گروه گزارش/
هم زمان با این تغییرات ؛ صدای معلم به عنوان نخستین رسانه رسمی در گزارشی نوشت : ( این جا )
" یک مقام آگاه در وزارت آموزش و پرورش از دخالت برخی از نمایندگان مجلس در این عزل و نصب ها خبر داد .فولادوند : وظیفه معلمان، رسانهها و فعالان صنفی است که کمک کنند تا مسئله تعلیم و تربیت و فرهنگ به دور از سیاست و بده و بستانهای سیاسی باشد تا بر اساس قانون به طراحی برنامههای خلاقانه در طراز شهر تهران بپردازد
در حالی که خبرنگاران و اصحاب رسانه در آموزش و پرورش برای برخی از کارهای جزیی و یا سطحی که بیشتر جنبه " نمادین " دارند به مراسم و نشست ها دعوت می شوند اما تاکنون مشاهده نشده است که خبرنگاران در چنین مجامعی حضور داشته باشند .
آن چه نیاز است تا جامعه و افکار عمومی در این زمینه بدانند چرایی این عزل و نصب ها و شفاف سازی در مورد آن ها است . "
با این حال امروز از خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش برای شرکت در این مراسم دعوت به عمل آمده بود هر چند اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران از " صدای معلم " برای حضور در این مراسم دعوتی نکرده است .
« صدای معلم » در هفته های اخیر انتقاداتی را به عملکرد اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران و نیز شهرستان های تهران مطرح کرده بود .
« صدای معلم » در انتقاد از عملکرد اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران نوشت : ( این جا )
مهر ماه سال 96 ، « محمدرضا پوردستمالچی » از کلیه مدیران و معاونین آموزشی مدارس تهران ( هر دبیرستان 2 نفر ) برای شرکت در ضیافت نهار در مجتمعی مجلل واقع در خیابان ملاصدرا دعوت می کند و آخر کار یک پکیج تبلیغاتی در اختیار آن ها قرار می دهد .
همین فرد که از مشاوران معروف کنکور می باشد دوشنبه 4 تیرماه در اردوگاه منظربه ( شهید باهنر ) وزارت آموزش و پرورش برای روسای ادارات مشاوره سراسر کشور سخنرانی می کند . ( این جا )
یکشنبه 29 مهر 97 مدیرکل آموزش پرورش شهر تهران به اتفاق کلیه روسای مناطق و مشاورین به میزبانی یکی از موسسات معروف کنکور سفر یک روزه تهران تا کاشان را اجرا نمودند.
« صدای معلم » در این زمینه از مسعود ثقفی رئیس روابط عمومی شهر تهران توضیح خواست اما ایشان در مورد این موضوع اظهار بی اطلاعی می کند .
یکی از مسئولان واحد بازرگانی موسسه گاج به صدای معلم می گوید که این موسسه میزان مدیران آموزش و پرورش در هفته گلاب گیری کاشان در اردیبهشت ماه سال جاری بوده است . "
پس از این گزارش ؛ « مسعود ثقفی » در این مورد جوابیه ای را در " تلگرام " برای صدای معلم ارسال کرد اما این رسانه عنوان کرد که جوابیه باید رسمی باشد .
رئیس روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران به جای ارسال جوابیه قانونی همان چند خط را برای « یک کانال تلگرامی » ارسال کرد و این در حالی بود که کانال مربوطه اساسا خبر و یا گزارش قبلی صدای معلم را کار نکرده بود .
اما آن چه برای ما مورد پرسش و ابهام است این است که چگونه یک رسانه نسبت به این گونه تغییرات مدیریتی غیرشفاف و غیرمستند اعتراض و انتقاد می کند و خواهان پاسخ وزیر آموزش و پرورش می شود اما مدیر کل سابق آموزش و پرورش شهر تهران که رفتنش حالت " عزل " داشته است در این نشست از عملکرد و کارنامه مدیریتی خویش حتی دفاع هم نمی کند .
البته اگر حرفی برای گفتن باشد !
خبر را به نقل از پرتال اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران بخوانید :
فولادوند: از اعتماد آقای بطحایی تشکر میکنم و امیدوارم با همت همکارانم، پاسخی شایسته به این اعتماد بدهم.
به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش شهر تهران ،عبدالرضا فولادوند مدیرکل آموزش و پرورش تهران در مراسم تکریم و معارفه مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران، اظهار کرد: امروزه آموزش و پرورش به عنوان اصلیترین نهاد اجتماعی و زمینهساز توانایی در نسل حاضر و آینده است، آموزش و پرورش میتواند با تربیت افراد آگاه و پرورش نیروی کار تخصصی، پیگیر توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و وحدت سیاسی، اجتماعی و ارتقای مدیریت مؤثر داخلی و رشد و توسعه پایدار باشد.
فولادوند اظهار کرد: به تربیت نیروی آگاه و متخصص، نیاز داریم به همین دلیل توجه به آموزش و پرورش به تعبیر رهبر معظم انقلاب وظیفه کل جامعه و دستگاهها است چرا که ایشان به صراحت هر نوع هزینه کردن در این نهاد را سرمایهگذاری و رسیدن به آموزش و پرورش آیندهساز میدانند.
فولادوند عنوان کرد: آموزش و پرورش شهر تهران به عنوان قلب آموزش و پرورش ایران علاوه بر همکاری بین اعضای اصلی خود یعنی خانه و مدرسه، نیازمند همراهی و همدلی بخشهای مختلف نظام است. امروز مطالبه مردم از آموزش و پرورش یاد دادن خواندن و نوشتن نیست و مطالبه آنها برخورداری مدارس از آموزش با کیفیت است.
وی عنوان کرد: در این فضای مطالبهگرانه و تنوع سلایق، محدودیت منابع انسانی، محدود بودن مشارکت مردم در تأمین هزینههای آموزش و پرورش و اتکای بیش از حد به منابع دولتی، آموزش و پرورش شهر پیچیده ای مانند تهران، نیازمند حرکت بر مدار قانون و پرهیز از هرگونه شتابزدگی و برنامه محوری است. رئیس روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران به جای ارسال جوابیه قانونی همان چند خط را برای « یک کانال تلگرامی » ارسال کرد و این در حالی بود که کانال مربوطه اساسا خبر و یا گزارش قبلی صدای معلم را کار نکرده بود
فولادوند افزود: باور دارم قطار آموزش و پرورش شهر تهران بر ریل برنامههای کارشناسی تنظیم شده است و به همکارانم اطمینان خاطر میدهم که با دقت و حساسیت و بر اساس منویات رهبر معظم انقلاب و برنامههای ارائه شده از سوی وزیر آموزش و پرورش به مجلس شورای اسلامی این قطار به حرکت خود ادامه دهد و با بررسی وضع موجود و شناسایی فرصتها و تهدیدها، برنامههای اصلاحی و مکمل را اجرا کنیم.
مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران تصریح کرد: آموزش و پرورش سرمایه نسل امروز و فردای ماست و در آموزش و پرورش کیفی سهم مردم در اداره امور مدارس و تولید و اجرای برنامههای آموزشی بالا میرود. آموزش و پرورش تهران باید متعلق به مردم، دانش آموزان و معلمان باشد و وظیفه معلمان، رسانهها و فعالان صنفی است که کمک کنند تا مسئله تعلیم و تربیت و فرهنگ به دور از سیاست و بده و بستانهای سیاسی باشد تا بر اساس قانون به طراحی برنامههای خلاقانه در طراز شهر تهران بپردازد.
فولادوند ادامه داد: امیدوارم آن رفتن و این آمدن منشاء خیر و خدمت به مردم و تربیت نسل در طراز جمهوری اسلامی باشد.
عباسعلی باقری مدیرکل سابق آموزش و پرورش شهر تهران نیز در این مراسم اظهار کرد: اگر هر کشوری و سازمانی میخواهد نجات پیدا کند، یک راه بیشتر ندارد و آن توجه به تربیت است و منظور از تربیت، توجه به علم است.
وی با بیان اینکه اگر میخواهید وضعیت ۲۰ سال آینده کشور را ارزیابی کنید، آموزش و پرورش را در زمان حال مورد توجه قرار دهید، ادامه داد: خانواده و آموزش و پرورش دو رکن اصلی تربیت هستند و خانواده مهمتر است؛ باید ۲۵۵۵ روز اول زندگی فرزندان را دریابیم و این در خانواده شکل میگیرد.
باقری اضافه کرد: در بحث آلودگی هوا افراد میدانند که نباید با خودروی تک سرنشین در شهر تردد کنند اما چرا انجام میدهند چون دانش و آگاهی هست اما تربیت نیاز دارد. آن چه برای ما مورد پرسش و ابهام است این است که چگونه یک رسانه نسبت به این گونه تغییرات مدیریتی غیرشفاف و غیرمستند اعتراض و انتقاد می کند و خواهان پاسخ وزیر آموزش و پرورش می شود اما مدیر کل سابق آموزش و پرورش شهر تهران که رفتنش حالت " عزل " داشته است در این نشست از عملکرد و کارنامه مدیریتی خویش حتی دفاع هم نمی کند
مدیرکل سابق آموزش و پرورش شهر تهران گفت: باید معلم ابتدایی را مربی کنیم تا مهارتهایی که دانشآموزان نیاز دارند را ارائه دهند و از سوی دیگر دانشآموز باید احساس نیاز به کسب دانش داشته باشد.
وی با بیان اینکه کسی که یادگیرنده نیست نمیتواند یاد دهد، تصریح کرد: یکی از آسیب معلمان این است که زود از یادگیری فاصله میگیرند؛ باید معلمان مهارتهای یادگیری را بلد باشند و به دانشآموزان منتقل کنند.
باقری ادامه داد در آموزش و پرورش شهر تهران تلاش کردیم معلم ابتدایی توانمند شود و دستگاههای مختلف معلمان را آموزش دهند.
وی افزود: کشور ما وقتی آباد میشود که خانوادهها و آموزش و پرورش آبادی داشته باشیم. معلمان میتوانند شرایط یادگیری را تسهیل کنند معلم مربی و تسهیلگر است و شرایط را برای یادگیری دانشآموز فراهم میکند. دانشآموز باید احساس نیاز کند و بچهها از مدرسه لذت ببرند و دانشآموز احساس کند وقتی به مدرسه میآید به بخشی از نیازهایش پاسخ داده میشود.
مدیرکل سابق آموزش و پرورش شهر تهران در پایان گفت: یکی از آسیبهای بزرگ معلمان این است که زود از یادگیری فاصله میگیرند و محفوظاتی در ذهنشان دارند که تبدیل به زره پوش میشود و موضوعات جدید را نمیپذیرند ما معلمان باید همیشه باید یادگیرنده باشیم تا بتوانیم تسهیلگر یادگیری باشیم.
محسن بهارلو معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران نیز در این مراسم گفت: آموزش و پرورش به جهت سلامت و مسؤولیتپذیری نیروی انسانی، غنی است.
وی با بیان اینکه پذیرش مدیریت شجاعت میخواهد، گفت: مدیر باید امورات بسیار پیچیده، متنوع و چند وجهی آموزش و پرورش را رصد کند و در موضوعات کلان باید مجموعه را متعادل نگه دارد.
پایان گزارش/
پیام اصلی تحصن معلمان در دو مرحله گذشته این است که وضعیت اقتصادی معلمان خوب نیست و به دلیل گرفتار آمدن در چنبره مشکلات معیشتی ،معلمان نمی توانند به طور جدی در تعلیم و تربیت فرزندان میهن اثرگذار باشند.
بدیهی است معلمان نباید این مشکل را با در گیر شدن با شغل دوم و سوم برای تامین معاش حل کنند زیرا با این عمل اولا کم کم از تمرکز بر امر تعلیم و تربیت فاصله می گیرند و ثانیا به جایگاه اجتماعی معلم ، صدمات جبران ناپذیری وارد خواهد شد. لذا ضروری است حاکمیت برای رفع مشکل با توجه به جایگاه معلمان اقدامی عاجل در این زمینه داشته باشد. پاسخگویی، تساهل و تسامح می تواند بهترین واکنش از جانب حاکمیت باشد
1- وضع قوانین عادلانه :
وضع و اعمال قوانین ناعادلانه اگر در کوتاه مدت موجب واکنش جامعه هدف نشود اما با گذشت زمان سنتزی می شود که دیگر نمی توان با تهدید و ارعاب صورت مسئله را پاک کرد.
ضروری است نهادهای واضع قانون چه در قالب بخشنامه و آیین نامه و چه در شکل قانون در معنای خاص مصادیق و مولفه های رفاهی طبق اصل سوم و چهل و سوم قانون اساسی را جهت تکریم و کرامت انسانی که هدف مندرج در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی هم هست را تحقق بخشند.
2- عدم نگاه امنیتی به اعتراضات صنفی-مدنی
اعتراض مسالمت آمیز در فضایی امن و آزاد که قانون را نقض نکند، حق معلمان و دیگر اقشار است و نشانه پویایی و بالندگی جامعه است لذا از دولت و حاکمیت انتظار داریم با اعتراضات معلمان برخورد فرهنگی -اجتماعی داشته باشند نه امنیتی- پلیسی.
نگاه امنیتی به موضوع اعتراضات مدنی موجبات رادیکال شدن امر خواهد شد و تشکیل جلسات متعدد امنیتی توسط نهادهای موازی، پیگیری موضوع را از دایره ساده و سهل خارج و چارچوب دیگری به آن می دهد که نمی تواند زیبنده و مطلوب باشد زیرا اعتراضات اجتماعی را نمی توان با سرکوب و برخورد پلیسی از بین برد .
3 - عدم استفاده از واژه های فرافکنانه
به کار بردن الفاظی نظیر دشمن و معاندین در ارتباط با هر گونه اعتراض مدنی ولو غیرقانونی می تواند موجبات تحرکات بعدی شود.از آنجا که پاسخگویی، تساهل و تسامح می تواند بهترین واکنش از جانب حاکمیت باشد لذا پیشنهاد ما این است که به عنوان اولین قدم ، همکاران فرهنگی بازداشت شده هر چه زودتر آزاد شوند تا فضای آرامش و حسن نیت دولت به فرهنگیان به صورت عملی دیده شود .
ضمنا چنانچه باب گفت و گو بر پایه درک متقابل معلمان و مسئولین از اوضاع نابه سامان معلمان و شرایط کشور باز باشد خواهیم توانست تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم.
سایت سازمان معلمان ایران
بازیگران سیاسی این روزها بیشتر از هر زمانی آموزش و پرورش را به سخره گرفتهاند .
ضعف وصف ناشدنی مدیریتی وزیر در نهایت اعلای خود این میدان را در اختیار فرصتطلبان و زیاده خواهان قرار داده است ؛ شاید آنچه در این وزارتخانه هیچ اهمیتی ندارد آموزش و پرورش است و ضعف عملکردی وزیر در عزل و نصبها و بیارادگی و بیاختیاری ایشان صدای نمایندگان را نیز درآورده است ؛ بهقول معروف آش آن قدر شور شده که صدای آشپز هم درآمده ، اگرچه بعضی از آنان نیز خود بازیگرانی قهار و ماهی گیرانی زبردست هستند و از آب گلآلود ماهیهای درشت و فربه میگیرند.
آموزش و پرورش اصفهان نیز از این موضوع مستثنا نیست و هنوز امضای حکم مدیر کل جدید خشک نشده مدیرکل جدیدتری منصوب میشود و دست پاچگی در عزل و نصب ها حکایت عجیبی است که استان سرآمدی چون اصفهان باید در این بلبشوی سیاسی بازی دچار هرج و مرج و تاخت و تاز بازیگران خرد و کلان و گروه و دستهها و هیئت و نهادهای ذی نفوذ گردد .
به نظر میرسد گروکشی باشد . دیگر از اصلاحطلب و اعتدالگرا و اصولگرا عزل و نصبها خارج شده است . هرکسی میتواند مدیر کل را عوض کند ، فقط کافی است چند اتوبوس پر از آدم را روانه تهران کنی فردا مدیرکل جدید میفرستند ، شبانه عزل میکنند و روزانه نصب میکنند تا پسفردا روز چه پیش آید الله اعلم .
آن وقت وزیر دم از پیشرفت، قانونگرایی، مدرسه محوری، احترام به حقوق افراد هم میزند.
جناب وزیر
بر اساس چه مؤلفههایی مدیرکل نصب کردی و بر اساس چه مؤلفههایی در مدت زمان کم تر از پنج ماه تشخیص دادی که مدیرکل خوب نیست و باید تغییر کند، نکند تعبیر نما شدهای یا جنزده و وزارت آموزش و پرورش نیاز به جنگیر دارد.
بر چه اساس و مؤلفهای مدیرکل جدید را منصوب کردی و چه ضمانتی وجود دارد که در چند ماه آینده ایشان نیز عزل نشود ؟
جناب وزیر !
آخر این چه افتضاحی هست؟ یک مدیرکل در عرض کم تر از 5 ماه چه اقداماتی میتواند انجام دهد که عزل میشود؟ بر اساس کدام منطق و عقل سلیمی چنین تصمیمگیریهایی میشود که با هیچ عقل و منطقی سازگار نیست؟
این بازیهای سیاسی در کدام دانشگاه کشور تدریس میشود که هیچ تحلیلگر مسائل آموزش و پرورش سر از کار آن در نمیآورد ؟
جناب وزیر !
مگر آبروی افراد بازیچه دست شماست ؟
چرا از خدا نمیترسید ،اقلاً فکر آخرت تان باشید و بر اساس آیه " وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ ۚ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصَارُ(سوره ابراهیم آیه 42)"
از عذاب خدا واهمه کنید . این ملت چه مصیبت عظما و گناهی از آنان سرزده که چنین مدیران بیتدبیر و ترسویی دچار آنان شدهاند ؟
این بیبرنامگی و آشفتگی و هرجومرج و دستپاچگی در عزل و نصبها را تفسیر کنید و عقل کور ما را روشن کنید .
جناب وزیر الوزرا !
در مقابل بیکفایتی و بیلیاقتی شما کلمه کم میآید . نمیدانم کدام کلمه را به کار ببرم که لایق توصیف جنابتان باشد.
جناب وزیر
اگر نمیتوانی این دستگاه عریض و طویل را هدایت کنی اقلاً آزادهمرد باش و استعفا بده تا کارکنان این مجموعه تکلیف خود را بدانند و در این آشفتگی مات و مبهوت و سرگردان نباشند.
و چند کلمه با نمایندگان مردم در خانه ملت
برادران بزرگوار نمایندگان ملت در خانه ملی؛
آموزش و پرورش جایگاه رفیعی دارد و اگر خواهان توسعه کشور هستید باید به این جایگاه اهمیت داده شود . سیاسیکاری و سیاستبازی در نهاد آموزش و پرورش همچون سم تمام سطوح آموزش و پرورش را فلج میکند و در رأس آن اگر وزیر بیکفایت، بیتدبیر، بیبرنامه، بیاختیار و اراده بر آن حکمفرما باشد نباید انتظار داشت این کشتی طوفانزده به ساحل امن و مقصد رهنمون شود .
اجرای سند تحول بنیادین بهواسطه عملیاتی نشدن معلمین و دانش آموزان را بیانگیزه نموده است.
عدم ارتقای وضعیت معیشتی و منزلتی فرهنگیان را افسرده و ناامید کرده است. اجرای برنامههای ضرب الاجلی و ناسازگار دانش آموزان را معترض کرده است، عزل و نصبهای خارج از عرف و منطق مدیران سطوح میانی را مات و مبهوت کرده است .
عدم دستیابی به اهداف سند چشمانداز برنامهها را با شکست مواجه کرده است. برنامهریزیهای ایده آلیستی معاونان ناکارآمد که رنگ کلاس را ندیدهاند به شوی مضحک تبدیلشده است.
بیبرنامگی و روزمرگی سیستم را دچار ضعف شدید کرده است .عدم مدیریت اقتصاد آموزش و پرورش و حقوق و دست مزد و عدم دفاع از حقوق زیرمجموعه این دستگاه، وابستگی صددرصدی مالی مدیران مدارس به جیب اولیاء را موجب شده است ؛ لذا انتظار میرود برای معضلات و مشکلات مطرحشده فکری اندیشیده شود و هر چه سریعتر تا اوضاع به حالت بحرانی و فوقالعاده درنیامده تصمیمی سازنده و کارساز پیرامون وضعیت نابه سامان آموزش و پرورش اتخاذ شود.
علی برکه الله
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
• الْعَمَلَ الْعَمَلَ ثُمَّ النِّهَايَةَ النِّهَايَةَ وَ الِاسْتِقَامَةَ الِاسْتِقَامَةَ ثُمَّ الصَّبْرَ الصَّبْرَ وَ الْوَرَعَ الْوَرَعَ إِنَّ لَكُمْ نِهَايَةً فَانْتَهُوا إِلَى نِهَايَتِكُم
کار کنید و آن را به پایانش رسانید و در آن پایداری کنید ؛ آن گاه شکیبایی ورزید و پارسا باشید.
نهج البلاغة (للصبحي صالح) ص 252
حدیث (5) امام علی علیه السلام
مرمت آنچه فرسودگی می نامیم در سایه تعهد و ایمان تحقق می پذیرد.ساختار آموزش و پرورش بنایی فرسوده است. ساختار این بنا اگر فروبریزد ،کودکان این ملک هرگز نمی توانند از زیر آوار آن جان سالم به در ببرند.
چندی است مدیران آموزش و پرورش در چشم اندازی متفاوت پیکره این بنا را می کاوند . نوسازی این بنای فرسوده هرگز در دستور کار مدیران نبوده است اساسا ویران کردن ساده تر از ساختن است ؛ از این رو ترمیم خرابی ها از لحاظ اقتصادی به صرفه تر است حال اگر بنا شناسنامه فرهنگی یک کشور باشد مرمت آن به خودی خود توجیه پذیر است.
نگرش متفاوت به مقوله تعلیم و تربیت از دیرباز محل منازعه بوده است . تفاوت در نوع نگاه مسئولین به ساختار آموزش و پرورش را می توان در نشست های علمی، فرهنگی و سیاسی مشاهده کرد .
از دید این نگارنده تفاوت در نوع نگاه به مسائل آموزش و پرورش ایراد نیست ؛ آنچه ساختار این نظام فرسوده را می ساید و فرو می ریزد بار مضاف نهادها و سازمان هایی است که برشانه های آموزش و پرورش سنگینی می نماید .
انتظارات غیر متعارف نهادهای بیرونی چهارچوب نظام آموزش و پرورش را متزلزل نموده است.
در چنین شرایطی مدیران میانی آموزش و پرورش تمام انرژی خود را مصروف تحقق انتظاراتی می کنند که در حیطه نظام تعلیم و تربیت نمی گنجد .
نمونه بارز آن عزل و نصب مدیران در سایه نفوذ نمایندگان مجلس شورای اسلامی است . بسیاری از این دست تصمیمات پشت درهای بسته صورت می گیرد درحالی که نیروهای ستادی و آموزشی کمترین نقشی در این جابه جایی ها ندارند.
به عبارت دیگر در یک مجموعه چینش نیروها براساس توانمندی ها و شایستگی هایی صورت می پذیرد که ضمن ایجاد توازن قدرت در مجموعه بتوانند در راستای اهداف از پیش تعیین شده حرکت کنند. برهم زدن این چینش می تواند توازن قدرت را در یک مجموعه برهم بزند به خصوص در شرایط فعلی که حجم انتظارات از این مجموعه بالاست.
چینش نادرست می تواند آسیب جدی به ساختار آموزش وپرورش وارد کند. حال آن که یک مدیر توانمند خود پشتیبان و مایه دلگرمی زیردستان است به قول خداوتدگار سخن:
"چه غم دیوار امت را که دارد چون تو پشتیبان
چه باک از موج بحر آن راکه باشد نوح کشتیبان "
از "سعدی" به میان آمد بیراه نیست . در شرایطی که آموزش و پرورش بروجرد در التهاب عزل مدیر و معاونین ایشان است مخلص کلام به حکایتی از" گلستان "ختم شود .
"یکی از وزرا معزول شد ، به حلقه درویشان درآمد . صحبت ایشان در او سرایت کرد و جمعیت خاطرش دست داد.
ملک بار دیگر با وی دل خوش کرد و عمل فرمود قبول نکرد و گفت:معزولی ،به که دلمشغولی".
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
رییس فراکسیون زنان مجلس گفت : مهمترین این دغدغه ها در رابطه با سهم آموزش و پرورش در بودجه عمومی کشور است. سهم آموزش و پرورش کمتر از 10 درصد بودجه عمومی کشور است که بودجه وزارت آموزش و پرورش در سال 97 حدود 47 هزار میلیارد تومان بود که با حدود 10 هزار میلیارد تومان کمبود بودجه مواجه هستیم .
گروه رسانه/
چندی پیش مطلبی با عنوان : "
مسعود پزشکیان نماد نگاه پوپولیستی به آموزش و پرورش و دخالت های مستقیم در مبادلات مدیریتی آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی ؟!
« جواد لطف اله پور » نقدی بر این مطلب نگاشته است .
ضمن تشکر و قدردانی عین پاسخ مننشر می گردد .
گروه استان ها و شهرستان ها/
تاکنون یادداشت ها و گزارش های قابل توجهی در انتقاد از مدیریت آموزش و پرورش آذربایجان شرقی در صدای معلم منتشر شده است .
( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا )
نامه جمعي از فعالين ستاد فرهنگيان دكتر حسن روحاني استان آذربايجان شرقي در انتخابات رياست جمهوري دوازدهم به وزير آموزش و پرورش در خصوص عملكرد جعفر پاشايي مدير كل آموزش و پرورش آذربايجان شرقي ( این جا ) ؛ نامه ی جمعی از تشکل های حوزه ی آموزش و پرورش ( این جا ) ؛ تشکل های فرهنگیان در مورد مدیریت اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی به وزیر نامه نوشتند ( این جا ) .
با این حال جز یک مورد جوابیه غیرمستقیم ( این جا ) این مدیریت تاکنون در مورد عملکرد خود به معلمان و افکار عمومی پاسخ گو نبوده است .
بقیه موارد در قالب تهدید و شکایت از منتقدان بوده است .
« صدای معلم » از مجلس به عنوان نهاد امین مردم انتظار دارد تا رو در بایستی را کنار گذاشته و به وظایف نظارت و کنترل تعریف شده در قانون عمل کنند .
محمدرضا شهبازی نوشت:آقای حمید بوالی [فرزند رییس شبکه خبر سیما] در صفحه اینستاگرامشان یادداشتی نوشته اند در دفاع از مدارس حزب اللهی لاکچری.
ایشان نوشتهاند:
«مشکل اصلی آموزش و پرورش است و تربیت شدگان مدارس عمومی به دلایل مختلف که اصلاح آن نه ربطی به این بحث دارد و نه به مدیر فرهنگ یا هر مدرسه صد نفره و دویست نفره دیگر دارد، افرادی عموما #خموده، انگیزه از دست داده، بی علاقه یا #متنفر_از_وطن و متاسفانه بی اعتنا به #اصول_اخلاقی هستند. همان ها که اکثریت جامعه امروزمان را تشکیل می دهند.»
میبینید؟ ادبیات را کیف میکنید؟ نگاه عزیز دلمان به اکثریت جامعه را عشق کردید؟ قضاوت دوستمان درباره اکثریتی که پول رفتن به مدارس لاکچری ندارند را دارید؟ دیدید از نظر دوستان اکثریت افرادی که مجبور بودهاند در مدارس دولتی درس بخوانند چگونه است:
: خموده... متنفر از وطن... بی اعتنا به اصول اخلاقی! می بینید از نظر آقایان، کارگرزادهها، کارمندزادهها، کشاورززادهها و... اکثریتی که دستشان به دهن شان آن قدر نمیرسد که ماهی دو سه میلیون فقط خرج تحصیل یک فرزندشان کنند چه موجودات پلشتی هستند؟
حالا شما جای اینها باشید چه میکنید؟ طبیعی است نجات مملکت از دست این موجودات کثیف و خطرناک خیلی موضوع و کار مهمی است. آن قدر مهم که گرفتن یک مقدار رانت برای تاسیس مدرسه و بعد انواع رانتها برای اداره آن و یک مقدار رانت هم برای بهره مندی دانش آموزان آن مدرسه از اتفاقات فرهنگی که حتما موجب تربیت بهترشان می شود خیلی هم طبیعی است!
البته یک راه دیگر هم هست برای کم کردن برخی آسیب های رایج بین نوجوانها. مثلا اینکه مثل شهید حججی کولهت را از درآمد شخصی پر کتاب کنی و راه بیفتی توی پارک و با نوجوانها رفیق شوی و کتاب مفتی بدهی دستشان تا بخوانند. یا مثل آن آخوند جوان آذری نام راه بیفتی توی روستاها و برای بچه ها کتاب ببری و... .
اما خب اینها کلاس ندارد! آدم خانهاش دروس باشد که نمی تواند هر روز بیاید عبدلآباد کار فرهنگی کند و برگردد! کلی وقتش توی ترافیک هدر می شود! باید کار اساسی کرد! بگیر و مدرسه بزن. هم به دروس نزدیک است و ترافیک ندارد، هم زود هم جواب می دهد. سر چند سال نشده آقازاده ها دیپلم را گرفتهاند و دانشگاه را هم تمام کردهاند و رفتهاند پشت میز سردبیری یک رسانه کلفت یا مدیریت یک مجموعه فرهنگی قطور و میتوانند نظام را حفظ کنند از شر یک لشکر چند میلیونی آدمهای خموده و بی انگیزه و متنفر از وطن و بی اعتنا به اصول اخلاقی!
نگاه اشراف متواضع به بقیه این گونه است:
من شرمنده ام که شما بدبختید، من شرمندهام که شما در لجن هستید، من واقعا راضی نبودم از اینکه خودم آدم باشم اما شما کثافت محض باشید، به خدا راضی نبودم اما چه کنم که این گونه شد دیگر!
آقا بوالی! حمید خان! این جماعت پاپتی و فلک زده که مثل سوسک در لجنزار آموزش و پرورش دولتی لولیدهاند که کاری به شما ندارند. شبکه خبر پدر شما هر چیزی پخش می کند اینها چیزی میگویند؟ فوقش چهارتا توئیت میزنند و مسخره می کنند که آن را هم به بزرگی تان ببخشید.
یا اگر به اسم بیداری اسلامی یک پولی می رسد و خبرگزاری می زنید اما چند ماه بعدش می شود یک خبرگزاری عادی کنار بقیه خبرگزاری هایتان، این بنده های خدا حرفی می زنند؟
مملکت خودتان است، پول خودتان است، اختیارش را دارید، حرفی نیست! اما جوانمردی کنید و بدبخت و لجن بودن را هی به روی اینها نیاورید. هی توی سرشان نکوبید که شما یک مشت کثافت متنفر از وطن و عاری از اخلاق هستید. خوبیت ندارد.
چهار صباح دیگر دم انتخابات، وقتی سالار عقیلی دارد حنجره اش را جر می دهد و وطنم وطنم می خواند، با اینها چشم توی چشم می شوید ها!
باز هرجور صلاح می دانید...
سایت فردا
گروه تشکل ها/
در پی انتشار مطلبی با عنوان : " در نامه انجمن اسلامی معلمان استان بوشهر به وزیر آموزش و پرورش مطرح شد :
انتقاد از عملکرد مدیر کل آموزش و پرورش استان بوشهر " ( این جا ) ؛ اداره کل آموزش و پرورش این استان جوابیه ای برای صدای معلم ارسال کرد .
« انجمن اسلامی معلمان استان بوشهر » در بیانیه ای به برخی موارد و ابهامات اشاره نموده است .
« صدای معلم » آمادگی خود را برای دریافت و انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .
دلایل تغییرات و رمز ماندگاری ، جابه جایی، ارتقا یا کنار گذاشتن یک مدیر چیست؟
آموزش و پرورش یک میلیون پرسنل دارد و در سطح بالاتر از مدرسه یعنی در ستاد وزارتخانه و بیش از 700 منطقه، شاید حدود 4000 پست دارد. پست های درجه یک شامل معاونان وزیر و مدیرکل ها و پست های درجه دوم شامل روسای مناطق و معاونان مدیرکل ها می شوند . پست های درجه 3 هم مسئولان پایین دست مناطق و ستاد را شامل می شود. شاید در سطح کشور حدود 5 هزار مدیر مدارس دولتی خاص را هم بتوان در ردیف مدیران درجه 3 به حساب آورد. مثل کنکور ، برای گرفتن این پستها بین پرسنل آموزش و پرورش رقابت نفس گیری وجود دارد. حکایت کمتر از ده هزار پست و یک میلیون پرسنل از حکایت یک مویز و چهل قلندر است. یعنی به طور متوسط شانس یک آموزش و پرورشی برای گرفتن پست یک درصد است. دعوا بر سر پستها بعد از انتخابات ریاست جمهوری داغ می شود و زمین مدیریت وزارتخانه کم و زیاد با عوض شدن وزیر شخم می خورد.
همه معلمان به دلایل مختلف دنبال پست نمی روند . بعضی دوست ندارند تمام هفته درگیر کار شوند. برخی شغل دوم دارند. برخی روابط اداری را دوست ندارند. برخی عاشق کار معلمی هستند. تعداد کمی هم در بخش خصوصی آموزش و پرورش به جایی رسیده اند. با حذف اینها تعداد متقاضیان پست مدیریتی کمتر می شود. اما برای تعداد زیادی از کارکنان مدرسه، گرفتن پست مدیریتی تنها راه برای پیشرفت است. بنابراین مدیر شدن در آموزش و پرورش ایده ای پر طرفدار و برای شمار زیادی از کارکنان راهی برای رهایی از زندگی یکنواخت معلمی با حقوق و درآمد ثابت است.
حقوق کارکنان ستاد و ادارات به نحو ملموسی از حقوق معلم مدرسه بیشتر است. از اصل حقوق که بگذریم، آن ده هزار پست اداری مزایا و اضافه کاری و امتیازاتی دارد که جاذبه حضور را بسیار بالا می برد. حتی گاهی از نظر مادی مدیران برخی از آن مدارس خاص دولتی از نظر مالی موقعیتی دارند که حاضر نیستند جای خود را با معاون وزیر عوض کنند.
مدیریت در آموزش و پرورش مثل قبول شدن در رشته پزشکی دانشگاه تهران کالا و موقعیت کمیاب است.
همه حکم های اداری با این کلمات شروع می شوند : "نظر به شایستگی .... " ، شایستگی چه معنایی دارد؟
شما همشهری و هم ایلی من هستی ، شما هم زبان من هستی ، شما توصیه شده از جانب فلان حزب سیاسی یا تشکل صنفی هستی ، شما آدم فلان نماینده با نفوذ هستی ،شما را امام جمعه سفارش کرده ، شما به فلان مقام دولتی نزدیک هستی ، شما فامیل نسبی یا سببی من هستی ، پسرم شما را توصیه کرده ، دامادم روی شما انگشت گذاشته ، مدیر فلان سایت با انصاف پشت شماست. شما را منصوب می کنم که حمایت فلان شخص یا جریان را کسب کنم. بین افرادی که حکم می گیرند انسان های شایسته کم نیستند اما آنها هم به دلیل شایستگی هایشان بالا نیامده اند.
وقتی برنامه ای وجود ندارد، وفاداری و بیعت با مدیران بالادست و حضور در دسته بندی های اداری و حزب باد بودن عامل موفقیت است. برای معلمان و دانش آموزان تهرانی فرقی نمی کند که چهاربند یا کمره ای یا باقری یا فولادوند مدیرکل باشد.
عملکرد یک وزیر و مجموعه مدیران او را با شعارها ی توییتری و جملات قشنگی که مشاوران رسانه ای توی دهن آنها می گذارند نمی سنجند، همه می توانند شعار بدهند ، اما مسئول اجرایی را با عملکردش می سنجند.
شما به عنوان وزیر صبح تا غروب علیه مافیای آموزشی شعار بده ، از آموزش مهارتهای زندگی در مدارس بگو ، در شعار رقابت و امتحان را حذف کن ، معلم را موجودی پرانگیزه معرفی کن و توی تلویزیون دولتی برای معیشت معلمان اشک بریز ... اما این شعارها در مدرسه دولتی که درگیر هزار مشکل است چه فایده ای دارد؟ با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود.
وظیفه مسئولان اجرایی فراهم آوردن زمینه های اجرای این شعارهای قشنگ است. مدارس دولتی به حال خود رها شده اند . کار وزیر شده است توزیع پست و ایجاد بالانس بین جریان های سیاسی و شخصیت ها . ماندگاری یا تعویض یک مدیر حاصل کنش ها و واکنش هایی است که محور آنها کمک به بقای وزیر در موقعیت وزارت است. وزیر البته پراگماتیست است اما پراگماتیسمی منفعت جویانه و در خدمت بقا درست برعکس عملگرایی وزیری مانند جواد ظریف که ایده ای و برنامه ای دارد و دنبال تحقق آن است.
کانال تلگرامی