گروه استان ها و شهرستان ها/
در پی درج مطلبی با عنوان " یک بام و دو هوا در تقلیل ساعت همکاران بالای 20 سال سنوات در مقطع ابتدایی استان سمنان " ( این جا ) اداره کل آموزش و پرورش سمنان جوابیه ای برای صدای معلم ارسال نموده است .
ضمن تشکر و قدردانی از پاسخ گویی این اداره کل ؛ متن کامل این جوابیه به شرح زیر است
تاریخچه ای بر خط بریل
150 سال پیش به نظر غیر ممکن می رسید که روزی نابینایان نیز همانند سایرین قادر به خواندن و نوشتن باشند اما" لویی بریل " که در زمان حیات خود از نعمت بینایی محروم شد دست به ابتکاری زد که بعدها به نام خود وی به ثبت رسید.ابتکار او نه تنها نابینایان را قادر به خواندن و نوشتن کرد بلکه حتی عده ای از آنان را به کسب مدارج عالی تحصیلی ، علمی و نیز به موقعیت های شغلی بالا رساند، شاهکاری که زندگی آنان را دگرگون و میل به حیات را در آنان دو چندان کرد . علیرغم آسان بودن فراگیری الفبای خط بریل ، اکثر نابینایان در انتقال حس بینایی به حس لامسه دچار مشکل اند و به راحتی قادر نیستند آن چیزی را که لمس می کنند درک کنند . با این همه ، کارشناسان معتقدند الفبای بریل بهترین امکانی است که در دسترس نابینایان قرار گرفته تا بتوانند حداقل نیازهای خواندن و نوشتن خود را رفع کنند .
تاریخچه ای از آموزش نابینایان در ایران
نخستین تلاشها در زمینه آموزش نابینایان در ایران به سال ۱۲۹۹ شمسی مربوط می شود. در این سال کار تعلیم و تربیت دانش آموزان نابینا با جذب ۵ دانش آموز نابینا در مدرسه ای در تبریز آغاز شد و توسط شخصی به نام "پاستور ارنست کریستوفل" توسعه یافت.آموزشگاه نابینایان تبریز که تنها مرکز آموزش نابینایان در ایران محسوب می شد تا سال ۱۳۱۹ مشغول ارائه خدمات آموزش و تربیت حرفه ای به نابینایان بود و تعداد دانش آموزان نابینای تحت پوشش آن به ۴۵ نفر می رسید. در سال ۱۳۲۵ نیز خانمی انگلیسی به نام "گون گستر" آموزشگاهی برای دختران نابینا به نام نور آیین در شهر اصفهان تاسیس کرد.
برخی از افراد نابینای موفق در سطح جهان
لوئیس بریل در سه سالگی چشم چپش بهطور تصادفی با یکی از ابزار کارگاه آهنگری پدرش آسیب دید که باعث نابینایی این چشم او شد. وی به علت نفوذ عفونت به چشم راستش در سن ۴ سالگی بینایی خود را کاملا از دست داد. او خالق خط بریل است.
هلن کلر نویسنده، فعال اجتماعی و مدرس آمریکایی نخستین فرد کر و لالی بود که در دانشگاه تحصیل کرد.
فرانکلین دلانو روزولت سیودومین رئیسجمهوری ایالات متحده امریکا .
کلود مونته، بنیانگذار نقاشی امپرسیونیست فرانسوی بود.هیچگاه از نقاشی کردن دست نکشید. کلود مونت در پایان زندگیاش و در حالی که کاملا نابینا شده بود، یکی از مشهورترین آثار خود با عنوان «نیلوفرهای آبی» را نقاشی کرد.
دکتر طه حسین، ادیب و محقق معاصر مصری، در جنوب قاهره به دنیا آمد. در 3 سالگی، بر اثر درمان غلط بیماری چشمی که به آن مبتلا شده بود بینایی خود را از دست داد.
آندری بوچلی، با وجود تسلط به پیانو، در مدرسه نابینایان ادامه تحصیل داد و دکترای حقوق دریافت کرد.
هریت تابمن ، زن نابینای مبارز علیه برده داری و یکی از موفق ترین رهبران سازمان راه آهن سری بود.
رودکی که نام اصلی او ابوعبدالله جعفر بن محمد است، اولین شاعر شناخته شده فارسی زبان است که در قرن چهارم هجری می زیست. تعداد ابیات او دستکم یک میلیون بوده است.
من روشن ضمیرم ، مرا نابینا خطاب می کنند
از دنیای تاریک اما دل روشن نابینایانی که بیناتر از بینایان هستند سخن می گویم. آنانی که با چشم دل می بینند و با چشم دل دوست می دارند و با چشم دل حروف را به کلمه و آن را به جمله و آن را نیز به پیمایش مسیر سخت وطاقت فرسای زندگی ، تنهای تنها اما شیرین تر از همهء شیرینی ها تبدیل می سازند.مسیری که نهایتش دگرگونی جهان یا خلق شگفتی هاست. آنان با یاری خط بریل یا خط بریل هوشمند توسط کامپیوتر ، با دنیای خارج از درون خودشان ارتباط برقرار می سازند.
آنانی که از یک یا دو چشم وجود خود برای تماشا و رؤیت جهان خارج از خود محرومند یا کم بینایند یا نابینا.آنانی که با عصای سفید به عنوان یک نماد از روح و روان پاک، واقعیت نابینایی را برای ما ترسیم می سازند.آنان از دنیای سحرآمیز رنگها محرومند. آنان از ترحم بیزارند. دوست دارند دیده شوند. یا بینایان توانمندی آنان را باور داشته باشند.آنان می دانند که از بسیاری از حقوق شهروندی در شهر من و تو محرومند . آنان برای خود دردنامه های بیشماری دارند اما چون اندکند کمتر دیده می شوند. شاید نامگذاری روزهای خاص برای همین فراموشی بشر است وگرنه دربین این همه غوغای زندگی افسار گسیخته ، مگر من و تو فرصت ابراز دردمندی با نابینایان را پیدا می کنیم؟ آن قدر در روزمرگی زندگی به موجودی منفعل و نالان از مشکلات مادی تبدیل شده ایم که فرصت همصدائی با هموطنان نابینای خود را دیگر نداریم.
در گوشه و کنار شهر و محل زندگی همه ما معلولینی زندگی می کنند که عصای سفید شان نمادی از پیام مراقب باش آنان برای من و شماست. خیلی از ماها شاید درعبور از عرض خیابان دست نابینایی را گرفتیم و چقدر دلمان می خواست که کاش بیشتر از این کاری از دستمان برمی آمد. مظلومیت و محرومیت این عزیزان درهر سنی یا موقعیتی در طول زندگی، دردناک تر و هولناک تراز همه بلایای مهیب طبیعت است. فقط بیایید یک ساعت چشم های خود را ببندیم تا شاید بهتر و بیشتر و عمیق تر دنیای سوت و کور آنان را درک نماییم. یادمان هست در لحظات قطع برق چه بلایی در تاریکی بر سرمان می آید!!! محرومیت نابینای مادرزادی از نابینای بعد حادثه ، افزونتر است اما در هردوحال بجز روشنائی دل ، دیگر هیچ نوری نیست.
جا دارد از صبوری پدران و مادرانی هم یاد کنیم که فرزند نابینای مادرزادی یا پس حادثه آنان با حمایت ها وهمراهی های آنان ، قوّتی صد چندان برای طی زندگی می یابد.
مسئولین محترم نیز همه امکانات مادی و معنوی تمامی معلولان خصوصا نابینایان را با مردم در میان گذارند تا خیّران، تکلیف خویش بدانند. استخدام برای نابینایان تحصیل کرده یا نکرده حق قانونی و انسانی و شهروندی آنان است.
نابینایانی که در خلوت دنیای خودشان در پی کسب علم و پیمودن مسیر موفقیت هستند به یاری همه ما نیازمندند. بیائید تا با برخورد شایسته و مهربان خود با این عزیزان ، لذت زندگی در کنار هم را صد چندان سازیم.
برای همه نابینایان جهان و برای همه نابینایان کشورم و برای همه نابینایان دانش آموز و معلم ایرانی آرزوی سلامتی و توفیق الهی دارم.
منبع : مؤسسه فرهنگی و هنری بصیر
گروه گزارش/
حدم دو سال است که معلمان در زمینه ادامه تحصیل خود با مشکلات و موانعی رو به رو شده اند .
متاسفانه تاکنون نه مسئولان سازمان برنامه و بودجه و نه وزارت آموزش و پرورش پاسخی قانع کننده برای این تصمیم ارائه نکرده اند .
« صدای معلم » اخیرا در مطلبی با عنوان " حرکت قابل تقدیر و البته دیر هنگام وزیر آموزش و پرورش و چند پرسش " ( این جا ) نوشت :
پرسش نخست صدای معلم آن است که وزیر محترم آموزش و پرورش چگونه فرصت می کنند تا هم زمان با ایفای امور مربوط به خود به عنوان " بالاترین مقام اجرایی " که سکان بزرگ ترین و پرجمعیت ترین وزارتخانه دولت را بر عهده دارند ( دوسوم کارکنان دولت مربوط به دو وزارتخانه آموزش و پرورش و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هستند ) و یک کار تمام وقت بوده و نیاز به تمرکز زیاد و وقت گذاری لازم دارد به تحصیل در مقطع دکتری مشغول باشند ؟
مشاهده شده است که برخی مسئولان ستادی وزارت آموزش و پرورش هم زمان با پست اجرایی خویش عضو هیات علمی دانشگاه هستند .
آیا این گونه افراد نیز می توانند در کار خویش از کارایی و بهره وری لازم برخوردار باشند ؟
یکی از موضوعات مهم و چالش برانگیز در سال های اخیر وضعیت چگونگی ادامه تحصیل فرهنگیان بوده است که نارضایتی ها و انتقادات بسیاری را به همراه داشته است .
در حالی که وضعیت آموزش های ضمن خدمت معلمان از کیفیت و فرآیندهای قابل قبول و استاندارد برخوردار نیست وزارت آموزش و پرورش موضوع ادامه تحصیل معلمان را با موانعی رو به رو کرده است .
هنوز مسئولان سازمان برنامه و بودجه و نیز وزارت آموزش و پرورش و علی رغم انتقادات بسیار دلایل و یا براهین منطقی و قابل دفاعی برای این مصوبه خود ارائه نکرده اند ....
آیا معلمان نیز می توانند مانند وزیر آموزش و پرورش و برخی از مسئولان ستادی و اداری وزارت آموزش و پرورش از موقعیت هم زمان ادامه تحصیل و اشتغال و احتمالا برخورداری از مزایای آتی آن برخوردار باشند ؟
« صدای معلم » همچنان آماده دریافت پاسخ مسئولان می باشد .
مطلب زیر در همین رابطه توسط یکی از معلمان برای صدای معلم ارسال گردیده است .
ما وارث وزراتی تلنبار از مشکلات و معضلاتی هستیم که هر وزیر دائم بر آن فقط مُسکن های درد بُر موقتی تجویز کرده است/ هیچ می دانید که تا به حال هیچ وزیری از مجلس شورای اسلامی ، مطالبه ای تاریخی و به نفع فرهنگیان نداشته است؟ ما تاکنون ایستادگی وزیر برای حصول نتایج ارزنده در نظام آموزش و پرورش کشور را نداشته ایم/ التماس کردن یا ناله کردن با خود، پدیده هایی چون دگرستیزی ، ناسپاسی ، قتل عزت نفس ، زخمی ساختن وارستگی شغلی ، متزلزل ساختن جایگاه و پایگاه شغلی ، خیل عظیم ناراضیان به عنوان فرزندان و زنان این معلمان در جامعه و..... مروج فرهنگ نامیمون شاغلان زیر خط فقر در ساختار سیاسی – اجتماعی کشور است/ در جامعه ما حال به هر دلیل ،مشاغل را با دینار جیب می سنجند نه با توانایی عقل و قلم و خرد و دانش/ به او "حقوق شهروندی" بیاموزید تا صف ها را برهم نزند ، تا زباله بر زمین نریزد، تا محل تفرجگاهها را به مخزن آشغال تبدیل نسازد، تا مزاحم حریم زندگی دیگران نگردد، تا فرهنگ آپارتمان نشینی را حرمت نهد و..... تا حقوق دیگران را محترم شمارد/ به او "دوست داشتن" یاد دهید تا از خودخواهی هایش بکاهید. به او یاد دهید که دوست بدارد تا دوست داشته شود/ به او "هنر نگرش ارزشی به تاریخ و تمدن" کشور را فرا دهید که فردا جزو تخریب کنندگان یا قاچاق کنندگان آثار تاریخی به کشورهای دیگر نباشد/ وظیفه امروز معلم "نالیدن و اعتراض کردن" شده است، او دیگر کمتر انرژی برای کلاس درس افسار گسیخته دارد. امروز کارآیی و کارکرد مثبت آموزش و پرورش شدیدا نگران کننده است....
گروه اخبار/
مسئولان آموزش و پرورش ما را رها کردهاند
مراسم چهلمین روز درگذشت دانشآموزان حادثه اردوی دانشآموزی هرمزگان؛ همزمان در شهرهای رودان، میناب، حاجی آباد و جزیره هرمز با حضور مدیران آموزش و پرورش برگزار شد.
در این میان تعدادی از دانشآموزان مصدوم همچنان در شیراز پیگیر درمان هستند.
یکی از همین دانشآموزان «محدثه شبراه» است. محدثه همان دانشآموزی است که چهل روز پیش در حادثه اردوی دانشآموزی هرمزگان دست و پایش را از دست داد.
او حالا از مسئولان آموزش و پرورش گله میکند و به خبرنگار «ایران» میگوید: «مسئولان آموزش و پرورش ما را رها کردهاند. هر چقدر به مدیرکل آموزش و پرورش میناب زنگ میزنم کسی جواب من و پدرم را نمیدهد. انگار نه انگار ما اینجا ماندهایم و هنوز درگیر دوا و درمان هستم.»
محدثه میگوید: «وضعیت مالی ما چندان خوب نیست. اولش به ما گفتند که خودمان همه هزینهها را میدهیم، حالا به پدرم گفتند که شما هزینه کنید فاکتور بیاورید و ما با فاکتور با شما حساب میکنیم. ما که پول نداریم فاکتور ببریم هر چقدر هم پیگیری میکنیم کسی جواب نمیدهد. نمی دانیم الان باید چه کار کنیم.»
او همچنان از درد دست و پایش میگوید: «هنوز دست و پام درد میکند. هر روز هم دکترا شیشه توی بدنم پیدا میکنند الان یک تکه شیشه پیدا شده که در پهلوی من فرو رفته و باید جراحی کنم. در این 40 روز چند تا عمل جراحی داشتم خسته شدم از این وضعیت.»
روزنامه ایران