سال 1286 تشکیل کلاسهای اَکابر در شیراز به همّت مشروطه خواهان سرآغاز فعالیت سوادآموزی است/ در آن زمان تصور بر این بود که در امتداد انقلاب سیاسی کشور ، بیسوادی هم ریشه کن خواهد شد و همانند کشور کوبا با حرکت خود جوش فانوس به دستان درانقلاب سال 1956 ، ما نیز جهل و تاریکی و بی خردی را با طرح ضربتی ، خاک خواهیم ساخت. اما دریغ که این نهاد انقلابی بعدها با افزایش روزافزون بیسوادی آن هم در بین جمعیت 10 - 15 ساله کشور ، تبدیل به سازمانی رسمی گردید و در دل آموزش و پرورش به فعالیت خود ادامه داد/ آموزشیاران کسانی هستند که ناخواسته در ساختاری معیوب انجام وظیفه می کنند. تصوری که حتی در بین برخی از معلمان مرسوم شده است این که آموزشیاران افرادی بیسواد هستند و تدریس آنان را برای فرزندان خود تابو می انگارند/ آنان بر مغزهای رسوب کرده دیروز که انباشتی از چرک و پلیدی جهل و نادانی را با خود دارند ، آموزش می دهند/ آنان باید تمامی انرژی و توانایی مهارت های گفتاری و رفتاری خود را برای جلب رضایت فرد بیسواد جهت شرکت در کلاس درس به کار برند و اگر بیسواد زن یا دختر خانواده است باید صد چندان بکوشد تا مرد خانواده را راضی کند،چون این تلاش فقط در برابر او نیست ، این مبارزه ای است با تمامی عصبیت های حاکم در طول تاریخ ایران بر علیه زنان ، عصبیتی که هنوز هم ادامه دارد و این رسوب و ماند فرهنگی به این سادگی قابل انعطاف و اصلاح نیست/ آنان برای حوادث احتمالی یا رویدادهای ناگوار از حق بیمه محروند و سنوات بازنشستگی آنان اگر جایی جذب نشوند محاسبه نمی شود/ چرا بیسوادی جمعیت 10- 15 ساله یا زیر 20 سال در کشور ما رو به تزاید است/ پیشنهاد منطقی آن است که نهضت سوادآموزی تمامی وابستگی خود را از نظام آموزش رسمی کشور جدا نماید و به عنوان یک سازمان رسمی برای خود تمهیدات بودجه ای و رفاهی و استخدامی مناسب ساختار خود را داشته باشد/ اکثریت آموزشیاران به امید جذب در آموزش و پرورش به عنوان یک کانال ورودی وارد سازمان نهضت سوادآموزی شده اند/ آموزشیاران نیز به عنوان یک هم وطن و شهروند حق زندگی و اشتغال و کسب درآمد دارند. رسالت آنان اگر از تعهد معلمان آموزش و پرورش زیاد نیست ،کم هم نیست/ یکی از وظایف اصلی شما تأمین امنیت شغلی شاغلین است لذا از تقابل غیر منطقی معلمین و آموزشیاران در مجلس یا هر جای دیگر بپرهیزید...
گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ روز دوشنبه آیین تکریم مهرمحمدی و معارفه حسین خنیفر با حضور وزیر آموزش و پرورش در محل سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان برگزار گردید .
در این مراسم سرپرست سابق دانشگاه فرهنگیان ، سرپرست جدید ، وزیر آموزش و پرورش ، نماینده نهاد رهبری در دانشگاه فرهنگیان و تعدادی دیگر به ایراد سخن پرداختند .
« صدای معلم » پس از انتشار متن کامل سخنان « محمود مهرمحمدی » ( این جا ) و ( این جا ) در این بخش متن کامل سخنان « سیدمحمد بطحایی » وزیر آموزش و پرورش را منتشر می کند .
امروزه نه تنها کنکور حذف نشده بلکه برگزاری آزمون های تستی و ویرانگر به دوره ابتدایی هم کشیده شده و ذهن و روح کودکانمان را در سنین بازی و شادابی نشانه گرفته، به راستی منافع چه کسانی در میان است که کنکور حذف نمی شود/ آن چه امروز متأسفانه شاهد آنیم, نابودی و فرسایش ذهن و روح و روان جوانان و کشتن استعداد های سازنده آنان در یک رقابت پرهزینه و افسرده کننده از یک سو و خروج نظام تعلیم و تربیت از ریل و مسیر اصلی اش از سوی دیگر, که همانا تربیت شهروند مسئول، وظیفه شناس و جامعه پذیر است؛ یعنی آموزش برای زندگی بهتر/ " ” در بحث مؤسسات تست و کنکور قطعاً پای منافع برخی افراد و مؤسسات خاص هم وسط هست وگرنه پدیده ای که از نظر همه صاحبنظران و کارشناسان تا این حد مذموم است، نباید تا این اندازه دوام می آورْد.”/ « نمی گذارند قانون حذف کنکور اجرایی شود.منفعت مالی نمی گذارد نظام آموزش عالی کشور مانند دنیا عمل کند!! »/ امروزه، " کنکور " به تجارتی با سود سرشار و گردش مالی مولتی میلیاردی در دست اقلیتی قرارگرفته که دغدغه اصلی شان نه توسعه علمی - فرهنگی کشور و تعلیم و تربیت فرزندان ما، که حفظ منافع خود و تسلط بر اراده ها، سیاست گذاری ها و ارکان آموزش و پرورش کشور است/ قابلیت حذف کنکور نیازمند بررسی جنبه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و پژوهشی جامعه است یعنی باید به زیرساخت ها، شرایط محیطی، عناصر و تبعات تشکیل دهنده آن توجه شود تا بدیل های جایگزین کنکور به صورت دقیق تعریف و تبیین شوند...
گروه اخبار/ طي حكمي از سوي وزير آموزش و پرورش ، « عليرضا کاظمي» به سمت « معاون پرورشي و فرهنگي» منصوب شد.
گروه اخبار/

یک عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در سال آینده با توجه به کاهش بودجه آموزش و پرورش نسبت به بودجه عمومی کشور مشکلات زیادی را در این حوزه شاهد خواهیم بود، میگوید: بر اساس این بودجه آموزش و پرورش نه تنها مدارس کپری که حتی بسیاری از برنامههایی که باید اجرا شود را نخواهد نتوانست عملیاتی کند.
فرهاد فلاحتی اضافه میکند: کاهش منابع در بودجه آموزش و پرورش، سبب خواهد شد هزینههای آموزش مانند سایر دستگاههای دیگر بالا رود چرا که با کسری شدید بودجه در تمام حوزهها مواجه خواهد بود.
نماینده قائنات در مجلس شورای اسلامی در ادامه تصریح میکند: کاهش بودجه ۹۷ از ایرادهای بودجه نویسی است. البته در کمیسیون آموزش تلاش میکنیم منابعی را در بودجه شناسایی کرده و جلوی خطرات و مشکلاتی که از طریق کسری بودجه بر آموزش و پرورش وارد میشود را بگیریم؛ اما واقعیت این است که بودجه نویسی دولت و لایحهای که برای آموزش به مجلس ارائه شده، ایرادهای جدی دارد.
وی اضافه میکند: یکی از ایرادها این است که آموزش و پرورش کسر بودجهای را هر سال به سال بعد میآورد و در هیچ بودجهای ترمیم نمیشود. مشکل عمده آموزش و پرورش در این دوره از بودجه نویسی این است که بودجه را استانی در نظر گرفته است. این کار خسارت بسیار زیادی به همراه خواهد داشت و مشکلات آموزش و پرورش از مرکز به ۳۲ استان کشور منتقل خواهد شد.
اگر تا دیروز معلمان در نقاط مختلف کشور نگران پرداخت اضافه کار بودند و دولت به طور متمرکز باید فکری برای آنها بر میداشت، حالا در استانها تفاوت ایجاد خواهد شد. استانی که درآمدی بالاتر دارد به موقع اضافه کارها و برخی موارد رفاهی را پرداخت میکند. استانهای کم برخوردار هم از عهده پرداخت آنها بر نخواهند آمد.
فلاحتی با تأکید بر اینکه این کار سبب ایجاد نارضایتی بین فرهنگیان خواهد شد، بیان میکند: ایراد عمده بودجه آموزش و پرورش در سال ۹۷ استانی بودن آن است که آموزش و پرورش را در آیندهای نزدیک بشدت دچار مشکل میکند. البته در کمیسیون آموزش و تحقیقات با آن مخالفت شده و در روند کار بررسی بودجه به آن رسیدگی خواهیم کرد.
روزنامه قدس

مقامت بس بلند و بس خطیر است
معلم جلوه حسنت بی نظیر است
میان علم آموزان عالم
پذیرای جمیع علم میر است
به سوزت شعله می بافم معلم
که لفظ معنی خُلقت عبیر است
دو چشم و سعهء قلبت معلم
رموز نقش الله در ضمیر است
گذشت و منصف و تقوای حُسنت
به جان ما به کلی چون حریر است
عدالت جرئت روحت معلم
وقار و نظم و درک هر کبیر است
چه می پرسی دل دیوانه ام را
که کل رمز در قلب دبیر است
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
معیار تشخیص اطرافیانمان از یکدیگر میزان قد و سنگینی شان است/ جامعه با القای ارزشها و هنجارهای خویش به فرد، به او میآموزد تا چگونه خودش را با سیستم انطباق داده و رفتاری مطابق با انتظارهای جامعه انجام دهد/ همزیستی مسالمت آمیز افراد در یک جامعه بیش از هر چیز به قابلیت تحمل سایر افراد جامعه وابسته است و این قابلیت بایستی در جریان فرآیند جامعهپذیری در فرد ایجاد شود. امری که به نظر میرسد نه در نظام آموزشی کشور و نه در وسائل ارتباط جمعی و رسانهها چندان مورد توجه قرار نگرفته است و نتیجه این شده است که آرمانها و الگوهای ذهنی و فکری افراد جامعه از حداقل انعطاف برخوردار است و کوچکترین تفاوتهای فکری و حتی فیزیکی و فیزیولوژیکی را برنمیتابد/ در نظام آموزشی ما نمره تنها سنجهای است که برخی را آیینه عبرت دستهای دیگر میکند و روح مشارکت و حرکت به جلو دوشادوش همدیگر و ساز و کار تعامل با سایر افراد جامعه، در رقابت افسارگسیخته برای کسب عناوینی چون دانشآموز برتر، در مدارس ما لگدمال می شود و در شرایطی که وضعیت رسانهها هم چندان متفاوت نیست، نحوه مواجهه با خیل وضعیتها در جامعه را در فضایی غیررسمی و به گونهای غیرقابل کنترل فرا می گیریم