گروه اخبار/
در پی درج مطلبی با عنوان " تبعیض هایی که در درون وزارت آموزش و پرورش دیده می شوند و چیزی که دیده نمی شود ؟! " ( این جا ) به قلم « مینو امامی » اداره کل امور اداری و تشکیلات وزارت آموزش و پرورش جوابیه ای برای صدای معلم ارسال نموده است .
ضمن تشکر و قدردانی از پاسخ گویی وزارت آموزش و پرورش ؛ متن کامل این جوابیه به شرح زیر است
گروه اخبار/
وزیر آموزش و پرورش با اشاره به تصویب کلیات طرح استخدام معلمان حق التدریس در مجلس شورای اسلامی ابراز امیدواری کرد با تصویب جزئیات این طرح در کمیسیون آموزش و تحقیقات و صحن علنی، شاهد استخدام همکاران حق التدریس در سراسر کشور باشیم.
سیدمحمد بطحائی روز چهارشنبه در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران در پاسخ به بلاتکلیف ماندن معلمان حق التدریسی در مناطق دوره افتاده کشور و استخدام نشدن آنها گفت: اخیرا مجلس شورای اسلامی طرحی را به تصویب رسانده که کلیات آن نیز به تصویب رسیده است و اکنون منتظر تصویب جزئیات این طرح در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هستیم.
به گفته بطحائی تا زمان تصویب و ابلاغ این طرح در مجلس، کما فی السابق مناطق و رشته های مختلف با رعایت شرایط قانونی از نیروهای حق التدریس استفاده خواهد شد.
وزیر آموزش و پرورش ابراز امیدواری کرد با عنایت به اهمیت و اولویت مجلس به این مهم، با لحاظ نظرات کارشناسان آموزش و پرورش نگرانی ها در خصوص رعایت و توجه به ترکیب نیروها لحاظ شود و در غیراین صورت به کیفیت ترکیب نیروها لطمه خواهد خورد.
بطحائی تاکید کرد: نحوه ترکیب نیروهای آموزش و پرورش به گونه ای است که نبود هماهنگی آن به نیروها و ترکیب ضربه خواهد زد.
ایرنا
تعداد دانش آموز در دوره ابتدایی ، خصوصا در کلاس اول نباید بیشتر از 15 نفر باشد/ 45 دقیقه کلاس درس و 10 - 15 دقیقه سیاحت ، برای او مفهومی گنگ دارد/ معلمین کلاس اول ، کارشناسان سطوح بالای تدریس نیستند و هر کس که دیپلم هست به نام معلم دوره ابتدایی شناخته می شود/ کلاس اول ابتدایی ، خشت اول معماری آموزشی هر کشوری است/ ما کم اوراق پر غلط امتحانی نداشته ایم که با رأفت معلمی ، ورقه آنان را به حساب درست نوشتن ، اصلاح می کردیم و برخی غیر منصفانه بر ورقه امتحان فیزیک یا اجتماعی غلط املایی نیز می گرفتند/ بدترین عطوفت نظام آموزش و پرورش ما ، باری به هر جهت قبول شدن دانش آموزان دوره های مختلف است/ کشور آمریکا با رتبه چهاردهم سیستم برتر آموزشی، فقط 80 درصد دانش آموزان را دیپلم می داد و از بین آنان تنها 30 درصد وارد دانشگاه می شدند/ تدریس لیسانس رشته های گوناگون دوره متوسطه در ابتدایی، مشکل آموزش ابتدایی را حل که نخواهد کرد، بدتر نیز خواهد نمود
آسیب چنین وضعیتی فقط اتلاف وقت نیست بلکه بدتر از آن، تقلیل انتظار اولیاء از متن برنامههای آموزشی به حاشیه و تنزل انتظارات آنان از اصول به فرعیات است!، تقلیل تمنای مردم تا حد تقاضای یک پیراهن و شلوار و مانتو از مدرسه است!، نمایش علنی و عملی تسامح و تساهل در انجام مسئولیت و رواج بی انضباطی و بی نظمی و سهل انگاری در انجام تعهدات اجتماعی است!، بی اعتنایی به حرمت آدمها و تحقیر و تحمیق آنها در پشت درهای بسته است!، توهین به شعور مردم با تحمیل یک تکلیف مسخره و غیرضرور است!، کشت نهال بدبینی در وجود آدمها با بدعهدی و بدرفتاری و سوءمدیریت است!... و درد این است که وضع جامعه در مقیاس وسیعتری نیز بر همین منوال است/ چیزی به نام صف و انتظار نوبت وجود ندارد/ دانشآموزان همه چیز را در مدرسه یاد میگیرند و با خود کتاب و دفتر به منزل حمل نمیکنند/ دلیل چهارمی هم وجود دارد که طرفداران لباس فرم مدرسه را به تحمیل تصمیم شان به خانوادهها مصمم تر می کند اما کسی آن را بر زبان نمیآورد؛ دریافت پورسانت از خیاط یا دلال برای تأمین بخشی از مخارج مدرسه/ تظاهر به یکسان سازی آنها آنهم از طریق پوشش ظاهری نه فقط به همگونی شیوههای زندگی آنها نخواهد انجامید و از میزان تفاوتها کم نخواهد کرد و شکاف بین فقیر و غنی را پر نخواهد کرد، بلکه ریا و تظاهر به همگونی را در درون آنها نهادینه خواهد نمود/ باید بکوشیم به آنها بیاموزیم که با وجود تمام تفاوتهای موجود، در کنار هم و باهم زندگی کنند. باهم سازگار باشند و به هم کمک کنند و به صلح و دوستی و آرامش بیندیشند نه اینکه تفاوت ها را با پوشاندن لباس همرنگ، کتمان و پنهان کنیم و بعد از ورود به اجتماع ببینند همه چیز دروغ بوده است/ اینکه ما بخواهیم با اجرای طرح پوشش همرنگ، و به قیمت آزردن دانشآموزان مان وانمود کنیم که دانشآموزان فرمانبردار و مدرسه منظم داریم و به آن دلخوش باشیم، بسی غیرمنصفانه است/ تحمیل رنگ و فرم لباس به دانشآموزان با این انگیزه، به معنی سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی سیستمی است که نتوانسته است ابزارهای آموزشی و تربیتی مناسب تری را برای هدایت و رهبری دانشآموزان خود تدارک ببیند/ اجبار کودکان و نوجوانان به پوشیدن لباس مورد نظر مدرسه، یکی از مصادیق بارز سلب آزادی و حق انتخاب و اختیار از آنان است/ اگر نمی توانیم محیط آموزشی غنی و محتوای درسی کارساز برای شان فراهم کنیم، چه خوب است که حداقل آنها را در انتخاب لباس مناسب خود آزاد بگذاریم و به استتار تفاوتها و نابرابری ها با لفافه لباس همرنگ نپردازیم...
این مدرسه را تعطیل کرده و آن را به یک شعبه دانشگاه آزاد اجاره داده بودند و جالبتر اینکه نام واقف را برداشته و نام پدر اجاره گیرنده و مستأجر آن عمارت را به جای آقای مکی گذاشته بودند/ وزیر جدید آموزش و پرورش گفته دانشآموزان نواحی محروم در ۱۰۰۰ کلاس خشتی و گلی و ۲۰۰۰ کلاس کانکسی درس میخوانند/ آغلهای بز و گوسفند که بچههای پابرهنه و ژنده پوش در آنها چند تا پشت میز مدرسه و تعدادی روی زمین نشستهاند! دیدن این تصاویر مایه آبروریزی کشور است/ من نمیدانم با این همه خیرین مدرسه ساز که اغلب مردمان مهربان و دلسوز و مسئولیت پذیری هستند، چرا مرکب وزارت آموزش و پرورش در گل مانده است/ مدارس دولتی هم به انحای مختلف از والدین پول میگیرند/ میگویید معلم و آموزگار کم دارید؟ این همه جوان بیکار در کشور پرسه میزنند، کمی از حقوق نجومی بکاهید و آنان را سر کلاسها بفرستید...
بارها من با معاون وزارت آموزش و پرورش در امور نوسازی مدارس در دفترش در آن ساختمانی که در یکی از خیابانهای فرعی خیابان دکتر شریعتی قرار داشت، ملاقات کرده بودم؛ بر سر چند موضوع، اول مشکل یکی از دوستانم که برای آن معاونت مدرسه یا بنایی ساخته بود و اذیتش میکردند و دوم برای «مدرسه موقوفه مرحوم حسین مکی» سیاستمدار معروف ایران در دوران ملی شدن نفت.
مرحوم مکی وصیت کرده بود یک دبستان و دبیرستانی از قسمتی از بهای خانه مسکونی برای دانش آموزان لواسان (منطقه در بندسر) بسازند و با تمام تجهیزات تحویل آموزش و پرورش لواسان بدهند و چه مراسم باشکوهی هم روز افتتاح آن و تحویلش گرفتند-؛ این مدرسه را تعطیل کرده و آن را به یک شعبه دانشگاه آزاد اجاره داده بودند و جالبتر اینکه نام واقف را برداشته و نام پدر اجاره گیرنده و مستأجر آن عمارت را به جای آقای مکی گذاشته بودند!
خانم حشمت مکی همسر مرحوم حسین مکی این روش غیرانسانی و غیراسلامی را، نادرست و توهین به روان شوهر فقیدش میدانست.
سازمان نوسازی مدارس که مدرسهسازی را با کمک خیرین مدرسهساز انجام میدهد و خودشان معترف بودند حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان از سوی مردم خیر یاری مادی شده در هر دو مورد قول مساعدت میدادند، ولی خانم مکی یک ماه پیش به من تلفن کرد که نام مکی سازنده و واقف را خیلی کوچک بر سر در آن مدرسه مفروض که حالا شعبه دانشگاه آزاد شده و شهریه کلان از دانشجویان میگیرد گذاشته و نام مرحوم مکی فراموش شده است!
یک روز معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان چندین جلد کتاب گلاسه روی کاغذ نفیس و چاپ رنگی به من هدیه کرد که اسامی و تصاویر خیرین مدرسهساز در آن بود. روز دیگری مرا به سالن همایشهای صدا و سیما دعوت کردند که برای چند صد خیر مدرسهساز از صواب و ثواب و تاریخ مدرسه سازی سخن گفتم و انصافاً آنها هم کمکهای مالی متنابهی به سازمان مزبور کردند.
حال خواندم وزیر جدید آموزش و پرورش گفته دانشآموزان نواحی محروم در ۱۰۰۰ کلاس خشتی و گلی و ۲۰۰۰ کلاس کانکسی درس میخوانند!
وعده تبدیل و مقاوم کردن آنها هم به سال تحصیلی آینده که ۱۳۹۷- ۱۳۹۸ میشود موکول کرده است! بزک نمیر بهار میآد خربزه با خیار میآد.
مهمتر از گفته جناب وزیر جدید از راه رسید و تصاویر شرمآور و غمناک و مایه سرافکندگی هر ایرانی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی پخش شده است.
آغلهای بز و گوسفند که بچههای پابرهنه و ژنده پوش در آنها چند تا پشت میز مدرسه و تعدادی روی زمین نشستهاند! دیدن این تصاویر مایه آبروریزی کشور است.
من نمیدانم با این همه خیرین مدرسه ساز که اغلب مردمان مهربان و دلسوز و مسئولیت پذیری هستند، چرا مرکب وزارت آموزش و پرورش در گل مانده است؟
من نمیدانم با این همه خیرین مدرسه ساز که اغلب مردمان مهربان و دلسوز و مسئولیت پذیری هستند، چرا مرکب وزارت آموزش و پرورش در گل مانده است نمیدانم چه شده است که اکنون با این شوقی که خانوادهها برای به مدرسه فرستادن فرزندان خود دارند، هر سال صدها هزار کودک نوباوه از رفتن به دبستان محروم میشوند؟
مدارس دولتی هم به انحای مختلف از والدین پول میگیرند. آن وضع مدارس روستایی و عشایری ماست که ای کاش آقای وزیر هم خودش ، هم مدیران کل آموزش و پرورش در استانها تصاویر آن آغلها و بیغولهها و طویلهها و کپرهای عصر ابتدای تاریخ بشری را در اتاق کارهای مجلل خود میزدند و تعدادی را هم به وزارت دارایی و اقتصادی، سازمان برنامه که نمیدانم اسمش چه شده (مدیریت و برنامهریزی) و مجلس شورای اسلامی میفرستادند که همگی شرمسار شویم و فکری برای آلونکها و بیغولهها و پشت تپهها میکردیم.
میگویید معلم و آموزگار کم دارید؟ این همه جوان بیکار در کشور پرسه میزنند، کمی از حقوق نجومی بکاهید و آنان را سر کلاسها بفرستید. از خود مردم کمک بگیرند که در هر آبادی مدرسهای بسازند به جای چاپ آن همه کتابهای جلد گالینگوری روی کاغذ گلاسه با چاپ رنگی؛ هزینه آن را صرف مدارس روستاها بکنید. مدارس وقفی را هم اجاره ندهید که واقفان از کرده خود پشیمان شوند.
چندی پیش شاهد مصاحبه ی معاون آموزش ابتدایی وزارتخانه مبنی بر تغییر ساعت کار معلمان ابتدایی در رسانه ها بودیم که مضمون آن به شرح ذیل است:
" تغییر ساعت کار معلمان ابتدایی در شورای عالی آموزش و پرورش در حال بررسی است. هم اکنون معلمان ابتدایی با بیش از 20 سال سابقه کاری 25 ساعت در هفته کار می کنند که با تصویب شورای عالی آموزش و پرورش این میزان به 20 ساعت کاهش خواهد یافت.
معلمان ابتدایی زیر 20 سال سابقه کار نیز حکم فعالیت 24 ساعت در هفته دریافت ولی در مجموع 25 ساعت کار می کنند که باید این یک ساعت جبران شود. "
اما آنچه در واقعیت روی داد خلاف آن بود ؛ معاون آموزش ابتدایی اداره کل سمنان جناب آقای غفار محمدی بیان داشتند که همکاران بالای 20 سال طی 4 روز کاری موظف در مدرسه به جای 20 ساعت 19 ساعت در هفته کار می کنند و آن یک ساعت کسری را باید به هر نحوی که شهرستان و منطقه صلاح دید جبران نماید و هر کدام از شهرستان و منطقه های استان نیز با توجه به کم و کاستی نیرو آن را به نحوی اجرا می نمایند در بعضی مناطق همکار چهار روز می آید و روز تقلیل کاری یک ساعت در مدرسه حاضر می شود در برخی مناطق دیگر همکاران سه هفته استراحت کرده و در هفته چهارم یک روز را کامل می آیند در برخی مناطق دیگر به شکلی دیگر....مع هذا باستناد این موضوع به مدارس نیروی جانشین نداده اند تا همکار و کادر آموزشی با همفکری و مشارکت همدیگر ساعت های خالی را پر کنند...
پیگیری همکاران و مطرح نمودن این موضوع با معاون آموزش ابتدایی استان و ارائه توضیحات معاون آموزش ابتدایی اداره کل همکاران را قانع که نکرد بماند بلکه سردرگمی آنان را بیشتر نمود. هم چنین به سوالات همکاران که چرا سنوات قبل بدین شکل نبوده و چرا فقط در استان ما بدین شکل است پاسخی داده نشد...
اعتراضات به جا و معقولانه همکاران توسط مسئولین جدی گرفته نمی شود و پاسخ هایی داده می شود که موجبات حیرت همکاران را فراهم می آورد...
فرهنگیان استان سمنان خواستار پاسخگویی مسئولان به این طرح ها و برنامه ها هستند طرح هایی که نه تنها موجب ضربه زدن به بافت آموزشی مدارس می شود بلکه باعث فرو ریختن هر چه بیشتر منزلت و جایگاه معلمان در جامعه می شود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
بر اساس آمار مرکز نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش تا سال 1404 حدود 600 هزار نفر از این وزارتخانه خارج میشوند و وزارت آموزش و پرورش تا آن زمان باید سالی 60 هزار نفر ورودی داشته باشد. البته این مرکز تأکید میکند که در برخی از سالها حدود 90 هزار نفر بازنشسته میشوند.
با این حال دو سالی است که آزمونهای هماهنگ برای پذیرش متقاضیان کار از سوی دستگاههای اجرایی کشور برگزار میشود و آموزش و پرورش هم بیشترین سهمیه را در این میان به خود اختصاص داده است تا جایی که هماکنون بیشترین تقاضا برای ورود به وزارت آموزش و پرورش و معلم شدن است.
براساس اسناد بالادستی، وزارت آموزش و پرورش مکلف است که نیروی مورد نیاز خود را از طریق دانشگاه فرهنگیان و آزمونهای استخدامی جذب کند. با این حال همچنان وزارت آموزش و پرورش با کمبود نیرو مواجه است و آنطور که مدیرکل امور اداری و تشکیلات وزارت آموزش و پرورش به خبرنگار «ایران »میگوید باوجود برگزاری آزمون همچنان 3 هزار و 200 ردیف شغلی خالی است.
سید حسن حسینی در این باره میافزاید: وزارت آموزش و پرورش در آزمون استخدامی امسال 145 هزار نفر شرکتکننده داشت که ما نیازمند 8 هزار و 200 ردیف استخدامی بودیم که متأسفانه همچنان 3 هزار و 200 ردیف استخدامی وزارتخانه بهدلیل آنکه افراد نتوانستند حد نصاب لازم را برای قبولی در آزمون بهدست آورند خالی مانده است.
وی میگوید : طبق آیین نامه شورای توسعه هر فردی که در هر شغلی ثبتنام میکند باید 50 درصد نمره بالاترین فرد قبول شده را بهدست آورد که متأسفانه حدود 3 هزار و 200 ردیف استخدامی به جهت کسب نکردن حد نصاب لازم از سوی شرکتکنندگان خالی مانده است.
حسینی با اشاره به اینکه برگزارکنندگان آزمون باید بررسی کنند که چرا این امتحان برای عدهای سخت است گفت: در این باره با مسئولان صحبتهایی انجام دادهایم و آنها هم اعلام کردند که امتحان را متوسط برگزار کردهاند حالا باید مسئولان ترتیبی اتخاذ کنند که ردیفهای استخدامی خالی نماند.
به گفته او بیشترین ظرفیت خالی ما در رشتههای آموزگاری است. این درحالی است که وزارتخانه به معلم بسیار نیاز دارد.
مدیرکل امور اداری و تشکیلات وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اینکه برای شرکت در آزمون استخدامی حداقل مدرک مورد نیاز لیسانس است، افزود: براساس اطلاعات موجود به ازای هر شغل در آزمون استخدامی 17 نفر ثبتنام کرده و در آزمون شرکت کردند که این آزمون برای 60 عنوان شغل است. حسینی درباره نحوه استخدام در آموزش و پرورش بهعنوان معلم گفت: قانون، آموزش و پرورش را مکلف کرده است که از طریق دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی نیروی مورد نیاز خود را تأمین کند و نوع دیگر آزمون است که برای پذیرفته شدگان یک دوره یکساله آموزش در دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی برگزار میکنیم .
البته خودمان برگزارکننده آزمون نیستیم. آگهی استخدام را بر اساس ردیفهای استخدامی وزارت آموزش و پرورش مشخص میکند یعنی باید ما مشخص کنیم در کدام استانها چه شغلهایی لازم داریم بعد از آن سازمان اداری و استخدامی کشور این موضوع را تأیید میکند و در نهایت آن را به سازمان سنجش میدهد تا آزمون را سازمان سنجش برگزار کند.
روزنامه ایران