صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

دخالت نمایندگان مجلس در آموزش و پرورش و استقلال تعلیم و تربیت  پیش تر، وزیر آموزش و پرورش در دیدار با اعضای برخی تشکل های فرهنگیان با اشاره به موضوع دخالت نمایندگان در امور آموزش و پرورش گفت :

« دخالت نمایندگان در این امور در همه دولت‌ها وجود داشته است و ما تلاش می‌کنیم با ایجاد تعادل و توازن با نمایندگان، از معیارهایمان در انتخاب و انتصاب مدیران عدول نکنیم.»


آقای مرتضی نظری رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، نیز پس از دیدار تشکل ها با وزیر آموزش و‌ پرورش، توئیتی را با این مضمون منتشر کرد و نوشت :


« دخالت برخی نمایندگان مجلس در امور داخلی آموزش و پرورش استانها و شهرستانها، به حد غیرقابل تحمل رسیده.  مدیران تحولگرا تحت فشار انتصابات قومی و قبیله ای هستند. آموزش و پرورش، سازمانِ رای کسی نیست! »

دخالت نمایندگان مجلس در آموزش و پرورش و استقلال تعلیم و تربیت

از قضا موضوع دخالت افراد و برخی نمایندگان مجلس در عزل و نصب های آموزش و پرورش یکی از موضوعات مطرح شده در جلسه تشکل های فرهنگیان با وزیر آموزش و پرورش بوده است که از سوی نمایندگان چندین تشکل به صراحت مطرح شده است. برای مثال نمایندگان کانون صنفی مدرسین دانشگاه فرهنگیان در این جلسه گفته اند : « فشار نمایندگان مجلس بر رئیس دانشگاه فرهنگیان زیاد است و افراد نالایق و نامرتبط را برای پست‌های مدیریتی پیشنهاد می‌دهند. » در بسیاری از امور، صراحت قانونی در محدوده و مرز میان دو امر «نظارت» و «دخالت» مشخص نیست
اظهارات وزیر آموزش و پرورش در جلسه مورد اشاره،  نشان می دهد که اصل موضوعِ دخالت نمایندگان مجلس در امور آموزش و پرورش - و البته امور سایر نهادها - امری مرسوم و پذیرفته شده در سپهر سیاسی جامعه است و آنچه محل مناقشه در بین گروههای ذینفع است، در واقع نفسِ این دخالت ها نیست بلکه حدود و ثغور آنست.


به زعم نگارنده ی این سطور، آقای نظری تمام‌ مولفه های یک موضع گیری منطقی و قانونی از جایگاه حقوقی خود را رعایت کرده است. ایشان ضمن تشخیص درست و به موقعِ یک ضرورت، سخن و موضعی درست را در زمان و موقعیتی مناسب و به جا اظهار کرده است.
اما اظهارات آقای جبار کوچکی نژاد از جایگاه یک نماینده مجلس و در پاسخ به آقای نظری قطعاً فاقد چنین ویژگی هایی است، مخصوصاً  آنجا که می گوید :

دخالت نمایندگان مجلس در آموزش و پرورش و استقلال تعلیم و تربیت

« وزیر آموزش و پرورش باید پیش از اینکه وارد جلسه استیضاح شود، نامه ی عزل مرتضی نظری را امضا کند. »


این اظهارنظر به وضوح نشان می دهد که دخالت های برخی نمایندگان مجلس در امور داخلی آموزش و پرورش اکنون از حد لابی های پنهان برای عزل و نصب های قومی و قبیله ای فراتر رفته و به مرز تهدیدهای علنی و آشکار رسیده است.

متاسفانه از آنجا که در بسیاری از امور، صراحت قانونی در محدوده و مرز میان دو امر «نظارت» و «دخالت» مشخص نیست، نهاد نظارتی در موقعیتی که خود را پرزورتر احساس می کند معمولاً با روی آوردن به تفاسیری غیررسمی و موسع از قانون مورد نظر، حدود و ثغور دخالت خود را به گونه ای تعریف می کند که جای هرگونه دخالت های بیجا را باز بگذارد و این در حالی است که همان نهاد در موقعیت دیگری که زورش به دخالت نمیرسد از همان نظارت حداقلی نیز چشم پوشی می کند.


اینکه وزیر آموزش و‌ پرورش گفته است  « دخالت نمایندگان در این امور در همه دولت ها وجود داشته است » ، حرف درستی است و البته مختص و محدود به دولت های این کشور هم نبوده و نیست و حتی در بسیاری از جوامع دموکراتیک نیز چنین است.

نمایندگان مجلس برای پیروزی در انتخابات تلاش می‌کنند و باید برای حوزه انتخابیه خود بودجه بیشتری جذب و خرج کنند. آنها همچنین تمایل دارند در انتخاب مدیران حوزه انتخابیه خود تاثیرگذار باشند.

دخالت نمایندگان مجلس در آموزش و پرورش و استقلال تعلیم و تربیت

رویکرد محلیِ نمایندگان هر جا که ویژگی های قومی و قبیله ای پررنگ تر باشد، بیشتر بروز و نمود پیدا می کند. اما زمانی که فرآیند نظارتی- دخالتی به جای تفاهم‌ و توافق برای تامین منافع عمومی به تعارض منافع گروهی و باندی منجر می شود، از دل آن نیز دخالت هایی بیرون می آید که با چانه‌زنی و لابی و بده‌بستان های تعامل گرایانه! شروع و به سهم خواهی و رانت جویی های تهدیدآمیز در فرآیندهای تصمیم گیری ختم می شود.‌

تبدیل فرآیند نظارتی-دخالتی به دخالتی-نظارتی، در عمل نه تنها منافع عمومی را تامین نخواهد کرد، بلکه ضمن آنکه به سردرگمی و ناامیدی ذینفعان دامن می زند، زمینه ساز  بروز فساد سیاسی و اداری نیز خواهد شد و البته استمرار آن علاوه بر پیامدهای مورد اشاره، بستری مناسب برای ادامه حیات سیاسی عناصری می شود که به راحتی از پاسخگویی مصون می مانند و هیچ قیدی آنان را به مسئولیت پذیری در برابر افکار عمومی ملزم نمی کند.

کانال اخبار فرهنگیان


دخالت نمایندگان مجلس در آموزش و پرورش و استقلال تعلیم و تربیت

منتشرشده در یادداشت

دخالت در آموزش و پرورش و بودجه و نهادهای فرهنگی موازی

در فضای مبهم و یاس زده حاکم برآموزش و پرورش امروز ایران زمین ،آنچه بیش از همه آزار دهنده است مواضع ضعیف و منفعلانه وزیر در مقابل زیاده خواهی برخی افراد و نهاد های بیرونی در امور ریز و درشت این دستگاه پهن پیکر و نیز سهم بسیار ناچیز این ابر دستگاه از بودجه عمومی  و البته سیاست های یک بام و دو هوای کشتی بان آن می باشد .
کیست که نداند این بیمار در حال احتضار (آموزش و پرورش )بیش از پیش نیازمند به حمایت همه جانبه از طرف مسئولان و البته مردم می باشد و یقینا راهی به جز دریافت مشارکت مردم برای بهبود این دستگاه عظیم که اولویت هشتم و نهم دولت نیز نمی باشد وجود ندارد
اما:

دخالت در آموزش و پرورش و بودجه و نهادهای فرهنگی موازی

اظهارات دوگانه وزیر آموزش و پرورش آنجا  که از یک طرف دریافت وجه از والدین را مگر با رضایت  و خواست قلبی ایشان غیر مجاز می داند ،از طرف دیگر ضمن این که تقاضای مشارکت می نمایند ،در کمال ناباوری با اظهاراتی  نسنجیده  و با ابراز شرمندگی از وجود بخاری‌های نفتی در برخی مدارس که اخیرا موجب پر پر شدن چند نفر از دانش آموزان عزیزمان گردید و همه مردم ایران به ویژه جامعه فرهنگی و مردم سیستان و بلوچستان را داغدار نمود گفته اند : اگر نیمی از افراد یارانه بگیر در کشور یک ماه از یارانه خود صرف‌نظر کنند این مشکل یک‌بار برای همیشه تمام خواهد شد ولی اگر نگاه مان به بودجه دولت باشد تا 8 سال آینده هم نخواهیم توانست بخاری‌های غیر ایمن را از مدارس جمع‌آوری کنیم. به جای توئیت کردن در مورد مسائل کم اهمیت ،هر نوع اطلاع رسانی در خصوص مسائل آموزش و پرورش را به متولی مربوطه یعنی مرکز اطلاع رسانی واگذارید


جناب آقای بطحایی 

این اظهار نظر از وزیر فرهنگ در تراز جمهوری اسلامی بسیار بعید می نمود با این حال مردم این سئوال را از شما می پرسند ؛ چرا زمانی که بودجه در دولت تصویب می گردد بر سر نوبخت و اسحاق فریاد نمی کشید که سهم آموزش و پرورش از بودجه کل کشور چرا باید هر سال کمتر از سال قبل گردد ؟


انتظار این بود در قبال این پیشنهاد ناپسند نسبت به کسر یا حذف اعتبارات نهادهایی فریاد سر می دادید که به عنوان فرهنگی بودجه دریافت می کنند اما کوچکترین تاثیر و تحرکی در بخش  فرهنگ ندارند !

دخالت در آموزش و پرورش و بودجه و نهادهای فرهنگی موازی

چرا همه ی کسری های دولت باید به آموزش و پرورش سرریز گردد و البته قسمتی از اعتبارات تخصیصی نیز به اما و اگر و وصول سود بانک ها و دیگر بنگاههای سود آور که هیچ گاه هم محقق نمی گردد فقط برای آموزش و پرورش وپاداش پایان خدمت باز نشستگان آن در نظر گرفته می شود ...؟ باید سیاست حفظ میز و بقای آن به هر قیمتی  جای خود را به تکریم معلم و دفاع از حیثیت آموزش و پرورش دهد


چرا اصل سی ام مهجور مانده در قانون اساسی کشور که بر اساس آن دولت موظف  شده است وسایل آموزش و پروش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم آورد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خود کفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد مطرح نمی کنید ؟
انتظار رفته و می رود در مقابل افراد کوچکی که سوداهای بزرگ در سر می پرورانند و راه بزرگ شدن خویش را فشردن گلوی آموزش وپرورش و عبور از آن می دانند ،کوتاه نیامده و با دفاع مقتدرانه از نیروهای تحت امرتان در آموزش و پرورش ، تفاوت دخالت در یک دستگاه با نظارت را برای ایشان لااقل در یکی از توئیت های روزانه تان درج می نمودید و شجاعانه در حمایت و دفاع از رئیس مرکز اطلاع رسانی تان اعلام می کردید آموزش و پرورش حقیقتا دیگر تاب تحمل در برابر سیاسیون زیاده خواه را ندارد و البته تا زمانی که بنده هستم اجازه نخواهم داد به سبد رای کسی تبدیل شود .

دخالت در آموزش و پرورش و بودجه و نهادهای فرهنگی موازی

جناب آقای وزیر :
انتظار قاطبه فرهنگیان که از نوع باز خوردهای ایشان در فضای مجازی و رسانه ای می توان دریافت از جنابعالی این است که:
به جای توئیت کردن در مورد مسائل کم اهمیت ،هر نوع اطلاع رسانی در خصوص مسائل آموزش و پرورش را به متولی مربوطه یعنی مرکز اطلاع رسانی واگذارید و به جای ظاهر شدن در نقش منتقد که این روزها به لطف به بی راهه رفتن آموزش و پرورش و استفاده از برخی نیروهای کهن سال و ناکارآمد ستادی که بعضا برای شخص جنابعالی هم وجود و عملکردشان مساله ساز است کم نیستند ؛ به وظایف ذاتی و قانونی خویش نه به صورت پشت میز نشینی که به صورت میدانی در مورد مسائل ریز و درشت آموزش و پرورش ورود کرده و برای این مشکلات اعم از کیفیت بخشی آموزش ،حذف  بخاری های نفتی و خطر آفرین ، مدارس کپری، تقویت سرانه های مدارس ،رفاه ، معیشت و درمان فرهنگیان ،نهایی نمودن نظام رتبه بندی که در توئیت ها و مصاحبه های گاه و بی گاهتان زمان اجرای آن را مهر 97نوید می دادید اما آنگونه که از شواهد بر می آید درسال 98 هم امیدی به اجرای آن نیست بپردازید ؛ برای ادامه کار جنابعالی یا هر وزیر دیگری باید سیاست حفظ میز و بقای آن به هر قیمتی  جای خود را به تکریم معلم و دفاع از حیثیت آموزش و پرورش دهد .

دخالت در آموزش و پرورش و بودجه و نهادهای فرهنگی موازی

پایان سخن را به شعری زیبا از استاد سخن سعدی می آرائیم که بی مناسبت به موضوع مورد بحث نیست :


سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی
به عمل کار برآید به سخندانی نیست


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">

دخالت در آموزش و پرورش و بودجه و نهادهای فرهنگی موازی

منتشرشده در یادداشت

استيضاح مکرر وزیر آموزش و پرورش و سهم خواهی نمایندگان مجلس  در حقوق عمومی یک قانون کلی به نام محدودیت درونی ( Auto limitation )  وجود دارد که بر اساس آن وقتی دولت قانونی را وضع می کند،خودش هم به رعایت آن پای بند است.

جامعه ای که در آن دولت به قانون بی توجه است و به اصطلاح ورای قانون است، مردم سرشت ضد قانونی دولت را می پذیرند و درونی عمل می کنند و در روابط اجتماعی خود به کار می گیرند.

حضرت امام ( ره ) می فرمایند: عمل به قانون باید توسط حاکمان و وضع کنندگان قانون لباس عمل بپوشد، نه این که مردم را دعوت به عمل به قانون نمایند ،اما خود عمل نکنند.

در احاديث نیز داریم که : کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم. شهروندان را نه به زبان، بلکه باید با عمل به امور پسندیده دعوت کرد. این تداخل تا جایی پیش می رود که عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس رسما در مصاحبه اعلام می کند اگر وزیر  "آقای  نجات بهرامی معاون رسانه ای روابط عمومی " را بر کنار نکند، استيضاح به صحن علنی می رود

در « نظام های پارلمانی » استفاده از ابزار استيضاح و بهره گیری از رأى اعتماد یکی از مهمترین وسایل برای مهار کردن کارهای وزیران است. در برابر چنین سلاحی که در دست نمایندگان پارلمان است، حق انحلال مجلس بزرگترین وسیله کنترل عملکردهای این دستگاه است.

در « نظام های ریاستی » نه قوه مجریه قادر است پارلمان را منحل کند و نه قوه مقننه می تواند رئيس جمهور و وزرا را وادار به کناره گیری نماید. اما در « نظام های نیمه پارلمانی نیمه ریاستی » که برخی کتابهای حقوقی کشور ما را جزو آنها می دانند وظايف قوا کاملا تخصصی نبوده و گاهی میان آنها تداخل صورت می گیرد.در این حالت نیز به نظر می رسد افکار عمومی بهترین ملاک قضاوت است.

در ماههای اخیر به کرات شنیده می شود که استيضاح وزیر آموزش و پرورش از حد نصاب افتاده است.

حال سؤال افکار عمومی خصوصا جامعه فرهنگیان از نمایندگان این است که اگر نقطه ضعف های مطرح شده در متن استيضاح را باور دارند چرا امضا خود را پس می گیرند ؟ و این شائبه به وجود می آيد که امضا اهرم فشاری برای انتصاب افراد ستادی نمایندگان است.تا جایی که دیده شده یک مدیر مدرسه که در ستاد یک نماینده فعال بوده است، بدون طی کردن سلسله مراتب اداری به ریاست یک اداره می رسد.

استيضاح مکرر وزیر آموزش و پرورش و سهم خواهی نمایندگان مجلس

این تداخل تا جایی پیش می رود که عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس رسما در مصاحبه اعلام می کند اگر وزیر  "آقای  نجات بهرامی معاون رسانه ای روابط عمومی " را بر کنار نکند، استيضاح به صحن علنی می رود.

وجود نظام شایسته سالاری در هر کشوری باعث قوام، مقبولیت و مشروعیت آن خواهد شد لذا گزینش افراد شایسته در سازمانها از اهمیت خاصی برخوردار است.

از اول تیرماه نود و هفت تاکنون به مدت شش ماه است که " اداره نظارت و عملکرد آموزش و پرورش فارس " با سرپرست اداره می شود.

دوره سرپرستی مطابق نظريه تفسیری شورای نگهبان در اصل 135قانون اساسی در مورد سرپرست وزارت خانه ها سه ماهه و غیر قابل تمدید است.هر چند رؤساي  دوایر به مهمی وزرا نیستند لیکن داشتن سرپرست در مدت طولانی عملا قسمت مربوطه را به تعطیلی می کشاند. شنیده ها حکایت از آن دارد که تاکنون چندین نفر جهت احراز این پست جهت مصاحبه به وزارت آموزش و پرورش معرفی شده اند.یکی از گزینه ها پس از انتصاب مدیر کل جدید  با فشار برخی پدر خوانده های اصلاحات در فارس حذف شد، و گزینه دیگری نیز که پیشنهاد مدیرکل آموزش و پرورش فارس است ،تاکنون با فشار یکی از نمایندگان مجلس موفق به کسب این پست نگردیده است.

استيضاح مکرر وزیر آموزش و پرورش و سهم خواهی نمایندگان مجلس

کما اینکه یکی دیگر از نمایندگان فارس یک نیروی خود را از دولت دهم به مدت هفت سال در پست ریاست اداره علیرغم تغییر  دولت حفظ کرده است.

به نظر می رسد استيضاح های پی در پی باعث شده است که وزیر  آموزش و پرورش در هفته های گذشته مدیران کل استان ها را به تهران فراخوانده تا نمایندگان امضا خود را پس بگیرند و در این شرایط وزیر مجبور به تسلیم محض در برابر نمایندگان است. البته این امر سابقه طولانی در نظام اداری ما دارد و لیکن در مورد وزارت آموزش و پرورش شدت بیشتری دارد  و نمایندگان مایل هستند در ادوار بعد از پشتوانه رأى فرهنگیان برخوردار شوند و آموزش و پرورش را سبد رأى خود در نظر می گیرند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

استيضاح مکرر وزیر آموزش و پرورش و سهم خواهی نمایندگان مجلس

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

علت استیضاح ها و شان نمایندگان مجلس در عزل و نصب مدیران

غلامرضا حیدری روز شنبه ( اول دی ماه ) اظهار داشت: استیضاح یک ابزار نظارتی نمایندگان مجلس است و از این ابزار اگر در جایگاه خودش استفاده نشود، باعث سست شدن آن می شود.
وی تصریح کرد: اگر از این ابزار نظارتی به درستی و در جای خود استفاده نشود، برد خودش را پیدا نخواهد کرد و تاثیرگزاری خود را از دست می دهد.
این عضو فراکسیون امید مجلس اظهار داشت: سوالات بایستی حتی الامکان در مسائل ملی و کلان کشور و بحث عمومی باشد، ما نمایندگان نباید صرفا به دلیل آن که مدیری را می خواهیم جا به جا کنیم، وزیران را استیضاح کنیم، این کار در شان ما نیست.
حیدری با اشاره به این که ما نمایندگان نباید در عزل و نصب مسوولان اجرایی دخالت کنیم، گفت: این کار یک باتلاق است، اگر که بخواهیم در عزل و نصب مدیران دخالت کنیم، دستگاه اجرایی اختیارات خود را دارد، این درست نیست که به این عنوان وزیران را استیضاح کنیم.
وی تاکید کرد: امروز ما باید شرایط، مقتضیات و اولویت های کشور را ببینیم، هم اکنون ما در شرایط تحریم هستیم و بودجه آماده بررسی در مجلس می شود، در این شرایط باید به این اولویت ها پرداخته شود.
وی تصریح کرد: این که ما به یک وزیر بگوییم چرا یک مدیر را برداشتی و چرا یکی دیگر را برنمی داری در شان مجلس نیست و بازتاب عمومی خوبی در جامعه ندارد.
نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: امروز ما باید بدانیم اولویت های کشور چیست و مردم از ما چه می خواهند.
حیدری افزود: با توجه به اولویت های اصلی کشور، این استیضاح ها را که جنبه محلی دارد را به صلاح نمی دانم و قطعا نمایندگان در این موضوع دوراندیشی خواهند داشت و همه جوانب را خواهند سنجید.

ایرنا


علت استیضاح ها و شان نمایندگان مجلس در عزل و نصب مدیران

منطق ماشین دودی و تهدید به استیضاح وزیر آموزش و پرورش و برکناری نجات بهرامی   مرحوم شهید مطهری داستان جالبی را از زبان یکی از نزدیکانشان نقل کرده و بر آن «منطق ماشین دودی» نام نهاده بودند. «من یك درسی را از قدیم آموخته ام و جامعه را روی منطق ماشین دودی می شناسم.  وقتی بچه بودم منزلمان در حضرت عبدالعظیم بود و آن زمان قطار راه آهن به صورت امروز نبود و فقط همین قطار تهران- شاه عبدالعظیم بود. من می دیدم كه قطار وقتی در ایستگاه ایستاده بچه ها دورش جمع می شوند و آن را تماشا می كنند و به زبان حال می گویند ببین چه موجود عجیبی است! معلوم بود كه یك احترام و عظمتی برای آن قائل هستند. تا قطار ایستاده بود با یك نظر تعظیم و تكریم و احترام و اعجاب به آن نگاه می كردند. كم كم ساعت حركت قطار می رسید و قطار راه می افتاد. همین كه راه می افتاد بچه ها می دویدند، سنگ برمی داشتند و قطار را مورد  حمله قرار می دادند. من تعجب می كردم كه اگر به این قطار باید سنگ زد چرا وقتی كه ایستاده، یك ریگ كوچك هم به آن نمی زنند، و اگر باید برایش اعجاب قائل بود اعجابِ بیشتر در وقتی است كه حركت می كند.
این معمّا برایم بود تا وقتی كه بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم. دیدم این قانون كلی زندگی ما ایرانیان است كه هركسی و هر چیزی تا وقتی كه ساكن است مورد احترام است. تا ساكت است مورد تعظیم و تبجیل است، اما همین كه به راه افتاد و یك قدم برداشت نه تنها كسی كمكش نمی كند بلكه سنگ هاست كه به طرف او پرتاب می شود. »

منطق ماشین دودی و تهدید به استیضاح وزیر آموزش و پرورش و برکناری نجات بهرامی

در چندماه اخیر شاهد انتشار پست های تخریبی و یادداشت های سراسر کنایه و تمسخر علیه تیم روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش هستیم.

موج تخریب درباره  برخی از اعضای این تیم در حد تلاش برای پرونده سازی و منکوب کردن صدای نجات بهرامی هم پیش رفت.*

رفتاری که تا پیش از این تنها در گفتار و نوشتار جماعتی به ظاهر روزنامه نگار! می دیدیم که در روزنامه ها و سایت هایی چون [...]!  به نام خبر و تحلیل؛ در پی جوسازی ،  هیاهو آفرینی و هجمه علیه رقبا و منتقدان سیاسی و حزبی هستند!

منطق ماشین دودی و تهدید به استیضاح وزیر آموزش و پرورش و برکناری نجات بهرامی

 به کار رفتن برخی کلیدواژه ها از سوی برخی صاحب منصبان پیشین در وزارت که وجود و حضور مدیران جوان، محبوب و شجاعی چون مرتضی نظری، نجات بهرامی و همکارانشان را در مرتبه اول اسباب شرمساری خود (بابت نشان دادن عمق ناکارآمدی شان در مسوولیت های مشابه) و در مرتبه بعدی مانع عرض اندام خود و همفکرانشان در افکار عمومی فرهنگیان می بینند نیز نشان از برخی هماهنگی ها برای به نتیجه رساندن طرح دارد. 

در آخرین مورد شاهد اولتیماتوم به وزیر! برای تغییر فوری رییس روابط عمومی وزارت توسط یکی از نمایندگان مجلس بودیم که ظاهرا جنابشان چنان از شنیدن آن تذکر ساده برآشفته شدند که پرده شرم و حیا را به کلی دریده ، وزیر را با ادبیاتی سخیف و تند تهدید به استیضاح کرد!

منطق ماشین دودی و تهدید به استیضاح وزیر آموزش و پرورش و برکناری نجات بهرامی

نگارنده علاقه ای به خرج کردن از آیات و روایات درباره رفتار حکومت با مردم، جایگاه امر به معروف و نهی از منکر، ارزش و احترام قلم ، رسالت صاحبان قلم و ... برای به کرسی نشاندن نظرات خود و در حالت دفاعی قرار دادن طرف مقابل ندارد (یک علتش آنست که آنجنابان خودشان در این داستانها تخصص تام دارند، سالهاست که نانشان را از همین راه می خورند! و طبعا گوشهایشان هم از این حرفها پر است!) با این حال هنوز هم به پاکی نیت و خلوص قلوب برخی شان ایمان دارد و باور دارد که نه علاقه ای دارند «رسانه» را به ابزاری برای تسویه حساب مبدل کنند و نه مایلند نادانسته و ناخواسته به نردبان صعود دیگرانی از مناصب قدرت و سوزاندن فرصت بهره گیری از دانش، انگیزه و توان جوانان کاردان ، کارآمد  و توانمند فعلی باشند.

* جالب آنکه به محض ایجاد مشکل برای ایشان، رییس روابط عمومی وزارت را مورد هجمه تند قرار می دهند که پس مسئولیت پذیری تان کجا رفت و ...!!؟ گویی تا پیش از این همین ها بودند که نجات بهرامی را در مسئولیتش ابقا و در همایش ها و جلسات به همراه داشتند و لابد  این ما بودیم که این قطار در حال حرکت را  به سنگ و تیرهای جفا مورد نوازش قرار می دادیم!


 «تا نشان سمّ اسبت ‌گم‌ کنند / ترکمانا نعل را وارونه زن!»


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منطق ماشین دودی و تهدید به استیضاح وزیر آموزش و پرورش و برکناری نجات بهرامی

منتشرشده در یادداشت

پشت پرده پس گرفتن امضاهای استیضاح بطحایی و دخالت در آموزش و پرورش

"امضاهای استیضاح به زیر ۱۰ امضا رسید بنابراین این طرح از نصاب افتاده تلقی می‎شود." یوسف نژاد در باره علت پس گیری امضاها گفت : " پس از گفت و شنود و انجام مذاکرات تخصصی قاعدتا نمایندگان متقاضی از محورهای طرح شده استیضاح، قانع شده و اقدام به پس گرفتن امضای خود کرده‌اند." اما این پایان ماجرا نیست. از این به بعد باز هم وزیر باید با افراد جدید " مذاکرات تخصصی انجام دهد. این شایعه که "مذاکره تخصصی" ، اسم رمز "معامله" بر سر پُست و میز است را باور نکنید! "حالا که کاری برای آموزش و پرورش نمی کنید دست از سر این نهاد بردارید ."

باید به وزیر و معاون پارلمانی و حقوقی و دیگر معاونان او که با "گفت و شنود و انجام مذاکرات تخصصی " موفق شدند حداقل 26 نماینده از 35 نماینده را قانع کنند که امضای خود را پس بگیرند خسته نباشید گفت. حالا که خطر از بیخ گوش وزیر گذشت خوب است صورت جلسه مذاکرات تخصصی مسئولان آموزش و پرورش با نمایندگان متقاضی استیضاح را منتشر کند تا همه از کیفیت  این مذاکرات جادویی با خبر شوند.

پشت پرده پس گرفتن امضاهای استیضاح بطحایی و دخالت در آموزش و پرورش

پافشاری  مرتضی نظری بر سخن خود در مورد دخالت های نابه جای نمایندگان شجاعانه و درست اما ناتمام است. نمایندگان مجلس حق نظارت بر تمام امور کشور را دارند اما از این حق نظارت در جاهایی اصلا استفاده نمی کنند و در جایی مثل آموزش و پرورش برای منافع محلی و قومی و قبیله ای خود از این اهرم قانونی  استفاده می کنند. آنها هر بار چماق استیضاح را بلند می کنند تا  وزیر مرعوب را برای امتیاز گرفتن پای میز معامله  ببرند. همه ما باید "نه به دخالت " را توسعه دهیم .

تصمیمات وزیر در مورد عزل و نصب ها  برآیند میزان فشارهای وارده از سوی نمایندگان ، ائمه جمعه ، مقامات امنیتی محلی ، استاندار و غیره است. در تهران و شهرهای بزرگ انتصابها عمدتا حزبی و سیاسی و در شهرستان ها قومی و قبیله ای است. وزیر تلاش می کند نهادهای صنفی و صنفی – سیاسی معلمان را وارد این بازی کرده  و آنها را هم به گرفتن سهمی از این خوان یغما  راضی کند. در برخی موارد هم موفق بوده است.   

باید به نهادهای امنیتی ، مراجع عظام ، روحانیون بلند پایه ، نمایندگان مجلس ، احزاب سیاسی و همه صاحبان نفوذ  و فشار بدون رودربایستی گفت : "حالا که کاری برای آموزش و پرورش نمی کنید دست از سر این نهاد بردارید ."

به وزیر آموزش و پرورش هم باید گفت که قربان توئیت های قشنگت !

حفظ میز وزارت با خفت و خواری و نامردی در حق مدیران زیردست و باندبازی و معامله و زد و بند ارزشی ندارد.

پشت پرده پس گرفتن امضاهای استیضاح بطحایی و دخالت در آموزش و پرورش

امتیاز دادن به افراد و نهادها و نمایندگان حد یقف مدارد . هرچه بیشتر امتیاز بدهید متقاضیان بیشتری وارد میدان می شوند. وزیر کانال تن دادن به فشارهای غیر قانونی است. راه درست این است که وزیر از خود شهامت نشان دهد و در مقابل تهدیدها و دخالت های نابه جا و سهم خواهی ها بایستد.

اگر مسایل پشت پرده مذاکره با این 26 نماینده و داستان برکناری نجات بهرامی افشا شود ، افراد و نهادهای دخالت کننده دست و پای خود را جمع می کنند.

گروه تلگرامی


پشت پرده پس گرفتن امضاهای استیضاح بطحایی و دخالت در آموزش و پرورش

منتشرشده در یادداشت

تغییر مدیر آموزش و پرورش سردشت و صندلی های داغ در مدیریت های آموزش و پرورش

طبق روال و رسم عادی  مدیریتی ، عزل و نصب مدیران امر طبیعی و گاهی حتی ضروری است.مرسوم است که هر معارفه ای  تودیعی و هر جلوسی برخاستنی به دنبال داشته باشد.
آنچه دل گزا یا به عبارتی موجب کم رونقی بازار امید در سیستم اداری می گردد ،عدم تأثیر گذاری محسوس و مثبت این آمدن و رفتن ها و جابه جای های تکراری است.
هر چند نهاد آموزش و پرورش با توجه به نوع کار،حجم، رسالت کاری و جامعه مخاطبانش تفاوت های اساسی با سایر نهادها ، ارگان و سازمان ها  باید داشته باشد. بنابراین نحوه تعامل سازمانی با همکاران فرهنگی  متمایز با سایر کارمندان دولتی است.
مدیریت سطوح مختلف آموزش و پرورش مستثنی از قاعده ذکر شده در  تغییر و تحولات  اداری نبوده و نیست.


بانگاهی گذرا به تاریخ تغییرات مدیریتی آموزش و پرورش سردشت در چند  سال اخیر  این نکات را به ذهن متبادر  می گردد؛  
1- یکنواختی در سبک عزل و نصب ها و تداوم بی تفاوتی و بی موضعی عموم همکاران فرهنگی (البته منظور از اعلام موضع، تبریک های کلیشه ای و تکراری نیست).
 در پروژه انتصابات معمولاً گزینه های زیادی را به صورت شایعه مطرح می شوند. دوره انتصاب را بسیار طولانی می نمایند ولی گزینه اصلی از اول مشخص است.


2- مشورت نکردن با فرهنگیان فعال، با تجربه و دلسوز یا به عبارتی اهمیت ندادن به نقطه نظرات افکار عمومی فرهنگیان در انتصاب ها، این رویه متأسفانه در دوران مدیر کل های سابق هم مرسوم بود. به منتقدان دلسوز هم به چشم رقیب و مخالف نگریسته نشود. همواره گوش شنوا برای نقدها باشیم.


البته نداشتن رسانه مستقل کارآمد در این حوزه همچنین فقدان انجمن و تشکل صنفی در ماندگاری این رویه بی تأثیر نبوده است.


3 - انتصاب مدیران از میان حلقه بسته خاص که عموماً از یک جناح، جریان، خط مشی ویژه فکری، سیاسی و عملکردی بودند، انجام شده است. اگر چه تفاوت در رفتارهای نوعی و تعامل ها به طور نسبی وجود داشته است امّا می توان گفت در امتداد یک مشی رویکردی بوده اند.


4- با توجه به اینکه برخی از مدیران عضویت رسمی یا وابستگی مستقیم به نهادهای خاص خارج از آموزش و پرورش داشته اند لذا در تصمیم گیری ها،اجرا و حتی انتصاب کارشناسان هم  چندان  مستقل عمل ننموده اند و در این زمینه دست و بال خود را محدود کرده اند.
این رویکرد باعث شده است بر خلاف قوانین و توصیه های مسوولان بالا دستی که نهاد آموزش و پرورش باید بری از حاکم نمودن تفکرهای سیاسی خاص،جناح بازی و... باشد، مدیران  در بسیاری موارد کاملاً  سیاسی  و  بر اساس تفکرات جناحی عمل نموده اند.

تغییر مدیر آموزش و پرورش سردشت و صندلی های داغ در مدیریت های آموزش و پرورش

5- از آن جای که اشخاص،جریان ها و مسؤولان خارج از حوزه آموزش و پرورش دخالت ها و نفوذ مستقیم و غیر مستقیم در انتصاب مدیران داشته اند.در این زمینه دخالت مستقیم نمایندگان محترم مجلس به ویژه نماینده فعلی واضح بوده است.  
  بنابراین مدیران هم در تصمیم گیری های اساسی و کلان  به جای اتکا  به پشتوانه قوی ترین سرمایه انسانی خود که همکاران و خیل عظیم دانش آموزان و والدین می باشند. خود را مدیون این جریان ها و اشخاص بیرونی دانسته اند. این مهم باعث شده که کم ترین مراجعه به دو رکن اساسی آموزشی یعنی همکاران و دانش آموزان داشته باشند. اگر هم رجوعی بوده کلیشه ای و جهت رفع تکلیف انجام شده است نه براساس ضرورت و تکریم متقابل.


6- مدیران محترم  انتصابی تاکنون جلسات هم اندیشی برای عموم همکاران نه به صورت گزینشی، جهت بررسی مشکلات ،چالش ها و مطلع شدن از راهکارها و پیشنهاد برگزار ننموده اند. از ارائه گزارش عملکرد سالانه یا دوره ای خود برای عموم فرهنگیان که حق طبیعی است خبری نبوده است.


7- در طول چندین سال گذشته به غیر از  احداث چند مدرسه در حومه شهرکه اکثراً هم از طرف خیرین احداث شده اند هیچ فضای آموزشی در داخل شهر سردشت به فضاهای آموزشی سابق افزوده نشده است. شاید هم رشد جمعیتی دانش آموزان در طول بیست سال گذشته به صفر رسیده و کمبود فضای آموزشی هم وجود نداشته است به همین خاطر دغدغه اصلی این عزیزان نبوده است.
فرهنگیان شهرستان در حال حاضر فاقد هر گونه فضا و مکان فرهنگی، ورزشی، تفریحی و... ویژه خود هستند در حالی که نسبت جمعیت شان از برخی شهرهای دارای چنین امکانات بدیهی بیشتر بوده است.


در یک کلام ؛ ای کاش مدیران و مسوولان به جای افتخار به سابقه چند ساله ماندگاری شان در یک پست انتصابی ، به طرح ها، پروژه ها و ایده های به یادگار گذاشته خود افتخار می نمودند.

تغییر مدیر آموزش و پرورش سردشت و صندلی های داغ در مدیریت های آموزش و پرورش

ای کاش این بزرگواران به جای گرفتار شدن در فضای روزمره اداری، بازدیدهای کلیشه ای، شرکت  صرف در مراسم های روتین، پیگیری اینکه فلان معلم در کدام مدرسه باید تدریس کند و در کدام آموزشگاه ممنوع الورود باشد. به فکر برگزاری همایش های علمی و تخصصی، میزگردهای ویژه ، برگزاریی دوره های کیفیت بخشی آموزشی و طراحی پروژه های آینده نگرانه برای شهرستان بودند.
آنچه اشاره گردید مربوط به گذشته بود اکنون که مدیر جدید برای اداره این شهرستان منصوب شده است.
نگارنده علی رغم اینکه در گذشته همواره طی یاد داشت های متعدد و گاهی هم به صورت حضوری نظرات، نقدها و پیشنهادهای  خود را به سمع و نظر مسؤولان در سطح استان و شهرستان رسانده است.
اگرچه گاهی به خاطر موضع گیری هایش با بی مهری ها و جفای به ناحق هم مورد نوازش واقع شده است امّا چون رویکرد ما بر تداوم روحیه پیگیری و نوید بخشی و سازندگی باید استوار باشد از ادامه روند خسته نخواهیم شد.


بنابراین به مدیریت محترم منصوب شده جدید پیشنهادهای ارائه می گردد امید است مفید واقع شوند:
1-اولین پیشنهاد نگارنده این است که در حفظ و دفاع از جایگاه و شأن حقوقی خود به عنوان مدیر و نماینده قریب به دو هزار فرهنگی و جمعیت چند هزار نفری دانش آموزی به اندازه وزنی که از این نقش متصور است، کوشا و مصّر باشد.
توقع این است سکاندار مهم ترین نهاد تعلیم و تربیت در تعامل با همکاران، مسؤولان، دانش آموزان و عموم مردم، وزن جایگاه خود را در    موضع گیری ها حفظ نماید. ا توجه به اینکه برخی از مدیران عضویت رسمی یا وابستگی مستقیم به نهادهای خاص خارج از آموزش و پرورش داشته اند لذا در تصمیم گیری ها،اجرا و حتی انتصاب کارشناسان هم  چندان  مستقل عمل ننموده اند و در این زمینه دست و بال خود را محدود کرده اند


2- عمر صندلی مدیریت چندان ماندگار  و وفادار نیست همچنان که به مدیر سابق  مجال سپری نمودن چند ماه آخر خدمت را در این پست نداد برای ایشان هم جاودانگی نخواهد داشت. بنابراین بهترین رویکرد غنیمت شمردن فرصت پیش آمده جهت سرمایه گذاری و پر بار نمودن کارنامه عملکرد خود برای دوران خدمت و حتی بعد از خدمت است.


3- فاصله نگرفتن از عموم همکاران به ویژه کسانی که صادقانه و دلسوزانه قصد تلاش بی وقفه برای رشد و توسعه در زمینه های مختلف و افزایش سرمایه و مصالح عمومی دارند.مشورت کردن با همکاران و  تلاش واقعی جهت عملی نمودن راهکارهای پیشنهادی قطعاً به کارایی و بهبود کیفیت خواهد افزود.


به منتقدان دلسوز هم به چشم رقیب و مخالف نگریسته نشود. همواره گوش شنوا برای نقدها باشیم.


4-بهره گرفتن از سرمایه و پتانسیل عظیم تخصصی عموم همکاران فارغ از هر نوع گرایش فکری.
هیچ نهادی به اندازه آموزش و پرورش سرمایه و نیروی تخصصی در اختیار ندارد. لذا منصفانه نیست این ظرفیت ها در فضای روزمره گی ،کج سلیقگی و تعصب بی جا دچار انحطاط گردند.


5- توسعه فضای آموزشی که مهم ترین چالش شهرستان است باید در اولویت اقدامات برنامه ریزی شده در نظر گرفته شود.


6- شوراهای آموزشی از جمله شورای معلمان، دانش آموزی ،اولیا و مربیان باید از حالت رکود و بی خاصیت شدن در بیایند.
به ویژه شورای آموزش و پرورش باید جای افراد توانمند و دارای تخصص و ایده باشد و به مهم ترین و کارآمد ترین بازوی تصمیم گیری تبدیل گردد.
در ناامیدی بسی امید است.شاید تلنگری به تحولی منجر گشت.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تغییر مدیر آموزش و پرورش سردشت و صندلی های داغ در مدیریت های آموزش و پرورش

منتشرشده در یادداشت

گروه تشکل ها/

خبر بازداشت نجات بهرامی معاون رسانه ای مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش برای نخستین بار در صدای معلم منتشر گردید . ( این جا )

این مساله واکنش ها و بازتاب های فراوانی در جامعه فرهنگیان و شبکه های اجتماعی داشته است .

« مرتضی نظری » رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی  در توئیتی نوشت :

" دخالت برخی نمایندگان مجلس در امور داخلی استان ها و شهرستان ها به حد غیرقابل تحمل رسیده . مدیران تحول گرای آموزش و پرورش تحت فشار انتصابات قومی و قبیله ای هستند .آموزش و پرورش سازمان رای کسی نیست . "

ااین موضوع واکنش تند « جبار کوچکی نژاد » نایب رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس را در پی داشت که خواهان عزل مرتضی نظری توسط وزیر آموزش و پرورش گردیده بود . ( این جا )

پس از منتفی شدن قضیه استیضاح وزیر آموزش و پرورش و پس گرفتن امضا توسط برخی نمایندگان مجلس ، صدای معلم در مطلبی با عنوان :
« صدای معلم » خواهان شفاف سازی و پاسخ گویی در مورد سخنان کوچکی نژاد است "
دلایل از حد نصاب افتادن استیضاح بطحایی توسط نمایندگان مجلس شفاف سازی شود ... افکار عمومی بازیچه نیستند ! ( این جا ) نوشت :

" « صدای معلم » خواهان شفاف سازی در مورد سخنان کوچکی نژاد و تغییر چرخش ناگهانی مواضع در مورد استیضاح از دستور خارج شده وزیر آموزش و پرورش می باشد ."

همچنین در نشست سرپرست آموزش متوسطه با دانشجو معلمان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی ، برخوردهای وزیر آموزش و پرورش با موضوع بازداشت معاون رسانه ای مورد انتقاد دانشجویان قرار گرفت .

« تشکل های فرهنگیان در اقدامی هماهنگ و البته قابل تقدیر در نامه ای به وزیر آموزش و پرورش خواهان پایان دادن به اقدامات و مداخلات امنیتی و بازگشت معاون رسانه ای به محل کار خود شده اند .

متن این بیانیه به شرح زیر است

گروه استان ها و شهرستان ها/

نامه ی زیر تویط یکی از فرهنگیان تهرانی برای صدای معلم ارسال گردیده است .

این رسانه در جهت نهادینه ساختن فرهنگ گفت و گو و تفکر انتقادی آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور