صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

استیضاح بطحایی وزیر آموزش و پرورش

سرانجام استيضاح وزير آموزش‌ و‌ پرورش تقديم هيات رييسه مجلس شد. طبق آيين‌نامه داخلي مجلس ابتدا موضوع استيضاح به کميسيون آموزش‌ و‌ تحقيقات ارجاع داده مي‌شود و وزير آموزش‌ و‌ پرورش يک هفته فرصت دارد تا در کميسيون مربوطه حاضر شده و درباره محور‌هاي استيضاح توضيح دهد و در صورت قانع نشدن استيضاح‌کنندگان، استيضاح وزير آموزش‌ و‌ پرورش قابل اعلام وصول و طرح در صحن علني مجلس خواهد بود.

تقريباً يکسال پيش، سيدمحمد بطحايي علي‌رغم همه‌ي انتقادها و مخالفت‌هاي کارشناسان و منتقدان حوزه آموزش‌ و‌ پرورش توانست با رايزني و لابي‌گري، نمايندگان مجلس را با خود همسو کرده و به طرز غيرمنتظره‌اي بر صندلي وزرات تکيه زند.

اگرچه موافقان آن روزهاي بطحايي بر اين باور بودند که او به عنوان وزيري منتخب از بدنه آموزش‌ و پرورش با مشکلات و چالش‌هاي اين وزارتخانه آشناست اما در جبهه مقابل، مخالفان حضور بطحايي در وزارت آموزش‌ و پرورش، انتخاب او را ادامه سياست‌هاي نامطلوب دولت در اين حوزه تلقي کرده و حضور او در وزارت آموزش‌ و پرورش را بازگشت به عقب مي‌دانستند.

به باور آنان، بطحايي توان مقابله با حجم بالاي چالش‌هاي پيچيده آموزش‌ و‌ پرورش را نداشته و نمي‌توانست منشا تحولاتي مثبت و سازنده باشد چراکه وزارتخانه پرمخاطب آموزش‌ و پرورش مديريت خاص و منحصر به فرد خود را مي‌طلبد و با توجه به پيشينه کاري بطحايي، او را فاقد توانمندي لازم در اين حوزه مي دانستند.

استیضاح بطحایی وزیر آموزش و پرورش

سيد‌محمد بطحايي در يکسال گذشته عملاً در حل مشکلات مالي « وزارتخانه مطبوع‌اش» ناکام ماند تا يکبار ديگر مشخص شود نگاه سطحي و مقطعي به مشکلات اين حوزه و فدا کردن مصالح اکثريت فرهنگيان در راستاي کسب رضايت طيف‌هاي مختلف سياسي باعث فرصت‌سوزي و تکرار اشتباهات قبلي خواهد شد. به باور کارشناسان و صاحب‌نظران مسائل آموزش‌ و پرورش، بطحايي نه‌ تنها در حل مشکلات اقتصادي آموزش‌ و‌ پرورش ناتوان بوده است بلکه در اجراي سياست‌هاي آموزشي و تربيتي نيز کارنامه قابلي از خود ارائه نداده است.

بي‌شک مسير اصلاح و نوسازي ساختار کهنه و فرسوده آموزش‌ و‌ پرورش بسيار دشوار است اما نمايندگان مجلس مي‌توانند با واقع‌بيني، نگاه تخصصي و برنامه محور، به دور از شعار زدگي براي ترميم ساختار بيمار آموزش‌ و‌ پرورش تلاش کنند  اگرچه خبر استيضاح وزير آموزش‌ و‌ پرورش اکثريت جامعه فرهنگيان را خوشحال کرده و در صورت اعلام وصول و طرح در صحن علني مجلس آن را مي توان اقدامي مثبت در جهت خواسته آنان تلقي کرد اما با نگاهي واقع‌بينانه به محورهاي استيضاح وزير آموزش‌ و‌ پرورش به سادگي مي‌توان فهميد که بخشي از عقب‌ماندگي‌ها و نابه‌ساماني‌هايي که امروز گريبان نظام آموزش‌ و‌ پرورش، معلمان و دانش‌آموزان را گرفته به دليل بي‌تدبيري، ناتواني و ضعف وزرای آموزش‌ و‌ پرورش بوده است و بخش مهم‌تر به نگاه سنتي و هزينه‌اي سياست‌گذاران کلان و خصوصاً دولت‌مردان به مقوله آموزش‌ و‌ پرورش بر مي‌گردد.

بدون ترديد همه مشکلات، عقب‌ماندگي‌ها و ناكامي‌هاي وزارتخانه عريض‌ و‌ طويل آموزش‌ و‌ پرورش زير سر وزير اين وزارتخانه نيست و نهادها و ارگان‌هاي ديگر در به وجود آمدن بخشي از مشکلات ساختاري آموزش‌ و‌ پرورش مقصرند.

به‌زعم نگارنده درحالي که بخش اعظمي از مشکلات کنوني آموزش‌ و‌ پرورش، به عدم توجه و اهتمام جدي دولت‌ها به حل مشکلات ريشه‌اي و زيرساختي اين حوزه بر مي‌گردد؛ آمدن و رفتن وزراي آموزش‌ و‌ پرورش باعث تغيير‌ و تحولي چشمگير در بزرگترين دستگاه اجرايي کشور نشده و نخواهد شد.

اين‌ روزها آموزش‌ و‌ پرورش به عنوان بزرگترين نهاد آموزشي و تربيتي کشور در معرض مشکلات پيچيده و نابه‌ساماني‌هاي بسيار جدي قرار دارد. عدم توجه به آموزش‌ و‌ پرورش و اهتمام به حل مشکلات بزرگترين دستگاه اجرايي کشور موجب مستولي شدن روزمرگي بر معلمان و به تبع آن بر نظام آموزشي شده است.

شوربختانه در سال‌هاي اخير به‌سبب سياست‌ها، غفلت‌ها و بي‌تدبيري‌ها در برنامه‌ريزي‌هاي کلان، سطح زندگي و رفاه معلمان و به‌تبع آن جايگاه اجتماعي آنان نه‌تنها بهبود نيافته که از بسياري جهات بدتر هم شده است.

استیضاح بطحایی وزیر آموزش و پرورش

سخني با منتخبان ملت؛

رويکرد کنوني بهارستان نشينان به مقوله آموزش‌ و‌ پرورش و عدم توجه به مطالبات و انتظارات فرهنگيان، موجب ترديد در اراده آنان براي حل مشکلات‌ اين حوزه شده است. به نظر مي‌رسد برخلاف تمامي اظهارنظر‌ها و ادعاها، دغدغه‌هاي فرهنگيان چندان براي نمايندگان مهم نيست و فقط در بزنگاه انتخابات براي اردوکشي سياسي به آنها بها داده شده و بعد از گذر از اين وادي با پشتيباني همين معلمان، در وقت نياز مصالح‌ و‌ منافع آنان قرباني تعلقات جناحي‌ و‌ سياسي مي‌شود.

در شرايط كنوني نياز به تحول در بزرگترين دستگاه اجرايي کشور ضرورتي اجتناب ناپذير است. اما نبايد فراموش کرد که تحول در آموزش‌ و پرورش صرفاً جابه جايي وزير نيست و نياز به عزم ملي، حمايت مجلس‌ شوراي‌ اسلامي، رئيس‌جمهور و سازمان برنامه و بودجه دارد.

بي‌شک مسير اصلاح و نوسازي ساختار کهنه و فرسوده آموزش‌ و‌ پرورش بسيار دشوار است اما نمايندگان مجلس مي‌توانند با واقع‌بيني، نگاه تخصصي و برنامه محور، به دور از شعار زدگي براي ترميم ساختار بيمار آموزش‌ و‌ پرورش تلاش کنند.

شرايط نامطلوب اين‌ روزهاي آموزش‌ و‌ پرورش نه به نفع دولت است و نه به صلاح آموزش‌ و پرورش. از اين رو از نمايندگان مجلس خصوصاً نمايندگاني که در سايه حمايت معلمان به بهارستان راه يافتند انتظار مي‌رود؛ احساس مسئوليت و تصميم منطقي‌ و‌ عاقلانه را جايگزين مصلحت‌انديشي و حفظ منافع حزبي‌ و‌ جناحي نمايند و بر اساس خواست و نظر اکثريت فرهنگيان براي ايجاد تحولي لازم و ضروري بکوشند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

شرایط محبوب بودن در آموزش و پرورش

اگر می خواهید در آموزش و پرورش هم محبوب معلمان باشید  و هم وزیر و معاونان از شما راضی و خشنود باشند و هم پُز روشنفکری در نوشته شماتوی چشم بزند و  هم گوشه چشمی به اولیا و جامعه داشته باشید و هم خطری از هیچ جانب متوجه شما نشود ، حتما در نوشته هایتان به این مسایل بپردازید. شما می توانید انتقاد کنید و وزیر از شما تمجید کند و معلمان هم شما را دوست بدارند .
 
* مساله اول توران میرهادی است. فعلا به قول معروف توی بورس است. هرچه می توانید از این خانم تعریف کنید. او مرده و نمی تواند حرف بزند ، پس خطری برای مسئولان ندارد. اما یادتان باشد که نگویید مدرسه ملی فرهاد حاصل 23 سال تجربه میرهادی  را در سال 58 با 1200 دانش آموز منحل کردند. ننویسید که او از سال 58 تا زمان مرگش از سوی  آموزش و پرورش رسمی نادیده گرفته شد.

شرایط محبوب بودن در آموزش و پرورش

*مساله مهم این است که برخی مدیران ارشد وزارتخانه از سال 95 ( سال وفات توران خانم ) او را کشف کردند. آنها 37 سال توران خانم را ندیدند .17 جلد  فرهنگنامه اش را ندیدند .سخنرانی هایش را نشنیدند . دو سه تا کتابش را هم ندیدند، اما بعد از مرگ سعی کردند او را مصادره کنند. یک پیرزن عینکی با موهای خوگندمی با مادری آلمانی سوژه جالبی است. لطفا جلوتر نروید.
 
*در باره آموزش و پرورش فنلاند هم هر چه دلتان می خواهد بویسید. مطمئن باشید به هیچ کس بر نمی خورد . فنلاند نه آمریکا است و نه انگلستان .کسی به آن حساسیت ندارد.  یک کشور یخ زده کوچک در شمال اروپا است. اصلا دنبال این مطلب نروید که شرایط اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی، تاریخی  و فرهنگی فنلاند چه ربط یا شباهتی به جمهوری اسلامی دارد. شما با نوشتن درباره مدارس فنلاند شیک و متجدد جلوه می کنید.
 
* شادی و نشاط مهم ترین مساله روز آموزش و پرورش  است. بنویسید مدارس باید با نشاط باشند و  استرس و ضطراب نباشد و  همه در مدرسه مثل وزیر روی پله های پاستور قهقهه بزنند. بنویسید امتحان و نمره عامل استرس است و باید حذف شود . اما فقط وارد جزییات نشوید . نگویید ریشه های غم و اندوه و استرس در مدارس چیست؟ از معاونت پرورشی، برنامه آغازین محتوای کتاب درسی و اشباع دینی  و .... حرف نزنید.

شرایط محبوب بودن در آموزش و پرورش
 
* در باره  اوضاع معیشتی معلمان تا می توانید روضه بخوانید اما به ریشه ها نپردازید. مطالبات خود را به وزیر حواله دهید چرا که وزیر نماینده یک میلیون و 800 هزار فرهنگی شاغل و بازنشسته در کابینه است. اصلا هم به روی وزیر نیاورید که گفته هزینه تعلیم و تربیت یک دانش آموز در بازار آزاد 800 هزار تومان است و ما به ازای  هر دانش آموز در این وزارتخانه 3 میلیون تومان هزینه می کنیم. این حرفها را افراد مغرض در دهان رییس جمهور گذاشته اند.

شرایط محبوب بودن در آموزش و پرورش

فنلاند خیلی خوب است. خانم توران خانم خیلی خوب است. شادی و نشاط در مدارس خیلی خوب است. آموزش و پرورش محور توسعه است و باید در اولویت باشد . معلمان سازندگان فرهنگ و تاریخ اند و باید ارج ببینند و بر قله بنشینند . اینها را بگو، کلی گویی خیلی خوب است  اما وارد جزییات نشو. همه گرفتاری ها از ورود به جزییات است.

کانال تلگرامی

منتشرشده در یادداشت

مشروطه و مدرسه دختران و آموزش و پرورش

اولين مدرسه دخترانه ی ایرانی، توسط بي‌بي‌خانم وزير اف (استرآبادی) با نام دبستان دوشيزگان در سال ۱۲۸۵ شمسی هم‌زمان با انقلاب مشروطه تأسیس شد.

این مدرسه در خانه شخصی بی‌بی‌خانم برپا شد. به این دلیل که الگوی این مدرسه آموزش و پرورش کشورهای اروپایی بود تأسیس این مدرسه از طرف روحانيونی چون شيخ فضل‌اللّه نوری و سيدعلي شوشتری با مخالفت شديدی روبه رو شد و آن ها تأسيس چنين مدارسی را «مايه وحشت و حيرت رؤسا و ائمه جماعت و قاطبه مقدسين و متدينين» دانستند.

با تمام این مشکلات اولین مدرسه دخترانه ایران کار خود را با این اعلان در روزنامه ها آغاز کرد: «مدرسه جدید موسوم به دبستان دوشیزگان نزدیک دروازه قدیم محمدیه بازارچه حاجی محمد محسن افتتاح شده است. از برای افتتاح این مدرسه پنج معلمه تعیین شده است که هر کدام یک درس می‌دهند ... بر حسب قوه هر دختر و خانمی این علوم تدریس می‌شود. به علاوه اتاقی هم معین شده است که در آن جا هنرهای دستی، از قبیل کاموا دوزی، زر دوزی، خامه دوزی، خیاطی و غیره تعلیم می‌شود. تمام معلمان از طایفه اناثیه (مونث) هستند و به غیر از یک پیرمرد قاپوچی (فرّاش) مردی در این مدرسه نخواهد بود. شاگرد از هفت الی دوازده سال قبول می‌شود. اتاق ابتدایی ماهی پانزده قران، اتاق علمی ماهی 25 قران. به فقرا تخفیف داده می‌شود. هردو نفر شاگرد یک نفر مجاناً قبول می‌شود. امید است که در وطن عزیز ما هزاران از این مدارس افتتاح شود.».

با کودتا علیه مشروطه و به دنبال فضای بسته سیاسی٬ برخی از افراد که مخالف تحصیل زنان بودند، مدرسه را مرکز فساد خواندند و به آن حمله کردند.

از خاطرات افضل وزیری دختر بی‌بی‌خانم نقل شده است که یکی از روحانیان در حرم شاهزاده عبدالعظیم بر سر منبر گفته بود "بر این مملکت باید گریست که در آن دبستان دوشیزگان باز شده است."  
کانال دکتر سعید صفایی موحد

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/ حکم بدوی این فعال صنفی اعلام شد .

استیضاح بطحایی و مجلس و سازمان نظام معلمی

اين روزها مجدد صحبت از احتمال استفاده مجلس از ظرفيت اصل ۸۹ قانون اساسي به منظور استيضاح وزير محترم آموزش و پرورش به گوش مي‌رسد و نقل مجلس محافل سياسي و فرهنگي و محل بحث مخالفان و موافقان وزير محترم شده است. بر اساس داده‌هاي آماري در مجالس پيشين در مجموع ۲۷ جلسه استيضاح عليه وزراي دولت‌هاي مختلف از هر جناح سياسي حاكم برگزار شد كه سهم آموزش و پرورش با ۴ وزير به تنهايي بيش از چهارده درصد بوده و اين خود حكايت از وجود چالش‌هاي عديده لاينحل در دهه‌هاي گذشته و متزلزل بودن صندلي وزارت در اين آموزش و پرورش دارد.

استیضاح بطحایی و مجلس و سازمان نظام معلمی

حال با عنايت به اثبات ناكارآمدي اصل استيضاح به عنوان راه برون‌رفت نظام تعليم و تربيت از چالش‌هاي موجود، وقت آن فرا رسيده تا نمايندگان محترم به ويژه فراكسيون فرهنگيان با استفاده از تمام ظرفيت‌هاي ممكن، تقديم لايحه تاسيس سازمان نظام معلمي از طرف دولت را به جد مطالبه كنند تا جامعه فرهنگيان به پشتوانه حمايت‌هاي قانوني‌اي فراتر ازمجوز كميسيون ماده ۱۰ قانون فعاليت احزاب، از پتانسيل بالاي خود در حوزه‌هاي مختلف تعليم و تربيت، به عنوان قوي‌ترين بازوي فكري مقام عالي وزارت عمل كرده و از ظرفيت مذكور در راستاي تحقق اهداف سند تحول بنيادين و در راس آن نهادينه كردن جايگاه حاكميتي اين حوزه و سهم آن دراعتلاي جايگاه تعليم و تربيت به عنوان زيربناي توسعه يافتگي بهره لازم را برد.

استیضاح بطحایی و مجلس و سازمان نظام معلمی

طي ۳۰ سال گذشته هيچ تغييرات اساسي‌اي كه بتوان آن را تحول رو به توسعه در آموزش و پرورش ناميد به چشم نمي‌خورد و تغيير وزرا به واسطه اصل استيضاح يا در نهايت بركناري توسط دولت‌ها، در نهايت به تغييراتي سطحي و گذرا و اتلاف اعتبارات انجاميد و نتوانست بارقه اميد را در دل فرهنگيان روشن سازد.

اميد كه نمايندگان محترم مجلس با نگاهي عميق‌تر و به دور از مصلحت انديشي‌هاي گروهي يا جناحي و حتي منطقه‌اي صرفا دل در گرو برون‌رفت نظام تعليم و تربيت از چالش‌هاي پيش رو بندند و بدون توجه به فضاي پروپاگانداي موجود دريابند راه برون‌رفت قائم به فرد نيست بلكه تغيير در نگرش به نقش نظام تعليم و تربيت در توسعه يافتگي است.

 روزنامه اعتماد ( نقل از سایت سازمان معلمان ایران )

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

استیضاح بطحایی وزیر آموزش و پرورش و نظر ابراهیم سحر خیز

یک عضو هیات رییسه مجلس شورای اسلامی دیروز اعلام کرد که استیضاح وزیر آموزش و پرورش با ۲۸ امضا تقدیم هیات رییسه مجلس شده است :
به گفته یوسف‌نژاد، محورهای استیضاح وزیر آموزش و پرورش به شرح زیر است: 

۱ ـ عدم اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش

۲ ـ عدم اجرای نظام رتبه‌بندی معلمان 

۳ـ عدم دقت در کتب درسی

۴ـ عدم پرداخت مطالبات فرهنگیان و بی‌توجهی به مشکلات رفاهی آنان

۵ـ  عدم توجه به معلمین حق‌التدریس و کارشکنی در مسیر قانونی کردن به کارگیری آنها

۶ـ عدم وجود ضابطه در انتخاب مدیران و عدول از قانون

۷ـ کاهش اعتبارات آموزش و پرورش به دلیل عدم پیگیری و سوء مدیریت در تاثیرگذاری در دولت

۸ـ کاهش شدید اعتبارات سازمان نوسازی مدارس

۹ ـ تضعیف دانشگاه فرهنگیان

۱۰ـ عدم توجه و عدم توان برنامه ارائه شده به مجلس

۱۱ ـ جعل تاریخ در کتاب‌های درسی

۱۲ـ ورود زود هنگام و خلاف قانون دانشگاه فرهنگیان به تبلیغات انتخابات مجلس یازدهم و سوء استفاده از جایگاه آن

۱۳ـ عدم پذیرش مسئولیت و عذرخواهی بابت اتفاق شوم منطقه غرب تهران

۱۴ـ عدم پای بندی به برنامه ارائه شده در زمان اخذ رای

۱۵ـ فساد اخلاقی در مدارس به علت سوء مدیریت

 

پیش تر و در آبان ماه 96 نیز خبرگزاری فارس خبر از استیضاح بطحایی داده بود . ( این جا )

محور عمده استیضاح وزیر آموزش و پرورش از سوی این خبرگزاری مخالف دولت ابقاء یا به کارگیری مدیران و نیروهای متهم در جریان سوء استفاده‌های صندوق ذخیره فرهنگیان در طول سال‌های گذشته عنوان شده بود .

اما نتیجه آن مبهم ماند .

استیضاح بطحایی وزیر آموزش و پرورش و نظر ابراهیم سحر خیز

« ابراهیم سحر خیز » معاون آموزش متوسطه در زمان وزارت حاجی بابایی در مورد استیضاح احتمالی « سید محمد بطحایی » در یک کانال تلگرامی اظهار نظری داشته است که می خوانیم :

" نابسامانی اوضاع در اموزش و پرورش چنان مشهود است که نیاز به بینه نیست.
کافی است با چند معلم دم خور شوید تا ته ماجرا را بخوانید.
پس بهتر است به جای مدح و ثنا بپذیریم چالش مدیریتی در دولت روحانی فقط محدود به حوزه اقتصاد نیست .
اما شخصا به دلایل ذیل با استیضاح وزیر مخالفم و مطمئن هستم به فرجام نیز نخواهد رسید.
1- اولویت امروز مجلس سوال از رییس جمهور است و استیضاح تیم پیر ، خسته، منفعل و بی برنامه اقتصادی دولت است.(نوبخت، ربیعی، کرباسیان، شریعت مداری)
2- جناب بطحایی در مقایسه با کسانی که در پی رسیدن به وزارت بوده و هستند،خیر الموجودین است و نسبت به کسانی که در آغاز دولت  دوازدهم ،خواب وزیر شدن را می دیدند ،متدین تر و با اخلاق ترند. البته به عملکرد ایشان نقد جدی دارم.
3- متاسفانه از زمان فانی تا کنون ،معاونت ها به صورت جزایر جدا هم  می اندیشند و از وحدت و انسجام لازم برخودار نیستند و تبعیت از وزیر متاسفانه کم رنگ است.
جناب فانی بیشتر از شورای معاونان خود لطمه خورد ؛ به نظرم کم و بیش این مسیر در حال تداوم است .

پایان گزارش/

منتشرشده در گفت و شنود

آسیب شناسی دولت دوازدهم و جایگاه آموزش و پرورش

دولت دكتر حسن روحاني در دور اول رياست جمهوري در كنار دست آوردهاي مثبتي چون كنترل تورم، انبساط سياسي در جامعه، بهبود روابط با كشورهاي ديگر به خصوص كشورهاي غربي و دست يابي به توافق برجام كارنامه قابل دفاعي از خود به جا گذاشت؛ اما همچنان با چالش هايي چون ملاحظه كاري، ضعف اقتدار در تصميم و عمل و شفافيت سازي و عدم بهره گيري مناسب از نيروهاي انساني اصلاح طلب و اعتدالي(؟)  مواجه بود.

بسياري از ناظران و تحليل گران معتقد بودند كه ملاحظه كاري دولت قابل درك بوده اما پيش بيني مي كردند كه دولت دوازدهم يك دولت مقتدر و با ملاحظه كاري كمتر خواهد بودو سخنراني های متعدد دكتر حسن روحاني در جريان كارزارهاي تبليغاتي اين اميد را در بين طرفداران دولت بيشتر مي كرد و حتي محتواي نطق هاي انتخاباتي دكتر حسن روحاني در طرح واره ذهنی كنشگران اين ذهنيت را زنده مي كرد كه ایشان از اصلاح طلبان هم در منش اصلاح طلبي پيشي گرفته است و بايد منتظر دكتر حسن روحاني جديدي در آينده بود تا اينكه فرايند و چرخه تشكيل كابينه دولت دوازدهم سبب ايجاد نگراني هاي بسياري در بين طرفداران دولت شد.

این نهاد خطیر در شرایط بسیار ناگوار روزمرگی قرار دارد که متاسفانه آموزش و پرورش چه در دولت یازدهم و چه در دولت دوازدهم هیچ گاه در اولویت قرار نگرفته است   عقب نشيني هاي دكتر حسن روحاني از معرفي افراد مورد نظر براي تكميل كابينه، يارگيري ضعيف از فعالان اصلي انتخاباتي و نخبگان طرفدار دولت، وارد شدن گسترده افراد مخالف دولت به بدنه هاي مديريتي جامعه، معامله گری های گسترده برای پست ها و منصب های مختلف و عدم وجود برنامه اي راهبردي براي امور كشور سبب ايجاد نگراني هايی نسبت به آينده دولت دوازدهم مي شد تا اينكه پس از مدت کوتاهی از شكل گيري دولت دوازدهم و به وجود آمدن مشكلاتي مانند اعتراض هاي مردمي به شرايط اقتصادي و معيشتي و خارج شدن آمريكا از توافق برجام، مشكلات اقتصادي دامن گيري مانند افزايش نرخ دلار و سكه و نيز بالا رفتن نرخ تورم و بيكاري و همچنين ركود اقتصادي متوجه جامعه گرديد كه سبب ايجاد نگرش منفي در خيل كثيري از طرفداران دولت نسبت به دولت دوازدهم شد كه البته نكته قابل تامل در اين ميان ناراضي گسترده تقريبا تمام ستادهاي انتخاباتي دكتر حسن روحاني در سراسر كشور بوده كه در نوع خود بي نظير می باشد؛چون تقريبا در تمام انتخابات، ستادهاي انتخاباتي به شكل هاي مختلف در تکوین دولت جديد تصميم گير و دخيل بوده اند.

بايد براي اعضاي دولت به خصوص شخص رئيس جمهور اين سوال مطرح باشد كه چرا تقریبا پس از يك سال از فعاليت دولت دوازدهم، نگرش بسياري از راي دهندگان و فعالين انتخاباتي نسبت به دولت و شخص جمهوري منفي تر شده است؟

پاسخ به سوال فوق را مي توان از منظرهاي مختلفي مورد توجه قرار داد كه در نوشتار كنوني به سه علت اثرگذار و تسهيل گر توجه مي گردد؛ هر چند که مسایل خارجی و عوامل درونی مخالف با دولت دور از نظر نمی باشند (فراموش نگردد که در طول زمان های مختلف همواره مسایل و مشکلات خارجی مانند تحریم ها و نیز چالش های درونی متوجه دولت های جمهوری اسلامی بوده است):

1. هويت گريزي:

از لحاظ لغوي، مفهوم هويت در برگيرنده مفهوم كيستي بر اساس نگرش ها و ويژگي هاي شناختي و رفتاري مي باشد و اگر اين مفهوم در ارتباط با دولت ها مورد توجه قرار گيرد می تواند بیشتر بر اساس گفتمان غالب دولت ها و تیم های مدیریتی و اجرایی آن ها قابل تبیین باشد که در ادامه مورد بحث قرار می گیرند:

الف: گفتمان دولت دوازدهم:

طرح این سوال مهم باشد که آیا دولت دوازدهم دارای یک گفتمان مشخص می باشد؟

در یگ نگاه ساده، گفتمان در برگیرنده یک نظام بینشی بر اساس گزاره ها و مفاهیم نهادینه شده که بر ذهنیت ها اثر گذاشته و موجد رفتارهای خاص در کنشگران معتقد به آن گفتمان می شود و این امر در دولت ها نیز مشخص کننده نوع نظام بینشی، نگرشی و رفتاری نسبت به مسایل مختلف داخلی (اقتصاد، آموزش و پرورش، آموزش عالی، فرهنگ، ورزش و ......) و امور خارجی می گردد که چنین گفتمانی می تواند سبب شکل گیری یک ذهنیت و رفتار مشترک بین دولتمردان و طرفداران آن ها نسبت به امور فوق می گردد.

بنابر این می توان گفت که مشخص بودن هويت واقعی دولت ها سبب پيش بيني رفتارهاي دولت در آينده در زمينه هاي مختلف سياست خارجي و بخش هاي مختلف جامعه مانند امنيت، آزادي، رسانه ها و برنامه هاي اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي در آينده خواهد شد. نگاهی بر وضعیت حاکم بر دولت دوازدهم گویای این واقعیت است که دولت دوازدهم فاقد یک گفتمان مشخص و نیز راهبرد عملیاتی و اجرایی معین می باشد و نوع گفتمان دولت در بخش های مختلف جامعه مانند اقتصاد، آموزش و پرورش، فرهنگ، رسانه ها و .... دقیقا مشخص نمی باشد که در ذیل به چند نکته اشاره می گردد:

۱. دکتر حسن روحانی در شعارهای مختلف همواره از آزادی فضای رسانه ای دفاع می کرد و یکی از علل اصلی اقبال مردم به ایشان در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم همین مساله بود که متاسفانه اقدام عملی جدی و اثرگذاری در ارتباط با فیلترینگ تلگرام از طرف ایشان دیده نشد و پس از رفع تلگرام نیز سخنان خاصی توسط رئیس جمهوری در این ارتباط دیده نمی شود.

۲. مساله اقتصاد از مهمترین دغدغه های تمام دولت ها بوده چرا که شرایط اقتصادی مناسب زمینه ساز تقویت ظرفیت های امنیتی و سرمایه گذاری در بخش های مختلف جامعه و همچنین اعمال قدرت در اجرای برنامه هاتوسط دولت ها می باشد. گفتمان، سیاست ها و برنامه های اقتصادی دولت دوازدهم می بایستی توسط کارشناسان اقتصادی مورد تحلیل قرار گیرد؛اما آنچه که در این میان مهم است وضعیت نزولی شاخص های اقتصادی نشان از ناکارآمد بودن برنامه های اقتصادی دولت می باشد؛ چرا که اقتصاد جامعه ایرانی در اولین سال دولت دوازدهم در مرحله فروپاشی قرار گرفته است؛ به طوری که جامعه در کنار کاهش شدید پول ملی، شاهد تورم لجام گسیخته قیمت ها و رکود اقتصادی می باشد که برنامه مشخصی نیز در این ارتباط در دولت دیده نمی شود که همین امر آینده اقتصاد جامعه را بسیار نگران کننده نموده است.

آسیب شناسی دولت دوازدهم و جایگاه آموزش و پرورش

۳. آموزش و پرورش ایران در مرحله پرچالشی در ارتباط با فلسفه تعلیم و تربیت، اقتصاد آموزش و پرورش، جایگاه معلمان، برنامه های آموزشی و پرورشی و شیوه های مدیریتی و .....  قرار دارد که نگاه خاص استراتژیک نسبت به این نهاد مهم در دولتی ها دیده نمی شود و این نهاد خطیر در شرایط بسیار ناگوار روزمرگی قرار دارد که متاسفانه آموزش و پرورش چه در دولت یازدهم و چه در دولت دوازدهم هیچ گاه در اولویت قرار نگرفته است.

۳. آموزش عالی در کشور از گذشته فاقد یک برنامه جامع مرتبط با نیازهای جامعه بوده است. رشد نامتوازن واحدهای دانشگاهی به خصوص دانشگاه های آزاد، پیام نور، غیردولتی و ......، دورنمای تحصیلات دانشگاهی را در شرایط ناخوشایندی قرار داده استکه برنامه های خاصی جهت توجه به این مساله نیز در دولت مشاهده نمی شود.

و اگر همین امر در بخش های مختلف جامعه مورد توجه قرار گیرد؛ ضعف گفتمانی قابل تشخیص و تائید خواهد بود.

 

ب: تیم کاری دولت و بدنه مدیران دولت دوازدهم:

منابع انسانی از مهمترین عامل در پیش بردن صحیح برنامه های یک دولت می باشد و ضرورت دارد تا نیروهای انسانی با خصوصیاتی چون معتقد به برنامه های دولت، دارای توان تخصصی و اجرایی و برخورداری از زمینه های انگیزشی عهده دار اجرای برنامه ها باشند. اتفاق نادری که در دولت یازدهم شکل گرفت و در دولت دوازهم به مرحله اوج خود رسید وارد شدن گسترده افرادی به حوزه های مدیریتی جامعه شد که هیچ قرابتی با شعارهای دولت دکتر روحانی نداشتند و این سوال همواره مورد توجه بوده است که افرادی که در اردوگاه رقیب دولت در انتخابات بوده اند و یا افرادی که نه تنها اعتقادی به دولت ندارند بلکه از مخالفین جدی دولت کنونی  هستند؛ چگونه می توانند شاخص های کارآمدی و اثربخشی دولت را ارتقاء ببخشند؟

در شرایط کنونی نگاهی بر شاکله مدیریتی دولت در بخش های مختلف گویای این واقعیت است که هویت روشنی در ارتباط با اصول حاکم بر مدیریت ها مشخص نمی باشد و معلوم نیست که دولت یک دولت راستی است و یا چپی؟ اصول گرا هاست و یا اصلاح طلب؟ و سوالات بی شمار دیگر.

۲. شفافیت سازی

شفاف سازی از مهمتریت عوامل در راستی آزمایی دولت ها و مبارزه با فساد است که همواره دولت ها در این زمینه مشکل داشته اند و نگاه های مصلحتی مانع از شفافیت سازی های اصلی شده است و اگر گاها شفافیت سازی هایی هم که شده بسیار محدود بوده است. در پس مشکلات جامعه همواره اشاره به کانون های قدرت توسط دولتی ها و طرفداران آن ها دیده می شود که متاسفانه اطلاعات صریح در این خصوص به مردم داده نمی شود. انتظار مردم به خصوص رای دهندگان به دکتر حسن روحانی توجه بر امر است که اگر جریاناتی در پس مشکلات اقتصادی مانند افزایش نرخ ارز و یا سکه و نیز افزایش لجام گسیخته قیمت ها و رشد رکود و بیکاری وجود دارد؛ شخص رئیس دولت می بایستی چنین واقعیت هایی را برای مردم شفاف سازی نماید.

۳. اقتدار در تصمیم و عمل

همواره یکی از ویژگی های مهم رهبران و مدیران یک جامعه داشتن روحیه اقتدار می باشد. ماکس وبر در کتاب اقتصاد و جامعه، منابع سه گانه اقتدار را در سه منبع سنت، قانونی – عقلایی و کاریزماتیک مورد توجه قرار داده است. درست است که رهبران و افراد منتخب مردم همواره به درجاتی از اقتدار فرۤهی(کاریزماتیک) برخوردار بوده اند؛ اما برای یک رئیس جمهور منبع قانونی و عقلایی بسیار مهم تر می باشد که در وظایف رئیس جمهورهم متجلی شده است. باید قبول کرد که دکتر روحانی در این زمینه ضعیف عمل کرده است چه آن زمانی که ایشان قصد چینش کابینه خود را داشت قادر به انتخاب افراد مورد نظر در بسیاری از زمینه ها نبوده است (مثلا وزیر علوم گزینه بیست و یکم ایشان بوده که در نوع خود بی سابقه بوده است) و چه آن زمان که در ارتباط با بیان واقعیت ها به مردم باید صریح و مقتدرانه عمل می کرد.

آری!

دولت دوازدهم در شرایط نامطلوبی به واسطه مسائل و مشکلات مختلف قرار دارد که ادامه روند کنونی نه نتها سبب کاهش مشکلات نخواهد بود بلکه باید منتظر تنوع مشکلات در آینده نیزشد؛ لذا در شرایط کنونی آنچه که برای دولت دوازدهم در اولویت امر می باشد در کنار توجه به عوامل مختلف، هویت گزینی بر اساس تبیین گفتمان و شکل گیری تیم کاری قوی و متخصص و اصلاح بدنه مدیریتی کشور بر اساس باور به گفتمان دولت و توجه جدی به روش و منش اقتدار و شفافیت می باشد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

مجلس و نقش معلمان در نظارت بر رفتار نمایندگان

به طور کلی مجلس شورای اسلامی دارای دو وظیفه قانون گذاری و نظارتی است:

الف) مطابق اصل 71 قانون اساسی «مجلس شورای اسلامی در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسی می­ تواند قانون وضع کند». این اصلی­ ترین وظیفه نمایندگان است که از نمونه ­های آن می­ توان وضع و تصویب قوانین، تفسیر قوانین عادی، تصویب عهدنامه­ ها، مقاوله نامه­ ها، قراردادها و موافقت نامه­ های بین­ المللی و تصویب مراجعه مستقیم به آرای عمومی را بر شمرد. چرا نهادهای نظارتی از تخلفات عدیده نمایندگان در این زمینه چشم­ پوشی می کنند؟

ب) وظیفه نظارتی مجلس نیز دارای نمونه ­هایی در قانون اساسی است که از جمله آنها می­ توان به اعلام رای اعتماد به وزیران (اصل 87 و 133)، سوال از وزیران و رئیس جمهوری و استیضاح آنها (اصل 88 و89)، تحقیق و تفحص در امور کشور (اصل 76)، اظهارنظر نمایندگان در همه مسائل داخلی و خارجی کشور (اصل 84)، رسیدگی به شکایت ­های مردم از طرز کار قوای سه گانه (اصل 90)، انتخاب حقوقدان­ های شورای نگهبان (اصل 93 ) و تصویب اعتبارنامه نمایندگان اشاره کرد.

در خصوص بعد نظارتی وظیفه نمایندگان انتقادهایی جدی مبنی بر وجود منافع فردی و جناحی و عدم توجه به منافع ملی در گفتار و رفتار نمایندگان وجود دارد.

مجلس و نقش معلمان در نظارت بر رفتار نمایندگان

جای تعجب و تاسف است که قانون­گذاران، وظایف قانونی و ذاتی خود را فراموش کرده و خودشان قانون­ شکنی می­ کنند و به جای نظارت، در جزئی­ ترین امورات کشور دخالت می­ کنند.

این دخالت از همان ایام تبلیغات انتخاباتی شروع می ­شود و در دوره نمایندگی شدت بیشتری می گیرد. نامزدهای نمایندگی مجلس، در تبلیغ خود، وعده هایی را برای مردم می ­دهند که گاها از توان رئیس قوه مجریه هم فراتر است و به هیچ وجه در حیطه وظایف نمایندگی مجلس نیست. عجیب ­تر این است که این وعده­ های دروغین به مذاق مردم هم خوش می­ آید و نه تنها مردم از این مدعیان سوال نمی­ کنند که این وعده ­ها چه ارتباطی با وظایف نمایندگی مجلس دارد، بلکه تجربه نشان داده که هر چه کاندیداها، وعده­ های دروغین بیشتر و بزرگتری به مردم داده ­اند، نام و آوازه ­شان در کوچه­ ها و محله­ ها بیشتر پیچیده و با اقبال عمومی بیشتری مواجه شده ­اند­!

متاسفانه نهادهای نظارتی هم به جای اینکه معیار و ملاک تائید صلاحیت کاندیداها را، میزان پایبندی آنان به قانون، صداقت و راستگوئی آنان قرار دهد، مسائل کم ­اهمیتی مانند گرایشات سیاسی و مواردی از این قبیل را ملاک تائید یا رد صلاحیت قرار می­دهند که آن چنان­ که باید و شاید در انجام وظایف نمایندگی تاثیری ندارد.

در کشور ما، ایفای وظایف نمایندگی خلاصه شده است در عزل و نصب­های مسئولین در سطوح مختلف به خصوص در آموزش و پرورش که به لحاظ تاثیرگذاری در جامعه، تبدیل شده است به جولانگاه نمایندگان مجلس.

سوال این است که چرا به محض انتخاب نمایندگان، باید همه مسئولین ادارات و ارگان­ها، تغییر ­یابند؟ کجای شرح وظایف نماینده مجلس تعریف شده که محل خدمت پرسنل آموزش و پرورش از مدیران مدارس تا خدمتگزاران باید توسط وی تعیین شود؟

مجلس و نقش معلمان در نظارت بر رفتار نمایندگان

آیا­ این دخالت­های همه جانبه و بی ربط در امور اجرائی مخصوصا در نهادی تربیتی، نقض آشکار قانون نیست؟ چرا نهادهای نظارتی از تخلفات عدیده نمایندگان در این زمینه چشم­ پوشی می کنند؟ چرا مسئولین اجرائی این ­قدر ترسو و یا محافظه­ کار شده ­اند؟ و بالاخره چرا مردم بالاخص معلمان این ­همه بی ­تفاوت و بی­ خیال هستند و حداقل در زمان انتخابات به نمایندگان شناخته شده­ای که بیشترین قانون­ شکنی را از خود به نمایش گذاشته­ اند، واکنش مناسبی نشان نمی ­دهند؟

سوال این است که چرا به محض انتخاب نمایندگان، باید همه مسئولین ادارات و ارگان­ها، تغییر ­یابند؟ کجای شرح وظایف نماینده مجلس تعریف شده که محل خدمت پرسنل آموزش و پرورش از مدیران مدارس تا خدمتگزاران باید توسط وی تعیین شود؟  در این شرایط نابسامان، معلمان به عنوان پیش­قراولان روشن­گری و آگاهی ­دهی جامعه، وظایف­شان سنگین­ تر است و نقش­ شان پررنگ­تر. روشن است که هیچ معلمی نمی ­تواند و نباید (حتی با وجود همه تبعیض­ها و بی­ عدالتی­ هائی که در حقش اعمال می­ شود) نسبت به مسائل جامعه خویش بی ­تفاوت باشد.

به نظر می ­رسد زمان آن رسیده که معلمان در رفتارهای اجتماعی خود تجدید نظر نموده و به جای اینکه، برای کسب پایین­ ترین پست مدیریتی کشور، با بی­ بصیرتی، دنبال­ه روی کاندیداهائی باشند که به مراتب از خودشان عاجزتر و ناتوان ­تر هستند، و به جای اینکه گروه گروه جلو ستادهای انتخاباتی این و آن به صف وا ایستند و عزت و احترام خود را لگدمال کنند، باید آگاهانه، با چشمانی باز، با زبانی گویا و برنده، و با شجاعتی تمام، به نقد وضعیت موجود بپردازند و دانش ­آموزان و اولیا آنان را متوجه حساسیت موضوع بنمایند و نقش خود را که راهنمائی و راه گشائی است، بهتر ایفا نمایند.

کاملا روشن است که انجام هر کاری تمیهدات و شرایط خاص خود را لازم دارد و برگزاری انتخابات نیز لازمه ­اش وجود احزابی قدرتمند و واقعی نه صرفا زینتی و تشریفاتی است که ضعف و پاشنه آشیل مجلس ایران نیز مشخصا وجود همین نقیصه است، اما معلمان می­ توانند با هوشیاری، و با وحدت و انسجام و با احساس مسئولیت بیشتر، به دو طریق بر این نقیصه، تا حدودی فایق آیند و جای خالی احزاب سیاسی را پر کنند.

اول اینکه معلمان نه تنها باید از حضور صرفا تکلیفی و غیرهدفمندشان در انتخابات پرهیز کنند بلکه با تشکیل، سازماندهی و تقویت تشکل­ های مستقل و متعدد معلمی، نقش و حضور خود را در انتخابات، هدفمند و معنی ­دار نمایند و قدرت غیرقابل انکار اما نهفته خود را به رخ دیگر تشکل ها و افراد بانفوذ، بکشند. در این صورت، به جای اینکه معلمان با ضعف و زبونی و با منت ­کشی، در ستادهای انتخاباتی کاندیداها، مشغول توزیع چایی و شیرینی باشند و یا در گوشه­ای از مجلس برای اعلام حضور، عزلت گزینند، این کاندیداها خواهند بود که منت تک تک معلمان را خواهند کشید تا آنان را به طریقی به دفتر تشکل­ شان معرفی نمایند و از آنان حمایت و پشتیبانی کنند.

دوم اینکه معلمان باید بدانند و آگاه باشند که هرگز و هرگز نه فلان پزشک متخصص، نه فلان مهندس متبحر، نه فلان استاد تمام دانشگاه،  نه فلان تاجر بین­ المللی و نه فلان سرهنگ و سرتیپ نظامی و نه هیچ کس دیگر درد و رنج آنان را درک نخواهد کرد چرا که دردشان برای آنان قابل درک نیست.

مجلس و نقش معلمان در نظارت بر رفتار نمایندگان

معلمان باید بدانند فقط و فقط خودشان هستند که دردآشنای رنج و محنت دیرینه خودشان خواهند بود و فقط با سماجت  و پیگیری خودشان این مشکلات و درد و رنج خود و همکارانشان قابل حل است. در این راستا باید به همکاران توانمند، خوشنام و صاحب ­فکر خود که اتفاقا تعدادشان بیشتر هم است، اعتماد کنند و با تلاش، همفکری، تعامل، برنامه ­ریزی و با تشکیل جلسات متعدد، آنان را شناسائی، تشویق و مجبور به نامزدی نمایندگی مجلس بنمایند و با حمایت­ های همه جانبه فکری، مالی، اجتماعی، نمایندگان واقعی خودشان را روانه مجلس کنند تا منتخبین آنان نیز شناخت کافی به مشکلات و با تعلق خاطر و تعهد صنفی، از حقوق مادی و معنوی معلمان، با جان و دل دفاع کنند.  در خصوص بعد نظارتی وظیفه نمایندگان انتقادهایی جدی مبنی بر وجود منافع فردی و جناحی و عدم توجه به منافع ملی در گفتار و رفتار نمایندگان وجود دارد

چرا معلمان با داشتن بهترین نیروها در سازمان خود، و با داشتن پشتوانه­ ای میلیونی و نیز با دارا بودن جایگاه و پایگاه خوب اجتماعی، خودشان را باور ندارند و قدرت سیاسی و اجتماعی خود را نادیده می­ گیرند. معلمان باید به خود بیایند و به این باور برسند که نقش و وظیفه آنان صرفا آموزش الفبا و چند فرمول فیزیک، ریاضی و شیمی نیست؛ وظیفه معلم تربیت انسان است، تربیت نسل آینده است. وظیفه معلم حفظ، انتقال، اصلاح و تقویت فرهنگ جامعه است، وظیفه معلم ساختن جامعه با تمام ابعادش است. آیا اگر معلم در تعاملات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حضور نداشته باشد و در ارکان قدرت و تصمیم ­گیری ­ها و تصمیم­ سازی­ ها، نفوذ نکند و حتی در راس آنها قرار نگیرد، این اهداف محقق خواهد شد؟

معلمان عزیز بیائید انفعال، دنباله­ روی، تزویر، تملق و ریاکاری را کنار بگذاریم، از اعتماد جامعه و از پتانسیل سازمانی خود، و نیز از قداست شغلی و دانش و بینش و نگرش خود استفاده بهینه کنیم، تکلیف خودمان را برای همیشه روشن کنیم و به جامعه، دولت و مجلس ثابت کنیم که ما هستیم، در جامعه حضور داریم و اگر تا حالا با همه شایستگی ­ها و داشته­ ها­یمان، فقط نظاره ­گر کم­ کاری­ ها و ناشایستگی­ شما مدیران بوده­ ایم، از این به بعد مصمم هستیم در مرکز ثقل تصمیم­ گیری ­ها و سیاست گذاری ­ها باشیم. بیایید فعالانه و با صدای بلند اعلام کنیم که حداقل قسمتی از نابسامانی­های امروزی در عرصه ­های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، ناشی از عدم توجه و عدم اعتماد مسئولین به معلمان و عدم حضور آنان در تصمیم­ گیری ­هاست.

بیائید با تشکیل و تکثیر تشکل های معلمی و حضور فعالانه در آنها، نمایندگانی پاکدامن، اندیشمند و واقعی خود را وارد خانه ملت بکنیم و به این ترتیب بانی تغییراتی بنیادی در عرصه ­های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی باشیم.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

افزایش قیمت دلار و کاهش ارزش ریال و دلایل

محمدرضا تابشبا اشاره به دلار 10 هزار تومانی در بازار آزاد اظهار داشت: با تغییر رئیس بانک مرکزی این موضوع مخابره شده بود که همتی باعث کاهش قیمت دلار می شود، این در حالی است که ساختار سیستم برای مدیریت نرخ ها اصل است.

عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس، تاکید کرد: افراد در فراز و فرود دلار، کاهش و افزایش ارزش پول ملی نقش ندارند.

نماینده مردم اردکان در مجلس دهم شورای اسلامی با بیان اینکه دو عنصر ساختار و جو روانی بر قیمت ها اثرگذار هستند، گفت: در حال حاضر ساختار اقتصادی کشور فرسوده است و جو روانی منفی از سوی دشمنان، آمریکا و ترامپ به جامعه پمپاژ می شود، به همین دلیل شاهد نوسانات در ارز و سکه هستیم.

وی  با تاکید براینکه افراد نمی توانند معجزه کنند، اظهار داشت: با این وجود اعتقاد دارم که تصمیمات خردمندانه ما می توانست جلوی التهابات را بگیرد، در راستای تصمیمات خردمندانه از ابتدا در باره بازار ثانویه و سامانه نیما تذکراتی داده ایم.

تابش توضیح داد:  باید در بازار ثانویه نیاز همه افراد به ارز تامین کنیم و از طرف دیگر تمام ایرادات سامانه نیما حل شود؛ اما مشکلات سامانه و بازار ثانویه حل نشد و شاهد نرخ و بازار سوم ارزی هستیم.

عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجل شورای اسلامی تاکید کرد: انتظار می رود که رئیس کل بانک مرکزی با شورای پول و اعتبار تصمیمات خردمندانه اتخاذ کنند و جلوی نوسانات را بگیرند.

خبرگزاری خانه ملت

پایان پیام/

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور