تشکل های به اصطلاح، اصلاح طلب دلشان خوش است که بطحایی چند تا امتیاز به آن ور می دهد عوضش چند تا مدیر که اسم شان اصلاح طلب است و در عمل مانند اصولگرایان و در برخی مواقع بدتر از اصولگرایان عمل می کند سر کار می آیند ! نمونه جدید و زنده اش عبدالرسول عمادی عضو شورای مرکزی مجمع فرهنگیان ایران اسلامی است .
عمادی که در سمت رئیس مرکز امتحانات بیشتر به شاعری و روشنگری سیاسی می پرداخت پس از معرفی شدن به عنوان سرپرست معاونت متوسطه کانالش را به کل حذف کرد و چفیه بر گردن در مراسم ها حاضر شد با این وجود استعلامش برای معاونت متوسطه رد شد !
احتمالا بطحایی پشت پرده لابی کند و چند امتیاز بدهد تا تایید عمادی را بگیرد ولی سوال اینجاست چرا باید این امتیازها را بدهد تا تایید یک مدیر که ۴ سال هم رئیس مرکز بوده را بگیرد ؟ اصلا گیریم امتیاز داد و تایید گرفت آیا آن گونه که بطحایی معامله می کند به سود آموزش و پرورش است ؟
آقای عمادی چه دستاورد و توانمندی خاصی به عنوان مدیر کل بوشهر و خوزستان و رئیس مرکز سنجش داشته که برایش بطحایی باید امتیاز بدهد و مجمع فرهنگیان دلخوش باشد عضوم معاون متوسطه است !؟ مدیران که تکلیف شان مشخص است و چند صباحی بر صندلی مدیریت تکیه می دهند و می روند ولی تشکل ها که دوره های طولانی تری فعالیت می کنند باید به اعتبار خود در این فضا و بین معلمان و ارتباط شان با جامعه نیز توجه داشته باشند
متاسفانه قضاوت و معیار بیشتر افراد و دوستان تشکلی میز محوری است و مسایل را به ماندن و رفتن افراد گره می زنند ولی به نظر من دولت ها و آموزش و پرورش یک سری اصول، قوانین و معیارهایی دارد و باید داشته باشد که هر وزیر و مدیر باید ماندن و رفتنش منوط به پیروی و پیگیری آنها باشد و در صورت تخطی برود حتی اگر ۲ ماه از مدیریتش گذشته باشد !
تشکل ها نقش و وظایف مهمی دارند که باید به آنها توجه داشته باشند از جمله آن ها :
داشتن برنامه در زمینه مسایل مهم آموزش و پرورش ، مطالبه گری ، ایجاد ارتباط بین بدنه و مدیران ، کانالیزه و پالایش کردن مطالبات بدنه ، تلاش برای رسیدن به قدرت ، پیگیری اهداف و برنامه ها پس از رسیدن به قدرت . ولی متاسفانه شاهد آن هستیم که تشکل ها معبری برای رسیدن به پست و مقام شده اند و اغلب حضور نمایشی در فضای آموزش و پرورش دارند دیگر هیچ ! هیچ برنامه و پیگیری و تفاوت خاصی بین تشکل ها و اعضایشان دیده نمی شود . برای مثال فولادوند ، کمره ای، ناصری، نظریان و محسنی نسب و ... از جمله مدیرانی هستند که عضو انجمن اسلامی معلمان هستند و به یاری تشکل شان بر این صندلی ها نشستند و افرادی مثل عمادی، کریمی، مینایی پور، شکوهی ، مینو زمان و رضا مرادی از مدیران عضو مجمع فرهنگیان ایران اسلامی هستند ؛ مجتبی زینی وند ، مهاجرانی، حسین بر، رمضانی، ماجدی و ... از مدیران اعتدالی هستند، این افراد در مدیریت شان چه تفاوت هایی با هم دارند ؟
آیا مینو زمان ( مجمع فرهنگیان) رئیس منطقه ۸ تهران و محسنی نسب ( انجمن اسلامی ) رئیس منطقه ۹ تهران و ماجدی ( اعتدال و توسعه ) رییس منطقه ۳ تهران ، سه شیوه ی متفاوت در مدیریت مناطق خود در پیش گرفته اند ؟ آیا برنامه های متفاوتی دارند ؟ این ۳ تشکل که در حال حاضر سهم زیادی در قدرت اجرایی آموزش و پرورش دارند چه برنامه ای برای مسایل و مشکلات آموزش و پرورش دارند ؟ چه تفاوتی در نحوه ی مدیریت دارند ؟ اهداف و مطالبات شان چیست ؟
واقعیت این است که این تشکل ها فاقد برنامه و اهداف خاصی در حوزه ی آموزش و پرورش هستند و بیشتر با کانالیزه کردن اعضایشان به صندلی های مدیریت از وزرا حمایت مشروط می کنند !
در چنین شرایط و فضایی مدیران بی برنامه هم با حرف های کلی روزگار می گذرانند یکی وعده نگارش برنامه ی صد ساله می دهد و آن دگری وعده نزدیک به آموزش و پرورش فنلاند ! هم تشکل ها راضی هستند ، فعالیت کردند و اعضایشان به سمت رسیدند هم وزرا از اینکه توانستند تشکل ها را همراه خود کنند خشنود هستند !
آنچه در این رابطه چندان مهم نیست مشکلات آموزش و پرورش است !
مدیران که تکلیف شان مشخص است و چند صباحی بر صندلی مدیریت تکیه می دهند و می روند ولی تشکل ها که دوره های طولانی تری فعالیت می کنند باید به اعتبار خود در این فضا و بین معلمان و ارتباط شان با جامعه نیز توجه داشته باشند؛ گمان می کنم با این روند که در پیش گرفتند شاهد اُفت جایگاهشان در آینده ای نه چندان دور باشیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
ما دبیران شاغل و بازنشسته
این فرد متظاهر بیسواد را شایسته ی معاونت
متوسطه نمی دانیم. اگر می خواهید کمترین ارزس های
باقیمانده را نیز نابود سازید بسم ا.....
آقای دکتر عمادی از همان بدایت مدیریت به عنوان مدیرکل استان دارای شهرت و رضایت و خاطره شیرین در بین فرهنگیان استان است و در دوره ریاست مرکز سنجش دستاوردهای خوبی از جمله تدوین و توزیع و تصحیح هوشمند و الکترونیکی اوراق امتحانات نهایی داشته و مهمترین گام برای حذف سودجویی باندهای جعل و سرقت و فروش سوال و ارتقای تاثیر وضعیت تحصیلی دانش آموزان در گزینش کنکور است در این دوران کم حضور دکتر عمادی در معاونت متوسطه طرح ها و برنامه های خوبی مطرح شده که از سال آینده قابلیت اجرا خواهد یافت. البته موضع شفاف وابستگی جناحی و صراحت لهجه دکتر نه تنها عیب نیست بلکه ناشی از عدم وابستگی ایشان به میز قدرت و کسوت مدیریت است. بهتر است انصاف در اظهار نظرها و قلم فرسایی های ناشیانه رعایت گردد.