرورشی، درست وقتی که همه بچهها خمیازه میکشیدند از جام بلند شدم و گفتم که خانم میشه یکبار برای همیشه دست از سر موضوع گروه سرود مدرسه رقیب و تذکر به ما که حواسمون به شرکت در مراسمها نیست، بردارید و به جاش برامون توضیح بدید که چطور میتونیم از اپلیکیشنهای گوشی موبایلمون استفاده بهینه کنیم یا چطور میتونیم احساساتمون رو مقابل جنس مخالف درست کنترل کنیم که ضربه روحی نخوریم یا میشه به جای این حرفها یه فیلم خوب اجتماعی بذاریم و در مورد موضوعش حرف بزنیم؟ معاون پرورشی یه چشم غره بهم رفت و از کلاس بیرونم انداخت.»
اینها نقد طاهره سیدضیاء دانشآموز دیروز مدرسه مطهری و دانشجوی امروز رشته علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی به نقش معاون پرورشی در مدارس است. «این معاونت در کلیشههای دهه 60 مونده و باور نمیکنه که نیازهای دانشآموزان متفاوت و فراتر از گروه سرود و برگزاری مسابقات است. این برنامهها با واقعیت موجود در بین نوجوانان فاصله معناداری داره.»
معاونت پرورشی که در اواسط دهه 70 به سازمان دانشآموزی تبدیل شده بود در سال 1385بار دیگر احیا شد تا بر اساس تبصره 6 اساسنامه آن بتواند «سیاست تلفیق آموزش با پرورش و تعمیم رسالت پرورشی در معلمان دروس مختلف را در قالب برنامهها و آییننامههای مشخص در موارد جذب و تربیت معلم، ارزیابیهای شغلی و تدوین کتب درسی تنظیم کند.» این معاونت خیلی زود شکل گرفت و دفاتر آن هم راهاندازی شد و تمام کسانی که در دهه 70 زیرمجموعه این معاونت فعالیت میکردند به صحنه برگشتند تا به قول خودشان نقش تربیتی دانشآموزان را بهعهده بگیرند. اما به گفته خودشان تغییر مداوم مدیران و کسری بودجه شدید باعث شد نتوانند آنطور که باید موفق عمل کنند. نظر منتقدان و کارشناسان اما چیز دیگری است، آنها میگویند که اصولا معاونت پرورشی نخواسته و نتوانسته که خود را منطبق با نیازهای روز دانشآموزان پیش ببرد و همین باعث ناموفق بودن برنامههای آن است.
معاونت پرورشی به مناسکگرایی محدود شده
مهین برخورداری، استاد دانشگاه و دکترای علوم تربیتی در اینباره به همشهری گفت: «معاونت پرورشی به مناسکگرایی محدود شده و مربیان پرورشی ما تنها درگیر مسائلی مانند رسیدگی به حجاب و لباس کودکان و نوجوانان، نماز جماعت، سرودها، مسابقات و... هستند و آموزش اصول اخلاقی دیگر مانند رعایت حقوق دیگران، آموزش مسائل زیستمحیطی، مهارتهای زندگی، ترویج صلح و دوستی را در زمره وظایف خود نمیدانند.»
او با بیان اینکه جدا کردن و منفک دیدن آموزش از پرورش اصولا اشتباه است و نباید برای تربیت جایگاهی متفاوت از آموزش درنظر گرفت، اظهار داشت: «درواقع وظیفه نظام آموزشی در همه جای دنیا یک چیز است و آن رشد انسان متعالی است، اما در ایران این دو مفهوم را از هم جدا کردهاند که ضربه زیادی به مدارس ما زده است؛ بهطور مثال مگر میشود معلم ریاضی یا علوم در کلاس فقط به فکر آموزش یکسری مواد تئوری خام باشد و به ارتقا و رشد دانشآموز فکر نکند؟ آیا وظیفه آنها نیست که کارگروهی، همدلی و صبوری در یادگیری، خلاقیت و نوآوری، آموزش اخلاق فردی و اجتماعی را به دانشآموز آموزش دهند؟ آیا نیاز نیست که حین آموزش مسائل تربیتی هم لحاظ شود؟»
برنامههای معاونت پرورشی کهنه و قدیمی اند
به عقیده برخورداری این جداسازی علاوه بر هزینههای گزافی که بر دوش دولتها گذاشته، در عمل ناکام هم بوده است: «از سوی دیگر نظام آموزشی کشور در 40 سال اخیر هیچ تغییر بنیادی نکرده و این در حالی است که همهچیز در جامعه به سرعت در حال تغییر است. برنامهریزان تربیتی و حتی آموزشی باید باور کنند لباسی که 40 سال پیش میشد تن دانشآموزی کرد، امسال به تن او نمیرود و حتی گاهی اوقات آنقدر مندرس است که هر لحظه احتمال میرود پاره شود و نیاز به تعویض دارد.»
این استاد دانشگاه با تأکید براینکه آسیبهای اجتماعی روند رو به رشدی در سالهای اخیر پیدا کردهاند، اظهار داشت: « مدیران ارشد معاونت پرورشی سری به مدارس بزنند و ببینند که دانشآموزان با چه مسائل و مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند؛ رابطههای خطرناک، مصرف موادمخدر، رفتارهای فردگرایانه بهشدت منفی مانند خودخواهی، خشونت کلامی و رفتاری، چاقی مفرط نوجوانان و دهها نمونه دیگر را ببینند و بعد قضاوت کنند که آیا برنامههایی که برای اجرا به مدارس ارائه میدهند، مؤثر است یا خیر؟»
مربی پرورشی در یک باغ و ما در باغ دیگر
نظر دانشآموزان درباره مربیان پرورشی چندان متفاوت از منتقدان نیست. آنها میگویند که نگاهشان به مربی و ساعات پرورشی مثل درس دینی است و به نظرشان این دو با هم فرقی ندارند.« مربی مییاد سر کلاس، در خوشبینانهترین حالت یکسری نصیحتهای کلی میکنه که با پسرا دوست نشید، اگر بالغ شدید ازدواج کنید، آرایش نکنید، عضو اینستاگرام و تلگرام و اینا نشید، موهاتون رو رنگ نکنید، ابروهاتون رو برندارین، بلند نخندین، فقط و فقط درس بخونید؛ این حرفا رو که مامانهامون هم بهمون میزنن، این کارو بکن و اون کارو نکن رو تو خونه هم داریم.» مژده ف، دانشآموز پایه دهم این نقدها را به مربی پرورشی مدرسهشان میکند و با بیحوصلگی میگوید که از این همه فرمان خسته شده است. «یکبار نشد که وقتی میان سر کلاس به جای نصیحت کردن، یه راهحل یاد بدن که چطور میشه با جنس مخالف یه رابطه سالم داشت که آخرش آسیب نباشد، یا به جای اینکه جاسوس بفرستن صفحه اینستاگرام ما رو پیدا کنه و آمار بده بهشون که تولد فلانی چه خبر بوده، بیان بگن که فلان شعرایی که تو پیچت گفتی قشنگه یا اون داستانکت ایرادش اینه.» او و دوستانش نقدهای جدی به معاونت پرورشی دارند و دائم لابه لای حرفهایشان تأکید میکنند که چیزی درست نمیشود. «مربیمون از وقتی فهمیده من ویلون میزنم رسما با من بد شده و دائم تو کلاس منو ضایع میکنه. بعد شما میخواین چی درست بشه، اصلا اونا تو یه باغن و ما تو یه باغ دیگه.»
یک خاطره تلخ از مشاوره تربیتی رهایم نمیکند
فاصله معنادار بین مشکلات و خواستههای نوجوانان با برنامههای معاونت پرورشی پرتکرارترین نکتهای است که دانشآموزان به آن اشاره میکنند. مهناز نعمتی، دانشآموزان پایه نهم که به قول خودش حرفهای مگوی زیادی دارد، با کنایه و تمسخر از ساعات پرورشی و مشاوره در مدرسهشان صحبت میکند و جایی از مصاحبه گریهاش میگیرد. «یکی از دوستای صمیمی من بهخاطر مشکل خانوادگی و کنکور که در هم شده بود، یه قرصی میخورد که بهش اعتیاد پیدا کرده بود، من خیلی نگرانش بودم و جرأت هم نمیکردم به مادرش بگم از بس بداخلاق و غیرمنطقی بود، رفتم پیش مشاورهمون و بعد از کلی التماس که نمیخوام مادرش بفهمه و میخوام خودت مشکلش رو حل کنی موضوع رو بهش گفتم، دوستم ظهر رسیده بوده خونه مادرش کتک و کتککاری که چرا قرص میخوری و از اونجا که فقط من از ماجرا خبر داشتم، به من بدبین شد و الان چند ماهه باهام قهره. رفتم به مشاوره میگم که چرا به مادرش گفتی؟ مگه من التماس نکردم که نگو، برگشته میگه نمیشه باید مادرش در جریان قرار میگرفت، میگم باشه حداقل موضوع رو یه جوری میگفتی که اینطوری نشه؛ مثلا مادرش رو صداش میکردی و باهاش در مورد مشکلات سارا و فشاری که روشه حرف میزدی، اما او هیچ جوابی نداد. آخه این چه مشاورهایه؟ ما دیگه چطوری بهش اعتماد کنیم.»
مربی پرورشی یعنی تذکر، نصیحت و توبیخ
نقد دانشآموزان به مشاوره و مربیان پرورشی زیاد است، بیشتر هم روی عدمدرک مسائل و دور بودن از دغدغهها و خواستههای آنهاست. هادی طالبی، دانشآموز پایه یازدهم یک هنرستان فنی حرفهای مطرح تهران است. او از اینکه معاون پرورشیشان همیشه بابت بلندی موهای و خط ریشش به او تذکر میدهد، شاکی است. «هر روز صبح بلااستثنا ما را سر صف نگه میداره و برامون سخنرانی میکنه، ما هم خوابآلود مجبوریم گوش کنیم. برای شرکت در مراسمها امتیاز گذاشته و یه بار که همزمان با نماز داشتیم فوتبال بازی میکردیم کلی داد و بیداد کرد که این چه کاریه. گیر دادن به بلندی مو و خط ریش بچهها هم که کار همیشگی شه.» او میگوید که از نظر مربی پرورشی دانشآموزی خوب است که درسش خوب باشد، در مراسمها شرکت کند و کتابهایی که او میگوید بخواند. «چند وقت پیش تو پارک نزدیک مدرسه یکی از بچهها رو دیده که سیگار میکشه، آنچنان خوابونده زیر گوش پسره که برق از سه فازش پریده، بعد هم کار به توبیخ و پدرت بیاد و اخراج و این حرفها کشیده. حالا بدبخت اصلا دفعه اولش بوده این همه بلا سرش اومده. من نمیگم اصلا سیگار خوبه ولی حتما با کتک چیزی درست نمیشه.»
مربی نصیحت میکرد که کتاب فلسفی نخوان
متین اوتادی دوست هادی تا حرف کتاب میشود، داغ دلش تازه میشود. «ببینید مربیهای پرورشی این طوری هم نیست که خیلی در مسائل دینی غوطه ور باشن و از مشکلات ما سررشته نداشته باشن. اتفاقا بعضیهاشون خیلی آدمهای منطقی و روشنی هستن و حرف ما رو میفهمن ولی به همون اندازه یا شاید هم بیشتر مربیهایی رو داریم که درکی از موقعیت و خواستههای ما ندارن. مثلا پایه نهم که بودم، مربی سرکلاس پرسید چه کتابهایی میخونید؟ من با ذوق و شوق از رمانها و کتابهای فلسفی که خوندم گفتم و حسم این بود که الان تشویقم میکنه، وقتی اسم کتاب دنیای سوفی اثر یوستین گردر رو بردم، کلی من رو نصیحت کرد که به جای اینها کتابهای مذهبی فقط بخوانم. من هر چی گفتم که این دو موضوع رو با هم قاطی نکنیم، بازم هم حرف خودش رو میزد و نمیپذیرفت که هر دوی این کتابها در جای خودش مهم است.» با همه این تفاسیر و انتقادهای مکرر به عملکرد معاونت پرورشی در طول تمام این سالها از سوی کارشناسان و دانشآموزان، آنها کار خودشان را میکنند و اعتقادی به تغییر استراتژی در برنامههای خود و به روز کردن روشهای آموزشی و تربیتی باتوجه به نیازهای امروز دانشآموزان ندارند.
امور تربیتی ناموفق
و لزوم بازنگری در برنامهها
جواد بابازاده ـ معلم و کارشناس آموزشی
در سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی، نهاد «امور تربیتی» با هدف گسترش و تعمیق ارزشهای انقلاب اسلامی در آموزش و پرورش کشور راهاندازی شد و در هشتم اسفندماه سال 1359هم «ستاد امر تربیتی» در مدارس کشور به همت شهیدان رجائی و باهنر شکل گرفت. 3 هدف و وظیفه برای امور تربیتی تعریف شده بود: زدودن نمادهای طاغوتی و نیروهای طاغوتی از مدارس، مقابله با گروههای مخالف نظام و پیامرسانی و تعمیق ارزشهای انقلاب اسلامی بین دانشآموزان. امور تربیتی تا دهه ۷۰ ویترین ایدئولوژیک و سیاسی آموزش و پرورش بود، به تبع آن هم مربیان تربیتی نماینده پرنفوذ اداره در مدارس بودند. اما از دهه۷۰ که نماد و نیروهای طاغوتی حذف و جنگ هم تمام شده بود، مربیان پرورشی از فلسفه وجودی و کاری خود تهی شدند. در دهههای۷۰ و ۸۰ بحثهای بسیاری درخصوص لزوم ادامه کار مستقل مربیان تربیتی و پرورشی در جریان بود که در نهایت مرتضی حاجی طرح ادغام امور تربیتی با آموزشی را اجرا کرد ولی این امر با مخالفت شدید اصولگرایان و مربیان پرورشی همراه شد؛ بهطوری که مربیان پرورشی چندین بار برای اعتراض به خیابانها آمدند. بعد از رفتن حاجی از وزارت آموزش و پرورش، در سال 1385، مجلس طرح ایجاد معاونت پرورشی را تصویب کرد که تا به امروز ادامه داشته است. اما جدا از همه بحثها درخصوص لزوم یا عدملزوم وجود چنین معاونتی در سالهای گذشته، موافقان این معاونت همچون مخالفان آن معترفند که امور تربیتی و مربیان پرورشی در رسیدن به اهداف بیان شده چندان موفق نبودند، ولی مسئله این است مدیران آموزش و پرورش، سیاسی عمل میکنند و شهامت بیان علنی آن را ندارند و سعی میکنند با توجیه مسائل این عدمموفقیتها را توجیه کنند؛ چنانچه علیرضا کاظمی، معاون پرورشی در روز امور تربیتی کمبود نیرو و بودجه را دلیل ناکارآمدی دانست. ولی آنچه مشخص است اینها دلیل اساسی بر عدمموفقیت این راه نیست، بلکه پافشاری و اصرار نظریه پردازان و مجریان امور تربیتی بر اصول اولیه و روشهای رایجشان است؛ حال آنکه ما در مدارس با موجودی زنده سر و کار داریم که روزبهروز تغییر میکند، باهوش است و با فرمول و دستور مشخص پیش نمیرود. امور تربیتی و فرهنگی بیشتر از مسائل آموزشی با خانوادهها و جامعه درگیر است و باید بتواند خود را با آنها منطبق و همسو کند یا حداقل در تضاد با آنها نباشند؛ به بیانی دیگر زمانی که ارزشهای تعلیمی از طرف جامعه یا خانوادهها پس زده شود دستاورد قابل بیانی نخواهد بود.
آموزش و پرورش باید بپذیرد که تغییر روشهای تربیتی متناسب با نیازهای روز کودکان و نوجوانان را باید سریعتر سرلوحه کار خود قرار دهد و آنچه مشهود است اگر تغییرات اساسی در امور پرورشی و تربیتی انجام نگیرد این روشها روزبهروز خاصیت خود را از دست داده و حتی در مواردی به ضدتربیتی بدل خواهند شد.
روزنامه همشهری