در خصوص جدیدترین تصمیصم مجلسی ها درخصوص به کارگیری حق التدریسی ها ذکر چند نکته را ضروری می دانم :
1) وقتی قانون تصویب شده پس گرفته می شود درحالی که خبر آن همه جا پیچیده و خیلی ها را امیدوار کرده است و بعدا قانون جدیدی مخالف با آن نوشته می شود خود یکی از عجایب قانون گذاری کشور است!
2) نبود یک بررسی و تحقیق درست و به دور از هیاهو و فشار ، در این موضوع کاملا مشهود بوده و هست .
3) آیا آزمونی که گرفته می شود واقعا توانایی ها افراد را برای شغل معلمی می سنجد؟ علاقه و توانایی کلاس داری و ... می تواند در این آزمون لحاظ شود ؟
4) به فرض اگر آزمون استخدامی را دوباره برای معلمان شاغل فعلی برگزار کنیم ، چنددرصد از تواناترین و موفق ترین معلمان کشور می توانند در این آزمون موفق بشوند؟
5) آیا با این روش محترمانه طرد این نیروها و استفاده از روشهای دیگر جذب نیرو ، تواناترین و علاقه مند ترین افراد جذب آموزش و پرورش خواهند شد که بهتر از نیروهای فعلی باشند؟
چرا کسانی بی هیچ ترسی از تنبیه و مجازات، فامیل و آشنایان خود را با سندسازی وارد سیستم کرده اند؟ در پایان باید به عرض برسانم که بخشی از ایرادات منتقدان به جا هست .
ما شاهد هستیم که متاسفانه برخی از افراد حق التدریس فعلی با سندسازی وارد سیستم شده اند یا برخی حتی تجربه یک روز کلاس داری واقعی را ندارند ولی این قضیه نفی توانایی عده زیادی نیست که سالها در کلاسهای درس و در محروم ترین نقاط کشور عمر و جوانی شان را گذاشته اند.
بنده با شناختی که از همکاران خودم در هنرستان دارم عرض می کنم که خیلی از اینها مهندسانی خبره و توانا هستند که از بد روزگار فقط نتوانسته اند در آزمون های استخدامی که کوچکترین ارتباطی با توانایی این افراد ندارد رای بیاورند . یا نیروهای پیش دبستانی که همانند یک کلاس واقعی درس سالها زحمت کشیده اند و تنها اختلاف آنها با ابتدایی ها این بوده است که باید برای تدریس دوره های لازم را گذرانده باشند.
حتی نیروهای فعلی آموزش و پرورش نیز اگر در پایه ای دیگر به کار گرفته شوند یا کتب جدید التالیف باشند ، معمولا برای اینکه عملکرد موفقی داشته باشند نیاز به آموزش در خصوص مطالب کتب جدید دارند .
به نظرم به جای تغییر مستمر قوانین بدون پشتوانه تحقیق و بررسی واقعی ، به دنبال این باشید که تا چه حد اسناد کسانی که وارد سیستم شده اند واقعی است؟ و چرا کسانی بی هیچ ترسی از تنبیه و مجازات، فامیل و آشنایان خود را با سندسازی وارد سیستم کرده اند؟
و شاید در نهایت همانها هم استخدام شود و دست کسانی از استخدام آموزش و پرورش کوتاه شود که قانون به نام آنها نوشته می شود ولی به کام دیگران اجرا می شود !
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
دلم غمگین خدایا آه دارد
به هر آهی ز چشمان ابر بارد
بشر را رویتی در روی خاکی
چه کاری کرد باید ای الهی
بسی بینم میان آوارهایی
میان آوارها بس کشتگانی
چه باید گفت غیر از شکر خالق
زبان عاجز ز گفتن گر چه ناطق
برهنه پا ببینم غرق در خون
چه بس کودک محصّل زخمی اکنون
به امداد این کسان رحمی خداوند
بغل آغوش مادر کودکی چند
پدر کودک تقلا غرق در خون
میان دودی و آتش گشته محزون
کدامین جرم خاکی مرتکب هان
به کیفر زلزله کشتار آنان
بلایا گر طبیعی ای خداوند
بنازم حکمتت را کیفری چند
بشر عبرت بگیرد گر کند عقل
تعقّل کرد باید گفته شد نقل
صدا سیما خبرها را به آنی
گزارش ها دهد بر هر جهانی
طلب امداد از مردم جهانی
کند دعوت که همدردی هر آنی
بلایا گر طبیعی شد نمایان
قیامت روز را یادی عزیزان
در آن روزی کسی امداد لا هان
چه بس افراد له در زیر پا دان
کنم شکری خداوندا چه گویم
که عبرت از بلا حادث بجویم
چنین فهمی کنم ادراک جانا
به بیداری کنم فهمی خدایا
زمان را بنگرم مرگی چو آید
حقایق برملا حقی نماید
بشر خاکی ببینم بس مداری
به ویرانی دگر لا کس مدارس
سیاهی تخته لا ، لا دانش آموز
که در پا تخته علمی یاد امروز
کجا رفتند تلمیذان خدایا
معلم کو رها از خود بلایا
معلم کو دگر باری خدایا
میان تخریب جا امداد ما را
دگر باری خدایا کو معلم
که تلمیذان هدایت با تعلّم
چنین حادث که رویت ای خداوند
میان آوارها افراد هر چند
به طوفانیّ دل کردم نگاهی
کشیدم با حزین آرام آهی
چه حادث بی گناهان کُشته گردند
زمین شد زیر و رو تا کِشته گردند
زمین را شخم کردند تا بپاشند
درش بذری که انسانی بکارند
خدایا شکر گویم عاقلانی
به ایمایی کنند ادراک آنی
پذیرا تسلیت از ما خدایا
که صاحب حادثی باشی بلایا
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
او در جامعه ای که اعتیاد به تک روی ، انزواگزینی و خودمحوری دارد ، با نهادسازی و مشارکت جویی با دیگر همفکران و همراهان خود ، گام بزرگی در توسعه ی میهنش برداشت و زن بودن در عصر مدرن را برای ایرانیان معنا کرد/ زن زنده ، فعال ، کنشگر و تاثیرگذار در عصر جدید را آن طور که خود می پسندید و شایسته ی زنانگی می دانست تعریف کرد ، بدون آن که به اسارت فهم دیگران از زن امروزی درآید/ او زن را از بازیچگی مردان مرتجع سنتی و یا شبه مدرن به درآورد و با زیست عملی خود ، زن مسئول و متعهد و متفکر و فعال مدنی را به ایرانیان معرفی کرد/ وزارت آموزش و پرورش و نظام آموزشی کشورمان بسیار به او و شیوه و نگاه خلاقانه ی او در امر تعلیم و تربیت محتاج است . او را که در دوران حیات ، آن چنان که باید و شاید می شناخت و بهره می گرفت ، نشناخت و یا نخواست که از او راهنمایی جوید و از تجربیات گرانسنگش برای تعلیم کودکان ایران استفاده کند/ " مدرسه فرهاد شاگرد اول نداشت . رقابتی در آن در میان نبود . معلم و دانش آموز به همراه هم کتاب درسی می نوشتند . کتابخانه اش را دانش آموزان و معلمان برپا کردند ، مدرسه ای که عادت کتابخوانی را در ذهن و لذت این عادت را در دل دانش آموزانش می کاشت . مدرسه ای که در آن ترس و ترساندن از عادت ها نبود . مدرسه ای که مشوق مشاهده و کشف بود، مدرسه ای که هنر در پرورش ذهن خلاق کودکان ، نقش مهمی داشت ."
چنین گفت سلمان که جمعه به روز
پیمبر خدا خطبه خواندش به سوز
بزودی کنم ترک این خانه را
به جایی روم دورتر از شما
که در باره عترت سفارش کنم
شما را ز امت شمارش کنم
خصومت نورزید با اهل بیت
ز بدعت بترسید باشد که عیب
که هر بدعتی گمرهی داردش
به دنبال هم آتشی آردش
نیابید خورشید را تا شما
تمسک به ماهی بباید روا
بجویید در غیر این فرقدین
نجومی همان ظاهره همچنین
پیمبر به زیر آمد از منبرش
به دنبال حضرت روان یاورش
به حجره اش ورودی نبی را خطاب
ز شمسی قمر گو مرا ای جناب
بفرمود سلمان که خورشید من
نجومی دگر اولیا نور عین
حسینم حسن آن دو تا فرقدین
که از نسل سوم امامی همین
نجومی دگر اولیا کالنجوم
که از نسل سوم امامی عموم
نهم آخرین اولیا در زمین
امامی به حق در جهانی همین
که آنان همان اولیا اوصیا
که بعد از نبوت هدایت شما
تمامی منزه به پاکی بدان
به اثنا عشر در شمارش همان
به تعداد یاران عیسی مسیح
چو اسباط یعقوب باشند فصیح
به نقبای قوم بنی اسرئیل
شمارش به اثنا عشر بس جمیل
مرا گو رسول خدا اولین
چه کس گفت مولا علی جانشین
دوم شد حسن سومی شد حسین
جگر گوشه زهرا دو نوری به عین
چهارم علی زینت عابدین
که باقر علومی همان پنجمین
که صادق امامی ششم اهل دین
به موسی بن جعفر که شد هفتمین
که مسموم و مقتول جانا همین
به غربت زمین بود مردم به کین
علی بن موسی الرضا هشتمین
محمد جواد ده یکی کم همین
دهم هادی آمد علی النقی
حسن عسکری یازده متقی
به اثنا عشر حجت عالمین
زمین آسمان منتظر اهل دین
که اینان همان اهل بیت رسول
ز خون لحم و رگ استخوانم قبول
علوم هم اینان به علمم فزون
که احکام هر یک پذیرا قبول
مبادا به آزارشان در تلاش
به آزار هر یک نیابی معاش
قیامت به روزی که بر پا شود
چنان هاج واجی که غوغا شود
علومی خدایا ولی را دهی
فرست مانده منجی به فرماندهی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
موضوع استخدام معلمان حق التدریس ، مربیان پیش دبستانی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی پس از مصوبه مجلس شورای اسلامی به یک موضوع بجث انگیز و پرچالش تبدیل شده است .
« صدای معلم » پیش تر نامه یک آموزشیار نهضت سوادآموزی را منتشر کرد . ( این جا )
این بار نامه دیگری از آقای « حمید قاسمی » منتشر می شود .
انتشار این مطلب نظر نویسنده بوده و به معنای تایید محتوای آن از سوی این رسانه نیست .
گروه گزارش/
سه شنبه 23 آبان ماه نخستین نشست خبری « سیدمحمد بطحایی » وزیر آموزش و پرورش با اصحاب رسانه در ساختمان مرکزی ( شهید رجایی ) وزرات آموزش و پرورش برگزار گردید .
در این نشست که با حضور اکثر رسانه ها برگزار گردید ؛ وزیر آموزش و پرورش به عنوان مقدمه مطالبی را در مورد سند تحول بنیادین ، آخرین اخبار و پی گیری های انجام شده در مورد مدارس و مراکز آموزشی زلزله غرب ایران و نیز تعالی مدیریت بیان کرد .
پس از آن نمایندگان رسانه های مدعو پرسش هایی را مطرح کردند .
در بخشی از این نشست ؛ یکی از خبرنگاران در مورد جایگاه مدیریت زنان و جوانان در آموزش و پرورش و نیز میزان پای بندی وزیر آموزش و پرورش به سخنان و وعده های رئیس جمهور از وزیر آموزش و پرورش پرسش هایی مطرح کرد .
نکاتی قابل تأمل از دیدگاه های وزیر آموزش و پرورش و معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش (آقای نجفی) :
1 – نظام رتبه بندی معلمان همانند آئین نامه استخدام اعضای هیئت علمی دانشگاه ها می گردد.
دو مقوله کاملا متفاوت در یک ظرف چگونه گنجانده شده است؟ با دقت به جمله مشاهده می کنید که نظام رتبه بندی معلمان قرار است با آئین نامه استخدام اعضای هیئت علمی دانشگاه ها ، همسان سازی شود. ما از مرحله استخدام عبور کرده ایم و قرار است درجه بندی شویم اما آنان در ابتدای راهند. یعنی آغاز استخدام اساتید دانشگاه همانند معلمان که در طی خدمت قرار است رتبه بندی شوند ، نیست.
2 – نگاه کارمندی به معلم نخواهد بود.
فعلا هم نگاه کارمندی به معلم نیست. ما معلمان هرگز خود را کارمند معرفی نمی کنیم. گوئی دنیای معلمی دقیقا با دنیای تمامی مشاغل برای حداقل خود ما معلمان متمایز است. هر چند دیده نمی شویم یا محلی از اِعراب نداریم اما ما معلمان خودمان به ارزش و جایگاه سواد آموزی یا دانش افزائی خویش واقفیم.
3- در این نظام معلم مانند اساتید دانشگاهی هویتی کاملا علمی و تربیتی خواهد داشت و همان طور که اساتید در دانشگاه به عنوان تمام وقت هیئت علمی هستند، در آموزش و پرورش هم تمام وقت هیئت علمی تربیتی ما میشوند.
ما امروز هم هویت علمی – تربیتی داریم و برای این مهم ،خودمان بیشتر از همگان می بالیم. واقعیت مسأله آن که اطلاق چنین تعبیری به مثابه ارزشگذاری جدیدی برای بازگشت هویت از دست رفته فرهنگیان محسوب می شود. غافل از این که خود معلمان در این غفلت بی تقصیرند. هیئت علمی دانشگاه ها یکدست و یکپارچه اند اما ما معلمین هیچ می دانید امروز چند پاره ایم؟!
معلمان رسمی ، معلمان حق التدریس، معلمان پیمانی ، معلمان قراردادی ، معلمان آزاد و....به کدام گروه از ما معلمان هیئت علمی اطلاق خواهد شد؟!
4 - فعالیتهای علمی و پژوهشی در رتبه بندی مؤثر است.
باز قصه پر غصه جمع آوری مقاله ها و تحقیقات دانش آموزان یا کپی برداری از سایت های گوناگون ، رواج خواهد یافت. مگر می شود کل یک گروه شغلی طراحان علمی یا پژوهشی باشند یا همه آنان توانائی خلاقیت بی امان از خود نشان دهند. ما چرا برای دادن حق و حقوق حقیقی معلمان نیاز به بیراهه یا سنگ اندازی در مسیر فعالیت آنان داریم؟ شما اگر معلمان عاشق و هنرمند جذب نمائید و رهگذران را به این وادی هدایت ننمائید ما معلمان با سوز و گداز تربیتی – عاطفی شغلمان مسیر پر پیچ و خم اما دلچسب معلمی را با تمامی وجود طی می نمائیم.
کدام گروه ازمشاغل دیگر برای انجام شرح وظایف شغلی خود چنین پیچانده می شوند؟
5- یک آیین نامه ارتقاء در کنار بند 4 قرار میگیرد که مقدمه لازم برای آن، طرح سنجش صلاحیت حرفهای معلمان است.
مگر ما معلمان گفته ایم که 17 نوع مدرسه در کشور پایه گذاری نمائید؟
مگر ما معلمان گفته ایم که هر رهگذر نیازمند به شغل ، توانائی مبصری در کلاس درس را دارد؟
مگر ما معلمان گفته ایم که افرادی را به عنوان نگهبان به کلاسهای درس بفرستید تا خیال اولیای آنان از محصور ماندن فرزندانشان در نیل به امنیت و سلامتی آسوده باشد؟
صلاحیت حرفه ای معلمان را ما فارغ التحصیلان دانشگاه های سراسری یا آزاد یا مراکز تربیت معلم به مخاطره نینداخته ایم. خلاقیت ها یا شگردهای بیست و چند ساله وزاری محترم این نامهربانی را بر شغل معلمی تحمیل کرده اند.
6- رتبهبندی یعنی مشخص شدن رتبههای شغلی یک معلم.
قبلا نیز گفته بودم که معلمان میوه نیستند که نیاز به رتبه بندی داشته باشند. شما برای ما راههای افزایش دانش یا به روزرسانی آن را نشان دهید. شما ما را برای نیل به آموزش برتر، رسالت "آموزش" و" پرورش " را به ما پس بدهید و از انفصال ناسرانجام این دو رکن جدائی ناپذیر شغل معلمی در گذرید.شما با این جدائی معنویت و نفوذ شغل معلمی را قربانی کرده اید. شما به جای درگیری ذهنی و جسمی ما با مشکلات اقتصادی ،به همسان سازی حقوق آموزش و پرورش با سایر نهادها و سازمانها بیندیشید. شما ما را از قعر دهشتناک خط فقر رهائی دهید. باور کنید ما هم دنبال شغل دوم آن هم با آن فضاحت یا حقارت ، نمی رویم. شما عدالت یعنی قرار دادن هر چیز سر جای خود را به جا آورید ما خود هم به مطالعه برای دانش افزائی می پردازیم و هم با نشاط و شادی در کلاس درس حاضر می شویم و هم عشق و سوز معلمی را طی 30 سال خدمت خود در وجودمان شعله ور نگه می داریم. شما سوز و عشق معلمی را در وجودمان خاموش ساخته اید.
درجه بندی معلمان یعنی انگیزش حس تقلب و زیرکی منفی در آنان برای رسیدن به بند بند آئین نامه رتبه بندی و یا سبقت جستن از سایر همکاران. یعنی دوری جستن از شفافیت و خلوص وظیفه اساسی یک معلم. با این کار معلمان به جای تبادل افکار یا پیدا کردن راه حل مناسب برای گلوگاه های آموزشی ، به همدیگر جهت پیشی جستن بی اعتمادتر می شوند. ما با این کار خود، آنان را حتی به ستیزه جوئی یا تخریب نیز هدایت می نمائیم.
7 – نظام رتبه بندی به صورت یک قانون مستقل درمیآید و معلمان به جای آن که بر اساس قانون مدیریت خدمات کشوری اداره شوند تحت قانون مستقل رتبهبندی و نظام پرداخت قرار میگیرند.
اگر بدین طریق بودجه آموزش و پرورش تغییری نیابد یا به همسان سازی حقوق معلمان با سایر مشاغل یا هیئت علمی دانشگاه ها منجر نشود. برای ما چه توفیقی حاصل خواهد شد که تحت قانون خدمات کشوری اداره شویم یا تحت قانون مستقل رتبه بندی و نظام پرداخت؟ اگر ساختار آموزش و پرورش یا افق فکری سازمانی آن وزارتخانه دچار تغییر و تحول نگردد چگونه از یک کانال به کانال دیگری هدایت خواهیم شد؟ مگر هر ابزاری ساز و کار مناسب نمی طلبد ؟ ساز و کار وزارت برای این جدائی و این وصال چیست؟
8- بر اساس بند 7 معلم هویت علمی و حرفهای پیدا میکند و قانون مدیریت خدمات کشوری برای معلمان اجرا نمیشود.
قانون مدیریت خدمات کشوری با آن عریضی و طویلی خیری برای ما معلمان نداشت حال نظام رتبه بندی با خاطرات و تجارب تلخ گذشته چگونه باعث باروری یا زایندگی رسالت شغل معلمی خواهد شد؟ اگر فقط به افزایش چند درصدی حقوق از این ناحیه دلبسته اید ، یقین مشکل گشای پیچیدگی وزارت نخواهد بود.
9- وزیر آموزش و پرورش گفت: مهمترین پیام این طرح، همسو و هم جهت کردن شایستگیهای نیروی انسانی با نظام پرداختی است.
فاکتورهای سنجش این شایستگی ها برای ما معلمان زیاد پر بار و ارزشمند نبوده است. گوئی مخزن آبی دچار ترگیدگی شاه لوله است و ما به جای اصلاح یا ترمیم آن ،رویش را می پوشانیم و می رویم !
راستی چرا فقط معلمان زیر ذره بین دولت قرار می گیرند؟ شایستگی من معلم را با پر بودن دفتر نمره تشخیص خواهید داد یا با افزایش نمره مستمر برای قبولی دانش آموز. یا از اوضاع سلام و علیک من معلم با اولیا و مدیر و.....
برای کارمندان سایر ادارات چرا در تعقیب چنین شایستگی نیستیم؟ اختلاس و رشوه و پولشوئی را آنان انجام می دهند ما چه چیز را اختلاس خواهیم کرد؟!
اگر ارتباط انسانی معلم با دانش آموز مورد نظرتان است یقین داشته باشید که از همان اولین روزهای خدمت ، یک معلم واقعی عمق وظیفه خطیر خود را درک کرده است و نیازی به سنجش ابزاری یا سلیقه ای آن نیست. یعنی شایستگی ما چند کیلو باشد به اندازه آن نظام پرداختی خواهید داشت؟!
10 – وزیر گفت: طراحی نظام معلمی در آموزش و پرورش و استفاده از نیروهای متخصص در این تشکیلات برای انجام بخشی از طرح سنجش صلاحیت فرهنگیان یکی از اقداماتی است که طی چند ماه گذشته صورت گرفته است.
از یک طرف افزایش جمعیت فرهنگیانی که بازنشسته می شوند ، از طرف دیگر تعدد چندگانه و متضاد نیروی انسانی به کار گرفته شده، و همچنین عدم آمادگی فعلی آموزش و پرورش برای تربیت نیروی لازم جایگزین. چگونه استفاده از نیروهای متخصص و با صلاحیت انجام خواهد گرفت؟ دانشگاه فرهنگیان با کمترین بودجه و جو ناپویای خود چنین پتانسیلی را ندارد. جذب نیروهای تحصیل کرده دانشگاه ها نیز در هاله ای از ابهام است. چگونه و با کدامین ساز و کار به این مهم دست خواهیم یافت؟ تا زمانی که بودجه آموزش و پرورش 96 درصد برای حقوق فرهنگیان و فقط 4 درصد برای مصارف آموزشی است و بودجه دانشگاه فرهنگیان از همه دانشگاه های کشور کمترین مقدار را به خود اختصاص می دهد، دست یافتن به این مهم باور کردنی نیست!
11- وزیر گفت: سنجش صلاحیت با مدلهای مختلفی همچون مصاحبه، مشاهده، بازدیدهای بالینی و میدانی و ... حتی مخلوطی از این مدلها میتواند اجرا ومبنای سنجش باشد. نظام سنجش صلاحیتها باید مستقر، شایستگیهای افراد اندازه گیری و با ارتقای آن، نظام پرداختی نیز شکل بگیرد.
کل مشکل آموزش و پرورش فقط همین نکته هست که با تمامی ابزارهای تحقیقی چون مشاهده و مصاحبه و.... مورد سنجش صلاحیتی یا شایستگی قرار بگیرد. یک باره آزمایش را نیز در این امر دخالت دهید تا مو از لایش درج نکند. شما با تمامی این ابزارهای سنجش فقط عاشقان شغل معلمی را به بیراهه هدایت می نمائید و تعدادی نیروی بی انگیزه را برای رسیدن به اهداف مالی به شغل معلمی دعوت می کنید.
آخر چه چیز ما با هیئت علمی دانشگاه ها هماهنگ است که چنین اطلاقی را منطقی یافته اید؟
مگر ما همانند آنها همشکل و یکدست هستیم که چنین نامیده شویم. مگر دنیای ما براساس عدالت چیده شده است که در پی رسیدن به رأس هرم رتبه بندی تلاش نمائیم. در یکی از سالها روز معلم خاطرم هست که دانش آموز کلاس اول دبیرستان که پدرش استاد دانشگاه بود در قبال تبریک روز معلم به بنده، گفتم به پدرتان نیز تبریک بگوئید ، آن چنان خشمگین گردید که تصور کردم اهانتی صورت گرفته است. در باور من معلم او نیز معلم بود اما حتی فرزند یک استاد دانشگاه ، چنین باوری ندارد تا چه رسد به جامعه. حقوق مان یا منزلت اجتماعی مان یا ساعات تدریس و فرصت مطالعاتی مان یا..... چه چیز ما با آنان همانند است که قرار است ما را بر برج رفیع هیئت علمی بنشانید؟
واقعیت امر این است که ما چیزهای با ارزشی برای دادن به معلمان جامعه خود نداریم و با وضع چنین ترفندهائی سعی در ایجاد باور تمایز وجود مابین انواع معلمان یا معلمان کم تجربه و با تجربه داریم. چرا برای من معلم در جهت بالندگی و همیاری و همدلی وظایف شغلی ام نمی کوشید و مدام سعی در تقابل منفی من معلم با همکارانم هستید؟ به ما یاد دهید تا هم اندیشی نمائیم . به ما یاد دهید تا شهامت نمی دانم را داشته باشیم و جسارت پرسش از همکارم را آموزش دهید. ساختار آموزشی کشورم را طوری هموار بسازید که صلاحیت و شایستگی معلمان با انجام همه جانبه و دلسوزانه شغلی شان به تصویر در آید.محتوی کتب درسی را بالنده سازید. ساعات تدریس را منطقی نمائید. امر و نهی های نابخردانهء سازمانی را تخفیف دهید. مدیران را از افراد تحصیل کرده علم مدیریت با سزاواری انتخاب نمائید. درد امروز وزارت 21 انتخاب مدیر از یک خانواده لرستانی است. اطلاق ژن برتر بر چنین نامبارک انتصاب هاست.
معلمی عشق است . معلمی هنر است. معلمی حس ذاتی عاشقان است. به قول سهراب سپری آب را گِل آلود نکنیم. خلوص طیبه دنیای معلمی را پرپیچ و تاب و ناخالص نسازیم.
به جای رتبه بندی معلمان ، بهتر نیست از تجارب ارزشمند آنان استفاده شود!
بهتر نیست از تجارب معلمان برای همراهی نو معلمان استفاده شود. یا برای تدوین کتب درسی. یا برای ارائه هر طرح و برنامه جدید.یا برای ایجاد مراکز رفاهی مناسب از خود آنان هم اندیشی نمائید و.. شما که ما را نمی بینید. شما که جایگاه منزلتی ما را با ریال حقوق می سنجید چرا برای رهایی فرهنگیان از این گودال گدازه آتشفشانی نمی کوشید. چرا از مجلس شورای اسلامی هیچ مطالبه ای ندارید. ما را تغییر ندهید . ساختار سازمانی را به نفع ما و آموزش کشور متحول سازید. و گرنه هر طرح و برنامه ای در نطفه محکوم به نیستی است.
مواردی چون:
* تحصیل رایگان و اجباری
* یکسان سازی آموزشی و مدارس و رهائی از طبقاتی شدن آموزش
* تغییر محتوای کتب درسی
* همسان سازی حقوق معلمان شاغل و بازنشسته با سایر سازمانها و نهادها
* پیوند مجدد " آموزش "با" پرورش" و بازگرداندن نفوذ معنوی معلمان
* تشکیل سازمان نظام معلمی
مقابله با مجلس در جهت افزایش منطقی بودجه آموزش و پرورش
تفکیک بودجه اختصاص یافته به حقوق معلمان از سایر مخارج مدارس
قانونی کردن احداث مدارس در مراکز ساخته شده مجتمعات آپارتمانی جدید( به جای ساخت این همه بانک و فروشگاه و ..... به ساخت مدارس در همه مناطق کشور باشید.)
حذف آموزش های ضمن خدمت جهت دار غیر تخصصی و ایجاد روحیه و فرهنگ مطالعه و تجسس برای معلمان با تأمین همه جانبه آنان
تحت پوشش در آوردن اجباری و همگانی جمعیت لازم التعلیم
حذف مدارس غیرانسانی و غیر استاندارد سراسر کشور
و.....
کد خبر: 96061307883 • سهشنبه / ۱۴ شهریور ۱۳۹۶
( « صدای معلم » رسانه ای برای بیان دیدگاه ها و نظرات مختلف است و اننشار آن ها به معنای تایید محتوای آنان نیست )
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید