گروه استان ها و شهرستان ها/
جمعی از فرهنگیان شهرستان رودبار جنوب استان کرمان در نامه ای که به مدیر کل آموزش و پرورش استان کرمان نوشته اند خواهان مشخص شدن وضعیت مدیریت اداره متبوع و پاسخ گویی مسئولان شده اند .
متن کامل این نامه که در اختیار صدای معلم قرار گرفته است به شرح زیر است
گروه اخبار/ در جلسه شورای عالی آموزش و پرورش، برنامه زیرنظام راهبری و مدیریت که یکی از مهمترین برنامه زیرنظام های سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است، به تصویب رسید.
پایگاه خبری گیل نگاه نوشت: تکاندهنده، شنیع، بیرحمانه، فاجعه، اهریمنانه و…» کدام واژه میتواند جنایت سیاه رخداده از سوی مرد جوانی که به پسر ۳ سالهی همسرش تجاوز کرد و سپس سرش را به دیوار کوبید و باعث مرگش شد را القا کند؟
روز گذشته یکشنبه ۲۳ مهرماه حاضران در شعبه ۱۰۶ جزایی رشت با ارجاع پروندهای تکاندهنده روبهرو شدند. شرح کوتاه ماجرا این بود:« ناپدری جوان به کودکی ۳ ساله تجاوز کرده است»
بررسیهای گیل نگاه نشان میدهد که بعد از انتقال کودک خردسال با خونریزی از ناحیه، دهان، بینی، مقعد و … به یکی از بیمارستانهای رشت، موضوع بهعنوان کودکآزاری به شعبه ۱۰۶ جزایی رشت ابلاغ میشود. کمی بعد خبر میرسد که کودک زجردیده توان مقاومت در برابر آسیبهای جسمی وارده را نداشته و جانش را ازدستداده است.
بعد از احضار مادر کودک به دادگاه او اعلام میکند که از همسر دومش که باعث مرگ کودکش شده شکایتی ندارد! اما به دلیل مرگ کودک، قاضی، پدر اهورا و ناپدریاش را احضار کرد و سپس برای بررسیهای بیشتر برای مادر و ناپدری حکم جلب به جرم قتل عمد و زندان صادر کرد.
به دلیل آنکه موضوع پرونده از کودکآزاری به قتل تغییر کرد شعبه۱۰۶ جزایی رشت ماجرا را به دادسرا ارجاع داد تا این ماجرای غمانگیز دریکی از شعبات این دادسرا بررسی و سپس موضوع به دادگاه کیفری استان ارجاع شود.
تماس گیل نگاه برای کسب اطلاعات بیشتر از جزییات ماجرا از سوی اداره کل بهزیستی گیلان حاکی از عدم اطلاع این ارگان از وقوع چنین فاجعهای در رشت بود؛ که یکی از دلایلش میتواند درگذشت اهورا باشد که ماجرا را به دادگاه کشاند.
همچنین تماس گیل نگاه با منابع مطلع در دادگستری هم ضمن تایید کلیات قتل این کودک، تشریح جزئیات ماجرا را به فردا سهشنبه ۲۵مهرماه موکول کردند.
براساس اطلاعات غیر رسمی رسیده به گیل نگاه مادر اهورا سال گذشته از همسرش جدا شد و با مرد دیگری که باعث قتل اهورا شد ازدواج کرد و زندگی آنها زیر یک سقف دریکی از کوچه های خیابان لاکانی رشت آغاز شد.
همچنین اخبار تایید نشده از درگیر بودن قاتل اهورا با مواد مخدر حکایت دارد. در روز حادثه که ۲۲ مهرماه اعلامشده، کودک با ناپدری در خانه تنها بود که از سوی او مورد اذیت و آزار قرار میگیرد.
به گفته همسایگان این خانواده، آنها بعد از شنیدن فریادهای اهورا به در خانه میروند و با زدن زنگ درصدد اطلاع از فریادهای دلخراش کودک برمیآیند اما پدرخوانده اهورا در را به روی کسی باز نمی کند. کمی بعد آنها با پلیس ۱۱۰ تماس گرفته و ماموران با شکستن در وارد خانه شده و کودک غرق در خون به بیمارستان منتقل میشود.
قطعا این موضوع طی ساعات آینده بازتاب گستردهای در کشور پیدا می کند و بار دیگر امنیت روانی شهروندان ساکن در مناطق مختلف ایران را تحت تاثیر قرار میدهد و این سوال ایجاد میشود که کدام شهر و خانه برای کودکان ایران امن باقیمانده است؟
کانال فردین علیخواه
رانت خواری ها ز یک جانب دگر سو ای خدا
بین مردم اجتماعی رویتی بس ارتشا
از جهت دیگر چه گویم اختلاسی بین مان
از جراید بس خبر افشا حقیقت شد عیان
گر چه قانونی است مردم این خدا نشناس ها
دور قانون را زنندشان کیسه نوهایی دلا
این کسان آماج شان ضربت به محرومین دلا
آن چنان ضربت هیاهو درد مردم بی دوا
آن چنان ضربت زنندشان این چنین افراد هان
پایه قانون را کنند شان سست ویران این کسان
من نمی گویم چه علت این و آن دیگر کسان
این بلا را آشکارا بین مان رویت همان
از تو امدادی خدا فریاد رس ای داد رس
ده نجاتی خلق را از دست رندان بلهوس
از تو خواهم ای خدا رسوا همین افراد را
با لباسی عاریت تقوا ریا رسوا خدا
دل به درد آرد چو هر کس بشنود اخبار را
این چه ظلمی ای خدا نوکیسه ها قارون نما
مرد قانونی کجا صادر کند احکام را
از کجا آورده ای را پرس و جویی ای خدا
بس کنم کافی است نا اهلان نگیرند پند را
نامه اعمالی است مردم کیفری باشد جزا
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
بیست سال پیش مرا از ورود به باغی منع کردند که سی سال پیوسته درحال پرورش نونهالانی در آن باغ بودم تا به درختانی تناور بدل شوند و بشکفند و به بارنشینند/ بیست سال پیش سردمداران وقت تلاش شان براین بود که باور کنم بازنشستگی لحظۀ آماده شدن برای خشکیدن است و مرگ و سوختن.در حالی که بازنشستگی ابتدای ثمر دادن است و زندگی کردن و امید بخشیدن/ بیست سال پیش؛ در حالی بازنشسته ام کردند که تازه گام بر عرصۀ دهۀ شصت عمر گذاشته بودم."درصورتی که مدعیان اگر پس از گذراندن سه نیم قرن زندگی بمیرند؛ جوانمرگ شده اند"/ ؛به هر دری می زدم علم و تجربه نمی خواستند/ اکنون بیست سال به درازای دویست سال برمن و کسانی چون من گذشته است و می گذرد و متولیان حقوق ومعیشت ما؛حلوای خویش می خورند و بازنشستگان مأیوس از اقدام و خواستن حقوق خویش/ چون تجربه آموخت؛ هر دولتی و مجلسی آید، پایان شب سیاه برای بازنشستگان به روشنی نمی نشیند
آنچه در رابطه با مدیران لایق و توانمند و از طرفی مدیران نالایق و ضعیف برخورد و ارتباط داشتهایم و بهکرات ذکر خیر آنان را دیده و شنیدهایم که به مدیران آنفولانزا گرفته تعبیر میکنم این مدیران مجموعهای هستند که بدون داشتن صلاحیت شغلی و مدیریتی و تجربههای عملی مدیریت تنها بر مبنای رابطه، تزویر، تهدید و متأسفانه فراگیر شدن سیستم باند گرا و فشارهای سیاسی توسط افراد و مسئولین بانفوذ، روی کار میآیند لذا چنین مدیران در طی مدت تصدی خود از مدیریت قانونمند و انسان گرایانه دور خواهند بود/ در اکثر این موارد حراستهای ضعیف به چماق دست برخی مدیران ناشایست تبدیل میشوند و یا اینکه برای مدیران بهصورت ضربهگیر عمل میکنند که درهر صورت تضعیف حراست در چنین شرایطی دوچندان و طبیعی و اجتنابناپذیر است/ اینجاست که پرداختن به وظیفه ذاتی حراستها میتواند جلو خیلی از تکرویها و خارج شدن سازمان از ریل خود گرفته شود و از طرفی خطرناکتر اینکه بهعنوان سپر و ضربهگیر مدیران نالایق وارد عمل شوند و در مقابل منتقدان جبههگیری نمایند و فضای سازمانی را به محیطی امنیتی و مخوف تبدیل نمایند و با احضار مخالفان و منتقدان محیط امنی را برای مدیران زیادهخواه و نالایق مهیا سازند/ پیامبر گرامی اسلام لعنت کردند به کسانی که منکر را میبینند و بیتفاوت هستند ولی متأسفانه بعضی از حراستهای دستگاههای اداری خلاف انضباط و ضوابط اداری با منکرات و ضعف مدیران برخورد نمیکنند...