در فضای مبهم و یاس زده حاکم برآموزش و پرورش امروز ایران زمین ،آنچه بیش از همه آزار دهنده است مواضع ضعیف و منفعلانه وزیر در مقابل زیاده خواهی برخی افراد و نهاد های بیرونی در امور ریز و درشت این دستگاه پهن پیکر و نیز سهم بسیار ناچیز این ابر دستگاه از بودجه عمومی و البته سیاست های یک بام و دو هوای کشتی بان آن می باشد .
کیست که نداند این بیمار در حال احتضار (آموزش و پرورش )بیش از پیش نیازمند به حمایت همه جانبه از طرف مسئولان و البته مردم می باشد و یقینا راهی به جز دریافت مشارکت مردم برای بهبود این دستگاه عظیم که اولویت هشتم و نهم دولت نیز نمی باشد وجود ندارد
اما:
اظهارات دوگانه وزیر آموزش و پرورش آنجا که از یک طرف دریافت وجه از والدین را مگر با رضایت و خواست قلبی ایشان غیر مجاز می داند ،از طرف دیگر ضمن این که تقاضای مشارکت می نمایند ،در کمال ناباوری با اظهاراتی نسنجیده و با ابراز شرمندگی از وجود بخاریهای نفتی در برخی مدارس که اخیرا موجب پر پر شدن چند نفر از دانش آموزان عزیزمان گردید و همه مردم ایران به ویژه جامعه فرهنگی و مردم سیستان و بلوچستان را داغدار نمود گفته اند : اگر نیمی از افراد یارانه بگیر در کشور یک ماه از یارانه خود صرفنظر کنند این مشکل یکبار برای همیشه تمام خواهد شد ولی اگر نگاه مان به بودجه دولت باشد تا 8 سال آینده هم نخواهیم توانست بخاریهای غیر ایمن را از مدارس جمعآوری کنیم. به جای توئیت کردن در مورد مسائل کم اهمیت ،هر نوع اطلاع رسانی در خصوص مسائل آموزش و پرورش را به متولی مربوطه یعنی مرکز اطلاع رسانی واگذارید
جناب آقای بطحایی
این اظهار نظر از وزیر فرهنگ در تراز جمهوری اسلامی بسیار بعید می نمود با این حال مردم این سئوال را از شما می پرسند ؛ چرا زمانی که بودجه در دولت تصویب می گردد بر سر نوبخت و اسحاق فریاد نمی کشید که سهم آموزش و پرورش از بودجه کل کشور چرا باید هر سال کمتر از سال قبل گردد ؟
انتظار این بود در قبال این پیشنهاد ناپسند نسبت به کسر یا حذف اعتبارات نهادهایی فریاد سر می دادید که به عنوان فرهنگی بودجه دریافت می کنند اما کوچکترین تاثیر و تحرکی در بخش فرهنگ ندارند !
چرا همه ی کسری های دولت باید به آموزش و پرورش سرریز گردد و البته قسمتی از اعتبارات تخصیصی نیز به اما و اگر و وصول سود بانک ها و دیگر بنگاههای سود آور که هیچ گاه هم محقق نمی گردد فقط برای آموزش و پرورش وپاداش پایان خدمت باز نشستگان آن در نظر گرفته می شود ...؟ باید سیاست حفظ میز و بقای آن به هر قیمتی جای خود را به تکریم معلم و دفاع از حیثیت آموزش و پرورش دهد
چرا اصل سی ام مهجور مانده در قانون اساسی کشور که بر اساس آن دولت موظف شده است وسایل آموزش و پروش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم آورد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خود کفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد مطرح نمی کنید ؟
انتظار رفته و می رود در مقابل افراد کوچکی که سوداهای بزرگ در سر می پرورانند و راه بزرگ شدن خویش را فشردن گلوی آموزش وپرورش و عبور از آن می دانند ،کوتاه نیامده و با دفاع مقتدرانه از نیروهای تحت امرتان در آموزش و پرورش ، تفاوت دخالت در یک دستگاه با نظارت را برای ایشان لااقل در یکی از توئیت های روزانه تان درج می نمودید و شجاعانه در حمایت و دفاع از رئیس مرکز اطلاع رسانی تان اعلام می کردید آموزش و پرورش حقیقتا دیگر تاب تحمل در برابر سیاسیون زیاده خواه را ندارد و البته تا زمانی که بنده هستم اجازه نخواهم داد به سبد رای کسی تبدیل شود .
جناب آقای وزیر :
انتظار قاطبه فرهنگیان که از نوع باز خوردهای ایشان در فضای مجازی و رسانه ای می توان دریافت از جنابعالی این است که:
به جای توئیت کردن در مورد مسائل کم اهمیت ،هر نوع اطلاع رسانی در خصوص مسائل آموزش و پرورش را به متولی مربوطه یعنی مرکز اطلاع رسانی واگذارید و به جای ظاهر شدن در نقش منتقد که این روزها به لطف به بی راهه رفتن آموزش و پرورش و استفاده از برخی نیروهای کهن سال و ناکارآمد ستادی که بعضا برای شخص جنابعالی هم وجود و عملکردشان مساله ساز است کم نیستند ؛ به وظایف ذاتی و قانونی خویش نه به صورت پشت میز نشینی که به صورت میدانی در مورد مسائل ریز و درشت آموزش و پرورش ورود کرده و برای این مشکلات اعم از کیفیت بخشی آموزش ،حذف بخاری های نفتی و خطر آفرین ، مدارس کپری، تقویت سرانه های مدارس ،رفاه ، معیشت و درمان فرهنگیان ،نهایی نمودن نظام رتبه بندی که در توئیت ها و مصاحبه های گاه و بی گاهتان زمان اجرای آن را مهر 97نوید می دادید اما آنگونه که از شواهد بر می آید درسال 98 هم امیدی به اجرای آن نیست بپردازید ؛ برای ادامه کار جنابعالی یا هر وزیر دیگری باید سیاست حفظ میز و بقای آن به هر قیمتی جای خود را به تکریم معلم و دفاع از حیثیت آموزش و پرورش دهد .
پایان سخن را به شعری زیبا از استاد سخن سعدی می آرائیم که بی مناسبت به موضوع مورد بحث نیست :
سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی
به عمل کار برآید به سخندانی نیست
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">
نظرات بینندگان
اگر راستش را بخواهید رفتن نجات بهرامی ومرتضی نظری سیاست خود وزیر است چون تیم رسانه در سایه ایشان از پسر ودامادشان خط می گیرند نمی خواهند این دو بزرگواردر وزارتخانه باشند فقط اندکی صبر لازم است تا این خبر صحت پیدا کند
دفاع بنده ودیگر دوستانی که از اقصی نقاط کشور درمورد آموزش وپرورش درج می گردد دفاع از حیثیت آموزش وپرورش است وترغیب مجموعه همکاران به تلاش برای ممانعت از دخالت های بی جا ی افراد خارج از مجموعه در آموزش وپرورش ،به نظر شما دفاع بنده در یکی از شهرستان های لرستان ازمسئول روابط عمومی وزارت خانه چه منفعتی می تواند برای بنده داشته باشد؟
توصیه می کنم شما دوست عزیز هم صرفنظر از نگاه حزبی وسیاسی به کمپین نه به دخالت در آموزش وپرورش بپیوندید
بدرود ودر پناه حق
بنده معتقدم همه ی فرهنگیان باید افق دیدشان را گسترده کنند وفراتر از شهر واستان خویش را ببینند اساسا به لطف پردازش میلیاردی اطلاعات در ثانیه از دنیای با همه وسعت وعظمتش بعنوان دهکده جهانی یاد می شود
دراین دهکده ،به لطف همین فضای رسانه ای ومجازی می توان برای سرنوشت خویش تصمیم گرفت ،بنده معتقدم هر فرهنگی باید یک رسانه شود واز دخالت نیروهای غیر آموزش وپرورشی که وضعیت غیر قابل قبول فعلی مولد دخالت های بی جای ایشان است جلوگیری نماید
بنده چون توئیت جناب نظری وواکنش کوچکی نژاد هردو رامشاهده کردم وظیفه خویش دانستم از حیثیت آموزش وپرورش وهمکارم دفاع کنم ،دفاع از آموزش وپرورش نباید مرز بشناسد
پاینده باشید وبرقرار