صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

استیضاح وزیر امور اقتصادی و تاثیر استیضاح وزیر آموزش و پرورش بر وضعیت معلمان

بر فرض محال قیمت سکه به یک میلیون تومان و قیمت دلار به 4200 تومان برگشت ، کنترل بازار چگونه عملی خواهد شد؟ تمامی بخش های موجود در بازار اعم از پوشاک و کیف و کفش یا گوشت و میوه و اتومبیل و لوازم خانگی و..... را کدام قدرت یا قانون یک شبه به عقب گرد واخواهد داشت؟

امروز ما شاهد طنز تلخی در بازار خود هستیم که گویی قیمت ها و یا اجناس از کُره ای دیگر آمده اند و ما انسانهایی که قدرت خرید آنها را اصلا نداریم از کُره ای دیگر. همه فروشندگان داد و فغان از افزایش قیمت دلار و سکه می زنند و بدین طریق برچسب سکوت بر لب های مشتری ناتوان می زنند. دیگر برای نیاز هم نمی شود خرید کرد چه رسد برای هوس . سراغ خیلی ها باید بروید تا شاید با جایگزینی افرادی تازه نفس وطن دوست بتوانید گِره های بیشمار چندین ساله را بگشائید

یک معلم یا کارگر یا هر فردی که زیر چرخ های خط فقر با کف زمین هم سطح گردیده اند :
دیگر برای زنده ماندن اگر بتوانند چیزی بخرند و بخورند یا بنا به سنت دیرین مهمان نوازی حداقل در آذربایجان کسی را به صرف نان و پنیر و سبزی دعوت نمایند، معجزه ای صورت گرفته است ، چون هیچ گاه نان و پنیر نمی دهند ، چنین دعوتی فقط چراغ سبزی است برای پذیرایی از مهمان .
دیگر در این کشور متخصص تغذیه و رژیم درمانی به کار نمی آید پس جوانان عزیز برای انتخاب رشته دقت کنید که سراغ چنین رشته های نامنطبق با واقعیت جامعه نروید و گرنه از همان روز اول دانشگاه بیکاری شما تضمین شده است.
دیگر برنامه آشپزی در تلویزیون معنایی ندارد چون تهیه مواد آن غیرممکن گردیده است.
دیگر تبلیغات کالاهای گوناگون خارجی بر روی اتوبوس های شهری یا مراکز عمومی چون ترمینال ها و فرودگاهها و ایستگاههای قطار و مترو لازم نیست و یا در رادیو و تلویزیون و فضای مجازی دلیلی برای تبلیغ هیچ کالایی باقی نمانده است. بعد از این دیگر سامسونگ و ال جی و.... اسپانسر پیراهن فوتبالیست ها یا زمین بازی آنها یا هر نوع ورزش دیگر نخواهند شد یا منطق حکم می کند که نباشند.
امروز پراید سه میلیونی 36 میلیون تومان گردیده است و اگر در گذشته قیمت کارخانه و بازار یک یا دو تومان تفاوت داشت الان 12 تا 14 میلیون تومان تفاوت قیمت دارند ! پس هوس خرید اتومبیل را نیز در نطفه خفه سازید. اصلا هیچ هوسی نکنید که دارندگی و برازندگی در این کشور هوس را نیز برای دارایان زیبنده کرده است.

استیضاح وزیر امور اقتصادی و تاثیر استیضاح وزیر آموزش و پرورش بر وضعیت معلمان

وزیر اقتصاد استیضاح و برکنار شد ، آیا پس لرزه ای برای کاهش قیمت کالاهای اساسی و غیر اساسی در بازار احساس می کنید؟ آیا توفیقی برای خرید هر نوع مایحتاجی نصیب احدی از اقشار کم درآمد جامعه گردیده است؟ یا ما همچنان به جای رسیدن به لذت خرید که درمان افسردگی است خصوصا برای زنان ، تصور کنیم که به تماشای موزه می رویم منتهی تنها حُسنی که دارد تماشای آن رایگان است ، شاید بعد از این برای آن نیز بلیطی باید تهیه کرد.
پس استیضاح ، حداقل در کشور ما فقط یک سوپاپ اطمینان سیاسی است تا دست اندرکاران از خالی شدن خشم ملت مطمئن گردند. راستی قانونی که کاربرد عملی ندارد به چه دردی می خورد ؟ مثلا اگر وزیر آموزش و پرورش هم چنین بلایی سرش می آمد معجزات اصلاح ساختاری نظام آموزشی و یا حقوق معلمان در وزارت آموزش و پرورش شامل کدامین موارد بود ؟

استیضاح وزیر امور اقتصادی و تاثیر استیضاح وزیر آموزش و پرورش بر وضعیت معلمان


40 سال است در این کشور، ما هیچ برگشت قیمت به نرخ های سابق نداشته ایم و مطمئن هستم که باز نخواهیم داشت. چون تا به امروز جابه جایی مهره های سیاسی یا اقتصادی هیچ نفعی برای ملت نداشته است. البته منظور از ملت ، 70 - 60 درصد جمعیت زیر خط فقر است. چرا ؟ چون گویی همگی یکسان می اندیشند ، یکسان می نگرند ، یکسان عمل می کنند و حتی رؤیاهای آنها نیز یکسان است. آنان هیچ نوع تفاوت ماهوی نسبت به یکدیگر ندارند.پس لابد ایراد کار جایی دیگر است ؟ چرا این همه مدعی اقتصادی اجازه جست و جوی ایراد کار یا برطرف سازی آن را ندارند یا آنها را نمی جویند ؟

استیضاح وزیر امور اقتصادی و تاثیر استیضاح وزیر آموزش و پرورش بر وضعیت معلمان

امروز جهان هستی با حرکت لب رئیس جمهور آمریکا تغییر منش و سیاست می دهد و تمامی ضعف های سیاسی - اقتصادی ما در لابلای این
حرکت لب ، پنهان می ماند. پیشنهاد می دهم برای رهایی از این وابستگی سنسوری ، شهامت و جسارت حذف حداقل دو صفر پول ملی کشور را داشته باشید تا شاید معجزۀ واقعی صورت بگیرد وارزش ریال افزایش یابد و یا واحد پول را به جای ریال تبدیل به تومان نمائید تا ماورای مشکلات عدیدۀ اقتصادی کشور ، مجال اندیشیدن و خلاقیت در تولید و بازار و رشد سرمایه و وجهۀ بین المللی را داشته باشیم.
تنها کنار رفتن وزیر اقتصاد برای اصلاح ساختار نحیف و بیمار اقتصاد کشور کافی نبوده و نیست.

بروید سراغ همان کسی که به طور نمایشی استعفا داد و ابقا شد یا سراغ رئیس بانک مرکزی بروید یا وزیر بازرگانی و صنعت و معدن و......سراغ خیلی ها باید بروید تا شاید با جایگزینی افرادی تازه نفس وطن دوست بتوانید گِره های بیشمار چندین ساله را بگشائید.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت
سه شنبه, 13 شهریور 1397 16:51

باید معلمان را هم نقد کرد

معلمان و مطالبه گری و اصول کارهای تشکیلاتی

رمز و مرزها براي  تداوم ، تعادل و تمایز سازمان معلمان

توجه ما به سابقه سازمان ، انسجام گفتمانی و  تشکیلاتی است که تداوم سازمان ، تعادل و تمایز سازمان با دیگران را مشخص می كند . ما بابد از عامل صرف خارج شویم و نقش ناظر را نیز بازی کنیم یعنی هر از چند گاهی یك بازبینی کنيم و ببينيم اهداف و مسیر هایی را که رفتیم چگونه بوده است ؟

 

سازمان معلمان بعد از 76 با دال مركزي دموكراسي خواهی ايجاد شد

در دنیای امروز تمام کشور هایی که به جایی رسیدند با تلاش ؛ کوشش و جدیت بوده است.  پیشینه سازمان به باور بنیان گذاران به مشروطه بر می گردد، در دوران مشروطه  مردم ما متوجه این نکته شدند که مطالبه ای دارند که این مطالبه در طول تاریخ نقد نشده و آن مطالبه «حاکمیت مردم بر سرنوشت خود» بود یعنی  مردم مسائل مربوط به خودشان را خودشان حل کنند . برای نقدشدن این مطالبه ، مردم در طول بیش از صد سال گذشته مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده اند.

خود مشروطه گامی است در این جهت هرچند ناکام، آمدن رضا شاه، تحقق و شکل بندی بحث ملی شدن صنعت نفت که همه اینها در همان راستا ست، اما بزرگترین حرکت و تلاش مردم برای تحقق آن مطالبه، انقلاب اسلامی ایران بود که قرار بود این انقلاب، جمهوری اسلامی ایران را به ما هدیه بدهد یعنی جمهوریت و حاکم شدن مردم برسرنوشت خودشان باشد، اسلامی باشد البته نه اسلامی که بعضی ها می گویند ، اسلامی که بتواند همسایه جمهوریت و ایرانیت باشد و وسط و در عرض آن ها باشد ،نه اینکه اسلام را ببریم بالا، و آن دو تا را بکشیم پایین و قرار بود که  مشکلات تاریخی و متعدد ایران را حل بکند .
 بنابر این انقلاب اسلامی یک گام بلند به این سمت بود اما تحلیل ما و تحلیل عده ای که در انقلاب نقش داشتند بعد از گذشت کمتر از دو دهه  از پیروزی این شد که ما داریم مسیر را اشتباه می رویم . اصلاح طلب یعنی کسی که مشکل می بیند، مسئله می بیند اما نمی خواهد کل داستان را عوض کند ، می خواهد این کج روی را درست کند بنابراین سازمان معلمان ایران با این باور در سال ۱۳۷۶ شکل می گیرد که ما برویم به سمت یک مردم سالاری که تقابل با دین نداشته باشد و دال مرکزی خود را دموکراسی قرار داد اما آن دموکراسی که با دین تقابل پیدا نکند که دقیقا مصادف بود با دوران پیروزی آقای خاتمی.

 

سازمان معلمان ایران و کانون صنفی معلمان مثل برادران دوقلو هستند

به تدریج بعد سال ۱۳۷۶ با کمک دوستان تشکیل جلسات و مباحث در مدارس و ادارات را شروع کردیم و از دل آن بحث ها و جلسات دو تا تشکل بیرون آمد یکی سازمان معلمان ایران و دیگری کانون صنفی معلمان که این دو تقریبا با هم متولد شدند و مثل  دوقلو های به هم چسبیده که از هم جدا می شوند ، بعضی موقع ها با هم اختلاف و زمانی رفاقت و توافق دارند. سال  1379 مجوز رسمی صادر شد و فعالیت های مشخص ما در سال ۸۱- ۸۰ شکل گرفت و از نظر کمی گسترش خوبی داشتیم اما صرف خواستن و شروع  مسئله را حل نمی کرد، مشکلاتی به وجود آمد که هنوز هم ادامه دارد که به آن ها اشاره می کنم. ما می خواهیم از مسیر های کوتاه، بدون زحمت و تعریف نشده ، سریع به خواسته هایمان برسیم و قضایا را معمولا جدی نمی گیریم

 

براي حل تعارض بين اعتراض و امنيت بايد استراتژي مشخصي داشته باشيم

یک طرف صاحبان قدرت هستند که مسئله اصلی برای آن ها امنیت است هر چند بعضی مواقع روی مطالبات ما صحه می گذارند اما می گویند  در تعارض امنیت و مطالبات ، امنیت اصل است. چون خودشان را مسئول این امنیت و معیار آن می دانند از ما می خواهند بعضی مواقع فتیله را پایین بکشیم ، با شدت و حدت قضیه را دنبال نکنیم این که ما چگونه برخورد بکنیم !؟بایستی در دستور کار ما باشد یعنی سازمان در این زمینه استراتژی مشخصی داشته باشد.گروهی اصل را بر این گذاشتند که هر چه مسئولین گفتند، عکس آن را عمل بکنند یعنی اصل را گذاشتند بر تنازع ، برخورد و تقابل ،  چه گوارایی (انقلابی )به مسائل نگاه می کنند.در مقابل گروه دیگری کلا فتیله ها را پایین کشیده اندو هضم در ساختار شده و البته گاها"  لابی گری و بعضا" منافع شخصی را دنبال می کنند.
 اما سازمان در این مدت سعی کرده  تعادل را حفظ کند یعنی تعامل  با مسئولین را داشته ایم  و البته  با آن ها مطالبات جامعه و فرهنگیان و سازمان را هم صریح مطرح کرده و می کنیم.
یکی دیگر دوستان و تشکل های دیگر هستند.

معلمان و مطالبه گری و اصول کارهای تشکیلاتی

یکی از دلایلی که در سال ۸۰ نتوانستیم به خواسته هایمان برسیم خود تشکل ها بودند. یعنی ما به عنوان یک تشکل تجمع کرده بودیم خواسته ها یمان این بود که مثلا ۵ درجه وضع بهتر شود ولی عده ای شروع کردند که ۵ درجه چه مشکلی را حل می کند ؛ حالا که دور هم هستیم به جای ۵ درجه بگوییم ۵۰ درجه، وهر چه ما گفتیم که ما الان جمع شدیم که صاحب قدرت شده و وارد میز مذاکره شویم گفتند نه شما چرا کند هستید و باید انقلابی عمل کرد.
حرکت دوم سازمان در کنار کانون صنفی در سال 85 بود ولی این پروژه مشترک هم جواب نداد .
 عده ای را گرفتند و زندانی کردند خلاصه نه ما به خواسته هایمان رسیدیم و نه توانستیم حرکت تشکلی مان را یه مقدار ارتقاء بدهیم. این تجربیات باعث شد که ما به این نتیجه برسیم که باید استراتژی مشخصی در نوع همکاری با این عزیزان داشته باشیم. البته دوستان از آن به بعد  انقلابی گریشان بیشتر شد و فاصله ما با آنها هم بیشتر شده است.
 البته امیدواریم دوستانی که زندان هستند آزاد شوند و اجحاف در حق آنان پایان پذیرد.

معلمان و مطالبه گری و اصول کارهای تشکیلاتی

معلمان فكر مي كنندخواستن توانستن است !

باید مطالبات را به سمت مطالبات نرم در مدارس برده و گفتمان های خاصی که فکر می کنیم درست و مطلوب است را دنبال کنیم  مهمترین یا بزرگترین مشکل دموکراسی پوپولیسم است که ما دچار همین مسئله شده ایم . معلمان به دلیل اینکه تجربه کار های جمعی و زیست تشکیلاتی را ندارند فکر می کنند خواستن ، توانستن است مثلا ما می خواهیم حقوقمان زیاد شود و فکر می کنند که مثلا طرف مقابل نمی داند که وضع ما چطوری است ، و صرف گفتن یک چیز ، به خواسته مان می رسیم. الان در تهران چیزی حدود ۱۰۰  هزار معلم داریم اما ۲درصد شان هم فعال نیستند خوب این ضعف نیست؟

بنابراین به نظر من معلمان هم یک مشکل هستند به همین دلیل باید معلمان را هم نقد کرد یعنی در کنار نقد خودمان و نقد آموزش و پرورش ، دولت و مجموعه حکومت ، معلمان هم باید نقد شوند چراکه اهل کار جمعی و تشکیلاتی نیستند، صبور نیستند و معمولا حرکت های تدریجی را نمی پسندند .

در سال ۸۶ تقریبا خود خواسته  ی تحمیلی فتیله فعالیت هایمان پایین آمد تا به سال های ۸۷ و ۸۸ رسیدیم . 

آرام آرام فضای آن موقع ما را دوباره زنده کرد و آمدیم اما نه در آن حد قبلی، و رفتيم در ستاد آقای میر حسین موسوی و سعی کردیم فعالیت بکنیم و به عنوان یکی از گرو های حامی ایشان فعالیت های خودمان را شروع کردیم که بعدا منجر به حوادث و آن داستان ها شد که همه می دانند.  آرزوی آزادی محصورين و زندانيان و عقلانی عمل کردن حاکمیت را داریم.

 

در سال 92 به صورت رسمي و قاطع از روحاني حمايت كرديم

خواسته های ما باید دموکراتیک، مسالمت آمیز و تدریجی  دنبال شود

بعد از آن حوادث سازمان تقریبا وضعیت تعطیلی پیدا کرد تا رسیدیم به سال ۹۲ که ما مشی اصلاح طلبانه محافظه کارانه را انتخاب کردیم و به صورت خیلی قاطع و رسمی از آقای روحانی دفاع کرده  و رای دادیم ، الان هم فکر می کنیم کار خوبی کردیم و در آن شرایط ، انتخاب ما انتخاب درستی بود و الان هم پشیمان نیستیم . این نوع اصلاح طلبی در واقع اولا ما را از محافظه کارها و بنیادگرا جدا می کند ، از طرف دیگر با تحول خواهان و براندازان فاصله دارد .ما محور اصلاح طلبی مان را آقای خاتمی قرار داده بودیم .  محور ما او بوده است و الان هم به نظرم باید باز ایشان باشد و بیانیه پانزده ماده ای او .
 این تاریخچه ای بود که ما را به اینجا رسانده است. ودر ادامه هم به خواسته های ما باید به صورت دموکراتیک، تدریجی و مسالمت آمیز دنبال شود.

معلمان و مطالبه گری و اصول کارهای تشکیلاتی

بايد دنبال نیروهاي مطالبه گر باشيم اما مطالبه گر معقول نه احساسی مهمترین یا بزرگترین شکل دموکراسی پوپولیسم است که ما دچار همین مسئله شده ایم . معلمان به دلیل اینکه تجربه کار های جمعی و زیست تشکیلاتی را ندارند فکر می کنند خواستن ، توانستن است

اصل برایمان این باید باشد  تا زمانی که راهی را برای برون رفت از وضعیت فعلی نیافته ایم ،عاقلانه این است که تلاش کنیم شرایط فعلی را حفظ کنیم و از بدتر شدن اوضاع جلوگیری کنیم نه اینکه به بدتر شدن اوضاع دامن بزنیم .

به نظرم بین تغییر و ثبات ، ما باید روی ثبات بایستیم، تغییر باید دلیل داشته باشد،(شدنی و مطلوب باشد) و اگر این دو شرط را نداشته باشد ما ضرر خواهیم کرد و ما را از هدف اصلی مان دور می کند. و امیدوارم حالت و وضعیت ثبات ادامه پیدا کند تا به یک برون رفت دست پیدا کنیم.

سازمان معلمان ایران در تاریخچه خودش همیشه سعی کرده است روی دو پا بایستد یعنی یک پایش در جامعه باشد و از نگاه مردم خیلی دور نشود. البته این بدان معنا نیست هر چه مردم و معلمان گفتند بگوییم چشم . بلکه بدان معنا است که ما باید خواسته های آن ها را به عنوان یک تشکل بگیریم و آن ها را اولویت بندی کنیم، با امکانات کشور و با تحلیلی که از شرایط داریم آنها را دسته بندی کنیم و روی بهترین آن ها تکیه کنیم.

ما از اول هم گفته ایم که ما یک تشکل سیاسی ، صنفی هستیم یعنی ما مسائل کلان را هم نگاه می کنیم و این طوری نیست که فقط خواسته هایمان را داد بزنیم همان طوری که گفتم یک پایمان در جامعه است ولی اگر کسی در حاکمیت هم برود ، دفاع می کنیم . بنابراین هرکسی که فکر کنیم می تواند در جهت منافع کشور ، جامعه و معلمان حرکت کند از او دفاع می کنیم. چه در آموزش و پرورش باشد چه در جای دیگر ؛ بنابراین دوستان ما که در شورای استانها هستند باید واقعا دنبال نیروهایی باشند که این نیروها ، مطالبه گر باشند اما مطالبه گر معقول و نه احساسی.

این قضیه یعنی تعریف ذیل اصلاح طلبی برای انسجام ما مهم است و در این شرایط سخت سازمان بایستی ارتباط خیلی وسیعی با شورای عالی اصلاح طلبان داشته باشد  .وقتی گروه بندی و صف بندی شکل می گیرد بایستی ارتباط تشکیلاتی صورت بگیرد.

صداقت چهارمین نکته مهم در انسجام و گفتمان تشکیلاتی است.  تا جایی که می توانیم بایستی صداقت را در خودمان و جامعه گسترش بدهیم . متاسفانه امروز یکی از مصیبت های ما این است که فردی می آید مثلا پرچم حقوق معلمان را بر می دارد بعدا معلوم می شود که این وسیله و ابزاری بوده برای کار دیگری

در مدارس گفتمان های خاصی که فکر می کنیم درست و مطلوب است را دنبال کنیم
 در این دوره جدید موضوعی که می تواند به انسجام سازمان کمک کند این است که دنبال مطالبات تخصصی باشد نه مطالبات عام. دقیقا مطالباتی که دنبال می کند به صورت مشخص و سنجش پذیر باشد. باید مطالبات را به سمت مطالبات نرم در مدارس برده و گفتمان های خاصی که فکر می کنیم درست و مطلوب است را دنبال کنیم.


در این زمانه به قول اندیشمندی سازمان باید روی چهار نکته خیلی خیلی دقیق باشد‌
۱- یکی عقلانیت ، خصوصا عقلانیت عملی :ما خواسته هایمان ، شعار هایمان و مطالباتمان باید از حالت احساسی و عاطفی به سمت عقلانیت سوق پیدا کند و بتوانیم این را در جامعه و معلمان با راهکارهایی مثل فعالیت در کمیته آموزش و استفاده از ظرفیت اعضای توانمند پیاده کنیم که اگرسازمان این کار را بکند قسمتی از رسالت خود را انجام داده است زیرا عقلانیت در راس چیزهایی است که باید به آن توجه شود .

۲- دومین نکته امیدواری است که معمولا در گفتمان های امروزی ما وجود ندارد. تجربه روانشناسانه و جامعه شناسانه نشان می دهد آن هایی که ناامید بوده اند همیشه ضررکرده اند، بلا استثناء ، نا امیدها ضررکرده اند. البته این طور نیست که امیدوارها همیشه سود برده باشند ولی این را می دانیم که ناامیدها حتما ضرر می کنند بنابر این ما نباید ناامیدی را تقویت کنیم هر چند مشکلات الان زیاد است  اما ما باید امیدواری ها را دامن بزنیم هم به صورت گروهی و هم به صورت فردی.
سازمان نباید پرچم دار ناامیدی باشد، و سیاهی ها را فقط ببیند، به نظر من نقاط مثبت هم  زیاد است  البته نه اینکه مشکل نداریم بلکه مشکل داریم ولی با سیاه نمایی حل نمی شود و این سیاه نمایی ها خیلی جالب نیست و وضعیت را بدتر می کند.


۳- سومین نکته روحیه جدیت است. ما معمولا دنیا را جدی نگرفته ایم جدی گرفتن یعنی این دنیا قوانین خاص خودش را دارد. ما می خواهیم از مسیر های کوتاه، بدون زحمت و تعریف نشده ، سریع به خواسته هایمان برسیم و قضایا را معمولا جدی نمی گیریم.مثلا بحث حق عضویت جدی است .کسی که می خواهد وارد تشکیلاتی شود بدون حق عضو یت معنا و مفهومی ندارد. بعضی ها می گویند ما هستیم اما می گوییم خوب وقت بگذار می گوید امروز نمی توانم ، فردا نمی توانم ، آن روز وقت ندارم، خوب این جوری که نه وقت می گذاریم نه حق عضویت پرداخت می کنیم و نه فکر، پس چه جوری می خواهیم وضع درست شود. بنابراین سازمان بایستی این روحیه جدیت درکار را دنبال کند زیرا بدون تلاش ، کوشش و جدیت ره به جایی نخواهیم برد. در دنیای امروز تمام کشور هایی که به جایی رسیدند با تلاش ؛ کوشش و جدیت بوده است.

معلمان و مطالبه گری و اصول کارهای تشکیلاتی


۴- صداقت چهارمین نکته مهم در انسجام و گفتمان تشکیلاتی است.  تا جایی که می توانیم بایستی صداقت را در خودمان و جامعه گسترش بدهیم . متاسفانه امروز یکی از مصیبت های ما این است که فردی می آید مثلا پرچم حقوق معلمان را بر می دارد بعدا معلوم می شود که این وسیله و ابزاری بوده برای کار دیگری.
   بنده تا آنجایی که بتوانم و برایم مقدور باشد در کنار دوستان و اعضای سازمان خواهم بود و نقطه نظراتم را به صورت شفاف که به بعضی از آن ها اشاره شد را مطرح خواهم نمود .

امیدوارم که سازمان بتواند در مسیری که انتخاب کرده است موفق تر از دیروز باشد.

( این متن كامل سخنان بنده است که در نشست دو روزه اعضای قدیم و جدید و روسای شوراهای استانی سازمان معلمان ايران اواخر مرداد 97 ایراد گردیده است . )


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

نامه نماینده مجلس در مورد معلمان زندانی

فاطمه سعیدی، عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی از نگارش نامه به رییس مجلس شورای اسلامی و سه مقام قضایی در خصوص وضعیت آقایان عبدی، حبیبی و بهشتی، سه معلم زندانی خبر داد و گفت:

نامه ای به آقایان علی لاریجانی، رییس مجلس، اژه‌ای، معاون اول قوه قضاییه دولت آبادی، دادستان تهران، رحیمی معاون حقوقی و پارلمانی قوه قضاییه نوشته‌ام.

در این نامه ذکر کرده‌ام که برای آقایان عبدی و بهشتی که شامل عفو مشروط می‌شوند مساعدت و تسریع در روند عفو صورت گیرد و در خصوص آقای حبیبی خواستار مساعدت در  تخفیف مجازات و بهبود شرایط ایشان شده‌ام.

امیدوارم با همکاری دستگاه قضا و تعامل میان دو قوه این مساله زودتر حل شود و در آستانه سال تحصیلی جدید تغییر مثبتی در شرایط این سه معلم زندانی ایجاد شود.

در همین حال در خصوص سایر زندانیان از جمله فعالان محیط زیست، دانشجویان و به ویژه زنان زندانی جلسات مختلفی با مقامات قضایی داشته‌ایم که امیدوارم به نتیجه مطلوبی ختم شود.

امتداد

استیضاح بطحایی وزیر آموزش و پرورش و استفاده سیاسی نمایندگان مجلس   اصل 89 ام قانون اساسی به نمایندگان این حق را می دهد تا در مواردی که لازم می دانند طی شرایط و تشریفات خاصی ، وزرا را استیضاح کنند.این قانون حق استیضاح را یکی از سازو کارهای سیاسی مجلس برای نظارت بر عملکرد هریک از وزرا و کلیت هیات دولت و در شرایطی حتی رئیس جمهورمی داند و می کوشد مطابق اصل تفکیک قوا عملکردشان را چک_بالانس کند.

واژه ی عربی استیضاح معادل های جالبی درفرهنگ لغت های فارسی دارد ؛ مثل بازخواست، واکاوی، گزارش خواهی و واپرسی و طلب وضوح کردن.

این روزها بحث استیضاح در سپهر سیاسی و استفاده ی ابزاری از این امکان نظارت در مجلس شورای اسلامی بیش از هر زمان دیگری در تاریخ مجالس ایران داغ است!

از استیضاح دو وزیر درطی دو هفته، سوال و چالش جدی از رئیس جمهور و اینک هم وزیر آموزش و پرورش در هفته ی جاری!

به راستی چه طلبی نمایندگان از وزیر آموزش و پرورش دارند و چه نکته ی مبهمی در کارنامه ی کمتر از یک ساله ی ایشان هست که نیاز به توضیح داشته باشد که خود نمایندگان از علت های وجودی این ابهامات یا نارسایی ها مطلع نباشند؟ و وزیر را مقصر تام و تمام وضع کنونی آموزش و پرورش بدانند؟

در قانون های فرادستی ، آموزش و پرورش نهاد اصلی متولی درامر آموزش های پایه  در کشور است و این وظیفه ی بسیار سترگ ضمن اینکه نیاز به ساختار مناسب و ساماندهی برنامه محور دارد ؛ نیاز به بودجه و امکانات مالی در خور برای اجرای این برنامه ها نیز دارد، حال چنانچه بودجه ی مناسبی در اختیار این نهاد قرار نگیرد چگونه می تواند توقعات عموم مردم را که نمایندگان این خواسته ها را وکالت می کنند برآورده سازد؟! وچه نهادی است که این بودجه را برای وزارت خانه مذکور مصوب می کند؟ 

علاوه بر بودجه ی مناسب، برای برنامه ریزی و  ساماندهی امورات هر وزراتخانه، آنهم وزارت خطیر آموزش و پرورش با گروه هدفی چند ده میلیونی،  ثبات مدیریت است که می تواند ابتدا برنامه ریزی کند و این برنامه ها را مصوب و سپس بر اجرای آنها نظارت نماید.

استیضاح بطحایی وزیر آموزش و پرورش و استفاده سیاسی نمایندگان مجلس

حال چنانچه نه ثبات مدیریت باشد و به هربهانه ای وزیر استیضاح شود و بودجه مناسبی نیز به نسبت نهاد های مذهبی در اختیار او نباشد ! آیا می شود توقعات موکلان مجلس نشینان را برآورده ساخت؟

این سلسله ی استیضاح ها که با وزیر کار شروع شد و حاشیه های تلخی را در مجلس به همراه آورد؛ در صورت تکرار این پیام را پدیدار خواهد کرد که فشارهای آمریکا علاوه بر اینکه ساختار اقتصادی را دچار تزلزل کرده ، ساختار سیاسی ایران و جنگ جناح ها را نیز در پی داشته است ؛ تا ترامپ (مصاحبه ی اخیرش با بلومبرگ) را به این نگاه برساند که کاری که تمام دنیای غرب در طی این 40 ساله از انجام آن ناتوان بوده را با کوچکترین فشار ،فعلیت بخشیده است.

درست است که ابزارهای قوه ی مقننه در هر کشوری نظیر سوال و استیضاح و تحقیق و تفحص ابزارهای بسیار بسنده ای برای نظارت بر تکروی و ممانعت از اعوجاج و قانون گریزی قوه ی مجریه ی هر کشور است ، اما در شرایط فعلی  کشور نیاز به آرامش و ثبات دارد و مدیران در ثبات است که می توانند رهنمودهای مقام معظم رهبری را در خصوص اقتصاد مقاومتی و مقابله با آمریکا، مجری باشند .

استیضاح به واسطه ی دلایلی سیاسی درآغاز سال تحصیلی این پیام را با خود به جامعه ی آموزشی ایران  و البته جامعه ی جهانی دارد که پس از تحریم های اخیر آمریکا ،از دودکش حاکمیت در ایران دود سفید خارج نمی شود و این همان موضوعی است که کارگزاران در هر سه قوه در شرایط کنونی بایستی از آن اکیدا احتراز نمایند تا ان شالله به سلامتی و گردن فرازانه از این گردنه های صعب کشور و نظام عبور کند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت
زمینه های سیاسی استیضاح وزیر آموزش و پرورش

 آموزش و پرورش یکی از قدیمی‌ترین و گسترده‌ترین نهادهای اجتماعی ایران است و به همان میزان نیز مشکلاتش کهنه و فراوان است.
به یاد دارم سیدمحمد بطحایی هنگامی که شهریور ماه سال گذشته بعد از 35 سال معلمی و کار در آموزش و پرورش برای گرفتن رأی اعتماد به مجلس رفته بود، گفت: «پرهیز از سیاست‌زدگی و سهم‌خواهی که هر از گاهی آموزش و پرورش را گرفتار حاشیه کرده و از مأموریت اصلی باز می‌دارد باید کنار برود.  تمرکز بر آموزش و پرورش محض که رسالت اصلی این وزارتخانه است مورد توجه وزرا و همه مدیران در این وزارت باید باشد هر آنچه موجب ایجاد حاشیه شود، ضد آن است.»

با این حال، چند روزی می‌شود که برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی اعلام کردند که وزیر آموزش و پرورش باید استیضاح شود. اعلام خبر استیضاح بطحایی توسط مجلس و انتشار 16 سؤال نمایندگان، این گمانه را در جامعه تقویت کرده است که در پس سؤال‌های کلی عدم پای بندی به برنامه ارائه شده در زمان اخذ رأی اعتماد، اولویت‌ها و دلایل غیرآموزشی مد نظر نمایندگان بوده است و طبیعتاً گستردگی و نفوذ آموزش و پرورش، می‌تواند زمینه‌های سیاسی این استیضاح را روشن کند.

به عنوان عضوی از خانواده آموزش و پرورش معتقدم کارنامه یک‌ساله عملکرد بطحایی علیرغم نقاط ضعف و مشکلات فراوان، نشان می‌دهد او با شناخت دقیق بزنگاه‌ها و محدودیت‌ها، برای اصلاح رویه‌های کهنه و اشتباه مدیریتی و آموزشی تلاش کرده است. او وزیری است که در حوزه دانش‌آموزی برنامه‌های ویژه‌ای دارد.

زمینه های سیاسی استیضاح وزیر آموزش و پرورش  این روزها وزیر آموزش و پرورش عزم خود را برای آزمون‌زدایی و بریدن پای مؤسسات کنکور از مدارس کشور جزم کرده است و مدام از اینکه مدارس در چنبره مؤسسات کنکور قرار گرفته‌اند و شادی و آرامش روانی کودکان و نوجوانان را از بین برده‌اند، سخن می‌گوید و برنامه‌هایی نیز برای آزمون‌زدایی تدوین کرده است.

در سوی دیگر برخی از نمایندگان بر این باورند که بطحایی در زمینه مطالبات و معیشت معلمان کوتاهی کرده است. ما معلمان یادمان نمی‌رود که وزیر آموزش و پرورش 28 اسفند ماه سال 96 به سازمان برنامه و بودجه رفت تا حقوق معلمان را به شب عید برساند و وقتی با مخالفت‌هایی رو به رو شد در تاریخ ٢٩ اسفند با استعفای خود مجدداً به سازمان برنامه و بودجه رفت و در این دو روز بست نشست تا نهایتاً ساعت ٨ شب ٢٩ فروردین ٩٦ توانست حقوق معلمان را برساند.

خانواده آموزش و پرورش از نمایندگان انتظار دارد به جای پیگیری استیضاح در آستانه مهرماه و آغاز سال تحصیلی 13 میلیون دانش‌آموز، برای حل مشکلات و مسائل مالی و کیفیت‌بخشی و تحول در آموزش و پرورش با بطحایی همراه و همدل باشند و مطالبات سیاسی را در فاصله یک سال مانده تا انتخابات در زمان مناسب خود دنبال کنند.
همه می‌دانیم که مشکلات آموزش و پرورش محصول امسال و دو سال پیش نیست. البته این نقد هم وارد است که آقای وزیر باید قبل از اجرای طرح‌های تحول‌گرایانه خود به فکر حل ریشه‌ای مشکلات آموزش و پرورش باشد مشکلاتی که سال‌های سال سایه‌اش روی آموزش و پرورش سنگین شده است.

سالیان متمادی است که در حوزه مدیریت آموزش و پرورش مسیر غلطی را می‌رویم و اگر همین مسیری را که برخی از نمایندگان در مجلس می‌خواهند ادامه دهیم قطعاً به نتیجه نمی‌رسیم و همچنان با مشکلات دست وپنجه نرم خواهیم کرد، زیرا آموزش وپرورش سال‌هاست که اولویت اول کشور قرار نگرفته است، بنابراین در شرایط کنونی بهتر است آموزش و پرورش را از ریل اصلی خارج نکنیم.
روزنامه ایران
منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

موضوع استیضاح وزیر آموزش و پرورش موعد خوبی است برای نقد عملکرد « سیدمحمد بطحایی » .

« صدای معلم » از همه فرهنگیان و صاحب نظران دعوت می کند تا به بحث و بررسی این موضوع بپردازند .

« شهین پاپی » مطلبی را برای این رسانه ارسال کرده است .

منتشرشده در یادداشت

آسیب شناسی تشکل های فرهنگیان و رفتار شناسی معلمان

تعریف، توصیف و تبیین تشکل ها در راستای تعریف مفهومی و عملیاتی احزاب قابل توجه می باشد. همان گونه که احزاب به ‌مثابه سازماني بازتاباننده‌ از نيازها و خواسته‌هاي بنيادين لايه ها و طبقات اجتماعي و یا به‌ عنوان عنصري تعاملي بين حكومت - قدرت مستقر - از يك‌سو و جامعه‌ مدني و توده‌هاي مردم از سوي ديگر  با توحه به يك هويت جمعي شناسنامه‌ دار جهت تسهيل شناخت اجتماعي قابل طرح می باشند؛ تشکل ها هم در قالب عناصری مهم از جامعه مدنی در جهت پاسخگویی به نیازهای گروهی با توجه به آرمان ها و مشی های های مشخص شکل گرفته اند. در اهمیت تشکل ها همین بس که آورده اند که تشکل های غیر دولتی کارآمدترین الگوی مشارکت اجتماعی به منظور عینیت بخشیدن بر نقش مردم در فرایند توسعه اجتماعی مورد توجه می باشند.

مساله تشکل ها در حوزه آموزش و پرورش عمدتا در دو شکل و یا رویکرد مطرح بوده است که اولی در جهت پی گیری مطالبات صنفی و دومی هم توجه به نیازهای صنفی در متن فعالیت های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی مورد توجه واقع شده است که بر این اساس برخی از تشکل ها عمدتا بر مبنای فعالیت های صنفی و برخی هم در قالب فعالیت های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در کنار فعالیت های صنفی کنشگری می نمایند که تعداد تشکل ها با رویکردهای مختلف صنفی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از تشکل های صرفا صنفی بیشتر می باشد.

در نگاهی ضمنی به تشکل های فرهنگیان می توان به  تشکل هایی مانند کانون صنفی معلمان، انجمن اسلامی معلمان، کانون فرهنگیان حزب اعتدال و توسعه، سازمان معلمان ایران، مجمع فرهنگیان ایران اسلامی، کانون تربیت اسلامی اشاره کرد.

 

ارزیابی عملکرد تشکل های فرهنگیان بدون توجه به اهداف مورد نظر و مدون آن ها امکان پذیر نمی باشد؛ بنابراین ضرورت دارد که قبل از پرداختن به امر ارزیابی تشکل ها به نمونه هایی از این اهداف توجه گردد:

1. ایجاد زمینه مناسب جهت مشارکت واقعی فرهنگیان در عرصه‌های صنفی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آموزش ‌و پرورش در راستای ارتقاء منزلت معلمان در جامعه

2. ایجاد وحدت و هم بستگی بین معلمان

3. دفاع از حقوق مادی و معنوی معلمان کشور

4. ایجاد رابطه عمیق و پایدار بین معلمان و سایر اقشار جامعه

5. فراهم نمودن زمینه مشارکت معلمان بصورت سازمان یافته درتصمیم سازی ها و تصمیم گیری های آموزش و پرورش

6. ارتقاء مستمر دانش و بینش معلمان و نیز رشد فرهنگی و سیاسی معلمان

7. ایجاد عدالت در برخورداری از حقوق مادی و معنوی بین معلمان و سایر کارکنان دولت وکمک به ایفای نقش اساسی معلمان در توسعه اجتماعی و فرهنگی جامعه

8. تلاش مستمر در جهت بهبود روش‌ها، فرآیندها و ساختار نظام آموزش و پرورش کشور ضمن بهره گیری از دستاوردهای نوین جهانی

تشکل های موجود درآموزش و پرورش به تنهایی قادر به حل و یا کاهش چالش های آموزش و پرورش نبوده و نخواهند بود؛ بنابراین ضرورت دارد تا فرهنگ گفت و گو بین تشکل های فرهنگیان علیرغم داشتن گرایش های سیاسی خاص درراستای تمرکز بر اهداف مشترک تقویت و نهادینه شود که مروری بر عملکرد تشکل ها در این ارتباط نیز نشان از ضعف جدی در این حوزه می باشد

با نگاهی توصیفی و حتی با توجه به نتایج تحقیق های پیمایشی در شرایط کنونی می توان به صراحت اعلام کرد که:

1. منزلت فرهنگیان ایران در طول زمان نه تنها ارتقاء نیافته بلکه روز به روز در سیر نزولی قرار گرفته است.

2. کانال های ارتباطی بین معلمان صرفاّ از طریق شبکه های مجازی آن هم بصورت سازمان نیافته در مقایسه با گذشته در سطحی ابتدایی شکل گرفته است.

3. فرهنگیان ایران هیچ نقشی در تصمیم سازی و تصمیم گیری های آموزش و پرورش ندارند.

4. برای فرهنگیان ایران کوچکترین نقشی در انتخاب مدیران سطوح مختلف آموزش و پرورش تعریف نشده است.

5. از حقوق مادی و معنوی فرهنگیان به صورت سازمان یافته در لایه های قدرت دفاع محکم و پاسخ گرانه ای نمی شود.

6. آموزش های مرتبط با دانش افزایی و توانمند سازی در مورد معلمان به نقطه های حداقل رسیده است.

7. ساختار مطلوب نظام آموزشی ایران به مرحله عینیت نرسیده است و همچنان مشکلات متعدد و پیچیده ای متوجه آن است.

8. فرهنگیان ایران از حیث عدالت حقوق و مزایای دریافتی از بسیاری از کارکنان سازمان ها به شکل قابل توجه فاصله گرفته اند.

در ارتباط با علل موارد هشت گانه فوق، مراجع و منابع مختلفی دخیل هستند و در زمینه نقش تشکل ها در ارتباط با اهداف فوق می توان به شکلی ادعا کرد که تشکل های موجود در ایفای وظائف خود در راستای اهداف مدون و مصرح توفیق نداشته اند چرا که در شرایط حاضر:

1. تعداد بسیار کمتری از فرهنگیان در تشکل های مختلف عضو هستند و عموم قاطبه فرهنگیان نسبت به ماهیت و عملکرد تشکل های مورد نظر کم اطلاع و حتی بی اطلاع هستند.

2. اقدامات گسترده عملی در جهت آشنایی فرهنگیان با اهداف تشکل ها انجام نمی گیرد و در مورد برخی تشکل ها چنین اقداماتی در حد صفر می باشد.

3. اقدامات عضو گیری در بین اکثر تشکل ها ضغیف تر بوده و حتی برخی از تشکل ها رغبتی به عضو گیری نداشته و تلاش در حفظ اعضای حداقلی خود دارند.

4. اقدامات خاصی توسط تشکل ها در جهت تشریح فعالیت ها با ذکر میزان اثربخشی برای عموم معلمان دیده نمی شود.

5. فعالیت بسیاری از تشکل ها عمدتا منحصراّ به زمان انتخابات و یا تغییر و انتخاب وزرا می باشد.

آسیب شناسی تشکل های فرهنگیان و رفتار شناسی معلمان

با نگاهی به مطالب ذکر شده در سطور بالا لازم است دلایل عدم موفقیت تشکل های فرهنگیان مورد آسیب شناسی قرار گیرد تا انشاالله شاهد توسعه کیفی عملکرد آن ها در پهنای آموزش و پرورش کشور باشیم:

1. نوع رفتار مسئولین ارشد احزاب در کشور در کنار نوع نگاه منفی مسئولین سیاسی کشور به ماهیت و اهداف احزاب

باید اذعان نمود که ماهیت تشکل ها بدون توجه به ماهیت احزاب قابل برررسی نبوده و توفیق و یا عدم توفیق آن ها نیز بدون توجه به علل کارآمدی و ناکارآمدی احزاب در کشور قابل تبیین نمی باشد. واقعیت بسیار مهم در ارتباط با عملکرد احزاب، دقت بر این امر است که تاکنون در سطح کشور هیچ حزبی در شاکله و قامت یک حزب کامل به وجود نیامده است و احزاب موجود در حقیقت شبح هایی از احزاب واقعی هستند که بیشتر با مفهوم فعالیت های فصلی قابل توجیه بوده و در راستای کسب قدرت توسط عده محدودی فعالیت می نمایند و هیچ وقت هم به لایه های اجتماعی جامعه نفوذ نکرده اند و در این میان نیز نباید از مقوله عدم باور جدی مسئولان سیاسی کشور به ماهیت و عملکرد احزاب غافل شد. باید این واقعیت تلخ را در ارتباط با فعالیت های تشکل های فرهنگیان پذیرفت که این تشکل ها در طرح واره ذهنی فرهنگیان جای مشخصی برای خود باز نکرده اند و در یک بررسی ساده مشخص می گردد که نه نام این تشکل ها برای اکثریت فرهنگیان مشخص است و نه نوع فعالیت هایشان

 

2. مدیران ارشد آموزش و پرورش

واقعیت امر توجه به این مساله مهم است که عده کثیری از مسئولین ارشد آموزش و پرورش به خصوص مسئولین استانی، تمایلی به توسعه فعالیت های تشکل ها نداشته و به صورت های مستقیم و غیر مستقیم سعی در محدود سازی آن ها دارند و حتی  مخالفت های خود را با تشکل ها بصورت هایی چون خط قرمز بودن اعضای تشکل ها در تفویض پست های مدیریتی، عدم تعامل جدی با تشکل ها و برهم زدن نظم تشکل ها از طرق مختلف نشان می دهند و اگر نمونه هایی از تفویض پست ها به برخی از اعضای تشکل ها مشاهده می شود عمدتا برگرفته از فشار افراد با نفوذ برخی از تشکل ها از درون وزارت است.  

 

3. بنیانگذاران تشکل ها

تشکل های موجود درآموزش و پرورش با رویکرد سیاسی غالبا توسط افراد با نفوذ سیاسی بوجود آمده اند و آنچه که در پس انگیزه های چنین بانیانی دیده می شود تلاش در جهت تقویت موقعیت و جایگاه خود در گستره سیاسی کشور از طریق احراز منصب های مدیریتی بالا توسط خود و اطرافیان نزدیک است و اعضای دیگر هم به عنوان سیاهی لشکرهایی جهت توجیه جایگاه تشکیلاتی چنین افرادی در نظر گرفته می گردد.

 

""4.  نوع رفتار تشکل ها

در بررسی ناکارآمدی تشکل های آموزش و پرورش شاید هیچ علتی به اندازه خود تشکل ها مهم نباشد و در این میان لازم است به چند واقعیت مهم اشاره گردد:

1-4. حرکت بر محور شخصیت های بانفوذ سیاسی و مخدوش شدن استقلال تشکل ها و فرد محور بودن آن ها

اکثر تشکل های فرهنگیان به خصوص تشکل های سیاسی – صنفی بر محور افراد سیاسی با نفوذ شکل گرفته و حتی ادامه این تشکل ها قائم بر وجود چنین افرادی می باشد؛ بنابراین طبیعی و قابل پیش بینی است که کمیت و کیفیت فعالیت تشکل های مورد نظر تابع تصمیم های این افراد می باشد.

2-4. فقدان یک برنامه مشخص استراتژیک در راستای اهداف تشکل ها

نگاهی بر اساسنامه اکثر تشکل ها و نیز رجوع بر فعالیت های آن ها در طول زمان های گذشته نشان از فقدان یک برنامه مشخص بر اساس سیاست های روشن، اهداف مصرح و برنامه های کاربردی و عملیاتی جهت دستیابی به اهداف و اصلاح کاستی ها می باشد و آنچه که در قالب اساسنامه این تشکل ها نوشته شده بیشتر شکل و گونه ای از کلی گویی و آرمانی را دارا می باشند.

3-4. تمرکز عمده تشکل ها بر کسب قدرت

تجربه عمده در مورد تشکل ها به خصوص تشکل های سیاسی – صنفی، تمرکز بیشتر بر کسب پست های مدیریتی به خصوص در سطح وزارت و شهر تهران بوده است. البته نباید از این امر غافل شد که یکی از اهداف اصلی احزاب و تشکل ها، کسب قدرت در راستای اعمال اهداف تشکیلاتی خود می باشد؛ اما نکته مهم در این میان توجه به این مساله است که کسب قدرت زمانی شکل مشروعیت و مقبولیت پیدا می کند که مبتنی بر اصل شایسته سالاری، مسئولیت پذیری، پاسخگویی بر محور اثربخشی باشد که متاسفانه این امر در حوزه رفتار تشکل ها مشاهده نمی گردد.

4—4. خنثی شدن تشکل ها و پیش گرفتن رفتارهای محافظه کارانه توسط آن ها پس از کسب پست ها و منصب های مدیریتی

واقعیت بسیار تلخی که در زمینه سیستم ها و در بین بسیاری از کنشگران جامعه ما مشاهده می گردد توجه به این پدیده است که زمانی که بیشتر افراد فعال، منتقد به خصوص تشکیلاتی بر مسند قدرت و پست ها می نشینند در جهت حفظ موقعیت خود، رسم و آداب محافظه کاری را در پیش می گیرند.

5-4. ضعف اثرگذاری بر کانون های قدرت در راستای منافع آموزش و پرورش

یکی از عوامل موثر در جهت جلب توجه کانون های قدرت بر هر سیستمی به خصوص در جامعه ایران، رایزنی و لابی گری فعالین هر سیستم در جهت منافع سیستمی می باشد. نگاهی هر چند سطحی بر عملکرد تشکل های فرهنگیان نشان از ضعیف بودن عملکرد آن ها در ارتباط با رایزنی با لایه های قدرت مرتبط با قوه های مجریه، مقننه، قضاییه و سایر مراکز  قدرت در جهت اعتلای  آموزش و پرورش کشور می باشد.

6-4. فعال نبودن تشکل ها در ارتباط با رویدادهای آموزش و پرورش و عدم پی گیری جدی مطالبات فرهنگیان

آموزش و پرورش ایران همواره با مسائل، مشکلات و رویدادهای مختلفی در حوزه دروندادی، فرایندی، بروندادی و پیامدی برخوردار هست که متاسفانه واکنش تشکل ها نسبت به چنین رویدادهایی در ارتباط با تحلیل، آسیب شناسی و ارائه راهکار بسیار ضعیف و کمرنگ تر بوده است.

7-4. فقدان بسترهای مناسب در جهت تعامل با فرهنگیان

باید این واقعیت تلخ را در ارتباط با فعالیت های تشکل های فرهنگیان پذیرفت که این تشکل ها در طرح واره ذهنی فرهنگیان جای مشخصی برای خود باز نکرده اند و در یک بررسی ساده مشخص می گردد که نه نام این تشکل ها برای اکثریت فرهنگیان مشخص است و نه نوع فعالیت هایشان.

8-4. ضعف در گفتمان سازی

یکی از نشانه های کارآمدی و اثرگذاری هر جریان و یا هر نوع تشکلی توجه به مقوله گفتمان سازی در جهت تمرکز و توجه به مسایل مهم و چالشی یک سیستم و نیز نزدیک نمودن باور و نگرش فعالین در جهت اهداف آن سازمان  و همچنین توجه به راهکارهای بدیع و تحول گر می باشد که متاسفانه عملکرد تشکل ها در این میان نیز قابل دفاع نمی باشد.

9-4. ضعیف بودن رفتارهای تیمی اعضای تشکل ها

عدم نهادینه شدن ساختارهای حزبی و تشکیلاتی در تمام احزاب و تشکل ها منجر به عدم توجه به آموزش و پرورش اعضاء به منظور جامعه پذیری تشکیلاتی شده است؛ به طوری که تناقض رفتارهای اعضاء با اهداف تشکیلات در راستای منافع شخصی به کرار مشاهده می گردد.

10-4. گم شدن پی گیری مطالبات فرهنگیان در بده و بستان های سیاسی

اصولا از مهمترین اهداف تشکل های فرهنگیان و نیز از شاخص های مهم اثربخشی آن ها، پی گیری جدی مطالبات فرهنگیان می باشد که متاسفانه تاکنون یک مطالبه مشخص به صورت قاطع مورد پی گیری واقع نشده است که شاید یکی از دلایل مهم آن درگیری بیش از حد در بده و بستان های سیاسی می باشد.

11-4. عدم هماهنگی و گفتگوی جدی بین تشکل های فرهنگیان بر محور منافع آموزش و پرورش

تشکل های موجود درآموزش و پرورش به تنهایی قادر به حل و یا کاهش چالش های آموزش و پرورش نبوده و نخواهند بود؛ بنابراین ضرورت دارد تا فرهنگ گفت و گو بین تشکل های فرهنگیان علیرغم داشتن گرایش های سیاسی خاص درراستای تمرکز بر اهداف مشترک تقویت و نهادینه شود که مروری بر عملکرد تشکل ها در این ارتباط نیز نشان از ضعف جدی در این حوزه می باشد.

12-4. ضعیف بودن فعالیت تشکل ها در شهرهای دیگر

از نشانه های پویایی یک تشکل توجه بر گسترش آن در بخش های مختلف جامعه می باشد و در حوزه آموزش و پرورش مهم این است که تشکل ها علاوه در تهران در مرکز استان ها و شهرهای آن ها گسترش یابند که باز عملکرد تشکل ها در این زمینه نیز بسیار ضعیف بوده و تعداد افراد تشکل ها به صورت واقعی در بعضی از استان ها از تعداد انگشتان دو دست هم فراتر نمی رود.

5. خود معلمان

در بحث آسیب شناسی تشکل های فرهنگیان نباید از نقش خود معلمان غافل شد و در ارتباط با این مساله می توان به چند مورد اشاره کرد:

1-4. فقدان شناخت فرهنگیان نسبت به تشکل ها

در ارتباط با وضعیت شناخت فرهنگیان نسبت به ماهیت و عملکرد تشکل ها در سطور بالا اشاره گردید که اقدامات اساسی توسط تشکل ها در ارتباط با تشریح اهمیت و وظایف تشکل ها برای فرهنگیان انجام نپذیرفته است و بر این اساس اطلاعات فرهنگیان کشور نسبت به این تشکل ها خیلی ضعیف می باشد.

2-4. بی اعتمادی فرهنگیان به تشکل ها

مشاهدات فرهنگیان از اقدامات مرتبط با سهم خواهی و سهم جویی تشکل ها بدون توجه به شایسته سالاری، جنگ قدرت و یا معامله بین تشکل ها در کسب منصب های مدیریتی، بی توجهی بر نیازها و مشکلات واقعی فرهنگیان توسط تشکل ها و فصلی و اقتضایی بودن فعالیت های آن ها سبب ایجاد بی اعتمادی در بین فرهنگیان نسبت به تشکل ها شده است.

به عنوان یک نمونه از تجربه کار تشکیلاتی اینجانب، تشکیل کانون فرهنگیان حزب اعتدال و توسعه در سطح استان در کنار دوستان اندیشمند و فعال بوده که گسترش فعالیت های آن حتی در سطح کشور بی بدیل بود؛ چرا که در در عرض هجده ماه کانون فرهنگیان حزب اعتدال و توسعه در نواحی پنج گانه تبریز و سی و شش منطقه آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی در کنار شورای مرکزی استانی شکل گرفت که به زودی مقاله ای در ارتباط با فرایند تکوین و تضعیف آن به صورت تحلیلی خواهم نوشت.


 ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/ در پی اعلام وصول استیضاح وزیر آموزش و پرورش در مجلس، صدای معلم در این مورد نظر شهیندخت مولاوردی را جویا شد .

استیضاح بطحایی وزیر آموزش و پرورش

جعفر زاده ایمن آبادی نماینده رشت در مجلس چند روز پیش بعد از برکناری وزیر اقتصاد  گفت : "با  توجه به عملکرد نادرست رئیس دولت و تیم همراهش در یکسال گذشته و حال و هوای فعلی مجلس هر وزیری گذرش به مجلس بیافتد قطعا استیضاحش رای می آورد ؛  توصیه می کنم وزرای محترم ترتیبی اتخاذ کنند تا گذرشان به مجلس نیافتد چون اگر چنین شود آن شود که برای دو‌ تن دیگر شد!"

نمی دانم این سخن تهدید است یا هشدار! حالا از بدشانسی قرعه فال به نام سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش افتاده که در دعوای دولت و مجلس نه سر سیر است و نه ته پیاز . روز چهارشنبه 7 شهریور  نامه استیضاح بطحایی اعلام وصول شد و  جلسه استیضاح هم  قرار است 13 شهریور برگزار شود. آیا پیش بینی نماینده رشت درست از آب در می آید. به تصور من احتمالش کم است مگر اینکه اتفاق جدیدی بیفتد.
 
برخی از  16 محور مطرح شده در نامه استیضاح ،همان حرفهای تکراری و کلیشه ای است که در استیضاح وزرای قبلی هم دیده می شود. مانند : "عدم اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ،عدم پرداخت مطالبات فرهنگیان و بی‌توجهی به مشکلات رفاهی آنان، کاهش اعتبارات آموزش و پرورش و موضوع عزل و نصب مدیران " چند عنوان جدید هم دیده می شود مانند : "جعل در تاریخ ، ورود دانشگاه فرهنگیان به تبلیغات انتخاباتی مجلس یازدهم ، فساد اخلاقی در مدارس و عدم پذیرش مسئولیت اتفاق شوم منطقه 2 تهران " یکی از عناوین هم عدم اجرای مرحله دوم "نظام رتبه بندی معلمان" است که وزیر می گوید آماده است و همین روزها به مجلس تقدیم می شود. ظاهرا وزیر نرمخو و مهربان آموزش و پرورش نتوانسته همه نمایندگان استیضاح کننده را راضی کند.
 
مهم ترین مساله نمایندگان، عزل و نصب مدیران آموزش و پرورش در حوزه انتخابیه آنها است. بطحایی طبعی آرام و سازگار دارد . خیلی زود کوتاه می آید و اهل نه گفتن  نیست. اما مشکل این است که خواسته های نمایندگان یک استان و نهادهای ذیربط با هم تقاطع دارد و وزیر در تعیین مدیرکل فلان استان گاهی نمی تواند خواسته های متفاوت و گاه متضاد نمایندگان استان ، استانداری ، امام جمعه و برخی نهادهای دیگر را یک کاسه کند.

استیضاح بطحایی وزیر آموزش و پرورش

هر مدیرکلی  را انتخاب کند چندتایی ناراضی می شوند. این درد مشترک وزرای آموزش و پرورش در این 20 سال اخیر بوده است . اجرای سند تحول  هم چماقی شده برای کوبیدن توی سر هر وزیری . سند بر خلاف متون قانونی، متنی آشفته و آرمانگرایانه است. آشفتگی در سند به حدی است که اگر  بطحایی بگوید سند را اجرا کرده و مخالفان او هم بگویند سند را اجرا نکرده است هر دو طرف درست گفته اند.

معلمان از نظر معیشتی بابت سقوط ارزش پول ملی ضربه ای شدید خورده اند که آثار آن به تدریج تا پایان سال نمایان می شود. افزایش حقوق به روش متعارف و مرسوم مثل اجرای طرح رتبه بندی اصلا نمی تواند این ضایعه را جبران کند. ارزش واقعی حقوق معلمان به یک سوم دیماه 96 سقوط کرده است. اما این تازه اول ماجرا است.

مجموعه حاکمیت دنبال اقتصاد مقاومتی و جنگی است. مجلسی ها بهتر از همه از وضع درآمدها و هزینه های دولت خبر دارند. همین مجلس 7-8 ماه پیش بودجه سال 97 آموزش و پرورش را با 12 درصد افزایش حقوق ها تصویب کرده است. نمایندگانی که شعار رفاهی می دهند صداقت ندارند. خلق منابع جدیدمالی افسانه است.  برای افزایش بودجه آموزش و پرورش و رفاه معلمان باید از بودجه جاهای دیگر کم و به آموزش و پرورش اضافه کرد. نمایندگان چرا در تصویب بودجه 97 این کار را نکردند؟

استیضاح بطحایی وزیر آموزش و پرورش

فساد اخلاقی در مدارس و جعل تاریخ هم نمک ماجرا برای افزایش تعداد مخالفان است. من وزیر آموزش و پرورش را به دلیل سیاست شاه سلطان حسینی بی کفایت می دانم. اما با دلایل استیضاح و استیضاح کنندگان همراه نیستم و به نظرم هدف این استیضاح خدمت به  آموزش و پرورش و احترام به حقوق معلمان نیست. شاید مجلسیان چون دستشان به نوبخت نمی رسد می خواهند بطحایی را زمین بزنند. اما تا وقتی که مهم ترین دغدغه نمایندگان عزل و نصب مدیران این وزارتخانه از بین فامیل و هم طایفه ای خودشان است، استیضاح وزیر آموزش و پرورش عوامفریبانه  است.

حقیقتا برای من اعلام وصول استیضاح بطحایی غیر قابل پیش بینی بود. هنوز هم منتظر اتفاقی هستم که جلسه  استیضاح برگزار نشود.

تعجب می کنم که  نمایندگان به خصوص هسته اصلی مخالف دولت (پایداری ها )  کوپن محدود استیضاح را هزینه برکناری وزیری خنثی و بی تاثیر کنند. حدس من این است که بطحایی ضعیف تر و حرف شنوتری بعد از استیضاح به ساختمان قرنی برمی گردد.

کانال تلگرامی

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور